متنی که در ادامه میخوانید برگرفته شده از سخنرانی استاد رائفی پور درباره داستان خیالی خواستگاری امام علی از جویریه دختر ابوجهل !!!
وقتی فرزند فامیل دور ! از راویان صحیح بخاری می شود!!!
دشمنان اهل بیت در طول تاریخ برای تنقیص مقام این بزرگواران به هر خس و خاشاکی دست انداخته اند.
یکی از این موارد جالب را با هم مرور می کنیم :
بخاری در صحیحش ج 3، ص 1132، حدیث 2443 از “مِسْوَرُ بْنُ مَخْرَمَةَ” آورده است:
پس از بازگشت كاروان اهل بيت از اسارت شام به شهر مدينه، مسور بن مخرمه نزد امام سجاد (ع) آمد و گفت: آيا كاري هست كه به من فرمان دهی تا انجام دهم؟ فرمود: نه، مخرمه گفت: آيا شمشير رسول خدا را به من مي دهی؛ چون مي ترسم از تو بگيرند؟ به خدا سوگند! اگر آن را به من بدهی هيچگاه دست آنان به آن نخواهد رسيد مگر جانم را بگيرند، علی از دختر ابوجهل خواستگاري كرد، پيغمبر را بر منبر ديدم كه در اين باره سخن می گفت و من نوجوانی بودم كه به حد بلوغ رسيده و محتلم مي شدم، شنيدم مي فرمود: فاطمه از من است و من می ترسم(علی) در دينش دچار فتنه شود…
چند نکته :
1-اولا طبق قوی ترین اسناد تاریخی «جُوِيرية»(دختر ابو جهل) تا سال هشتم هجرت کافر بود و ازدواج با کافر حرام است.
2-براستی چرا باید سازنده این داستان تاکید کند در آن زمانی که این صحبت را از پیامبر شنیده محتلم می شده (بچه سال نبوده ، سن داشته و به بلوغ جنسی رسیده بوده )؟
الا اینکه یک جای کار میلنگد ، آیا خود شما وقتی می خواهید خاطره ای نقل کنید تاکید می کنید که محتلم می شدید؟
3- بله درست متوجه شدید طبق شهادت علمای رجال ـ مثل «ابن حجر» در جلد 6 کتاب “العصابة” ، ص 94 ـ «مسور بن مخرمه» (راوی این حدیث)در سال دوم هجرت تازه به دنیا آمده بود. بنابراین ـ همانگونه که «ابوعلم» از علمای بزرگ دانشگاه الازهر نیز در ص 170 کتاب “فاطمة الزهراء” نوشته است ـ روایت جعلی خواستگاری علی(ع) از جویریه در سال دوم هجرت بوده است. پس در آن زمان یا «مسور» متولد نشده بود یا در قنداق بوده است! و عجیب تر اینکه ایشان در قنداق محتلم می شده و چون به سن بلوغ رسیده بوده لابد ریش و سبیلی هم داشته ،چیزی شبیه فرزند فامیل دور البته بلا نسبت فرزند فامیل دور!!!
بنده خدا جعل کننده و سازنده این مزخرفات ترس داشته مردم پی ببرند آن زمان اصلا به دنیا نیامده بوده یا حدودا 6ماهه بوده برای همین تاکید میکرده که آن زمان محتلم می شدم!
4- این دختر (همان که می گویند امام علی قصد ازدواج با او را داشته است) تا زمان حیات پیامبر(ص) ـ سال دهم هجرت ـ اصلا به مدینه نیامد تا این اتفاقات رخ دهد.
5- آخر پدر نیامرزها می خواهید داستان درست کنید بهتر از دختر ابو جهل (از سر سخت ترین دشمنان پیامبر) نبود .
6- در یک دنیای خیالی فرضا این مزخرفاتی که بافته اند درست باشد آیا پیامبر خدا می تواند مردم را از کاری منع کند (ازدواج مجدد) که خودش انجام داده است؟
7-با همان فرض قبلی آیا پیامبری که حلال خدا را بر مردم حرام کند اساساً خدایی که او را فرستاده و احکامش را می شناسد؟
8- این داستان را ساختند که ماجرایی دیگر را به حاشیه ببرند :
الف : بخاری در صحیحش ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ آورده است :
فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وی روی گردان شد و اين ناراحتي ادامه داشت تا از دنيا رفت.
و در جای دیگر ( ج 4، ص 1549، ح3998، كتاب المغازي) آورده است : فاطمه بر ابوبكر غضب كرد وبا وی سخن نگفت تا ازدنيا رفت.
و باز در جایی دیگر(صحيح البخاري، ج 6، ص 2474، ح6346، كتاب الفرائض) : پس فاطمه با ابوبكر قهر كرد وبا وی سخن نگفت تا از دنيا رفت.
و این روایت های بالا را در کنار روایت های ذیل قرار دهید تا ماجرا برایتان روشنتر شود :
قال رسول اللّه (صلى الله عليه وآله): (فاطِمَة بَضْعَةُ مِنّي فَمَنْ أَغْضَبَها أَغْضَبَنِي) .
( فاطمه پاره تن من است , هر چه او را غضبناك كند مرا غضبناك كرده است ) .
صحيح البخاري ج 3 كتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة ص 1374/ خصائص الإمام عليّ للنسائي ص 122/ الجامع الصغير ج 2 ص 653 ح 5858/ كنز العمّال ج 3 ص 93 ـ 97/ منتخب بهامش المسند ج 5 ص 96/ مصابيح السنّة ج 4 ص 185/ إسعاف الراغبين ص 188/ ذخائر العقبى ص 37/ ينابيع المودّة ج 2 ص 52 ـ 79.
همچنین حاکم نیشابوری امام محدثین اهل سنت می گوید :
حاكم نيشابوري در روايت صحيح نقل ميكند كه پيامبر فرمود : إنّ اللّه يغضب لغضبك، ويرضى لرضاك.
خداي عالم با غضب تو ، غضبناك ميشود و با رضايت تو راضي ميشود .
المستدرك: ج 3 ص 153
بله این همه داستان سرایی کردند تا بگویند اگر خدا از آن دو نفر ناراضی است(بواسطه نارضایتی حضرت زهرا از آن دو نفر) در عوضش از علی (شوهر خودش) هم ناراضی است
9- طبق این روایات قطعا هرکس حضرت زهرا را ناراضی کند و موجب غضب ایشان شود جهنمی است و چون برادران اهل سنت بنا بر اعتقاد به مقوله عدالت صحابه(همه صحابه پیامبر علی الخصوص خلفای راشدین بهشتی هستند !!!) حالا باید بیایند جواب دهند اگر این داستان خیالی که ساخته اند درست باشد پس بغیر از جناب ابوبکر و عمر ، امیرالمونین علی (ع) هم جهنمی است (العیاذ بالله) .با این حساب تا قبلش باید کلی آسمان و ریسمان به هم می بافتند که دو صحابه را از جهنم نجات دهند حالا باید سه نفر از صحابه پیامبر (آن هم از اصلی ترین ها) را از آتش جهنم و خشم الهی نجات دهند.
آری عزیزان امکان ندارد یک انسان منصف و حق طلب در ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) دقیق شود و حق برایش آشکار نگردد ولی افسوس عده ای دوست دارند بابت اعتقاد بی دلیل به افرادی دیگر به قعر جهنم بروند!
شگفتا از این همه تعصب وا اسفا بر این همه جهل
ان شاالله خداوند ما و ذریه و نسل ما را از بهترین و خوشنام ترین خادمان اهل بیت قرار دهد .
منبع : سایت و کانال تلگرامی موسسه مصاف
+ سوال و شبه درباره خوستگاری امام علی … در سایت مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی نیز پاسخ داده شده است. برای مطالعه پاسخ آن اینجا کلیک کنید
پس از چند روز ادعای گسترده دولتیها درباره ارائه لیست وزرای دولت دوازدهم به رهبر انقلاب و کسب نظر موافق ایشان، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنهای، در گزارشی به این القائات و شایعات پاسخ داد که متن آن را در ادامه میخوانید :
دغدغه اصلی رهبر انقلاب اسلامی در خصوص کابینه
دولت دوازدهم به روزهای تشکیل نزدیک میشود؛ تا ۱۰ روز دیگر و پس از مراسم تنفیذ و تحلیف، اعضای کابینه پیشنهادی آقای رئیسجمهور معرفی میشوند. با این حال، از حدود دو هفته قبل، یک جریان خبری که از پشتیبانی پر حجم رسانههای خارج از کشور نیز برخوردار است، درصدد القای این ادعاست که تکتک اعضای کابینه با نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظلهالعالی) انتخاب میشوند.
در خصوص منشأ و انگیزههای انتشار چنین شایعهای، میتوان حدسهایی زد اما مهمتر از آن، تبیین رویکرد رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص دولتها و مباشران ارشدِ رتق و فتق امور مردم در قوهمجریه است.
رویکرد کلی رهبر انقلاب در قبال دولتها، رویکرد حمایتی است و ایشان بارها بر استمرار این رویکرد تأکید کردهاند از جمله در دیدار رمضانی با مسئولان نظام و در شرایط پسا انتخابات، مجدداً و مؤکداً گفتند: «دأب بنده هم این است که همیشه از همهٔ دولتها که بر سرکار هستند حمایت میکنم؛ امروز هم همینجور است، بعد از این هم انشاءالله تا زنده هستیم همینجور خواهد بود. ۲۲/۳/۹۶»
غرض از رویکرد حمایتی چیست؟ غرض آن است که دولتی که عهدهدار کار سنگینِ مدیریت اجرایی است، بتواند به وظایف خود عمل، و از مشکلات کشور و مردم گرهگشایی کند. یک لازمه اساسی در تحقق این هدف، انتخاب مسئولانی است که از بُن دندان به اصول انقلاب و وظایف خود معتقد باشند و شأن خود را نوکری و خدمتگزاری به مردم بدانند.
بیشترین تأکیدات رهبر انقلاب در سالهای اخیر بر حل مشکلات معیشتی مردم و قوی کردن اقتصاد کشور بوده است؛ مغرضانی که جز بدخواهی برای ایران و مردم در سر ندارند، تلاش کردند این تأکیدات را به مخالفت رهبری با دولت ترجمه کنند، در حالیکه این رویکرد رهبر انقلاب، بالاترین سطح از کمک و حمایت از دولت بود؛
نتیجه تلاش برای دور نگهداشتن دولت از حاشیهها و هدایت آن به میدان خدمت و اقدام و عمل، در صورتی که با همراهی دولت همراه شود، موفقیت دولت و اقبال عمومی به خدمات دولت خواهد بود و این چیزی نیست، جز سرافرازی و موفقیت برای دولت و نظام.
بنابراین، حساسیت اصلی رهبر انقلاب اسلامی در انتخاب مسئولان در همه دولتها معطوف به این منطق بوده است که فلسفه وجودی مسئولان در نظام اسلامی، خدمتگزاری به مردم است و باید مسئولانی انتخاب شوند که به مسئولیت بهعنوان فرصتی برای خدمت و جلب رضای خداوند و بندگان او بنگرند نه آنکه مسئولیت را همچون غنیمت و طعمهای بدانند و آن را وسیلهٔ برای بیشتر چنگ زدن به دنیا و جلب سخط خدا و خلق او کنند.
با فهم این منطق، رویکرد رهبر انقلاب در قبال انتخاب وزیران نیز مشخص میشود؛ رویه ثابت در همه دولتها، هماهنگی با رهبری در انتخاب وزیران دفاع، امور خارجه و اطلاعات بوده است، و این هم،حسب تکالیفی است که در قانون اساسی برای رهبری در امور سیاست خارجی و دفاعی- امنیتی تعیین شده است.
در خصوص برخی وزارتخانهها مثل علوم، آموزشوپرورش و ارشاد اسلامی، رهبر انقلاب اسلامی حساسیتهایی دارند، چراکه انحراف در آنها، موجب ایجاد انحراف در حرکت کلان کشور به سمت آرمانها میشود و نگهبانی و مراقبت در خصوص حرکت عمومی به سمت آرمانها وظیفه قطعی رهبری است اما در انتخاب مسئولان این وزارتخانهها، ورود نمیکنند؛
و در خصوص اکثریت کابینه نیز در همه ادوار تا آنجاکه از سوابق امر بر میآید نظری ابراز نمیکنند لکن همواره تأکید دارند که وزیران، افرادی کاری و بهدور از حاشیه باشند، زیرا همانطور که در نظر مردم، کارآمدی و موفقیت دولت، موفقیت نظام است، ضعف و ناکارآمدی دولت نیز به حساب نظام گذاشته میشود.
