بايد كوشش كنيم طرز استنباطمان از قرآن صحيح باشد. قرآن آنگاه راهنما و هادى است كه مورد تدبر صحيح واقع شود، عالمانه تفسير شود، از راهنمايیهاى اهل قرآن- كه راسخين در علم قرآنند- بهره گرفته شود.
برچسب: روزنامه کیهان
ماه مبارک رمضان بهترین فرصت برای خودسازی و حرکت به سوی کمال و پرکشیدن به سوی معنویت است. به فرموده پیامبر اعظم(ص): این ماه، ماه خدا، ماه برکت، رحمت، آمرزش و ماه مهمانی خدا است که مؤمنان از اهل کرامت خدا شدهاند. نفسها، ثواب تسبیح و ذکر خدا و خواب ثواب عبادت دارد. اعمال در آن پذیرفته و دعاها مستجاب است.(1) در ادامه این صفحه راه های حفظ آثار معنوی روزه را برایتان می نویسیم . همراه بنیانا باشید…
نیروهای حشدالشعبی عراق عملیات گستردهای را برای پاکسازی بخشهایی از استانهای بابل و صلاحالدین از بقایای داعش در مرکز عراق آغاز کردهاند.
در بحبوحه جنگ اوکراین و درمیان هشدارها و نگرانیهای پنتاگون و ناتو درباره احتمال وقوع جنگ جهانی سوم، روسیه برای چندمین بار تاکید کرده آمریکا میخواهد برای همیشه دنیا را تکقطبی نگاه دارد و این در حالی است که دنیا در حال حرکت در مسیر جهان چند قطبی است.
راهپیمایی روز جهانی قدس امسال تحت تاثیر تحولات خشونتبار فلسطین با حضور پرشور حامیان فلسطین در کشورهای مختلف اسلامی، اروپایی و آمریکای لاتین و حتی آفریقا برگزار شد. همزمان اوضاع امنیتی در فلسطین اشغالی نیز به شدت آشفته گزارش شده است.
براساس آمار «مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری آمریکا»، این کشور سال 2021 بیش از 3 میلیون و ۴۶۵ هزار مرگ را به ثبت رسانده که افزایش موارد فوتی عمدتاً ناشی از کرونا و مصرف مواد مخدر بوده است.
«ظاهرا ما با سرسختترین ملت تاریخ مواجهیم و تنها راهحل موجود، به رسمیت شناختن حقوقشان و پایان اشغالگری است…اسرائیل نفسهای آخرش را میکشد…دیگر زندگی در این سرزمین هیچ ارزشی ندارد…» این بخشی از گزارش هاآرتص در تشریح شرایط حاکم بر «اسرائیل» است.
شورای آتلانتیک اعلام کرد: شرایط توزیع ثروت و از بین بردن فقر هم در ایران، در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهبود یافته است. در ادامه ترجمه این گزارش نشریه شورای آتلانتیک را که روزنامه کیهان منتشر کرده است می خوانیم. همراه بنیانا باشید
اولین سخنرانی آیتالله رئیسی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد با مضامین حق طلبانه و عدالت جویانهای، در حقیقت صدای واقعی انقلاب اسلامی و مصداق روشن دیپلماسی قهرمانانه بود که پس از سالها انفعال و سرخوردگی غرور و عزت و اقتدار را به ملت ایران اسلامی باز گرداند.
روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مطلبی به راز ماندگاری و مانایی انقلاب اسلامی ایران علیرغم بحرانهای متعدد و کمرشکن پرداخته است.
مکس فیشر در نیویورک تایمز مینویسد؛ دولتهایی مانند ایران که ریشه در انقلاب دارند جزو باثباتترین دولتهای جهان هستند و حتی از بحرانها نیرو میگیرند. در ادامه بخشی از ترجمه فارسی این مطلب نیویورک تایمز را که روزنامه کیهان منتشر کرده میخوانیم. همراه بنیانا باشید
اروپا با بازی در پازل آمریکا در پی آن است تا همزمان هم ایران یکطرفه در برجام بماند و هم تحریمهای تسلیحاتی علیه کشورمان تمدید شود.
در هفتههای گذشته تروئیکای اروپا علیرغم اطمینان از رأی منفی چین و روسیه، به قطعنامه ضدایرانی آمریکا درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران رای ممتنع دادند.
رهبر معظم انقلاب در دیدار ویدئو کنفرانسی با رئیس جمهور و وزرا که دوم شهریور 1399 برگزار شد، هفته دولت را«مناسبتی برای نقد نقاط ضعف و قوّت دولت» برشمردند. ایشان با بیان اینکه«آنچه را هم که باید انجام میدادید و انجام نشده، بگویید»، تأکید کردند«امروز خبرهای مهمّی به وسیله رئیسجمهور محترم و آقایان وزرا داده شد که نقد این خبرها مهم است».
شاید مهمترین پیام سخنان رهبری که فرمودند «نقد درونی دولت، بیش و پیش از نقد دیگران، و تبیین و خبررسانی آن بسیار مهم است»، این باشد که گزارشهای دولتمردان نباید یکطرفه باشد و «باید همه ابعاد قضیّه بیان شود».
سقوط هواپیمای مسافربری اوکراین در آسمان کشورمان که جان باختن ۱۷۶ انسان و به عزا نشستن خانوادهها و بستگان آنها را در پی داشت به تنهایی آنقدر تلخ و ناگوار بود که ملتی را به سوگ بنشاند.
و این خبر که هواپیمای اوکراینی با شلیک موشک خودمان ساقط شده است، تلخی ضایعه را مضاعف کرد. در این میان حق با ملت بود که خشم ناشی از این اشتباه یا احتمال خرابکاری را با تاسف جان باختن مسافران هواپیما درهم آمیزند و به گلایه بنشینند که چرا چنین شده است؟!
و اما، شلیک موشک چرا و با کدام انگیزه صورت گرفته است، سؤالی است که افکار عمومی در انتظار پاسخ آن بوده است.
