ای غیبت غرور غیوران، حضور باش
ای قدس، ای بلادِ بلاکش، صبور باش
ما غازیانِ سهم شتابِ محمدیم
لختی دگر بپای، قوی باش، آمدیم
در ادامه … چند مصرع بخوانیم از داغ غزه …
ای غیبت غرور غیوران، حضور باش
ای قدس، ای بلادِ بلاکش، صبور باش
ما غازیانِ سهم شتابِ محمدیم
لختی دگر بپای، قوی باش، آمدیم
در ادامه … چند مصرع بخوانیم از داغ غزه …
امروز هم که در ایام عزاداری شهادت مولای مظلوم و بزرگوارمان حضرت ابا عبداللهالحسین و یاران باوفا و بینظیرش همزمان است، را به یاد آن عزیزان سرودهای زیبا و غمگینانه از شاعر متعهد کشورمان آقای محمد رسولی میخوانیم :
تاریخ ادبیات ما مشحون است از شعر عارفانه عاشقانه و بهترین نمونههای عشق انسانی را در ادبیات فارسی شاهد هستیم. اشعاری که مصداقهای زمینی هم دارند اما در عین حال، در پوششی از معرفت و نجابت و متانت مطرح شدهاند؛ این عشق اگرچه زمینی است اما در نهایت ما را به سمت آسمان و ملکوت رهبری میکند.
اگر دههی محرم تجلیگاه عزا و رثای حسینیست، اربعین حماسهای است که معرفت عاشورایی را در اوج پختگی آن متجلی میکند.
فرهنگ عاشورایی در اربعین به وضوح نمایان است و ادبیات عاشورا در ایستگاه اربعین به مستی معرفتی میرسد که چهل روز مانند خون در جان عاشقان جوشیده است تا در جام حقیقتنمای شعر متجلی شود.
شعرهایی که در ادامه میخوانید، از بهترین سرودهها با موضوع اربعین امام حسین (ع) هستند که بعضا در شب شعر بزرگ اربعین در موسسه شهرستان ادب خواندهشدهاند.
(گفتنیست این مطلب نخستینبار در سال 1395 با 14شعر منتشر شده بود. در اربعین 1397 به چهل شعر رسید و امسال در اربعین 1398 شعرهای بیشتری به این مجموعه افزوده شده و میشود. گفتنیست این صفحه همچنان تا روز اربعین به روز میشود)
چند ماه پیش که دخترِ ششسالهام که برای اولین بار نوشتن را آموخته بود با دفترش و عبارتِ “بابا آب داد” پیش روی من نشست. در آغوش گرفته و بوسیدمش. تحسینش کردم و مدادش را گرفتم! رویِ بابا را قلم گرفتم و بالای آن نوشتم «خدا»
او میداند که اگر در این سن واژههای انگلیسی به کار ببرد از او ناراحت میشوم. او میداند که پدرش چقدر نگران زبان فارسی است، حتی اگر نداند هشتگ #من_نگران_زبان_فارسی_هستم را سالهاست در شبکههای اجتماعی استفاده میکند.
اگر از من بپرسد که کدام زبان فارسی را میگویی به او خواهم گفت که زبانفارسی یگانهاست. پویاست، اما هویت دارد. منعطف است، اما اصالت دارد. روان است، اما مسیر دارد.
رهاست، اما آسمان دارد. چموش است، اما پایش در بندِ زلف یک ملت گره خورده است.
آنها که میخواهند این زبان را که هویت ماست از ما بگیرند میدانند که ایرانی خون میدهد، اما هویت نمیدهد. از همینجاست که دست به دامنِ بیهویتهای این خاک شدند.
بیهویتهایی که تقیزاده وار میخواهند از سر تا پا فرنگی شوند. اعتقادبهاعتقاد، رفتاربهرفتار، سبکبهسبک و واژهبهواژه بشنوند آنچه بیگانگان برایشان دیکته میکنند.
