خط حزب الله 123 با مطلبی با عنوان «محکمتر از فولاد» عنصری که اسیر وضع موجود نمیشود و با امید و تلاش، کار انقلاب را به پیش میبرد، منتشر شد.
در بخشی از متن چنین میخوانیم: انقلاب اسلامی سال ۵۷ آغاز شد نه تمام. «بعضی خیال میکنند انقلاب فقط سال ۵۷ بود و تمام شد؛ این خطا است. انقلاب در سال ۵۷ شروع شد، نه اینکه تمام شد؛ آغاز تغییر، آغاز حرکت اصلاحی در جامعه در سال ۵۷ اتّفاق افتاد… بتدریج این حرکت باید عمیقتر، وسیعتر، گستردهتر، خردمندانهتر ادامه پیدا کند، نه اینکه متوقّف بشود.»(۱۳۹۶/۱۱/۲۹)
پس اگر قرار است این انقلاب همچنان حرکت کند و حرکتش هم عمیقتر و وسیعتر و گستردهتر شود – که شده است -، نیازمند “نیروی محرکهای” است، و نیروی محرکهٔ این انقلاب هم “زبر الحدید”هایی از نسل حدادیاناند. نسلی که رهبر انقلاب در وصف آنان میفرمایند…
«همه داستان از یک اعتماد شروع شد» عنوان گزارش این هفته، برگرفته از جملهٔ ماهاتیر محمد، نخستوزیر مالزی است که در “اجلاس سران آس هآن” در اواخر جولای ۱۹۹۷، و هم در “اجلاس مشترک صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی” در هنگکنگ در سپتامبر ۱۹۹۷ آن را بیان کرد. این گزارش به بحران اقتصاد مالزی و چگونگی حل این بحران و سرمایهگذاری خارجی بهعنوان فرصت و یا تهدید میپردازد.
۲۹ بهمنماه، رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان، کلیدواژهای را بهکار بردند به نام «نظام امت-امامت». جالب آنکه رهبر انقلاب، ۴۳ سال پیش، در مسجد امام حسن علیهالسلام مشهد، ذیل سلسله جلساتی پیرامون طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن، چندین جلسه نیز دربارهٔ موضوع “ولایت” سخنرانی کرده بودند.
نظر به اهمیت این موضوع، و با توجه به طرح مجدد آن توسط رهبر انقلاب، خط حزبالله در چندین شماره، بخشهای مهمی از آن را منتشر میکند.
بهمناسبت رونمایی از تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «سرباز کوچک امام» ستون معرفی کتاب این هفتهٔ خط حزب الله 123 به این کتاب اختصاص یافته است.
کتاب خاطرات مهدی طحانیان، آزادهٔ دفاع مقدس را روایت میکند. روایتی که از کودکی طحانیان و وقوع انقلاب و تلاشهای او در ده سالگی با تعطیل کردن مدرسه و شرکت در راهپیمایی و تظاهرات ضد طاغوت آغاز میشود و در ادامه به اصرارها و تلاشهای آگاهانهٔ او برای اعزام به جبهههای نبرد میپردازد.
اگر عقلانیت در تشخیص عدالت نبود، انسان دچار گمراهی میشود، دو دلیل برای تغییرات اخیر گزارش نظامی در عربستان، عامل بقای جریان شیعه در طول تاریخ چه بوده است؟، اگر جوانهای شما نبودند، وضع ایران بدتر از لیبی و سوریه بود، حرف خیرخواهت را قبول کن حتی اگر تلخ باشد، اگر از خود مراقبت نکنیم منحرف میشویم، انسان وقتی از لحاظ عاطفی صحیح بار خواهد آمد که در خانواده تربیت شود، کار را بایستی بهصورت پیگیر دنبال کرد و از آن مأیوس نشد و… عناوین بخشهای دیگر نشریه خط حزبالله است که مخاطبین گرامی میتوانند با مراجعه به نشریه این مطالب را مورد مطالعه قرار دهند.
صدوبیستوسومین شمارهٔ خط حزبالله به روح پرفتوح شهید محمد ابراهیم همت تقدیم شده است.
تکثیر و توزیع خط حزبالله به صورت داوطلبانه و خودجوش است. بدین نحو که برادران و خواهران گرامی فایل نشریه را دانلود کرده، و به تعدادی که امکان دارد تکثیر و در مکانهایی مانند مسجد، پایگاه بسیج، هیئتهای مذهبی، دانشگاهها و حوزههای علمیه توزیع میکنند.
[/su_note]
ویدیو : مهمترین بخشهای شماره ۱۲۳ نشریه خط حزبالله
با توجه به ضریب بالای استفاده از شبکههای اجتماعی در بین مردم و نیز روند پیشرفت تکنولوژی، شرکت توسعه فناوری رسانه سروش در سال ۱۳۹۴ تصمیم گرفت تا با تولید یک شبکه اجتماعی خاص، محصولی بومی را متناسب با نیاز و فرهنگ اجتماع، برای رقابت با نمونههای خارجی تولید کند.
با توجه به نفوذ و اقبال عمومی به پیامرسانها و همچنین رشد بسیار سریع در بین مخاطبین، پیامرسان مورد توجه قرار گرفت. بعد از بررسیهای فنی و تکنولوژیکی، و اطمینان از قابل توانمندیهای داخلی، تیم فنی مورد نیاز این پروژه تکمیل شد و اقدامات اولیه از انتخاب تکنولوژی تا طراحی UI/UX آغاز شد. این مسیر تا کنون ادامه داشته و نسخههای متفاوتی از سروش، روی بسترهای مختلف ارائه شده است.
این شرکت تمام توان خود را بکار بسته است تا با تولید پیامرسان سروش، برنامهای کاربردی با رعایت بالاترین حد امنیتی و کیفیت در عین حفظ اصل سادگی و سهولت، آماده کند تا بستری برای ارائه خدماتی مفید و البته نوین به هموطنان عزیز باشد. از مزایای پیامرسان سروش میتوان به سرویسهای متنوع همچون تماس صوتی رایگان، مکاننما، کانالهای تعاملی، ایجاد نظرسنجی و مهمتر از همه، پشتیبانی و ارتباط تنگاتنگ با کاربران اشاره نمود.
نسخه 1.5.0 سروش برای اندروید چند روز قبل منتشر شد . تغییرات این نسخه را در ادامه مطلب میخوانیم
272 امین برنامه زنگ بیداری منتشر شد . پادکست اجتماعی-سیاسی زنگ بیداری از مجموعه برنامه های گروه صدای میقات است که به صورت هفتگی فقط بصورت اینترنتی و فایل صوتی منتشر می شود. رویکرد طنز و اجرای نمایش و بیان اخبار سیاسی بدون روتوش و بدون در نظر گرفتن جناح بندی های سیاسی از ویژگی های این برنامه رادیوی اینترنتی است.
شماره 272 پادکست زنگ بیداری در 11 اسفند ۹۶ منتشر شد ؛ در ادامه فهرستی از عناوین این فایل صوتی نوشته شده است :
عجب شیر تو شیری شده ایران؟؟؟!!! از واردات 160 تن کود انسانی از ترکیه توسط دولت تدبیر تا نامهٔ یک دلقک به رهبری!!!!!!!
حکایت (سرنوشت هرگز تغییر نخواهد کرد)
گیربازار (راز حمله دراویش به نیروی انتظامی ) خلع سلاح پلیس !خلع سلاح موشکی! چه کسانی میخواهند کشور را خلع سلاح کنند؟؟
گروه اینترنتی صدای میقات که از دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است از پیشتازان عرصه تولید محتوای وب فارسی است. سایت صدای میقات به آدرس sedayemighat.com در سال های گذشته بارها مورد حمله اینترنتی توسط گروه های ضد ایران قرار گرفته است .
تولیدات این گروه بیشتر در قالب پادکست و رادیوی اینترنتی است.اما این گروه تولیدات ویدیویی نیز داشته است . از مجموعه برنامه های معروف این گروه پادکست هفتگی “زنگ بیداری” را می توان نام برد . و از مجموعه داستان های صوتی معروف این گروه دو نمونه “ من امام حسینی ام ” و “ کمی دیر تر ” را می توان نام برد .
چند سالی هست که دانلود و شنیدن فایلهای صوتی انتخابی در فضای اینترنت همه گیر شده است. این نوع فایلهای صوتی که به آنها اصطلاحا پادکست می گویند تنها به موسیقی و یا برنامه رادیویی محدود نمی شوند، بلکه در موضوعات مختلف و در قالب های گوناگون در فضای اینترنت عرضه می شوند.
