پس از جنون زیبانمایی و تجملگرایی در اینستاگرام ؛ نوبت به تن فروشی مجازی رسید؛ منتظر مسوولان نباشید؛ خانوادهها مراقب فرزندانشان باشند
–
فضای مجازی در کنار فوایدی که دارد، امروزه به یکی از بزرگترین دغدغههای دولتها و ملتهای دنیا تبدیل شده است. از آغاز شکلگیری شبکههای اجتماعی تا امروز، جوان ایرانی تحت تاثیر فرهنگهای گوناگونی بوده است. فرزند شما ممکن است در کنار شما نشسته باشد، اما در همان لحظه در حال گشتوگذار در سراسر جهان باشد و با وجود مطالب سودمند، در محاصره سخیفترین و شنیعترین مطالب که بخش قابل توجهی از این فضا را در اختیار دارند، قرار گیرد.
از ابتدای ورود شبکههای اجتماعی تا کنون، غفلت مسوولان و ارایه نکردن آموزشهای گسترده و مفید، والدین، کودکان و جوانان ایرانی را در فضایی تاثیرگذار به حال خود رها کرد و بهسرعت تاثیر آن بر این قشر آسیبپذیر یعنی نوجوانان و جوانان در حال آشکار شدن است.
اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 شمسی را شاید بتوان به صراحت دوران اوج روزنامه نگاری و فعالیت رسانه ای در 30 سال گذشته دانست؛ دورانی که روزنامه های 2 جریان آن زمان یعنی «چپ و راست» هر کدام به فراخور فعالیت خود، از لحاظ حرفه ای (و نه سیاسی) عملکرد چشمگیری داشتند.
مطالبی که در ادامه میخوانید و اسکرینشات ها توسط کاربر سروش sorosh37 در توییتر منتشر شده است و به بررسی صفحات رسانه های ضد اسلام در شبکه اینستاگرام می پردازد . برای شناخت بیشتر و افزایش آگاهی درباره اینستاگرام این شبکه ها پیشنهاد می کنیم ادامه مطلب را بخوانید ..
در ادامه مطلب بخشی از متن کتاب «شاخه نبات، راهکارهای مدیریت نگاه و شهوت برای آقا پسرها» صفحه ۵۰ الی ۵۲ را میخوانیم … شما می توانید این کتاب را با تخفیف 40 درصدی از کانال کتاب های ساندویچی در سروش http://splus.ir/targolbook خرید کنید
اینترنت و فضای مجازی ماهیتا برای ایجاد ارتباط بین تجهیزات و در سالهای اخیر با ظهور شبکههای اجتماعی برای برقراری ارتباط بین انسانها و گروههای بشری به وجود آمدهاند. اتاقهای چت یاهو در اواخر دهه 70 شمسی برای ارتباط متنی و فیسبوک در 1383شمسی با امکان ارتباط با دوستان و همکلاسیها با ویژگیهای بهتری از یاهو تاسیس شد.
چند سال پس از آن توئیتر با ایجاد ویژگی هشتگ برای دستهبندی و اشتراک پیامها، انقلابی در شبکههای اجتماعی در دنیا به وجود آورد. اینستاگرام برای برقراری ارتباط و انتقال احساسات با تصاویر، یوتیوب با امکان اشتراک فیلم و کلیپ و گوگل پلاس با ایجاد محیط ارتباطی پویا با حلقههای دوستان و آشنایان و امکان ایجاد پاتوقها و تجمعها تاسیس گردیدهاند.
در حال حاضر هزاران شبکه اجتماعی در کشورهای مختلف دنیا به صورت بومی و بینالمللی و هر یک با کارکردهای مختلف از عکس، فیلم و موسیقی گرفته تا شبکههای اجتماعی تخصصی علمی و … فعالیت مینمایند.
1 – «همه را برق میگیرد و ما را چراغ موشی» از بین اقوال رایج، بهترین ضربالمثلی است که این روزها، خوب به کار توصیف نسبت ایران امروز ما با مساله رقص میآید.
شاید برای برخی، این واقعیت، زیادی تلخ باشد، اما ناچاریم به شهادت تاریخ هنر ـ آن هم همین تاریخنگاری مدرن! ـ بپذیریم که رقص هم مانند بسیاری از چیزهای دیگری که امروز نام هنر بر آنها میگذاریم، تنها پس از رنسانس بود که عنوان مستقل هنر را کسب کرد و موسیقی و تئاتر کلاسیک در این استقلالجویی بیشترین کمک را به آن کردند.
مثل موسیقی، نمایش، نقاشی و… رقص هم تا پیش از رنسانس، چیزی بیش از قطعهای در پازل آیینهای کهن معناگرا و اغلب شرکآلود اقوام و تمدنهای باستانی نبود.
با این حال شاید نزدیک به دو هزاره باشد که بشر خاصیت طربانگیز، لهوی و برانگیزاننده رقص را شناخته و در مقاصد گوناگونی آن را به کار برده است: فرار از عقلانیت، سرگرمی و آسودن از غم دنیا و شاید بیشتر از همه تحریک شهوت جنسی.