رهبر انقلاب در مراسم ۱۴ خرداد امسال گفتند: «بر طبق قانوناساسی، رئیسجمهور از امکانات بسیار گستردهای در کشور برخوردار است؛ خیلی از کارها را میتوانند انجام بدهند؛ از این امکاناتی که در اختیار دارند استفاده کنند، ظرفیّتهای داخلی را بالفعل کنند، هیچ درنگی در عمل به وعدههایی که به مردم داده شدهاست صورت نگیرد. مسئولین را، مسئولان بخشهای مختلف را -حالادر دولت دوازدهم- جوری انتخاب بکنند که کارکن و فعّال و پایکار وتوانا باشند؛ یعنی توانایی آنها بتواند کارها را انشاءالله پیش ببرد. اگر خدای نکرده در بخشهای مختلف -چه اقتصادی و چه غیراقتصادی- یک بخشی از خود ناکارآمدی نشان بدهد، این به حساب ناکارآمدی نظام گذاشته خواهد شد و این بیانصافی است؛نظام کارآمد است؛ بخشهای مختلف باید بتوانند خودشان را پابهپای نظام پیش ببرند.»
بنابراین، شایعات و القائات اخیر پایه در واقعیت ندارد و دغدغه رهبر انقلاب اسلامی در قبال کابینه، بهطور ذاتی معطوف به کارآمدی و انتخاب افرادی است که فکر و ذکر آنان، کار شبانهروزی و حل مشکلات مردم باشد.
برنامه زنگ بیداری 235 از تولیدات سایت صدای میقات اوایل اردیبهشت 96 منتشر شد . این برنامه در بخش های مختلف به بررسی مسائل فرهنگی سیاسی روز ایران می پردازد . در ادامه فهرستی از برنامه های این قسمت زنگ بیداری را می خوانیم :
* بمب خنده (نمایشهای طنز) به مناسبت مبعت حضرت محمد ص …کاری از بروبچه ها گروه نمایش زنگ بیداری
*گلهای یاس (سرزمینی که حسابش از زمین جداست) به یاد فرمانده شهید محمد بروجردی معروف به مسیح کردستان
*حکایت ( این کدخدا را باید عوض کنیم) با اجرای آقای صفری
*روحانی مچکریم : دفاع از فرمانده حسن!!! رکورد افتتاح پروژه ها در دولت رکود؟ روزی چندین افتتاح!!! مناظره بی مناظره (نشکنیم قلمها را) !!! اعتراض مردم به جلوگیری دولت از پخش زنده مناظره ها از رسانهٔ ملی…
برنامه زنگ بیداری 234 از تولیدات سایت صدای میقات اواخر فروردین ۹۶ منتشر شد . این برنامه در بخش های مختلف به بررسی مسائل فرهنگی سیاسی روز ایران می پردازد . در ادامه فهرستی از برنامه های این قسمت زنگ بیداری را می خوانیم :
ایدهآلترین روش رعایت بهداشت دهان و دندان مسواک زدن و نخ دندان کشیدن بعد از هر وعده غذایی است؛ اما حداقل ۲بار مسواک زدن در شبانهروز و یکبار نخ دندان کشیدن به هنگام خواب لازم است.
بهدلیل کمتر ترشح کردن بزاق دهان در زمان خواب شبانه، میکروبهای لثه و دندان بیشترین فرصت را برای شیوع پوسیدگی دندانها بهدست میآورند. مسواک نزدن و پوسیدگی دندان ها مقدمه انواع بیماریهاست که در این مطلب به آن اشاره میکنیم.
دندانهای لق
فارغ از بوی بد و خرابی دندانها، آلودگیهای موجود باعث آبسه دندان و تخریب بافت لثه میشود. آبسه دندانی، وضعیتی است که بهدنبال عفونت دندانی و درگیر شدن مغز دندان یا پالپ دندان بهوجود میآید. در این شرایط میکروارگانیسمهای درون دهان باعث ایجاد عفونت اطراف ریشه میشوند.
میکروارگانیسمهای بیهوازی استخوان فک را تخریب میکنند و در نتیجه دندان در دهان لق و از فک جدا میشود. تنها راه پیشگیری از این بیماری مسواک زدن روزانه و رعایت بهداشت دهان است.
ریشه زایمان زودرس
تحقیقات زیادی بر ارتباط بیماری لثه با زایمان زودرس تأکید کرده است. باکتریهای بیماریزا درون دهان زن باردار میتوانند به جفت یا مایع آمنیوتیک وارد شوند و احتمالا با افزایش میزان عوامل زیستشناختی القاکننده زایمان، باعث زایمان زودرس شوند. زنان بارداری که دچار بیماری پریودنتال هستند، ممکن است تا 7برابر با احتمال بیشتر نوزادی به دنیا آورند که زودرس، با وزن کم و یا نارس باشد.
درمان بیماریهای بافتهای اطراف دندانی (پریودنتال) در جریان بارداری ممکن است دیگر بیش از حد دیر شده باشد، زیرا عفونت ممکن است از قبل در بدن زن منتشر شده باشد. به همین علت است که داشتن سلامت دهان و دندان و ارزیابی دندانپزشکی پیش از باردارشدن ضروری است.
عفونتهای باکتریایی تنفسی از طریق ورود قطرات ریز مایع از دهان و گلو به درون ریهها بهوجود میآیند. به همین دلیل باکتریهایی که درون دهان رشد میکنند، بهخصوص در افرادی که دچار بیماریهای بافت اطراف دندان هستند، میتوانند باعث ایجاد عفونتهای تنفسی مانند ذاتالریه شوند.
کسانی که ریههای آسیبپذیری دارند مانند سالمندان و کودکان بیشتر به مراقبتهای دهانی نیاز دارند. افراد دچار برونشیت مزمن و سایر بیماریهای انسدادی مزمن ریه که از قبل ازجمله بهعلت سیگار کشیدن مداوم، دچار آسیب ریوی هستند، از همین طریق ممکن است دچار حملات عفونت شوند. رعایت بهداشت دهان و دندان در این مورد نیز احتمالا میتواند به سلامت تنفسی کمک کند.
رابطه دوطرفه دندان و دیابت
بین پوسیدگی دندان و بیماری دیابت ارتباط دوطرفهای وجود دارد. دیابت خطر بیماریهای لثه، پوسیدگی دندان، از دست دادن دندان، خشکی دهان و انواع مختلف عفونتهای دهانی را افزایش میدهد و همچنین بهداشت نامناسب دهان و در نتیجه عفونت شدید لثه میتواند باعث دشوار شدن کنترل دیابت شود.
در واقع عفونت باعث میشود که قند خون بالا رود و به انسولین بیشتری برای کنترل قند خون نیاز باشد. دیابتیهایی که دچار بیماریهای پریودنتال هستند، باید مورد معالجه قرار گیرند تا عفونت دهانی آنها ریشهکن شود. باکتریها به ارگانهای دیگر که حتی از دهان نیز دورتر هستند سرایت کرده و خطر عفونت را تشدید میکنند.
بدن افراد دیابتی کمتر در برابر درمان عفونتها واکنش نشان میدهد و زخمهایشان با سرعت کمتری ترمیم میشود؛ بنابراین، این افراد علاوه بر دقت در مسواک روزانه، باید هر 6ماه یکبار به دندانپزشک مراجعه کنند. یک مطالعه روی 113بیمار مبتلا به بیماری لثهای و دیابت نوع 2 نشان داده است که درمان بیماری لثهای با جرمگیری و تجویز آنتیبیوتیک داکسی سایکلین، باعث کاهش عوارض بیماری دیابت میشود.
اتصالات پوسیده
باکتریهایی که ذکرش رفت، راه را برای آسیب مفاصل نیز باز میکنند. برخی تحقیقات نشان داده است که احتمال آرتریت روماتوئید (روماتیسم مفصلی) در افرادی که به بیماریهای عفونی لثه مبتلا هستند بسیار بالاتر است. روماتیسم یک بیماری خود ایمنی است که کل بدن را تحتتأثیر قرار میدهد. انواع مختلف از ساییدگی و پارگی غضروفها (استئوآرتریت) تا التهاب مفاصل (آرتریت روماتوئید) که در نتیجه افزایش فعالیت سیستم ایمنی بدن است، انواع مختلفی از آرتروز است.
نتایج تحقیق دانشگاه جان هاپکینز مریلند نشان میدهد، یک نوع میکروب خاص ارتباط بین بیماری لثه و آرتروز روماتوئید را نشان میدهد. محققان دریافتهاند افراد مبتلا به بیماری لثه، دوبرابر بیشتر در معرض ابتلا به آرتروز روماتوئید قرار دارند. باکتری موسوم به A. actinomycetemcomitans میتواند هم موجب بیماری لثه و هم آرتروز روماتوئید شود.
این باکتری لثهها را درگیر کرده و سپس موجب تورم مفاصل بهعنوان عارضه جانبی آن میشود. برخی از باکتریهای عامل پارادونتیت (التهاب لثهها و بافت استخوانی دندانها) آنزیمی تولید میکنند که اسیدآمینه آرژینین را به سیترولین تبدیل میکند که برای بدن بیگانه است. سیستم دفاعی بدن در برابر این مولکول بیگانه شروع به تولید آنتیبادیهایی میکند که جزو علائم آرتریت روماتوئید (بیماری خودایمنی) محسوب میشوند.
سلامت قلب بر دهان و بالعکس تأثیر مستقیم میگذارد. افرادی که دچار بیماریهای دندان یا لثه هستند، دو برابر بیشتر نسبت به دیگران، در خطر ابتلا به بیماری قلبی قرار دارند. تعداد باکتریهای موجود در دهان بیماران قلبی و کسانی که دچار حملات قلبی شدهاند، نسبت به افراد سالم بسیار بیشتر است.
باکتریهای لثه که موجب بروز پلاکهای دندانی میشوند، میتوانند از دهان به جریان خون منتقل شده و احتمال تشکیل لختههای خونی، خطر حمله قلبی و بیماریهای قلبی را افزایش دهند. مسواک نزدن باعث تجمع باکتری استرپتوکوک در دهان میشود. این باکتری در خون پروتئینی به نام PadA را روی سطح خارجی خود جذب کرده و موجب تجمع پلاکتهای خون و تشکیل لخته خون میشود.
اگر شما سیستم ایمنی قوی داشته باشید، ورود باکتریها به جریان خون مشکلات کمتر و دیرهنگامتری ایجاد میکند اما اگر سالمند یا مبتلا به بیماریهایی مانند سرطان باشید، آسیب جدیتری به بدنتان وارد میکند. باکتریها به دریچههای قلب بیمار میچسبند و باعث سکته قلبی میشوند.
هرچند استاد حسن عباسی را معمولاً از پشت تریبون دانشگاهها میشناسیم اما او به شدت به وضعیت امروز دانشگاهها حمله میکند و معتقد است که در آینده نسل چهارم دانشگاه با مدلی شبیه به اندیشکده یقین شکل خواهند گرفت. عباسی در این گفتوگو درباره سیاست و اعتقادش به مرگ اصلاحطلبی و اصولگرایی هم سخن میگوید. علاوه بر اینها این گفت و گو فرصتی بود تا کمی هم به انتقاداتی که علیه او مطرح است بپردازیم. در ادامه متن کامل این گفتوگو تقدیم میشود :
سوال : آقای عباسی، شما را دکتر صدا بزنیم؟
نه به من دکتر نگویید. به چند دلیل از این صفت برای من استفاده نکنید. اولین نکته این است که در دین ما اعتباریات به شرط و شروطی معتبر است به علاوه اینکه در روز قیامت اولین چیزی که باطل میشود اعتباریات است.
نکته مهمتر در حوزه تمدنسازی است. تمدن با شاخصها ساخته میشود. الآن غرب در آموزش و پرورش شاخصی دارد به نام ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان یا در دانشگاه لیسانس، فوق لیسانس و دکترا، حالا کی گفته باید 136 واحد پاس کنی تا لیسانس بگیرید کسی نمیداند. هرکس این شاخصها را وارد نظامش کند تمدن غربی را پذیرفته است.
