امام خامنه ای : نیروهای جوان؛ یعنی مجموعهی شماها که این نیروهای جوان، پیشرانند؛ اینها در واقع مثل لوکوموتیو هستند، نقش لوکوموتیو را [دارند] که وقتی حرکت کردند، به طور طبیعی به دنبال خودشان قطار را حرکت میدهند؛ البتّه اگر به وظایفی که برعهدهی قشر جوان است، درست عمل بشود.
در دو سال گذشته، دو ماجرای مهم در زمینه #امنیت_اخلاقی نوجوانان مطرح شده که در یکی، رهبری علنا دستوری صادر نکردهاند اما در دیگری دستور به محاکمه سریع و اجرای حدود الهی دادهاند.
اما علت این تفاوت در چیست؟
۱_ گستردگی بسیار بیشتر: در پرونده آقای #سعید_طوسی ، دو سه خانواده شاکی وجود داشتند اما در پرونده دبیرستان معین ، تعداد خانوادههای شاکی بسیار بیشتر است و تا چهل قربانی شناساییشده نام برده شده.
۲_ عمق بسیار بیشتر: در پرونده طوسی، شکایت از اقدامات خلاف شأن یک قاری قرآن چه به شکل گفتاری و چه رفتاری بوده (اتهام تجاوز ساخته و پرداخته رسانههای بیگانه است و چنین شکایتی از ابتدا و اساسا نبوده) اما در پرونده #دبیرستان_معین ، شکایت درخصوص تجاوز، تشویق به رابطه غیراخلاقی بین نوجوانان، شرب خمر و … وجود دارد.
3_ آلودگی خود مسوول برقراری نظم: در پرونده طوسی، یک #مربی_قرآن متهم به اقدامات خلاف شأن شده است اما در پرونده دبیرستان معین، #ناظم_مدرسه ـ که مسوول شناسایی همین تخلفات و برقراری نظم در دبیرستان بوده ـ متهم به آلودگی و افساد در مدرسه است. بدتر اینکه برخی مسوولان بالاتر دبیرستان معین نیز، انحرافات فکری اساسی دارند و از حامیان علنی #حیازدایی و #کشف_حجاب به شمار میروند.
4_ پیشگیری از اطاله قضایی: در پرونده طوسی، #قوه_قضاییه بسیار کند و با اطاله بسیار به پرونده رسیدگی کرد و این ترس وجود داشت که پرونده معین نیز دچار همان خطای تاکتیکی در اطاله دادرسی شود.
5_ تاکید بر مجازات محکومان: در پرونده طوسی آنچه ثابت شد گفتار خلاف شأن یکی قاری قرآن بود که البته متاسفانه قوه قضاییه حکم شایستهای در این خصوص صادر نکرد. (هرچند رفتن آبروی متهم، چندین برابر آن مجازات بود.) اما در پرونده دبیرستان معین ادلهای وجود دارد که نشان میدهد در صورت محکومیت، باید حدود الهی بر محکومان اجرا شود و رهبری برای تشجیع قوه قضاییه در اجرای حکم و حمایت از خانوادههای نوجوانان آسیبدیده، در پرونده ورود کردهاند.
امیدوارم با هوشیاری مسوولان وزارت آموزش و پرورش و قوه قضاییه، غده سرطانی فعلی ریشهکن گردد و ضمن حمایت از نوجوانان آسیبدیده، به شکل اساسی راه تکرار بر خطر بسته شود.
نویسنده یادداشت : دکتر محمد سرشار (مدیر شبکه کودک )
***
ویدیو : آیا می دانید انگلیس رکورددار تجاوز به کودکان در جهان است ؟
این روزها می توانید بگویید که فرزندان ما اطلاعات کافی از وب و اینترنت دارند و تا حدودی با ویژگی های این فضا آشنا هستند. با کمی کمک پدر و مادر ، آنها به راحتی می توانند اصول اولیه جستجو را درک کرده و بیاموزند.
موتورهای جستجوی معمول وب به کودکان کم سن و سال همچون بزرگسالان خدمات می دهند. اما حتی در موتورهای جستجویی که فیلترهای میانه رو اعمال می شود، برخی از مطالب و محتوا ممکن است مناسب برای این ذهن های راحت تاثیر پذیر مناسب نباشد.
مرور و نمایش محتوای مناسب و مطابق با اصول اخلاقی شاید اصلی ترین دلیل برای استفاده از موتور های جستجوی به طور خاص طراحی شده برای بچه ها باشد. دلیل بعدی استفاده از این موتور های جستجو شکل ظاهری آنهاست که بیشتر با روحیات کودکان یا نوجوانان مطابقت دارد.
بی شک اجازه دادن به بچه ها برای استفاده و اجرای نتایج جستجو در وب با استفاده از یک موتور جستجو ویژه بچه ها به کاهش بار نگرانی ذهنی پدر و مادر در مورد امنیت کودکان در فضای مجازی کمک شایانی می کنند.
البته ، هیچ تضمینی وجود ندارد که هر جستجویی برای کودک امن باشد، اما در وب سایت هایی که در زیر به معرفی آنها می پردازیم احتمال اینکه محتوای نمایش داده شده به کودک از مطالب ضد اخلاقی یا جاسوسی و هرزه نگاری دور تر باشد بیشتر است.
گذشته از این، شما می توانید با دستکاری تنظیمات هر موتور جستجو که هر ابزار جستجویی دارای آن است به این امر کمک بیشتری کنید. از طرف دیگر شما می توانید از منابع جستجوی این ۱۰ پایگاه برای آموزش بیشتر در مورد مسائل امنیتی گشت و گذار کودک در فضای مجازی استفاده نمایید. برای معرفی موتورهای جستجو برای بچهها و نوجوانان بدون مطالب غیراخلاقی همراه ما باشید
سایت Boolify
کودکان و نوجوانان قرار نیست استفاده از عملگرهای بولی (Boolean operators) در جستجو را بدانند. سایت Boolify با فراهم آوردن اپراتورها به شکل قطعات پازل مانند رنگارنگ این عمل جستجو را آسانتر کرده. همه کاری که کودک شما باید انجام دهد این است آنها را به مرکز صفحه بکشید و عبارت مورد جستجو را با این قطعات بسازید.
به عنوان مثال ، کشیدن قطعه‘Word’ برای وارد کردن کلمه کلیدی جستجو ، و سپس اصلاح آن توسط کشیدن قطعات دیگر مثل ‘And’, ‘Or’, ‘Not’ و غیره به آن ترکیب جستجو را می سازد.
سایت Quintura for Kids
Quintura for Kids توسط یاهو پشتیبانی و اداره می گردد. این سایت، جستجوی تصویر جالبی را با استفاده از کلمه کلیدی به کاربر نمایش میدهد. کافیست کودک شما کار جستجو را با وارد کردن کلمه کلیدی در جعبه متن شروع کرده و سپس آن را با هر یک از کلمات کلیدی که موتور جستجو به او نمایش می دهد تغییر یا اصلاح نماید.
Quintura در هر صفحه ۵ نتیجه نمایش می دهد. ممکن است به این موضوع تاکنون توجه نکرده باشید اما کلیک کردن بر روی آیکون های اطراف، شما را به ۵ دسته جستجو از پیش تعیین شده هدایت می کند: موسیقی ، تاریخ ، حیوانات ، ورزشی ( تفریح و سرگرمی) و بازی.
سایت KidRex
وب سایتKidRex در واقع موتور جستجوی سفارشی گوگل برای بچه ها است. محیط صفحه اصلی درست مثل نقاشی مداد رنگی یا مدادشمعی کودکانه است (با یک دایناسور محافظ!).این موتور جستجو از شیوه های جستجوی اخلاقی و امن استفاده می کند و سعی در نمایش حتی المقدور تمام نتایج به شکلی فاقد مطالب نامناسب برای کودک می کند.
KidRex همچنین دارای یک پایگاه داده ویژه حاوی وب سایت های نامناسب و کلمات کلیدی هرزه است که به نمایش نتایج تمیز و عاری از آلودگی بیشتر کمک می کند.
سایت Ask Kids
وب سایت Ask Kids یک موتور جستجو برای بچه ها و کاری از دیگر موتور جستجوی معروف یعنی Ask.com که از منابع وب می باشد است.صفحه جستجو به دفتر چه مشق مدرسه شباهت دارد. جدای از کادر جستجو ، پنج رده جستجو از پیش تعیین شده تعبیه شده: مدرسه ، فیلم ، بازی ، فیلم ها و تصاویر ، که به کودکان در پژوهش تمام چیزهایی که با آن سر و کار دارند کمک می کند.
کودکان می توانند از نتایج متنی جستجو به نتایج تصویری پرش کنند، یا کلمه مورد جستجو را کوتاه تر کرده یا گسترش دهند ، نام های معروف در یک زمینه خاص و اطلاعات مرتبط دیگر را مشاهده کنند. این ویژگی ها ازخود سایت Ask.com و شیوه متداول جستجوی آن به عاریت گرفته شده است ، اما در این سایت آن ها را برای بچه ها ساده و آسان کرده اند.
سایت KidsClick
همانطور که در صفحه «درباره ما» موتور جستجویKidsClick به صراحت آمده هدف از ایجاد این سایت فیلترینگ اینترنت نیست. این سایت تنها شاخه هایی از منابع خوب را (۶۰۰ و بیشتر لیست قوی از موضوعات متنوع) گرد آوری کرده که بچه ها می توانند برای کسب اطلاعات و یا انجام تحقیقات درسی از آن استفاده نمایند.
KidsClick هم متعلق به دانشکده علوم کتابداری و اطلاع رسانی (SLIS) در دانشگاه ایالتی کنت می باشد. همانطور که لینک های منابع وب این موتور جستجو از مجموعه ای جامع از محتوای خوب و سایت های پاک تشکیل شده، رابط KidsClick هم بدون هیچ گونه تبلیغات بازرگانی می باشد.
سایت Yahoo Kids
یاهو کیدز راهرویی به دایرکتوری یاهو از وب سایت ها و آدرس های ارائه شده منحصرا برای بچه ها است. صفحه اصلی رنگین ، درگیرکننده ، و پر از چیزهای جذاب و جالب است که فرزند شما را تا مدت ها به خود مشغول می کند. تا حدی که خیلی آسان جعبه جستجو در گوشه بالای صفحه را فراموش می کند. نتایج جستجو تحت سه بخش ارائه می شود: نتیجه در یاهو! کیدز ، نتیجه در دایرکتوری یاهو! کیدز و نتایج بر روی وب.
سایت Study Search
سایت Study Search در واقع از جمله موتور های جستجو سفارشی گوگل (با جستجوی پاک) برای مدارس استرالیا به شمار می رود. اما دلیل نمی شود بقیه جهان نخواهد از آن استفاده کند. اطلاعات پایگاه داده سایت برای بر طرف کردن نیازهای جستجوی دانش آموزان مدارس ابتدایی و دبیرستان استرالیایی طراحی شده است. بانک اطلاعاتی حاوی لینک هایی از سراسر جهان وب این سایت به همت معلمان استرالیا ، کتابداران و داوطلبان سایت گرداوری شده است.
سایت Aga-Kids
سایت Aga-Kids یک موتور جستجو بصری برای کودکان و یکی از پر زرق و برق ترین های در این زمینه است. شما می توانید بین جستجو بصری و متنی یکی را انتخاب کنید. نتایج جستجو برای کودک به شکل عکسهای تعاملی و متحرک نمایش داده می شود.
نتایج جستجو ممکن است محدود باشد به این دلیل که موتور جستجوی تنها وب سایت هایی را جستجو و نمایش می دهد که برای کودکان ساخته شده است.
سایت Dib Dab Doo and Dilly Too
اگر یک نام دامنه در سراسر وب باشد که فریاد بزند که موتور جستجو برای بچه هاست ، همین سایت است! موتور جستجوی این سایت نیزبر اساس جستجوی سفارشی گوگل بنا نهاده شده و تلاش طراحان این بوده تا انجا که ممکن است محتوای کودکانه به کاربران خود ارائه دهند.
جستجوی سفارشی به کودک کمک می کند تا از بسیاری لینک های نامناسب دور شود ، اما قطعا این امر صد درصد و در همه موارد نیست. بسیاری از موتورهای جستجو برای بچه ها نیز تبلیغاتی نمایش می دهند که بعضی از آنها نامطلوب و نامناسب و بعضا غیر اخلاقی است.
استفاده از نرم افزار های کنترل والدین در ترکیب با استفاده از موتورهای ویژه جستجوی کودکان می تواند به حفظ کودکان و در امان ماندن این ذهن های پاک از جنبه های بد وب کمک شایانی نماید. این یک نبرد دشوار است ، اما با این روش ها والدین می توانند کمی کمتر نگران باشند. این موتورهای جستجو برای کودکان فقط ابزارهای جستجو برای در امان ماندن کودکان دلبندمان از مشاهده وب سایت های غیر مرتبط می باشند و باید به دیگر جنبه های محافظت از کودک در فضای انلاین نیز توجه کافی نمود.
