ماجرایی ناگفته از پشت پرده مناظرات انتخاباتی 92 و تحولات چهارساله پس از آن، اسناد جدید از شکل گیری برجام و نقش افراد و اشخاصی که تا به حال اسمی از آنها برده نشده در به ثمر رسیدن این توافق، پشت پرده ای از سایه شوم جنگ و… از جمله موضوعات پرداخته شده در مستند فروشنده است، همچنین آخرین آرایش انتخاباتی دولت در آستانه مناظرههای 96 نیز بخش دیگری از مستند فروشنده خواهد بود. در ادامه نظرات اساتید جبهه انقلاب اسلامی درباره این مستند را میخوانیم
استاد نادر طالب زاده : مستند فروشنده از لحاظ فرم و محتوا جذاب بود
نار طالب زاده کارشناس و تحلیلگر رسانه درباره مستند میگوید: مستند فروشنده جذاب و خوش ریتم بود، گمان میکردم به خاطر طولانی بودن مستند قادر به دیدن همه مستند نباشم اما اصلا متوجه نشدم که چطور زمان گذشت، فروشنده یک نگاه سینمایی در کار مستند است، از لحاظ فرم بسیار جذاب بود، انتخاب موسیقی وتصاویر بسیار خوب بود و از نظر محتوا هم یادآوری خوبی بود که چه چیزی بر فضای کشور ما در این چندسال گذشته و خودمان فراموش کردیم که چه قولهایی به ما دادند، یکی از نقاط قوی این کار پرداختش به اخبار جهان و رسانه های آمریکاست، اینکه قسمتی از فیلم مربوط به رسانه های آمریکاست فوق العاده است و اگر مردم ما بدانند که رسانه ها و مسوولان آمریکایی در باره ایران و بحث برجام چه میگفتنند اینقدر راحت زیر بار نمیرفتیم که بعد بفهمیم فریب بوده است.
امیدوارم مستند فروشنده که بر اساس اسناد خارجی تهیه شده بود به کسی بر نخورد و نخواهند جلویش را بگیرن، چرا که همه چیز مستند ارائه شده است. برخی ها نخواهند با طرح مباحثی چون سایه جنگ مردم را فریب دهند، کدام سایه جنگ؟ این مستند نشان داد که سایه جنگی در کار نبود. این مستند مخاطب خودش را در توده های مردم پیدا خواهد کرد و مثل جریان آب باران راه خودش را در میان مخاطبان بازخواهد کرد و جاری خواهد شد.
استاد حسن عباسی : مستند فروشنده ؛ پاسخی مستند به توهمی بودن سایه شوم جنگ
هعمچنین حسن عباسی کارشناس مسائل استراتژیک پس از تماشای این مستند گفت : یکی از خطوطی اصلی در این مستند اینست که سایه جنگ در نتیجه مذاکرات و برجام از سر کشور برداشته شده یا نه، این سوال امروز در سطح محافل آکادمیک کشور و محافل ژورنالیستی، بین مردم و جوانها مطرح است
آن چیزی که اهمیت دارد این است که دراین مستند بخوبی به شکل جدال احسن پاسخ داده شده که آیا مذاکرات هسته ای اخیر که منتج به برجام شده آیا توانسته سایه جنگ را از سر کشور کم کند؟
این مستند مطابق با ذائقه جوانان و دانشجویان است
توصیه جدی دارم به دوستان جوان و دانشجویان عزیز به مجموعه جوانهای انقلابی که مایل هستند خط سیری از تحولات تاریخ معاصر در ماجرای نفوذ از طریق نایاک و همچنین مقوله بسیار مهم مذاکرات هسته ای و در مساله بسیار کلان تر موضوع رفع تهدید از فضای کشور، ساز و کارهای دیپلماسی موفق و ناموفق و دیپلماسی پنهان را به عینه را ببینند و به تحلیلی جامع از شرایط کنونی برسند توصیه جدی میکنم که حتما این مستند را ببیند، با شناختی از ذائقه دانشجویان و جوانان دارم، حتما در مجامع دانشگاهی این مستند با اقبال خوبی روبه رو میشود.
لازم به ذکر است تا کنون بیش از 200 دانشگاه و مجموعه فرهنگی در تهران و شهرستانها برای اکران این مستند که کاری از “گروه مستندسازی فانوس فردا” است، ثبت نام کرده اند
در این دوره از انتخابات حجم مطالب غیرواقع و دروغ که به عنوان مطالب «واقعی» و «حقیقی» به جامعه عرضه میشود، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه رسمی دستگاه اجرایی کشور بالاترین مقامها را در دست دارند، بیسابقه است.
به گزارش بنیانا ، روزنامه وطن امروز در یادداشتی به قلم مسعود فروغی نوشت: فارغ از نتیجه انتخابات روز جمعه 29 اردیبهشت که همچنان به روشنی نمیتوان درباره آن قضاوتی داشت، نحوه تبلیغات برخی کاندیداهای این دوره از انتخابات یک پدیده بسیار عجیب و نادر و البته تاسفبرانگیز بوده است. حجم مطالب غیرواقع و دروغ که به عنوان مطالب «واقعی» و «حقیقی» به جامعه عرضه میشود، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه رسمی دستگاه اجرایی کشور بالاترین مقامها را در دست دارند، بیسابقه است.
4 سال کارنامه دولت یازدهم هم خالی از «بیصداقتی» و تلاش برای «دادن آدرس دروغ» به جامعه نیست اما این روزها برای رایآوری مجدد حسن روحانی، حتی در محضر ملت ایران و در قالب مناظرههای انتخاباتی هم شاهد «رگبار دروغ» به سوی کاندیداهای رقیب بودیم.
در متن پیش رو سعی شده است به مهمترین و شاخدارترین دروغهای دولتیها پرداخته شود که برخی دستپخت رقابتهای انتخاباتی سال 92، برخی حین اداره دولت و برخی هم برای رقابتهای انتخاباتی سال 96 است.
دروغ اول: فیلم تبلیغاتی سال 92
حسین دهباشی، کارگردان فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در سال 92 اخیرا در گفتوگویی ویدئویی روایت جالبی از «بیصداقتی بزرگ» روحانی با مخاطبان دارد، تا حدی که مشخص میشود جمله مشهور روحانی در فیلم آن سال که گفته بود «من سالهاست که وقتی بین منزل و اداره تردد میکنم و مردم را میبینم و چهرهها را مطالعه میکنم، میبینم چقدر گرفته و چقدر عبوس هستند و خنده در چهرهها نیست» هم متعلق به روحانی و واقعی نبوده بلکه این جمله را خودش (دهباشی) به او یاد داده است تا بگوید.
این ادعای دهباشی اصلا از طرف روحانی و دولت تکذیب نشد تا معلوم شود حداقل در جریان انتخابات 92 دروغ بزرگی به مردم گفته شده بود.
بنزین پتروشیمی سالم بود، گفتند نیست!
هم در جریان رقابتهای سال 92 و هم بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ادعای بزرگی درباره سرطانزا بودن بنزین پتروشیمیها شد، یکی از مهمترین شعارهای روحانی هم این بود. حتی معاون روحانی در سازمان تحت هدایتش یعنی حفاظت محیطزیست اعلام رسمی کرد بنزین پتروشیمیها سرطانزاست.
این دیدگاه دولتیها موجب توقف تولید بنزین داخلی شد و ایران مجددا واردکننده این فرآورده شد اما واقعیت چیز دیگری بود؛ حتی بهار سال 93 وزیر نفت ابتدا گفت بنزین تولید داخل مشکلی ندارد اما پس از 40 روز گفت: «بنزین پتروشیمی آلاینده و خارج از استاندارد است.»
دست آخر اما سخنگوی دولت پاییز سال 93 اذعان کرد: «دولت سرطانزا بودن بنزین تولید داخل را نفی میکند»! و تقریبا یکماه بعد از آن هم رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی گفت ادعای سازمان حفاظت محیطزیست درباره غیراستاندارد و آلوده بودن بنزینهای تولیدی در پتروشیمیها صحیح نیست.
دروغ 3 هزار نفری بورسیهها
یکی از جنجالیترین دروغهایی که افکار عمومی در 4 سال دولت روحانی شنید، ماجرای بورسیههای غیرقانونی بود. نخستینبار وزارت علوم دولت یازدهم از طریق برخی افراد بیرون وزارتخانه ادعا کرد 3 هزار نفر از کسانی که در دولت دهم بورسیه شدند به صورت غیرقانونی بودهاند تا جایی که شخص رئیسجمهور بارها با طرح این ادعای بزرگ به این افراد حمله کرد.
هرچند هنوز عده زیادی از این افراد به خاطر این حاشیهسازی بزرگ سیاسی درگیر هستند اما گزارش کمیسیون اصل نود مجلس که در صحن علنی هم قرائت شد نشان داد این ادعا هم دروغ بوده است!
جالبتر اینکه بعدها وزارت علوم همین دولت یازدهم هم ادعای قبلی خودش را رد کرد.
فیشهای نجومی حتی با دروغ هم قابل انکار نبود
«اساس برنامه اقتصادی من بر 2 محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است.» این شعاری بود که روحانی در تلویزیون و چشم در چشم مردم داد اما زمانی برای مردم کمرنگ شد که با افشای فیشهای نجومی مدیران دولتی، روحانی اعلام کرد مساله حقوقهای نجومی را به یک مساله ملی تبدیل نکنید!
آماری که در روزهای اول از سوی کواکبیان، نماینده طرفدار روحانی «حدود 3 هزار فیش بین 20 تا 50 میلیون تومانی» و «300 فیش بالای 50 میلیون تومانی» اعلام شد. پس از آن توسط دولتیها این آمار به 900، 500، 300، 50 و در نهایت 13 نفر(!) تقلیل داده شد اما در گزارشی که دیوان محاسبات از نجومیبگیران منتشر کرد و تنها مربوط به ارقام بالای 20میلیون بود، نام 397 نفر وجود داشت.
اگرچه برخی دولتمردان این اتفاق را اشتباه میدانستند اما با «ذخیره نظام» خوانده شدن صفدر حسینی از سوی سخنگوی دولت، مشخص شد این نیز رگهای از واقعیت نداشته و جابهجایی او از صندوق توسعه به صندوق محیطزیست نشان داد، عزم برخورد با نجومیبگیران هم دروغ بوده است. رئیسجمهور در هفته قوهقضائیه به مردم قول داد با حقوقهای نجومی و نجومیبگیران برخورد کند اما چند ماه بعد سخنگوی قوهقضائیه اعلام کرد از سوی دولت تاکنون هیچ فردی معرفی نشده است.
لغو تحریمها «تقریبا هیچ» حرف راستی نداشت!
مهمترین ادعای دروغ دولت را باید با اختلاف زیاد به رفع همه تحریمهای بانکی و اقتصادی علیه ایران مربوط دانست، شاید این دروغ بزرگ مهمترین کارنامه مثبت دولت هم باشد! روحانی در روز امضای برجام گفت: «طبق این چارچوب همه تحریمها چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد.»
اما بعدها آنقدر لغو تحریمها عقب افتاد و افتاد تا اینکه مهر 95 ولیالله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در نیویورک و در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ تصریح کرد برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است. حتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه هم گفته بود: «همه تحریمها در روز اجرای برجام لغو خواهد شد.»
اما وی پاییز سال 95 در یک جلسه «کارشناسی» حرف دیگری زد؛ ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت درباره خوشبینی به آمریکاییها اشتباه کرده است. او گفته بود اعتمادش به قول جان کری درباره تحریمهای ISA اشتباه بوده اما پس از افشای این اظهارات دولتیها شدیدا این حرف را تکذیب کردند! هرچند صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی هم از رفتار آمریکاییها گلایه کرد تا روحانی اعلام کند به او توجه نکنید! به نظر میرسد ادعای دروغ لغو تحریمها امروز روشن است.
گفت رکود نداریم، وزرایش گفتند در مرز بحرانیم!
رکود یکی از دغدغههای اصلی بیان شده از سوی حسن روحانی در کوران انتخابات سال 92 بود. روحانی گفته بود «اساس سیاست من بالا بردن ثروت ملی و رونق تولید و اشتغال و بهبود فضای کسبوکار و توزیع عادلانه ثروت است.» اما او در وضعیتی که هنوز تغییری در اقتصاد ایران رخ نداده بود، اعلام کرد «از رکود عبور کردیم».
او سال 94 و 95 نیز این مساله را که «در ایران مشکلی به نام رکود نداریم» تکرار کرد اما نامه 4 وزیر اقتصادی دولت یازدهم، سند دروغ روحانی را بر ملا کرد. 4 وزیر نوشتند نهتنها در ایران رکود اقتصادی حاکم است بلکه در مرز بحران اقتصادی هستیم! این مساله البته برای مردم باورپذیرتر بود، چرا که تعطیلی کارخانههای بزرگ صنعتی و تعطیلی 60 درصد اقتصاد ایران موید این مساله بود.
دروغ هم یارانهای شد!
روحانی از روز اول روی مساله یارانهها بحث داشت، جدیترین حرف او در این باره این بود که «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.» شاید جدیترین اقدام او نیز در حوزه داخلی به رأی گذاشتن «انصراف از یارانه» بود که با رفراندوم 97درصدی آرای منفی به آن تمام شد.
روحانی اما به آرای مردم توجهی نکرد و شروع به حذف یارانهبگیران کرد. اگرچه گفته بود چنین اتفاقی نمیافتد اما در نخستین قدم از سوی دولت روحانی تفتیش حساب مردم آغاز شد که با اعتراض عمومی همراه بود. یکی از مسؤولان دولت اعلام کرده بود «دولت باید یارانه نقدی 24 میلیون نفر را قطع کند.» تایید و تکذیبها درباره حذف ادامه داشت.
سخنگو آن را تکذیب میکرد اما در نهایت ربیعی، وزیر رفاه در دیدار با آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی گفت: «قبل از عید، آقای دکتر روحانی به من گفتند بیسروصدا حذف یارانهها را شروع بکنید. من هم از قبل از عید برنامهریزی کردم چون این پروژهای اجتماعی است، اجرای آن سخت است.
چیزی که به مردم بدهید گرفتن آن سخت است، چون مردم آن را حق خودشان تلقی میکنند. خیلی آرام حرکت کردم. ما این ساماندهی را از 30هزار نفر شروع کردیم و تا 50هزار نفر و سپس 100هزار و 200هزار نفر نیز پیش رفتیم و این کار را ادامه میدهیم تا برسد به 6 هزار میلیارد تومان».
بر اساس این سخن وزیر، یارانه نقدی حدود 11 میلیون نفر حذف میشود تا 6 هزار میلیارد تومان کسری بودجه 94 تامین شود. مسیر حذف اما در سال 95 به بخش نیازمندان زیر خط فقر هم رسید. این اتفاق اما در این روزها به یک تراژدی تبدیل شده است. در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دولتی که اعتقادی به پرداخت یارانه نداشته، حساب یارانه آنهایی را که ثبتنام نکرده بودند نیز باز کرده و به آنها یارانه زودتر از موعد هم پرداخت میکند!
دروغی به بزرگی دیوار چین!
در جریان مناظرههای انتخاباتی یکی از بدترین دروغهای انتخاباتی ادوار انتخابات در ایران مطرح شد: «میخواستند بین زنان و مردان دیوارکشی کنند»! این جمله رئیسجمهور مستقر که خودش از بدو انقلاب اسلامی در بالاترین سطوح مدیریتی کشور حضور دارد تعجب افکار عمومی را هم برانگیخت.
نکته جالب ماجرا این است که ماجرای دروغین دیوارکشی جنسی در جامعه قبل از این در انتخابات سال 84 هم مطرح شده بود. حتی روحانی کار را جلوتر برد و ادعا کرد رقبایش در اعدام دست دارند، هرچند این دروغ هم براحتی برملا میشود، چون حداقل جملات صریحی از روحانی که حدودا برای 26 سال پیش است وجود دارد که از اعدام مخالفان در ملأعام دفاع میکند.
وی زمانی که نماینده مجلس بود، گفته بود: «توطئهگرها را هنگام نماز جمعه در حضور مردم به دار آویزان کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشد». حجتالاسلام رئیسی در واکنش به این اظهارات روحانی گفت: «میگویند میخواهند در خیابانها دیوار بکشند؛ چرا عقل مردم را دستکم میگیرید؟ چرا اینقدر از حضور یک کاندیدا در صحنه عصبانی هستید و پرخاشگری میکنید؟ این را همه احساس میکنند».
«خدایا به تو پناه میبرم از استبداد رای و عجله در تصمیمگیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه میبرم از بستن دهان منتقدان و رقیبان. یاریام کن بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است.»
این معروفترین جمله روحانی در روز نخست ریاست جمهوریاش است اما برای آنکه بدانیم چقدر در بیان این جمله صداقت وجود داشته همین یک گزاره کافی است که «روحانی بهطور متوسط هفتهای یک توهین به منتقدان خود داشته»؛ از بزدل و بیشناسنامه گرفته تا کسانی که حواله به جهنم شدهاند. دولت یازدهم در عین ادعای آزادی بیان، صدها شکایت از رسانههای کشور داشته است اما برای آنکه بخواهیم بیشتر و عمیقتر این مساله را درک کنیم میتوانیم به صحبتهای رئیس قوهقضائیه مراجعه کنیم.
پس از ادعاهای روحانی درباره آزادی بیان، آیتالله آملیلاریجانی خطاب به او اعلام کرد: «برادر بزرگوار! شما خودتان شفاها یا کتبا با واسطه یا بیواسطه بارها گفتهاید چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمیکنید یا نزد رهبری گلایه میکنید چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما بین اهالی مطبوعات ندای آزادی سر میدهید!»
دروغ بزرگ درباره اشتغال
کسی نیست که امروز بیکاری را اصلیترین مساله کشور نداند. روحانی گفته بود «نخستین گام دولت تدبیر و امید، کاهش نرخ بیکاری است». اگرچه در اصل رشد بیکاری طی 4 سال گذشته هیچکس شک ندارد و همه میدانند دولت روحانی رکورد بیکاری در کشور را جابهجا کرده است اما آمارهای ضد و نقیض و دروغها در این باره از سوی دولت زیاد است، تا آنجا که آمار اشتغال در مرکز آمار نیز دستکاریشده منتشر شد.
در 5/3 سال عمر دولت یازدهم خالص اشتغالزایی 151 هزار نفر بوده است که اگر میانگین سالانه آن را ملاک قرار دهیم، سالانه کمتر از 50 هزار شغل (43 هزار نفر در سال) میشود. گزارشهای مرکز آمار درباره تعداد بیکاران حکایت از آن دارد که در 5/3 سال عمر دولت روحانی، 635 هزار نفر بر شمار بیکاران کشور افزوده شده است.
