برای حمایت از هموطنان عزیز ایرانی و با توجه به اجرای مصوبه 265 رگولاتوری، تعرفه اینترنت همراه اول ، ایرانسل و رایتل برای پیام رسان های داخلی به یک سوم کاهش یافت.
با اجرای مصوبه 265 کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات که در راستای مصوبات شورای عالی فضای مجازی با موضوع سیاست ها و اقدامات ساماندهی پیام رسان های اجتماعی و به منظور حمایت و توسعه فعالیت پیام رسان های داخلی بوده است، از ساعت 16 روز جمعه 29 دیماه، سقف تعرفه کاربر نهایی پیام رسان های داخلی مجاز را به میزان یک سوم سقف تعرفه ترافیک بین الملل کاربران نهایی اعمال می کند.
بر اساس این اعلام، به منظور حمایت از توسعه و ساماندهی فعالیت پیام رسان های اجتماعی داخلی، سقف تعرفه کاربر نهایی پیام رسان های داخلی مجاز، در استفاده آزاد و بستههای دیتا به ميزان يك سوم سقف تعرفه ترافيك بين الملل كاربران نهايي محاسبه می شود.
همراه اول ، ایرانسل و رایتل در راستاي حمایت از تولیدات و مهارتهای ایرانی و تحقق اقتصاد نوین ، آمادگي خود را بر حمايت از نرم افزارهای بومی و پيام رسان های اجتماعي داخلي اعلام کرده است.
طبق اعلام، این کاهش تعرفه برای پیام رسان های «گپ، آی گپ، بیسفون پلاس و سروش» انجام شده است.
همچنین شرکت مخابرات ایران هم چنین بیانیه ای صادر کرد و تعرفه استفاده از سروش گپ و بیسفون آی گپ رو به یک چهارم کاهش داد … ویدیوی مسئول شرکت مخابرات را در ادامه می بینیم
هم چنین ایرانسل بیانیه ای منتشر کرده که در ادامه می خوانیم :
به گزارش روابط عمومی شرکت ایرانسل ، در راستای اجرای مصوبه 265 کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی، با هدف حمایت از توسعه فعالیت پیامرسانهای داخلی، تعرفه مصرف آزاد و بستههای اینترنت کاربرانی که از پیامرسانهای «بیسفون پلاس، گپ، آیگپ، جیک و پیک، سروش و لنزور» استفاده میکنند نسبت به قبل، به یک سوم کاهش پیدا کرده است.
این تغییر تعرفه از ابتدای بهمن ماه 96 اعمال شده است و تمامی مشترکانی که از بستههای اینترنت ثابت (TD-LTE) و اینترنت همراه (نسلهای 4،3 و 4.5) استفاده میکنند از آن بهره میبرند. ( منبع : سایت ایرانسل )
هم چنین سایت همراه اول هم بیانیه ای به شرح زیر منتشر کرد :
اداره کل ارتباطات شرکت ارتباطات سیار ایران اعلام کرد: با اجرای مصوبه ۲۶۵ کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات که در راستای مصوبات شورای عالی فضای مجازی با موضوع سیاست ها و اقدامات ساماندهی پیام رسان های اجتماعی و به منظور حمایت و توسعه فعالیت پیام رسان های داخلی بوده است، از ساعت ۱۶ روز جمعه ۲۹ دیماه، سقف تعرفه کاربر نهایی پیام رسان های داخلی مجاز را به میزان یک سوم سقف تعرفه ترافیک بین الملل کاربران نهایی اعمال می کند.
بر اساس این اعلام، به منظور حمایت از توسعه و ساماندهی فعالیت پیام رسان های اجتماعی داخلی، سقف تعرفه کاربر نهایی پیام رسان های داخلی مجاز، در استفاده آزاد و بستههای دیتا به ميزان يك سوم سقف تعرفه ترافيك بين الملل كاربران نهايي محاسبه مي شود.
اپراتور اول در راستاي حمایت از تولیدات و مهارتهای ایرانی و تحقق اقتصاد مقاومتي، آمادگي خود را بر حمايت از نرم افزارهای بومی و پيام رسان های اجتماعي داخلي اعلام کرده است. طبق اعلام، این کاهش تعرفه برای پیام رسان های «گپ، آی گپ، بیسفون پلاس و سروش» انجام شده است. ( منبع : سایت همراه اول )
کاهش هزینه پیام رسان های داخلی با پرداخت هزینه برای مشتریان شاتل !!
وب سایت شرکت شاتل هم لیست 500 تایی از وب سایت های منتخب منتشر کرده است که بنا بر صفحه آخر لیست ، اینترنت برنامه های سروش بیسفون پلاس ، گپ و آی گپ با تخفیف نیم بها ( 50 درصد ) محاسبه می شود . البته این لیست ابهاماتی دارد . مشخص نیست فقط سایت برنامه ها شامل تخفیف نیم بها است یا اپلیکیشن این برنامه ها را هم شامل میشود ! . با این وجود حتی استفاده از تخفیف منوط به خرید بسته 10 هزار تومانی مخصوص ترافیک ایران از سایت شاتل برای مشتریان این شرکت است .
سایت بیان معنوی به عنوان مرجع نشر اثار و اندیشه های استاد پناهیان یک کتابچه آموزشی رایگان برای والدین و علاقه مندان حوزه تعلیم وتربیت منتشر کرده است .
این کتابچه به عنوان راهنمای جامع تربیت کودک و نوجوان و بررسی نظام آموزشی پیشنهادی برای جایگزینی با نظام (ساختار و سیستم) فعلی مدارس است
در صفحه پیشرو بخشی از ابتدای مباحث استاد پناهیان در همایش «الگوی تعلیم و تربیت در مهد و دبستان» و برخی مباحث دیگر در این زمینه که توسط موسسه بیان معنوی جمعآوری و تنظیم شده و به تناسب بحث مطالبی جهت تکمیل و تبیین اضافه شده است را میخوانیم . لینک دانلود فایل کتابچه در انتهای این بخش قرار گرفته است »»
راهنمای جامع تربیت کودک و نوجوان
فاصلهٔ زیاد وضع فعلی با « آموزش و پرورش اسلامی »
واقعیت این است که معارف دینی همین چیزی نیست که در جامعهٔ ما منتشر شده است. یعنی نمیتوان گفت که اگر معلمی هنر داشته باشد و همین معارف را بهخوبی منتقل کند، کارش مؤثر واقع خواهد شد و اگر مخاطب ظرفیت و لیاقت و استعداد لازم را داشته باشد، جذب خواهد شد.
واقعیت این است که اسلامی بودن آموزش و پرورش به معنی وضع کنونی آن نیست. یعنی نمیتوان گفت که نکات اخلاقی، معرفتی و عقایدی که باید در آموزش و پروش به دانشآموزان منتقل شود، همینهایی است که الان هست و حداکثرش این است که تغییرات اندکی بر روی آن اِعمال شود؛
مثلاً در حد اضافه کردن یا جابهجایی برخی مطالب و آیات. و یا اینکه از شیوههای آموزش بهتر و کارآمدتری برای انتقال همین مطالب به دانشآموز استفاده کرد.
اگر ما معارف دینی را درست درک کرده و منتقل کرده باشیم، خیلی باید موفقتر از اینها باشیم. لذا این مقدار عدم موفقیت، باید ما را وادار به بازنگری کند، بازنگری در آنچه به ذهنهای آحاد جامعه منتقل میکنیم؛
چه در فضای تبلیغات عمومی و چه در فضای تعلیمات اختصاصی، و بهخصوص در مقاطع آموزش و پرورش که دورههای بسیار حساسی هستند.
لزوم معرفی یک نظام جایگزین برای تربیت فرزند
گرچه عمق اعتراض به وضع موجود خیلی بیشتر از این مقداری است که عرض شد، ولی در اینجا قصد پرداختن به انتقادها و دردلها را نداریم، بلکه میخواهیم به راه حل بپردازیم و یک طرح جایگزین برای وضع فعلی معرفی کنیم.
تصور بر این است که این طرح جایگزین میتواند خیلی مؤثر باشد؛ یعنی بدون اینکه بخواهیم نخبهگرایی کنیم، با همین دانشآموزان و همین معلمان محترمی که الان در جامعه هستند و حتی با همین مدارس و شیوههای آموزشی کنونی، میتواند خیلی مؤثر باشد.
ما میتوانیم با یک نگاه نظاممند و عمیق به تعلیم و تربیت دینی، به بهرههای بسیار بالاتری از وضع کنونی برسیم.
اینطور نیست که کاربرد و کارکرد این نظام جایگزین، مختص پروش نخبگان باشد، بلکه برای عموم مردم در سطوح مختلف جامعه است.
هم کادر تعلیم و تربیتیای که ما الان داریم، اگر برنامهٔ خوبی به آن داده شود کارآییاش بیشتر میشود و هم دانشآموزان ما با همهٔ تفاوتهایی که دارند، میتوانند ارتقاء فوقالعادهای پیدا کنند.
تقریباً مشکلی در جامعه نیست که به ایرادهای اساسیای که در نظام تعلیم و تربیت فعلی وجود دارد، ربط اساسی نداشته باشد.
یعنی اگر شما مشکل کمنمازی یا بینمازی، رشوهخواری در ادارات، روابط نامشروع، طلاق، پوششهای نامناسب، کمفرزندآوری و هر نوع مشکلات دیگری را در جامعه مشاهده میکنید، مهمترین عامل مشکلات اساسی جامعه به به اشکالات اساسیای که در نظام آموزش و پرورش وجود دارد برمیگردد.
ما اگر یک نظام و چارچوب صحیح و حسابشدهای برای تعلیم و تربیت داشته باشیم، با همین جامعه و همین امکانات به عالیترین نتایج خواهیم رسید.
غیرطبیعی بودن بسیاری از مشکلات در جامعهٔ ما
بسیاری از مشکلات در جامعهٔ ما کاملاً غیرطبیعی است. مثلاً این طبیعی نیست که آمار طلاق در جامعهٔ ما اینقدر بالا باشد؛ آنهم در جامعهای که اینقدر به معارف دینی دسترسی دارد.
باید ببینیم اشکال کار در کجاست؟ در همهٔ مدارس ما قرآن درس داده میشود، همهٔ مردم اهلبیت(ع) را دوست دارند، کلمات اهلبیت(ع) هم در اختیار ما قرار دارد، اما با این حال شاهد چنین مشکلاتی هستیم.
نظام تعلیم و تربیت مثل یک دستگاه رایانهای است که اگر بلد باشیم با آن کار کنیم، خیلی راحت به نتایج خیلی زیادی خواهیم رسید ولی اگر بلد نباشیم، با مشت زدن به آن کاری از پیش نمیبریم! بنده تصور میکنم که الان برای ما اتفاق دوم افتاده است.
–
دانلود کتابچه الگوی تعلیم و تربیت در خانه، مهد کودک و دبستان
ضیاءالدین دری اولین فیلمسازی است که طرح ساخت سریال حضرت زینب(س) را سالها پیش به رسانه ملی ارائه داده ولی این سازمان هنوز ارادهای برای ساخت این سریال از خود نشان نداده است.
دری در گفتوگو با «جوان» درباره اینکه چرا سریال حضرت زینب (س) پس از این همه سال ساخته نشده است، میگوید: دوستان در صداوسیما رغبتی نشان نمیدهند یا شاید هم دوست ندارند ما بسازیم و قصد دارند بدهند فرد دیگری بسازد.
امیدوارم این سریال به هر حال چه به دست من یا دیگری ساخته شود، چون نزدیک 40سال است که در کشور ما انقلاب اسلامی شده و هر ساله رقمهای زیادی در سینما و تلویزیون کشور از جیب مردم هزینه میشود.
اما درباره یکی از استوانههای دین اسلام و مذهب شیعه که نقش بیبدیلی در زنده ماندن اسلام در مقطعی مهم از تاریخ ایفا کرده هنوز هیچ فیلم یا سریالی ساخته نشده است.
