این جزوه حاوی خلاصه متن سلسله جلسات “زاویه دید در هنر حماسی” میباشد که در محرم سال۹۶ و در هیئت دانشگاه هنر برگزار شده و در ۱۰جلسه ارائه شده است. سخنران این جلسات حجت الاسلام علیرضا پناهیان هستند
جزوه “زاویه دید در هنر حماسی” در دو نسخه منتشر شده است. نسخه اول در ابعاد A4 و مناسب چاپ میباشد. نسخه دوم مختص مطالعه در تلفن همراه است و در ۱۰۱صفحه تنظیم شده است.
ِ | جلسه اول | چرا باید دنبال »زاویۀ دید درست« باشیم؟ ِ | جلسه دوم | تأثیر دیگران بر زاویۀ دید و طرز نگاه ما | جلسه سوم | اولین اقدام برای تنظیم نگاه و زاویۀ دید | جلسه چهارم | اصالح زاویه دید با »از بیرون نگاه کردن به پدیده ها« ِ | جلسه پنجم | تأثیر زاویۀ دید انسان بر مقدرات او | جلسه ششم | زاویۀ دید انسان، برآیندی از همۀ وجود اوست | جلسه هفتم | طرز نگاه هرکسی، عالقه های پنهانش را لو می دهد! | جلسه هشتم | حق طلبی و ظلم ستیزی؛ الزمۀ رسیدن به نگاه درست | جلسه نهم | عاقبت اندیشی؛ یک راه ویژه برای اصالح زاویۀ دید | جلسه دهم | راهبردهایی برای رسیدن به نگاه حماسی و درست
مبارزه مردم فرانسه با نظام سرمایه داری ادامه دارد؛ با صدها کتک خورده، مجروح و زندانی. آبرو برای طرفداران غرب در شرق باقی نمانده است. کسانی که اخبار آخرالزمانی یمن و شام را پیگیری میکنند از قلب اروپا و فروپاشی تمدن غرب غافل نشوند.
یکی از مقدمات ظهور، شکست تمام تئوریهای مدعی برای اداره حیات بشر است. لیبرال دموکراسی دیگر راه نجات حیات بشر نیست. این را به گوش روشنفکرهای خودباخته و متحجر برسانید. این یک امدادرسانی است که ثوابش از هر صدقهای بیشتر است.
جهتگیری مبارزه مردم فرانسه با نظام سرمایهداری شبیه مبارزۀ انقلابیون ایران با اشرافیگری است.فرق ما با آنها این است که ما میتوانیم از ظرفیتهای قانونی برای سقوط پسماندههای اشرافیگری و لیبرالیسم استفاده کنیم ولی آنها هیچ امیدی به ظرفیتهای قانونی ندارند که به خیابانها میریزند.
اینجا تازه موتور قوه قضائیه گرم شده و رهبری هم طرفدار مردم و ضد لیبرالیسم است و روشنگری موثر جوانان انقلابی غوغا کرده. مشکل فقط فریبهای انتخاباتی است که با شعارهای مردمی و عملکرد لیبرالی کشور را عقب نگه داشته اند. امان از مغزهای کوچک زنگ زده.
چرا مبارزه با نظام سرمایهداری و لیبرالیسم در ایران طول کشیده و در جهان به نتیجه نرسیده است؟ چون جهانیان نظام جایگزینی نمیشناسند و در ایران نظام جایگزین به خوبی تئوریزه نشده است. مثلا بنا بود حوزه و دانشگاه با عبور از متحجرین و التقاطیون به روش درست برای ادارۀ حیات بشر برسند.
اگرچه تئوریزه کردن نظامی پیشرفته جایگزین نظام ارتجاعی لیبرالی کاری تدریجی است اما اگر نمایندگان مجلس منفعل و یا غربزده نباشند، تحول سرعت خواهد گرفت و حوزه و دانشگاه هم فعال خواهند شد. درصد انفعال در طول این سالها در میان نوع نمایندگان بسیار بالا بوده است، دولت که چه عرض کنم.
طوفان ویرانگری در منطقه آغاز شده که در حال نابودی قدرت زورگویان غرب است؛ آنوقت سرمقاله نویس گاردین میگوید جلوی این طوفان را با خردمندی بگیرید! که چه بشود؟ تا بتوانند سلطه خود را مانند گذشته در فضای صلح ادامه بدهند؟ مشخص نیست طرف کدام طرفی است!
