مطالبی که در ادامه میخوانید و اسکرینشات ها توسط کاربر سروش sorosh37 در توییتر منتشر شده است و به بررسی صفحات رسانه های ضد اسلام در شبکه اینستاگرام می پردازد . برای شناخت بیشتر و افزایش آگاهی درباره اینستاگرام این شبکه ها پیشنهاد می کنیم ادامه مطلب را بخوانید ..
دسته: کیوسک
فاصله شهرهای عراق برای زائران اربعین و فاصله تا مرز چقدر است ؟
میزان مسافت شهرهای تردد زائران اربعین در عراق از مرزهای ایران
در این مطلب، فاصله شهرهای مختلف عراق تا مرزهای کشورمان به کیلومتر آمده است.
اربعین حسینی امسال مصادف با هشتم آبان ماه است و خیل عظیمی از مردم کشورمان خود را مهیای حضور در پیادهروی اربعین کردهاند؛ غالب زائران از مرزهای زمینی مهران، شلمچه و چزابه عازم عراق میشوند؛ در ادامه فاصله شهرهای مختلف عراق تا مرزهای کشورمان به کیلومتر آمده است:
پاسخ رهبر انقلاب به استفتاء درباره اخذ “ویزای اربعین” + پاسخ به ۲۲ سؤال اربعینی + احکام اربعین
مقام معظم رهبری به تازهترین استفتائات در مورد اربعین حسینی(ع) پاسخ دادهاند از جمله حکم اخذ روادید برای زیارت اربعین… .
به گزارش بنیانا ؛ پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری تازهترین استفتائات در مورد اربعین حسینی(ع) را منتشر کرد که در ادامه میخوانید:
به گزارش بنیانا ، انتشارات انقلاب اسلاب اسلامی برای نخستین بار بخشی از دستخط رهبر معظّم انقلاب اسلامی در کتاب «صلح امام حسن علیه السلام » را منتشر کرد.
اصل کتاب صلح امام حسن علیه السلام ، با عنوان «صلح الحسن» تألیف عالم جلیلالقدر «شیخ راضی آلیاسین» از علمای حوزه نجف بوده است که در سال 1348 شمسی توسّط رهبر انقلاب در سنّ 30 سالگی، ترجمه شده است.
دکتر غلامرضا جلالی فراهانی استاد دانشگاه عالی دفاع ملی هستند . ایشان در سال 94 با حکم امام خامنه ای به ریاست سازمان مهم پدافند غیر عامل منصوب شدند . ایشان مقالات زیادی درباره روش های جلوگیری از حملات رسانه ای آمریکا دارند . سابقه ایشان در همکاری با بخش مختلف قوای سه گانه در سال های اخیر مورد توجه بوده است . امروز یک یادداشت کوتاه از دکتر جلالی در کانال شخصی @drjalalifarahani منتشر شده که باهم میخوانیم :
دلم تنگ شده برای خانوادهام. اسم نمیبرم. همه. ولی امروز و دیروز دلم برای الهه خیلی تنگ شده. الهه بابا. الهی بابا فدات بشه دخترم.
شهید مدافع حرم محمدرضا زاهدی از شهدای دلاور فاطمیون است که برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) علاوه بر تحمل مشقتهای حضور در میدان نبرد، غم جانکاه دوری از خانواده و عزیزترین کسانش را نیز به جان خرید. آنچه در پی میآید، تصویر و متن نامه سراسر احساس و دلتنگی این شهید بزرگوار است که از جبهه سوریه برای خانواده و دختر خود نگاشته است.
خط حزبالله ۱۴۱ | وقت مطالبه آرمانها
صدوچهلویکمین شماره خط حزبالله منتشر شد.
در هفتهی گذشته، خط حزبالله در مطلبی باعنوان «افشای خط غربگرایان» به افشای خط رسانهای جدیدی که این جریان آغاز کرده، پرداخت. جریانی که تا امروز نتوانسته است برای حل مشکلات کشور کاری کند و به بنبست رسیده است.
حال، این هفته، خط حزبالله در سخن هفتهی خود با عنوان «وقت مطالبه آرمانها» به این سؤال میپردازد که نیروهای مؤمن و انقلابی، چگونه میتوانند شرایط موجود را به جای تهدید، تبدیل به یک فرصت استثنائی برای جبههی انقلاب کنند؟
در بخشی از متن چنین میخوانیم: اگر «لشگر نیروهای مؤمن و انقلابی»، به جای انزوا و ناامیدی، وارد میدان شده و مطالبهی آرمانها و تکرار آن را بر سر دست بگیرند، آنگاه است که میتوان از شرایط موجود، فرصتی استثنائی برای انقلاب اسلامی بهوجود آورد.
این همان مطالبهای است که رهبر انقلاب در دیدار امسال خود با دانشجویان، صراحتا آن را اعلام کردند: «ما امروز در جامعهمان نیاز مبرم داریم به اینکه آرمانها را مدام تکرار کنیم، مدام بگوییم، مدام روی آن کار کنیم، مدام مطالبه کنیم… مطالبهگری آرمانها از آن چیزهایی است که از آن نباید دست برداشت. اگر چنانچه این حجم عظیم و وسیع تهاجم به افکار عمومی از سوی ضدّ انقلاب با این مطالبهگریها مواجه نشود، قطعاً ویرانگری خواهد کرد. یادآوری آرمانها، مطرح کردن آرمانها، خواستن آرمانها، طلبکاری نسبت به تحقّق این آرمانها یک سدّی است در مقابل تخریب افکار عمومی و فضاهای نخبگانی و فضاهای مدیریتی… اینجا یک لشکری از جوانهای مؤمن و انقلابی لازم است که وارد میدان بشوند، مطالبه کنند آرمانها را و خودشان کمک کنند به تحقّق این آرمانها.»(۱۳۹۷/۰۳/۰۷)
در هفتهی گذشته، خط حزبالله در شماره ۱۳۹ خود در مطلبی باعنوان «بنبست غربگرایی» با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و حل نشدن تحریمها به ناکارآمدی نسخههای وارداتی برای حل مشکلات کشور پرداخت.