در گرماگرم هیجان بازی مهیج «پرندگان خشمگین/ Angry Birds » کودکان ما آموزشهای خشم و توش و توان نهفته در آن را میآموختند. و در اوج ابربازی «ندای وظیفه/ Call of Duty» در نقش اول شخص به اهداف تیراندازی میکنند و همینطور در «نبرد قبایل/ Clash of Clans» داستان قتل و غارت برای نابودی شرکای آنلاین واقعی، با بیرحمی هر چه تمامتر در جریان است.
اغلب بازیهای پر مخاطب رایانهای در ژانر خشم و پرخاش عمل میکنند؛ عاقبت این حجم بالا از خشونت در بیش از نیمی از اوقات زندگی فرزندان ما چه خواهد بود؟
تأمل در قضیه:
نکته اول: موضوع ریشههای فرهنگی خلقیات، در چهارچوب جامعهشناسی اخلاق تحلیل میشود. تمرکز عمده جامعهشناسی اخلاق، ملهم از گابریل عباند در مقاله مهم «دو مسأله محوری در جامعهشناسی اخلاق/ 2008» به دو موضوع معطوف است؛ اخلاق در مفهوم «اجمالی “thin” » و در مفهوم «تفصیلی “thick” » اخلاق در مفهوم «اجمالی»، صرفاً به بررسی و مقایسه هنجارهای خوب و بد و باید و نباید در نظامهای اخلاقی و تربیتی گوناگون میپردازد؛
ولی اخلاق در مفهوم «تفصیلی» که حیطه جامعهشناسی اخلاق «به معنای وسیع جامعهشناختی» است، ضمن بررسی عملکردهای هنجاری خوب و بد و باید و نباید، به موضوعاتی همچون شأن، شایستگی، نفاق، پرهیزگاری، مسوولیت، تحمل، اعتدال، تعصب، ظلم و ستم، عفت، انحراف و اموری از این دست میپردازد.
در موضوع کاوش ما، یعنی، خشم و پرخاش در بازیهای رایانهای و بازتاب آن در زندگی روزمره راکد و آزاردهنده امروز کلانشهری همچون تهران، رأی «تفصیلی» جامعهشناسی اخلاق، فیالجمله و در نخستین گام این است که زمینههای «فرهنگی/ تاریخی» ما نسبت به این وضع و حال ساکت نیست، و ابعاد خاصی به این خشم و غضب میبخشد.
نکته دوم: ابعاد «فرهنگی/ تاریخی» افعال اخلاقی، در سه حیطه تبلور مییابند؛ (1) «احساسات»، (2) دغدغههای ذهنی و شناختی، و (3) خودپندارهها یا هویتها. «احساسات»، ما را تحریک میکنند تا با انتظارات هنجاری مبارزه کنیم یا انطباق حاصل نماییم؛ «دغدغههای ذهنی» ما را به درک یا رویارویی و غلبه بر رفتار دیگران معطوف میدارد؛
و «هویتهای اخلاقی»، تلاش میکنند تا اقدامات ما را در موقعیتهای اخلاقی مختلف همساز کنند. بازیهای رایانهای مشغول اغتشاش گسترده در هر سه حیطه هستند؛ احساسات، دغدغههای ذهنی و هویتهای بازیبازان، جابهجا میشوند و نسلی درکناپذیر را میسازند، اگر ما بر توسن سرکش دنیای دیجیتال سوار نشویم، و چیزی را نسازیم که متکی بر تجربه تاریخی ذیقیمت فرهنگ کهن انسانی است.
نکته سوم: عبدالرحمن ابن خلدون و بعدها، امیل دورکیم، بر اهمیت احساسات در خلقیات، در یک مقیاس اجتماعی تأکید ورزیده بودند. نحوه هماهنگی و انسجام اجتماعی، به همگرایی مثبت احساسی بین افراد در هنگام تعاملات دوجانبه و گروهی بستگی دارد. مردم وقتی از یک «روحیه Geist » جمعی برخوردار میشوند هم احساسی، موجد سطحی از تبلور توقعات و انتظارات نسبت به هنجارها و قوانین میشود.
واقع آن است که زندگی شهری جدید، این هم احساسیها را تضعیف میکند، و در یک گام جلوتر، زندگی سایبر در فضاهای منحصر به فرد دیجیتال، این فاصلهگیری روحیهها را تشدید مینماید.
هنگامی که احساسات مردم از هم فاصله میگیرد، و حتی در متن بازیهای رایانهای به خصومتهای مبهم و بیدلیل با دیگران بدل میشود، اشتراک در دغدغههای ذهنی نیز به خطر میافتند، و این تفرقه و جدایی شناختی، نهایتاً به تجزیه هویتی منتهی میشود که دیگر نه فقط انسجام اجتماع را، بلکه از اصل، سلامت و موجودیت انسانها را تهدید خواهد کرد.
نکته چهارم: وقتی هویتهای ما توسط دیگران در تعاملات تأیید میشوند، احساسات مثبت و انگیزه در ما فزونی میگیرد، و بر عکس، در صورت وفور بیماریهای فوق، اگر تلاشها و عملکردهای ما نتوانند تصدیق مورد انتظار را از دیگران به ارمغان بیاورند، احساسات منفی و پرخاشگر و واگرا، جامعه را از رکود و بیتحرکی انباشته میکنند؛
کم و بیش مانند وضعیتی که در کلانشهری مانند تهران مشهود است، و ابداً ریشه صرفاً اقتصادی ندارد. این رکود تا حد زیادی جنبه فرهنگی و اخلاقی دارد. بدین ترتیب، ابعاد عاطفی زندگی ما، عمیقاً در مناسبات اجتماعی ریشه دارند، و خود این وضع و حال، به نوبه خود، در روندهای توسعهای که میتوانند در آینده امیدبخش یا ناامیدکننده شوند، تأثیر و نفوذ مییابد.
تحلیل نهایی:
وضع و حال فعلی در دنیای سایبر، نوجوانان و جوانان و حتی میانسالان همه جوامعی را که تحت نفوذ رایانه و شبکه هستند، به وضعیتی تهدید میکند که در پس آن «امید»ی نیست.
برای حذر از «سرسام»، حرکت ویژهای لازم است؛ مختصات اصلی این حرکت بر حسب آن چه در کاوشهای پنجگانه فوق آمد، چنین است:
باید رسانه دیجیتال را فعالانه در جهت زمینه فرهنگی انسانی به تحرک واداشت، و به این امید بست که بذرهای احساسات، دغدغههای ذهنی و شناختی، و نهایتاً هویتهای اخلاقی نیرومندی در این زمینه فرهنگی رشد کنند که به نوبه خود، روندهای توسعهای را که میتوانند امیدبخش باشند به شکل امواج سایبری به راه اندازند.
سر و شکل این حرکت اصلاحی، بهصورت یک الگوی «کاشت» در زمین فرهنگی است، و عملکرد متمرکز و مستمر را میطلبد (توأم با اقتباسهایی از گابریل عباند و کوین مککافری).
یادداشت از دکتر حامد حاجیحیدری
(عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران)
روی نیمکت پارک محله نشسته بودم که ارسلان پسر همسایه، آمد و کنار دستم نشست و بیمقدمه سر حرف را باز کرد. بحث به رضا رفیق قدیمیام کشید.
ارسلان گفت: «البته نباید پا رو حق گذاشت، واقعاً رضا آدم نازنینیه ولی… نمیدونم چطور بگم، مثل اینکه یه خورده خودخواهه، مگه نه؟ نه خیال کنی که دارم بدگوییش رو میکنم، اصلاً چنین منظوری ندارم ولی میدونی من از چی بدم میاد؟ از تظاهر. از اینکه آدم خودشو به خوشقلبی و مردونگی بزنه، اونوقت زیر زیرکی همش در فکر خودش باشه. ببین مسعود حرفامو بد تعبیر نکنیها! من واقعاً قصد بدگویی از رضا رو ندارم، ولی نمیتونم با آدم ریاکار کنار بیام.»
گفتم: «نمیدونم چند وقته که رضا رو میشناسی اما هر چی باشه من خیلی ساله که باهاش دوستم. اینطوریها هم که میگی نیست. نکنه فکر کنی الکی میگم. الانم که اینجا نیست بگی داریم نون به هم قرض میدیم ولی من بر این باورم واقعاً از اونایی نیست که ظاهرش با درونش فرق داشته باشه.»
ارسلان گفت: «ببین مسعود، من که نمیخوام رضا رو خراب کنم ولی واقعیت رو که نمیشه منکر شد. میشه؟ ببین، نمیدونم چطوری بگم… ظاهرش خوبه اما باطنش یه چیز دیگهاس. نمیشه روش حساب کرد. عینهو بوقلمون رنگ عوض میکنه. رضا فقط به درد این میخوره که بشینی و باهاش گپ بزنی و خوشوبش کنی… آخه یکی نیست بهش بگه پسر خوب مردونگی هم خوب چیزیه!… گل گفتن و گل شنیدن به جای خود، اول آدم باید مرد باشه…»
گفتم: «نه ارسلان، تا اون جایی که من میدونم رضا آدم دست و دل بازیه… تا بخوای لوطیه… از این بابت واقعاً میشه گفت لنگه نداره.»
ارسلان گفت: «مسعود تو خیلی خوبی اما یه عیب کوچولو داری، یه کم سادهلوحی. اینم از خوبی توئه که فکر میکنی همه مثل خودت ساده و بیشیله پیلهاند. ولی من واقعاً ایمان دارم تمام رفتارهای رضا به خاطر تظاهره.»
گفتم: «اما در خوب بودنش که شکی نیست. من که تا حالا بدی ازش ندیدم.» گفت: «درسته اما ندیدن دلیل خوبیش نمیشه. شاید تا حالا موقعیتش نرسیده که اون طوری که واقعاً هست خودشو نشون بده. آدما تو شرایط پیچیده دستشون رو میشه و اون وقته که واقعیتشون ظاهر میشه.» گفتم: «چطور؟»
ارسلان گفت: «چطور نداره، مثلاً کافیه برای امتحان ازش بخواهی یه شب تبلتش رو امانت بگیری ببین بهت میده یا نه؟»
گفتم: «خب اینکه دلیل بر بد بودنش نمیشه، شاید واقعاً براش امکان نداشته باشه و خودش لازم داشته باشه.»
گفت: «نه من تو شرایطی بهش گفتم تبلتت رو بده امانت که میتونست و نداد. بهش گفتم فقط یک شب پیشم باشه قبول نکرد. فهمیدم خیلی خسیسه. ببین اصلاً میدونی چیه؟ رک بگم من تا حالا تو این همه رفیقام هیچکی رو پیدا نکردم که مثه خودت واقعاً مرد باشه و اهل رفاقت. تو تکی مسعود، نظیر نداری. جدی میگم. یه دونهای.»
گفتم: «لطف داری ارسلان شرمنده نکن. خوبی از خودته.» تو همین فاصله سر و کله رضا پیدا شد. بعد از سلام و احوالپرسی رضا رو کرد به ارسلان و گفت: «معلومه کجایی پسر؟ چرا تلفنت رو جواب نمیدی، از صبح هر چه تماس گرفتم و پیام دادم همهاش میگه خاموشی!» ارسلان فوراً از جیبش تلفن را درآورد، نگاهی کرد و گفت: «آره راست میگی. باتریش تموم شده. زنگ زدی مگه، کارم داشتی؟»
رضا به من گفت: «رفیق ما رو ببین!»
بعد رو کرد به ارسلان گفت: «مگه تو دیروز تبلتم رو امانت نمیخواستی؟» ارسلان گفت: «چرا ولی تو که ندادی.» ارسلان گفت: «آخه قول تبلتم رو به سهیل داده بودم، اگه بهت میگفتم شاید دلخور میشدی که چرا به سهیل دادم و به تو نمیدم. امروز صبح سهیل تبلتم رو آورد.»
بعد رضا از توی کیف تبلتش را درآورد و به ارسلان داد و گفت: «بیا اینم تبلت. یه وقت پیش خودت نگی من بیمعرفتما.»
ارسلان فوراً برگشت رو به من و گفت: «مسعود نگفتم حقیقتاً این رضا آدم شریفیه. پسر نازنینیه. واقعاً تو رفیقبازی تکه؟ یه دونه است…»
زمانه عوض شده و تغییرات آنقدر عمیق و سریعند که گاهی تا چشم باز کنی، میبینی از دنیا عقب افتادهای.
پیشرفت روزانه تکنولوژی و علم هم به این تغییرات، شتاب فزایندهای داده است. در چنین شرایطی، اگر دختر یا پسری نوجوان در خانه داشته باشید، خواهناخواه، این تغییرات بیشتر به چشمتان میآید چون نوجوان، خواستهها، دغدغهها، سرگرمیها و دانستههایش به هیچعنوان قابل قیاس با زمان ما نیست.
آنها در دنیایی زندگی میکنند که مختصاتش با دنیای نوجوانی ما زمین تا آسمان فرق دارد. همین مسئله، شکاف بین نسلها را بیشتر و عمیقتر میکند. در چنین شرایطی است که نوجوان انگار زبان والدینش را نمیفهمد و والدین به هیچ عنوان حرفها و دغدغههای نوجوان برایشان قابل درک نیست.