همین دلیل آخری را که دنبال کنید متوجه خواهید شد چرا در مجسمهها و نقاشیهای باقیمانده از اقوام کهن، میان رقص و جنسیت مونث، پیوند غیرقابل انکاری هست. این نکته را همینجا نگه دارید تا به 500 سال قبل برگردیم. به رنسانس.
تبلیغ سبک زندگی آمریکایی ها در اینستاگرام بازیگران ایرانی [ چرا و چگونه؟ ]
مهربانی با حیوانات موضوعی است که در ادیان الهی و به ویژه اسلام به آن بسیار سفارش شده است، «اگر همه دنیا را بدهند، حاضر نیستم دانهای از دهان موری جدا کنم،» همین یک جمله از امام اول شیعیان کافی است تا عمق نگاه دین به جانوران را فهم کرد. در ادبیات ما هم نمونههای زیادی وجود دارد،« میازار موری که دانه کش است/ که جان دارد و جان شیرین خوش است»
«بیایید با حیوانات مهربان باشیم»، این عبارتی است که با درج هشتگ زیر تصاویری از سگها و گربهها در صفحات اینستاگرامی برخی سلبریتیها دیده میشود، اما مهربانی با حیوانات ظاهراٌ با خانگیکردن این حیوانات و محشور شدن با آنها اشتراک معنایی پیدا کرده است، سگ حیوان باوفایی است که برای انسان جنبه نگهبانی از خانه و کاشانه و زمین را دارد،آن هم بیشتر در روستاها و محیطهای غیرشهری، نه درآپارتمانها و محیطهای شهری.
جلوی آینه ایستاده بود و در حالتهای مختلف با گوشی موبایل از خودش عکس میانداخت. بعد از گذشت مدتی، گوشی موبایل را به کناری گذاشت و چشم و ابروی خود را برانداز کرد. بعد از چشم و ابرو رفت سراغ بینی و گونه و لب و خلاصه با کمی مکث، به این نتیجه رسید که قیافه بدی ندارد.
ولی اگر بینی و گونه و چانه را هم به دست یک جراح زیبایی بسپارد بهتر هم میشود. این کار را هم کرد ولی زیباتر که نشد هیچ، یک قیافه عجیب بین دختر و پسر پیدا کرده بود. چهره دختری را تصور کنید که ریش هم دارد.
ولی خودش این حس را اصلاً نداشت و معتقد بود خیلی جذابتر از قبل شده است! کلاً این آدم در طول زندگی بیست و چند سالهاش، آدم خودشیفتهای بود و همیشه تصور میکرد چهره بسیار جذاب و گیرایی دارد و همه برایش میمیرند. در حالی که این توهمی بیش نبود.
این خودشیفتگی و توهم جذاب بودن، به کمک شبکه اجتماعی اینستاگرام، شکل دیگری به خود گرفته است. با عکسهای هر روزه و هر ساعتی که از خود با ژستهای مختلف در صفحه اینستاگرام میگذارد اکنون به یکی از شاخهای اینستا تبدیل شده است.
کاربران اینستاگرام ۶۳ درصد بیشتر از سایرین احساس بدبختی میکنند
نتایج تحقیقات انجمن سلطنتی بهداشت عمومی بریتانیا حاکی از آن است که اینستاگرام بدترین شبکه اجتماعی از لحاظ تاثیرات منفی بر روی سلامت روان جوانان است و کاربران این شبکه اجتماعی بسیار بیشتر از کاربران دیگر شبکهها احساس بدبختی میکنند.
شبکههای اجتماعی اکنون بخش مهمی از زندگی اغلب افراد جامعه بخصوص نوجوانان و جوانان هستند و در سالهای اخیر محبوبیت رو به رشدی داشتهاند. گرچه هدف از طراحی و ایجاد این شبکهها گسترش ارتباطاط اجتماعی و سرگرمی بوده است، اما تحقیقات جدید حاکی از آن است که این شبکهها در کنار کارکرد اصلی خود بر روی سلامت روان افراد تاثیرگذارند.
در چند روز گذشته دو اپلیکیشن تلگرام و تلگرام X به طور ناگهانی از اپ استور اپل حذف شدند. در ابتدا پاول دورف مدیر عامل تلگرام علت این حذف را مشکل کوچکی اعلام کرد که قرار بود به سرعت برطرف شود!!
اما در ادامه مشخص شد که این مشکل خیلی هم کوچک نبوده و اپل ، تلگرام را به خاطر نمایش محتوای نامناسب و پورن از فهرست اپلیکیشن های اپ استور خود حذف کرده است.
مطابق ایمیلی که فیل شیلر، معاون ارشد بازاریابی اپل در پاسخ به سوال یکی از کاربران تلگرام ارسال کرده، مشخص شده که علت حذف این اپلیکیشن استفاده از آن برای ترویج سوء استفاده جنسی از کودکان و تجاوز به کودکان بوده است.
به همین خاطر، اپل دو اپ تلگرام و تلگرام X را از اپ استور حذف کرده و ضمن تذکر به سازنده تلگرم ، نهادهایی مثل NCMEC (مرکز ملی کودکان گم شده و استثمار شده) را نیز در جریان اوضاع قرار داده است.