این هفته نیز نشریهی خط حزبالله در سخن هفتهی خود با عنوان «افشای خط غربگرایان» به افشای خط رسانهای جدیدی که این جریان آغاز کرده، پرداخته است. در بخشی از متن چنین میخوانیم: از ابتدای انقلاب تا به امروز، کار شبکهی غربگرا در داخل کشور دقیقا همینی است که مشاور کارتر بدان اشاره کرده بود.
آنها در هر دورهای، با تمرکز بر سر موضوع یا موضوعاتی، بستر لازم برای دشمن جهت ایجاد “فشار” بیشتر به کشور در راستای پروژهی “تغییر نظام” را هموار میکنند. این جریان برای رسیدن به هدف خود اینگونه وانمود میکنند که انقلاب “تب تند” جامعه است، شرایطی است “غیرنرمال و استثناء”، که مناسبات ملت و حکومت را به هم میریزد، بنابراین باید از هر راهی بهره برد تا این تب را فرو نشاند و جامعه را به “حالت عادی و نرمال” برگرداند.
در طول صدها سال گذشته همیشه افرادی بوده اند که برای جذب بیشتر مردم به اطراف خود از تکنیک های مختلف شنیداری استفاده کرده اند . برخی از این افراد پا را فراتر گذاشته و گاهی بدون استناد به منابع تاریخی سخنانی را به زبان می آورند که عواقب بسیاری دارد .
فردی که این روزها با روش های گوناگون در شبکه های اجتماعی معروف شده است . آقای سید حسن آقامیری است .
به فرموده بزرگان دینی ما می توانیم بدون قضاوت عجولانه درباره افراد و بدون غیبت کردن و به نیت بررسی و تحلیل سیاسی اجتماعی سخنان افراد مختلف را بررسی کنیم و آن سخنان و جملات را با کتب تاریخی و سخنان مهم تاریخی یا قرآن کریم تطبیق دهیم و مقایسه کنیم تا صحیح یا غلط حرفی تایید شود
یک نشست بررسی کتاب با محوریت نقد و بررسی کتابهای روانشناسی موفقیت به قلم «دونالد ترامپ» با حضور استاد شهریار زرشناس و کامران صحت به همت کانون اندیشه جوان، (سهشنبه 14 دی95 ) در مرکز تبادل کتاب برگزار شد.
استاد شهریار زرشناس در ابتدا به ریشهیابی واژه روانشناسی پرداخت و گفت: در میان واژههای یونانی، «روان» مدنظر نیست بلکه «جان» است؛ ما یک روح داریم و یک چیز دیگری به نام جان داریم. جان یا نفس با روح متفاوت است و اگر بخواهیم اسم دقیقی برای این دانش بگذاریم جانشناسی باید باشد نه روانشناسی! یا همان علمالنفس.
استاد شهریار زرشناس عنوان کرد: بنیانگذار این دانش در ایران یعنی دکتر علیاکبر سیاسی در سال 1317 در کتابی تحت عنوان «علمالنفس از لحاظ تعلیم و تربیت» نوشته است؛ علمالنفس را لحاظ کرده است اما بعدها اصطلاح علم روانشناسی باب شد و به کار رفت اما این اصطلاح دقیق نیست.
استاد شهریار زرشناس ، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: در حال حاضر، صدای انتقاد نسبت به رویکرد اشتباه روانشناسی مدرن که هدف خود را ارتقای مادی بشر قرار داده است، شنیده میشود و مشکل این روانشناسی آن جاست که با سبک زندگی مدرن ظرفیتهای انسان را سرکوب کرده و اجازه آزادشدن این ظرفیتها را به انسان نمیدهد.
استاد شهریار زرشناس تصریح کرد: زندگی غرب، یک زندگی مدرن سرکوبگر است که میخواهد میان انسان و محیط سازگاری ایجاد کند و لذا بسیاری از مباحث روانشناسی معنوی که در دهههای اخیر مطرح میشود، بهتر از روانشناسی مدرن است. البته باید در مفهوم موفقیت فکر کنیم و بدانیم هدف ما از موفقیت چیست. چون دنیای غرب با انتشار کتابهای روانشناسی موفقیت به دنبال انباشت سود، جمعآوری ثروت و افزودن بر دارایی خود است در حالی که ما هدف زندگی را چیز دیگری میدانیم.
استاد شهریار زرشناس با بیان اینکه مشکل روانشناسی مدرن این است که انسان را با محیط سازگار میکند تا از اضطراب او بکاهد، گفت: بزرگترین چیزی که بشر به آن نیاز دارد، حقیقتی است که آن را فراموش کرده است. در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 داستان فقیر پولدار توسط سرمایهداری نوظهور مطرح شد و پس از موج سوم انقلاب صنعتی یعنی ظهور الکترونیک، این اندیشه رواج یافت و در نظام سرمایهداری و مناسبات ظالمانه افسانه فقیر پولدار ترویج میشد.
استاد شهریار زرشناس خاطرنشان کرد: هدف از انتشار کتابهای روانشناسی موفقیت، پولدارتر شدن انسانها است؛ این کتابها به جای این که واقعیات را بیان کنند به توهم میپردازند چون با یادگیری نمیتوان پولدار شد و اگر قرار بود انسانها با خواندن این کتابها پولدار شوند، تاکنون باید میلیونها نفر پولدارتر شده باشند در حالی که اینگونه نیست.
