دسته‌ها
کیوسک

جورج بوش پدر به جهنم رفت [بررسی کارهای بوش پدر علیه بشریت و قتل 66 کودک ایرانی]

خبر مرگ «جورج هربرت واکر بوش » معروف به « جورج بوش پدر»، 10 آذر 97 مخابره شد.

این فرد جمهوریخواه، چهل و یکمین رئیس‌جمهور آمریکا بود که در بین سال‌های 1989 تا 1993 عهده‌دار تصدی ریاست کاخ سفید بود.

اما شهرت بیشتر « جورج بوش پدر» بواسطه دورانی است که وی معاون اول «رونالد ریگان» بود. او از سال 1981 تا 1989 به مدت حدود 8 سال، در مقام معاون اول ریاست جمهوری آمریکا فعالیت می‌کرد.

در این مقطع، رژیم صدام با چراغ سبز آمریکایی‌ها و حمایت‌های تسلیحاتی و شیمیایی و مالی واشنگتن، حملات ناجوانمردانه‌ای را علیه مردم ایران ترتیب داد.

البته در این مقطع، رژیم آمریکا در اقدامات ضدایرانی‌اش، تنها به حمایت از صدام متجاوز بسنده نکرد، بلکه مستقیما علیه مواضع ایران و مردم ایران دست به اقدامات جنایتکارانه زد که مهم‌ترین آن‌ها حمله ددمنشانه ناوگان دریایی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در 12 تیر 1367 و به شهادت رساندن290 مسافر بود.

در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید

دسته‌ها
اخبار

بررسی شکست نسخه طرفداران آمریکا برای حل مشکلات کشور در شماره 149 خط حزب الله

خط حزب‌الله ۱۴۹ | چشم‌مان به دست دشمن نباشد

صدوچهل‌ونهمین شماره از نشریه خط حزب‌الله منتشر شد.

با شکست نسخه غرب‌گرایانه برای حل مشکلات کشور خط حزب‌الله در سخن هفته‌ی این شماره خود با عنوان «چشممان به دست دشمن نباشد» الگوی رهبر انقلاب برای حل مشکلات اقتصادی را بررسی می‌کند.

در بخشی از متن چنین می‌خوانیم: در طول سال‌های بعد از انقلاب نیز همواره کشور با مشکلات و تهدیدهای بیرونی مواجه بوده است، اما تجربه‌ی تاریخی این چهل ساله نشان می‌دهد هرجا که مدیرانی انقلابی و کارآمد، و نترس و شجاع روی کار بوده‌اند، حتی با وجود مشکلات عدیده، باز هم توانسته‌ایم پیشرفت کنیم.

مثلا «در سخت‌‌ترین دوره‌‌های محاصره‌‌ی اقتصادی جوان‌های ما توانستند سلاح‌‌هایی را بسازند که در همه‌ی دنیا آن سلاح‌‌ها را غیر از آمریکایی‌‌ها و یکی دو دولتِ عزیزکرده‌‌ی آمریکا هیچ‌کس نداشت. همین موشک ضد تانک «تاو» را جوان‌های ما در چه شرایطی ساختند؟ همه‌‌ی درها رویشان بسته بود، اما ساختند.»(۱۳۸۴/۰۶/۳۱)

دسته‌ها
فیلم

خطای بزرگ یعنی گره زدن حل مسائل کشور به برجام و شبیه آن [ویدیو]

بیانات امام خامنه ای درباره خط و اشتباه بودن گره زدن حلّ مسائل کشور به برجام ، که در شماره 137 خط حزب الله منتشر شد را در ادامه مطلب می خوانیم : 

دسته‌ها
فیلم

پنج جمله که پس از برجام اشتباه بودن آن‎ها مشخص شد چه بود ؟ [ویدیو]

بیانات امام خامنه ای درباره پنج جمله که پس از برجام اشتباه بودن آن‎ها مشخص شد را در ادامه مطلب می خوانیم : 

دسته‌ها
کیوسک

دشمنی آمریکا با ایرانیان ، واقعیتی فراحزبی و نامحدود [بررسی رفتار دموکرات‌ها و جمهوری خواهان]

دشمنی آمریکا ، واقعیتی فراحزبی و نامحدود

یکی از محورهای اصلی سخنرانی‌های رهبر انقلاب بویژه در سالیان اخیر تاکید بر وجود دشمن، لزوم شناخت آن، چرایی و چگونگی آن، توجه به اهمیت مقابله با آن و رد منطقی و متقن ادعای برخی جریان‌های داخلی مبنی بر وجود توهم توطئه است.

در همین راستا 3 نکته اساسی در بیانات ایشان همواره مورد تاکید قرار گرفته است؛ اول اینکه این دشمنی به هیچ‌وجه محدود به مساله هسته‌ای، مسائل موشکی، اتهام تروریسم و حقوق بشر نیست: «یک مساله اساسی این است که دشمنی آمریکا با ملت ایران و با جمهوری اسلامی اصلا حول محور هسته‌ای نیست. این خطاست اگر خیال کنیم دعوای آمریکا با ما بر سر قضیه هسته‌ای است. نه! قضیه هسته‌ای بهانه است.

قبل از اینکه مساله هسته‌ای مطرح باشد، همین دشمنی‌ها، همین مخالفت‌ها از اول انقلاب بود. اگر یک روزی هم مساله هسته‌ای حل شد، فرض کنید جمهوری اسلامی عقب‌نشینی کرد، همانگونه که آنها می‌خواهند، خیال نکنید مساله تمام خواهد شد؛ نه! 10 بهانه دیگر را بتدریج پیش می‌کشند؛ چرا موشک دارید؟ چرا هواپیمای بدون سرنشین دارید؟ چرا رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی‌شناسید؟ چرا از مقاومت در منطقه حمایت می‌کنید؟» (12/8/92)

دوم اینکه این دشمنی محدود به دولت فعلی یا به صورت کلی‌تر محدود به جمهوری‌خواهان نیست و متوجه کل نظام سیاسی ایالات متحده در قبال ایران است: «نگویید اینها کار این دولت است و کار ترامپ است؛ نه! دولت قبل هم که با ما نشست، صحبت کرد و وزیر خارجه‌اش 10 روز، 15 روز در اروپا پایبند جلسات بود؛ آنها هم تقریبا همین جور[بودند]».  (2/3/97)

سوم اینکه نحوه مواجهه ایران با آمریکا در این دشمنی، از نوع «واکنش» است نه «کنش»؛ به عبارت دیگر این نظام سیاسی آمریکاست که این منازعه و تخاصم را آغاز کرده است نه ایران: «برخی به مبارزه سخت و جنگ دشوار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و امنیتی ایران با هجوم همه‌جانبه دشمنان معترضند و فکر می‌کنند جمهوری اسلامی ایران این جنگ را شروع کرده است اما این تصور نوعی غفلت است». (24/12/96)

ببخشید کشورمون رو وسط پایگاه های نظامی تون ساختیم
ببخشید کشورمون رو وسط پایگاه های نظامی تون ساختیم

دشمنی جمهوری خواهان با ایرانیان

حتی خوشبین‌ترین طرفداران داخلی رابطه با آمریکا نیز در دشمنی جمهوری‌خواهان با ایران شک ندارند.

«دکترین رمبو» که مطابق آن با توجیه هراس از کمونیسم، باید موانعی فراروی انقلاب‌های ملی تراشیده می‌شد تا از پیشرفت آنها ممانعت به عمل آید و مبنای حمایت مستقیم ایالات متحده از عراق و حتی حضور مستقیم آنها در جنگ علیه ایران شد، در زمان «رونالد ریگان» جمهوری‌خواه اتفاق افتاد.

کمک‌های اطلاعاتی به عراق با هواپیماهای آواکس، حمله موشکی به هواپیمای مسافری از سوی ناو جنگی و اهدای 2 مدال بابت این «دستاورد قهرمانانه» (بنا به اذعان نشریه Foreign Policy) به «ویلیام راجرز» فرمانده عملیات و مشارکت مستقیم در جنگ نفتکش‌ها در سال‌های 66 و 67 را حتی غربگرایان داخلی نیز فراموش نمی‌کنند.

سیاست اغواگر «حسن نیت در برابر حسن نیت» جرج بوش پدر و بدعهدی در قبال ایران پس از آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، محور شرارت خواندن ایران توسط بوش پسر پس از تلاش بی‌وقفه دولت اصلاحات برای تنش‌زدایی در روابط با آمریکا .

و ارائه نظریه «جنگ تمدن‌ها» در برابر نظریه «گفت‌وگوی تمدن‌ها»ی خاتمی و در نهایت اذعان به تلاش برای تغییر رژیم به کمک برخی «عوامل داخلی» نظام ایران توسط دونالد ترامپ، سابقه و نیت جمهوری‌خواهان را در قبال ایران پس از انقلاب بخوبی نشان می‌دهد.

دشمنی دموکرات‌های آمریکا با ایرانیان

تمام تلاش برخی «عوامل داخلی» در ایران در این سال‌ها این بوده است که دشمنی آمریکا با ملت و جمهوری اسلامی ایران را به جمهوری‌خواهان تقلیل دهند.