دیروز سردار حاجیزاده، فرمانده هوا فضای سپاه که برای پاسخ به همین پرسش در جمع خبرنگاران حضور یافته بود با صداقتی مثالزدنی و بدون کمترین تکلف به تشریح ماجرا پرداخت و بیآنکه قصور و یا تقصیر احتمالی در شلیک موشک را نفی کند گفت:
«حادثه دلخراش سرنگونی هواپیمای مسافربری خطوط هوایی اوکراین را بنده در غرب کشور بعد از اجرای عملیات ضربات موشکی بر علیه پایگاههای آمریکا شنیدم و موقعی که اطمینان پیدا کردم این اتفاق افتاده واقعا آرزوی مرگ برای خود کردم که ای کاش میمُردم و چنین حادثهای را شاهد نبودم… ما گردنمان از مو باریکتر است و همه مسئولیت این کار را میپذیریم و هرگونه تصمیمی که مسئولین بگیرند، مطیع به اجرای آن هستیم»!
در اینباره گفتنیهایی هست؛
۱
نیم نگاهی به رخدادهای مشابه در جهان (سقوط هواپیماهای مسافربری بر اثر شلیک موشک) نشان میدهد که؛
اولاً؛ هیچیک از کشورهای ساقطکننده هواپیماهای مسافربری نه فقط مسئولیت اقدام خود را برعهده نگرفتهاند بلکه بسیاری از آنها علیرغم شعارهای دموکراتیک به رسانههای کشور خود نیز اجازه ورود به ماجرا را هم ندادهاند.
از جمله این نمونهها میتوان به سرنگونی هواپیمای مالزیایی توسط روسیه در میانه جنگ اوکراین اشاره کرد که درپی اصابت موشکهای روسیه سقوط کرده و تمامی ۲۹۸ سرنشین آن جان باختند.
و یا سقوط هواپیمای مسافربری روسیه بر فراز دریای سیاه که از اسرائیل به سمت مسکو در پرواز بود و با اصابت موشک اوکراین سرنگون شده و ۷۸ کشته برجای گذاشت، سقوط هواپیمای کرهجنوبی توسط شوروی با ۲۶۹ قربانی، شلیک هواپیمای نظامی اسرائیل به هواپیمای مسافربری لیبی در صحرای سینا که ۱۰۸ کشته داشت.
و جنایتکارانهتر از همه شلیک دو موشک از ناو آمریکایی وینسنس به ایرباس ایران بر فراز خلیجفارس که نزدیک به ۳۰۰ شهید برجای گذاشت و…
ولی در ایران، یکی از برجستهترین فرماندهان نظامی در قاب تلویزیون ظاهر میشود و ضمن برعهده گرفتن مسئولیت این رخداد دردناک، برای خود آرزوی مرگ نیز میکند!
ثانیاً؛ در بسیاری از موارد مشابه شلیک موشک به هواپیمای مسافربری عمدی بوده است مانند شلیک جنگنده رژیم صهیونیستی به هواپیمای مسافربری لیبی و یا، شلیک ناو آمریکایی وینسنس به هواپیمای ایرباس ایران که دولت آمریکا به فرمانده جنایتکار ناو مدال شجاعت نیز داد!
۲
به این خبر توجه کنید؛ روز جمعه ۲۷ ژوئن ۱۹۸۰ (۶ تیر ماه ۱۳۵۹)، هواپیمای مسافربری آلیتالیا متعلق به کشور ایتالیا در نزدیکی سواحل جزیره اوستیکا در جنوب این کشور منفجر شده و سقوط کرد.
آمریکا اعلام کرد که انفجار و سقوط این هواپیما یک اقدام تروریستی بوده است! اما ۳۵ سال پس از آن حادثه در آوریل ۲۰۱۵ معلوم شد که سقوط هواپیمای آلیتالیا بر اثر اصابت موشکی بوده است که از یک جنگنده آمریکایی شلیک شده بود که کشته شدن ۸۰ مسافر آن از جمله ۱۱ کودک را در پی داشت!
3
ماجرای اخیر اما، ناشی از یک اشتباه محاسباتی و یا کوتاهی و قصور بوده است و سردار حاجیزاده چگونگی این قصور و یا احتمالات دیگر را در دست بررسی اعلام میکند و حتی احتمال تقصیر را نیز نفی نکرده و بخشی از بررسیهای پیشروی را به همین منظور میداند.
آیا فقط یک نمونه از این صداقت و یکرنگی با مردم در کشورهایی که با موارد مشابه روبهرو بودهاند دیده میشود؟
4
سردار حاجیزاده (بخوانید نظام اسلامی) با شجاعت و صداقت حتی برخی از گزارشهای قبلی که از سوی بیگانگان نیز مطرح شده بود را رَد میکند.
ایشان تغییر مسیر هواپیمای اوکراینی را ناشی از اصابت موشک میداند و نه تصمیم خلبان! و یا تاکید میکند که این هواپیما در کریدر تجاری در حال پرواز بوده است و یا در اوج از خود گذشتگی هیچکس دیگری را متهم نمیکند و حتی در خطای انسانی اپراتور نیز خود را مقصر مینامد.
گفتنی است در همین کشور خودمان و طی همین چند سال اخیر با رخدادهای فاجعهآمیزی روبهرو بودهایم که برخی از مسئولان غربباور نه فقط از مردم کمترین عذرخواهی نکردند بلکه با اظهارات غیرمسئولانه خود بر زخم ناشی از غم و اندوه بستگان و نزدیکان افراد جان باخته نیز نمک پاشیدند.
مثلاً اعلام کردهاند، جای نگرانی نیست همه جان باختگان بیمه بودهاند! و…
5
غم و اندوه جان باختن ۱۷۶ مسافر هواپیما و سوگی که بر دل خانوادهها و بستگان آنها و نیز همه ملت نشسته است جانکاه و دردآور است ولی چاره چیست؟
نظام که با تمام توان به میدان آمده و در این میان تا آنجا پیش رفته است که سردار حاجیزاده، یکی از برجستهترین فرماندهان نظامی ضمن پوزش از مردم، مسئولیتی که به واقع متوجه او نبوده است را هم بر عهده میگیرد و اصلاً هم به شرایط خاص این روزها اشاره نمیکند.
مانند اینکه در حال جنگ بودهایم، آمریکا اعلام کرده بود بعد از تلافی ایران ۵۲ نقطه را مورد حمله سخت قرار میدهد.
بعد از حمله انتقامی به عینالاسد، دهها جنگنده آمریکایی در اطراف مرزهای کشورمان به پرواز در آمده بودند و… در این حالت اشتباه اپراتور اگرچه به قول سردار حاجیزاده قابل توجیه نیست ولی با همین اشتباه در شرایط عادی یکصد و هشتاد درجه تفاوت دارد.