وقتی مناسبات اجتماعی شکل میگیرد شما سنجه نیاز دارید. برخی از سنجههای مادی هستند مانند سنجههای متریک و اینچ و پوند برخی هم غیر مادی هستند؛ مانند سنجههای آموزش، سنجههای نظامی و غیره. وقتی ما مدعی تمدن نوین اسلامی هستیم باید تکلیف خودمان را با این سنجهها مشخص کنیم. ناکارآمدی این سنجهها در جامعه امروز بیش از پیش خودش را نشان داده است.
شما میدانید از سال 79 که مسئله کرسی نظریهپردازی مطرح شد، حکومت التماس کرده که اندیشمندان بیایند کرسی نظریهپردازی راه بیاندازند اما بر اساس آماری که مسئول این بخش در شورای عالی انقلاب فرهنگی داد در 15 سال گذشته یک نفر هم نتوانسته کرسی نظریهپردازی برگزار کند. 70 هزار استاد دانشگاه داریم. اگر از هر هزار نفر یک نفر کرسی نظریهپردازی برگزار میکرد الآن 70 کرسی نظریهپردازی داشتیم. این دلیل بیاعتبار شدن مفهوم دکترا در ایران است.
شگل دیگری از بیاعتباری مدرک در ایران، مصاحبه چند روز پیش معاون وزیر علوم بود که اعلام کرد چند هزار دکترای بیکار در کشور است. یک سنجه غلط وارد کشور ما شد که هرکس مدرک دکترا Phd داشته باشد دیگر حکیم است. Phd یعنی در آن علم مورد نظر فیلسوف است. این امروز دیگر معتبر نیست. امروز استفاده از واژه بیاعتبار و بیآبرویی مثل دکتر برای افرادی که واجد تفکر و علم هستند، نقض غرض است. ما به هیچ وجه نباید از سنجههای تمدن غربی برای جامعه اسلامی استفاده کنیم.
نظام دانشگاهی ما آبرویش با گزارش مجله ساینس و نشریات دیگر رفت. جلوی دانشگاه تهران تز دکترا و فوق لیسانس را با چند میلیون تومان میخرند. ما در اندیشکده سالی 300 الی 400 مورد پروژه را باید به دانشگاههای اصلی کمک کنیم تا موضوعاتی که کارشناس برایش ندارند را انجام دهند. نظام دانشگاهی ما بیاعتبارتر از آن است که مدرکش برای کسی ارزش بیاورد.
جامعه ما در دوره جدید با سنجههای جدیدی در عرصه اقتصاد، علم، مسائل نظامی و غیره آشنا خواهد شد. ما دفاع مقدس را بدون مدارج معمول نظامی طی کردیم. من به عنوان کسی که تنها کرسی نظریهپردازی تهران را در 15 سال گذشته با 6 الی 7 هزار دانشجو برگزار کردم، موجب شرمندگی میدانم که واژه دکتر را برای خودم یا شاگردانم استفاده شود. آنهایی که آدمهای کوچکی هستند، بگذارید سرگرم این واژهها باشند.
یک روزی کلمه تیمسار آبرویی در ایران داشت. مقام معظم رهبری تذکر دادند که این واژه معنی بدی دارد. عوضش کردند جایش امیر گذاشتند حالا امیدوارم تا کسی به اینها نگفته است واژه دیپلم معنی بدی دارد خودشان عوضش کنند. اینها امروز مد است.
من معتقدم شاخص مهم برای دانش افراد این است که فرد بتواند کرسی نظریهپردازی داشته باشد. یک دورهای گفتند اعتبار به مقالات است. خب امروز همه میدانیم این بیاعتبار شده است. امروز در جهان شاخص دانش این است که شما کرسی داشته باشید و حرف بزنید. وقتی اساتید نمیتوانند مثل شریعتی در حسینه ارشاد حرف جدید بزند و هر ترم میرود سر کلاس درسهای تکراری میدهد خب بساط تحصیلات تکمیلی را جمع کنید.
سوال : شما گفته بودید ما باید یک جریان سیاسی با عنوان تحولگرایان در برابر اصولگرایان و اصلاح طلبان ایجاد کنیم. به اعتقاد شما سنجههای این جریان سیاسی چه چیزهایی است؟
من معتقدم اصولگرایی و اصلاحطلبی مرده است. اصلاحطلبان آمدند واژه رفرمیست را از غرب گرفتند. اصلاح در قرآن مقابل افساد قرار دارد. این با مفهوم رفرم تفاوت دارد. تغییر فرم و شکل لزوما ارزشمند نیست. ممکن است یک فرم مصلحانه را مفسدانه کنید. رفرمیستها در ایران از واژه اصلاحطلب استفاده کردند. امروز احزاب، وزرا و دانشگاهیانشان صراحتاً میگویند ما لیبرال هستیم. حرکت از نظام اسلامی به لیرالیسم، اصلاح نیست. از این نظر ما جناح لیبرال داریم نه اصلاحطلب. این چیزی است که خودشان به صراحت میگویند. خدا پدرشان هم بیامرزد که اینگونه صریح حرف میزنند.
حالا میماند اصولگرایان. وقتی میگوییم کسی به اصولی پایبند است باید مشخص باشد که چه اصولی. بالاترین حد این موضوع این است که ما بر اصول توحید پایبند هستیم. وقتی به این اصول و معارف نگاه میکنید میبینید این مسائل صفر و یکی است. حق و باطل، نور و ظلمت و امثال این. حد وسطی ندارد.
صفر را باید بزنی، یک را اقامه کنی. کسی که اصولگرا است باید به این صفر و یکها پایبند باشد. تجربه نشان داد برخی اصولگرایان حساسیتی روی این مسائل ندارند. صفر و یک برای آنها علیالسویه است. بسیاری از اصولگرایان در اوایل انقلاب بودند و میدانند امام چه موضعی در برابر لیبرالها داشت. ایدوئولوژی لیبرال منحوس است لذا لیبرالها نجس هستند و نباید وارد سازوکار نظام شوند.
ما در بین اصولگرایانی افرادی را میبینیم که خط قرمزی با لیبرالها ندارند. قاطبه اینها افرادی هستند که بین اسلام و لیبرالیسم نمیتوانند تفاوت قائل شوند. همه سنجههای تمدن غرب را میپذیرند. فرزندانشان در آمریکا درس میخوانند بعد اصولگرا هستند. خودشان وسط مرگ بر آمریکا گفتن میروند آمریکا یا انگلیس دکترا میگیرند.
شاخص ما برای اینکه اصولگرایان مردهاند این است که اگر از عمده این گروهها بپرسیم فلان فرد یا گروه رسماً میگوید ما لیبرال هستیم؛ موضع شما چیست؟ میگویند چه اشکالی دارد؟ مشکل بعدی آنها این است که مدارک دانشگاههای غربی را گرفتند و تفکرشان لیبرال شدهاست. معتقدند باید اصول آنها را در اقتصاد پیاده کنیم.
لذا امروز معتقدم اینها مردهاند. چند وقت پیش تشبیه قشنگی دیدم. میگفتند اصلاحطلبان یک فولکس قدیمی هستند و به زور راه میروند. اعتدالگرایان هم مثل ژیان از کار افتاده هستند. اصولگرایان هم مانند یک پیکان لهیده هستند اما جریان انقلابی یک بیامدبیلیو تندرو است. بله بیامدبیلیو تند میرود.
اما فولکس و ژیان و پیکان که راه نمیروند. اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حرف جدیدی ندارند. در عرصه فرهنگ کل تلاششان آزاد گذاشتن کنسرت و پهنای باند اینترنت است. در عرصه اقتصاد ذوب شدن در اقتصاد جهانی و در سیاست هم دنبال پذیرش هژمونی ایالات متحده هستند. کسی بین اینها هست که بتواند حرف جدیدی بزند؟ اصولگرایان هم همینطور.
یک اصولگرا داریم که کرسی نظریهپردازی داشته باشد؟ وقتی میپرسیم ایدئولوگ شما کیست میگویند مبانی نظر ما نظرات امام و مقام و معظم رهبری است. چرا دروغ میگویید؟ کجا مبانی نظری شما نظرات امام و رهبری است؟ تکلیف خودتان را مشخص کنید. مدل شما برای اقتصاد و فرهنگ جامعه چیست؟
اصولگرایان و اصلاحطلبان فقط از نفی یکدیگر قدرت میگیرند. این میگوید او خورد و برد بهتر است من بیایم. آن یکی هم همینطور. پا روی دوش هم میگذارند و جلو میآیند. تحولگرایی اصطلاح مقام معظم رهبری است. انقلابی هم اصطلاح ایشان است. انقلابی بودنی که ایشان مطرح کرد در برابر جریانی بود که در مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد بود انقلاب اسلامی تمام شده است و ما الآن باید به فکر جمهوری اسلامی باشیم.
رهبری فرمودند نخیر انقلاب تمام نشده و من انقلابیم. سال 85 رهبر انقلاب به دستگاههای مختلف گفتند که طرح تحول آماده کنند. تحول صداوسیما، ساختارهای نظامی، آموزش و پرورش و غیره. کارهایی انجام شد ولی بیشتر آنها زمین ماند. لذا مسئله تحولخواهی بحث جدیدی نیست. یک پرچم بر زمین ماندهای است که جریان انقلابی باید آن را از زمین بردارد.
پس مبحث تحولخواهی گفتمان جریان انقلابی است که در 10 سال گذشته ادبیات آن را رهبری ساختهاند. از این رو معتقدم رویش سوم انقلاب جریانی جوانانی است که پیگیر این صحبتهای تحولگرایانه هستند. این نسل گفتمان دارد اما اصولگرایان و اصلاحطلبان حرف جدیدی ندارند و تنها کاری که میکنند، این است که جلوی حرف زدن دیگران را بگیرند.
سوال : یکی از سوالاتی که همیشه درباره شما مطرح شده، این است که چرا در همه موضوعات اظهارنظر میکنید؟ یک روز داور جشنواره فجر هستید. یک روز درباره سیاست، یک روز درباره اقتصاد. مگر میشود یک نفر متخصص همه چیز باشد؟
افراد کوچک و حقیر با ذهنهای میکرو وقتی وارد دبیرستان میشوند یک رشته جزئی انتخاب میکنند. هرچه هم رو به جلو میروند همینطور جزئیتر میشوند. این شیوه آموزش استقرایی است که مختص غربیها است. میشود نگاه دیگری هم داشت. شما در دامنه حکمت وقتی به قاعدت القواعد مجهز شوید، به همان سادگی که در فرهنگ میتوانید نظر بدهید، در سیاست و اقتصاد و صنعت هم میتوانید نظر بدهید.
پس مولفه اول غلط بودن نگاه غربی است. این مخالف حکیم پروری است. جهتگیری در نظام چهارم آموزشی حکمت بنیانی است. دانشگاه نسل اول آموزش بنیان بود. نسل دوم پژوهش بنیان، نسل سوم کارآفرین اما نسل چهارم دانشگاهها حکمت بنیان خواهد بود. رسیدن به دانشگاه حکمت بنیان با جزئینگری تناقض دارد. نمیشود حکیمی باشد که در طب فقط چشم را بلد باشد. یا فقط قلب بلد باشید.
الآن از دید شما شاید این عجیب باشد اما نگاه غربیها غلط است. میگویند زمان بوعلی سینا دانش بشری اینقدر زیاد نبود. مگر ما تا امروز توانستیم شاخههای جدیدی ایجادی کنیم؟ همان قبلیها را جزئیتر کردهایم. هرچه دانش کسی بیشتر میشود باید کلنگرتر شوند. در غرب فقط علوم استراتژیک چیزی شبیه نگاه حکمی دارد که از سطح تکنیک بالاتر میآید.
در اندیشکده، مسئله اصلی ما جامعهسازی و هرم جامعه است. یک نظام اجتماعی به صورت عمومی 140 زیرنظام دارد که هر کدام ده زیر نظام دارند و میشود هزار و 400 زیرنظام جزئیتر. شما میتوانید تنها به یک زیرنظامها مسلط باشید و جامعهسازی کنید؟ یعنی درباره نظام آموزش و پرورش صحبت کنید در حالی که چیزی از نظام کشاورزی و رسانه و غیره ندانید؟ اجزاء یک سیستم باید با هم در ارتباط باشند تا کار کنند.