آنها با غفلت یا به نوعی تغافل از نحوه مواجهه دموکرات‌ها در قبال ایران، آنان را از دشمنی عمیق با ایران مبرا می‌کنند و اگرچه به ترامپ بدبین هستند اما اوباما را باادب می‌دانند.

آنها به این گفته اوباما استناد می‌کنند: «ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم؛ به انتخاب مردم ایران در انتخابات احترام می‌گذاریم؛ ضمن پاره‌ای انتقادات که از کشور ایران دارم از جمله در زمینه حقوق بشر و حمایت از تروریسم(!) اما همچنان خواهان دیالوگ و گفت‌وگو با ایران بر سر اختلافات‌مان هستم».

این در حالی است که «استراتژی» دموکرات‌ها در قبال ایران با جمهوری‌خواهان تفاوتی ندارد؛ آنچه متفاوت است «تاکتیک» دموکرات‌هاست.

اینکه اوباما با افتخار اعلام می‌کند بدون شلیک حتی یک گلوله، صنعت هسته‌ای ایران را برچیدیم، ناشی از همین تغییر تاکتیک در عین حفظ استراتژی است.

ضمن اینکه فراموش نکنیم شدیدترین تحریم‌هایی که تا به حال بر کشوری اعمال شده، موسوم به تحریم‌های فلج‌کننده در زمان همین «اوبامای مودب» علیه ایران اعمال شد.

دموکرات‌ها حتی بعضا در اتخاذ تاکتیک هم با حزب رقیب تفاوتی ندارند. دموکرات‌ها دروغ می‌گویند که به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستند و برخی این دروغ بزرگ را باور می‌کنند.

ژوئن سال 2009 (اولین سال ریاست‌جمهوری باراک اوباما)، چند هفته قبل از انتخابات سال 88 ایران بود که بخش سیاست‌گذاری غرب آسیا در مرکز «سابان سنتر» وابسته به «انستیتو بروکینگز» که یکی از اندیشکده‌های مهم حزب دموکرات آمریکاست، سندی به نام Which Path To Persia یا «راه‌های فتح ایران» را منتشر کرد.

در این سند، برای تصرف ایران 9 راه متفاوت ذیل 4 دسته‌بندی کلی گزینه‌های دیپلماتیک، گزینه‌های نظامی، تغییر رژیم و محدودسازی پیشنهاد می‌شود.

پیشنهاد تعامل و ارائه گزینه وسوسه‌کننده، حمله نظامی همه‌جانبه، تشویق اسرائیل به حمله نظامی علیه ایران و حمایت از آن در یک جنگ نیابتی، انقلاب مخملی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی داخلی در شرق و غرب کشور از جمله گزینه‌هایی است که توسط تصمیم‌سازان دموکرات اندیشکده انستیتو بروکینگز به کاخ سفید پیشنهاد می‌شود.

جدا از اینکه دموکرات‌ها هم همچون جمهوری‌خواهان حساب ویژه‌ای روی گروه‌های اپوزیسیون داخلی برای تغییر رژیم باز کرده‌اند، با توجه به این سند آیا باز هم می‌توان دروغ اوباما و سایر دموکرات‌ها را مبنی بر عدم تمایل به تغییر رژیم در ایران باور کرد؟

دشمنی آمریکا با ایرانیان
دشمنی آمریکا با ایرانیان

دشمنی نظام سیاسی آمریکا با ایرانیان

نحوه مواجهه آمریکا بیش از اینکه ناشی از نگاه جمهوری‌خواهان یا دموکرات‌ها باشد، ناشی از یک نگاه فراحزبی و ملی است که در اتاق‌های فکر این کشور به سیاستمداران این کشور دیکته می‌شود. از جمله مراکز مهمی که در جهت سیاست‌گذاری و جهت‌گیری کلی کاخ سفید فعالیت می‌کند،

Bipartisan Policy Center است که به مرکز سیاست دوحزبی آمریکا معروف است. این اندیشکده (Think Tank) متشکل از جمعی از دانشگاهیان، صاحبان کسب‌وکار و سیاستمداران با سابقه ایالات متحده است که عمدتا در کاخ سفید، کنگره و سنا مشغول به کار بوده‌اند و در حوزه‌های انرژی، اقتصاد، مسکن و از همه مهم‌تر امنیت ملی برای کاخ سفید تصمیم‌سازی و خط‌مشی‌گذاری می‌کنند.

این مرکز ماه مه ‌2018 سندی با نام «سیاست آمریکا در قبال ایران ؛ گزینه‌های استراتژیک» منتشر کرد که در آن پس از بررسی منافع آمریکا در غرب آسیا و اهداف ایران در این منطقه و همچنین تحلیل نقاط ضعف ایران، 3 گزینه را از جمله تقویت گروه‌های ضد شیعه جهت آسیب‌پذیری داخلی رژیم ایران، تضعیف قدرت منطقه‌ای ایران و در نهایت تغییر دموکراتیک نظام پیشنهاد می‌دهد.

چرایی دشمنی آمریکا با ایران ؟

3 دلیل عمده برای دشمنی آمریکا با ایران قابل تصور است.

1- یکی از مهم‌ترین دلایل این دشمنی، نظام دینی یا به تعبیر خودشان «تئوکراتیک» است؛ نظام توحیدی مبتنی بر اسلام ناب که عدالت، ظلم‌ستیزی، معنویت، استقلال و مخالفت با تسلط غیرمسلمان بر مسلمان، جزو ارکان آن است.

«اینها با نظامی که در این منطقه حساس سر بلند کرده، ایستاده، رشد کرده، با ظلم‌های آمریکا مخالفت می‌کند، نسبت به آمریکا هیچگونه ملاحظه‌کاری نمی‌کند، روحیه مقاومت را در منطقه توسعه می‌دهد و پرچم اسلام را در دست گرفته، مخالفند». (2/3/97)

«نفس وجود جمهوری اسلامی و حکومت دینی، دشمنان دین را به جنگ و هجوم می‌کشاند؛ همچنانکه به استناد آیات مکرر قرآن، جبهه حق در تمام طول تاریخ همواره در معرض تهاجم جبهه باطل بوده است». (24/12/96)

2- استقلال‌طلبی ویژگی مهم دیگری است که منشأ تخاصم آمریکا علیه ایران است. کشوری که مسؤولان آن سالیان سال تحت نظر آمریکا اعمال سیاست می‌کردند، اکنون علم استقلال برافراشته است و این برای ایالات متحده غیر قابل پذیرش است.

در اثبات این ادعا همین بس که «نوآم چامسکی» نظریه‌پرداز مشهور آمریکایی می‌گوید: «جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا غیر قابل پذیرش است، چون از استقلال خود چشم‌پوشی نمی‌کند».

3- سومین ویژگی مهم مخالفت آمریکا با ایران، روحیه انقلابی کشور و صدور انقلاب به سایر کشورهای منطقه است. آمریکا کشوری است که ضمن ایجاد «تهدید» یا بزرگنمایی و پررنگ‌سازی یک تهدید ساختگی با ابزار رسانه، دشمنی و حضور خود را در «منطقه تهدید» توجیه می‌کند.

یکی از دلایل جنگ عراق و افغانستان و همچنین ایجاد داعش همین موضوع بوده است. ایالات متحده سعی داشته روحیه مقاومت ایران را با ایران‌هراسی به عنوان یک تهدید معرفی و دشمنی خود با جمهوری اسلامی را توجیه کند.

در سالیان گذشته در اسناد امنیت ملی ایالات متحده، ایران همواره جایگاه ویژه‌ای داشته است. به اذعان این کشور، جمهوری اسلامی توازن قدرت را در منطقه تغییر داده و این به معنی تهدید منافع آمریکا در منطقه است. اینها عین عباراتی است که در سند استراتژی امنیت ملی آمریکا National Security Strategy در سال 2018 آورده شده است .

تهدید دیگر از سوی ایران برای منافع آمریکا، گسترش نفوذ ایران در منطقه است که طبق توصیه این سند باید کنترل شود. پیش از این نیز انستیتو  Rand آمریکا، طی یک مطالعه آینده‌پژوهی، ایران را در افق زمانی 2035 تا 2050 یک «قدرت کلیدی» (Key Power) معرفی کرده بود که به نظر می‌رسد این مهم قبل از افق زمانی مذکور محقق شده است.

بنابراین اینکه رهبری بارها تاکید کرده‌اند دشمنی آمریکا با ایران گزاره‌ای مبتنی بر واقعیت است و البته نه محدود به دولت‌های این کشور، بلکه برخاسته از نظام سیاسی این کشور است، سخنی مهم و مستدل است که لازم است سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران به آن توجه ویژه کنند.

نویسنده یادداشت  : امید رامز ( روزنامه وطن امروز 2462 )

در ادامه بخوانید »»

اعتماد به آمریکا و طرفدارانش بدبختی ,فروپاشی و تحریم دارد

 نظر استاد شهاب مرادی درباره ترامپ و آمریکا [+فایل صوتی]

دسته‌ها
اخبار

نتایج یک پژوهش: نیمی از آمریکایی ها قادر به تامین معیشت خود نیستند

آمریکایی ها
آمریکایی ها

نتایج یک پژوهش: نیمی از آمریکایی‌ها قادر به تامین معیشت خود نیستند

 

نتایج یک تحقیق در ایالات متحده حاکی از آن است که حدود نیمی از از خانوارهای ساکن این کشور قادر به فراهم کردن مایحتاج اصلی زندگی از قبیل غذا، مسکن، آموزش، نگهداری از کودکان، حمل و نقل، تلفن همراه و بهداشت نیستند.

