در این چند سال اخیر، چادر با فرهنگهای جدیدی همراه شده که برخی از آنها اساسا فرقی با بدحجابی ندارد. حتما شما هم دیدهاید دخترانی که چادر را بخشی از تیپ خود میدانند و گویا با استفاده از چادر میخواهند چهره خود را قاب بگیرند.
برچسب: چادری ها
دریافت mp3 (یک مگابایت)
حریم من حجاب من در گرما و تابستان
هرسال، فصل داغ تابستان که از راه میرسد خانمها برای سفتوسخت نگرفتن حجاب و بالا زدن آستینها و نازک و سبک کردن مانتوهایشان بهانهها و دلایل بیشتری دارند. بهطوریکه با کمی قدم زدن در خیابانها و مراکز خرید شهرهای بزرگ میشود رسیدن فصل تابستان را حس کرد!
بههرحال نه گرمای تابستان قابلانکار است و نه سختیهای رعایت حجاب کامل در این شرایط.
اما خیلی از خانمها هم هستند که وقتی بنا به ضرورتی در روزهای داغ فصل تابستان از خانه بیرون میآیند حجاب لازم شرعی را که رعایت میکنند هیچ، چادرهای مشکی جذبکننده گرما را هم بر روی لباسهایشان تحمل میکنند. زنهایی که هرم گرمای تابستان آنها را به یاد آتشی میاندازد که خدا به بندگان نافرمانش وعده داده است. آتشی میلیونها بار سوزندهتر از گرمای تابستان!
پیشنهاد
لباس نخی و گشاد بپوشید.
در ساعات گرم روز از خانه بیرون نروید.
تا میتوانید در سایه راه بروید.
این هم دلیل
در قرآن مجید آمده است: قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّا.
بگو گرمای آتش جهنم سختتر است.
سوره توبه، آیه 81
منبع متن : محتوا نشر
« مژده لواسانی »یکی از جوانترین مجری های رسانه ملی است که او را از دوران نوجوانی اش در قاب تلویزیون دیده ایم. شروع برنامه تازه این مجری جوان بهانه ای شد تا به مناسبت « روز جوان » به سراغش برویم.و گفت وگو کنیم
درست شبیه آنچه در تلویزیون می بینید پراست از ذوق زدگی ها و هیجانات دخترانه که به راحتی ابرازشان می کند. «مژده لواسانی» مجری جوان و خوش رویی است که تمام مخاطبان رادیو و تلویزیون لحظه به لحظه قد کشیدن و بزرگ شدنش را در رسانه ملی دیده اند. از روزهای کودکی و نوجوانی که در رادیو گذشت تا روزهایی که در ۱۴ سالگی سر از تلویزیون در آورد و در ۲۱ سالگی یکی از مجریان شناخته شده تلویزیون شد. حالا لواسانی در روزهای ۲۶ سالگی برنامه زنده «روبه راه» را هر شب در شبکه ۲ اجرا می کند. به بهانه روز جوان سری به مژده لواسانی، جوانترین سردبیر تاریخ رادیو زدیم تا از حال و هوای جوانی اش بیشتر سر دربیاوریم.
مژده لواسانی : در ۱۶ سالگی سردبیر رادیو شدم
« مژده لواسانی » متولد ۲۰ آبان ۱۳۶۸ در محل شهرآرا تهران است. علاقه به رادیو او را به عنوان مهمان به یکی از برنامه های خردسال رادیو کشاند تا خوش زبانی اش در این برنامه راه اجرا را برایش باز کند: « رادیو یک برنامه بسیار باسابقه به نام «سلام کوچولو» دارد.
اساس خانم وکیلی آن زمان این بود که خردسالان نیز در این برنامه حضور داشته باشند. مثل امروز که در برنامه فتیله و عموپورنگ هم بچه ها حضور دارند. از آن بچه ها که آن روزها از این طریق وارد رادیو شدند و بعد مجری قابلی شدند می توان «خانم ژاله صادقیان» را نیز مثال زد. من هنوز فایل صوتی آن برنامه را دارم که وقتی به من می گویند خودت را معرفی کن می گویم: «بسم الله الرحمن الرحیم. من مژده خانم لواسانی هستم».
تا این جمله را گفتم همه تعجب کردند و گفتند «چه خانم» هم میگوید. بعد از این اتفاق من کم کم پایم به رادیو باز شد تا اینکه در ۹ سالگی برنامه زنده جشن عاطفه ها را کنار خانم ژاله صادقیان و آقای جاویدنیا اجرا کردم. بعد از آن در ۱۱ سالگی برنامه ای را با نام «بوی گل آفتاب» به تهیه کنندگی محمد طارمی و محیدحمزه به طور رسمی اجرا کردم و بعد از انجام یک تست تخصصی برنامه «من می توانم» را خودم نوشته و اجرایش را هم خودم به عهده داشتم. در ۱۶ سالگی نیز جوان ترین سردبیر تاریخ رادیو شدم».
با طنز مهران مدیری پایم به تلویزیون باز شد
خوش سرو زبانی خانم مجری او را در همان سن و سال کودکی به بازیگری نیز کشاند اما انتخاب لواسانی برای حضور در رسانه جدای از بازیگری بود: «سالهای کودکی ام مهران مدیری برنامه طنزی به نام «پلاک ۱۴» داشت و من نقش خواهرزاده اش را در ۹ سالگی بازی کردم. این موضوع هم به خاطر این بود که آقای مدیری مرا در رادیو دیده بود و برای این نقش یک دختر سرزبان دار می خواست.
بعد از آن در خانه فرهنگ نیم رخ آقای «محمد حسن زاده» بعد از مجموعه های نیمرخ سریال نوجوانانه ای به نام «خبرنگار» ساخت. در این سریال من در نقش یک دختر خبرنگار به نام «عاطفه» حضور داشتم و «عباس غزالی» و «حسین مهری» نیز هم بازی های من بودند. بعد از آن چند پیشنهاد بازی داشتم اما چون می خواستم با چادر باشم طبعا نمی توانستم این راه را ادامه بدهم. اما سر از کبوتر دات کام در آوردم.
