دسته‌ها
مقاله

جملات به ظاهر زیبا درباره ماه رمضان در تلگرام که نتایج نامبارکی دارد

ماه رمضان
ماه رمضان

«روزه‌داران هیچ‌گاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد زیرا به افطار اطمینان دارند».

عجیب آنکه تا به رمضان می‌رسیم این جمله‌های زیبا مثل قارچ در فضای مجازی می‌رویند و حتی گاهی خود مؤمنان نیز برای فورواردکردن آن عطش نشان می‌دهند، غافل از آنکه این فانتزی‌ها ریشه در خاکی دارد که میوه‌های فاسد می‌رویاند و این مغلطه‌های شیرین، نتیجه‌های نامبارکی در پی دارد.

1- آیا واقعا یک روزه‌دار، به صرف اینکه در پایان روز افطار خواهد کرد، از درک درد گرسنگان عاجز خواهد بود؟ کسی که روزه می‌گیرد، در طول ساعت‌های متمادی، به اراده خودش خوردن و نوشیدن را بر خود حرام می‌کند؛ پس در اعماق وجودش درد گرسنگی را می‌چشد و خواه‌ناخواه با وضع سخت نیازمندان جامعه آشنا می‌شود.

2- آیا هدف از روزه‌داری صرفا درک گرسنگی بیچارگان بوده یا اهداف جدی و درهم تنیده دیگری نیز در این حکم دینی تعبیه شده است؟

اصلی‌ترین هدف روزه‌داری کسب «تقوا» است و این تقواست که می‌تواند پایه وقوع خوبی‌های فراوان در جامعه باشد، وگرنه بسیاری از آدم‌های بی‌تقوا را دیده‌ایم که حتی اطعام گرسنگان جامعه را طعمه‌ای ساخته‌اند برای رسیدن به اهداف شیطانی خود؛

مثل برخی ثروتمندان بدنهاد که به‌صورت ویترینی به چند خانواده بی‌بضاعت رسیدگی می‌کنند، اما پشت پرده حق هزاران انسان مستضعف جامعه را چپاول می‌کنند.

پس اتفاقا این روزه‌داری است که می‌تواند جامعه را به سمت مبارزه واقعی با فقر سوق دهد، چون گوهر اصلی مبارزه با فقر همان «تقواورزی» است که از طریق روزه تأمین می‌شود.

3- برفرض که یک روزه‌دار نمی‌تواند درد نیازمندان گرسنه را درک کند، چه کس دیگری می‌تواند این را بفهمد؟ اصلا بدیل این جمله چیست؟ آیا باید روزه‌داری را کنار گذاشت؟ آیا نتیجه این جمله زیبا، سست‌کردن اعتقاد جامعه نسبت به احکام دین نیست؟

4- چه‌کسی بیشتر از روزه‌داران رمضان به فکر گرسنگان جامعه بوده است. کدام قشر و گروه در جوامع، به اندازه مؤمنان و دینداران برای رفع مسئله فقر و احتیاج مستضعفان موفق بوده‌اند.

کدام ماه از ماه‌های سال به اندازه ماه رمضان برای حل مشکلات نیازمندان نافع بوده است؟ این همه سفره‌های افطار نیازمندان، کفاره و فطریه، صدقات و نذرهای مؤمنان، نان‌های رایگان نیمه رمضان، رسیدگی به خانواده‌های بی‌بضاعت و … این حجم کار خیر با همین تک جمله زیبا، نادیده انگاشته می‌شود. این اثر ویرانگر یک فانتزی فاسد است!

منبع: سید مهدی سیدی (مجله همشهری دو )

دسته‌ها
مقاله

شروع اصلاح سبک زندگی در ماه مبارک رمضان

شروع اصلاح سبک زندگی در ماه مبارک رمضان
شروع اصلاح سبک زندگی در ماه مبارک رمضان

 

ماه رمضان آمد؛ ماهی که روز و شب‌هایش با بقیه سال متفاوت است، حال‌وهوای سحر دارد، گرسنگی و تشنگی در طول روز دارد، طعم بندگی دارد و سفره زیبای افطارهای خانوادگی و دورهمی.

 

در ماه مبارک رمضان چهره شهر کمی تغییر می‌کند، عادت آدم‌ها عوض می‌شود.‌ ماه رمضان با خود رسم و رسومات خاصی را می‌آورد که همه آنها از کودکی در خاطرمان مانده است و هر سال دوباره برایمان تازه می‌شود. برای استفاده بیشتر از این مهمانی بزرگ خدا باید کمی در مناسبات روزمره‌تان تغییر دهید تا هم از لحظه لحظه‌اش لذت ببرید و هم از آموزه‌هایش بیاموزید و این ماه نقطه شروعی باشد برای تغییر در سبک زندگی‌تان.

 

عینک‌تان را عوض کنید

همین اول کار بهتر است بگوییم که بیشتر دغدغه‌هایی که ما در زندگی‌مان داریم با کمی تغییر زاویه نگاه و تغییر زاویه دید شکل متفاوتی به‌خود می‌گیرند. برای مثال، اگر توجه کنید که این یک ماه رمضان، از آن فرصت‌های ناب و طلایی است که خداوند در اختیار ما قرار داده، هرگز به راحتی از لحظه لحظه‌های آن عبور نمی‌کنید.

 

تلاش می‌کنید از هر دقیقه و ساعتی که می‌گذرد برای خودتان اندوخته‌ای بردارید و خواب را به عبادت و مناجات ترجیح نمی‌دهید. اگر با خودتان فکر کنید که همین یک ماه است که می‌توانید به راحتی قبل ار اذان صبح بیدار شوید، حتما لذت و شیرینی نماز خواندن در دل شب و مناجات با خدا را با هیچ‌چیزی عوض نمی‌کنید.

پس در ابتدا زاویه دیدتان را عوض کنید و مدام با خودتان و نزد دیگران تکرار نکنید که «اوه! چقدر گرمه، چقدر روزها طولانیه و…»

 

خواب و بیداری کمی متفاوت از قبل

درماه مبارک رمضان به‌خاطر وعده غذایی سحر و همچنین مناسبات خاص این روزها، خواب و بیداری شما کمی متفاوت خواهد بود. اگر در گذشته فقط برای نماز صبح بیدار می‌شدید و بعد از زمان کوتاهی مجددا می‌خوابیدید، این روزها باید زمان کافی داشته باشید تا سحری میل کنید، آب به اندازه لازم بنوشید و بعد از خواندن نماز مجدد کمی استراحت کنید تا به سر کار بروید.

 

برای اینکه در طول روز خواب‌آلود نباشید، بهتر است کسر خواب‌تان را در زمان‌های دیگر جبران کنید. می‌توانید شب‌ها کمی زودتر بخوابید اما با توجه به فاصله زمانی اندک افطار تا سحر و مایعاتی که برای بدن لازم است در این زمان خورده شود، اگر برنامه کاری‌تان را طوری تنظیم کنید که بتوانید قبل از افطار کمی بخوابید، بهتر خواهد بود.

تعطیلات پیش رو بهترین زمان برای تغییر در ساعات خواب و برنامه‌ریزی برای 3هفته باقیمانده است تا در طول این ماه کم‌خوابی اذیت‌تان نکند و فرصت‌های ارزشمند این ماه را از شما نگیرد.

 

خوراکی‌های متفاوت در زمان‌های جدید

اگر باردار هستید، بچه شیر می‌دهید یا بیماری‌های خاص دارید، بهتر است با پزشک‌تان صحبت کنید. شما برای این ماه برنامه غذایی خاصی لازم دارید و باید موادی را در برنامه غذایی‌تان بگنجانید که در طول روز به طاقت‌آوردن‌تان کمک کند.

مثلا خوردن تخم‌شربتی باعث می‌شود تشنگی کمتری در طول روز داشته باشید. غذاهای چرب، هم تشنگی‌تان را بیشتر می‌کند هم گرسنگی‌تان را. هرچه بیشتر سبزیجات و میوه مصرف کنید آب ذخیره شده در بدن‌تان بیشتر خواهد بود.

 

دید و بازدیدهای ماه مبارکی

با توجه به اینکه افطاری دادن ثواب دارد و صله‌رحم هم در دین ما سفارش شده است، در ماه مبارک بازار دید و بازدید و افطاری دادن و افطاری رفتن داغ است. وقتی برای افطار دعوت می‌شوید، سر وقت خود را برسانید چون منتظر گذاشتن بقیه روزه‌داران اصلا کار درستی نیست. سفره‌های ساده پهن کنید.

 

سفره زیبا و معنوی افطار اگر با تشریفات آمیخته شود، کارکرد خود را از دست داده و می‌تواند عوارض منفی هم به همراه داشته باشد. فکر نکنید اگر چند نوع غذا درست کردید و مدام اصرار داشتید که روزه‌داران از همه آنها بخورند، به نفع‌شان کار کرده‌اید. در زمان افطار افراد نمی‌توانند حجم بالایی از خوراکی‌ها را میل کنند و تنوع زیاد و خوردن انواع غذاها به ضررشان است.

 

سعی کنید به بزرگ‌ترهایی که توان مهمانی‌دادن ندارند هم سری بزنید. بد نیست افطارتان را بردارید و به خانه آنها بروید. هرچه افراد بیشتری کنارسفره افطار جمع باشند، زیباتر است، نه هرچه رنگارنگی غذاهایش بیشتر باشد.

 

برنامه‌ریزی مخصوص ماه مبارک رمضان

در ماه مبارک، ساعات کاری اداره‌ها کمتر می‌شود، امسال امتحانات را کمی زودتر برگزار کرده‌اند که تا اوایل این‌ماه امتحانات تمام شوند و در کل طوری برنامه‌ریزی می‌شود که افراد بتوانند استراحت بیشتری داشته باشند. شما هم باید در برنامه شخصی‌تان چنین کاری را انجام دهید.

 

اگر ورزش می‌کنید می‌توانید ساعت آن را به کمی قبل از افطار تغییر بدهید که بعد از اتمام آن، اذان بگویند و بتوانید افطار کنید یا مثلا پیاده‌روی روزانه‌تان را یک ساعت بعداز افطار انجام دهید. سعی کنید در آفتاب و ساعت‌های گرم روز، رفت‌وآمدتان را به حداقل برسانید. قرار نیست کارهای‌تان تعطیل شود اما می‌توانید در برنامه‌هایتان بازنگری کنید.

اگر 6ماه است می‌خواهید دنبال مدارک بیمه‌تان بروید و پشت‌گوش انداخته‌اید، یک ماه دیگر هم صبر کنید و با زبان روزه راهی این اداره و آن اداره نشوید.

 

 

ماهی برای شروع‌های تازه

بهتر است از همین ابتدا با خود قرار بگذارید تا این ماه برایتان مثل ماه‌های دیگر سال نباشد. وقتی نفس‌کشیدن در آن ثواب دارد و هر کار خیری بیشتر محاسبه می‌شود، حیف است که فرصت‌هایش را از دست بدهید. یکی از چیزهایی که می‌توانید در ماه مبارک تمرین کنید همین از دست ندادن فرصت‌هاست.

 

شب‌های ماه مبارک فرصت خوبی است برای عبادت و تفکر، برای قول و قرارهایی که بین شما و خدای‌تان می‌ماند اما نتیجه‌اش در زندگی‌تان بعد از ماه مبارک معلوم می‌شود. این ماه فرصت خوبی است برای شروع‌های زیبا. وقتی می‌توانید در گرمای هوا ساعت‌های طولانی آب نخورید، پس حتما خیلی از عادت‌های بدتان را هم می‌توانید ترک کنید.

 

شما در این‌ماه متوجه می‌شوید که اراده‌ای قوی دارید پس اگر در درس‌تان کم می‌گذارید، عصبانیت‌تان را کنترل نمی‌کنید یا فکر می‌کنید نمی‌توانید از عهده هر عادت اشتباه دیگر بربیایید، از بی‌ارادگی نیست و تنها علتش تنبلی خودتان است.

 

نویسنده : ندا داوودی (مجله همشهری دو )

دسته‌ها
مقاله

ترفندهایی برای تحمل گرما در تابستان

ترفندهایی برای تحمل گرما در تابستان
ترفندهایی برای تحمل گرما در تابستان

 

هوا گرم شده است، مگر انتظار دیگری دارید؟

به جای این همه غرزدن و گلایه از هوای گرم، عزم‌تان را جزم‌کرده و شال و کلاه کنید و به مقصد خنکا بروید. کجا؟ هر کجایی که خنک باشد؟ شهرکرد، آذربایجان، کردستان و… البته گزینه‌های خوبی هستند، ولی باور کنید مجبور نیستید به‌خاطر فرار از گرما، این همه هزینه کنید و این همه راه بروید. یادتان باشد که اطلاعات، قدرت است.

 

پس اگر شما هم از گردشگاه‌ها و ییلاق‌ها و جاهای خنک و گردشگری خنک‌محور اطراف محل زندگی‌تان اطلاعات کافی داشته باشید، می‌توانید از گرما فرار کنید و به امکاناتی برسید که خنکا را به شما هدیه می‌دهند. البته چون ماه مبارک رمضان هم شروع شده برای بعد از افطار می‌توانید روی این مکان‌های خنک حساب کنید.

 

تنها کافی است اهل کسب اطلاعات از این حوزه‌ها باشید تا ببینید که می‌شود یا نه. پس به جای غرغر کردن و گلایه از گرما و آفتاب، شال و کلاه کنید و به این جاهایی که می‌گوییم، سری بزنید. یک گردش کم‌دردسر و نزدیک، در انتظار شماست و گرمایی که از سرتان، کم خواهد شد.

 

ترفندهایی برای تحمل گرما در تابستان

 

استخرها؛ تن در آب‌های خنک

فرهنگسراها، مجموعه‌های ورزشی، هتل‌ها، استخرهای مستقل و… جزو جاهایی هستند که در آنها، می‌توانید بلیتی تهیه کرده و یکی دو ساعتی را، دل به آب بزنید. فقط بالاغیرتاً، بهداشت را در این استخرها رعایت کنید تا نه برای شما، نه برای دیگران، هیچ مشکلی پیش نیاید. خیلی دقت کنید که از راه بینی و دهان، آب آلوده را وارد بدن‌تان نکنید.

 

وقتی که شنا کردنتان تمام شد، یک دوش درست و حسابی بگیرید. درضمن تفریحات آبی، تنها به استخر رفتن و شناکردن خلاصه نمی‌شود. گاهی وقت‌ها، یک تفنگ آبپاش می‌توانید بگیرید و بیفتید به جان رفقا و اعضای خانواده و بچه‌هایتان. این هم می‌شود یک تفریح آبی که هم خنک‌تان می‌کند، هم آدرنالین خون‌تان را بالا می‌برد.

 

روددره‌ها؛ آرامش در شمال شهر

روددره‌ها همانطور که از اسمش پیداست، از همسایگی رودها و دره‌ها ایجاد می‌شوند. لابد به یکی دوتایی از این روددره‌ها سفر کرده‌اید. مثلا در تهران، این روددره‌ها بیشتر در نواحی شمالی واقع شده‌اند و آخر هفته‌ها، مخصوصا در روزهای گرم، افراد زیادی را پذیرا هستند.

 

روددره‌های فرحزاد، درکه، اوین، دارآباد، گرمدره و کن، روستاهایی هم به نام خودشان داشته‌اند که حالا بخشی از شهر شده‌اند. سفر به این روددره‌ها، خیلی ساده است. کافی است خودتان را به شمال تهران برسانید؛ به میدان تجریش یا قدس.

 

حالا هم که مترو راه افتاده، به چشم به هم‌زدنی می‌توانید به میدان قدس و تجریش برسید. چشمه‌ها، آبشارهای طبیعی، مناظر طبیعی و جایی که بتوان زیرانداز را پهن کرد و از خنکای هوا لذت برد، از امکانات طبیعی چنین روددره‌هایی است.

 

دریاچه‌ها؛ سفر به ساحل آرامش

تهران، هم دریاچه طبیعی دارد، هم دریاچه مصنوعی. دریاچه‌ها هم که دیگر خودتان بهتر می‌دانید، جان می‌دهد برای یک گردشگری خنک. هم می‌توانید در کنارشان، تابستان‌های خنکی را تجربه کنید؛ هم می‌توانید اگر شنا بلد هستید و البته اگر اجازه‌اش وجود داشت، تنی به آب هم بزنید. دریاچه‌های تار و هویر در اطراف تهران گزینه مناسبی است.

 

دریاچه‌های سدمحور امیرکبیر در جاده کرج به چالوس، لتیان در شمال‌شرقی تهران و لار در 84کیلومتری شمال تهران، جزو گزینه‌های مناسب هستند که بعضا امکانات اسکی، شنا، قایق‌سواری و… هم دارند. جدا از اینها، دریاچه‌های مصنوعی شهدای خلیج‌فارس در چیتگر و فشافویه در جنوب تهران که بهشت اسکی‌سوارهاست، نیز جزو دریاچه‌های مصنوعی پایتخت هستند.