دسته‌ها
اخبار

گزارشی از بازجویی مدیر عامل فیسبوک در کنگره آمریکا + ویدیو [ ویژه ]

زاکربرگ موسس فیسبوک پس‌از ۱۴ سال کار و جذب مخاطبِ بیش از ۲ بیلیون کاربر، به جرم سرقت اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر توسط شرکت سهامی کمبریج آنالیتیکا انگلیسی و دخالت در انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا ، چند روز قبل طی بیش از ۴ ساعت سوال و جواب در مقابل گروهی از اعضای سنا و کنگره آمریکا حاضر شد.

زاکربرگ با قبولی اشتباه خود و دادن اطلاعات شخصی ۸۷ میلیون کاربر به شرکت کمبریج آنالیتیکا از مردم عذر خواهی کرد و این درو کردن اطلاعات ۸۷ میلیون کاربر توسط کمبریج آنالیتیکا، شرکتی که با ترتیب داده کاوی و تحلیل داده ها در فرایندهای انتخاباتی و سیاسی، خدماتی مربوط به ارتباطات راهبردی ارائه می دهد را تایید کرد!

در سال ۲۰۱۳ این شرکت به عنوان زیرمجموعه گروه اس سی ال و با هدف شرکت در انتخابات ایالت متحده آمریکا تأسیس شد.(۱) در سال ۲۰۱۴ کمبریج آنالیتیکا در انتخابات آمریکا دخالت داشت.(۲) خانواده رابرت مرسر سرمایه دار محافظه کار آمریکایی، مالک بخشی از این شرکت است. لازم به ذکر است که این خانواده از عمده اهداکنندگان کمک های مالی به نهضت های سیاسی از جمله سوپرپک های وابسته به بولتون، مشاوره امنیت ملی آمریکا است.

فیسبوک دیتاهای جمع آوری شده را مربوط به چند سال پیش خواند و گفت که این دیتاها توسط روانشناس الکساندر کُگان برای اهداف آکادمیک استفاده شده است. اما در سال ۲۰۱۴ این اطلاعات به دست شرکت کمبریج آنالیتیکا افتاد که این شرکت بعدها به استخدام کمپین #ترامپ در آمد.(۳)

زاکربرگ همچنین در بخشی از سوال و جواب امروز تایید کرد که توسط گروه تحقیق و بررسی مشاور ویژه اف بی آی که به دنبال رد پای #روس ها در انتخابات اخیر آمریکا از سال ۲۰۱۷ تا کنون هستند مصاحبه شده است و همکاری می‌کند.(۴)

اصل ماجرا چه بود؟

به طور خلاصه در سال ۲۰۱۴ شرکت کمبریج آنالیتیکا، یک محقق آمریکایی/روسی، الکساندر کگان، را برای جمع آوری اطلاعات پایه کاربران فیسبوک استخدام می‌کند. کاربران فیسبوک پس از اتصال به یک اپلیکیشن با نام “آزمون شخصیت شناسی” از طریق فیسبوک اطلاعات شخصی خود را با سوال و جواب های شخصیت شناسی و سپس اطلاعات دوستان خود را با اتصال به این اپ در اختیار کگان می‌گذارند که در نهایت تعداد کاربران به ۸۷ میلیون نفر میرسد.

و همانطوری که می دانید فیسبوک این امکان را به اپ های خصوصی می دهد تا با اتصال به فیسبوک برای خودشان تبلیغ، تحقیق و… انجام دهند. وقتی شما وارد هر برنامه ای که به فیسبوک متصل است می شوید از شما می‌خواهد که دسترسی به اطلاعات پایه شما داشته باشد. مثل اطلاعات شخصی در فیسبوک و اسامی دوستان فیسبوکی شما.

کگان از طریق اپ شخصیت شناسی به مبلغ ۸۰۰،۰۰۰ دلار دست می یابد و در نهایت یک کپی از تمامی دیتاها برای خود نگه میدارد.(۵)

جرم اصلی فیسبوک این است که پس از مطلع شدن از این کلاهبرداری به مدت ۲ سال کاربران خود را از این موضوع مطلع نمی کند و به اعتراف زاکربرگ “اشتباه کرده است که ادعای شرکت کمبریج آنالیتیکا مبنی بر حذف دیتاها را پذیرفته است.”

اما سوال اساسی این است که آیا می‌توان به این شبکه پرطرفدار اجتماعی اعتماد کرد و اطلاعات خود را در آن منتشر کرد و نگران فاش شدن این اطلاعات نشد؟

***

***

ویدیو : ‏زاکربرگ رفته کنگره و بابت لو رفتن اطلاعات۵۰٬۰۰۰٬۰۰۰کاربر فیس‌بوک و تاثیر گذاری در انتخابات عذر خواهی کرده

۲نکته:
۱-امنیت پیام رسانهای خارجی!
۲-حساب پس دادن پیام رسانها به قانون

دریافت (3مگابایت)

***

ویدیو : در ۳ دقیقه ببینید چطور اطلاعاتی که فیس‌بوک از خلق و خوی کاربرانش به دست آورد روی انتخابات آمریکا تاثیر گذاشت 
تلگرام بهتر از خودمون ما رو میشناسه ؛ بنظرتون چطور روی انتخابات ایران تاثیر گذاشت ؟ 

دریافت (7مگابایت) 

یک خبرنگار مصری این طنز تلخ را نگاشته.
زاکربرگ: اطلاعات اعضای فیسبوک رو میخوای؟ محمد بن سلمان: نه عزیزم! ما که اصلا انتخابات نداریم.

منابع:

  1. https://www.bloomberg.com/news/features/2015-11-12/is-the-republican-party-s-killer-data-app-for-real-
  2. Frances Stead Sellers (19 October 2015). “Cruz campaign paid $750,000 to ‘psychographic profiling’ company”. Washington Post. Retrieved February 7, 2016.
  3. https://edition.cnn.com/2018/03/24/europe/raid-cambridge-analytica—intl/index.html
  4. https://www.cnn.com/2018/04/10/politics/mark-zuckerberg-congress-hearing-special-counsel-robert-mueller/index.html
  5. http://fortune.com/2018/04/10/facebook-cambridge-analytica-what-happened/

6.کانال های kharej2025 و letsthinkaboutit 

در ادامه بخوانید »» رسوایی فیس بوک – کمبریج آنالیتیکا و معامله ” عاقل خائن ” بر سر بیگ دیتای ایرانیان

دسته‌ها
مقاله

وزارت دفاع آمریکا مقصر اصلی فقر و گرسنگی در جهان است [ بررسی گزارش سازمان فائو ]

وزارت دفاع آمریکا
وزارت دفاع آمریکا

فقر، فساد، جنگ یا تغییر اقلیم موجب شده است که درصد بالایی از مردم جهان با بحران گرسنگی و مرگ مواجه باشند.

سازمان فائو در گزارشی اعلام کرد که بیش از 30 میلیون انسان در جهان با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم می‌کنند.

این در حالی است که آمریکا می‌تواند فقط با دو درصد هزینه‌ای که برای نیروی نظامی کشورش با هدف جنگ‌طلبی صرف می‌کند، مشکل سوءتغذیه جهان را حل کند و جان هزاران کودک و انسان را نجات دهد.

 دو درصد از بودجه نظامی آمریکا، نجات‌دهنده میلیون‌ها گرسنه

سازمان فائو در گزارشی اعلام کرد که در 26 کشور جهان بیش از 30 میلیون انسان با مشکل امنیت غذایی و سوءتغذیه مواجه هستند و برای حل این مشکل یک میلیارد دلار لازم است.

این در حالی است که وزارت دفاع آمریکا بودجه سال جدید دفاعی خود را برای سال 2018 به مبلغ 700 میلیارد دلار اعلام کرد. با این حال دو درصد از این بودجه می‌تواند جان میلیون‌ها انسان را نجات دهد و میلیون‌ها کودک را خوشحال کند.

انسان‌ها در کشورهای مختلف به علت خشکسالی، نبود ثبات سیاسی و در نتیجه جنگ داخلی یا خارجی با مشکل گرسنگی روبه‌رو هستند.

طبق نتیجه به دست آمده از بررسی‌های سازمان فائو، بحران سوءتغذیه در 10 سال اخیر با سرعت بالایی رو به افزایش است که لازم است هرچه سریع‌تر به این شرایط رسیدگی شود.

  اهداف فائو برای مقابله با گرسنگی و فقر

روزنامه «جمهوریت» ترکیه در گزارشی نوشت که سازمان فائو در گزارشی اعلام کرده است بودجه مورد نیاز این سازمان برای پایان دادن به بحران گرسنگی در جهان، یک میلیار دلار است. این بودجه صرف هزینه‌های مختلف کیفی خواهد شد.

بخشی از این هزینه برای کلاس‌های آموزشی در موضوعاتی درباره کشاورزی و دامداری، بخشی برای ارسال کود، ماشین‌آلات، وسایل مورد نیاز در کشاورزی، ارسال بذر مناسب برای کاشت محصولات کشاورزی، آموزش اصول کشاورزی به دهقانان با هدف ترویج کشاورزی نوین مصرف خواهد شد و بخشی برای ارائه خدمات دامپزشکی جهت مقابله با مرگ دام و طیور دامداران استفاده خواهد شد.