در ابتدای دولت یازدهم در تابستان سال 92، بالغ بر 2 میلیون و 563 هزار بیکار در کشور وجود داشت که این رقم در زمستان امسال به 3 میلیون و 198 هزار نفر افزایش پیدا کرده است. روحانی گفته بود در دولتش یک میلیون و 340 هزار اشتغال خالص جدید داشته است در حالی که گزارش مرکز آمار میگوید در دولت یازدهم، 615 هزار و 107 نفر از جمعیت شاغل کشور کم شده و 323 هزار و 409 نفر هم به جمعیت بیکار کشور افزوده شده است.
حال ادعای دروغی که در این دولت یک میلیون و 340 هزار نفر اشتغال خالص ایجاد شده، چه مبنایی دارد، مشخص نیست.
مسکنمهر مزخرف بود یا نه؟!
روحانی در روزهایی که به رأی مردم نیاز داشت اعلام کرد «اصل ساخت مسکن ارزان و مسکنمهر، ایده خوبی بود» اما به محض رأیآوری و معرفی عباس آخوندی پروژه مسکنمهر متوقف شد.
عباس آخوندی، وزیر راهوشهرسازی 23 مردادماه 92 و در جلسه گرفتن رأی اعتماد مجلس گفت: «شخص من هرگز با مسکنمهر مخالف نبوده و نیستم و جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامهریزی ایران کردم». آخوندی در مراسم تودیع و معارفه وزرای راهوشهرسازی هم درباره این طرح گفت: «گرچه من نسبت به مسکنمهر نقد داشتم ولی با توجه به اینکه سرنوشت حدود 10 میلیون نفر به آن گره خورده، هیچ تغییر سیاستی نسبت به پروژههای شروع شده مدنظر نیست و سعی میکنیم نواقص آن را برطرف کنیم.»
اما آخوندی پس از رأیآوری، مسکنمهر را طرحی مزخرف خواند و آن را عامل گران شدن 9 برابری قیمت مسکن دانست. تحویل حدود 500 هزار واحد مسکونی در عرض 3 سال و نیم نشان از پیشرفت نیم درصدی ماهانه طرح مسکنمهر در دولت یازدهم دارد؛ طرحی که چشم میلیونها ایرانی سالهاست به آن دوخته شده و آخرین روزنه امید برای خانهدار شدن آنهاست.
اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری روحانی دستور تکمیل مسکنمهر را میدهد. قائممقام وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه 2 میلیون واحد مسکنمهر تحویل شده است، گفت: این پروژهها به دستور رئیسجمهوری باید تا پایان کار دولت تکمیل و تحویل شود.
روحانی که خود و دولتش هیچ قدم قابل توجهی در مسیر تکمیل مسکنمهر برنداشتهاند اما دوباره در انتخابات از آن استفاده کرد و گفت: «دولت یازدهم خود را متعهد دید که این پروژه را تکمیل کند و تقریبا تا پایان دولت این پروژه تکمیل خواهد شد».
آمار سرمایهگذاری خارجی هم درست نبود
دکتر عبدالملکی، استاد دانشگاه و اقتصاددان میگوید: آقایان روحانی و جهانگیری آمارهایی را مطرح میکنند که غلط است و باید کار قضایی بهصورت جدی صورت گیرد. آقای جهانگیری در حالی میگوید 10 میلیارد دلار سال گذشته سرمایهگذاری خارجی در کشور داشتهایم که این آمار هرگز بیش از 2 میلیارد دلار نبوده و باید با این آمارهای غلط حتماً برخورد قضایی شود.
فریال مستوفی، رئیس کمیسیون سرمایهگذاری اتاق بازرگانی ایران هم با بیان اینکه 11 میلیارد و 800 میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی پس از برجام تا پایان سال 95 مصوب شده است، گفت: از این رقم فقط 5/1 میلیارد دلار عملیاتی شده است. زمستان سال 95 هم آمار منتشر شده توسط اتاق تهران که در یک جدول 3 صفحهای طرحهای صنعتی تصویب شده (نه جذب شده) سرمایهگذاری خارجی کشور را منتشر میکرد، نشان داد آمار سرمایهگذاری خارجی در بخش صنعت تنها 4/1 میلیارد دلار است.
این درحالی است که دولت آبان سال گذشته گفته بود تاکنون 3 میلیارد و 890 میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی برای 33 طرح جذب شده است که این آمار دروغ از آب درآمد.
خبر دروغ به روستاییها: به روحانی رأی ندهید بودجه نمیدهند
در جریان رقابتهای انتخاباتی سال 96 یک پدیده بسیار تلخ و شگفتآور رخ داد؛ ماجرا از این قرار است که با پایین آمدن رای روحانی در روستاها مسؤولان دولتی دست به کار شدهاند و به مردم روستاها میگویند با توجه به اینکه روال است رئیسجمهور مستقر همیشه در 4 سال دوم هم رئیسجمهور میشود اگر به حسن روحانی رای ندهید بودجه روستای شما قطع میشود.
این دروغ بزرگ با یک پیشنهاد انتخاباتی برای دریافت وام 10 میلیونی به دهیاران همزمان شده است. حتی برخی منابع نوشتند در مناطقی از مرکز کشور شایعه حذف یارانه در صورت تغییر دولت کنونی منتشر شده است.
اسم اختلاس از فرهنگیها شد معوقه!
ماجرای یک زد و بند مالی بزرگ در صندوق فرهنگیان یکی از بزرگترین پروندههای فساد مالی را رقم زد. اواسط سال 95 وقتی خبر این فساد مالی بزرگ در زیرمجموعه وزارت آموزشوپرورش منتشر شد، در ابتدا طبق روال همیشگی دولت، به دولت قبل یعنی دولت دهم پاس داده شد اما بعد از اینکه ماجرا با جزئیات جدیدی منتشر و دست دولت یازدهمیها در این ماجرا رو شد، عدد 8 هزار میلیاردی برای آن تعیین شد.
سخنگوی قوهقضائیه درباره بزرگی این فساد گفت: «هیچ پروندهای بهاندازه تخلف صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم.» هرچند حسن روحانی درباره این فساد بزرگ در جملاتی عجیب گفت: «بعضی رسانهها خوششان میآید «بدهی معوق» را «اختلاس» جلوه بدهند».
دروغ خودکفایی گندم
با این خبر دیگر میتوان مطمئن شد حداقل در تولید دروغ بزرگ که احتمالا در انتخابات اثر خواهد کرد «خودکفا» شدهایم! ادعای روحانی و جهانگیری در خودکفایی گندم در جریان رقابتهای انتخاباتی خیلی زود دروغ از آب درآمد؛ برخی منابع نوشتهاند: «دولت یازدهم در 4 سال گذشته سابقه رکورد زدن در واردات گندم را هم داشته به طوری که بیشترین واردات گندم در سالهای اخیر مربوط به سال 93 با 2/7 میلیون تن بوده است!
حتی شیخی، مشاور وزیر اسبق کشاورزی هم گفته «اطلاع موثق و گزارشات میدانی در اختیار دارم که محمولههای گندم در حجم وسیعی از بندر امیرآباد وارد کشور شده و دولت این گندمها را تحت عنوان گندمهای تولید شده در داخل در آمار تولید گندم محاسبه کرده است».
دروغ چینی!
در حالی که دولتیها در تبلیغات انتخاباتیشان تاکید میکنند حجم واردات را کم کردهاند فقط بررسی آمار تا زمستان سال 95 نشان میدهد ارزش واردات از چین در مجموع دولت یازدهم، افزایش 78 هزار میلیارد تومانی داشته است. یعنی برخلاف اظهارات رئیسجمهور و معاون اولش، دولت روحانی بیشتر از همه دولتهای بعد از انقلاب برای چینیها شغل ایجاد کرده است.
دروغ حمایت خانواده شهدای شاخص از روحانی
در روزهای منتهی به انتخابات، اخبار حمایت خانوادههای شاخص شهدای جنگ تحمیلی از روحانی به صورت گسترده منتشر شد ولی پس از خانواده سردار شهید همت و شهید کشوری، خانواده شهید مفتح هم هرگونه حمایت از روحانی را تکذیب کردند. فرزند شهید همت در صفحه شخصیاش نوشت: بنده به ایشان رای هم نمیدهم، چه رسد که حمایت کنم. بهتر است از اسم شهدا و خانوادههای آنها سوءاستفاده نشود.
اطلاعیه ستاد دکتر رئیسی مبنی بر آغاز مرحله دوم فعالیت تبلیغی ستادها و فعالیتهای مردمی در سراسر کشور
انتشار اطلاعیه ستاد دکتر رئیسی در تاریخ دوشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶، ۱۸:۳۶
#امواج_خودجوش_مردمی در فرصت باقیمانده سونامی جدیدی را شکل خواهند داد که کار را تمام خواهد کرد
باسمه تعالی کلیه مسئولان ستادهای مرکزی و مردمی و حامیان سید ابراهیم رئیسی در سراسر کشور قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْني وَ فُرادي ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا تنها یازده روز به خلق یک حماسه بزرگ و شروع فصل نوینی در تاریخ این کشور مانده است. مسیر طی شده بسیار امید بخش بوده و استقبالهای خیره کننده نوید یک اتفاق بزرگ را می دهد.
در چنینی شرایطی که بدنه مولد رای شکل گرفته در استان های مختلف به اذعان همگان بی نظیر میباشد، می توان در فرصت باقیمانده با راهبردی صحیح این امواج خروشان مردمی را به ساحل مقصود رساند.
لذا از امروز با توجه و توسل به حضرت ثامن الحج حضرت امام رضا(ع) مرحله دوم موج تبلیغات انتخاباتی ستادهای انتخاباتی حجت الاسلام رئیسی با رویکرد نهضت تبلیغ چهره به چهره در میان اقشار مختلف مردم تحت عنوان “بعلاوه هشت” و در قالب طرح “سفیران کرامت” تدوین، اجرا و پیگیری می گردد. در این راستا، توجه به موارد زیر ضروری می نماید:
۱. مهمترین راهبرد این دوره یازده روزه و وظیفه اصلی ستادها هدایت بدنه مولد رای و نیروهای پای کار انقلابی بسمت تبلیغ چهره به چهره و خروج از حلقه های نیروهای انقلابی بسمت توده های مردم و محرومین در سراسر کشور و بویژه روستاها و شهرهای کوچک میباشد.
۲. همه نیروهای انقلابی با هر میزان از توان می توانند بدون نیاز به اقلام تبلیغاتی و یا صرف هزینه در شکل دهی امواج خروشان تبلیغ مردمی مشارکت نمایند و ستادها همه افراد داوطلب را به پیگیری راهبردهای زیر میبایست ترغیب نمایند:
الف. همه نیروهای انقلابی از لایه اول ارتباطی خود یعنی خانواده درجه یک خود و بدون هیچ هزینه ای برای تبلیغ و فعال سازی شروع کنند
ب. پیرو رهنمود آیه شریفه “وَاَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الاَقرَبينَ” همگان می توانند به نیت نام مبارک امام رضا(ع) در لایه دوم ارتباطی خود در ایام مبارک شعبانیه از اقوام و فامیل خود و با برپایی سفره های مهمانی رضوی در جمع های خانوادگی به تبلیغ بپردازند و آنان را برای تبلیغ در این جهت فعال نمایند
ج. هر فردی اگر دفترچه تلفن خود را مرور نماید به اسامی خواهد رسید که حلقه ارتباطی دوستان آشنایان و همکاران او را شکل می دهند. ما روحیات این افراد را میشناسیم و میزان اعتماد آنان را به خود میدانیم. گاهی با یک تماس کوتاه می توان سئوالات و شبهات این افراد را مرتفع و برای تبلیغ فعال نمود.
از همه نیروها میخواهیم به نیت امام رضا(ع) روزی تنها ۸ نفر از لایه ارتباطی دوستان خود را با تماس به خیل سفیران کرامت اضافه نمایند.
د. افتخار میکنیم ایران اسلامی از اقوام و طوائف مختلفی که به یکدیگر عشق می ورزند شکل گرفته است. همه ما متعلق به قومیتی ایرانی هستیم وزادگاهی داریم که بدان عشق می ورزیم. کافیست به عزیزان خودمان که با آنها در روستاها مرتبط هستیم تماس برقرار کنیم و به سئوالات آنان پاسخ دهیم.
حالت مطلوبتر آن است که در یک حرکت جهادی همه نیروهای انقلابی بویژه در هفته پایانی با تشکیل گروههای خودجوش تبلیغی “سفیران کرامت” به روستاها و شهرهای کوچک هجرت نمایند.
ه. مرحله نهایی فضاسازی بصری و تبلیغ شهری است. با نصب عکس ها و جمله نویسی بر روی خودروها و وسایل نقلیه و ابتکارات زیبا و همچنین حضور در میادین شهر و بقاع متبرکه امامزادگان و نقاطی که توده های مردم حضور دارند به تبیین شخصیت، اندیشه و برنامه های سید ابراهیم رئیسی بپردازیم.
۳. ستادها در فرصت باقیمانده مهمترین وظیفه خود را شکل دهی ، تبلیغ و اجرای این طرح باید بدانند و تبیین آن را به محور ثابت سخنرانی ها، همایش ها و سایر برنامه های تبلیغی استان تبدیل نمایند.
۴. گزارش مستمر به ستاد مرکزی و همچنین پوشش و تبلیغ حداکثری رسانهای و میدانی فعالیتهای انجام شده و ابتکارات و حرکتهای زیبای مردمی در سطح استانی و ملی ، جهت ایجاد موج تبلیغاتی و جریان سازی ملی مورد تاکید ویژه میباشد.
۵. کلیه فعالیت ها در این زمینه در ستاد مرکزی “سفیران کرامت” با مسئولیت جناب آقای رسول محمدقلی پیگیری و اجرا می گردد.
۶. با توجه به اهمیت موضوع، لازم است همکاری در بالاترین سطح را با افراد معرفی شده از سوی طرح “سفیران کرامت” داشته باشید.
۸. کلیه افرادی که آمادگی دارند در روستاها و شهرهای کوچک و میادین شهرها حضور یابند، می توانند جهت اطلاع ستادها و هماهنگی بیشتر از طریق شماره زیر اقدام نمایند
دکتر قالیباف : ما باید در 29 اردیبهشت به این روند پایان دهیم و مردم را در عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی وارد کنیم. کسانی که وقتی با مردم سخن می گویند حرف از تحول 100 روزه در اقتصاد می زنند اما بعد از 4 سال وقتی سوال می شود، می گوید که چه کسی گفته 100 روزه! این مسائل 100 سال وقت می خواهد. باید گفت این مردم نه صبر ایوب دارند و نه عمر نوح. گردهم آیی حامیان (12اردیبهشت)
مطلبی که در ادامه میخوانید را کانال صد کلمه منتشر کرده است . کانال صدکلمه یکی از کانال های برتر در حوزه رصد فعالان ضد ایرانی است .
پشت پرده وحید آنلاین
وحید آنلاین، نام مستعار یک فعال مجازی به نام «وحید حقطلب» است. وی در ابتدا در شبکههای اجتماعی با نام (Vahid HT) شناخته میشد. وحید حقطلب، چند سال پیش از انتخابات ۸۸ فعالیت خود را به صورت جدی در شبکههای اجتماعی (بهخصوص فرندفید) و وبلاگ شخصیاش آغاز کرد و سپس با حلقه وبلاگنویسان «پرشینبلاگ» ارتباط گرفت و توانست با اطلاعرسانیهای سریع، لقب «وحیدآنلاین» را از آنِ خود کند.
او در سال ۸۸ از طریق سمیه توحیدلو که عضو حزب مشارکت بود، یکی از فعالترین خبرنگاران مجازی ستاد موسوی شد و با استقرار در ستاد قیطریه در روز انتخابات، خبر حضور نیروهای امنیتی در این ستاد را مخابره کرد.
چند روز بعد از انتخابات و تنگ شدن عرصه بر فتنهگران، وحیدحقطلب مدعی شد که بازداشت شده و پس از ۲۴ ساعت در حساب کاربری توییترش یک جمله را منتشر کرد: «از مرز خارج شدم.»
او که به کمک قاچاقچیان، به ترکیه فرار کرده بود، پس از یک سال به آمریکا پناهنده شد و به واشنگتن رفت.
هیچ اطلاعاتی درباره وضعیت شغلی و منبع درآمد وحیدآنلاین در دسترس نیست.
پشت پرده وحید آنلاین
پروژههای کاری وحید انلاین
« وحید حق طلب » موسس کانال وحیدآنلاین پس از فرار به ترکیه و پناهنده شدن به آمریکا، پروژههای کاری جدیدی را آغاز کرد. مهمترین پروژهٔ کاری او، فعالیت گسترده در شبکههای اجتماعی و به خصوص توییتر با عنوان «شهروند خبرنگار» بود. محل اصلی فعالیت او توییتر است و در شبکههای دیگری نظیر فیسبوک، اینستاگرام و گوگلپلاس نیز فعالیت دارد؛ اگرچه سیاست گوگلپلاس مبنی بر اجازه ندادن به کاربران برای استفاده از نام مستعار، او را مجبور کرد که حساب خود را در آن شبکه غیرفعال کند.
پروژه بعدی او سایت « لینکده » بود. حقطلب در معرفی لینکده که تا حدی شبیه به «بالاترین» است، نوشته: «این یک تلاش شهروندی است که برای پیشرفت بیشتر از هرچیز دیگری نیاز به کمک و حمایت سایر شهروندان دارد. خصوصا برای اطلاع رسانی در شبکههای اجتماعی.» البته وحید حقطلب توانایی ادارهٔ «لینکده» را نداشت و عملا در این پروژه شکست خورد. هماکنون دامین این سایت به توییتر او هدایت میشود.
به نظر میرسد وحید آنلاین همچنان در فکر راهاندازی پروژههای جدیدی در فضای مجازی است. بررسیها نشان میدهد حداقل ۵۰ دامین به اسم و مالکیت وی وجود دارد که با مشاهده اسامی برخی از آنها میتوان پروژههای بعدی او را تا حدودی حدس زد:
balatarim.com
beshmor.com
dehkadeh.org
ezdevaj.site
hamsaryabi.site
khabargoo.com
linkadeh.com
nazarsanji.online
rooz.online
sigheh.online
tokhmi.com
vahid-online.com
zanan.site
zarif.online
گفتنی است دو دامین hassan-rouhani.org و hassan-rouhani.net نیز قبلا به اسم وی بوده که اکنون آزاد شده است.
سوال اساسی در اینجا آن است که منبع درآمدی وحید حقطلب در آمریکا چیست؟ او هیچ اطلاعات و نوشتهای در شبکههای اجتماعی و وبلاگ خود دربارهٔ کارش در آمریکا بیان نکرده. حداقل درآمد یک شهروند آمریکایی در شهرهای بزرگ باید چیزی در حدود ۱۲۰ هزار دلار در سال باشد تا بتواند به راحتی زندگی کند. اضافه کنید هزینههای نگهداری سالانه ۵۰ دامین و دیگر پروژههای او را.