 

[su_note]

در ادامه بخوانید »» کدام گیاهان مناسب آپارتمان هستند ؟ + شرایط نگهداری

[/su_note]

 

ییلاقات اطراف تهران؛ سفر به طبیعت

تهران و بسیاری از شهرهای نسبتا گرم این روزها، ییلاقات خوبی هم دارد که می‌توانید سری به آنها بزنید. در تهران معروف‌ترین آنها، روستای آهار در شمال تهران است که آبشار و امامزاده‌اش معروف است. باغ‌های خوبی هم دارد. اگر می‌خواهید به این روستا برسید، باید از جاده لشکرک به سمت فشم رفته.

 

سپس حاجی‌آباد و اوشان و بعد، روستای آهار. منطقه لواسانات در شمال‌شرقی تهران هم، جای مناسبی است؛ خاصه اگر به روستاهایش سری بزنید. باغ‌های شهریار در جنوب‌غربی پایتخت و نیز مناطق ییلاقی و روستاهای کرج را هم می‌توانید به این فهرست اضافه کنید؛ جاهایی مثل کردان، روستای آبگرم لاریجان، منطقه اطراف اول جاده کرج به چالوس که نزدیک تهران هم هست و… ازجمله این مناطق هستند.

 

[su_note]

حتما بخوانید »» چگونه آب کمتری مصرف کنیم ؟

[/su_note]

 

پارک‌های جنگلی؛ زیر سایه خنک درختان

وقتی انسان‌ها تصمیم بگیرند جنگل را به شهر پیوند بزنند، چیزی به نام پارک جنگلی متولد می‌شود. پارک‌های جنگلی، نه چیزی مثل بوستان‌های شهری هستند، نه چیزی شبیه به جنگل‌ها. برای سفر خنک و گذراندن یک روز خوب در آنها نیز، گزینه‌های خوبی محسوب می‌شوند؛ خاصه اینکه امکانات خوبی هم دارند.

 

با سفر به این پارک‌های جنگلی می‌توانید زیر سایه درختان‌شان، گرمای این روزها را قلع و قمع کنید. در غرب تهران، می‌توانید به پارک جنگلی چیتگر بروید؛ خاصه اینکه مترو هم دارد. پارک جنگلی لویزان هم در شمال‌شرقی تهران، از گردشگاه‌های بزرگ و قابل پیشنهاد محسوب می‌شود که می‌توانید از گرمای هوا، به آنجا پناه ببرید. در شرق تهران هم که به گزینه پارک ملی خجیر، یاس و سرخه‌حصار می‌رسید.

 

گردآورنده : محمد مجد (همشهری دو)

دسته‌ها
مقاله

چهار سال انتشار دروغ و مطالب غیر واقع توسط دولت روحانی

در این دوره از انتخابات حجم مطالب غیرواقع و دروغ که به عنوان مطالب «واقعی» و «حقیقی» به جامعه عرضه می‌شود، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه رسمی دستگاه اجرایی کشور بالاترین مقام‌ها را در دست دارند، بی‌سابقه است.

 

به گزارش بنیانا ، روزنامه وطن امروز در یادداشتی به قلم مسعود  فروغی نوشت: فارغ از نتیجه انتخابات روز جمعه 29 اردیبهشت که همچنان به روشنی نمی‌توان درباره آن قضاوتی داشت، نحوه تبلیغات برخی کاندیداهای این دوره از انتخابات یک پدیده بسیار عجیب و نادر و البته تاسف‌برانگیز بوده است. حجم مطالب غیرواقع و دروغ که به عنوان مطالب «واقعی» و «حقیقی» به جامعه عرضه می‌شود، آن هم از سوی کسانی که در جایگاه رسمی دستگاه اجرایی کشور بالاترین مقام‌ها را در دست دارند، بی‌سابقه است.

 

4 سال کارنامه دولت یازدهم هم خالی از «بی‌صداقتی» و تلاش برای «دادن آدرس دروغ» به جامعه نیست اما این روزها برای رای‌آوری مجدد حسن روحانی، حتی در محضر ملت ایران و در قالب مناظره‌های انتخاباتی هم شاهد «رگبار دروغ» به سوی کاندیداهای رقیب بودیم.

در متن پیش رو سعی شده است به مهم‌ترین و شاخ‌دارترین دروغ‌های دولتی‌ها پرداخته شود که برخی دستپخت رقابت‌های انتخاباتی سال 92، برخی حین اداره دولت و برخی هم برای رقابت‌های انتخاباتی سال 96 است.

 

  دروغ اول: فیلم تبلیغاتی سال 92

 

حسین دهباشی، کارگردان فیلم تبلیغاتی حسن روحانی در سال 92 اخیرا در گفت‌وگویی ویدئویی روایت جالبی از «بی‌صداقتی بزرگ» روحانی با مخاطبان دارد، تا حدی که مشخص می‌شود جمله مشهور روحانی در فیلم آن سال که گفته بود «من سال‌هاست که وقتی بین منزل و اداره تردد می‌کنم و مردم را می‌بینم و چهره‌ها را مطالعه می‌کنم، می‌بینم چقدر گرفته و چقدر عبوس هستند و خنده در چهره‌ها نیست» هم متعلق به روحانی و واقعی نبوده بلکه این جمله را خودش (دهباشی) به او یاد داده است تا بگوید.

 

این ادعای دهباشی اصلا از طرف روحانی و دولت تکذیب نشد تا معلوم شود حداقل در جریان انتخابات 92 دروغ بزرگی به مردم گفته شده بود.

 

 بنزین پتروشیمی سالم بود، گفتند نیست!

 

هم در جریان رقابت‌های سال 92 و هم بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ادعای بزرگی درباره سرطان‌زا بودن بنزین پتروشیمی‌ها شد، یکی از مهم‌ترین شعارهای روحانی هم این بود. حتی معاون روحانی در سازمان تحت هدایتش یعنی حفاظت محیط‌زیست اعلام رسمی کرد بنزین پتروشیمی‌ها سرطانزاست.

 

این دیدگاه دولتی‌ها موجب توقف تولید بنزین داخلی شد و ایران مجددا واردکننده این فرآورده شد اما واقعیت چیز دیگری بود؛ حتی بهار سال 93 وزیر نفت ابتدا گفت بنزین تولید داخل مشکلی ندارد اما پس از 40 روز گفت: «بنزین پتروشیمی آلاینده و خارج از استاندارد است.»

دست آخر اما سخنگوی دولت پاییز سال 93 اذعان کرد: «دولت سرطانزا بودن بنزین تولید داخل را نفی می‌کند»! و تقریبا یک‌ماه بعد از آن هم رئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی گفت ادعای سازمان حفاظت محیط‌زیست درباره غیراستاندارد و آلوده بودن بنزین‌های تولیدی در پتروشیمی‌ها صحیح نیست.

 

  دروغ 3 هزار نفری بورسیه‌ها

 

یکی از جنجالی‌ترین دروغ‌هایی که افکار عمومی در 4 سال دولت روحانی شنید، ماجرای بورسیه‌های غیرقانونی بود. نخستین‌بار وزارت علوم دولت یازدهم از طریق برخی افراد بیرون وزارتخانه ادعا کرد 3 هزار نفر از کسانی که در دولت دهم بورسیه شدند به صورت غیرقانونی بوده‌اند تا جایی که شخص رئیس‌جمهور بارها با طرح این ادعای بزرگ به این افراد حمله کرد.

هرچند هنوز عده زیادی از این افراد به خاطر این حاشیه‌سازی بزرگ سیاسی درگیر هستند اما گزارش کمیسیون اصل نود مجلس که در صحن علنی هم قرائت شد نشان داد این ادعا هم دروغ بوده است!

 

جالب‌تر اینکه بعدها وزارت علوم همین دولت یازدهم هم ادعای قبلی خودش را رد کرد.

 

  فیش‌های نجومی حتی با دروغ هم قابل انکار نبود

 

«اساس برنامه اقتصادی من بر 2 محور «تولید ثروت ملی» و «توزیع عادلانه ثروت» استوار است.» این شعاری بود که روحانی در تلویزیون و چشم در چشم مردم داد اما زمانی برای مردم کمرنگ شد که با افشای فیش‌های نجومی مدیران دولتی، روحانی اعلام کرد مساله حقوق‌های نجومی را به یک مساله ملی تبدیل نکنید!

 

آماری که در روزهای اول از سوی کواکبیان، نماینده طرفدار روحانی «حدود 3 هزار فیش بین 20 تا 50 میلیون تومانی» و «300 فیش بالای 50 میلیون تومانی» اعلام شد. پس از آن توسط دولتی‌ها این آمار به 900، 500، 300، 50 و در نهایت 13 نفر(!) تقلیل داده شد اما در گزارشی که دیوان محاسبات از نجومی‌بگیران منتشر کرد و تنها مربوط به ارقام بالای 20میلیون بود، نام 397 نفر وجود داشت.

 

اگرچه برخی دولتمردان این اتفاق را اشتباه می‌دانستند اما با «ذخیره نظام» خوانده شدن صفدر حسینی از سوی سخنگوی دولت، مشخص شد این نیز رگه‌ای از واقعیت نداشته و جابه‌جایی او از صندوق توسعه به صندوق محیط‌زیست نشان داد، عزم برخورد با نجومی‌بگیران هم دروغ بوده است. رئیس‌جمهور در هفته قوه‌قضائیه به مردم قول داد با حقوق‌های نجومی و نجومی‌بگیران برخورد کند اما چند ماه بعد سخنگوی قوه‌قضائیه اعلام کرد از سوی دولت تاکنون هیچ فردی معرفی نشده است.

 

  لغو تحریم‌ها «تقریبا هیچ» حرف راستی نداشت!

 

مهم‌ترین ادعای دروغ دولت را باید با اختلاف زیاد به رفع همه تحریم‌های بانکی و اقتصادی علیه ایران مربوط دانست، شاید این دروغ بزرگ مهم‌ترین کارنامه مثبت دولت هم باشد! روحانی در روز امضای برجام گفت: «طبق این چارچوب همه تحریم‌ها چه مالی، اقتصادی و بانکی در همان روز اجرای توافق لغو خواهد شد.»

 

اما بعدها آنقدر لغو تحریم‌ها عقب افتاد و افتاد تا اینکه  مهر 95 ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در نیویورک و در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ تصریح کرد برجام تاکنون «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای ایران نداشته است. حتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه هم گفته بود: «همه تحریم‌ها در روز اجرای برجام لغو خواهد شد.»

 

اما وی پاییز سال 95 در یک جلسه «کارشناسی» حرف دیگری زد؛ ظریف در کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی گفت درباره خوش‌بینی به آمریکایی‌ها اشتباه کرده است. او گفته بود اعتمادش به قول جان کری درباره تحریم‌های ISA اشتباه بوده اما پس از افشای این اظهارات دولتی‌ها شدیدا این حرف را تکذیب کردند! هرچند صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی هم از رفتار آمریکایی‌ها گلایه کرد تا روحانی اعلام کند به او توجه نکنید! به نظر می‌رسد ادعای دروغ لغو تحریم‌ها امروز روشن است.

 

  گفت رکود نداریم، وزرایش گفتند در مرز بحرانیم!

 

رکود یکی از دغدغه‌های اصلی بیان شده از سوی حسن روحانی در کوران انتخابات سال 92 بود. روحانی گفته بود «اساس سیاست من بالا بردن ثروت ملی و رونق تولید و اشتغال و بهبود فضای کسب‌وکار و توزیع عادلانه ثروت است.» اما او در وضعیتی که هنوز تغییری در اقتصاد ایران رخ نداده بود، اعلام کرد «از رکود عبور کردیم».

 

او سال 94 و 95 نیز این مساله را که «در ایران مشکلی به نام رکود نداریم» تکرار کرد اما نامه 4 وزیر اقتصادی دولت یازدهم، سند دروغ روحانی را بر ملا کرد. 4 وزیر نوشتند نه‌تنها در ایران رکود اقتصادی حاکم است بلکه در مرز بحران اقتصادی هستیم! این مساله البته برای مردم باورپذیرتر بود، چرا که تعطیلی کارخانه‌های بزرگ صنعتی و تعطیلی 60 درصد اقتصاد ایران موید این مساله بود.

  دروغ هم یارانه‌ای شد!

 

روحانی از روز اول روی مساله یارانه‌ها بحث داشت، جدی‌ترین حرف او در این باره این بود که «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.» شاید جدی‌ترین اقدام او نیز در حوزه داخلی به رأی گذاشتن «انصراف از یارانه» بود که با رفراندوم 97درصدی آرای منفی به آن تمام شد.

 

روحانی اما به آرای مردم توجهی نکرد و شروع به حذف یارانه‌بگیران کرد. اگرچه گفته بود چنین اتفاقی نمی‌افتد اما در نخستین قدم از سوی دولت روحانی تفتیش حساب مردم آغاز شد که با اعتراض عمومی همراه بود. یکی از مسؤولان دولت اعلام کرده بود «دولت باید یارانه نقدی 24 میلیون نفر را قطع کند.» تایید و تکذیب‌ها درباره حذف ادامه داشت.

 

سخنگو آن را تکذیب می‌کرد اما در نهایت ربیعی، وزیر رفاه در دیدار با آیت‌الله‌العظمی مکارم شیرازی گفت: «قبل از عید، آقای دکتر روحانی به من گفتند بی‌سروصدا حذف یارانه‌ها را شروع بکنید. من هم از قبل از عید برنامه‌ریزی کردم چون این پروژه‌ای اجتماعی است، اجرای آن سخت است.

 

چیزی که به مردم بدهید گرفتن آن سخت است، چون مردم آن را حق خودشان تلقی می‌کنند. خیلی آرام حرکت کردم.  ما این ساماندهی را از 30هزار نفر شروع کردیم و تا 50هزار نفر و سپس 100هزار و 200هزار نفر نیز پیش رفتیم و این کار را ادامه می‌دهیم تا برسد به 6 هزار میلیارد تومان».

 

بر اساس این سخن وزیر، یارانه نقدی حدود 11 میلیون نفر حذف می‌شود تا 6 هزار میلیارد تومان کسری بودجه 94 تامین شود.  مسیر حذف اما در سال 95 به بخش نیازمندان زیر خط فقر هم رسید. این اتفاق اما در این روزها به یک تراژدی تبدیل شده است. در روزهای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری دولتی که اعتقادی به پرداخت یارانه نداشته، حساب یارانه آنهایی را که ثبت‌نام نکرده بودند نیز باز کرده و به آنها یارانه زودتر از موعد هم پرداخت می‌کند!

 

دروغی به بزرگی دیوار چین!

 

در جریان مناظره‌های انتخاباتی یکی از بدترین دروغ‌های انتخاباتی ادوار انتخابات در ایران مطرح شد: «می‌خواستند بین زنان و مردان دیوارکشی کنند»! این جمله رئیس‌جمهور مستقر که خودش از بدو انقلاب اسلامی در بالاترین سطوح مدیریتی کشور حضور دارد تعجب افکار عمومی را هم برانگیخت.

 

نکته جالب ماجرا این است که ماجرای دروغین دیوارکشی جنسی در جامعه قبل از این در انتخابات سال 84 هم مطرح شده بود. حتی روحانی کار را جلوتر برد و ادعا کرد رقبایش در اعدام دست دارند، هرچند این دروغ هم براحتی برملا می‌شود، چون حداقل جملات صریحی از روحانی که حدودا برای 26 سال پیش است وجود دارد که از اعدام مخالفان در ملأعام دفاع می‌کند.

 

وی زمانی که نماینده مجلس بود، گفته بود: «توطئه‌گرها را هنگام نماز جمعه در حضور مردم به دار آویزان کنند تا تاثیر بیشتری داشته باشد». حجت‌الاسلام رئیسی در واکنش به این اظهارات روحانی گفت: «می‌گویند می‌خواهند در خیابان‌ها دیوار بکشند؛ چرا عقل مردم را دست‌کم می‌گیرید؟ چرا اینقدر از حضور یک کاندیدا در صحنه عصبانی هستید و پرخاشگری می‌کنید؟ این را همه احساس می‌کنند».

 

جلوی دوربین آزادی بیان، پشت دوربین بستن دهان منتقدان!

 

«خدایا به تو پناه می‌برم از استبداد رای و عجله در تصمیم‌گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان. یاری‌ام کن بنده مخلصی برای تو و خادم لایقی برای تو باشم و فراموش نکنم آنچه بر پیشینیان رفته است.»

 

این معروف‌ترین جمله روحانی در روز نخست ریاست جمهوری‌اش است اما برای آنکه بدانیم چقدر در بیان این جمله صداقت وجود داشته همین یک گزاره کافی است که «روحانی به‌طور متوسط هفته‌ای یک توهین به منتقدان خود داشته»؛ از بزدل و بی‌شناسنامه گرفته تا کسانی که حواله به جهنم شده‌اند. دولت یازدهم در عین ادعای آزادی بیان، صدها شکایت از رسانه‌های کشور داشته است اما برای آنکه بخواهیم بیشتر و عمیق‌تر این مساله را درک کنیم می‌توانیم به صحبت‌های رئیس قوه‌قضائیه مراجعه کنیم.

 

پس از ادعاهای روحانی درباره آزادی بیان، آیت‌الله آملی‌لاریجانی خطاب به او اعلام کرد: «برادر بزرگوار! شما خودتان شفاها یا کتبا با واسطه یا بی‌واسطه بارها گفته‌اید چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی‌کنید یا نزد رهبری گلایه می‌کنید چرا دستگاه قضایی با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما بین اهالی مطبوعات ندای آزادی سر می‌دهید!»

