کودکان حافظ قرآن پیش اهالی دنیا و آخرت به خوبی و ممتازبودن معروفند.
روایات را که بخوانید و از فواید و آثار حفظ قرآن که آگاه باشید یا چند لحظه که پای حرف بچههای حافظ قرآن بنشینید، دلتان لک میزند که ایکاش من هم فرزند حافظ قرآن داشته باشم. رسولخدا(ص) فرمودند: حاملان قرآن، سرشناسان اهل بهشتاند و این مهر تأییدی بر این آرزوی خوب پدر و مادرهاست.در بهار قرآن که ماه رمضان است میتوانید از تجربههای معلمهای قرآن، خانواده حافظها و بچههای قرآنی باخبر شوید تا حامی خوبی برای قرآنی شدن فرزندتان باشید:
نرم افزار آیه نگار برای استفاده عموم مردم به ویژه محققان به سفارش سازمان دارالقرآن تهیه و تدوین شده است.
احمد زرنگار معاون نظارت بر چاپ و نشر قرآن سازمان دارالقرآن در گفتوگو با بنیانا با اشاره به ویژگیهای نرمافزار آیه نگار ، اظهار داشت: در آیه نگار نرمافزار کل قرآن کریم بدون هیچ نوع غلط و اشتباهی در دسترس عموم قرار گرفته است. و مناسب نگارش آیات قرآن در Word است.
نیاز به فونت مناسب و توانا برای نمایش متون اعراب دار، همواره در نرمافزار های قرآنی احساس میشد. لذا کوششی در این زمینه آغاز کردیم که با یاری خداوند به ثمر نشست و اولین فونت نسخ قرآنی برای اندروید تولید شد. از این قلم در ساخت نرم افزار قرآن هدی استفاده شده است. این محصول نتیجه همکاری مشترک دو شرکت نرمافزاری مریم و نارسیس است. در تولید آن نوآوریهای منحصر به فردی صورت گرفته که از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد
به گزارش بنیانا ؛ نخستین مدرسه قرآنی تهران با مجوز رسمی از آموزش و پرورش و با همت جمعی از قاریان ممتاز و بینالمللی کشور راهاندازی شد.
این مدرسه که با همت استاد احمد ابوالقاسمی، مهدی عادلی، هادی صلحجو، هادی ربیعی و حمید قوامی راهاندازی شده از مهرماه امسال و در پایه هفتم از دانشآموزان علاقهمند به قرآن کریم پذیرایی میکند.
در این مدرسه به جز دروس عمومی که همه دانشآموزان میگذرانند، دروس تخصصی در حوزه قرآن و معارف به دانشآموزان ارائه و این افراد پس از پایان دوره متوسطه به سطح قابل قبولی از علوم دینی و قرآن دست پیدا میکنند. همچنین رویکرد اصلی این مدرسه تربیت قرآنی دانشآموزان است و آموزش اخلاق و رفتار قرآنی یکی از برنامههای اصلی است.
طرح مدرسه طلایه داران زندگی ؛ دبیرستان پسرانه دوره اول
نظامی جامع، مانع، هماهنگ و کارآمد
تعریف جامعیت:
یعنی توجه به همه ابعاد تعلیم وتربیت و ابزار و لوازم آن با توجه به نیازهای روز مخاطبین و جامعه.
تعریف مانعیت:
یعنی طراحی نظامی که از ورود غیر (روش و محتوای تربیتی دیگر) ممانعت میکند و در برگیرنده همه نیازهای مخاطب با توجه به شرایط روحی، روانی و اجتماعی او میباشد.
تعریف هماهنگی:
یعنی همراهی و هماهنگی با اسناد بالادستی تعلیم وتربیت و از همه مهمتر هماهنگی بین اجزای طراحی شده نظام آموزشی در راستای اهداف تعیین شده با عنایت به نیاز مخاطبین.
تعریف کارآمدی:
یعنی حرکت به سوی تحقق محصولی مشخص با رویکرد سودمندی و تربیت نیروی ماهر متکی بر علم (علم+مهارت)
برنامههای مدرسه طلایه داران زندگی ؛ دبیرستان پسرانه دوره اول
۱- آموزش دروس مصوب آموزش و پرورش به نحو احسن.
۲- برنامهریزی برای کسب مهارت حداکثری دانشآموزان در دروس تخصصی بر اساس علاقه افراد (ریاضی، فیزیک و …).
۳- تربیت دانشآموزان ماهر در دروس تخصصی (ریاضی، فیزیک، نجوم، زیست شناسی، شیمی، کامپیوتر و ادبیات) برای شرکت در المپیادهای علمی (منطقهای، استانی، کشوری و جهانی).
۴- آموزش مهارتهای روخوانی، روانخوانی، تجوید، صوت و لحن، ترجمه و تفسیر قرآن کریم.
۵-تربیت حافظان قرآن کریم.
۶- توجه به بعد جسمانی دانشآموزان با برنامهریزی دقیق و هدفمند در آموزش مهارتهایتربیت بدنی بر اساس توان دانشآموزان و تشخیص کارشناسان تربیت بدنی برای هر دانش آموز (رشتههایی مانند: آمادگی جسمانی، شنا، تیراندازی، فوتبال، بسکتبال، والیبال، شطرنج و…).
۷- آموزش مهارتهای زندگی بر اساس آموزههای قرآن و اهل بیت (ع) به دانشآموزان و خانوادههای ایشان.
۸- آموزش مهارتهای یادگیری زبانهای عربی و انگلیسی، علوم کامپیوتر و …
۹- آموزش مهارتهای هنری بر اساس علاقه و توان دانشآموزان (خط، نقاشی، طراحی، عکاسی، معرق و…).
۱۰- برگزاری اردوهای یک و چند روزه برای شناخت بیشتر دانشآموزان و کسب تجربه زندگی اجتماعی.
۱۱- برگزاری مسابقات مختلف قرآنی، هنری و ورزشی برای ایجاد حس رقابت سالم برای دانشآموزان و کارسوقهای علمی.
۱۲- برگزاری دورهها و کارگاههای آموزشی ویژه خانوادهها برای همسویی بیشتر ایشان با برنامهها و اهداف.
۱۳- معاینه دورهای دانش آموزان توسط پزشک مدرسه با هدف کنترل سلامت جسمانی و الگوی تغذیه مناسب.
۱۴- تشکیل پرونده سلامت روان و برگزاری آزمونهای هدفمند روانشناسی برای شناخت بهتر نقاط ضعف و قوت دانش آموزان، برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی، برگزاری جلسات مشاوره ویژه والدین و دانشافزایی ایشان نسبت به فرزندان و … توسط مشاور روانشناس مدرسه.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
آدرس مدرسه طلایه داران زندگی تهران
بزرگراه شهید آبشناسان، بلوار جنت آباد شمالی، پلاک ۳۰۱
نفر اول مسابقات جهانی کشور مالزی – مدرس علوم قرائات در مساجد و فرهنگسرای قرآن – مدیر مرکز آموزش قرآن آستان حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) – دارنده مدرک درجه ۱ ارزیابی قاریان از شورای عالی قرآن – داور بین المللی قرآن
جناب آقای محمدهادی صلحجو
۱۵ سال سابقه فعالیت در مدارس برتر تهران در سمتهای معلم قرآن، مربی تربیتی و معاون اجرایی – قاری ممتاز کشوری و استاد قرآن در جلسات مساجد – مجری کارشناس شبکه قرآن سیما
جناب آقای مهدی عادلی
نفر اول مسابقات قرآن بین المللی جمهوری اسلامی ایران – مدرس علوم قرائات در مساجد – داور کشوری مسابقات قرآن
جناب آقای هادی ربیعی
۱۸ سال سابقه فعالیت در مدارس شهر تهران در سمتهای معلم قرآن، معاون فرهنگی، معاون اجرایی، مشاور تحصیلی، معاون آموزشی و مدیریت – مجری کارشناس شبکه قرآن سیما
جناب آقای سیدحمید قوامی
کارشناس ارشد IT – مدرس دورههای ICDL – سابقه تدریس در دبیرستانهای منطقه چهار تهران – مشاور و طراح نرم افزار
……..
صوت گفتگوی جناب آقای صلح جو مدیر محترم دبیرستان با رادیو قرآن ⬇️⬇️
به گزارش بنیانا ؛مدتی است جمع کثیری از مخاطبان رادیو قرآن در تماسهای خود از نبود بانک مشخصی برای اعلام زمان و محل برگزاری جلسات قرآنی در استانهای مختلف کشور اطلاع میدادند و به همین نسبت درخواستهای فراوانی برای اعلام فهرست جلسات آموزش قرآن ایران اسلامی مطرح شده بود.
شبکه رادیویی قرآن پیشتر و در ماه مبارک رمضان، بنابر همین درخواستهای فراوان مردمی و اعلام نیاز وارد شده برای معرفی جلسات قرآنی که با حضور استادان قرآن کریم تشکیل میشوند، فهرست اولیه این جلسات در سراسر کشور را منتشر کرده بود.
در ادامه این روند و شکلگیری یک بانک اولیه از اطلاعات جلسات قرآنی، رادیو قرآن در اقدام دوم ضمن تماس با جمعی از اساتید قرآن کریم در استانهای کشور، نسبت به تشکیل جلسه قرآن آنان در شهرهای مختلف کسب اطلاع کرده و مجموعه این اطلاعات را به همراه بیان نام استاد، محل برگزاری، ساعت و روز تشکیل و موضوع جلسه در قالب یک فهرست به تفکیک استان تهیه و تنظیم کرده است.
از اینرو فهرست حاضر برای بهرهبرداری عموم مردم به ویژه خانوادهها، از سوی رادیو قرآن جهت حضور و بهرهمندی از فضای جلسات آموزش قرآن به مردم قرآن دوست سراسر کشور هدیه میشود.
