حضرت امام خمینی (ره) بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی از جمله شخصیتهای کمنظیر تاریخ است که با انقلاب اسلامی ایران تحولی شگرف و عمیق را در تاریخ بنا نهاد که ابعاد آن شاید همچنان برای برخی ناشناخته باشد.
در یک نمونه از اعترافات صاحبنظران شهیر و بزرگ در جهان به تاثیرات عمیق و گسترده انقلاب اسلامی ایران به رهبری روحالله کبیر، پیتر برگر از بزرگترین جامعهشناسان و از مهمترین نمایندگان پیشبینی کننده سکولاریزم در دهههای شصت و هفتاد میلادی و پیش از انقلاب اسلامی که سکولاریزم را به عنوان روند قطعی و حتمی جهان میدانست،
حامد جلالی کاشانی از فعالان عرصه موسیقی، مستندساز و از عوامل اجرایی جشنواره عمار به دلیل ابتلا به ویروس کرونا روز دهم اسفند سال 98 در بیمارستان مسیح دانشوری درگذشت.
محسن آقایی کارگردان مستند ایکسونامی که از نزدیک با این مستندساز در ارتباط بوده است گفت: ایشان در فیلم ما نقش روابطعمومی و هماهنگی رسانهها را برعهده داشت، اما نقش اصلی ایشان در جشنواره عمار بود؛ ایشان یکی از عوامل اصلی اجرایی این جشنواره بود و سالها در برگزاری آن نقش داشت؛ ایشان از ابتدا تا انتهای جشنواره حضور داشت و بسیاری از استرسهای جشنواره بر دوش او بود.
مرحوم مغفور حامد جلالی کاشانی (مستندساز جوان) بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در سن ۳۱ سالگی درگذشت.
خواهر حامد جلالی کاشانی با تایید درگذشت این مستندساز به دلیل بیماری کرونا گفت: پنجشنبه شب پزشکان تشخیص دادند که ایشان به بیماری کرونا مبتلاست و صبح امروز نیز بر اثر این بیماری در بیمارستان درگذشت.
تحریریه سایت بنیانا درگذشت این فعال فرهنگی را به خانواده و اطرافیان و دوستان ایشان و جبهه فرهنگی انقلاب تسلیت میگوید. برای شادی مرحوم لطفا فاتحهای بخوانید
برگزیده بخش نماهنگ عمار برای نماهنگ گله از گرگ با صدای حامد زمانی
مسئول رسانه باشگاه ترانه و موسیقی راه
مدیر سایت و صفحه راه نوا
مدیر روابط عمومی جشنواره موسیقی طبس
مسئول روابط عمومی و جریانسازی مستند عابدان کهنز
در ادامه مطلب بخشی از نظرات مردم در شبکه های اجتماعی که با اندوه و ناراحتی از درگذشت آقای حامد جلالی کاشانی درباره ایشان نوشتند را می خوانیم:
متن استاد وحید جلیلی در پی درگذشت آقای حامد جلالی کاشانی
فمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا… حامد عزیز پرکشید و رفت با ناباوری، فقدانش را در آغوش میکشیم و اشک میریزیم. بسیار شبها که تا به صبح بیدار ماند و روزها که بی دریغ و خستگیناپذیر به شب رساند به شوق کار برای خدا، برای شهدا، برای زینب سلام الله علیها. خیالت جمع بود کاری را که بپذیرد به فرجام میرسد و مایه آبروست. خوبیها و اخلاصها و مروتهایش با ماست. لبخندهایش میمانَد برایمان و همتش. فصل جشنواره، داغش تازه خواهد شد هر سال؛ و ” عمار ” کم خواهد داشت او را تا همیشه. گوش جان داشت به نغمه انقلاب و”راهنوا ” به همتش راه گشود و پرچم برافراشت. سالها، کارنامه همه بچههای “حسینیه هنر” دست او بود و هزاران محصول و مهمات را او باید ثبت میکرد که گم نشود در هجوم روزمرگیها و ماندگار شود و در دسترس باشد برای مجاهدان جبهه فرهنگ. حالا اوست و کارنامهای که به شوق و افتخار میتواند تقدیم کند به موالیانش. ” زینب زینب” بگذارید درحسینیه در بدرقه حامد جلالی عزیزمان که حیاتش پیام رسانی بود ودغدغهاش آن که گم نشود صدای زینبیان درهلهله حرملههای زمان. پروردگارا او را در رحمت خاصه خود بپذیر و استقامتمان ده در مسیری که نهایتش رضوان توست. غفرالله له و لنا.
برگرفته از صفحه vahid_jalili_ir
متن آقای محمدصادق شهبازی درباره حامد جلالی کاشانی
حامدجلالیکاشانی معاون سیاسی بسیج علوم پزشکی تهران بود، بعدها حسینیه هنر و واحد موسیقی بیشتر عجین شدیم، تدوین و مستندسازی هم میکرد و از همیشه پاکارها بود: از نودودو تا هفتتپه تا مسائل خانواده تا همین انتخابات که نفهمیدم چه شد غیب شد. حالا بعد عمری مجاهدت در ماه رجب آسمانی شد.
برگرفته از صفحه mohammadsadegh_shahbazi
دل نوشته سید یوسف مرادی در پی درگذشت مرحوم حامد جلالی کاشانی
خوابيدي بدونِ لالايي و قصه/ براي روح آزاده ي حامد جلالي كه كروناي نحس او را از ما گرفت… .