 

دروغ بزرگ درباره اشتغال

 

کسی نیست که امروز بیکاری را اصلی‌ترین مساله کشور نداند. روحانی گفته بود «نخستین گام دولت تدبیر و امید، کاهش نرخ بیکاری است». اگرچه در اصل رشد بیکاری طی 4 سال گذشته هیچ‌کس شک ندارد و همه می‌دانند دولت روحانی رکورد بیکاری در کشور را جابه‌جا کرده است اما آمارهای ضد و نقیض و دروغ‌ها در این باره از سوی دولت زیاد است، تا آنجا که آمار اشتغال در مرکز آمار نیز دستکاری‌شده منتشر شد.

 

در 5/3 سال عمر دولت یازدهم خالص اشتغالزایی 151  هزار نفر بوده است که اگر میانگین سالانه آن را ملاک قرار دهیم، سالانه کمتر از 50 هزار شغل (43 هزار نفر در سال) می‌شود. گزارش‌های مرکز آمار درباره تعداد بیکاران حکایت از آن دارد که در 5/3 سال عمر دولت روحانی، 635 هزار نفر بر شمار بیکاران کشور افزوده شده است.

 

در ابتدای دولت یازدهم در تابستان سال 92،  بالغ بر 2 میلیون و 563 هزار بیکار در کشور وجود داشت که این رقم در زمستان امسال به 3 میلیون و 198 هزار نفر افزایش پیدا کرده است. روحانی گفته بود در دولتش یک میلیون و 340 هزار اشتغال خالص جدید داشته است در حالی که گزارش مرکز آمار می‌گوید در دولت یازدهم، 615 هزار و 107 نفر از جمعیت شاغل کشور کم شده و 323 هزار و 409 نفر هم به جمعیت بیکار کشور افزوده شده است.

حال ادعای دروغی که در این دولت یک میلیون و 340 هزار نفر اشتغال خالص ایجاد شده، چه مبنایی دارد، مشخص نیست.

 

مسکن‌مهر مزخرف بود یا نه؟!

 

روحانی در روزهایی که به رأی مردم نیاز داشت اعلام کرد «اصل ساخت مسکن ارزان و مسکن‌مهر، ایده خوبی بود» اما به محض رأی‌آوری و معرفی عباس آخوندی پروژه مسکن‌مهر متوقف شد.

 

عباس آخوندی، وزیر راه‌وشهرسازی 23 مردادماه 92 و در جلسه گرفتن رأی اعتماد مجلس گفت: «شخص من هرگز با مسکن‌مهر مخالف نبوده و نیستم و جزو اولین کسانی بودم که این موضوع را وارد نظام برنامه‌ریزی ایران کردم». آخوندی در مراسم تودیع و معارفه وزرای راه‌وشهرسازی هم درباره این طرح گفت: «گرچه من نسبت به مسکن‌مهر نقد داشتم ولی با توجه به اینکه سرنوشت حدود 10 میلیون نفر به آن گره خورده، هیچ تغییر سیاستی نسبت به پروژه‌های شروع شده مدنظر نیست و سعی می‌کنیم نواقص آن را برطرف کنیم.»

 

اما آخوندی پس از رأی‌آوری، مسکن‌مهر را طرحی مزخرف خواند و آن را عامل گران شدن 9 برابری قیمت مسکن دانست. تحویل حدود 500 هزار واحد مسکونی در عرض 3 سال و نیم نشان از پیشرفت نیم درصدی ماهانه طرح مسکن‌مهر در دولت یازدهم دارد؛ طرحی که چشم میلیون‌ها ایرانی سال‌هاست به آن دوخته شده و آخرین روزنه امید برای خانه‌دار شدن آنهاست.

 

اما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری روحانی دستور تکمیل مسکن‌مهر را می‌دهد. قائم‌مقام وزیر راه و شهرسازی با اشاره به اینکه 2 میلیون واحد مسکن‌مهر تحویل شده است، گفت: این پروژه‌ها به دستور رئیس‌جمهوری باید تا پایان کار دولت تکمیل و تحویل شود.

 

روحانی که خود و دولتش هیچ قدم قابل توجهی در مسیر تکمیل مسکن‌مهر برنداشته‌اند اما دوباره در انتخابات از آن استفاده کرد و گفت: «دولت یازدهم خود را متعهد دید که این پروژه را تکمیل کند و تقریبا تا پایان دولت این پروژه تکمیل خواهد شد».

آمار سرمایه‌گذاری خارجی هم درست نبود

 

دکتر عبدالملکی، استاد دانشگاه و اقتصاددان می‌گوید: آقایان روحانی و جهانگیری آمارهایی را مطرح می‌کنند که غلط است و باید کار قضایی به‌صورت جدی صورت گیرد. آقای جهانگیری در حالی می‌گوید 10 میلیارد دلار سال گذشته سرمایه‌گذاری خارجی در کشور داشته‌ایم که این آمار هرگز بیش از 2 میلیارد دلار نبوده و باید با این آمارهای غلط حتماً برخورد قضایی شود.

 

فریال مستوفی، رئیس کمیسیون سرمایه‌گذاری اتاق بازرگانی ایران هم با بیان اینکه 11 میلیارد و 800 میلیون دلار سرمایه‌گذاری خارجی پس از برجام تا پایان سال 95 مصوب شده است، گفت: از این رقم فقط 5/1 میلیارد دلار عملیاتی شده است. زمستان سال 95 هم آمار منتشر شده توسط اتاق تهران که در یک جدول 3 صفحه‌ای طرح‌های صنعتی تصویب شده (نه جذب شده) سرمایه‌گذاری خارجی کشور را منتشر می‌کرد، نشان داد آمار سرمایه‌گذاری خارجی در بخش صنعت تنها 4/1 میلیارد دلار است.

 

این درحالی است که دولت آبان سال گذشته گفته بود تاکنون 3 میلیارد و 890 میلیون دلار سرمایه‌گذاری خارجی برای 33 طرح جذب شده است که این آمار دروغ از آب درآمد.

 

خبر دروغ به روستایی‎ها: به روحانی رأی ندهید بودجه نمی‌دهند

 

در جریان رقابت‌های انتخاباتی سال 96 یک پدیده بسیار تلخ و شگفت‌آور رخ داد؛ ماجرا از این قرار است که با پایین آمدن رای روحانی در روستاها مسؤولان دولتی دست به کار شده‌اند و به مردم روستاها می‌گویند با توجه به اینکه روال است رئیس‌جمهور مستقر همیشه در 4 سال دوم هم رئیس‌جمهور می‌شود اگر به حسن روحانی رای ندهید بودجه روستای شما قطع می‌شود.

 

این دروغ بزرگ با یک پیشنهاد انتخاباتی برای دریافت وام 10 میلیونی به دهیاران همزمان شده است. حتی برخی منابع نوشتند در مناطقی از مرکز کشور شایعه حذف یارانه در صورت تغییر دولت کنونی منتشر شده است.

 

اسم اختلاس از فرهنگی‌ها شد معوقه!

 

ماجرای یک زد و بند مالی بزرگ در صندوق فرهنگیان یکی از بزرگ‌ترین پرونده‌های فساد مالی را رقم زد. اواسط سال 95 وقتی خبر این فساد مالی بزرگ در زیرمجموعه وزارت آموزش‌وپرورش منتشر شد، در ابتدا طبق روال همیشگی دولت، به دولت قبل یعنی دولت دهم پاس داده شد اما بعد از اینکه ماجرا با جزئیات جدیدی منتشر و دست دولت یازدهمی‌ها در این ماجرا رو شد، عدد 8 هزار میلیاردی برای آن تعیین شد.

 

سخنگوی قوه‌قضائیه درباره بزرگی این فساد گفت: «هیچ پرونده‌ای به‌اندازه تخلف صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه ندیدم.» هرچند حسن روحانی درباره این فساد بزرگ در جملاتی عجیب گفت: «بعضی رسانه‌ها خوش‌شان می‌آید «بدهی معوق» را «اختلاس» جلوه بدهند».

 

دروغ خودکفایی گندم

 

با این خبر دیگر می‌توان مطمئن شد حداقل در تولید دروغ بزرگ که احتمالا در انتخابات اثر خواهد کرد «خودکفا» شده‌ایم! ادعای روحانی و جهانگیری در خودکفایی گندم در جریان رقابت‌های انتخاباتی خیلی زود دروغ از آب درآمد؛ برخی منابع نوشته‌اند: «دولت یازدهم در 4 سال گذشته سابقه رکورد زدن در واردات گندم را هم داشته به طوری که بیشترین واردات گندم در سال‌های اخیر مربوط به سال 93 با 2/7 میلیون تن بوده است!

 

حتی شیخی، مشاور وزیر اسبق کشاورزی هم گفته «اطلاع موثق و گزارشات میدانی در اختیار دارم که محموله‌های گندم در حجم وسیعی از بندر امیرآباد وارد کشور شده و دولت این گندم‌ها را تحت عنوان گندم‌های تولید شده در داخل در آمار تولید گندم محاسبه کرده است».

 

دروغ چینی!

 

در حالی که دولتی‌ها در تبلیغات انتخاباتی‌شان تاکید می‌کنند حجم واردات را کم کرده‌اند فقط بررسی آمار تا زمستان سال 95 نشان می‌دهد ارزش واردات از چین در مجموع دولت یازدهم، افزایش 78 هزار میلیارد تومانی داشته است. یعنی  برخلاف اظهارات رئیس‌جمهور و معاون اولش، دولت روحانی بیشتر از همه دولت‌های بعد از انقلاب برای چینی‌ها شغل ایجاد کرده است.

 

دروغ حمایت خانواده شهدای شاخص از روحانی

 

در روزهای منتهی به انتخابات، اخبار حمایت خانواده‌های شاخص شهدای جنگ تحمیلی از روحانی به صورت گسترده منتشر شد ولی پس از خانواده سردار شهید همت و شهید کشوری، خانواده شهید مفتح هم هرگونه حمایت از روحانی را تکذیب کردند. فرزند شهید همت در صفحه شخصی‌اش نوشت: بنده به ایشان رای هم نمی‌دهم، چه رسد که حمایت کنم. بهتر است از اسم شهدا و خانواده‌های آنها سوءاستفاده نشود.

 

منبع: تسنیم نیوز

 

دسته‌ها
مقاله

نماز لیله الرغائب ؛شب دلدادگان [بررسی ترجمه اشتباه شب آرزوها]

لَیلَةُ الرَّغائِب نام نخستین شب جمعهٔ ماه رجب است که در آن امید به بخشش‌های فراوان از سوی خداوند است. بر اساس روایتی از پیامبر(ص) در این شب فرشتگان به کعبه می‌آیند و از خداوند درخواست می‌کنند شخص روزه‌دار در ماه رجب را ببخشد. دوازده رکعت نماز با کیفیتی خاص بین دو نماز مغرب و عشاء از اعمال مستحب این شب است.


درباره نماز شب لیله الرغائب . شب دلدادگان : 

اولین شب جمعه ماه رجب را «لیلة الرغاب » میگویند. این شب نمازی دارد که بسیار پرفضیلت است.

ازجمله این فضیلتها این است که به سبب انجام این نماز گناهان زیادی آمرزیده میشود.

این نماز دوازده رکعت دارد که به صورت شش نماز دورکعتی، بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود.در هر ركعت هم باید یک مرتبه سوره «حمد » و سه مرتبه «سوره قدر » و دوازده مرتبه «سوره توحید » خوانده شود.

بعد از اتمام نماز هم 4 دعا واردشده که باید خوانده شود. (به بخش اعمال ماه رجب در کتاب مفاتیح الجنان مراجعه کنید| توضیحات در عکس نوشته پایین هم نوشته شده است|هم چنین می توانید از نرم افزار مفاتیح باب النعیم که برادر برنامه بادصبا است روی اندروید استفاده کنید)

بعد از انجام اعمال حاجت و نیاز خود را از خداوند طلب می‌کنیم

مستحب است روز پنجشنبه را روزه بگیریم

بدون روزه نیز می توان اعمال لیله الرغایب را انجام داد…

اگر کسی اولین پنجشنبه ماه رجب روزه نگرفت می تواند اعمال لیله الرغائب را انجام دهد و نماز بین مغرب و عشا را بخواند؛

زمان : پنجشنبه : 23 اسفند 97 

درباره این نماز در سایت استاد شهاب مرادی


تصویر بالا مطلبی که توسط یکی از اکانت های دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه ای در شبکه های اجتماعی 5 روز قبل یعنی 7 مارس 2019 منتشر شده بود …

زمان انجام اعمال #لیله_الرغائب پنجشنبه 23 اسفند هست ….


در ادامه مطلب مقاله‌ای درباره یکی از برداشت‌ها و ترجمه‌های اشتباه درباره لیله الرغائب می خوانیم : 

لیله الرغائب واقعا چیست؟ آنچه چند مدتی ست شهرت یافته برداشت از مساله ای ست بنام لیله الرغائب که مع الاسف با یک ترجمه اشتباه معادل لیله الآمال و شب آرزوها ترجمه شده رغائب جمع رغیبه است یعنی هر آنچه ارزشمند و نفیس و مرغوب است نه آنچه من وشما به او رغبت داشته و آنرا مرغوب می شماریم .

به بیان ساده یک کودک به شکلات و لواشک رغبت ومیل دارد یک نوجوان به مهمانی یک میانسال به ملک و زمین و هکذا ..پس ترجمهٔ آن می شود شبی که در آن شب پر است از چیزهای نفیس و دانه درشت ..و نه انچه من وتو آرزو داریم بلکه هر آنچه نزد او مرغوب و نفیس است

لذا رغائب را به غلط آمال ترجمه کنیم یک نوع تشطط ایجاد میکند یکی به ماشین می زند یکی به ازدواج وغیره اما غرض ازین شب که اصل ش هم در سنت جایگاه بلندی ست؛ همان طلب مرغوبات است ؛ خداوندا آنچنان که تو دانی و در قالب دعاها و مطالبی که از اهل بیت عصمت علیهم السلام رسیده؛ دانسته و در ضمن این دعاها بر آورده می شود.

خود اصل امل هم در غالب آیات وروایات غالبا سرزنش شدیدی ازو شده بحدی که می فرماید ذرهم یاَکلوا و یتمتعوا و یلههم الاَمل فسوف یعلمون(حجر/3) لذا از کلمات بزرگان است قلبی که دنبال آرزوست لاهی ست و اهل دقت متوجه می شوند چقدر این صفت لاهی برای قلب خطر دارد ؛

امل فی نفسه در ذات خود لاهی را همراه دارداما ادبیات قران واهل بیت چیست؟؟ قران شریف عنوانی بنام رجاء را مطرح می کند ومکررا ازو تمجید می کند چرا که در ذات خود رجاء باز هم یک نوع خوف هست که او را تا حدودی از سستی و تنبلی و آرزوهای بی حد وحصر و بدون عمل ؛ دور میکند.

سوال: آیا مطلق امل مردود است؟؟ خیر اما برای افرادی بسیارررررر محدود مطرح می شود و آن هم سالکی ست که تقوا و مراتب بالاتری را در عمل طی کرده و پدر پدر جدش در آمده وبفضل الهی ده درصدی از راه را رفته و تابلوئی را بالعیان (نه توسط مکتوبات ومسموعات) دیده است برای چنین کسی اگر اهل آرزو باشد چون مشام جان او عطر وطعم دیگری را چشیده و عینک دودی او مقدارکی برداشته شده آرزو و میل شدید وعطش در آنچه دیده بدک نیست.

لذا فرهنگ قران واهل بیت این است که آنچه را مرغوب است را ما بتو معرفی می کنیم آن را رجاء ودعا و مطالبه کن و خودت را در معرض آن قرار بده..نه انچه خودت خیال می کنی و برای خودت مطلوب ولایق آرزو می دانی. گر تو ای‍‍ن ان‍‍بان ز نان خالی کن‍‍ی. پر ز گوهرهای اج‍‍لالی کن‍‍ی..دل خالی کن ودر قالب ومحتواهای ادعیه شریفی که در امشب مطرح است ازو رجاء وامید داشته باش.والسلام

منبع : وبلاگ یا سیدالکریم


در ادامه بخوانید »

ماه رجب ، ماه روان درمانی است [ ۴ دقیقه از سخنرانی استاد شهاب مرادی]

یادداشت استاد علیرضا پناهیان به مناسبت آغاز ماه رجب

دسته‌ها
مقاله

شباهت‌های گروهک داعش و فتنه گران ایرانی

داعش و فتنه گران
داعش و فتنه گران

وقتی به آشوب ها و فتنه ها و اغتشاشات علیه یک دولت مخالف نظام سلطه نگاه می اندازیم نقاط مشترک بسیار زیادی را می توانیم در اکثر آن ها پیدا کنیم.

نقاطی که گویا سرلوحه تمام این آشوب هاست و باعث قربانی شدن مردم کشورها شده است. در سال 88 نیز عده ای در کشور اسلامی ایران دست به آشوب زدند و این رفتار آنان با رفتار های گروه تروریستی داعش کاملاً همخوانی دارد. از جمله این نقاط مشترک میان داعش و فتنه گران را در ادامه میخوانیم  :

1- می توان گفت اصلی ترین شباهت هردو گروه در مخالفت با حکومت اسلامی می باشد. گروهک داعش در اسلام فقط خود را اصلح می داند و ازین رو با نظام هایی که برپایه اسلام باشد بشدت مخالف است و همه را به بیعت با سرکرده خود دعوت می کند و فتنه گران نیز اصلی ترین هدفشان برانداختن ولایت فقیه در ایران بود.