بعضی از سرمقاله نویسهای گاردین طوری از تنشزا بودن ترامپ انتقاد میکنند که انگار با سیاست تنشزدا و مذاکرهجوی اوباما حاضرند کنار بیایند! ولو داعشیها و سربریدنها را در منطقه راه بیندازند.
استاد پناهیان @panahian_ir : شهید حججی برای سپاه پاسداران، مایۀ افتخار است/ باید به سپاه تبریک گفت که اینچنین عاشقپرور است! . . . شهید حججی در خاطرات خودش مینویسد که از امام رضا(ع) تقاضا کرده بود و به ایشان توسل پیدا کرده بود تا بتواند عضو سپاه بشود. . . این افتخار باعظمتی برای سپاه است که این جوان جهادگر و باصفا، آرزویش این است که عضو سپاه بشود. و وقتی که عضو سپاه میشود، همان عشق و صفا را در باطن خود حفظ میکند، و همان نورانیت را در قلب خود حفظ میکند و یک کارمند اداری و یک حقوقبگیر ساده نمیشود که فقط یک کاری انجام دهند و رفع تکلیف کند، بلکه صفای بسیجی خودش را در سپاه، حفظ میکند. . . معلوم میشود که سپاه، ظرفیت جذب و حفظ و پرورش چنین نیروهای عاشقی را دارد. باید به سازمانی که اینچنین عاشقپرور است، تبریک گفت.
–
منبع : سخنان استاد پناهیان در مراسم تشییع پیکر مطهر شهید حججی | برگرفته از سایت استاد پناهیان
این روزها در برخی خانواده ها شاهد رفتارهای هنجار شکنانه و دور از ارزشهای اخلاقی و اسلامی هستیم، مرزهای محرم و نامحرم گسیخته شده است و کسی اهمیت نمی دهد که عاقبت این اتفاق شوم چقدر میتواند وخیم باشد. در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
کتاب انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه به نویسندگی استاد علیرضا پناهیان و از سوی انتشارات بیان معنوی در 340 صفحه بعد از مدت ها به صورت PDF منتشر شد
کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه با بررسی مفهوم انتظار، سه رویکرد متفاوت به این مفهوم را مورد بررسی قرار میدهد؛ نگاه عامیانه، نگاه عالمانه، نگاه عارفانه.
در بخش انتهایی کتاب نیز به تناسب مفهوم انتظار با جوان و ویژگیهای جوانی پرداخته شده است. در ادامه همراه بنیانا باشید
ارتباط با خداست که بیشترین گرما و هیجان را به انسان میبخشد. آرامش و لذت، وقتی بخواهند پایدار و عمیق باشند تنها در ارتباط با خدا به دست میآیند. ارتباط با خدا انسان را به خدا علاقهمند میکند و احساس عمیق تواضع به خدا را در انسان ایجاد مینماید و بندگی را با کمال افتخار برای انسان لذتبخش قرار میدهد.
ارتباط با خدا هرلحظه میتواند آنچنان تازه و هیجان برانگیز بشود که گویی قبل از آن ارتباطی نبوده است. ارتباط با خدا تنها ارتباطی است که تا ابد نو و دلگرم کننده باقی میماند و هر لحظه میتواند شدیدتر بشود و هیچ آسیبی هم به دنبال نداشته باشد. خدای مهربان در این فصل معنوی به ما فرصت داده است تا ارتباط خود را با او عمیق کنیم و به دریافت تازهتری از او برسیم.
برای ارتباط با خدا «وقت» بگذاریم با او مناجات کنیم و از او احتیاجات خود را بخواهیم؛ به قرائت کلماتش بپردازیم و در آنها تأمل کنیم. ما روزی نزد خدا باز خواهیم گشت و دیگر تا ابد در کنار او خواهیم بود. برای روز ملاقات با خدا آماده شویم. خدا مهربان است و چه بسا با یک گفتگوی ساده، بندهاش را به خود مقرب نماید و لذت نزدیک بودن به خودش را به ما بچشاند.
سایت بیان معنوی به عنوان مرجع نشر اثار و اندیشه های استاد پناهیان یک کتابچه آموزشی رایگان برای والدین و علاقه مندان حوزه تعلیم وتربیت منتشر کرده است .