همین میشود که بگومگوهای طولانی و مدام، راهشان را به خانهها باز میکنند. با این بحثها و مشاجرات و بگومگوهای کسالتبار و تشنجآفرین که انگار سر تمام شدن ندارند، چه باید کرد؟
من درس نمیخوانم؛ زندگی خودم است
یکی از بگومگوهای معروف در خانههایی که نوجوان دارند، بحث بر سر «بشین سر درست» است. پدر و مادر نگران آینده تحصیلی و شغلی فرزند هستند و نوجوان حواسش بیش از قبل پی هر چیزی است به جز درس خواندن؛ ترجیح میدهد به جای درس خواندن با دوستانش معاشرت کند، گوشی هوشمند احتمالیاش را دستش بگیرد و در شبکههای مجازی بچرخد، روی تختش ولو شود و ساعتها خیره به سقف باقی بماند یا… .
تمرکز روی مطالعه و درس خواندن در دوران نوجوانی که صدها دغدغه متفاوت با خود به همراه دارد، کار آسانی نیست. این در حالی است که والدین متوجه سختی این مسئله نیستند و توقع دارند نوجوان از مدرسه که میرسد مرتب و منظم تکالیفش را انجام دهد، چند ساعتی استراحت کند و دوباره کتابش را دستش بگیرد.
بله، شاید نوجوانهای فامیل و همسایه، چنین باشند اما مطمئن باشید که آنها هم بدقلقیهای خودشان را دارند. در چنین شرایطی بگومگو بر سر «چرا درس نمیخونی؟» کاملا بیفایده است چون هرچه بیشتر اصرار کنید، نتیجه کمتری خواهید گرفت.
راهکارش این است که درکش کنید، با او راه بیایید، برایش زمان بگذارید و توقع نداشته باشید تمام ساعات روزانهاش را مطابق میل شما رفتارتان کند. هیچوقت بر سر درس خواندن دعوا و مرافعه راه نیندازید که جز عمیق شدن شکاف بینتان، چیزی عاید نمیشود.
همین درک ساده
در قدم اول، نمیخواهیم بگوییم لازم است تمام و کمال نوجوان و اقتضائات زمانهاش را درک کنید. اما لااقل در مورد نوجوانی – که به «سرزمین طوفانها» معروف است – کمی بدانید؛ یعنی حواستان باشد که در این سنین یعنی حدود 12تا 18سالگی، در سرزمین نوجوان، هیچچیز سر جای واقعیاش نیست بلکه همه عناصر دارند تلاششان را میکنند تا جای اصلی خودشان را پیدا کنند.
این جابهجایی و تکاپو، این رشد ناگزیر و مدام، انرژی زیادی از نوجوان میگیرد و او را دچار سردرگمی و بیحوصلگی میکند. در این دوران، هورمونها بیش و پیش از گذشته مشغول کارند. ذهن و عقل در حال تکامل هستند، هویت درحال شکلگیری است و جسم، در جاده بزرگ شدن و رشد، آنقدر تغییر میکند که خود نوجوان هم وقتی مقابل آینه قرار میگیرد از این همه تغییر، سرگیجه میگیرد.
بنابراین اگر خودتان را جای او بگذارید، یا نوجوانی خودتان را به یاد آورید و سعی کنید که این دوران را درک کنید، بیحوصلگی، پرخاشگری، کمطاقتی، استقلالطلبی، آزادیخواهی و خیلی دیگر از احساسات منطقی و غیرمنطقی نوجوان را بهتر درک خواهید کرد.
متأسفانه بگومگو با نوجوان از آن چیزهایی است که اگر شروع شود، تمام شدنش کار آسانی نیست، یا لااقل نمیتوان این اطمینان را داد که ختم بهخیر میشود.
اغلب والدینی که درگیر بحث و مشاجره با نوجوان میشوند، کسانی هستند که در زندگی زناشوییشان هم اهل بحثهای طولانی و بگومگوهای بیفایدهاند؛ بنابراین آموختن مهارت راه بردن بگومگو را بیاموزید؛ یعنی بدانید که گاهی لازم است بدون پذیرفتن حرف طرف مقابل و زیر بار رفتن، سکوت کرد و گذشت؛ گاهی باید عذرخواهی کرد، گاهی نیاز است که با محبت و مهربانی، عوض داد کشیدن و تهدید و تنبیه، ماجرا را تمام کرد.
خلاصه اینکه اگر قرار باشد بگومگو را ادامه دهید تا حرفتان به کرسی بنشیند، مطمئن باشید نهتنها نوجوان حرف شما را نمیپذیرد و کوتاه نمیآید بلکه این بحث تا زمان از هم گسستن رشتههای اعصابتان پیش خواهد رفت؛ پس مهارت گفتوگوی درست با نوجوان را بیاموزید.
برخودتان آگاهانه مسلط باشید
میدانیم که داشتن یک نوجوان و سروکله زدن با او بر سر هزار و یک مسئله غیرقابلپیشبینی که به ذهنتان هم نمیرسیده و پیش آمده، کار سادهای نیست و شما هم آدم هستید و ممکن است از کوره دربروید یا اعصابتان به هم بریزد و کلافه و بیحوصله شوید. در چنین شرایطی سعی کنید بحث را تمام کنید و به هیچ عنوان ادامهدهنده نباشید.
اگر میتوانید، از محیط دور شوید. مطمئن باشید اثر این بگومگو کمتر از درس نخواندن، مهمانی رفتن، لباس نامناسب پوشیدن و… نیست. اجازه بدهید فضا کمی آرام شود تا شما و فرزند نوجوانتان انرژی از دست رفته را بازیابید و سر فرصت و در شرایط مناسب و آرام، گفتوگو را بدون مشاجره آغاز کنید.
سخت نگیرید
همانقدر که باید حواستان جمع باشد، چون تربیت یک نوجوان به هیچ عنوان کار سادهای نیست، نباید سختگیر و محدودکننده باشید. آنقدر «نه» نگویید که درمواقعی که نیاز به یک «نه» قاطع دارید، حرفتان خریدار نداشته باشد! بدانید که نوجوان نیاز به آزادی دارد. نیاز دارد که خودش لباسهایش را انتخاب کند و اگر مطابق میل شما نیست، نبایدچیزی را به او تحمیل کنید بلکه صحبت کرده و حدود را مشخص کنید.
او نیاز دارد ساعاتی را تنها باشد، با دوستانش وقت بگذراند، حریم خصوصیاش برایش مهم است و… . شما فقط باید امنیت را فراهم آورید و کنترل غیرمستقیم داشته باشید، محدودکردن و مخالفت و بیش از حد «نه» گفتن فقط میزان مشاجرات خانگی را بیشتر میکند.
نوجوانی که با مادر یا پدرش به پارک و مسافرت و سینما میرود، فوتبال بازی میکند، به خرید و پیادهروی میرود و در یک کلام روابط همدلانه و درک متقابل را تجربه میکند، کمتر به دام مشاجره و بگومگو میافتد.
نوجوانان از جدی گرفته شدن توسط بزرگترها لذت میبرند و اگر همراهیشان نکنید و آزادی انجام این سرگرمیها را از آنها بگیرید، دل به هیچ مسئله جدی دیگری نخواهند داد و برای رسیدن به ممنوعیاتی که شما وضع کردهاید، اصل زندگی را قربانی خواهند کرد. با نوجوانتان علاوه بر همدلی و آموزش، وقتگذرانی، خوشگذرانی و تفریح کنید و اثر آن را بر کاهش بگومگوها ببینید.
به گفتوگو اهمیت بدهید
گفتوگو کردن را دستکم نگیرید؛ یعنی نگویید: «این بچه اصلا حرف حالیش نمیشه، آخرش هم کار خودش رو میکنه»، ضمن اینکه گفتوگو کردن با نوجوان هم راه و روشهای خودش را دارد؛ مثلا نباید در کلامتان سرزنش یا مقایسه باشد، نباید ساعات گفتوگو آنقدر طولانی شوند که خمیازه تحویل بگیرید. مهربان، همدل و سریع، حرفهایتان را بگویید.
شماره 319 ماهنامه فرهنگی نوجوانان ایران با عنوان ماهنامه سلام بچه ها از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم منتشر شد.
سیصد و نوزدهمین شماره ماهنامه سلام بچه ها ویژه مهر 1395 به مدیر مسؤولی محمد حسنی از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم چاپ و روانه بازار شد.
در این شماره ماهنامه سلام بچه ها میخوانیم: «صفحه خدا»، «سرمقاله»، «قصه های قرآنی»، «داستان/ از خودت بنویس»، «قصه های قرآن/من ارباب مهربانم را دوست دارم»، «این یک نفر/هانی مهمان دار شجاع»، «شعر/ پرچم محرم»، «اولین ها»، «مکان هایی برای یک زندگی هیجان انگیز/ زندگی روی بمب ساعتی»، «کاریکلماتور».
در ذیل موضوع سر مقاله با عنوان باید گم شوم! به قلم خانم فاطمه دولتی آمده است: « همه چیز از امروز صبح شروع شد. چشمم که به دیوار افتاد، صدای زنگ کاروانی در گوشم پیچید. گرما به جانم چنگ انداخت و گُر گرفتم. هوای شهرمان سرد بود؛ اما من چشم دوخته بودم به دیوار و میسوختم. دوباره آن روزها شروع شده بود.
آن روزهایی که کبوترهای حیاط دیگر شوقی برای پرواز نداشتند، آن روزهایی که حتی معلممان هم در کلاس میان صحبتهایش سکوت میکرد و من میدیدم که بغضش را میبلعد. دوباره عطر فصل تازهای را میشنیدم. فصلی که وقتی زاده شد، گرم و سوزان بود، همچون صحرای داغ و تفتیدهٔ کربلا. فصلی به نام «محرم». همان فصلی که هر سال صدای گامهایش، کوچهها و خانهها را هوایی میکند و با دق البابش، عطر نفسهایش در پیراهن شهر میپیچد.
همان فصلی که سالهاست با شروعش مردم برسرزنان و سینهزنان تا ظهر روز عاشورا بیقرارند و پریشان، گویی هرچه میکنند، هرچه میگریند، هرچه زار میزنند این بغض خفته در گلو تمامی ندارد. همان فصلی که پدرم خوب میداند باید مرا در تکیهٔ محل پیدا کند. همان فصلی که شبیه هیچ فصلی نیست.
همه چیز از امروز صبح شروع شد. چشم که باز کردم پیراهن مشکیام را آویزان به دیوار دیدم. مادر دوباره پیراهن عزای سید شهدا را برایم بیرون کشیده بود. همان پیراهنی که وقتی به تن میکردم، میگفت: «پسرکم مرد شده.» مادر از این حرف منظور دیگری داشت. مادر خوب میدانست که غم حسین نوجوان را هم پیر میکند، حالا من در ابتدای آغازی دیگر ایستادهام. آغازی که همیشه با شگفتانگیزترین «ماه»ها شروع شده است.
ماهی که همیشه حسّی غریب و عطری عجیب دارد. زیر آسمان بغکردهٔ شهرمان قدم میزنم در خیابانی که انتهایش پیدا نیست. فکر میکنم محرم هم مثل یک خیابان بزرگ است برای گم شدن. آخر گاهی گم شدن، اتفاق قشنگی است، مثل بذرهای کوچکی که در دل خاک گم میشوند؛ اما پس از چند وقت در قامت یک گیاه قد میکشند و زندگی دوبارهای را تجربه میکنند. حالا من با همین پیراهنی که بوی حسین میدهد، باید از خودم بیرون بزنم و بروم به خیابان محرم، باید بروم، باید گم شوم.»
«دفاع مقدس و اولین هایش»، «جاده بهشت/دعوت نامه ای برای عروسی»، «چرخ چرخ تا سیستان»، «نثر ادبی»، «جدول مارپیچ»، «داستان ادامه دار»، «علمی/ عقربه های کاردرست»، «اتاق مشاور/ خواهران ناتنی من» و «طنز/پرانتز باز، آب، پرانتز بسته» از دیگر موضوعات مطرحشده در ماهنامه سلام بچه ها است.
در بخش دیگری از ماهنامه سلام بچه ها با عنوان «جاده بهشت/دعوت نامه ای برای عروسی» آمده است: « عشق به جبهه برایش آرام و قرار نگذاشته بود. طلبهٔ سختکوش و درسخوانی بود؛ اما به خاطر خدا لباس رزم پوشید.
هر وقت که مادر تلاش میکرد مصطفی ازدواج کند، او میگفت: «مادرجان، بچههای مردم دارند توی جبهه تکه پاره میشن، اون وقت شما میگین کارهاتو ول کن بیا زن بگیر!»
با این حال شنیده بود امام(ره) گفتهاند با همسرهای شهدا ازدواج کنید. مادر هم که دستبردار نبود و توی گوشش میخواند که وقت زن گرفتنت شده. بالأخره راضی شد و مادر و خواهرش را فرستاد بروند خواستگاری؛ اما بهشان نگفته بود که این خانم همسر شهید است. آن خانم هم، همهٔ خواستگارها را رد میکرد، مصطفی را هم رد کرد.
مصطفی پیغام فرستاد: امام(ره) گفتهاند با همسرهای شهدا ازدواج کنید؛ اما آن خانم باز هم قبول نکرد. او میخواست تا مراسم سال همسر شهیدش صبر کند. دوباره مصطفی پیغام فرستاد که شما سید هستید، میخواهم داماد حضرت زهرا(س)باشم. آن خانم دیگر نتوانست حرفی بزند. جوابش مثبت بود. امام خطبهٔ عقدشان را خواند. مصطفی گفت: «آقا ما را نصیحت کنید!»