2- حمایت شدید کشور های غربی و نظام سلطه از گروه داعش و فتنه گران و تجهیز کردن هردو گروه و هموار کردن مسیر برای آشوب و اغتشاش.

3- انتخاب رنگ مشخص برای گروه های خود. گروه داعش رنگ مشکی و فتنه گران رنگ سبز را برای خود انتخاب نموده اند.

4- استفاده از نماد های مذهبی توسط هردو گروه. گروه داعش با تکبیر الله اکبر پس از هرجنایت و آرم لااله‌الاالله محمد رسول الله بر روی پرچمش و فتنه گران با استفاده از رنگ سبز که نماد سادات و اهل بیت در ایران است.

5- دشمنی هردو گروه با اهل بیت. داعش با تخریب قبور اهل بیت و محبان اهل بیت این دشمنی را آشکار کرد و فتنه گران نیز با هتک حرمت به ساحت مقدس امام حسین (ع) در روز عاشورا دشمنی خود را بر همگان روشن کردند.

6- حمایت جالب هر دو گروه از رژیم اشغالگر قدس. مفتی های داعشی اعلام کرده اند چون اسرائیل مظلوم است به کمک مردم غزه نمی رویم و فتنه گران طرفدار موسوی نیز در روز قدس شعار نه غزه نه لبنان سر می دادند.

7- قدرت هر دو گروه در استفاده از رسانه و محیط مجازی برای جو سازی و نمایش قدرت پوشالی خود. گروه داعش با انتشار جنایات وحشیانه خود در شبکه های اجتماعی قصد ایجاد هراس در دل مردم را دارد و فتنه گران نیز با شعار ما بی شماریم گروه اندک خود را با کمک ابزار فتوشاپ بزرگ جلوه می دادند.

[su_note]

حتما بخوانید » تأثیر مستقیم فتنه ۸۸ بر تشدید بیکاری و تحریم‌های بی‌سابقه

[/su_note]

8- حمایت و تحت پوشش قرار دادن اخبار جنایات و آشوب ها از سوی شبکه هایی مانند بی بی سی فارسی و  الجزیره و تلاش برای خوب جلوه دادن چهره داعش و فتنه گران.

9- اقدام به فرار با لباس زنانه توسط  سرکرده های هر دو گروه از شباهت های بسیار جالبیست که شاهد آن بوده ایم.

10- بهشتی جلوه دادن کشته های هر دو گروه. داعشی ها می گویند هرکسی که کشته شود ظهر با رسول الله بر سر یک سفره می نشیند و فتنه گران کشته های خود را شهید می نامیدند.

11- دشمنی هر دو گروه با دین اسلام. داعش درواقع گروهی است برای بدنام کردن اسلام. هیچکدام از قوانین داعش در اسلام به این شیوه نیامده است و تنها هدف آن ها بد نشان دادن چهره دین اسلام در دنیاست. فتنه گران طرفدار میرحسین موسوی نیز با خواندن نماز جماعت مختلط ، کشف حجاب در اماکن عمومی و به آتش کشیدن قرآن و مساجد مخالفت خود را با دین اسلام به نمایش گذاشتند.

12- درخواست آزادی فتنه گران و گروهک داعش برای مجرمان و جاسوسانی که علیه ایران اطلاعات مهم و تاثیر گذاری به اسرائیل و آمریکا فرستادند و آن اطلاعات منجر به برنامه ریزی ترور دانشمندان هسته ای ایران و باعث عقب افتادگی علمی ایران شدند

پ,ن: «أِنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الْکافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا» ما شیطان ها را بر کافران گماشته ایم تا آنان را تحریک و دگرگون کنند. مریم مبارکه 83 

منبع : معبر سایبری فندرسک 

دسته‌ها
مقاله

درباره بیماری برهنگی و بدن نمایی در میان برخی هنرمندان

newspaperb_166824

 

درباره بیماری برهنگی و بدن‌نمایی

بدآموزی جنون خودشیفتگی، نودیسم و نارسیسیسم

نارسیس در متولوژی یونان مردی جوان بود که کنار رودخانه‌ای چهره و تن خویش را دید و بدان دل بست یعنی عاشق خود شد. نودیسم نیز خودشیفتگی و جنون عشق به خود است. نارسیسیسم به عریان‌گرایی نیز ترجمه می‌شود. افراد عقده‌ای بیمار در زمره نارسیسیست‌ها و نودیست‌ها قرار می‌گیرند؛ افرادی که مایلند به هر وسیله توجه دیگران را جلب کنند.

 

من نسبت به اهل هنر پیوسته احترام خاصی قائلم و مانند میلیون‌ها ایرانی وجود اهل هنر را برای شیرین، ظریف و لطیف و با معنی کردن روح جامعه و ارتقای ذوق و قریحه عمومی لازم می‌دانم. مردم، هنر و هنرمند را دوست دارند. در سفرهایی که گاهی به اطراف کشور می‌کنم هنرمندانی را می‌بینم که چه در صنایع سنتی و مستظرف ایرانی (از جمله خوشنویسی، میناکاری و تذهیب) چه در هنر آواز یا موسیقی یا نقاشی یا مینیاتور یا تئاتر یا نویسندگی یا شاعری یا در پیکرتراشی و مجسمه‌سازی فوق‌العاده‌اند و افسوس می‌خورم چرا مجال لازم برای شهرت یافتن آنان داده نمی‌شود.

 

به هر حال ایران یکی از گاهواره‌های شامخ هنر جهان شناخته می‌شود. موزه‌های بزرگ آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان و آلمان پر از آثار هنری کهن ایران است. کسانی که به موزه لوور پاریس یا موزه بریتانیا در لندن یا موزه‌های مسکو و سن‌پترزبورگ سر می‌کشند، می‌دانند ویترین‌ها و غرفه‌های آثار باستانی هنری ایران از سنگ‌نقش گرفته تا پرده‌های نقاشی چقدر تماشاگران را به خود جلب می‌کند.

 

موزه‌های داخلی از دیدنی‌های شهرهای ما است ولی آنچه از ایران خارج شده 10 برابر آثار موجود در ایران است.

عرض کردم هنر و صنایع مستظرف ایرانی زینت‌بخش موزه‌های جهان است. در هنرهای جدید نیز خوشبختانه سینمای ایران مقام بلندی در جهان کسب کرده و حتی کارگردان جوان ایرانی جایزه اسکار را هم به دست آورده است.

 

خواننده عزیز! چقدر برای من مایه تاسف است وقتی هنرپیشه کم‌استعداد جوانی با زیبایی صوری نسبی به بهانه اینکه در ایران کارگردانان توقعات نامناسبی از ایشان داشته‌اند قهر می‌کند و از کشور خارج می‌شود. به جای اینکه با امکاناتی که دارد وارد یک آموزشگاه هنرپیشگی یا دانشکده سینمایی شود آسان‌ترین کار را در شکستن حریم احترام و شخصیت زن ایرانی می‌انگارد و تصور می‌کند همین که جلوی دوربین عکاسی ایستاد و با زننده‌ترین حالت و برهنگی عکس گرفت درهای استودیوهای هالیوود (شاید هم بالیوود) به روی او گشوده می‌شود و ایشان در مقام اول هنرپیشگان زن جهان، جهانی می‌شود و از شهرت بین‌المللی برخوردار.

 

من در فضای مجازی دیدم این خانم که شهرت چندانی نداشت تا پایش به خارج رسید از هول هلیم [حلیم غلط است و به معنای صبوری است. هلیم یعنی همان هلیم شیرین پرمایه صبحانه ایرانی‌ها در زمستان] در دیگ افتاد و 400 -300 تا عکس در حالت نیمه‌برهنه بسیار زشت و کریه و خلاف اخلاق گرفت و در فضای مجازی گذاشت.

خانم صدف طاهریان که به هوای تقلید افتاده، ای کاش به خاطر حرمت خانم‌های ایرانی از نشان دادن بدن خودشان خودداری می‌کردند، چون ایشان به هیچ‌وجه در زمره مدل‌های زیبا که بعضی تلویزیون‌های اروپایی مانند «مدا» می‌گذارند که به نمایش لباس بپردازند نیستند.  فرض می‌کنیم ادعاهای ایشان واقعیت داشته و در فضای سینمایی امروز عده‌ای از جوانان دیوسیرت کارگردان‌نما از ایشان توقعات بدنی داشته‌اند، این خانم که با این تصاویر زننده و پورنو دست خود را رو کرد و آبروی خود را برد!

 

هنرمندان زن شایسته درخور احترامی در جامعه سینمایی ایران درخشیده‌اند. سرکار خانم لیلا حاتمی دختر مرحوم علی حاتمی جز با وقار و متانت معصومانه و قدرت هنرپیشگی، چه کرده‌اند که این‌سان مورد توجه و احترام مردمند و در فیلم‌هایی که شرکت می‌کنند آن هم در کنار شوهر هنرمند و صاحب قریحه خود به جوایز بین‌المللی دست می‌یابد. او و خانم‌هایی دیگر پیوسته چنین موقر بوده‌اند و مورد احترام مردمند. آخر نیمه‌برهنه شدن آن هم با آن وضعیت زننده و شرم‌آور که سبب شهرت و محبوبیت نمی‌شود.

 

ملینا مرکوری، هنرپیشه زن یونانی را به یاد بیاورید که در فیلم‌های پیامبر(ص) اثر مصطفی عقاد و توپ‌های ناوارون و ده‌ها فیلم دیگر درخشید و به خاطر مبارزاتش با حکومت سرهنگان کودتاچی پس از انقضای دوران کودتا به وزارت فرهنگ و هنر یونان نائل شد؛ آیا او به نشانه اعتراض برهنه شد تا در فیلم بی‌سروتهی نقشی کوتاه و چند دقیقه‌ای بازی کند؟

خانم صدف طاهریان خجالت نکشید در تلویزیون معلوم‌الحال با آن لباس‌های زننده در کنار آن جوانک بی‌سواد و بی‌مایه‌ای که سعی می‌کند ادای گویندگان تلویزیون منقرض شده سابق را درآورد و خیلی لوس، بی‌سواد و بی‌مایه تشریف دارد ظاهر شد و با هر کلامی که آن مرد به زبان می‌آورد آنگونه جلف و زننده خندید. ای‌کاش می‌خندیدید خانم، شیهه کشیدید علیا مخدره!

 

آن فریادها، آن قهقهه‌های بی‌مورد، آن از شدت خنده بی‌تاب شدن‌ها و به هر بهانه‌ای دست‌ها و پاهای استخوانی را نشان دادن برای چه؟ آن همه غش و ریسه رفتن برای چه؟

خنده‌های زننده و شیهه‌وار شما با آن تکان دادن‌های عمدی بدن که نشان دهید دوری از ایران موجب خوشبختی و راحتی‌تان بوده چقدر چندش‌آور بود.

 

براستی به حال شما و هنر سینما زار و گریان شدم، به خدا خجالت کشیدم. یک هنرمند در هر رشته‌ای که خود را علاقه‌مند، پوینده و جوینده آن نشان می‌دهد باید نمونه و سمبل اخلاق و ادب و در خور احترام باشد. اخلاقیات در جوامع مختلف فرق می‌کند. بسیاری از مشی‌های جوامع غربی مانند اروتیسم، همجنس‌گرایی یا مثلا کشیدن ماری‌جوانا در جوامع سنتی مذموم شناخته می‌شود. در اخلاق ایرانی، برهنگی زن از 3 هزار سال پیش قابل اغماض نبوده در حالی که در یونان و روم پوشش چندان مساله مهمی به شمار نمی‌رفته است.

 

فرض کنید دختر یا زنی هنرپیشه که شهرتش از سینما یا تلویزیون ایران آغاز شده به خارج برود و در ازای برهنه شدن نقشی چند دقیقه‌ای به او واگذار شود یا در نقشی مستهجن ظاهر شود. من تنی چند از اینان را سراغ دارم که با گسستن از میهن و جامعه خود به غرب رفته و مدتی کوتاه مطرح بوده و سپس به دست فراموشی سپرده شده‌اند و هیچ‌کس یادی از آنان نمی‌کند و سرنوشت‌شان شبیه قهرمانان کتاب دومین شانس کنستانتین ویرژیل گئورگیو، نویسنده رومانیایی است که بسیاری از مهاجران از اروپای شرقی به آمریکا و کشورهای اروپای غربی متاثر، محزون و متعجب شده بودند که چرا در انزوا و تنهایی قرار گرفته‌اند و کسی سراغ‌شان نمی‌رود.

 

خانم صدف طاهریان به نظر من هم به خود بد کرد و هم به نسل جوان کشور که انتظار بداخلاقی از امثال او را ندارد.

اخیرا یک فیلم در حال اکران ایرانی به نام «یتیم‌خانه ایران» اثر ارزشمند کارگردانی به نام آقای ابوالقاسم طالبی را دیدم. فیلمی درباره قحطی و کشتار عام سال 1296 ه. ش/1917 م در ایران که حدود 5/2 تا 3 میلیون در آن مصیبت جنگ جهانی که بر کشور بی‌طرف ایران تحمیل شد در حقیقت کشتار شدند.

 

چند دختر و بانویی که در آن فیلم ایفای نقش می‌کردند با آنکه حجاب اسلامی کامل داشتند اما یک به یک، هنرپیشگان هنرمند، بااستعداد و فوق‌العاده‌ای بودند که در من این احساس به وجود آمد که در سال 1296 ه.ش هستم و براستی آنچه می‌بینم صحنه‌های واقعی است نه مجازی. به خانم طاهریان به جای هر روز برهنه شدن توصیه می‌کنم ابتدا زبان انگلیسی خود را تکمیل و سپس در یک کلاس هنرپیشگی نام‌نویسی کند.

 

در مرور زمان ثابت شده است زنی که لباس بر تن دارد جذابیت، رمزآلودگی، متانت و فریبندگی بسیار بیشتری بر مدل‌های برهنه دارد. نودیست‌ها جماعتی که برهنگی را دوست می‌دارند در آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و سوئد فراوانند اما همچون اجساد برهنه مردگان در کنار کوره‌های آدمسوزی زشت و دست‌کم عادی به نظر می‌رسند. انسان این راز و رمز را دریافت که به لباس ولو از الیاف گیاهان روی آورد.

 

در قاره آفریقا و استرالیا و در جنگل‌های آمازون برهنگان در حال ترک برهنگی‌اند. چگونه است که دختری پرورده شده در کشوری اسلامی و در جامعه‌ای مسلمان و سنتی که احتمالا خانواده‌ای متوسط و حتی پایین‌تر از متوسط دارد (زیرا خانواده‌های سنتی بالا تن به هنرپیشه شدن دختران خود نمی‌دهند) ناگهان به عصر انسان‌های لخت آفریقا، اقیانوسیه و جزایر دورافتاده یا جنگل آمازون رجعت می‌کند به این دستاویز که می‌خواهد هنرپیشه شود؟

من اینان را مانند یک پدر می‌گویم؛ نه قشری‌ام، نه تندخو و نه کینه‌توز. این راه هنرپیشه شدن نیست؛ بزودی گم و گور و فراموش خواهی شد.

 

مقاله خسرو معتضد در وطن امروز

دسته‌ها
مقاله

چگونه با فرزند نوجوانمان صحبت کنیم و مشاجرات را کم کنیم

photo_2016-11-25_00-07-42

زمانه عوض شده و تغییرات آنقدر عمیق و سریعند که گاهی تا چشم باز کنی، می‌بینی از دنیا عقب افتاده‌ای.

پیشرفت روزانه تکنولوژی و علم هم به این تغییرات، شتاب فزاینده‌ای داده است. در چنین شرایطی، اگر دختر یا پسری نوجوان در خانه داشته باشید، خواه‌ناخواه، این تغییرات بیشتر به چشم‌تان می‌آید چون نوجوان، خواسته‌ها، دغدغه‌ها، سرگرمی‌ها و دانسته‌هایش به هیچ‌عنوان قابل قیاس با زمان ما نیست.

آنها در دنیایی زندگی می‌کنند که مختصاتش با دنیای نوجوانی ما زمین تا آسمان فرق دارد. همین مسئله، شکاف بین نسل‌ها را بیشتر و عمیق‌تر می‌کند. در چنین شرایطی است که نوجوان انگار زبان والدینش را نمی‌فهمد و والدین به هیچ عنوان حرف‌ها و دغدغه‌های نوجوان برایشان قابل درک نیست.

همین می‌شود که بگومگوهای طولانی و مدام، راهشان را به خانه‌ها باز می‌کنند. با این بحث‌ها و مشاجرات و بگومگوهای کسالت‌بار و تشنج‌آفرین که انگار سر تمام شدن ندارند، چه باید کرد؟

 

من درس نمی‌خوانم؛ زندگی خودم است

یکی از بگومگوهای معروف در خانه‌هایی که نوجوان دارند، بحث بر سر «بشین سر درست» است. پدر و مادر نگران آینده تحصیلی و شغلی فرزند هستند و نوجوان حواسش بیش از قبل پی هر چیزی است به جز درس خواندن؛ ترجیح می‌دهد به جای درس خواندن با دوستانش معاشرت کند، گوشی هوشمند احتمالی‌اش را دستش بگیرد و در شبکه‌های مجازی بچرخد، روی تختش ولو شود و ساعت‌ها خیره به سقف باقی بماند یا… .