حتی یادم است کارگردان آن برنامه آقای علیپور از من پرسید: می خواهی با چادر اجرا کنی؟ گفتم :بله. گفت: چادرت که علی السویه نیست؟ گفتم: نه من همیشه سرم می کنم. اگر دوست ندارید من اجرا نمی کنم. که آقای علیپور گفت: نه و باهم ۹۰ قسمت ضبط کردیم. بعد از آن یک قانونی اعمال شد که یا باید فقط در رادیو کار کنیم یا فقط در تلویزیون که من رادیو را انتخاب کردم».
رادیو را از من می گرفتند افسرده می شدم
مژده لواسانی در کوچه پس کوچه های رادیو بزرگ شده و به قول خودش خیلی بچگی نکرده است. اما پذیرفتن چنین موضوعی برای هر خانواده ای ساده نیست و لواسانی این موضوع را از افتخارات زندگی اش می داند: «خانواده من بسیار سخت گیر است. پدر من یک وکیل کاملا جدی است که اصلا به این نوع فضا تعلق ندارد. نه پدر و نه مادرم هیچ وقت ذوق زده این موضوع نبودند که من رادیو و تلویزیون کار می کنم.
هنوز هم گاهی کسی با ذوق و شوق به آنها درباره من می گوید واکنش آنها خیلی عادی است. اما من چون تک فرزندم خیلی حواسشان بود من کاری را که علاقه داشتم انجام بدهم. آنها هم همیشه به این علاقه احترام گذاشته اند. رادیو برای من خیلی اهمیت داشت. شاید اگر آن دوران کسی رادیو را از من می گرفت من کاملا افسرده می شدم.
من هیچ وقت زنگ های آخر مدرسه را نبودم. همیشه ماشین رادیو دنبالم می آمد و مرا می برد. این موضوع برای مدرسه حل شده بود. اما پدرو مادرم همیشه به نمرات و معدلم حساس بودند و سخت می گرفتند. اگر درباره من از بسیاری از مجریان مطرح رادیو و تلویزیون بپرسید هنوز از من آن تصویر یک دختر دبستانی با چادر و روپوش مدرسه و یک کوله پشتی توی ذهنشان است. یکبار حتی در یکی از برنامه هایم که خانم «ژاله صادقیان» حضور داشت گفتم من روبروی کسی نشسته ام که یک زمانی چون قدم به میکروفون رادیو نمی رسید من در آغوشش می نشستم برنامه اجرا می کردم.»
حفظ حیا از پوشیدن چادر مهم تر است
لواسانی از مجریانی است که خردسالی وارد کار اجرا شد و در نوجوانی روبروی دوربین تلویزیون قرار گرفت و مخاطبان او در تمام مراحل بزرگ شدنش او را با پوشش چادر دیده اند. او درباره انتخاب این پوشش می گوید: «برای من به لحاظ سبک و سیاق خانواده ام چادر چیز غریبی نبود. و من واقعا چادر را دوست داشتم. پیش از ما هم سریال «درپناه تو» کمکی بزرگی به چادر کرد. چون برای اولین بار یک دختر دانشجوی فعال و با چهره و سیمای خوب را با پوشش چادر نشان داد.
همین موضوع باعث شد بسیاری درآن زمان چادری شوند.من هم همیشه چادر را دوست داشتم و از دوم ابتدایی شروع کردم به سر کردن تا اینکه از سوم ابتدایی پوشش همیشگی ام شد. هیچ وقت هم برایم اجبار نبوده است. آنقدر این آزادانه برخورد کردن با این پوشش برایم دلچسب است که هیچ وقت در زندگی ام این فکرحتی خطور نکرده است که من چون چادری هستم و جایی مثل جشنواره فیلم فجر می روم و بقیه چنین پوششی ندارند سختم باشد.
چیزی که بقیه زیاد از من می پرسند. من یا چیزی را انتخاب نمی کنم یا اگر انتخاب کنم تمام قد پایش می ایستم. اما چادر تنها چند متر پارچه نیست. باید حرمت آن نیز حفظ شود. برای همین معتقدم یک سری از برنامه های تلویزیونی را مجری چادری نباید اجرا کند. چون یک فرد یا یک مجری چادری نماینده یک سری باورهای اعتقادی و فرهنگی است که نباید به آن خدشه ای وارد شود.
یک سری هم که فکر می کنند با چادر پس زده می شوند به آنها می گویم اقشار مختلف هیچ موضعی نسبت به پوشش شما ندارند مگر اینکه حس کنند اعتقاد شما حقیقی نیست. من تمام برنامه های فرهنگی و کاری ام مثل سینما، جشنواره فیلم فجر را با این پوشش می روم و سعی می کنم جلوتر از پوشش، حیا را حفظ کنم. چون اگر حیا وجود نداشته باشد، پوشیدن چادر هیچ فایده ای ندارد».
وکالت و اجرا نقاط مشترک زیادی دارد
خانم مجری در دانشگاه حقوق خوانده است تا یک جورهایی در تحصیل راه پدر را ادامه دهد. همان پدری که روزی مهمان یکی از برنامه هایش در برنامه عصر خانواده بود که به مسائل حقوقی اختصاص داشت. لواسانی تاکید می کند که اگر مجری نمی شد حتما راه وکالت دنبال می کرده: «من در دانشگاه حقوق خواندم. به نظرم وکالت و اجرا و به خصوص اجرای برنامه های اجتماعی با هم نقاط مشترک زیادی دارد. شما اگر وکیل باشی باید در ساحت دادگاه از موکل خود دفاع کنی. وقتی هم مجری هستی باید در تلویزیون از مردم دفاع کنی و یا آنها را درباره موضوعی مجاب کنی.