این نهادهای گوناگون باید در ارتباط با هم خدمات ارائه کنند. شما نمیتوانید استراتژیست بپرورانید اما آنها بر این 140 حوزه اشراف نداشته باشند. شما مجبورید همان اندازه که سیاستگذاری امنیت ملی را آموزش میدهد، درباره سیاستگذاری کشاورزی و آموزش و پرورش و غیره هم بیاموزید.
لذا در جواب سوال شما دو نکته وجود دارد. اولی اشتباه بودن نگاه غربی است. دومی هم هرم جامعه مهدوی با 140 زیرنظام قرآنی است که در اندیشکده برای هر کدام از آنها هم یک پایاننامه انجام شده است. این پایاننامهها در همین دانشگاههای مطرح کشور مثل تهران و شریف و امیرکبیر دفاع میشوند.
دانشجویانی که 10 سال در این دانشگاهها و موسسه ما آموزش دیدهاند در دوره دکترا هم زمانی که روی همه این حوزهها اشراف دارند روی یکی از آنها کار میکنند و پایاننامه میدهند. شما میدانید برای هر پایاننامه 3 استاد راهنما، مشاور و ممتحن وجود دارد. لذا یک جمع دانشگاهی تأیید میکنند که این حرفها منطقی و صحیح است.
مسئله سر این است که آیا نظراتی که اندیشکده میدهد آیا کسی میتواند آن را رد کنند. آیا نظراتی که ما تا کنون ارائه دادیم غلط بوده است؟ یعنی چی «چرا شما در همه چیز نظر میدهید؟» مگر حرف غلط زدهایم؟ هرجا مشکل دارد بگویید.
امروز از دید برخی افراد کوچک و حقیر این مسائل عیب است اما شما وقتی فیلسوفان بزرگ را نگاه میکنید میبینید واجد دستگاه فکری هستند. فردی مثل هگل فلسفه، حق دارد، سیاست دارد، اجتماع دارد. درباره ملاصدرا و کانت و افلاطون و ارسطو هم همینطور هستند. اتفاقاً این نقطه قوت اندیشکده است. ادبیات اندیشکده، رو است. ما نرفتیم پشت درهای بسته صحبت کنیم. نظرات ما در دسترس است خب بیایند نقد کنند. هیچکس تا کنون صحبتهای ما را رد نکرده است.
سوال : چند ماه پیش وقتی یاشار سلطانی به اتهام انتشار اسناد محرمانه زندانی شد، شما با خانواده ایشان دیدار کردید. خیلیها از شما انتقاد کردند که این کار ولو اینکه با انگیزه مبارزه با فساد باشد، تقویت یک رویه غلط است. الآن تصور نمیکنید آن کار اشتباه بود؟
مسئله من یک نکته بود. در نظام ما ممکن است جایی مثل شهرداری مسائلی داشته باشد. بخش دیگر حکومت ما سازمان بازرسی کل کشور بود که باید روی آن اسناد، مهر طبقهبندی میزند اما نزده بود. مشکل سوم مربوط به بخش دیگری از حکومت بود به نام شورای شهر تهران که برخی اعضای آن اسناد را به این خبرنگار داده بودند.
در این میان قوه قضائیه ما باید برود با آخرین نفر که حالا به قول شما او هم تخلفی انجام داده است، برخورد کند؟ ما هم موافقیم با هرکس که تخلفی انجام داده است برخورد شود اما از آن گردن کلفته شروع شود. ظاهراً در کشور ما باب شده همیشه ضعیفها را میگیرند، قویها قسر در میروند. پیام آن کار ما به نظام و نیروهای انقلاب این بود که در باب برخورد با فساد دارد فضایی به وجود میآید که دانه درشتها فرار میکنند و ضعیفها گیر میافتند.
بعد از من آقای سعید زیباکلام و بچههای تشکلهای دانشجویی رفتند. مهمترین دستآورد آن هم این بود که رسانههای ضد انقلاب نتوانستند از این موضوع سوءاستفاده کنند. در این ماجرا وکیل پرونده و تشکلهای دانشجویی خیلی هوشمندانه عمل کردند اما جناحهای سیاسی ناراحت شدند. اصلاحطلبان میخواستند از این ماجرا استفاده کنند، دیدند نشد. جناح اصولگرا هم تصور میکردند این کار ما علیه شهرداری است.
ما اصلاً با این بازیهای سیاسی کاری نداریم. ما وظیفه داریم بر اساس تکلیف دینیمان برای عدالت قیام کنیم. در 15 سال گذشته همه شاهد بودند در مسائلی که دیگران وجودش را نداشتند ما ورود کردیم و انشاءالله در آینده هم همین خواهد بود. نظام باید برخورد با تخلفات را از دانه درشتها شروع کنند. مسئله ما اقامه قسط است. اقامه قسط کارکرد دین است. اگر این محقق نشود مثل این است که اصلاً هیچ دینی وجود ندارد.
سوال : شما در سخنرانیهایتان زیاد عصبانی میشوید. تا حالا شده در این حالت حرفی بزنید که بعداً پشیمان شوید؟
بله من در سخنرانیها خیلی عصبانی میشوم و داد میزنم اما این کنترل شده است. بالآخره یکی از تخصصهای من عملیات روانی است و بلدم در هر سخنرانی به راحتی 29 لایه عملیات روانی اجرا کنم. به هر حال در سخنرانی ما فقط نباید اطلاعات بدهیم. ما باید غیر از نکات علمی حس منتقل کنیم. برای انتقال احساساتی مانند شجاعت، تردید و غیره نیازمند این هستید که گاهی طنز بگویید، گاهی شعر بخوانید، گاهی هم نیاز است داد بزنید. ایجاد روحیه حماسی یکی از دغدغههای نیروهای انقلاب است. جریان لیبرال به مسائلی مثل شهدای مدافع حرم که اعتقادی ندارد. خب برای روحیه حماسی باید داد زد.
الآن مورد خاصی در ذهنم نیست که پشیمان شده باشم اما ممکن است مواردی بوده باشد. مگر اینکه در دانشگاهها با این جوانها کل کلی کرده باشم آن هم معمولاً در پایان سخنرانیها از آنها عذرخواهی میکنم.
منبع : مصاحبه آقای سها صالح در فروردین 96 (SNN.IR)
قرآن، کتاب آسمانی دین اسلام. به باور مسلمانان، قرآن کلام خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبر اسلام، وحی شده است. مسلمانان محتوا و الفاظ آن را نازلشده از سوی خداوند میدانند؛ همچنین معتقدند قرآن معجزه و نشانه پیامبری حضرت محمد(ص) و آخرین کتاب آسمانی است. این کتاب بر معجزهبودن خود تأکید کرده و دلیل اعجازش را آن دانسته است که کسی نمیتواند مانندی برای آن بیاورد.
قرآن، نخستین بار در غار حراء، واقع در کوه ثور به پیامبر اسلام، وحی شد. دیدگاه مشهور این است که آیات آن، هم از طریق فرشته وحی و هم بدون واسطه و به صورت مستقیم، بر پیامبر نازل میشده است. به باور بیشتر مسلمانان، نزول قرآن به صورت تدریجی صورت گرفته است؛ اما برخی بر این باورند که علاوه بر نزول تدریجی آیات، آنچه قرار بوده است در یک سال بر پیامبر(ص) نازل شود، در شب قدر هم یکجا بر او نازل میشده است.
آیات قرآن در زمان پیامبر(ص) به صورت پراکنده بر روی پوست حیوانات، چوب درخت خرما، کاغذ و پارچه نوشته میشد. پس از وفات پیامبر، آیات و سورههای قرآن توسط اصحاب جمعآوری شد؛ اما نسخههای بسیاری تدوین شد که در ترتیب سورهها و قرائت، با هم متفاوت بودند. به دستور عثمان نسخه واحدی از قرآن تهیه شد و دیگر نسخههای موجود را از بین بردند. شیعیان به پیروی از امامان خود، این نسخه را درست و کامل میدانند.
قرآن، فرقان، الکتاب و مُصحَف از مشهورترین نامهای قرآن است. قرآن به ۱۱۴ سوره و نزدیک به ۶۰۰۰ آیه دارد و به ۳۰ جزء و ۱۲۰ حزب تقسیم شده است. در قرآن، از موضوعاتی چون توحید، معاد، غزوات پیامبر اسلام، داستانهای انبیاء، اعمال شرعی دین اسلام، فضایل و رذایل اخلاقی و مبارزه با شرک و نفاق، سخن به میان آمده است.
تا قرن چهارم قمری، قرائتهای گوناگونی از قرآن، میان مسلمانان، رواج داشته است. وجود نسخههای متفاوت از آن میان مسلمانان، ابتداییبودن خط عربی، وجود لهجههای مختلف و اِعمال سلیقه قاریان، از عوامل اختلاف قرائت بوده است. در این قرن، هفت قرائت از میان قرائتها برگزیده شد. قرائت شایع از قرآن در میان مسلمانان، قرائت عاصم با روایت حفص است.
نخستین ترجمه کامل قرآن به زبان فارسی، در قرن چهارم قمری و به زبان لاتین، در قرن ششم قمری(دوازدهم میلادی) نوشته شده است. این کتاب نخستین بار در سال ۹۵۰ق(۱۵۴۳م)، در ایتالیا به چاپ رسید. اولین چاپ آن توسط مسلمانان، در سال ۱۲۰۰ق، در سن پیترزبورگ روسیه صورت گرفت. ایران اولین کشور مسلمان بود که قرآن را در سالهای ۱۲۴۳ق و ۱۲۴۸ق، چاپ کرد. قرآنی که امروز با نام عثمان طه شناختهشده، بر پایه چاپ مصر، است.
قرآن منشأ پیدایش دانشهای فراوانی میان مسلمانان شده است. تفسیر و علوم قرآنی چون تاریخ قرآن، علم لغات قرآن، علم اِعراب و بلاغت قرآن، قصص القرآن و اعجاز القرآن از این دانشها است.
قرآن جایگاه ویژهای در آیینها و هنر مسلمانان داشته است. ختم قرآن، قرآن به سر گرفتن و قرائت قرآن در مراسم ازدواج، از آن جمله است. بیشترین نمود قرآن در هنر، در هنرهایی چون خوشنویسی، تذهیب، تجلید(جلدکردن)، ادبیات و معماری بوده است.
مدتی است که سنت حسنه قرائت قرآن کریم در دانشگاه ها و مدارس، با استفاده از فناوریهای جدید، شکل تازه ای به خود گرفته است. استفاده از فراتاب (ویدیو پروژکتور) در دانشگاه باعث شده تا همه دانشجویان و نمازگزاران بتوانند در کمترین زمان متن دعا یا قرآنی را که خوانده میشود، مشاهده کنند و کمبود کتب ادعیه و قرآن جبران شود.
چند ماهی است خادمان شما در سایت مسجدنما با کمک بچههای باصفای مسجد امام حسین علیه السلام مشغول تولید و آماده سازی مجموعه پردهنگارها (خروجی نرمافزار پاورپوینت)و فایلهای پیدیاف قرآن هستند که این فایلها به تفکک جزء به جز در ادامه قرار داده شده است .
پس از گذشت سی سال از انقلاب، مفهوم انقلاب و انقلابی بودن، مفهومی است که امروز بهتر فهمیده می شود، امروز جوان ها به دلیل نیاز مبرمی که به این مفهوم احساس می کنند، بیشتر با آن ارتباط برقرار می کنند… مفهومی که هم نیاز داریم به آن عمل کنیم و زندگیمان را مطابق آن سامان دهیم، و هم به آن نیاز داریم تا نه فقط با آن زندگی کنیم، بلکه با آن زنده باشیم، جان پیدا کنیم، و از آن لذت ببریم.