  ارتقای امور کشاورزی؛ هدف اصلی فائو

فائو در این گزارش اعلام کرد علاوه‌بر برنامه‌های کلان یادشده باید به افراد شیوه‌های محافظت از خود در مقابل گرسنگی، حل مشکلات فردی، چگونگی بازسازی شرایط اقتصادی فرد پس از دوران بحرانی جنگ، آموزش داده شود.

هدف اصلی این سازمان ارتقای امور کشاورزی و دامداری و ارائه کمک‌های نقدی به خانواده‌های در معرض بحران است.

  ارتقای سطح علمی؛ کاهش گرسنگی

توسعه غذا و ارتقای سطح علمی افراد درخصوص مسائل کشاورزی و دامداری موجب خواهد شد گرسنگی و در نتیجه مرگ‌ومیر انسان‌ها کاهش یابد و این بهترین راه برای حل این مشکل است.

مهم‌ترین دلیل پافشاری فائو برای صرف هزینه‌ها در آموزش کشاورزی نوین و ارائه خدمات دامداری این است که انسان‌ها با آموزش کیفی، زمانی که در شرایط سخت قرار می‌گیرند بتوانند خود را در مقابل گرسنگی مصون نگه دارند و پس از گذراندن شرایط بحرانی، سریع‌تر وضعیت اقتصادی خود را احیا کنند.

  یمن غرق در گرسنگی و بیماری

بر اساس بیانیه فائو در سال جدید میلادی، یمن در صدر لیست کشورهای گرسنه قرار گرفت. جنگ عربستان علیه یمن، محاصره، کمبود بهداشت و غذا باعث شده است که یمن بیشترین تلفات انسانی را طی این جنگ داشته باشد. گرسنگی گریبان حدود 5.7 میلیون یمنی را گرفته است.

ویدیو : دارو روی دریا و تشنه لبان در یمن
ائتلاف عربی از تخلیه بار کشتی های حامل دارو برای اهالی یمن جلوگیری کرد

دریافت  4مگابایت

  تلاش بی‌حاصل فائو

به‌رغم اینکه سازمان‌هایی بین‌المللی چون فائو با سر و صدای زیاد اعلام می‌کنند درصددند مشکل فقر و دغدغه‌های معیشتی انسان‌های در معرض بحران را به کمک برنامه‌های خود حل کنند اما حتی افرادی که در این سازمان‌ها مشغول به کار هستند به برنامه‌های این سازمان ها برای پایان دادن به فقر و گرسنگی امیدی ندارند.

در این خصوص یکی از نمایندگان سازمان فائو می‌گوید واقعیت این است، این سازمان با وجود تلاش زیادی که برای رسیدگی به مشکلات افرادی که از فقر معیشتی رنج می‌برند، انجام می‌دهد، باز هم نتوانسته است مشکلی را حل کند.

ما فقط توانسته‌ایم در سال 2017 میلیون‌ها انسان را با کمک‌های بشردوستانه از گرسنگی و مرگ‌ومیر ناشی از آن نجات دهیم اما نتوانسته‌ایم بر این بحران غلبه کنیم و به همین خاطر روزانه شاهد مرگ میلیون‌ها انسان در دنیا هستیم.

  آمریکا مسبب اصلی فقر

کنگره ملی آمریکا و وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که بودجه سال 2018 نیروی نظامی این کشور حدود 700 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است.

این بودجه شامل حقوق کارمندان ارتش، ساخت سلاح، تانک، هواپیمای جنگی، بمب‌افکن و دیگر تجهیزات نظامی هوایی، دریایی و زمینی است. نیروی نظامی ایالات متحده آمریکا با بیش از سه میلیون عضو بزرگ‌ترین نیروی نظامی جهان به شمار می‌رود.

این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان زیر خط فقر هستند و سالانه میلیون‌ها انسان بر اثر گرسنگی می‌میرند.

ایالات متحده آمریکا هزینه‌های گزافی را نه‌تنها خرج ابزارآلات جنگی با هدف جنگ‌طلبی می‌کند، بلکه با همین بودجه‌ها گروهک‌های تروریستی را به سلاح مجهز می‌کند؛ تروریست‌هایی که خود عامل اصلی ایجاد فقر و گرسنگی در بسیاری از کشورهای مسلمان هستند.  

نویسنده : آذر مهدوان روزنامه‌نگار

در ادامه بخوانید »» 

اعتماد به آمریکا و طرفدارانش بدبختی ,فروپاشی و تحریم دارد

چگونه در مدارس آمریکا رفتار و عقاید بچه‌ها جهت می‌گیرد

 

دسته‌ها
مقاله

هدف آمریکا از طرح انتشار فهرست دارایی‌های رهبر انقلاب چیست ؟

چرا آمریکا «عمود خیمه» انقلاب را نشانه رفته است؟
چرا آمریکا «عمود خیمه» انقلاب را نشانه رفته است؟

به بهانه عملیات روانی جدید کنگره ایالات متحده

چرا آمریکا «عمود خیمه» انقلاب را نشانه رفته است؟

کنگرهٔ آمریکا چند روز قبل، در ادامهٔ طرح عملیات روانی خود علیه ایران، طرح موسوم به دارایی رهبران ایران را تصویب کرد که به موجب آن، وزارت خزانه‌داری آمریکا باید فهرست دارایی رهبران ایران از جمله رهبر انقلاب اسلامی را منتشر کند.

در یکی از بندهای این طرح آمده است: “ایران به حمایت از گروه‌های تروریستی در سراسر جهان، به‌ویژه از طریق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادامه داده است.

این گروه‌ها، شامل حزب‌الله لبنان، چندین گروه شبه‌نظامی شیعهٔ عراقی، حماس و جهاد اسلامی فلسطینی هستند. ایران، حزب‌الله و دیگر شبه‌نظامیان شیعه به فراهم ساختن حمایت از رژیم اسد ادامه دادند، که به گونه‌ای چشمگیر موجب تقویت توانائی‌های رژیم، طولانی شدن جنگ داخلی سوریه و وخیم‌تر شدن وضعیت حقوق بشر، و بحران آوارگان در آنجا منجر شده است.”

واضح است که بهانهٔ کنگرهٔ آمریکا از انجام این طرح، آنچنان که در جملات بالا مشهود است، وحشت از نفوذ منطقه‌ای ایران در سال‌های اخیر، تحت راهبردهای کلان رهبر انقلاب است.

 

البته پیش از این نیز رسانه‌های غربی گزارش‌هایی در همین‌باره منتشر کرده بودند.

به‌عنوان نمونه خبرگزاری انگلیسی رویترز دو سال قبل در گزارشی به این موضوع پرداخت و به‌طور مشخص ستاد اجرایی فرمان امام رحمت‌الله‌علیه، که وظیفهٔ خدمت‌رسانی به مناطق محروم را برعهده دارد، هدف قرار داده بود.

با این حال، به نظر می‌رسد وارد کردن این موضوع از تبلیغات به قانونگذاری در کنگره و اقداماتی از این دست، یقیناً ریشه در تحولات اخیر دارد.

 

وعده صادق چند روز بعد از توافق هسته‌ای

برای فهم تحولات مزبور لازم است حدود دو سال به عقب بازگردیم؛ جایی‌که آمریکایی‌ها امیدوار بودند توافق هسته‌ای گام اول در مهار جمهوری اسلامی ایران و تضعیف آن خواهد بود و به سرعت خواهند توانست گام‌های بعدی را با تضعیف برنامهٔ موشکی و سپس محدود کردن حضور و نفوذ منطقه‌ای ایران بردارند تا در نهایت بتوانند امنیت ملت ایران را تضعیف کنند.

البته رهبر انقلاب اسلامی در همان روزهای اول پس از انجام توافق هسته‌ای وعده‌ای صادق دادند و در خطبه‌های نماز عید سعید فطر گفتند: «چه این متن تصویب بشود و چه نشود، به حول و قوّهٔ الهی، اجازهٔ هیچ‌گونه سوءاستفاده‌ای از آن داده نخواهد شد؛ اجازهٔ خدشهٔ در اصول اساسی نظام اسلامی به کسی داده نخواهد شد؛ قابلیت‌های دفاعی و حریم امنیت کشور، به فضل الهی حفظ خواهد شد… ما از حمایت دوستانمان در منطقه دست نخواهیم کشید.»(۱۳۹۴/۰۴/۲۷)

 

رهبر انقلاب آن‌روز در حالی این سخنان را گفتند که داعش بخش‌های مهمی از عراق و سوریه را در اشغال داشت و عربستان تصور می‌کرد با داشتن دست بالا در تهاجم نظامی علیه مردم بی‌پناه یمن، به سرعت خواهد توانست مهرهٔ خود را به این کشور بازگرداند و در ادامه مناطق مهمی همچون لبنان را درگیر بن‌بست و بحران سازد؛

اما حالا دو سال پس از آن روزها که حتی برخی دلسوزان را نیز نگران کرده بود، با وجود آنکه یک هم‌پیمانی کامل از سوی آمریکا و برخی دولت‌های مرتجع منطقه برای باقی‌ماندن یک داعشِ تحت کنترل وجود داشت، با فداکاری سربازان جبههٔ مقاومت، سیطرهٔ شجره خبیثه داعش پایان یافته است، مردم یمن پس از هزار روز مقاومت، همچنان سرافراز ایستاده‌اند.