این «دفاع» در هردوی آنها وجود دارد و در هردو تنها سلاح شما تنها حرف زدن است. یکی از سوژه هایی که همواره دوست داشتم روی آنها کار کنم. زندان زنان و یا دخترانی است که در کانون های اصلاح وتربیت حضور دارند و یا خانه دخترانی که از خانواده های خود به هردلیل فرار کرده اند.همیشه مسأله زنان در جامعه برایم خیلی مهم بوده است البته بدون نگاهی که رنگی از اندیشه های فمنیستی داشته باشد،دغدغه های زنانه را دنبال کرده ام.
چند هفته پیش هم بر اساس همین علاقه،با شهرداری تهران همراه شدم و به سامان سراها و مددسراهای شهر که محل نگهداری زنان آسیب دیده اجتماعی شهر هست رفتم و اتفاقا وقتی نگاهم را در صفحه اینستاگرام در مورد آن شب روایت کردم،متوجه شدم مردم هم به شدت همراه هستند و می پسندند،سال گذشته هم بارها از گرمخانه ها و کارتن خواب ها بازدید کردم و با آنها حرف زدم و اطلاع رسانی کردم،حتی چند قسمت از کافه سوال را به این آسیب های اجتماعی اختصاص دادیم.اما اینکه احساس می کنم کاری ازمن برنمی آید بسیار تلخ است. و خیلی دوست دارم برنامه ای در این خصوص بسازم که تاثیرگذار باشد.هنوز هم دوست اگر روزی وکالت کنم وکیل پرونده زنانی باشم که نیاز به دفاع دارند.»
تصمیم های مهم زندگی را برای قبل از ۱۸ سالگی است
مژده لواسانی در ۱۶سالگی سردبیر رادیو شد تا بسیاری از کارهای مهم زندگی اش را پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی انجام داده باشدو حالا از ۱۸ سالگی به عنوان یک دروازه ورود یاد می کند: «اگر شما تا پشت درهای ۱۸ سالگی فهمیدید که چه می خواهید؟ تکلیف زندگی تان را مشخص کردید اما اگر هنوز نفهمیدید که چه می خواهید مطمئن باشید نمی توانید جوانی خوبی داشته باشید. تصمیم های قبل از ۱۸ سالگی می تواند یک جوانی باشکوه را برای شما رقم بزند. من تصمیم هایم را قبل از ۱۸ سالگی گرفته بودم و با این حال بسیار از ایده آل هایم عقب تر هستم.»
لواسانی معتقد است چون خیلی زود وارد کار شده است وقت کودکی کردن نداشته و حالا جوانی کردنش هم به سبک و سیاق خودش است: «بخش عمده این جوانی که در کار خلاصه شده است. در این جوانی کردن کتاب خیلی نقش داشته، به خصوص دوران ۱۸ تا ۲۲ سالگی ام که همه اش به شهرکتاب گردی گذشت.
مدام پیگیر بودم انتشارات مختلف چه کتاب های تازه ای منتشر کرده اند که بخوانم. من به واسطه جو ادبیاتی که در خانواده ام وجود داشت بسیاری از کتاب ها را زودتر از بقیه خواندم. دیگر تفریحی که بخش زیادی از جوانی کردنم را می سازد سفر است. من به شدت اهل سفر هستم و به جز یک سری از استان های غرب کشور همه را رفته ام. دلم هم که می گیرد بلافاصله به مشهد می روم».
گاهی از دست مهمان هایم عصبانی می شوم
خانم مجری در قاب چهارگوش تلویزیون درست همانی است که در پشت صحنه حضور دارد. حتی اگر عصبانی می شود و یا اینکه از روی احساساتی شدن حرکت غافلگیرکننده ای انجام دهد. اما این احساساتی شدن گاهی کار هم دستش داده است: «در یکی از برنامه ها که مربوط به هفته دفاع مقدس بود. قرار شد پدربزرگ دایی و پسردایی من به عنوان سه نسل از خانواده جانبازان و شهدا بیایند. اما قرار نبود لو بدهیم که آنها با من نسبت دارند.
در برنامه یک جایی پدربزرگم خاطره ای تعریف می کند و شروع به گریه کردن می کند. این حرکت او حسابی احساسات مرا بر انگیخته می کند و ناخودآگاه به سمتش می روم و دستش را می بوسم. بعد از این کار مجبور شدیم اعلام کنیم که با من نسبت دارند. اما من به این موضوع افتخار می کنم و هرچیزی از علاقه به شهدا در من وجود دارد از پس این خانواده است.
البته گاهی هم شده که در برنامه عصبانی شوم. به خصوص جایی که حس می کنم مسئول مربوطه جواب درست و قانع کننده ای نمی دهد و من هرچه تلاش می کنم فایده ای ندارد. چهره ام حتی این موضوع را نشان داده است. بعد از برنامه هم به روی آن مسئول آوردم که شما نتوانستید مرا قانع کنید. یک بار مهمانمان آقای مدیری بود که به همین شکل حرف زد. من هم بعد از برنامه حرفم را زدم او هم ناراحت شد و حتی مشارکتش با برنامه را به هم زد.»
اجرای برنامه اربعین را بیشتر از همه دوست دارم
اجرای ۷ روزه خانم لواسانی در بام حرم امام حسین (ع) در ایام اربعین تبدیل به بهترین خاطره اش در اجرا شد. طوری که بارها از لذت های آن اجرای متفاوت تعریف می کند: «اگر از من بپرسید کدام اجرایت را بیشتر دوست داری. قطعا ۷ روز اجرای اربعین را می گویم. هیچ وقت فکر نمی کردم که جلوی دوربین بلرزم. آن روز همه چیز آماده بود. من هم از خودم مطمئن بودم اما تا شروع شد و دیدم پشت سرم گنبد حرم امام حسین (ع) است و جمعیت بسیار زیادی در بین الحرمین حضور دارند. صدای جمعیت واقعا تنم را لرزاند. آن روز معجزه زندگی من بود و به من ثابت کرد که هرکاری هم که انجام بدهی همه چیز همانطور که قرار باشد اتفاق می افتد.»