در تمام این مدت خیلی ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن کنند… * فقط یک نوع زندگی است که ذاتاً با انقلابی بودن مغایرت دارد. آن هم زندگی گوسفندوار یا به تعبیری گرگ وار است… ویژگی های یک فرد انقلابی چیست؟ … جامعه ای که در دوران آرامش، بدون اینکه حادثه خاصی بصورت مستقیم او را تحت فشار قرار داده باشد، احساس نیاز و عطش به انقلابی بودن بکند، جامعه ای است که زندگی در آن لذت بخش و افتخار آمیز است…
* انقلابی بودن مهم ترین انگیزهٔ خودسازی معنوی است. از کجا می توان فهمید زمانه، زمانه انقلابی گری است؟ … آثار انقلابی گری چیست؟… چگونه لحظه های زیبای انقلابی بودن را تجربه کنیم؟ … * جوان ها دوست دارند متفاوت باشند، و انقلابی بودن یعنی زیباترین و عالی ترین راه متفاوت بودن… برای متفاوت بودن چه کنیم؟ … * ما چون منتظر انقلاب جهانی امام زمان (ع) هستیم، می توانیم انقلابی باشیم… * خیلی ها ضد انقلاب نیستند اما ضدّ «انقلابی بودن» هستند… * اسلام انقلابی مقابل اسلام های متظاهرانه، منافقانه، عافیت طلبانه و صوفی مآبانه است.
اسلام انقلابی رسواکنندهٔ اسلام متظاهرانه و قیام علیه اسلام منافقانه است، اسلام انقلابی مقابل اسلام عافیت طلبانه و مقابل اسلام صوفی گرایانه است…*
یکی از دلایل عدم گرایش جوان ها به اسلام بعد از سی سال، و در عوض، گرایش به هرزگی ها و برخی امور دیگر، این است که اسلامی که به آنها عرضه شده، اسلام غیرانقلابی است. اسلام غیرانقلابی جاذبه ندارد؛ گرم کننده نیست؛ حرارت ندارد؛ هیجان ندارد.
نسل انقلاب تازه در حال شکل گیری است… انقلابیون، گروهی هستند که خدا آنها را جایگزین می کند… نه تنها انقلاب به تدریج تحقق پیدا می کند، بلکه به تدریج نیز خودش را نشان می دهد.
اگر مزة انقلابی بودن و حماسی بودن چشیده بشود، دیگر چیز دیگری به آدم مزه نمی دهد و اصلاً نوبت به حرام و حلال نمی رسد… * انقلابیون اگرچه خود را برای آسایش غیرانقلابیون فدا می کنند، اما غیر انقلابیون را دوست ندارند … * انقلابی شدن در دوران آرامش خیلی زیباتر است… ما موضع قلبیمان نسبت به غیرانقلابیون را باید اعلام کنیم.
فقط با تکیه بر انقلابیون می توان فضایل اخلاقی را در جامعه رشد داد… صدور انقلاب، فقط در سایة انقلابیون بزرگ است، نه کار فرهنگی… .
دانلود سخنرانی استاد علیرضا پناهیان با موضوع « انقلابی بودن »
یازده جلسه سخنرانی که سال 88و89 در جمع فارغ التحصیلان هنر در هیئتت دانشجویی دانشگاه هنر تهران برگزار شده است و به بررسی انقلاب و انقلابی بودن می پردازد . فایل صوتی mp3 این جلسات توسط موسسه بیان معنوی به عنوان دفتر حفظ و نشر آثار استاد پناهیان منتشر شده است که در ادامه می توانید دانلود کنید
بطور معمول کار طراحی و ساخت سلاح در ایران بر عهده نهادهای نظامی است که مجموعههایی نظیر وزارت دفاع و سازمانهای جهاد خودکفایی نیروهای مسلح این وظیفه را بر عهده دارند، اما این بار یک موسسه فرهنگی هنری به همت جوانان متخصص اقدام به طراحی یک سلاح انفرادی کرده است.
این موسسه با مدیریت علیاکبر رائفیپور از سال 1391 بطور رسمی فعالیت خود را در زمینه دشمن شناسی و مهدویت و با هدف زمینه سازی ظهور آغاز کرده و تا کنون در زمینههای مختلفی فعالیت داشته است.
ساخت اسلحه ذوالفقار بهانهای شد تا با مدیریت موسسه مصاف به گفتوگو بنشینیم و در جریان روند طراحی و تولید این سلاح قرار بگیریم که متن کامل آن را در ذیل میخوانید.
* طراحی سلاح در موسسه فرهنگی مصاف
علی اکبر رائفیپور در ابتدای این گفتوگو با بیان اینکه این سلاح ذوالفقار را با افتخار تقدیم به رهبر انقلاب میکنم، گفت: وقتی میدیدم که ایشان (رهبری) در نمازجمعه و خطبههایشان اسلحهای غیرایرانی به دست میگیرند، به عنوان یک مسلمان ایرانی به من برمیخورد زیرا کشوری مثل ایران که از قدرتهای نظامی و همین الان هم درگیر نبردهای نیابتی است، باید اسلحه بومی خود را داشته باشد.
وی افزود: بنده به سبب کارها و سخنرانیهایی که دارم به مکانهای مختلف میروم و وقتی اسلحههای قدیمی را در دست سربازان میدیدم و از طرفی شاهد قیمت بالای سلاحی مثل کلاش در کشورهای درگیر جنگ در منطقه بودم و با توجه به علاقمندی خودم در این حوزه، این پروژه را آغاز کردیم.
رائفیپور ادامه داد: ما در مؤسسه مصاف همه چیز را میسازیم و اعتقادمان این است که میتوانیم خودمان تولیدکننده باشیم. این موسسه از هیچ کجا بودجه نمیگیرد زیرا اعتقاد دارم در ازای این پولها انتظارات سیاسی از ما خواهند داشت.
مدیر مؤسسه مصاف گفت: به تبع اینکه بسیاری از جوانان، مخاطب سخنرانیهای بنده هستند و به من رجوع میکنند، یک روز بحثی در دفترمان پیش آمد و با چند نفر از همین دوستان که در حوزه نظامی سررشته داشتند در مورد آخرین تکنولوژیهای روز دنیا صحبت کردیم و آنجا مطرح کردم که مگر تولید اسلحه تکنولوژی بالایی را میطلبد؟ البته جدا از بحث آلیاژ بدنه و غیره که یکی از این دوستان گفت خیر و در مجموع دلایلی که عرض کردم موجب شد جرقه تولید سلاح همانجا بخورد.
* استفاده از تجربیات نظامی دیگر کشورها در تولید اسلحه ذوالفقار
رائفیپور تصریح کرد: ما تا چند وقت فقط در این خصوص تحقیق میکردیم و بهترین سلاحهای دنیا را مورد بررسی قرار دادیم. مثلا G36 که آلمان آن را ساخته پدر FN SCAR بلژیکی و ACR آمریکایی است و مشاهده کردیم که آنها چقدر نسبت به مدلهای قدیمی ژ3 و کلاش و M4 ترقی کردند.
وی اظهار داشت: ما همچنین یکسری از تجربیات سربازان غربی که از این سلاحها در افغانستان و عراق استفاده کرده بودند و ایرادات آنها را گفته بودند را بررسی کردیم. لذا به معایب این سلاحها هم آگاه شدیم. از طرف دیگر اتاقهای گفتوگویی در اینترنت وجود داشت که مهندسین خارجی در مورد این سلاحها بحث کرده بودند. ما همه اینها را کنار هم قرار دادیم و در مرحله اول متوجه شدیم که در دنیا به چه سطحی از تکنولوژی رسیدهاند.
* تمرکز بر روی کالیبر 7.62 در طراحی اسلحه ذوالفقار
مدیر مؤسسه مصاف ادامه داد: در ثانی معایب این سلاحها را هم فهمیدیم و پس از آن متوجه شدیم که به چه چیزی نیاز داریم. در همین راستا جلساتی با برخی از دوستان نظامی هم برگزار کردیم و به این نتیجه رسیدیم که با توجه به درگیریهای جنوب شرق و سمت عراق نیاز به یک اسلحه سبک داشته و داریم و به همین خاطر است که بخشی از طراحیهای نظامی ما در گذشته به سمت کالیبر 5.56 رفته بود که خیلی هم لازم است زیرا معمولا اشرار و قاچاقچیها از ضدگلوله استفاده نمیکنند و یک اسلحه سبک کار را راه میاندازد. کما اینکه الان در عراق میبینیم که کلاش جواب میدهد.
رائفیپور با بیان اینکه ارتشهای دنیا در حال تغییر کالیبر سلاح خود هستند، گفت: حتی مشاهده میکنیم ناتو هم اسلحههای جدیدش کالیبر 7.62 است. زیرا کالیبر 5.56 از ضدگلوله عبور نمیکند. از طرفی این کالیبری بود که ما آن را از قدیم با سلاح ژ3 و کلاش داشتیم.
وی افزود: همچنین ما مقادیر بسیاری گلوله تولید شده برای سلاحهای ژ3 و کلاش داشتیم که باید استفاده شود. لذا دیدیم که برای مقرون به صرفه بودن پروژه باید از همین گلولهها بهره ببریم پس ما باید سلاحی تولید میکردیم که با همین گلولهها عموم نیازمندیهای یک سرباز را رفع کند.
مدیر مؤسسه مصاف تاکید کرد: همچنین سلاح مورد نظر ما باید دقیق و قابلیت نفوذ بالا داشته و تاکتیکال و با قابلیت کوچک شدن بدون بر هم خوردن آرگونومی آن باشد. این سلاح جدید باید به سرعت قابل آموزش دادن برای سرباز نیز باشد.
رائفیپور اظهار داشت: این اسلحه سه مرتبه در طراحیهای خود تغییر کرده و معایب آن را برطرف کردهایم و در جلسه ای که با وزارت دفاع داشتیم طراحی مدل دوم را به آنها نشان دادیم که مدل رونمایی شده مدل سوم و بهینه شده است که نسبت به مدل دوم تغییرات بسیار زیادی داشته است.
ساخت اسلحه ذوالفقار
* انتخاب نام ذوالفقار با تاسی از موشکهای سپاه
وی افزود: ما از ابتدا در نظر داشتیم با توجه به اینکه اسم مؤسسهمان مصاف است این سلاح را نیز مصاف نامگذاری کنیم اما با خبر شدیم که عزیزان وزارت دفاع این نام را بر روی اسلحه تولیدی خود که کالیبر 5.56 است گذاشته اند لذا یک روز مانده به رونمایی از این اسلحه با توجه به حمله موشکی سپاه به مواضع داعش و عملکرد موفق موشکهای ذوالفقار اسم این سلاح را هم ذوالفقار گذاشتیم. تا هم موشک هم تانک و هم اسلحه ذوالفقار در کشور داشته باشیم.
* از تولید بازی و فیلم تا سلاح در موسسه فرهنگی مصاف
رائفیپور با اشاره به برخی حواشی مبنی بر اینکه چگونه یک مؤسسه فرهنگی اقدام به طراحی و تولید سلاح میکند، گفت: به نظرم مهم این است که ببینیم آیا این محصول سوای اینکه تولید کجاست، کارایی لازم را دارد یا نه؟ در ثانی آیا تمرکز بر ساخت اسلحه ذوالفقار و موارد مشابه آن از توجه به ضرورت های فرهنگی میکاهد؟ که بنده در پاسخ به سوال اول عرض کنم باید این محصول توسط نهادهای ذیصلاح تاییدیههای لازم را بگیرد و در سوال دوم، خیر.
پروژههایی از این دست توسط کارگروهی کاملا مجزا انجام میشود و به فعالیت های دیگر اعضای موسسه که در حوزههای غیر دفاعی کار میکنند صدمهای وارد نمیکند و حتی پیگیریها و مراحل طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار در محیطی دیگر انجام میشود و اینجا بنده هستم که باید توان مدیریت پروژههای گوناگون را داشته باشم.
مدیر موسسه مصاف تاکید کرد: هرچند معتقدم طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار تحت عنوان یک مجموعه فرهنگی، برای دشمنان انقلاب و ایران پیام بسیار مهمی دارد که وقتی یک مجموعه فرهنگی چنین محصولی تولید میکند بطریق اولی مجموعههای نظامی و تخصصی با محصولاتشان خواب را از چشمان دشمنان خواهند ربود، به نظر شما همین پیام، کار فرهنگی نیست؟
وی گفت: ما در این مؤسسه هر اقدامی که موجب کارآمدی نظام شود را انجام میدهیم. از تولید بازی، موسیقی، فیلمنامه و انیمیشن گرفته تا کار در حوزههای کشاورزی، جمعیت، امنیت و پدافند غیرعامل و … و با نهادهای مختلفی هم ارتباط کاری داریم.