نویسنده کتاب روانشناسی مدرن در بوته نقد ادامه داد: دانش باید انسان را با حقیقت آشنا کند نه اینکه به توهمهای او بیفزاید و ما معتقدیم هیچگاه اصول و آرمانهای اخلاقی اجازه نمیدهد که انسان به هر قیمتی پولدار شود؛ پولدار شدن خوب است ولی نباید اصول انسانی و اخلاقی را زیر پا گذاشت و گرنه جهان به صورت جنگل خواهد شد.
استاد شهریار زرشناس گفت: علاوه بر اینکه کتابهای روانشناسی موفقیت در دنیای غرب به دنبال پولدارتر کردن انسانها هستند، با استفاده از روشهای غلط این تفکر را ترویج میکنند و برخی از این روشها در سنت شرق دور هم وجود دارد ولی در شرق دور، آرامش و معنویت با نظام خلقت سازگار است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با تأکید بر اینکه منطق سرمایهداری به دنبال زنده کردن حرص در انسان است و حرص همواره به افزایش اضطراب میانجامد،اظهار داشت: اگرچه مشکلات اقتصادی مسئلهای غیرقابل انکار است ولی نباید گرفتار توهم شویم و هدف اصلی زندگی را نباید فراموش کنیم و از طرف دیگر بدانیم داستان فقیر ثروتمند یک افسانه است و قرار نیست همه زندگی خود را معطوف به این مسئله کنیم.
در بخش دیگری از این نشست، کامران صحت یکی از فعالان دنیای تجارت ابراز داشت: هیچ کتابی انسان را برای رسیدن به موفقیت مجبور به خواندن نمیکند و برخی از کتابهای روانشناسی موفقیت مباحثی را درباره کمال و معنویت مطرح میکنند.
وی اظهار داشت: این کتابها فقط برای کشورهای غربی است و بومی سازی این کتابها ضرورت دارد ولی مشکل این است که آموزههای دینی در این زمینه برای مردم بیان نشده است و به همین دلیل مردم تمایل به مطالعه کتابهای روانشناسی موفقیت پیدا میکنند.
صحت یادآور شد: در دورهای مردم برای رسیدن به موفقیت به دنبال مدرک بودند ولی بعدها فهمیدند با گرفتن مدرک دانشگاهی نمیتوانند موفقیت به دست آورند اما متأسفانه امروزه دانشگاه آزاد ملتمسانه به دنبال پذیرش دانشجو است.
منبع : نسیم آنلاین
–
در ادامه بخوانید »» اگر به بنیادهای خانواده نرسیم سال ۹۸ فتنهای در این زمینه خواهیم داشت
با آغاز فصل امتحانات کمکم حال و هوای اکثر منازل تغییر میکند.
خانهها که هیچ، حتی حضور در اجتماعات حقیقی و مجازی هم کمرنگتر میشود و همانگونه که مخاطب رسانهها کمتر می شود صدای تلویزیونها نیز برای رعایت حال دانش آموزان و دانشجویان روبه کاستی میرود.
اما تعریفمان از امتحان چیست؟ اصلا چرا امتحان؟ امتحان یعنی مشتی که نمونه خروار است؛ یعنی تعدادی سوال که به نمایندگی از یک دوره تعلیم و تدریس در مقابل دانشآموز و دانشجو قرار میگیرد تا سطح علمیاش سنجیده شود.
اما متاسفانه طمع به کسب نمره بالاتر، گاهی موجب خروج محصل از راه صحیح علم آموزی و ورود به ورطه «تقلب» می شود. تقلب از ریشه «قلب» میآید که بهمعنای دگرگونی است؛ در واقع تقلب یعنی واقعیت را بهگونهای دیگر جلوهدادن! بدین معنا که واقعیت این است که بخش اندکی از مطالب یک دوره آموزشی را فراگرفته اما آنچه در ارزیابیاش دیده میشود بیش از حد واقعی اوست!
این یعنی از یک جهت دروغ علمی؛ چرا که متقلب نسبت به میزان دانایی خود دروغ میگوید و نادانسته را دانسته جلوه میدهد. از جهت دیگر متقلب مرتکب عدم رعایت حقالناس هم شده است؛ چرا که از نظر رتبه، جایگاهی را از آن خود کرده که حق شخصی دیگر بوده.
با این وصف چه بسا افرادی که صندلی دانشگاه یا اداره و سازمانی که در آن مشغول هستندرا غصب کردهاند. نکته بسیار قابلتامل این است که بسیاری از مراجع تقلید تصریح کردهاند اگر شخصی بهواسطه تقلب به مدرکی نایل شود و از طریق آن مدرک شغلی اختیار کند، حقوقی که دریافت می کند نامشروع و حرام است!
شاید بر اساس قاعده تخممرغ دزد، شتر دزد میشود، بتوان گفت آن تعداد قلیل از افراد که از طریق تقلب، پلههای تحصیل علم را طی میکنند، در مسیر کسب قدرت و ثروت، هیچ راه نامشروع دیگری را بر روی خود بسته نخواهند دید؛
از اختلاس و ارتشاء گرفته تا رانتخواری و پولشویی.از امروز آینده را تغییر دهیم، برای فردایی که شاید خودمان و یا فرزندانمان در این گرداب اسیر شده باشیم.