و ایستادگی، توان نظامی و سرعت و مهارت آنان در دفع فتنهٔ سعودی علی‌عبدالله‌صالح حیرت‌آور است، و در لبنان نیز فتنهٔ سعودی برای ایجاد بحران سیاسی و به‌دنبال آن جنگ داخلی، با کیاست و درایت جبهه مقاومت ماند.

 

 عصبانیت آمریکا از چارچوب پرقدرت ولایت‌فقیه

صحنهٔ امروز منطقه و پیشرفت جبههٔ مقاومت، دقیقاً در نقطهٔ مقابل انتظار آمریکایی‌هاست که خیال می‌کردند توافق هسته‌ای و اقدامات دیگر قرار است ایران و جریان مقاومت را ضعیف کند. رئیس‌جمهور آمریکا در نطق دو ماه قبل خود علیه کشورمان به‌وضوح عصبانیت خود را از این واقعیت که توافق هسته‌ای نتوانسته پیشروندگی ایران را مهار کند، بیان کرد.

 

اما موفقیت‌های خیره‌کنندهٔ جبهه مقاومت در ذیل یک چارچوب پرقدرت به‌نام “ولایت‌فقیه” رخ داده است که از آن می‌توان به “عمود خیمه” انقلاب و کشور تعبیر کرد؛ به برکت این چارچوب پرقدرت فکری و عملی است که سیدحسن نصرالله، سردار رشید جبههٔ مقاومت با افتخار اعلام می‌کند: “آمریکا برده‌هایی دارد. اشغالگران نفت و پول و گاز با برده‌ها تعامل می‌کنند. ما ولی‌فقیه داریم و با ولایت فقیه آقایی می‌کنیم.”

 

در مقابل، برنامهٔ ثابت دشمن در سال‌های پس از انقلاب، ضربه‌زدن به چارچوب ولایت‌فقیه و جایگزین‌کردن چارچوب‌های القایی و دروغین با هدف تزریق وابسته‌گرایی و لطمه زدن به امنیت و استقلال کشور بوده است. طرح اخیر کنگرهٔ آمریکا تنها نمونهٔ کوچکی از هزاران توطئه علیه نظام اسلامی در طول این سال‌هاست. 

منبع : شماره 113 نشریه خط حزب الله 

[su_note]

در ادامه بخوانید »» 

تلاش آمریکا برای تغییر رفتار مردم ایران با کمک شبکه‌های ماهواره‌ای ‌ 

چگونه در مدارس آمریکا رفتار و عقاید بچه‌ها جهت می‌گیرد

[/su_note]

دسته‌ها
صوت

نظر استاد شهاب مرادی درباره ترامپ و آمریکا [+فایل صوتی]

نظر استاد شهاب مرادی درباره ترامپ و آمریکا
نظر استاد شهاب مرادی درباره ترامپ و آمریکا

حجت‌الاسلام شهاب مرادی سخنران و کارشناس امور دینی، در واکنش به صحبت‌های دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا درباره خلیج فارس و تروریست خواندن کشور ایران ، در قالب یک فایل صوتی که در کانال استاد شهاب مرادی @moradishahab منتشر شد درباره این مسئله صحبت کردند.

این فایل صوتی 22 مهر 96 کمی بعد از فحاشی ترامپ به مردم ایران منتشر شد .در ادامه مطلب فایل صوتی استاد قرار دارد و در ادامه آن بخشی کوچک از سخنان استاد را در قالب متن میخوانیم »» 

نظر استاد شهاب مرادی درباره ترامپ و آمریکا : 

دریافتmp3

استاد شهاب مرادی : (متن نوشته شده نیمی از فایل صوتی) »»

من این ناراحتی را ناراحتی شخص رئیس جمهور آمریکا نمی‌دانم؛ این ناراحتی دولت آمریکاست نه رئیس‌جمهور آن. احساس عصبانیت آمریکا نسبت به ایران همیشه بوده و خواهد بود؛ مگر اینکه تغییر و تحولی جدی در ترامپ اتفاق بیوفتد. وگرنه این خشم و ناراحتی نظام آمریکاست نه ناراحتی شخص ترامپ.

شاید بپرسید چرا آمریکا از دست ما عصبانی و ناراحت است؟ این‌ها سال‌هاست به دنبال ایجاد نظم و نظام نوین در منطقه هستند. می‌خواهند نقشه‌ها را عوض کنند و کشورها را تغییر بدهند. آخرین پروژه و هدفشان ایجاد داعش و حکومت به اصطلاح اسلامی عراق و شام بود که برای بزرگ کردن آن هزینه و دلارهای بسیاری را خرج کرده‌اند.

این اتهامی به آمریکا نیست؛ بلکه سخنانی است که در مبارزات انتخاباتی آمریکا بیان شده است.  ترامپ گفت که خانم کلینتون و دولت آمریکا داعش را ایجاد کرده اند. در واقع داعش یعنی کارخانه تولید انبوه ترور و خشونت. بعد ترامپ با وقاحت تمام ایران را تروریست خطاب می‌کند!

 اما اگر دقت کنید، اهداف آنها برای ایجاد داعش با تمام هزینه‌های بالا و آبرویی که صرف کردند، به نتیجه نرسید و ایران پیروز مطلق میدان است. این پیروزی آنها را خیلی عصبانی کرده و این احساس شکست برای عصبانیت آمریکا کافی است.

با یک رصد دقیق مشاهده می‌کنیم که روز به روز جایگاه عربستان و اسرائیل در منطقه منفورتر می‌شود و در مقابل آن، آرام آرام ایران در بین مردم منطقه -با هر دین و مذهبی- به عنوان یک ناجی، قدرتمند و محبوب‌تر می‌شود. این خشم و سرخوردگی آمریکا، اسرائیل و عربستان را به همراه دارد و ترامپ به عنوان سخنگوی همین خشم و نفرت است.

بهتر است کمی هم از نظر روانشناختی به مسئله ترامپ نگاه کنیم  او مثل کودکی است که نسبت به خشم و سرخوردگی خود یک واکنش هیجانی نشان می‌دهد؛ او می‌خواهد با تروریست خواندن  ایران و همچنین به کاربردن واژه جعلی برای خلیج فارس عزیز، مردم ما را عصبانی کند.

می‌داند که مردم ما نسبت به خلیج فارس و تمام زوایای ایران غیرت دارند. می‌داند مردم ما هم سردار سلیمانی و هم ظریف را دوست دارند. او می‌خواهد مردم ایران را عصبی کند و تفرقه بیفکند،  وگرنه خود ترامپ هم اذعان دارد این واژه‌ای که برای خلیج فارس درست کرده‌اند، جعلی است اما مانند یک بچه می‌خواهد لَج مردم ایران را در بیاورد.

همه ما بارها تجربه کردیم که آمریکا اولین مشکلش با مردم ایران است نه دولت و یا نظام. اگر در کارنامه ترامپ نگاه کنیم، خواهیم دید که مشکل اساسی او با مردم ایران چه انقلابی و چه پناهنده آمریکاست.

احساس می‌کنم صحبت‌های ترامپ وحدت بین مردم را بیشتر می‌کند. ما باید مراقب این همبستگی و وحدت خود باشیم. خدای ناکرده دوست را جای دشمن سرزنش نکنیم. گوش به فرمان رهبرمان باشیم و نگاهمان به اشاره ایشان باشد و به گفته امام خمینی (ره) تمام فریادمان را بر سر آمریکا بزنیم.

ما باید قدر خون شهدا را بدانیم؛ چرا که این خون‌ها باعث شده دشمنان جرأت تهدید ایران را نداشته باشند. اینکه امروز رئیس جمهور آمریکا فقط می‌تواند عین یک بچه بد دهانی کند، به برکت خون شهداست.

[su_note]

در ادامه بخوانید »» 

توضیحات استاد شهاب مرادی درباره کلاس مجردها و فرهنگ خدمت رایگان

صوت استاد شهاب مرادی درباره تکذیب جمله منتسب به ایشان

درختکاری استاد شهاب مرادی و شاگردانش +گزارش آرمان پلاس شهر

[/su_note]

دسته‌ها
مضرات ماهواره

تلاش آمریکا برای تغییر رفتار مردم ایران با کمک بی بی سی و منوتو ‌

ایران

نظام سلطه در سال‌های اخیر نوع مقابله خود با جمهوری اسلامی ایران را تغییر داده و از فاز تقابل علنی صرف به فاز تلاش برای تغییر رفتار ایران روی آورده و تأکید باراک اوباما در سال گذشته مبنی بر اینکه ایالات متحده به دنبال تغییر حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران نیست، مؤید چنین موضوعی است.

البته این بدان معنا نیست که ایالات متحده امریکا و سایر همپیمانان این کشور به کلی از تغییر حاکمیت کشورمان منصرف شده‌اند بلکه آنها به این نتیجه رسیده‌اند که تنها تمرکز روی چنین محوری به عنوان اقدامی تک‌بعدی نمی‌تواند نتیجه بخش باشد و به ویژه طی سال‌های اخیر، تلاش برای تغییر رفتار ایران در عرصه منطقه‌ای و بین‌الملل نیز مورد توجه قرار گرفت.