خانم مجری در جواب این سوال که آرزو دارد چه کسی به عنوان مهمان روبرویش بنشیند؟ و تابه حال کدام مهمان حالش را خوب کرده است جواب جالبی می دهد: « واقعا آرزو دارم «سردار سلیمانی» یک روز مهمان برنامه ام باشد اما می دانم چنین چیزی غیرممکن است. تابه حال مهمان های زیادی داشته ام که سادگی آنها در اوج موفقیتی که به دست آورده اند برایم سرشار از انرژی مثبت بوده است. چند روز پیش «محمدعلی کیانی» یک جوان ساده و بی نظیر از کهکیلویه و بویر احمد مهمان برنامه ام بود که قصهٔ زندگی و مبارزه اش برایم جذاب بود.
آقای کیایی دانشگاه شهید بهشتی قبول شده بود و چون یکی از نمرات دبیرستانش نرسید از دانشگاه با معدل ۱۹ اخراج می شود. اما نا امید نمی شود و دوباره تلاش می کند. مجبور می شود دوسال به خاطر همین اخراج شدن پشت کنکور بماند و سربازی برود و بعد از آن مجدد کنکور می دهد و این بار با رتبه بهتری در دانشگاه تهران قبول می شود. سختکوشی این آدم برای خود من حقیقتا درس بود و کلی انرژی گرفتم.»
به نوشتن جدی تر فکر می کنم
تصمیم ها و آرزوهای قبل از ۱۸ سالگی خانم مجری هنوز همه اش برآورده نشده است و او همچنان به فکر روزهایی است که خودش را در قالب دیگری به جز اجرا به مخاطبش معرفی کند: «همیشه سودای برنامه سازی داشته ام اما سودای تهیه کنندگی نداشتم چون به صورت حرفه ای آن را در رادیو تجربه کرده ام. خوبی رادیو در این است که دغدغه مالی به عهده تهیه کننده نیست. اما تهیه کنندگی در تلویزیون دغدغه مالی خیلی جدی دارد و شما به عنوان تهیه کننده باید مدام در فکر بازاریابی باشید. اما قصه می نویسم. شعر سپید می گویم.
حتی اگر شما به صفحات من در فضای مجازی بروید نامی از اینکه «مجری» هستم نبرده ام و نوشته ام «نوشتن همه سهم من از لذت های زندگیست». شعر زیاد می خوانم از مولانا و ابتهاج بگیر تا منزوی و بهمنی و فاضل و مدام شعرهای دوست داشتنی ام را تکرار می کنم:«مرا سریست با تو که گر خلق روزگار، دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم!»یا اینکه هر روز این ذکر روزانه را تکرار می کنم و می گویم: «مرا هزار امید است و هر هزار تویی»
دنیای کتاب برایم بسیار شیرین است غیر از غزل که به شدت می خوانم و اساسا «من زنده ام و هنوز غزل فکر می کنم» بسیار قصه و نمایشنامه را دوست دارم. مصطفی مستور، رضا امیرخانی، گلی ترقی، گابریل گارسیا مارکز، سلینجر، رومن گاری و نمایشنامه های اریل امانوئل اشمیت را بسیار دوست دارم و گهگاه دوباره مرروشان می کنم. حتی کلاس داستان نویسی حرفه ای می روم و یکی از دغدغه های مهم زندگی ام این است روزهایی که سرشلوغی های اجرا تمام شود حتما نوشتن را جدی تر دنبال کنم و به سرانجام برسانم».
منبع : مهر نیوز
سکینه خدابنده لو چهره اول کاروان ورزشی ایران در مراسم افتتاحیه
شکوه حجاب در رژه المپیک
نه لباس رسمی کاروان که در دقیقه 90 و با موج اعتراضی شبکههای اجتماعی عوض شد، نه حاشیههای غیبت سه والیبالیست مطرح تیم ملی در مراسم رژه و نه مقام ششمی خانم «الهه احمدی»، داغترین اتفاق ایرانی اولین روز المپیک ریو 2016 نبودند.
حتی پرچمداری فراموش نشدنی ورزشکار تاریخساز ایران، خانم «زهرا نعمتی» که به عنوان اولین ورزشکار تاریخ ایران، مسابقات المپیک و پارالمپیک را تجربه میکند هم، نتوانست داغتر از ماجرای بانویی باشد که پشت ویلچر او، با پوشش چادر توجه دنیا را به خود جلب کرده بود. چهره روز اول المپیک در ایران، خانم «سکینه خدابندهلو» بود.
مربی تیم ملی تیراندازی بانوان ایران که یکی از اعضای کاروان ایران در مراسم رژه افتتاحیه بود و همراه با زهرا نعمتی و پرچم ایران وارد ورزشگاه ماراکانا شدند. اما آن چه او را چهره کرد، پوشش «چادر» او بود که روی لباس های رسمی رژه کاروان ایران، بر تن کرده بود تا پوشش چادر او بیش از همیشه مورد توجه رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی قرار بگیرد.
سکینه خدابنده لو ، مربی همدانی تیم ملی تیراندازی ایران در رشته تپانچه است. او که در تمام عکسهای حضور کاروان ایران در دهکده بازیها نیز با این پوشش حاضر شده است، مربی ورزشکارانی چون «مهلقا جام بزرگ» و «گلنوش سبقت اللهی» در المپیک ریوست.
جالب اینکه شاگردان او در المپیک لندن نیز با پوشش چادر، مورد توجه قرار گرفته بودند و عکسی از «گلنوش سبقت اللهی» در میانه راه رسیدن به سالن برگزاری مسابقات در المپیک 2012 لندن نیز مورد توجه ویژه رسانهها قرار گرفته بود. اما نگاه ویژه کاربران شبکههای اجتماعی، موضوع پوشش چادر عضو کاروان المپیک ایران را هم داغ کرد.