یادداشت از حجتالاسلام مجتبی علینژاد
در ادامه بخوانید »»
درباره تدریس حاج آقا جوان آراسته در کلاس های مدرسه [چگونه کلاسی مفید داشته باشیم]
یکی از کانال های مشهور این روزها به اسم ” سنگر نوشته ” ” @sangar_neveshteh ” با انتشار عکس های از حرم حضرت حجربن عدی از صحابی پیامبر اکرم (ص) مطالبی را متذکر شده است که در ادامه می خوانیم (این مطلب 24 اردیبهشت 97 در این کانال منتشر شده است) :
حرم مطهر حضرت حجر بن عدی علیه السلام از اصحاب رسول الله و امیرالمومنین علیه السلام و ۷ تن از اصحاب دیگر که مدت ها تخت اشغال تروریست های تکفیری بود و در سال ۲۰۱۶ میلادی به برکت خون شهدا آزاد شد ، این روزها به بازسازی کامل رسیده و حرم بار دیگر شاهد حضور زوار است
به کوری چشم دشمنان اهل بیت علیه السلام
در خصوص اخباری که آن روزها منتشر میشد مبنی بر نبش قبر و انتقال پیکر مطهر باید گفت نبش قبر به مقدار کمی (تقریبا ۳۰ سانتی متر) صورت گرفته بود و خبر دسترسی به پیکر کاملاً دروغ از طرف تروریست ها برای جنگ روانی بر علیه شیعه بود
زیارت به نیابت از شهدا و همه عشاق و سنگر نوشته ای ها
پایان
تصاویر »»
***
درباره حضرت حجر بن عدی
حُجْر بن عَدی بن جَبَله کندی، صحابی پیامبر(ص) و از یاران خاص امام علی(ع) و از بزرگان کوفه بوده است.
وی در جنگهای مختلف از جمله جمل، صفین و نهروان نقش بسزایی داشت. او در راه دفاع از ولایت حضرت علی(ع) توسط معاویه به شهادت رسید.
به روایت مسعودی، وی نخستین مسلمانی بود که در زمان فتوحات وارد مرج عذراء شد و آنجا را فتح کرد و نخستین مسلمانی بود که به دستور معاویه در آنجا به شهادت رسید. قتل حجر و یارانش انتقاد امام حسین(ع)، مردم کوفه و اعتراض برخی از نزدیکترین یاران معاویه مانند مالک بن هبیره را نیز برانگیخت.
در دوازدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۲ه.ش مزار و قبر حجر توسط جبهه النصره از مخالفان دولت سوریه تخریب و ویران شد.
حجر و برادرش، هانی، در زمان پیامبر اکرم(ص) اسلام آوردند و حجر از بزرگان بود.
حجر بن عدی از اصحاب صاحب منزلت پیامبر اسلام(ص) بود که در زهد و تقوا و عبادت اشتهار داشته است. به نقل اهل تاریخ و حدیث، او را “حجرالخیر” میخواندند و مستجاب الدعوة بود. حجربن عدی را موثق و عابد دانستهاند. وی فقط از علی(ع) روایت کرده است.
شهادت
چون حجر و یارانش به قریه مرج عذراء در دوازده میلی دمشق رسیدند، معاویه فرمان قتل آنان را صادر کرد، اما به شفاعت کسانی به حجر و شش نفر دیگر فرصت داده شد تا جان خود را با سَبّ علی علیهالسلام نجات دهند، اما آنان نپذیرفتند و تن به کشته شدن دادند. هفت تن از یاران حجر نجات یافتند؛ یعقوبی، که عده مقتولان را هفت نفر نوشته، اما فقط از شش تن، نام برده که حجر نیز یکی از آنهاست.
مرقد حجر ویارانش(شریک بن شداد الحضرمی، صیفی بن فیل الشیبانی، قبیسة ابن ضبیعة العبسی، محرز بن شهاب السعدی و کدام بن حیان العنزی، عبد الرحمن ابن حسان العزب)
به روایت مسعودی،هفت تن از آنان بیزاری جستن از علی را پذیرفتند و جان به در بردند و هفت تن دیگر کشته شدند. کشتگان را کنار قبرهایی که کنده و کفنهایی که گشوده بودند، به شهادت رساندند، سپس بر آنها نماز گزاردند و اجسادشان را به خاک سپردند.
شب قبل از شهادت
حجر و یارانش شب قبل از شهادت را به نماز خواندن گذراندند و حجر قبل از شهادت نیز دو رکعت نماز گزارد.
نخستین شهید مرج عذراء
به روایت مسعودی، حجربن عدی نخستین مسلمانی بود که دست بسته و به اسارت کشته شد. او نخستین مسلمانی بود که در زمان فتوحات وارد مرج عذراء شد و آنجا را فتح کرد و نخستین مسلمانی بود که در آنجا کشته شد.
زمان شهادت
درباره تاریخ شهادت او اختلاف است. طبری و ابن اثیر، سال ۵۱ هجری، یعقوبی سال ۵۲ هجری، و ابن قتیبه و مسعودی سال ۵۳ هجری را زمان شهادت وی ذکر کردهاند. در روایتی ضعیف، قتل حجر در سال ۵۰ ذکر شده است عبدالله و عبدالرحمان از فرزندان حجر بودند که در سال ۶۷ق همراه مختار بن ابی عبید ثقفی توسط مصعب بن زبیر کشته شدند.
منبع کامل متن : سایت ویکی شیعه (لینک+)
–
در ادامه بخوانید »» ماجرای دختر تازه مسلمان فرانسوی و حفظ حجاب
–
دشمنی آمریکا ، واقعیتی فراحزبی و نامحدود
یکی از محورهای اصلی سخنرانیهای رهبر انقلاب بویژه در سالیان اخیر تاکید بر وجود دشمن، لزوم شناخت آن، چرایی و چگونگی آن، توجه به اهمیت مقابله با آن و رد منطقی و متقن ادعای برخی جریانهای داخلی مبنی بر وجود توهم توطئه است.