 

تمرکز روی مطالعه و درس خواندن در دوران نوجوانی که صدها دغدغه متفاوت با خود به همراه دارد، کار آسانی نیست. این در حالی است که والدین متوجه سختی این مسئله نیستند و توقع دارند نوجوان از مدرسه که می‌رسد مرتب و منظم تکالیفش را انجام دهد، چند ساعتی استراحت کند و دوباره کتابش را دستش بگیرد.

بله، شاید نوجوان‌های فامیل و همسایه، چنین باشند اما مطمئن باشید که آنها هم بدقلقی‌های خودشان را دارند. در چنین شرایطی بگومگو بر سر «چرا درس نمی‌خونی؟» کاملا بی‌فایده است چون هرچه بیشتر اصرار کنید، نتیجه کمتری خواهید گرفت.

راهکارش این است که درکش کنید، با او راه بیایید، برایش زمان بگذارید و توقع نداشته باشید تمام ساعات روزانه‌اش را مطابق میل شما رفتارتان کند. هیچ‌وقت بر سر درس خواندن دعوا و مرافعه راه نیندازید که جز عمیق شدن شکاف بین‌تان، چیزی عاید نمی‌شود.

 

همین درک ساده

در قدم اول، نمی‌خواهیم بگوییم لازم است تمام و کمال نوجوان و اقتضائات زمانه‌اش را درک کنید. اما لااقل در مورد نوجوانی – که به «سرزمین طوفان‌ها» معروف است – کمی بدانید؛ یعنی حواستان باشد که در این سنین یعنی حدود 12تا 18سالگی، در سرزمین نوجوان، هیچ‌چیز سر جای واقعی‌اش نیست بلکه همه عناصر دارند تلاش‌شان را می‌کنند تا جای اصلی خودشان را پیدا کنند.

این جابه‌جایی و تکاپو، این رشد ناگزیر و مدام، انرژی زیادی از نوجوان می‌گیرد و او را دچار سردرگمی و بی‌حوصلگی می‌کند. در این دوران، هورمون‌ها بیش و پیش از گذشته مشغول کارند. ذهن و عقل در حال تکامل هستند، هویت درحال شکل‌گیری است و جسم، در جاده بزرگ شدن و رشد، آنقدر تغییر می‌کند که خود نوجوان هم وقتی مقابل آینه قرار می‌گیرد از این همه تغییر، سرگیجه می‌گیرد.

بنابراین اگر خودتان را جای او بگذارید، یا نوجوانی خودتان را به یاد آورید و سعی کنید که این دوران را درک کنید، بی‌حوصلگی، پرخاشگری، کم‌طاقتی، استقلال‌طلبی، آزادی‌خواهی و خیلی دیگر از احساسات منطقی و غیرمنطقی نوجوان را بهتر درک خواهید کرد.

 [su_note]

حتما بخوانید: فرزندان خانواده های مومن باهوش ترند

[/su_note]

دور تسلسل

متأسفانه بگومگو با نوجوان از آن چیزهایی است که اگر شروع شود، تمام شدنش کار آسانی نیست، یا لااقل نمی‌توان این اطمینان را داد که ختم به‌خیر می‌شود.

اغلب والدینی که درگیر بحث و مشاجره با نوجوان می‌شوند، کسانی هستند که در زندگی زناشویی‌شان هم اهل بحث‌های طولانی و بگومگوهای بی‌فایده‌اند؛ بنابراین آموختن مهارت راه بردن بگومگو را بیاموزید؛ یعنی بدانید که گاهی لازم است بدون پذیرفتن حرف طرف مقابل و زیر بار رفتن، سکوت کرد و گذشت؛ گاهی باید عذرخواهی کرد، گاهی نیاز است که با محبت و مهربانی، عوض داد کشیدن و تهدید و تنبیه، ماجرا را تمام کرد.

خلاصه اینکه اگر قرار باشد بگومگو را ادامه دهید تا حرفتان به کرسی بنشیند، مطمئن باشید نه‌تنها نوجوان حرف شما را نمی‌پذیرد و کوتاه نمی‌آید بلکه این بحث تا زمان از هم گسستن رشته‌های اعصابتان پیش خواهد رفت؛ پس مهارت گفت‌وگوی درست با نوجوان را بیاموزید.

 

برخودتان آگاهانه مسلط باشید

می‌دانیم که داشتن یک نوجوان و سروکله زدن با او بر سر هزار و یک مسئله غیرقابل‌پیش‌بینی که به ذهنتان هم نمی‌رسیده و پیش آمده، کار ساده‌ای نیست و شما هم آدم هستید و ممکن است از کوره دربروید یا اعصابتان به هم بریزد و کلافه و بی‌حوصله شوید. در چنین شرایطی سعی کنید بحث را تمام کنید و به هیچ عنوان ادامه‌دهنده نباشید.

اگر می‌توانید، از محیط دور شوید. مطمئن باشید اثر این بگومگو کمتر از درس نخواندن، مهمانی رفتن، لباس نامناسب پوشیدن و… نیست. اجازه بدهید فضا کمی آرام شود تا شما و فرزند نوجوانتان انرژی از دست رفته را بازیابید و سر فرصت و در شرایط مناسب و آرام، گفت‌وگو را بدون مشاجره آغاز کنید.

 

سخت نگیرید

همانقدر که باید حواستان جمع باشد، چون تربیت یک نوجوان به هیچ عنوان کار ساده‌ای نیست، نباید سختگیر و محدودکننده باشید. آنقدر «نه» نگویید که درمواقعی که نیاز به یک «نه» قاطع دارید، حرفتان خریدار نداشته باشد! بدانید که نوجوان نیاز به آزادی دارد. نیاز دارد که خودش لباس‌هایش را انتخاب کند و اگر مطابق میل شما نیست، نبایدچیزی را به او تحمیل کنید بلکه صحبت کرده و حدود را مشخص کنید.

او نیاز دارد ساعاتی را تنها باشد، با دوستانش وقت بگذراند، حریم خصوصی‌اش برایش مهم است و… . شما فقط باید امنیت را فراهم آورید و کنترل غیرمستقیم داشته باشید، محدودکردن و مخالفت و بیش از حد «نه» گفتن فقط میزان مشاجرات خانگی را بیشتر می‌کند.

 [su_note]

حتما بخوانید : چگونه بچه را تربیت کنیم و فرزند عالی داشته باشیم

[/su_note]

زمان بگذارید

نوجوانی که با مادر یا پدرش به پارک و مسافرت و سینما می‌رود، فوتبال بازی می‌کند، به خرید و پیاده‌روی می‌رود و در یک کلام روابط همدلانه و درک متقابل را تجربه می‌کند، کمتر به دام مشاجره و بگومگو می‌افتد.

نوجوانان از جدی گرفته شدن توسط بزرگ‌ترها لذت می‌برند و اگر همراهی‌شان نکنید و آزادی انجام این سرگرمی‌ها را از آنها بگیرید، دل به هیچ مسئله جدی دیگری نخواهند داد و برای رسیدن به ممنوعیاتی که شما وضع کرده‌اید، اصل زندگی را قربانی خواهند کرد. با نوجوانتان علاوه بر همدلی و آموزش، وقت‌گذرانی، خوشگذرانی و تفریح کنید و اثر آن را بر کاهش بگومگوها ببینید.

 

به گفت‌وگو اهمیت بدهید

گفت‌وگو کردن را دست‌کم نگیرید؛ یعنی نگویید: «این بچه اصلا حرف حالیش نمی‌شه، آخرش هم کار خودش رو می‌کنه»، ضمن اینکه گفت‌وگو کردن با نوجوان هم راه و روش‌های خودش را دارد؛ مثلا نباید در کلام‌تان سرزنش یا مقایسه باشد، نباید ساعات گفت‌وگو آنقدر طولانی شوند که خمیازه تحویل بگیرید. مهربان، همدل و سریع، حرف‌هایتان را بگویید.

 

گردآوری : مریم کمالی نژاد (همشهری دو)

دسته‌ها
مقاله

فیلم فروشنده , غیرت یا جنون گاوی ؟

فیلم فروشنده , غیرت یا جنون گاوی ؟
فیلم فروشنده , غیرت یا جنون گاوی ؟

 

یادداشتی بر فیلم فروشنده اصغر فرهادی

 

تکنیک اصغر فرهادی آن قدر قوی است که نمی‌خواهد روابط نامشروع را توجیه کند؛ چون روابط نامشروع با رضایت طرفین است و نه تنها در جهان، که در بین غیر مذهبی‌های ایرانی هم تا مقدار زیادی پذیرفته شده است.

 

گروه فرهنگ و هنر فرهنگ نیوز، حسین شاه آبادی: فیلم فروشنده اصغر فرهادی را دیدم. فیلمی فوق‌العاده فنی و به همان اندازه غیر هنری. من اصرار دارم که فنی بودن کارگردان را از هنرمند بودن او جدا کنم، اگرچه در زبان عربی به هنرمندان هم فنان می‌گویند. به هر حال به نظر من اصغر فرهادی تکنیک را خوب می‌شناسد و برای اهلش هم خوب خوش‌رقصی می‌کند. نمونه‌اش همین استفاده موفق تئاتر در سینماست که تجربه ناموفقش را زیاد دیده بودیم.

 

حالا دوباره آقای کارگردان به خانواده ایرانی پرداخته و درون‌مایه جنسی‌اش را که در همه فیلم‌هایش به چشم می‌خورد این بار پررنگ‌تر و صریح‌تر ارائه کرده است. در فیلم فروشنده ، شهاب حسینی از خانه پیمان معادی «در جدایی نادر از سیمین» به دلیل خراب شدن ظاهر خانه رخت برمی‌بندد و با همسرش ترانه علی‌دوستی که اینجا رعنایی است برای خودش، به خانه‌ای در پشت بام یک ساختمان قدیمی می‌رود.

 

همان اوایل فیلم رعنا در حمام خانه خود مورد تجاوز مردی غریبه قرار می‌گیرد و این تازه اول ماجراست. عماد (شهاب حسینی) که از طرفی معلم محبوب دبیرستان است و از طرف دیگر پیرمرد پرمشکل نقش اصلی تئاتر، به دنبال مجرم اصلی می‌گردد و رعنا از آسیب وارده بسیار ناراحت است.

بگومگوهای آن دو نشان می‌دهد که دغدغه‌شان خیلی هم مشترک نیست و یکی بیشتر به دنبال بازیابی آبروی از دست رفته در بین دوستان و همسایگان است و دیگری به دنبال فراموش کردن خاطره تلخ پیش‌آمده.

 

داستان آن جا جالب می‌شود که در این بازی دزد و پلیس، عماد پیرمرد مجرم را در خانه قبلی‌اش گیر می‌اندازد. پیرمردی که طبق عادت به خانه زن بدکاره می‌رفته و این بار که خانه عوض شده است، به جای زن بدکاره، رعنای جوان را در حمام می‌بیند و همان جا وسوسه می‌شود و چنگ در گیسوی او می‌اندازد و باقی ماجرا!

 

حالا پیرمرد شرمنده است و این ماییم که باید به او حق بدهیم در این زندگی کثیف، او را ببخشیم. او مظلومانه از عماد عذرخواهی می‌کند. اما عماد که همان مرد مذهبی، غیرتی و همیشه عصبی جدایی نادر از سیمین در لباس جدید است، آن قدر رگ غیرتش بیرون زده که از او نگذرد و تا او را به جزای عملش نرساند کوتاه نیاید. این جاست که شفاعتگر این پیرمرد متجاوز، همان رعنای قربانی می‌شود و «فراموشی» تنها گزینه‌ای است که پیش روی همسرش می‌گذارد.

 

اصغر فرهادی بیشتر از این که یک کارگردان زبردست باشد، یک نویسنده ماهر است. اگر چه این بت بزرگ خیلی از سینمایی‌ها، ضعف‌هایی را در فیلم فروشنده به جا می‌گذارد که خیلی از طرفدارانش هم دیگر کوتاه می‌آیند.

او که در ایجاد تعلیق و گره در داستان متبحر شده است، به جای این که هنرمندانه تصاویر مهم را نشان دهد و برای تعلیق از غفلت زاویه دید ما استفاده کند، گل ماجرا را حذف می‌کند و آخر سر برای حل مساله آن را نشان‌مان می‌دهد! خب این چه هنری است؟

 

مثلا در «جدایی نادر از سیمین»، صحنه تصادف زن با ماشین را نشان نداد و در دقایق پایانی که همه فکر می‌کردند سقط شدن بچه به خاطر دعوای زن با نادر است، صرفا در یک گزاره گفت که چنین تصادفی رخ داده است. و حالا در « فیلم فروشنده » به جای نشان دادن نشانه‌هایی از پیرمرد، کل صحنات را حذف می‌کند تا آخر سر او را نشان دهد. این تکنیک فقط در فیلم‌های پلیسی معنی دارد که اصلا با روایت فیلم‌های فرهادی جور در نمی‌آید. پس باید قبول کرد که فیلم‌های او از نظر درام و فضاسازی موفق است ولی از نظر منطق داستانی، ضعف جدی دارد.

 

فیلم فروشنده
فیلم فروشنده

به هر حال تمام تکنیک فرهادی این است که حدس تو را حدس می‌زند و بعد از آن که خنثایش کرد، حرف خودش را می‌زند. مثلا وقتی همه چیز مشخص شده و تو انتظار داری که عماد از پیرمرد انتقام بگیرد، پیرمرد دچار عارضه قلبی می‌شود و نفسش بند می‌آید.

تو خیال می‌کنی که او مرده است اما لحظاتی بعد به هوش می‌آید. حالا که خیالت راحت شد، عماد با پیرمرد در اتاق تنها می‌شود تا حقش را ادا کند. او داروها و پول‌های پیرمرد را در کیسه می‌گذارد و وقتی که می‌خواهد تحویل پیرمرد دهد، سیلی محکمی به صورت او می‌زند.

 

این جا عکس العمل سینما خیلی مهم بود. با سیلی عماد، کل سینما به وجد آمد و برای او کف زد. اما انگار این چیزی نبود که کارگردان یا نویسنده می‌خواست. او می‌خواست رگ غیرتی که به خروش آمده است را بخواباند و برای جامعه آلوده و بیماری که تصورش را می‌کند راه‌کار باطل خود را عرضه نماید.

 

من اگر بودم، لااقل پیرمرد را طوری نمایش می‌دادم که به عماد حق دهد و به نمایشگر نشان دهد که این حداقل حق او بود. اما این جا با همان یک سیلی پیرمرد قربانی می‌شود و این بار مجرم غیرقابل بخشش داستان عماد می‌شود. همان مرد مذهبی، غیرتی و همیشه عصبی… رعنا نیز گویا دیگر خودش را همسر او نمی‌داند!

 

این بخش‌های فیلم را که می‌دیدم آیه «وَ لا تَأْخُذْکمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی دینِ اللَّهِ»[1] در ذهنم تکرار می‌شد. یعنی نسبت به آن دو در دین خدا مهربانی یا رافتی شما را نگیرد. اما خب چه کنیم، کارگردان تکنیک را خوب بلد است و خوب می‌داند که چه کار کند که تو قلبت دقیقا ضد آیه قرآن حکم کند. با خودم فکر می‌کردم که اگر امثال فرهادی بودند، دیگر نیازی نبود که فیلم‌هایی مثل «محلل» یا «تختی برای سه نفر» را بسازند و این قدر مستقیم دین را بکوبند و خیلی‌ها را علیه خود بشورانند.

 

با تکنیک‌های فرهادی تو می‌توانی فیلمی بسازی که از جمهوری اسلامی مجوز بگیرد و از اسکار و کن جایزه بهترین‌ها را. حتی اگر شهاب حسینی‌ات هم جایزه‌اش را به منجی آخر تقدیم کند، همان مرد مذهبی، غیرتی و همیشه عصبی است که نماینده همین‌ها در زمین حریف است. پس در هر صورت تو با امثال فرهادی داری گل به خودی می‌زنی و بعد هم توپ را دودستی تقدیم حریف می‌کنی.

 

تکنیک فرهادی آن قدر قوی است که نمی‌خواهد روابط نامشروع را توجیه کند. چون روابط نامشروع با رضایت طرفین است و نه تنها در جهان، که در بین غیر مذهبی‌های ایرانی هم تا مقدار زیادی پذیرفته شده است. او می‌گوید حتی تجاوز به عنف که در ابتدا همه ازش بدشان می‌آید، با راه‌کار غیرت پاسخ داده نمی‌شود و در این جامعه بیمار که پیرمرد سنتی و مذهبی‌اش اهل روابط مخفی و حتی تجاوز است هم باید بخشیده شود.