این کتابچه به عنوان راهنمای جامع تربیت کودک و نوجوان و بررسی نظام آموزشی پیشنهادی برای جایگزینی با نظام (ساختار و سیستم) فعلی مدارس است
در صفحه پیشرو بخشی از ابتدای مباحث استاد پناهیان در همایش «الگوی تعلیم و تربیت در مهد و دبستان» و برخی مباحث دیگر در این زمینه که توسط موسسه بیان معنوی جمعآوری و تنظیم شده و به تناسب بحث مطالبی جهت تکمیل و تبیین اضافه شده است را میخوانیم . لینک دانلود فایل کتابچه در انتهای این بخش قرار گرفته است »»
فاصلهٔ زیاد وضع فعلی با « آموزش و پرورش اسلامی »
واقعیت این است که معارف دینی همین چیزی نیست که در جامعهٔ ما منتشر شده است. یعنی نمیتوان گفت که اگر معلمی هنر داشته باشد و همین معارف را بهخوبی منتقل کند، کارش مؤثر واقع خواهد شد و اگر مخاطب ظرفیت و لیاقت و استعداد لازم را داشته باشد، جذب خواهد شد.
واقعیت این است که اسلامی بودن آموزش و پرورش به معنی وضع کنونی آن نیست. یعنی نمیتوان گفت که نکات اخلاقی، معرفتی و عقایدی که باید در آموزش و پروش به دانشآموزان منتقل شود، همینهایی است که الان هست و حداکثرش این است که تغییرات اندکی بر روی آن اِعمال شود؛
مثلاً در حد اضافه کردن یا جابهجایی برخی مطالب و آیات. و یا اینکه از شیوههای آموزش بهتر و کارآمدتری برای انتقال همین مطالب به دانشآموز استفاده کرد.
اگر ما معارف دینی را درست درک کرده و منتقل کرده باشیم، خیلی باید موفقتر از اینها باشیم. لذا این مقدار عدم موفقیت، باید ما را وادار به بازنگری کند، بازنگری در آنچه به ذهنهای آحاد جامعه منتقل میکنیم؛
چه در فضای تبلیغات عمومی و چه در فضای تعلیمات اختصاصی، و بهخصوص در مقاطع آموزش و پرورش که دورههای بسیار حساسی هستند.
لزوم معرفی یک نظام جایگزین برای تربیت فرزند
گرچه عمق اعتراض به وضع موجود خیلی بیشتر از این مقداری است که عرض شد، ولی در اینجا قصد پرداختن به انتقادها و دردلها را نداریم، بلکه میخواهیم به راه حل بپردازیم و یک طرح جایگزین برای وضع فعلی معرفی کنیم.
تصور بر این است که این طرح جایگزین میتواند خیلی مؤثر باشد؛ یعنی بدون اینکه بخواهیم نخبهگرایی کنیم، با همین دانشآموزان و همین معلمان محترمی که الان در جامعه هستند و حتی با همین مدارس و شیوههای آموزشی کنونی، میتواند خیلی مؤثر باشد.
ما میتوانیم با یک نگاه نظاممند و عمیق به تعلیم و تربیت دینی، به بهرههای بسیار بالاتری از وضع کنونی برسیم.
اینطور نیست که کاربرد و کارکرد این نظام جایگزین، مختص پروش نخبگان باشد، بلکه برای عموم مردم در سطوح مختلف جامعه است.
هم کادر تعلیم و تربیتیای که ما الان داریم، اگر برنامهٔ خوبی به آن داده شود کارآییاش بیشتر میشود و هم دانشآموزان ما با همهٔ تفاوتهایی که دارند، میتوانند ارتقاء فوقالعادهای پیدا کنند.
تقریباً مشکلی در جامعه نیست که به ایرادهای اساسیای که در نظام تعلیم و تربیت فعلی وجود دارد، ربط اساسی نداشته باشد.
یعنی اگر شما مشکل کمنمازی یا بینمازی، رشوهخواری در ادارات، روابط نامشروع، طلاق، پوششهای نامناسب، کمفرزندآوری و هر نوع مشکلات دیگری را در جامعه مشاهده میکنید، مهمترین عامل مشکلات اساسی جامعه به به اشکالات اساسیای که در نظام آموزش و پرورش وجود دارد برمیگردد.
ما اگر یک نظام و چارچوب صحیح و حسابشدهای برای تعلیم و تربیت داشته باشیم، با همین جامعه و همین امکانات به عالیترین نتایج خواهیم رسید.
غیرطبیعی بودن بسیاری از مشکلات در جامعهٔ ما
بسیاری از مشکلات در جامعهٔ ما کاملاً غیرطبیعی است. مثلاً این طبیعی نیست که آمار طلاق در جامعهٔ ما اینقدر بالا باشد؛ آنهم در جامعهای که اینقدر به معارف دینی دسترسی دارد.