برخی این پوشش را برنتابیدند و با حمله شدید به خدابندهلو و پوشش او، این نوع پوشش را تقبیح کرده و مورد تمسخر قرار دادند. سوی دیگر ماجرا اما، موافقان این نوع پوشش بودند. یکی از کاربران شبکه های اجتماعی در اینباره نوشت: «تیم آمریکا به روسری یکی از اعضایش احترام گذاشته و عضو محجبه داره، بعضی هاحضور یک چادری رو نمیتونن تحمل کنن! تحمل کنین تا تحملتون کنن.»
و دیگری، ماجرا را از زاویه دیگری دید:«شاهد سیل بی احترامی ها به بانوی چادری کاروان کشورمون هستیم تو اینستا.احترام به عقاید و انتخاب دیگران تا کجا؟» یکی دیگر هم نوشت :«الان اینکه یه خانم با چادر رفته مراسم افتتاحیه المپیک باعث خدشه دار شدن وجهه آریاییتون شده؟ شما تو صفحات سلبریتی ها فحش نده وجهه پیشکش ات !»
اما شاید جالبترین واکنش به پوشش چادر خانم خدا بنده لو را مجری سرشناس شبکه خبر داشت. خانم «المیرا شریفی مقدم» در صفحه شخصی اش ، استقبال ویژهای از پوشش مربی تیم ملی تیراندازی کرد و البته کنایه ای هم به کمپین اخیر فضای مجازی یعنی کمپین «بلاک کردن» زد. او نوشت:«مگه هرکی پاشو از لب مرز میگذاره اونور باید اعتقادش رو کم کنه؟ ظاهر آراسته،سربند به رنگ پرچم، پوشش خوشرنگ زیر چادر ،لبخند دلنشین،وقار و متانت،… واقعا چطوری میتونیم انقدر بیرحم باشیم؟! آرزوی موفقیت برای تیم ایران در المپیک ریو. چالش بلاک یادتون نره.»
منبع: روزنامه صبح نو شماره57
سوگنامهای برای حیا!
شاید اولش قرار نبود که اینطور بشود! حداقل در پهنه ذهنی ما! فکرش را هم نمیکردیم! اصلاً عدهای بند پوتینها رامحکم کرده بودند تا بیایند در این جبههای که حتی جهاد اکبر نیز میدانستندش سربازی و یا حتی سرداری کنند!
آرمان همه هم یکی بود و همه در یک مسیر مشخص عزم طی طریق داشتند! اما یک دفعه در جبهه خودمان هم اوضاع بهم ریخت!
حافظهام دوران پر رنگ و باکلاس وبلاگ داری را به خوبی بخاطر دارد! غرض ذکر خاطره نیست اما خالی از لطف نیست یادآوری آن روزها، که حتی برای بحث مطروحه هم مفید خواهد بود!
روزگاری بود که عرصه جهادِ فرهنگیِ مجازیِ به وسعت الان نبود و این همه سرباز و سردار خودخوانده هم وجود نداشت!
آن روزها بیشتر جو قالب فضای وب بود و طبعاً وبلاگ نویسی به ابزار قابل توجهی برای گسیل نیروهای ارزشی به این جنگ تبدیل شده بود! آن موقع البته امکانات نسبت به الان محدود تر بود و هرکسی نه تواناییاش را داشت و نه حالش را که ساعتی از روز را پشت مانیتور سپری کند! آن موقع شاید قلت نیرو زیاد بود اما، اما حداقل کثرت سربازان و سرداران خودخوانده کم بود!
خلاصه آنکه آن موقع مثل حالا نبود که هر بزرگواری روی کاناپه منزل لَم بدهد و شروع کند به سربازی و سرداری در جبهه جنگ نرم!
راستی چه اسم پر مسمایی! جنگ نرم! ینی نرم و راحت میجنگی مثلاً! روی همان کاناپه نرم!
اصلاً کار از همان جایی خراب شد که دیگر نیازی نبود برای سربازی در جنگ نرم تا پشت صفحه مانیتور بروی و به خود زحمت بدهی!
نیازی نبود که دیگر قبل انتشار مطالب که همان موشکها و گلولههایت در جنگ نرم هستند فکر کنی و بالا و پایین کنی آن حرفها را! خیلی راحت و در لحظه هرچه به ذهنت میرسید را با یک کلیک تأیید میکردی و انتشار میدادی!
این شد که حالا متاسفانه هر خانم چادری میخواهد که مروج #حجاب_زهرایی باشد و همه را محجبه کند! آن #صور_عمومی هم که آوردم مقید به این نکته است که هرکی هرکی شده! از دختری که همین دیروز گوشی هوشمندش را برا جشن تکلیف هدیه گرفته تا فلان خانمی که در فضای مجازی دستی بر آتش دارد!
ایضاً هر آقا پسر مسجدی که چند تاری مو روی صورتش روییده هم میخواهد مروج اسلام ناب محمدی باشد! توضیحات عطف به همان توضیحات بالا! خلاصه آنکه خوشبختانه یا بدبختانه همه به میدان آمدهاند با تمام ظرفیت باطری گوشیهایشان!
این وسط هم کسی نیست که به داد #حیایی برسد که در این توهم حضور در جنگ نرم دوستان #ذبح شده است!
بله ذبح شده است چون آن خانمهای گرامی به فکر خودشان دارند سیل مشتاقان به حجاب را اغنا و تشویق میکنند اما با بد تبلیغ کردن حجاب با یک چاقوی خیار خوری سر حیا را ذبح میکنند!
چون آن پسرهای پر دغدغه، دارند با ضد تبلیغهایشان نمک میپاشند روی زخمهایی که خانمها به گردن حیا وارد کرده کردهاند!
ذکر مصادیق دون شأن این یادداشت است اما قسم به خدا که نمایش و عرض اندام با چادر این را به مخاطب القا نمیکند که چادر مصونیت است نه محدودیت! بلکه نشان میدهد که با #پوشش هم میتوان جلوه گری کرد!
به خدا تحسین حجاب زهرایی فلانی مروج حجاب نیست بلکه مروج بی بند و باری و شکسته شدن حرمتهاست برادر من!