در همین راستا 3 نکته اساسی در بیانات ایشان همواره مورد تاکید قرار گرفته است؛ اول اینکه این دشمنی به هیچوجه محدود به مساله هستهای، مسائل موشکی، اتهام تروریسم و حقوق بشر نیست: «یک مساله اساسی این است که دشمنی آمریکا با ملت ایران و با جمهوری اسلامی اصلا حول محور هستهای نیست. این خطاست اگر خیال کنیم دعوای آمریکا با ما بر سر قضیه هستهای است. نه! قضیه هستهای بهانه است.
قبل از اینکه مساله هستهای مطرح باشد، همین دشمنیها، همین مخالفتها از اول انقلاب بود. اگر یک روزی هم مساله هستهای حل شد، فرض کنید جمهوری اسلامی عقبنشینی کرد، همانگونه که آنها میخواهند، خیال نکنید مساله تمام خواهد شد؛ نه! 10 بهانه دیگر را بتدریج پیش میکشند؛ چرا موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمیشناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه حمایت میکنید؟» (12/8/92)
دوم اینکه این دشمنی محدود به دولت فعلی یا به صورت کلیتر محدود به جمهوریخواهان نیست و متوجه کل نظام سیاسی ایالات متحده در قبال ایران است: «نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه! دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجهاش 10 روز، 15 روز در اروپا پایبند جلسات بود؛ آنها هم تقریبا همین جور[بودند]». (2/3/97)
سوم اینکه نحوه مواجهه ایران با آمریکا در این دشمنی، از نوع «واکنش» است نه «کنش»؛ به عبارت دیگر این نظام سیاسی آمریکاست که این منازعه و تخاصم را آغاز کرده است نه ایران: «برخی به مبارزه سخت و جنگ دشوار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ایران با هجوم همهجانبه دشمنان معترضند و فکر میکنند جمهوری اسلامی ایران این جنگ را شروع کرده است اما این تصور نوعی غفلت است». (24/12/96)
دشمنی جمهوری خواهان با ایرانیان
حتی خوشبینترین طرفداران داخلی رابطه با آمریکا نیز در دشمنی جمهوریخواهان با ایران شک ندارند.
«دکترین رمبو» که مطابق آن با توجیه هراس از کمونیسم، باید موانعی فراروی انقلابهای ملی تراشیده میشد تا از پیشرفت آنها ممانعت به عمل آید و مبنای حمایت مستقیم ایالات متحده از عراق و حتی حضور مستقیم آنها در جنگ علیه ایران شد، در زمان «رونالد ریگان» جمهوریخواه اتفاق افتاد.
کمکهای اطلاعاتی به عراق با هواپیماهای آواکس، حمله موشکی به هواپیمای مسافری از سوی ناو جنگی و اهدای 2 مدال بابت این «دستاورد قهرمانانه» (بنا به اذعان نشریه Foreign Policy) به «ویلیام راجرز» فرمانده عملیات و مشارکت مستقیم در جنگ نفتکشها در سالهای 66 و 67 را حتی غربگرایان داخلی نیز فراموش نمیکنند.
سیاست اغواگر «حسن نیت در برابر حسن نیت» جرج بوش پدر و بدعهدی در قبال ایران پس از آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان، محور شرارت خواندن ایران توسط بوش پسر پس از تلاش بیوقفه دولت اصلاحات برای تنشزدایی در روابط با آمریکا .
و ارائه نظریه «جنگ تمدنها» در برابر نظریه «گفتوگوی تمدنها»ی خاتمی و در نهایت اذعان به تلاش برای تغییر رژیم به کمک برخی «عوامل داخلی» نظام ایران توسط دونالد ترامپ، سابقه و نیت جمهوریخواهان را در قبال ایران پس از انقلاب بخوبی نشان میدهد.
دشمنی دموکراتهای آمریکا با ایرانیان
تمام تلاش برخی «عوامل داخلی» در ایران در این سالها این بوده است که دشمنی آمریکا با ملت و جمهوری اسلامی ایران را به جمهوریخواهان تقلیل دهند.
آنها با غفلت یا به نوعی تغافل از نحوه مواجهه دموکراتها در قبال ایران، آنان را از دشمنی عمیق با ایران مبرا میکنند و اگرچه به ترامپ بدبین هستند اما اوباما را باادب میدانند.
آنها به این گفته اوباما استناد میکنند: «ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم؛ به انتخاب مردم ایران در انتخابات احترام میگذاریم؛ ضمن پارهای انتقادات که از کشور ایران دارم از جمله در زمینه حقوق بشر و حمایت از تروریسم(!) اما همچنان خواهان دیالوگ و گفتوگو با ایران بر سر اختلافاتمان هستم».
این در حالی است که «استراتژی» دموکراتها در قبال ایران با جمهوریخواهان تفاوتی ندارد؛ آنچه متفاوت است «تاکتیک» دموکراتهاست.
اینکه اوباما با افتخار اعلام میکند بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هستهای ایران را برچیدیم، ناشی از همین تغییر تاکتیک در عین حفظ استراتژی است.
ضمن اینکه فراموش نکنیم شدیدترین تحریمهایی که تا به حال بر کشوری اعمال شده، موسوم به تحریمهای فلجکننده در زمان همین «اوبامای مودب» علیه ایران اعمال شد.
دموکراتها حتی بعضا در اتخاذ تاکتیک هم با حزب رقیب تفاوتی ندارند. دموکراتها دروغ میگویند که به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستند و برخی این دروغ بزرگ را باور میکنند.
ژوئن سال 2009 (اولین سال ریاستجمهوری باراک اوباما)، چند هفته قبل از انتخابات سال 88 ایران بود که بخش سیاستگذاری غرب آسیا در مرکز «سابان سنتر» وابسته به «انستیتو بروکینگز» که یکی از اندیشکدههای مهم حزب دموکرات آمریکاست، سندی به نام Which Path To Persia یا «راههای فتح ایران» را منتشر کرد.