اپل قبلا هم نشان داده بود که هیچ آستانه تحملی در مورد انتشار پورنوگرافی کودکان ندارد و در این مورد هم خیلی سریع و قاطع عمل کرده بود.
انتشار محتوا با مضمون خشونت جنسی علیه کودکان، یکی از معضلات و خطرات جدی دنیای اینترنت در چند سال اخیر بوده است و علاوه بر پلتفرمها، کاربران نیز نقش و مسئولیت مهمی در راستای جلوگیری از انتشار چنین تصاویر و ویدیوهایی دارند. انتشار چنین محتوایی در هر جای اینترنت باعث رواج خشونتهای اینچنینی و تخریب جوامع میشود.
تلگرام این فضا را در اختیار مجرمان و تروریستها قرار میدهد تا در محیطی ایمن برای نیات شومِ خود برنامهریزی کنند.
آقای شیلر در این ایمیل گفته است : اپلیکیشن تلگرام به این دلیل از اپاستور حذف شد که تیمِ ما متوجه انتشار محتوای مجرمانه، علیالخصوص محتویاتی با موضوعیت تجاوز جنسی علیه کودکان شد. پس از تأیید وجودِ محتوای مجرمانه، تیمِ ما تصمیم به حذف این اپلیکیشن از اپاستور گرفت و علاوه بر اطلاعرسانی این موضوع به توسعهدهنده، موضوع را به مقامات مربوطه گزارش دادیم که شامل سازمان NCMEC (مرکز ملی کودکان گمشده و مورد سوءاستفاده قرار گرفته) میشود.
ما هرگز اجازه به انتشار محتوای مجرمانه از طریق اپلیکیشنهای اپاستور نخواهیم داد و هنگامی که از وجود چنین مواردی باخبر شوید، سریعاً اقدامات لازم را انجام میدهیم. از همه مهمتر، برای فعالیتهایی که کودکان را در معرض خطر قرار میدهند، هیچگونه تحملی نداریم. خشونت جنسی علیه کودکان در بالای لیست نبایدها قرار دارد. این موضوع شیطانی، غیر قانونی و غیر اخلاقی است.
در ماه جولای هم به دنبال استفاده تبلیغی از تلگرام توسط داعش و اعتراض دولت اندونزی، این اپ در استانه حذف قرار گرفته بود.هم چنین مقامات روسیه درباره استفاده تروریست های بمبگذاری مترو مسکو از تلگرام خبر دادند . حادثه های مشابهی هم در کشورهای اروپایی به وقوع پیوست .
به گفته مسئول وزارت اطلاعات ایران ، حمله کنندگان به حرم امام و مجلس که باعث کشته شدن تعدادی از هم وطنان شدند از برنامه تلگرام برای هماهنگی استفاده کردند
از سویی دیگر در دی ماه 96 در ایران اغتشاش هایی صورت گرفت . این اغتشاش ها به صورت مشخص از سوی کانالی تلگرامی هماهنگ میشد . اما از چند ماه قبل زمزمه هایی برای این چنین مسائل وجود داشت اما مدیر تلگرام که زیر چشم او چنین پیام ها و مسائلی رد و بدل میشد هیچ وقت مقامات ایران را مطلع نکرد
درگزارش دیگری از usa today به نقل از ترزا می، در کنفرانس داووس از این نرم افزار به عنوان یک پلتفرم کوچک خطرناک و خانه ی امن تروریست پسند برای آموزش ساخت بمب اعلام شده است.
—————-
منابع : خبرگزاری روسیه . خبرگزاری فارس . کانال مدیر سوشیال ، سایت اپل ، سایت usa today ، سایت the verge
دختران جوان، وقتی در اینستاگرام پیشنهاد مدلینگ آتلیه را میپذیرفتند هرگز تصوری از عاقبت شوم آن نداشتند.
تب شهرت و ثروت که شاید تا سالها پیش مربوط به حوزه خوانندگی و یا فوتبالیست شدن میشد، امروز به لطف فضای مجازی جایگزین بهتری برای خود یافته است.
مدلینگ یا مانکن شدن گرایش امروز جوانان شده است. نه تنها در ایران که در سرتاسر جهان، به این بحث به شکلی حرفهای پرداخته میشود. افراد بسیاری برای این حرفه تلاش میکنند و به عبارت سادهتر برای آن دست و پا میشکنند. اما چرا؟
میتوان یکی از دلایل مهم این سطح بالای اشتیاق بهمدلینگ را راه سریع و آسان دستیابی به آن دانست. افراد مشتاق تنها با ساختن یک آی دی در اینستاگرام و پرداخت هزینهای مختصر به آتلیهها وارد دنیای مدلینگ میشوند.