کتاب های صوتی ، نمایشنامه های صوتی و حتی مقاله های رادیویی زیادی وجود دارند که علاقمندان می توانند آنها به صورت آنلاین شنیده و یا دانلود نموده تا در فرصت های مقتضی گوش دهند.
این روش ارائهٔ محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت؛ و گاه به آن رادیوی اینترنتی گفته میشود.
فقر، فساد، جنگ یا تغییر اقلیم موجب شده است که درصد بالایی از مردم جهان با بحران گرسنگی و مرگ مواجه باشند.
سازمان فائو در گزارشی اعلام کرد که بیش از 30 میلیون انسان در جهان با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که آمریکا میتواند فقط با دو درصد هزینهای که برای نیروی نظامی کشورش با هدف جنگطلبی صرف میکند، مشکل سوءتغذیه جهان را حل کند و جان هزاران کودک و انسان را نجات دهد.
دو درصد از بودجه نظامی آمریکا، نجاتدهنده میلیونها گرسنه
سازمان فائو در گزارشی اعلام کرد که در 26 کشور جهان بیش از 30 میلیون انسان با مشکل امنیت غذایی و سوءتغذیه مواجه هستند و برای حل این مشکل یک میلیارد دلار لازم است.
این در حالی است که وزارت دفاع آمریکا بودجه سال جدید دفاعی خود را برای سال 2018 به مبلغ 700 میلیارد دلار اعلام کرد. با این حال دو درصد از این بودجه میتواند جان میلیونها انسان را نجات دهد و میلیونها کودک را خوشحال کند.
انسانها در کشورهای مختلف به علت خشکسالی، نبود ثبات سیاسی و در نتیجه جنگ داخلی یا خارجی با مشکل گرسنگی روبهرو هستند.
طبق نتیجه به دست آمده از بررسیهای سازمان فائو، بحران سوءتغذیه در 10 سال اخیر با سرعت بالایی رو به افزایش است که لازم است هرچه سریعتر به این شرایط رسیدگی شود.
اهداف فائو برای مقابله با گرسنگی و فقر
روزنامه «جمهوریت» ترکیه در گزارشی نوشت که سازمان فائو در گزارشی اعلام کرده است بودجه مورد نیاز این سازمان برای پایان دادن به بحران گرسنگی در جهان، یک میلیار دلار است. این بودجه صرف هزینههای مختلف کیفی خواهد شد.
بخشی از این هزینه برای کلاسهای آموزشی در موضوعاتی درباره کشاورزی و دامداری، بخشی برای ارسال کود، ماشینآلات، وسایل مورد نیاز در کشاورزی، ارسال بذر مناسب برای کاشت محصولات کشاورزی، آموزش اصول کشاورزی به دهقانان با هدف ترویج کشاورزی نوین مصرف خواهد شد و بخشی برای ارائه خدمات دامپزشکی جهت مقابله با مرگ دام و طیور دامداران استفاده خواهد شد.
ارتقای امور کشاورزی؛ هدف اصلی فائو
فائو در این گزارش اعلام کرد علاوهبر برنامههای کلان یادشده باید به افراد شیوههای محافظت از خود در مقابل گرسنگی، حل مشکلات فردی، چگونگی بازسازی شرایط اقتصادی فرد پس از دوران بحرانی جنگ، آموزش داده شود.
هدف اصلی این سازمان ارتقای امور کشاورزی و دامداری و ارائه کمکهای نقدی به خانوادههای در معرض بحران است.
ارتقای سطح علمی؛ کاهش گرسنگی
توسعه غذا و ارتقای سطح علمی افراد درخصوص مسائل کشاورزی و دامداری موجب خواهد شد گرسنگی و در نتیجه مرگومیر انسانها کاهش یابد و این بهترین راه برای حل این مشکل است.
مهمترین دلیل پافشاری فائو برای صرف هزینهها در آموزش کشاورزی نوین و ارائه خدمات دامداری این است که انسانها با آموزش کیفی، زمانی که در شرایط سخت قرار میگیرند بتوانند خود را در مقابل گرسنگی مصون نگه دارند و پس از گذراندن شرایط بحرانی، سریعتر وضعیت اقتصادی خود را احیا کنند.
یمن غرق در گرسنگی و بیماری
بر اساس بیانیه فائو در سال جدید میلادی، یمن در صدر لیست کشورهای گرسنه قرار گرفت. جنگ عربستان علیه یمن، محاصره، کمبود بهداشت و غذا باعث شده است که یمن بیشترین تلفات انسانی را طی این جنگ داشته باشد. گرسنگی گریبان حدود 5.7 میلیون یمنی را گرفته است.
ویدیو : دارو روی دریا و تشنه لبان در یمن ائتلاف عربی از تخلیه بار کشتی های حامل دارو برای اهالی یمن جلوگیری کرد
بهرغم اینکه سازمانهایی بینالمللی چون فائو با سر و صدای زیاد اعلام میکنند درصددند مشکل فقر و دغدغههای معیشتی انسانهای در معرض بحران را به کمک برنامههای خود حل کنند اما حتی افرادی که در این سازمانها مشغول به کار هستند به برنامههای این سازمان ها برای پایان دادن به فقر و گرسنگی امیدی ندارند.
در این خصوص یکی از نمایندگان سازمان فائو میگوید واقعیت این است، این سازمان با وجود تلاش زیادی که برای رسیدگی به مشکلات افرادی که از فقر معیشتی رنج میبرند، انجام میدهد، باز هم نتوانسته است مشکلی را حل کند.
ما فقط توانستهایم در سال 2017 میلیونها انسان را با کمکهای بشردوستانه از گرسنگی و مرگومیر ناشی از آن نجات دهیم اما نتوانستهایم بر این بحران غلبه کنیم و به همین خاطر روزانه شاهد مرگ میلیونها انسان در دنیا هستیم.
آمریکا مسبب اصلی فقر
کنگره ملی آمریکا و وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که بودجه سال 2018 نیروی نظامی این کشور حدود 700 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است.
این بودجه شامل حقوق کارمندان ارتش، ساخت سلاح، تانک، هواپیمای جنگی، بمبافکن و دیگر تجهیزات نظامی هوایی، دریایی و زمینی است. نیروی نظامی ایالات متحده آمریکا با بیش از سه میلیون عضو بزرگترین نیروی نظامی جهان به شمار میرود.
این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان زیر خط فقر هستند و سالانه میلیونها انسان بر اثر گرسنگی میمیرند.
ایالات متحده آمریکا هزینههای گزافی را نهتنها خرج ابزارآلات جنگی با هدف جنگطلبی میکند، بلکه با همین بودجهها گروهکهای تروریستی را به سلاح مجهز میکند؛ تروریستهایی که خود عامل اصلی ایجاد فقر و گرسنگی در بسیاری از کشورهای مسلمان هستند.
39 سال میگذرد…؛ 39 سال از انقلابی که آمال و آرزوهای بلوک شرق و غرب عالم را برهم ریخت و رویاهایشان را به کابوس بدل ساخت.
انقلابی که مکتب اسلام را (اسلام ناب محمدی) به جهان معرفی کرد و آن را به عرصه بروز و ظهور رساند؛
مکتبی که کمونیسم را به موزه تاریخ سپرد و کاپیتالیسم را به گوشه رینگ کشاند. انقلابی که در هر حوزهای طرحی نو برای ارائه دارد و مبنایش دینی است آسمانی. دینی که برای تمامی نیازهای بشر نسخهای حیاتبخش دارد.
با تمام این اوصاف آیا حق این انقلاب مهجوریت و مظلومیت است؟! آنهم در اصیلترین خاستگاهش که هنر و فرهنگ است.
تجلی این مظلومیت را بهعینه میشود در جشنوارهای به نام فیلم فجر دید؛ جشنوارهای که سه سالی از انقلاب ما کوچکتر است و در چند روز گذشته جشن تولد 36 سالگیاش را پشت سر نهاد.
جشن تولدی که آنچنان شیرین و لذت بخش نبود و حواشی متعددی دربر داشت.
حاشیههای خاصی که عنوان درد برازندهتر است برای آن، که درد هم نشانهای از بیماری است. بیماریای که سالهای متمادی پیکر رنجور سینمای ایران را میآزارد.
بیماری حاد سینمای ما از جنس برهنگی است؛ آنهم برهنگی فرهنگی که دربهدر به دنبال تنپوشی است از عالم غرب که خود را با آن بپوشاند، حال آنکه هزینهای به قیمت پشت پا زدن به فرهنگ و تمدن غنی آبا و اجدادی داشته باشد.
بیمار برهنهای که کارش به کارتنخوابی نیز رسیده است و سرگشته هر مکانی را برای گذراندن شب انتخاب میکند؛ از مکانی در دل قاره سبز تا سایهبانی متعلق به خواهر امیر فلان کشور حاشیه خلیجفارس.