6
در حالی که ماتم جان باختگان سراسر کشور را فرا گرفته و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با شجاعت و صداقت مثالزدنی به میدان آمده است و نیز شواهد مستندی که به آن اشاره شد کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که ماجرا ناشی از خطای انسانی غیرعمد بوده است، جماعتی که برخی از آنان سابقه دعوت آمریکا به افزایش تحریمها و حتی حمله نظامی به کشور را داشتهاند، برای قربانیان اشک تمساح میریزند.
در این باره گفتنی است که شماری از افراد نشاندار این جماعت در جریان همراهی با دشمنان تابلودار مردم از سپاه زخم خوردهاند و شواهد حاکی از آن است که بعد از ترور فیزیکی سردار سلیمانی در عرصه جنگ سخت، ترور شخصیتی سردار حاجیزاده و در یک کلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در عرصه جنگ نرم دنبال میکنند.همان آرزوی بر زمین مانده آمریکا.
7
و بالاخره گفتنی است که ترامپ با مشاهده برخی از وادادگیها و وارونهنمایی یک جریان آلوده داخلی به توهم تفرقه و گُسل میان مردم ایران افتاده و با حماقت دست به جنایت بزرگ ترور شهید سلیمانی زده بود تا آنجا که به گفته ژنرال «مک کافری» با دیدن تصاویر تشییع تاریخی و دهها میلیونی مردم ایران و سایر ملتهای جهان به شدت وحشت کرده و ترسیده بود.
ظاهراً جریان آلوده مورد اشاره با حمله به سپاه در پی القای همان توهم نخنما به دشمن است بیآنکه بداند مقامات آمریکایی از توهمپراکنی قبلی این جماعت و برخی از وادادههای دیگر چنان ضربهای خوردهاند.
که به نوشته واشنگتنپست، مایک پمپئو وزیر خارجه او با ارسال دستورالعملی به سفارتخانههای آمریکا در سراسر جهان تاکید کرده بود به شدت از تماس با اپوزیسیون ایران خودداری کنید! چرا؟!
چون به وضوح دریافتهاند که آنها در مقابل جمعیت یکپارچه و چند ده میلیونی ایران عددی نیستند که بتوانند روی دیوار آن یادگاری بنویسند. این درس فراموش نشدنی را بعد از شهادت سردار سلیمانی از خروش حماسی و بینظیر مردم علیه آمریکا آموختهاند.
نویسنده : استاد حسین شریعتمداری | روزنامه کیهان
برای کسب اطلاعات بیشتر بخوانید :
سقوط هواپیمای اوکراین – همه نکات مهم و اطلاعیه ها + ویدیو
خبر توقیف کیهان- صرف نظر از تایید یا عدم تایید آن- برای روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده در شبکه های اجتماعی دست به دست می شود. این توقیفی برای برخی حکم فتح الفتوح را دارد. همانهایی که دستشان در مقابل دشمن خالی است اما شاخ و شانه هایشان را برای منتقدان می کشند.
خیلی از این افرادی که از توقیف کیهان خوشحالند از قماش همان هایی هستند که بعد از امضای برجام به خیابان ها ریختند و رقصیدند و یک هزار تومانی را در کنار یکصد دلار قرار دادند و عکس یادگاری گرفتند! چنین موجوداتی شدیدا قابل ترحم هستند.
بدون شک نوشتن یک تیتر از قول انصار الله یمن موجب به خطر افتادن مصالح ملی نیست. پیش از این روزنامه ای – قانون – بعد از شهادت محسن حججی علنا از کار داعش دفاع کرد اما هیچ اتفاقی نیفتاد و آب از آب تکان نخورد.
توقیفِ کیهان ریشه در کینه هایی دارد که بارها از کیهان به دادگاه شکایت برده و دست خالی برگشته است. از زمان دولت اصلاحات تا دولت مهرورز و دولت اعتدال، یک پای کیهان در دادگاه بوده اما شکّات دست از پا درازتر برگشته اند.
ریشهٔ توقیف کیهان در تیترهای کیهان دارد اما نه در تیتری که از جانب انصارالله نوشته است. پیش بینی های مستدل کیهان درباره فتنه و سران فتنه تا پیش بینی های کیهان از نتیجه مذاکرات در طول این سالها ریشه اصلی این توقیف است.
امروز مرور این مصاحبه حسین شریعتمداری که بعد از امضای برجام انجام داد و در شبکه های اجتماعی دست به دست شد خالی از لطف نیست: “مدیر مسئول روزنامه کیهان در باره برجام اظهار داشت: “در یک کلمه باید گفت که اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم”
سرعت عمل دادستانی تهران در تطبیق این تیتر با مصالح ملی و شناخت خلاف مصالح بودن آن در نوع خود بی نظیر است. گویی در این دو روز هیچ کاری مهم تر از تیتر کیهان وجود نداشته است !
باور کنید اگر علیه ایران حرکت خصمانه ای هم انجام گیرد مقصر آن تیتر کیهان خواهد بود و بزک کنندگان امریکا و اروپا روی کیهان را خواهند خراشید!
یادداشتی از حسین مولوی در کانال خیابان انقلاب
هر کس مشخصهای برای استاد تقی دژاکام بیان میکند و او را با رفتاری خاص میشناسد، برخی به سفرهای مکررش به عتبات عالیات اشاره میکنند و عدهای او را به کتاب و کتابخوانی میشناسند اما وجه اشتراک سخنان دوستان دور و نزدیک تقی دژاکام درباره او مربوط به “خندههای لاکچری”اش میشود، خود تقی دژاکام هم به این موضوع معترف است و در قسمتی از گفتوگو میگوید: “هر کس ما را میشناسد با این خندهها میشناسد” و همین خندههاست که سبب میشود خبرنگار سابق کیهان که از حسین شریعتمداری هم در این رسانه با سابقهتر است به خندوانه دعوت شود، دعوتی که البته از سوی دژاکام پذیرفته نمیشود.