وی در پاسخ به این سؤال که آیا فکر میکنید عمدی در این مسئله باشد،اینگونه پاسخ میدهد: «من از عمدی بودن مسئله بیاطلاعم، کسی را هم متهم نمیکنم، دوست هم ندارم اظهارنظری کنم که به کسی بربخورد ولی همینقدر میگویم که برایم خیلی عجیب است که این سریال ساخته نمیشود. چون حضرت زینب(س) فردی معمولی نیست. این شخصیت برای زنان و دختران ما الگویی بیبدیل هستند.»
ساخت سریال حضرت زینب(س) اولویت رسانه ملی نیست!
دری در ادامه به این اشاره میکند که سریال حضرت زینب(س) احتمالاً جزو اولویتهای رسانه ملی نیست و این سازمان اولویتهای دیگری را برای خود تعریف کردهاست؛ اولویتهایی که به گفته او حتماً برای آنها توجیهاتی هم دارند که ما نمیدانیم.
وی به این هم اشاره میکند که به نظر میرسد دوستان دوست ندارند او سریال را بسازد، چون شنیده که چند نفر دیگر هم برای ساخت این سریال ابراز تمایل کردهاند.
کارگردان سریال کیف انگلیسی سال گذشته در همین ایام در گفتوگو با «جوان» به این اشاره کرده بود که «سینمای ایران درباره زن مسلمان مسئولانه عمل نکرده است. انقلاب اسلامی در آستانه 40 سالگی است،اما سینمای ایران هنوز ذرهای از دین خود را به بسیاری از مفاهیم ناب که در خون جامعه ایرانی جریان دارد، ادا نکرده است.»
او با بیان اینکه متأسفانه سینما و تلویزیون ما با غفلت از شخصیتهای زن بزرگ تاریخ اسلام مخاطب چند ده میلیونی که ارادت خود را به این بزرگان در مقاطع حساس و مختلف به شکل عملی نشان داده، نادیده گرفتهاست،گفت: انقلاب اسلامی استقرار و بقای خود را مدیون خانمهاست و زنان ایرانی آموزههای خود را از زنان بزرگ اسلام اخذ کردهاند.
زنان تا زمانی که به خیابان نیامدند، انقلاب اسلامی پیروز نشد. مادران شهدای ما سختی و مشقت از دست دادن فرزندان رشیدشان را با یاد ایثارگریهای زینب کبری(س) تحمل کردهاند و اگر این شناخت و آگاهی وجود نداشت، انقلاب اسلامی از استحکام فعلی برخوردار نبود.
یک تکلیف هنری
آقای دری ساخت سریال حضرت زینب (س) را تکلیفی دانسته بود که سینمای ایران آن را فراموش کرده است.
سینما و تلویزیون ایران در اینباره دچار غفلت و کمکاری بودهاست، ما موظفیم درباره چهرهای که زنان رشید و فداکار ایران همواره در طول تاریخ از او الگو گرفته و مصائب خود را با او میسنجند و با تأسی از او اینطور پای انقلاب و ولی فقیه ایستادهاند، مسئولانه به میدان بیاییم و آثاری فاخر تولید کنیم و البته این کار دشواری است.
وی با بیان اینکه متأسفانه مدیران ما در اولویتبندیها هم دچار اشتباهاتی میشوند، گفته بود: نسل جوان ما مختار سقفی را بیشتر از حضرت معصومه(س) میشناسد.
در اواخر دوره آقای ضرغامی پیشنهاد ساخت سریالی درباره حضرت زینب (س) از سوی شبکه 3سیما به من شد و من طرح تولید یک سریال 13 قسمتی را ارائه دادم،اما پس از مدتی که زمزمههای تغییر مدیریتی مطرح شد، ترجیح دادند برای پیشگیری از بار شدن تعهدات تازه به مدیران جدید، مسئله را مسکوت بگذارند.
آقای دری از این هم سخن گفته بود که سه سال پیش از سوی علیرضا رضاداد، مدیر سینمایی دولت یازدهم پیشنهاد ساخت سریالی درباره حضرت زینب (س) دریافت کرده است و او در مقابل طرحی را ارائه داده که نگارش فیلمنامه و تحقیقات آن یک سال برآورد شد، اما رقم پیشنهادی بنیاد فارابی برای نگارش آنقدر کم بوده که قید ساخت سریال را زده است.
نباید نقش زنان را نادیده بگیریم
آقای دری در پاسخ به این سؤال که چرا برخلاف هالیوود در ایران جایگاه نویسنده متن سینمایی و فیلمنامه و تأثیر آن در کیفیت فیلم شناخته نشده و تهیهکنندهها حاضر نیستند هزینهای مناسب در این باره ارائه بدهند، میگوید: متأسفانه دستمزدهایی که برای فیلمنامه میدهند، پایین است.
در امریکا بین 5 تا 10 درصد کل برآورد فیلمها را به نویسنده اختصاص میدهند و نقطه قوت فیلمهایشان هم در وهله اول روی فیلمنامه تمرکز دارد ولی در ایران متوجه نیستند که متن چقدر اهمیت دارد.
دری با بیان اینکه سریالهای طولانی مثلاً 100 قسمتی میتواند استودیویی ساخته شود تا هزینهها کاهش یابد، توضیح داد: من برای ساخت سریال حضرت زینب(س) پیشنهاد 13 قسمت را دادم. به نظرم قصه سریالی چون مختار هم همین مقدار بود، ولی چون مدیران توجیه مالی را در نظر گرفته بودند، میرباقری مجبور بوده کار را وسعت بدهد و البته خوب هم از عهده آن برآمده بود و در جذب مخاطب موفق عمل کرد.
این فیلمساز با اشاره به اینکه دوران آزمون و خطا در سریالسازی تاریخی ما تمام شده و الان دیگر زمان تجربهآموزی نیست، میافزاید: رقیبی چون شبکه های ماهواره بیکار ننشسته و به مردم خوراک میدهد.
من مشکلات مالی و بودجه را میدانم. خیلی سالها پیش پیشنهاد ساخت سریالی درباره عاشورا را به صداوسیما مطرح کردم که بعدها تلویزیون جور دیگری آن را ساخت. ما نمیتوانیم نسبت به برخی شخصیتها بیاعتنا باشیم.
حضرات زینب (س) و معصومه(س) از این زمره هستند به ویژه اینکه ما نباید زنان و نقش آنها را نادیده بگیریم.
مذاکرات مربوط به تعیین رژیم جدید حقوقی دریای خزر هم از آن دست مذاکراتی شده که سالهاست پنج کشور ساحلی ایران، جمهوری آذربایجان، فدراسیون روسیه، جمهوری قزاقستان و ترکمنستان را درگیر خود کرده است.
هر کدام از کشورها تعابیر مختلفی که تأمینکننده منافع آنها بوده را در این باره ارائه میکنند تا به سهم بیشتری از منافع موجود در این دریا دست یابند. چندی پیش هم برخی از مقامات عالیرتبه دولتهای ساحلی دریای خزر اعلام کردند که پیشنویس کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر آماده شده که ظاهراً قرار است، در اجلاس بعدی سران این کشورها در بهار سال ۱۳۹۷ به تصویب برسد.
اما گفته میشود پیشنویس مزبور همچنان هیچ مطلبی درباره مهمترین موضوع مربوط که همان معیار تقسیم دریای خزر بین دولتهای ساحلی است، ندارد.
موضوع مهم و قابل اهمیتی که اگر بعد سیاسی آن در توافقات میان کشورها، بر ابعاد حقوقی آن پیشی گیرد، برجام دوبارهای را برای ایران خلق میکند که تبعات قطعاً قابل جبران نخواهد بود.
جالب این است که حتی برخی مطلعین و فعالان رژیم حقوقی دریای خزر ، پیروزی مذاکرات و توافقات برجامی را فرصتی بینظیر برای حل منحصر به فرد مذاکرات رژیم حقوقی دریای خزر میدانستند که اکنون با توجه به وضعیت ایران در توافقات برجام، سیاسی و «تقریباً هیچ» شدن سهم ایران از مذاکرات دریای خزر هم جدیتر مینماید.
پیشینه رژیم حقوقی دریای خزر ، به عهدنامههای گلستان و ترکمانچای برمیگردد که در هر دو عهدنامه مذکور ایران از داشتن نیروی دریای جنگی در دریای خزر منع شد و درباره بهرهبرداری از سطح یا بستر دریای خزر هم سخنی در آن ذکر نمیشود.
اما پس از این دو معاهده که در آن به استفاده از آبهای خزر اشاره شده است، موافقتنامههای 1921 و 1940 از جمله توافقات بعدی است که هم اکنون نیز درباره رژیم حقوقی دریای خزر مورد استناد است؛ موافقتنامهای که بر اساس آن ایران و اتحاد جماهیر شوروی حق بهرهبرداری مساوی از دریای خزر را تأیید کردهاند.
در ادامه، این فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود که به رغم رضایت برای غربیها، جلوه مثبتی برای ایران نداشت چراکه شرکای ایران در دسترسی به این دریا و منابع آن را تکثیر نمود و دولتهای ساحلی هم که غالباً با حمایت غرب یا روسیه، موضعی مطالبهگرانه داشتند، ایران را در کنجی قرار دادند که به ناچار به تدوین رژیم حقوقی جدید تن داد و همواره نیز در مذکرات مربوط نیز به دلایل متعدد به دریافت کمترین سهم ممکن از این دریاچه اکتفا کرده است؛
موضوعی که با توافقات و مذاکرات هستهای و برجام تحتالشعاع بیشتری قرار گرفت و بسیاری از فعالان این حوزه معتقد بودند موفقیت مذاکرات هستهای میتواند در مذاکرات رژیم حقوقی دریای خزر هم مؤثر باشد .
اما اکنون با به حاشیه رفتن نتایج حاصله از برجام، بیش از قبل رژیم حقوقی دریای خزر و منافع آن برای ایران را تهدید میکند تا جایی که شاید بتوان از آن به عنوان برجام دوم تعبیر کرد و یک بار دیگر طی این پروسه سیاست بر حقوق غلبه کند و ایران ضرر کند
سهم ایران از دریای خزر در رژیم حقوقی دریای خزر
هر چند اطلاع دقیق و جزئیای در محتوای توافقهای صورت گرفته تا کنون در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر وجود ندارد، اما دستیابی ایران تنها و فقط به سهم 20 درصدی از این دریا قطعی شده است زیرا دولتهای دیگر ساحلی، نشان دادهاند که به هیچ وجه حاضر به تعدیل مواضع خود نیستند.
ایران با اتخاذ موضع تعادلی خواستار شناسایی خزر به عنوان دریای همکاری و صلح و تقسیم بر مبنای برابری است اما در سوی دیگر چهار دولت ساحلی قرار دارند که سر سازش و همراهی با مواضع ایران را ندارند، هر کدام از این کشورها با تعابیر مختلف از «خزر» همچون دریا یا دریاچه منافع ملی خود را در نظر میگیرند.
یکی منافعش ایجاب میکند آن را دریا بخواند به همین دلیل به شیوه تقسیم آن به نظام حقوق دریاها متوسل میشود و دیگری بر اساس منافع خود، آن را دریاچه میخواند. در حالت کلی همه کشورهای حاشیه خزر درصدد استمرار موضع انفعالی ایران هستند تا به سهمهای متفاوت هر یک از کشورهای ساحلی تن دهد.
اکنون گفته میشود مسئله مهم بستر و زیر بستر آب است که در آن نفت، گاز، جلبکها و دیگر منابع وجود دارد. در بحث سطح یا حجم آب نیز موضوعاتی همچون دریانوردی، ماهیگیری و کشتیرانی مطرح است و در همین چارچوب باید مسائل امنیتی، محیط زیستی، همکاریهای اقتصادی و دیگر مسائل مربوط به آن را قانونمند کرد.
هر چند که همچنان طبق آخرین اظهارنظرات صورت گرفته، حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، به نقل از دریادار حسین خانزادی فرمانده نیروی دریایی ارتش گفته است :«ایران حاکمیت کامل بر سهم ۲۰ درصدی خود در دریای خزر دارد.»