بیمار برهنه و کارتنخواب ما عادتهای ناپسند دیگری نیز دارد که در اینجا مجالی برای طرح همه آنها وجود ندارد، پس به عبارتی که میفرمایند «مشت نمونه خروار است» به یک عادت آن اشاره میکنیم تا شاید حق مطلب ادا شود و آن این است که فیلمسازش تمامی امکانات مادی و معنوی کشور [یعنی همان کشور انقلابکرده، تن شرق و غرب لرزانده] را در اختیار میگیرد تا فیلمی بسازد…
که آنهم آخرش اثری است بر ضد هنجارها، آرمانها، عزت و شرف و تمامی سرمایههای ملی وطن. جالب است که ژست مستقل بودن را هم بهخود میگیرند و کافی است تفکرات کوچک زنگزدهشان را قبول نداشته باشی تا تو را با چوب وابستگی و عدم آزادی اندیشه و هزاران عناوین رنگارنگ مورد عنایت قرار دهند.
آثاری را که در آن کمترین همسویی با خود میدیدند مورد حمله و هجو قرار میدادند و آن را با لابیهای مختلف از بخشهای مختلف رقابت کنار میگذاشتند و درنهایت امر در مانور آزادانه خود اثری که به قدر وسع راوی زیباترین صحنههای شکوهمند حماسهسازی جوانان این مرز و بوم در دفاع از حریم آلا… بود را به هر نحوی ترور شخصیت کردند و آن را کمدی خواندند و سازندگانش را وابسته… !!
این ناقلان بیماری سینمای ایران کار را به جایی رساندند که ابراهیم سینمای ایران فریاد برآورد، نه برای دفاع از خود، بلکه برای شکستن بتهای جهل، تکبر، غربپرستی و وادادگی، بلکه برای دفاع از جوانان پرپرشده وطن.
برای آنان که در هزاران کیلومتر آنطرفتر از مرزهای کشور خود جانشان را کف دست گرفتهاند تا نکند خاری در پای ناموس وطن برود، تا دیگر اخبار تلویزیونی خبری از حمله به مجلس شورای اسلامیمان را ندهد
تا دیگر خبری از تعدی به حرم امام راحل جانمان را نخراشد، تا خدای ناکرده مجبور نشویم در همدان و کرمانشاه و تهران در مقابل تروریستهای تا بندندان مسلح سنگربندی کنیم، تا آن مدعی روشنفکری راحتتر بتواند به زمین و زمان بدگویی کند و طلبکار انقلاب باشد و در جشنوارههای رنگارنگ شرکت کند.
——————-
نویسنده : علیرضا تسلیمی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی پرند
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم ؛ دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
***
در حکمت و عرفان، انسان را دو گونه لبخند و شادی است. خنده ظاهر و صورت که زودگذر و کم اثر است و ممکن است بر اثر ناملایمات گوناگون محو و نابود شود و لبخند درون که بر آمده از بینش است و ماندگار . و سختی و ناملایمت روزگار کمتر تاثیری برآن دارد.
هر چند که ما بین این دو لبخند رابطهای است و هر یک میتواند موجب دیگری گردد اما سطح لذت و قدرت مداومت هر یک متفاوت است.
سرلشکر قاسم سلیمانی پس از تماشای فیلم « به وقت شام » ساخته استاد ابراهیم حاتمی کیا ، صحبت هایی درباره این فیلم داشتند که نظرات سرلشکر سلیمانی درباره به وقت شام در ادامه میخوانیم :
سرلشکر قاسم سلیمانی : اولاً واقعا باید از آقای حاتمیکیا تشکر کنم که خطشکنی کردند، یک کار بسیار ارزشمندی را انجام دادند.
ایشان با هنرمندی خاصی توانستند در واقع گوشههایی از آن واقعیت تلخ را نشان بدهند.
من فکر میکنم خدمت بزرگی کردند با این کارشان به همهٔ کسانی که مظلومانه و غریبانه دفاع کردند.
این[فیلم] را وقتی مردم ببینند به حقیقتی که در واقع آن خطر بزرگی که اسلام و تشیع و همهٔ انسانیت را تهدید میکرد، بیشتر پی میبرند. لذا به این دلیل عرض میکنم که ایشان خدمت بزرگی کرد. یک فیلمسازی نبود، یک آگاهسازی بود.
به فکر متعالی ایشان واقعا تعظیم میکنم، کار بزرگی کردند. و همهٔ کسانی که ایشان را در این مسیر حمایت کردند؛ چه برادران سازمان اوج، چه کسان دیگری که دستاندرکار بودند، چه کسانیکه در منطقه یا در اقداماتی که درواقع در راستای این فیلم بود، انجام دادند، کار بسیار شایسته و ارزشمندی است.
من فکر میکنم این[فیلم] یکی از دیدنیترین فیلمهایی است که تا حالا تقریبا میتوان گفت که در بخشی از ابعاد، صد در صد نزدیک به واقعیت [بود]. در واقع میتوان گفت یک مستند واقعی است.
پس از این فیلم من تصور میکنم برای اینکه بتوان این خط را شکست و کارگردانان و نویسندگان متعهدی- نهتنها از ایران، [بلکه] از دنیا- سرازیر بشوند برای نشر و در واقع توسعه و تکثیر و تدوین این نوع حرکتهایی که وجود داشت؛
این مظلومیت و ظلم را.
آن چیزیکه در واقع از صحنهٔ فیلم برای من تداعی صحنههای گوناگون را میکرد: [اوّل] همین صحنهٔ سربریدن بود. در واقع سربریدنهایِ جمعی، که من به کرّات در عراق و در سوریه [و] در جاهای گوناگون شاهدش بودم.
دوم، صحنهٔ آوارگی و مظلومیتی [بود] که ملتهای عراق و سوریه با خون گلوی خودشان آن را حس کردند.
این فیلم به رغم اینکه من خب این صحنهها را دیده بودم ولی خودم را به گریه انداخت. و چون این مظلومیت یک واقعیتی است که وجود دارد و صحنههای بسیار سختتر از این هم در این دو تا کشور به وقوع پیوسته [است]. البته الان در افغانستان هم در جهت دیگری در حال انجام است.
من از طرف همهٔ مجاهدین و شهدا و رزمندههای مظلوم این صحنه، از آقای حاتمیکیا و همهٔ کسانی که ایشان را در این صحنه کمک کردند، تشکر میکنم. در واقع [با این کار] از مدافعین حرم دفاع کردند.
***
ویدیو : روایت حاج قاسم سلیمانی از فیلم “به وقت شام” و ابراهیم حاتمی کیا
منتقدان این روزهای ابراهیم حاتمی کیا شباهت بسیاری به منتقدان سید مرتضی آوینی در دهه ۷۰ دارند،اگر آن روز صدا وسیما آوینی را بایکوت می کرد،امروز هم به فیلم ابراهیم حاتمی کیا در سیما حمله میشود، جالب است که حمله همزمان لیبرال ها و متحجران به آوینی در مورد حاتمی کیا هم تکرار می شود،به نظر می رسد این سرنوشت هر حرکتی علیه «عافیت طلبی» باشد
خودتان را بگذارید جای مخالفانش، مخالف که چه عرض کنم جای دشمنانش.
یک کارگردان محتواشناس و تکنیکبلد بیاید و هر آنچه در این چند سال برای خود در حیاط خلوت سینما ساختید مثل طوفان ویران کند. آب بریزد به لانه موریانهها. بعد میخواهی نقدش کنی نمیتوانی بگویی تو ضعیفی، نمیتوانی بگویی اینکاره نیستی.
چرا؟ چون بیشتر از هرکس دیگر افتخار سینمایی دارد. حالا شما باشید با او چه میکنید؟ میخواهید جایگاهش را در سینما متزلزل کنید؟
*«گواهی میدهم که تو بر دامنه آتشفشان منزل گرفتهای» کسی که به گفته آوینی، خانه در دامنه آتشفشان ساخته از خانهبهدوشی چه باک دارد؟ میخواهید مردم را مجاب کنید فیلمهایش را نبینند؟
کسی که مردم با حاجکاظم «آژانس شیشهای»اش، سعید «از کرخه تا راین»ش، دایی غفور «بوی پیراهن یوسف»ش تا قاسم «ارتفاع پست»ش و حیدر «بادیگارد»ش گریستند به این راحتیها قابل حذف از ذهن مخاطبان نیست.
حاتمیکیا حذفشدنی نیست. ای کاش جناحی که معتقد به هنر برای هنر است، این واقعیت را بپذیرد. فرزند جنگ است پس انتظار نداشته باشید که پارچه سفید بالا ببرد.