 

در فیلم فروشنده او جوان‌ها که از طرفی مظهر پاکی و از طرف دیگر مظهر گرایش به غرب هستند، در روابطی کامل آزاد به سر می‌برند. رعنا و کتی مثل دو دوست یا خواهر برای بابک و بقیه هستند. اما این‌ها هیچ کدام نگاه بد به هم ندارند و برعکس کاملا صادقانه به هم کمک می‌کنند. فقط بابک و پیرمرد متجاوزند که اهل روابط مخفی هستند. این‌ها هستند که به قضاوت عماد می‌شوند «هرزه» یا «خیانت‌گر».

 

شاید بگویید قضاوت‌هایم خیلی تند و گاه بی‌سند است. برای اثبات شما را ارجاع می‌دهم به نام فیلم: «فروشنده». این را برای آن‌ها که می‌گویند فیلم‌های فرهادی پایان‌باز است می‌گویم. همان‌ها که می‌گویند معلوم نشد دختر نادر بالاخره با مادرش رفت یا پدرش. کافی بود به نام «جدایی نادر از سیمین» بیندیشند.

 

فرهادی خوب می‌داند که در جامعه ایران که به مردسالاری شناخته شده باید تا آخر فیلم طرف حق را به نادر بدهد ولی در نهایت این سیمین مظلوم است که می‌خواسته ایران را ترک کند و به خاطر نادر هنوز مانده است. این جا نام فیلم قضاوت کارگردان را صراحتا بیان می‌کند: نادرِ مقصر، از سیمین جدا می‌شود و در نهایت نشان می‌دهد که دختر چه کسی و کجا را انتخاب می‌کند؛ پدر ظالم در ایران، یا مادر مظلوم در خارج؟

 

حالا « فیلم فروشنده » روایت دیگری است از همین ایران و همین مردمان و مخصوصا مردانش. من اسم فیلم را «معامله‌گر» می‌گذارم. چون به اعتقاد کارگردان مردان همیشه حریص و خائن ایران، برای شهوترانی خانواده خود را معامله می‌کنند.

مذهبی‌هایش برای آبروی خود، عرض همسر را معامله می‌کنند و امثال بابک برای جور کردن این معامله‌ها، خانه‌ها را معامله می‌کنند. درست است که نام اول فیلم «برسد به دست آهو» یا «مشتری» بوده و با نمایشنامه «مرگ فروشنده» پیوند خورده، اما همان معامله‌گر ناموس، منطقی‌ترین اسم برایش است.

 

آن قدر فیلم فروشنده سیاه است که من هم به کارگردان حق می‌دهم در خانه‌ای که نادر از سیمین جدا شد، رعنا از عماد جدا شود و پیرمرد از خانه و خانواده‌اش. فرهادی صراحتا طرف‌دار رعنا و نگاه مسامحه‌گر اوست و این عماد است که غیرتش او را به جنون گاوی کشانده است! معلمی که خودش به بچه‌ها گفته بود انسان به مرور گاو می‌شود، به قضاوت کارگردان به خاطر غیور بودنش «گاو» یا مبتلا به «جنون گاوی» شده است! این جا جملات آخر «لیندا»ی تئاتر به مردش «ویلی» تحقق می‌یابد که گفت: ما دیگر به راحتی رسیدیم… دیگر اجاره نباید بدهیم… اما تو دیگر در میان ما نیستی!

 

فرهادی در مصاحبه‌هایش هر چه می‌خواهد بگوید، بگوید. او در فیلم، بی‌پرده حرفش را زده و غیرت مردانه را به جنون گاوی تشبیه کرده و خیلی راحت آن را به لجن کشیده است. طبیعتا در فیلم‌های بعدی او، خیانت‌های دو طرفه و تجاوز جسورانه‌تر مطرح خواهد شد، اگر هم‌چنان اهل فرهنگ خواب باشند… مدیران ما اگر نسبت به چنین اموری بی‌توجه‌اند، کاش لااقل نیش‌های سیاسی فیلم را بهتر بفهمند.

 

از خانه خراب عماد و رعنا گرفته تا شهری که عماد می‌خواهد همه‌اش را خراب کند. این‌ها همان خوش‌رقصی‌های فرهادی برای جشنواره‌هاست. قابل پیش‌بینی بود فروشنده از جشنواره کن که مدافع اقلیت‌هایی چون هم‌جنس‌بازان است، نخل طلای کن را از آن خود کند.

 

پیشنهادی برای کارگردان فیلم فروشنده :

 

نمی‌دانم چرا این قدر اصرار دارند که خیانت و تجاوز درون‌مایه اصلی داستان‌ها شود. اما اگر ریشه‌اش بی‌هنری است، پیشنهاد می‌کنم کمی هنری‌تر بیندیشند. هنر رابطه مستقیمی دارد با زیبایی. آنچه زیباست را به زیبایی می‌نمایاند و زشتیِ نازیبایی‌ها را هم به خوبی نمایش می‌دهد. اما اگر اهل تکنیک باشی، خیلی حرفه‌ای می‌توانی زشت‌ها را زیبا کنی و زیبایی‌ها را زشت.

 

خانواده ایرانی از دیرباز به پاکدامنی و صمیمیت شهره بوده است. غربی و شرقی این را گفته‌اند. حالا هنر این است که این پاکدامنیِ گم‌شده عصر امروز را نشان دهی یا همان را هم به کثافت بکشانی؟ می‌شود که زوج جوان را به جای تصویر کردن در کازینوی غربی، در خانه ایرانی نشان دهی و معاشقه‌ها و محبت‌هایش را در اوج حیا و لطافت به نمایش بگذاری.

شاید هنوز تعریف واقعی خانواده ایرانی را درست نگرفته‌ایم که آن را در نمایشنامه «مرگ فروشنده» می‌جوییم. نیمش را بگذار به حساب کسانی که به تو این را نشان نداده‌اند، و نیم دیگرش را به حساب خودت که تکنیک را بر هنر مقدم کرده‌ای.

 

[1] نور، 2

 

 

 

دسته‌ها
مقاله

درهای باز چین برای ترانزیت تریاک انگلیسی [نفوذ چیست]

photo_2016-09-19_21-14-03

درهای باز چین برای ترانزیت تریاک انگلیسی

 

مسئله مواد مخدر و به خصوص تریاک در سال‌های متمادی همواره مشکل حکومت‌ها بوده است اما در میان دولت‌هایی خلاف جریان مبارزه با مواد مخدر حرکتی می‌پیمایند.

 

آغاز این نوع برخوردها، تاریخی دیرینه دارد اما قدمت قدرت‌نمایی مواد مخدر عموماً و تریاک و هرویین خصوصاً به چیزی در حدود اواسط قرن نوزدهم برمی‌گردد.در قرن نوزدهم میلادی، مخالفت امپراتوری چین با سیاست دروازه‌های باز برای بنادر، باعث نارضایتی انگلستان گردید. این شروع نخستین مرحله نفوذ مؤثر کشورهای اروپای غربی به چین به شمار می‌رود.

 

برنامه نفوذ و استعمار غرب به جهان شرق به بهانهٔ علاقهٔ مردم بریتانیا به چای آغاز می‌شود. حاکمان انگلیس بر این عقیده بودند که مردم بریتانیا علاقه زیادی به چای داشتند  و در مقابل انگلستان، کمتر کالایی داشت که موردنیاز چین بوده و آن را معاوضه نماید. در نتیجه انگلستان با کاهش ذخیره نقره خود که آن را با چای چین مبادله می‌کرد، روبرو شد و تصمیم گرفت که صدور نقره را متوقف کند.

 

تاجران بریتانیایی هند که صادرات این کشور در دست آنان بود نوع جدیدی از تجارت استعماری را گسترش دادند. بریتانیا کشت خشخاش را در هند گسترش داده بود ازاین‌رو تاجران انگلیسی تصمیم گرفتند تا در مقابل دریافت چای، تریاک و کتان صادراتی هند را در اختیار چین بگذارند. پس از مدتی، افزایش شدید اعتیاد به تریاک در چین و در نتیجه افزایش واردات آن و کاهش ذخیره نقره آن کشور، باعث شده بود که وارثان کمپانی بریتانیایی هند شرقی از موفقیت برنامه گسترش استعمال مواد مخدر احساس رضایت کنند.

 

واقعیت امر آن است که تأمین تریاک چین، یک انحصار انگلیسی یا به دیگر سخن، یک انحصار دولتی انگلیسی و یکی از محورهای سیاسی آن کشور در مورد جهان شرق از جمله چین بود.

 

در دوران سلطه بریتانیا به گفتهٔ مورخین و سیاستمداران نزدیک پنجاه‌درصد از درآمد تریاک صادراتی از  خلیج بنگال هند به سواحل کانگتونگ چین نصیب دولت بریتانیا می‌شد به علاوه از سود واردات چای هم بهره‌مند می‌شدند.

 

درهای باز چین برای ترانزیت تریاک انگلیسی
درهای باز چین برای ترانزیت تریاک انگلیسی

در چین نخست موجبات بازار تریاک فراهم گردید و سپس تریاک بنگالی که ناشی از کشت خشخاش بود به این بازارها سرازیر شد. توزیع مواد مخدر با پشتیبانی مالی ابر بانکداران بریتانیایی و صدها هم‌مسلکشان در آمریکا فراهم آمد.

 

فروش مواد مخدر با استفاده از بینوایی انسان‌ها روشی بود که در انگلیس و آمریکا به کار گرفته شد و با استفاده از همین روش راکفلر صنایع دارویی شرکت خود را به فروش رساند. بخش عمده‌ای از این مواد امروز از هند نه بلکه از شرکت‌های سوییسی و فرانسوی و بریتانیایی در آمریکا تهیه و به بهانه‌های مختلف پخش می‌شود.

 

فعالیت‌های شرکت هند شرقی هم در طول سال‌های مختلف به بهانهٔ علاقهٔ مردم به چای بود اما بازرگانان بریتانیایی و هندی و چینی از این طریق به ثروت زیادی دست یافتند که بخش زیادی به دولت انگلستان رسید.

 

در این فرآیند تریاک‌کش‌خانه‌ها در سراسر چین گسترش یافت و در شهرهایی مانند شانگهای و کاتن صدها هزار چینی بینوا به استعمال تریاک مشغول بودند و شرکت بریتانیایی هند شرقی در مزارع گنگ هند کشت خشخاش را گسترش می‌داد. افزایش شدید اعتیاد به تریاک در چین و در نتیجه افزایش واردات آن و کاهش ذخیره نقره آن کشور، مقامات چینی را بر این داشت که واردات تریاک را ممنوع اعلام کنند.

 

این تصمیم در ابتدا مانع بزرگی برای تاجران و دولتمردان انگلیسی که به واردات تریاک از راه قانونی و غیر قانونی به چین می‌پرداختند، محسوب نمی‌شد، ولی در اواخر دهه ۱۸۳۰، این قانون به‌طورجدی اجرا شد و صندوق‌ها و انبارهای حاوی تریاک توقیف گردید. دولت چین، «لین ز شو» را مأمور ضبط و آتش زدن کلیه محموله‌های تریاک در بندر کانتونگ کرد و او این کار را انجام داد، اعمال محدودیت بر همه گونه کالای وارداتی در بندر کانتونگ، تجار انگلیسی را ناخشنود ساخت.

 

در ماه ژوئن ۱۸۴۰، نیروی دریایی انگلیس با لشکرکشی به دهانه رود کانتون، نخستین جنگ تریاک را آغاز کرد. با رسیدن ناوگان نیروی دریایی انگلیس به یانگ تسه کیانگ، سقوط شانگهای و سپس رسیدن به نانجینگ قطعی شد و پس از مدتی چین تسلیم  شد.

 

در گزارش‌ها آمده است که در روز بیست و نهم آگوست ۱۸۴۲ جنگ چین و بریتانیا معروف به «جنگ نخست تریاک» با امضای قرارداد نانجینگ پایان یافت. این جنگ به پیروزی بریتانیا و از دست رفتن هنگ‌کنگ چین و درهای باز چین به روی بازرگانان بریتانیایی انجامید.

براساس این قرارداد، دولت چین پذیرفت که بنادر چین ـ از کانتون تا شانگهای ـ به روی کشتی‌های قدرت‌های بزرگ باز باشد و تعرفه‌های گمرکی تجار بریتانیایی ثابت بماند، بریتانیایی‌ها از حق محاکمه کنسولی برخوردار باشند و دولت چین بابت غرامت جنگ ۲۱ میلیون اونس نقره به دولت بریتانیا بدهد. این قرارداد در عرشه ناو بریتانیایی «کورن والیس» در آب‌های نانجینگ امضا شد.

پس از پایان جنگ اول تریاک، علیرغم این که بریتانیایی‌ها، امتیازات فراوانی از چینی‌ها گرفته بودند، بااین‌حال از این مصالحه رضایت نداشتند و به دنبال بهانه‌ای برای دریافت امتیازات بیشتر بودند. ازاین‌رو به بهانه توقیف یک کشتی بریتانیایی از طرف چینی‌ها، روابط دو طرف باز هم تیره شد. در این زمان، نخست‌وزیر بریتانیا که مردی بهانه‌جو و مغرور بود خواستار عذرخواهی رسمی دولت چین شد.

 

وی بر این عقیده بود که منافع استعمار بریتانیا در هر نقطه از عالم، باید به هر قیمتی حفظ شود. او این امر را نشانه‌ای از قدرت و اعتبار بریتانیا تلقی می‌کرد. در این حال علیرغم رفع توقیف کشتی بریتانیایی، چون چینی‌ها حاضر به عذرخواهی نشدند، این بار نیروهای بریتانیایی به بهانه این امر واهی، با کمک فرانسه جنگی را در سال ۱۸۵۶ آغاز کردند که به «جنگ دوم تریاک» شهرت یافت.

در نهایت پس از چهار سال، هنگامی‌که قوای مهاجم در سال ۱۸۶۰ به پکن، پایتخت چین نزدیک شدند، چینی‌ها تسلیم شدند و پس از انعقاد قرارداد صلح و دریافت امتیازات دیگر، تجارت تریاک بار دیگر در قواعد جدیدی آغاز شد.

 

پیمانی که فاتحان بر مغلوبان تحمیل کردند مقرر داشت که اروپاییان به ده بندر چینی دیگر و رودخانه یانگ‌تسه راه یابند؛ فرستادگان اروپایی و آمریکایی به دربار چین روند و کشورهای آنان با چین برابر به شمار آیند؛ مبلغان دینی و سوداگران خارجی در سراسر آن سرزمین از تعرض مصون مانند؛ اتباع کشورهای غربی بیش‌ازپیش از حیطه قوانین چین برکنار باشند؛ قسمتی از خاک چین که مقابل جزیره هونگ‌کونگ است به انگلیس تعلق گیرد؛ صدور تریاک به چین قانونی تلقی شود؛ و چین غرامتی بپردازد، و مغرب زمین، در ازای این غرامت، در تعلیم و تربیت چینیان همت گمارد.

 

منابع:

 

کتاب چین نو

کتاب کمیته ۳۰۰

تاریخ تمدن ویل دورانت جلد اول مشرق زمین

سخنرانی استاد حسن عباسی

دانشنامه آزاد

 

منبع: باشگاه استراتژیست های جوان 

 

دسته‌ها
مقاله

شکل گیری روز قدس چگونه بود ؟ چگونه تهران قلب فلسطین شد؟

شکل گیری روز قدس چگونه بود ؟
شکل گیری روز قدس چگونه بود ؟

 

«تهران قلب فلسطین شد.»؛ این جمله‌ای بود که یاسر عرفات رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در دیدارش با امام خمینی(ره) در شامگاه ۲۸بهمن ۱۳۵۷در مدرسه رفاه گفت.

ورود ابوعمار به تهران، پایتخت کشوری که تنها امید مبارزان فلسطینی در مقابل اشغالگران قدس بود، موجی از شادی را در میان مردم برانگیخته بود، طوری که ایرانیان از بسیاری از شهرهای دور و نزدیک به محض باخبر شدن از ورود رهبر مبارزان فلسطینی، برای دیدار با او در مراسم 29بهمن بهشت زهرا تهران با هر وسیله‌ای خودشان را رساندند.

 

عرفات که با هیأتی 57نفره و عمدتا از چریک‌های ساف به تهران آمده بود بعد از مراسم افتتاح سفارت فلسطین در محل سابق سفارت اسرائیل در خیابان کاخ (فلسطین فعلی) خدمت امام خمینی(ره) رفت. او به امام(ره) گفته بود: «موشه دایان گفته امید من به آمریکاست و من هم گفتم امید من به انقلاب ایران است». امام(ره) هم جواب داده بودند: «امید ما هم به خداست چون بهترین تکیه‌گاه خداست و من به شما این توصیه را می‌کنم که همیشه خدا را درنظر داشته باشید».

 

هنوز سالگرد انقلاب نرسیده بود که امام خمینی(ره) با توکل به خدا و اتکال به قدرت لایزال الهی، در شرایطی که جنایت‌های اسرائیل در فلسطین و جنوب لبنان به اوج خود رسیده بود آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز جهانی قدس اعلام کردند. آنچه می‌خوانید گزارشی از رمضان تاریخی 1399هجری قمری است که در آن معمار انقلاب اسلامی خشت اول مبارزه با اسرائیل را محکم نهاد.