استاد تقی دژاکام کار رسانه را از سال 68 با روزنامه کیهان آغاز کرده و اکنون در 51 سالگی در خبرگزاری فارس مشغول است، معتقد است که فضای هیچ تحریریهای آزادتر، مفرحتر و شادتر از روزنامه کیهان نیست و این روزنامه با تمام سلایق سیاسی که در آن مشغول هستند با سعه صدر برخورد میکند و در همین رابطه خاطرهای از ازدواج خبرنگار کیهان با خبرنگار روزنامه صبح امروز میگوید و نحوه برخورد با این دو خبرنگار در این دو رسانه.
استاد تقی دژاکام میگوید: زمانی در کیهان به مهدی محمدی میگفتیم “جوجه فیلسوف” و این جوجه فیلسوف امروز یکی از بهترین تحلیلگران فضای سیاسی کشور است و علت پیشرفت امثال مهدی محمدی و کامران نجفزاده این است که در کیهان به آنها اجازه پروبال باز کردن و اجازه اشتباه کردن دادند و مطالب آنها را به این بهانه هنوز “بچهسن” هستند پاره نکردند برخلاف روندی که پیش از حضور نیروهای انقلابی در کیهان مرسوم بود.
استاد تقی دژاکام جزو اولین گروهی است که پس از جنگ تحمیلی برای زیارت عتبات عالیات وارد عراق میشوند و پیش از برگزاری پرشور پیادهروی اربعین هم جزو اولین گروههایی است که در مسیر پیادهروی گام برمیدارد، سالانه چند بار به زیارت عتبات عالیات میرود و این را نتیجه حاجتی میدادند که زیر قبه امام حسین(ع) مستجاب شده است؛ از توهینهای اخیر به خبرنگاران متاسف است و دیکتاتوری دولت حسن روحانی در برخورد با رسانهها را در طول تاریخ انقلاب بیسابقه میداند.
مشروح گفتوگو با استاد تقی دژاکام روزنامهنگار با سابقه را در ادامه بخوانید:
*جناب دژاکام سلام
سلام
* بفرمایید که چه سالی و در کجا متولد شدین؟
من متولد اردیبهشت 1345 هستم.
* در تهران متولد شدین؟
بله در تهران.
*اصالتا تهرانی هستین؟
بله تمام اقوام ما تهرانی هستند.
* از چه زمانی وارد کار خبر شدین؟
سال 68، درست از اوایل سال 68 وارد کار روزنامه شدم، البته قبلا چند مطلب از من در روزنامه چاپ شده بود، یک، دو بیتی برای شهیدی بود که به مرحوم حسن منتظر قائم، برادر شهید منتظر قائم ماجرای طبس که آن زمان مدیر کیهان فرهنگی بود دادم و در روزنامه چاپ شد.
یک گزارشی هم از راهپیمایی 22 بهمن نوشته بودم، یک روز 22 بهمنی بود که نزدیک تئاتر شدم تا در جشنواره فجر نمایش ببینم که آقای دعایی را دیدم، مطلب را همان جا مطالعه کرد و گفت عکس داری به ما بدهی گفتم بله، یک قطعه عکس دادم چند روز بعد دیدم اولین مطلب رسمی من در روزنامه اطلاعات با عکس و اسم خودم به چاپ رسیده است.
اولین مطلبی که از من چاپ شد مطلب کیهان فرهنگی بود اما اولین مطلبی که خودم دادم به روزنامه همان مطلبی بود که به آقای دعایی دادم و از سال 68 هم به طور رسمی با دعوت آقای مهدی نصیری وارد کیهان شدم.
* از همان ابتدا با کیهان شروع کردین؟
بله
*از همان اول هم با سرویس استانها؟
نخیر، خیلی چرخیدم، آن ابتدا که وارد کیهان شدم سرویسی بود به اسم سرویس اندیشهها که بعدها شد سرویس مقالات، در آن سرویس مشغول کار شدم، شش ماه بعد دبیر سرویس ما برای ادامهٔ تحصیل رفت خارج از کشور و من دبیر سرویس شدم و بعد هم در سرویسهای مختلف مثل سرویس سیاسی اجتماعی و شهرستانها کار کردم.
*تصویری که از کیهان در ذهن مخاطلبان است، تصویر عدهای خشکه مقدس است که دور هم جمع شدهاند، آیا فضای کیهان همین طور است؟
خیلی سوال خوبی بود، این تصور واقعا وجود دارد و بعضیها وقتی من را میبینند یا در فضای اجتماعی ارتباط برقرار میکنند، میگویند، باور نمیکنیم تو یک کیهانی باشی یا کیهان چنین کسی را داشته باشد، واقعیت این است که تصوراتی که از کیهان، تحریریه کیهان و بچههای کیهان بین مردم و رسانهها ساختهاند تصور کاملا غلطی است و عمدا هم این را القا میکنند.
من دراین حدود 25 سالی که در رسانه هستم، در خبرگزاریها و رسانههای مختلف کار کردم، از رسانههای مختلف دوستان زیادی دارم و تقریبا به تحریریه همه رسانهها سر زدم و امروز به ضِرس قاطع میگویم و ثابت میکنم که تحریریه روزنامه کیهان چه امروز، چه پنج سال قبل، چه ده سال قبل و چه بیست سال قبل یکی از آزادترین، مفرحترین و شادترین تحریریههایی است که من دیدم.
در تحریریه کیهان از طرفداران یاالثارت الحسین بودند تا طرفداران مجاهدین انقلاب، از طرفداران لیبرال و مهندس بازرگان داشتیم تا کسانی که حاج منصور آنها ترک نمیشود، حتی آن اوایل کسانی بودند که تمایلاتی به قبل از انقلاب داشتند ، اما با سعه صدر آنها را حفظ کرده بودند تا بازنشستگیشان فرا برسد.
راحتتر بگویم آن سالها همه جوره داشتیم، سلطنتطلب، حزباللهی ناب، خط امامی، چپ اسلامی، راست سنتی، لیبرال؛ اما همه با هم خوب کار میکردند، با هم تفریح میکردند و اینطور نبود که چشم دیدن یکدیگر را نداشته باشند.
ما 12، 13 نفره با هم میرفتیم برای ناهار، سر میز با یکدیگر بحث میکردیم، میگفتیم و میخندیدیم، با هم نوشابه میخوردیم، فوتبال بازی میکردیم، سینما میرفتیم و من این فضا را در روزنامههای دیگر به این شدت و فراگیری ندیده بودم.