باید ببینیم اشکال کار در کجاست؟ در همهٔ مدارس ما قرآن درس داده میشود، همهٔ مردم اهلبیت(ع) را دوست دارند، کلمات اهلبیت(ع) هم در اختیار ما قرار دارد، اما با این حال شاهد چنین مشکلاتی هستیم.
نظام تعلیم و تربیت مثل یک دستگاه رایانهای است که اگر بلد باشیم با آن کار کنیم، خیلی راحت به نتایج خیلی زیادی خواهیم رسید ولی اگر بلد نباشیم، با مشت زدن به آن کاری از پیش نمیبریم! بنده تصور میکنم که الان برای ما اتفاق دوم افتاده است.
–
دانلود کتابچه الگوی تعلیم و تربیت در خانه، مهد کودک و دبستان
استاد علیرضا پناهیان (مبلغ سیاسی و کارشناس فرهنگی ) در سخنرانی خود در هیئتت شهدای گمنام تهران که 14 دی ماه 96 برگزار شد به بررسی نارضایتی های مردم از وضعیت اقتصادی پرداختند . بخشی از متن سخنرانی ایشان توسط موسسه بیان معنوی منتشر شده است که در ادامه می خوانیم :
ریشه نارضایتی مردم این است که تکلیفِ رابطۀ دولت و ملت معلوم نیست. در جامعه اسلامی مطلوب، کارها بیشتر دست مردم است.
لازمۀ اینکه کار در دست مردم باشد، باهم و جمع بودن مردم است. با کار فردی، امکان ندارد کار درست شود. در جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه، معیشت، بیشتر دست مردم است؛ نه دولتها.
منظور از مردم، تک سرمایهداران بزرگ نیست؛ بلکه «گروههای مردمی» هستند که «تشکل» یافتهاند. چیزی شبیه تعاونیها، هر آدمی نگوید:«من شغلم چیست؟» بگوید: «ما شغلمان این است» اگر این «من» در معیشت تبدیل به «ما» شود، خواهید دید بسیاری از مشکلات و معضلات اقتصادی، حل خواهد شد.
صهیونیسمها از بچگی در مدارس و مهدکودکها، کار گروهی اقتصادی و تعاونی را آموزش میدهند.(لیبرال دموکراسی، ص31، محمد مهدی لبیبی) دنیا با یک تعاونی بزرگی از تاجران یهودی اداره میشود. بعد مساجد ما حاضر نیستند با هم متشکل شوند و کار اقتصادی انجام دهند و تعاونی راه بیندازند.
بزرگ شدن دولت به جای فراگیر شدن تشکلهای مردمی، آسیب های فراوانی دارد. وقتی دولت بزرگ شود، بر سر تصاحب آن، جدال و کشمکشهای شدیدی به وجود میآید. وقتی دولت بزرگ شود، اداره و کنترل دولت هم سختتر خواهد شد، کمکاری، بدکاری و فساد نیز افزایش مییابد.
خاطرۀ وزیر میرحسین موسوی/امام: زندگی مردم را به دست کارمند ندهید:
آقای رفیق دوست می گوید: «هفته سوم بعد از وزارتم، در یک جلسه هیئت دولت از 24 وزیر 19 نفر حضور داشتند، وقتی که رای گیری کردند نه در موافق ها رای دادم نه در مخالف ها، 9 نفر موافق بودند، 9 نفر مخالف، آقای موسی پرسید:«شما رای نمی دهی؟»
گفتم:«اگر رای من مهم است، جلسۀ بعد رای گیری کنید» از همان جا به جماران رفتم خدمت حضرت امام عرض کردم «سواد کلاسیک من دیپلم است، اما کتاب زیاد خوانده ام. هرچه از اقتصاد می دانم یا پای منبر بوده یا از رسالۀ مراجع و کتاب های اسلامی است؛ اقتصاددانان سنتی هستم. برای من نظر شما مهم است. الان در دولت بحث مالکیت دولتی ملتی مطرح شده و رای من تعیین کننده است. سوال بنده از شما این است که صعنت، کشاورزی، تجارت باید دست دولت باشد یا مردم؟»
امام گفتند:«کشاورزی، مسکن، صنعت، تجارت، را به دست مردم بدهید» مسکن در سوال من نبود امام آن را هم اضافه کرد.
پرسیدم:«تا چه حد باید به دست مردم بدهیم؟» فرمود:«باید همه اش را به دست مردم بدهید. دولت نظارت کند. قانون بگذارد، هدایت بکند و کنترل کند.»