در این سند، برای تصرف ایران 9 راه متفاوت ذیل 4 دستهبندی کلی گزینههای دیپلماتیک، گزینههای نظامی، تغییر رژیم و محدودسازی پیشنهاد میشود.
پیشنهاد تعامل و ارائه گزینه وسوسهکننده، حمله نظامی همهجانبه، تشویق اسرائیل به حمله نظامی علیه ایران و حمایت از آن در یک جنگ نیابتی، انقلاب مخملی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و حمایت از گروههای شبهنظامی داخلی در شرق و غرب کشور از جمله گزینههایی است که توسط تصمیمسازان دموکرات اندیشکده انستیتو بروکینگز به کاخ سفید پیشنهاد میشود.
جدا از اینکه دموکراتها هم همچون جمهوریخواهان حساب ویژهای روی گروههای اپوزیسیون داخلی برای تغییر رژیم باز کردهاند، با توجه به این سند آیا باز هم میتوان دروغ اوباما و سایر دموکراتها را مبنی بر عدم تمایل به تغییر رژیم در ایران باور کرد؟
دشمنی نظام سیاسی آمریکا با ایرانیان
نحوه مواجهه آمریکا بیش از اینکه ناشی از نگاه جمهوریخواهان یا دموکراتها باشد، ناشی از یک نگاه فراحزبی و ملی است که در اتاقهای فکر این کشور به سیاستمداران این کشور دیکته میشود. از جمله مراکز مهمی که در جهت سیاستگذاری و جهتگیری کلی کاخ سفید فعالیت میکند،
Bipartisan Policy Center است که به مرکز سیاست دوحزبی آمریکا معروف است. این اندیشکده (Think Tank) متشکل از جمعی از دانشگاهیان، صاحبان کسبوکار و سیاستمداران با سابقه ایالات متحده است که عمدتا در کاخ سفید، کنگره و سنا مشغول به کار بودهاند و در حوزههای انرژی، اقتصاد، مسکن و از همه مهمتر امنیت ملی برای کاخ سفید تصمیمسازی و خطمشیگذاری میکنند.
این مرکز ماه مه 2018 سندی با نام «سیاست آمریکا در قبال ایران ؛ گزینههای استراتژیک» منتشر کرد که در آن پس از بررسی منافع آمریکا در غرب آسیا و اهداف ایران در این منطقه و همچنین تحلیل نقاط ضعف ایران، 3 گزینه را از جمله تقویت گروههای ضد شیعه جهت آسیبپذیری داخلی رژیم ایران، تضعیف قدرت منطقهای ایران و در نهایت تغییر دموکراتیک نظام پیشنهاد میدهد.
چرایی دشمنی آمریکا با ایران ؟
3 دلیل عمده برای دشمنی آمریکا با ایران قابل تصور است.
1- یکی از مهمترین دلایل این دشمنی، نظام دینی یا به تعبیر خودشان «تئوکراتیک» است؛ نظام توحیدی مبتنی بر اسلام ناب که عدالت، ظلمستیزی، معنویت، استقلال و مخالفت با تسلط غیرمسلمان بر مسلمان، جزو ارکان آن است.
«اینها با نظامی که در این منطقه حساس سر بلند کرده، ایستاده، رشد کرده، با ظلمهای آمریکا مخالفت میکند، نسبت به آمریکا هیچگونه ملاحظهکاری نمیکند، روحیه مقاومت را در منطقه توسعه میدهد و پرچم اسلام را در دست گرفته، مخالفند». (2/3/97)
«نفس وجود جمهوری اسلامی و حکومت دینی، دشمنان دین را به جنگ و هجوم میکشاند؛ همچنانکه به استناد آیات مکرر قرآن، جبهه حق در تمام طول تاریخ همواره در معرض تهاجم جبهه باطل بوده است». (24/12/96)
2- استقلالطلبی ویژگی مهم دیگری است که منشأ تخاصم آمریکا علیه ایران است. کشوری که مسؤولان آن سالیان سال تحت نظر آمریکا اعمال سیاست میکردند، اکنون علم استقلال برافراشته است و این برای ایالات متحده غیر قابل پذیرش است.
در اثبات این ادعا همین بس که «نوآم چامسکی» نظریهپرداز مشهور آمریکایی میگوید: «جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است، چون از استقلال خود چشمپوشی نمیکند».
3- سومین ویژگی مهم مخالفت آمریکا با ایران، روحیه انقلابی کشور و صدور انقلاب به سایر کشورهای منطقه است. آمریکا کشوری است که ضمن ایجاد «تهدید» یا بزرگنمایی و پررنگسازی یک تهدید ساختگی با ابزار رسانه، دشمنی و حضور خود را در «منطقه تهدید» توجیه میکند.
یکی از دلایل جنگ عراق و افغانستان و همچنین ایجاد داعش همین موضوع بوده است. ایالات متحده سعی داشته روحیه مقاومت ایران را با ایرانهراسی به عنوان یک تهدید معرفی و دشمنی خود با جمهوری اسلامی را توجیه کند.
در سالیان گذشته در اسناد امنیت ملی ایالات متحده، ایران همواره جایگاه ویژهای داشته است. به اذعان این کشور، جمهوری اسلامی توازن قدرت را در منطقه تغییر داده و این به معنی تهدید منافع آمریکا در منطقه است. اینها عین عباراتی است که در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا National Security Strategy در سال 2018 آورده شده است .
تهدید دیگر از سوی ایران برای منافع آمریکا، گسترش نفوذ ایران در منطقه است که طبق توصیه این سند باید کنترل شود. پیش از این نیز انستیتو Rand آمریکا، طی یک مطالعه آیندهپژوهی، ایران را در افق زمانی 2035 تا 2050 یک «قدرت کلیدی» (Key Power) معرفی کرده بود که به نظر میرسد این مهم قبل از افق زمانی مذکور محقق شده است.