فهرست جلسات آموزش قرآن ایران اسلامی + تفکیک استانها
فایل بالا یک فایل در فرمت اکسل است و با برنامه exel مایکروسافت نمایش داده می شود
هم وطنانی که این برنامه را در رایانه خود نصب ندارند یا نمی توانند آن را باز کنند برای دریافت لیست مراکز اسم شهر یا استان خود را در نظرات همین مطلب بنویسید تا همکاران ما لیست مراکز شهر شما را برایتان ارسال کنند
به گزارش بنیانا ؛ سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ در راستای توجه به امر تربیت قرآنی کودکان اقدام به راهاندازی بیش از 300 مهد کودک قرآنی در سطح تهران بزرگ کرده است.
در این گزارش نام و نشانی مهدهای قرآنی تهران بزرگ براساس نواحی بسیج و مناطق شهرداری تقدیم میشود.
[su_note]
بروزرسانی : بروزرسانی اسفند 95 لیست مهدکودکهای قرآنی تهران | دریافت فهرست جدید در قالب (PDF )حجم 1مگابایت | برای استفاده روی موبایل به نرم افزار های نمایش پی دی اف همچون برنامه Adobe Acrobat نیاز دارید
مقوله تربیت در ادیان و به ویژه در احادیث، روایات و قرآن کریم مبحثی بسیار مهم است که خانوادهها را به اهمیت آن به ویژه رعایت نکات تربیتی برای فرزندانشان توصیههای فراوانی میکند.
دوران کودکی بهترین زمان برای تربیت انسان به شمار میرود به گونهای که در این سن کودک هر آنچه که آموخته را در ذهن داشته و در بزرگسالی طبق آن عمل میکند، بدین منظور قرآن کریم و احادیث بر تربیت کودک از خردسالی تا نوجوانی تأکیدات فراوانی داشته و به تشویق و ترغیب خانوادهها به تربیت اسلامی پرداختهاند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مهدهای بسیاری در کشور در قالب مهدهای کودک و مهدهای قرآنی شکل گرفت که در دهه اخیر شاهد توسعه مهدهای قرآنی و گرایش خانوادهها به تربیت دینی فرزندان بودیم، به نوعی که یکی از مسائلی که امروزه خانوادهها را به مهدهای قرآنی سوق میدهد خلأ وجود مکانی مورد اعتماد برای تربیت فرزندان است بر همین اساس مهدهای قرآنی که با محوریت تربیت اسلامی فررزندان فعالیت دارند، در سالهای اخیر در کانون توجه والدین قرار گرفتهاند که یکی از آنها مهد قرآن «بصیرت» در حکیمیه است.
مهدکودک و پیشدبستانی قرآنی بصیرت با رویکرد قرآنی و تربیت دینی در اردیبهشت ماه سال 1393 در مجموعه دارالقرآن تأسیس و پس از تجهیز آغاز به کار کرد.
در این مهد قرآنی تربیت قرآنی و اسلامی افراد مورد توجه ویژه قرار دارد و متولیان و مربیان نیز همواره سعی دارند به طور غیرمستقیم کودکان را بر اساس آداب اسلامی تربیت کنند.
بصیرت یکی از مهدهای قرآن استان تهران است که توانسته با اجرای برنامههای گوناگون در جذب و تربیت قرآنی افراد موفق عمل کند تا جایی که حتی خانوادهها نیز همواره از تربیت و ادب فرزندان خود نیز ابراز رضایت میکنند.
به گفته کمیزی مدیر مهد قرآن بصیرت، در این مهد آموزشهای مقدماتی به صورت غیرمستقیم به کودکان آموزش داده میشود. آموزشها نیز بر اساس مضامین الهی است و آیات کاربردی قرآن استخراج شده و مضامین آن در قالبهای مختلفی همچون عکس، نقاشی، داستان، شعر، نمایش و نقاشی بیان میشود.
بسیاری از افراد از آنچه در مهدهای قرآنی میگذرد، اطلاع دقیق ندارند و تصور میکنند مهد قرآن یعنی مکانی برای یادگیری و حفظ قرآن؛ در حالی که مهدهای قرآن جایی برای حفظ قرآن کریم نیست بلکه در این محیط آموزشی کودکان با اخلاق و آداب قرآن و اسلام آشنا میشوند و رفتاری متناسب با سیره معصومین(ع) را میآموزند.
* در مهدهای قرآن آموزشهای مقدماتی بر پایه مضامین الهی است
مدیر مهد قرآن بصیرت در گفتوگو با خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس با بیان اینکه مهد قرآنی مکانی برای تربیت قرآنی کودکان است، میگوید: در مهدهای قرآن آموزش صرف قرآن کریم نداریم در حالی که برخی تصور میکنند در مدت زمان معین فرزندشان باید آیات و حتی چند جزء از قرآن را حفظ کنند؛ این تفکری اشتباه است.
وی با بیان اینکه در مهدهای قرآن آموزشهای مقدماتی بر پایه مضامین الهی است، میافزاید: در مهد قرآن بصیرت ما سعی داریم گروههای سنی تحت پوشش را با خلاقیت و نوآوری به صورت غیر مستقیم با مضامین دینی آشنا کنیم. به طور مثال آیات موضوعی قرآن را استخراج کرده و مضامین آن را در قالب داستان، شعر، نقاشی و کاردستی به کودکان القا میکنیم.
* لزوم استفاده از زبان هنر برای جذب کودکان در مهدهای قرآن
کمیزی با اشاره به لزوم استفاده از زبان هنر برای جذب کودکان، میگوید: اگر کودکان را به صورت نمادین و جذاب با قرآن آشنا کنیم پس از مدتی خودشان مشتاق میشوند تا در این مسیر حرکت کنند بر همین اساس ما به آموزش غیرمستقیم توجه ویژهای داریم و همواره سعی میکنیم با ابزارهای جذاب تربیت قرآنی کودکان را در مسیر صحیح نهادینه کنیم.
مهد قرآنی بصیرت برای سه گروه سنی مهد، آمادگی و پیشدبستانی فعالیت دارد و سعی میکند کودکان را قرآنی تربیت کند؛ البته تربیت قرآنی به معنای آموزشهای قرآنی نیست بلکه همواره آموزش غیرمستقیم آداب و رفتار مد نظر قرار دارد.
هنگامی که وارد این مهد میشوی رنگهای شاد و جذابی خودنمایی میکند. کودکان نیز منظم نشسته، قصه و داستانی مربی را گوش میدهند؛ عروسکی که در حال وضوگرفتن است تا نماز بخواند، دختری که با رفتارش موجب خوشحالی خانواده میشود و احسان به والدین را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است.
در گوشهای از این مهد قرآنی پسر بچهای در حال بازی با همکلاس خود است؛ آنها با هم بر روی یک کاغذ نقاشی کرده و در حال رنگ کردن نقاشی هستند.
تعامل این دو کودک آنقدر جالب بود که حتی نظر یکی از والدین را به خود جلب کرد؛ در مهدهای قرآنی همکاری کودکان در فعالیتها و حتی یادگیری کارهای گروهی بیش از سایر مهدها به صورت غیر مستقیم آموزش داده میشود.
در مهد قرآنی بصیرت به نماز نیز تأکید میشود تا جایی که حتی به گفته مدیر این مهد نماز جماعت برگزار میشود تا کودکان با خواندن نماز آشنا شوند. البته نحوه خواندن نماز نیز در کلاسها همراه با شادی و بازیهای مفرح در قالب نمایش عروسکی و قصههای کودکانه تدریس میشود.
در کنار این مهد قرآن فضایی برای تفریح کودکان در نظر گرفته شده است؛ استخر توپ، استفاده از بازیهای تفریحی و فکری از امکاناتی است که کودکان در زمان حضور در مهد از آن استفاده میکنند؛ همچنین در بخش دیگری از مهد قرآن بصیرت فضایی با گیاهان مختلف قرار دارد که در طول هفته کودکان به این مکان رفته و با گیاهان مختلف آشنا میشوند.
* برنامههای آموزشی این مهد با محوریت قرآن است
به گفته مدیر مهد قرآن بصیرت گیاه شناسی میتواند کودکان را با خالق هستی آشنا کند، وقتی در طول فصلها با گیاهان مختلف آشنا میشوند و تفاوت فصول را میبینند بهتر میتوانند در آینده تغییرات و شگفتیهای آفرینش را درک کنند.
در این مهد قرآنی در کنار آموزشهای مقدماتی به تربیت قرآنی افراد توجه میشود تا جایی که کودکان همراه با بازیهای کودکانه در محیطی دینی رشد میکنند.
برنامههای آموزشی این مهد با محوریت قرآن است و در هر برهه برنامههای خاصی همچون نمایش، نقاشی، داستان، بازی و سرگرمیهایی متناسب با آیات قرآن کریم ندارک دیده شده است. در این مجموعه آموزشهای بهروز و مورد نیاز کودکان در فضایی آرام و سالم معنوی تدریس میشود.
* رضایت کودکان از حضور در مهدهای قرآنی
در ساعتی که کودکان در مهد هستند شادی و سرگرمیهایی بسیاری دارند که هر کدام از آنها به نیکی و خوبی از آن یاد میکنند.
پویا 5 ساله یکی از کودکانی است که در این مهد قرآنی آموزش میبیند. وی با اشاره به سرگرمیهایی که در مهد دارد، میگوید: من در اینجا کنار بازیهایی که داریم با دوستان زیادی آشنا شدهام. ما در بیشتر اوقات تفریحات آموزندهای داریم که میتواند در آینده برایمان مفید باشد. به طور مثال وقتی داستانهای پیامبران را میشنویم میتوانیم از آنها درس بگیریم و کارهای خوب آنها را ادامه دهیم.