جذب فالور و تعداد بالای لایک، تصور خام و نسنجیده این افراد برای رسیدن به شهرت و مانکن شدن است. آنها با رویای دریافتهای میلیونی پا به این حرفه میگذارند. در بسیاری از موارد شاید این لایکها آنها را یک قدم به سمت هدفشان نزدیک کند اما کدام هدف و به چه قیمتی؟
فضای مجازی جهانی نامحدود و بی سر و ته است، فضایی که پر شده است از گرگهایی که در کمین به دندان کشیدن معصومیت عدهای جوانان هستند. شاید در نگاه اول موج فراگیر شدن این تب در میان جوانان چندان حائز اهمیت نباشد اما موضوع جایی جدی میشود که پای عدهای سودجو به میان کشیده میشود.
افرادی هستند که تنها با کمی جستجو و گشت و گذار در فضای مجازی، به پیجهایی برمیخورند که محتوای آنها تعدادی عکس از دخترانی است که با انتشار تصاویر نامناسب قصد جلب توجه دارند.
افراد بیاعتماد به نفسی که برای ارائه خود به ظاهر و اندام متوسل میشوند. سودجویان در نقشهای هوشمندانه از این ضعف استفاده کرده و به آنها پیشنهاد مدلینگ میدهند.
طی این اقدام مجرمانه از این افراد خواسته میشود تا تصاویر نیمه برهنه و تمام قد خود را برای آنها ارسال کنند تا به کارشناسان مربوطه نشان دهند، سپس با وعده مدل شدن و گرفتن عکسهای حرفهای آنها را به آتلیههای زیرزمینی میکشند.
پس از تهیه چند عکس نه چندان مناسب، این افراد ساده اندیش را مورد تعرض و تجاوز جنسی قرار میدهند و با تهدید اینکه عکسهایشان را منتشر کرده و به خانوادههایشان خبر میدهند، آنها را وادار به سکوت میکنند.
نگاه ابزاری به دختران تنها به اینجا ختم نمیشود. تصاویر دختران جوان توسط تعدادی از عکاسان در آتلیه ها برای ژورنالها استفاده میشود این امر برای افزایش درصد فروش لباسها و یا کالاهای برخی از تولیدکنندگان نه چندان مطرح است.
آنها با وعده رفتن به خارج از کشور خام و رام افراد سودجو میشوند بیراههای که هرگز به مقصد نرسیده است. دختران جوانی که برای رویای مدلینگ شدن در اینستاگرام هزینههای فراوانی را متحمل شدهاند.
اینها هرگز به خارج از کشور فرستاده نمیشوند و تنها ابزار سواستفاده جنسی پولدارها قرار میگیرند. وحتی اگر به خارج از ایران هم بروند گرفتار باندهای قاچاق اعضای بدن می شوند
یکی دیگر از آسیبهای مدلینگ در اینستاگرام تغییر ذائقه و نگرش جوانان به مقوله ازدواج و همسریابی است. گسترش تب مدلینگ و انتشار تصاویر غیراخلاقی و نامناسب، سبب شده عدهای از جوانان معیارهایشان برای انتخاب همسر تغییر کند. ایدهآلهای نادرست و ناموفقی که حاشیهها را اصل و اصلها را به حاشیه میبرد.
مسئله تماشای این تصاویر برای دیگر افراد ایرانی هم بسیار زیان بار است . جوانانی که هر روز برنامه اینستاگرام را باز می کنند تا این تصاویر غیراخلاقی را تماشا کنند ، همانطور که هروئین اعتیاد آور است این تصاویر هم اعتیاد آور هستند
در چنین فضایی است که تربیت و دیدگاه خانواده مطرح میشود. اینکه چقدر برای آگاهی جوانان وقت اختصاص داده میشود، چقدر نیازهایشان مورد توجه قرارمیگیرد و تا چه اندازه باید به خواستههایشان بها داد.
بیایید با نگاهی عمیقتر، کمی از سطح مسائل عبور کنیم و تلاش کنیم این فرهنگ ایرانی، تحت تاثیر تهاجمات قرار نگرفته و همواره اصیل باقی بماند.
متاسفانه شبکههای انفرادی جای شبکههای اجتماعی را گرفته است
شبکههای انفرادی جای شبکههای اجتماعی را گرفته است همیشه و همهجا و در تمام مقالات اجتماعی، از هجوم تکنولوژی و پیشرفتهای هر روزه آن که روی زندگی امروزی سایه انداخته است، داد سخن میدهند و از آن به عنوان یکی از معضلات زندگی امروزی نام میبرند.
شبکههای اجتماعی و حضور پررنگ آن در زندگی امروزی را از جمله دلایل تغییر سبک زندگی ایرانی،اسلامی میدانند و تنهایی انسان امروزی را به گردن این فناوری میاندازند. برخی معتقدند شبکههای اجتماعی برخلاف نامشان، انسان را از داشتن روابط انسانی صحیح و فرحبخش دور کردهاند و او را هر روز تنهاتر از قبل میکنند و در واقع به آنها باید گفت شبکههای انفرادی.
شاید این عقیده بیراه هم نباشد وقتی با استفاده افراطگونه از این شبکهها، مهمانیها و دورهمیهای گرم فامیلی گذشته به محافل سرد و بیروح امروزی تبدیل میشود باید هم این سردی روابط را به گردن این فناوری نوپا انداخت و به آن دورهمیها باید گفت شبکههای اجتماعی و این سر در موبایل بودنها را باید گفت شبکههای انفرادی.