عرض کردم:«ما گندم از خارج می آوریم و نود درصد سوبسید به مردم می دهیم، این را به بخش خصوصی بدهیم؟»
امام فرمودند:«اگر افساد ایجاد نمی کند بدهید» نمی دانم چه سوال دیگری کردم که امام فرمودند:«زندگی مردم را به دست کارمند ندهید»(برای تاریخ میگویم،ص407 محسن رفیق دوست) یعنی این سیستمی که دولت تصدیگری کند، مشکل دارد.
ما در پیادهروی اربعین، تجربۀ سپردن کارها به مردم را داریم که میلیاردها پول توسط مردم برای مردم خرج میشود. با کمترین حضور و دخالت قوۀ مجریه و قوه قضائیه.
اساساً نباید اینهمه کار به دولت سپرده شود. همانطور در حوزه فردی، اگر همۀ کارهای فرزند را، پدر و مادر انجام دهند، فرزند ضعیف میشود. در حوزه اجتماعی، اگر دولت همۀ کارهای مردم را در دست بگیرد، مردم ضعیف میشوند.
من نمیخواهم مسئولیت را از دوش دولت بردارم، ولی بهترین دولت- چه این دولت یا هر دولت دیگری- ، دولتی نیست که جای مردم تصمیم بگیرد، جای مردم همه کار کند و مردم را نان خور خود بکند. بهترین دولت، دولتی است که کوچک باشد و اجازه دهد مردم قدرت پیدا کنند و مستقل شوند.
مردم لازم است که تشکل بیابند و «با هم» زندگی کنند. مردم باید معیشت و اقتصاد خودشان را باهم مدیریت کنند. این فرهنگ در ما نیست، آنگاه به دنبال این هستیم که تعدادی مدیر صالح و سالم پیدا شوند، و ادارۀ معیشت را به دست بگیرند. این کار نشدنی است. این درد همۀ دولتهاست. بهترین دولتها هم نمیتوانند به اتکای مدیران صالح و بدون تشکل، قدرت یافتن و استقلال نسبی مردم در ادارۀ معیشت خود، مشکل مردم را حل کنند.
ما به این تحول ساختاری در کشور، یعنی واگذاری کارها به تشکلهای مردمی توسط دولت، نیاز مبرم داریم. اگر این تحول محقق شود، خواهید دید چقدر نارضایتیها کاهش پیدا میکند.
شما اگر نمازشب نخوانی، چپ نمیکنی، مثلاً در دره نمیاُفتی! ولی-مسأله این است که- سحرها یک چیزهایی میدهند که هیچوقتِ دیگری نمیدهند. تو فکر میکنی «بلند شوم؟! حالا واجب هم که نیست!
جهنم هم نمیبرند! زندگیام هم راه میافتد، بلند شوم یا نه؟!» دیگر-دست خودت است- «همت بلند دار که مردان روزگار، با همّت بلند به جایی رسیدهاند» ببین مُچ تو را میگیرد! اگر بلند نشوی به تو میگوید: «ببین! تو اینکاره نیستی!»
همّت بلند خودتان را در نمازشب امتحان کنید، آنهم از خواب بلند شدن! اگر در طول روز باشد و این پیشنهاد بشود، میگویید: «خُب، باشد!» مثلاً اگر به شما گفته شود: «اگر الآن-در ساعت ده صبح- این هشت رکعت را بخوانی، به یک مقامی میرسی، مقام محمود و ستوده!»
میگویید: «خُب، باشد میخوانیم!» اما نه! نصفهشب به سراغت میآیند، آن موقع باید بلند شوی و نماز بخوانی! الآن که معلوم است، بلند میشوی و میخوانی. اما حالا معلوم نمیشود که چقدر اینکاره هستی؟!
در نماز شب، سیصد مرتبه «اَلعَفْو» میگویی؛ یعنی من خیلی میخواهم پاک بشوم! خیلی میخواهم مقرب بشوم! و هفتاد مرتبه «اَسْتَغفِرُاللهَ رَبّی وَ اَتوبُ اِلَیه» میگویی. در حالی که شاید در نمازشب نتوانی هفتادتا گناه خودت را به ذهن بیاوری.
دین را باید برای بُردنِ «بالاترین و بیشترین لذت» جستجو کرد.
آقازادهٔ آقای بهجت(ره) میگفت که علامه محمدتقی جعفری(ره) مرا دید، برگشت به من گفت: «ببین! بابایت اگر عطسه هم کرد، بنویس! هر کلمهای که گفت بنویس! نگاه کرد، بنویس! تو نمیدانی این بابایت چیست! قدرِ او را بدان، مثل او در طول تاریخ نیست!» آنها باید از آقای بهجت(ره) حرف بزنند.