زبان فارسی تجربهای به بلندای تمدن ایرانی_اسلامی دارد و قرار نیست هر بیسر و پایی خطی بر بخشی از آن کشیده و آن را به تفسیر خویش تغییر دهد.
«الفاظ، چون کپسولهایی هستند که در خود هزاران خردهفرهنگ را از آنجا که در آن زائیده شدهاند، حمل میکنند.
یادداشتی که در ادامه می خوانید به قلم آقای محمد پدرام (mimpedram) در شبکه های اجتماعی نوشته شده است :
در زمینه کراهت شعرخوندن در شب جمعه و حال احرام و ماه مبارک، فقها مباحثی دارند که مبتنی بر چن تا روایت هست با این مضمون که در شب جمعه و در ماه رمضان و… نباید شعر خونده بشه.
مرحوم شیخ عباس قمی تو مفاتیح در قسمت اعمال شب جمعه میگن که شعر خوندن در شب جمعه مکروهه…
اما جمع بندی فقها از این روایات اینه که اون چیزی که روایات میخوان بگن این نیست که هر نوع شعری در این زمانها ممنوعه! بلکه اشعاری که از حکمت تهی باشند و صرفا جنبه تفریح و سرگرمی داشته باشند مکروه دونسته شده
چون از نظر خداوند زمان و فرصت زندگی نعمت ویژهایه که به آدمها داده شده و بین زمانهایی که در اختیار آدم هست، بعضی زمانها شرافت و ویژگی خاصی برای عبادت و امور معنوی دارن که ماه رمضان و شب جمعه از همون زمانهاست
اگه گفته شده شب جمعه شعر نخونید برای اینه که خدا خواسته این زمان رو به امور معنوی بگذرونیم و مفت از دست ندیم که اشعار غیرحکیمانه یکی از هموناست.
اگه امام امروز بودند، وقت تلف کردن پای برنامههای آبکی tv و توییتربازی و گشتن تو فضای مجازی و… رو هم به شعر خوندن اضافه میکردن
اما اشعار حکیمانه با مضامین الهی و انسانی مکروه نیست و اتفاقا شعر ضریب تاثیر بالایی در نفوس داره.
برای همینه که تو روایات زیادی داریم که شعرا میومدن خدمت ائمه و مجالس شعرخوانی داشتند از جمله امام باقر و امام صادق و امام رضا و حتی اشعار زیادی هم خودشون سرودند که تو روایات هست….
و در انتها یه روایت زیبا که تکلیف ماجرا رو روشن میکنه:
یکی از شاعران شیعه میاد خدمت امام باقر و اجازه میخواد که شعر بخونه. امام بهش میگن امروز تو ایام البیض هستیم و شعر خوندن خوب نیس! شاعر میگه اما شعرم در مورد شما اهل بیته و امام میگن باشه بخون…
انتهی 🙂
سری جدید مستند «نخ تسبیح قطره ها» شامل خاطراتی شنیدی از شاعران با رنگ و بوی نوروزی به روی آنتن شبکه قرآن و معارف میرود.
«نخ تسبیح قطره ها» که پخش سری اول آن با استقبال مخاطبان تلویزیون و اهالی هنر به خصوص شاعران مواجه شد، در ایام نوروز 98 با ظاهری متفاوت به روی آنتن شبکه قرآن و معارف سیما خواهد رفت.
این مستند تلویزیونی که در موزه شهید آیت الله مدرس (ره) در حال تولید و ضبط می باشد، به شعرخوانی شاعران اهل بیت علیهم السلام در محضر مقام معظم رهبری پرداخته و خاطرههای آن دیدارها را از زبان شاعران بازگو خواهد می کند.
محمدرضا طهماسبی، سیدمحمد صادق آتشی، سیداحمد حسینی شهریار، مجید لشکری و فاطمه افشاریان از جمله شاعران سری جدید این برنامه هستند، ضمن اینکه حضور شاعران اهل بیت علیهم السلام از دیگر کشورهای اسلامی از جمله پاکستان و افغانستان از نکات قابل توجه در این برنامه است.