* محصولات دیگری در راه است
رائفیپور افزود: ما در مؤسسه مصاف کارگروههای مختلفی داریم که یکی از این کارگروهها، دفاعی است و یک بخش آن مربوط به سلاح انفرادی است انشاءالله و به فضل الهی هم میهنان عزیزمان و همه دوستداران جبهه مقاومت و انقلاب اسلامی در آینده نه چندان دور خبرهای خیلی خوبی در دیگر حوزهها از محصولات موسسه خواهند شنید.
* ساخت دستگاه 180 میلیونی با هزینه 50 میلیون تومان
وی اظهار داشت: در جریان طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار ما به این نتیجه رسیدیم که خودمان باید همه کار آن را انجام دهیم. مثلا نمیتوانستیم قطعات را به یک تراشکار بیرون از مجموعه بدهیم تا آن را بسازد زیرا ممکن بود به دانش ساخت این اسلحه دسترسی پیدا کند. پس خودمان کار ساخت آن (دستگاه CNC) را نیز آغاز کردیم و به این نتیجه رسیدیم که خودمان یک دستگاه CNC بسازیم و نیاز به یک دستگاه CNC چهارمحوره داشتیم.
از سوی دیگر ساخت دستگاه CNCچهارمحوره به خودی خود یک پروژه بزرگ است و دانش خاصی را میطلبد. به خاطر دارم در گذشته اگر اشتباه نکنم دانشگاه شریف یک دستگاه CNC چهارمحوره ساخته بود که خبرگزاریها و صدا و سیما آن را پوشش دادند. با این حال ما خودمان این دستگاه را به عنوان پیش نیاز تولید اسلحه ذوالفقار ساختیم و زمانی که دوستان وزارت دفاع به کارگاه ما رفته بودند خیلی برایشان جالب بود ما چگونه این دستگاه را ساختهایم.
مدیر مؤسسه مصاف گفت: ما اگر میخواستیم این دستگاه را از خارج وارد کنیم حدود 180 میلیون تومان هزینه داشت ولی ما آن را با حدود 50 میلیون تومان ساختیم. از طرفی تمام این هزینهها بدون یک ریال بودجه دولتی صورت گرفت که یا خیرینی پیدا میکردیم و یا بچهها از جیب خودشان خرج میکردند.
رائفیپور گفت: ما عرصههای وقف را تغییر دادیم. مثلا سراغ یک گاودار میرویم و میگوییم کمک مالی کنند تا بتوانیم بازی بسازیم که طرف میگوید اینجا برای خرید جهیزیه، ساخت حسینیه و .. آمدهاند اما بازی جای تعجب دارد.
وی با بیان اینکه طراحی و ساخت اسلحه ذوالفقار حدود یک سال زمان برد، گفت: بخش قابل توجهی از این زمان بیجهت و به دلیل نداشتن دستگاه CNC بود.
مدیر مؤسسه مصاف اظهار داشت: در نمونهای که ما از ذوالفقار نمایش دادیم قطعات پلاستیکی آن بعلت نداشتن هزینه تولید قالب های صنعتی، پرینت سه بعدی بود اما در مدلهایی که بخواهد تولید شود جنس آن خیلی فرق میکند و با کیفیتتر و مستحکمتر خواهد بود.
* تست سرد ذوالفقار در حضور وزیر دفاع
رائفیپور گفت: حدود 20 روز پیش این اسلحه را نزد وزیر دفاع بردم و حتی در حضورشان تست سرد هم انجام دادیم، اسلحه را دیدند و از آن استقبال کرده و دستوراتی برای پیگیری کارهای مربوطه دادند.
* هزینه ساخت ذوالفقار 2 تا 2.5 میلیون تومان
وی اظهار داشت: ساخت اسلحه ذوالفقار به دلیل نوع طراحی که صورت گرفته بسیار ساده، کم هزینه و سریع است. به عنوان مثال یک لوله 6 متری را میتوان بصورت اکسترود (extrude)تکه تکه کرد و در بدنه آن به کار گرفت. در حالی که برای سلاحی مثل M4 یک قطعه فلزی باید 10 ساعت ماشینکاری شود. از طرفی هزینه تولید انبوه ذوالفقار برابر با کلاش و حدود 2 تا 2.5 میلیون تومان است.
* مدیر پروژه ذوالفقار یک کارآفرین نمونه است
مدیر مؤسسه مصاف خاطرنشان کرد: یک کارآفرین نمونه را به عنوان مدیر پروژه این سلاح به کار گرفتیم زیرا با نگاه اقتصادی که داشت برای بنده مهم بود که اسلحه گران تمام نشود و کارکردهای اقتصادی سلاح هم در نظر گرفته شود مخصوصا در چنین شرایطی که ما در تحریم هستیم و باید پیگیر اقتصاد مقاومتی و صرفه جویی باشیم.
* تمام مواد تولید بدنه اسلحه ذوالفقار در ایران وجود دارد
مدیر مؤسسه مصاف اظهار داشت: مدلهای دیگر اسلحه ذوالفقار به زودی رونمایی میشود یکی با کالیبر کلاش 7.62×39 و یکی با کالیبر 5.56×45 برآورد ما این است که طی چند ماه آینده تست گرم این سلاح هم انجام شود. از طرفی ما در حال کار بر روی بحث گازی آن هستیم که بتوانیم گلولههای سابسونیک هم شلیک کنیم که کار طراحی آن انجام شده است.
رائفیپور با اشاره به توانمندیهای ذوالفقار گفت: طبعا وقتی شما اسلحهای را بسازید در مرحله بعدی مجموعههای مسئول در نهادهای دفاعی کشور تستهای لازم را روی انجام میدهند.
وی در خصوص مواد اولیه مورد نیاز ساخت اسلحه ذوالفقار گفت: تمام مواد تولید بدنه این اسلحه در ایران وجود دارد و ما نیازی نداریم که مادهای از خارج وارد شود.
رائفیپور گفت: برای افزایش دقت اسلحه از سیستم لوله آزاد استفاده شده تا هم دقت بالا برود و هم ارتعاش به بدنه وارد نشود، این اسلحه همانطور که اعلام شد مکانیزم مسلح شدن سلاح با فشار گاز و پیستون کوتاه است.
وی تاکید کرد: یکی از نکات مهم این اسلحه قرینه بودن آن در دو طرف است و همه قابلیتها در دو طرف آن وجود دارد که یکی از موارد استفاده آن برای چپ دستهاست.
* دو سایت فارسی و 10 سایت خارجی موسسه مصاف برای معرفی انقلاب اسلامی
مدیر موسسه مصاف در بخش دیگری از این گفتوگو تصریح کرد: من اصلا نمیگویم انقلاب برای ما چه کرده بلکه باید ببینیم ما برای انقلاب چه کردیم؟ من وقتی شهدای مدافع حرم را میبینم، دائم به این موضوع فکر میکنم که ما چه کاری میتوانیم برای آنها بکنیم؟
رائفی پور افزود: یک بخش، کار فرهنگی است که نگاه جوانان ما درست شود. از سوی دیگر روی تکفیریها کار میکنیم که شیعه را درست بشناسند و تحت القائات انحرافی رسانه های صهیونیستی – تکفیری قرار نگیرند. ما در موسسه مصاف دو سایت فارسی و 10 سایت خارجی داریم که به معرفی صحیح تشیع و انقلاب اسلامی و دشمنانشان میپردازیم اما این دلیل نمیشود که وارد عرصههای دیگر نشویم یعنی وقتی میشود و پتانسیل آن وجود دارد چرا باید بنشینیم؟
رائفیپور افزود: تمامی بچهها در موسسه با اعتقاد پای کار طراحی و تولید این اسلحه بودند و همانطور که خدا هم وعده داده به آنها کمک کرد و موفق شدند این پروژهها مربوط به مؤسسه است نه شخص من و اگر فردا روزی هم من نبودم این پروژهها ادامه پیدا خواهد کرد ان شاء الله.
وی اظهار داشت: در بخش عربی راشاتودی(روسیاالیوم) وقتی فیلم رونمایی و تست سرد این سلاح را مشاهده کردند تیتر زدند «”ذوالفقار” فخر الصناعة الإیرانیة!» آنها میفهمند که این سلاح چه قابلیتهایی دارد چون خودشان در تولید سلاح حرف برای گفتن دارند.
* آمدهایم تا معادلات نظام سلطه را به هم بریزیم
مدیر مؤسسه مصاف با بیان اینکه این اسلحه را نخست به ساحت مقدس امام زمان (عج) و سپس تقدیم مقام معظم رهبری میکنم، افزود: به ایشان(رهبری) میگویم که فرزندان شما در این موسسه تمام هم و غمشان تحقق فرمایشات شماست و یک پیام داخلی هم برای جوانان دارم که مایوس نشوند، می شود ما می توانیم اساسا ما (انقلاب اسلامی ایران) آمدهایم تا تمام معادلات نظام سلطه را به هم بریزیم.
رائفیپور گفت: تولید ذوالفقار یک پیام هم برای دشمنان دارد و آن این است که وقتی یک مؤسسه فرهنگی چنین چیزی تولید میکند ببینید مؤسسات نظامی ما چه سلاحهایی را تولید میکنند و باید حساب کار دستشان بیاید.
مدیر موسسه مصاف افزود: ما این محصول را به مهندسان توانمند وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح تقدیم خواهیم کرد تا ضمن بهینه سازی در صورت صلاحدید مقدمات تولید انبوه آن فراهم شود.
وی در پایان اظهار داشت: قطعا برادران ما در وزارت دفاع و جهاد خودکفایی سپاه و ارتش پروژههایی دارند که دشمنان به خواب شبشان هم نمیبینند.
منبع گفت و گو : خبرگزاری فارس (محمدمهدی یزدی )
تماشا کنید »» توضیحات استاد رائفی پور درباره اسلحه ذوالفقار
برنامه مجازیست اولین بار اواخر سال 95 روی آنتن شبکه افق رفته و بهدنبال آن است که با روایت سبک زندگی فعالان سایبری و آداب رفتاری در فضای مجازی، پنجرهای جدید به دنیای مجازی بگشاید.
نام برنامه مجازیست از ترکیب دو کلمهٔ مجازی و زیست که به معنای زیست ِمجازی یا همان سبک زندگی مجازیست گرفته شده و قرار است در این برنامه برخلاف برنامههای رایج فضای مجازی تلویزیون که جنبه فناوری داشته و یا با آسیبشناسی به معایب این فضای نگاه دارد به محتواهای تولیدی در این فضا و سبک و چگونگی زندگی کاربران فضای مجازی بپردازد.
فصل اول برنامه مجازیست به تهیهکنندگی حسن حبیبزاده و اجرای مجید لیاقی تهیه و تولید شده و سردبیری آن را سیدفرشاد عریضی برعهده دارد. احمدرضا زارعی، محمدسعید غلامی، نازنین چیتساز، شکوفه بهادری، عباس توپچی، علی بیگی و امیر استواری از دیگر عوامل این برنامه تلویزیونی هستند.
تفسیر نور استاد قرائتی از تفسیرهای قرآن کریم به زبان فارسی و در قالبی ساده و امروزین است. این تفسیر شامل کل قرآن بوده و در دو چاپ ۱۰ و ۱۲ جلدی منتشر شده است. تفسیر نور در سال ۱۳۷۶ به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.
به گفته مؤلف، هدف از تدوین تفسیر نور این بوده تا درسهایی از قرآن را به صورت تابلو و پیام درآورد. بیشتر پیامها و درسها از متون تفاسیر معتبر شیعه و سنی استفاده گردیده و مؤلف نیز نکات جدیدی بر آنها افزوده است. در این تفسیر از اصطلاحات فنی پرهیز شده و مطالب تفسیری در قالب نکاتی مختصر ارائه گردیده است. در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
چگونه دختری خوب و همسری ایده آل برای آینده تربیت کنیم ؟
آرزوی عروس شدن دخترها، از آن آرزوهایی است که هر پدر و مادری حتی از همان روزهای اول بهدنیا آمدن ریحانههای بهشتی خانه در دل میپروراند.