شاید وقتی اسم « مهد قرآنی » را بشنویم این شبهه پیش بیاید که در این مهدها تنها به امور قرآنی توجه میشود و برنامههای تربیتی در حاشیه قرار دارد؛ برخلاف این تصور در مهد قرآنی بصیرت نه تنها به تربیت و سرگرمیهای کودکان بلکه به تغذیه آنها نیز توجه میشود. در این مهد سعی شده برنامهریزیها به روز و متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی پیش رود تا جایی که کودکان در زمان حضور در مهد علاوه بر کلاسهای ورزشی با کلمات انگلیسی هم آشنا میشوند.
* هیچ اجباری برای حفظ قرآن در کلاسها نداریم
مدیر مهد قرآن بصیرت با اشاره به برنامههای روزانه کودکان در این مهد قرآن، میگوید: کودکان 3 و 4 سال در بخش کودکستان، 4 و 5 سال در بخش آمادگی و کودکان 5 و 6 در بخش پیشدبستان تحت آموزشهایی متناسب با سن و توانمندیهای خود قرار میگیرند. به طور مثال در بخش پیشدبستانی ساعت 8 تا 8:30 ورزش صبحگاهی داریم و کودکان پس از آن برای داشتن روزی خوب دعا میکنند و سورههایی که در کلاسهای یادگرفتند جمعخوانی میکنند. همچنین ذکر ایام هفته به صورت شعر را با هم میخوانند.
وی با بیان اینکه کودکان یاد گرفتند که قبل از غذا خداوند متعال را به خاطر نعمت هایش شکرگذاری کنند، میافزاید: پس از ورزش صبحانهای واحد دارند که قبل از خوردن دسته جمعی دعا میکنند. دلیل هماهنگ بودن صبحانه هم این است که عادات بد غذایی را کنار بگذارند تا در کنار ذهنی سالم بدنی سلامت نیز داشته باشند.
کمیزی با اشاره به برگزاری کلاسهای مختلف هنری و تفریحی، میگوید: ما سعی داریم تمامی مفاهیم و اصول را به صورت نقاشی و کاردستی و داستان به کودکان بیاموزیم؛ داستانهای قرآنی از جذابیت فوقالعادهای برخوردار است به طوری که وقتی داستانهای مفهومی و قرآْنی بازگو میشود بسیاری از کودکان جذب آن شده و با دقت به آن گوش میدهند.
مدیر مهد قرآن بصیرت با بیان اینکه ما هیچ اجباری برای حفظ قرآن در کلاسها نداریم، میافزاید: در مهد برخی سورههای کوچک را کودکان حفظ میکنند؛ یکی از مادران وقتی فرزندش سوره مبارکه «توحید» را از حفظ خوانده بود بسیار خوشحال ذوق زده شد و میگفت: «من در منزل هر چه با او کار میکردم نمیتوانست حفظ کند».
* استفاده از راهکارهای جذاب یادگیری را برای کودکان آسان میکند
وی با اشاره به اینکه استفاده از راهکارهای جذاب یادگیری را برای کودکان آسان میکند، میگوید: اگر کودکان به صورت عملی با آموزههای دینی و قرآنی آشنا شوند به طور حتم آن را در زندگی خود به کار می گیرند و دیگر نیازی به القای مفاهیم به صورت مستقیم نیست.
کمیزی با بیان اینکه خانوادهها همواره برای تربیت صحیح فرزندانشان تلاش میکنند، میافزاید: برخی تصور میکنند مهد قرآن مکانی برای یادگیری قرآن آنهم برای خانوادههای مذهبی است در طول این چند سال خانوادههای مختلفی به ما مراجعه کردند که حتی بسیاری از آنها از نظر اعتقاد دینی چندان پایبند نبودند. مادری که با حجاب معمولی بود پس از مدتی به خاطر علاقه فرزندش به چادر، چادری شد و هماکنون نیز نه تنها فرزندش بلکه خودش هم حجاب برتر را برگزیده است.
وی با اشاره به اینکه تمایل افرادی که کمتر با قرآن سروکار دارند به تربیت دینی فرزندانشان بیشتر است، میگوید: برای بسیاری از خانوادهها قرار گرفتن فرزندانشان در محیط های قرآنی از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی یکی از کودکان سوره مبارکه «تین» را حفظ کرد مادر وی هدیهای تهیه کرد و بسیار خوشحال بود و میگفت فکر نمیکردم پسرم بتواند در این سن این سوره را حفظ کند.
کمیزی برگزاری مراسم در مناسبهای مختلف را یکی از برنامههای جنبی مهد بصیرت عنوان می کند و میافزاید: در تمام برنامهها و مناسبتها سعی میکنیم برنامهای داشته باشیم تا کودکان با اهمیت روزهای مهم سال آشنا شوند. حتی در روز پرستار یکی از پرستاران با پوشش بیمارستانی به مهد آمد و کودکان را با کمکهای اولیه و سایر امور آشنا کرد.
* مهمترین اصول تربیت دینی، آموزش آداب و رفتار است
کمیزی آموزش آداب و رفتار را از مهمترین اصول تربیت دینی میداند و میگوید: وقتی مادری میبیند که فرزندش در جمع خوشبرخورد و مؤدب رفتار میکند و به بزرگترها احترام میگذارد بسیار خوشحال میشود به همین ما آداب اجتماعی و رفتاری را به کودکان آموزش میدهیم به طوری که آنها میآموزند باید پس از ورود به جمع سلام کنند یا بهداشت را رعایت کنند. ما وقتی به آنها توصیه میکنیم مسواک بزنند در کنار ان احادیث مرتبط با پاکیزگیی و بهداشت را استخراج کرده و به صورت شعر و داستان میخوانیم تا آنها تشویق شوند.
آموزشهای مهدهای قرآن به یادگری آداب و رفتار در بین کودکان خلاصه نمیشود؛ ستاری مادر همتا در گفتوگو با فارس میگوید: وقتی میبینم دخترم تا این حد به خواندن دعای قبل از خوردن هر چیزی اینقدر معتقد است بسیار خوشحال میشوم. یک روز در جایی شام دعوت بودیم وقتی همه می خواستند غذا بخوردند همتا با استرس و هیجان گفت: «وای صبر کنید، دعای قبل از غذا را نخواندیم». این نشان میدهد که رفتارها و تربیتهای نه تنها در کودکان بلکه در بین اطرافیان آنها نیز مؤثر است.
سالاری مادر پویا یکی از کودکان مهد قرآن بصیرت نیز با بیان اینکه من آیةالکرسی را حفظ نبودم، میگوید: وقتی پویا آیةالکرسی را حفظ کرد همیشه پس از بیرون آمدن از منزل میخواند. من هم به واسطه تکرارهای او آیةالکرسی را حفظ کردم و در ماشین هم تلاوت این آیات را میگذارم تا در ذهنمان تثبیت شود.
بر اساس این گزارش، مقوله تربیت کودکان و نوجوانان امری بدیهی است که در وهله نخست باید آموزش و پرورش و سپس نهادها و ارگانهای دولتی و غیردولتی به امر مهم تربیت دینی و اسلامی کودکان و نوجوانان توجه بسیار داشته باشند، زیرا اهتمام ویژه به تربیت ایرانی _ اسلامی توسط خانواده و جامعه منجر به شکوفایی کشور در عرصههای مختلف خواهد شد.
حسین بن موسی یکی از فرزندان امام کاظم علیه السلام است. وی از جمله همراهان احمد بن موسی علیه السلام بوده است و در حدود سال 202 ه.ق از مدینه عازم ایران شد و در شیراز به شهادت رسید.
حضرت حسین بن موسی در برخی منابع به سید علاءالدین حسین ملقب گردیده است. «سید علاءالدین حسین بن موسی الکاظم برادر کوچکتر شاهچراغ است. شهادت او بعد از تفرقه امامزادگان در شیراز در محله باغ قتلغ اتفاق افتاد. قتلغ در شیراز باغی داشت که باغبانش مردی دیندار و با مروت بود.
باغبان در شب های جمعه در مکانی بلند نوری را مشاهده می کرد قتلغ خان مالک این باغ نیز این نور را مشاهده کرد دستور داد که محل مزبور را بررسی کنند. قبری یافتند «پس از باز کردن قبر، جسدی بزرگ و باعظمت و شکوه یافتند.
جسد در کمال شادابی و زیبایی بود در یک دست صاحب جسد قرآن مجید و در دیگر دستش شمشیری قرار گرفته بود. با علامت و نشانه هایی دانستند که قبر متعلق به حسین بن موسی علیه السلام است. قتلغ خان آنگاه فرمان داد که قبه و بارگاهی عالی بر سر آن مقبره بنا کردند.
حضرت شاهچراغ(ع) از شخصیتهای عالیمقام و جلیلالقدر و پرهیزکار بود.
آگاهی درباره زندگی این حضرت بسیار اندک و برخی از مقاطع زندگی ایشان مبهم و در منابع جز به بعضی از قسمتهای زندگی شاهچراغ(ع) پرداخته نشده است.
در مورد رابطه احمد با پدرش این اندازه آوردهاند که امام کاظم (ع) او را دوست داشت و ملکی از خود به او بخشید و وی را به بخشندگی و دلیری ستود.
مورخان گزارش دادهاند که پس از شهادت امام کاظم (ع)، مردم مدینه به لحاظ شخصیتی که احمد داشت، به در خانه او رفته و با وی بیعت کردند و او پیشاپیش جمعیت به مسجد پیغمبر رفت و خطبهای خواند و به مردم گفت: «ای کسانی که با من بیعت کردهاید، بدانید که من خودم با برادرم علی (علیبنموسیالرضا (ع) بیعت کردهام و او واجبالاطاعة و بر من و شما است که از او اطاعت کنیم» و سپس از منبر پایین آمده و به اتفاق مردم به در خانه برادرش رفته و با حضرت بیعت کردند.