اما این در حالی است که معاون آسیا، اقیانوسیه و مشترکالمنافع وزارت امور خارجه با انتقاد از برخی القائات به افکار عمومی مبنی بر اینکه نصف دریای خزر سهم ایران است یا اینکه سهم کشورمان از این دریا 20 درصد است، میگوید: این سخنان با منطق حقوقی و بینالمللی سازگار نیست و معلوم نیست که منشأ این القائات از کجاست.
ابراهیم رحیمپور هم که در طول چهار سال گذشته به صورت مرتب در جلسات معاونان وزیران خارجه پنج کشور ساحلی دریای خزر حضور داشته است در مورد آخرین تحولات مربوط به کنوانسیون دریای خزر و مذاکرات صورت گرفته بین وزیران امور خارجه پنج کشور ایران، آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان و روسیه گفت: بعد از 26 سال از فروپاشی شوروی این ضرورت وجود دارد که هرچه زودتر تکلیف رژیم حقوقی دریای خزر مشخص شود.
به گفته متخصصان رژیم حقوقی دریای خزر و فعالان در این زمینه هر چه شیوه حل اختلافات حقوقی دریای خزر دوستانهتر باشد، روابط آینده میان کشورهای حاشیه عمیقتر و ماندگارتر خواهد بود.
همچنان که ضرورت دارد کشور ما نیز برای حصول موفقیت و نتایج ارزنده و خرسندکننده از تیم مذاکرهکننده قوی و آشنا به شگردها و سبکهای مذاکراتی کشورهای ساحلی استفاده کند چراکه در غیر این صورت باید انتظار داشت برجام دومی در انتظار تعیین تکلیف حقوقی دریای خزر باشد .
حال آنکه اگر ایران نتواند اقدام به تأمین حقوق خود از این طریق کند، مجبور خواهد شد تا پرونده را به دیوان بینالمللی دادگستری ارجاع دهد و با داوری، سهم حداکثری خود از خزر را کسب کند.
این در حالی است که طی سالهای اخیر مواضع روسیه در مورد دریای خزر به نفع ایران نبوده است و از سوی دیگر با توجه به نفوذ بالای روسیه در مجامع بینالمللی ارجاع پرونده به دادگاه چه بسا سهم ایران از این حق را کمتر کند.
اعتقاداتی که پیرامون منشأ خلقت و تدبیر امور جهان، به عنوان فرضیاتی مطرح و طرفدارانی پیدا کردهاند، ریشه در تاریخ بسیار دور دارد. از بدو تاریخ سه مفهوم «کفر»، «شرک» و «توحید» در میان جوامع وجود داشته و این عقاید پیروانی داشتهاند.
با بررسی گرایشهای مختلف ارائه شده در فرق یا اندیشههای دینی یا الحادی، میتوان به صورت کلی مفاهیم زیر را احصا نمود:
خداباوری Theism (الهیات):
خداباوری در مفهوم کلی شامل اعتقاد به وجود لااقل یک خدا یا خالق است.
خداباوری در طول تاریخ شقوق مختلفی داشته است و از حیث تعدد خدایان دستهبندیهای متفاوتی صورت گرفته است، لذا اعتقاد افراد به خدای خالقی که سررشته امور به دست اوست، در اصطلاح غربی «تئیسم» یا خداباوری خوانده میشود. انواع تئیسم عبارتند از:
یکتا پرستی Monotheism (الهیات):
یکتاپرستی یا «یک خدایی» در اصطلاح به عقیدهای اطلاق میشود که به یگانگی و بیهمتا بودن پروردگاری معتقد است.
در این دیدگاه خلقت و رشد، صرفاً توسط موجودی یکتا صورت میگیرد و شریکی در این پرستش وجود ندارد. مسلمانان را میتوان، مهمترین گروه یکتاپرستان در حال حاضر دانست.
همچنین یهودیان به رغم آنکه در کتاب مقدس تحریف شده، مواردی از قائل شدن شریک برای افعال خداوندی دارند، اما به صورت سنتی خود را یکتاپرست میدانند.
چندخدایی Polytheism (الهیات):
«چندخداگرایی» به عقیدهای اطلاق میشود که شرکایی برای خلقت و آفرینش در نظر میگیرد. مسیحیان معتقد به تثلیث که در واقع مثلث آفرینش را به دست «پدر، پسر و روح القدس» میدانند یا ادیان روم باستان که الهههای گوناگون به عنوان خالق برمیشمردند و برخی اعتقادات شرقی که گرایش به دوخدایی (مثلاً خداوند نور و خداوند ظلمت) دارند را میتوان در زمره «چندخداگرایان» قرار داد.
همه خدایی Pantheism (الهیات):
در واقع گرایشی است که «خدا» را مساوی با «کائنات» دانسته و شخصیتی برای خداوند مستقل از طبیعت و عالم قائل نیست. این گرایش به نوعی معتقد به نظام طبیعی و قوانین طبیعی است و قوه قهریه طبیعت را همان خداوند میداند.
این مفهوم ریشهای بسیار کهن دارد و خصوصاً در ادیان شرق آسیا یا برخی فرقههای بومی آفریقا یا امریکای لاتین مورد توجه بوده است.
در این نگرش طبیعت بسیار مقدس است و جلوههای طبیعت و اتفاقات طبیعی به اراده آگاهانه کائنات نسبت داده میشوند. اسپینوزا را میتوان مشهورترین فیلسوفی دانست که معتقد و مروج این عقیده محسوب میشود.
خداانگاری Deism (الهیات):
اعتقاد به این باور است که خداوند به عنوان یک «آفریننده» جهان را خلق کرده است اما پس از خلقت دیگر در امور آن مداخله نمیکند، لذا این گرایش هرگونه درخواست از خدا برای مقدرات را بیهوده میداند، چراکه اصول و قواعدی که خداوند در لحظه خلقت برای عالم مشخص کرده، تعیینکننده آینده جهان است و هیچ امر متافیزیکی نمیتواند آن را تغییر دهد.
دئیسم به عنوان جایگزینی برای تئیسم، در غرب در حال تبلیغ فزاینده است. در این حالت است که خداناباوران نیازی نیست تا عقاید کفرآمیز خود را به جامعه مؤمن به وجود خدا تحمیل کنند، بلکه صرفاً با ایجاد این نگرش که خدای خالق، همچون ساعتسازی است که جهان را کوک کرده و دیگر در آن دخالت نمیکند، اساساً نیاز به دین را نفی میکنند.
خداناباوری Atheism (الهیات):
دیدگاه آتئیسم یا «الحاد» در معنی عام به رد باورمندی به اصل وجود خداوند خالق اطلاق میشود.
این گرایش از زمان روم باستان و به صورت شکاکانه اعتقادات خداباوران را نفی میکرد و با زیر سؤال بردن خدایان باستانی، نسبتهای داده شده قهری به آنان را بیاساس میدانست، اما از آنجا که اعتقاد به بیخدایی در غرب باستان و عصر میانه، با شدت مورد عتاب و مجازات واقع میشد، نخستین گروههایی که رسماً خود را خداناباور مینامیدند، در قرن هجدهم و عصر «شکاکیت» که تقریباً همه بنیانهای سنتی غرب قرون وسطی مورد تجدیدنظر قرار گرفته بود، اعلام حضور کردند.
استدلال گروههای خداناباور بیشتر بر شواهد تجربی، تلاش برای اثبات بینیازی طبیعت به خالق و تناقضهای موجود بر براهین خداباوران استوار بود. غالباً در دوران مدرن، خداناباوران، با لفظ «مادهگرایان» یا ماتریالیست نیز خوانده میشوند، چراکه اعتقاد دارند هیچ چیزی فراماده و غیرقابل توضیحی که نقش خلقت را ایفا نماید وجود ندارد.
ندانمگرا Agnostics (الهیات):
این رویکرد در خداگرایی، اساساً فهم پدیدههای غیرمحسوس را از دایره عقل بشری خارج دانسته و معتقد است ادعاهایی مانند وجود خدا یا نبود خالق یا وجود جهان پس از مرگ و نیز موجودات غیرمادی را هرگز نه میتوان تأیید و نه میتوان رد کرد.
ندانمگرایی یا «لا ادریگری» دیدگاهی فلسفی است که برای اولین بار توسط توماس هاکسلی برای تبیین عقیده غیرقابل شناخت بودن «ماوراء الطبیعه» به کار رفت.
دیوید هیوم نیز از جمله فلاسفه معتقد به این گرایش است. برتراند راسل نیز در کتاب «من یک خداناباورم یا ندانمگرا» اعتقاد خود بر ندانمگرایی را اینگونه تأیید کرده است: «به عنوان یک فیلسوف، اگر بخواهم برای شنوندههای فلسفی محض سخن بگویم باید بگویم که خود را یک ندانمگرا توصیف میکنم، چراکه فکر نمیکنم برهانی قاطع وجود داشته باشد که کسی بتواند اثبات کند که خدایی وجود ندارد.»
***
با بررسی نگرشهای متفاوت به خداپرستی در دورههای مختلف تاریخی، میتوان نتیجه گرفت همواره برداشت نسبت به خدا، دغدغه مهمی برای بشر بوده است و در هر جامعه و تمدن پیشینی، میتوان رد پایی از کشمکشهای فلسفی پیرامون ماهیت «علت العلل» و سرمنشأ وجود پیدا کرد.
علاوه بر مفاهیم فوق البته برخی آیینها نظیر «شیطان پرستی» نیز در دنیای امروز به گوش میخورد که البته به دلیل آنکه در واقع این آیین، اساساً مبتنی بر رویکرد «هرج و مرجطلبی» شکل گرفته و بنیان اصیل فلسفی ندارد (حتی وجود خدا را رد نمیکند بلکه خداوند را به خاطر خلقت انسان مورد شماتت قرار داده و از روی لجاجت، به شیطان به عنوان آلترناتیو گرایش مییابد) ذکر آن در این دستهبندیها، چندان وجاهتی در بحث پیرامون نگرشهای مختلف در الهیات ندارد.
صدوهجدهمین شماره از نشریه خط حزبالله در هفتهٔ سوم از بهمنماه ۱۳۹۶ با خبر ویژهای از شرح حدیث درس خارج رهبر انقلاب منتشر شد.
به گزارش خط حزب الله روز دوشنبه مورخ ۲ بهمنماه ۱۳۹۶، رهبر انقلاب در ابتدای درس خارج خود، به ذکر حدیثی از امام صادق علیهالسلام، دربارهٔ خصوصیات جناب سلمان فارسی پرداختند. نظر به اهمیت این حدیث که میتواند الگویی اخلاقی و رفتاری برای نیروهای مؤمن و انقلابی باشد، نشریهٔ خط حزب الله آن را بههمراه ترجمه و تفسیر رهبر انقلاب برای اولین بار منتشر کرده است. خواندن آن را به همهٔ جوانان مؤمن انقلابی توصیه میکنیم.
همچنین روز پنجشنبه مورخ ۲۱ دیماه ۹۶، جمعی از مستندسازان جوان با رهبر انقلاب دیدار کردند. بههمین جهت گزارش این هفته نیز با عنوان «باید وارد میدان شوید» به نکاتی پیرامون این دیدار پرداخته است.
نشریه خط حزبالله همزمان با نزدیک شدن به ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی، قسمت دوم ستون «بدتر از قاجار» نیز در این شماره مطلبی با عنوان «ماجرای راه آهنی که رضاخان به آن مینازید» را منتشر کرد.
اگر کسی از آبروی مؤمنی دفاع کرد بهشت بر او واجب است، تلاش دشمن این است که ملت ایران امیدش را از دست بدهد، هنوز نتوانستهایم عظمت دهه فجر را بیان کنیم، اگر یک ملت نداند چه خطراتی بر سر راه اوست ضربه خواهد خورد، مجموعهٔ تشکیلاتی حیاتش به نظارت از بالا است، همسری صبور با فداکاریهای عظیم، خطرپذیری نقطه مقابل ترس است، باید با سینهزنی معرفت افزایی کنید و… عناوین بخشهای دیگر نشریه خط حزب الله است که مخاطبین گرامی میتوانند با مراجعه به نشریه این مطالب را مورد مطالعه قرار دهند.