دولت باراک اوباما به صورت زیرپوستی ایده تغییر حاکمیت کشورمان را مورد توجه قرار داده بود، برخلاف دولت دونالد ترامپ که در دو حوزه «تغییر حاکمیت – تغییر رفتار» سرمایه‌گذاری کرده که از موضع‌گیری وی، وزیر امور خارجه این کشور و سایر مقامات رسمی چنین برداشتی به صراحت قابل دریافت است.

تأکید مقامات دولت باراک اوباما مبنی بر آنکه امریکا خواهان تغییر رژیم در ایران نیست را باید به شکل صحیح آن تفسیر کرد به این معنا که چنین موضع‌گیری‌ای نشان‌دهنده ناتوانی است نه انصراف در عین توانمندی، به بیان بهتر امریکایی‌ها دریافته‌اند هزینه‌های سالیان متمادی برای تغییر رژیم در ایران نمی‌تواند اثرگذار باشد و تحریک و تقویت جریان غربگرای داخلی برای حرکت در چنین مسیری مؤثر واقع نشده و تنها به طرد و تحدید این جریان سیاسی در داخل کشور انجامیده است.

در طول تمام سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی «تغییر حاکمیت سیاسی در ایران» یکی از اصول بی‌بدیل و همیشگی دستگاه سیاست خارجه این کشور بوده است، به گونه‌ای که مثلاً در دوران جورج بوش نیز سیاست خارجی تهاجمی موسوم به «دیپلماسی تحول‌آفرین» در قالب اقداماتی همانند راه‌اندازی برنامه‌های تبادل نفرات و گروه‌ها (Exchange)، تأسیس مجموعه تحت عنوان «دفتر امور ایرانیان» در دوبی (به تقلید از پروژه پایگاه «ریگا»)، برگزاری کلاس‌های براندازی در دوبی و اختصاص 67 میلیون دلار برای تقویت و تأسیس شبکه‌های تلویزیونی و ماهواره‌ای شکل بیرونی به خود گرفت.

تغییر حاکمیت در ایران از بوش تا ترامپ

حجم و گستره اقدامات دولت جورج بوش به میزانی بود که «سیمون هرش»، فعال رسانه‌ای و پژوهشگر روزنامه «نیویورک پست» در سال 2008 از قول منابع مطلق و موثق هزینه‌های امریکا جهت بی‌ثبات‌سازی در کشور برای عملیاتی کردن پروژه تغییر حاکمیت را بالغ بر 400 میلیون دلار تنها در دوران بوش ذکر کرد.

چنین مبالغی در دوران سایر رؤسای جمهور این کشور نیز تکرار شده است، به گونه‌ای که در تمام بودجه‌های سالانه امریکا ردیفی به نام کمک به پروژه براندازی در ایران معین شده بود و این رقم در برخی از سال‌ها مبالغ خیره‌کننده‌ای را نشان می‌دهد، البته نتیجه هزینه‌های سرسام‌آور این کشور در چنین حوزه‌ای همچنان بدون کمترین دستاوردی بوده است.

اعتراف به عدول امریکا از توافقنامه الجزایر

کنت کاتزمن کارشناس امور خاورمیانه در مرکز خدمات پژوهشی کنگره در مقاله‌ای در سال 2010 به تاریخچه شکل‌گیری تلاش‌ها در کنگره و دولت امریکا اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که این کشور چرا برای تغییر حاکمیت سیاسی در ایران رقم‌های گسترده‌ای را هزینه می‌کند. وی در بخشی از این مقاله بیان می‌کند: «حساسیت کنگره در راستای حمایت از ترویج دموکراسی در ایران (که ممکن است بازتاب‌دهنده حمایت کنگره از تغییر رژیم در ایران نیز باشد) به کنگره صد و نهم امریکا و قانون حمایت از آزادی ایران برمی‌گردد که در تاریخ 30 سپتامبر سال 2006 به تصویب رسید.

در آن زمان به میزان کمک‌های مالی‌ای که کنگره باید برای ترویج دموکراسی یا به بیان بهتر، تغییر نظام در ایران می‌کرد، اشاره‌ای نشده است اما این قانون از همان ابتدا مورد مخالفت نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت و ایران تصریح کرد که این قانون نقض آشکار پیمان الجزایر است که امریکا تعهد داده بود در امور داخلی ایران دخالت نخواهد کرد.»

کنت کاتزمن نیز همانند بسیاری از محققان و کارشناسان امریکایی اعتقاد دارد چنین رویکردی برای امریکایی‌ها حاوی دستاورد نخواهد بود و تنها به تقویت قدرت جمهوری اسلامی ایران کمک کرده و به تضعیف جریان هواخواه غرب در داخل ایران منجر خواهد شد، به عنوان نمونه اگرچه فعالیت‌های براندازانه جریان غربگرای داخلی در سال 88 حاوی هزینه‌های اجتماعی و سیاسی در داخل کشور بود اما نهایتاً به تحدید قدرت این جریان در ساختار قدرت منجر شد و هزینه‌های گزافی را برای رهبران این جریان به دنبال داشت.

[su_note]

در ادامه بخوانید »» چرا دانشگاه های آمریکا با برهنگی به پیشرفت رسیدند؟

[/su_note]

سانسور مبالغ اختصاص‌یافته برای تغییر حاکمیت در ایران

بعد از روی کارآمدن دولت باراک اوباما در امریکا رقم و مبالغ تعیین‌شده جهت تغییر حاکمیت در ایران به صورت کلی و نه مصداقی به بیرون درز پیدا می‌کرد، به گونه‌ای که در دوران اوباما تحت عنوان«طرح برنامه ترویج دموکراسی در خاورمیانه» مبالغ مهمی صرف می‌شد اما مشخص نمی‌شد چه میزان از این منابع مالی تنها برای ایران سرمایه‌گذاری می‌شود.

تنها در سال‌های نخست اجرای این برنامه از رقم 30 میلیون دلار برای ترویج دموکراسی در ایران و سوریه سخن به میان آمد که از این مبلغ تنها 10میلیون دلار برای سوریه و باقی برای ایران هزینه می‌شد یا در سال 2008، 60 میلیون دلار از 75 میلیون دلار درخواستی به این برنامه اختصاص یافت که 6/21 میلیون دلار آن به برنامه ترویج دموکراسی در ایران اختصاص و 9/7 میلیون دلار نیز برای حمایت از مبارزان حقوق اجتماعی صرف شد.

به‌واسطه چنین بودجه‌ای 6/33 میلیون دلار هم برای کمک و تقویت رسانه‌های مرتبط با ایران اختصاص یافت که بر اساس گزارش‌های اعلام شده بودجه تلویزیون صدای امریکا 20 میلیون دلار، رادیو فردا 1/8 میلیون دلار و 5 میلیون دلار دیگر نیز برای مبادلات با ایران اختصاص یافت.

دستگاه سیاست خارجه امریکا در سال 2009 نیز مبلغ 65 میلیون دلار درخواست می‌کند که این برنامه تحت عنوان «حمایت از خواسته‌های مردم ایران برای جامعه‌ای دموکراتیک و باز با ترویج جامعه مدنی، مشارکت مدنی آزادی رسانه‌ها و آزادی اطلاعات بپردازد» در دستور کار قرار می‌گیرد و از این رقم بیش از 25 میلیون دلار تنها به پروژه ایران اختصاص می‌یابد.

از سال 2013 تا سال 2016 نیز 30 میلیون دلار از کنگره درخواست می‌شود که سهم ایران مانند سال‌های قبل بود، البته بنابر گزارش‌های مستند بخشی از بودجه اختصاص‌یافته جهت تغییر حاکمیت در ایران طی این سال‌ها محرمانه مانده است.

مبالغ اختصاص یافته در حالی است که باراک اوباما در گفت‌وگو با رادیو ملی این کشور بیان می‌کند: «می‌خواهم به این نکته برگردم: ما نمی‌خواهیم ایران به سلاح‌های اتمی دست پیدا کند، دقیقاً به این دلیل که نمی‌توانیم روی اینکه ماهیت این رژیم تغییر پیدا کند، سرمایه‌گذاری کنیم.»

اما همانگونه که گفته شد از سال 92 به این سو مبالغ اختصاص یافته برای تغییر حاکمیت در ایران بیشتر محرمانه ماند و دولت باراک اوباما تلاش کرد تمرکز اصلی خود را (موازی با پیشبرد پروژه مورد اشاره) بر تغییر رفتار ایران متمرکز کند؛ تغییر رفتاری که به‌راحتی تأمین‌کننده منافع امریکا بوده و چالش ایران را حتی تبدیل به یک فرصت می‌کند.

در چهار سال دوم اعتدال نیز تغییر رفتار دغدغه اصلی مقامات امریکایی خواهد بود، اگر چه صراحت لهجه دولتمردان فعلی امریکا جهت تغییر رژیم در ایران نیز قابل توجه است و انتظار این است مجموعه مواضع و رفتارهای دولتمردان به ویژه دستگاه سیاست خارجه به گونه‌ای نباشد که استنباط شود، ایده امریکایی‌ها جهت تغییر ماهیت جمهوری اسلامی ایران قابل دسترسی است.