 

سرویس‌های جاسوسی موساد و سیا در برخی استان‌های مرزی نفوذ کرده بودند و با تشویق آنها به تلاش برای جدایی‌طلبی، برای نظام نوپای جمهوری اسلامی در ایران – قلب جهان اسلام- ایجاد هزینه می‌کردند. در شرق، ارتش سرخ شوروی به افغانستان حمله گسترده کرده بود تا به رؤیای چندصدساله آب‌های گرم جنوب برسد و برای تحقق این رؤیایش مسلمانان زیادی را به خاک و خون کشیده بود.

 

در عراق هم صدام با کودتایی بدون خونریزی حسن البکر را کنار زده و همه‌کاره بین‌النهرین شده بود و با فشار بر علمای شیعه و سنی، مشکلات جهان اسلام را دوچندان می‌کرد. اما آنچه بیش از همه دل نه‌تنها مسلمانان بلکه آزادیخواهان جهان را هم می‌لرزاند مسئله فلسطین بود؛ مسئله‌ای که طی آن ساکنان سرزمینی، به‌دلیل آنچه «وعده دروغین الهی برای بازگشت فلسطین به قوم یهود» شناخته می‌شد زندگی‌شان زهر و دهرشان سیاه می‌شد.

 

فلسطینی‌ها به‌دلیل توطئه‌ای استعماری باید میلیون‌ها مهمان ناخوانده را در سرزمین‌شان می‌دیدند تا همین مهمانان در سال 1947در سرزمین خود فلسطینیان کشوری جعلی به نام اسرائیل تاسیس کنند.

 

فتنه اسرائیل

تا سال 1979 تقابل مسلمانان و یهودیان در این سرزمین، به کشته و آواره شدن هزاران هزار فلسطینی از سرزمین‌شان و مهاجرت هزاران یهودی به این اراضی اشغالی منتهی شده بود. رژیم صهیونیستی که حالا یکی از قوی‌ترین قدرت‌های نظامی خاورمیانه شده بود چشمی هم به لبنان و سوریه داشت و با اشغال جنوب لبنان مشکلات مشابهی را برای مردم این کشور به‌وجود آورده بود.

 

اما در همه این سال‌ها حاکمان کشورهای مسلمان جز محکوم‌کردن جنایات اسرائیل، تحریم کالاهای این رژیم و انصراف از رودررو شدن با ورزشکاران اسرائیلی در مسابقات ورزشی، اقدام دیگری نکردند و حتی در جنگ‌های چندگانه با این دشمن جهان اسلام هم آنچنان که باید قدرت نظامی خود را بروز ندادند.

 

اما در این سال با پیروزی انقلاب اسلامی، آن هم در کشوری که تا پیش از این حاکمش متحد اسرائیل محسوب می‌شد و موساد همه جوانب امنیتی‌اش را زیرنظر داشت، حکومتی برخاست که همه‌جانبه حامی مردم مظلوم فلسطین شد. حمایت انقلاب اسلامی ایران از مردم فلسطین نه مانند برخی ممالک عربی بر مبنای ناسیونالیسم عربی بود و نه به شکل برخی ممالک بلوک شرق و آمریکای لاتین حمایت تسلیحاتی.

 

پشتیبانی جمهوری اسلامی از فلسطینیان کاملا براساس دین مبین اسلام بود؛ دینی که شعارهایی چون «هیهات منّا الذله»، «انما المومنون اخوه» و «یا ایها المسلمون اتحدوا» را در خود داشت. امام خمینی(ره) معمار و رهبر این انقلاب هم درماه رمضان آخرین سال قرن چهاردهم هجری قمری در راستای عمل به احکام پیامبر رحمت، حضرت محمد(ص) و برای نجات نخستین قبله مسلمانان، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را تا تحقق آزادی قدس شریف، روز جهانی قدس نامیدند.

 

حضرت امام در بیاناتشان در روز سه‌شنبه 16مرداد، برابر با سیزدهم ماه رمضان، درباره این نامگذاری فرمودند: «من طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را به مسلمین گوشزد کردم که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، به‌ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه آنها را بمباران می‌کند.

 

من از عموم مسلمانان جهان و دولت‌های اسلامی می‌خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می‌کنم که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می‌تواند تعیین‌کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به‌عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین‌المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام کنند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم».

 

این اقدام امام خمینی(ره) که انقلابی دیگر علیه قدرت‌های جهانی بود بازتاب گسترده‌ای داشت. پس از اینکه وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران از طریق نمایندگی‌هایش در خارج از کشور دعوت امام(ره) از عموم مسلمانان را به اطلاع همه کشورها رساند سفارتخانه‌های کشورهای اسلامی خاورمیانه، شبه‌قاره هند، شمال آفریقا، اتحادیه‌ها و انجمن‌ها و جوامع اسلامی اروپا و آمریکا در پیام‌هایی به دولت جمهوری اسلامی ایران حمایت خودشان را از پیشنهاد امام خمینی(ره) در برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس اعلام کردند.

 

یاسر عرفات 48ساعت پس از اعلام روز جهانی قدس در پیامی به حضرت امام نوشت: «سلام خدا بر شما. پیام گرامی شما به مسلمانان را درباره بیت‌المقدس دریافت کردیم و مژده خیر وافر را در ماه رمضان، ماه نزول قرآن شنیدیم. در این مرحله حساس که انقلاب فلسطین با نیروهای شّر درگیر است با همبستگی میان برادران مؤمن حمایت مهمی را احساس می‌کنیم. در این مرحله دشوار تاریخی که منطقه خاورمیانه در سایه مشکلات خطیر قرار دارد ما تلاش‌های شما را در راه آزادی بیت‌المقدس و فلسطین گرامی داشته و از خداوند قادر متعال مسئلت داریم شما را حفظ کرده و گام‌های ما را در راه خیر مسلمین و سربلندی اسلام استوار سازد. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته. انقلاب تا پیروزی. یاسر عرفات».

 

نخست‌وزیر لبنان هم اعلام کرد که «لبنانی‌ها پیشاپیش دیگر کشورها دعوت امام خمینی را لبیک می‌گویند». عبدالحلیم خدام، وزیر امورخارجه سوریه هم گفت: «اقدام امام خمینی نقش بزرگی در تنظیم مجدد قوا در منطقه خاورمیانه دارد». سازمان نصر افغانستان نیز در بیانیه‌ای اعلام کرد: «قدس همان فرودگاه وحی و نبوت و همان خیزشگاه حماسه‌های جاوید است. قدس زادگاه تک‌مردان و نمونه انسان‌های تاریخ است. اکنون که امام امت‌قهرمان بت‌شکن، خمینی بزرگ این روز را روز قدس اعلام کرده برای همه نوید نوینی است که با نخستین قبله مسلمانان و نخستین دیار وحدت اعلام همبستگی کنیم».

اخوان‌المسلمین اردن نیز در تلگرامی نوشت: «این نخستین بار است که از تمام مسلمانان جهان برای آزادسازی بیت‌المقدس دعوت می‌شود، پس باید به این دعوت پاسخ مثبت داده شود».

 

همه ایران علیه اسرائیل

در ایران نیز بلافاصله احزاب، گروه‌های سیاسی، شهرداری‌ها، ستادهای نظامی ارتش، سپاه، ژاندارمری، شهربانی، کمیته انقلاب اسلامی، وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، اتحادیه‌های دانشجویی، سندیکاها، اتحادیه‌های صنفی، کارخانه‌ها، حوزه‌های علمیه، اقلیت‌های مذهبی و… حضور خود در راهپیمایی روز قدس را اعلام کردند.

 

امام خمینی(ره) 2 روز پیش از جمعه موعود و راهپیمایی 27مرداد، پس از اینکه به وزیر امورخارجه سوریه گفته بودند: «اگر مسلمین هر کدام یک سطل آب به اسرائیل می‌ریختند او را سیل می‌برد» در پیامی مهم به مناسبت نخستین مراسم روز جهانی قدس فرمودند: «روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛ روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است؛ روزی است که باید بیرق جمهوری اسلامی در سراسر کشورها برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرت‌ها فهماند دیگر آنها نمی‌توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسول‌اکرم(ص) می‌دانم و روزی است که در آن باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.

 

روز قدس، جهانی است و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است؛ روز مقابله ملت‌هایی است که زیر فشار ظلم آمریکا و غیرآمریکا بودند؛ روزی است که باید مستضعفین مجهز شوند، در مقابل مستکبرین و دماغشان را به خاک بمالند. روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملت‌های مستضعف معلوم شود. باید ملت‌های مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود کنند. باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، تمام ملت‌ها قیام کنند و این جرثومه‌های فساد را به زباله‌دان‌ها بریزند».

 

نخستین راهپیمایی روز قدس در سال ۵۸
نخستین راهپیمایی روز قدس در سال ۵۸

نخستین راهپیمایی روز قدس در سال ۵۸
نخستین راهپیمایی روز قدس در سال ۵۸

بقیه عکس ها در مشرق نیوز

روز قدس میلیون ها نفر به خیابان آمدند

بامداد 27مرداد، مردم ایران درحالی برای پشتیبانی از قدس در ماه رمضان به خیابان‌ها آمده بودند که کشورشان در آن مقطع درگیر تحولات شگرفی بود. مردم ایران یک هفته پیش از آن برای انتخاب نمایندگان‌شان در مجلس خبرگان قانون اساسی به پای صندوق‌های اخذ رأی رفته بودند. 3 روز قبل از جمعه موعود نیز برای مقابله با کسانی که تهران و شهرهای بزرگ را در اعتراض به توقیف روزنامه آیندگان به آشوب کشیده بودند تظاهرات میلیونی وحدت انجام داده بودند.

 

علاوه بر اینها استان‌های کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی هم کانون بحران بودند و با فرمان انقلابی امام(ره)، پاوه داشت از شّر جدایی‌طلبان آزاد می‌شد و نظامیان برای ایجاد ثبات کامل راهی استان‌های مرزی می‌شدند. با این حال تمام خیابان‌های مرکزی پایتخت مملو از مردمی شده بود که برای حمایت از ملت مظلوم فلسطین با مشت‌های گره‌کرده آمده بودند. با توجه به جمعیت 7میلیونی آن زمان تهران، رسانه‌ها تعداد تظاهرکنندگان را 3میلیون نفر تخمین زده بودند.

 

مردم تهران با شعارهایی مانند «فلسطین پیروز است، اسرائیل نابود است»، «فلسطین فلسطین پاره‌ای از تن ماست، امامت خمینی اساس وحدت ماست»، «آمریکا، اسرائیل دشمن خونخوار ما، فلسطین فلسطین برادر و یار ما»، «ثوره ثوره حتی النصر»، «زمستان فلسطین نوروز باید گردد، شب‌های خیمه‌هایش چون روز باید گردد» راهپیمایی‌شان را به مقصد زمین چمن دانشگاه تهران از نقاط مختلف شهر شروع کردند. در این راهپیمایی زن و مرد، پیر و جوان، مکتبی و مجاهد، پاسدار و ارتشی، روحانی و بازاری و… با هر سلیقه و دیدگاه سیاسی و عقیدتی آمده بودند تا با مردم مظلوم فلسطین اعلام همبستگی کنند.

 

در مشهد، تبریز و اصفهان هم (هرکدام) بیش از یک میلیون نفر، در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند. مردم در شهرهای کوچک و بزرگ سرزمین ایران از نخستین ساعات صبح با شور و شعف خاصی حضور پیدا کردند تا در خیابان‌های اصلی راهپیمایی کرده و به مکان‌های تعیین‌شده برای اقامه نمازجمعه برسند. حتی خبر رسیده بود که در دهات و قصبات و گوشه‌وکنار مملکت، مردم به هر نوعی خواسته امام خمینی را لبیک گفته و با مردم مظلوم فلسطین اعلام همبستگی کرده‌اند.

 

اولین قطعنامه در روز قدس

اما در تهران مردم تا پایان راهپیمایی تا صلات ظهر زیر تیغ آفتاب ماندند تا متن قطعنامه را که از تریبونی در محوطه زمین‌چمن دانشگاه قرائت می‌شد بشنوند و نمازجمعه خود را به امامت آیت‌الله‌طالقانی ادا کنند.

 

نخستین امام‌جمعه تهران در سخنرانی روز قدس خود فرمودند: «بسم‌الله الرحمن الرحیم. تبت یدا ابی لهب وتب. به نام قدس و به نام سرزمین مقدس فلسطین، دور هم جمع شدیم تا دعوت مظلومان فلسطین و قدس از دست رفته را اجابت کنیم. همه مسلمان‌ها در هر جایی که هستند مانند سری هستند از پیکری و آنگاه که شکایت کند به درد آید. هر عضو بدن انسان وقتی به درد آمد به وسیله اعصاب، شکایت خودش را به مرکز فرماندهی می‌رساند، سپس فرمانده فرمان می‌دهد و همه اعضا متوجه آسیب‌دیده می‌شوند تا آن را نجات بدهند. چرا؟ چون اگر آن عضو نجات پیدا نکرد همه اعضا فلج خواهند شد».

 

از روز قدس دنیا بیدار شد

همزمان با ایران در آمریکا و در شهر واشنگتن راهپیمایی عظیمی برگزار شد که در آن، مسلمانان، سیاهپوستان و گروه‌هایی از سایر مردم آمریکا نیز شرکت داشتند. البته در این مراسم اوباش در سرتاسر مسیر راهپیمایی با تخم‌مرغ و میوه گندیده و زباله به سر و صورت تظاهرکنندگان زدند و این در حالی بود که پلیس آمریکا که به‌عنوان انتظامات در کنار خیابان‌های مسیر راهپیمایی حضور داشت واکنشی نشان نمی‌داد. اما به محض عکس‌العمل یکی از سیاهپوستان به آنها، پلیس وارد عمل شد و چند سیاهپوست و تظاهرکننده را به بهانه برهم زدن نظم دستگیر کرد.

 

در رم و واتیکان هم مراسم ویژه‌ای توسط مسلمانان و مسیحیان به دعوت نمایندگان کشورهای اسلامی و اسقف کاپوچی برگزار شد که در آن پس از شعار دادن و انتشار نشریاتی به زبان‌های عربی و ایتالیایی، فیلمی درباره فلسطین نشان داده شد. در افغانستان هم راهپیمایی روز قدس زیر بمباران خوشه‌ای جنگنده بمب‌افکن‌های ارتش سرخ شوروی انجام شد.

 

افغان‌ها در خیابان‌های کابل بر ضد امپریالیسم و در حمایت از سخنان امام خمینی(ره) شعار سردادند. البته هزاران افغان مهاجر مقیم تهران نیز در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند و با خود پلاکاردهایی حمل می‌کردند که روی‌شان نوشته شده بود: «دست امپریالیسم شوروی از افغانستان کوتاه»، «حزب اسلامی افغانستان، آزادی قدس را خواهان است».

 

هماهنگی‌های اولین راهپیمایی

در اطلاعیه شماره 3 ستاد برگزاری مراسم روز قدس برای هرچه بهتر برگزار شدن راهپیمایی آمده بود: «در ایفای مسئولیت اسلامی و انسانی خویش و در پی اجرای فرمان تاریخی امام خمینی بر آن شدیم تا مسیرهای راهپیمایی را آنقدر طولانی اعلام نکنیم، لذا از برادران و خواهران تقاضا می‌شود از همه نقاط با وسایل نقلیه به نزدیک‌ترین مسیر تعیین شده مراجعه کنند.

 

به اطلاع می‌رساند 1- در ساعت مقرر در محل حاضر باشید 2- به شعارهای تعیین‌شده توجه کنید 3- از پارک کردن در خیابان‌های اطراف دانشگاه در محدوده خیابان‌های مصدق (ولیعصر)، بلوار کشاورز، آناتول فرانس (قدس)، تخت جمشید (طالقانی)، خیابان کارگر و خیابان جمهوری اسلامی خودداری کنید 4- به تذکرات مأموران انتظامی توجه فرمایید 5- از حرکت وسایل نقلیه در محدوده تعیین‌شده بالا، از ساعت 10صبح خودداری کنید 6- در برخورد با مسائل غیرعادی صبر انقلابی داشته باشید 7- برای استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت دانشگاه از تجمع در خیابان‌های شرقی و غربی دانشگاه خودداری کنید 8- انتظامات داخل دانشگاه برعهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهربانی جمهوری اسلامی است، لطفا همکاری کنید 9- پلاکاردهای حمل شده را در اطراف نصب کنید تا دیگران بتوانند دید بهتری داشته باشند 10- در دانشگاه رعایت صف جماعت را کرده و از همان ابتدای ورود جا برای انجام نماز درنظر بگیرید 11- در حد امکان سعی شود رادیو با موج اف-ام همراه داشته باشید تا بتوانید از همه برنامه‌ها بهتر استفاده کنید. 

 

نویسنده : محمد گرشاسبی (همشهری دو)

دسته‌ها
مقاله

نماز استیجاری چیست؟ نماز استیجاری به چه دردی می‌خورد؟

نماز استیجاری چیست
نماز استیجاری چیست

⭕️ نماز استیجاری چیست ؟

 

?  نماز استیجاری یک اصطلاح فقهی است که در احکام ما به‌کار رفته است. اما قبل از آشنایی با این اصطلاح فقهی، دانستن یک نکته لازم و ضروری است: هیچ‌کس نمی‌تواند نماز قضای دیگری را که در حال حیات است به‌جا آورد، هرچند او از خواندن نماز قضا عاجز باشد.