اجازه بدهید خاطرهای برای شما تعریف کنم تا ادعای کسانی که صحبت از سعه صدر، تحمل، مدارا و آزادی اندیشه میکنند کاملا مشخص شود؛ ایام اوج دوم خرداد بود، شاید چند ماهی از دوم خرداد گذشته بود، یکی از بچههای عکاس کیهان عاشق یک خانمی شد که در روزنامه صبح امروز آقای حجاریان کار میکرد، این خانم در بخش فرهنگی روزنامه صبح امروز کار میکرد و این دوست ما که امروز عکاس معتبری هم شده و آن موقع البته عکاس نبود و در تحریریه مشغول بود،عاشق خانم خبرنگار روزنامه صبح امروز شد.
نمیدانم از اینکه اسمش را بیاورم رضایت دارد یا نه، اما ما انقدر شوخی میکردیم و بگو بخند داشتیم که خودش تعجب میکرد و میگفت “من با دختری از طرفداران سعید حجاریان ازدواج کردما!” ما هم میگفتیم خب چه اشکالی دارد، بالاخره ازدواج کردی شیرینی بده، بستنی بده و این حرفها، به طور کلی خیلی راحت برخورد میکردیم.
اینها ازدواج کردند و شاید به یک ماه نرسید که این خانم را از روزنامه صبح امروز آقای حجاریان اخراج کردند و گفتند با یک “کیهانی” ازدواج کردی، یعنی کیهان که اسمش این بود آدماهای بسته، منجمد، متحجر و متعصبی هستیم اینطور با بگو، بخند و شادی و تبریک برخورد کردیم و آنها در طی کمتر از یک ماه پس از عقد این دو نفر، آن خانم را اخراج کردند و این خروجی روزنامهای بود که زیر لوگو آن نوشته بود ” دانستن حق مردم است”.
این را با کیهان مقایسه کنید، ببینید چه رفتاری داشتند، مواردی دیگری هم بود برای مثال آقای نوریزاد در کیهان ستون ثابتی داشت و البته هیچ وقت هم در کیهان حاضر نمیشد، همیشه مطالبش را فکس میکرد و دوستان هم در روزنامه منتشر میکردند، آقای نوریزاد پس از یک انتخاباتی که تا نزدیکی ابطال پیش رفت و مسئول آن هم آقای تاجزاده بود، مطلبی نوشت و در آن تعریزی کرده بود که شورای نگهبان و تاجزاده اشتباه کردهاند البته خیلی ملایم به این موضوع پرداخته بود، اما کیهان این مطلب را کار نکرد .
چرا که نوری زاد فقط شعار داده بود و هیچ سندی در آن مطلب نبود، نوریزاد این مطلب را برای روزنامه ایران فرستاد و در آن زمان مدیر مسئول این روزنامه از طرفداران مجاهدین انقلاب بود و مطلب هم چاپ شد؛ با وجود اینکه ابتدا به شورای نگهبان انتقاد شده بود و بعد به تاجزاده و مطلب هم خیلی ملایم بود اما فردای آن روز دستور دادند آن سه نفری که در انتشار این مطلب نقش داشتند را اخراج و به روزنامه ایران ممنوعالورود کنند، اتفاقی که هیچگاه در روزنامه کیهان رخ نداد.
شاید مواردی بوده که مطلبی چاپ شود که خلاف مواضع کیهان باشد که دراین موارد به فرد گفتهاند که این مطلب خلاف مواضع کیهان است اما هیچ کسی را اخراج یا ممنوعالورود نکردند، شاید داشتیم کسی که در خبری سوء استفاده مالی داشت و به محض اینکه کیهان فهمید، فرد خاطی را بدون توجه به گرایش سیاسی اخراج کرد.
و اتفاقا این فرد بلافاصله بعد از اخراج هم جذب مجموعه آقای احمدینژاد شد، در کیهان این مسائلی که با هویت خبرنگار ارتباط داشت تحمل نمیشد اما مسائل سیاسی به شدت تحمل میشد؛ مثلا در همین اواخر کسی را داشتیم که اصلا بشار اسد را قبول نداشت ولی با او همان رفتاری میشد که با برادرش که بچه حزباللهی به اصطلاح تند هم بود همان برخورد انجام میشد.
سعه صدر کیهان، نشاط کیهان بگو،بخندی که در کیهان بود و تفریحاتی که بچهها با هم داشتند را من در جای دیگری نه دیدم و نه شنیدم.
[su_note]
در ادامه بخوانید»» گفتوگو با مهدی احمدی درباره فضای مجازی و پژوهشکده امر به معروف
[/su_note]
* به خندوانه دعوت شدین و نرفتید؛ چرا؟
به من آخر وقت اعلام کردند، قبل از روز خبرنگار دو سال پیش بود و به من گفتند تا نیم ساعت، یک ساعت دیگر به ما خبر بدهید، من هم تا آن زمان خندوانه را ندیده بودم، یکی، دوبار در میهمانیها دیدم بودم و مثل امروز خیلی فراگیر و پربیننده نشده بود، سال 94 یا 93 بود به نظرم، گفتم نه، طرف مقابل گفت حیفهها! شما خبرنگار با سابقهای هستید و همه هم شما را با خندههاتون میشناسند، یعنی هر کس ما را میشناسد با این خندهها میشناسد، که گفتم نه چون با برنامه آشنایی ندارم نمیآیم، بعد از نیم ساعت همه گفتند برنامه شاد و مفرحی است و با خاطراتی که داری میتوانی برنامه را مفرح کنی که زنگ زدم و گفتند دیگر دیر شده و شخص دیگری را جایگزین کردیم.
* جایگزین شما چه شخصی شد؟
جایگزین خبرنگار نیامد، با اینکه روز خبرنگار بود کسی را به عنوان خبرنگار نتوانستند انتخاب کنند و شخص دیگری جایگزین شد برای آن روز، چرا که دو سه روز قبل از پخش بود و باید برنامه را ضبط میکردند و به همین دلیل هم شخص دیگری را دعوت کردند.