درباره آمدن احمدبن موسی (ع) به ایران و انگیزه او گزارشهای گوناگون وجود دارد و این قسمت از زندگی وی فاقد شفافیت است.
برخی عقیده دارند که احمد در بغداد ساکن بود و آنگاه که خبر شهادت و در گذشت ناگهانی امام رضا (ع) را شنید، بهشدت ناراحت شد و گریه کرد، آنگاه با همراهانی بسیار (حدود 3 هزار نفر) به خونخواهی و انتقام از مأمون خروج کرد و روی به ایران نهاد.
بر پایه این گزارش او در قم و ری با سپاهیان مأمون جنگید و سرانجام به خراسان آمد و در جایی نزدیک اسفراین طی جنگ با لشکریان مأمون کشته شد.
بعضی دیگر باور دارند که احمد پیش از درگذشت امام رضا (ع) و مقارن با ولایتعهدی او همراه جماعتی قصد ایران کرده تا به برادرش ملحق شود.
بر اساس این گزارش حرکت او به طرف فارس بود.
این گزارش نیز به صورتهای گوناگون بیان شده است. برخی آوردهاند که عامل مأمون در نزدیکی شیراز با او جنگید و هنگامی که یاران احمد شنیدند امام رضا (ع) وفات یافته است، متفرق شدند و به سوی شیراز رفتند.
مورّخان در مورد شهادت و یا وفات و محل دفن احمدبنموسی نیز اختلاف دارند که این اختلاف مبتنی بر آن است که وی به اسفراین رفته و در آن جا به شهادت رسیده و یا در شیراز وفات یافته و یا به شهادت رسیده است.
برخی عقیده دارند وی در اسفراین به شهادت رسید و در همان جا دفن شد و زیارتگاه او همان جا است.
براین اساس قبر احمد در اسفراین و یا مکانهای دیگر بوده و آرامگاه شیراز مربوط به احمدبن موسی نیست.
برخی دیگر باور دارند که احمدبن موسی در شیراز در جنگ با عامل مأمون شهید شد و یا این که در این شهر مخفی شد و بعد وفات کرد و در همان جا دفن شد. امین بعد از گزارش آنانی که محل دفن احمد را اسفراین و یا مکان دیگر میداند، مینویسد: «… و هذا غریب مخالف للمشهور منان مشهده شیراز…».
حقیقت امر آن است که به طور قاطع نمیتوان گفت قبر وی در کجا قرار دارد، اما شواهد و قرائن دیدگاه آنانی را که قائل هستند شیراز محل دفن احمد است، تأیید میکند و مشهور همین است.
محسن امین بعد از بیان عقیده آنانی که محل دفن احمدبن موسی را در اسفراین و یا مکان دیگر میدانند، مینویسد «این عقیده بعید و مخالف با عقیده مشهور است که محل شهادت و قبر او شیراز است».
تاریخ وفات احمدبن موسی بهطور دقیق معلوم نیست، اما برخی تاریخ وفات را حدود 203 که همزمان با شهادت امام هشتم (ع) است ذکر کردهاند.
از بزرگترین برنامههای ماه مبارک رمضان در کشور ما و دیگر کشورهای اسلامی، برپایی مجالس بزرگ ختم و قرائت قرآن است.
قدیمیها حتی ختم قرآن درماه رمضان را مانند روزه گرفتن برای خودشان واجب میدانستند. البته نه اینکه آن را واجب شرعی بدانند بلکه با توجه به ثمرات و برکات آن، به هیچ وجه دوست نداشتند که این ثواب عظیم را از دست بدهند. به هرحال هر کسی را با سبک زندگیاش میشود شناخت.
روزگار ما، روزگار شلوغ و پرتنشی شده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، سایه مدرن بودن افتاده است روی سرمان و اما باید مراقب باشیم که برخی از فرصتها را از دست ندهیم. یکی از مهمترین این فرصتها، همین امروز است بهمدت یک ماه؛ فرصتی فراهم شده برای انس بیشتر با کتاب آسمانیمان. فقط باید تصمیم بگیریم که در این ماه با قرآن بیشتر انس بگیریم، خدا هم درهای رحمت را به روی ما میگشاید.
با چه قرآنی درماه مبارک ختم قرآن کنیم؟
قرآنهای فعلی توسط خطاطهای مختلفی نوشته شدهاند که برخی خارجی و برخی داخلی هستند. خب، شما مختارید که برای تلاوت روزانه قرآن در ماه رمضان، هر قرآنی که دلتان خواست انتخاب کنید اما پیشنهاد ما این است که سراغ یک خط استاندارد بروید. چرا؟ چون اگر بخواهید در مجالس قرآنخوانی به شکل گروهی شرکت کنید، یا با همراهی فایلهای صوتی قاریان، قرائت کنید قرآن شما باید استاندارد باشد تا هماهنگتر بتوانید ختم قرآن را انجام دهید.
خب حالا خط استاندارد، کدام خط قرآن است؟ کارشناسان قرائت، قرآن با رسمالخط عثمان طه را پیشنهاد کردهاند. این قرآن که توسط خطاط سوری نگاشته شده است، بهعلت خصوصیاتی که دارد میان مسلمان شهرت زیادی پیدا کرده، بهگونهای که الان در تمامی کشورهای اسلامی این قرآن بهعنوان قرآن استاندارد شناخته شده است و در مسابقات حفظ و قرائت قرآن از آن استفاده میشود. فقط یادتان باشد که بهتر است این قرآن 15خطی باشد، چون این مصحف با تعداد سطور 15، 14، 12 و 18هم چاپ شده اما استاندارد آن 15خطی است.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
کجاها میتوانیم برای ختم قرآن برویم؟
امکان ندارد در محلهای زندگی کنید که هیچیک از مساجدش، برنامه قرآنخوانی و ختم دستهجمعی قرآن نداشته باشد. حتی برخی مساجد هستند که در 2 یا 3 نوبت، برنامه جزءخوانی دارند. پس بهترین گزینه برای حضور در برنامه ختم قرآن، همین مساجد محلهتان است.
البته گزینههای دیگری هم وجود دارد؛ آستان متبرک امامزادگان، حسینیهها و دارالقرآنها، جاهای دیگری هستند که میتوانید برای ختم قرآن روی آنها حساب کنید. فقط همین امروز باید از ساعت برگزاری برنامه آنها مطلع شوید و خودتان را به جمع برسانید. یک کار خوب دیگر که در این سالها رونق گرفته، برپایی مجالس خانگی ختم قرآن است.
این مجالس، مخصوصاً در محلههایی که هنوز هویت محلی خود را از دست ندادهاند به راحتی پیدا میشود. خب خود شما هم میتوانید بانی برگزاری این مجالس در خانهتان باشید و ثوابی بزرگ را کسب کنید. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: خانهای که در آن قرآن خوانده شود فرشتگان وارد آن میشوند و شیطانها از آن دور میشوند و اهل آن در آسایش قرار میگیرند و به خیر و برکت آن خانه افزوده میشود.
[/box]
قرآن را برای خواندن تقسیمبندی کنیم
بهطور معمول، یک ماه 30روز است. البته امسال احتمال اینکه ماه رمضان 29روز باشد زیاد است. بهترین تقسیمبندی که بسیار هم رایج است خواندن یک جزء قرآن در هر روز است. این یک جزء با همان خط عثمانطه که در هر صفحه 15سطر دارد حدود 20صفحه میشود. حالا وقتش است که برنامهریزی کنید، یعنی بخشی از روز یا شب ماه مبارک را به قرآنخوانی اختصاص دهید.
اگر قرآن را خیلی روان میخوانید باید بتوانید در کمتر از یک ساعت، یک جزء را بخوانید. زمان خواندن یک جزء توسط قاریان در فایلهای صوتی هم چیزی حدود همین یک ساعت است؛ یعنی اگر خیلی هم روانخوان نیستید میتوانید با استفاده از فایلهای صوتی یا همراهی با برنامههای جزءخوانی تلویزیون و رادیو، برای همان یک ساعت برنامهریزی کنید.
اینکه چه زمانی بهتر است، بستگی به برنامه کاری و زندگی خودتان دارد اما خب زمانهایی هم هستند که ثواب قرآن خواندن در آن بیشتر است. مثلاً بینالطلوعین زمانی است که براساس روایتهای مختلف، ثواب هر کار خوب در آن دوبرابر است.
ترجمه قرآن را هنگام ختم قرآن بخوانیم یا نه؟
قرار است شما در این یکماه بیشتر با قرآن مأنوس شوید. خب علما و بزرگان هم برای انس با قرآن، تعاریفی بیان کردهاند و آن را دارای درجاتی دانستهاند. مثلاً همینکه شما به آیات قرآن، نگاه هم بکنید، درجهای از انس با قرآن است و برای آن فواید جسمی و معنوی زیادی در روایات بیان شده است.
حتی طبق روایات اسلامی، کسی که در خانهاش از قرآن نگهداری میکند هم از اثرات آن برخوردار است. نگهداری قرآن در خانه، نگاهکردن به آیات قرآن، گوش فرا دادن به قرآنخوانی دیگران، تلاوت قرآن، تدبر و تفکر در قرآن و در نهایت عمل به قرآن، همان مراتب انس با قرآن است که توسط علما و همچنین در روایات مختلف بیان شده.