صدوهجدهمین شمارهٔ خط حزبالله به روح بلند شهدای نهضت انقلاب اسلامی تقدیم شده است.
گفتنی است مخاطبین محترم از این پس میتوانند خط حزبالله را در کانال شبکه پیامرسان آیگپ به نشانی @KHATTEHEZBOLLAH مطالعه کرده و نسخههای مختلف و تابلو اعلاناتی آن را دانلود فرمایند.
تکثیر و توزیع خط حزبالله به صورت داوطلبانه و خودجوش است. بدین نحو که برادران و خواهران گرامی فایل نشریه را دانلود کرده، و به تعدادی که امکان دارد تکثیر و در مکانهایی مانند مسجد، پایگاه بسیج، هیئتهای مذهبی، دانشگاهها و حوزههای علمیه توزیع میکنند.
[/su_note]
ویدیو : مهمترین بخشهای شماره ۱۱۸ نشریه خط حزبالله
265 امین برنامه زنگ بیداری منتشر شد . پادکست اجتماعی-سیاسی زنگ بیداری از مجموعه برنامه های گروه صدای میقات است که به صورت هفتگی فقط بصورت اینترنتی و فایل صوتی منتشر می شود. رویکرد طنز و اجرای نمایش و بیان اخبار سیاسی بدون روتوش و بدون در نظر گرفتن جناح بندی های سیاسی از ویژگی های این برنامه رادیوی اینترنتی است.
شماره 265 پادکست زنگ بیداری آذر ماه سال۹۶ منتشر شد ؛ در ادامه فهرستی از عناوین این فایل صوتی نوشته شده است :
در زنگ بیداری این هفته بشنوید :
بمب خنده | کاری از برو بچه های گروه نمایشهای طنز زنگ بیداری
یه مرغ دارم روزی دوتا تخم میذاره!
موج چندبارهٔ گرانیها | فریادهای نماینده مجلس | مافیای واردات بنزین بی کیفیت | شعار مرگ بر مسئولین در بازار تهران
گلهای یاس (خطاب آمد که واصل شو به الطاف خداوندی) به یاد شهید فرمانده سید عبدالکریم قدسی فرمانده ای که به خاطر نجات جان نیروهاش در مقابل گلوله های تیربار دشمت قرار گرفت
گروه اینترنتی صدای میقات که از دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است از پیشتازان عرصه تولید محتوای وب فارسی است . سایت صدای میقات به آدرس sedayemighat.com در سال های گذشته بارها مورد حمله اینترنتی توسط گروه های ضد ایران قرار گرفته است .
تولیدات این گروه بیشتر در قالب پادکست و رادیوی اینترنتی است.اما این گروه تولیدات ویدیویی نیز داشته است . از مجموعه برنامه های معروف این گروه پادکست هفتگی “زنگ بیداری” را می توان نام برد . و از مجموعه داستان های صوتی معروف این گروه دو نمونه “روز آخر ” و “ کمی دیر تر ” را می توان نام برد .
چند سالی هست که دانلود و شنیدن فایلهای صوتی انتخابی در فضای اینترنت همه گیر شده است. این نوع فایلهای صوتی که به آنها اصطلاحا پادکست می گویند تنها به موسیقی و یا برنامه رادیویی محدود نمی شوند، بلکه در موضوعات مختلف و در قالب های گوناگون در فضای اینترنت عرضه می شوند.
کتاب های صوتی ، نمایشنامه های صوتی و حتی مقاله های رادیویی زیادی وجود دارند که علاقمندان می توانند آنها به صورت آنلاین شنیده و یا دانلود نموده تا در فرصت های مقتضی گوش دهند.
این روش ارائهٔ محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت؛ و گاه به آن رادیوی اینترنتی گفته میشود.
در پی دیدار شیرین جمعی از مستندسازان جوان انقلابی با امام خامنه ای در تاریخ ۲۱ دی ماه ۹۶، حضرت آیتالله خامنهای فردای آن روز در پیامی خطاب به مستندسازان جوان، ۵ نکته را به این جوانان توصیه کردند.
متن پیام امام خامنه ای به مستند سازان به این شرح است:
بسمه تعالی
جوانان عزیز مستندساز!
در پی جلسهٔ شیرین دیشب، این نکتهها را در یاد نگه دارید:
۱.جهت انقلابی را با دقّت تمام حفظ کنید. بازیهای تکنیکی و شهرت حرفهای، بر صفا و درستکاریِ انقلابیِ کار، غلبه نکند. با سرِ افراشته، زبان و عمل، نشان دهید که مؤمن انقلابیاید.
۲.جنگ نرم دشمن، برپایهٔ دروغ و تحریف و شایعه و سانسور و بایکوت بنا شده است؛ هنر شما میتواند با سند، کار دشمن را بی اثر کند. تاریخ چهلساله، لبریز از سندها بر حقّانیّت جمهوری اسلامی و کجروی و گمراهی دشمنان است.
۳.یک هدف اساسی دشمن، ترویج بدبینی و نومیدی است؛ دستمایههای امید درکشور بیشمار است. هنر شما قادر است با استناد به واقعیّات، سرچشمهٔ امید و شوق و حرکت باشد.
۴.مستند انتقادی، مفید و لازم است. لحن اثر باید ناصحانه و چارهجویانه باشد. در انتقاد، لحن خصمانه و یأسآلود و هرجومرجطلبانه، فایدهٔ آن را تبدیل به زیان میکند. زبان طنز به رسایی و سودمندی اثر کمک میکند.
۵.رضای خدای را در کارها در نظر بگیرید و از او کمک بخواهید.
والسّلام علیکم و رحمةاللّه
دستخط؛ پیام اخیر حضرت آیتالله خامنهای به مستندسازان جوان
کتاب کمی دیر تر از سید مهدی شجاعی که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی است متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند…
در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا میکند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل میرسد و هنگامه عمل به شعارها میرسد، آن نمیکنند که میگفتند.
رمان در فضایی مکاشفهگونه و بیزمان پیش میرود و مواجه همه آدمها را میبینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان.
سید مهدی شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدمها را با بهانههایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی میکند.
تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمیکند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان میگذارد. نویسنده در «کمی دیرتر» همه آفتهای انتظار را با شخصیتهای قصهاش برای مخاطب روایت نمیکند، بلکه به تصویر میکشد و نشانش میدهد…
انسانهای مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.
نویسنده در پایان همه موشکافیهایش در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت میتپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش می آید…
[su_note note_color=”#C8E6C9″]
درباره سید مهدی شجاعی
سیدمهدی شجاعی در شهریور ماه سال 1339 در تهران به دنیا آمد. در سال 1356 پس از اخذ دیپلم ریاضی، به دانشکده هنرهای دراماتیک وارد شد و در رشته ادبیات دراماتیک به ادامه تحصیل پرداخت. هم زمان، به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت و پس از چند سال تحصیل در رشته علوم سیاسی، پیش از اخذ مدرک کارشناسی، آن را رها کرد و به طور جدی کار نوشتن را در قالب های مختلف ادبی ادامه داد. حوالی سال های 58 و 59 یعنی حدود 20 سالگی، اولین آثار او چه در مطبوعات و چه در قالب کتاب منتشر شدند. حدود هشت سال مسؤولیت صفحه های فرهنگی و هنری …
رمان کمی دیر تر از سید مهدی شجاعی [ واقعیتی از حال و روز منتظران امروزی ]
در ادامه بخشی از کتاب کمی دیرتر را می خوانیم »
پیش از ورود به حسینیه، اسد دست بر شانه ام می گذارد و می گوید: سعی کن که در حد یک ناظر صامت باقی بمانی،نه کمتر و نه بیشتر.می گویم:معنی نه بیشتر را می فهمم ،یعنی که حرفی نزنم و دخالتی نکنم اما نه کمتر یعنی؟
-یعنی همهٔ وجود، ناظر باشی، همه چیز را ببینی و بشنوی و حتی الامکان بفهمی.
داخل حسینه ، همه چیز عینا روز گذشته است.فضا، آدم ها، جای نشستن ها و…. همه آنچه اکنون در قاب چشم من جای گرفته، جزء به جزء همان تصویر دیروز است.
کسی که داخل یک مجلس، نشسته طبعا نمی تواند نسبت به فضای عمومی آن، احاطه و اشراف داشته باشد. اما به این دلیل که من روز پیش هم ساعتی بعد از شروع مجلس رسیده ام و مجلس و حضار را از نگاه بیرون دیده ام، اکنون می توانم مقایسه ای نسبتا دقیق داشته باشم، و شباهت های در حد تطابق را دریافت کنم.
زمان به لحاظ وقت مجلس، قاعدتا باید یک ساعت دیرتر از دیروز باشد. دیروز وقتی من به مجلس رسیدم، از مداحی و شعر خوانی پیش از منبر ، نیم ساعتی گذشته بود و سخنران، یک ربع می شد که صحبتش را شروع کرده بود و یک ربع هم به پذیرایی با چای و شیرینی گذشته بود. و الان زمانی بود که از اتمام سخنرانی و رفتن سخنران، یک ربعی می گذشت و حاج اصغر پس از خواندن یک غزل و یک مثنوی به توسل و دم و سینه زنی رسیده بود.
-الان و در این لحظه هیچ چیز با آنچه دیروز بوده، مو نمی زند.
-الان یک تفاوت که تمامی شباهت ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. و آن شعار پرشور و یکپارچه و پرحرارتی است که از جمعیت و بلندگو ها به گوش می رسد.و این به یقین باورکردنی نیست.
چطورممکن است که این جمعیت متدین و عاشق و امام زمانی ، یکپارچه شعار آقا نیا! سر بدهند و دم آقا نیا! بگیرند؟!
اسد که متوجه بهت و جنون و وحشت من شده ،در گوشم نجوا می کند:
– اشتباه که نیامده ایم!؟
میگویم – شاید با لرزش صدا- :
– مجلس همان مجلس است.الا شعار مردم کاملا متفاوت و متضاد با شعار دیروزاست.
می گوید:
– قرار نبود که الفبای خودت را همراه بیاوری. دیروز کجاست؟! مجلس همان مجلس است و دم و شعار مردم هم همان.
نمیتوانم بپذیرم.
– من با دوگوش خودم شنیدم آن شعار را که مخالف و متضاد این شعار بود.
کلامش رنگی از گلایه و توبیخ به خود می گیرد:
– تو اگر می خواستی که ساکن دیروز بمانی،پس چرا سراغ من آمدی؟!
می گویم:
– نه نمی خواستم. نمی خواهم. ولی لااقل کمی توضیح بده که این حیرت، مرا از پا در نیاورد.
با افسوس می گوید:
-…. رمز اینکه تو شعاری متفاوت میشنوی در فاصله زمانی دیروز و امروز نیست، در تفاوت میان شنیدن عریان است و شنیدن از ورای حجاب.
می گویم مساله چیست؟ مشکل کجاست! چرا همه با چنین حس و حال و شور و اشتیاقی، نیامدن آقا را طلب می کنند!؟
می گوید: اولا این ها که تو می بینی همه نیستند. یعنی هر مشتی نمونه خروار نیست، ثانیا مشکل همه این ها هم عین هم و یا از یک جنس نیست. هر کدام ظهور یا حضور آقا را به نوعی مانع و یا مغایر با اهداف و مقاصد و منافع خود می شمردند.”
پیامرسان سروش، اولین و پرمخاطبترین پیامرسان ایرانی است که علاوه بر امکانات پیامرسانی به پشتوانه بیش از ۲ میلیون همراه خود، هر ماه خدمات متنوع و کاربردی جدیدی ارائه میکند.سروش در مقایسه با دیگر پیام رسان های ایرانی تیم پشیبانی قوی دارد
پیام رسان سروش جایگزینی عالی برای موارد خارجی همچون تلگرام است . علاوه بر نسخه اندروید و iOS برنامه سروش که قبلا منتشر شده بود اخیرا نسخه دسکتاپ سروش برای ویندوز و لینوکس و مک منتشر شده که در ادامه مطلب لیست تغییرات این نسخه و لینک دانلود آن قرار گرفته است .