اما حاتمیکیا با همنسلان و همقطارهای خود فرق عمدهای دارد؛ جذابیت شخصی و استعداد شگرف در فیلمسازی باعث شد از همان سالهای اولیه فعالیت در سینما، در دل مخاطبان جا باز کند.
سیاسیها هم دوست داشتند او را همردیف طیف خودشان نشان دهند. دستها و سوتهای ممتد جماعت طبقه نوظهور اجتماعی آن روزها برای هرکسی جذاب بود.
حالا حاتمیکیا پایگاه اجتماعیای داشت از طیفهای رنگارنگی از جوانان با عقاید مختلف. عقل محاسبهگر میگوید باید برای حفظ این بدنه خاکستری مواظبت کرد.
جز راست نباید گفت ولی هر راست را هم نباید گفت. آنهایی که در این فضا تنفس کردند میدانند بعد از مدتی این فیلمساز نیست که میخواهد تاثیر بگذارد بر مخاطب بلکه این مخاطب و رسانهها هستند که خط فکری بسیاری از فیلمسازها را کانالیزه میکنند اما حاتمیکیا را چه به عقل محاسبهگر؟
* «عقل من میگوید که او موقعشناس نیست و دلم پاسخ میدهد نباید هم چنین باشد، عقل میگوید ملاحظه عرف، حکم عقل است. دلم جواب میدهد آخر او که عاقل نیست، عقل اعتراض میکند او نباید این همه بیپروا باشد؛ دل میگوید در نزد عاشقان، پروا ریاکاری است؛ عقل پرخاش میکند او هرچه را که در دلش گذشته، صادقانه بر زبان آورده است.»
بهخاطر همین بود که در اوج فضای اصلاحات، آژانس شیشهای میسازد برای آرمانی بالاتر از قانون.
حاج کاظم: «به اونا بگو بین عباس و BBC یکی رو انتخاب کنن. حافظ امنیت ملی برای من و امثال عباسه! اگه امنیت ملی اونا رو BBC تعیین میکنه، هرکی قبله خودش رو بچسبه.»
آژانس شیشهای تکانهای اجتماعی ایجاد کرد، آنهایی که خیال میکردند حاتمیکیا روشنفکر دفاع مقدسی میشود، احساس خطر کردند. هرآنچه در چنته داشتند برای زخمیکردنش به کار بردند.
همان منتقد روشنفکری که متنی سراسر مدح و ثنا برای فیلمهایش گفته بود به او لقب «سرگئی باندارچوک» ایرانی داده بود. میخواست با کنایه زدن و همپوشانی حاتمیکیا به کارگردان حکومت شوروی او را بترساند.
ترس! کسی که گلوله در گوشش نجوای یا مرگ یا زندگی را خوانده از برچسب میترسد؟ * «میدانم که روزگاری چنین چقدر دشوار است که انسان خود را همانگونه که هست نشان دهد. عادت و آداب عالم ظاهر تو را وامیدارند که خودت را پنهان کنی و من میدانم که برای فردی چون تو مردن بهتر است از زیستنی چنین.»
فیلمها یکییکی آمدند اینبار در قله دورانی که کفگیر قشر روشنفکر سینمایی به ته دیگ خورده بود و کفتر جلد فارابی و امثالهم میشدند تا وام قرضالپسنده برای فیلمهاشان بگیرند و گذران زندگی کنند اینبار «به رنگ ارغوان» را ساخت.
سخت و نفسگیر. انگار به خرق عادت، عادت دارد. فیلم به محاق توقیف میرود و در روزگاری که دوستان بهظاهر ضدنظام در حال بهرهمندی بودند، خانهنشین شد. حاتمیکیای مردد برایشان فرصت بود. شادیکنان و کفزنان دوباره به سمتش آمدند.
محمد قوچانی: «به رنگ ارغوان مهمترین فیلم سیاسی معاصر است.»
محمد رحمانیان: «فیلم «به رنگ ارغوان» یکی از بهترین فیلمهای عاشقانه سینمای ایران است.»
اما نمیدانستند «علیه عافیتطلبی» که همیشه دغدغه حاتمیکیا بوده با این چند مانور رسانهای تحتتاثیر قرار نمیگیرد. همان روزها گفته بود من ایمان دارم این فیلم (به رنگ ارغوان) یک روز بدون هیچ ممیزی از تلویزیون مملکت پخش میشود؛ اتفاقی که چهارم فروردین 91 به وقوع پیوست.
اما چه میشود کسی اینچنین از خوش و ناخوش سینما بگذرد؟ اگر کارگردان دستمزد بگیری بود، بهتر نبود به همان سبک قبلی ادامه میداد؟ چه کسی از فحش خوردن خوشش میآید؟ حالا که روزگار عوض شده و حتی انقلابیهای قدیم به فکر توشهبرداری بودند فیلمهای «چ» و «بادیگارد» را میسازد.
«من سربازم همچنان هم سرباز باقی میمانم، هنوز دههفجر تمام نشده ولی سربازان به همت مدیران این مملکت در انقلاب فجر غریب هستند.» (سخنرانی در مشهد-1392)
و اما حالا «به وقت شام»
حاتمیکیا بیشتر از پیش میل به آرمان دارد؛ آرمانی که عافیتطلبی را هدف گرفته و از ماجرایی مهم خبر میدهد.
ذبح انسانیت در سرزمین شام. برخلاف دیگر فیلمها که سن قهرمان با سن حاتمیکیا همسو است و گویی خودش در کالبد قهرمان قرار گرفته اینبار حاجیونس رستمی پرچم قهرمانی را به فرزندش میدهد.
عالم پیر دگرباره جوان میشود و شکاف نسلها در تکاپوی خون و گلوله ترمیم میشود.
«به وقت شام» شبیه خاکستر سبز است؛ رجزخوانی ایثار در برابر سپاه شیطان، پررنگتر از دیگر فیلمها و صریحتر برای مخاطب داخلی و خارجی. هواپیمای ایلیشون حاتمیکیا داغ آوار شدن بر سر مظلومان را به دل عافیتطلبان میگذارد، شبیه خود ابراهیم در جشنواره امسال.
فکر میکردند با جوسازی و تخریب و استهزا میتوانند راه را برای حاتمیکیا سخت کنند. یا او را نشناختند یا سرگذشت فیلمها و عکسالعمل او را نخواندهاند و ندیدهاند.
این ققنوس شاید آتش بگیرد، شاید خاکستر شود ولی نتیجه دیدنیتر از آن چیزی است که فکر میکنند. این ققنوس خود خالق ققنوسهای جدیدی است.
حاتمیکیا هنوز همان حاتمیکیای فیلم «هویت» است. هوادارها به فراخور بعدی از دغدغه حاتمیکیا نزدیک و دور میشوند. دستزدنها تبدیل به هو میشود و برعکس.
آنچه میماند اما همان ابراهیم حاتمیکیاست، همان که آوینی میخواست بالاتر از آرزوهای جوانانهاش، اثرگذارتر از فیلمساز محبوبش فرانکو زفیرلی و با کولهباری از فیلمهای قویتر از «برادر خورشید، خواهر ماه» فیلم محبوبش.
بیشتر از هر روز دیگر این روزها حاتمیکیا شبیه آوینی است. ای کاش «به وقت شام» را هم مرتضی میدید. نامه آوینی حتما خواندنی میشد. در روزگاری که مرتضی نیست ابراهیم هنوز اقتدا به حاجکاظم دارد. وقتی مرتضی نیست درددلها را لاجرم باید به دوربین میگفت، بدون مرعوب شدن از هو و کف و سوتها.
حاجکاظم: «شهادت میدهم به ولایت شیعه هرکس در این نظام تکلیفی به گردن داره و من هم من هیچ شکایتی از کسانی که ممکنه منو تا چند لحظه دیگه مورد هدف قرار بدن ندارم، اونا به وظیفه شون عمل کردن و من هم.»
*جملات پررنگ ( سبز )، عینا از نامه شهیدمرتضی آوینی به حاتمیکیا گرفته شده است.
هزینههای تولید فیلم یکی از مهمترین مسائل مورد بحث سینمای ایران بوده و هست و مدعای غالب فیلمسازان است که دخل و خرجشان یکی نیست.
در شرایطی که متوسط دستمزد سوپراستارهای سینمایی بین 350 تا 700 میلیون تومان است، طبیعی است که رقم تولید یک اثر سینمایی، میلیاردی خواهد شد. حالا در این وضعیت هستند فیلمسازانی که میگویند در شرایط مستقل فیلم میسازند.
بهرام توکلی امسال با فیلم موفق «تنگه ابوقریب» در سیوششمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
کارگردان «تنگه ابوقریب» در نشست خبری و در پاسخ به سوالی درمورد سینمای مستقل و حمایتهای دولتی از فیلمش گفت: «سینمای مستقل در ایران وجود ندارد. این مساله دلایل پنهانی دارد که مشخص نیست. چرایی دارد که مفصل است اما در ایران سینمای مستقل نداریم.»