من نمیخواهم خدای ناکرده بگویم که چمیدانم مثلاً حس دیده شدن برای خانمها و یا حس علاقه داشتن به کسی برای آقا پسرهاست که این بازار را گرم میکند بلکه فقط میگویم از سر نادانی و نابلدی است این آشفته بازار!
از سر آشنا نبودن به فوت و فنهای این عرصه است!
غرض آنکه کاری نکنیم که فردا روزی از کردههای خود پشیمان شویم…
دلمان برای حیا میسوزد…
؛
؛
مهدی قاسم خانی، فعال دانشجویی ؛ SSN.IR
چند شب پیش یکی از سریال های تلویزیون دیالوگی ماندگار را شاید در اذهان بینندگان انداخت…
یکی از سریال های تلویزیون که سعی کرده بیانیه ای باشد از یک زن جوان که عاشق یک مرد مذهبی می شود و زندگی اش را به سمت رضای شوهر و در ادامه خداوند می کند، دیالوگی را در خود جای داد که شاید برای مدت ها در اذهان بینندگان بماند و آن این بود:
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
شاید من شما رو با چادر دوست داشته باشم ولی این مسئله ایه که خود شما باید بهش برسی…
[/box]
این یکی از مسائل مهمی است که ما تلاش می کنیم تا در این وب سایت به آن تمرکز کنیم. شوهرهای مسلمان نمی توانند زنان را مجبور به داشتن چادر کنند بلکه می توانند زنان را به حجاب دعوت کنند.
اینکه زن به صورت اجباری چادر به سر کند نه برای شوهر و نه برای خود آن زن به تنهایی باعث پیشرفت نخواهد شد بلکه بانوی مسلمان باید خودش این مسئله را درک کند که چادر برایش خوب است و در این راه جز مطالعه و کسب علم بیشتر درمورد حجاب راه دیگری نیست (البته اگر هست بگویید!)
هیچ وقت هیچ کسی نگفته که حجاب تنها چادر است و غیرچادر حجاب نیست بلکه آن تأکیدی که وجود دارد این است که چادر حجاب کامل است. یعنی اگر بخواهیم کار را محکم انجام دهیم چادر آن کار محکم است وگرنه می شود کار را درست انجام داد درحالی که محکم نباشد.
در این سریال، نکته دیگری که در قسمت های اول آن نظر را جلب می کرد قضاوت های عجولانه بود. بانوی اول این سریال در یکی از شهرهای شمال تهران گم می شود و به امامزاده ای می رود که پسر جوان و مجردی در آن حضور داشته و آن بانو شب را در آن امامزاده می گذراند.
جدای آن خطایی که پسر در سوزاندن دستش انجام می دهد می شود گفت تا قرینه ای برفساد یافت نشده نمی توان درمورد کسی قضاوت کرد و این نوع قضاوت ها همان است که در قرآن به ظن های گناه آلود تعبیر شده است.
اگر فسادی را در جامعه می بینیم وظیفه اولیه ما امر به معروف و نهی از منکر است و اگر چندین مرحله آن جواب نداد رجوع به مراکز قضایی است که امروزه به عنوان نائب حاکم شرع فعالیت می کنند و مسئولیت رسیدگی به آن را دارند چراکه مقابله به صورت جرح و حتی قتل اصلا و به هیچ وجه به عهده مردم نیست و اجازه حاکم شرع مقدمه آن است.
امید وطن دوست –سایت حجاب برتر
به گزارش روابط عمومی جشنواره چادرهای آسمانی ، این جشنواره با هدف حمایت فرهنگی از توسعه عفاف، حجاب و تجلیل از کودکانی که به انتخاب و استفاده از چادر میپردازند، در دو بخش حرفه ای، تخصصی و عمومی، مردمی برگزار میشود.
همچنین تولید منابع تصویری خلاقانه و الهامبخش با موضوع عفاف و حجاب، از دیگر اهداف جشنواره هنری و مردمی چادرهای آسمانی است.
شرکت در این جشنواره برای هنرمندان عکاس در بخش حرفهای و تخصصی و برای همه علاقمندان در بخش مردمی مسابقه عکاسی چادرهای آسمانی فراهم است و علاقمندان میتوانند در بخش مردمی با دوربینهای خانگی و گوشیهای موبایل عکاسی و سه اثر را با موضوع عکاسی با چادر از دختران زیر ۹ سال، تا ۲۲ مرداد ماه سال جاری از طریق سایت آرت آنلاین به نشانی www.artonlines.com/chador_asemani ارسال کنند.
همچنین از در گاه اختصاصی پایگاه اینترنتی عزیزستان در سایت آرت آنلاین www.artonlines.com/AZIZESTAN امکان ارسال اثار وجود دارد
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]ٍ
موضوع و مضامین جشنواره:
حضور دختران زیر 9 سال با پوشش چادر در …
1- بازی
2- ورزش
3- جشنها ومراسم شادی
4- اماکن تفریحی
5- اماکن مذهبی
6- اماکن فرهنگی
7- مهمانیهای خانوادگی
8- حال نماز
9- ارتباط با والدین و دیگر اعضای خانواده
10- ارتباط با دختران هم سن
11- ارتباط با پسران هم سن
12- فون سیاه، سفید، رنگهای دیگر یا تمام رنگی (استودیویی)
13- موضوعات خلاقانه از نگاه عکاس با مفاهیم عفاف و حجاب
[/box]
حضور دختران زیر ۹ سال با پوشش چادر در بازی، ورزش، جشنها و مراسم شادی، اماکن تفریحی، اماکن مذهبی، اماکن فرهنگی، مهمانیهای خانوادگی، در حال نماز، ارتباط با والدین و دیگر اعضای خانواده، ارتباط با دختران همسال و ارتباط با پسران همسال از جمله موضوعات و مضامین آثار ارسالی جشنواره است.
