فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اشاره به اخراج عوامل ایران اینترنشنال از لندن گفت: این رسانه دروغپراکن هتاک را به سرزمین دیگری پرتاب کردند که این بهمعنی نفوذ و شعاع تأثیر انقلاب است.
برچسب: شبکه های ماهواره ای
فرهنگ ایران اسلامی به عنوان والاترین هویت و نماد اهالی مشرق زمین از دیرباز تاکنون مورد هجمههای بسیاری از سوی دشمنان قرار گرفته است.
جالب اینجاست که با وجود اینکه تمامی کارشناسان رسانه و صاحبنظران حوزه آسیبشناسی در رابطه با آسیبهای شبکههای ماهوارهای فارسیزبان مدام هشدار میدهند، باز برخی هستند که علاوه بر تماشای این شبکهها، اینگونه تصور میکنند که ماهواره وسیلهای خوب و سرگرمکننده بوده و شبکههایی همچون جم تی وی و منوتو و بی بی سی به دنبال تقویت فرهنگ کهن ما و به نوعی آموزنده! هستند.
“يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا”
ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید(سوره حجرات آیه 6)
یادمان باشدتقوایمان همه جا جلوتر از خودمان قدم بردارد… قبل از انتشار هر مطلبی کمی تحقیق و تفکر !!
اینترنت و در کنار آن شبکههای اجتماعی و از سویی دیگر ماهواره دو لبه یک قیچی تیز و برنده هستند که دشمنان اسلام و ایران برای تکه تکه کردن بنیان خانواده از آن استفاده کرده و به بهترین وجه آن را آزمودهاند.
این مطلب بدین معنا نیست که استفاده مفیدی از اینترنت و ماهواره نمیشود کرد و باید به طور کلی آن را تخطئه نمود اما گاهی مضرات و مفاسد یک وسیله چه بسا از منافع آن بیشتر باشد.
این مقایسه در قرآن کریم هم وجود دارد. به طور مثال در آیه ۲۱۹ سوره مبارکه بقره میخوانیم: از تو درباره شراب و قمار میپرسند. بگو در آنها گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است ولی زیان (گناه) آنها از سودشان بیشتر است.
تغییر تاکتیک شبکه های ماهواره ای برای ضربه زدن به خانواده ها
سیاست شبکه های ماهواره ای در ابتدا اینگونه بود که گربه را تا چشمه میبُرد و او را سیراب میکرد که بعد ها با کمک روانشناسان اینگونه شد که گربه را تا لب چشمه میبَرَد ، اما تشنه بر می گرداند.
اوایل ماهواره فیلم های مستهجن را به راحتی پخش می کرد و حتی این شبکه ها را به بهانه خرید کارت قفل نمی کرد و ۲۴ ساعته در شبکه های آزاد (بدون قفل و رمز) به پخش اینگونه فیلم ها مشغول بود که این سیاست دو مشکل اساسی داشت؛ در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
گفتگو با دکتر شهاب اسفندیاری | حباب اطلاعات؛ دستاورد غرب از ایجاد «تصویرسازی غلط»
نویسندگان، شارحان و راویان بهخوبی میدانند که کلمات، وقتی کنار همدیگر قرار میگیرند، «روایت» ساخته میشود. این فقط مختص ادبا و فضلا نیست؛ بلکه هرکس برای خود روایتی از تاریخ و وقایع دارد.
اصل روایت مبتنی بر تکثر روایات است؛ چون تصویر افراد از وقایع روشنتر میشود و قدرت مقابله با روایت غلط را هم برای فرد بالاتر میبرد. حال جامعهای را تصور کنید که راویان خود را کنار بگذارد و روایت -این هنر قصهسازی برای تاریخ- دیگر مقبولیتی در نزد مخاطبین خود نداشته باشد و بهجای خود، دیگری برای ما روایت کند.
تکثر روایتهای غلط و برداشتهای واحد از وقایع که در قطب روایت خودی قرار دارد باعث میشود افراد برای آنکه از حریم «روایت» متکثر غلط، دفاع کنند، به دنیای رد تمام روایتهای موجود روی بیاورند بهجز روایت خود و دیگرانی که این روایت را پمپاژ میکنند.
مغلوب بودن در مقابل تصویرسازی غلط، ما را در حبابی قرار میدهد که اطلاعات و روایات غلط از وقایع، آن را احاطه کرده است و راه برونرفت از حباب را هم برای دست یافتن به روایت حقیقی سختتر میکند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر نخبگان علمی، تصویرسازی غلط از کشور را مهمترین کار دشمن برشمردند و مخاطب اصلی این تصویرسازی غلط را هم متوجه داخل کشور دانستند.
ایشان در توضیح ‘حباب اطلاعاتی’ کشور گفتند: «[رسانههای دشمن] طوری حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد.»
از این رو، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای دکتر شهاب اسفندیاری، استادیار دانشگاه هنر و دانشآموختهٔ دکتری «نظریهٔ انتقادی و مطالعات فیلم» از دانشگاه ناتینگهام انگلستان، به بررسی «مسئلهٔ تصویرسازی غلط غرب از ایران»، «مرز هوشیاری مردم در مقابل تصویرسازی غلط» و «سازوکار مقابله با حباب اطلاعات در کشور» پرداخته است. در ادامه مطلب این گفتگو را میخوانیم . همراه بنیانا باشید
مطالبی که در ادامه میخوانید و اسکرینشات ها توسط کاربر سروش sorosh37 در توییتر منتشر شده است و به بررسی صفحات رسانه های ضد اسلام در شبکه اینستاگرام می پردازد . برای شناخت بیشتر و افزایش آگاهی درباره اینستاگرام این شبکه ها پیشنهاد می کنیم ادامه مطلب را بخوانید ..