ماه بهار قرآن، بهترین فرصت است که شما از مرتبهای به مرتبه بالاتر بروید. کسی که زبان عربی نمیداند، میتواند در کنار تلاوت روزانه به سراغ ترجمهها هم برود و در آیات قرآن تفکر کند و دستورات آن را در زندگیاش بهاجرا درآورد. ترجمههای خوب هم که کم نیست؛ ترجمههای بهاءالدین خرمشاهی، ابوالفضل بهرامپور، طاهره صفارزاده، عبدالمحمد آیتی و مهدی الهیقمشهای از آن جملهاند.
حتماً باید درماه رمضان ختم قرآن انجام دهیم؟
هر چیزی بهاری دارد و بهار قرآن، رمضان است. در بهار قرآن، شایسته نیست که ما بهعنوان یک مسلمان، قرآن نخوانیم و در آن تدبر و تفکر نکنیم. میزان این قرآنخوانی هم میتواند حتی به اندازه یک آیه قرآن باشد. حتماً این روایت معروف حضرت رسول(ص) را شنیدهاید که فرمودهاند کسی که درماه مبارک رمضان یک آیه قرآن بخواند پاداش او همانند کسی است که قرآن را در ماههای دیگر ختم کرده است.
اما سفارش شده در ماه رمضان قرآن را یکبار ختم کنیم. به هر حال هر چقدر بیشتر برای قرآنخوانی در این ماه وقت بگذارید ماه معنویتری را تجربه میکنید و ثواب بیشتری میبرید. اگر خیلی هم مهارت قرآنخوانیتان خوب نیست، بهتر است حتماً آموزش ببینید و تمرین کنید.
خوب نیست بهعنوان یک مسلمان، بلد نباشید قرآن را از رو بخوانید. البته به این بهانه بیخیال قرآنخوانی نشوید. پیامبراکرم(ص) میفرمایند: قاری چنانچه قرآن را غلط یا اشتباه یا با لحن غیرعربی بخواند فرشته آن را همانطور که نازل شده (صحیح و کامل) مینویسد.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
چه شرایطی را برای قرآنخوانی فراهم کنیم؟
قرآن، کتاب خداست، کتاب مقدس ما مسلمانها، کتاب زندگیمان و خیلی صفات برگزیده دیگر که نشان از اهمیت آن دارد. خب مسلم است که وقتی میخواهیم سراغ آن برویم باید نکاتی را رعایت کنیم. پایینترین مرتبه آن همین احترام ظاهری قرآن است، یعنی مثلاً محل نگهداریاش را در منزل، بهترین مکان قرار دهیم تا حدی که حتی موقع استراحتمان کوچکترین بیاحترامی به آن نشود، یا اینکه موقع قرائت دیگران به احترام قرآن سکوت کنیم و به قرائت گوش دهیم.
یا اینکه بدون وضو سراغ قرآنخوانی نرویم، حتی اگر قصد لمس کلمات آن را هم نداشته باشیم. یکی از کارهایی که برای مهیا شدن قرآنخوانی سفارش شده، مسواک زدن است. استعاذه کردن هم بسیار سفارش شده؛ یعنی قبل از شروع قرائت بگوییم «اعوذبالله من الشیطان الرجیم» چراکه این دستور قرآنی است که میفرماید «فاذا قرأت القران فاستعذ بالله من الشیطان الرجیم؛ یعنی هر وقت قرآن خواندی، پناه ببر به خدا از دست شیطان رجیم» بهترین شیوهای هم که برای قرائت قرآن سفارش کردهاند ترتیلخوانی است، چون همزمان امکان تدبر در آیات قرآن را هم فراهم میکند.
[/box]
به نمایشگاه بیستوچهارم و فرهنگسرای قرآن بروید
اگر مایلید درماه رمضان انس بیشتری با قرآن داشته باشید، حتماً سری به بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی قرآنکریم واقع در مصلای امامخمینی(ره) بزنید. در این نمایشگاه که از 24خرداد شروع میشود و تا 8 تیرماه ادامه دارد، محافل مختلفی برای انس با قرآن خواهید یافت.
فرهنگسرای قرآن هم در این نمایشگاه غرفه دارد و میتوانید از خدماتی که ارائه میشود، برای آشنایی بیشتر با مفاهیم کتاب آسمانی سود ببرید. اما در این روزها و شبهای ماه رمضان میتوانید سری هم بهخود فرهنگسرای قرآن در خیابان قزوین بزنید. در طولماه مبارک رمضان همچنین ظهرها بعد از نماز عصر مراسم جزءخوانی قرآنکریم صورت میگیرد که همه شهروندان میتوانند با حضور در نمازخانه این فرهنگسرا، روخوانی قرآن را انجام دهند.
همچنین هرسال در شب میلاد امام حسنمجتبی(ع) در سالن همایشهای فرهنگسرا از پیشکسوتان در ۶ رشته قرآنی تجلیل به عمل میآید که شهروندان برای آشنایی و ارتباط بیشتر با این اساتید میتوانند در این مراسم حضور یابند. ضمن اینکه کلاسهای آموزشی هم به قوت خود برگزار میشوند. شماره تماس این فرهنگسرا برای اطلاع از برنامههای آن 3-55775141 است.
من چشمانم را برای قرآن خواندن میخواهم
خاطرههای زیادی درباره حضور پررنگ قرآن در زندگی حضرتامام(ره) بیان شده است که نشان از انس بسیار زیاد ایشان به این کتاب آسمانی دارد. ایشان هم مانند بسیاری از علما و بزرگان ما با آغاز ماه مبارک رمضان، سبک زندگیشان تغییر میکرد و اوقات زیادی را با قرآن سپری میکردند. یکبار زمانی که امام در نجف بود، از ناحیه چشم دچار ناراحتی شده بود. هنگامی که پزشک چشم، ایشان را معاینه کرد، توصیه کرد که چند روزی قرآن نخوانند و استراحت کنند. امام لبخند زدند و فرمودند: «دکتر! من چشمام را برای خواندن قرآن میخواهم! چه فایدهای دارد اگر چشم داشته باشم و قرآن نخوانم؟ شما کاری بکنید که من بتوانم قرآن بخوانم».
ایشان احترام بسیار زیادی هم به قرآن میگذاشتند و همیشه مراقب بودند که قرآن روی زمین گذاشته نشود. گاهی که نزدیکان ایشان قرآن را روی زمین میگذاشتند، امام که مراقب بودند بلافاصله میفرمودند: «قرآن را روی زمین نگذارید!» و بلافاصله دستشان را جلو میآوردند، آن را میگرفتند و روی میز میگذاشتند. امام در روز چند نوبت قرآن میخواندند؛ بعد از نماز صبح، قبل از نماز ظهر و عصر، قبل از نماز مغرب و عشاء و یا در هر فرصت دیگر به این عمل مستحب پایبند بودند. نزدیکان ایشان بارها در طول روز که خدمت ایشان میرسیدند، امام را مشغول خواندن قرآن میدیدند.
به قرآن عشق بورزید
توصیههای کاربردی رهبری برای انس بیشتر با قرآن
رهبر معظم انقلاب بارها در دیدار با قاریان و حفاظ کشور و همچنین در محافل انس با قرآن که در حسینیه امامخمینی(ره) برگزار شده، توصیههایی برای انس بیشتر با قرآن داشتهاند. اینجا به چند مورد از این توصیههای کاربردی اشاره شده است:
همه به قرآن عشق میورزند و احترام میکنند اما عده کمی همواره آن را تلاوت و عده کمتری در آن تدبر میکنند. برای رفع این نقیصه که کاری ممکن و روان است، در گام اول باید جوانان و نوجوانان را با متن و ترجمه قرآن آشنا کرد و از شربت گوارا و حیاتبخش قرآن، به ذائقه آنان چیزی چشانید.
ترتیبی بدهید که بشود بچهها را از کوچکی در دبستان وادار به حفظ قرآن کنند – البته مجبورشان نکنند – جایزه قرار بدهند و مثلاً بگویند هر بچهای که در دوره دبستان، اینقدر از قرآن را حفظ بکند، این مقدار امتیاز خواهد گرفت؛ یا اگر کسی در دبیرستان، این مقدار قرآن را حفظ کند، به قدر این واحدها یا این درسها، نمره یا امتیاز مادی میدهیم. من عقیدهام این است که حفظ قرآن باید از بچگی شروع بشود، یعنی حدوداً از 12سالگی، 13سالگی.
آیهای را که تلاوت میکنید، بهدرستی معنایش را درک کنید. همین معنایی که یک عربیدان میتواند بفهمد، همین معنای ظاهری را درست درک کنید. اینکه درک شد، آن وقت در تلاوت، فرصت و قدرت تدبر به انسان دست میدهد، یعنی انسان میتواند آن وقت تدبر کند.
ما باید رابطهمان را با قرآن روزبهروز مستحکمتر کنیم. در خانهها قرآن بخوانید. حتی در هنگام بیکاری، چنانچه مختصر فراغتی پیدا میکنید، خودتان را به قرآن وصل کنید. هر روز مقداری قرآن بخوانید و آن را فرابگیرید.
در آن دوران طاغوت، من در مشهد جلسات تفسیر و درس قرآن داشتم؛ به جوانانی که میآمدند، میگفتم که هر کدام از شماها یک نسخه قرآن در جیب بغلتان داشته باشید؛ اگر در جایی منتظر کاری میایستید و فراغتی پیدا میکنید- یک دقیقه، 2 دقیقه، 5 دقیقه، نیمساعت – قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید، تا با این کتاب انس پیدا کنید.