هر پدر و مادری دوست دارد نازدانهاش را در لباس زیبای عروسی ببیند و تا مرزهای خوشبختی بدرقه کند. واقعیت اما این است که به جز آرزوی خوشبختی و رؤیاهای زیبا داشتن برای دختران، کارهای دیگری هم هست که شما بهعنوان پدر و مادر باید انجام دهید تا به دختر دلبندتان برای تبدیل شدن به عروس خوشبخت خانه و یک همسر خوب و ایدهآل کمک کنید؛
کارهایی که از اواخر سنین کودکی و اوایل نوجوانی باید انجام دهید و مدنظر داشته باشید. در این مطلب سعی کردهایم این موارد را مرور کنیم. با ما همراه باشید تا بدانیم چگونه دختری خوب و همسری ایده آل برای آینده تربیت کنیم ؟
رابطه پدر- دختری؛ زیربنای همهچیز
به جرأت میتوان گفت رابطه پدران و دختران در خانواده و از آغاز تولد تا بلوغ و نوجوانی یکی از مهمترین مواردی است که زندگی عاطفی و هیجانی آینده فرزند شما را میسازد.
تحقیقات روانشناسی نشان داده رابطه نزدیک، صمیمی و عاطفی میان پدر و دختر، علاوه بر اینکه دختران را از لحاظ عاطفی و احساسی تأمین میکند و باعث واکسینه شدن در برابر بسیاری از آسیبهای دوران نوجوانی و جوانی مانند رابطه نامناسب با جنس مخالف و فریب خوردنهای احساسی و عاطفی میشود، زیربنای عاطفی آنها را هم نسبت به عموم مردان و بهخصوص نسبت به همسر آینده شکل میدهد.
پدران همچنین بهعنوان الگویی از مرد ایدهآل، ذهنیت دختران را نسبت به مرد ایدهآل و همسر مناسب تشکیل میدهند. اینکه با دخترتان صمیمی باشید، صحبتهای دو نفره و خصوصی داشته باشید، گردشها و پیادهرویهای پدر- دختری بروید و حتی گاهی او را نوازش کنید و از زیبایی هایش تعریف کنید، همه از مواردی است که باعث میشود دختری را تربیت کنید که علاوه بر احساس تأمین عاطفی کافی از طرف پدر، آمادگی ابراز و دریافت محبت نسبت به مرد آینده زندگیاش را داشته باشد.
الگوی عاطفی پدر و مادر
موضوع دیگری که اهمیت بسزایی در تشکیل الگوی عاطفی فرزندان و بهخصوص دختران خانواده دارد موضوع رابطه عاطفی و ابراز محبت میان پدر و مادر در خانه است. اینکه قدیمیها در رابطه با ارزیابی دختران ضربالمثلی داشتند که میگفت: «مادر را ببین و دختر را بگیر» کاملا از روی حساب و کتاب بوده است.
فرزندان در خانواده بهصورت غیرمستقیم همهچیز را از پدر و مادر یاد میگیرند و با وجود همه تفاوتهای نسلی و پیشرفتها، عملا انسانی بسیار شبیه به پدر و مادرشان میشوند. حالا در چنین فضایی اینکه شما چگونه به همسرتان ابراز علاقه میکنید، چطور صحبت میکنید، چطور ابراز محبت و عشق میکنید و در یک کلام رابطه عاطفیتان با همسرتان به چه شکلی است، بهصورت مستقیم در ساختن الگوی ذهنی دخترتان از آینده زندگی و روابط زناشویی تأثیر خواهد گذاشت.
دقت کنید به هیچوجه قرار نیست رابطههای جسمی و جنسی به فرزندان بازتاب داده شود اما فرزندان باید نمونههای ابراز علاقه شما و همسرتان را در خانواده ببینند تا یاد بگیرند. احترام به شخصیت و صحبت همسر، بوسیدنهای معمول هنگام ورود و خروج از خانه یا پس از مدتی دورماندن پدر و مادر از یکدیگر، ابراز علاقههای کلامی، هدیه گرفتنهای همسرانه، توجه و مراقبت هنگام بیماری و دیگر نمودهای ابراز علاقه میان شما و همسرتان، آینده عاطفی دخترکتان را در رابطه با همسرش شکل میدهد.
هرچند در سالهای اخیر با الگوگیری از فرهنگ نامناسب غربی، ایفای وظیفه مدیریت خانه و خانهداری تاحدی کمرنگ شده اما به جرأت میتوان گفت یکی از مواردی که در موفقیت زندگی آینده دخترتان بهعنوان همسر نقش دارد آموزش خانهداری و ایفای نقش او بهعنوان مدیر امور داخلی خانه است.
شما باید از همان سالهای اواخر کودکی و حتی زودتر با اهمیتدادن به بازیهایی مثل خالهبازی نقش خانهداری را در فرزندتان تقویت کنید. با شروع شدن دوره بلوغ و نوجوانی نیز با تقسیم وظایف در خانه و سپردن برخی مسئولیتها به او، دخترتان را برای آینده آماده کنید.
هرچند آموزش نکات خانهداری و پختوپز و نظافت و فوت و فنهای آشپزی و… توسط شما وظیفهای مهم است و اهمیت بالایی دارد اما مهمتر از آن این است که شما مسئولیتپذیری و احساس مسئولیت در رابطه با امورخانه را به فرزندتان یاد بدهید.
بهترین راه برای انتقال این مفاهیم هم این است که بهصورت عملی و با دیدن رفتار و گفتار شما، مسئول مدیریت امور داخل خانه، مراقبت از بچهها، پختوپز، نظافت و زیبایی منزل را خانم خانه بداند و در هر شرایطی این مسئولیت را برعهده خود بداند. این البته منافاتی با ایفای نقشهای اجتماعی او ندارد اما باید یاد بگیرد که خانهداری و مدیریت امور خانه برای او بهعنوان خانم خانه بر دیگر نقشها اولویت دارد.
مادرانی مومن برای نسل آینده
نقش مادر در خانواده بهعنوان کسی که معمولا ساعات بیشتری را با فرزندان سپری میکند و رابطه عاطفی و نزدیکی با بچهها دارد در انتقال مفاهیم دینی و تربیت نسلی مومن و معتقد، منحصر بهفرد است. شما با توجه به مفاهیم اعتقادی و دینی در تربیت دخترتان علاوه بر اینکه زندگی اعتقادی آینده او را میسازید در واقع زندگی اعتقادی نسل بعدی فرزندان این مرز وبوم را هم تضمین میکنید.
توجه به حجاب و تبیین مبانی آن، بزرگداشت مناسبتهای مذهبی از قبیل اعیاد و عزاداریها، شرکت در برنامههای مذهبی و مکانهای مذهبی و زیارتی، دقت در روابط دختران با جنس مخالف و رعایت احکام شرعی، کارهایی است که شما برای تربیت مادری مومن برای نسل آینده میتوانید انجام دهید.
زنسالاری، مردسالاری یا کودک سالاری
سالهای خیلی دور در این کشور مردها همهکاره زندگیها بودند و اغلب همه تصمیمها را خودشان بهتنهایی میگرفتند و حتی گاهی به دیگر اعضای خانواده ظلم میکردند. در سالهای اخیر اما به جبران آن دوره افراط گذشته، دورهای تفریطی بهوجود آمد و خانمها سعی کردند همهکاره زندگی شوند و تصمیمها به خواست آنها در خانواده صورت بگیرد.
این جدیدترها هم که ظاهرا فرزندان همهچیز را در اختیار گرفتهاند و با روشهای مخصوص بهخود پدر و مادرها را کنترل میکنند. برای تشکیل یک خانواده سالم اما مهم است که شما به فرزندتان الگوی خانواده سالم و موفق را آموزش بدهید.
الگوی موفق خانواده سالم، خانوادهای است که اعضای آن با یکدیگر صحبت میکنند و نظراتشان را میگویند و در آخر معمولا پدر خانواده با توجه بهنظرات افراد خانواده و براساس صلاح کل خانواده تصمیم نهایی را میگیرد. همانند همه نکات تربیتی دیگر این مورد را هم شما با رفتار و عملتان نسبت به همسر و خانواده میتوانید به فرزندتان یاد بدهید.
بزرگی میگفت اگر آدمها یاد بگیرند که در زندگی به جای «من» بودن، «نیممن» باشند و در روابط خانوادگی بهجای اینکه دو تا «من» در مقابل هم قرار بگیرند دو «نیممن» باشند که در کنار هم قرار میگیرند، همهچیز در زندگی به خوبی پیش میرود و هر مشکلی در کنار یکدیگر حل میشود.
متأسفانه اما در دنیای این روزهای زندگیهای مدرن، اکثرا افراد یادشان میرود که باید سهم و حقی هم برای طرف مقابلشان قائل باشند و همین باعث بسیاری درگیریها میشود.
اینکه با رفتار و عملتان نسبت به همسرتان و هنگام اختلافات یا مواقع سخت و حساس، به دخترکتان یاد بدهید که در زندگی سهم طرف مقابل را هم رعایت کند و مراعات او را بکند و اهل لجبازی و یکدندگی نباشد، کاری سخت اما ممکن است و اثرات زیبایی در زندگی خودتان هم خواهد گذاشت. امتحان کنید.
برنامه های اخیر خندوانه با انتقادات گسترده از سوی طرفداران خندوانه روبرو شده است . هرچند هیچ کس راضی به اتمام برنامه نیست اما مدیران و مسئولین این برنامه باید پاسخگوی نظرات دیگران هم باشند.
آقای مهدی خرامان روزنامه نگار و منتقد فرهنگی در شماره (5124) روزنامه جوان مطلبی درباره خندوانه نوشتند که در ادامه میخواند :
مرحله دوم خنداننده شو آغاز شد، اما شاید چهار سرگروه از بیان نکتهای مهم به اعضای تیم خود غافل شدهاند و آن قدرت و تأثیرگذاری رسانه ملی در جامعه است؛ قدرتی که اگر در مسیر درست به کار گرفته شود تأثیرات مثبت دارد و اگر به اشتباه از آن استفاده شود گاهی باعث فاجعه میشود.
شاید هیچگاه محمد مسلمی، حمید گلی و علی فروتن فکر نمیکردند که تنها یک آیتم هفت دقیقهای به نام «هتل فیتیله» باعث آن همه اتفاقات عجیب از نطق نماینده مجلس تا اعتراض مردم تبریز شود؛ مسئلهای که باعث دوری آنها از رسانه ملی و خدشهدار شدن کارنامهشان شد یا آن روزی که مهران مدیری سریال «در حاشیه» را کلید زد، شاید احتمال توقف یا فشار برای تغییر موضوع، تجمع پزشکان، نامه اعتراض سازمان نظام پزشکی و در آخر ورود یک وزیر به مسئله را نمیداد .
یا حتی کمال تبریزی که در مرحله ابتدایی یکی از داوران این کمدینها بوده است هیچگاه تصور نمیکرد سریال تاریخی او باعث اعتراض ایل بختیاری، تجمع و اعتراض نمایندگان مجلس شود و نه تنها چهار سال پخش فیلم متوقف گردد، بلکه باعث ضبط مجدد سریال هم شود یا در همین مرحله اول خنداننده شو که باعث ناراحتی مردم خوزستان شد تا در نهایت باعث عذرخواهی رامبد جوان شود؛
حواشیای که تنها باعث پسرفت افراد و تلف شدن انرژی آنها در حواشی ایجاد شده میشود، و گاهی آنقدر این آش شور میشود که مانند مهراب قاسمخانی، کارگردان یک برنامه در رسانه ملی میشوید، اما حتی نامتان را به خاطر حواشی در تیتراژ درج نمیکنند و در نهایت باید اثر خود را به یکی دیگر بسپارید، به همین دلایل در رسانه ملی کم نبودند افرادی که یک شبه معروف یا یکشبه نابود شوند.
اما انگار کمدینهای خنداننده شو هنوز خودشان را در قالب کاراکترهایی در فضاهای مجازی تصور میکنند، افرادی که اگر خطا کنند، میتوانند به راحتی «پست»شان را پاک کنند و با یک معذرتخواهی قضیه را فیصله دهند، شومنهایی که در همان ابتدا هوش مردم را دستکم گرفتهاند و فکر میکنند مردم با شوخیهای دمدستی و گاهی زننده آنها بیگانه هستند که متأسفانه باعث بزرگ بینیشان شده، اما تاریخ نشان داده است چه افراد بزرگی در رسانه ملی فعالیت میکردند که تنها به خاطر یک اشتباه سالها حتی وارد جامجم هم نشدهاند، به همین دلیل صداوسیما مانند سکوی پرش است که اگر شیرجهزن در نقطه اوج اشتباه سهوی انجام دهد، مطمئناً سقوطی دردناک را تجربه خواهد کرد.