نسخه جدید دسکتاپ سروش اواخر دی ۹۶ منتشر شد.
لیست تغییرات :
امکان ذخیره فایلها و تصاویر در کامپیوتر
دسترسی به فروشگاه استیکر
درج متن (Caption) برای تصاویر ارسالی
فوروارد همزمان چند پیام به دیگران
ارسال پیام صوتی از دسکتاپ
بهبود در نحوه واکشی پیام و افزایش سرعت
امکان نمایش محل فایل های دانلود شده در حافظه
بهبود روال ثبت نام
بهبود کارآیی صفحهکلید
بهبود دانلود فایل ها
بهبود ظاهر کلی برنامه
[su_note note_color=”#C8E6C9″]
برای دانلود سروش جدید به سایت https://soroush-app.ir مراجعه کنید . بروزرسانی برای کسانی که از قبل سروش دسکتاپ داشتند به صورت خودکار انجام میشود .
برای دانلود نسخه های جدید تر پیام رسان سروش صفحه اختصاصی «برنامه سروش» را پیگیری کنید یا به سایت رسمی برنامه سروش مراجعه کنید
سردار قاسم سلیمانی روز شنبه بیست و سوم دی ماه طی سخنانی در هجدهمین نشست عمومی «بصیرت؛ یادبود سومین سالگرد عروج آسمانی شهید مدافع حرم مهدی نوروزی «با قدردانی از دستاندرکاران تشکیل این جلسه معنوی، گفتند : در سالروز عملیات کربلای ۵ قرار داریم؛ این عملیات یکی از حساسترین و سختترین عملیات ما در دوران دفاع مقدس بود.
ویدیو : واکنش سرلشکر سلیمانی نسبت به آتش زدن پرچم ایران ؛
کاش بهجای پرچم من را (نه تصویر من را) بلکه من را ده بار آتش میزدند ؛
در ادامه مطلب بخشی از سخنان سردار سلیمانی در این نشست را می خوانیم :
رزمندگان دوران دفاع مقدس الگوهای رزمندگان جبهه مقاومت هستند
دفاع مقدس در میان همه دفاعها و جهادهایی که بعد از آن شکل گرفت سرآمد بود و رزمندگان دفاع مقدس اسوه و الگو بودند و اکنون نیز که جبهه مقاومت در سطح منطقه وسعت یافته است کماکان رزمندگان دوران دفاع مقدس اسوهها و الگوهای رزمندگان جبهه مقاومت هستند.
نورانیت امام راحل امروز در چهره و وجود رهبر بزرگوارمان متجلی است
سردار سلیمانی با اشاره به تأثیرگذاری دوران دفاع مقدس بر جهاد و دفاع در عرصهها و جبهههای بعدی و مشابهت این امر با تأثیرگذاری انقلاب اسلامی و پایهگذاری اولیه آن توسط امام راحل تصریح کرد: نورانیت امام راحل امروز در چهره و وجود رهبر بزرگوارمان متجلی است و مقام معظم رهبری در همه بیاناتشان از امام راحل به شکل عجیبی یاد میکنند.
امام امروز جامعه ما یعنی مقام معظم رهبری یک جمله خاصی در مورد امام راحل دارند که میفرمایند امام راحل بعد از حضرات معصومین سلام الله علیها بینظیر بودند و این کلام مقام معظم رهبری کلام بسیار بزرگی است؛ یا ایشان در جملهای دیگر فرمودند: «این انقلاب بینام خمینی در هیچ جای جهان شناختهشده نیست».
دفاع مقدس هم درخششی مشابه پایهگذاری انقلاب اسلامی توسط امام راحل را دارد، در جریان عملیات کربلای ۵ من با لشکر ۲۷ محمد رسولالله (ص) در غرب کانال ماهیگیری بودم و برادر مرتضی قربانی هم با لشکر ۲۵ کربلا حضور داشتند؛ صحنههای عجیبی بود؛ در این عملیات در هر متری برای دفاع از کشور شهید دادیم.
من وقتی صحنه نابخردانه آن نادان در آتشزدن پرچم ایران را دیدم خیلی دلم سوخت؛ گفتمای کاش بهجای پرچم من را (نه تصویر من را) بلکه من را ده بار آتش میزدند؛ چرا که ما برای سرافرازی این پرچم در هر قلهای ده شهید دادهایم.
دفاع مقدس مکمل انقلاب بود، کاربرد کلمه «مقدس» در مورد جنگ ۸ ساله به دلیل شکلگیری و وقوع اتفاقات آن است که منشأ آنها اخلاص بود و موجب شد تحول عظیمی در صحنه مقاومت ایجاد شود که نمونه آن همین جنگ متحیرکنندهای است که شکست در آن میتوانست تاریخ منطقه و مسیر دنیا را عوض کند و در زمره خطرناکترین حوادث بود.
در این حادثه گروههای تکفیری چه با نام داعش و چه بانامهای دیگر، ترسناکتر از هر گروه دیگری ظاهر شدند؛ آنها نزدیک به ۷ هزار انتحاری در درون خود داشتند؛ آنها انتحاری اعتقادی بودند؛
بعضیها میگویند آنها را شستو شوی مغزی داده بودند و یا دارویی به آنها خورانده بودند؛ نه، اینگونه نیست؛ در تاریخ هم مواردی مشابه وجود دارد؛ وقتی جنگهای «جمل» و «نهروان» را مطالعه میکنیم میبینیم که چه لجاجتهایی دربرابر قرآن ناطق علی (ع) وجود داشت.
سردار سلیمانی
تمام دنیا مدیون پیروزی فرزندان این ملت و پیروزی تشیع بر جریان تکفیریهاست، منشأ این پیروزیها و این تحولات، انسان بود؛ بصیرت فقط بُعد سیاسی ندارد اگر فردی دارای پایه اعتقادی ضعیف باشد هر حرکت سیاسی او را زمینگیر میکند. اما آنهایی که پایههای اعتقادی قوی دارند، نمیلرزند.
فتنهها گاهی آنقدر نامشخص هستند که انسان به سادگی تشخیص نمیدهد و ناخودآگاه در دام فتنه میافتد.
منشأ همه این پیروزیها و غلبه بر توطئهها، بصیرت انسانهایی مانند شهید نوروزی بود که امروز شما در سالگرد شهادت این بزرگوار جلسه خود را با نام او برگزار کردهاید.
انسان قابلیت این را دارد که جام جهاننمای خداوند شود، در زمانه ما خطوط روشن است؛ شاید حجتی که دیروز بر بزرگان ما بود، امروز حتی بر افراد عادی جامعه هم نیست؛ امروز دوست و دشمن مشخص است و جبهه حق و باطل بهخوبی نمایان شده است.
ایثار و فداکاری مدافعان حرم در جبهههای حق علیه باطل بسیار ستودنی بود . انسان اقداماتی را از این مدافعان حرم چه در سوریه و چه در عراق میدید که ناخودآگاه میخواست خود را به زمین بکشاند و پای خالقان این اقدامات را ببوسد.
در عراق پدر مدافع حرمی را دیدم که پسرش شهید شد، اما حاضر نشد جبهه دفاع از حرم و نبرد با دشمنان را ترک کند و در تشییع پیکر مطهر فرزندش شرکت جوید.
در داخل کشور ما نیز مدافعان حرم اغلب داوطلبانه اعزام شدند و در این رابطه تبلیغات حاکمیتی نشد و رسانهها و دولت ما خیلی به این موضوع نپرداختند، اما افراد زیادی از نوجوان تا پیرمرد با اصرار و التماس توانستند از خانواده و وابستگان خود رضایتنامه بگیرند تا کسی مانع آنها نشود.
بصیرت به معنای تشخیص دقیق است ؛ ما چه تصوری برای خود در نظر گرفتهایم، آیا میخواهیم عمرمان را فدای راه حق کنیم یا در جهت باطل بهره ببریم؟
برنده کسی است که راه حق را انتخاب میکند و همه چیز خود را فدای این راه میکند؛ هم شهدای دیروز و هم شهدای امروز ما این کار را کردند و پیروزیهای بزرگی را برای اسلام، تشیع، نظام، ملت و حتی جهان به ارمغان آوردهاند.
در عملیات بدر حتی از رودخانه دجله هم عبور کردیم و شهید باکری در آن طرف دجله شهید شد؛ فکر میکردم که اگر جنگ با این سرعت به پیروزی تبدیل میشد، چه اتفاقی میافتاد؟ چقدر آنوقت دعا میکردیم و چقدر مادران شهدا دعا میکردند تا ما پیروز شویم و امام (ره) نیز این پیروزی و رسیدن به قدس از کربلا را برای ما ترسیم کرده بود؛
اما آن روز آن پیروزی اتفاق نیفتاد و این در حالی بود که این موضوع دعای اجابتشدهای نبود؛ چرا که نمیشود خداوند دعاهای این انسانهای دلسوخته و مخلص را نپذیرد.
من میگویم اگر خداوند ما را در کربلای ۵ به بغداد میرساند ممکن بود مانند دادن یک تکه گوشت به دست طفلی باشد که او را خفه میکند؛ اما خداوند وقتی به ما این پیروزی را عنایت فرمود که امکان هضم آن را داشتیم. دیدیم که خداوند چگونه دعاهای دلسوختگان ما را در صحنه عراق محقق گرداند و چگونه صدام را ذلیلانه مجازات کرد.
هیچ منبع بصیرتی بالاتر از وصیتنامه امام (ره) نیست ؛ فردی وقتی انسانی را دوست دارد در عمل به وصیت او اهتمام میورزد. امیرالمؤمنین علی (ع) وصیتنامه بلندی خطاب به امام مجتبی (ع) دارد که دستورالعمل تربیتی است و ما بهعنوان شیعه از آن غافل هستیم و یا نامه امیرالمؤمنین به مالکاشتر بهعنوان فرمانروای مصر یک سند حکومت داری است که چنانچه ما آن را نصبالعین خود کرده بودیم امروز جامعه ما بهگونهای دیگر بود.
خیلی کار خوبی بود که نامه امیرالمؤمینن به مالکاشتر را بهعنوان سند در سازمان ملل ثبت کردیم، اما این اهتمام را نداشتیم که این نامه را سند جاری حکومتداری کنیم.
تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر توجه به وصایای امام (ره) و شهدا را فراموش نکنیم ؛ امام (ره) در وصیتنامه خود ما را به مسئله انقلاب و حفظ انقلاب و آفتهای انقلاب توجه جدی میدهند و این مسئله چه در بُعد تربیتی و چه در بُعد حکومتداری برای کشورمان بسیار مهم است.
اقتدار نظام در بُعد بیرونی به بهترین وجه محقق شده است؛ امروز ما بسیاری از توطئههای دشمنان را به سبب رهبری حکیمانه رهبرمان شکست دادهایم و من باید تأکید کنم که دلیل حقیقی این پیروزیها و آن چیزی که نقش محوری و اساسی در این پیروزیها داشت بدون گفتارهای تشریفاتی، رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری بود.
ما بهخاطر یک جریان به فلسطین کمک نمیکنیم بلکه حمایت ما از مردم فلسطین به سبب انجام وظیفه دینی و انقلابی و مقابله با رژیم صهیونیستی است.
پیروزی محور مقاومت در جبهه سوریه و اهمیت بالایی داشت ؛ تصور پیروزی در سوریه با هیچ حادثهای قابل مقایسه نبود؛ هم از حیث بزرگی توطئه و هم از حیث کسانی که در پشت این توطئه قرار گرفته بودند.