«نخ تسبیح قطره ها» به تهیه کنندگی و کارگردانی محمد قاسمیان کاری نو از شبکه قرآن و معارف سیما است که در نوروز 98 همه روزه از ساعت 11 تقدیم به مخاطبان هنردوست خواهد شد.
متن را در ادامه مطلب بخوانید …
مخالفان ایران و طرفداران آمریکا چهل سال است سعی در ناامید کردن جوانان مسجدی اطراف ما داشته اند . هرچند بسیاری از ابیات و اشعار ضد اسلامی و ایرانی که در فضای مجازی پخش می شود دچار شایعاتی پیشپا افتاده هستند
و در آن ها شبهاتی بسیار معمولی هست که مسجدی ها پاسخ آن ها را سال ها قبل گرفته اند اما این اشعار و آهنگ ها بر بخشی از جامعه که ارتباط کمتری با مساجد و روحانیون دارد اثر گذار است .
در در ادامه مطلب سه نمونه از روشنگری ها در قالب ویدیو و شعر را می بینیم ، همراه بنیانا باشید
سارا جلوداریان از شاعران کشورمان در آستانه ماه محرم سرودهای با عنوان «عطش» را در اختیار خبرگزاری ها قرار داده است.
به گزارش بنیانا ، سارا جلوداریان در آستانه ماه محرم سرودهای در قالب مثنوی با عنوان «عطش» برای واقعه جانگداز کربلا سروده است.
باز هم کوچه و بازار، پر از غم شده است
بر سر و سینه بکوبید، محرّم شده است
هر طرف مینگرم بوی عطش میآید
غیرت آب از آنسوی عطش میآید
از محرّم چه بگویم، سخنم گویا نیست
از محرّم چه بخوانم، غزلم شیوا نیست
از محرّم چه بگویم، جگرم خون شده است
آه، انگار جهان نیز دگرگون شده است
من کی ام؟ ذرهٔ ناچیز سر راه حسین
ای خوشا بوسه نشاندن به گلوگاه حسین
من کیام؟ گرد و غبار لب درگاه حسین
من کیام؟ شاعر گمنام هواخواه حسین
از قلم، معجزهٔ تازهتری میخواهم
شعر سوزان شدید الاثری میخواهم
روضه خوانان! گره از عقده ما باز کنید
دم بگیرید و همه مرثیه آغاز کنید
دم بگیرید و بگریید، شب عاشوراست
شب غربت، شب طوفان، شب مردان خداست
روح ما راهی بین الحرمین است، فقط
جان ما پیشکش عشق حسین است، فقط
قصه آغاز شد و سنگ به هق هق افتاد
آتش فاجعه در جان خلائق افتاد
شاهزاده علی اکبر که به میدان آمد
مثل یک سرو سرافراز خرامان آمد
همه مبهوت جوانمردی و رزم آوری اش
همه دلباختهٔ معرفت حیدری اش
عطر فردوس و نفسهای مسیحایی داشت
خوی پیغمبری و جذبهٔ لیلایی داشت
ناگهان، همهمه در پردهٔ افلاک افتاد
پیکر پاک علی اکبر، برخاک افتاد
از جگر گوشهٔ لیلا چه بگویم، سخت است …
دیگر از آن قد و بالا چه بگویم، سخت است …
قاسم بن الحسن از دشت جنون می آمد
با لب تشنه و آغشته به خون می آمد
نوجوان بود ولی سینهٔ دریایی داشت
قامت کوچک و تدبیر صف آرایی داشت
نوجوان بود ولی جام ولایت نوشید
عاقبت شربت شیرین شهادت نوشید
نوبت کودک شش ماهه، علی اصغر شد
حیف از آن غنچه که با تیر جفا، پرپر شد
ساقی تشنه لبان، مشک به دندان آمد
مثل یک ماه جهانتاب رجزخوان آمد
کاش جاروکش آن صحن و سرایت بشوم
کاش «یا حضرت عباس» فدایت بشوم
لحظه ای که علم از دوش علمدار افتاد
کوه محنت به دل قافله سالار افتاد
وای از قافله سالار و تن بی کفنش
وای از گودی گودال و سر بی بدنش
از جگرپارهٔ زهرا چه بگویم ، سخت است …
از عزیز دل مولا چه بگویم، سخت است …
بعد از آن، قوم نبی را به اسارت بردند
هرچه از اهل حرم بود به غارت بردند
کنج تاریک خرابه،گل سرخی خفته
وای از درد یتیمی و غم ناگفته…
بیرق افتاد ولی زینب کبرا برخاست
با همان خطبهٔ معروفش از جا برخاست
گرچه از داغ برادر،کمرش خم شده بود
آخرین فرصت پیکار،فراهم شده بود
***
کربلا هرچه بخواهیم، به ما خواهد داد
کربلا حاجت ما را به خدا خواهد داد
.