وزیر ارتباطات برای سلاح شیمیایی در دسترس نیست!
محمدجواد آذریجهرمی وزیر جوان کابینه پیرمردها را اغلب مردم میشناسند. این شناخت، نه بهواسطه عملکرد وی، بلکه بهواسطه حضور فعالش در شبکههای اجتماعی و برنامههای پرمخاطبی همچون دورهمی است. آقای وزیر به خوبی ظرفیت رسانه را میشناسد و میکوشد تا از ظرفیت سلبریتیها برای بیشتر شناختهشدن استفاده کند.
صفحههایش در شبکههای اجتماعی همچون توئیتر و اینستاگرام اغلب به روز است و آقای وزیر نسبت به مسائل روز با پست گذاشتن در شبکههای اجتماعی اظهارنظر میکند. اما با تمام اینها وزیر ارتباطات در مواقعی که باید در دسترس باشد، نیست!

در 24 ساعت شبانه روز صدها شبکه رادیویی و تلویزیونی که اکثر آن ها در شهر لندن مقیم هستند علیه ایران برنامه پخش می کنند
چندین نکته درباره این شبکه های ماهواره ای وجود دارد که قبلا در مطالب مختلف آن ها را بررسی کرده بودیم اما اینجا به سه مورد اشاه می کنیم . اول اینکه این شبکه های ماهواره ای با انتشار 4 خبر درست و کسب اعتماد بخشی از مردم ، خبر پنجم را علیه ایران و همراه با دروغ پخش میکنند و این کار ، فهم و شناخت سریع دروغ را سخت میکند
نکته دوم آنکه شاید پخش و تماشا برنامه های شبکه های ماهواره ای در کوتاه مدت ، مثلا یکی دو روز اصلا تغییری در افراد ایجاد نکند اما اگر هفته ها و ماه ها فردی زیر رگبار شبهه ها و دروغ ها و .. این شبکه ها باشد در اعتقاداتش سستی ایجاد میشود
نکته سوم اینکه از بین رفتن حیا ، به یکباره اتفاق نمی افتد . هر بار که تصویر یکی از زنان بی دین و شیطانی که مجری برنامه های شبکه های ماهواره ای هستند را ببینیم یک درجه از حیا و عفت ما کاسته میشود و این روند همینطور ادامه پیدا میکند تا به مرحله ای برسیم که اوضاع و اخلاق قبلی خودمان را به یاد نیاوریم …
برای ما جوانان مسجدی اهمیت دارد که بتوانیم با شناخت درست و اطلاع از دروغ های شبکه های ماهواره ای بدون اینکه خودمان را به گناه آلوده کنیم و بدون اتلاف وقت ، سخن مناسب برای پاسخ گویی به شبهاتی که در ذهن دیگران وجود دارد را آماده کنیم
ایده ی پاسخ به شبهات و شایعات و روشنگری درباره دروغ های شبکه های ماهواره ای سنگ بنای سایت امپراتوری دروغ است .
این وب سایت از ابتدای فعالیت خود هزاران هزار از دسیسه های شبکه های ماهواره ای را رسوا کرده است
[su_note note_color=”#BBDEFB”]
وب سایت امپراتوری دروغ خود را اینگونه معرفی می کند :
امپراتوری دروغ جنبشی مردم نهاد است که به واکاوی و تحلیل سیاست ها و موضوعات پشت پرده رسانه های BBC فارسی، بخش فارسی صدای آمریکا (VOA)، رادیو فردا، شبکه من و تو و سایر رسانههای فارسی زبانی که سعی در کانالیزه کردن ذهن مخاطبان دارند خواهد پرداخت. هدف امپراتوری دروغ آشکار نمودن ماهیت حقیقی این شبکهها و گردانندگان آنها برای مخاطبان فارسی زبان در سراسر جهان است به امید بیداری اندیشهها و مبارزه با تهاجم رسانه ای غرب.
[/su_note]
برای دسترسی به سایت امپراتوری دروغ روی لینک روبرو بزنید : www.empireoflies.ir
کانال امپراتوری دروغ در سروش : @empireoflies_ir
[su_note]
در ادامه بخوانید »» سایت شایعات ,ایده برتر وب فارسی [شکارچیان چهل کلاغ]
[/su_note]

[su_note note_color=”#BBDEFB”]
چند روز قبل خبری مبنی بر تحت پیگرد قضایی قرار گرفتن شیطان ” علی کریمی زاده بانگی ” در کانادا منتشر شد .
در پی این رسوایی اخلاقی علی بانگی (کارشناس همیشگی بی بی سی فارسی) در کانادا که افراد زیادی از تجاوز های او به همکارانش خبر می دهند بسیاری از دوستان او در گروه اصل ۱۹ می گویند کار وی یک دزدی چند میلیون دلاری از دولت آمریکا و کانادا به اسم آزادی اینترنت بوده و تمام ادعا های او برای آزادی اینترنت در ایران به نوعی کلاه برداری از دولت کانادا و آمریکا بوده است.
علی بانگی و نزار زکا جاسوس لبنانی آمریکایی زندانی در ایران از سال ها پیش در ایران برای آزادی اینترنت تلاش می کردند.
در حال حاضر بسیاری از مخاطبان شبکه های مجازی به این نتیجه رسیده اند که اپوزیسیون خارج نشین همواره خود را روشنفکر و ناجی مردم و حامی حقوق زنان و مدافع آزادی بیان نشان می دهند، اما مخفیانه در خلوت خود به زنان تجاوز می کنند.
این تنها نمونه ای است که در سال های اخیر مشابه آن را صد ها بار در تلویزیون های فارسی مثل شبکه منوتو مشاهده کرده ایم.