گاهی آدمهای بزرگ ما حرفهای خطاآلود استراتژیک میزنند ؛ میگویند ما چرا در سوریه نبرد کردیم؟ خب، به این سبب که یک رژیم گمراه و گستاخی همچون رژیم صهیونیستی با دارا بودن بیش از ۳۰۰ کلاهک هستهای و با اتخاذ استراتژی جنگ پیشدستانه، هر توانایی را قبل از فعلیت یافتن نابود و بمباران میکند؛
اما امروز جمهوری اسلامی با عزت و اقتدار در برابر چنین رژیمی ایستاده است و دلیل آن علاوه بر سربازان نژادی خود در درون کشور، سربازان دیگری هستند که در نقاط دیگر، این دشمن را متوقف کردهاند.
گلوله برفی گروههای تروریستی تکفیری در سوریه شکل گرفت و با اشغال ۷۰ درصد از خاک این کشور به عراق نیز رسیدند و تا نزدیکی بغداد پیش رفتند و تبدیل به بهمن و هیولا شدند، یک زلزله ۵ ریشتری، یک شبِ تهران را به هم میریزد؛ خب تصور کنید داعش وارد کشور ما میشد؛ این چه عقلی است؟
روزی در بغداد فردی با من تماس گرفت و گفت: فلانی آیا شما به فکر بصره هستید؟ در نزدیک بصره ۱۰۰ نفر از اعضای داعش حضور دارند؛ من خطاب به آن فرد گفتم که بصره بیش از ۲ میلیون جمعیت دارد؛ بنابراین خوف جامعه را فرو میریزاند.
پیروزی محور مقاومت بر جریانات تروریستی تکفیری در عراق و سوریه هم برای همه مردم جهان و منطقه و هم برای مردم خودمان بود، اگر آن فداکاریها نمیشد، امروز در خیابانهای ما چه اتفاقاتی میافتاد؟
من صحنههای عجیب زیادی دیدم از آنچه در سنجار گذشت تا اتفاقاتی که درمناطق دیگر افتاد؛ ۲ هزار جوان بیگناه را در نزدیکی یک رودخانه در یک روز سربریدند، خب اگر این هیولا به ایران میرسید چه بلایی سر این کشور میآمد؟ در هر حال خداوند ما را پیروز گرداند.
خنثی شدن ارحاب ساخته شده به دست امریکا توسط جمهوری اسلامی را مهمترین دستاورد سیاست خارجی کشور است ؛ با پیروزی محور مقاومت بر گروههای تروریستی و تکفیری، جهان نفس کشید و این پیروزی از لحاظ انسانی قابل قیمتگذاری نیست؛
کسانی که به لحاظ انسانی برای یک حادثه شمع روشن میکنند آیا نمیدیدند در بازارهای عراق کامیونی از مواد منفجره میترکید و زنان و مردان بسیاری را میکشت؟ چرا توجه نمیکنید چرا میگذارید مردمان دچار تصورات دیگری شوند. این خیانت است.
به هر ترتیب ما در بُعد بیرونی مقتدریم و همه توطئههای دشمنان را شکست دادهایم و به لطف خداوند شکست میدهیم؛ امروز جبهه مقاومت بیش از هر زمان دیگری وسعت یافته است.
بُعد اقتدار داخلی نظام که دارای وجوه متعددی است ؛ برای جلوهگر شدن اقتدار داخلی نظام نیاز به تلاش و مجاهدت و فداکاری و وقف عمر است؛ امروز این جمع که حفاظت اطلاعات قوه قضائیه است باید جزو انقلابیترین جریانات دستگاه قضایی باشد.
کسی که بُعد دینیاش قوی نباشد چگونه میخواهد حفاظت کند؟ چرا جنگ ما را «مقدس» مینامند؟ چون باکری و خرازی و زینالدین مقدس بودند؛ اگر اینها مقدس نبودند جنگ، «مقدس» نمیشد.
اگر میخواهیم در این ساختار اثرگذار شویم باید از خودمان عبور کنیم؛ اگر عبور کردیم مانند شهدا میشویم؛ شهدای ما چرا این پیروزیها را به وجود آوردند؟ چون خود را در خود حل کردند.
اگر از من تعریف کردند و گفتند «مالکاشتر» و من باورم شد؛ سقوط میکنم، اما اگر در درون خودم ذلیل شدم خداوند مرا بزرگ میگرداند.
بنابراین برای ارتقای نظام باید عمرمان را وقف کنیم و چنانچه عمرمان را وقف کردیم دیگر غافل نمیشویم.
مشخص بودن «منزه بودن و پاکی مقام معظم رهبری» بر همه آشکار است ؛ همانطور که دیروز دشمنان امام (ره) نتوانستند در موضوعی امام (ره) را مذمت کنند امروز هم در همین حوادث و حوادثی که اتفاق میافتد حتی آدمهای مریض هم نمیتوانند مقام معظم رهبری را در موضوعی مذمت کنند.
تأثیر بزرگ مقام معظم رهبری در ایجاد اقتدار برای کشور بسیار زیاد است ؛ وقتی رهبران کشورها به ملاقات رهبر ما میآیند، بیان، بینش و دوراندیشی مقام معظم رهبری بر آنها تأثیر میگذارد و برداشت آنها از رهبر ما به اقتدار ما در همه سطوح میافزاید.
این در حالی است که امروز رئیس جمهور امریکا که به لحاظ ذخیره ارزی بزرگترین و قدرتمندترین کشور است، یک کابارهدار است. زمانی یکی از مقامات کشورها نزد «ملکعبدالله» پادشاه سعودی رفته بود و پس از آن با «ملک سلمان» دیدار کرده بود. این فرد بعد از آن دیدارها گفت که یک ساعت نشستم و نفهمیدم آنها چه میگویند.
تأثیر دلبستگی و حمایت ملت از نظام در اقتدار درونی کشور مهم است؛ رفتار و گفتار و قضاوت و حمایت و وعدههایی که مسئولان به مردم میدهند و میزان رضایتمندی مردم یک وجه مهم اقتدار نظام است.
این جمله امام که فرمود: «ملت ایران که جانم فدای آنهاست» جمله خیلی بزرگی است؛ امام (ره) اهل غلو نبود.
انصافاً این حوادث را ببینید؛ ببینید ما چطور ظرفمان کم است، اما مردم مانند موج علیرغم بیمحبتیها میآیند؛ اینهمه شهید دادند، اما یک سوال نکردند؛ این سرمایه بزرگی است و منشأ اقتدار ما است.
ای حاضران جلسه ؛ شما قبل از آنکه از قاضی مراقبت کنید از متقاضی مراقبت کنید و ببینید با او چه برخوردی صورت میگیرد؛ اگر ما فردی را با یک دید مثبت از محکمه قضایی حکومت اسلامی برگردانیم، بسیار اثرگذار است
چنانچه قدرت نظام ما در خدمت به مردم در ابعاد قضایی و اقتصادی تقویت شود اگر هم همه دنیا علیه ما توطئه کند نمیتوانند کاری را از پیش ببرند چرا که آنگاه ایران ۸۰ میلیون سرباز خواهد داشت.
شما بهعنوان مراقبین در قوه با اهمیت قضائیه که اثر جدی بر اقتدار کشور و رضایتمندی مردم دارد، نقش حساس و مهمی دارید.
امروز قرار گرفتن نام رئیس قوه قضائیه در فهرست تحریمی آمریکا یک افتخار است و به سبب دفاع ایشان از نظام است. همچنین هجمههایی که نادانان در داخل و خارج به ایشان نیز میبرند مؤید همین موضوع است.
در این مراسم حجت الاسلام و المسلمین خطیب ، رئیس حفاظت اطلاعات قوه قضاییه با اهدای لوح تقدیری از خانواده معظم شهید مدافع حرم مهدی نوروزی تجلیل کرد.
همچنین در این مراسم دکتر ذبیح الله خدائیان معاون حقوقی رئیس قوه قضائیه و حجت الاسلام و المسلمین احمدی میانجی رئیس مرکز امور شوراهای حل اختلاف قوه قضاییه حضور داشتند.
صدوهفدهمین شماره خط حزبالله با یادداشتی باعنوان «برای مرهم زخم» که درباره دستور رهبر انقلاب به تمرکز مسئولان بر روی نقاط کلیدی مشکلات مردم است، منتشر شد.
در بخشی از متن چنین میخوانیم: در این میدان «مبارزهی سرنوشتساز»(۱۳۹۵/۰۴/۱۲)، دشمن عصبانی از شکستهای متناوبش در مقابل مردم و انقلاب است. او از هر کاری برای ضربهزدن به کشور فروگذاری نمیکند.
او، حالا که نمیتواند به “جسم” مردم لطمه بزند و امنیت جانی آنان را مورد تهدید قرار دهد؛ بر “ذهن” مردم حمله میکند تا “روح امید” مردم و تحرک آنان را خاموش کند و «نمیشود و نمیتوانیم» را در جامعه حاکم کند.
در مقابل چنین مردم لحظهشناس و وفاداری و در شرایط غیرعادی که کشور با آن روبهروست وظیفهی مسئولین سنگینتر است: «فکر اساسى این است که کارى کنید که کشور از اَخم دشمن ضربه نبیند، از تحریم دشمن لطمه نخورد؛ و راههایى هست، کارهایى هست که میشود کرد… معتقدم باید دل را به نقطههاى امیدبخش حقیقى سپرد، نه به نقطههاى خیالى.»(۱۳۹۳/۱۰/۱۷)
به گزارش نشریه خط حزبالله، روز سهشنبه، رهبر انقلاب در دیدار شرکتکنندگان در کنفرانس اتحادیهی بینالمجالس سازمان همکاری اسلامی، با اشاره به موضوع فلسطین، به عنوان مسألهی اصلی جهان اسلام فرمودند: «رژیمصهیونیستی در لبنان شکست خورد، مجبور به عقبنشینی شد، مجبور به اعتراف به شکست شد؛ درحالیکه همه خیال میکردند این یک رژیم شکستناپذیر است.»
به همین دلیل گزارش هفتهی این شماره از نشریه نیز با عنوان «پایان افسانه شکستناپذیری رژیم صهیونیستی» به همین موضوع پرداخته است.
همچنین نشریه خط حزبالله همزمان با ایام فرار شاه کثیف از ایران و نزدیک شدن به ایام دهه فجر و پیروزی انقلاب اسلامی، ستون ویژهی «بدتر از قاجار» را در صفحهی سوم راهاندازی کرد. در این شماره، مطلبی با عنوان «شاهی که حتی اجازه تعیین نخستوزیر خود را هم نداشت» منتشر شد.
یک مجموعه بسته بعد از مدّتی فرسوده خواهد شد، همیشه جوان حزباللهی در مقابل دشمن سینه سپر کرده است، ترامپ درباره ایران باید از مدل ریگان پیروی کند، پرچم پرافتخاری که میرزای شیرازی آن را بلند کرد، رفتار خود را از همین حالا خوب کنیم، شیوه درست از بین بردن خطای همسر و… عناوین بخشهای دیگر نشریه خط حزبالله است که مخاطبین گرامی میتوانند با مراجعه به نشریه این مطالب را مورد مطالعه قرار دهند.
صدوهفدهمین شمارهی خط حزبالله به روح جان باختگان کشتی نفتکش ایرانی سانچی تقدیم شده است.
گفتنی است مخاطبین محترم از این پس میتوانند خط حزبالله را در کانال شبکه پیامرسان آیگپ به نشانی @KHATTEHEZBOLLAH مطالعه کرده و نسخههای مختلف و تابلو اعلاناتی آن را دانلود فرمایند.
تکثیر و توزیع خط حزبالله به صورت داوطلبانه و خودجوش است. بدین نحو که برادران و خواهران گرامی فایل نشریه را دانلود کرده، و به تعدادی که امکان دارد تکثیر و در مکانهایی مانند مسجد، پایگاه بسیج، هیئتهای مذهبی، دانشگاهها و حوزههای علمیه توزیع میکنند.
استاد علیرضا پناهیان (مبلغ سیاسی و کارشناس فرهنگی ) در سخنرانی خود در هیئتت شهدای گمنام تهران که 14 دی ماه 96 برگزار شد به بررسی نارضایتی های مردم از وضعیت اقتصادی پرداختند . بخشی از متن سخنرانی ایشان توسط موسسه بیان معنوی منتشر شده است که در ادامه می خوانیم :
ریشه نارضایتی مردم این است که تکلیفِ رابطۀ دولت و ملت معلوم نیست. در جامعه اسلامی مطلوب، کارها بیشتر دست مردم است.