بنابراین اینکه رهبری بارها تاکید کردهاند دشمنی آمریکا با ایران گزارهای مبتنی بر واقعیت است و البته نه محدود به دولتهای این کشور، بلکه برخاسته از نظام سیاسی این کشور است، سخنی مهم و مستدل است که لازم است سیاستگذاران و تصمیمگیران به آن توجه ویژه کنند.
نویسنده یادداشت : امید رامز ( روزنامه وطن امروز 2462 )
–
در ادامه بخوانید »»
تکرار «حرف مردم» در بزرگترین تریبون ملی
میخواهم درباره مداحی پریروز حاج میثم مطیعی در نماز عید فطر مطلبی بنویسم. بگذارید از ابیات میانی این خطابه شعر شروع کنم:
«ای نشسته صف اول به عدالت برخیز
مانده بر شانه تو بار امانت برخیز
علم داد برافراز که ملت هستند
دل به شاهین ترازوی عدالت بستند
همتت قطع ید دانهدرشتان باشد
وای اگر دزدی از این قافله آسان باشد
وای اگر توصیه و نامه پذیرد قاضی
داد و بیداد اگر رشوه بگیرد قاضی»
خب! فکر نمیکنم از این صریحتر کسی قوه قضائیه را در حضور مسؤولانش نقد و برخی نقاط ضعف در این مجموعه را یادآوری کرده باشد؛ حداقل من در خاطر ندارم.
با این همه، خبری از هجمههای سراسری و رسانهای از سوی قوه قضائیه در مواجهه با این نقد و شاید شعر اعتراضی، نشده و نخواهد شد و اگر کسی کمی غور در اخبار و تحولات کند، با نگارنده همنظر خواهد بود که برخلاف آنچه ضدانقلاب در رسانههایش بازنمایی میکند، دستگاه قضا سعه صدر بیشتری از قوای دیگر دارد.
نشان به آن نشان که خبرنگار اصلاحطلب هم پس از بازگشت از جلسه اصحاب رسانه با رئیس جمهور متاسفانه از لفظ طلبکار برای جناب روحانی استفاده کرده و گفته: «حسن روحانی طلبکارانه به همه نقادان شورید»(1).
حکایت اعتراض برخی نمایندگان مجلس به پیامک چند دانشجو هم که این روزها نقل محافل رسانهای است و حجتی بر ریاکاری حضرات در آزادی بیان و ادعای نقدشنوی!
سال گذشته هم اگر خاطرتان باشد، همین علی مطهریهای مجلس و آشناهای دولتی به مداحی عید فطر 96 معترض شدند! حرفم این است که اگر قوه قضائیه بخواهد با منطق آزادی بیان از نگاه دولت و مجلس با این ابیات مواجهه کند، واقعا چه اتفاقی خواهد افتاد؟ این چند خط برای یادآوری این جمله رئیسجمهور، که مدعی بود قوای دیگر را نمیشود نقد کرد اما دولت را چرا(2).
البته معلوم شد این حرفها عمدتا نمایش بود. تا آنجا که برخی حضرات دولتی حتی محضر رهبری هم گلایه برده بودند که این چه شعرهایی بود که فلانی خواند و… .
خطابه شعر امسال البته چند ویژگی داشت که نخ تسبیح میان همه خطابهشعرهای قرائت شده تا امروز از سوی میثم مطیعی است و در واقع ثابت بودن اصول آن را یادآوری میکند؛ اصولی که با توجه به وقایع روز مصادیق تازهتری برای بازنمایی در شعر و مداحی پیدا میکند.
مثلا در ماجرای برجام، محتوای شعری که مطیعی خواند، به جهت پیروی از اصول سیاست خارجی انقلابی، همان محتوای عید فطر 95 و 96 بود، البته این بار با مصادیقی که تاییدی بر پیشبینیهای عاقلانه و بصیرت شاعران و مداح این خطابه است.