[/su_note]
متنی که در ادامه میخوانید به قلم دکتر طباخی (تحلیلگر و روزنامه نگار) درباره این موضوع ، که در کانال جستجوگر @jostejougar1 منتشر شده است »»
حقوق بشر به روایت اصل19
آزار جنسی در قرارگاه جنگ سایبری
علی بانگی موسس و مدیر مجموعه “اصل19” به اتهام آزار جنسی در تورنتو کانادا دستگیر شد و مورد پیگرد قضایی قرار گرفت. وی از سال 2005 به کانادا مهاجرت کرد و در مصاحبه ای شورایعالی فضای مجازی و دولت ایران را “دشمنی” خطاب کرده بود که امنیت کاربران در ایران را مختل کرده است.
بانگی در مجموعه اصل19 در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان در تلاشی موفق، کوشید با ارائه اپلیکیشن ها و اقدامات ویژه امنیتی، جامعه ایران را با جنگ سایبری و محتوایی مهندسی کند.
اپلیکیشن های روحانی سنج، دیدبان مجلس، میدون، خوندی، پس کوچه و برنامه سایبریاری ایران حاصل دوره مدیریت کاری اوست. اهم فیلترشکن های فعال در حوزه ایران شامل سایفون، تانل برد، لنترن، هاتسپات شیلد، هفت خوان، تور و غیره نیز در مجموعه اصل19 تولید یا پشتیبانی می شوند.
برخی منابع معتقدند علی بانگی در جریان تهیه “اطلس قوانین ایران” و با هدف تغییر برخی برنامه ها و اسناد بالادستی سایبری ایران ارتباطاتی با تیم نصرالله جهانگرد در سازمان فناوری اطلاعات در سالهای گذشته برقرار کرده است.
به عنوان مثال اکتبر 2015 هیفوس (وابسته به وزارت خارجه هلند) و اصل 19 بنا بود همایش iGMENA را با حمایت سازمان فناوری اطلاعات در تهران برگزار کنند که با انتشار گزارش این ماجرا در کیهان، قضیه منتفی شد.
علی بانگی از روابط جدی ای با دیگر رابط دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی – نایاک- برخوردار بود و مجموعه تحت مدیریتش توسط گوگل، وزارت خارجه کانادا و دولت آمریکا تامین مالی می شود.
بلافاصله پس از انتشار خبر دستگیری بانگی، چند نفر از کارمندان اصل19 با انتشار پیام هایی اعلام کردند که از اتهامات جنسی وی تعجب نکرده اند و این موضوع در محل کارشان مسبوق به سابقه بوده است. البته اصل19 نیز کوشید با انتشار بیانیه ای خاتمه همکاری موسس اش با مجموعه را اعلام کرده و از گسترش ماجرا جلوگیری کند.
با توجه به واکنش های منفی اعضای مجموعه به نظر می رسد اصل19 در پیگیری به موقع اختلالات رفتاری بانگی عامدانه سهل انگار بوده و بر ماجرا سرپوش گذاشته است.
به عبارت ساده تر مهم ترین قرارگاه جنگ سایبری دولت های غربی علیه ایران که مدعی تلاش برای تامین حقوق بشر و آزادی مردم ایران از مسیر جنگ سایبری محتوایی و فنی بود برای امنیت و آزادی و حقوق کارمندان زیرمجموعه اش دست کم در برهه هایی، ارزشی قائل نبوده است!
ویدیو: گزارش از دستگیری شیطان علی بانگی (مدیر فاسد اصل 19) …
پخش شده در برنامه عصرانه شبکه افق مورخ 5/9/96

نظام سلطه در سالهای اخیر نوع مقابله خود با جمهوری اسلامی ایران را تغییر داده و از فاز تقابل علنی صرف به فاز تلاش برای تغییر رفتار ایران روی آورده و تأکید باراک اوباما در سال گذشته مبنی بر اینکه ایالات متحده به دنبال تغییر حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران نیست، مؤید چنین موضوعی است.
البته این بدان معنا نیست که ایالات متحده امریکا و سایر همپیمانان این کشور به کلی از تغییر حاکمیت کشورمان منصرف شدهاند بلکه آنها به این نتیجه رسیدهاند که تنها تمرکز روی چنین محوری به عنوان اقدامی تکبعدی نمیتواند نتیجه بخش باشد و به ویژه طی سالهای اخیر، تلاش برای تغییر رفتار ایران در عرصه منطقهای و بینالملل نیز مورد توجه قرار گرفت.
دولت باراک اوباما به صورت زیرپوستی ایده تغییر حاکمیت کشورمان را مورد توجه قرار داده بود، برخلاف دولت دونالد ترامپ که در دو حوزه «تغییر حاکمیت – تغییر رفتار» سرمایهگذاری کرده که از موضعگیری وی، وزیر امور خارجه این کشور و سایر مقامات رسمی چنین برداشتی به صراحت قابل دریافت است.
تأکید مقامات دولت باراک اوباما مبنی بر آنکه امریکا خواهان تغییر رژیم در ایران نیست را باید به شکل صحیح آن تفسیر کرد به این معنا که چنین موضعگیریای نشاندهنده ناتوانی است نه انصراف در عین توانمندی، به بیان بهتر امریکاییها دریافتهاند هزینههای سالیان متمادی برای تغییر رژیم در ایران نمیتواند اثرگذار باشد و تحریک و تقویت جریان غربگرای داخلی برای حرکت در چنین مسیری مؤثر واقع نشده و تنها به طرد و تحدید این جریان سیاسی در داخل کشور انجامیده است.
در طول تمام سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی «تغییر حاکمیت سیاسی در ایران» یکی از اصول بیبدیل و همیشگی دستگاه سیاست خارجه این کشور بوده است، به گونهای که مثلاً در دوران جورج بوش نیز سیاست خارجی تهاجمی موسوم به «دیپلماسی تحولآفرین» در قالب اقداماتی همانند راهاندازی برنامههای تبادل نفرات و گروهها (Exchange)، تأسیس مجموعه تحت عنوان «دفتر امور ایرانیان» در دوبی (به تقلید از پروژه پایگاه «ریگا»)، برگزاری کلاسهای براندازی در دوبی و اختصاص 67 میلیون دلار برای تقویت و تأسیس شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای شکل بیرونی به خود گرفت.