در واقع ما ایرانیها مردمانی هستیم که وقتی چیز جدیدی کشف میکنیم در استفاده از آن دچار هول و دستپاچگی میشویم. تمام وقت و زندگی خود را وسط میگذاریم و خود را با این کشف جدید خفه میکنیم. شبکههای اجتماعی از همان کشفهای ایرانیهاست که در ابتدای حضورش در جامعه، به دلیل هول شدن افراد از این فناوری نوین که به راحتی میتوانستند با دوستان خود در هر کجای دنیا ارتباط برقرار کنند دچار جوزدگی شدند.
اکنون بعد از گذشت چندین سال از ورود شبکههای اجتماعی به زندگی ایرانی، شاید درست نباشد درباره خوب یا بد بودن این فناوری نظر کلی بدهیم که این فناوری مطلقاً خوب یا بد است. همانقدر که برخی معتقدند این شبکهها افراد را منزوی و تنهاتر کرده است میتوان گفت چرخیدن در این شبکهها و حال و احوال با دوستهای دیده و نادیده میتواند منجر به احساس بهتر و نشاط بیشتر فرد هم شود.
واقعیت این است که شبکههای اجتماعی و تأثیرات آن بر سبک زندگی افراد بستگی به طرز استفاده افراد، ویژگیهای شخصیتی و شرایط زندگی آنها در این زمینه دارد. اما برای اینکه بتوانیم از این شبکههای اجتماعی لذت کافی ببریم بهتر است چند نکته را در نظر بگیریم. نکته اول اینکه اسیر و معتاد این شبکهها نشویم که ما را از کار و زندگی میاندازد.
در این زمینه میتوانیم دست به گزینش آدمها بزنیم و دوستان و آشنایانی را که کمتر میبینیم در فضای مجازی پیدا کنیم و با هم در ارتباط باشیم و از این ارتباط و دوستی لذت ببریم. حد و حدود خود را بشناسیم. قبل از هر چیز ما باید جایگاه خودمان را بدانیم و حد و مرزهایمان را مشخص کنیم.
وقتگذرانی و پرسه زدن در شبکههای اجتماعی را راهی برای جبران کمبودهای عاطفی خود ندانیم و در شبکههای اجتماعی به دنبال پرکردن خلأهای زندگی خود نباشیم زیرا افراط در استفاده از آن بیماریزاست و حتی موجب بیزاری از هر نوع ارتباط میشود و به همین دلیل است که بسیاری از کاربران اینستاگرام پس از یک دوره حضور افراطی در این شبکه ناگهان غیبشان میزند و کلاً اینستاگرام را کنار میگذارند.
در استفاده از این شبکهها افراط نکنیم و از صبح تا شب و از شب تا صبح، سرمان تو گوشی و تبلتمان نباشد زیرا در اینصورت تبدیل به یک معتاد میشویم و آخر اعتیاد هم که معلوم است چه خواهد شد.
نقد حال و هوای افراطی برخی کاربران شبکههای اجتماعی
جوگرفتگی از برقگرفتگی خطرناکتر است!
آیا تا به حال جوگیر شدهاید؟ یا با افرادی که خیلی زود جوگیر میشوند برخورد داشتهاید؟ حتماً هم این جمله « ما چقدر جوگیر هستیم» را هم زیاد شنیدهاید. آدمی را میشناختم که بسیار تحت تأثیر شرایط محیط خود قرار میگرفت و کارهایی را انجام میداد که برایم بسیار عجیب بود. یادم است در مجلس مهمانی که با هم حضور داشتیم طبق روال همه مهمانیهای امروزی، بحث داغی بین مهمانان به راه افتاد که این دوست ما هم در این بحث و گفتوگو به شدت شرکت کرده بود.
با گذشت چند دقیقه بحث به اوج خود رسید و مهمانها به دو گروه موافق و مخالف تقسیم شدند. ناگهان این دوست ما با چهره برافروخته از جای خود بلند شد و شروع کرد با حرکات تند دستهایش، نظر و عقیدهاش را به دیگران القا کردن. به قدری تحت تأثیر افرادی که با او همعقیده بودند قرار گرفته و جوگیر شده بود که دیگر کنترل رفتار و گفتارش را نداشت و حرکاتی از خود نشان میداد که من به شدت نگرانش شدم، تا جایی که به سمتش رفتم و او را به آرامش دعوت کردم.
بعد از مهمانی با خنده به او گفتم: « آدم رو برق بگیره ولی جو نگیره! دوست عزیز این چه کاری بود تو کردی؟ هم به خودت هیجان بیش از حد وارد کردی هم مجلس مهمانی را به هم ریختی! » بنده خدا بعد از اینکه هیجانش خوابید خودش هم از دست خودش شاکی و عصبانی شده بود و میگفت این یک ضعف بزرگ من است که نمیتوانم رفتار و گفتار خودم را تحت کنترل داشته باشم و همیشه این جوزدگی برایم مشکلساز شده است.