متخصصترین دیپلماتها اگرچه توجیههای موافقانه خود را در فقره برجام مطرح میکردند و سفت پای آن میایستادند، امروز بعد از اقدام ترامپ در خروج از برجام متوجه شدند شعر ساده حاج میثم مطیعی، واقعیتر از خوشبینی آنها بود (دل به لبخندش اگر باختهای، باختهای)(3) چرا که برخاسته از بصیرت و عقلانیت انقلابی بود؛ بصیرتی که همواره بر شعار مرگ بر آمریکا تصریح میکند:
«عید رسوا شدن دشمن پیمانشکن است
روز یکدل شدن و جشن خروش وطن است
شد عیان بر همه دنیا که چهل سال چرا
بود ورد لب ما، مرگ به تو آمریکا…»
این شعر به 2 ادعا از سوی رئیسجمهور محترم و یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده، به موضوع تدریس برجام در مدارس و ادعای تضمین کری بر برجام اشاره کرده و میگوید:
«باید این تجربه در «مدرسه تدریس» شود
سند محکم بدعهدی ابلیس شود
گرچه بدعهدی دشمن همه جور است و جفا
عهد بد بستن ما نیز خطا بود، خطا
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود، نبود؟
تکیه بر عهد عموسام خطا بود، نبود؟
پس اگر ذکر تبرای کسی گشته قضا
حال فریاد کند مرگ بر آمریکا را…
گفته بودند که امضای فلان تضمین است
نه فلان ماند و نه امضاش، حقیقت این است
زان هیاهو چه به جا مانده به غیر از اسمش
جسدی مانده ز برجام و ز روح و جسمش»
شعر سرودهشده در ادامه عبرت گرفتن از گذشته را بر اساس همان بصیرت و عقلانیت انقلابی توصیه میکند و با اشاره به برجام تاکید میکند:
«بوی فاسد شدنش نیز بلند است بلند
ادکلنهای اروپایی اگر بگذارند
ادکلنهای اروپایی بیخاصیتی
که ندارند به جز گیج شدن منفعتی
این اروپا مگر آن نیست که در سعدآباد
بست پیمان و بلافاصله دادش بر باد؟»
امسال نیز شعر حاج میثم مطیعی یک مداحی جامع بود. اشاره به ماه صیام و حظ معنوی روزهداران در این ماه، تبریک عید سعید فطر و زکات این روز، توجه به موضوع انتظار و یادکردی از ملت مظلوم فلسطین و یمن، یادآوری ایثار و ازخودگذشتگی مردم و تقدیر از آنها و حقی که از آنها برگردن مسؤولان است:
«مردم ما دلشان صبر زلالی دارد
سفره کوچکشان نان حلالی دارد
همه هستند اگر نوبت ایثار شود
پای کارند اگر موسم پیکار شود
گلهمندند ولی حجب و حیایی دارند
مردم ما چه گذشتی، چه وفایی دارند
ای نشسته صف اول صف ایثار آنجاست
آن سوی نرده… ببین… لذت دیدار آنجاست
نکند نرده میان تو و مردم باشد
درددلها پس این فاصلهها گم باشد»
و تشویقهای مردم که از پس این ابیات فضای مصلای امام خمینی را پر میکرد و تصاویر حاضرانی که سرشار از شعف بودند حاکی از یک همراهی مردمی با اشعاری بود که قرائت شد.
حاج میثم مطیعی در اشعار امسال، رویکرد اشتباه سال گذشته نزدیکان به دولت و متخصصان جنگ روانی را که هدف «خطابه شعر» سال گذشته را منحرف کردند و بدون سعه صدر با انتقادات منصفانهاش مواجه شدند، یادآوری کرد:
«گر به یک نقد رود صبر و قرارت از دست
صف اول منشین، بین جماعت جا هست
سعی کن در سعه صدر شوی پیشقدم
رهبری گفت که من نیز صف اولیام(4)
وحدت آن نیست که جز ما همه خاموش شوند
ما بگوییم و بگوییم و همه گوش شوند»
اشاره به موضوعات روز که عموم مردم با آنها دست و پنجه نرم میکنند، مانند سال گذشته موجب اقبال مضاعف مردم از خطابه شعر امسال بود:
«گوش کن قصه پرغصه بیکاران را
شِکوه کارگران و کامیونداران را
چه شده ارز؟ که ماتند همه تاجرها
نرخ مسکن چه شد؟ آه از دل مستأجرها
همتی سد کند این موج گرانیها را
کاش آرام کنیم این نگرانیها را
معدن رنج، دل کارگران است هنوز
چشم مردم به عدالت، نگران است هنوز
گره ار وا نکنی خود گره کار مباش
برنمیداری اگر بار کسی، بار مباش
عید شد، آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی، نرود از یادت»
شعر امسال حاج میثم مطیعی پایانبندی واقعگرایانهای نیز داشت:
«مشکلی نیست که با همت ما حل نشود
کارها کاش به برجام معطل نشود
آنچه باعث شده تحریم شود طاقتسوز
اقتصادی است که وابسته به نفت است هنوز
نفت ما جوهر امضا شدن تحریم است
نفت ما خونِ دمادم به تن تحریم است
تکیه بر همت خود کن که فرج خواهد شد
ما برآنیم که تحریم، فلج خواهد شد
پشت سر لشکر فرعون و مقابل، دریاست
ذرهای ترس به دل راه مده، حق با ماست
نیل اگر هست عصا در کف موسی هم هست
مژده «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی» آقا هم هست»
و مسالهای که خیلی مهم است و همه توان و تلاش دشمن برای از بین بردن آن به کار گرفته شده است؛ امید:
«دشمنانی که گرفتند شهید از من و تو
وای از آن دم که بگیرند امید از من و تو»
……………………………………………………………………
پینوشت
1- مرجان توحیدی، خبرنگار روزنامه شرق پس از جلسه اصحاب رسانه با رئیسجمهور نوشت: حسن روحانی طلبکارانه به همه نقادان شورید و رسانهها را هدف گذاشت و گفت: «شمایید که توقع مردم را بالا بردهاید». نه من و نه هیچ کس دیگر در آن جمع فکر نمیکرد که آخر سر بدهکار بیرون بیاییم.
2- روحانی در سخنرانی روز دانشجو گفته بود: دولت را نقد کنید؛ راحتتر و هزینهاش کمتر است.
3- اشاره به شعر قرائتشده حاج میثم مطیعی در سال گذشته
4- خود بنده هم صف اولی هستم. صف اول یک نفر نیست که؛ ما هم مدعی بودیم و هم صف اولی. در آن شعر هم هست: «ما مدعیان صف اول بودیم» ولی معلوم شد خبرها جای دیگری است؛ دیگرانی را بردند و ماها جا ماندیم. هیچ خسته نشوید. اگر بنای بر خسته شدن بود آنهایی که قبل از انقلاب زندان رفتند و کتک خوردند و تبعید شدند باید خسته میشدند. (دیدار مداحان مراسم سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین با رهبر انقلاب/ 9 مهر 96)
نویسنده یادداشت : محمدرضا کردلو ( روزنامه وطن امروز 2462 )
[su_note]
در ادامه بخوانید »» شعری که در مراسم نماز عید فطر ۹۷ توسط دکتر مطیعی خوانده شد [دانلود صوت و ویدیو]
[/su_note]