اظهارنظری که با واکنش برخی فیلمسازان که مدعای سینمای مستقل دارند، مواجه شد.
ابراهیم حاتمیکیا، کارگردان «به وقت شام» هم در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر و در اعتراض نسبت به برخی واژهسازیها در فضای رسانهای، جمله مشهور این روزها را بیان کرد و گفت «من فیلمساز وابستهام» و با اشاره به مجری برنامه «هفت» تاکید کرد: «متاسفم که میشنوم برخی از همکاران ازجمله ایشان واژهسازی میکنند و به فیلمها ارگانی و نهادی و سازمانی میگویند.»
طرح بحثهای اینچنینی، مختص این روزهای سینمای ایران نیست و پیش از جشنواره فیلم فجر، در فضای رسانهای کلیدواژههای سینمای مستقل و وابسته، قوت گرفتند و آثاری همچون «تنگه ابوقریب» و «به وقت شام» که با حمایت موسسه اوج تولید شدند، در حصار واژه فیلم وابسته قرار گرفتند؛
اما سایر آثار جشنواره فیلم فجر با چه سرمایهای و سرمایهگذاری تولید شدند. فارغ از جدلهایی که در تمام این سالها درمورد چرایی عدم امکان تحقق سینمای مستقل در ایران وجود دارد، میتوان درمورد مدعای سینمای مستقل در جشنواره فیلم فجر بحث کرد.
اگرچه مجرای تزریق سرمایه در سینمای ایران وضعیت شفافی ندارد و به غیر از بنیاد سینمایی فارابی که بهخاطر ارائه بیلان کاری خود لیست فیلمهای حمایتیاش را معرفی میکند، سایر آثار، سرمایهگذارانشان را بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد، اعلام نمیکنند.
بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان بازوی اجرایی معاونت سینمایی در طرح و اجرای سیاستهای هدایتی و حمایتی در دورههای مختلف فراز و فرودهایی در تولید داشته است.
در سالهای اخیر این نهاد دولتی کمرمقتر از گذشته در حمایت از آثار سینمایی ورود کرده و شاید همین مساله باعث ورود اشخاص و سازمانهای خصوصی به حوزه فیلمسازی شده است.
امسال بنیاد سینمایی فارابی تنها با 6 فیلم «امپراطور جهنم»، «سرو زیر آب»، «شعلهور»، «فیلشاه»، «کار کثیف» و «ماهورا» در سیوششمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
با جدایی بخشهای دولتی از سرمایهگذاری در فیلم، نئوسرمایهگذاران وارد سینمای ایران شدند. شاید در میان اینها تنها نمونه معروف این سالها در سرمایهگذاری سینمایی، سیدمحمد امامی است.
او با تهیهکنندگی سریالهای «شاهگوش» و «شهرزاد» و سرمایهگذاری در تولید آثار سینمایی همچون «تابو»، «خوب بد جلف» و «ابد و یک روز» بین سینماگران مطرح شد اما خبر دستگیری و بازداشت او و اتهام دخالت در فساد مالی صندوق فرهنگیان باعث شهرت بیشتر او در فضای رسانهای و مردم شد.
سیدمحمد امامی امسال با چهار فیلم سینمایی در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
نکته جالب اینکه نام او فقط در انتهای فیلم «مصادره» عنوان شد در حالی که شنیده میشود فیلمهایی همچون «بمب: یک عاشقانه» به کارگردانی پیمان معادی و تهیهکنندگی مانی حقیقی و «مغزهای کوچک زنگ زده» به کارگردانی هومن سیدی و تهیهکنندگی سعید سعدی هم با سرمایهگذاری سیدمحمد امامی تولید شدهاند.
البته امامی چهار فیلم اصطلاحا بفروش و کمدی هم در نوبت اکران عمومی دارد و فیلم «خوک» از مانی حقیقی که در جشنواره برلین رونمایی میشود هم با سرمایهگذاری او تولید شده است.
البته پیش از امامی نام بابک زنجانی هم بهعنوان یکی دیگر از متهمان فساد مالی که این روزها در زندان بهسر میبرد بهعنوان سرمایهگذار سینمایی مطرح شده بود. فیلمهایی همچون «نقش نگار» از علی عطشانی و «سیزده» به کارگردانی هومن سیدی ازجمله موارد سرمایهگذاری بابک زنجانی هستند.
البته هومن سیدی سال پیش در گفتوگویی در موضوع سینمای مستقل از فساد اقتصادی بابک زنجانی اظهار بیاطلاعی کرده بود ولی نکته جالب و عجیب همین گفتوگو، تاکید سیدی بر «مستقل بودن» در حالی است که سرمایه فیلم «سیزده» را از کسی گرفته بود که از قِبَل فروش نفت و منابع دولتی، سرمایهدار شده بود. حال باید پرسید سینمای ایرانا فاسد تر است یا هالیوود ؟
شکل دیگر مرسوم سرمایهگذاری برای فیلمها توسط موسسات و بانکها صورت میگیرد که بهخاطر مجموعه فعالیتهایی که در فرآیند تولید یک اثر سینمایی انجام میدهند، میتوانند از قوانین مشمول معافیت مالیاتی بهره ببرند.
برای همین در جشنواره فیلم فجر شاهد آثاری بودیم که با سرمایهگذاری بانکها و موسسات مالی تولید شده بودند. پس اگر فیلمسازی در نشست خبری از عدم استفاده از رانت صحبت میکند با نگاهی به تیتراژ فیلمش متوجه سرمایهگذاران بانکی فیلم او خواهید شد.
بین اهالی سینمای ایران مشهور است که بخش عمدهای از سرمایه فیلم باید حین تولید و حتی پیش از تولید تامین شود چون وضعیت اکران نمیتواند تضمینی برای تامین هزینهها باشد.
نمونه دیگری از جذب سرمایه حین تولید فیلم، نقشفروشی در سینمای ایران است. سرمایهدارانی که به عشق بازیگر شدن، پولهای هنگفتی خرج میکنند و تهیهکنندگانی که برای تامین بخشی از هزینههایشان، عشقفیلمها را به کارگردان تحمیل میکنند.
وضعیت آشفته در سرمایهگذاری سینمایی و عدم شفافیت در اعلام سرمایهگذاران، باعث شده سیکل معیوبی در فرآیند تولید تا اکران در سینمای ایران شکل بگیرد.
صداوسیما از زمانی وارد بحران کسری بودجه و مشکلات مالی و ریزش مخاطب شد که عدهای سودجو در بدنه پیر مدیران برای تمدید و تضمین دوران منفعتطلبی خویش به بهانه و توجیه واهی برونسپاری، مدیریت رو به افول خویش را در آستانه بازنشستگی از درون سازمان صداوسیما به دفاتر تولید خصوصی اقماری اطراف سازمان صداوسیما انتقال دادند و این شد که با یک تیر دو نشان زدند؛
هم برای دوران پسابازنشستگی خویش میز مدیریتی را گسترده و مستمر کردند و هم آقازادهها، دامادها و در یک کلام ژنهای برتر خویش را به برداشت دستمزدهای نجومی از این دفاتر هدایت کردند؛
دفاتری که حکم زالو را برای بدنه داخلی سازمان صداوسیما بازی میکنند، دفاتری که ضعیفترین تولیدات را با گرانترین هزینه ممکن به صداوسیما تحمیل میکنند.
و این شد که سازمانی توانمند همچون صداوسیما عملا مجبور شد برای تامین منافع دفاتر خصوصی تولید مدیران بازنشسته خویش، نیروهای انسانی و تخصصی رسمی و حقوقبگیرش را از چرخه تولیدات فیلم و سریال بیرحمانه خارج سازد.
و ژنهای برتر غیرمتخصص خویش را با دستمزدهای نجومی در مشاغل تولید در فیلم و سریال بهکار گیرد که نتیجه آن نجومیشدن رقم برآورد مالی پروژههای فیلم و سریال بهنفع مدیران بازنشسته منفعتطلب و همچنین تنزل کیفی شدید محتوایی و فنی فیلمها و سریالها شد.
در حالی که همین سریالهای فعلی با حقوق سر برج نیروهای انسانی داخلی حقوقبگیر و رسمی داخل صداوسیما به جرات با یکبیستم و حتی کمتر از این ارقام قابل مدیریت است.
کار سختی نیست یک تحقیق و تفحص بسیار ساده از روند تولید فیلم و سریال در سازمان صداوسیما بهعنوان گرانترین محصول رسانه مالی، کافی است شما را با حقایقی بسیار تلخ از حیف و میل بیتالمال بهنفع معدود ژنهای برتر و طیفی سودجو از مدیران ناخلف بازنشسته صداوسیما مواجه کند.