شهید ولی الله فلاحی در سال 1310 در طالقان متولد شد. تحصیلات ابتدائی را با مشکلات جاده های سرد طالقان پشت سر گذاشت و برای ادامهٔ تحصیل در سال 1324 شمسی به تهران آمد. سه سال اول دبیرستان را در دبیرستان علامه گذراند و سپس وارد دبیرستان نظام شد. از مهر ماه سال 1330در دانشکده افسری تحصیلات خود را ادامه داد پس از اخذ لیسانس در سال 1333 با درجهٔ ستواندومی فارق التحصیل شد و متعاقباً خدمت خود را در لشکر 92 زرهی اهواز آغاز کرد. در سال 1337 شمسی به تهران منتقل شدو در دانشگاه نظامی، در سمت فرماندهی گروهان دانشجویان و فرماندهی گردان انجام وظیفه می کرد.
وی در سال های 1339 و 1334، دورهٔ پرسنل نظامی و سپس دورهٔ عالی آجودانی را در آمریکا گذراند. در سال 1348 جهت گذراندن دورهٔ فرماندهی و ستاد به دانشکده فرماندهی و ستاد(دافوس)اعزام شد. او از شاگردین ممتاز این دانشکده بود و بعد از اتمام دوره برای آموزش در همین دانشکده دعوت شد. علاوه بر تدریس، به مدت هشت سال مدیریت آموزش دانشکده فرماندهی و ستاد را نیز عهده دار شد. از سال 1351 تا اواسط سال1353 شمسی با درجه سرهنگ دومی به همراه گروهی از افسران ایرانی به عنوان ناظر صلح سازمان ملل در آتش بس ویتنام، به آن کشور اعزام شد.
شهید فلاحی پس از بازگشت، به کار تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد ادامه داد تا آنکه در12 مهر ماه 1357 شمسی به درجه سرتیپی ارتقا یافت و در همان تاریخ به شیراز منتقل و به عنوان معاون فرماندهی مرکز پیاده شیراز مشغول به کار شد.
شهید ولی الله فلاحی به علت اعتقادات مذهبی ظن ضد اطلاعات ارتش را برانگیخت و به همین جهت به او فقط مشاغل یا ماموریتهای فرهنگی محول می شد. ارتقای درجه امیری او هم به شرطی پذیرفته می شد که به وی شغل فرماندهی لشکر داده نشود.
در هر حال حضور شهید فلاحی در شیراز مقارن با اوج گرفتن مبارزات انقلابی مردم بر ضد حکومت پهلوی بود. پس از اعلام حکومت نظامی در بسیاری از شهرهای ایران، در اثر کوشش های او حکومت نظامی در شیراز لغو شد و نیروهای نظامی از خیابان ها جمع شدند و مسوولیت این حکم دولتی به شهربانی محول شد.
شهید ولی الله فلاحی
شهید ولی الله فلاحی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
چندی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی،سرتیپ فلاحی طی حکمی بازنشست شد اما طولی نکشید که با موافقت شورای عالی انثلاب اسلامی و با حکم دیگری از جانب سرلشکر قرنی به خدمت اعاده و به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد. امیر فلاحی پس از پشت سر گذاشتن مشکلات فراوان، بخصوص بحران و تشنج در منطقهٔ کردستان که به دست ضد انقلاب وابسته صورت می گرفت و همچنین پس از موفقیت در تحکیم نظم و انضباط و مقررات و سازماندهی نیروی زمینی، در تاریخ 29 خرداد 1358 شمسی به ریاست ستاد مشترک ارتش برگزیده شد.
سه ماه بعد با شروع جنگ عراق با ایران،شهید فلاحی همواره در مناطق جنوب یا غرب کشور حضور داشت و از نزدیک ناظر طرح های مختلف عملیاتی و لجستیکی بود. وی هفته ای 48 ساعت در ستاد مشترک حضور می یافت، جلسه ای تشکیل می داد و پس از اعلام دستورهایی جهت تسریع در امور و ایجاد هماهنگی با ارگان های ستادی و سایر نیروها پس از ارائه گزارشی مستقیم به حضرت امام خمینی(ره)،بار دیگر به مناطق عملیاتی عزیمت می کرد.
پس از عزل ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهوری اسلامی ایران فرماندهی کل قوا امام خمینی (ره) اختیارات فرماندهی کل قوا را به وی تفویض کردند. شهید فلاحی در دورانی که مردم به ارتش بی اعتماد بودند و هنوز آن را سازمانی انقلابی و اسلامی نمی دانستند طی سخنرانی خود در نماز جمعهٔ روز پنچم اردیبهشت 1359 گفت: « من به عنوان یک خدمتگزار امین و صدیق و صغیر در پیشگاه ملت کبیر ایران می خواهم استدعا کنم که تلاش پرسنل نیروی زمینی، هوائی، دریائی و ژاندارمری و شهربانی را تائید بفرمائید. این انسانهای فداکار در برابر محرومیتها، رنجها، تنهائی ها، گرسنگی ها، فقر و بیماری ها و شهادتها فقط انتظار حق شناسی از ملت ایران دارند.»
آخرین حضور شهید ولی الله فلاحی در منطقه، همزمان با عملیات «ثامن الائمه» (شکست حصر آبادان)بود. در هفتم مهر ماه سال 1360 پس از اتمام این عملیات و هنگامی که هواپیمای حامل ایشان و شهید فکوری،شهید کلاهدوز،نامجوی،جهان آرا و تعدادی از رزمندگان و مجروحان عملیات به تهران بازمیگشت دچار سانحه شد و همراه با یاران خود به شرف شهادت نایل آمد.
آنقدرعاشق و دلباختهٔ امام(ره)بود که همه جا ارادت خودش را به ایشان نشان می داد. یکبار که بنی صدر به دانشگاه افسری آمده بود، با شجاعت شعار داد: فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا! وقتی بنی صدر این را شنید فقط یک چیز گفت: دانشکده افسری هم از دست رفت!
می دانست که خداوند جواب آن همه راز ونیازو ناله های از ته دلش را می دهد و او را به آرزویش می رساند؛ برای همین وقتی در پای هواپیما یکی از نمایندگان مجلس از اوپرسید: شما کجا می روید؟ او گفت: به کربلا!
وصیت نامهٔ شهید ولی الله فلاحی
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدا، به نام ایران، به نام اسلام، به نام انقلاب، به نام مبارز و به نام رهبر انقلاب حضرت آیت الله امام روح الله خمینی.
وصیت من، فرمان خدا، کتاب خدا و قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران
زندگی نامه و کارنامهٔ من، قضاوت ملت ایران به ویژه ارتش ایران
همسر و فرزندان و پدر و مادر و برادران و خواهرم و برادرزادگان و خواهرزادگان و همسران آنها و عمو و عموزادگان بزرگ را به خداوند و به ملت ایران می سپارم. از همه می خواهم مرا ببخشند و من نیز همه را می بخشم و هیچ آرزوی دوری در این جهان هستی به جزء کمال انقلاب و کمال جهاد اکبر ندارم.
سرتیپ فلاحی 30 تیر 1358.
« جعفر بریری » یکی از محافظین شهید ولی الله فلاحی خاطره ای را به این مضمون بیان می کند :
در آبان ماه سال 1359 در سوسنگرد، عملیاتی علیه نیروهای عراقی انجام گرفت تا آن شهر از تعرض دشمنان رهایی یابد. شهید فلاحی در نقطهای میان خط آتش نیروهای خودی و سربازان دشمن برای نظارت بر این عملیات حضور داشت و تنها فرد همراه ایشان من بودم. تبادل آتش بین دو طرف به شدت ادامه داشت. انفجار گلولههای توپ و خمپاره در اطراف ما به طور پراکنده شنیده میشد.
دکتر چمران در آن عملیات مجروح گردید و تعدادی از رزمندگان ما هم به شهادت رسیدند. به شهید فلاحی پیشنهاد کردم که برای محافظت از ترکشها و گلولهها، از کلاه آهنی استفاده کند، اما او اظهار داشت: « اگر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد.» با این وجود از ایشان که آن زمان رئیس ستاد مشترک بود خواهش کردم که برای اطمینان خاطر استفاده از کلاه آهنی، هنگام انفجار گلولهها به روی زمین دراز بکشند.
شهید فلاحی با لبخندی گفت:«تو از من خاطر جمع باش، چون انسان شهید نمیشود مگر آنکه قبل از شهادت، کامل شده باشد. ضمن آنکه من هنوز به آرزویم نرسیدهام. »من که در پی راهی برای بازگشت یا جانپناه امنی بودم، پرسیدم: تیمسار شما مگر چه آرزویی دارید؟ لحظهای تأمل کرد و سپس گفت: «میدانی تنها آرزوی من چیست؟» گفتم: آرزوی هر فرد نظامی در مرحله اول، سربلندی میهن و اهتزاز پرچم کشور به نشانه عزت و عظمت آن ملت است و این نشان میدهد که مردم آن کشور زنده، پویا و در دنیا قابل احترام هستند.
ایشان گفتند: «بله، همه اینها درست است اما میدانی که من وجب به وجب خاک خوزستان را به علت محل خدمت اولیهام میشناسم. با توجه به پیشروی سریع عراق آرزو داشتم که ارتش عراق زمینگیر شود که چنین شد. تنها یک آرزوی بزرگ دیگر دارم. تنها آرزویم این است که ارتش متجاوز عراق را از اطراف آبادان تا مارد عقب بنشانیم.» کمتر از یک سال بعد تیمسار فلاحی به آرزوی خود رسید اما چند ساعت پس از تحقق این آرزو، به والاترین مقام انسانی یعنی شهادت در راه خدا نائل گردید.
یادکردی از دومین فرمانده شهید ستاد ارتش پس از انقلاب ؛ شهید ولی الله فلاحی نژاد
در اواخر سال 1357، چند روز پس از انتصاب تیمسار فلاحی به فرماندهی نیروی زمینی، گروهک های تجزیه طلب، پادگان سنندج را محاصره می کنند. افسر نگهبان بلافاصله با کمیته انقلاب تماس می گیرد و دستور می گیرد که با همان دو گروهان مستقر در پادگان مقاومت کند.
صبح روز 25 اسفند 1357، تیمسار فلاحی از حمله به پادگان سنندج باخبر می شود و با مراجعه به لشکر یکم گارد سابق مستقر در لویزان درصدد جمع آوری نیرو قرار می گیرد و در عرض یک روز سه گردان سازماندهی می کند و آنها را به کرمانشاه و بعد سنندج می فرستد.
شش ماه بعد، در سحرگاه 24 مرداد 1358 شهر پاوه به محاصره گروهی از چریک های ضد انقلاب در می آید. تیمسار فلاحی به همراه شهید دکتر مصطفی چمران و فرمانده سپاه پاسداران، با هلی کوپتر خود را به پاوه می رسانند. دامنه تهاجم تا به سنندج کشیده شده است.
امام (ره) در 28 مرداد 1358 ابلاغ می کنند که اشرار سریعا و با تمام قوا سرکوب شوند. سرانجام به ساعت 6 بامداد روز 28 مرداد 1358 شهر پاوه دوباره به دست نیروهای ارتشی و بسیجی آزاد می شود و عناصر ضدانقلاب متواری می گردند.
فلاحی در نامه هایش سختی اوضاع در غائله کردستان و منطقه پاوه را چنین توصیف می کند: «مهاجمان وارد بخشی از شهر پاوه شده بودند. [آنها] پزشکان و حتی بیماران را سر بریده بودند.
سر یک پاسدار را با موزاییک از گردنش جدا کرده بودند. شهر در آستانه سقوط بود.
… نیمه های شب آخرین پیام شهید چمران را دریافت کردم. هنوز هم آن را با خود دارم. فقط نوشته بود: “تیمسار فلاحی! خداحافظ، خداحافظ، خداحافظ”.»
وی در بخشی دیگر از دستنوشته هایش می نویسد: «من و چمران روزه بودیم. از افطار که خبری نبود، سحر هم که چیزی نخوردیم. سحر قدری آب خوردم تا بتوانم روز بعد را روزه بگیرم. این اوضاع شهر بود…»
تیمسار فلاحی در کشاکش درگیری با گروهک های مسلح نیز از هجمه انقلابی نماها مصون نماند. این اتهامات هنگامی به او نسبت داده شد که مشغول سازماندهی نیروی زمینی، برای مقابله با نیروهای مسلح کردستان بود. فلاحی در قسمتی از نامه اش به هادوی- دادستان وقت انقلاب- در پاسخ به اتهامات چنین نوشت: «تاریخ انقلاب ایران و ملت حق شناس و کبیر ایران، درباره سرتیپ ولی فلاحی بعد از او قضاوت خواهد کرد و سرانجام قضاوت نهایی در رستاخیز الهی و با رای خدا اعلام خواهد شد…»
این هجمه علیه فلاحی با نسبت دادن اتهاماتی چون ضدانقلابی، برانداز و… و بیان جملاتی چون «کارنامه سیاه و مشکوک تیمسار فلاحی» ادامه پیدا کرد تا اینکه او قاطعانه در اردیبهشت 1359 پاسخی به مطبوعات ارسال کرد و با صلابت و پرشکوه نوشت: «با اراده ملت و رهبر انقلاب خدمت را پذیرفته ام و در این راه نه از مرگ هراسی دارم و نه از سرزنش های اهل زمان.»
سال 1359 فرا می رسد. سپهبد قرنی در این سال ترور می شود و به تاریخ 29 خرداد 1359 حکم جانشینی ریاست ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران به سرلشکر فلاحی ابلاغ می شود. ابوالحسن بنی صدر- اولین رئیس جمهور جمهوری اسلامی ایران- از مقام فرماندهی کل قوا عزل می شود و اختیارت او طی نامه ای از حضرت امام(ره)، به تاریخ 21/3/1360 به تیمسار فلاحی تفویض می شود.
31 شهریور 1359، نیروی زمینی عراق وارد خاک ایران می شود. با دستور سرلشکر فلاحی، لشکر 16 زرهی قزوین تجهیزات خود را سریعا به منطقه می فرستد. فلاحی در این زمان مرتبا از جبهه های شمال غرب تا جنوب غرب بازدید می کند.
او در کنار بازدیدهای مکرر از مناطق عملیاتی، به طور مستقیم در نبرد سوسنگرد، عملیات تپه چشمه، عملیات نصر، الله اکبر، عملیات طراح در اهواز، عملیات تصرف نوسود و آزادسازی بستان و… شرکت می کند.
به تاریخ یکم مهر 1360، با حضور لشکر 77 خراسان و تیپ 37 زرهی شیراز و گردان های تانک لشکرهای 16 زرهی قزوین و 92 زرهی اهواز، عملیات ثامن الائمه با نظارت مستقیم تیمسار فلاحی آغاز می شود.
عملیات به ساعت یک دقیقه بامداد روز پنجم مهرماه 1360 آغاز می شود و به ساعت 20:6 بامداد روز ششم مهرماه، با پیام فرمانده تیپ دوم، جزیره آبادان پس از یک سال محاصره، آزاد می شود.
چگونگی شهادت ولی الله فلاحی
چند ساعت پس از آزادسازی جزیره آبادان، فلاحی با فرماندهان تیپ های یک و 2 و 3 لشکر 77 خراسان، فرمانده توپخانه لشکری، فرماندهان پشتیبانی خدمات رزمی، روسای ارکان ستاد لشکر 77، فرمانده تیپ 37 زرهی شیراز، فرماندهان گردان های تانک لشکرهای 16 و 92 و فرمانده لشکر 77، جلسه ای تشکیل می دهد و اقدامات بعدی را به آنها توصیه می کند.
بعد از جلسه، به درخواست سرهنگ کهتری، از مناطق آزاد شده بازدید می کند. می گویند فلاحی از جاده ای به سمت آبادان می رفت که همیشه آرزو می کرد روزی از وجود عراقی ها پاکش کند.
صبح روز بعد، یعنی 7 مهرماه 1360، در قرارگاه عملیاتی لشکر 77 در ماهشهر، رژه اسرای عراقی را سان می بیند و همانجا لشکر 77 خراسان را به نام امام هشتم، لشکر 77 پیروز ثامن الائمه می خواند.
بعد از مراسم رژه، فلاحی به همراه سرهنگ نامجو (وزیر دفاع وقت)، سرهنگ فکوری و تیمسار ظهیرنژاد به قرارگاه لشکر 92 مستقر در اهواز می روند. نهار می خورند و آماده می شوند برای رفتن به فرودگاه و از آنجا، عزیمت به تهران. تیمسار ظهیرنژاد از مسافرت با هواپیما امتناع می کند و بقیه- یعنی نامجو، فلاحی، فکوری و کلاهدوز- به فرودگاه می روند. شهید جهان آرا را در فرودگاه می بینند. هواپیمای اختصاصی آنها آمادگی پرواز ندارد. خلبان هواپیما می گوید: «نشان دهنده هواپیما از کار افتاده.» سرهنگ خلبان شهید فکوری نیز گفته خلبان را تایید می کند. خلبان به فلاحی پیشنهاد می دهد که صبح زود حرکت کنند تا اول وقت در تهران باشند.
از هواپیما که خارج می شوند، روی پلکان، فلاحی چشمش به یک فروند هواپیمای130 -c می افتد. هواپیمای مذکور برای انتقال پیکر شهدا و مجروحین به تهران در نظر گرفته شده. تیمسار پیشنهاد پرواز با آن هواپیما را می دهد. می گوید: همین خوب است. شهدا را هم مشایعت می کنیم.
هواپیما با نیم ساعت تاخیر حرکت خواهد کرد. فلاحی به همراهش ستوانیار هوشنگ بابایی می گوید: برو آن ماشین بلیزر را از آن سرباز بگیر و شخصا ببر به مقر فرماندهی و تحویل بده. هنوز نیم ساعت وقت هست. برو و برگرد.
حاجی بابایی به دستور فرمانده، خارج می شود. به در خروجی فرودگاه که می رسد زنی و پیرمردی را می بیند که مجروحی بر دست دارند و التماس به مامورین فرودگاه می کنند که اجازه بدهند با هواپیما بروند تهران، ولی مامورین مانع شده اند. حاجی بابایی بر می گردد پیش فلاحی و ماجرا را برای او تعریف می کند. فلاحی دستور می دهد آنها را به داخل راه بدهند. حاجی بابایی دستور را ابلاغ می کند و ماشین را می راند به سمت مقر فرماندهی.
میانه های راه چرخ ماشین پنچر می شود و حاجی بابایی که معطل گرفتن پنچری چرخ شده، با تاخیر به فرودگاه بر می گردد. وقتی می رسد، هواپیما را می بیند که در غروب ساعت هفت عصر، در آسمان اهواز اوج گرفته و چون قطره جیوه ای در سرخی آسمان حل می شود.
هواپیما تا 80 مایلی تهران به آسودگی پرواز می کند. خلبان با برج مهرآباد تماس می گیرد و اجازه کم کردن ارتفاع پرواز را می خواهد. موافقت می شود. 15 مایلی تهران. خلبان دوباره می خواهد ارتفاع را کمتر کند. باز موافقت می شود. ارتفاع تا 8500 پایی زمین پایین می آید. به محض کم شدن ارتفاع هر چهار موتور هواپیما از کار می افتد و ولی الله فلاحی با همراهانش به شهادت میرسد.