قرآن را بایستی از خودمان جدا نکنیم. دائم باید با قرآن مرتبط و مأنوس باشیم. حالا در روایات دارد که هر روز لااقل 50 آیه قرآن بخوانید. این، یکی از معیارهاست. اگر نتوانستید، روزی 10 آیه قرآن بخوانید؛ نگویید سوره حمد را میخوانم و این چند آیه سوره حمد با چند آیه سوره قلهوالله – یک رکعت- میشود همان 10 آیهای که فلانی میگوید. نه، غیراز آن قرآنی که در نماز میخوانید، قرآن را باز کنید، بنشینید، با حضور قلب، 10 آیه، 20 آیه، 50 آیه، 100 آیه بخوانید.
با حالت روزهداری یا حالت نورانیت ناشی از روزهداری، در شبها و نیمه شبها، تلاوت قرآن، انس با قرآن، مخاطب خدا قرارگرفتن، لذت دیگری و معنای دیگری دارد. چیزی که انسان در چنین تلاوتی از قرآن فرا میگیرد، در حال متعارف و معمول نمیتواند دسترسی پیدا کند.
اگر بخواهیم همه قرآن را بیاموزند، عدهای باید در اوج قرار گیرند- مثل همهچیز دیگر- همینطور که اگر بخواهید ورزش، همگانی شود، بایستی عدهای قهرمان را جلوی چشم مردم نگه دارید. اگر بخواهید قرآن در خانهها، بین بچهها، بین بزرگها، بین زنها و مردها رواج پیدا کند، بایستی قهرمانان قرآنی را احترام کنید.
روزانه وبلاگ های زیادی بروز می شوند .هرچند تصور مردم عام بر این است که دوران وبلاگ نویسی تمام شده و مردم همه در پیام رسان های فوری مثل تلگرام هستند . اما در حقیقت رسانه ها و وبلاگ های تخصصی روزبه روز پیشرفت می کنند
در این میان عده ای دوست دارند در کنار پست ها و مطالب شخصی که ارسال می کنند در یکی از صفحات وبلاگشون یک قرآن آنلاین داشته باشند تا کاربران و مردم مختلف هنگام مطالعه وبلاگشون به صفحه قرآن هم سر بزنند .
در حالت پیشفرض راه انداختن چنین امکانی نیاز به پرداخت هزینه دارد اما با وجود سایت هایی مثل تنزیل این کار به راحتی قابل انجام است
در ادامه آموزش راهنمای افزودن قرآن به سایت همراه بنیانا باشید
اگر به دلائلی قالب و پوسته وبلاگ شما مناسب نباشد و یا با این آموزش سازگار نبود ممکن است در نمایش صفحه قرآن در وبلاگ شما مشکل ایجاد شود ؛ برای حل این مشکل شما باید با ایجاد صفحه جانبی کد را قرار دهید
برای این کار در سامانه میهن بلاگ از ستون سمت چت گزینه صفحات جانبی را انتخاب کنید و با ایجاد صفحه جانبی کد را قرار دهید
دقت کنید در این مرحله باید در بخش نحوه نمایش گزینه “نمایش در صفحه ساده را انتخاب کنید تا قالب اصلی وبلاگ شما در نمایش قرآن اختلال ایجاد نکند
[/box]
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
در پایان کار شما یک صفحه به عنوان قرآن آنلاین دارید که طرفداران وبلاگتون می تونن از اون استفاده کنند
برنامه جزء خوانی قرآن کریم در شهرستان مقدس قم
برنامه قرائت قرآن جمعی در حرم حضرت معصومه (ع) در شهر مقدس قم هر روز برگزار می شود در ادامه تصاویر خیرگزاری تسنیم از این مراسم را می بینیم
«حجت الاسلام سید محمدحسین طباطبایی» که پدرش لقب «علمالهدی» را برای وی برگزید، همان کودک خردسالی است که در دهه هفتاد شگفت انگیزترین کودک دنیا در عرصه حفظ قرآن شد و معجزه دیگری از آیات نورانی آخرین کتاب آسمانی خداوند را به رخ دنیا کشید. او اکنون جوانی برومند و تحصیل کرده حوزه علمیه قم است که پابهپای پدر در راه ترویج قرآن و مکتب اهلبیت(ع) تحقیق و پژوهش میکند.
وی متولد سال 1369 است و از سال 1379 وارد حوزه شد و حدود سه سال است که در دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم شرکت میکند و چند سالی است که در مؤسسه جامعة القرآن الکریم و کنار پدرشان حجت الاسلام و المسلمین سید محمدمهدی طباطبایی، بهصورت رسمی فعالیت میکند.
بیشتر کارشان در زمینه تحقیق و تألیف و تدوین کتب آموزشی است و تا کنون دو کتاب تألیف نموده، یکی از آنها «حفظ کافی» است که آماده چاپ میباشد و دیگری «آموزش بهکارگیری آیات» است که در آستانه انتشار قرار دارد، سید محمدحسین در سال 1389 ازدواج کرده و اکنون صاحب دو فرزند است.
در ادامه متن گفتوگوی ماه نامه « نسیم وحی » با حجت الاسلام سید محمد حسین طباطبایی را میخوانید.
در مورد کتابی که شما و پدر گرامیتان، تألیف کردهاید توضیح بفرمایید.
قبل از «حفظ کافی» گزینشهای زیادی برای احادیث کافی شده بود، افراد مختلفی احادیثی را از این کتاب شریف طبق سلیقه و عقیده خودشان جدا کردند؛ اما همه اینها برای مطالعه بود و تاکنون هیچ گزینشی با هدف حفظ احادیث، صورت نگرفته است و صرفاً برای اینکه بقیه بخوانند و مطالعه کنند، دست به این کار زده بودند.
ما خواستیم که بحث خواندن احادیث به حفظ آن هم منجر شود. حالا فرصت و مجال نیست تا فضیلت فراوان و آثار بسیار حفظ احادیث را نقل کنیم. به هر حال سعی شده که تقریباً در قالب 68 درس، کتاب کافی را فعلاً کار کنیم و روایتهایی را انتخاب کنیم که قابل حفظ هستند؛ یعنی هم مختصر بوده و هم معانی بسیار خوبی هم داشته باشند یا اگر یک روایتی مثل روایتی که در کتاب عقل و جهل اصول کافی هست و توصیه امام کاظم علیه السلام به هشام و خیلی طولانی است و فرازهای خیلی قشنگی هم دارد، اینها را تقطیع کردیم و بهشکل یک روایت ذکر کردیم و البته نشان دادیم که این تقطیع شده است.
در بخش دوم کتاب، بعضی از روایتها را بهعنوان مطالعه قرار دادیم که حالا عزیزانی که حفظ میکنند؛ اگر علاقه داشتند و خواستند میتوانند آنها را هم حفظ کنند، چون بعضی از این روایات را مثل یک داستان ذکر کردهایم و ممکن است حتی یک صفحه باشد و بیشتر جنبه مطالعاتی دارد، موضوعاتش هم از تفسیر، حدیث قدسی، موعظه و نکته و داستان و… را آوردهایم که یک حالت تنوعی داشته باشد و در واقع مرتبط با همان درس هست؛ مثلاً اگر از باب صبر شروع کردیم تا باب کظمغیظ، مطمئناً اگر بحث تفسیر، حدیث قدسی، بوده است در همین محدوده که درس کار شده؛ آمده است.
فقط در بحث ادعیه ما این را داشتیم که چون دعاها معمولاً طولانی هستند، سعی میکردیم دعاهای کوتاهتری انتخاب کنیم یا در هر درس بهجای 15 روایت، فقط دو یا سه روایت چندخطی بیاوریم که همهاش دعا است. بعد از این دو بخش که بحث درس و حفظ روایت و نیز روایات مطالعاتی بود، میرسد به بحث تمرین که خوب تمرینها در قالب شش سؤال است؛ بعضیها برای امتحان از لفظ روایت است یا یکی از آن برای اینکه گوینده روایت را ذکر کنیم، هم باید گوینده حفظ بشود، کدام امام این روایت را فرمودهاند، هم خود لفظ؛ دو یا سه سؤال هم برای معنا است؛
مثلاً یک موضوع داریم که آیه را دادهایم و گفتهایم که چگونه مربوط به این روایت است، بالاخره این شش سؤال هم برای تمرین آماده شده است، ترجمه روایات هم بعد از روایت نیامده بلکه در آخر کتاب میآید و در مرحله آخر بعد از تمرین، بعد از هر پنج درس، بحث آزمون هست، اینطور تنظیم شده که شخص، پنج درس کار میکند و محفوظاتش زیاد شده از طرفی هم مدنظرمان نیست که فقط حفظ بکند و آن هم یک حفظ کوتاه مدت و تمام بشود، این فایدهای ندارد.
به همین علت آزمون را قرار دادیم؛ البته این آزمون را در این کتاب بعد از پنج درس قرار دادیم؛ اما هر شخص میتواند بعد از هر سه درس یا چهار درس این کار را انجام بدهد؛ ولی این یک چهارچوب برایش گذاشتیم، شخص باید با نهایت دقت حفظش را انجام بدهد و مرورش را هم انجام بدهد. نمره قبولی را سعی کردیم طوری قرار بدهیم که شخص با سه یا چهار غلط، اگر داشته باشد در این آزمون قبول شود؛ یعنی این بهمنزله قبولی هست، بالاخره هر درس میانگینش پانزده روایت است و پنج درس هم بوده؛ یعنی خوب توانسته حفظ کند و چهار یا سه غلط دور از انتظار نیست.