اینکه ما از چه زمانی مردمان جوگیری بودیم مشخص نیست ولی به یمن حضور گسترده شبکههای اجتماعی، چند سالی است که به کرات شاهد جوگیر شدن مردم جامعه در موقعیتهای مختلف هستیم. فرقی هم ندارد در چه گروه سنی یا اجتماعی هستیم. از هر قشر و صنفی که باشیم خیلی زود نسبت به موضوعات مختلف واکنش هیجانی نشان میدهیم که مبادا از قافله عقب بمانیم!
شاید اگر مسابقه جوگیری در سطح دنیا برگزار میشد ما مقام اول را کسب میکردیم و جام را به خانه میآوردیم! آنقدر سریع نسبت به وقایع واکنش نشان میدهیم که ناگفتنی است! خوب یا بد، درست یا غلط، این جوگیری مهم نیست. مهم این است که همه مردم دنیا با خبر میشوند و جوزدگیهای یک ملت را در رأس خبرهایشان مینشانند.
یا تمام مدت منتظریم یک کسی در یک جایی حتی در فلات دور، حرکتی را انجام دهد تا ما هم پیرو او همان کار را انجام دهیم یا یک چهره معروف وطنی و غیروطنی مرتکب خطا و اشتباهی سهوی یا عمدی شود که ما آن را سریع به یک سوژه تبدیل کنیم و به قولی روزمان را بسازیم. از مرگ هنرمندان و نوابغ ایران و جهان بگیر تا بادهای سوئیس و سلفی سیاستمداران و غیره که این روزها بدجوری شبکههای اجتماعی را به خود مشغول کرده است.
کلاً مردم جوگیری هستیم! حتماً شما هم جریانات مختلفی را که در حاشیه فوت هنرمند و کارگردان بزرگ کشورمان رخ داد، میدانید. از دست دادن این کارگردان فقید، شوک بزرگی برای جامعه هنری و غیرهنری کشورمان بود درست! ولی بعضی از هنرمندان و افراد عادی جامعه واکنشهایی نسبت به این خبر از خود نشان دادند که بسیار حیرتآور بود.
از طومارنویسی هنرمند و غیرهنرمند علیه جامعه پزشکی بگیرید تا درخواست اشد مجازات برای دکتر معالج بیچاره و غیره. در آن روزها هر کدام از شبکههای اجتماعی را که باز میکردیم با پستها و کامنتهایی مواجهه میشدیم که کاملاً معلوم بود این افراد جوزده برای اینکه از این قافله عقب نمانند آتش به هیزم این جریان میانداختند که این جوزدگی فقط باعث شد جامعه هنری و پزشکی ما رودرروی هم قرار بگیرند.
ما حتی در کمک کردن هم جوزده هستیم. آنقدر سریع درگیر جو و فضای کمکهای خیریه قرار میگیریم که بدون هیچ گونه تحقیق و بررسیای درباره مراکز خیریه مربوطه و اینکه بدانیم این خیریه برای کی و کجاست سریع و شتابزده کمک میکنیم تا فقط به همه نشان بدهیم که ما خیلی خیر هستیم.
در بسیاری از گروههای تلگرامی پیامهایی حاوی یک شماره حساب و کلی التماس و خواهش برای کمک به یک نیازمند منتشر میشود که گاهی از صحت و سقم این پیام آگاه نیستیم و کاملاً هم مشخص است که دست به دست چرخیده تا به ما رسیده و چون از طرف یکی از دوستان ما منتشر شده است سریع برای کمک اعلام آمادگی میکنیم.
در این میان قطعاً افراد سودجویی هستند که از این معرکه جوزدگی افراد، سوءاستفاده میکنند و کلاهبرداریهایی را انجام میدهند. نوع دیگری از جوزدگی مردم ما شرکت در حرکات نمایشی در حمایت از بیماریهای خاص است، مثل چالش سطل یخ که خیلی از افراد جوزده فقط برای جلب توجه، یک سطل یخ روی سر خود میریختند و در اینستاگرام به اشتراک میگذاشتند که این چالش با این جوزدگی مردم از هدف اصلی خود خارج شد.
یا مورد اخیر جوزدگی افراد در شبکههای اجتماعی، خبر شهادت یکی از مدافعان حرم بود که چه واکنشهای شتابزدهای را در این مورد شاهد بودیم. چه سخنانی را از بعضی از افراد و بعضا چهرههای معروف مردمی خواندیم و شنیدم که هیچ ربطی به آرمانهای والای این شهید بزرگوار نداشت و فقط تعجب و حیرت همگان را نسبت به این موضعگیریهای شتابزده برانگیخت.
اما باید این را بدانیم که این دست به دست شدنها و یک کلاغ چهل کلاغ شدنهای اخبار و رویدادها تنها باعث میشود که واقعیت جریان در زیر لایههای جوزدگی گم شود و آنچه پیام اصلی این جریان است نادیده گرفته شود. مثل برخی از اتفاقات که جرقه آنها در فضاهای اجتماعیزده شده و در یک حرکت هیجانی، موضوعی که فقط در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد به فضای واقعی کشیده میشود و گاهی جریانات دیگری را هم به همراه دارد.