*نامه شهید سرلشگر فلاحی به فرزندش
«… فرزندم، مکرم ترین شما، پاکترین شماست. خواجه کائنات محمد امین میفرماید: « عزیزترین شما نزد خدا، سودمندترین شما هستند.» و من میگویم بر اساس اصول موصوف چنان زندگی کن که هرگز از گذشته پشیمان نباشی. همه موجودات آفریده پروردگارند، مبادا آنها را پست بدانی.
فرزندم! دین یک ضرورت اجتماعی است و من پس از 9 سال کاووش در ادیان، اسلام را برگزیدم. مردم را به زبان و کردارت میازار. اعضای مادی انسان فقط خلق شدهاند تا اندیشه انسانی متجلی گردد و کالبد انسان جلوهگاه اندیشه انسان است. میخواهم جز به پیشگاه خداوند در برابر کسی سر تعظیم فرود نیاوری و هرگز کاری را نیمه رها مکنی و کاری را که قادر به انجامش نیستی در موردش صحبت نکن. سرانجام چنان زندگی کن که در مرحله ارتحال قهرمانانه و مشتاقانه به آفریدگار کائنات ملحق گردی.»
مستند پروازی در آرامش درباره ارتش ایران و زندگی شهید فلاحی
« پروازی در آرامش » به ماجراهای گوناگونی که برای ارتش ایران در سال های پایانی رژیم شاه رخ داد می پردازد، همچنین به قضایای بعد از انقلاب و شکل گیری ارتش جمهوری اسلامی نیز اشاره می شود.
نقش نیروهای سه گانه ارتش و فرماندهان رده بالای آن در جریان دفاع مقدس از دیگر بخش های این مستند است.
در این فیلم می بینیم ارتش ایران که بعد از انقلاب با نام مقدس ارتش جمهوری اسلامی شناخته می شد، در سال های دفاع مقدس نقش مهمی در پاسداری از مرزهای جغرافیایی کشورمان داشت و نیروهای ارتش با فداکاری و از خودگذشتگی، جانشان را در طبق اخلاص نهادند و شهدای زیادی در راه دفاع از میهن تقدیم اسلام و انقلاب کردند.
در بخشی دیگر از این مستند شاهد گفت وگو با فرماندهان سابق ارتش درباره دوران جنگ و نمایش تصاویری آرشیوی از دوران دفاع مقدس، خواهیم بود سپس در قسمت پایانی، به ماجرای سقوط هواپیمای هرکولس نیروی هوایی که سرلشکر ولی الله فلاحی نیز طی آن به شهادت رسید اشاره می شود.
مستند «پروازی در آرامش» به کارگردانی سید مسعود امامی و داود جلیلی ساخته شده است
شهید مرتضی آوینی میان مردم بیشتر به عنوان یک هنرمند، فیلمساز و منتقد ادبی شناخته شده است. این وجه از فعالیتهای آوینی البته به دلیل شاخص بودن و تراز مبنایی در کار هنر انقلاب، طبیعی است بیشتر برجسته شده باشد؛ اما راز آنچه آوینی را نماد هنر انقلاب کرده است، بیش از آن که در قاب دوربین و فریم فیلمهایش قابل جست و جو باشد، در اندیشه آوینی مستتر است.
نگاه آوینی در دهه 60 نسبت به پدیده انقلاب اسلامی و مواجهه آن با تمدن غرب و مظاهر آن، او را به شخصیتی بدل ساخته که به زعم بسیاری، حداقل دو دهه از زمان خود فراتر رفته و در معرفی انقلاب اسلامی و فلسفه وجودی و غایت آن بسیار قابل تأمل سخن میگوید. بازخوانی بعضی نوشتههای آوینی در خصوص مختصات انقلاب اسلامی، به ما نشان میدهد که چرا میتوانیم از او به عنوان اولین روشنفکر انقلابی پس از 57، نام ببریم.
غایت انقلاب اسلامی از نگاه شهید مرتضی آوینی
شهید مرتضی آوینی در تحلیل غایت انقلاب، پیش از هرچیز میان هویت انقلاب اسلامی و همه تحرکات سیاسی ما قبل آن تفاوت قائل میشود. اساساً از نگاه آوینی انقلاب اسلامی مرحلهای ویژه در مسیر تکامل نوع بشر است.
شهید مرتضی آوینی موجد این تفاوت انقلاب، با همه مدلهای رایج سیاسی را در «مدل حاکمیت ولایت» میداند و معتقد است: «اگر علت موجد انقلاب اسلامی ایران هیچ یک از علتهایی نبوده است که انسان این دوره را به تحرک سیاسی و شکلدهی به انقلاب کشانده است، آیا قابل انتظار است که ثمره پیروزی انقلاب اسلامی یکی از حکومتهای رایج دنیای مدرن باشد؟ طبیعتاً مرجع ما برای تشکیل حکومت هیچ یک از تجربیات تاریخی بشر، جز حکومت مدینه در صدر تاریخ هجری باشد چراکه ایجادکننده انقلاب اسلامی از حیث نظری، نظریه ولایت فقیه بود که بنیانگذار جمهوری اسلامی آن را در کتاب ولایت فقیه طرح و تفسیر کرده است.»
او با اشاره به سیطره تفکر غرب بر مناسبات جهان مادی، دنیا را در آستانه یک توبه تاریخی میداند که باید از لجنزار غرب رجعت کند و مجدداً به اصالت خویشتن بازگردد: «انقلاب اسلامی، رستاخیز تاریخی انسان است که بعد قرنها هبوط اتفاق افتاد. انقلاب اسلامی توبهای تاریخی است و غایت آن هرگز اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیست. انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی است آن هم در جهانی که به صورت یک دهکده جهانی آن هم با فرهنگی واحد (همان فرهنگ غرب)، درآمده است. فرهنگ غرب یعنی فرهنگ غربت انسان از حقیقت.»
انقلاب اسلامی؛ نه سکولار، نه دموکراتیک
شهید مرتضی آوینی اولین گام برهم زننده نظم نوین جهانی را، محو انحصار اندیشه سکولاریته از مدلهای رایج حکومتی میداند. او تأسیس حکومت ذیل پرچم اسلام را ذاتاً با عرفیگرایی معارض میداند و پیوند دو عنصر سیاست و معنویت را در انقلاب اسلامی متجلی میداند:
«پذیرش شریعت اسلام، چه بدانند یا ندانند، ملازم با قبول این حکم است که شریعت اسلامی میتواند به تأسیس حکومت بپردازد. شریعت همچنان که دارای حیثیتی عبادی است، حیثیتی سیاسی نیز دارد. و این دو وجه خواه، ناخواه ملازم با یکدیگر و انفکاکناپذیرند.»
شهید مرتضی آوینی «ولایت فقیه» را مدل حکومتی بدیع میداند که سکولاریته را زیر پا میگذارد و به فطرت بشر نزدیک میشود. اساساً شکل حکومتی ولی فقیه از نظر آوینی مدلی است که تصورش موجب تصدیق است: «ولایت فقیه تنها صورتی است که حکومت اسلامی به خود میگیرد و این از حقایقی است که تصورش موجب تصدیق است. این ولایت تا قبل از مرحله تأسیس حکومت، خود به خود فعلیت و تحقق دارد و بحث تقلید در احکام شرع، کاملاً فطری است. در تأسیس حکومت هم، خواه ناخواه، موجبیتهای فعلی و ضرورتهای عقلی ما را ناگریز میکند که ولایت فقیه را در مقام ثبوت از گزند تکثر و تفرقی که به آن دچار است خارج کنیم و به آن صورتی واقعی و قابل حصول بدهیم.»
شهید مرتضی آوینی با تأثیرپذیری از نظریه ولایت فقیه امام خمینی، در خصوص اصل نقش مردم در حاکمیت نظر ویژهای دارد که با نظر بسیاری از روشنفکران همدورهاش متعارض است. بحثی که همین حالا نیز مورد مناقشه روشنفکران و تئوریپردازان نظریه ولایت فقیه است.
شهید مرتضی آوینی نقش مردم را مؤید تشکیل حکومت و نه مشروعیتبخش به آن میداند: «بیعت یا انتخاب مردمی اگرچه شرط لازم و مطلق احراز مقام ولایت نیست، اما شرطی است که ولایت یا حاکمیت را به فعلیت میرساند، چنان که تجربه تاریخی خلافت امیرالمؤمنین (ع) به آن اشاره دارد. بیعت مردم با او بعد از مرگ عثمان ولایتی را فعلیت بخشید که پیش از این، در غدیر خم و از جانب خدا و به دست رسول انتصاب یافته بود. یعنی احراز صلاحیت برای ولایت گرچه با بیعت یا انتخاب مردم به اثبات نمیرسد اما، این هست که تا اتفاق مردم جمهور نباشد، ولایت صورتی بالفعل نمییابد.»
شهید مرتضی آوینی
جمهوری اسلامی به معنای دموکراسی نیست
این برداشت آوینی از نقش مردم در شکلدهی به انقلاب، دقیقاً مقابل انگاشت دموکراتیک از ماهیت نقش مردم در حکومت قرار دارد. از این جانب آوینی، میان روشنفکران متهم به گریز از اصول دموکراسی است که البته آوینی از این مسئله استقبال میکند.
او بین دموکراسی در آرا و نظریات غربی با آن چه در واقعیت تحقق یافته، تفاوت قائل است و دموکراسی محقق شده در جهان مدرن را همچون «علامه طباطبایی» مدلی از حکومتداری میداند که صرفاً کلاهی بر سر دیکتاتوری و توتالیتریسم گذاشته و غایت آن را با روشهای تازهتر و با همان شدت بلکه بیشتر ادامه میدهد.
شهید مرتضی آوینی مینویسد: «حقیقت دموکراسی به صورتی که اکنون در غرب، تحقق یافته است، مقابل توتالیتریسم قرار ندارد بلکه صورت پیچیدهتری از همان است که خود را بر توهمی از خواست همگانی استوار نموده است. انتخاب آزاد توهمی بیش نیست! بین این دو راه که آرای مردم را تحت سیطره یک اتمسفر رسانهای به سمت مؤلفههای خاصی جهت دهند و این راه که با زور تهدید و تطمیع مردم را به جهت مطلوب خود برانند، تفاوتی نیست، جز اینکه مسیر اول فریبکارانهتر است. دموکراسی غربی گونهای پیچیده از نظامهای توتالیتر است… اگر دیکتاتورها با این استدلال که مردم خود قدرت تشخیص نیازهای واقعی خویش را ندارند، وجود خود را توجیه کردهاند، دموکراسی غربی نیز عرش دیکتاتوری خود را بر بنیان سخیفترین نیازهای بشر امروز بنا کرده است.»
نرمافزار حاکم بر تمدن اسلامی
زمانی که آوینی ولایت فقیه را به عنوان رکن محوری تمدنسازی اسلامی برجسته میکند، در واقع نه فقط مدل سیاسی حکومتهای رایج را نفی میکند، بلکه چندگام جلوتر از این میایستد و به سراغ مبانی فلسفی آنان رفته و آن را به مبارزه میطلبد.
از نظر آوینی، نرمافزار بنیادینی که حکومت اسلامی و مدل ولایت فقیه بر پایه آن بنا نهاده میشود، نمیتواند «علم» به معنی رایج و غربی باشد: «بدون تردید ولایت علمی، ملازم با نفی ولایت فقهی است. ولایت علمی فقط به آن معنا نیست که متخصصان علوم تجربی بر سرکار باشند، بلکه به این معناست که غایات را نیز دربر بگیرد که چنین حکومتی به هیچ وجه اسلامی نخواهد بود. اگر شمولیت مدیریت علمی تعیین غایات را دربربگیرد، حکومت اسلامی و ولایت فقیه به صورت کامل نقض خواهد شد و نتیجه دولتی است تکنولوژیک که در آن مالکان کارخانجات و تکنوکراتها حاکمیت مطلق خواهند داشت.»
شهید مرتضی آوینی در تعریف معرفت، آن را به دو قسم دینی و غیردینی تقسیم میکند و معتقد است معرفت غیردینی با ابزار علوم تجربی هرگز نمیتواند ما را به حقیقت معرفت برساند: «معرفت دینی، معرفتی متافیزیکی است و کلی و مطلق، اما قوانین علمی غیرقابل تعمیم و اطلاق، اثباتناپذیر و در عین حال ابطالپذیر، غیربرهانی و غیریقینی هستند.
نباید انتظار داشت که علم بتواند ما را به معرفت حقیقت برساند و معرفت دینی در تقرب به حقیقت هرگز نیازمند به علوم تجربی یا انسانی نیست. این حکم البته با این واقعیت که حکومت اسلامی در حل مسائل جدید نیازمند به انسان هایی صاحب مهارت علمی است منافاتی ندارد.»
شهید مرتضی آوینی این نرمافزار را نه فقط به عنوان خوراک مصرفی حکومت اسلامی میداند، بلکه آن را ابزاری برای تحول دنیا و پیشنهاد یک تمدن جدید به بشریت مناسب میداند.
تمدنی که در آن بار دیگر توجه بشر را که پس از موج مدرنیته به زمین دوخته شده، به آسمان متوجه خواهد ساخت: «انقلاب اسلامی ظرفیت ایجاد تحول در دنیا را دارد. یعنی میتواند بر مبنای فلسفه سیاسی خودش نرمافزار و سختافزار جدید تولید کند که راه را برای یک تمدن و توسعه جدید پیش روی بشریت قرار بدهد… عالم درگیر حوادث عظیمی است که همه چیز را دگرگون میسازد. و این تحول خلاف دو قرن گذشته، نه از درون تکنولوژی که از عمق روح مجرد انسان برخاسته است. استمرار این تحول هرگز موکول به آن نیست که تجربه تشکیل نظام حکومتی اسلام در ایران به توفیق کامل بینجامد؛ این امری است که به مرزها محدود نمیماند و اگر رنسانس توجه بشر را از آسمان به زمین برگرداند، این تحول بار دیگر بشر را متوجه آسمان خواهد نمود. چه بخواهیم و چه نخواهیم، لائیسم و اومانیسم محکوم به شکست هستند.»
روش درست تقابل تاریخی با غرب
بسیاری از معاصران شهید مرتضی آوینی و حتی روشنفکران کنونی، از غرب هیولایی دست نایافتنی ساختهاند که نفوذ به آن ناشدنی است و از تأثیرپذیری از مؤلفههای هژمون آن گریزی نیست چراکه به زعم آنان حتی اگر حرف ما درست و موجه باشد، اما قدرت رسانهای و توان استیلا در جهان مدرن به گونهای است که توان رویارویی با آن در انقلاب نوپای اسلامی وجود ندارد.
اما شهید مرتضی آوینی این تقابل تاریخی را نقطه عطفی میداند که از قضا سبب رد تفکر دینی و کسب تجربهای تاریخی باشد. او معتقد است: «این تقابل که میان فرهنگ انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب وجود دارد، در شرایط طبیعی میتواند اسباب شکوفایی و کمال تفکر دینی را فراهم آورد و عرصهای باشد برای یک تجربه تاریخی که بعد از 14 قرن، یکبار دیگر- بعد از حکومت ده ساله مدینه- تکرار شود. مسلم است که علوم جدید نمیتوانند ایجاباً به کمال معرفت دینی مددی برسانند اما این تقابل که از آن سخن رفت میتواند زمینهای برای فعلیت یافتن و ظهور تام و تمام حقیقت دین فراهم کند. آن سان که شب در برابر ستارگان. این تقابل ما را ورزیده میکند و حقیقت دین را، چه در مقام نظر و چه در مقام عمل، به منصه ظهور نزول در عالم تفصیل میکشاند و نردبان تعالی فرهنگ اسلام واقع میشود.»
شهید مرتضی آوینی
اصل نباید بر ممانعت باشد
اما شهید مرتضی آوینی مدلی که برای این تقابل تاریخی بیان میکند، مواجهه سلبی نیست. او هرچند همه حیثیت و مبانی غرب را به چالشی عظیم مقابل انقلاب اسلامی فرامیخواند، اما برای این چالش به دنبال ابزار و استدلال و بیان است؛ او برخورد سلبی نسبت به مظاهر تمدن غرب را صرفاً سبب افزایش آسیبپذیری در جامعه میداند: «برای مواجهه با این پدیدار اصل را نباید بر ممانعت گذاشت چراکه اصلاً وجود این لوازم و گسترش آنها در سراسر دنیا امری است به مقتضای تاریخ و خارج از اختیار. به عنوان مثال ممانعت از ویدئو خواستاران آن را حریصتر و ما را آسیبپذیرتر خواهد کرد.»
مدل آوینی در این تقابل تاریخی، هجوم و خطشکنی است. آثار هنری آوینی نیز به خوبی منعکسکننده این تقابل تاریخی هستند. او از روشنفکران میخواهد به جای عافیتطلبی، پا در گریزگاه پرخطر این تقابل گذاشته و خود را مسلح به ابزار مناسب برای این رویارویی عظیم نمایند: «ما عادت کردهایم برای دور ماندن ازخطرات، اصل را بر پرهیز بگذاریم.
این واکنش تا آن جا کارساز است که بتوان از منطقه خطر فاصله گرفت. وقتی طوری در محاصره خطر واقع شویم که دیگر امکان فرار وجود نداشته باشد باید جنگید و محاصره را شکست.
از همان ابتدا جامعه دیندار در برابر غرب و مظاهر آن همواره چاره را در آن مییافته که پیلهای امن برای خود دست و پا کند و به درون آن بخزد. در حالی که این مواجهه توفیقی است اجباری که به انکشاف حقیقت دین مدد خواهد رساند و نه فقط مددرسانی، که اصلاً در عالمی که حقایق به اضدادشان شناخته میشوند، این تنها راه ظهور و انکشاف حقیقت دین است.
نیچه خطاب به فیلسوفان میگوید خانه هایتان را بر دامنه کوههای آتشفشان بنا کنید و من همه کسانی را که طالب حقیقتاند، مخاطب این سخن مییابم.»
فرجام سخن
سیدمرتضی آوینی غرب را خوانده است، آن را فهمیده است و بالاتر از همه، آن را زندگی کرده است. در روزگاری پیش از انقلاب، او با سبک زندگی غرب همساز بوده است و به واسطه علاقهاش به فلسفه غرب، تسلطی نسبی بر ابعاد جامعهشناسی مدرنیسم دارد. لذا آنچه آوینی میگوید یا مینویسد، فراتر از تکرار سخنان پایه گذاران انقلاب یا حتی سلسله جلسات و سخنرانیهای احمدفردید است.