امام(ره) به عروس نگاهی کرد و گفت: «از خدا میخواهم که به شما صبر بدهد.»
طلبهٔ شهید مصطفی ردانیپور برای عروسیاش علاوه بر میهمانان، یک کارت دعوت هم برای حضرت زهرا(س)نوشت و داخل ضریح حضرت معصومه(س)انداخت. شب در خواب دید حضرت زهرا(س)به عروسیاش آمده، مصطفی به ایشان گفت: «خانم، قصد مزاحمت نداشتم، فقط میخواستم احترام کنم.» حضرت زهرا(س)پاسخ داد: «مصطفیجان! ما اگر به مجالس شما نیاییم به کجا برویم؟»
شهیدمصطفی ردانیپور دیگر تا صبح نخوابید. نماز میخواند، دعا میکرد، گریه میکرد. میگفت من شهید میشوم.
دوستش گفته بود: «این همه گریه و زاری میکنی، میگی میخوام شهید بشم دیگه زن گرفتنت چیه؟»
جواب داد: «خانمم سیده. میخوام اون دنیا به حضرت زهرا(س)محرم باشم. شاید به صورتم نگاه کنه! بعد هم آرام و بیصدا رفت جبهه.»
بدون عمامه، بدون سِمَت، مثل یک بسیجی، اول ستون راهی عملیات شد. عملیات والفجر 2 در منطقهٔ حاجعمران و تپههای شهید برهانی شروع شده بود. بعد از مدتی نیروها از چند طرف محاصره شدند. شهید ردانیپور زیر لب قرآن میخواند و دشمن بالای تپه را بسته بود به رگبار. فرمانده دستور عقبنشینی داد؛ اما او همچنان مقاومت میکرد. تا اینکه گلولهای از پشت سر به جُمجمهاش اصابت کرد. او دیگر به آرزویش رسیده است.
فرمانده هق هق گریه میکرد، نفسش بالا نمیآمد. تا آن روز بچهها حاجحسین را آنطور ندیده بودند و همه میدانستند که سینهٔ مصطفی ردانیپور مأمنی بوده برای دلتنگیهای او.
بچهها یاد شبهایی افتاده بودند که مصطفی برایشان دعا میخواند. هر کسی یک گوشهای را گیر آورده بود و با گریه، برایش زیارت عاشورا یا دعای توسل میخواند.
حاجحسین بچهها را فرستاد بروند جنازهها را بیاورند. سری اول 115 شهید آوردند؛ اما مصطفی نبود. فردا صبح 25 شهید دیگر آوردند، باز هم نبود.
منطقه، دست عراقیها بود. چند بار دیگر هم عملیات شد؛ اما از مصطفی خبری نشد. جنگ هم که تمام شد، دوستانش رفتند و دنبالش روی تپههای برهانی، داخل همان شیار، همهجای تپه را گشتند. سه نفر همراهش را پیدا کردند؛ اما از خودش خبری نشد. مصطفی برنگشت که نگشت.»
.
.
شماره 319 ماهنامه فرهنگی نوجوانان ایران با عنوان سلام بچه ها ویژه مهر 1395 به سر دبیری سید سعید هاشمی از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم در 60 صفحه به قیمت 3500 تومان چاپ و روانه بازار نشر شد.
به گزارش بنیانا ؛ نخستین مدرسه قرآنی تهران با مجوز رسمی از آموزش و پرورش و با همت جمعی از قاریان ممتاز و بینالمللی کشور راهاندازی شد.
این مدرسه که با همت استاد احمد ابوالقاسمی، مهدی عادلی، هادی صلحجو، هادی ربیعی و حمید قوامی راهاندازی شده از مهرماه امسال و در پایه هفتم از دانشآموزان علاقهمند به قرآن کریم پذیرایی میکند.
در این مدرسه به جز دروس عمومی که همه دانشآموزان میگذرانند، دروس تخصصی در حوزه قرآن و معارف به دانشآموزان ارائه و این افراد پس از پایان دوره متوسطه به سطح قابل قبولی از علوم دینی و قرآن دست پیدا میکنند. همچنین رویکرد اصلی این مدرسه تربیت قرآنی دانشآموزان است و آموزش اخلاق و رفتار قرآنی یکی از برنامههای اصلی است.
طرح مدرسه طلایه داران زندگی ؛ دبیرستان پسرانه دوره اول
نظامی جامع، مانع، هماهنگ و کارآمد
تعریف جامعیت:
یعنی توجه به همه ابعاد تعلیم وتربیت و ابزار و لوازم آن با توجه به نیازهای روز مخاطبین و جامعه.
تعریف مانعیت:
یعنی طراحی نظامی که از ورود غیر (روش و محتوای تربیتی دیگر) ممانعت میکند و در برگیرنده همه نیازهای مخاطب با توجه به شرایط روحی، روانی و اجتماعی او میباشد.
تعریف هماهنگی:
یعنی همراهی و هماهنگی با اسناد بالادستی تعلیم وتربیت و از همه مهمتر هماهنگی بین اجزای طراحی شده نظام آموزشی در راستای اهداف تعیین شده با عنایت به نیاز مخاطبین.
تعریف کارآمدی:
یعنی حرکت به سوی تحقق محصولی مشخص با رویکرد سودمندی و تربیت نیروی ماهر متکی بر علم (علم+مهارت)
برنامههای مدرسه طلایه داران زندگی ؛ دبیرستان پسرانه دوره اول
۱- آموزش دروس مصوب آموزش و پرورش به نحو احسن.
۲- برنامهریزی برای کسب مهارت حداکثری دانشآموزان در دروس تخصصی بر اساس علاقه افراد (ریاضی، فیزیک و …).
۳- تربیت دانشآموزان ماهر در دروس تخصصی (ریاضی، فیزیک، نجوم، زیست شناسی، شیمی، کامپیوتر و ادبیات) برای شرکت در المپیادهای علمی (منطقهای، استانی، کشوری و جهانی).
۴- آموزش مهارتهای روخوانی، روانخوانی، تجوید، صوت و لحن، ترجمه و تفسیر قرآن کریم.
۵-تربیت حافظان قرآن کریم.
۶- توجه به بعد جسمانی دانشآموزان با برنامهریزی دقیق و هدفمند در آموزش مهارتهایتربیت بدنی بر اساس توان دانشآموزان و تشخیص کارشناسان تربیت بدنی برای هر دانش آموز (رشتههایی مانند: آمادگی جسمانی، شنا، تیراندازی، فوتبال، بسکتبال، والیبال، شطرنج و…).
۷- آموزش مهارتهای زندگی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت (ع) به دانشآموزان و خانوادههای ایشان.
۸- آموزش مهارتهای یادگیری زبانهای عربی و انگلیسی، علوم کامپیوتر و …
۹- آموزش مهارتهای هنری بر اساس علاقه و توان دانشآموزان (خط، نقاشی، طراحی، عکاسی، معرق و…).
۱۰- برگزاری اردوهای یک و چند روزه برای شناخت بیشتر دانشآموزان و کسب تجربه زندگی اجتماعی.
۱۱- برگزاری مسابقات مختلف قرآنی، هنری و ورزشی برای ایجاد حس رقابت سالم برای دانشآموزان و کارسوقهای علمی.
۱۲- برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی ویژه خانوادهها برای همسویی بیشتر ایشان با برنامهها و اهداف.
۱۳- معاینه دورهای دانش آموزان توسط پزشک مدرسه با هدف کنترل سلامت جسمانی و الگوی تغذیه مناسب.
۱۴- تشکیل پرونده سلامت روان و برگزاری آزمونهای هدفمند روانشناسی برای شناخت بهتر نقاط ضعف و قوت دانش آموزان، برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی، برگزاری جلسات مشاوره ویژه والدین و دانشافزایی ایشان نسبت به فرزندان و … توسط مشاور روانشناس مدرسه.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
آدرس مدرسه طلایه داران زندگی تهران
بزرگراه شهید آبشناسان، بلوار جنت آباد شمالی، پلاک ۳۰۱
نفر اول مسابقات جهانی کشور مالزی – مدرس علوم قرائات در مساجد و فرهنگسرای قرآن – مدیر مرکز آموزش قرآن آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) – دارنده مدرک درجه ۱ ارزیابی قاریان از شورای عالی قرآن – داور بین المللی قرآن
جناب آقای محمدهادی صلحجو
۱۵ سال سابقه فعالیت در مدارس برتر تهران در سمتهای معلم قرآن، مربی تربیتی و معاون اجرایی – قاری ممتاز کشوری و استاد قرآن در جلسات مساجد – مجری کارشناس شبکه قرآن سیما
جناب آقای مهدی عادلی
نفر اول مسابقات قرآن بین المللی جمهوری اسلامی ایران – مدرس علوم قرائات در مساجد – داور کشوری مسابقات قرآن
جناب آقای هادی ربیعی
۱۸ سال سابقه فعالیت در مدارس شهر تهران در سمتهای معلم قرآن، معاون فرهنگی، معاون اجرایی، مشاور تحصیلی، معاون آموزشی و مدیریت – مجری کارشناس شبکه قرآن سیما
جناب آقای سیدحمید قوامی
کارشناس ارشد IT – مدرس دورههای ICDL – سابقه تدریس در دبیرستانهای منطقه چهار تهران – مشاور و طراح نرم افزار
……..
صوت گفتگوی جناب آقای صلح جو مدیر محترم دبیرستان با رادیو قرآن ⬇️⬇️
هنوز چند روزی از پخش نماهنگ «ارغوان» نگذشته بود که هم در داخل کشور و هم در خارج، شاهد بازتابهای فراوان این اثر بودیم. «ارغوان» یک نماهنگ چهار دقیقهای است اما باعث شد تا رسانههای غربی و صهیونیستی برای آن حاشیههایی را ایجاد کنند.
آنها نوشتند که ایران قصد دارد تا با این کار، نوجوانان را برای جنگیدن در سوریه تشویق کند. به ویژه اینکه محور روایت این اثر، شهید تقی ارغوانی یکی از شهدای مدافع حرم است و فرزند او هم در این نماهنگ بازی میکند. به همین مناسبت با مهدیار عقابی کارگردان «ارغوان» گفتوگو کردیم. در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
[/box]
***
کیهان * نماهنگ «ارغوان» امروز برای بسیاری از مردم ما شناخته شده است، به همین دلیل هم بسیاری از مردم علاقهمند هستند تا شما را به عنوان کارگردان این اثر بشناسند. پس لطفا درباره خودتان توضیح دهید!
من مهدیار عقابی هستم، متولد سال 1363، کارمند باشگاه فیلم سوره و دانشجوی رشته سینما. تاکنون چهار نماهنگ ساختهام که عبارتند از «اشتیاق» با موضوع نیمه شعبان، «قطار قم – مشهد» برای دهه کرامت، «بارانی شد» و «ارغوان».
کیهان * «ارغوان» قبل از اینکه تبدیل به نماهنگ شود، یک سرود بود. ایده تبدیل این سرود به نماهنگ چگونه به وجود آمد؟
مهدیار عقابی : اولین بار محمدحسین میری، مدیر خانه موسیقی بسیج یک فایل صوتی را برای من ارسال کرد که یک سرود درباره مدافعان حرم بود. وقتی این سرود را شنیدم، به نظرم رسید که به شدت قابلیت تبدیل شدن به یک نماهنگ را دارد. خودم هم همیشه علاقهمند بودم که در این زمینه کاری انجام دهم. ضمن اینکه جای چنین آثاری درباره مدافعان حرم واقعا خالی است، آن هم در شرایطی که مسئله مدافعان حرم، موضوع داغ این روزهای جامعه ماست.
تقریبا حدود 20 روز درگیر کار روی ایده بودیم تا به فیلمنامه تبدیل شد و در کمتر از دو روز، نماهنگ «ارغوان» را تصویربرداری و ضبط کردیم. اتفاق عجیبی بود؛ بچههای تولید و تدارکات و کارگردانی و … همه جلیقه ضدگلوله پوشیدند و کار ساخت را انجام دادند. اصلا فکرش را نمیکردیم که بتوانیم طی دو روز این کار را انجام دهیم و به نتیجه و تاثیرگذاری مطلوبی هم برسیم. از ابتدا تاکید داشتیم که خیلی پروژه فاخر و گرانقیمتی نشود و با حداقل امکانات بیشترین بهرهبرداری را ببریم که خدا را شکر این اتفاق هم افتاد.
کیهان : * شخصیتمحوری این نماهنگ، شهید تقی ارغوانی است و فرزندش امیرحسین ارغوانی نیز در این اثر بازی میکند. چرا این شهید را از میان همه شهدای مدافع حرم انتخاب کردید؟
مهدیار عقابی : ما به طور معجزهوار به این شهید رسیدیم. 12 ساعت قبل از تصویربردای، هنوز درگیر انتخاب یک شهید بودیم؛ گزینههای متعددی را دیده بودم و اصلا قرار نبود که درباره این شهید کار کنیم و از امیرحسین، فرزند شهید ارغوانی استفاده کنیم.
البته در فیلمنامه من اسم کاراکتر اصلی خودم را امیرحسین نوشته بودم و یکی از دوستان وقتی دید که من خیلی درگیر این شخصیت هستم، یک مستند به من نشان داد که امیرحسین ارغوانی در آن مستند حرف زده بود و دیدم او همان کسی است که مدتها دنبالش بودم.
اصلا این اتفاق باعث شد که ارغوان، «ارغوان» بشود. ما اصلا قرار نبود به خاطر مسائلی که ممکن بود به وجود بیاید از شخصیتهای واقعی شهید و فرزند شهید استفاده کنیم، اما قسمت بر این بود که تصویر شهید ارغوانی و پسرش در کار باشد.
* واکنش خانواده شهید ارغوانی بعد از دیدن این نماهنگ چه بود؟
مهدیار عقابی : شاید اگر واکنش خانواده شهید ارغوانی به این نماهنگ را با یک خاطره تعریف کنم جذابتر باشد؛ موقع ضبط کار، مادر امیرحسین ارغوانی کسالت داشت، به همین دلیل هم او با عمهاش سر پروژه آمد. عمه امیرحسین ارغوانی بعد از پخش «ارغوان» با مدیر تولید ما تماس گرفت و گفت که بعد از شهادت شهید ارغوانی، پدر و مادر ما به شدت ناراحت بودند.
با دیدن این کار حال آنها متفاوت شده است و سرحال شدهاند و حتی اگر تاثیرگذاری ارغوان تنها روی این دو نفر هم باشد برای ما کافی است. بعد که مواضع رسانههای صهیونیستی درباره این کار اعلام شد، آنها حالشان بهتر شد و تاثیر خون شهید ارغوانی را بهتر درک کردند.
* فکر میکنید دلیل اصلی هراس رسانههای صهیونیستی از یک نماهنگ چهار دقیقهای چیست؟
مهدیار عقابی : بارها این نوع واکنشها را از آنها دیدهایم. هر جا ما بخواهیم فرهنگسازی کنیم آنها احساس خطر میکنند. نماهنگ «ارغوان» هم در حال فرهنگسازی بین کودکان و نوجوانان است و روحیه حماسه و جهاد را به آنها آموزش میدهد و این آموزش فقط فرهنگی است. اشتباهی که رسانههای خارجی دچار آن شدند و به نفع ما شد این بود که تعبیر آنها این بود که قصد ما آموزش نظامی است.
آنها به خوبی میدانند که اگر این آموزش فرهنگی اتفاق بیفتد خیلی اتفاقهای بیشتری را شاهد خواهند بود. به همین دلیل هم به شدت موضع میگیرند و سعی میکنند تا واقعیت را طور دیگری جلوه دهند. چون اگر آنها هم میخواستند تاکید کنند که جمهوری اسلامی ایران درحال آموزش فرهنگی به نوجوانان خودش است، برای ما تبلیغ میکردند.
به همین دلیل، هم واقعیت را تحریف کردند و آموزش فرهنگی را، آموزش نظامی جلوه دادند و گفتند که جمهوری اسلامی در حال تشویق نوجوانان خود برای جنگ است، در صورتی که هیچ گاه چنین اتفاقی قرار نیست بیفتد. البته این به نفع ما شد و باعث شد تا «ارغوان» بیشتر دیده شود و تاثیرگذاری فرهنگی آن افزایش یابد.
کیهان : * آموزش فرهنگی « ارغوان » برای نوجوانان چیست؟
مهدیار عقابی : ماجرای مدافعان حرم با شهدا و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس خیلی متفاوت است. ما در زمان جنگ تحمیلی در هر محلهای حداقل سه، چهار شهید جبهه و جنگ داشتیم و مردم هم کاملا نسبت به آنها واقف بودند. اما امروز شهدای مدافع حرم بسیار غریب هستند و بسیاری از مردم اصلا نسبت به آنها و اینکه چرا و چگونه رفتهاند، آگاهی ندارند.
ما میخواستیم بگوییم که اگر یک نوجوان یکی از همکلاسیهایش فرزند شهید مدافع حرم است وظیفهاش است که حال او را خوب نگه دارد. حواسمان باشد که این بچهها به روحیه نیاز دارند. به ویژه اینکه متاسفانه برخی از سر ناآگاهی تهمت میزنند که شهدای مدافع حرم برای پول رفتند، در صورتی که اصلا این شکلی نیست.
کیهان : * شاید هم یکی از دلایل ترس صهیونیستها از «ارغوان» به خاطر یکی از بیتهای این سرود است که میگوید: «هدف فقط رهایی عراق و سوریه نیست/ مسیرم از حلب است قدس را هدف دارم»
مهدیار عقابی : به نظرم تمام هنرمندی شاعر این سرود در همین بیت است و رویکرد آن را وسیعتر کرده است. واقعا هم همینطور است؛ عراق و سوریه برای ما بهانه است و هدف اصلی ما مبارزه با صهیونیسم است و با تفکر صهیونیستی دشمن هستیم. ما خواهان قدس هستیم و این به درستی در شعر استفاده شده است.
چون هدف و پیام کار مستقیم گفته شده است آنها هم مستقیمتر واکنش نشان دادهاند. میزانسنی که در نماهنگ «ارغوان» اتفاق میافتد و پسربچه بالای پلهها میرود و اشاره میکند و میگوید «مسیرم از حلب است، قدس را هدف دارم» فرمی شبیه به احمد متوسلیان مییابد. این تصویر کاملا برای آنها آشناست و از این میترسند. یعنی فرم و محتوا کاملا در کنار هم قرار گرفت تا رعب و وحشت را به جان آنها بیندازد.
کیهان : * چرا با اینکه چند سال است در سوریه درگیر هستیم و هر روز نیز تعدادی از جوانانمان شهید میشوند، سینمای ما تا این حد نسبت به این موضوع بی تفاوت است و به جز چند مستند و فیلم کوتاه، کار عمده دیگری صورت نگرفته است؟ در صورتی که به نظر میرسد فضای فرهنگی و هنری ما هم باید در خدمت این قضیه باشد.
مهدیار عقابی : واقعا جای این موضوع در سینمای ما خالی است. وقتی «ارغوان» تا این حد مورد اقبال قرار میگیرد به خاطر این نیست که کاری فوقالعاده یا شگفتانگیز است، بلکه دلیل این اتفاق، خلا چنین آثاری است که به نظرم این خلأ بسیار بد است.
به نظرم یک بخشی از این خلأ به خود ما هنرمندان برمیگردد، و به مدیریت فرهنگی و صداوسیما و … ربطی ندارد. منِ هنرمند باید ابتدا چنین دغدغهای داشته باشم، من که تعلقات دنیوی دارم و نمیتوانم به راحتی به آنجا بروم و بجنگم ، باری بر دوشم است و باید دین خودم را به کسانی که در این جنگ حضور دارند ادا کنم.
اما متاسفانه چنین موضوعی چندان دغدغه هنرمندان ما نیست و ارغوان اثبات کرد که اگر یک هنرمند چنین دغدغهای داشته باشد، صدا و سیما و فضای مجازی و مدیریت فرهنگی و … استقبال و همراهی میکنند. همچنان که وقتی حضرت آقا درباره «ارغوان» ابراز نظر میفرمایند یعنی به طور غیرعلنی فرمان میدهند که باید اینگونه آثار ساخته شود و نیاز جامعه است.
به نظرم قالب نماهنگ برای مسائل روز که به واکنش سریع نیاز دارد، خیلی مناسب است. یعنی کاری که یک نماهنگ سه چهار دقیقهای انجام میدهد، قطعا یک فیلم سینمایی انجام نمیدهد. به ویژه اینکه ما در نماهنگ با شعر کار میکنیم و قابلیت خلاقیت و تخیل کار را بالا میبرد. البته ساخت نماهنگ کار سختی هم هست و نمیتوان گفت که آسان است اما به هر حال دوستانی که دغدغه انقلاب و دفاع مقدس دارند، خیلی خوب میتوانند در این عرصه کار کنند.
کیهان : * در تشکر رهبر انقلاب از «ارغوان» چه مطالبی عنوان شده است؟
مهدیار عقابی : من در اخبار رسانهها متوجه شدم و ایشان فرمودهاند که از عوامل ارغوان تقدیر شود. البته من یک عنصر خیلی کوچک در ساخت این کار هستم. ارغوان حاصل گرد هم آمدن 30 ، 40 نفر بود که همه دغدغه داشتند و شرایطی را فراهم کردند تا این اثر به نتیجه برسد. خیلی از زحمات را دیگر عوامل کشیدند؛ از محمدرضا شفاه مدیر باشگاه فیلم سوره و محمدحسین میری مدیر خانه موسیقی بسیج گرفته تا نیروهای تدارکات و …
کیهان * معمولا افراد پس از موفقیت در عرصه ساخت این گونه آثار وارد کار ساخت فیلم و سریال میشوند. آیا شما هم چنین برنامهای دارید؟
مهدیار عقابی : نه! من فعلا نماهنگ را جدی گرفتهام. وقتی نخستین کارم یعنی «اشتیاق» بازخورد خوبی یافت، فکر کردم شاید یک اتفاق و استثنا باشد، اما بازتابهای «ارغوان» نشان داد که عرصه نماهنگسازی بسیار مهم و تاثیرگذار است.
این قالب برای گفتن حرفها و دغدغههای من بسیار مناسب است و فعلا در همین عرصه کار خواهم کرد. من مدل جدیدی از نماهنگ را تجربه میکنم، به این ترتیب که در آن از نمایش تصاویر عجیب و غریب پرهیز میشود و بیشتر تاکید روی داستان و محتواست.
به نظرم این شیوه، بومیسازی شده مدلهای نماهنگ غربی است. بیشتر نماهنگهایی که در ایران ساخته میشوند مدل غربی دارند و فرمگرا هستند و مخاطب عام آنها را پس میزند.
به همین دلیل هم هست که اتفاقی که برای نماهنگ «ارغوان» افتاد برای خیلی دیگر از نماهنگها رخ نداده است، چون آنها بیشتر درگیر بازیهای فرمیهستند و این درحالی است که در «ارغوان» تاکید بیشتر بر محتوای مردمی بود که خدا را شکر نتیجه گرفتم و به امید خدا در همین فضا هم خواهم ماند.
مصاحبه ای از آرش فهیم منتشر شده در روزنامه کیهان ( 24 خرداد 95 )
ما مردمانی هستیم با فرهنگی چندهزارساله. دیگر این را هر پیر و جوان و کودک این کشور میداند. جزء جزء این فرهنگ قابل تأمل و اعتناست.
یکی از این عناصر و اجزای فرهنگی که همگی با هر دین و مسلک و مرامی به آن افتخار میکنیم و به آن احترام میگذاریم، فرهنگ مقاومت است که در حد اعلای خود در سالهای دفاعمقدس بروز کرده است. در تاریخ این کشور، هیچ زمانی خالی از مقاومت نبوده است. هر دوره تاریخی را که بررسی کنید، مردمانی را میبینید که بر سر خاک، دین، ناموس و… ایستادهاند، مقاومت کردهاند و تاریخساز شدهاند.
فرهنگ امری است یادگرفتنی و آموزش و تربیت، مسیری است که به فرهنگ ختم میشود. اما چه فرهنگی؟! آیا ما در تربیت کودکمان، آنهم در دنیای امروز، حواسمان به آشنایی او با فرهنگ مقاومت هست؟ اصلا میدانیم چرا باید کودک را با این مفاهیم آشنا کنیم؟ آیا فرهنگ مقاومت صرفا برای زمانی است که کشور در ناامنی و جنگ است یا به درد زندگی شخصی کودک هم میخورد؟ آیا آشنایی کودکان با فرهنگ مقاومت یعنی آموزش خشونت به آنها؟ و اینکه در نهایت چطور میتوان کودکی را با فرهنگ مقاومت آشنا کرد و این دست مفاهیم را با توجه به روح حساس کودک، در سلامت به او آموخت؟ در ادامه به پاسخ این سؤالات خواهیم پرداخت.همراه بنیانا باشید
درسش را بخواند کافیست!
چند درصد از پدرومادرهای امروزی به آشنا کردن فرزندشان با فرهنگ مقاومت اهمیت میدهند یا تربیت به شیوه فرهنگ مقاومت برایشان دغدغه است؟ برخی از ما که آنقدر در چنگ روانشناسیهای متفاوت و غیربومی اسیر شدهایم که مدام در حال افراط و تفریط هستیم.
اصلا خودمان هم آشنایی چندانی با فرهنگ مقاومت، ضرورت و پیامدهای آن نداریم. تمام هم و غممان این است که کودکمان خوب درس بخواند تا برای خودش کسی بشود، یعنی کسی شدن را فقط از یک مسیر و آنهم از دانشگاه و دکتر و مهندس شدن، میسر میدانیم.
درحالیکه اگر قرار است فردی بار بیاوریم که برای خود و جامعهاش مفید باشد و روحی بزرگوار و سالم داشته باشد، به جز درس خواندن و تشویق و تنبیه او باید به مسائل دیگری هم اهمیت بدهیم.
فرهنگ خشن یا فرهنگ مقاومت؟
همین که سخن از انتقال فرهنگ مقاومت به نسل جدید میشود، بعضیها در ذهنشان کودکانی تفنگ بهدست را تصور میکنند که خشونت از آنها میبارد و توانایی صلح، دوستداشتن و مدارا کردن با کسی را ندارند؛ آدمی که کشتن و کشته شدن برایش عادی است.
اما فرهنگ مقاومت الزاما بهمعنای آموزش خشونت نیست، بهمعنای تفنگ دست گرفتن هم نیست.
فرهنگ مقاومت اتفاقا به مدارا و صلح میانجامد. آموزش درست فرهنگ مقاومت، به کودک ما میگوید که دشمن کیست و در برابر چه کسانی و چه چیزهایی باید مقاومت کرد و به او مفاهیم ایثار و گذشت را میآموزد که جزء جداییناپذیر مقاومت هستند.
راههای آموزش فرهنگ مقاومت به کودکان
1- از همان کودکی، حواستان باشد که ستیزهجویی و خودخواهی دقیقا نقطه مقابل فرهنگ مقاومت است. کودک شما باید در مرحله اول دوست داشتن را فرابگیرد.
هرگز به او نگویید: «هرکی کتکت زد تو هم بزنش» این تربیت، از کودک شما فردی عصبی میسازد که گمان میکند تنها راه دفاع از خود کتکزدن دیگران است. از آنهایی هم نباشید که اجازه نمیدهند کودکشان هیچکدام از وسایلش را با دیگران شریک شود؛ «بدو اسباببازیهاتو قایم کن که الان پسرخاله میاد همه رو خراب میکنه» یا «ماشین کنترلیتو ندی دست بچهها که خرابش میکنن» شما با این جملات، کودکی مسئول و مراقب نخواهید داشت، آنچه نصیبتان میشود فردی خسیس، ستیزهجو، بدون داشتن روحیه گذشت و بخشش است.
2- کودکتان را به بخشش و گذشت تشویق کنید؛ «میتونی عروسکت رو به دوستت بدی» «اگر همکلاسیات مداد رنگیشو یادش رفته بود، بهش کمک کن» «از لقمه غذات به پسرخالهات هم بده» همه اینها پایههای بنیادین فرهنگ مقاومت، یعنی بخشش و گذشت هستند.
تا کودکی مهربان، باگذشت و بخشنده نداشته باشید، نمیتوانید انتظار جوانی را داشته باشید که میداند چگونه و چرا باید مقاومت کند. کودکی که قرار است با فرهنگ مقاومت و پایداری بزرگ شود باید توانایی گذشت از آنچه دوستشان دارد را داشته باشد.
3- از اسطورههای مقاومت کمک بگیرید. این فرهنگ، این مرز و بوم و این ادبیات، سرشار از اسطورههایی است که هم جذابند و هم اخلاقی! هم روحیه مقاومت در سراسر زندگیشان جریان داشته و هم آدمهای مهربان و اخلاقگرایی بودهاند. به الگوها و شهدایی که در همین 50سال اخیر در کشور داشتهایم توجه کنید، همگی قابلیت این را دارند که تبدیل به داستانهای شبانه برای کودک شما شوند. وجه مشترک همگیشان هم زیربار حرف زور نرفتن است.
4- کوچه، خیابان و بزرگراههای ما مزین به نام شخصیتها و اغلب شهدای دفاعمقدس هستند. آیا وقتی میگوییم «همت» فرزند ما تنها یک اتوبان را بهخاطر میآورد یا میداند شهیدهمت که بود و چه کرد؟ این رفتوآمدهای شهری را خالی از آموزش نگذارید، هر زمان که از کوچه یا خیابانی با این نامها گذر میکنید، یک وجه از شخصیت آن فرد را برای کودکتان در قالب داستان بسیار کوتاه بگویید و هر بار که از آنجا گذر میکنید به خاطرش بیاورید.
5- وجهه بسیجیها یا افرادی که این روزها از همهچیزشان گذشتهاند و در سوریه به مقاومت مشغولند، در ذهن کودک شما بسیار مهم است. از مدافعان حرم برای کودکتان بگویید.
از آنها نباشید که با آمدن هر قافله شهید گمنام، آه و فریادشان بالا میرود که چقدر شهید! یا آنهایی که از صبح تا شب توی گوش آدمها میخوانند: «اینا پول میگیرن میرن میجنگن» اتفاقا این رفتارهاست که به دوست نداشتن آدمها و بدگمانی و بیاعتمادی میانجامد.
6- قدرشناسی کنید و کودکتان را در این قدرشناسیها شریک کنید. شاید تعداد جانبازان بازمانده از دفاعمقدس کم باشد، اما بالاخره هستند آنهایی که بتوان بهعنوان یک مرجع و الگوی زنده به کودک معرفیشان کرد.
قرار نیست آن جانباز برای کودک شما از سختیهای جانبازی یا حتی آن قسمت کشت و کشتار جنگ بگوید؛ همین ارتباط نزدیک با روحیه مقاومت و آشنایی با افرادی که بهخاطر آسایش ما خودشان را تا پای جان به خطر انداختهاند، اثرات خودش را دارد.
این روزها خانوادههای شهدای مدافع حرم در اطرافمان هستند. با کودک و نوجوانتان از این رشادتها بگویید، به دیدار خانوادهها بروید و بگذارید فرزندتان با این فضا آشنا بشود.
7- به ایمان و ارتباط کودک با خدا حساس باشید. تاریخ نشان داده است، آدمهایی که باورهای قویتری داشتهاند آدمهای مقاومتری بودهاند. معنویت و ارتباط با خدا و آشنایی با دین اسلام که سرشار از فرهنگ مقاومت است، در این مسیر کار شما را بسیار آسان میکند. او را به مجالس مذهبی ببرید و با این کار او را واکسینه کنید.
8- از نشانههای مقاومت فاصله نگیرید. بازدید از موزه دفاعمقدس، بازدید از مناطق جنگی، استفاده از وسایلی که نماد مقاومت هستند مثل سربند، چفیه، یاریدهندهاند. درست است که اینها ظاهر ماجراست اما از ظاهر همیشه پلی به باطن خواهد بود.
9- دشمنشناسی را دستکم نگیرید و به آن به چشم یک سوژه بیفایده و لوث نگاه نکنید. فرزند شما باید بداند جهان امروزی، جهانی است که ممکن است هر لحظه آنکه ادعای دوستی کرده و برایش پیام تبریک سال نو فرستاده، بر سر بزنگاه، بزرگترین خیانتها، عداوتها و کشتارها را در جهان راه بیندازد. نگویید ما سیاسی نیستیم. آنچه در جهان امروزی جریان دارد، چیزی فراتر از سیاست است که باید با کودک و نوجوان در حد و اندازه خودش با زبانی مناسب سن و سالش به گفتوگو نشست.
10- کودکی عاشورایی تربیت کنید. عاشورا یکی از صحنههای بسیار مستعد برای ترویج فرهنگ مقاومت است و پر است از داستانهایی که به درد هر سن و سالی میخورد. هر مفهومی که لازمتان باشد را دارد؛ از ایثار و گذشت تا دشمنشناسی و ظلمستیزی و…
در تمام مسیر آموزش چند نکته را فراموش نکنید
از تکرارهای بیهوده پرهیز کنید. تکراری و طولانی بودن هر امری کودک را خسته و دلزده میکند.
از هنر کمک بگیرید. فیلم، ادبیات، نقاشی و… میتوانند غیرمستقیم و با زبانی لطیف با کودکان صحبت کنند.
داستان و شعر را جدی بگیرید. بچهها با هر چیزی که در قالب داستان و شعر عنوان شود، ارتباط بهتری میگیرند.
بازی و شادی و هیجان، جزء لاینفک زندگی کودکان است. هر آنچه با اینها پیوند بخورد تأثیر بهتری خواهد گذاشت.
تشویق کردن او را ولو با یک بوسه، بهخاطر بسپارید. رفتارهایی که به ازخودگذشتگی، ایثار، بخشش و… ربط دارد را حتما تشویق کنید.
“نما”ی “مدرسه” نه فقط سنگ و آهن و سیمان، که مجموع عناصری است که یک دانشآموز در ارتباط با مدرسهاش آن را مشاهده میکند. بیایید این نما را معرفت افزا کنیم!
“مدرسهنما” میخواهد دستیاری برای فعالان فرهنگی مدرسه باشد. استفاده از محتواها و طرحها برای همه و در همه جا آزاد است. حتی در صورت حذف نشان “مدرسهنما”ی گوشه طرحها!
انشاءالله بستههای تابلو اعلانات، حداکثر تا عصر چهارشنبه و نشریه جوانهها عصر پنجشنبه هر هفته آماده دریافت خواهد بود.
[/box]
سایت مدرسه نما که همین چند ماه قبل کار خود را آغاز کرد حالا به برترین مرجع دریافت محصولات فرهنگی مناسب کار در مدارس تبدیل شده است .
بعد از آنکه سایت نو+جوان توسط دفتر امام خامنه ای راه افتاد خیلی از فعالان فرهنگی تصمیم گرفتن تا به عنوان ادامه این راه یک تشکل را در این زمینه ایجاد کنند . مدیران و تیم تحریریه مسجدنما از قبل تجربه این چنین تشکیلاتی را داشتند ؛ زودتر از بقیه سایت مدرسه نما را ایجاد کردند .
در ادامه با برخی از بخش های سایت مسجد نما آشنا می شویم ؛ همراه بنیانا باشید
اولین تولید سایت مدرسه نما بسته « نشریه جوانه ها » است که تا این لحظه شماره سی آن چاپ شده است . این نشریه مخصوص نوجوانان طراحی شده است و مراکز آموزشی همچون مدارس یا مراکز پژوهشی همچون کانون ها هدف توزیع این نشریه هستند
تجربه گروه تحریریه سایت مسجدنما در طرح های گرافیکی و مشورت با اهل فن و متخصصین تربیت فرزندان باعث شده است شاهد طرح ها و مطالبی شگرف باشیم که بسیار به ایجاد روحیه شاد و رشد فکری نوجوانان کمک می کند .
بسته «تابلو اعلانات» سایت مدرسه نما که به صورت هفتگی منتشر می شود . در قالب حدود 10 صفحه مطالبی گوناگون مناسب سن نوجوانان را منتشر میکند .این بسته شامل ده صفحه در فرمت عکس هست که به راحتی می توان آن ها را با دستگاه چاپ (پرینت) به صورت رنگی یا سیاه سفید برای نصب در تابلو اعلانات(برد مدرسه) آماده کرد .
همچنین تمامی مطالب بسته تابلو اعلانات و نشریه جوانه ها به صورت پست های جداگانه در سایت ارسال می شود که از طریق دسته بندی موضوعی سایت قابل دسترسی است . تقسیم بندی مطالب سایت براساس 12 ماه شمسی هم برای سهولت در یافتن مطالب ایجادشده است . سایت مدرسه نما تولیدات خود را در صفحات اجتماعی افسران و شبکه تبیان هم که توسط طرفداران مدرسه نما اداره می شود منتشر می کند .
اعتکاف مهمانی سه روزه بر سر خوان الهی جلوه زیبای نزدیکی به خدا و فرصتی طلایی برای پاک شدن از گناه است.
در این بزم ملکوتی شوق حضور نوجوانان و جوانان زیبایی مهمانی خدا را دو چندان کرده است.
مهمانی سه روزه بر سر خوان الهی به پایان خود نزدیک میشود و معتکفان که دل را در اراده مقدس خالق خویش به حبس کشیدهاند میخواهند روح تشنهشان را سیرابتر کنند.
سیر معنوی اعتکاف اثر ثمربخشی بر زندگی معتکفان بر جای میگذارد آنچنانکه میتواند نقطه شروعی برای تصمیمات و تحولات بزرگ در زندگی معتکفان باشد.
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]
مریم یکی از معتکفانی است که تجربه حضورش را در مراسم معنوی اعتکاف اینگونه بیان میکند اولین بار است که این حال و هوای خوب را تجربه میکنم آنقدر حس خوبی است که پیشنهاد میکنم دیگران هم این حس را تجربه کنند.
این نوجوان 16 ساله میافزاید: من قبلاً نماز نمیخواندم ولی نیت کردم از مراسم اعتکاف که بیرون بروم نمازم را ادامه بدهم در واقع نماز خواندن را به طور جدی شروع کنم.
کنار دختر جوانی که مشغول ذکر گفتن است و دانههای سبز رنگ تسبیح را به آرامی در میان انگشتانش میچرخاند مینشینم تا از حس و حال مهمانی در محضر خدا برایمان بگوید.
او با تبسمی که بر لب دارد میگوید: از اینکه در این مراسم حضور دارم واقعاً خوشحالم سال گذشته که برای اولین بار در مراسم اعتکاف شرکت کردم واقعاً حس شیرینی بود که دوست داشتم بار دیگر این حس را تجربه کنم و امیدوارم بتوانم این حس خوب را بعد از اعتکاف هم حفظ کنم.
[/box]
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
فرصتی طلایی برای بزم عاشقانه با معبود
در چند گوشه از مسجد حلقههای معرفتی صالحین در قالب گروههای نوجوان، جوان و میانسال تشکیلشده و مربیان قرآن را قرائت و آموزش میدهند.
آموزش حلقه جوانان که به پایان میرسد به سراغ مربی این حلقه میروم تا با او نیز لحظاتی همکلام شوم.
این مربی قرآن که خود از معتکفان مسجد است اینگونه صحبت خود را شروع میکند خدا را شکر سفره پهن شده و همه از آن استفاده میکنند و اگر خدا نمیخواست هیچ کدام سر این سفره نبودیم.
وی میافزاید: از خدا میخواهم اگر در این مجلس کمکی میکنم خالصانه باشد چرا که همه آرزو و نتیجه اعتکافم را در همین نیت خالصانه میدانم.
روز چهاردهم رجب نیز با زمزمههای عاشقانه معتکفان سپری میشود و در شب وفات حضرت زینب(س) مسجد امام حسن مجتبی(ع) حال و هوای دیگری میگیرد، چرا که برپایی یادوارهای کوچک به نام شهدا و دیدن کلیپهای کوتاهی از شهدای مدافع حرم که عباسوار بلا گردان حرم بیبی زینب(س) شدهاند باران اشک جوانان و نوجوانان تماشایی میشود.
در روز پانزدهم رجب معتکفانی که شب و روز دلشان پروانهوار در کوی دوست چرخیده، در ساعات پایانی اعتکاف دلهایشان را برای به اوج رساندن عشقبازی با معبود مهیا میکنند.
[/box]
در ادامه مطلب گزیده عکس های اعتکاف سراسر کشور را می بینیم ؛ همراه بنیانا باشید
حضرت آیت الله العظمی سیستانی مرجع تقلید شیعیان جهان در پاسخ به نامه جوانان به آیت الله سیستانی ، توصیه هایی را به ایشان سفارش کردند.
به گزارش بنیانا ، نامه جوانان به آیت الله سیستانی و پاسخ این مرجع تقلید شیعیان جهان که از عربی به فارسی ترجمه شده به قرار زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و احترام محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی سید علی سیستانی (دام ظله الوارف)
ما به عنوان جمعی از جوانان دانشگاهی و فعالان حوزه های اجتماعی از شما تقاضا داریم توصیه ها و نصایحی را که در چنین روزهایی برای ما مفید می باشد و نقش جوانان و وظیفه آنها را تشریح می کند و همینطور دیگر نصایحی که از دیدگاه شما برای ایشان مفید است، بیان فرمایید.
نامه جوانان به آیت الله سیستانی
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین والصلاه والسلام علی محمدٍ وآله الطاهرین السلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
این جوانان عزیز را که همانند جان و خانواده ام برای من اهمیت دارند، به هشت چیز توصیه می کنم؛ توصیه هایی که تمام سعادت دنیا و آخرت در آنها نهفه است و چکیده پیام های خداوند سبحانه تعالی به بندگانش و همینطور پند و موعظه بندگان حکیم و نیکوکارش است و تجارب و علم من به آن منتهی شده است.
۱- اعتقاد حقیقی به خداوند متعال و سرای آخرت
اول: لزوم اعتقاد حقیقی و واقعی به خداوند سبحانه تعالی و سرای آخرت است؛ هیچ یک از شما هرگز در این اعتقاد که دارای دلایل محکم است و اسلام واقعی به آن حکم کرده، کوتاهی نکند، چرا که هر موجود زنده ای در این دنیا ساخته بدیعی است که بر سازنده توانا و آفریدگار بزرگ دلالت می کند.
خداوند متعال پیام هایش را از طریق پیام آورانش پیاپی و به هدف یادآوری فرستاده است و در آنها روشن کرده است که حقیقت این دنیا- آنگونه که او ترسیم کرده است- میدانی است که بندگانش را در آن می آزماید تا ببیند کدام یک ازآنها نیکوکارترند پس آنکه وجود خداوند و سرای آخرت را انکار کند، معنا، افق ها و غایت زندگی از او پوشیده گردیده و راه را گم کند.
هر کدام از شما حافظ اعتقاد خود باشد و آن را عزیزترین و مهمترین دارایی خود قرار دهد و تلاش کند تا یقین و اطمینانش به ان بیشتر شود و همواره متوجه آن باشد و با بصیرت و نگاهی نافذ به آن بنگرد که با تحمل سختی و دشواری می توان امید رستگاری داشت.
اگر انسان در آغاز جوانی از خود ضعف در دین نشان دهد مثلا نسبت به فریضه ای تنبلی کند و یا سرگرم لذت ها شود، هرگز ارتباطش را با خداوند سبحانه و تعالی قطع نکند و در راه بازگشت، به خود سختی دهد و بداند که اگر انسان در حال قدرت و عافیت مغرور شود و امر خداوند را انکار کند، در حال ضعف و پیری، به ناچار به او باز میگردد پس باید در آغاز جوانی اش- که از مدتی محدود تجاوز نمی کند- در آنچه که در مراحل ناتوانی، سستی، بیماری و پیری به او روی می آورد، بیاندیشد.
انسان باید از تردید در اصول ثابت دین پرهیز کند، تحت تاثیر شبهات، افکار ناپخته، لذات دنیوی و تحت تاثیر کسانی که از دین برای منافع شخصی خود بهره می برند، به دنبال شرعیت دادن به اعمال و رفتار خود نباشد که حق با انسان ها قیاس نمی شود بلکه انسان با حق سنجیده می شود.
۲- آراستگی به اخلاق نیکو و فضایل اخلاقی
دومین سفارش من به شما، آراستگی به اخلاق نیکو است؛ چرا که اخلاق نیکو فضایل بسیاری از قبیل حکمت ، بردباری، مدارا، تواضع، تدبیر و صبر و … را در انسان جمع می کند و از مهمترین دلایل سعادت دنیوی و اخروی است و نزدیک ترین مردم به خداوند متعال و سنگین ترین آنها از نظر عمل در روز قیامت، نیکوترین انها از نظر اخلاق است پس باید هریک از شما با پدر و مادر، خانواده، دوستان و عموم مردم خوش اخلاق باشد.
اگر در این زمینه در خود کوتاهی دید، خود را واننهد بلکه خویش را مجازات کند و اگر مانعی از ان یافت، ناامید نشود بلکه به خلق نیکو خود را مکلف کند چرا که هرکس خود را به قومی شبیه سازد، رفته رفته از آنها می شود.
۳- اتخاذ شغل و کسب تخصص
سومین توصیه من به شما، تلاش برای یادگیری شغل، حرفه و کسب تخصص و تلاش و کوشش زیاد در آن است؛ چرا که در شغل و حرفه برکات زیادی وجود دارد. هریک از شما بخشی از وقت را در آن صرف می کند، هزینه خود و خانواده اش را تامین می کند، به جامعه اش سود می رساند، به انجام خیرات و کارهای خیر کمک می کند و با آن تجاربی کسب می کند که عقلش را جلا می دهد و بر مهارتش می افزاید و مالش را پاک می گرداند.
هر چه در کسب مال رنج و مشقت بیشتر باشد، گواراتر است و برکت بیشتری هم دارد همچنانکه خداوند متعال انسان تلاشگری را که برای کسب و کار به خود زحمت می دهد، دوست دارد و از فرد بیکار، تنبل، سربار دیگران و فردی که اوقاتش را به بطالت و لهو لعب بگذراند، بیزار است. مراقب باشید جوانی هیچ یک از شما بدون شغل یا تخصص سپری نشود. خداوند متعال در جوانان، نیروهایی روانی و جسمی قرار داده است تا از طریق آنها سرمایه زندگی خود باشند و آن را به بطالت و لهو لعب سپری نکنند.
باید هریک از شما به شغل و تخصص خود اهتمام ورزد تا در آن به مهارت کامل دست یابد. پس کسی از شما بدون آگاهی سخن نگوید و بدون مهارت کار نکند و بهانه نیاورد که نمی توانم یا نمی دانم و به اهل خبره و داناتر از خود رجوع کند که آنها داناتر و باتجربه تر هستند.
هریک از شما باید وظیفه خود را با پشتکار و اهتمام و علاقه انجام دهدو و تمام تلاشش، تنها جمع آوری مال از هر راه ممکن نباشد چرا که در مال حرام برکت وجود ندارد هرکس که مال نابجا و حرامی را جمع کند، چه بسا این احتمال وجود دارد که خداوند بلایی را بر او بگشاید که مجبور باشد آن مال در بلایی که بر سرش آمده، با رنج و بلای بیشتر هزینه کندو چنین مالی هرگز انسان را در دنیا بی نیاز نخواهد کرد و وبال او در آخرت خواهد بود.
هرکدام از شما باید خود و وجدانش را بین خود و دیگران میزان قرار دهد و عمل و کارش برای دیگران همانند عمل و کاری باشد که دوست دارد دیگران برای او انجام دهند. همانطوری که دوست دارد به او نیکی کنند، او نیز به دیگران نیکی کند و اخلاق حرفه ای و موازین اخلاقی را رعایت کند و به راههای پستی نرود که از آشکار کردن ان شرم داشته باشدو باید بداند که کارگر و متخصص در کارش مورد اعتماد کسانی است که برایشان کار می کنند، پس باید ناصح او باشد و در جایی که نمی داند از خیانت بپرهیزد که خداوند متعال ناظر او و کار اوست و دیر یا زود او را مورد مواخذه قرار خواهد داد و خیانت و فریبکاری، زشتترین اعمال در نزد خداوند است و خطرناک ترین اعمال از حیث عواقب و پیامدها است.
پزشکان باید بین افراد متخصص، بیشتر از دیگران به این نصیحت ها توجه داشته باشند، زیرا انها با جان مردم و جسم آنها سرو کار دارند لذا انها باید بسیار مراقب باشند که اشتباهی مرتکب نشوند که عاقبت ناگواری برای آنها در پی داشته باشد که فردا نزدیک است.
خداوند سبحانه و تعالی فرموده است: «[وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ (۱) الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ (۲) وَإِذَا کَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ (۳) أَلَا یَظُنُّ أُولَئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ». و از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند: خداوند متعال دوست دارد هریک از شما که کاری را انجام می دهید، به بهترین شکل و با مهارت ان را انجام دهید».
باید دانشجویان و اساتید در تخصص مربوط به خود احاطه کامل داشته باشند بویژه پزشکان هشیار باشند که علم و روش مداوای انها به روز باشد.
آنها وظیفه دارند از طریق مقالات علمی سودمند، و اکتشافات جدید به توسعه علوم اهتمام وزرند و در مراکز علمی به رقابت بپردازند و هرگز این اجازه را به خود ندهند که تا ابد شاگرد دیگران و مصرف کننده ابزار و تجهیزات دیگران باقی بمانند بلکه باید خود انها در تولید علم سهم داشته باشند همانطور که پدران آنها نیز پیشگامان علم در گذشته بوده اند
و هیچ امتی از شما به علم و دانش سزاوارتر نیست پس استعدادهای نهفته در جوانان و نوجوانان را درک کنید و اگر چنین افرادی از افراد ضعیف جامعه باشند، همانند فرزندان خود به آنها کمک کنید تا اینکه انها هم به درجه های علمی متعالی و علوم دست یابند و شما نیز از پاداش علم و تخصص های انها بهرمند شوید.
۴- تعهد به اخلاق پسندیده و دوری از اعمال ناشایست
چهارمین توصیه من به شما جوانان مومن، تعهد به اعمال و اخلاق پسندیده و دوری از اعمال ناشایست است؛ اصل و مبنای سعادت و خیر، فضیلت و اصل و ریشه شقاومت و شر – غیراز آنچه خداوند با آن بندگانش را آزمایش می کند- رذیلت است؛ خداوند در این باره فرموده است: « وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ»
و از ویژگی ها و اخلاق پسنیده است: محاسبه نفس، پاکدامنی و عفاف در ظاهر و رفتار، راست گویی در گفتار، صله رحم، امانت داری، وفای به عهد و تعهدات، دور اندیشی در حق، دوری از رفتارهای پست و ناشایست.
و از جمله رفتارها و اخلاق ناشایست است: تعصبات کشنده و بیجا، احساسات و هیجانات شتابزده، لهو و لعب، ریاکاری، اسراف در هنگام بی نیازی، از حد گذشتن در هنگام فقر و نداری، نارضایتی در هنگام بلا، اهانت به دیگران بویژه افراد ضعیف، هدر دادن اموال، کفران نعمت، افتخار به گناه، کمک کردن به ظلم و تجاوز و اینکه انسان دوست بدارد نسبت به اینکه در کاری که نکرده، مورد ستایش قرار گیرد.
به دختران تاکید می کنم که پاکدامن و عفیف باشند؛ چرا که زنان به خاطر ظرافتی که دارند، بیشتر از دیگران نسبت به ناگواری های ناشی از بی احتیاطی در معرض آزار و اذیت و زیان قرار دارند.
پس مراقب باشند فریب عواطف و احساسات جعلی را نخورند و در وابستگی های گذرایی که لذت های ان می گذرد و پیامدها و تبعات منفی آن باقی می ماند، گرفتار نشوند. برای دختران شایسته نیست جز اینکه به یک زندگی پایدار که دارای پایه های صلاح و سعادت است، بیندیشند و و چه باوقار است که زنان، متانت و سنگینی خود را در ظاهر و رفتار و در امور روزمره و تحصیل خود حفظ کنند .
۵- تشکیل خانواده و ازدواج
پنجمین توصیه من به این جوانان، اهتمام به تشکیل خانواده از طریق ازدواج و بچه دار شدن بدون تاخیر است؛ چرا که این موضوع باعث انس و لذت برای انسان است و باعث می شود در کار خود جدیت به خرج دهد و موجب وقار، سنگینی و احساس مسئولیت و استفاده از نیروها برای روز مبادا می شود و انسان را از بسیاری از امور ممنوعه و ناشایست دور می کند به طوری که در روایات آمده است هر کس که ازدواج کند، نیمی از دینش را به دست آورده است. در کنار همه اینها ازدواج و تشکیل خانواده و بچه دار شدن، از سنت های فطری و لازم انسان است و دوری از آن، باعث تنبلی و سستی می شود.
علاوه بر این کسی نباید در ازدواج از فقر بترسد زیرا خداوند متعال ازدواج را یکی از اسباب کسب روزی قرار داده است که انسان در ابتدای کار، آن را حساب نمی کند. هنگام ازدواج به دین، اخلاق و اصل طرف مقابل، توجه کنید و در زیبایی و ظاهر مبالغه نکنید که به زودی و در جریان زندگی روزمره پوشش از ان برداشته خواهد شد و به آن پی خواهید برد . در احادیث نسبت به ازدواج با زن فقط به خاطر زیبایی نهی شده است و و مرد باید بداند که اگر با زن دیندار و خوش اخلاق ازدواج کند، آن زن باعث برکت خواهد شد.
دختران و والدین آنها نباید شغل را بر تشکیل خانواده و اهتمام به آن ترجیح دهند. چرا که ازدواج یک سنت ثابت در زندگی است و شغل به مستحبات بیشتر شبیه است و ترک آن از حکمت به دور است. و هرکس از این موضوع در آغاز جوانی اش غفلت کند، به زودی پشیمان خواهد شد و ان زمان است که دیگر پشیمانی سودی ندارد و تجربه های زندگی گواه بر این است.
برای والدین جایز نیست که مانع ازدواج دخترانشان شوند و یا با آداب و رسومی مانند مهریه های سنگین و انتظار برای خواستگاران سید و یا عمو زاده که خداوند نسبت به آنها ملزم نکرده، مانع ازدواج انها شوند که این موضوع مفاسد بزرگی دارد که از آن اطلاع ندارند.
مرد باید بداند که خداوند ولایت دختران رابه پدران آنها سپرده است تا آنها را نصیحت کنند ونسبت به خیر و صلاح انها اصرار داشته باشند. هرکس زنی را که صلاح آن زن نباشد، حبس کند، مرتکب گناه دائمی شده که از آثار این کار خود ضررخواهد برد و دری از درهای جهنم به روی خود گشوده است.
۶- تلاش در اعمال خیر و سودرسانی به مردم
ششم، تلاش در اعمال خیر و سودرساندن به مردم بویژه امور مربوط به ایتام، بیوه ها و محرومین و مراعات منافع عمومی است چرا که چنین اعمالی باعث تقویت ایمان، تهذیب نفس و زکات نعمتی است که انسان از ان بهره مند شده است.
این کار نوعی قدم برداشتن برای فضائل، همکاری در راه نیکی و تقوا و امر به معرف و و نهی از منکر بی کلام و موجب کمک به مسئولان در راستای حفظ نظام جامعه و مراعات منافع عمومی و همچنین باعث بهتر شدن اوضاع جامعه می شود و موجب برکت در دنیا و امتیاز در آخرت است و خداوند سبحانه و تعالی جامعه همیارو همبسته را که در ان انسان ها به برادران خود اهتمام می ورزند، دوست دارد.
و پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) نیز فرمودند: (لا یؤمن أحدکم حتّی یحبّ لأخیه ما یحبّ لنفسه ویکره لأخیه ما یکره لنفسه): «ایمان هیچ یک کامل نیست مگر اینکه آنچه برای خودش دوست دارد برای برادرش دوست بدارد و انچه برای خودش نمی پسندد برای برادرش نیز نپسندد».
و ایشان همچنین فرمودند: (من سنّ سنه حسنه فله أجرها وأجر من عمل بها). هرکس سنت نیکی را بنا نهد، از پاداش کار خود و کسانی که به آن سنت عمل کنند، بهره مند می شود.
۷- مسئولیت پذیر بودن
هفتم اینکه هرکس مسئولیتی که عهده دار می شود، به درستی انجام دهد، حالا این مسئولیت چه در خانواده و چه در جامعه باشد. پدران باید به مسئولیت خود در برابر فرزندان و همسر به خوبی اقدام کننند و از خشونت و سنگ دلی دوری کنند.
حتی درجایی که باید قاطع باشند، از خشونت پرهیز کند تامنافع خانواده و جامعه حفظ شود؛ روش های برخورد قاطع به آزار و اذیت جسمی و یا الفاظ زشت منحصر نمی شود بلکه ابزاری های تربیتی دیگری نیز وجود دارد که می توان با مشاوره با افراد متخصص در این زمینه، بهره برد و روش های نامناسب و خشونت بار معمولا نتیجه عکس می دهد و موجب می شود آن رفتار منفی ریشه ای گردد و شخصیتش شکسته می شود پس قاطعیتی که همراه ظلم باشد خیری در ان وجود ندارد و نمی توان یک خطا را با خطایی دیگری اصلاح کرد.
کسی که یکی از امور جامعه را به دست گرفته است باید نسبت به آن اهتمام ورزود و در آن ناصح و خیرخواه مردم باشد. و در آن امر به مردم خیانت نکند و از موقعیت خود برای تشکیل گروه و حزب در جهت منافع شخصی و جمع اموال مشکوک و مشتبه استفاده نکند و با حزب و گروه خود زمینه محرومیت افراد شایسته از منصب های اجتماعی را فراهم نسازد بلکه باید برای همه مردم به صورت یکسان کار کند
و از کار خود به عنوان ابزاری برای دستیابی به منابع یا نزدیک شدن به افراد استفاده نکند؛ چرا که دست یابی به حقوق خاص از طریق کاری که وظیفه انسان است جایز نیست و اگر هم انسان مجبور بود میان مراجعان خود یکی را ترجیح دهد باید فرد ضعیفتر را ترجیح دهد، چون آن فرد چاره و حامی دیگری جز خداوند متعال برای رسیدن به حق خود ندارد.
همچنین سزاورا نیست کسی برای توجیه کار خود از دین و مذهب سوء استفاده کند؛ چرا که همین دین و مذهب از ما می خواهند در کارهای خود حق و انصاف و عدالت را رعایت کنیم و خداوند متعال فرموده است: « لقد أرسلنا رسلنا بالبینات وأنزلنا معهم الکتاب والمیزان لیقوم الناس بالقسط».امام علیه السلام فرمود: « إنّی سمعت رسول الله (صلّی الله علیه وآله) یقول فی غیر موطن : لنْ تُقَدَّسَ أُمَّهٌ لا یُؤْخَذُ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقَّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَعْتِعٍ »(در جاهای متعدد از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: امتی پاکیزه نمی شود مگر اینکه حق ضعیف بدون لکنت زبان و ترس از قوی گرفته شود).
و هرکس جز این رفتار کند دچار خیال پردازی شده و نزدیک ترین مردم به پیشوایان عدالت همچون پیامبر(ص) و امام علی (ع) و امام حسین(ع) کسانی هستند که بیشتر به سخنان این پیشوایان عمل کنند و از سیره آنها پیروی کنند.
مسئول امور مردم باید به نامه امام علی(ع) به مالک اشتر را مطالعه کند که آن حضرت چگونه در این نامه مبانی عدالت و امانت داری را برای مالک برمی شمارد و از این رو این نامه برای مسئولان مفید است و هرکس متناسب با مسئولیت خود می تواند از آن بهره ببرد و هرچقدر که دایره مسئولیت کسی بزرگتر باشد رعایت دستورات این نامه برای او واجب تر است.
۸- متصف به روحیه یادیگری و افزایش معرفت
توصیه هشتم اینکه انسان به روحیه یادگیری آراسته شود و به دنبال افزایش حکمت و معرفت در تمامی مراحل زندگی و حالات مختلف آن باشد. در اعمال و رفتارها و آثار آنها تامل کند و در حوادثی که پیرامونش رخ می دهدو نتایج آن درنگ کند. تا هر روز بر معرفت، تجربه و فضلش افزون شود.
چراکه این زندگی مدرسه ای است که دارای ابعاد مختلف است و عمق زیادی نیز دارد و انسان هیچ گاه از یادگیری و معرفت بی نیاز نیست و در هر اتفاقی که رخ می دهد پند و عبرتی نهفته و در هر واقعه و اتفاقی پیامی موجود است که برای کسی که تامل و دقت کند روشن خواهد شد، پس انسان در زندگی خود هیچ گاه از علم آموزی و تجربه اندوزی بی نیاز نخواهد بود تا اینکه به لقا اللله بپیوندد و هرچقدر که انسان بصیرت و دانش و معرفت بیشتری داشته باشد می تواند تجارب و حقایق افزون تری را کشف کند.
خداوند متعال در هیمن زمینه می فرماید: « وَمَن یُؤْتَ الحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً »: (کسی که به او حکمت داده شود از خیر زیادی بهره مند شود) و به پیامبر خود فرمود: «وقل رب زدنی علما»: (بگو خداوندا دانش مرا افزون کن).
سه کتابی که انسان باید با انها انس بگیرد
شایسته است انسان به سه کتاب انس بگیردو با تامل و اندیشه از آن سه کتاب توشه برگیرد. اولین و برترین این کتاب ها، قرآن کریم است. قرآن کریم آخرین پیام از سوی خداوند سبحانه و تعالی به سوی بندگانش است.
آن را به سوی بندگانش فرستاد تا گنجینه های عقول را برانگیزاند و چشمه های حکمت را بشکافد و قساوت قلب را با ان تلطیف دهد که رویدادها را در آن با ضرب المثل تبیین کرده است لذا انسان هرگز نباید تلاوت این کتاب را ترک کند و هنگام تلاوت قرآن احساس کند که گویی به سخن خدا گوش می دهد؛ چرا که قرآن کریم پیام خداوند به سوی تمام بندگان است.
دومین کتاب، کتاب نهج البلاغه است؛ این کتاب عموما مضامین قرآن و اشارت های آن را با روشی شیوا و بلیغ تشریح می کند که در انسان روحیه تامل و تفکر و عبرت گرفتن و حکمت را تحریک می کند. پس سزاوار نیست که انسان اگر فرصتی برایش پیش بیاید، مطالعه آن را ترک کند و علاوه بر این در هنگام مطالعه آن احساس کند که در بین کسانی است که امیرالمومنین امام علی(ع) برایشان سخنرانی می کند و در این زمینه خوب است در نامه امام علی به فرزندش امام حسین(ع) بیندیشد.
سومین کتاب نیز صحیفه سجادیه است؛ این کتاب حاوی دعاهای بلیغ و شیوایی است که مضامین انها از قرآن کریم گرفته شده است و در مورد آنچه برای انسان اهمیت دارد و باید در مورد آن بداند، در ان آموزش داده شده و چگونگی محاسبه و انتقاد از خویشتن و کشف جوانب پنهان و راز و رمز های نفس در آن توضیح داده شده به وِیژه اینکه درهای اخلاق پسندیده نیز در آن شرح داده شده است.
این هشت وصیت در واقع اصول استقادمت و پایداری در زندگی و ارکان آن است و وچیزی جز تذکر و یادآوری نیست؛ بنابراین انسان در آنها، حق و حقیقت، صفای باطن، شواهد عقل و تجارب زندگی را در آنها می یابد و می بیند که پیام های الهی و موعظه های افراد بصیر نیز ما را نسبت به آن یادآوری کرده است.
پس شایسته است هر انسانی به سوی عمل کردن به ان تلاش کند بویژه جوانانی که در اوایل نیرو، قدرت جسمی و روانی قرار دارند اینها سرماه انسان در زندگی است. و اگر بخشی از این سرمایه را از دست داده اند، باید بدانند که بهره اندک بهتر از ترک تمام این سرمایه است که خداوند متعال نیز فرمودند: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ خَیْراً یَرَهُ * وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ).
از خداوند می خواهم که شما را در آنچه موجب سعادت و استقامت در آخرت و دنیا است، توفیق عطا فرماید که او سرپرست توفیق است
با توجه به حضور فعال نسل نو در فضای مجازی، KHAMENEI.IR از سایت جدیدی با عنوان «نو+جوان» (ویژه مخاطبان تا ۱۸ سال) در روز پنجشنبه ۱۰ اردیبهشتماه رونمایی خواهد کرد.
سایت KHAMENEI.IR ویژه نوجوانان قصد دارد با استفاده از همراهی و مشارکت نوجوانان فعال و بهرهگیری از ظرفیتها و تواناییهای این نسل، پیام انقلاب اسلامی را با تمرکز بر اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای در فضای مجازی ترویج کند و فضایی را فراهم آورد تا کاربران نیز نظرات و تولیدات خود را در معرض دید یکدیگر قرار دهند.
سایت نو+جوان با نشانی nojavan.khamenei.ir روز پنجشنبه همزمان با برگزاری مراسم رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب خاطرات اسارت جمعی از نوجوانان ایرانی با عنوان «آن ۲۳ نفر»، افتتاح خواهد شد.