لازمۀ اینکه کار در دست مردم باشد، باهم و جمع بودن مردم است. با کار فردی، امکان ندارد کار درست شود. در جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه، معیشت، بیشتر دست مردم است؛ نه دولتها.
منظور از مردم، تک سرمایهداران بزرگ نیست؛ بلکه «گروههای مردمی» هستند که «تشکل» یافتهاند. چیزی شبیه تعاونیها، هر آدمی نگوید:«من شغلم چیست؟» بگوید: «ما شغلمان این است» اگر این «من» در معیشت تبدیل به «ما» شود، خواهید دید بسیاری از مشکلات و معضلات اقتصادی، حل خواهد شد.
صهیونیسمها از بچگی در مدارس و مهدکودکها، کار گروهی اقتصادی و تعاونی را آموزش میدهند.(لیبرال دموکراسی، ص31، محمد مهدی لبیبی) دنیا با یک تعاونی بزرگی از تاجران یهودی اداره میشود. بعد مساجد ما حاضر نیستند با هم متشکل شوند و کار اقتصادی انجام دهند و تعاونی راه بیندازند.
بزرگ شدن دولت به جای فراگیر شدن تشکلهای مردمی، آسیب های فراوانی دارد. وقتی دولت بزرگ شود، بر سر تصاحب آن، جدال و کشمکشهای شدیدی به وجود میآید. وقتی دولت بزرگ شود، اداره و کنترل دولت هم سختتر خواهد شد، کمکاری، بدکاری و فساد نیز افزایش مییابد.
خاطرۀ وزیر میرحسین موسوی/امام: زندگی مردم را به دست کارمند ندهید:
آقای رفیق دوست می گوید: «هفته سوم بعد از وزارتم، در یک جلسه هیئت دولت از 24 وزیر 19 نفر حضور داشتند، وقتی که رای گیری کردند نه در موافق ها رای دادم نه در مخالف ها، 9 نفر موافق بودند، 9 نفر مخالف، آقای موسی پرسید:«شما رای نمی دهی؟»
گفتم:«اگر رای من مهم است، جلسۀ بعد رای گیری کنید» از همان جا به جماران رفتم خدمت حضرت امام عرض کردم «سواد کلاسیک من دیپلم است، اما کتاب زیاد خوانده ام. هرچه از اقتصاد می دانم یا پای منبر بوده یا از رسالۀ مراجع و کتاب های اسلامی است؛ اقتصاددانان سنتی هستم. برای من نظر شما مهم است. الان در دولت بحث مالکیت دولتی ملتی مطرح شده و رای من تعیین کننده است. سوال بنده از شما این است که صعنت، کشاورزی، تجارت باید دست دولت باشد یا مردم؟»
امام گفتند:«کشاورزی، مسکن، صنعت، تجارت، را به دست مردم بدهید» مسکن در سوال من نبود امام آن را هم اضافه کرد.
پرسیدم:«تا چه حد باید به دست مردم بدهیم؟» فرمود:«باید همه اش را به دست مردم بدهید. دولت نظارت کند. قانون بگذارد، هدایت بکند و کنترل کند.»
عرض کردم:«ما گندم از خارج می آوریم و نود درصد سوبسید به مردم می دهیم، این را به بخش خصوصی بدهیم؟»
امام فرمودند:«اگر افساد ایجاد نمی کند بدهید» نمی دانم چه سوال دیگری کردم که امام فرمودند:«زندگی مردم را به دست کارمند ندهید»(برای تاریخ میگویم،ص407 محسن رفیق دوست) یعنی این سیستمی که دولت تصدیگری کند، مشکل دارد.
ما در پیادهروی اربعین، تجربۀ سپردن کارها به مردم را داریم که میلیاردها پول توسط مردم برای مردم خرج میشود. با کمترین حضور و دخالت قوۀ مجریه و قوه قضائیه.
اساساً نباید اینهمه کار به دولت سپرده شود. همانطور در حوزه فردی، اگر همۀ کارهای فرزند را، پدر و مادر انجام دهند، فرزند ضعیف میشود. در حوزه اجتماعی، اگر دولت همۀ کارهای مردم را در دست بگیرد، مردم ضعیف میشوند.
من نمیخواهم مسئولیت را از دوش دولت بردارم، ولی بهترین دولت- چه این دولت یا هر دولت دیگری- ، دولتی نیست که جای مردم تصمیم بگیرد، جای مردم همه کار کند و مردم را نان خور خود بکند. بهترین دولت، دولتی است که کوچک باشد و اجازه دهد مردم قدرت پیدا کنند و مستقل شوند.
مردم لازم است که تشکل بیابند و «با هم» زندگی کنند. مردم باید معیشت و اقتصاد خودشان را باهم مدیریت کنند. این فرهنگ در ما نیست، آنگاه به دنبال این هستیم که تعدادی مدیر صالح و سالم پیدا شوند، و ادارۀ معیشت را به دست بگیرند. این کار نشدنی است. این درد همۀ دولتهاست. بهترین دولتها هم نمیتوانند به اتکای مدیران صالح و بدون تشکل، قدرت یافتن و استقلال نسبی مردم در ادارۀ معیشت خود، مشکل مردم را حل کنند.
ما به این تحول ساختاری در کشور، یعنی واگذاری کارها به تشکلهای مردمی توسط دولت، نیاز مبرم داریم. اگر این تحول محقق شود، خواهید دید چقدر نارضایتیها کاهش پیدا میکند.
264 امین برنامه زنگ بیداری منتشر شد . پادکست اجتماعی-سیاسی زنگ بیداری از مجموعه برنامه های گروه صدای میقات است که به صورت هفتگی فقط بصورت اینترنتی و فایل صوتی منتشر می شود. رویکرد طنز و اجرای نمایش و بیان اخبار سیاسی بدون روتوش و بدون در نظر گرفتن جناح بندی های سیاسی از ویژگی های این برنامه رادیوی اینترنتی است.
شماره 264 پادکست زنگ بیداری آذر ماه سال۹۶ منتشر شد ؛ در ادامه فهرستی از عناوین این فایل صوتی نوشته شده است :
دودش به چشم خودمان رفت ؛ موج جدید گرانیها و پشیمانی مردم و حتی سلبریتی ها از رای 23 میلیونی!!!
(بمب خنده) کاری از بروبچه های گروه نمایشهای طنز زنگ بیداری
حکایت ( جایگاه الاغ ) با اجرای آقای صفری
گلهای یاس ( کمپوت روحیه) به یاد اسطوره ی صبر و مقاومت شهید عبدالرزاق علی شیری. با اجرای آقای حاجی پور
نفس حق (ابولولو که بود و چگونه خلیفه دوم را ترور کرد؟) نقش یهود در ترور خلیفه دوم چه بود؟ سخنان تکاندهنده و شنیدنی استاد طائب
گروه اینترنتی صدای میقات که از دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است از پیشتازان عرصه تولید محتوای وب فارسی است . سایت صدای میقات به آدرس sedayemighat.com در سال های گذشته بارها مورد حمله اینترنتی توسط گروه های ضد ایران قرار گرفته است .
تولیدات این گروه بیشتر در قالب پادکست و رادیوی اینترنتی است.اما این گروه تولیدات ویدیویی نیز داشته است . از مجموعه برنامه های معروف این گروه پادکست هفتگی “زنگ بیداری” را می توان نام برد . و از مجموعه داستان های صوتی معروف این گروه دو نمونه “روز آخر ” و “شهر مه گرفته” را می توان نام برد .
چند سالی هست که دانلود و شنیدن فایلهای صوتی انتخابی در فضای اینترنت همه گیر شده است. این نوع فایلهای صوتی که به آنها اصطلاحا پادکست می گویند تنها به موسیقی و یا برنامه رادیویی محدود نمی شوند، بلکه در موضوعات مختلف و در قالب های گوناگون در فضای اینترنت عرضه می شوند.
کتاب های صوتی ، نمایشنامه های صوتی و حتی مقاله های رادیویی زیادی وجود دارند که علاقمندان می توانند آنها به صورت آنلاین شنیده و یا دانلود نموده تا در فرصت های مقتضی گوش دهند.
این روش ارائهٔ محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت؛ و گاه به آن رادیوی اینترنتی گفته میشود.
آیا فعالان شبکه های اجتماعی توانسته اند یا می توانند جای خبرنگاران و رسانه های رسمی را بگیرند؟ آیا با فعالیت شبکه های اجتماعی و شهروند خبرنگاران در آینده رسانه های رسمی معتبر کارایی خواهند داشت؟ در این نوشته به بررسی این پرسش می پردازیم همراه بنیانا باشید
آخرین خبری را که شنیده اید یادتان هست؟ آیا منبع آن برای شما اهمیت داشته یا اینکه فقط به محتوای آن دقت کرده اید؟ آیا صرف اینکه آن خبر را در یک گروه یا کانال تلگرامی غیر رسمی و یا یک صفحه اینستاگرام دیده اید پذیرفته اید؟ آیا شایعات، تصاویر و فیلم های عجیب و نادری که در یکی از شبکه های اجتماعی دیده اید صرفا باتوجه به نوع روایت آن پذیرفته اید؟
در چند سال اخیر با ایجاد و توسعه شبکه های اجتماعی و پیام رسان های اینترنتی شاهد آن هستیم که اخبار به صورت وسیع و گسترده توسط افرادی که خود پیش تر مخاطب خبر بودند منتشر و توزیع می شود. دیگر رسانه های خبری حتی آنلاین قدرت گذشته را ندارند و رسانه های خبری مکتوب هم بیشتر به تحلیل و گزارش می پردازند تا نقل اخبار.
همچنین با به وجود آمدن و فراگیر شدن ابزارهای ضبط وقایع از قبیل دوربین های گوشی موبایل و یا ضبط کننده های صوتی که در لحظه قادرند از هر اتفاقی حول شما عکس، صوت یا فیلمی مناسب تهیه کنند .
و همچنین فراگیری ابزارهای رایانه ای حرفه ای از قبیل نرم افزارهای ویرایش عکس و فیلم و صدا و فراگیر شدن امکان ارسال آنلاین توسط اینترنت در یکی از شبکه های اجتماعی یا پیام رسان ها تحول شگرفی در زمینه ارتباطات پیش آمده و همه افراد تبدیل به یک خبرنگار مجهز در محل وقوع رخداد شده اند.
تعریف فرایند ارتباط که روزی فرستنده، گیرنده، وسیله ارتباط و نهایتا محتوای پیام ، رمزنگاری و بازخورد آن در مخاطب بود تا حد زیادی تفاوت کرده است. با توجه به دوطرفه شدن فضای رسانه ها در شبکه های اجتماعی وسیله ارتباط از روزنامه و مجله و سایت به تلگرام و اینستاگرام و توئیتر و … در حال تغییر است .
و فرستنده پیام گیرنده روی خط نیز می تواند باشد و البته گیرنده و مخاطب قدیم، تولید کننده محتوا نیز می تواند باشد و دیگر وسیله ارتباط آن اهمیت قدیم را ندارد بلکه پیام است که هرچه قوی تر و نافذتر باشد مخاطب بیشتری خواهد داشت. بارها برخورده اید در شبکه های اجتماعی به متن یا کلیپی که توسط یک فرد عادی تهیه شده و میلیونها بازدید و مخاطب داشته است.
اما آیا این به منزله پایان خبرنگاری و رسانه های رسمی است؟
به یک صفحه روزنامه نگاه کنید، منابعی مختلفی را برای اخبار آن می بینید: تسنیم، ایسنا، مهر، فارس، ایرنا، رویترز، آسوشیتدپرس، بی بی سی و رسانه های رسمی دیگر.