تغییر حاکمیت در ایران از بوش تا ترامپ
حجم و گستره اقدامات دولت جورج بوش به میزانی بود که «سیمون هرش»، فعال رسانهای و پژوهشگر روزنامه «نیویورک پست» در سال 2008 از قول منابع مطلق و موثق هزینههای امریکا جهت بیثباتسازی در کشور برای عملیاتی کردن پروژه تغییر حاکمیت را بالغ بر 400 میلیون دلار تنها در دوران بوش ذکر کرد.
چنین مبالغی در دوران سایر رؤسای جمهور این کشور نیز تکرار شده است، به گونهای که در تمام بودجههای سالانه امریکا ردیفی به نام کمک به پروژه براندازی در ایران معین شده بود و این رقم در برخی از سالها مبالغ خیرهکنندهای را نشان میدهد، البته نتیجه هزینههای سرسامآور این کشور در چنین حوزهای همچنان بدون کمترین دستاوردی بوده است.
اعتراف به عدول امریکا از توافقنامه الجزایر
کنت کاتزمن کارشناس امور خاورمیانه در مرکز خدمات پژوهشی کنگره در مقالهای در سال 2010 به تاریخچه شکلگیری تلاشها در کنگره و دولت امریکا اشاره میکند و توضیح میدهد که این کشور چرا برای تغییر حاکمیت سیاسی در ایران رقمهای گستردهای را هزینه میکند. وی در بخشی از این مقاله بیان میکند: «حساسیت کنگره در راستای حمایت از ترویج دموکراسی در ایران (که ممکن است بازتابدهنده حمایت کنگره از تغییر رژیم در ایران نیز باشد) به کنگره صد و نهم امریکا و قانون حمایت از آزادی ایران برمیگردد که در تاریخ 30 سپتامبر سال 2006 به تصویب رسید.
در آن زمان به میزان کمکهای مالیای که کنگره باید برای ترویج دموکراسی یا به بیان بهتر، تغییر نظام در ایران میکرد، اشارهای نشده است اما این قانون از همان ابتدا مورد مخالفت نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و ایران تصریح کرد که این قانون نقض آشکار پیمان الجزایر است که امریکا تعهد داده بود در امور داخلی ایران دخالت نخواهد کرد.»
کنت کاتزمن نیز همانند بسیاری از محققان و کارشناسان امریکایی اعتقاد دارد چنین رویکردی برای امریکاییها حاوی دستاورد نخواهد بود و تنها به تقویت قدرت جمهوری اسلامی ایران کمک کرده و به تضعیف جریان هواخواه غرب در داخل ایران منجر خواهد شد، به عنوان نمونه اگرچه فعالیتهای براندازانه جریان غربگرای داخلی در سال 88 حاوی هزینههای اجتماعی و سیاسی در داخل کشور بود اما نهایتاً به تحدید قدرت این جریان در ساختار قدرت منجر شد و هزینههای گزافی را برای رهبران این جریان به دنبال داشت.
[su_note]
در ادامه بخوانید »» چرا دانشگاه های آمریکا با برهنگی به پیشرفت رسیدند؟
[/su_note]
سانسور مبالغ اختصاصیافته برای تغییر حاکمیت در ایران
بعد از روی کارآمدن دولت باراک اوباما در امریکا رقم و مبالغ تعیینشده جهت تغییر حاکمیت در ایران به صورت کلی و نه مصداقی به بیرون درز پیدا میکرد، به گونهای که در دوران اوباما تحت عنوان«طرح برنامه ترویج دموکراسی در خاورمیانه» مبالغ مهمی صرف میشد اما مشخص نمیشد چه میزان از این منابع مالی تنها برای ایران سرمایهگذاری میشود.
تنها در سالهای نخست اجرای این برنامه از رقم 30 میلیون دلار برای ترویج دموکراسی در ایران و سوریه سخن به میان آمد که از این مبلغ تنها 10میلیون دلار برای سوریه و باقی برای ایران هزینه میشد یا در سال 2008، 60 میلیون دلار از 75 میلیون دلار درخواستی به این برنامه اختصاص یافت که 6/21 میلیون دلار آن به برنامه ترویج دموکراسی در ایران اختصاص و 9/7 میلیون دلار نیز برای حمایت از مبارزان حقوق اجتماعی صرف شد.
بهواسطه چنین بودجهای 6/33 میلیون دلار هم برای کمک و تقویت رسانههای مرتبط با ایران اختصاص یافت که بر اساس گزارشهای اعلام شده بودجه تلویزیون صدای امریکا 20 میلیون دلار، رادیو فردا 1/8 میلیون دلار و 5 میلیون دلار دیگر نیز برای مبادلات با ایران اختصاص یافت.
دستگاه سیاست خارجه امریکا در سال 2009 نیز مبلغ 65 میلیون دلار درخواست میکند که این برنامه تحت عنوان «حمایت از خواستههای مردم ایران برای جامعهای دموکراتیک و باز با ترویج جامعه مدنی، مشارکت مدنی آزادی رسانهها و آزادی اطلاعات بپردازد» در دستور کار قرار میگیرد و از این رقم بیش از 25 میلیون دلار تنها به پروژه ایران اختصاص مییابد.
از سال 2013 تا سال 2016 نیز 30 میلیون دلار از کنگره درخواست میشود که سهم ایران مانند سالهای قبل بود، البته بنابر گزارشهای مستند بخشی از بودجه اختصاصیافته جهت تغییر حاکمیت در ایران طی این سالها محرمانه مانده است.