نتایج نهایی داوری نخستین جشنواره عکاسی تخصصی و مردمی چادرهای آسمانی، ۳۰ شهریور ماه سال جاری اعلام و جوایز برگزیدگان تا پایان مهرماه طی مراسمی با حضور هنرمندان و مسئولان فرهنگی کشوری در تهران اهدا میشود.
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]
بر اساس اعلام دبیرخانه جشنواره جوایز در نظر گرفته شده برای بخش حرفهای و تخصصی به شرح زیر است:
نفر اول: لوح افتخار و مبلغ چهل میلیون ریال وجه نقد
نفر دوم: لوح افتخار و مبلغ سی میلیون ریال وجه نقد
نفر سوم: لوح افتخار و مبلغ بیست میلیون ریال وجه نقد
همچنین در بخش مردمی این جشنواره نیز به پنج عکس برگزیده هیئت داوران، پنج جایزه دو میلیون ریالی اهدا میشود.
[/box]
بر اساس این گزارش، جلال عطارزاده، مدرس هنرهای تجسمی دانشگاه شریعتی، دبیر و افشین شاهرودی، مجتبی آقایی، و بابک فروتنی عضو هیئت داوران این جشنواره هستند.
تلفن دبیر خانه: ۸۸۱۰۴۸۸۳ ۰۲۱ – ۰۹۳۵۴۰۸۲۱۸۹-
برای شرکت در فراخوان اینجا کلیک کنید
ثمین صفالو مجری «از لاک جیغ تا خدا ۲» که خودش در سری اول این برنامه سوژه یکی از قسمتها بوده، درباره انتخاب حجاب و نحوه اجرا در این برنامه توضیح داد.
ثمین صفالو یکی از مجریان سری دوم «از لاک جیغ تا خدا» درباره حضور به عنوان یکی از سوژههای سری اول این برنامه به خبرنگار مهر گفت: روزی که محجبه شدم تصمیم گرفتم از علاقه خودم یعنی بازیگری به ویژه بازیگری تئاتر بگذرم چون من هنوز در زمینه حجاب شبیه یک کودک نوپا بودم و از این هراس داشتم که با بازگشت به حیطه هنر و تئاتر، دوباره از حجاب فاصله بگیرم.
اعتقادات مذهبی داشتم اما حجاب مناسب نه
وی افزود: البته من پیش از این هم اعتقادات مذهبی داشتم اما در مورد حجاب کوتاه میآمدم. همواره با خودم میگفتم خدا مرا بابت این یک گناه میبخشد. آن زمان از این غافل بودم که بد حجابی حق الناس است و هر گناه زمینه ساز گناهان دیگر میشود.
مجری «از لاک جیغ تا خدا» ادامه داد: وقتی تصمیم گرفتم از بازیگری دور شوم، خداوند مجری گری را سر راه من قرار داد. آن هم اجرا در چنین برنامهای که بودن در آن برای من، فراتر از اجرای آن است. چون هر روز افرادی را میبینم که حرفها، دغدغهها و حسرتهایشان شبیه به من است. با هم میخندیم، اشک میریزیم و از اینکه چرا زودتر لذت حجاب را نچشیدهایم افسوس میخوریم.
صفالو درباره انگیزههایش از اجرای این برنامه اظهار کرد: اجرا در این برنامه را قبول کردم به امید اینکه شاید کار فرهنگی کوچکی در زمینه حجاب کرده باشم. همواره امیدوارم دختران سرزمین من پاسخ پرسشهایشان را بگیرند و محجبه شوند و دعای خیر مادرها پشت سرمان باشد. به راستی نیت تمام بچههای گروه و عزیزانی که به برنامه میآیند این است که شاید بتوانند نظر یک نفر را نسبت به حجاب تغییر دهند.
تولید برنامه «دورهمی» با موضوع مسائل زنان
وی با بیان اینکه انشالله حضرت زهرا (س) گوشه چشمی به برنامه داشته باشد، در پایان درباره کارهای تازهاش توضیح داد: بعد از این برنامه همکاری دیگری با هاشم تفکری تهیهکننده خواهم داشت. نام برنامه تازهمان که برای شبکه افق تولید میشود، «دورهمی» نام دارد.
این برنامه به موضوعات مختلف اجتماعی، دینی و فرهنگی زنان میپردازد و در هر قسمت موافقان و مخالفان در حضور یک کارشناس با هم بحث و تبادل نظر میکنند.
برنامه «از لاک جیغ تا خدا» به تهیهکنندگی هاشم تفکری بافقی در ایام ماه مبارک رمضان هر روز ساعت ۱۶:۱۰ از شبکه دو سیما روی آنتن میرود.
به گزارش خبرنگار اعزامی «خبرگزاری دانشجو»، به گوانگجو، یونیورسیاد یک رویداد بینالمللی چند ورزشی است که از سال ۱۹۵۹ میلادی در دو بخش ورزشهای تابستانی و زمستانی زیر نظر فدراسیون بینالمللی ورزشهای دانشگاهی برگزار میشود.
اولین بازیهای جهانی دانشجویی در شهر پاریس و به رهبری یک فرانسوی به نام “ژان پیت ژان” در سال ۱۹۲۳ برگزار شد. در دوره زمانی میان سالهای ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۹ چند رویداد مهم ورزشی در شهرهای رم، پراگ، دارمشتات، پاریس، بوداپست، تورین و موناکو برگزار شد اما با آغاز جنگ جهانی دوم اما، برگزاری بازها هم متوقف شد تا اینکه پس از چندین سال فدراسیون بینالمللی ورزشهای دانشگاهی (فیزو) در حرکتی تازه و در سال ۱۹۵۷ به دعوت فدراسیون ورزش دانشگاهی فرانسه مسابقههایی را برگزار کرد که دانشجویان دو بلوک شرق و غرب در آن گرد هم آمدند.
در سال ۱۹۵۹ و پس از توافق میان فیزو و اتحادیه جهانی دانشجویان، نخستین دوره بازیهای دانشجویی تحت عنوان «یونیورسیاد» در تورین ایتالیا برگزار و قرار شد در کنار رقابتهای تابستانی، بازیهای زمستانی نیز انجام شود.