خب، پس نماز استیجاری به چه دردی می‌خورد؟ در حقیقت این نماز بعد از مردن فرد مانعی ندارد و شخص مکلف تا زنده است باید نمازهای واجبش را خودش، به هر نحو که می‌تواند انجام دهد و نماز نایب چه با اجرت و چه بدون اجرت برای او کافی نیست.

 

اما در زمینه نماز استیجاری بد نیست بدانید که در این نماز، ذکر خصوصیات میت لازم نیست و رعایت ترتیب فقط بین نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا شرط است.

هرگاه در عقد اجاره، کیفیت خاصی بر اجیر شرط نشده باشد (مثلا نگفته باشند نماز را باید در مسجد یا فلان ساعت بخواند) و کیفیت خاصی هم برای نماز در عهد مشخص نشده باشد، بر اجیر لازم است که نماز را با مستحباتی که انجام آن متعارف است بخواند ولی واجب نیست که برای هر نمازی مثلا اذان بگوید؛ به‌عنوان مثال، بر پسر بزرگ‌تر واجب است که نمازهایی که از پدر و مادرش فوت شده و از روی طغیان و نافرمانی نبوده، بعد از مرگ آنها به‌جا آورد بلکه اگر از روی طغیان و نافرمانی هم ترک کرده باشد بنابر احتیاط مستحب باید همینطور عمل کند.

 

? حالا بر پسر بزرگ‌تر واجب است که نمازهای پدر و مادرش را به هر صورتی که امکان دارد قضا کند که یکی از راه‌ها، استفاده از همین نماز استیجاری است.

 

 

در ادامه احکام نماز استیجاری بنا بر فتاوای حضرت امام خامنه ای را می خوانیم 

 

 

اجوبه الاستفتائات 

س 709: من قادر بر خواندن نماز نیستم، آیا جایز است که شخصی به نیابت از من نماز بخواند؟ آیا فرقی بین اینکه نائب طلب اجرت کند و یا طلب اجرت نکند، وجود دارد؟

ج: شخص مکلف تا زنده است باید نمازهای واجبش را خودش، به هر نحو که می‌تواند، انجام دهد و نماز نائب چه با اجرت و چه بدون اجرت برای او مجزی نیست.

 

 

س 710: کسی که نماز استیجاری می‌خواند:

 1 ـ آیا گفتن اذان و اقامه و سلام‌های سه گانه و تسبیحات اربعه به‌طور کامل بر او واجب است؟

 2 ـ اگر یک روز مثلاً نماز ظهر و عصر را بخواند و در روز بعد نمازهای پنجگانه را به‌طور کامل به جا آورد، آیا رعایت ترتیب لازم است؟

 3 ـ آیا در نماز استیجاری، ذکر خصوصیات میّت شرط است یا خیر؟

ج: ذکر خصوصیات میت لازم نیست، و رعایت ترتیب فقط بین نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا شرط است، و هرگاه در عقد اجاره کیفیت خاصی بر اجیر شرط نشده باشد و کیفیت معهودی که اطلاق عقد اجاره به آن انصراف پیدا کند، هم وجود نداشته باشد، بر اجیر لازم است که نماز را با مستحباتی که انجام آن متعارف است بخواند، ولی واجب نیست که برای هر نمازی اذان بگوید.

 

 

 

استفتائات جدید

س: خواستم ببینم آیا در نماز استیجاری اکتفا به واجبات کافی است یا خیر؟

ج) اگر شرط نکرده باشد که چگونه بجا آورد، باید مستحبّاتی را که معمولاً افراد عادی بجا می‌آورند بجا بیاورد.

 

 

س: اگر کسی چند روز نماز یا روزه استیجاری گرفته باشد اما اسم منوب‌عنه را فراموش کرده و امکان پرسیدن اسم او هم نباشد، وظیفه‌اش در این باره چیست؟

ج) در فرض مذکور ذکر اسم منوب‌عنه لازم نیست بلکه همین مقدار که اشاره به شخص خاصی شود، کفایت می‌کند.

 

 

س: بنده از طرف وصی میت اجیر نشدم. بلکه شخصی اجیر- با اذن یا بدون اذن- به علت کمبود وقت، مقداری از نماز استیجاری خود را با مقداری پول به بنده داد ، آیا این‌گونه اجارهٔ نماز صحیح است یا خیر؟ اگر صحیح نیست تکلیف نمازهایی که خوانده شده چیست؟

ج) شما نسبت به آن تکلیفی ندارید.

 

 

س: شخصی نماز استیجاری گرفته بوده و بنده برای کمک به ایشان تبرعاً مقداری از آن نماز را به عهده گرفتم. اولاً نمی‌دانم که آن شخص اذن این کار را داشته یا نه، دوماً نتوانستم سر مدت تعیین شده نماز را بخوانم و هنوز مقداری از نماز باقی مانده است. آیا بنده باید بقیه نمازها را خودم بخوانم یا به ایشان برگردانم؟ تکلیف آن مقدار را که نخوانده‌ام چیست؟

ج) اگر اجیر مجاز به اجاره غیر هم بوده، نمازهایی را که خوانده‌اید، صحیح است و نسبت به بقیه موضوع را به اطلاع اجیر برسانید.

 

 

س: پدر اینجانب شش سال نماز استیجاری گرفته بود که خود آن مرحوم یکسال آن را خوانده ولی پنج سال دیگر باقی مانده است. به واسطه ناآگاهی از مسأله، چهار سال آن را بدون اجازه ورثهٔ کسی که نماز از او قضا شده، خوانده‌ایم و یک سال دیگر باقی است. اولاً تکلیف ما در مورد آن چهار سالی که بدون اجازه ورثه خوانده‌ایم چیست؟ و ثانیاً برای خواندن یک سال باقی مانده، آیا باید از ورثه آن مرحوم اجازه بگیریم ؟

ج) اگر اجاره مشروط به مباشرت پدرتان بوده است، نسبت به مقدار باقی مانده اجاره باطل می‌شود و تابع رضایت و اجازهٔ صاحبان مبلغ مذکور می‌باشد.

 

س: بنده به دلیل مشکلات زیاد مالی که داشتم از دفتر حضرت امام خمینی (قدس سره) نماز و روزه گرفتم. ولی بعداً نتوانستم در سر قرار، آن را تمام کنم و حال پولی ندارم که پس بدهم. وظیفه‌ام چیست؟ بعد از وقت می‌توانم انجام دهم؟ با آن پول سجاده و لباس خریده‌ام آیا نمازم با آنها درست است یا خیر؟

ج) اگر برای شما به منظور انجام نماز و روزه وقتی معین کرده‌اند در این صورت انجام آن بعد از گذشت مدت صحیح نیست مگر با اجازه شخصی که شما را اجیر کرده است و اگر بدون اجازه انجام دهید مستحّق اجرت نمی‌باشید.

 

 

س: اگر شخصی به اجرت دویست هزار تومان، اجیر شود تا یک سال نماز بخواند؛

 الف: آیا آن شخص می‌تواند نماز را به کسی دیگر بدهد تا تبرعاً بخواند ولی خودش آن مبلغ را بردارد؟

 ب: آیا شخص می‌تواند همه نمازها را به کسی دیگر بدهد و در مقابل سی‌هزار تومان اجرت به او بپردازد و صد و هفتاد هزار تومان برای خود بردارد؟

 مرحوم حضرت امام (ره) در تحریرالوسیله [القول فی صلاة الاستیجار مسأله 9] می‌فرمایند: «لو تقبّل العمل من دون أن یؤاجر نفسه له یجوز أن یستأجر غیره له لکن حینئذٍ لا یجوز أن یستأجره بأقلّ من الأجرة المجعولة له علی الأحوط، الا اذا أتی ببعض العمل و إن قلّ».

 آیا این «إن قلّ» شامل «تلاش برای یافتن اجیر دیگری» می‌شود؟ لطفاً توضیح دهید.

ج1و2) اگر اجیر شده است نمی‌تواند بدون اذن اجیر کننده، کسی دیگری را اجیر کند و عبارت «بعض العمل و إن قلّ» شامل تلاش برای یافتن اجیر دیگر نمی‌شود.

 

منبع khamenei.ir

دسته‌ها
مقاله

قرآن چند بار بر پیامبر اکرم نازل شده است ؟

قرآن چند بار بر پیامبر اکرم نازل شده است
قرآن چند بار بر پیامبر اکرم نازل شده است

 

⭕️ قرآن چند بار بر پیامبر اکرم نازل شده است ؟

 

 

? حتما در سوره مبارکه «قدر» دیده‌اید که خداوند می‌فرماید که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. خب این آیه نشان می‌دهد که قرآن کریم به‌صورت دفعی در شب مبارک قدر نازل شده است. از سوی دیگر،  تاریخ مسلم و شأن نزول آیات، نشانگر آن است که قرآن به‌صورت تدریجی و طی 23سال نازل شده است و در خود قرآن نیز آیاتی بر نزول تدریجی اجزای آن تصریح دارند.

 

خداوند در آیه کریمه‌ای فرموده است:«قرآن را متفرق نازل کردیم تا تو آن را به‌تدریج دریافت و به‌تدریج بر مردم تلاوت کنی» و در آیه کریمه دیگری، اعتراض کافران را بیان می‌فرماید که می‌گفتند چرا قرآن بر تو،  مانند تورات موسی،  یکباره نازل نشده است؟ خداوند متعال در جواب این اعتراض، خطاب به رسول اکرم(ص) آیه‌ای نازل می‌کند و می‌فرماید: «نزول تدریجی قرآن،  برای تثبیت قلب تو است.» بنابراین، ظاهر آیات قرآنی در مسئله کیفیت نزول قرآن،  متفاوت است؛ برخی از آنها بر نزول دفعی و یکباره قرآن و برخی دیگر بر نزول تدریجی و در طول زمان رسالت آن حضرت دلالت دارند.

 

? این معنا از نظر قرآن شناسی مسلم است که هرگز اختلاف و تعارضی بین آیات کریمه قرآن وجود ندارد. در حقیقت باید گفت که قرآن کریم 2نزول داشته که یکی به‌صورت دفعی انجام گرفته است و دیگری به‌صورت تدریجی، و هر دسته از آیات مورد اشاره نیز دلالت بر یکی از این دو گونه نزول دارند.

 

 

دسته‌ها
مقاله

چگونه کودکان حافظ قرآن تربیت کنیم ؛ روش‌های حفظ قرآن برای کودکان

چگونه کودکان حافظ قرآن تربیت کنیم ؛ روش‌های حفظ قرآن برای کودکان
چگونه کودکان حافظ قرآن تربیت کنیم ؛ روش‌های حفظ قرآن برای کودکان

 

بچه‌ها را به قرآن بسپارید

کودکان حافظ قرآن پیش اهالی دنیا و آخرت به خوبی و ممتازبودن معروفند.

روایات را که بخوانید و از فواید و آثار حفظ قرآن که آگاه باشید یا چند لحظه که پای حرف بچه‌های حافظ قرآن بنشینید، دلتان لک می‌زند که ای‌کاش من هم فرزند حافظ قرآن داشته باشم. رسول‌خدا(ص) فرمودند: حاملان قرآن، سرشناسان اهل بهشت‌اند و این مهر تأییدی بر این آرزوی خوب پدر و مادرهاست.در بهار قرآن که ماه رمضان است می‌توانید از تجربه‌های معلم‌های قرآن، خانواده حافظ‌ها و بچه‌های قرآنی باخبر شوید تا حامی خوبی برای قرآنی شدن فرزندتان باشید:

دسته‌ها
صوت مقاله

در روز عرفه چگونه دعا کنیم ؟ +صوت:عرفه‌ای در کنار مادرم

در روز عرفه چگونه دعا کنیم ؟
در روز عرفه چگونه دعا کنیم ؟

در روز عرفه چگونه دعا کنیم ؟

در روز عرفه که روز دعا و نیایش است، فرهنگ دعا کردن باید خیلی بهتر از همیشه در دل‌ها ایجاد شود. خیلی‌ها به‌خاطر اجابت‌نشدن دعاهایشان ناامید می‌شوند و از خدا دوری می‌کنند. اما می‌شود نگاه دقیق‌تری به دعا داشته باشید تا آداب دعا کردن را بهتر و منطقی‌تر یاد بگیرید و به تعبیر ائمه، به دعا که سلاح پیامبران است مجهز شوید و برای نتیجه اجابت دعا هم صبور بمانید.

دعای مستجاب دعایی نیست که هر کس در هر زمانی و بدون شرایط لازم آن را طلب کند و هرچه از خدا بخواهد به اجابت رسد، دعاکننده باید به شرایط بیان شده در معارف آراسته باشد و دعای او هم دعای صحیح و مناسب با شأن او و مصلحت دنیا و آخرتش باشد.

? دعا باید با چهارچوب‌های عقلی و شرعی منطبق باشد. اگر دعاکننده در خانه بنشیند و دعا کند که حقوقش بیشتر شود یا بدون ارتباط با جمع‌های خوب و سالم، صله رحم و… دعا کند که همسر دلخواهش را پیدا کند یا مثلا فرد پیری دعا کند که مثل بیست‌ساله‌ها جوان شود و…. این دعاها شرایط اجابت را ندارد.

دعای مستجاب دعایی است که شرایط لازم برای اجابت در خود دعا وجود داشته باشد؛ دعایی که صلاح و خیر دنیا و آخرت عبد را تأمین کند و به رشد و هدایت و کمال او کمک دهد، و زندگی و حیات او را حیات طیبه سازد. با این حال بزرگان به ما یاد داده‌اند که نحوه دعا کردن هم مهم است و زمان‌ها و مکان‌ها در آن اثر دارد. چند اصل مهم قبول شدن دعاهایتان را بهتر بشناسید؛ در ادامه مطلب چگونه دعا کنیم همراه بنیانا باشید :

1⃣ نسبت به اوقات شریفه و ویژه چون روز عرفه ، ماه رمضان، روز جمعه، هنگام سحر، زمان نزول باران، وقت اقامه نمازهای واجب و پس از نماز، بین اذان و اقامه، هنگام روزه و ساعتی پس از نیمه شب مواظبت و مراقبت داشته باشد که در چنین ساعتی دعا مطلوب و دارای زمینه استجابت است.

2⃣ تلاش برای ترک‌کردن گناهانی که داریم که به تعبیر دعای‌کمیل مانع برآورده شدن حاجات می‌شود.

3⃣ در حالت‌های ظاهری لحظه دعاکردن، بلندکردن دست‌ها هم مهم است. امام‌صادق(ع) می‌فرمایند در این لحظه خدا حیا می‌کند که دست‌های آن بنده را خالی برگرداند.

4⃣ خدا حاجتی که حرام باشد را برآورده نمی‌کند.

5⃣ به خدا مطمئن باشید تا اجابت‌تان قطعی شود. این اطمینان و وکالت دادن به خدا، یعنی قلبا قبول کنید که شکل برآورده‌شدن خواسته‌تان با خدا باشد.

6⃣ خواسته‌تان را با یادآوری نعمت‌های قبلی که خدا به شما داده است شروع کنید و قبل و بعد از دعا صلوات بفرستید. این شکر اولیه، با ادب بودن پیش خداست و صلوات مثل تهیه یک بسته‌بندی بی‌نقص برای ارسال دعاست.

7⃣ از روش‌های بیان دعای امامان که در نهج‌البلاغه، صحیفه‌سجادیه، مفاتیح و دیگر جاها آمده است استفاده کنید.

8⃣ اگر گروهی دعا کنید یا در میان جمع باشید و خواسته‌تان را از خدا بخواهید به اجابت نزدیک‌ترید.

9⃣ حواستان را جمع کنید و به نسخه‌های دعانویسان کوچه و بازار دلخوش نشوید که اعتبارش زود از دست‌تان می‌رود.

0⃣1⃣ برای دیگران دعا کنید و خیر آنها را از خدا بخواهید. به این ترتیب دیگران هم برای شما دعا خواهند کرد. این دعاها به اجابت نزدیک‌تر است.

پایان

؛

به گزارش بنیانا به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه فرارسیدن روز عرفه، روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از انجام اعمال روز عرفه در کنار خانواده در ایام نوجوانی‌شان را منتشر کرد. این خاطره در قالب کلیپ صوتی «عرفه‌ای در کنار مادرم» تهیه و تدوین شده است.

رهبر انقلاب این خاطره را در جریان گفت‌وشنود با جمعی از جوانان و نوجوانان در تاریخ ۱۳۷۶/۱۱/۱۴ بیان کرده‌اند.

? صوت   »  عرفه ای در کنار مادرم

دانلود صوت (4مگابایت)

یادم است هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست – لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند – چند ساعت طول میکشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع میشود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب – روزهای نه چندان بلند – به طول میانجامد.

آن وقت من یادم است که با مادرم – چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّی بود – میرفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود – منزل ما حیاط کوچکی داشت – آن‌جا فرش پهن میکردیم – چون مستحب است که زیر آسمان باشد – هوا گرم بود؛ آن سالهایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه مینشستیم و ساعتهای متمادی، اعمال روز عرفه را انجام میدادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم میخواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، میخواندیم. دوره جوانی و نوجوانی من این‌گونه بود؛ دوره اُنس با معنویات و با دعا و نیایش.