شهید مرتضی آوینی نفی غرب را از فردید توشه گرفته و انقلاب را با خمینی شناخته است. اما آنچه مینویسد، نهایتاً از یک عمق اعتقادی و شناخت عمیق نسبت به ماهیت انقلاب اسلامی برخاسته است که در نتیجه همین مجاورت او با مظاهر فرهنگ غرب (از رمانهای غربی تا آثار نمایشی آن و…) بوده است. برای همین شنیدن چارچوب اندیشه اسلامی از نگاه آوینی که تربیتکننده نسل دوم و سوم هنرمندان انقلاب است بسیار قابل تأمل است.
شایسته آن است هنرمندانی که دم از آوینی و پیشگامی او و ارادت به وی میزنند، این چارچوب فکری را یکبار مرور کنند و هم به بازشناسی نظرات او در خصوص غرب (که در مبانی توسعه تمدن غرب به تفصیل تشریح نموده) و هم به وجوه اثباتی و اندیشه سیاسی او از تمدن اسلامی بپردازند چراکه این وجه آوینی (آوینی متفکر) حتی چه بسا از «آوینی هنرمند» یا «آوینی منتقد» بسیار مهمتر و پرمایهتر باشد.
گویی دومینوی ممانعت برای فعالیت و اکران محصولات مستندسازان جوان کشور در دانشگاهها ادامه دارد. بعد از ممانعت دو مرتبهای از رونمایی مستند «شبنامه» در سال گذشته حالا خبر رسیده است که دانشگاه شریف هم از برگزاری مراسم رونمایی برای مستند دیگری به نام «فروشنده» ممانعت به عمل آورده است.
مستندی که ظاهراً قرار است از پشتصحنه «برجام» رونمایی کند. این مستند قرار است امروز در حوزه هنری رونمایی شود. به همین بهانه سراغ آقای محسن حاجکرمی تهیهکننده این مستند رفتیم که در گروه مستندسازی «فانوس فردا» این محصول را تولید کرده است.
حاجکرمی درباره مضمون چالشبرانگیز این مستند میگوید: «فروشنده سعی کرده رخدادهایی را که در سیاست خارجی و اقتصاد کشور طی چهار سال گذشته رخ داده خیلی شفاف، صریح و مستدل مورد نقد و بررسی جدی قرار دهد. در حقیقت ورودیه این مستند از مناظرات سال 92 کاندیداهای ریاست جمهوری آغاز شده و وعدههای مختلفی که درباه تحریمها و رفع آنها و مشکلات اقتصادی به مردم داده شد، مرور میشود.
مستند سعی کرده خیلی صریح این فرایند را در داخل و خارج کشور و همچنین افراد مؤثر در این موضوع را بررسی و پشت صحنه این افراد و فعالیتهاشان را رصد کرده و به نمایش بکشد. البته من ترجیح میدهم خیلی در مورد محتوای مستند توضیح ندهم تا مردم خودشان ببینند و قضاوت کنند.»
تهیهکننده مستند «فروشنده» در ادامه درباره رویکرد حاکم بر مستند میگوید: «گفتمان اصلیمان هم گفتمان انقلاب اسلامی و عدم اعتماد به آمریکاست. اینکه به وضوح نشان دهیم اعتماد به آمریکا و بستن با کدخدا یک اعتماد پوشالی است. اینها حرفهای بر زمین ماندهای است که مستند به آنها میپردازد.»
نقد پشت صحنه برجام در مستند فروشنده
حاجکرمی در پاسخ به این سؤال که مقصود از پشت صحنه برجام که مستند، آنها را مورد نقد قرار داده، دقیقاً چه مواردی است هم میگوید: «خیلی مهم است که بدانیم ذینفع برجام و اتفاقات آن چه کسانی هستند و چه کسانی نقش موثری در شکلگیری آن داشتند. خیلیوقتها ظاهر قضیه ممکن است خیلی عادی و ساده باشد ولی وقتی پشت صحنه این اتفاقات را میبینید و اینکه تصمیمگیرنده اصلی که در این مذاکرات، مذاکره میکردند و نقش اساسی را داشتند چه کسانی هستند، وجه دیگری از موضوع عیان میشود. ما سعی کردیم خارج از تعارفات سیاسی که شاید به مذاق بعضیها هم خوش نیاید به صورت مستند به پشت صحنه این جریان بپردازیم. برای مردم آگاهی از این اتفاق خیلی مهم است که مردم بدانند وقتی جریان بینالمللی در دنیا کاری انجام میدهد، چقدر مردم و تصمیمات آنها اثرگذارند.»
تأمین تصاویر مستند فروشنده از بیش از 300 منبع
تهیهکننده مستند «فروشنده» در ادامه درباره تصاویر استفاده شده در مستند هم میگوید: «در این مستند با بیش از ده کارشناس مصاحبه شده است و با پژوهشهای عمیق مملو از اسناد داخلی و خارجی دست اول است، به همین علت هم مستدل و مستند است. حرفهایی را که شفاف گفته شده کنار هم چیدهایم. نقطه مزیت مستند هم استفاده از تصاویر آرشیوی و مستند است. حرفهایی که خارجیها و داخلیها نسبت به این موضوع زدهاند. حالا وقتی مخاطب میبیند این برایش باورپذیر است که این اتفاق افتاده است. منابع هم از جاهای مختلف است. بیش از 300 فیلم از منابع و جاهای مختلف گرفته یا دانلود شده است.»
حاجکرمی درباره لغو مراسم رونمایی در دانشگاه شریف و فشارهای احتمالی بعدی هم میگوید: «قرار بود در دانشگاه شریف اکران و رونمایی شود که بهدلیل فشارهای خارج از دانشگاه باعث شد بهرغم صدور مجوز، این اتفاق نیفتاد.
طبعاً احتمال اینکه فشارهای خارج دانشگاهی زیاد شود و این اتفاق در جاهای دیگر هم بیفتد وجود دارد، اما ما امیدواریم کسانی که شعار آزادی بیان میدهند به لوازم آن پایبند باشند. در دانشگاه شریف هم هیات نظارت دانشگاه امکان بررسی مجدد موضوع را با درخواست تشکلهای دانشگاه داده است که امیدواریم امکان پخش فراهم شود.»
تهیهکننده این مستند در ادامه گفتوگو به اکران خصوصی 100 نفره قبل از عید اشاره میکند و درباره بازخوردها میگوید: «قبل از عید اکران تقریباً 100 نفره ازچهرههای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داشتیم البته محتوای مستند تغییر نکرد. یک سری انتقادات و پیشنهادات انجام شد که به تغییر فرم جزئی انجامید. ولی محتوا تقریباً همان بود. سعی کردیم فرم قدری روانتر شود که برای مردم عادی هم قابل فهم باشد. اکران خصوصی بازتاب خوبی داشت و خیلیها فکر نمیکردند در قالب مستند، بتوان این چنین دقیق و عمیق حرفهایی زده شود.»
او درباره برنامه اکران و واکنشهای احتمالی آینده به «فروشنده» ادامه میدهد: «در اکرانهای دانشگاهی تاکنون رایزنیهای زیادی داشتهایم. ظاهراً بعضی از دانشگاهها موافقت کرده و مجوز دادهاند و بعضی هم گفتهاند بعد از اکران تصمیمگیری میکنیم. چند دانشگاه از دانشگاههای تهران و شهرستانها در شرف نهایی کردن موافقت خودند. درباره واکنشها احتمالاً خیلیها واکنش نشان خواهند داد. ما البته سعی کردهایم خیلی مستند و با رعایت احترام به همه گروها حرفمان را بزنیم. امیدواریم که واکنشها به سمت عقلانیت و آگاهیبخشی سوق داده شود.»
حاجکرمی در پایان سخنان خود میگوید: «این مستند کاری از گروه مستندسازی فانوس فرداست. ما یک مجموعه مستندسازی هستیم که ذیل یک مجموعه خصوصی مشغول به فعالیتیم. از جایی حمایت نمیشویم. سعی میکنیم از درآمدهای حاصل از اکرانهای مردمی و دانشگاهی هزینه تولید مستندها را تأمین کنیم. یک سری در کشور دنبال این هستند که چهره آمریکا را بزک کنند. باید برای مردم جا بیفتد که با اعتماد کردن به آمریکا تغییری در سیاستها و منشهای دولتمردان و حاکمان کشور نمیافتد.
اعتماد به آمریکا از نوع اعتماد به لانه عنکبوت است؛ سست و بی پایه. ما دنبال این هستیم که این را با محصولاتمان به نمایش بکشیم. از شما و همه فعالان دانشجویی و سیاسی هم دعوت میکنم که به تماشای این مستند بنشینید. خصوصاً کاندیداهای ریاست جمهوری. این مستند خیلی از مسائل سیاست خارجی ما و اقتصادمان را به تصویر خواهد کشید.»
گفتنی است ماجرایی ناگفته از پشت پرده مناظرات انتخاباتی 92 و تحولات چهارساله پس از آن، اسناد جدید از شکل گیری برجام و نقش افراد و اشخاصی که تا به حال اسمی از آنها برده نشده در به ثمر رسیدن این توافق، پشت پرده ای از سایه شوم جنگ و… از جمله موضوعات پرداخته شده در این مستند است، همچنین آخرین آرایش انتخاباتی دولت در آستانه مناظرههای 96 نیز بخش دیگری از این مستند خواهد بود.
گروه های مردمی و مجموعه های دانشجویی می توانند برای هماهنگی جهت اکران این مستند در شبکه های اجتماعی (تلگرام ) با @fanoos_media در ارتباط باشند و اخبار این مستند را از کانال @fanoosefarda پیگیری کنند.
تجربه متفاوتی که گروه اعتکافی ها امسال هم اجرا کرد
لذت عبادت؛ نسخه خانوادگی
شاید تا چند سال پیش، تصورش هم سخت بود؛ این که بچههای کوچک و کم سن و سال را هم در عبادتهای جمعی و طولانی وارد و کاری کرد که بهترین خاطرهها برایشان رقم بخورد؛ اما حالا بیش از شش سالی میشود که گروهی جوان و پای کار با عنوان « گروه اعتکافی ها » و به سرپرستی حجت الاسلام شاکری، امکانی فراهم کردهاند که در مراسم مذهبی چون اعتکاف، بچهها هم کنار بزرگترها باشند.
آنان عبادت کنند و بچهها بازی و توی دنیای شاد کودکانهشان غرق شوند. مراسمی که اسمش را گذاشتهاند:«اعتکاف خانوادگی» با کلی عکس و خاطره و بازیهای کودکانه و حتی آتش سوزاندنهایشان.
«اعتکاف بچه گانه» تعبیری بود که با عکسی شاد و سرخوشانه از روحانی جوانی میان دختربچهها و پسربچههای کوچک، مورد توجه رسانهها قرار گرفت. عکسی که از شرحش میشد فهمید پراید سفید روحانی جوان، توسط بچهها و در عملیاتی چند ساعته، با «رنگ انگشتی» هایی که هدیه گرفته بودند، رنگارنگ شده و پر از نقاشیهای کودکانه و اثر دستهای کوچولو شده است.
عکس که در فضای مجازی و در صفحه اینستاگرام «طلبه گرام» منتشر شد، با این جملهها شروع شده است: «امسال تجربهای جدید از اعتکاف خانوادگی رو در کنار حدود پنجاه خانواده دیگه کسب کردیم. اعتکافی برای مادرهای بچه دار که بتونن در کنار فرزندانشون در مسجد اعمال خودشون رو بجا بیارن. پنجاه تا بچه دختر و پسر که حسابی بهشون خوش گذشت و اعتکاف بچه گانه رو تجربه کردن. تجربه سختی بود ولی شیرین و متفاوت. فرض کنید ساعت دو شب فقط یکی از بچهها گریه میکرد. خودتون حدس بزنید چهل و نه تای دیگه چکار میکردن…»
راوی این ماجرا که انگار مثل خود بچهها از این روز متفاوت به وجد آمده، در ادامه نوشته است: «در طول روز هم مربیان مهد اونجا بودن و برنامههای متنوع خوبی برا بچهها داشتن یا مثلاً شما بعد سحر و عبادت و نماز و …. ظهر می خوای کمی استراحت کنی تا به افطار برسی ولی حالا نوبت ناهار بچههاست، نشستن روبروت و دارن خورشت قرمه سبزی با پیاز و دوغ و ماست موسیر می زنن به بدن و هر هر می خندن. . .ولی با همه اینها در کنار خانواده و اون جمع با صفا خیلی متفاوت و خوب برگزار شد و خدا رو شکر بچهها و خانوادهها همه راضی بود .»
اما داستان خودروی پراید توی عکس، حکایت دیگری است:«روز آخری هم برای اعمال امداوود، حاج آقا شاکری بانی این اعتکافهای خانوادگی، بچهها رو جمع کرد و از مسجد بیرون برد و محلی رو که از قبل هماهنگ شده بود رو آماده کرده بود . اولین سورپرایز برا بچهها شستن ماشین حاجی بود ، بعد خشک کردن و گل کار که از همه مهمتر بود، دادن یه بسته رنگ انگشتی به بچهها و رنگ آمیزی کامل ماشین حاجی بود. نمی دونید این بچهها چه حالی کردن تجربهای نوین و بکر از اینکه آقا جون میشه از همین کودکی با برنامه، رو این نسل کار کرد که از دینزدهنشن، از مسجد زده نشن . .خدا قوت به حاج آقا شاکری و تیم مربیان مهد که انصافاً زحمت کشیدن …»
عبادت کودکانه با طعم شیطنت
اما برخلاف خیلیها که فکر میکردند این «اعتکاف خانوادگی» و حاشیههای شاد کودکانهاش برای اولین بار در کشور رخ داده است، مسوول گروه اعتکافی ها میگوید آنان از سال 90 برنامه اعتکاف خانوادگی را در بعضی مساجد پایتخت اجرا کردهاند.
حجت الاسلام «شاکری» میگوید:«ایده اولیه اعتکاف خانوادگی از حدود 6 سال پیش آغاز شد. به هرحال یکی از مشکلات و نگرانیهای خانوادههای مذهبی برای انجام مراسم عبادی و به ویژه اعتکاف سه روزه در مساجد، این بود که بچههای کوچکشان را نمیتوانستند همراهشان به مسجد ببرند. هم انجام اعمال از حوصله و توان بچهها خارج بود و هم پدر و مادرها نمیتوانستند سه روز بچهها را تنها بگذارند.
برای همین، تصمیم گرفتیم که با هماهنگی مساجدی که آمادگی برپایی مهدکودک دارند، کار نگهداری بچههای کوچک را به مربیان داوطلب خودمان بسپاریم تا این طوری خانوادهها نیز با خیالی آسوده به اعمال عبادی خود برسند و از طرف دیگر هم بچهها همزمان با حضور در جو معنوی مسجد، هم کودکی و شیطنت کنند و هم به صورت غیرمستقیم با آموزههای دینی و مراسم اعتکاف در قالب شعر و قصه و بازی آشنا شوند.»
به گفته شاکری، استقبال خانوادهها سبب شده است تا مراسم اعتکاف خانوادگی، سالانه 5 بار و در مناسبتهای مختلف تکرار شوند:« ما سعی کردهایم حالا که شرایط اعتکاف فراهم شده است از توصیههای دینی و روزهای سفارش شده برای عبادت و اعتکاف، بهترین بهره را ببریم. بر همین اساس 5 زمان سفارش شده برای اعتکاف یعنی ایام البیض ماه رجب، نیمه شعبان، دهه آخر ماه مبارک رمضان، روز و شب عرفه و 17 ربیع الاول همزمان با میلاد پیامبر اکرم (ص)، اعتکافهای خانوادگیمان را برگزار میکنیم. در بعضی از مساجد هم با توجه به نوع امکانات، مهد کودک دایر میکنیم تا همه خانواده بتوانند لذت عبادت و بندگی را به اقتضای سن و سال و توانشان بچشند.»
عبادت کنار بچهها زیباتر است
خانم «بقایی» حالا چند وقتی میشود که مسوول ثبت نام مراسم اعتکاف خانوادگی است. او درباره روند ثبت نام و انتخاب مساجد برای اعتکاف خانوادگی میگوید:« معمولاً و به ویژه در اعتکاف رجبیه که تعداد بیشتری از مردم شرکت میکنند، صبر میکنیم تا ظرفیت مساجد متقاضی اعتکاف تمام شود و بعد برای مساجد خالی، وارد مذاکره میشویم. امکانات مساجد توسط حاج آقا شاکری بررسی میشوند و بعد، با توجه به موافقت مساجد برای پذیرایی از بچهها، آن مساجد به عنوان محلهای اعتکاف خانوادگی تعیین میشوند».
به گفته او، امسال و در ایام اعتکاف رجبیه نیز 2 مسجد با برپایی مهد کودک برای برگزاری خانوادگی اعتکاف انتخاب شدند:« امسال مسجد بقیه الله (عج) خیابان سردار جنگل و مسجد باغستانی در خیابان کمیل به عنوان مساجد دارای مهد کودک انتخاب شدند و در هر مسجد نیز پذیرای حدود 45 کودک بودیم و برنامههای ویژه برایشان اجرا کردیم.
خدا را شکر استقبال خانوادهها هم خیلی خوب بود و به بچهها هم خیلی خوش گذشت. اما بیشتر از همه برای مربیان مهد جذاب بود. چون نوع دیگری از عبادت را کنار این فرشتگان کوچک تجربه کردند.»
گروه اعتکافی ها البته قرار است طبق معمول، برنامههای خانوادگی اعتکاف را پی بگیرند. آنها بلافاصله پس از اعتکاف رجبیه در حال تدارک و آماده سازی شرایط برای اعتکاف نیمه شعبان هستند. روزی که قرار است جشنی متفاوت برای بچهها و خانوادههایشان باشد.
عکس : محمدرضا حسینیان | در صدا و سیما معروف شدن و بعد برای خودشون یک شبکه زرد به نام تیوی پلاس راه اندازی کردند!
حواشی رسانه مجازی «تیوی پلاس» تمامی ندارد
اخیراً مصاحبهای تصویری از «تی وی پلاس» در فضای مجازی منتشر شد که حواشی و اعتراضات بسیاری را به وجود آورد.
« سایت تی وی پلاس » یک مجله ویدئویی اینترنتی است. زمینه کاری آن بیشتر دنیای ستارگان دنیای سینما، موسیقی، ورزش و تا حدودی سیاست است. در این شبکه به موضوعهای اجتماعی، اقتصادی، موسیقی، هنر، فرهنگ، تندرستی و ورزش پرداخته میشود. مدیر این شبکه آقای محمدرضا حسینیان، مجری سابق تلویزیون است.
آقای «محمدرضا حسینیان» مجری مشهور تلویزیون، اقدام به تأسیس رسانه مجازی به نام «تی وی پلاس» میکند و در مصاحبهای با ایسنا میگوید: مطمئناً به زودی عنصر ویدئو به صورت گستردهتر وارد فضای اینترنتی شده و این موضوع باعث میشود مردم کمتر به شبکههای بیگانه و مغرض توجه کنند.