ممکن است ستون مخاطبان را در آن روزنامه نیز ببینید که نظرات خود را اعلام کرده اند یا واکنش مخاطبان شبکه های اجتماعی به موضوعی خاص را هم در بر دارند.
اما تا حال سوال کرده اید چرا این رسانه های رسمی به خبر یک کانال تلگرامی و یا صفحه اینستاگرامی غیررسمی (داخلی یا خارجی) استناد نمی کنند و به آن نمی پردازند و اگر بخواهند به آن توجه کنند در خصوص رد یا تایید اخبار آنها سخن می گویند اگرچه در وسعت خیلی زیادی منتشر شده باشد؟
پاسخ این سوال ساده است: مخاطبان و البته همه ما به اخبار و حتی روایت رسانه های غیررسمی «اعتماد» نداریم؛ چراکه بارها و بارها شایعات و اخبار و روایت های نافذ ولی کذب دیده ایم؛ و آموخته ایم که نباید به آنها اعتماد کنیم؛ و اخبار آنها را هرچند قوی و مستدل به چشم یک گزاره اثبات نشده می نگریم.
حتی مخاطبان حرفه ای تر به یک منبع رسمی خاص نیز اکتفا نمی کنند بلکه چندین منبع را با گرایش های مختلف می نگرند چون می دانند هر رسانه رسمی هم با نگرش خود یک خبر را تنظیم می کند.
امروزه اکثر مخاطبان دیده اند آن عکس معروف را که سه فریم کنار همه چیده شده است. در یک فریم سرباز تفنگ را به سر فرد بازداشتی نشانه رفته، در فریم دیگر سرباز فرد بازداشت شده را تهدید می کند و سرباز دیگری به فرد آب می دهد و در فریم دیگر فقط یک سرباز به فرد بازداشت شده آب می دهد و همه می دانند که باید مراقب باشند که تحت تاثیر یک نگاه خاص قرار نگیرند.
امروزه اکثر مخاطبان به یک تصویری که از یک رویداد و روایت آن در ذهنشان ساخته می شود به چشم قسمتی از یک پازل نگاه می کنند که باید تکه های دیگرش را با توجه به رسانه های رسمی دیگر بسازند که حتی ممکن است تحریف شده باشد نه یک بوم کامل نقاشی که واقعی است.
پس باید لحاظ داشت آنچه که تغییر عمده کرده است وسیله ارتباط است نه شانیت و جایگاه رسانه فرستنده. رسانه ها به عنوان فرستنده پیام جایگاه خود را دارند و فقط گویی ابزار این انتقال پیام از سایت به کانال تلگرامی تغییر کرده است .
و در این میان مردم به یک خبرنگار و یا شهروند خبرنگار برای رسانه ها تبدیل شده اند و نمی توان گفت آنچه که لزوما مردم در شبکه های اجتماعی روایت کنند مخاطبان می پذیرند.
اثبات این هم ساده است، به کانالهای خبری تلگرامی گوشی خود نگاه کنید، از چندین منبع مختلف خبر دریافت می کنید و فهرست کانالهای خبری تلگرامی شما شامل رسانه های داخلی با گرایش های مختلف سیاسی با پشتوانه نهادهای مختلف داخلی و همچنین رسانه های مختلف بیگانه و دشمن ایران نیز هست که بارها و بارها باتوجه به سوگیری خاص رسانه های بیگانه طعم دروغهای آن را چشیده اید؛
اما دنبال این هستید که اخبار را با منابع و گرایش های مختلف داشته باشید که مبادا خبر درستی را حتی در میان ده ها اخبار نادرست یک کانال تلگرامی شایعه پرداز از دست بدهید یا اینکه حداقل از شایعات آن مطلع باشید و نهایتا تصمیم گیری کنید که چگونه آن را بپذیرید اگرچه روایت مورد نظر مطلوب شما نیز نباشد.
این روزها همه کار با فتوشاپ و ابزارهای دیگر ویرایش عکس و فیلم و صوت را بلدند و البته می دانیم دارندگان رسانه های دشمن ایران در استفاده از آنها برای دروغ سازی مسلطند و همچنین توانایی آن را دارند که از یک پیام صوتی، متنی و یا تصویری صحیح، یک روایت ناصحیح بسازند؛
که بارها و بارها شاهد آن بوده ایم و هرچند داستان سرایی ها و روایت های نافذی از آنها دیده باشیم به آنها اعتماد نداریم و منتظریم یک یا چند مرجع رسمی آن را تایید یا تکذیب کنند.
البته شاید عده ای کمی آن را بپذیرند اما این عده در مقابل فضای کلی روانی جامعه آنچنان موثر نیست و نهایتا می توانند افکار عمومی را با یک شایعه تشنه واکنش مقامات رسمی کنند.
نکته ای دیگر در روایت شهروند خبرنگاران
خارج از اینکه یک مطلب ممکن است صرفا دروغ پردازی برخی رسانه های غیررسمی باشد نکته دیگر نوع مخابره و روایت یک خبر توسط یک شهروند خبرنگار است که ممکن است مخاطب را به خطا بیاندازد.
بعنوان مثال فرض کنید شخصی در شهر دمشق صدای مهیبی می شنود و سریعا به سوی محل حادثه حرکت می کند تا بعنوان یک شهروند خبرنگار آن را گزارش کند. به محل که می رسد؛ وسط بازار است که بر اثر انفجار آتش گرفته است.
اولین روایت این شخص با توجه به سابقه ذهنی او از شهر دمشق و همچنین گفته های افراد حاضر در محل انفجار، یک بمب انتحاری در بازار دمشق است که تعدادی کشته و زخمی نیز برجای گذاشته است چرا که افراد زخمی بسیاری هم روی برانکار خوابیده اند.
این شخص به سرعت فیلم و عکس می گیرد و در توئیتر یا فیس بودک خود منتشر می کند و با توجه به اینکه اولین روایت این مطلب است به شدت در شبکه های اجتماعی بازنشر می شود که “انفجار انتحاری در بازار دمشق تعدادی کشته و مجروح برجای گذاشت” و فیلم آن نیز ضمیمه خبر است.
پس از دقایقی معلوم می شود که انفجار بمب نبوده و ناشی از انفجار یک کپسول گاز بوده است. پس اصل خبر بمب گذاری تکذیب شده است. پس از گذشت ساعتی از انفجار و پی گیری خبرگزاری رسمی از منابع رسمی، مشخص می شود که در انفجار کپسول گاز کسی کشته نشده و فقط تعدادی زخمی داشته است.
و نهایتا خبر رسمی می شود ” 6 زخمی بر اثر انفجار کپسول گاز در بازار دمشق”. در این خبر شهروند خبرنگار اصلا قصد فریب نداشته بلکه خواسته روایتی سریع و عینی ارائه بدهد اما موفق نشده است.
جالب اینجاست که بدانید شبیه این خبر چندی پیش منتشر هم شد و همچین نتیجه ای هم داشت.
اصل مساله چیست؟
و اما این مساله از یک اصل ارتباطاتی ساده نشات می گیرد که معمولا در انتشار یک پیام، گیرندگان آن به چندین دسته تقسیم می شوند: پذیرندگان اولیه، پذیرندگان ثانویه و دیرپذیرندگان.
1- پذیرندگان اولیه یا زودپذیرندگان به محض شنیدن یک خبر حتی غیر رسمی آن را باور می کنند. تعداد این افراد نسبت به دیگر دسته ها کمتر است. شاید این افراد برای اخبار خیلی مهم به یک منبع رسمی مراجعه کنند؛
مثلا خبر تعطیلی بر اثر آلودگی هوا را در یک کانال تلگرامی غیررسمی می بینند اما نهایتا باتوجه به اینکه مساله مهمی است به یک منبع اصلی مراجعه می کنند و فردا به محل کار یا مدرسه نمی روند؛ یا اینکه این افراد پذیرندگی بالایی در مقابل شایعات شبکه های اجتماعی و اخبار کذب دارند.
2- پذیرندگان ثانویه که قسمت عمده ای از بازه مخاطبان را شامل می شوند معمولا با شنیدن یک خبر که از منابع غیررسمی و یا حتی یک خبرگزاری رسمی دریافت کرده اند به چند منبع رسمی و نهایتا اخبار تلویزیونی که رسمیت بالاتری دارد مراجعه می کنند و تصمیم می گیرند.
این افراد پذیرندگی کم و حداقلی در مقابل شایعات فضای مجازی دارند.
3- دیرپذیرندگان که آنها نیز بازه کمی را شامل می شوند افرادی هستند که اخبار را حتما باید در منابع رسمی و همچنین اخبار معتبر تلویزیونی ببینند تا آن را باور کنند و شایعات فضای مجازی را می توان گفت اصلا نمی پذیرند.
باید توجه داشت که برخی اخبار که از منابع غیررسمی دریافت می شود اگر در ذهن مخاطب سابقه ای داشته باشد تا حدی موجب پذیرش او می شود.
بعنوان مثال اکثریت مردم می دانند که عده قلیلی از مدیران دولتی دریافتی های بالایی دارند اما اینکه میزان آن چقدر است را نمی دانند تا اینکه یک منبع غیررسمی فیش حقوقی یکی از مدیران را منتشر می کند که دریافتی نجومی و در حد مثلا ماهیانه 50 میلیون تومان دارد.
این مخاطب باتوجه به اینکه قبلا برگرفته از منابع رسمی و یا مشاهدات عینی افرادی که به آنها اعتماد دارد کلیت آن را شنیده، تا حد زیادی می پذیرد و البته اگر جزو پذیرندگان ثانویه باشد می داند که با یک فتوشاپ ساده می توان یک فیش حقوق نجومی ساخت، پس منتظر تایید منابع رسمی می ماند.
راه حل چیست؟
راه حل اصلی در برخورد با مخاطبانی که شایعات را به سرعت قبول می کنند آگاهی بخشی و دعوت به تفکر و تعقل است؛ اگرچه استفاده از روایت های قوی و نافذ و شیوه های عملیات روانی رسانه ای پدیده ای آشکار برای همه جبهه های رسانه ای است.
و متاسفانه باتوجه به اینکه در زمینه علوم ارتباطات ما بیشتر مصرف کننده علوم غربی بوده ایم سالها با آنچه که باید بیاموزیم فاصله داشته ایم و نکته مهمتر آنکه رسانه های غربی هیچگاه به ما نمی گویند و نخواهند گفت که چگونه ما را می فریبند و تنها علوم ابتدایی را در اختیار ما قرار می دهند و آنچه که در دانشگاههای ما یافت می شود بسیار با آنچه که در رسانه های بیگانه عملیاتی می شود فاصله دارد.
اگر بپذیریم که نه حقیقت بلکه نوع روایت است که امروز مورد توجه مخاطب است و مخاطب به آن بعنوان حق می نگرد پس به صورت غیر مستقیم پذیرفته ایم که حداقل برخی از افراد اصلا جویای حقیقت و واقعیت نیستند بلکه تحت تاثیر افکارعمومی دنبال ساختن حقیقتی کاذب و مصنوعی اند که خوشایندشان باشد؛
این اگرچه ظاهرا درست به نظر می رسد اما در باطن همیشه جدالی بین حق و باطل های با رنگ و لعاب حق وجود دارد و این مساله ای نیست که به تازگی عارض شده باشد بلکه از اولین تشکیل جبهه حق در مقابل باطل وجود داشته و چه بسا باطل مخاطب و پیروان بیشتری داشته است اما این به معنی پایان حق و حقیقت نیست که در این صورت باید انسانیت بارها و بارها هزاران سال پیش نابود شده بود.
ممکن است تحت تاثیر هم افزایی رسانه های رسمی، باطلی به صورت مقطعی جای حق را بگیرد اما مسلما این باتوجه به وسعت فضای ارتباطاتی و امکان مواجهه افراد با حق، در طولانی مدت نتیجه نخواهد داد. همچنانکه بی بی سی کشتار کودکان فلسطینی را توسط صهیونیستها، بارها و بارها سانسور کرد و نهایتا صدای اعتراض مردم معترض لندن مقابل ساختمان بی بی سی از تلویزیون آن ناخواسته پخش شد.