*یک نسل خوبی از شما و دوستانتان و خیلیهای دیگر در کیهان تربیت شد که همه به نحوی در کار رسانه گل کردند، پیشرفت این نسل حاصل چه چیزی بود؟
یک ویژگی مهمی که باعث شد اینها رشد کنند، اختیار تام دادن به اینها بود، شاید اولین یا دومین بچهحزب اللهی که وارد تحریریه کیهان شد من بودم، البته بقیه هم بچه مسلمان و متدین بودند ولی با عنوان نسل انقلاب آقای نصیری من را انتخاب کرد و به من گفت که اینجا هر کاری که دلت میخواهد انجام بده و همه کارها را یادبگیر، دست من را باز گذاشت.
من ستون جدید تاسیس میکردم و الان هم کانالش را در تلگرام با نام ” آب و آتش” دارم که گزیده کتاب میگذاشتم و تقریبا یک روز در میان هفت، هشت گزیده کتاب میگذاشتم و هر پیشنهادی که میدادم اگر عملی بود قبول میکردند؛ من در کار خبری اشتباه زیاد کردم و اشتباهات فاحشی هم داشتم ولی اجازه اشتباه کردن را به من دادند، اجازه پر و بال باز کردن را به نجفزاده و مهدی محمدی دادند؛
مهدی محمدی آن اویل که آمده بود ما به او میگفتیم “جوجه فیلسوف”، کوچک بود، بحث میکرد و ما هم تعجب میکردیم که بچهای به این سن و سال میآید انقدر جدی و محکم روی مباحث بحث میکند و همان “جوجه فیلسوف” الان یک تحلیلگر مسلط فضای سیاسی کشور است، به خاطر اینکه دستش را باز گذاشتند و از او استفاده کردند و اگر مطلبی مینوشت استفاده میکردند نه به این عنوان که تو بچهای مطلبش را پاره کنند.
اوایل که آمدیم میگفتند دوره قبل از ما اگر کسی میآمد مطلب خوب هم مینوشت تا سه ماه مطالب او را پاره میکردند تا این فرد کم کم تلاش کند و خودش را بکشد بالا، این روشی بود که قبل از آمدن نیروهای انقلاب در تحریریه رایج بود، مثلا زمان آقای رضا تهرانی و شمسالواعظین اینطور بود، میگفتند تا سه ماه هر چه نوشت پاره کنید تا آدم قوی شود.
اما در دوره آقای نصیری و صفارهرندی که این بچهها رشد کردند، طوری بود که اجازه میدادند هر کس هر مطلب خوبی که داشت حتی اگر اولین مطلبش بهترین مطلب او هم بود منتشر میشد، این بچهها معمولا از صفحه مدرسه شروع کردند و آمدند صفحه نسل سوم که صفحه جوانانه کیهان بود و کیهان با همین صفحه نسل سوم، نسلی را تربیت کرد که خیلی از آنها امروز در روزنامههای مختلف فعالیت میکنند و در هر روزنامهای که بروید عدهای را از بچههای صفحه نسل سوم کیهان میبینید که امروز در آن روزنامهها به عنوان یک نقشآفرین اصلی حضور دارند و فعالیت میکنند.
*عتبات زیاد میروید و صفحه شخصی شما کلا به دو بخش عمده تقسیم میشد، یا عکس غذا بود یا عکس زیارت و جایی هم گفتید که هزینه سفر شما از مشهد کمتر میشود، چطور هزینههای شما کم میشود؟
عکس غذا خیلی کم است در صفحات من، شاید بین یک هزار و 400 پستی که من در اینستاگرام منتشر کردم سه یا چهار پست عکس غذا باشد اما عتبات زیاد است؛ ما برای اولین بار زمان صدام مشرف شدیم کربلا، یعنی اولین گروهی که رسما با ویزای عراق، بعد از جنگ وارد عراق شد یک گروه 15 نفرهای از خبرنگاران بود که برای پوشش انتخابات ریاست جمهوری صدام اعزام شده بود و من هم بین آنها بودم؛
بعد از این سفر اولین باری که با گروه 110 نفره وبلاگنویسان مشرف شدیم، یک نفر توصیهای به ما کرد، از این مدیر کاروانها؛ گفت توصیه میکنم چون حاجت زیر قبه امام حسین مستجاب است این حاجت را مسئلهای قرار دهید که فزاینده باشد و حاجت خود را این قرار دهید که خدا مرتب زیارت عتبات را نصیب شما کند تا هربار که میآیید یک حاجت مستجاب داشته باشید.
من همینکار را کردم یعنی به محض اینکه رسیدم زیر قبه امام حسین، خواستم خدا توفیق زیارت مکرر را نصیب من کند و آقا هم لطف کردند و دعای ما را مستجاب کردند و به توفیق دعایی که امام حسین مستجاب کرد، دوستان خوبی که همسفران خوبی هم هستند نصیب ما کرد، ما همواره با دوستان گروه “چله” در مناسبتهای مختلف مثل اربعین و عرفه مشرف میشویم و البته در طول سال هم یک بار با خانواده مشرف میشویم.
*هزینههای شما چطور کمتر از مشهد میشود؟
ما در مناسباتهایی میرویم که بلیطهای چارتری ارزان است و شده که با 50 هزار تومان یا 70 هزار تومان هم بلیط پیدا کردهایم و رفتهایم، هزینه رفت و برگشت ما چیزی حدود 200 یا 300 هزار تومان میشود، در عراق هم شبی حدود 10 تا 15 دینار پول مسافرخانه میدهیم و غذا هم فلافلی میخوریم، یا گاهی مهمان حضرات میشویم و…؛
این خیلی برای ما ارزانتر از مشهد یا کاروانهای عتبات میشود، امروز کاروانها چیزی حول و حوش دو میلیون 400 هزار تومان میگیرند و اگر بخواهیم همین سفر را به مشهد برویم یک هتل متوسط بگیریم و پول هواپیما بدهیم شاید یک و نیم برابر این هزینه عتبات ما میشود.
* هزینه هر سفر شما چقدر میشود؟
معمولا حدود 700 هزار تومان
*چند روز میمانید؟
حدود 4 شب
*ماجرای “چله” چیست؟ ماجرای “پیوند برادری زیر ایوان نجف”، در این گروه “چله” همه مدل سلیقه سیاسی هم دیده میشود.