حسینیان سپس درباره امکان شکستن خطوط قرمز در شبکههای اینترنتی و آزادتر عمل کردن آنها نسبت به صداوسیما گفت: اگر نیت شکستن خط قرمز نباشد، نظام سعه صدر دارد که تجربههای جدید را تحمل کند. دستگاههای فرهنگی و نظارتی ما همواره سعه صدر دارند و چنین فرصتی را به ما میدهند. قصد ما شکستن خط قرمزها نیست.
پرمخاطب شدن سایت تی وی پلاس
با افزایش سرعت اینترنت، به مرور بستر فضای مجازی برای انتشار فایلهای ویدیویی مهیا شد؛ تی وی پلاس با استفاده از همین فرصت در موضوعات مختلف فرهنگی و هنری شروع به فعالیت کرد و با استفاده از محدودیتهای تلویزیون در نمایش و مطرح کردن برخی مباحث و همچنین ممیزیهای مربوط به پوشش، توانست به مخاطب قابل توجهی دست پیدا کند؛
مصاحبه با بازیگران و خوانندگان و به طور کلی سلبریتیها، آن هم در موضوعاتی که کمتر از طریق رسانههای رسمی قابلیت پرداخت به آن را داشتند نکته برتری این رسانه نسبت به دیگر رسانهها بود؛ البته همین موضوعات جنجالی و بعضاً زرد باعث به وجود آمدن حساسیتهایی برای این رسانه شد.
ممنوع التصویری محمدرضا حسینیان
حسینیان درباره ماجرای ممنوع التصویری از تلویزیون گفت: ممنوعالتصویریام ماجرایی است که به روزهای 21 و 22 اسفندماه 94 برمیگردد که دوستان مرا به حراست سازمان صداوسیما دعوت و موضوع ممنوعالتصویریام را به من ابلاغ کردند و تذکر دادند چنانچه همین امروز که با هم حرف میزنیم سایت تیوی پلاس تان را بستید که بستید اگر نبستید ممنوعالتصویرید؛ به نظرم مهمتر از همه چیز این است که ما باید تلاش کنیم فضای مجازی را با همه خوبیها و بدیهایش درک کنیم.
امروز قانونمندی فضای مجازی از نظر محتوای صوتی و تصویری به صداوسیما واگذار شده است، بر این اساس صداوسیما میتواند در این فضا رییس باشد ولی به نظرم نمیشود بر فضای مجازی ریاست کرد؛ چراکه فضای مجازی یک فضای مردمی، تعاملی و در واقع، کاری است که مردم برای یکدیگر انجام میدهند.
او سپس گفت: پیشنهادم این است که حتماً با سربازان فضای مجازی برخوردی بهتر از آنچه با من، محمدرضا حسینیان شد، صورت گیرد؛ چراکه به نظرم اگر کسی آمد و در فضای مجازی محتوا و ترافیک بومی ایجاد کرد، شایسته او نیست که اینگونه با او برخورد شود.
بی اخلاقی های سایت تی وی پلاس تمامی ندارد
همسرت چقدر خوشگل است!
اخیراً و در یکی از موارد حاشیه ساز تی وی پلاس، مجری یکی از برنامههای این رسانه، آقای «شاهین صمدپور» که قبلاً در قالب برنامه «شوک» تلویزیون مشهور شد، در مقابل چند زوج جوان قرار گرفت و سؤالاتی عجیب و ساختارشکن مطرح کرد و سپس این سؤالات با انتقادات و اعتراضات گستردهای همراه شد.
در یکی از گفت وگوها، مجری از خانم جوان درحضور همسرش پرسید: قبل از شوهرت به چه مردی علاقمند بودی؟ و زن جوان با خندهای از شهاب حسینی بازیگر سینما نام میبرد و ادامه میدهد اگر همزمان با همسرم شهاب حسینی از من خواستگاری میکرد، شهاب حسینی را برای ازدواج انتخاب میکردم! در این لحظات چهره سرد و بهت زده همسر این زن جوان لحظات ناراحت کنندهای را رقم می زند.
در یک گفت وگوی دیگر مجری تی وی پلاس که گویا کلیشهشکنی را با ساختارشکنی اشتباه گرفته از مردی میپرسد: خانم شما چقدر زیباست؟! چرا فکر میکنی زیباست؟! چه نمرهای به زیبایی او میدهی؟! پس از این سؤالات عجیب، مرد جوان پاسخ میدهد: به زیبایی او نمره18 میدهم! بازهم مجری تی وی پلاس کم نمیآورد و میپرسد: چه چیزی کم دارد که به او 18 میدهی؟!
پس از انتشار این گفت وگوها در فضای مجازی، رسانهها و کاربران زیادی به این جملات اعتراض کردند و نهایتاً «شاهین صمدپور» با انتشار ویدیوی دیگری با بیان جملاتی به توجیه سؤالات اشتباه خود پرداخت و نهایتاً از این اتفاق عذرخواهی کرد.
دیدن تصاویر جدید و ساختارشکن ذاتاً کنجکاوی انسان را تحریک میکند؛ همین که صفحات مجا زی سلبریتیها هزاران نفر بازدید کننده دارد، نشان میدهد که مخاطبان عام به دیدن چهره علاقمندند؛ اگر این سلبریتیها در گفتوگوهای ویدیویی و در مقابل سؤالات خاص حضور داشته باشند، این کنجکاوی دوچندان میشود.
با خواننده و بازیگر مصاحبه کردن و از زمین و زمان سؤال کردن همان کاری است که روزگاری مجلات زرد انجام میدادند و خوانندگان زیادی هم داشتند؛ بازیگران زیادی هستند که به دلیل سؤالات بی مورد و جو خاص مصاحبههای تی وی پلاس به مشکل برخوردهاند و انتقادات زیادی به این رویه دارند، هرچند به دلیل دوری از حاشیه و جنجال آفرینی توسط این رسانه، مصاحبه دراین زمینه را به صلاح نمیبینند؛ تفرقهافکنی و خالهزنک بازیهای رسانهای که خط مشی این رسانه مجازی است بارها باعث جنجالهای بیمورد میان اهالی فرهنگ و هنر شده است.
قطعاً وجود رسانههای دیگر در کنار صداوسیما، با ازبین بردن انحصار رسانهای و همچنین ایجاد رقابت میتواند به ارتقای سطح کیفی برنامههای دو طرف منجر شود اما باید مسوولان ذی ربط و همچنین مدیران تی وی پلاس به این مسائل توجه کنند که آیا مصاحبههایی مثل مصاحبه جنجالی شاهین صمدپور، ترویج بیحیایی نمیکند؟ آیا ریختن قبح برخی مسائل (زناشویی) اقدام درستی است؟ اصولاً فلسفه و کارکرد چنین سؤالاتی چه چیزی میتواند باشد؟
امید است که برنامه سازان این رسانه با تجدید نظر اساسی در رویه خود، بیش از قبل به اصول اخلاقی جامعه توجه داشته باشند و بین کلیشهشکنی و ساختارشکنی تفاوت قائل شوند.
با توجه به نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری، هرکدام از شبکههای سیما بر حسب مأموریت تعریف شده به پخش برنامههای انتخاباتی میپردازند. معاونت سیما در مسیر فعالیتهای انتخاباتی خود سه گونه برنامه های انتخاباتی رسانه ملی را از شبکههای تلویزیونی خود پخش میکنند. در ادامه همراه بنیانا باشید
**ویژه برنامههای تولیدی شبکهها برای انتخابات 96 :
این برنامههای با هدف پوشش دادن به موضوعات و محورهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، توسط هر یک از شبکهها طراحی و پس از تصویب در کمیته طرح و برنامه و نظارت ستاد انتخابات سیما، مراحل تولید را پشت سر خواهند گذراند.
این برنامهها طوری طراحی شدهاند که در زمانهای پیک، به گونهای در کنداکتور شبکه جانمایی شوند که پخش آنها با برنامههای انتخاباتی سایر شبکهها همزمان نباشند.
**برنامههای منعطف انتخاباتی:
این برنامهها، در داخل برنامههای روتین شبکهها پیشبینی و پخش میشوند. در این خصوص نیز شبکهها ایدهها و طرحهای خود را با هماهنگی کمیته طرح و برنامه و نظارت ستاد انتخابات سیما تصویب و اجرا خواهند کرد.
**ویژه برنامههای انتخاباتی تولید شده در ستاد انتخابات سازمان:
این برنامهها با در نظر گرفتن ملاحظات فنی و هنری مورد نظر شبکهها از جنبههاب تصویربرداری، رنگ، نورپردازی، صدابرداری و … توسط ستاد انتخابات سازمان تولید و پس از بازبینی ناظران پخش شبکهها، در ساعات مورد توافق پخش خواهند شد.
**برنامه های شبکه یک برای انتخابات 96 :
برنامه «نوبت مردم» که در گروه اجتماعی تولید شده، یک مجله ترکیبی است که در 20 قسمت 20 دقیقهای تدارک دیده شده و از 10 اسفندماه پخش آن آغاز شده و تا 28 اردیبهشت ماه ادامه خواهد داشت. این برنامه که ساعت 16 پخش میشود، اسفند و فروردین روزهای سهشنبه و اردیبهشت در روزهای فرد پخش میشود.
«کلیپهای انتخاباتی» که در تأمین برنامه شبکه یک تدارک دیده شدهاند و 26 کلیپ 3 دقیقهای است که پخش آن از 4 اردیبهشت ماه آغاز خواهد شد و هر روز به شکل شناور در شبکه یک سیما پخش شده و تکرار آن از سایر شبکهها به روی آنتن میرود.
«پلاک یک» در ساختار گزارشی تدارک دیده شده و از 16 اسفند تا 28 اردیبهشت هر روز ساعت 13:30 پخش میشود. این برنامه که 26 قسمت دارد، در اسفند و فروردین دوشنبهها، نیمه اول اردیبهشت روزهای زوج و نیمه دوم اردیبهشت هر روز پخش میشود. این برنامه به تهیه گزارش از استانها میپردازد.
«بر بال اندیشهها» یک میان برنامه 52 قسمتی است که از 18 فروردین به روی آنتن میرود و پخش آن تا 28 اردیبهشت ماه ادامه خواهد داشت. این برنامه که هر روز پخش میشود به کلام بزرگانی نظیر امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و … درباره انتخابات میپردازد.
«فرمول یک»،«خانواده یک» و «امروزیها» نیز هر کدام در 30 قسمت تهیه دیده شدهاند که روزانه به ترتیب در ساعات 6:30، 12:15 و 17 در خلال برنامه روتین خود به موضوع انتخابات نیز میپردازند.
«حرف حساب» عنوان برنامه دیگری است که این روزها ساعت 10 از شبکه یک سیما پخش میشود. این برنامه تلویزیونی ویژه انتخابات در 26 قسمت 45 دقیقهای تهیه دیده شده و از 17 فروردین تا 16 اردیبهشت فقط روزهای فرد و از 16 اردیبهشت تا روز انتخابات هر روز پخش میشود.
«پایش»، «مناظره»، «ثریا» و «تا جمعه» نیز برنامههای دیگری هستند که به ترتیب در 10، 10، 7 و 5 قسمت برای انتخابات در نظر گرفته شدهاند.
برنامههای «نگاه یک» و «گزارش هفتگی» نیز دوبرنامه دیگر شبکه یک برای انتخابات هستند که هر دو در 10 قسمت مجزا به ترتیب روزهای شنبه و جمعه پخش میشوند.
ستاد انتخابات سازمان برنامه «درباره ریاست جمهوری و شوراها» را که یک مستند گزارشی است در 26 قسمت 25 دقیقهای با مشارکت اقوام ایرانی در استانهای مختلف تهیه کرده که روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت 18:30 پخش میشوند.
«بررسی موضوعات و تحولات روز انتخاباتی» نیز یک مجله ترکیبی است که در 10 قسمت 25 دقیقهای تهیه شده که از 8 فروردین ماه تا 28 اردیبهشت ماه روزهای سهشنبه و هفته منتهی به انتخابات روزهای فرد پخش خواهد شد. این برنامه حاوی حداقل آیتمهای مستند، انیمیشن (موشن گراف، انیمیشن و سایر قالبهای نوین گرافیکی) و وله است.
اینفوگرافی «ویژگیهای رئیس جمهور از نظر امام (ره)» نیز در 11 قسمت 5 دقیقهای تهیه شده که از 13 فروردین ماه تا 17 اردیبهشت ماه روزهای یکشنبه و چهارشنبه به صورت شناور روانه آنتن خواهد شد.
شبکه یک سیما گفتوگوی نامزدها با دوربین متکلم وحده را هم در جدول پخش خود قرار داده که تا به حال در 6 قسمت 30 دقیقهای تهیه شده است.جزئیات دقیق این برنامه منوط به تعداد کاندیداها است.
مستند نامزدها نیز برنامه دیگری است که به هر نامزد 30 دقیقه فرصت برای ساخت اثری از خود داده میشود که این برنامه نیز با اعلام اسامی کاندیداها مشخص خواهد شد. همچنین شبکه یک سیما ویژه برنامه ترکیبی در یک قسمت 900 دقیقهای برای روز انتخابات در نظر گرفته که از ساعت 6:30 بامداد آغاز خواهد شد.
**برنامه های شبکه دو برای انتخابات 96 :
برنامه «درباره انتخابات ریاست جمهوری» که در گروه اجتماعی شبکه دو سیما تهیه شده، ساختاری ترکیبی دارد و در 20 برنامه 20 دقیقهای از 2 تا 27 اردیبهشت ماه روزهای شنبه تا چهارشنبه ساعت 21 روانه آنتن میشود.
این برنامه در ساختار ترکیبی با بهرهمندی از بخشهای گزارشی، مصاحبه و … پخش خواهد شد.
«عصر خانواده» برنامه روتین گروه خانواده و فرهنگ شبکه دو است که برنامهای ترکیبی در 10 قسمت 50 دقیقهای به شمار میرود. این برنامه دوشنبهها هفته سوم فروردین تا هفته چهارم اردیبهشت ماه و چهارشنبهها هفته دوم تا هفته چهارم اردیبهشت ساعت 18 پخش خواهد شد.
این برنامه به نقش خانوادهها در انتخابات و تاثیر انتخاب اصلح در تحکیم خانواده و سبک زندگی اصیل میپردازد.
«نمادو» نیز در قالب گزارشهای 10 دقیقهای در 20 قسمت از 19 تا 28 اردیبهشت ماه روزانه ساعت 23:15 پخش خواهد شد. این برنامه آیتمهای گزارشی کاملا متناسب با فضای انتخاباتی خواهد داشت.
«زندگی» نیز برنامهای ترکیبی در 20 قسمت 50 دقیقهای است که از 2 تا 27 اردیبهشت ماه روزهای شنبه تا چهارشنبه ساعت 7 پخش میشود. این برنامه صبحگاهی آیتم ویژه انتخابات به صورت ثابت طراحی کرده است.
برنامه «بدون توقف» که در گروه کودک و نوجوان تولید میشود، یک برنامه گفتوگو محور است که در 10 قسمت 20 دقیقهای روزهای فرد ساعت 15:30روانه آنتن خواهد شد. این برنامه انتخاباتی برای نوجوانان با هدف آموزش مهارت انتخاب کردن تدارک دیده شده است.
برنامههای «از آسمان»، «گلچین سخنان امام و رهبری» و «گفتوگوی ویژه خبری»، از جمله دیگر برنامههای انتخاباتی شبکه دو سیماست. همچنین شبکه دو سیما ویژه برنامه انتخاباتی خود را روز جمعه 29 اردیبهشت ماه ساعت 7:30 دقیقه آغاز میکند که 720 دقیقه زمان دارد. همچنین ارتباط با مراکز استانها نیز روز پنجشنبه 28 اردیبهشت ماه ساعت 13 روانه آنتن خواهد شد.
به گزارش بنیانا ، ستاد انتخابات سازمان نیز یک مجله تصویری در 16 قسمت 20 دقیقهای تدارک دیده که از هفته سوم فروردین ماه روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت 19:50 پخش خواهد شد.
مستند تولیدی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که مستندهای دوم آنها خواهد بود نیز در مدت زمان 30 دقیقه از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
میان برنامههای انتخاباتی نیز از سوی ستاد انتخابات سازمان در 10 قسمت تدارک دیده شده که روزهای شنبه به صورت شناور پخش شده و تکرار آن از شبکههای دیگر روانه آنتن خواهد شد.
**برنامه های شبکه سه برای انتخابات 96 :
شبکه سه سیما یک مجموعه انیمیشن مفهومی در 20 قسمت یک دقیقهای از 14 فروردین تا 27 اردیبهشت به صورت شناور در روزهای زوج پخش خواهد کرد.
همچنین برنامه «اگر من رأی بیاورم» در 50 قسمت 5 دقیقهای تهیه دیده شده که از 10 فروردین تا 28 اردیبهشت هر روز به صورت شناور پخش خواهد شد. این برنامه گفتوگو با اقشار مختلف مردم در خصوص انتخابات است.
در کنار برنامههای روتین شبکه سه که پرداختن به انتخابات در دستور کار آنها قرار دارد، تلویزیون مجله ترکیبی درباره ریاست جمهوری تدارک دیده که در 16 قسمت 15 دقیقهای روزهای دوشنبه ساعت 21:30 پخش خواهد شد.
گفتوگوی نامزدها با جوانان و مناظره کاندیداها نیز از جمله دیگر برنامههای انتخاباتی سیماست که جزئیات آنها هنوز کامل مشخص نشده است.
اینفوگرافی «درباره موضوعات انتخابات» نیز در 10 قسمت 4 دقیقهای از 14 فروردین ماه تا 25 اردیبهشت ماه دوشنبهها و پنجشنبهها به صورت شناور از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.
برنامه «متن و حاشیه» نیز که برنامه روتین سیاسی شبکه سه است، در ایام انتخابات با موضوعات مرتبط روانه آنتن خواهد شد.
**برنامه های شبکه چهار برای انتخابات 96 :
شبکه چهار سیما در زمان انتخابات برنامه «تا انتخابات» را روانه آنتن میکنئ که در 30 قسمت تدارک دیده شده، پخش آن از 8 فروردین ماه آغاز شده و تا 31 اردیبهشت ماه ادامه خواهد یافت. این برنامه هر روز در ساعات مختلف روی آنتن میرود.
«دوازدهمین انتخابات» یک برنامه ترکیبی است که در 15 قسمت 30 دقیقهای تولید شده و هر روز ساعت 19:30 برای ایجاد شور و هیچان مردمی برای حضور در انتخابات پخش خواهد شد.
«سرنوشت» نیز یک ویژه برنامه دیگر است که در 12 قسمت 30 دقیقهای تهیه دیده شده و هر روز ساعت 19 به روی آنتن میرود.
«گفتوگوی فرهنگی» عنوان برنامه ترکیبی دیگری است که به مطالبات فرهنگی و هنری میپردازد و از 23 تا 28 اردیبهشت ماه هر شب ساعت 22 روانه آنتن میشود.