این برنامه اصلی این کتاب است. تقریباً روایاتی که باید حفظ بشوند حدود هشتصد و پنجاه روایت است البته غیر از روایاتی که برای مطالعه آمده است. این کار در دو مجلد آماده شده و امیدواریم که انشاءالله مفید باشد و مورد استقبال همه بهخصوص حافظان قرآن که بعد از حفظ قرآن، میخواهند روایات را بخواهند و حفظ کنند، قرار بگیرد. این کتاب چون بهصورت درسنامه و برای تدریس در کلاس هست، یک کتاب راهنمای تدریس هم برای آن در حال تدوین است که انشاءالله بهزودی آماده میشود. روایات این کتاب، هم اولاً از کتاب کافی است که کتاب معتبری هست و بعد هم از تمام موضوعات است. اینها را میتوانند مباحثه کنند، مرور کنند و خیلی برای حفظ کردن آسان شده و امیدواریم که انشاءالله مفید و مؤثر باشد.
آیا ایده این کتاب از همان شیوهای گرفته شده که شما در کودکی داشتید و احادیث موضوعی کافی را حفظ بودید؟
مطمئناً همین طور است چون از کودکی نه فقط من؛ بلکه بچههای دیگر، خواهران من هم حفظ میکردند، پدرم دوست داشتند که منتخب روایات کافی را حفظ کنیم، نه اینکه همین روایاتهای این کتاب بود؛ ولی از این روایات هم داخل آنها بود. بالاخره آن طوری که ما در سه چهار سالگی حفظ میکردیم باید خیلی راحتتر میبود.
حتی درباره تقطیع روایات هم باید خیلی از روایاتها به جملات کوتاهتری تبدیل میشد؛ اما مخاطبین این کتاب کسانی هستند که میخواهند بهصورت تخصصی حفظ کنند و سن و سالشان هم دیگر سه و چهار سال نیست و روایاتهایی در کتاب است که نسبتاً طولانیتر از روایاتی است که ما حفظ کردیم؛ اما مطمئناً انگیزهای که فرمودید همینطور است؛ چون واقعاً حفظی که کردیم، اثرش را دیدیم هم علمیّت بسیار خوبی برای خودمان داشت و همین الآن دارد و هم اثری که در رابطه با اجرای برنامهها برای مردم داشت.
چه توصیه ای به حافظان قرآن دارید؟
حافظهای که خداوند برای انسان قرار داده است، نعمت بزرگی است و این که انسان بتواند حفظ بکند و اگر خدا کمک کند و آنچه انسان حفظ میکند، قرآن و احادیث باشد، خوب این یک نعمت ویژهای است و البته حتی در رابطه با آنهایی که حافظه خیلی کمی هم دارند، روایت داریم که اجرشان دو برابر است؛ چون با سختی بیشتری حفظ میکنند؛ یعنی نگفتهاند کسانیکه حافظهشان کم است، دیگر حفظ نکنند.
در هر صورت وارد شده که شما قرآن را حفظ بکنید، حتی آنهایی که برایشان سختتر است، ثوابش دو برابر است، در واقع برای آنها تشویقی است. به هر حال خیلی مطلوب است که انسان مطالب قرآن و روایات را حفظ کند، منتها حفظ یک مقدمه خوبی است برای رسیدن به مطلوب ما نه این که فقط حفظ کردن هدف نهایی باشد؛ چون حفظ را خیلیها میتوانند انجام بدهند، حافظه خوب را الحمدلله خیلیها دارند؛ اما اینکه در چه راهی خرج میکنند و چهجور استفاده میشود و نهایتاً نتیجهاش چه میشود، این نتیجه مهم است و اهمیت بیشتری دارد.
یعنی برای انسان نتیجه و اثر کار بسیار مهم است. مشاهده کردیم که برخی افراد، خوب حفظ کردند حالا یا قرآن را حفظ کردند و بعضاً مطالب دیگری حفظ کردند، منتها آن نتیجهای را که واقعاً دنبالش بودهاند به دست نیاوردند، چرا این طور شد؟ آیا خودشان ادامه ندادند و برای رسیدن به مراحل بالاتر تلاش نکردند؟ آیا شرایط مهیا نبود؟ نمیدانم؛ گفتهاند ما حفظ کردیم تمام شد، دیگر چه کار کنیم و برایشان عادی شده، بعد هم دیدم که خود آن حفظ ساده را هم از دست دادند.
دوستان باید دقت کنند که اولاً حفظ کردن هدف نیست بلکه مقدمه است برای فهم و عمل به قرآن. حافظ باید محفوظاتش را تثبیت کند چه در زمینه قرآن چه احادیث، حتی در زمینه شعر، شعرهای بسیار عالی، از مادحین اهلبیت علیهم السلام وجود دارد یا اشعاری که خود اهلبیت علیهم السلام سرودند و در کتب ما هم آمده است که شخص میتواند حفظ کند و برای اینها هم اولاً برنامه منظمی باید داشته باشد و بعد هم از این محفوظات بهعنوان یک مقدمه برای عمل کردن به مضامینش استفاده شود.
هدف در حفظ باید مشخص باشد، نگوییم خداوند حافظه به من داده و من حفظ میکنم؛ اما نگاهی به مراحل بالاتر ندارم، بلکه هدف از حفظ باید روشن باشد؛ شاید بیان این نکته جالب باشد: روایتی هست که میفرماید که قرآن فرموده: «إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ» نماز باید اینطوری باشد که انسان را «عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ» از فحشاء و منکر باز دارد؛ یعنی آنقدر انسان رابطه خود و خدا را باید در نماز ارتقا دهد که دیگر به فکر گناه هم نیفتد؛ زیرا لذت انس با خداوند را چشیده و نمیخواهد بهخاطر یک لذت زودگذر دنیا آن ارتباط را از دست بدهد.
حال اگر انسان بعد از نماز گناه کرد، در روایت دارد که در واقع این نماز نه تنها انسان را به خدا نزدیک نمیکند؛ بلکه او را از خدا دور میکند. او از آن عبادتش بهرهای نمیبرد، نمازش، هیچ فایدهای ندارد. حفظ هم باید اثری داشته باشد. شخص باید به مراحل بالاتر از حفظ فکر کند، عزیزان حافظ، حتماً یک نیت خوب و یک هدف بلند را برای خودشان ترسیم کنند و از ابتدای حفظ به این نکته توجه نمایند که برای چه میخواهند حفظ کنند؟ بهطور مثال این هدف میتواند به این صورت باشد که اولًا برای خودشان چه اثری خواهد داشت و ثانیاً بتوانند مُبلّغ باشند و معارف دین را بین مردم، خواه شیعیان و مسلمانان و خواه افرادی که تابع دین دیگری هستند، گسترش دهند، برای این دارند حفظ میکنند، این خیلی مهم است.
یک خاطره از دوران کودکی خود نقل کنید، سید محمد حسین طباطبایی ؟
میخواهم خاطرهای را نقل کنم که مرتبط با بحثمان هم باشد. به خاطر دارم که یکی دو سال بعد از برنامههایی که در مکه و ایام حج در سال 1376 داشتیم، آنجا برای خانواده وزیر کشور عربستان هم برنامه اجرا کردیم و بعد هم برگشتیم. خوب این اجرای برنامه ما، بین خانواده سلطنتی عربستان خیلی پیچیده بود و بین خانوادههای خودشان نقل میشد که مثلاً این بچه آمده و برنامه اجرا کرد و این طور قرآن میخواند و… به این صورت افراد دیگر و خانواده سایر مقامات عربستان هم مطلع شده بودند.
به هر حال دو سال بعد از آن تهران، پیش سفیر آن زمان ایران در عربستان بودیم، ایشان میگفت که یکی از مقامات عربستان، پسر امیر عبدالله، معروف به امیر ترکی، با چند نفر هیئت همراه آمدند کاخ نیاوران و گفتند: «میخواهیم با آقای طباطبایی هم یک دیداری داشته باشیم». البته بهصورت رسمی نیامده بودند، ما رفتیم آنجا و تقریباً ساعتهای نه و نیم، ده شب بود، نشستیم و ایشان کمی صحبت کرد و بالاخره گفت: “ما وصف شما را که آمدید در کاخ سلطنتی و آنجا برنامههایی را داشتید شنیدیم.
حالا آمدهایم خودمان از نزدیک ببینیم”. به او گفتند: “ایشان حافظ قرآن هستند از هر جای قرآن که دوست دارید، میتوانید سؤال کنید”. امیر به مبل لم داده بود؛ البته با یک تکبر خاصی و گفت:«نه، من سؤال حفظ از ایشان ندارم». گفتند: «چه سؤالی از ایشان دارید؟» گفت: «برای من شعر بخوان». گفتند: «ایشان معروف نیست که شعر حفظ کرده باشند. ایشان حافظ قرآن هستند».
اصرار کردند که نه شعر بخواند، حالا بهلطف خداوند؛ چون زبان عربی را کار میکردیم، بسیاری از شعرهای عربی را که در مدح اهلبیت علیهم السلام بود و بعضی از اشعاری که خود اهلبیت علیهم السلام سرودند، اینها را حفظ کرده بودیم. خدا لطف کرد بین تمامی اشعاری که حفظ کرده بودم، یک شعر خیلی مناسب را انتخاب کردم، همان شعر معروف امام هادی علیه السلام را که در مجلس متوکل، خوانده بودند، در وصف پادشاهان که بالاخره آخر و عاقبت تمام خوشیهایی که اینها داشتند چه میشود؛ خیلی با جزئیات آنجا گفته میشود که خیلی جالب است.
شعر نزدیک یک صفحه است و من هم همهاش را حفظ بودم و خیلی شمرده شمرده از ابتدای آن شروع کردم به خواندن و نگفتم که شعر از کیست و برای چهکسی خوانده است. شروع کردم به خواندن خیلی شمرده شمرده و با همان شیوهای که خودم در زمان بچگی داشتم، خیلی احساسی میخواندم، بعد دیدم که یواش یواش وقتی به وسطهای شعر رسیدم، هر چه بیشتر میگذرد، این شخص خودش را بیشتر جمع و جور میکند، اول خیلی متکبرانه نشسته بود؛ اما از اواسط شعر به بعد خودش را جمع کرد، دیدم چشمانش سرخ شده، خیلی متأثر شده تا رسیدم به آخر شعر، دیدم اشک توی چشمانش جمع شده در واقع همه را تطبیق داده بود به خودش؛ بعد هم خیلی تشکر و تقدیر کردند.