بله، همه زیر پرچم امام حسین جمع شدیم؛ ما یکسال با دو تن از دوستان ،در اربعین سال 90 مشرف شدیم کربلا، آن زمان پیادهروی اربعین هنوز چنین شوری نداشت، ما آوازی شنیده بودیم که در اربعین چنین مراسمی است، رفتیم و در مسیر همه کشورها بودند از بحرین و کشورهای حاشیه خلیج فارس تا کشورهای اروپایی و آمریکایی همه میآمدند، ایرانی خیلی کم دیدیم فقط یک گروهی که آقای پناهیان از دانشجویان آورده بود را دیدیم.
ما مهمان بخش فرهنگی حرم حضرت عباس(ع) بودیم و آنها گله کردند که چرا ایرانیها در مسیر راهپیمایی نیستند، این یک خروش عمومی و مهمی است که جای ایرانی ها در آن خالی است؛ گفتند ما هزینهاش را قبول میکنیم شما سال آینده 40 نفر از کسانی که رسانهای هستند، مثلا نویسنده، روزنامه نگار، عکاس، فیلمبردار، رمان نویس و فعالان مجازی برجسته را بیاورید اینجا تا اخباری تهیه کنند و این مسیر را به ایرانیها معرفی کنند.
ما با دوستان برگشتیم و جلسه گذاشتیم، از حوزههای مختلف چند اسم را ریختیم وسط، از مستندسازان اقای سهیل کریمی،از روحانیون آقای زائری را من گفتم، چند عکاس خوب را مقایسه کردیم، به رضا امیر خانی گفتم که گفت خیلی دوست دارم بیام ولی روحیهام اینطور است که اگر تنها باشم و مطلبی بنویسم بیشتر اثرگذار میشود و الزامات کار گروهی شاید دست و پای مرا بگیرد.
چند شاعر خوب داشتیم مثل آقای حامد حجتی، نویسنده و داستان نویس هم در جمع بود، خودم سفرنامه نوشتم و به طور کلی یک گروه چهل نفرهای شد که از همان جا آن را با اسم “چله” پایه گذاری کردیم، “چله” به این دلیل که هم چهل نفر بودیم و هم “چله” به معنای اربعین که دو منظوره شد اسم گروه.
گروه از آن زمان شکل گرفته و تا امروز هم پایدار است البته محبتهای دوستان روز به روز بیشتر میشود تقاضای ورود به این گروه زیاد است ولی دوستان سختگیری میکنند و میگویند بیشتر از 40 نفر نشویم، البته ایام اربعین الان حدود 120 نفر میرویم ولی مابقی روزها که اگر جلسهای داشته باشیم خود 40 نفر بچه ها هستند.
[su_note]
هم چنین بخوانید »» گفتوگو با سازنده باد صبا , دومین برنامک پردانلود ایرانی
[/su_note]
*در این چند وقت از خانم بازیگر تا وزیر و حراست سازمان حج به خبرنگاران توهین میکنند، نظر شما در خصوص این توهینهای اخیر چیست؟
خیلی تاسف بار است، مسئلهای که وجود دارد این است که هر چه به زمان حال حاضر نزدیک میشویم، توهینها گسترش پیدا میکند و هر چه به عقب برمیگردیم شأن خبرنگار بیشتر رعایت میشد، یعنی اگر جایی به اسم خبرنگار وارد میشدی به احترامت بلند میشدند یا امکانات را فراهم میکردند تا خبر و گزارش خوبی منتشر شود.
در دو سه سال اخیر هم از سوی دولت و وزرا و هم از سوی سلبریتیها به خبرنگاران توهین میشود و این میزان توهین به خبرنگاران بیسابقه است، نمیدانم این توهینها با همین شدت قرار است ادامه داشته باشد یا خیر و آیا این فضای بستهای که برای خبرنگاران ایجاد شده آیا باز هم ادامه پیدا خواهد کرد یا نه.اما این اتفاقات جای تاسف دارد.
شاید در بخشی از قضیه هم خود خبرنگاران مقصر باشند، مقصر از این جهت که به این افراد میدان دادند و محاکمهشان نکردند، در همین قضیه خبرنگار صدا و سیما که به او توهین شد، خود صدا و سیما یک هفته سکوت کرد، به چه حقی صدا و سیما به خبرنگارش توهین شده این طور رفتار میکند؟!
دوره ای که ما خبرنگار بودیم اگر وزیر نیم ساعت تاخیر میکرد حتی اگر وزیر مهمی هم بود همه از جلسه میرفتیم بیرون دفعه بعد وزیر سر ساعت حاضر میشد؛ ما خبرنگاران هم مقصریم، به این افراد میدان میدهیم، اجازه میدهیم که هرکاری دلشان میخواهد بکنند و سازمانهای مربوطه مثل صدا و سیما به خاطر منافعشان که به دست دولت است سکوت میکنند.
در همین دولت آقای روحانی برنامه صرفا جهت اطلاع را تعطیل کردند و صدای هیچکس در نیامد و من خبر قطعی دارم که میخواستند برنامه 20:30 را تعطیل کنند و آخر کار به تعطیل شدن صرفا جهت اطلاع راضی شدند. چقدر برنامههایی که مثل ثریا تعطیل شدند.
آقای قاضیزاده هم اخیرا به خاطر تعطیل شدن “در حاشیههای پزشکی” تشکر کرد.
بله، کلا صدا و سیما به وزرا امتیازات خوبی میدهد، هر وزیری به هر شبکهای دعوت میشود یک طرفه صحبت میکند و این دیکتاتوری رسانهای دولت یازدهم بعد از انقلاب بیسابقه است، آقای هاشمی که بدترین دوره ما قبل از روحانی بود، در زمان خودش 16 جلسه با کیهان پای گفتوگو نشست و به همه سوالات جواب داد.
درست است که بعضی پاسخها منتشر نشد اما همین که راضی شد مقابل کیهان بنشیند و پاسخ دهد خیلی ارزش داشت، حتی دوره اصلاحات هم فضای مناسب نقد دولت را داشتیم و دوره احمدی نژاد فضا کاملا باز بود و از نقد به فحش، مسخره و متلک کشیده شده بود.
اما این میزان فشاری که در دولت آقای روحانی به خبرنگاران و به فضای باز اطلاع رسانی وارد میشود، در هیچ کدام از سالهای بعد از انقلاب به این شدت نبوده است.
*اشارهای به “آب و آتش” داشتید که در ابتدا ستونی در کیهان بود و بعد اسم وبلاگ شما شد و الان هم کانال تگرامی است.