منبع : روزنامه جوان (867884)

دسته‌ها
فیلم

کلیپ : بی دفاع

poster

هر سال 400 نفر به دست پلیس در آمریکا کشته می‌شوند ولی تعداد پلیس هایی که در دادگاه به قتل محکوم می‌شوند کمترازانگشتان دست است.
بیشتر کسانی که توسط مامورین پلیس در آمریکا به قتل می‌رسند سیاه پوستانی هستند که هیچ مقاومتی هم در برابر پلیس از خود نشان نداده اند.
اریک گارنر در حالی توسط پلیس به قتل رسید که شش فرزند او سال نو میلادی را بدون پدرشان آغاز خواهند کرد.

ویدیو : بی دفاع


  تماشای ویدیو در آپارات  | دانلود

کاری از #گروه_چند_رسانه_ای_شفق

دسته‌ها
دانلود

مستند رو در رو با شیطان ؛ناگفته‌هایی از نبرد مستقیم با آمریکا

فیلم مستند رو در رو با شیطان روایتی از نبردها و رشادت‌های دلاور مردانی چون شهید نادر مهدوی و شهید بیژن گرد در رویارویی مستقیم با نیروی دریایی ارتش آمریکا در خلیج همیشه فارس در سال‌های آخر جنگ تحمیلی را بیان می‌کند.
در این مستند یک ساعته، تولید شده توسط برنامه ثریا، که همزمان با سالروز شهادت شهید نادر مهدوی به دست نیروهای آمریکایی مستقر در خلیج فارس از شبکه یک سیما پخش شد، زوایای پنهان شکست هیمنه آمریکا در خلیج فارس از زبان فرماندهان سپاه، یاران شهید نادر مهدوی و دکتر حسن عباسی روایت می‌شود.

مستند رو در رو با شیطان
مستند رو در رو با شیطان

مدت زمان: ۶۳ دقیقه
کیفیت: TVRip (عالی) – [ریلیز اختصاصی مبین مدیا]
حجم کل: ۳۹۰ مگابایت
کاری از: برنامه ثریا
پخش از: شبکه یک سیما

شهید نادر مهدوی در خرداد ماه سال ۴۲ در شهرستان دشتی بوشهر به دنیا آمد. وی از سال‌های اولیه تشکیل سپاه پاسداران وارد این نهاد مردمی شد و پس از خدمت در سپاه اهواز و جم به فرماندهی عملیات سپاه خارک منصوب شد. 

شهید نادر مهدوی پس از طرح اعزام «لبیک یا امام» گروهان دریاییِ ناوتیپ امـیرالمؤمنین (ع) را بنیانگذاری کرد و خود فرماندهی این گروهان دریایی را برعهده گرفت. شهید مهدوی پس از آن ناوگروه دریایی ذوالفقار وابسته به منطقه دوم دریایی سپاه پاسداران را راه اندازی کرد و تا زمان شهادت، فرماندهی این ناوگروه را برعهده داشت.

شهید مهدوی به عنوان فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار، از زمان ورود آمریکایی‌ها به خلیج‌فارس تا زمان شهادت، لحظه‌ای از نبرد بی‌امان با این جنایتکاران نیاسود و تمام توان و استعداد خود را در این راه به کار بست. او طی این مدت، عملیات بسیاری را علیه آمریکایی‌های متجاوز ترتیب داد که معروف‌ترین آن زدن کشتی بریجتون بود.

مستند رو در رو با شیطان
مستند رو در رو با شیطان

در سال‌های پایانی جنگ، خلیج فارس برای ایران بسیار ناامن شده بود؛ عراق خیلی راحت کشتی‌ها و سکوهای نفتی ایران را می‌زد. کویت بخشی از سرزمین، و عربستان، آسمانش را در اختیار صدّام قرار داده بودند. فرماندهان عالی رتبه سپاه، جریان عبور آزاد و متکبّرانه ناوهای جنگی آمریکا و نیز سایر کشتی‌ها و شناورهای تحت حمایت این کشور را به عرض امام (ره) رسانده بودند.

حضرت امام (رض) فرموده بود: «اگر من بودم، می‌زدم.» همین حرف امام، برای سردار شهید مهدوی و جانشینش سردار شهید بیژن گرد و نیز همرزمان آن‌ها کافی بود تا خود را برای انجام یک عملیات مقابله به مثل و اثبات این موضوع که با همّت و رشادت دلیرمردان ایران اسلامی، خلیج فارس، چندان هم برای آمریکایی‌ها و نوکرانشان امن نیست، آماده سازند.

شهید نادر مهدوی

اولین کاروان از نفتکش‌های کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسّط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتادند. در این بین، دولت آمریکا عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفّقیت آمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت می‌شد.

این نفتکش، در فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی، در اثر برخورد با مین‌های کار گذاشته شده توسّط سردار شهید مهدوی و یارانش، منفجر شد به طوریکه حفره‌ای به بزرگی ۴۳ متر مربّع در بدنه آن ایجاد گردید. در پی این حماسه مرحوم حاج سید احمد خمینی به شهید مهدوی می‌گوید که دل امام را شاد کردید.

شهید نادر مهدوی پس از این عملیات به دیدار امام خمینی می‌رود. او می‌گوید: «برای ما رزمندگانِ خلیج فارس، همین تبسّم و شادی امام (ره) در ازای همه زحمات شبانه‌روزی کافیست و اگرتا آخر عمر، موفّق به انجام خدمتی نگردیم، باز شادیم که حداقل برای یکبار هم که شده، موجب رضایت و شادی و تبسّم امام عزیزمان گردیده‌ایم.»
شهید نادر مهدوی که ۱۴ خرداد ۱۳۴۲ در روستای نوکار دشتی بوشهر به دنیا آمد ۱۶ مهر ۶۶ هنگام انجام ماموریتی دیگر در خلیج فارس پس از درگیری با نظامیان آمریکایی اسیر می‌شود. وی پس از شکنجه بر روی ناو آمریکایی «یو. اس. اس. چندلر» در حالی که سینه‌اش با میخ‌های آهنی سوراخ شده بود به شهادت می‌رسد.

دانلود مستند رو در رو با شیطان ؛ناگفته‌هایی از نبرد مستقیم با آمریکا

.::. دانلود با کیفیت بالا .::.
(فرمت: MP4 – ابعاد تصویر: ۴۵۰*۷۲۰)
تاریخ ماندگاری لینک اصلی: نامحدود
منبع: MobinMedia.ir

 

دسته‌ها
فیلم

ویدیو : تهران-واشنگتن یک ساله شد

تهران واشنگتن

حسن روحانی رئیس جمهور ایران بعد از اما و اگرهای بسیاربالاخره امروز صبح برای بار دوم عازم نیویورک شد. روحانی گفت میخواهد چهره متمدن و با فرهنگ ایرانیان را به جهان نمایش دهد و هیچ برنامه ای برای دیدار با اوباما ندارد. اما ما نگرانیم که در ” دنیای سیاست همه چیز ممکن” باشد
مذاکره بی فایده و پر ضرر ما با آمریکا اکنون یک ساله شده است.

 تهران-واشنگتن یک ساله شد

دریافت ویدیو  | تماشای ویدیو در آپارات

دسته‌ها
فیلم

مستند «تفنگ، رنگ و جکسون» + فیلم

تفنگ رنگ و جکسون

مستند «تفنگ، رنگ و جکسون» به وضعیت سیاه‌های آمریکا پرداخته است. سیاه‌هایی که سال‌ها قبل از کشورشان آفریقا دزدیده و در آمریکا مجبور به بردگی شدند.

امروز اوضاع سیاه‌ها کمی متفاوت است. ارباب لینکلن برده داری را لغو کرده و حالا همه آنها آزادند. یک سازمان ضد نژاد پرستی در آمریکا اعلام کرده که در هر 28 ساعت یک سیاه‌پوست توسط پلیس کشته می‌شود.

دانلود و پخش آنلاین مستند «تفنگ، رنگ و جکسون» 

دریافت ویدیو | تماشای ویدیو در آپارات 

فریاد فقر و تبعیض اقتصادی در قیام سیاه‌پوستان فرگوسن +آمار

آتش اعتراضات در آمریکا با قتل نژادپرستانه نوجوانی سیاه‌پوست و 18 ساله به دست پلیسی سفیدپوست شعله‌ور شد، اما خشم و نفرتی که طی روزهای گذشته در شهر «فرگوسن»، در حومه شهر «سنت‌لوییس»، از شهرهای بزرگ «میسوری» به نمایش درآمده از چند دهه پیش در این شهر در حال شکل گرفتن بود و تنها اعتراضی به تبعیض علیه نژادپرستی یک پلیس نبود.