حالا آقای بهجت(ره) را ببینید، میفرماید: چرا پیغمبر(ص) فرمود که من از دنیای شما زن و نماز را دوست دارم؟ (حُبِّبَ إِلَیَّ مِنَ الدُّنْیَا النِّسَاءُ وَ الطِّیبُ وَ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ؛ خصال/1/165) حالا شرح این حدیث پیغمبر اکرم(ص) را از آقای بهجت(ره) بشنوید. آقای بهجت(ره) شرح میداد و میفرمود: یعنی در نماز لذتی از رابطهٔ زن و مردی-از این جنس لذت-هست، به اضافهٔ چیزهای دیگر(در محضر بهجت/۱/۸۱) حالا نهاینکه فقط مردها از نماز اینطوری لذت میبرند، زن و مرد فرق نمیکند، این رابطه هم برای زن و هم مرد شیرین است.
اینرا که من نگفتهام، این سخن پیغمبر اکرم(ص) است و شارح آن هم آقای بهجت(ره) است.(اینجا) دیدید؛ من اصلاً نبودم، تقصیر من نیست! یکوقت نگویید که «تو همه را میخواهی با لذت تفسیر کنی!»
اگر ما سر سجادهٔ نماز میرویم و این انتظار را نداریم، خیلی بیمزه هستیم!
طرف نمایشگاه ماشین دارد، ماشینهای آخرین مدل! بعد شما میروی در مغازهٔ او و میگویی: «آقا کبریت داری؟» به تو میگوید: «کبریت! نه!» و بعد هم برای اینکه کار شما را راه بیندازد، میرود چندتا کبریت میخَرد و میگوید: «این هر روز میآید اینجا و میگوید: آقا کبریت داری؟»
کبریت میآورد و میگذارد آنجا کنار چندتا بنز و… وقتی آمدی گفتی «کبریت داری؟» او میگوید: «بله داریم، بیا بگیر» بعد تو میخواهی پولش را بدهی، او میگوید: «نمیخواهد برو! ما را خفهکردی، از بس گفتی کبریت داری!»
ما هم میرویم درِ خانهٔ خدا و میگوییم: «آقا کبریت داری؟» به خدا نمیدانیم که به حال خودمان بگرییم یا بخندیم؟! میگوییم: خدایا کبریت داری؟ خدا میگوید: «آره! ولی من امام زمان هم دارم! امام حسین هم دارم…»
مراسم تجمع بزرگ زائران اربعین شب 27 مهر 96 با حضور عاشقان و دلدادگان حسینی در شبستان امیرالمؤمنین(ع) مسجدالنبی(ص) شهر قزوین برگزار شد.
در این مراسم سیدمطهر سیدعلیزاده رئیس ستاد مردمی اربعین استان قزوین و حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در خصوص رشادتهای امام حسین(ع) و مراسم معنوی اربعین به سخنرانی پرداختند.
در ادامه مطلب بخشی از سخنان استاد پناهیان در این مراسم را میخوانیم »»
نکته : متن توسط صفحات مجازی استاد منتشر شده است و کامل نیست؛ هنوز صوتی از سخنرانی استاد در این مراسم منتشر نشده است
استاد پناهیان »» اگر امام عسکری(ع) زیارت اربعین را علامت مؤمن، بیان نفرموده بود (تهذیبالاحکام/۶/۵۲) و اگر دهها روایت دربارهٔ اهمیت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) وجود نداشت، آیا باز هم وظیفهٔ ما نبود که به این راهپیمایی باعظمت اربعین کمک کنیم؟!
وقتی میبینیم تجمع مؤمنین در اربعین، مظهر قدرت و مایهٔ عزت امت اسلامی است، اگر سفارشی هم در اینباره نداشتیم آیا اربعین برای ما تکلیفآور نمیشد و آیا میتوانستیم اربعین در خانهٔ خودمان بنشینیم؟!
بعضیها معلوم نیست دنبال چه نوع دستوری از سوی خدا و چه نوع فهمی از دین میگردند، تا به اربعین اهتمام بورزند؟ مگر همهچیز باید در نصِ صریح روایت باشد؟! پس فهمِ ما چه میشود؟!
مگر برای سینهزنی یا برای دستههای عزاداری در ایام محرم روایتی داریم؟ اینها سنتهایی است که مؤمنان بر اساس اندیشهٔ حکیمانهٔ خودشان طراحی کردهاند.