همچنین شبکه چهار سیما برای انتخابات یک مجموعه انیمیشن هم با نام «درباره ریاست جمهوری» تدارک دیده که جمعهها به صورت شناور به روی آنتن میرود. برنامه «چرخ» نیز درزمان انتخابات و از 23 اردیبهشت ماه رنگ و بوی انتخاباتی به خود میگیرد و هر روز ساعت 19 پخش میشود.
برنامه دیگر شبکه چهار برای انتخابات پاسخ نامزدها به سه کارشناس است که در 12 قست 60دقیقهای تدارک دیده شده است. این برنامه با محوریت مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تدارک دیده شده است.
این شبکه همچنین 2 برنامه دیگر نیز در حوزه انتخابات دارد. یکی درباره موضوعات انتخابات است که روزهای زوج پخش میشود و دیگری درباره ریاست جمهوری است که از 14 اردیبهشت ماه تا 28 همین ماه هر شب ساعت 20:15 پخش خواهد شد. این مجله ترکیبی حاوی آیتمهای گفتوگو، تصاویر آرشیوی و وله است.
برنامه روز انتخابات نیز در مدت زمان 780 دقیقه از 8 صبح به روی آنتن میرود و در این برنامه ارتباط زنده با مراکز اخذ رای برقرار خواهد شد.
**برنامه های شبکه پنج برای انتخابات 96 :
شبکه پنج سیما برای انتخابات 10 برنامه در نظر گرفته است. برنامه ترکیبی درباره ریاست جمهوری از روز 13 فروردین آغاز شده و تا 28 اردیبهشت ماه ادامه خواهد داشت. این برنامه 15 قسمت 20 دقیقهای است که روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت 21 پخش میشود.
برنامه ویژه روز انتخابات نیز برنامهای ترکیبی است که 600 دقیقه زمان دارد و از 8 صبح آغاز خواهد شد.
برنامههای دیگر شبکه پنج نظیر تهران 20، در شهر، شهر ورزشی، اقتصاد ایران و … نیز از جمله دیگر برنامههای روتین شبکه پنج سیما هستند که در زمان انتخابات با محوریت این موضوع پخش خواهند شد.
**برنامه های شبکه آموزش برای انتخابات 96 :
شبکه آموزش «روز شمار انتخابات» را تهیه کرده است که 10 قسمت انیمیشن یک دقیقهای است و پخش آن از 19 تا 28 اردیبهشت ماه خواهد بود. این برنامه هر روز ساعت 14:30 به روی آنتن میرود.
«من رأی میدهم» نیز عنوان برنامه دیگری است که از 19 تا 28 اردیبهشت ماه هر روز ساعت 15:30 روانه آنتن خواهد شد.
«قانون انتخابات» نیز برنامهای ترکیبی در 20 قسمت 5 دقیقهای است که هر روز ساعت 18:30 پخش خواهد شد. «دولت دوازدهم» نیز در 10 قسمت 10 دقیقهای نیز از 18 تا 18 اردیبهشت ماه آنتن شبکه آموزش را در ساعت 17:30 به خود اختصاص داده است.
شبکه آموزش همجنین در روز انتخابات به مدت 200 دقیقه به موضوع انتخابات میپردازد و گزارشهای ضبطی خود از شعب اخذ رأی را به روی آنتن میبرد. برنامههای «میزان»، «صبحی دیگر»، «مشاور» و «همیشه خونه» نیز در این مدت با موضوع انتخابات پخش میشوند. بازپخش چند برنامه تولیدی شبکههای دو و چهار نیز در دستور شبکه آموزش قرار دارد.
**برنامه های شبکه جام جم برای انتخابات 96 :
شبکه جام جم ویژه ایرانیان خارج از کشور برنامههای روزانه خود را منعطف کرده است که از جمله آنها میتوان به «با همستان»، «خانه مهر»، «آنونس انتخاب ایرانی و تیزر»، «سرودهای انتخاباتی»، «کلیپ و موسیقی تصاویر»، «گزارشهای ویژه از دفاتر خارج از کشور»، «وله و تیزر انتخابات»، «کنکاش» و … اشاره کرد.
همچنین شبکه جام جم برای روز انتخابات ویژه برنامهای در 400 دقیقه تدارک دیده که از روز جمعه ساعت 8 به وقت تهران پخش خواهد شد.
برنامهای درباره ریاست جمهوری در 13 قسمت 20 دقیقهای نیز در این شبکه در نظر گرفته شده که روزهای زوج ساعت 18 پخش خواهد شد.
برنامه مهمی که شبکه جام جم برای زمان انتخابات در نظر گرفته، گفتوگوی نامزدها با ایرانیان خارج از کشور است که هر قسمت از این برنامه 60 دقیقه زمان خواهد داشت و معرفی و سیاستهای کلی نامزدهای ریاست جمهوری برای ایرانیان خارج از کشور در آن گنجانده شده است.
مستندهای انتخاباتی نامزدها نیز از شبکه جام جم پخش خواهد شد.
**برنامه های انتخاباتی شبکه قرآن:
شبکه قرآن برنامه «معرفت» را با موضوع انتخاب از دیدگاه قرآن کریم هر شب ساعت 22:30 پخش خواهد کرد. برنامههای «روزنه» و «رصد» نیز در کنار کلیپها و آرماستیشنهای انتخاباتی به این موضوع میپردازند. ویژگیهای رئیس جمهور از نظر امام (ره)در قالب اینوگرافی در 11 قسمت 5 دقیقهای در نظر گرفته شده است.
ویژه برنامه شبکه قرآن در روز انتخابات در قالب 350 قسمت از ساعت 7:30 روانه آنتن خواهد شد.
**برنامه های شبکه مستند:
شبکه مستند «انتخاب خدمتگزار» را در 13 قسمت 25 دقیقه ای درنظر گرفته است. این برنامه که روزهای شنبه و سهشنبه ساعت 22 پخش میشود، به مطالبات مردمی از رئیس جمهور آینده و معیارهای انتخاب اصلح میپردازد.
«نردبان»، «ایران»، «تاریخ شفاهی» و «همسفر» از دیگر برنامههای روتین شبکه مستند است که معطوف به انتخابات خواهد شد.
پرداختن به سفرهای استانی و ویژگیهای رئیس جمهور از نظر امام (ره) از دیگر برنامههای این شبکه است.
شبکه مستند ویژه برنامه انتخاباتی خود را در روز انتخابات در قالب مستند گزارشی 100 دقیقهای روانه آنتن میکند.
برنامه های انتخاباتی رسانه ملی
**برنامه های شبکه سلامت:
برنامههای «حال خوب»، «سلام زندگی»، «همین امروز»، «مسابقه سیب سلامتی»، «انتخابات» و «همین امشب» برنامههای روتین شبکه سلامت هستند که معطوف به انتخابات خواهند شد.
همچنین ویژه برنامه انتخابات برنامهای ترکیبی در 13 قسمت 20 دقیقهای است که هر روز ساعت 20 پخش خواهد شد.
شبکه سلامت ویژه برنامه انتخابات خود را در قالب 100 دقیقه به روی آنتن میبرد.
**برنامه های انتخاباتی شبکه افق :
شبکه افق سیما نیز برنامههای «عصرانه»، «جهان آرا»، «توافق»، «چوب خط»، «180 درجه» و «پیوست» را که بیشتر برنامههای گفتوگو محور هستند را با مضمون انتخابات روانه آنتن خواهد کرد.
همچنین شبکه افق در روز انتخابات برنامهها و گزارشهای ضبطی را در قالب 200 دقیقه به روی آنتن میبرد.
**برنامه های شبکه ورزش:
پخش کلیپ و سرودهای انتخاباتی، گزارش انتخاباتی و کلام نور برنامههای شبکه ورزش مرتبط با انتخابات هستند.
همچنین ویژه برنامه انتخابات در مدت زمان 300 دقیقه از 8 صبح پخش خواهد شد.
**برنامه های شبکه نمایش:
شبکه نمایش سیما در مدت زمان انتخابات یک بسته خبری خواهد داشت که از 19 تا 29 اردیبهشت در قالب 10 قسمت 5 دقیقهای پخش خواهد شد. در این بسته خبری خبرهای مربوط به انتخابات پخش خواهد شد.
همچنین گزیده فیلمها و سرودهای انتخاباتی مناسب هر روز پخش خواهد شد. گفتوگو با اهالی سینما در خصوص اهمیت انتخابات نیز برنامه دیگری است که در قالب 26 قسمت 15 دقیقهای از ابتدای اردیبهشت هر روز ساعت 19:45 به روی آنتن خواهد رفت.
همچنین شبکه نمایش در روز انتخابات قطعات کوتاه از حضور مردم در شعب خذ رأی را در قالب 50 دقیقه پراکنده پخش خواهد کرد.
**برنامه های شبکه نسیم:
گزیده فیلمها و سریالهای انتخاباتی مناسب و پخش کلیپهای حماسی در دستور کار شبکه نسیم قرار دارد. حتی برنامه «خندوانه» از روز اول اردیبهشت ماه با حال و هوای انتخابات پخش خواهد شد. شبکه نسیم نیز در روز انتخابات قطعات کوتاه مدت در کل به مدت 50 دقیقه از حضور مردم در شعب اخذ رای پخش خواهد کرد.
**برنامه های شبکه امید:
شبکه امید ویژه کودکان و نوجوانان انیمیشنهای انتخاباتی برای انتخابات در نظر گرفته است. این انیمیشنها هر روز به صورت شناور به روی آنتن میرود.
این شبکه همچنین گزارش انتخاباتی با موضوع گفتوگو با رای اولی ها و مخاطبان شبکه در نظر گرفته است.
ویژه برنامه روز انتخابات شبکه امید در قالب 120 دقیقه با موضوع گزارشدهی از رای اولیها روانه آنتن خواهد شد.
تلاش مخفیانه دولت حسن روحانی برای به تصویب رساندن سند سکولار آموزش و پرورش
پس از رونمایی ناگهانی از سند ملی آموزش ۲۰۳۰ جمهوری اسلامی ایران در خفای نهادهای تصمیمگیر، سیاستگذار و قانونگذار از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و چهرههای علمی کشور و خبرنگاران، برگ دیگری از افتخارات پنهانی دولت ورق خورد و خبرها حاکی از آن است که در همین هفته ابتدایی طی جلسهای محرمانه و خارج از برنامه، تیم دولت بنای خود را بر این قرار داده است تا هرچه زودتر سند به اصطلاح «ملی»، آموزش 2030 یونسکو را به تصویب برساند.
رونمایی و امضای سند 2030 یکی از اتفاقات تعجببرانگیز مهم حوزه فرهنگی و آموزشی کارنامه دولت در سال 95 بود؛ چراکه این سند با جنبه بینالمللی بدون هیچ اطلاع رسانی قبلی و بدون حضور اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و در غیاب رسانهها رونمایی شد.
این در حالی است که طبق تصویبنامه هیئت وزیران که به امضای معاون اول ریاست جمهوری رسیده است، اعلام شده این تصویبنامه برای دفتر مقام معظم رهبری و نهادهای انقلاب اسلامی ابلاغ میشود که با پیگیریهای اولیه این مراکز نیز از آن بیاطلاع بودهاند.
کما اینکه مطلع هستید، آمادهسازی این سند در وضعیتی بود که جمهوری اسلامی ایران اسناد بالادستی بسیار با ارزشی منطبق با «دیدگاه اسلامی» و با عنایت به «مسائل و مصالح ملی» از جمله مجموعه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، سند نقشه جامع علمی کشور، سند مهندسی فرهنگی کشور و سند دانشگاه اسلامی را داشته است و دستگاههای مربوطه نهتنها اقدام جدی برای تحقق این اسناد انجام ندادند، بلکه پس از رونمایی از این سند مشخص شد که جمعی از مسئولان مشغول تهیه چارچوب عمل ملی آموزش 2030 بودهاند.
تصویب برجام آموزشی و سند 2030 در جلسات محرمانه دولت
بیتوجهی به اقداماتی که اسناد بالادستی با توجه به دیدگاههای اسلامی و مصالح ملی، مسئولان را ملزم به اجرای آن کرده است تا جایی ادامه یافته که خبرها حاکی از آن است که در همین هفته ابتدایی طی جلسهای محرمانه و خارج از برنامه، تیم دولت بنا دارد سند به اصطلاح «ملی»، آموزش 2030 یونسکو را به تصویب برساند.
برخی گمانهها حکایت از این دارد هدف از چنین اقدام ضدملی، ایجاد بستر قانونی لازم برای جهانیسازی حوزه آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان ایرانی در ایام کوتاه باقی مانده از عمر دولت یازدهم با توجه به احتمال یک دورهای شدن اعتدالیون در انتخابات پیشرو است.
اما فارغ از سیاسی جلوه دادن اصل موجود که خود فرضیهای با درصد قبولی بالا است اما سند ملی 2030 ج. ا. ا براساس سند آموزش سازمان ملل و با هدایت و نظارت دفتر یونسکو، بیتوجه به اصل 77 قانون اساسی که اظهار میدارد: «عهدنامهها، مقاولهنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.» تهیه شده است. علاوه بر این مهم، تهیه این سند با فرموده مقام معظم رهبری که «شورای عالی انقلاب فرهنگی باید اتاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاههای کشور» باشد، نیز منافات دارد.
آزمون شورایعالی انقلاب فرهنگی از تصویب سند 2030
حال آنکه بعد از عبور از ورطه تاریک امضای این سند در خفای نهادهای تصمیمگیر، سیاستگذار و قانونگذار، بند بند سند مذکور دارای نواقض و منافذی بوده است که کیان نظام را مورد تهدید قرار میدهد و جالبتر این است که اکنون تصویب سند توطئه در شورای عالی انقلاب فرهنگی خود زیر سؤال رفته و آنها را با آزمونی جدی روبهرو کرده است که نتیجه آن کارآمدی شورا را تعیین میکند.
سند یونسکو که برآمده از برنامه توطئه مشترک تیمی از عناصر انگلیسی و بهائیان است، پیشتر در اندیشکده لگاتام لندن، زمینه تغییر نظام جمهوری اسلامی ایران را تسلط بر سه حوزه «آموزش»، «تربیت معلم» و «محتوای درسی» اعلام کرده بود و اکنون در حالی به دور تند تصویب در دولت ختم شده است که دگرگونی اساسی در کشور ایجاد خواهد کرد.
ویدیو : سند 2030 یا سند بردگی؟ – بخش کوتاهی از سخنان استاد رحیم پور
آنچه در اسناد بالادستی نظام با توجه به دیدگاههای اسلامی و مصالح ملی تدوین شده از قبیل عدم ذکر مفاهیمی چون اعتقاد به خدا، وحی، معاد، نبوت و امامت، رهبری نظام اسلامی و ولایت فقیه، آزادی توأم با مسئولیت در برابر خدا، ارزشهای انقلاب، حمایت از مستضعفان جهان، مبارزه با استکبار، مصادیق تقوای الهی، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، عفت، شجاعت، همه مباحثی که به حفظ عزت و اقتدار نظام اسلامی مربوط است، انسجام ملی، بیان تکالیف دینی، توجه به تمدن اسلامی ـ ایرانی، آرمانی بودن جامعه عدل مهدوی، خدامحوری نه انسانمحوری، اهمیت پاکدامنی و ازدواج، استحکام خانواده، ارزشها، نقشها و مسئولیتهای جنسیتی (دختران – پسران)، عدالت، قناعت و انضباط مالی و پرهیز از اسراف، معاش حلال، توجه به طبیعت به عنوان امانت الهی، مرزهای حلال و حرام در رفتارها، بزرگداشت ایامالله، تعظیم مجالس و اماکن مذهبی، انس با دعا و توسل، آموزش قرآن و. . . به صورت کامل مورد غفلت قرار گرفته است.
اشکالات محتوایی سند ملی آموزش 2030
در ادامه مهمترین اشکالات محتوایی سند ملی آموزش 2030 عبارتند از اینکه:
در چارچوب عمل آموزش 2030 ذکر شده که هدف از آموزش در این سند «ابزاری جامع و حیاتی برای ترویج مردم سالاری، حقوق بشر، ارتقای شهروندی جهانی، بردباری و مشارکت مدنی و توسعه پایدار میباشد.» پس از این بیتوجهی به اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران، آموزش مفاد حقوق بشر سازمان ملل (براساس مبانی فکری کاملاً سکولار) در کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها، ارائه «ملاکهای توسعه سازمان ملل»، «آموزشهای جنسی»، «ترویج فرهنگ صلح و نبود خشونت» در آموزشهای «رسمی»، «غیررسمی» و «آزاد» و موارد بسیار دیگری که در این ستون نمیگنجد.
همچنین مطابق «سند ملی آموزش 2030 ج. ا. ا» دولت موظف است به طور مستمر و با فاصلههای کوتاه، تمامی اطلاعات آموزشی از حیث منابع، محتواها، افراد آموزشدهنده و آموزشگیرنده و مکانهای آموزشی را به سازمان ملل ارائه کند که این خود اطلاعات دقیق به سازمان ملل و از آن طریق به امریکا و مراکز براندازی نظام ارائه کردن است.
اقرار صریح دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو به تضاد سند 2030 با منافع ایران
جالب است که به تازگی دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو در ایران با اشاره به اینکه در برخی موارد این سند مغایرتهایی با منافع و ارزشهای ایران وجود دارد، با صراحت اظهار داشته است: «اقرار میکنم که بخشهایی از سند ۲۰۳۰ با منافع و ارزشهای کشور ما تضاد دارد.»
وی در حالی که وزارت آموزش و پرورش را متولی اجرای سند اجرای 2030 معرفی کرده، وزیر آموزش و پرورش را نیز برای اجرای این سند آزاد گذاشته و افزوده است: «اگر وزیر آموزش و پرورش مغایرتی با اسناد بالادستی مشاهده کرد، میتواند این سند را اجرا نکند.»
به رغم اینکه دبیر کل کمیسیون عالی یونسکو در ایران بر الزام آور نبودن این سند تأکید میکند، اما طبق تصویب نامه هیئت وزیران، هماهنگی و ارائه راهکارهای تحقق اهداف و تعهدات آموزش 2030 همسو با اهداف و تعهدات برنامه اهداف توسعه پایدار تعریف شده است.
اهداف توسعه پایدار متنی است که بر خلاف اهداف توسعه هزاره که بیشتر جنبه بیانیه داشته، اتفاقاً به شدت تعهدآور بوده و رؤسای دولتها را ملزم به اقدام عملی در کشور خویش میکند.