منبع : خبرگزاری فارس
از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید[/box]
#۲۷ شهریور ۱۳۶۷
درگذشت محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به «شهریار»، شاعر و غزلسرای نامی معاصر
امام خامنه ای :
«وقتی انقلاب پیروز شد، او [شهریار] با همان روحیهٔ دینی و ذهنیت صاف و روشن خودش، از انقلاب استقبال بسیار خوبی کرد. شاید در آن یکی دو سال اول انقلاب، کسی از ما به یاد شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] نبود. یعنی گرفتاریها آنقدر زیاد بود که مجالی برای این یادها پیش نمیآمد. یک وقت دیدیم صدای شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] ، در ستایش انقلاب، از تبریز بلند شد.
دیدیم همهٔ جزئیات انقلاب را او تعقیب میکند. در همهٔ مواقع حساس انقلاب، اونقش موثری ایفا کرد. یک جنگ هشت ساله بر ما تحمیل شد که یکی از سختترین تجربههای ما بعد از انقلاب بود. تعداد شعرهایی که شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] برای جنگ گفته؛ حضوری که او در مراکز مربوط به جنگ، مثل کنگرههای مربوط به جنگ و شعر جنگ پیدا کرده و مدحی که او از بسیج عمومی مردم یا از سپاه یا ارتش کرده، به قدری زیاد است که اگر انسان نمیدید و نمیشنید و خودش لمس نمیکرد، به دشواری میتوانست آن را باور کند.
مردی در حدود هشتاد سال سن – بلکه بیش از هشتاد سال – در مجامع شعری حضور پیدا کند و برای هر مراسمی، شعر یا شعرهایی بگوید! این در حالی بود که از مثل او، چنین توقعی هم نبود. این، نشاندهندهٔ نهایت اخلاص و صفا و بزرگواری آن مرد بود.
بههرحال، بود. من خبر داشتم در همان اوقاتی که شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] برای انقلاب میسرود، یک عده از روشنفکران وابسته به رژیم گذشته که با او سابقهٔ دوستی داشتند، مرتب فشار میآوردند، نامه برایش مینوشتند و شعر در هجوش میگفتند.
حتی اطلاع داشتم که رفته بودند و او را ملامت کرده بودند که «تو چرا برای انقلاب_اسلامی، اینطور دل میسوزانی!؟» و او مثل_کوه ایستاده_بود. من حقیقتاً تعجب میکردم.
من بعضی از کسانی را که به ایشان فشار میآوردند، از نزدیک میشناختم و شعر و سابقهٔ ذهنیشان را میدانستم. بعضی از آنها وابسته به رژیم سابق بودند. مستقیماً مربوط به آن جناح بودند، و جزو #دربار_پهلوی و آن دستگاه محسوب میشدند.
بعضی دیگر هم توده ای و کسانی بودند که جیرهخور شوروی سابق به حساب میآمدند. همهٔ اینها، با اینکه به لحاظ مبنا و منطق، به ظاهر بینشان فاصلهای وجود داشت، در وارد آوردن فشار روی شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] شریک بودند، و شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] ، محکم و قرص ایستاده بود.»