در هر حال باید امید داشت این پازل به هم ریخته به دست چهار سرگروه و به ویژه رامبد جوان به دلیل احاطه کافی درباره حد و مرز رسانه ملی، مرتب شود تا شاید کمدینهای خلاق که بیاخلاقی را ارزش نمیدانند دوباره وارد شریانهای اصلی طنز کشور شوند.
پایان
آقای مصطفی امینی خواه از فعالان فضای مجازی در انتقاد از وضعیت خندوانه مطلبی را در کانال تلگرام خود (Aminikhaah) نوشتند که در ادامه میخوانید :
خنداننده شو ؛ ولی نه به هر قیمتی!
فرصت دیدن خندوانه ندارم ؛ ولی دیشب بخش زیادی از ” خنداننده شو ” را دیدم.
هر چند رویکرد فرهنگی و اجتماعی خندوانه به مرور بهتر شده ، ولی خمیرمایه آن کماکان “لهو” و “لغو” است.
هر چند شخصا ادب رامبد را می پسندم ولی نمی توانم نسبت به حجم متراکم “بی حیایی غلیظ” در برنامه دیشب او لب فرو بندم.
گعده های خویشانه و دوستانه ما از دیرباز ، محفوف به فکاهیات فرومایه و ادبیات “بدن واره” بوده.
در این گونه از طنز ، ذهن ها از “سرویس بهداشتی” و “اتاق خواب” بیرون نمی رود.
این تیپ طنز ، همیشه بوده و هست اما آنچه پرتگاه رسانه است ، رسمیت بخشیدن به این مدل از شوخی هاست.
خنداننده شو دیشب ، مصاف تهوع آوری از اینگونه طنز فاجر (در برابر طنز فاخر) بود.
یکی از شرکت کنندگان که دختری جوان و اهل قم بود ، علی رغم ریتمی جذاب و موضوعی ناب ، از همان اشل اتاق خواب مدد گرفت که حقا زننده بود.
او یک جا برخی نوزادان را “اقدام مشترک بی برنامه” نامید.
جای دیگر با ماجرای تاریخی “شیث و نصرتی” شوخی کرد.
و در جای دیگر با ذکر ربط شغل و نام خانوادگی ، از پیشه پدربزرگ “سوشا مکانی” پرسید.
یکی دیگر از شرکت کنندگان ، با طرح موضوع “قحطی و قطعی آب” ، 80 درصد محتوای خود را در سرویس بهداشتی گذراند. و جای دیگر نیز شوخی های رکیکی با مساله ازدواج داشت که البته سانسورهای پیاپی در استندآپ او مشهود بود.
برنامه دیشب البته نکته حساس دیگری هم داشت و آن ، تمسخر رییس جمهور سابق بود.
یکی از شرکت کنندگان ، متنی را از زبان یک گوسفند بیان می کرد که در انتها ، لحن ویژه ای به خود گرفت و با استفاده از کلیدواژه “من به شما علاقمندم” ، خاطره مناظره احمدی نژاد و موسوی را تداعی کرد. با این تفاوت که این عبارت از دهان یک گوسفند شنیده می شد!
برنامه هایی چون خندوانه اگر بنا را بر ارتقای فرهنگ این آب و خاک نهاده اند ، باید ذائقه حیامند و عفت آمیز طنز ایرانی را پرورش دهند. وگرنه پر کردن آنتن به هر قیمت ، به ورشکستی درازمدت ادبیات و فرهنگ ایرانی خواهد انجامید.
قسمتی از برنامه خندوانه که از تلویزیون پخش شد با اعتراضهای زیادی از سوی مخاطبان تلویزیون روبهرو شد. به کارگیری الفاظ نامناسب، توهینآمیز و دستاویز قرار دادن هر چیزی حتی محتویات توالت برای خنداندن باعث شد کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به این برنامه واکنش نشان دهند.
تلاش برای پاسخگویی مدیر شبکه نسیم درباره محتوای نامناسب برنامه خندوانه با پاسخگو نبودن وی همراه بود. در عوض یکی از افراد مطلع اطلاعاتی را درباره این برنامه در اختیار ما قرار داد.
از جمله اینکه شنیده شده حامی اصلی پخش برنامه خندوانه خود شخص رئیس رسانه ملی است و همین موضوع حاشیه امنی را برای این برنامه به وجود آورده است و با وجود ممیزیهای زیاد هنوز هم برنامه خندوانه به خاطر اسپانسری که دارد از شبکه نسیم پخش میشود، اما هیچکس زمان پایان پخش آن را به خوبی نمیداند!
خندانندهشو و توهین به بازیکن تیم ملی
مسابقه استندآپ کمدی برنامه «خندوانه» این شبها وارد مرحله دوم اجرا شده است. سهشنبه شب چند اجراکننده به روی استیج برنامه خندوانه رفتند و اجرای برنامه کردند. دو نفر از چهرههای حاضر در این بخش پیش از این نامهای «امپراتور کوزکو»و «شیخ حسین» در فضای شبکههای مجازی مانند اینستاگرام فعالیت داشتهاند و استندآپهایشان را منتشر میکردند که اغلب موارد دارای کلمات رکیک و نامناسب برای رده سنی غیربزرگسال بود.
حالا این دو نفر با نامهای اصلیشان یعنی سیدهزینب موسوی و حسین شاهرخنیا در برنامه حاضرند. در اجرای سهشنبه، موسوی درباره نامگذاری گفت و به نامهای مشهوری که با هم میآیند، اشاره کرد و مصداق آن را نام شیث و نصرتی گفت که یادآور اتفاق غیراخلاقی در زمین فوتبال است.
وی در بخش انتهایی به نامهایی که برگرفته از شغل افراد است، اشاره کرد: «شما یک نفر را ببینید فامیلیاش آهنگر باشد، یعنی پدربزرگش آهنگر بوده یا اگر کسی را ببینید که فامیلیاش قناد است یعنی پدربزرگش قناد بوده، فقط من نمیدانم پدربزرگ سوشا مکانی چه کاره بوده؟»
رامبد جوان هم که به عنوان داور خندانندهشو حضور داشت، گفت هیچ مشکلی با این اجرا ندارد! توجه کنید که این ادبیات از تلویزیون جمهوری اسلامی در حال پخش بوده نه خدایی نکرده شبکههای ماهوارهای!
جالب اینجاست که شقایق دهقان، داور و مربی زینب موسوی هم گفت که بسیاری از بخشها برای اینکه به کسی بر نخورد حذف شده است!
یکی دیگر از استندآپهایی که در ششم تیر برگزار شد، اجرای بهزاد قدیانلو بود که در آن از زبان یک گوسفند به اجرای برنامه پرداخت و ادای برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را درآورد و بعد از سؤال کردن از حضار یکی گفت اینو چی میگی؟! در اینجا به وضوح به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری توهین شد و همه هم خندیدند!
فرهان معین هم دیگر شرکتکنندهای بود که درباره قطعی آب صحبت کرد و در آن خواست که اگر آب قطع بود مردم توالت نرن و تکرار کرد که با گوشی موبایل توالت نرین، آقا نرین!
متأسفانه الفاظی از این دست در اجراهای خندانندهشو برنامه خندوانه زیاد است.روزنامه «جوان» تلاش کرد درباره این حجم از به کارگیری الفاظ نامناسب در برنامه خندوانه با محمد احسانی، مدیر شبکه نسیم گفتوگو کند که بهرغم تلاش زیاد احسانی حاضر به پاسخگویی نشد، اما منابع خبری «جوان» درباره حجم بالای ممیزی برنامه «خندوانه» میگویند که «در حد خیلی زیاد» است.
برخی از تفاوتهای پخش اصلی برنامه خندوانه و پخش تکرار آن این است که ممیزان شبکه علاوه بر چک کردن متنها و اجراها گاهی اوقات متوجه میشوند که اجراکننده استندآپ کمدی بخشهایی را در زمان اجرا اضافه کردهاند. از سوی شبکه نسیم هم یک ناظر در محل پخش برنامه حضور دارد و بسیاری از موارد را وی با ممیزی که در سر صحنه انجام میدهد اجازه انتشار نمیدهد! و پیش آمده که علاوه بر حذف دستور ضبط مجدد بخشهایی از برنامه توسط ناظر شبکه داده میشود.
با وجود این هنوز هم شاهد اصرار شرکتکنندگان به استفاده از الفاظ نامناسب در اجرای برنامه هستیم. از جمله دلایلی که اجراهای مسابقه خندانندهشو با وجود ایرادات زیاد هنوز پخش میشود این است که این برنامه به صورت مسابقهای اجرا میشود و شبکه نمیتواند اجرای یک استندآپ کمدی را به طور کامل حذف کند! با وجود این در هر جلسه بیش از چند دقیقه از برنامه به دلیل محتوای نامناسب اجازه پخش پیدا نمیکند!
بعد از جنابخان خندوانه یک شوخی بود!
اگر قرار بود موفقیت برنامه خندوانه به «ما خیلی خوبیم» گفتنهای رامبد جوان باشد، پس تا امروز هم باید این موفقیت ادامه داشت چون رامبد عادت کرده که در طول برنامه چندین بار از حضار برنامه بخواهد بیدلیل بگویند که «ما خیلی خوبیم»، «ماشاءالله به ما…» و از این نوع جملات که به بخشی از شناسنامه «خندوانه» تبدیل شده است یا اگر قرار بود برنامه خندوانه با حضور نیما شعباننژاد که در حضور جناب خان کاملاً محو شده بود، موفق میشد که پیش از آمدن جنابخان باید این اتفاق میافتاد.
نیما در سری جدید چند کاراکتر را در برنامه اجرا میکند که هیچکدام هم موفق نیستند! رامبد برای جبران شکست نداشتن «جناب خان»، چهار عروسک را به برنامه آورد که تنها موفقیتشان بازسازی یک کلیپ در فضای مجازی بود که به «عروس خجالتی» یا «عروس جنجالی» معروف شده است. این عروسها که مسئولیت صداپیشگی مدام از آنها با یکی از موفقترین صداپیشههای صداوسیما بود، خیلی زود به عنوان پروژهای شکست خورده از برنامه حذف شدند.
برنامهای با تهیهکننده چند شغله!
زمانی محمدرضا شهیدیفر، مجری و برنامهساز موفق تلویزیون در پشت صحنه برنامه خندوانه حضور داشت، ایده میداد و برنامه را سرپا نگه داشته بود. مدتی است شهیدیفر ارتباط خود را با خندوانه قطع کرده، از فصل چهارم هم تهیهکننده برنامه عوض شد و سیدعلی احمدی مدیرعامل مؤسسه تصویر شهر که همزمان دبیری جشنواره فیلم شهر را نیز بر عهده دارد تهیهکننده برنامه خندوانه شده است.
تهیهکننده چندشغله خندوانه چقدر میتواند بر آنچه در این برنامه میگذرد، نظارت داشته باشد؟!
استفاده شخصی از رسانه ملی!
رامبد جوان چند روز بعد از توهین به خبرنگاران و صفر کشکولی، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون وی را به برنامه خندوانه دعوت کرد. جالب اینجاست که دعوت از صفر کشکولی با اطلاع شبکه نسیم نبوده و بعد که مدیران شبکه دلیل این دعوت را جویا میشوند رامبد جوان برایشان از دلیل دعوت و عذرخواهی میگوید و شبکه نسیم هم به دلیل اینکه عذرخواهی کردن فرهنگ پسندیدهای است! با این کار موافقت کردهاند.
جالب اینجاست که رامبد جوان پیش از دعوت از صفر کشکولی و در برنامهای که به مناسبت عذرخواهی از این بازیگر اجرا شده بود، از اینکه خبرنگاران به بهناز جعفری گفتهاند اگر ما نبودیم بهناز جعفری، بهناز جعفری نمیشد، انتقاد کرد اما در روزی که مجریان رادیو و تلویزیون به دیدار رئیس رسانه ملی رفته بودند در حضور علیعسگری گفت: اگر ما نباشیم این سازمان به جز یک ساختمان ارزش دیگری ندارد! بعد هم برای نشان دادن ارادتش به رئیس سازمان صداوسیما با وی یک عکس سلفی گرفت و رفت.
نویسنده : محمد صادق عابدینی ( روزنامه جوان 859139 )