حال با بیان گوشهای از مغایرت هایی که ابراز بیاطلاعی وزیر از آن عذری بدتر از گناه است، چه کسی پاسخ میدهد براساس کدام قانون، اسناد ملی با دفاتر سازمان ملل تهیه، تصویب و جهت اجرا ابلاغ میشود؟
امام خامنه ای : ما برای تربیت نسل آینده در یک فضا و میدان خالی از رقیب قرار نداریم، بلکه با حریفی به نام «نظام سلطهی بینالمللی» مواجه هستیم ؛ نوسازی نظام آموزشی به شیوهی تقلیدی و رونویسی از دست غربیها را کاری غلط است ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
در مستند پخش شده از شبکه افق صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ، استاد رحیم پور ازغدی ابعاد مختلف این سند که از آن به عنوان برجام آموزشی یاد کرده اند را به نقد و بررسی گذاشته و به تشریح این سند پرداختند. اما چرا سند به این مهمی بدون هیچگونه اطلاعرسانی قبلی و حتی بدون حضور نهادهای تصمیمگیر، سیاستگذار و قانونگذار از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و چهرههای علمی کشور و خبرنگاران رونمایی شد و جزئیات آن منتشر نشده است؟
ثانیاً وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل (یونسکو) در ایران در چارچوب عمل جهانی آموزش 2030 و مطابق با آخرین مصوبات و دستورات بینالمللی اقدام به تدوین سند ملی آموزش ملی 2030 ایران کرده است و … سوالاتی می باشند که به عنوان حداقل مطالبات مردمی ، مسئولین مربوطه موظف به پاسخگویی به آن می باشند.
صوت : سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی در نشست بررسی تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030 .تاریخ: ۱۳۹۵/۱۲/۲۳
برگزاری دوباره رفراندوم در جمهوری اسلامی همانند اول انقلاب
چرا دوباره رفراندوم برگزار نمیشود؟ همانند اول انقلاب/ «پدران ما» و حق تعیین سرنوشت «نسل امروز»
حق تعیین سرنوشت و انتخاب نوع ساختار حکومت، حق همه نسلها و حتی نسلهای امروزی است اما اگر «پدران ما» با رفراندوم جمهوری اسلامی، براساس تفکر خود ساختار این حکومت را انتخاب کردهاند اما نسلهای امروزی در مقاطع مختلف و در زمانهای متعدد بر حقانیت و پذیرش این نوع ساختار مهر تأییدی زدهاند؛ راهپیماییهای 22 بهمن و روز قدس، انتخاباتها و راهپیمایی سراسری 9 دی تنها چند نمونه رفراندم برای پذیرش جمهوری اسلامی توسط نسل امروزی بوده است.
۱) امام خمینی (رحمه الله علیه) در دوران نهضت مبارزه با رژیم پهلوی و در نفی و غیرقانونی بودن سلطنت محمدرضا پهلوی، بارها خطاب به ملت ایران این استدلال را مطرح کرده بودند که به فرض، «پدران ما» در گذشته برای تعیین سرنوشت خود کسی را انتخاب کرده باشند اما در حال حاضر نسل امروز، ملت ایران محسوب میشوند و پدران ما نه وکیل ما بودند و نه ولی ما؛ پس اکنون اختیار انتخاب تعیین سرنوشت با خود نسل حاضر است.
۲) براساس استدلال امام خمینی (رحمه الله علیه) که اگر نسلهای گذشته فرد و نوع حکومتی را انتخاب کرده باشند، پس نسل حاضر این حق را دارد که ملزم به پذیرش آن نباشد و یا حداقل اختیار انتخاب داشته باشد؛ بنابراین در حال حاضر این سؤال مطرح میشود اگر نسل اول انقلاب (پدران ما) در رفراندوم جمهوری اسلامی، رأی آری دادهاند، ما ( نسلهای بعد و امروزی) این حق را داریم که خود ساختار حکومتمان را تعیین و انتخاب کنیم؛ سپس این شبهه شکل میگیرد که چرا نظام همانند اول انقلاب دوباره رفراندوم برگزار نمیکند؟!
۳) پاسخ به سؤال بالا (حق تعیین سرنوشت مستقل توسط نسلهای امروزی) کاملاً روشن و واضح است؛ همگان همواره حق تعیین سرنوشت خود را در هر لحظه و مکان دارند و بیشک نه تنها انتخاب دیگران، حق را از دیگری سلب نمیکند بلکه هر فردی مسئول دنیوی و اخروی انتخاب سرنوشت خود است و باید در این راه تلاش کند و نمیتواند صرف اینکه دیگران سرنوشت وی را انتخاب کردهاند از تغییر یا تثبیت سرنوشت خود شانهخالی کند؛ پس انتخاب «پدران ما» نه تنها حقی را از «نسل امروزی» برای تعیین نوع حکومت خود سلب میکند، بلکه حتی آنان را بیمسئولیت که نمیکند هیچ، بلکه موظف به تعیین حکومت هم میکند!
۴) با توجه با بند فوق و اینکه حق تعیین سرنوشت و تعیین نوع ساختار سیاسی و حکومتی کشور برای نسل امروزی هم محفوظ است این شبهه ظاهراً منطقی به نظر میرسد که چرا جمهوری اسلامی مجدداً رفراندوم برگزار نمیشود؟ برای پاسخ به این پرسش نکات زیر قابل تأمل است:
الف) هیچ نظام سیاسی در هیچ کجای دنیا، اصل و شالوده حکومتی خود را پس از انتخاب به رفراندوم مجدد نمیگذارد. پس منطقی نیست که جمهوری اسلامی نیز نوع حکومت خود را مجدداً به همه پرسی بگذارد.
از سوی دیگر جمهوری اسلامی که مشروعیت آن الهی و مقبولیت آن در حضور مردم نهفته است، خلاف شریعت دینی است که صرفاً به بهانههای واهی، احتمالات ضعیف و نارضایتی مردمی، مشروعیت خود را به نظرسنجی بگذارد؛ چرا که نظام اسلامی مشروعیتش را از مردم نمیگیرد تا با منتفی شدن آن مشروعیتش از بین برود.
ب) پدران ما برای تعیین سرنوشت خود و تعیین ساختار سیاسی کشورشان، مجاهدتها به خرج دادند و سالها با رژیم پهلوی مبارزه کردند و عواقب آن را (زندان، شکنجه، تبعید، محرومیت، تبعید، اعدام) با جان و دل پذیرفتند و پس از ساقط کردن رژیم سابق، رفراندوم برگزار کردند؛ به عبارت دیگر تغییر ساختار سیاسی کشورها یا با انقلاب صورت میگیرد یا با کودتا که هریک برای مجریان آن عواقب دارد؛ از قدیم گفتهاند هرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشد.
به عبارت دیگر اگر هستند کسانی که با نظام سیاسی جمهوری اسلامی و نظام دینی ولایت مطلقه فقیه مخالف هستند و از انتخاب پدران خود ناراضی و معتقد به تغییر هستند باید عواقب مبارزه با نظام مستقر فعلی را تا رسیدن به مطلوب خود بپذیرند چرا که نظام اسلامی قطعاً حق دفاع از میثاق ملی و انتخاب گذشتگان و همراهی نسلهای امروزی را برای خود همواره محفوظ میداند.
ج) برای تغییر ساختار سیاسی کشورها به عوامل متعددی نیاز است؛
1) اثبات عدم کارآمدی نظام فعلی
2) پیشنهاد ساختار سیاسی جدید و کارآمدتر
3) اجماع عمومی در بیکفایتی نظام فعلی و مطلوبیت نظام پیشنهادی جدید
4) وجود رهبری محبوب و کارآمد
5) آمادگی و تحمل جامعه برای پذیرش عواقب و مبارزه با نظام فعلی
6) وجود انگیزه و اهداف مشخص دینی یا سیاسی یا اقتصادی یا همهموارد.
پس اگر کسانی میخواهند جمهوری اسلامی را تغییر دهند باید ضمن دعوت مردم به همراهی و در عین حال متهم نشدن به آشوبگری، افکار عمومی را نیز در عدم حقانیت جمهوری اسلامی اقناع کنند.
د) هیچشکی وجود ندارد که مردم در برخی از امور از دولت ناراضیاند اما قطعاً این نارضایتی با ساختار اصلی سیاسی و دینی حکومت نیست و این صرفاً یک خلط مبحث و توطئه ضدانقلاب و مخالفین جمهوری اسلامی است که نارضایتی مردمی را با درخواست رفراندوم مجدد جمهوری اسلامی یکی میدانند درحالیکه راههای فراوانی در قانون اساسی برای اعلام نارضایتی مردمی و حق سرنوشت برای ملت در نظر گرفته شده است؛ از برگزاری انتخاباتهای متعدد تا حق برگزاری تجمع و راهپیماییهای مسالمتآمیز و اعتراضی.
باتوجه به آنچه در بالا ذکر شد، حق تعیین سرنوشت و انتخاب نوع ساختار حکومت، حق همه نسلها و حتی نسلهای امروزی است اما اگر «پدران ما» با رفراندوم جمهوری اسلامی، براساس تفکر خود ساختار این حکومت را انتخاب کردهاند اما نسلهای امروزی در مقاطع مختلف و در زمانهای متعدد بر حقانیت و پذیرش این نوع ساختار مهر تأییدی زدهاند؛ راهپیماییهای 22 بهمن و روز قدس، انتخاباتها و راهپیمایی سراسری 9 دی تنها چند نمونه رفراندم برای پذیرش جمهوری اسلامی توسط نسل امروزی بوده است.
منبع متن : سایت فردانیوز
…………..
ویدیو : پاسخ رهبرانقلاب به این شبهه که مردم در رفراندوم سال ۵۸ نمیدانستند که چه میخواهند۷۹/۲/۲۳
چرا امام خمینی(ره) مخالفِ افزودن لفظ دموکراتیک در عنوان نظام سیاسی کشور بود؟
پرسش و پاسخ تاریخی از رهبرانقلاب (۴۳)
اوّلِ انقلاب، کلمات دمکراسی و دمکراتیک و امثال آن، در زبان همه خیلی تکرار میشد. حاج احمدآقا پیغام آورد که امام میگویند این کلمات را نگویید.
قبل از آمدن امام گاهی گفته شده بود «جمهوری دمکراتیک اسلامی»؛ اما امام روی همان «جمهوری اسلامی» تأکید داشتند. شاید بعضیها تعجّب میکردند که کلمه دمکراتیک اینقدر حسّاسیت ندارد.
ولی این حسّاسیت، درست و بجا بود؛ به خاطر اینکه نفس کلمه بیگانه با خودش یک بار فرهنگی میآورد؛ نشاندهنده یک احساس است و آن احساس در انسان بتدریج تقویت میشود.۱۳۷۸/۱۱/۰۴
[/su_note]
[su_note note_color=”#bbdefb”]
میخواستند رای مردم را تقسیم و کم کنند خاطره آیتالله خامنهای از اعتراضات یه نحوه رایگیری در رفراندوم سال ۵۸
خاطرهای که اشاره میکنم مخالفتهایی است که با رأیگیری وجود داشت. روشنفکرهای #چپ و نیمه چپ و لیبرال و التقاطی، اینها که #مطبوعات آن روز را اطلاعات، کیهان آن روز را توی مشت داشتند رفته بودند نظر خواسته بودند که به نظر شما آری یا نه درست است؟ یا بیائید چندجور حکومت را مطرح کنیم و رأی بگیریم.
مقصودشان هم این بود که مردم را از آن یکپارچگی خارج کنند، اگرچه فرقی هم نمیکرد یعنی تأثیری هم نداشت. به خصوص بعداز آنی که امام آنجور صریح فرمودند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم، نه یک زیاد،
لکن آنها کار خودشان را میکردند به امید اینکه شاید بتوانند شکاف بیندازند این رأی زیاد مردم را کم کنند، رأی را تقسیم کنند. و اوضاعی داشتیم ما در شورای انقلاب با آن جناح لیبرال و به اصطلاح #ملیگرا که بیشترین خصوصیتشان مخالفت با خط اصیل انقلاب بود که این شیوهای را که بعد هم انجام گرفت این شیوه را [به آنها] اثبات کنیم که این شیوهی درستی است. ۱۳۶۴/۱/۱۰
۱۲ فروردین: روز جمهوری اسلامی [/su_note]
صوت : سخنان امام خمینی درباره رفراندوم جمهوری اسلامی مردم آزادند بگویند ما رژیم سلطنتی میخواهیم (خنده مردم) نظر امام درباره کسانی که «جمهوری ایرانی» میخواهند
روز 14 فروردین 5 نامزد از نامزدهای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در تالار سازمان تبلیغات حاضر شدند تا با منتخبان کمیتههای مردمی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی دیدار و برنامههای انتخاباتی خود را تشریح کنند و پاسخگوی سؤالات تخصصی اقشار مردمی درباره برنامههای انتخاباتی خود باشند.
قرار است روز پنجشنبه 17 فرودین ماه دومین مجمع ملی جبهه مردمی برگزار شده و تعداد نامزدهای این جبهه با رأی مستقیم ۳ هزار نفر به 5 نفر کاهش یابد. آقای رضا روستا آزاد، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب با ابراز امیدواری از برخورداری گزینه نهایی جبهه مردمی از کارآمدی، رأی آوری و سایر خصوصیات فردی، گفت: ۱۰ نامزد جبهه مردمی در روز پنجشنبه ۱۷ فروردین برای تشریح برنامههای خود فرصت سخنرانی خواهند داشت، اما چون این زمان تخصیص یافته برای بیان جزییات برنامهها کفایت نمیکند، امروز از تمامی آن ۱۰ نامزد برای شرکت در جلسه اقشار ۲۸ گانه دعوت به عمل آمده است و 5 نفر برای حضور در این برنامه و پاسخگویی به سؤالات کارشناسی اقشار جبهه مردمی اعلام آمادگی کردند.
به گفته روستاآزاد، آقایان قاسمی، حاجی بابایی، زاکانی، بذرپاش و ضرغامی توانستند در مراسم روز گذشته جبهه مردمی پاسخگوی نمایندگان اقشار مختلف جامعه باشند و به رغم رایزنی و مکاتبه با آقایان قالیباف، رئیسی، جلیلی، فتاح و نیکزاد این نامزدهای جبهه مردمی امکان حضور را در نشست پرسش و پاسخ پیدا نکردند.
مهمترین نکته این نشست اما، سخنان کاندیداهای منتخب جبهه مردمی بر التزام عملی به ساز و کار این جبهه بود و بر اساس برخی خبرها، اغلب کاندیداهای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی به صورت کتبی التزام خود را نسبت به شرایط و سازوکار جبهه مردمی در تعیین نامزدهای جبهه برای ریاست جمهوری دوازدهم، مورد تاکید قرار دادهاند.
نظر کاندیداهای جبهه مردمی برای تمکین به نظر جبهه مردمی در حمایت از کاندیدای #نهایی
قاسمی: کاندیدای نهایی نباشم کنار میروم
آقای رستم قاسمی، وزیر اسبق نفت و یکی از نامزدهای جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی برای انتخابات ریاست جمهوری، در حاشیه مراسم نشست اقشار این جبهه گفت: « در صورتی که به عنوان کاندیدای نهایی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نباشم، صد درصد از صحنه انتخابات کنار میروم، من پیرو جبهه مردمی نیروهای انقلاب هستم و به تصمیمات احترام میگذارم.»
حاجی بابایی: تمامی کاندیداها از کاندیدای نهایی حمایت میکنند
همچنین آقای حمیدرضا حاجیبابایی، نماینده مردم همدان و وزیر سابق آموزش و پرورش، اظهار کرد: این را همه پذیرفتهاند که اگر جامعه به کسی اقبال کرد و آن فرد در نظرسنجیها جلو افتاد و استعداد این را داشت که بتواند آرای عمومی اکثریت حداقل 51 درصد جامعه را به دست آورد، همه باید به عنوان حرکتی عمومی و اخلاقمدار از او حمایت کنند؛ همه باید از نفر نهایی حمایت کنند تا بتواند موفقیت بیشتری به دست آورد و این امر بر همه محرز است و من دومین نفری بودم که این مساله را کتباً به جبهه مردمی نیروهای انقلاب تقدیم کردم.»
وی درباره انصراف خود از انتخابات در صورت انتخاب نامزد دیگری در جبهه مردمی، تاکید کرد:«اگر نظرسنجیهای علمی و معتبر مؤید این باشد بله؛ چنین خواهد بود، همه دوستان جبهه مردمی نیروهای انقلاب بر این متفقالقولند و همه مخلصانه به میدان آمدهاند و بنده از همه دستاندرکاران جبهه مردمی نیروهای انقلاب تشکر میکنم.»
زاکانی: دیانت حکم میکند انتخاب نشدم، کنار بروم
در ادامه، آقای علیرضا زاکانی هم درباره میزان پایبندی به اصول جبهه مردمی تصریح کرد:« مکانیزم جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی را باید شورای مرکزی تعیین کند، اما هر آنچه عقل جمعی راه را فراروی جبهه قرار دهد که مسیر و هدف را مشخص کرده باشد، همه باید تابع آن باشند.» وی همچنین درباره کناره گیری خود گفت: «من در این خصوص نامه زدهام و به همه نیز گفتهام که دیانت و عقلانیت حکم میکند که در مسیر هدف جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی حرکت کنیم.»
بذرپاش: وحدت، ضرورت کار است
آقای مهرداد بذرپاش، جوانترین فرد در میان کاندیداهای جبهه مردمی اما درباره التزام به ساز و کار جبهه و اینکه اگر کاندیدای نهایی جبهه مردمی نشوید کنار میکشید یا خیر؟ اظهار داشت: وحدت، ضرورت کار است و هر چه خدا بخواهد اتفاق خواهد افتاد.
این نامزد جبهه مردمی نیروهای انقلاب تصریح کرد: واقعیت امر این است که انقلاب اسلامی در وضعیتی قرار دارد که هر اشتباهی در آن ضریب چند برابر دارد. امروز نیازمند تحول هستیم و این تحول باید در امر سیاست ورزی هم جاری شود و نباید مانند مدل سیاست ورزی ۲۰ سال قبل عمل کنیم.
زاهدی: منتظر نتایج نهایی جبهه مردمی هستم
پیش از این هم آقای محمدمهدی زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، که از وی به عنوان کاندیدای احتمالی مورد حمایت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی یاد میشود، طی گفتوگویی تاکید کرد، در صورتی که گزینه نهایی جبهه مردمی نباشد، کاندیدا نخواهد شد.وی همچنین گفت که منتظر نتایج نهایی خواهد ماند و در نهایت تابع جبهه مردمی خواهد بود.
اعلام نظر کاندیداهای جبهه مردمی بر التزام به ساختار جبهه و نتیجه رأی مردم برای انتخاب کاندیدای نهایی در رقابتهای انتخابات 96 در صورتی است که خط مقدم رسانههای اصلاح طلب با انتشار خبرهایی سعی دارند تا جامعه را نسبت به جبهه فراگیر نیروهای انقلاب اسلامی بدبین کرده و القا کند که میان کاندیداهای این جبهه انشقاق است.
فقط 8 روز تا آغاز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری زمان باقی است و جبهه مردمی پیش از رسیدن این زمان 5 کاندیدای در میدان را با رأی مردم انتخاب خواهد کرد و بعداً درباره کاندیدای نهایی به جمع بندی خواهند رسید.