بیانات در دیدار اعضای کنگره بزرگداشت استاد شهریار / ۱۳۷۱/۰۹/۱۱
شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] شاعر متواضعی بود. دنبال نام و نشان نبود و برای خدا و وظیفه کار میکرد، و حالا خدای متعال، پاداش او را میدهد. امروز شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] در داخل کشور ما یک چهرهٔ بسیار نورانی است. چند شب پیش، سیما مراسمی را به مناسبت هفتهٔ بسیج نشان میداد، که شهریار در آن مراسم بود.
این چند روزه، هفتهٔ بسیج بود و در یکی از مراسم بسیج، شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] شعر میخواند و در سیما او را نشان میدادند. من مطمئنم که آن بخش از برنامه را همهٔ مردم؛ یعنی هرکس که توانست تماشا کرد.
من خودم میخواستم بخوابم، دیدم در اتاق بچهها تلویزیون روشن است و صدای شهریار میآید. رفتم تماشا کنم، دیدم بچهها همهشان ایستادهاند و تماشا میکنند. این، محبوبیت عجیبی است که شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] پیدا کرده. این، به خاطر خدمات و کار برای خدا بود، که او انجام داد.
شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] قطعاً ماندنی است. از آن شعرایی است که مثل سعدی و حافظ و از این قبیل، در دورانهای بعد از دوران خودش، معروفتر و بزرگتر خواهد شد.۱۳۷۱/۰۹/۱۱
شهریار [ محمدحسین بهجت تبریزی ] در دوران مهمی از زندگیاش – در حدود شاید سیسال آخر زندگیاش – دوران عرفانی و معنوی بسیار زیبایی را گذراند و به انس با قرآن و انس با معنویات و خودسازی پرداخت. یعنی به خودش رسید و سعی کرد باطن و معنویت خودش را صفایی ببخشد.
خود او در اشعار بیست، سی سال اخیر، این معنا را به روشنی بیان کرده است. حتی آنطور که شنیدم – شاید از خودش شنیدم؛ الان درست یادم نیست – ایشان یک قرآن هم به خط خودش نوشت. شاید هم تمام نکرده … بههرحال، این در ذهنم هست که مشغول نوشتن قرآنی بوده است.۱۳۷۱/۰۹/۱۱
به نقل از khamenei.ir، مهدی قزلی حاشیهای بر جلسه دیدار رهبری با شعرا نوشته که در ادامه میخوانیم. همراه بنیانا باشید
بیست و پنجم خرداد ماه ۱۳۹۲ بود که امام خامنهای در دیدار با شاعران آئینی بر لزوم توجه به «جانبازان شهید» تاکید کردند. در همین دیدار یکی از شاعران از رهبر انقلاب خواست تا مطروحهای طرح کنند تا شاعران آئینی بر اساس آن شعر بگویند…
بیست و پنجم خرداد ماه 1390 بود که امام خامنهای در دیدار با شاعران آئینی بر لزوم توجه به «جانبازان شهید» تاکید کردند. در همین دیدار یکی از شاعران از رهبر انقلاب خواست تا مطروحهای طرح کنند تا شاعران آئینی بر اساس آن شعر بگویند.
مراسم عزاداری و مداحی در ایران همواره فعال بوده است و در دهه اخیر توانسته جوانان و اقشار خاصی را هم به خود جلب کند. در گیرودار این عزاداریها گاه مباحثی هم مطرح میشود و یا مداحان برای جلب و جذب قشرهای بیشتری از مردم از آهنگها و اشعاری مدرن و یا بدیع استفاده میکنند.
محمد سهرابی شاعر و نویسنده آئینی معاصر و خالق آثاری چون «اقیانوس آلام» و «سکته قبلی» همزمان با ایام فاطمیه با حضور در خبرگزاری مهر در گفتگویی با موضوع شعر آئینی معاصر و فرصتها و تهدیدهای پیش روی آن شرکت کرد. گفتگویی که در آن سهرابی تاکید دارد باید به موضوع لفظ و محتوا به صورت هماهنگ و همزمان در شعر آئینی توجه داشت. متن این گفتگو به شرح زیر است: