هزینههای کرایه ماشین برای زائران اربعین در عراق چقدر است ؟ + لیست کرایهها
امسال اصلیترین هزینه زائران اربعین در عراق، هزینه حملونقل برای تردد از مرزهای خروجی کشورمان تا شهرهای زیارتی نجف اشرف، کربلای معلی، سامرا و کاظمین است که این هزینههای حملونقل برای زائران ایرانی در سال جاری بهشدت افزایش یافته است.
سنگفرش حرم مطهر حضرت ابوالفضل العباس (علیه السلام) با مرمر طبیعی در مسافتی حدود هزار متر مربع در کمترین زمان ممکن و با کیفیت بسیار بالایی به انجام رسید تا این مکان مقدس میزبان قدمهای زائران بارگاه حضرت ابوالفضل عباس (علیه السلام) باشد.
مهندس «ضیاء مجید الصائغ»، رئیس بخش پروژه های مهندسی آستان مطهر عباسی، در مصاحبه با شبکه الکفیل در خصوص این فاز از پروژه گفت: سنگفرش کردن رواق مطهر حرم حضرت عباس (علیه السّلام) مرحله مهمی از مراحل پروژه سنگفرش کردن حرم مطهر به حساب می آید.
در مرحله اول قسمت مختص به خواهران با مرمر سنگفرش شد و پس از پایان این مرحله، به محوطه اختصاص یافته به برادران پرداخته شد و با پایان این بخش، مراحل مرمر کردن کفپوش حرم حضرت عباس علیه السلام به صورت کامل به انجام رسید و دربهای حرم حضرت ابوالفضل برای استقبال از زائران باز شد.
متن نامه سردار سلیمانی به امام خامنه ای درباره پایان داعش آمریکایی
بسم الله الرحمن الرحیم
انّافَتَحنا لَکَ فتحاً مُبینا
محضر مبارک رهبر عزیز و شجاع انقلاب اسلامی
حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای مدظلهالعالی
سلام علیکم
شش سال قبل فتنهای خطرناک شبیه فتنههای زمان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که فرصت و حلاوت درک حقیقی اسلام ناب محمدی (ص) را از مسلمانان سلب نمود این بار پیچیده و آغشته به سمّ صهیونیسم و استکبار همچون طوفانی ویرانگر، عالم اسلامی را درنوردید.
این فتنهٔ خطرناک و مسموم با هدف آتشافروزی وسیع در عالم اسلامی و درگیر نمودن مسلمانان با یکدیگر، توسط دشمنان اسلام ایجاد گردید.
حرکت خبیثانهای که تحت نام “حکومت اسلامی عراق و شام” در همان ماههای اولیه موفق شد با اغفال دهها هزار جوان مسلمان، دو کشور بسیار اثرگذار و سرنوشتساز عالم اسلامی “عراق” و “سوریه” را دچار بحران بسیار خطرناکی کند
و صدها هزار کیلومتر مربع از اراضی این کشورها را همراه با هزاران روستا، شهر و مراکز مهم استانی به تصرف درآورد و هزاران کارگاه و کارخانه و زیرساختهای مهم این کشورها از جمله، راهها، پلها، پالایشگاهها، چاهها و خطوط نفت و گاز و نیروگاههای برق و موارد دیگری از این نوع را تخریب نمودند
و شهرهای مهمی همراه با آثار گرانبهای تاریخی و تمدن ملی آنها را با بمبگذاری از بین برده و یا سوزاندند.
اگرچه آمار خسارتهای وارده قابل احصاء نیست اما بررسیهای اولیه حاکی از پانصد میلیارد دلار میباشد.
در این حادثه، جنایات بسیار دردناکی که غیر قابل نمایش است رخ داد؛ از جمله: سربریدن کودکان یا پوست کندن زندهزندهٔ مردان در مقابل خانوادههای خود، به اسارت گرفتن دختران و زنهای بیگناه و تجاوز به آنان، سوزاندن زندهزندهٔ افراد و ذبح دستهجمعی صدها جوان.
مردم مسلمان این کشورها متحیر از این طوفان مسموم، بخشی گرفتار خنجرهای برندهٔ جنایتکاران تکفیری گردیدند و میلیونها نفر دیگر خانه و کاشانهٔ خود را رها کرده و آوارهٔ شهرها و کشورهای دیگر شدند.
در این فتنهٔ سیاه، هزاران مسجد و مراکز مقدس مسلمانان تخریب و یا ویران گردید و بعضاً مسجد را به همراه امام جماعت و نمازگزاران آن با هم منفجر نمودند.
بیش از شش هزار جوان فریبخورده به نام دفاع از اسلام بهصورت انتحاری با خودروهای پر از مواد منفجره خود را در میادین، مساجد، مدارس، حتی بیمارستانها و مراکز عمومی مسلمانها منفجر کردند؛ که در نتیجهٔ این اعمال جنایتکارانه دهها هزار مرد، زن و کودک بیگناه به شهادت رسیدند.
تمامی این جنایتها بنا به اعتراف عالیترین مقام رسمی آمریکا که هماکنون ریاست جمهوری این کشور را بر عهده دارد توسط رهبران و سازمانهای مرتبط با آمریکا طراحی و اجرا گردیده است کما اینکه همچنان این روش توسط رهبران کنونی آمریکا در حال طراحی و اجرا است.
آنچه پس از لطف خداوند سبحان و عنایت خاص رسول معظم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت گرانقدرش باعث شکست این توطئهٔ سیاه و خطرناک گردید، رهبری خردمندانه و هدایتهای حکیمانهٔ حضرت مستطاب عالی و مرجع عالیقدر حضرت آیتالله العظمی سیستانی بود که موجب بسیج کلیهٔ امکانات برای مقابله با این طوفان مسموم گردید.
یقیناً پایداری دولتهای عراق و سوریه و پایمردی ارتشها و جوانان این دو کشور خصوصاً حشدالشعبی مقدس و دیگر جوانان مسلمان سایر کشورها با حضور مقتدرانه و محوری حزبالله به رهبری سید پر افتخار آن، جناب سید حسن نصرالله (حفظهاللهتعالی) نقش تعیینکنندهای در به شکست کشاندن این حادثهٔ خطرناک داشتند.
قطعاً نقش ارزشمند ملت و دولت خدمتگزار جمهوری اسلامی خصوصاً ریاست محترم جمهوری اسلامی، مجلس، وزارت دفاع و سازمانهای نظامی و انتظامی و امنیتی کشورمان در حمایت از دولتها و ملتهای کشورهای فوقالذکر قابل تقدیر است.
حقیر بهعنوان سرباز مکلفشده از جانب حضرتعالی در این میدان، با اتمام عملیات آزادسازی ابوکمال آخرین قلعهٔ داعش با پایین کشیدن پرچم این گروه آمریکایی – صهیونیستی و برافراشتن پرچم سوریه، پایان سیطرهٔ این شجرهٔ خبیثهٔ ملعونه را اعلام میکنم
و به نمایندگی از کلیهٔ فرماندهان و مجاهدین گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایرانی، عراقی، سوریهای، لبنانی، افغانستانی و پاکستانی که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند،
این پیروزی بسیار بزرگ و سرنوشتساز را به حضرتعالی و ملت بزرگوار ایران اسلامی و ملتهای مظلوم عراق و سوریه و دیگر مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم و پیشانی شکر را در مقابل پیشگاه خداوند قادر متعال به شکرانهٔ این پیروزی بزرگ بر زمین میساییم.
و مَا النَّصرالّا مِن عِندِالله العَزِیزِ الحَکِیم
قائد الثورة الإسلامية العزيز والشجاع سماحة آية الله العظمى الإمام الخامنئي (دام ظلّه)
سلام عليكم
منذ ستّة أعوام نشبت فتنة خطيرة شبيهة بفتن عصر أميرالمؤمنين (عليه السلام) سلبت المسلمين فرصة وحلاوة الفهم الحقيقي للإسلام المحمّدي الأصيل وكانت ملفوفة ومغمّسة بسموم الصهيونية والاستكبار وطافت في أرجاء العالم الإسلامي مثل إعصار مدمّر.
أحدث أعداء الإسلام هذه الفتنة المسمومة والخطيرة بغية إشعال النيران بشكل واسع في العالم الإسلامي ودفع المسلمين للتصارع فيما بينهم. نجح تيّار خبيث يُدعى “الحكومة الإسلامية في العراق والشّام” خلال الأشهر الأولى في استغلال عشرات الآلاف من الشباب المسلم، وساق بلدي العراق وسوريا اللذين يلعبان دوراً مصيريّاً ومؤثّراً في العالم الإسلامي نحو أزمة بالغة الخطورة وسيطر على مئات آلاف الكيلومترات المربّعة من أراضي هذه الدول إضافة إلى آلاف القرى، المدن ومراكز المحافظات الهامّة ودمّر آلاف المصانع والبنى التحتيّة في هذه البلاد من ضمنها الطرق، الجسور، مصافي النفط، الآبار وخطوط النفط والغاز ومصانع الطاقة الكهربائية و… وقد فخّخوا مدن هامّة بما تحتويه من آثار ثمينة وهامّة وحضارة وطنيّة وأبادوها أو أحرقوها.
مع تعذّر إحصاء حجم الخسائر لكنّ التحقيقات الأوليّة تحكي عن خمسمائة مليار دولار.
في هذه الحادثة تمّ ارتكاب جرائم مؤلمة جدّاً يتعذّر عرضها ونشرها؛ من ضمنها: قطع رؤوس الأطفال أو سلخ جلود الرجال الأحياء أمام عوائلهم، أسر البنات والنساء البريئات واغتصابهنّ، حرق الأشخاص وهم أحياء وذبح مئات الشباب بصورة جماعية. مسلمو هذه البلاد المذهولون من هذا الإعصار المسموم، تعرّض بعضهم للذبح بالخناجر الحادّة على يد المجرمين التكفيريين وشُرّد ملايين الأشخاص الآخرين من بيوتهم ورحلوا إلى مدن وبلاد أخرى.
في هذه الفتنة السوداء، تمّ هدم وتدمير آلاف المساجد ومراكز المسلمين المقدّسة وفي بعض المواقع قاموا بتفجير المسجد مع إمام جماعته ومصلّيه.
ما يفوق الستّة آلاف شاب مخدوع باسم الدفاع عن الإسلام قاموا بتفجير أنفسهم بصورة انتحاريّة مستخدمين السيارات المليئة بالمواد التفجيريّة في الساحات، المساجد، المدارس، حتّى المستشفيات ومراكز المسلمين العامّة وكانت نتيجة هذه الأعمال الإجراميّة استشهاد آلاف الأبرياء من رجال، نساء وأطفال.
لقد تمّ التخطيط لكافّة هذه الجرائم وتنفيذها بواسطة قادة أمريكا والمؤسسات التابعة لها باعتراف أعلى منصب رسمي في أمريكا الذي يتقلّد اليوم منصب رئاسة الجمهورية في هذا البلد كما أنّ هذا الأسلوب في التخطيط والتنفيذ لا يزال متّبعاً من قبل قادة أمريكا الحاليين حتى اليوم.
ما كان كفيلاً بإلحاق الهزيمة بهذه المؤامرة السوداء والخطيرة بعد لطف الله والعناية الخاصّة لرسول الإسلام العظيم (صلى الله عليه وآله) وأهل بيته الكرام هو القيادة الحكيمة لجناب الموقّر والمرجع العظيم آية الله العظمى السيد علي السيستاني التي أدّت إلى حشد كافة القدرات لمقابلة هذا الإعصار المسموم.
لا يوجد أدنى شك في أنّ عوامل كصمود حكومتي العراق وسوريا وثبات جيش هذين البلدين وشبابهما خاصة الحشد الشعبي المقدّس وسائر الشباب المسلمين من سائر البلاد مع مشاركة حزب الله القويّة والشجاعة بقيادة سيّدهم المفتخر، سماحة السيد حسن نصرالله (حفظه الله تعالى) كان لها دور مصيري في هزيمة هذه الحادثة الخطيرة.
من الحتمي أن الدور القيّم الذي لعبه شعب وحكومة الجمهورية الإسلامية خاصّة رئاسة الجمهورية الإسلامية المحترمة، مجلس الشورى الإسلامي، وزارة الدفاع والمؤسسات العسكرية والقوى الأمنية في بلدنا في دعم وحماية حكومات وشعوب الدول المذكورة أعلاه تفوق الذكر غير قابلة للشكر والتقدير.
إنني أنا الحقير بصفتي جنديّاً مكلّفاً من قبلكم في هذا الميدان ومع إنجاز عمليات تحرير الأبوكمال آخر قلاع داعش وإنزال علم هذه الجماعات الأمريكية – الصهيونية ورفع العلم السوري، أعلن إنهاء سيطرة هذه الشجرة الخبيثة الملعونة نيابة عن جميع القادة والمجاهدين المجهولين في هذه الساحة وآلاف الشهداء والجرحى الإيرانيين، العراقيين، السوريين، اللبنانيين، الأفغانيين والباكستانيين المدافعين عن المقدسات الذين هبّوا للدفاع عن أعراض وأرواح المسلمين ومقدّساتهم ونثروا الأرواح في سبيلها وأهنّئ وأبارك لجنابكم وشعب إيران الإسلامية العظيم والشعوب المظلومة في العراق وسوريا وسائر المسلمين هذا النصر العظيم والمصيري كما أمرّغ جبهتي بالتراب في حضرة الله القادر المتعال شكراً لهذا النصر الكبير.
وما النّصر إلا من عند الله العزيز الحكيم
إبنكم وجنديّكم قاسم سليماني
In a letter to Ayatollah Khamenei, the Commander of IRGC Quds Force, Major General Qasem Soleimani announced the end of ISIS’s domination over Muslim lands.
Following the historic victory of Iraq and Syria’s resistance movement over the sedition of Takfiri terrorism and the end of ISIS’s domination, which was manifested by lowering the flag of this American-Zionist group at Abu Kamal–the last key area in the hands of ISIS–General Soleimani issued an important message to Ayatollah Khamenei.
The following is the full text of Major-General Soleimani’s message to Ayatollah Khamenei:
In the Name of God, the Most Beneficent, the Most Merciful
“Indeed, we have opened for you (Prophet Muhammad) a clear opening.” Quran [1: 48]
To the dear and brave Leader of the Islamic Revolution, Ayatollah Khamenei:
Salamun Alaikum (peace and greetings upon you),
Six years ago, a dangerous plot like the ones at the time of Amir al-Mu’minin (as), which prevented Muslims from truly understanding the pure Islam of Muhammad (pbuh), this time, mixed with the poison of Zionism and arrogance, covered the Islamic world like a devastating storm.
This devastating and poisonous sedition was created by the enemies of Islam with an aim of initiating widespread war within the Islamic world and a fight among Muslims. The evil movement, under the name of the “Islamic State of Iraq and the Levant,” managed, in the early months, to deceive tens of thousands of Muslim youth from both countries, causing a very dangerous crisis for the influential and crucial countries of the Islamic world: “Iraq” and “Syria.”
They occupied hundreds of thousands of square kilometers of land from these countries along with thousands of villages, towns, and provincial centers; they destroyed thousands of factories, manufactures, and major infrastructure of these countries–including roads, bridges, refineries, wells, gas and oil lines, and power plants; they destroyed or burned important cities with valuable historical monuments and national civilizations by bombing them.
Although it is not possible to calculate all the damage caused yet, the preliminary investigation estimates damages to be around $500 billion.
In this event, there were extremely horrendous crimes that could not be shown, which included the following: decapitation of children, skinning men alive before their families, taking young girls and women hostage and raping them, burning people alive and group massacres of hundreds of young people.
The people of these countries, astounded by this poisonous storm, either became victims of the takfiri criminals or left their homes, displaced throughout other cities and countries.
In this dark sedition, thousands of mosques and sacred centers of Muslims were destroyed or ruined, and sometimes a mosque along with the Imam and all the people in it were blown up. More than 6,000 young people, deceived in the name of defending Islam, blew themselves up by way of suicide bombings, using explosive vehicles at city squares, mosques, schools, even hospitals and public places of Muslims; as a result of these criminal acts, tens of thousands of innocent men, women, and children were martyred.
All these crimes have been designed and implemented by US leaders and organizations, according to the acknowledgement of the highest-ranking US official who is currently president of the United States; moreover, this scheme is still being modified and implemented by current American leaders.
What, in addition to the favour of God and the special grace of the great Prophet Muhammad and his honorable household (pbut), led to the defeat of this dark and dangerous conspiracy was the wise leadership and guidance of his Excellency, Ayatollah Sistani, who mobilized all facilities to deal with this toxic storm.
Certainly, the resistance of the Iraqi and Syrian governments and the perseverance of the armies and youths of these two countries, especially the holy Popular Mobilization Forces (PMF), Al-Hashd Al-Sha’abi, and other Muslim youth from other countries with the prominent presence of
Hezbollah led by its great leader, Sayyid Hassan Nasrallah, played an important role in overturning this dangerous event.
Definitely the valuable role of the nation and the government of the Islamic Republic of Iran–the respected president in particular–the parliament, the Defense Ministry, as well as police, military and security organizations of our country, in supporting the above mentioned states and nations, is admirable.
This humble person, as a soldier called upon by your eminence to serve on this battlefield, announces the termination of the rule of this vicious cursed entity, following the completion of the liberation operation of Abu Kamal as ISIS’ last fort, bringing down the flag of this US-Zionist made terrorist group, raising the flag of Syria. On behalf of all the commanders and anonymous fighters on the battlefield, the thousands of Iranian, Iraqi, Syrian, Lebanese, Afghan and Pakistani martyred and disabled defenders of the holy shrine–who gave their lives to defend the lives and honor of Muslims and their sanctities–I congratulate and felicitate you and the noble nation of Islamic Iran, as well as the nations of Iraq, Syria, and other Muslims of the world. I prostrate before the Almighty God in gratitude for this great victory.
“And victory comes only from God, the All-mighty, the All-wise.” Quran [3:126]
بررسی وقایع شهریور 1359 در گفتوگو با یکی از رزمندگان حاضر در نواحی مرزی
جنگ ماقبل جنگ!
فرض کنیم به شهریور سال 59 برگردیم و با چنین اخباری روبهرو شویم: «نیروی هوایی عراق به آسمان آبادان تجاوز کرد، نیروی دریایی عراق به اروندرود و منطقه دریایی پاسگاه خورمال تجاوز کرد، نیروی هوایی عراق به آسمان خرمشهر تجاوز کرد، عراق به ارتشش دستور آمادهباش داد، هنری کیسینجر اعلام کرد جنگ بین عراق و ایران قریبالوقوع است، سه هواپیمای عراقی به آسمان مهران تجاوز کردند…»
واکنش ما به آنها چه خواهد بود؟ مشخص است که واقعهای بزرگ در پیش است. عراق مرتب حریم هوایی، دریایی و زمینی ما را نادیده میگیرد، ارتشش را آماده رزم در مرزها مستقر میکند، تحلیلگران غربی نزدیکی جنگ را پیشبینی میکنند، یگانهای مرزی به مراکز رسمی اعلام خطر میکنند، مردم در مرزها هراسان هستند و… یحتمل جنگی در پیش است.
در شهریور 59 همه صاحبنظران مطمئن بودند که جنگ آغاز خواهد شد. همه به جز آن عده از سیاسیونی که به تعبیر مقام معظم رهبری «نشان دادند لیاقت اداره کشور را ندارند». این عده از سیاستمداران آنقدر در برابر تجاوزهای مکرر عراق مماشات کردند تا اینکه تجاوز رسمی عراق در 31 شهریور 59 به یک «حمله غافلگیرانه» تعبیر شد.
وگرنه برای بچههای خرمشهر که از 20 شهریور رسماً با عراق بر سر اشغال پاسگاه مؤمنی درگیر بودند، آنچه در 31 شهریور اتفاق افتاد دنباله تجاوزهایی بود که از قبل آغاز شده بود.
جنگ یا درگیری طایفهای
سیدمسعود ارجعی از رزمندگان خرمشهری که مادر، خواهر و دو برادرش از شهدای دفاع مقدس هستند در این خصوص میگوید: «ما مرزنشینها آغاز جنگ را از روی تقویم مشخص نمیکنیم. ما جنگ را با پوست و گوشتمان از نزدیک احساس کردیم. از همان زمانی که با تحریک دشمنان جنگ عرب و عجم در خوزستان و خرمشهر به راه افتاد، جنگ برای ما آغاز شده بود. ما خرمشهریها دو بار سوم خرداد را تجربه کردهایم، یکی در سال 58 و فتنهای که به اسم جنگ عرب و عجم رخ داد، دیگری در سال 61 که خرمشهر آزاد شد.»
اشاره ارجعی به فتنه خلق عرب است که از خردادماه 58 به اوج خود رسیده بود. مجموعهای از ناآرامیها که تا زمان آغاز رسمی جنگ به اشکال مختلف ادامه داشت. اما اگر خلق عرب را عاملی در دست رژیم عراق بدانیم، حتی خود بعثیها نیز قبل از آغاز رسمی جنگ به مناطق مرزی کشورمان تجاوز کرده بودند.
سیدمسعود ارجعی در این خصوص میگوید: «عراق مدتها قبل از آغاز رسمی جنگ، حریم مرزی ما را مورد تجاوز قرار داده بود. یادم میآید شهید جهانآرا گزارش این تجاوزها را به مراکز رسمی اعلام میکرد اما در کمال تعجب میگفتند این حوادث مربوط به درگیریهای طایفهای است و ربطی به سپاه ندارد!
نهایتاً هم که عراق در 20 شهریور 59 یعنی 10 یا 11 روز قبل از آغاز رسمی جنگ، پاسگاه مؤمنی در شلمچه را اشغال کرد. اینجا بود که بچههای خرمشهری تصمیم گرفتند به پاسگاه حمله کنند و با به اسارت درآوردن تعدادی از نظامیهای عراقی، به مسئولان ثابت کنند که عراق به خاک ما تجاوز کرده است.
شهیدان موسی بختور، حیدر حیدری و اقبالپور به همین منظور اعلام آمادگی کردند. حیدر بمبساز خوبی بود و از زمان انقلاب با سهراهی بمب تهیه میکرد. این سه نفر در همین درگیریهای مرزی به شهادت رسیدند، اما حتی ریخته شدن خونشان نیز باعث نشد مسئولان به شروع جنگ اذعان کنند تا اینکه فرودگاه مهرآباد تهران و چند فرودگاه دیگر بمباران شدند و دیگر جای شک و شبههای برای شروع جنگ باقی نماند.»
از خانلیلی تا شلمچه
از 20 شهریور تقریباً جنگ در جنوبیترین نقاط مرزی خوزستان آغاز شده بود. چند روز قبل از آن نیز یعنی در 16 شهریورماه پاسگاه خانلیلی در استان کرمانشاه (مرزهای غربی) به تصرف دشمن درآمد و در همین روز نیروهای هوایی و زمینی عراق به نخستین حملات علنی خود به پاسگاههای ایلام، قصرشیرین، خسروآباد، نفتشهر و سومار مبادرت کردند و به این ترتیب حداقل سه استان کشورمان از نیمه شهریور 59 رسماً درگیر جنگی شدند که هنوز به شکل رسمی آغاز نشده بود!
ارجعی میگوید: «ما شهید داده بودیم اما کسی جنگ را باور نداشت. نمیدانم باید چه اتفاقی میافتاد تا قبول میکردند که جنگ آغاز شده است. در خیلی از نقاط مرزی نیز شاهد چنین اتفاقهایی بودیم اما گویا فقط باید تهران بمباران میشد تا آغاز جنگ را باور میکردند.»
صرفنظر از زد و خوردهای مرزی که اواسط شهریور به شکل علنی رخ داد، در تقویم جنگ به موارد عجیبی نیز برخورد میکنیم. یک نمونه مربوط به حمله نیروی دریایی عراق به بندر خرمشهر در سوم شهریور 59 و به غارت بردن 43 فروند ناوچه گارد ساحلی متعلق به شرکت اروندان میشود.
موردی که ارجعی آن را قبول ندارد و میگوید: «کار شرکت اروندان اصلاً ساخت ناوچه نبود. در کل منطقه مرزی نیز تنها دو ناوچه مستقر بودند که تقریباً یک گروهان تکاور نیروی دریایی در آنها مستقر بودند. به غارت بردن 43 فروند ناوچه به نظر من درست نیست، احتمالاً این تعداد قایقهای غیرنظامی بودند که توسط عراق به غارت برده شدند.»
تاریخی که تغییر میکرد
تجاوز دشمن کاملاً آشکار بود. آنها از تابستان 59 و خصوصاً از شهریورماه این سال، به شکل علنی و با برنامهریزی دقیقی اقدام به تضعیف بنیه نظامی کشورمان میکردند. پاسگاهها را اشغال کرده یا میکوبیدند، امکانات دولتی و خصوصی عمده را به سرقت میبردند، گشتهای هوایی و زمینی خود را به طور منظم انجام میدادند .
حتی واحدهای نظامیشان را مقابل چشم نظامیهای ما در مرزها مستقر میکردند اما در این سو با وجود گزارشهای پی در پی سپاهیها و ارتشیها، واکنشی از طرف شورای عالی دفاع که بنیصدر ریاست آن را برعهده داشت، انجام نمیگرفت. شاید اگر شهریورماه و اخبار پی در پی ناگوارش را زودتر درمییافتیم، تاریخ جنگ به گونه دیگری رقم خورده بود.
آنان که تجربه سفر اربعین حسینی را داشتهاند میدانند که شگفتانگیزترین سفری که یک انسان میتواند تجربه کند همین سفر است.
شاید جذابترین نکته این سفر را میتوان در الگوهای رفتاری میزبانان اربعین در عراق یافت که عمده آنان را برادران و خواهران عراقی تشکیل میدهند. اما چه ویژگیهایی آنان را مبدل به بارزترین میزبانان این کره خاکی کرده است؟ بهطور خلاصه به این الگوهای رفتاری اشارهای خواهیم داشت.
۱) اطمینان به وعده الهی؛ میزبانان اربعین مؤمنینی هستند که نقد خود را با نسیه الهی معامله کردهاند و اطمینان راسخ دارند که برکت زائران اباعبدالله(ع) شامل دنیا و آخرتشان خواهد شد.
۲) آن بزرگ مردمان نسبت به خدمترسانی به زائران حضرت بیتفاوت نیستند و احساس تکلیف میکنند و یاری زائران را وظیفه خود میدانند، نه یک لطف.
۳) آنان در اکرام مهمانان امامحسین(ع) از هیچ کوششی دریغ نمیکنند و اکرام را کمال و تمام به انجام میرسانند و بهگونهای زائر حضرت(ع) را تکریم میکنند که مهمانان و حتی اهل خانه خود را آنگونه گرامی نمیدارند.
۴) در ازای خدماتی که از جانبشان انجام میشود نهتنها هیچ منتی بر سر مهمانان نمیگذارند بلکه حتی خود را مدیون مهمان تلقی میکنند.
۵) نهتنها صاحبخانه بلکه تمامی اعضای خانه اعم از همسر و فرزندان نسبت به خدمترسانی اهتمام دارند و تعاون به خرج میدهند و نقشی بر این صفحه مینگارند.
6) چنان در این امر خیر با هم رقابت میکنند که گویی پاداش فوق تصوری پیش چشم آنان است که از چشمان ما پنهان مانده.
7) حُسن ظن و خوشگمانی از ویژگیهای دیگر میزبانان است؛ آنها به مهمانانی که نهتنها از آنان شناختی ندارند بلکه گاه نمیتوانند با آنان ارتباط کلامی برقرار کنند کاملا اعتماد و حسنظن دارند. در خانهها همواره روی همه باز است و اسباب و وسایل منزل بدون هیچ نظارتی در اختیار مهمان ناشناس قرار میگیرد.
این مؤلفههای رفتاری اگرچه با سبک زندگی قرن ۲۱ بشر جور درنمیآید ولی به هر حال این چند روز نسیمی از همسایگی ما میآید که بنیانهای به ظاهر مدرن بسیاری را خواهد لرزانید.
کمتر از دو سال پس از پایان جنگ ایران و عراق، از روز دوم اوت سال 1990 م،با تهاجم نظامی عراق به کویت و اشغال خاک این کشور از طرف نیروهای عراقی،بحران عظیمی در خاورمیانه و خلیج فارس آغاز شد که تا پایان سال 1990 م،کلیه حوادث و جریانات مهم دیگر بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داد.
در پی این تهاجم، کشورهای جهان واکنش تند و یکپارچه ای نشان دادند و شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور چندین قطعنامه درباره محکومیت تجاوز عراق و تاکید بر لزوم تخلیه بدون قید و شرط کویت از نیروهای متجاوز، سرانجام روز پانزدهم ژانویه 1991 م را به عنوان آخرین مهلت تخلیه کویت از طرف نیروهای عراق تعیین نمود و بعد از این تاریخ، توسل به زور برای بیرون راندن نیروهای متجاوز را از کویت تجویز کرد.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
در اوایل سال 1991 م، پیش از فرا رسیدن ضرب الاجل نیمه ژانویه 1991 م،بیش از پانصد هزار سرباز امریکایی و دویست هزار سرباز از کشورهای متحد امریکا، علیه عراق در منطقه خلیج فارس متمرکز شده بودند.
تعداد هواپیماهای جنگنده و بمب افکن متحدین در این عملیات،بیش از 1200 فروند و تعداد تانکهای آنها قریب 4000 دستگاه بود.
علاوه بر آن، بیش از یکصد کشتی جنگی در آبهای خلیج فارس و اطراف آن گرد آمده بودند.با چنین تدارکی در منطقه که از پایان جنگ جهانی دوم به این طرف سابقه نداشت،
[/box]
شروع عملیات جنگی علیه عراق در صورت خودداری آن کشور از تخلیه کویت قطعی به نظر میرسید.با خودداری صدام حسین، دیکتاتور سفاک عراق از پذیرش اولتیماتوم شورای امنیت،حملات امریکا و نیروهای متحد، در کمتر از 48 ساعت پس از انقضای مهلت، آغاز شد و در جریان این حملات، بی سابقه ترین خرابیها و ویرانیها به بار آمد.
در این میان شورش میلیونی مخالفان صدام در عراق شکل گرفت اما نیروهای غربی که ادامه حکومت صدام ذلیل و شکست خورده را بر جانشینان احتمالی او که به دنبال حکومت اسلامی بودند، ترجیح میدادند، در حالی که ساعاتی تا سقوط بغداد باقی نمانده بود، دست از حملات خود برداشتند و صدام با سرکوب بی رحمانه این شورش، نگرانیهای امریکا از این جهت را برطرف ساخت.
در واقع حمله عراق به کویت که با چراغ سبز امریکا همراه بود و به معنای موافقت ضمنی و یا حداقل عدم مخالفت کاخ سفید تلقی میگردید، بهانه ای بود برای حضور نظامی گسترده امریکا در منطقه حساس خاورمیانه.
به عبارت دیگر، امریکا علاوه بر برخورداری از نیروهای واکنش سریع، توانست کل این منطقه را در اختیار گرفته و با تحکیم پایههای دول منطقه، به آنها در زمینه مواجهه با شکل گیری و رشد جنبشهای اسلامی کمک نماید.
از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی نیز با حضور نظامی امریکا در منطقه،ضمن احساس امنیت بیشتر، به جنایات خود ادامه داد.
بسم الله الرحمن الرحیم «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ …» آیه 59 / سوره نساء سال 1367 در چنین ایامی بود که قطعنامه 598 مبنی بر پایان جنگ ایران و عراق توسط ایران پذیرفته شد . همیشه این سوال در ذهن ها بوده که چرا با وجود شعارهای ابتدای شروع دفاع مقدس این قطعنامه پذیرفته شد . ناگفته های زیادی توسط برخی افراد آگاه بیان شده که می تواند کلید حل این سوالات باشد.