در ماجرای گم شدن و مرگ آنیتای هشت ماهه، آنقدر جوزدگی در آن بالا بود که در مراسم ترحیم این کودک شاهد رفتارهای عجیب و غریبی از سوی برخی افراد بودیم، خانوادههایی که فرزندان خردسال خود را برای همدردی یا به دلایل دیگری به آغوش این پدر داغدیده میسپردند که باعث داغدیدگی بیشتر او میشد و در نهایت جوزدگی، این جریان را با خبر فوت پدر آنیتا تمام کردند! که در واقع یک شایعه بیش نبود.
انبوه خلق و جوزدگی
در جامعه امروزی افرادی که جوگیر یا جوزده هستند یا به عبارتی خیلی سریع دچار هیجان میشوند کم نیستند. تمام این افراد تحت تأثیر شرایط محیط پیرامون خود جوگیر یا دچار هیجان شده و رفتاهای نابهنجاری را بروز میدهند. از نظر رفتارشناسی «جوگیر شدن» به معنای اسیر عوامل محیطی و تسلیم فشارهای محیط شدن و تن دادن به خواستههای اطرافیان اعم از دوستان یا همراهان است.
«جوگیر شدن» به تعبیری به حالتی اطلاق میشود که فرد هنگامی که تحت فشار رفتارهای محیطی قرار میگیرد، برای همرنگ شدن با آن دست به کارهایی میزند که در شرایط عادی امکان ندارد به انجام آن حرکتها اقدام کند. رفتارهایی همچون استفاده از مواد مخدر، کشیدن سیگار یا سایر هنجارشکنیهایی که مغایر با اصول اخلاقی و رفتاری است و همه و همه ناشی از جوگیر شدن بعضی از افراد است.
بعضی از حرکتهای سیاسی یا اجتماعی که در جامعه شاهد آن هستیم نیز ریشه در جوگیر شدن افراد دارد. جوگیری بیشتر در سنین بین 11 سال تا 25 بیشتر دیده میشود و «جوگیر شدن» در این سن و سال موجب گرفتار شدن جوانان و نوجوانان در آسیبهای اجتماعی و رفتاری میشود و خطر انحراف و ناهنجاریهای ناشی از «جوگیر شدن» در این سنین بیشتر است.
گوستاو لوبون جامعهشناس فرانسوی در حوزه روانشناسی اجتماعی نظریه انبوه خلق را مطرح میکند. انبوه خلق به عدهای از افراد گفته میشود که در عمل مشخصی یا بروز حادثهای گرد هم میآیند و دارای ویژگیهایی چون وجود احساسات و هیجانات آنی، نداشتن تشکل و انسجام، به وجود ارتباط موقت و ناپایدار میان افراد، از دست دادن حس تشخیص و پیوستن به گروه و در نهایت نبود هدف قبلی و اندیشیده میباشند.
همین آشوبهای خیابانی سال 88 نمونه بارز این نظریه است، بسیاری از جوانان و نوجوانان اسیر جو موجود شدند و برای خودنمایی در مقابل هم سن و سالها یا جنس مخالف اقدام به برخی کارها کردند. شاید 70درصد از جوانان و نوجوانان برای اینکه به اصطلاح از قافله عقب نمانند و با جو موجود همرنگ شوند در برخی از آشوبها حضور داشتند وگرنه در شرایط عادی محال بود دست به چنین کارهایی بزنند.
امروزه نیز شاهد این انبوه خلقها یا جوزدگیهای جمعی افراد هستیم. انبوه خلقهایی در قالب شبکههای اجتماعی که در بعضی موارد از قاب گوشی های موبایل و تبلتها خارج شده و شکل ظاهری به خود میگیرد. انبوه خلقی که با جوزدگی فراوان بعد از برد تیمشان برای خوشحالی و پایکوبی به خیابانها آمده و نظم شهر را به هم میزنند یا برعکس بعد از باخت تیم مورد علاقهشان دست به تخریب وسایل نقلیه عمومی یا هتاکی و فحاشی به داور و مربی و بازیکن تیم مورد نظر میزنند.
همانطور که گفته شد جوگیری در سنین نوجوانی و جوانی بیشتر بروز پیدا میکند، بنابراین جوگیری به عنوان یک ناهنجاری رفتاری ممکن است منجر به سقوط آنها به اعتیاد یا دچار شدن به افسردگی یا آسیبهایی همچون فرار از خانه، ترک تحصیل، خرابکاریهای سیاسی و حتی خودکشی شود. اما با آموزش مهارتهای زندگی و واقعگرایی به جوانان میتوان از این حس «جوگیر» شدنشان در مسیر درست و سازندهای استفاده کرد.
امروزه شبکههای اجتماعی بستری برای بروز این ناهنجاری رفتاری است و برای اینکه نوجوان و جوان ما دچار جوزدگی در هیچ زمان و مکانی نشوند بهتر است به آنها نه گفتن را آموزش دهیم. از نگاه آسیبشناسی رفتاری، آموزشهای مهارتهای زندگی بهویژه مهارت گفتن «نه» اصلیترین واکسن برای جلوگیری از گرفتاری در این بیماری رفتاری است.