فرگوسن

فرگوسن چگونه شهر فرصت‌های از دست‌رفته شد؟

فرگوسن بعد از جنگ جهانی دوم شاهد نقل مکان هزاران نفر از خانه‌داران طبقه متوسط بود که مشتاقانه راهی حومه‌های شمالی «سنت‌لوییس» شدند تا در آنجا خانه‌هایی حیاط‌‌دار بخرند. در همین زمان بود که سیاه‌پوستانی فقیرتر جایگزین جمعیت قبلی که عمدتاً سفیدپوست بودند، شدند. از آن زمان تا کنون، کارهای خوب دستی در این شهر نایاب شده‌اند، کارخانه‌هایی که زمانی در اینجا برو بیایی داشتند، از رونق فتاده‌اند و مدارس به صحنه تنازعی دلسردانه برای بقا تبدیل شده‌اند. فرگوسن را اکنون شهر فرصت‌های از دست رفته می‌دانند.

از هنگام قتل «مایکل براون» 18 ساله به دست پلیس، مسائل نژادی و توسل پلیس به خشونت برای سرکوب اعتراضات در صدر اخبار روزنامه‌ها و رسانه‌ها قرار گرفته‌اند، اما اینها تنها بخشی از داستانی کهن در این شهر واقع در شمال غربی سنت‌لوییس هستند. 

برای یک سیاه‌پوست، «فرگوسن» تنها، شهری نیست که یک شهروند هم‌نژاد در آن با احتمال بیشتری نسبت به سفیدپوست هدف گلوله پلیس قرار می‌گیرد چرا که «برتری نژادی» در اینجا از هنگامی چهره نشان داده که تغییر ترکیب جمعیتی شهر از 85 درصد سفیدپوست در سال 1980 به 67 درصد سیاه‌پوست تا سال 2012، تغییرات گسترده در شاخص‌های فقر را به همراه داشته است. 

نرخ بیکاری در فرگوسن، طبق آمارهای رسمی، از 5 درصد در سال 2000 به 13درصد در سال 2010 تا 2012 رسیده است. برای جمعیت بین 16 تا 24 سال، نرخ بیکاری در سال 2012 برابر با رقم باورنکردنی 47 درصد بوده است. در همین حال، برای جمعیت شاغل در این منطقه هم متوسط درآمد، با تعدیل نرخ تورم، به یک سوم طی ده سال اخیر کاهش یافته است.

روزنامه آمریکایی لس‌انجلس تایمز گزارش می‌دهد: «از سال 2000، میانه درآمد هر خانوار در شهر فرگوسن، با تعدیل نرخ تورم تا 30 درصد کاهش یافته و به حدود 36 هزار دلار رسیده است. در منطقه‌ای که مایکل براون زندگی می‌کرد، میانه درآمد برابر 27 هزار دلار است.»

مقایسه نرخ بیکاری سفیدپوستان و سیاه‌پوستان در شهر فرگوسن هم نتایج جالبی به دست می‌دهد؛ برای سیاه‌پوستان در فرگوسن آمار بیکاری برابر 26 درصد و برای سفیدپوستان برابر 6 درصد است.

همچنین آمارها حاکی است بین سالهای 2010 تا 2012، از هر 4 نفر، یک نفر زیر خط فقط زندگی کرده‌اند.

علاوه بر این، شهر بزرگ سنت‌لوییس که فرگوسن از شهرهای حومه‌ای آن به شمار می‌رود از دیرباز از جمله شهرهای دارای بالاترین آمارهای تفکیک نژادی از لحاظ سکونتی بوده است. در این شهر ، به نوشته نیویور‌ک‌تایمز، دیوار بلندی بین ساکنان سیاه‌پوست، که عمدتاً درآمدهای پایین‌تر دارند ـ و ساکنان سفیدپوست که بخش‌های مدیریتی شهر را اشغال کرده‌اند، کشیده شده است.

نیویورک‌تایمز می‌نویسد: «تا اواخر دهه 1940، سیاه‌ها  اجازه زندگی در بسیاری از شهرک‌های حومه‌ای سنت‌لوییس که طبق قوانین دادگاه عالی در سال 1948 منع شده بود را نداشتند.»

اما در اوایل دهه 1970، این قوانین برداشته شدند و به ساکنان سیاه‌پوست شهر سنت‌لوییس اجازه داده شد بتوانند در مناطق حومه‌ای از جمله در فرگوسن زندگی کنند. همان‌طور که گفته شد تا سال 1980، حدود 85 درصد جمعیت فرگوسن را سفیدپوست‌ها تشکیل می‌دادند. از آن زمان، جمعیت سیاه‌پوست به آرامی شروع به مهاجرت به سمت فرگوسن کردند، اما با ورود آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار، سفیدپوست‌ها هم نقل مکان کردند و در مکان‌هایی دیگر سکونت گزیدند.

نتیجه اینکه، تفکیک‌ها و تبعیض‌های نژادی در شهر فرگوسن، علی‌رغم رخت بربستنِ صوریِ قوانین نژادپرستانه در شئون عملی پابرجا ماندند و هنوز هم ادامه دارند؛ چنانکه در تحلیلی در پایگاه تحلیلی «تینک پراگرس» آمده است:

«تفکیک‌های نژادی از لحاظ محل سکونت، تنها بر ترکیب‌های اجتماعات اثر نگذاشته بلکه اقتصاد آنها را هم تحت تأثیر قرار داده‌اند. با در نظر گرفتن اینکه سیاه‌پوست‌ها از حلقه گروه‌هایی که خانه خریده‌اند بیرون رانده شده‌اند… جای تعجب نیست که شکاف بزرگی از لحاظ ثروت بین نژادها وجود دارد. در حالی که ثروت اندوخته یک خانوار متوسط سیاه‌پوست در خانه‌اش 75040 دلار است، برای یک خانوار سفیدپوست این رقم برابر 217150 دلار است. به طور کلی، اختلاف بین خانوارهای سفیدپوست و سیاه‌پوست در سال 2011 برابر با 84960 دلار بوده است

سیاه‌پوستان؛ اکثریت در جمعیت، اقلیت در رده‌های مدیریتی

«فرگوسن»، علاوه بر اینها، شهری نماد استقرار دولت محلی غیرفراگیر و غیرنماینده بافت مردمی به شمار می‌رود. با آنکه سیاه‌پوستان جمعیت غالب را در این شهر تشکیل می‌دهند، آنها نقشی در ساختارهای تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار و یا در دولت‌های محلی ندارند.

  شهردار و رئیس اداره پلیس در شهر فرگوسن سفیدپوست هستند. از میان 6 نفر عضو شورای شهر در فرگوسن، 5 نفر سفیدپوست هستند و هیئت رئیسه مدارس در این شهر از 7 نفر تشکیل شده که 6 نفر از آنها سفیدپوست هستند. این تبعیض‌ها در اداره پلیس، مشهودتر هستند. از میان 53 افسر پلیس در فرگوسن، تنها 3 افسر سیاه‌پوست حضور دارند.

نتیجه استقرار دولت‌های محلی غیرمعرف بافت‌های جمعیت مردمی، ادامه رویه‌های تبعیض علیه بخشی از جمعیت است که فاقد نماینده در ساختارهای جرایی هستند؛ مطابق گزارش سالانه دادستان کل ایالت میسوری، سیاه‌پوستان در شهر فرگوسن، دو برابر بیشتر از سفیدپوستان احتمال دارد متوقف شوند؛ همچنین سال گذشته 93 درصد از موارد دستگیری‌ها پس از توقف خودروها مربوط به سیاه‌پوست‌ها بود. 92 درصد از موارد ایست و بازرسی هم مربوط به جمعیت سیاه‌پوست بوده است.

آمارها در سراسر آمریکا هم وضعیت بهتری ندارد. طبق آخرین داده‌های اداره «خدمات سلامت روان و سوءاستفاده از مواد» با آنکه نرخ جرائم مرتبط با مواد مخدر در میان سیاه‌ها و سفیدها مشابه است، سیاه‌پوست‌ها نزدیک به 4 برابر بیشتر احتمال دارد در این مورد دستگیر شوند.

علاوه بر این گزارش «کمیسیون محاکمه آمریکا» در سال 2012، نشان می‌دهد احکام قضایی صادر شده برای سیاه‌پوست‌ها برای جرائم مرتبط با مواد مخدر، 13.1 درصد طولانی‌تر از سفیدپوست‌ها است.

آمارها و شواهد تجربی به دست آمده از تحقیقات متقن همچنین نشان می‌دهند تبعیض نژادی قدرتمندی بر رویه‌های قضایی مربوط به صدور حکم اعدام در محاکم قضایی آمریکا حاکم است. بر اساس نتایج این پژوهش ها در صورتی که قربانی یک جرم منجر به قتل، فردی سفیدپوست باشد متهم بیشتر احتمال دارد به اعدام محکوم شود تا زمانی که قربانی سفید پوست است.

سازمان عفو بین‌الملل تصریح کرده در حالی که افراد سیاه‌پوست تنها 12 درصد جامعه آمریکا را تشکیل می‌دهند بیش از 40 درصد کل موارد اعدام در این کشور سیاه‌پوستان هستند و از سال 1977 تا سال 2003، از هر سه مورد اعدام شده در آمریکا، یک نفر سیاه‌پوست بوده است.

آنچه قیام سیاه‌پوستان در شهر فرگوسن در هفته‌های اخیر نشان داد این بود که ریشه‌های نژادپرستی نهادینه شده در آمریکا با برچیده شدن صوری قوانین نژادپرستانه یا استقرار قواعدی برای تضمین حقوق سیاه‌پوستان هنوز نخشکیده است.  

 منبع :تسنیم