حضرت امام(ره) که یک فقیه و فیلسوف بود، دربارهٔ اهمیت دستههای عزاداری میفرمود: اگر شما در خانهٔ خودتان بنشنید و زیارت عاشورا بخوانید، اینکار موجب حفظ اسلام نمیشود. مکتبی که پایش هیاهو نباشد و به سر و سینهزدن نباشد، باقی نمیماند (صحیفهٔ امام/۸/۵۲۶)
مگر ما برای راهپیمایی و تظاهراتکردنِ سیاسی روایت داریم؟! چون مردم در این راهپیماییهای سیاسی، قدرت خودشان را به نمایش میگذارند و مواضع خودشان را تحکیم میبخشند. در راهپیمایی اربعین هم همین اتفاق میافتد.
ما هیچ روایتی برای تظاهرات ۲۲بهمن نداریم، اما عقل ما شرکت در این تظاهرات سیاسی را بر ما لازم میآورد چون موجب قدرت و عزت اسلام است و همهٔ علما نیز در این چهل سال بعد از انقلاب، بر راهپیمایی ۲۲بهمن تأکید کردهاند. عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
من از مبلغان محترم دینی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛ شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟ دینی بدون راهپیمایی بهسوی کربلای امام حسین(ع)!
در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت صریحاً تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است. حتی در زمان خودِ ائمه هدی(ع) نیز پیادهروی برای زیارت و ملاقاتِ ایشان، باب بوده است.
چطور بعضیها هنوز بر چهرهٔ مؤمنانهشان علامت ایمان-که زیارت اربعین است- ثبت نشده است؟! این افراد چطور میتوانند با خودشان کنار بیایند؟! چطور کسی میتواند در اربعین در خانهٔ خودش بنشیند؟!
کسانی که توفیق ندارند به این زیارت بروند، لااقل میتوانند تا لبِ مرزها بروند و بگویند: «حسین جان! ما بهسوی تو آمدیم؛ اما فقط تا اینجا توانستیم بیاییم» آنوقت ببینید اثرش چه خواهد شد؟ ما اگر اینطرف مرز، ده میلیون عاشق برای زیارت اربعین داشته باشیم که-بهدلیل اینکه مسئولین، امکانات لازم را فراهم نکردهاند- نتوانستند به زیارت اربعین بروند، چه افتخاری برای سرزمین ما خواهد بود و چه اثر عظیمِ بینالمللی خواهد داشت!
ما برای توجه به اربعین منتظر چه هستیم؟ شاید بعضیها منتظرند که امام زمان(ع) ظهور کنند و دستور مستقیم برای زیارت اربعین بدهند! کسی که اینهمه اشارهها را نگرفته، مستحقِ دریافتِ دستور مستقیم حضرت هم نخواهد بود و احتمالاً آن زمان هم یک بهانهٔ دیگری خواهد آورد! در این مکتب، کسی مقرب میشود که اشارهها را بگیرد.
اگر هیچ روایتی هم دربارهٔ راهپیمایی باعظمت اربعین نداشتیم، الان که قلبهای مؤمنان متحول شده و متوجهِ اربعین شده، نفسِ همین موضوع برای ما تکلیف ایجاد میکند که به این حرکت باعظمت کمک کنیم تا روضهٔ مخصوصِ امام حسین(ع) در اربعین در کربلای معلا، غریب نماند.
گاهی از اوقات، مسئولین اجرائی دربارهٔ پیادهروی باعظمت اربعین، برخوردی دارند که شبیه برخورد با توریسم یا یک امر تفریحی و تفننی مانند تفریحکردن مردم در ایام تعطیلات نوروز است. وقتی به امام حسین(ع) میرسیم، چون حضور مردم در این فضا قوی است(بهویژه در اربعین) برخی از نهادهای دولتی طمع میکنند که یک پولی هم از مردم دربیاورند!
این پول بیمهای که پارسال از زائرین اربعین گرفتند، چهمقدارش در همین راه خرج شد؟ آیا رواست که این پول برای اربعین صرف نشود؟ دوست داریم بدانیم که از این طریق، چقدر درآمد برای برخی از بیمهها حاصل شد و چقدرش برای زائرین اربعین هزینه شد؟
شما بودجههای فرهنگی کشور را بررسی کنید که صرفِ چه اموری میشود؟ از موسیقی تا هر برنامهٔ فرهنگیِ دیگر؛ حتی برنامههای معنوی مثل قرآن و نماز و… بعد ببینند که چند درصدِ بودجهٔ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
نمیگوییم که هیچ بودجهای در راه اربعین صرف نشده است، اما میخواهیم یک مقایسهای صورت بدهیم بین بودجههایی که صرفِ امورِ دیگر فرهنگی میشود با بودجهای که صرفِ امام حسین(ع) میشود.