نه؛ اول وبلاگ بود، آب و آتش اسم وبلاگم بود، ستون که شما میگویید اسمش “گزیده اندیشهها” بود که هربار هشت پاراگراف در ستون قرار میگرفت که 8 گزیده کتاب متنوع بود همین کاری که در کانال انجام میدهیم، بعد که خواستم وبلاگ تاسیس کنم اسمش را گذاشتم آب و آتش؛ در وبلاگ همه چیز بود البته بریده کتاب هم بود اما به طور مشخص کارش بریده کتاب نبود.
بعد که امکانات مجازی فراهم شد دوست داشتم گروه شعر تشکیل دهم، دیدم تعداد گروههای شعر زیاد و تنوع هم زیاد است احساس کردم کار زائدی انجام میدهم، دیدم اولا کار معطل مانده این است که توجهها به کتاب کم است، دوما مطالبی که نقل میشود مستند نیست یعنی شما 30، 40 نقل قول از شریعتی داشتید که کلا 10تا از اینها درست بود، 60 نقل قول از پرفسور حسابی داشتید که هیچ کدام درست نبود، 40 نقل قول از آیت الله بهجت داشتید که سه الی چهارتا آنها درست بود.
من دیدم سندیت این حرفها اعتبار این بزرگان را هم مخدوش میکند به همین خاطر گروهی تاسیس کردم و تاکید کردم هر مطلبی میآید، نویسنده باید خوانده باشد، نه اینکه از اینترنت و گروههای وایبری و واتس آپی جمع کرده باشد، من تاکید کردم تا زمانی که خودشان مطلبی را نخواندند نام ناشر،نویسنده و شماره صحفه را پای مطلب ننوشتند حق انتشار آن را در گروه ندارند،
حدود صد نفر از دوستان در این گروه جمع شدند و خوشبختانه به مرور این کار جا افتاد،الان بچهها مطالب را در گروه میگذارند و من انتخاب میکنم و در کانال منتشر میکنم.
التبه چند وقتی است که دستانم اذیت میشود و کمتر مطلب میگذارم ولی اینهایی که جمع میشود را در کانال قرار میدهم.
* چند کتاب معرفی میکنید؟
در چه زمینهای؟
* هر حوزهای که خودتان دوست دارید، رمان، شعر، شهدا و…
من نفحات نفت و جانستان کابلستان رضا امیر خانی را دوست دارم البته نفحات نفت را بیشتر دوست دارم چرا که دردهای امروز ما را نشان میدهد؛ در حوزهٔ دلنوشته و نوشتهٔ ادبی کسی را به پای زنده یاد احمد عزیزی نمیدانم که رسیده باشد، چه در کتابها و نوشتهها، چه در شهرها و غزلیات و مثنویها و چه در نثرها که با عنوان شطحیات معروف است؛
در بانک واژگانی که در نوشتههای احمد عزیزی وجود دارد کسی را به پای او نمیدانم؛ حدود 20 کتاب از او منتشر شده و سید مهدی شجاعی در سه جلد آنها را مجلد و منتشر کرده است و توصیهام این است که اگر شخصی میخواهد ذوق ادبیاش بشکفد کتابهای احمد عزیزی را بخواند.
خودم شخصا کتابهای علامه محمدرضا حکیمی، آقای صفایی حائری همان “عین صاد” معروف را دوست دارم به کتابهای شریعتی و از آن بیشتر جلال آل احمد دلبستگی دارم، جلال فوق العاده است، یعنی حرفهایی که جلال زده و صراحتهایی که در ادبیات، سیاست و فرهنگ داشته را کم نظیر میدانم و در حوزهٔ خاطرات جنگ هم آثار زیادی منتشر شده و رهبری هم بر آنها تفریظ نوشتهاند مثل کتابهای انتشارات سوره مهر و فاتحان که اینها هم کتابهای خوبی است.
اما توصیه من این است که دوستان رمان خوانی را در برنامه خود بگذارند چه رمانهای ایرانی چه رمانهای خوب خارجی که رهبری هم چندی باری تاکید کردهاند؛ مثلا بینوایان را توصیه میکنم هر کس یکبار مجموعه دوجلدی کاملش نه این خلاصههایی را وجود دارد را بخواند، این را در قالب باید عرض کردم، رمانهای مختلف دیگری هم وجود دارد ولی همین مقدار کافی است.
*ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.
گفتوگویی از امیر نجفی ( منتشر شده در سایت دانا dana.ir )
[su_note note_color=”#E3F2FD”]
درباره استاد تقی دژاکام
دانش آموخته رشته علوم سیاسی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
– ۲۵ سال حضور در تحریریه کیهان در سمتهای خبرنگار، نویسنده، گزاشگر، جانشنی دبیر سرویس سیاسی، دبیر سرویس شهرستانها، دبیر سرویس اجتماعی، عضو شورای سوژه، عضو شورای تیتر.
_ همکار چندین ناشر معتبر برای ویرایش کتابهای در آستانه چاپ.
– همکار اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدت سه سال.
– دستیار مدیر مسئول، سردبیر در مجله پاسدار اسلام.
– مدیر نظارت و ارزشیابی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) به مدت دو سال.
– مشاور اجرایی و مدیر منابع انسانی خبرگزاری برنا به مدت دو سال.
– مدیر کل ارتباطات اجتماعی خبرگزاری فارس از ابتدای سال ۹۲ تا کنون.
– مدیر وبلاگ آب و آتش. لینک : http://ab_o_atash.persianblog.ir
– فعال شبکه های مجازی اعم از فیس بوک، گوگل پلاس و اینستاگرام. ( کانال تلگرام : @tdejakam )
– مدرس دروس خبرنگاری اعم از خبر، مصاحبه، گزارش، مقاله نویسی، ویرایش، اخلاق خبرنگاری از حدود ۱۵ سال پیش در مراکز مختلف آموزشی و دانشگاهی تهران و شهرستانها.
– نویسنده بیش از دویست مقاله در موضوعات مختلف سیاسی، بین المللی، فرهنگی، ادبی، سینمایی، مذهبی در روزنامه های کیهان، اطلاعات، سلام، ایران و چندین مجله و ماهنامه.
متولد اردیبهشت ۱۳۴۵
منبع : سایت شبکه اعزام سخنران عمار
[/su_note]