امروز با سوءاستفاده از واژه برونسپاری، نیروهای تخصصی صداوسیما در مشاغل تولید اعم از کارگردان، صدابردار، نورپرداز، منشی صحنه و دیگر مشاغل تولید متاسفانه هرگز در دوران خدمت خود حتی یکبار هم تجربه حتی یک تلهفیلم و سریال را نخواهند داشت .
و اصطلاحا ماه خویش را با کمبود آفیش سپری میکنند در حالی که همه مشاغل تولید در فیلم و سریال به ژنهای برتر غیرمتخصص دفاتر سودجو اختصاص مییابد آنهم با دستمزدهای نجومی و سرسامآور.
و چه تلخ است قصه بیکاری انبوهی از کارمندان رسمی تولید صداوسیما و هدررفت ظرفیت بکر طیف گستردهای از نیروهای تخصصی حقوقبگیر بهنفع منافع جمعی معدود از مدیران بازنشسته کارنابلد.
مثلا چقدر تلخ است تهیهکننده طیف گستردهای از گرانترین سریالهای طبقه الف صداوسیما همواره آقای «م. و» داماد آقای «م» یکی از معاونان اسبق و بازنشسته صداوسیما باشد
یا وجببهوجب در صداوسیما به ژنهای برتر از اطرافیان فلان معاون اسبق اداری و مالی صداوسیما آقای «ت» بربخوریم که بهنام خواهرزاده، پسر برادر و چه و چه تهیهکننده فیلم و سریالهای الف رسانه ملی و برنامههای روتین شبکههای داخلی باشند
یا حتی فلان برنامه روتین و هرروزه شبکههای ملی و بهترین باکسهای زمانی مخاطب را در اختیار داماد یا عروس یا پسرخاله ژن برتر قرار دهیم که نتیجه آن چیزی جز تولیدات آبکی دفاتر اقماری تولید و ریزش مخاطب و هدررفت بیتالمال نیست.
ژنهای برتر هیچ هنری ندارند جز پر کردن تایم آنتن به قیمت ریزش نفسگیر مخاطب.
کارشناسان رسانه بهخوبی میدانند تاسیس مرکز تولید و فنی صداوسیما به دو منظور مهم صورت گرفت؛
استفاده بهینه و مقرونبهصرفه از نیروی انسانی حقوقبگیر داخلی و رسمی تولید موسوم به نیروهای تولید صداوسیما و همچنین بالا بردن کیفیت فنی و تولید محصولات که متاسفانه دفاتر اقماری تولید سودجوی مدیران بازنشسته این راه صواب را اخته کردهاند.
کافی است به تیتراژ فیلمها و سریالهای کیلویی و آبکی اخیر نیمنگاهی بیندازید تا به نیکی دریابید اکنون ژنهای برتر کارنابلد هستند که بهجای نیروی انسانی متخصص تولید، مشاغل تولید را در فیلمها و سریالهای پرهزینه اشغال کردهاند و تنها دلیل آن نجومی کردن برآوردهای مالی دستمزد تولید بوده است.
این همه اشکال در ساخت و تولید چه محتوایی و چه فنی از یکجا آب میخورد؛ دفاتر اقماری تولید مدیران بازنشسته صداوسیما. این دفاتر دستهای پرتوان سازمان صداوسیما را بستهاند و خود بهجای صداوسیما آنتن را به اشغال درآوردهاند.
برونرفت از وضع اسفبار کنونی رسانه ملی که نتیجه مستقیم ضعف مدیریتی است و نتیجهاش متاسفانه ریزش شدید مخاطب بوده، منوط به آسیبشناسی مدیریت کلان صداوسیماست.
صداوسیما در دوره بسیار کوتاهی بهرغم همه ضعفها در این خصوص دست به یک جراحی بزرگ زد و غدد چرکین مدیریت سودجوی پیر را به یکباره و ضربتی از بدنه خارج کرد.
ولی در دوره علیعسکری بهمثابه یک Ctrl+z بسیار بزرگ سازمان صداوسیما همه مدیران سودجو را از RecycleBIN به بدنه سازمان بازگرداند
و این شد که با نسخه مدیران پیر عاشق دوربین جشنوارههای بیارزش «از خودم متشکرم» مجددا بر دوش رسانه ملی تحمیل شد، هزینههای سرسامآور سمینارهای بیبازده موز و گلابی بر گرده این سازمان سوار شد
و از همه وحشتناکتر دفاتر ژن برتر و ریخت و پاش از جیب صداوسیما بهنفع دامادم و عروسم و بچهام رونق گرفت و این در حالی است که نیروی انسانی متخصص و مجرب حقوقبگیر و رسمی داخل سازمان صداوسیما از بیکاری پی نخود سیاه و مگسپرانی حواله شده است.
راهکار تضمینی برای برونرفت صداوسیما از بحران مالی و از این شرایط بغرنج کنونی که ریزش مخاطب و اتلاف بیتالمال را باعث شده این است که اولا برونسپاری فیلم و سریال به دفاتر اقماری ژنهای برتر پایان یابد و نیروهای رسمی تولید کمافیالسابق مجددا سکان تولید فیلم و سریال را در دست بگیرند
و مرکز تولید و فنی سیما به شرح وظیفه اصلی خود در تامین نیروی انسانی فیلم و سریال بازگردد و ثانیا برآوردهای نجومی مالی فیلم و سریال از فرمت گلوبال یعنی دادن کل پول فیلم و سریال به صورت یکجا به تهیهکننده به فرمت کدی یعنی دادن دستمزد به تکتک نیروهای تولید آن سریال اعم از کارگردان، نورپرداز، صدابردار و سایرین تغییر داده شود
که در غیر این صورت همچنان باید نظارهگر ریزش مخاطب تولیدات ضعیف ژنهای برتر و هضم بودجه صداوسیما در جیب مدیران بازنشسته مستقر در دفاتر قارچگونه اقماری تولید خواهیم بود.
صدوبیستودومین شماره از نشریه خط حزبالله با سخن هفتهای با عنوان «پرچمی که برافراشته ماند»، با موضوع « عدالت ، گفتمانی که رهبرانقلاب، سه دهه آن را بر سر دست گرفته است» منتشر شد.
در بخشی از متن چنین میخوانیم: پس از این، دولتی که بر سر کار آمد آشکارا شعارش را « عدالت » قرار داده بود. در این دوره رهبر انقلاب، برای جهتدهی درست به رویکرد عدالتخواهی و مصونیت یافتن آن از آفاتِ گوناگون اقدام کردند: «اگر معنویت نشد، عدالت تبدیل میشود به ظاهرسازی و ریاکاری؛ اگر عقلانیت نشد، عدالت اصلاً تحقق پیدا نمیکند.»(۱۳۸۷/۰۶/۰۲)
این در حالی بود که رهبر انقلاب در اینجا هم صریح و قاطعانه نسبت به روشهای نادرستی که سعی میشد «عدالتخواهی» معرفی شوند موضعگیری کردند. ردِ افشاگریهای غیراخلاقی و اثباتنشده از مصادیق این «پاسبانی از عدالت و عدالتخواهی» بود.
به گزارش خط حزبالله، رهبر انقلاب، روز یکشنبه، در دیدار گروهی از مردم آذربایجان شرقی، بیانات مهمی پیرامون کارکردها، اولویتها، آسیبها و آیندهٔ انقلاب ایراد فرمودند. نظر به اهمیت این دیدار، گزارش هفتهٔ این شماره با عنوان «صاحبان انقلاب بدانند» به این موضوع برای فهم حرکت انقلاب از نگاه رهبر انقلاب پرداخته است.
همچنین این هفته، نشریه خط حزبالله در ستون معرفی کتاب به تازهترین اثر منتشرشده توسط انتشارات دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب اشاره کرده است. «کتاب عدالت» کتابی برای عدالتخواهی در تراز انقلاب اسلامی که به ترسیم چارچوبی روشن ازعدالت و عدالتخواهی در اندیشهٔ رهبر انقلاب پرداخته است.
بت درونت را بشکن، مؤمنین خدمتگاران یکدیگرند، خداوند زن و مرد را اینگونه کنارهم قرار داده است، حصر اقتصادی جوانان را بیدار کرد، این کانون را برای دلهای مردم نگه دارید و… عناوین بخشهای دیگر نشریه خط حزبالله است که مخاطبین گرامی میتوانند با مراجعه به نشریه این مطالب را مورد مطالعه قرار دهند.
صدوبیستودومین شمارهٔ خط حزبالله به روح پرفتوح شهید سید فرید فاطمی تقدیم شدهاست.