مبالغ اختصاص یافته در حالی است که باراک اوباما در گفتوگو با رادیو ملی این کشور بیان میکند: «میخواهم به این نکته برگردم: ما نمیخواهیم ایران به سلاحهای اتمی دست پیدا کند، دقیقاً به این دلیل که نمیتوانیم روی اینکه ماهیت این رژیم تغییر پیدا کند، سرمایهگذاری کنیم.»
اما همانگونه که گفته شد از سال 92 به این سو مبالغ اختصاص یافته برای تغییر حاکمیت در ایران بیشتر محرمانه ماند و دولت باراک اوباما تلاش کرد تمرکز اصلی خود را (موازی با پیشبرد پروژه مورد اشاره) بر تغییر رفتار ایران متمرکز کند؛ تغییر رفتاری که بهراحتی تأمینکننده منافع امریکا بوده و چالش ایران را حتی تبدیل به یک فرصت میکند.
در چهار سال دوم اعتدال نیز تغییر رفتار دغدغه اصلی مقامات امریکایی خواهد بود، اگر چه صراحت لهجه دولتمردان فعلی امریکا جهت تغییر رژیم در ایران نیز قابل توجه است و انتظار این است مجموعه مواضع و رفتارهای دولتمردان به ویژه دستگاه سیاست خارجه به گونهای نباشد که استنباط شود، ایده امریکاییها جهت تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران قابل دسترسی است.
منبع : روزنامه جوان (867884)

یکی از کانالهای ماهوارهای که در چندین سال گذشته به یارگیری از میان هنرمندان سینما و تلویزیون ایران اقدام کرده، شبکه جم تی وی معاند ترکیه است. شبکهای که با عنوان برنامههای تلویزیونی و سرگرمی تأسیس شد و در پشت پرده خود اهداف تخریب کننده نسبت به خانوادهها را آغاز کرد.
جذب هنرمندان ایرانی برای تخریب خانوادهها
جذب هنرمندان ایرانی با هدف جذب مخاطبان داخلی برنامهای بود که این شبکه برای موفقیت خود به آن دست زد و اتفاقاً در برخی از هنرمندان ما مؤثر افتاد و آنها به این شبکه پیوستند.
در این سوی آبها اما برخی از همان ابتدا اساساً به این شبکه اعتمادی نداشتند. هنرمندانی چون آقایان علیرام نورایی، جعفر دهقان، احمد نجفی و محمود پاک نیت اقدامات هنرمندان ایرانی را از ابتدا اشتباه میدانستند و اعلام میکردند که این شبکهها به دنبال سوءاستفاده مقطعی از هنرمندان ایرانی هستند و چنانچه به هدف خود برسند یا نرسند با آنها قطع ارتباط میکنند. بنابراین این اقدام شبکه جم فریب هنرمندان ایرانی است که سرابی برای زندگی آنان خواهد بود و وضعیت این افراد در ترکیه بدتر از ایران است.
واقعیت هویدا شد
در وانفسای این اتفاقات در عرصه هنر این شبکه پیشنهادات متفاوتی را در ادامه به هنرمندان ایرانی دیگری پیشنهاد داد تا ماهیت خود را بیش از پیش نشان دهد. به گفته بانی فیلم، جم تی وی به هنرمندانی که با آنها تماس گرفته شد برای نقش اول تنها 6 میلیون تومان دستمزد پیشنهاد داد که در مقایسه با دستمزد بازیگرانی که در داخل کار میکنند کمتر است البته بودند هنرمندانی که پیشنهادات آنها را رد میکردند بازیگرانی چون آقای امیر آقایی و خوانندگانی چون آقای رحیم شهریاری از این جمله بودند.
مدتی از حضور هنرمندانی که لااقل در سینما و تلویزیون بینندگان ایرانی عفت خود راحفظ کرده بودند نگذشته بود که نامه مدیر شبکه جم در مورد هنرمندان ایرانی حقایق را روشن کرد و آن چه هنرمندانی چون محمود پاک نیت، احمد نجفی، علیرام نورایی، جعفر دهقان و برخی دیگر در مصاحبههای خود بیان کرده بودند به حقیقت پیوست.
اعلام نداشتن بودجه مالی مناسب، همکاری پروژهای با هنرمندان ایرانی و بی احترامی به آنان از سوی شبکه جم مسالهای بود در نامه سعید کریمان مدیر این شبکه آمده بود. این مساله باعث شد که تعدادی از کسانی که به این شبکه پیوسته بودند با آن قطع همکاری کرده و به کشور باز گردند. هرمز سیرتی از جمله این افراد بود.
فعالیت در حوزه تبلیغات تجاری
در فرایندی که شبکه جم آغاز کرده بود، آرام آرام جای خود را میان دیگر شبکههای ماهوارهای فاسی زبان باز کرد. جذب و پخش تبلیغات هم به تدریج به جم کشیده شد. حالا دیگر تعدادی از محصولات داخلی در این شبکه ماهوارهای روی آنتن میرفت بدون آنکه کسی متعرض به این مساله شود. این روند ادامه داشت تا آنکه واقعه دیگری صورت مساله را تغییر داد.
تیزر تبلیغاتی باکیفیت فیلمهای سینمایی ایران هم به گیشه تیزرهای تلویزیونی جمتیوی اضافه شد.