ترسیدن از تمسخر یا تبرئه کردن خود از اتهام ترسو بودن و امثال آن سبب میشود تا جوانان قدرت «نه» گفتن به دعوتها و خواستههای نامعقول و ضداخلاقی و مخالفت با ارزشها را از دست بدهند و این مسئله زیربنای اصلی جوگیری آنان است.
جوگیر شدن ریشه رفتاری دارد و به خاطر خلأ رفتارهای سالم و پیشگیریکننده بهوجود میآید. الگوهای رفتاری سالم باید در خانواده و مدرسه ارائه شود. جوانانی که مهارتهای زندگی را آموختهاند یا در خانوادههای اصیل و ارزشی تربیت شدهاند هرگز اسیر جوزدگی نمیشوند.
بنابر گزارشی از سوی انجمن سلامت عمومی انگلیس، اینستاگرام مضرترین وبدترین اپلیکیشن شبکه اجتماعی برای سلامت ذهن افراد است و اسنپچت هم با فاصله کمی در رده دوم قرار دارد. این انجمن، نزدیک به 1500 نوجوان و جوان 14 الی 24 ساله را مورد نظرسنجی قرار داده تا متوجه شود که پلتفرم های شبکه اجتماعی، تا چه حد سلامت ذهن را در حوزه هایی مانند نگرانی، افسردگی، شناخت خود و تصویر بدن تحت تاثیر قرار می دهد.
از کابران شرکت کننده در این آزمایش علمی خواسته شده بود بگویند شبکه اجتماعی اینستاگرام چه تاثیری بر اضطراب، افسردگی، تنهایی، آزار، تمسخر و تصور آنها از بدن خود دارد.
طبق این گزارش، شبکه اجتماعی اینستاگرام به این دلیل که امکان اشتراک عکس و ویدیو را میدهد روی تصویری که کاربران از بدن خود دارند، تاثیر منفی میگذارد.
90 درصد از شرکتکنندگان زن در این نظرسنجی گفتهاند که از بدن خود راضی نیستند.
اینستاگرام اثر مخربی بر خواب کاربران نیز دارد؛ علاوه بر این کاربران اینستاگرام ، همواره ترس دارند از اتفاقات بیخبر بمانند، باید مدام در تماس باشند تا مبادا اتفاقی بدون حضور و آگاهی آنها رخ دهد.
بخش زیادی از جوانان از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده میکنند و در مقابل آن آسیب پذیر هستند.
به گفته انجمن سلطنتی بهداشت عمومی انگلیس” شبکه اجتماعی اینستاگرام باید به کاربرانی که از این شبکهها زیاد استفاده میکنند، هشدار بدهد و کسانی را که دچار مشکلات روانی هستند، شناسایی کند.
” در گزارش انجمن سلطنتی بهداشت عمومی آمده که شبکه اجتماعی اینستاگرام ممکن است به “بحران سلامت روان در میان کاربران جوان دامن بزند”.
برای حل این مشکل، انجمن مورد اشاره با پلتفرم های شبکه اجتماعی ارتباط برقرار کرده تا با قرار دادن نوعی هشدار روی تصاویری که به صورت دیجیتالی دستکاری شده اند، به مقابله با احساس «عدم کفایت» و «اضطراب» در میان کاربران جوان بپردازند. کراچر می گوید:
ما از این پلتفرم ها نمی خواهیم که فتوشاپ یا فیلترگذاری را ممنوع کنند، اما هنگامی که تصاویر دچار تغییر شده اند، به مردم اطلاع داده شود تا کاربر احساس نکند تصویر مورد نظر واقعی است. ما واقعاً می خواهیم ابزارها و دانش لازم را در اختیار افراد جوان قرار دهیم تا نه تنها از پلتفرم های شبکه اجتماعی به شکلی مثبت استفاده کنند، بلکه سلامت ذهنی شان هم بهبود یابد.
در جمع بندی این گزارش نیز گفته شده که اینستاگرام تاثیری منفی روی تصویر بدن، الگوهای خواب و افزایش «ترس از جداماندگی – FOMO» می گذارد.
برنامه زنگ بیداری 224 از تولیدات سایت صدای میقات روز 28 دی 95 منتشر شد . این برنامه در بخش های مختلف به بررسی مسائل فرهنگی سیاسی روز ایران می پردازد . در ادامه فهرستی از برنامه های این قسمت زنگ بیداری را می خوانیم :
–((هواپیما آوردیم مسکن تونو بردیم….هواپیما ارزونیتون ما رأی نمیدیم بهتون)) حقایقی دربارهٔ ورود هواپیمای ایرباس به ایران..به همراه طنز
*حکایت ((خب تو بو نکن!!)) با اجرای آقای صفری
*بمب خنده ((صلفی با شلیک پدافندها در تهران)) یعنی ما همچین مردمی هستیم…طنز
*گیربازار (( خودزنی دختران )) وقتی دختران مدرسه ای چاره ای جز خودزنی ندارند!! آقایان مسئول شما از کدام آزادی میگوئیید؟! با اجرای مسعود عباسی
*نفس حق ((نامه ای به خدا)) سخنان شنیدنی دکتر فرهنگ