پس از یونیورسیاد تورین، ۲۴ یونیورسیاد دیگر هم برگزار شد و در کمتر از ۵ روز دیگر گوانگجوی کره جنوبی میزبان یست و هشتیمن دوره این رقابتها خواهد بود.
آمریکا تا کنون با کسب ۱۱۵۵ مدال در این رقابتها پر افتخارترین کشور در ادوار مختلف یونیورسیاد دانشجویان جهان محسوب میشود.
بیست و هشتمین دوره بازیهای یونیورسیاد دانشجویان جهان از دقایقی دیگر در ورزشگاه مرکزی شهر گوانگجو به صورت رسمی اغاز خواهد شد.
انگجو ششمین شهر بزرگ کره جنوبی و یکی از کلانشهرهای این کشور محسوب میشود که مستقیماً تحت اداره حکومت مرکزی قرار دارند.
این شهر همچنین تا سال ۲۰۰۵ مرکز استان جولا جنوبی (جولانام-دو) بود تا اینکه در این سال، مرکز اداری استان به روستای جنوبی نمک، در موآن انتقال یافت.
جمعیت این شهر بر اساس آمار سال ۲۰۰۶ برابر با ۱٬۴۱۵٬۹۵۳ نفر بوده و وسعت این شهر ۵۰۱٫۳۶ کیلومتر مربع است.
استادیوم ۴۰ هزار نفری شهر گوانگجو در فضایی جنگلی قرار دارد و مناظر اطراف استادیوم بر زیباییهای آن افزوده است. استادیوم در زمان نزدیک به اغاز مراسم تکمیل شد.
ورزشکاران از ساعتی قبل در محل استادویم حاضر شدهاند.
ظرفیت ورزشگاه تقریباً تکمیل است و پیش از پخش سرود ملی کره جنوبی ۵ جنگنده از فضای بالای استادیوم عبور کردند.
بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل همزمان با افتتاحیه این مراسم پیامی تصویری ارسال کرد. رئیس جمهور کره جنوبی و شهردار گوانگجو نیز در محل افتتاحیه حضور دارند.
کامبوج با ۲ نفر در مراسم افتتاحیه رژه رفتند. در این مراسم جمهوری چاد تنها به عبور پرچم خود بدون هیچ ورزشکار اکتفا کرد.
کاروان ایران پشت سر کاپیتان تیم ملی والیبال رژه رفت. چهار دختر ایرانی حاضر در این مسابقات با حجاب چادر در رژه شرکت کردند. ( رژه دختران ایران )
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
بروزرسانی مهم
در تاریخ 10 مردادسال 95 نه قسمت جدید به مجموعه دانلود ها افزوده شد
شامل: برنامه 27 , 19 و 15 فروردین 95 اضافه شد ؛ برنامه 24 , 17 ,10 و پنجم اردیبهشت 95 اضافه شد ؛ برنامه 19و پانزده اسفند 94 اضافه شد
توضیح: از این به بعد تمامی ویدیو ها در سرویس بیان باکس و سایت شاتل لند آپلود می شوند . این تصمیم برای سهولت در دانلود و پخش آنلاین ویدیو توسط بیان باکس صورت گرفته است ؛ ان شاالله مفید باشد
[/box]
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
مستند «از لاک جیغ تا خدا»(فصل دوم) کاری مستند از گروه خانواده و فرهنگ به تهیه کنندگی هاشم تفکری بافقی است که هر روز از ساعت 16 به مدت ۲۰ دقیقه روی آنتن میرود . این برنامه قصد دارد با هدف تکریم حجاب و بانوان محجبه، با افرادی که به تازگی موفق به بهره مندی از پوشش چادر شدهاند، گفتگو کند.
الگوسازی برای جامعه دختران و زنان کشور و نیز ارائه حجاب برتر از اهداف این برنامه است . در ادامه این مطلب علاوه بر متن گفت و گوی کوتاه تهیه کننده مستند , ویدیوی تمامی قسمتهای مستند که در ماه مبارک رمضان پخش می شود را برای شما گرد آورده ایم ؛ در ادامه همراه بنیانا باشید [/box]
سوژههای «از لاک جیغ تا خدا» مجریان سری جدید هستند
تهیهکننده و کارگردان «از لاک جیغ تا خدا ۲» با ارائه توضیحاتی درباره ساخت سری دوم این برنامه، اعلام کرد مجریان این سری، همان لاک جیغیهای سری اول هستند.
هاشم تفکری بافقی تهیهکننده و کارگردان «از لاک جیغ تا خدا ۲» درباره انگیزههای ساخت سری دوم این مجموعه گفت: ۱۵ روز مانده بود به ماه رمضان که قرار شد سری دوم برنامه را کلید بزنیم. البته پیش از این هم مبنایمان ادامه دادن این برنامه بود اما فکر نمیکردیم ناچار به این همه شتاب شویم.
وی افزود: این سری از برنامه ۳۰ قسمت دارد و نکته جالب آن این است که برای اجرا و روایت قسمتهای مختلف برنامه، از سوژههای «از لاک جیغ تا خدا ۱» استفاده کردیم و به نظرم این سری مخاطبان شاهد برنامه پختهتری خواهند بود.
سر منشأ پوشیدگی آدمیان, حیاورزی آنان بوده و چنانکه برهنگی از بی شرمی بر می خیزد
رعایت حجاب و حیا نشانه بهره مندی از خصلت نیکوی حیا است که اصولاً شرم و حیا از صفات فطری آدمی است .
رادیو مسیر 50
برنامه رادیو مسیر 50 :جلباب با آیتم های (انسان با این مصیبت بزرگ چه کند؟ | اثرات روزه داری بر روی ناهنجاری ها/ یک نکته از هزاران: ادامه ی تعریف فعالانه و منفعلانه از حجاب (آخرین قسمت) – با صحبتهای استاد پناهیان/