سؤال بعدی این است که اثر امام حسین(ع) در نفوس و جانها و بهسازیِ فرهنگ و فکر انسانها بالاتر است یا عمومِ فعالیتهای فرهنگیِ دیگر؟ مگر امام حسین(ع) و کربلای او نیست که موجب تداوم اقامهٔ نماز و حفظ قرآن شده است؟
مگر نمیبینید که اربعین و زیارت امام حسین(ع) چه اثری بر دلها میگذارد؟ چه بینمازهایی را نمازخوان کرده! چه غیرمحجّبههایی را محجبه کرده! چه رفتارهایی را اصلاح کرده و چه مؤمنینی را ارتقاء بخشیده است!
هنوز نسبت به اربعین، غفلت وجود دارد. ظرفیت کشور ما برای اعزامکردن زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است. هم امکان جادهسازی برای این مسیر وجود دارد و هم افراد بسیاری هستند که حاضرند به اربعینِ حسینی خدمت کنند؛ فقط این نیروها باید سازماندهی بشوند. باید آن بصیرت لازم نسبت به عظمت امام حسین(ع) ایجاد شود.
دوستان، سعی کنید حتی یکسال هم زیارت اربعین از شما فوت نشود! امام صادق(ع) در کلامی، توبیخ میکنند کسانی را که دوسه سال بگذرد و به کربلا مشرف نشوند و میفرماید: کسی که سه سال پشتسرِهم به زیارت امام حسین(ع) نرود، عاقِ رسولِ خدا(ص) میشود(کاملالزیارت/296 و 297) تازه این مربوط به آن زمانی است که شیعیان امنیت نداشتند و اگر دشمنان میفهمیدند کسی شیعهٔ امام حسین(ع) است، او را میکشتند!
همچنین در روایات آمده است: کسانی که دارا هستند، سالی دوبار به زیارت امام حسین(ع) بروند و فقرا هم سالی یکبار بروند (کاملالزیارات/293)
ما اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستیم، باید کاری کنیم فقرا و کسانی که دارا نیستند هم راحت بتوانند به این زیارت بروند؛ و الان اربعین، این مسیر را باز کرده است. افراد ثروتمند هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند و مستقیماً به این روضهٔ باعظمتِ امام حسین(ع) خدمت کنند.
آدم تعجب میکند؛ بعضیها برای محرم و عاشورای هیئتِ خودشان خرج میکنند اما برای روضهٔ مخصوصِ امام حسین(ع) که اربعین در حرمِ خودش برگزار کرده و اینهمه جمعیت میآیند، خرج نمیکنند! البته اخیراً کارهایی انجام شده؛ چه در لبِ مرزها و چه در مسیرهای داخل کشور، مؤمنین از زائرین اربعین پذیرایی میکنند، اما هنوز خیلی جای کار دارد.
میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! شما بهتر از این، چگونه میخواستید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟ اگر کاروان اهلبیت(ع) از شهر شما عبور میکرد، شما برای آن کاروان چهکار میکردید؟ آیا هستیِ خودتان را در این راه نمیدادید؟ مگر خدمتکردن به زائران امام حسین(ع) کارِ کمی است؟!
اولین کسی که به گریهکنها و عزاداران امام حسین(ع) غذا میداد، امام سجاد(ع) بود. ایشان در ایام عزاداری و روضهٔ امام حسین(ع) دستور میدادند که برای عزاداران غذا طبخ شود. وقتی عزاداران و زائران امام حسین(ع) از شهر ما عبور میکنند، چقدر زیباست که مردم همین سنت و شیوهٔ امام سجاد(ع) را پیگیری کنند.
تجمع زائران اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
ویدیو : مستندکوتاه “هیاهو” ؛ امام حسین(ع) که از همینجا سلام ما را میشنود،چرا اربعین؟ + سخنان تکاندهندۀ امام خمینی(ره)
سخنرانی های استاد پناهیان در موضوع موثرترین مفهموم در حیاط بشر در دهه اول محرم سال 96 در دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار شد.در ادامه مطلب گزیده ای از نظرات مردم درباره این سخنرانی ها و لینک دانلود رایگان 11 جلسه سخرانی جمع آوری شده است
نظر دختر لائیک تازه مسلمان تهرانی، دربارۀ مبحث مؤثرترین مفهوم درحیات بشر