آقای محمدرضا فرجی، مدیرکل وقت سینمای حرفهای در اواخر اردیبهشت 94 با ابلاغ بخشنامهای به کلیه دفاتر تهیه و پخش فیلم سینمایی اعلام کرد که پخش تیزرهای سینمایی در شبکههای ماهوارهای فارسیزبان غیرقانونی است. در بخشهایی از این ابلاغیه آمده بود: «با توجه به وجود مواد قانونی و نیز بهمنظور اجرای سیاستهای فرهنگی و هنری سازمان سینمایی و مطابق با اهداف عالیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنان استفاده از ماهواره ممنوع است و نمایش هرگونه فیلم سینمایی ایرانی، تیزر و آنونس فیلمهای سینمایی ایرانی از طریق شبکه ماهوارهای غیرمجاز فارسیزبان، منع قانونی دارد».
همکاری ادامه دارد
با این وجود عدهای نسبت به این اقدامات اظهار بیاطلاعی میکرده و مدعی میشدند که سفارش تبلیغ به این شبکه ندادهاند. در آن سو نیز این شبکه ترکیهای به دنبال این اتفاقات در ایران گهگاه تبلیغات را قطع میکرد اما بعد از چند روز مجدداً به پخش تیزر میپرداخت.
این روند در طول زمان روی میداد و تهیه کنندگان و کارگردانان خود را بی خبر از پخش قلمداد و عدهای نیز در دفاع از این نوع تبلیغ اعلام میکردند که با توجه به رایگان بودن شبکه جم و مدت زیاد تیزر چارهای برای تهیه کننده، کارگردان یا دفتر پخش نمیماند. این در حالی است که بنا بر شنیدهها و صحبتهای مخفیانهای که صورت گرفته، هزینه پخش تبلیغات شبکه جم سنگینتر از رسانه داخلی است.
بلاتکلیفی قانونی
آقای ابراهیم اصغری تهیه کننده و کارگردان از جمله کسانی بود که معتقد بود دستگاههای مربوطه هنوز «جرم» بودن ارائه تبلیغات به شبکههای ماهوارهای را قطعی و مشخص نکردهاند و سازندگان آثار سینمایی میدانند که اگر تبلیغات آثار خود را به شبکههای ماهوارهای ارائه دهند، هیچگونه مجازاتی در انتظار آنها نیست.
به ویژه اینکه این تبلیغات در شبکههای صدا و سیما به شدت گران هستند و در مقابل، شبکههای ماهوارهای، رایگان امکان پخش آنونسهای دو سه دقیقهای را به فیلمها میدهند. باید این جرم در قانون شفاف شود چون اگر این بخش شفاف و اجرایی شود به طور مسلم هیچ تهیهکنندهای حاضر نیست این تخلف را مرتکب شود چون از مجازات آن نگران خواهد بود.
فصل الخطاب صادر شد
هرچند براساس ماده 14 وظایف و ماموریتهای دفتر تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت ارشاد، که ناظر به ماموریتهای قانونی این مرکز است تبلیغات شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و هرگونه همکاری افراد حقیقی و حقوقی در حوزه تبلیغات با شبکههای ماهوارهای فارسیزبان جرم است با این حال رأی دو روز قبل یکی از شعبات دادگاه انقلاب، راه را بر بهانهجویان بست.
شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی تهران، سعید کریمان مدیر شبکه جم را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام اسلامی و جرم علیه امنیت کشور به 6 سال حبس و خانم «فائقه آتشین» معروف به گوگوش خواننده ایرانی مقیم آمریکا را به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و فراهم نمودن زمینه فساد برای مردم به 16 سال حبس محکوم کرد.
با این رأی، اتهام فعالیت تبلیغی شبکه جم تی وی علیه جمهوری اسلامی و اقدام علیه امنیت ملی از جانب دستگاه قضایی مُهر تأیید خورد.
این حکم قانونی فصل الخطابی خواهد بود که این شبکه ماهوارهای را ذیل عنوان «شبکه معاند» قرار داده و هرگونه همکاری و فعالیت و تبلیغات در این شبکه ممنوع بوده و در صورت وقوع، اقدامی مجرمانه علیه نظام و امنیت ملی تعبیر خواهد شد.
منبع : روزنامه صبح نو (شماره 201)
حسین نوشآبادی در واکنش به حضور هنرمندان در شبکههای ماهوارهای:
هر نوع همکاری هنرمندان با شبکههای معاند نظام غیرقانونی است
سخنگوی وزارت ارشاد در نشست هفتگی خود با اظهار تعجب از حضور سالار عقیلی در شبکه صهیونیستی «من و تو» اعلام کرد که یک هنرمند خوشنام و علاقهمند به نظام و مردم نباید از شبکههای بیگانه سر در بیاورد.
«حسین نوشآبادی» که در سلسله نشستهای هفتگی خود با اصحاب رسانه سخن میگفت درباره موضعگیری وزارت ارشاد در خصوص همکاری برخی هنرمندان با شبکههای ماهوارهای گفت: مقررات کشور ما به هیچ وجه اجازه نمیدهد کسی با شبکههای ماهوارهای بیگانه همکاری کند که این همکاری میتواند در قالب آگهی، سفارش، عکس و… باشد، چراکه هرگونه همکاری با شبکههای ماهوارهای ممنوع و تخلف است، اما فقط برخوردهای سلبی کفایت نمیکند، بلکه این وضعیت باید آسیبشناسی شود.
نوشآبادی این همکاریها را بسیار نگرانکننده توصیف و خاطرنشان کرد: باید موانع داخلی را برطرف کنیم تا هیچ گرایشی برای همکاری با شبکههای خارجی به وجود نیاید. بنابراین، این وضعیت نیازمند آسیبشناسی پژوهشی و علمی است و گسترش همکاری هنرمندان با این شبکهها هشداری است که باید آن را جدی بگیریم.
همراهی دیگر نهادها برای آسیبشناسی و مقابله با این وضعیت امری واجب و ضروری است و فقط وزارت ارشاد نیست که باید در این زمینه پاسخگو باشد، بلکه همه نهادها برای پیشگیری از این اتفاق ناخوشایند باید وارد عمل شوند. از سوی دیگر باید دغدغهها و حرفهای هنرمندان هم شنیده شود.