تکثیر و توزیع خط حزبالله به صورت داوطلبانه و خودجوش است. بدین نحو که برادران و خواهران گرامی فایل نشریه را دانلود کرده، و به تعدادی که امکان دارد تکثیر و در مکانهایی مانند مسجد، پایگاه بسیج، هیئتهای مذهبی، دانشگاهها و حوزههای علمیه توزیع میکنند.
271 امین برنامه زنگ بیداری منتشر شد . پادکست اجتماعی-سیاسی زنگ بیداری از مجموعه برنامه های گروه صدای میقات است که به صورت هفتگی فقط بصورت اینترنتی و فایل صوتی منتشر می شود. رویکرد طنز و اجرای نمایش و بیان اخبار سیاسی بدون روتوش و بدون در نظر گرفتن جناح بندی های سیاسی از ویژگی های این برنامه رادیوی اینترنتی است.
شماره 271 پادکست زنگ بیداری در اول اسفند ۹۶ منتشر شد ؛ در ادامه فهرستی از عناوین این فایل صوتی نوشته شده است :
چند سالی هست که دانلود و شنیدن فایلهای صوتی انتخابی در فضای اینترنت همه گیر شده است. این نوع فایلهای صوتی که به آنها اصطلاحا پادکست می گویند تنها به موسیقی و یا برنامه رادیویی محدود نمی شوند، بلکه در موضوعات مختلف و در قالب های گوناگون در فضای اینترنت عرضه می شوند.
کتاب های صوتی ، نمایشنامه های صوتی و حتی مقاله های رادیویی زیادی وجود دارند که علاقمندان می توانند آنها به صورت آنلاین شنیده و یا دانلود نموده تا در فرصت های مقتضی گوش دهند.
این روش ارائهٔ محتوا در سال ۲۰۰۴ محبوبیت و گسترش یافت؛ و گاه به آن رادیوی اینترنتی گفته میشود.
[/su_note]
[su_note note_color=”#BBDEFB”]
درباره صدای میقات
گروه اینترنتی صدای میقات که از دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده است از پیشتازان عرصه تولید محتوای وب فارسی است . سایت صدای میقات به آدرس sedayemighat.com در سال های گذشته بارها مورد حمله اینترنتی توسط گروه های ضد ایران قرار گرفته است .
تولیدات این گروه بیشتر در قالب پادکست و رادیوی اینترنتی است.اما این گروه تولیدات ویدیویی نیز داشته است . از مجموعه برنامه های معروف این گروه پادکست هفتگی “زنگ بیداری” را می توان نام برد . و از مجموعه داستان های صوتی معروف این گروه دو نمونه “روز آخر ” و “ کمی دیر تر ” را می توان نام برد .
نکته دوم آنکه شاید پخش و تماشا برنامه های شبکه های ماهواره ای در کوتاه مدت ، مثلا یکی دو روز اصلا تغییری در افراد ایجاد نکند اما اگر هفته ها و ماه ها فردی زیر رگبار شبهه ها و دروغ ها و .. این شبکه ها باشد در اعتقاداتش سستی ایجاد میشود
نکته سوم اینکه از بین رفتن حیا ، به یکباره اتفاق نمی افتد . هر بار که تصویر یکی از زنان بی دین و شیطانی که مجری برنامه های شبکه های ماهواره ای هستند را ببینیم یک درجه از حیا و عفت ما کاسته میشود و این روند همینطور ادامه پیدا میکند تا به مرحله ای برسیم که اوضاع و اخلاق قبلی خودمان را به یاد نیاوریم …
برای ما جوانان مسجدی اهمیت دارد که بتوانیم با شناخت درست و اطلاع از دروغ های شبکه های ماهواره ای بدون اینکه خودمان را به گناه آلوده کنیم و بدون اتلاف وقت ، سخن مناسب برای پاسخ گویی به شبهاتی که در ذهن دیگران وجود دارد را آماده کنیم
ایده ی پاسخ به شبهات و شایعات و روشنگری درباره دروغ های شبکه های ماهواره ای سنگ بنای سایت امپراتوری دروغ است .
این وب سایت از ابتدای فعالیت خود هزاران هزار از دسیسه های شبکه های ماهواره ای را رسوا کرده است
[su_note note_color=”#BBDEFB”]
وب سایت امپراتوری دروغ خود را اینگونه معرفی می کند :
امپراتوری دروغ جنبشی مردم نهاد است که به واکاوی و تحلیل سیاست ها و موضوعات پشت پرده رسانه های BBC فارسی، بخش فارسی صدای آمریکا (VOA)، رادیو فردا، شبکه من و تو و سایر رسانههای فارسی زبانی که سعی در کانالیزه کردن ذهن مخاطبان دارند خواهد پرداخت. هدف امپراتوری دروغ آشکار نمودن ماهیت حقیقی این شبکهها و گردانندگان آنها برای مخاطبان فارسی زبان در سراسر جهان است به امید بیداری اندیشهها و مبارزه با تهاجم رسانه ای غرب.
[/su_note]
برای دسترسی به سایت امپراتوری دروغ روی لینک روبرو بزنید : www.empireoflies.ir
پس از گذشت سی و اندی سال از انقلاب اسلامی، خدای را سپاس گذاریم که همچنان شعلهٔ عشق به وجود مرد آسمانی و رهبر ایمانیمان، حضرت روح الله، پرفروغ است و امید داریم که اگر فرزندان صالحی برای وی باشیم، در آتش عشق او بیشتر بسوزیم؛ یاران آخرالزمانی سپاه اسلام.
چرا باید امام خمینی را بشناسیم؟
چون او همانند قلهای است که باری تعالی به ما نشان داد و به ما فهماند هنوز میتوان در دامنهٔ علیوار زیستن بالا رفت. باید او را بشناسیم تا بدانیم که برای چه قیام کرد و برای چه «انقلابی بر پایهٔ اسلام» را ضروری میدانست و اگر این انقلاب حق بوده و با توجه به ضرورت ایجاد حکومت اسلامی ایجاد شده، باید بفهمیم که نقشهٔ معمار انقلاب چه بوده است تا بر مبنای همان نقشهٔ اصولی، این سازهٔ عظیم، مستحکمتر و اثرگذارتر شود.
چرا باید امام خمینی را به دیگران بشناسانیم؟
وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَکانُوا بِآیاتِنَا یوقِنُونَ. ما به درستیِ راه خمینی – که آینهای خالص برای انعکاس انوار اسلام ناب بود – یقین داریم و میدانیم که تنها راه سعادت مسلمانان و جهانیان، راه اسلام ناب محمدی است؛ نه راه اسلام ارتجاع و نه راه اسلام آمریکایی.
چرا EMAM.COM راهاندازی شد؟
در شناختن و شناساندن امام خمینی ، ابتدا کاوش کردهایم تا بدانیم دیگران چه کردهاند تا اگر بخشی از مسیر توسط ایشان طی شده، انرژی و زمان و هزینه محدود، صرف کاری که قبلا انجام شده، نشود. آنچه تا کنون به انجام رسیده – هرچقدر خالصانه و مجاهدانه – در شان و اندازهٔ شخصیت امام نیست. به خصوص آنکه در فضای مجازی جای کار بسیار است.
راهبردها و اصول EMAM.COM چیست؟
نقطه ضعف مشترک تمامی کارهای انجام شده در فضای مجازی، عدم در اختیارداشتن یا در اختیارگذاردن آرشیو چندرسانهای مربوط به امام است. EMAM.COM در چشمانداز خود سعی دارد به مرجعی برای انتشار صوت، تصاویر و فیلمهای مربوط به امام تبدیل شود و در عین حال برای تولید آثار فاخر در این زمینه، تلاش میکند بالاترین کیفیت را در اختیار مخاطبان قرار دهد.
متن کامل و در دسترس صحیفهٔ امام خمینی که اصلیترین و مهمترین بخش برای شناختن و شناساندن امام است، همچنان در قالب مجلدی و مکتوب باقی مانده است؛
در حالی که با توجه به امکانات گستردهای که فضای مجازی در اختیار گذارده، به راحتی میتوان قالب های مناسبتری را برای چیدمان صحیفه در نظر گرفت. به همین منظور، EMAM.COM برای شناخت هر چه بیشتر مشی امام، صحیفه را در قالب تاریخی نیز ارائه کرده است.
متاسفانه یکی از ضعفهای موجود در دیگر پایگاههای اینترنتی که دربارهٔ امام خمینی به فعالیت میپردازند ، سیاسیکاری و جناحبازی در ارائهٔ شخصیت امام است.