برنامه ارتباطی شما با مردم چگونه است؟
معمولاً اجرای برنامه و دعوتی است. البته با توجه به برنامههایی که خودمان در قم داریم، سعی میکنیم که طوری تنظیم کنیم که مشکلی پیش نیاید. بهصورت هفتهای یا دههای نیست، کمتر است، معمولاً دو یا سه روزه، سفرهایی به شهرهای مختلف داریم.
بهلطف خداوند در سفرهایی که داریم سعی میکنیم که جامع باشد و به استانهایی که میرویم سعی داریم که در چند شهر برنامه داشته باشیم و حتماً یک محفل عمومی هم داشته باشیم. اجرای عمومی که مردم بیایند. دیدارهایی هم با جامعه قرآنی هر شهر و با مسئولین داریم که بر فعالیتهای قرآنی تأکید میکنیم.
مشکل جامعه امروز ما را چه میبینید و راه حل آن چیست؟
بیان دین به زبان روز برای عموم مردم، تا همه برداشت صحیح و جامعی از مسائل دینی داشته باشند. بهترین شیوهها، سادهترین روشها و بالاخره جذابترین روشها، برای یاد دادن مطالب قرآنی باید انتخاب بشود، مخصوصاً در رابطه با مفاهیم خیلی مهم است که ما چطور بگوییم؛ چطور بیان کنیم؛ چطور بتوانیم برداشت و استنباط کنیم نه این که منظورم استنباط باشد؛ بلکه به زبان قوم صحبت کردن و با توجه به جامعه امروزی صحبت کردن است.«وَمَاأَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِیُبَیِّنَ لَهُمْ». البته خوب بحث مهمی که هست این که جامعه قرآنی یا مذهبی یا کسانی که با این موضوع در ارتباط هستند و مسئولیت دارند باید توجه کنند که ذائقه مردم را با مسائلی که چندان به درد دنیا و آخرت آنها نمیخورد، عادت ندهند.
بهعنوان مثال میگویم یک جایی که موسیقی یا فیلم هرچه بیشتر ترویج میشود، گرچه بعضی فیلمها، البته خیلی کم، ممکن است فایده هم داشته باشد؛ ولی اکثر آنها هدف مثبتی را دنبال نمیکنند و بهعکس مسائلی در آنها ترویج میشود که برای سلامت جامعه هم مضر است؛ به هر حال معمول فیلمها یا موسیقیها و کنسرتها هرچه از اینها بیشتر ترویج شود و شما از طرف دیگر بخواهید فعالیت کنید، کاری انجام بدهید، واقعاً سخت میشود؛ هرچقدر هم طرح داشته باشید؛ برنامه داشته باشید، آن طرف دیگر باب شده، ترویج شده و یک مقدار برای مردم جذابتر شده و ذائقه ایشان به آن سمت رفته است.
[one_half]فکر میکنم همه باید کمک کنند. بهخاطر همین گفتم که یکی از برنامههای ما در شهرستانها که میرویم همین است؛ یعنی با مسئولین که دیدار میکنیم، خود آن مسئول یک مسئولیت کلی دارد، همه کاری میتواند انجام بدهد؛ اما میرویم و تأکید میکنیم که مثلاً دقت کنید که اولا اولویتهای کاریتان، بحث کارهای قرآنی و مذهبی باشد، در این زمینه اول کار کنید و این جبهه تقویت شود،[/one_half][one_half_last]بعد اگر کارهای دیگری هم لازم بود، به آنها هم برسید؛ یعنی ما صحبتمان همین است وقتی از این غافل میشوند و اولویت ایشان دیگر، کارهای قرآنی و مذهبی نیست، به کارهایی میپردازند که شما هر چقدر هم بخواهید که در این سمت و این جبهه هم تلاش بکنید و برنامه بریزید، میبینید که خیلی سخت است و البته بگویم که در بحث همین کار قرآنی خودمان و نیز بحثهای مذهبی و فرهنگی، موازیکاری هم هست، کارها تکراری است، این یک آفت است که برای حل آن باید مشکلات شناسایی شود[/one_half_last]
سازمانها و نهادهای دستاندرکار باید با هم تعامل و تعاون داشته باشند بعد هم منابع مادی و مالی آن و هم منابع علمی آن فراهم شود حالا منابع علمی مثل کتاب یا افرادی که متخصص هستند، همه جمع شوند کمک کنند، مشاوره بدهند، کتاب بنویسند؛ یعنی همه اینها باید جور باشد؛ اگر همه اینها جمع باشند؛ اما منبع مالی برای اجرای آن نباشد، باز هم میبینید که اینجا ناقص میماند یا منبع مالی باشد، منبع علمی نباشد، بالاخره اصل آن همان «وَتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى» است که همه باید تعاون و همکاری داشته باشند.
بهعنوان نمونه در نمایشگاه قرآن بودم، شخصی را در آنجا دیدم که دکترای فیزیک داشت، گفت: «من دارم در بحث فیزیک در قرآن، کار میکنم، اول درس عادی خودم را میخواندم و تدریس میکردم، ولی بعد علاقهمند شدم که در قرآن هم مطالعه کنم که در قرآن چه آیاتی درباره فیزیک گفته شده، تطبیقش چطوری است». خیلی خوب است یک شخصی این طور کار میکند، منظورم این است که هر کسی در هر رشتهای؛ مثلاً شیمی هم همینطور؛ علوم تجربی هم همینطور؛ همه باید بیایند و تلاش کنند؛ اما اینها باید با هم کار کنند، وقتی بحث اتحاد و همکاری پیش بیاید، خدای ناکرده استنباط شخصی هم پیش نیاید، این کار خوب است و به نتیجه میرسد؛ ولی اگر ببینیم یک نفر خودش بخواهد بیاید اینکارها را انجام بدهد، آفاتی هم دارد، همه باید یک جایی جمع بشوند با هم صحبت بکنند و بالاخره به یک اتفاق قولی و یک نظر واحدی برسند، انشاءالله.
شما چند دیدار با رهبر معظم انقلاب داشتهاید، توصیهای از ایشان را که در ذهن دارید، بفرمایید.
مقام معظم رهبری مدظلهالعالی در جلسهای فرمودند: «شما قدر این حفظ قرآنتان را بدانید که چه کار بزرگی انجام دادهاید و من هم خیلی دوست داشتم که در همان سنی که شما هستید در دوران نوجوانی حفظ کل قرآن را داشتم؛ منتها بهخاطر شرایطی که بود، آن زمان دروس حوزوی بود، کار دیگری که داشتم، نتوانستم کل قرآن را حفظ کنم و از این بابت هم حسرت این را میخورم که چرا فرصتی نشد، برای این که کل قرآن را حفظ کنم».
فرمودند: «هیچ وقت ترک نکنید این خواندن مرتب قرآن را و سعی کنید که حفظتان را همیشه قوی داشته باشید» و بالاخره خیلی تأکید داشتند روی بحث حفظ مخصوصاً و البته کنارش توصیه به درسها، دروس حوزویمان و روایات را داشتند. منتها در بحث قرآن خیلی تأکید داشتند. هر جلسه که خدمت ایشان میرسیم، هنوز میگویند: “قرآن را چهکار کردید؟ هنوز دوره دارید؟” خیلی روی این نکته دقت دارند.
بیشتر مردم چهره کودکی شما را به خاطر دارند، برخورد امروز ایشان با شما چگونه است؟
مردم همیشه بهواسطه لطفی که خدا به ما داشته و مردم میشناسند، به ما لطف داشته و علاقه دارند. خوب، در دوران کودکی به این خاطر که برنامه زیاد داشتیم و مردم میدیدند، خیلی جلوی چشم بودیم و به هر حال همیشه استقبال میکردند؛ حتی اگر کار عادی داشتیم، حرم میرفتیم یا جای دیگری، مردم ازدحام میکردند.
خوب یک فاصلهای که بهخاطر درسها و برنامههایمان شد، نتوانستیم در تلویزیون حضور داشته باشیم، چهره هم طی چند سال تغییر کرد، الآن مردم کمتر میشناسند و البته من خودم سعی کردم که خیلی در مصاحبهها و رسانهها نباشم؛ به همین خاطر یک وقتی زیاد جلوی چشم بودیم و این شهرت هم سختی خودش را دارد، میدانید آن کسانی که در رسانهها مطرح میشوند، این مشکل برایشان همیشه هست که وقتی بهخاطر مشکلی حضورشان کمرنگ میشود، شایعات برایشان زیاد میشود و البته حضور مرتب در رسانه هم خیلی هم سخت است؛ البته این را هم بگویم این که در رسانهها حضور نداشتم، به این معنی نبود که با مردم در ارتباط نبودم.
همین طور که اشاره شد، مسافرت داشته و داریم. همین الآن هم در استانهای مختلف در برنامههای محفل عمومی که جمعیت زیادی هم میآیند، اجرا دارم؛ اما دیگر آنطوری که در تلویزیون باشم، نیست و فکر میکنم که راحتتر هستم. اینطور آرامش خاطر بیشتری دارم و البته در روایت هم داریم که خوشا به حال آن شخصی که جلوی چشم نبوده و گمنام باشد؛ حالا چه خاصیتهایی دارد، جزییاتش گفته نشده؛ ولی گفته شده که گمنام باشد و با انگشت به آن اشاره نشود که در واقع کنایه از این است که همه او را بشناسند؛ یعنی شهرت.