سخنگوی وزارت ارشاد همچنین با اشاره به حضور «سالار عقیلی» در یکی از این شبکههای ماهوارهای متذکر شد: نباید هنرمند خوشنام و علاقهمند به نظام و مردم از شبکههای بیگانه سر در بیاورد. ایشان فردی محبوب و مطرح است، اما حتی آنها که چنین موقعیتی ندارند هم از این همکاریها آسیب میبینند.
پیشگیری از این برنامه خطرناک و آسیبرسان برعهده همه ماست، اما از سوی دیگر باید گلهها و توقعات هنرمندان هم شنیده و به نحو درستی سامان داده شود، یعنی فقط برخوردهای سلبی، کارساز نیست و باید برخوردهای ایجابی هم وجود داشته باشد. هر روز این اتفاقات را میبینیم، اما صرف گفتن اینکه این همکاریها جرم و تخلف است، کفایت نمیکند، بلکه باید چارهاندیشی شود و تمام موانع فعالیت هنرمندان در داخل کشور هم بررسی شود.
در بخش دیگری از این نشست خبری نوشآبادی با اشاره به تصویب و ابلاغ دستورالعمل صیانت از حقوق هنرمندان و فعالان موسیقی در معاونت هنری خاطرنشان کرد: نظارت بر عملکرد مراکز و گروههای موسیقی در دفتر موسیقی متمرکز است و از هر برخورد سلیقهای جلوگیری میشود.
از سوی دیگر دولت و ما اعلام آمادگی کردهایم که حاضریم تمام فعالیتهای غیرحاکمیتی را به بخش خصوصی واگذار کنیم و اولویتمان هم با تشکلهای صنفی است. این سیاست تغییر نکرده و به تدریج بخشهای مختلفی که این قابلیت را دارند به مردم واگذار میشوند که نمونه آن برگزاری نمایشگاهها و جشنوارههای مختلف توسط بخش خصوصی است.
سخنگوی وزارت ارشاد همچنین در بخش دیگری با اشاره به اینکه مطبوعات سفیران دوستی و برقرارکننده روابط میان کشورها هستند بر نقش مهم رسانهها در دوران پساتحریم در ایجاد ارتباط گستردهتر میان ایران و دیگر کشورهای جهان تأکید کرد و اظهار داشت: دیپلماسی رسانهای مکمل دیپلماسی عمومی است و اعزام خبرنگارها به کشورهای مختلف و استقرار دفاتر رسانهای در خارج از کشور در تقویت روابط بینالمللی مؤثر است. مطبوعات باید از رفتارهای سطحی و زودگذر، واکنشهای ناشی از نگاههای حزبی و برداشتهای وارونه از موفقیتهای کشور در سطح جهان اجتناب کرده و بپرهیزند، چراکه اینها از آفتهای رسانهای محسوب میگردند.
معاون حقوقی وزیر ارشاد در رابطه با دیگر آفتهایی که ممکن است گریبان رسانهها را بگیرد، خاطرنشان کرد: یکی دیگر از این آفتها تعصبات سیاسی، نگاههای سلیقهای و بیتوجهی به اصولی که ناظر بر وحدت ملی است. در دوران پسابرجام باید نقش رسانهها در پرداختن به این امر جدیتر باشد. امروزه همه ما باید به منافع ملی بیندیشیم و آنچه را که مطابق با امنیت و مصالح کشور است، در دستور کار قرار دهیم. سخنگوی وزارت ارشاد در ادامه این نشست درباره افزایش تعرفه گمرکی کاغذ نیز تأکید کرد: وزارت ارشاد با هرگونه افزایش تعرفه کاغذ مخالف است.
با وجود طرحی که در مجلس در حال بررسی است، نظرمان کاملاً مخالف با افزایش تعرفه کاغذ است و چنانچه این طرح به دولت برود، ما اولین مخالف آن هستیم؛ زیرا افزایش تعرفه کاغذ به ضرر حوزه نشر است و باید راهکارهای دیگری برای حل این مشکل بیندیشیم.
منبع : از مصطفی شاه کرمی منتشر شده در روزنامه جوان
انتشار ویدئویی توسط کارمند سابق شبکه ماهوارهای بخش دیگری از پشت پرده شبکه متمول ماهوارهای را برملا کرد و مهر تأییدی بر گزارش روزنامه «جوان» از حمایت مالی کشورهای عربی از این شبکه ماهوارهای زده شد.
در پی انتشار گزارش روزنامه «جوان» درخصوص حمایت اعراب حاشیه خلیج فارس از شبکه ماهوارهای « GEM » و منابع مالی این شبکه، یکی از کارمندان سابق « GEM » دست به افشاگری علیه این شبکه زد.
روز گذشته بخش صوت و تصویر خبرگزاری فارس ویدئویی با عنوان «افشاگری کارمند سابق جم/ پول اعراب؛ کار از ضدانقلاب» منتشر کرد. این ویدئو که روز گذشته پربازدیدترین ویدئوی این خبرگزاری نیز بود، ضمن اشاره به فعالیتهای شبکه جم بخشی از یک ویدئو را به نمایش میگذارد که در آن کارمند سابق شبکه جم علیه این شبکه دست به افشاگری میزند.
شخصی که در این ویدئو با عنوان «ع. الف» معرفی میشود به مسائل مالی شبکه جم میپردازد. در این ویدئو ابتدا به نقش مخرب اخلاقی شبکه « GEM » اشاره شده که صدای اعتراض مدیران شبکههای ضدانقلاب را نیز در آورده است. بعد از آن «ع. الف» به بیان آنچه در « GEM » دیده است، میپردازد. در بخشی از این ویدئو کارمند سابق شبکه جم به این نکته اشاره میکند که کریمیان حتی از بیان و افشای منابع مالی شبکه به همکاران خود نیز خودداری میکرده و در برابر کنجکاوی این افراد برای اطلاع از وضعیت مالی شبکه سعی میکرده آنها را با شوخی و خنده گمراه کند.