EMAM.COM تلاش میکند تا به کنارهگیری و مصادره به مطلوب کردن بیانات و رفتار امام خمینی ، صرفا تاریخ را بازگو نماید و نیز ظرف زمانی و مکانی بیانات ایراد شده توسط ایشان را بازخوانی کرده تا شناخت بهتری از مشی سیاسی اجتماعی ایشان به دست آید.
نکتهٔ دیگر آنکه EMAM.COM به طور متمرکز بر روی شخصیت امام خمینی (ره) کار خواهد کرد و از بازتاب افکار و اندیشههای نزدیکان و یاران امام – مگر به ضرورت و آن هم برای شناخت بیشتر شخصیت امام – پرهیز میکند.
این سایت تلاش دارد تا با جمعآوری همهٔ آثار تولیدی پیرامون شخصیت امام خمینی (ره)، به مرجع چندزبانهٔ شخصیت امام خمینی در فضای مجازی مبدل شود.
در این راستا، ضمن استقبال از مخاطبان خود برای ارسال آثار خود با ذکر نام ایشان، EMAM.COM برای حقوق پدیدآورندگان و صاحبان آثار، ارزش بالایی قائل است و همواره منابع محتواهای موجود و یا استفاده شده را ذکر خواهد کرد.
جهت استفادهٔ آسان مخاطبان از سایت، EMAM.COM با بهرهگیری از تجربهٔ اعضای خود از محیط کاربری اینترنت، تلاش نموده است بهروزترین امکانات و سادهترین ساختار را نقشه سایت در نظر بگیرد تا علاوه بر کمک به مخاطب، از شلوغ شدن سایت در ذهن مخاطب جلوگیری کند.
بخشی از امکانات سایت امام خمینی (ره)
امروز در صحیفه امام خمینی
بخش امروز در صحیفه نوز ، محتوای صحیفه امام خمینی را در هر روز، به نمایش می گذارد. به عبارت دیگر امروز در صحیفه امکان دسترسی سریع و تاریخی را به آرشیو صحیفه امام میدهد. همچنین جهت استفاده توسط عموم امور فرهنگی و مناسبتی، چند روز قبل و چند روز بعد را نیز به نمایش میگذارد. در همین قسمت، تقویمی قرار گرفته که به وسیلهٔ آن به راحتی میتوانید به آرشیو روزانهٔ صحیفه در تمام سال دسترسی پیدا کنید.
در جلوی هر عنوان صحیفه نیز، در صورتی که متن بیانات دارای صوت، فیلم یا عکس باشد، با آیکون مربوطه نشان داده میشود.
خط امام خمینی (ره)
بازخوانی بیانات امام خمینی با توجه به اقتضائات و اتفاقات روز، کارکرد اصلی این بخش است. خط امام به صورت روزانه بروزرسانی شده و محتوای آن نیز به فراخور در حساب های شبکه اجتماعی EMAM.COM منتشر میگردد.
نوار زمان
قسمت نوار زمان جهت مروری سریع بر اهم فعالیت های سیاسی اجتماعی امام خمینی از تولد تا رحلت تعبیه شده است. در نوار زمان، مخاطبان میتوانند با انتخاب بازهٔ زمانی، رویدادهای مهم حیات پربرکت امام خمینی را مشاهده نموده و از روند شکل گیری شخصیت ایشان و نیز روند شکل گیری انقلاب در یک نگاه کلی آگاه شوند.
زندگی نامه امام خمینی (ره)
صفحهٔ زندگی نامه، حکایت حیات سیاسی اجتماعی امام خمینی را در اختیار مخاطبان قرار میدهد. با توجه به تمایل مخاطب وب به خلاصه سازی متون از یک سو و در اختیار گذاشتن زندگی نامه کامل از سوی دیگر برای کارهای پژوهشی، زندگی نامه در دو نسخه خلاصه و کامل منتشر گشته است.
در دهه فجر پیروزی انقلاب اسلامی هستیم. دهه نورانی فجر فرصتی است برای اینکه ما نوجوانان و جوانان درباره آن روزهای پر شور سال 57 و . . . بیشتر بدانیم . درباره رویدادها ، سخنرانی ها ، شعار ها و شهدای انقلاب اسلامی تحقیق کنیم . فضای مجازی هم یکی از مرجع های مناسب برای تحقیق است.
برای تحقیق درباره اتفاقات تاریخی و ملی نباید از دانشنامه هایی مثل ویکی پدیا استفاده کرد. در ویکی پدیا هر گروهی بنا به میل و سلیقه خود می نویسد و حتی وقتی کار به دست افراد ناشایست بیوفتد ، امکان وارونه شدن تاریخ هم وجود دارد !
برای تحقیق و کسب اطلاعات باید از فضای پیام رسان هایی مثل سروش و تلگرام خارج شویم . آن جا فرصتی برای مطالعه عمیق نیست و حتی جایگاهی برای ذکر منابع و ماخذها و تاریخ ها هم نیست.
در ادامه مطلب به معرفی 22bahman.ir وب سایت انقلاب اسلامی برای تحقیق و پژوهش می پردازیم .
پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی 22bahman.ir از جمله پایگاههای ارائه اطلاعات و دادههای تحقیقاتی در باره انقلاب اسلامی بهمن 1357 است. این پایگاه به همت دفتر ادبیات انقلاب اسلامی (مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری) در 22 خرداد 1391 افتتاح شد. دفتر ادبیات انقلاب اسلامی در سال 1372 تأسیس شده و تاکنون آثار متعدد پژوهشی و تاریخی منتشر کرده است.
پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی 22bahman.ir به منظور بهرهگیری انقلاب اسلامیپژوهان از دادهها، اطلاعات و آخرین یافتههای پژوهشی، متناسب با فضای مجازی راهاندازی شد و پس از سه سال، بر اساس تجربه دستاندرکاران و نظرسنجی از کارشناسان و کاربران، نسخه پیشرفتهتری از این سایت در دهه فجر 1394 ارائه گردید. در آبان 1396 نیز، با انجام تغییرات جزئی از نسخه اصلی آن رونمایی به عمل آمد.
حجم عظیم منابع و دادههای اطلاعاتی موجود در نشانی 22bahman.ir این پایگاه را محل رجوع و مورد توجه عموم علاقهمندان به تاریخ انقلاب اسلامی، بویژه انقلابپژوهان، قرار داده است.
پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی شامل این بخشهاست: صفحه نخست، امروز در آیینه تاریخ، بانک اطلاعات، روزنامههای 57 – 59، برداشتی از اسناد لانه جاسوسی، خاطرات، گفتوگو/ خبر، مقاله، ادب و هنر، کتاب و نشریه، هر روز با یک شهید، گزارش، چندرسانهای.
بانک اطلاعات، از مهمترین بخشهای پایگاه اطلاعرسانی انقلاب اسلامی با زیرمجموعههای کتابخانه (کتاب، روزنامه، مجله، سند، اعلام، منابع غیرفارسی)، دانشنامه، صدا و تصویر (فیلم، عکس، صدا)، فیشهای تحقیقاتی (نهضت امام خمینی(ره)، ناموران) است. اطلاعات این بخش را واحدهای گوناگون دفتر ادبیات انقلاب اسلامی به منظور فعالیتهای پژوهشی خود تهیه کردهاند که شامل موارد زیر است:
– حدود 380 هزار برگه یادداشت از کتابها و نشریات فارسی، عربی، انگلیسی، فرانسه و…
– فهرست اَعلام حدود 2 هزارعنوان کتاب و تعدادی از نشریات، اعم از نام اشخاص، مکانها، تشکلها و…
– زندگینامه چهرهها و شخصیتهای مشهور و مؤثر در تاریخ معاصر ایران و بویژه انقلاب اسلامی
– مشخصاتِ شناسنامهای افزون بر 40 هزار شخصیت تاریخ معاصر ایران در حوزههای سیاسی، نظامی، ادبی، هنری، اقتصادی، علمی و…
– مجموعه دانستنیهایی در زمینه انقلاب اسلامی، با توضیحاتی در ذیل هر مدخل و درباره هر یک از اصطلاحات، مفاهیم و اسامی افراد و اماکن جغرافیایی
– بیش از 10 هزار عکس افراد و شخصیتها، وقایع تاریخی و مکانهای جغرافیایی، مربوط به تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی.
در این بانک اطلاعات میتوان هر واژه و موضوعی را مورد جستوجو قرار داد و نتایج را براساس زیرمجموعههای تفکیک شده کتابخانه، دانشنامه، صدا و تصویر و فیشهای تحقیقاتی و منابع خارجی دریافت کرد.
قطعا سایت 22bahman.ir بهترین دانشنامه برای شناخت انقلاب اسلامی ایران است . آدرس این سایت را به ذهن بسپارید و آن را به دوستان پژوهشگر خود معرفی کنید