مهاجرت به یاهست
انتخاب فراکانس شبکه ماهوارهای « GEM » روی ماهواره یاهست که تا چندی پیش برای کسانی که از گیرندههای ماهوارهای استفاده میکردند، نامی تقریباً ناشناخته به شمار میرفت، سیاستی اقتصادی بود که کریمیان مدیر شبکه « GEM » در پیش گرفت و به زودی نتایج آن را در مهاجرت فرکانس سایر شبکههای فارسی زبان به این ماهواره خود به نمایش گذاشت.
«ع. الف» در بخشی از گفتههایش به این نکته نیز اشاره میکند. یاهست « yahsat » ماهوارهای عربی و متعلق به دولت امارات است. کریمیان که سابقه همکاریاش با اعراب هرچه بیشتر در حال آشکار شدن است ترجیح داد با این ماهواره همکاری کند. «ع الف» در اینباره میگوید: کریمیان بعد از خرید فرکانس از یاهست بلافاصله قرارداد خرید کل این ماهواره را به مدت دو سال امضا میکند و تمام فرکانسهای این ماهواره را به دست میآورد و مردم و دیگر شبکههای ماهوارهای را به سمت این ماهواره کشید.
هر کسی که میخواست در یاهست فرکانسی خریداری کند باید این کار را از طریق کریمیان انجام میداد. کریمیان نیز این فرکانسها را با قیمتهای بسیار بالایی میفروخت. همکاری دوجانبه و پرسود میان کریمیان و دولت امارات که باعث رونق گرفتن یک ماهواره عربی و کسب درآمد برای مالک « GEM » شد.
«ع الف» همچنین در این ویدئو به صراحت از پشتیبانی مالی دولتهای عربی از جمله عربستان و امارات از شبکه «GEM» سخن میگوید. موضوعی که چندی پیش در «جوان» به آن اشاره شد و خبر حضور دلارهای نفتی عربستان برای ضربه زدن به بنیانهای اخلاقی جامعه ایرانی افشا شد. نقش مخرب دولت سعودی در همکاری با شبکه « GEM » اکنون این شبکه را به متفاوتترین شبکه فارسی زبان تبدیل کرده است. شبکهای که چندین کانال را دارد و هرازچند گاه نیز کانال جدیدی بر این مجموعه افزوده میشود.
یکی از نکات قابل توجهی که در ویدئوی منتشر شده خبرگزاری فارس به چشم میآید اشاره درستی است که اقتصاد شبکههای فارسی زبان که بسیاری از آنها به دلیل مشکلات اقتصادی در حال تعطیل شدن هستند و آنهایی هم که هنوز در حال فعالیت هستند اکثراً از پایینترین استانداردهای تولید برنامه رنج میبرند و غیر از یک حرکت آماتوری در ایجاد شبکههای تلویزیونی نیستند.
همانطور که در گزارش پیشین «جوان» درباره «GEM» اشاره شد این شبکه در حال تغییرات وسیعی است. در این رابطه انتشار خبر حضور صادق صبا، مدیر سابق بیبیسی فارسی در «GEM» میتواند نشانه عزم این شبکه برای دنبال کردن بیشتر اهداف سیاسی است. صادق صبا که باعث تحول بیبیسی فارسی شده است، اکنون به عنوان گزینه برای مدیریت شبکه «GEM» نامیده میشود. حضور این چهره که از وی به عنوان فردی بهاییمسلک نامیده میشود در شبکهای که صاحب آن عضو گروهک تروریستی منافقین است، به آشکار قطعات بیشتری از پازلی که «GEM» در حال ترسیم آن است کمک میکند.
منبع: یادداشت محمد صادق عابدینی در روزنامه جوان

بی بی سی فارسی که از ابتدای فعالیت تروریستها در خاورمیانه از آنها با عنوان « پیکارجویان » نام می برد، به یک باره و پس از حادثه پاریس که داعش مسئولیت آن را بعهده گرفت، از آنان با عنوان «تروریست» یاد کرد.
به گزارش بنیانا ، شبکه غیراخلاقی بی بی سی فارسی وابسته به کاخ سلطنتی ملکه انگلیس که معمولا در به کار بردن واژه ها حساسیت ویژه ای دارد، از ابتدای فعالیت گروه های تروریستی علیه محور مقاومت در خاورمیانه، همواره بر استفاده از واژه پیکارجو به جای واژه تروریست نسبت به آنان اصرار داشت تا بدین وسیله از بار منفی رفتارهای ضد انسانی آنان کاسته و ماجرا را وارونه تعبیر کند.
بنابر این گزارش، این رویکرد خبری به یک باره و پس از حمله تروریستی به پاریس که داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفت، تغییر کرد و بی بی سی فارسی در تمام گزارش های خود پیرامون این اتفاق از واژه تروریست در مورد عوامل این حرکت ضد انسانی استفاده کرد.
البته این رفتار رسانه ای بی بی سی فارسی با توجه به استانداردهای دوگانه نظام سلطه و پیاده نظام رسانه ایش برای افکار عمومی آگاه خیلی عجیب نیست، لکن بیانگر انگاره های ذهنی تبعیض آلود و ضد انسانی است که سعی می کنند آن را در زر ورق های متمدنانه به خورد افکار عمومی دنیا بدهند. انگاره های پلیدی که در آن خون شهروند اروپایی سرخ تر از شهروند خاورمیانه ای است و وحوش آدم کش تا زمانی که مسلمان کشی کنند خوبند اما اگر به مرزهای آنان حمله کنند می شوند تروریست.