اولين بار با «صفايي» ديدمش، اتاق فكري راه افتاده بود در مورد موسيقي اعتراض، پر انرژي حرف ميزد. بعدها درگير موسيقي انقلاب و اعتراض شدم، دائما ميرفتم در همان زير زمين نمورِ دفتر در خيابان ١٦ آذر. آرشيو فوق العاده اي از تاريخ موسيقي انقلاب و غرب داشت، مثل بقيه نبود، آزاد بود، آزاد… اطلاعاتش در مورد تاريخ موسيقي غرب بي نظير بود، به شوخي مي گفتند حامد در مورد گروه پينك فلويد چيزهايي مي داند كه خود گروه پينك فلويد نمي داند. چنان با هيجان از ويكتور خارا مي گفت، كه شنونده فكر مي كرد با هم رابطه خويشاوندي داشته اند، گويي روح سركشش بارها به آمريكاي لاتين سفر كرده باشد، نگاهش فرق داشت با خيلي ها، رپ ايراني را فرصت مي ديد نه تهديد.
دغدغه اش البته فقط موسيقي نبود، اين مدت رفته بود توييتر، در حوزه خانواده، ازدواج و مسكن جوانان توليد محتوا مي كرد.
آخرين بار كه ديدمش در ستاد عدالت خواهان بود، با محمد صادق و وحيد آمده بود ستاد. مثل هميشه پر انرژي تر از همه بود.
حامد، بدون مرز بود، هر جايي به او نياز بود حضور مي يافت، فرقي هم نمي كرد، چه موسيقي اعتراض باشد، چه مستند سازي، چه عدالت خواهي براي جوانان و چه يك ستاد انتخاباتي… روحش شاد…. 🎼به ياد حامد كه زندگي اش شاعرانه بود:
نازلي! بهار خنده زد و ارغوان شكفت. در خانه، زير پنجره گل داد ياس پير. دست از گمان بدار! با مرگ نحس پنجه ميفكن! بودن به از نبود شدن، خاصه در بهار . . .» نازلي سخن نگفت؛ سرافراز دندان خشم بر جگر خسته بست و رفت . . . «ـ نازلي! سخن بگو! مرغ سكوت، جوجة مرگي فجيع را در آشيان به بيضه نشسته ست!» نازلي سخن نگفت؛ چو خورشيد از تيرگي برآمد و در خون نشست و رفت . . . نازلي سخن نگفت نازلي ستاره بود يك دم درين ظلام درخشيد و جست و رفت . . . نازلي سخن نگفت نازلي بنفشه بود گل داد و مژده داد: «زمستان شكست!» و رفت . . .
برگرفته از صفحه seyedyousefmoradi .
واکنش پایگاه خبری و کانال جنس اول (اخبار حوزه خانواده و زنان )
چند خطی برای حامد جلالیکاشانی از فعالین حوزهی زنان و خانواده که دیشب ۱۰ اسفندماه به دلیل ابتلا به ویروس کرونا حالا دیگر در میان ما نیست👇
حامدجان تایملاین و گروههای مجازی، پر است از خاطره جهاد خستگیناپذیر تو در شبیخون فرهنگی… هروقت هیچکس رمق نداشت، تو آن میانه رقص شمشیر میکردی و رجز میخواندی … هرکس ناامید بود، تورا نظاره میکرد و جان میگرفت؛ مجاهد نستوه رفیق بیکلک گواه و شاهدیم که تو تا آخرین نفس، برای اعتلای آرمانهای حق، جنگیدی و حالا دیگر دردآور و غمانگیز، از نفس افتادی. باور نمیکنیم آنکه همیشه بود، دیگر نباشد … آنکه همیشه بود … آنکه همیشه بود … جاندادنت، جانها گرفت …
#راهتادامهدارد
برگرفته از صفحه jense_avval
دل نوشته آقای وحید اشتری درباره مرحوم حامد جلالی کاشانی
پرده اول: بچه محل #مصطفی_صدرزاده هول زنگ زد. دارن شهید میارن. آبروریزی میشه. غافلگیر شدیم. کاری میتونی کنی؟ گفتم چیزی که تولید نمیشه کرد.
اولین کسی که به ذهنم رسید #حامد_جلالی بود. زنگ زدم. خیلی آروم گفت خیالت راحت. نریشن زمان و مکان را بده. چند دقیقهای میندازیم رو یک کلیپ آماده.
پشت فرمان بودم. زدم بغل. گفتم “مردم شهریار! میهمان داریم.” با موبایل رکورد کردم. چند دقیقه طول کشید تا راه افتادم. دویست متر نرفته بودم که کلیپ را آپلود کرد. نوشت زیر تابوت برای من هم دعا کنید. امروز و فردا دومین سالگرد آن مراسم است.
پرده دوم: پشت فرمان بودم. رفیقم هول زنگ زد. #حامد_جلالی با #کرونا در آی سی یو بستری شد. دست و پام شل شد. چشمم سیاهی رفت. ده سال رفاقت یهو جلوی چشمم رژه رفت. ۲۰۰ متر هم رانندگی نتوانستم بکنم. دوباره زدم بغل. سرم را گذاشتم روی فرمان. این کلیپ را گذاشتم. زار زار گریه کردم.
امروز خبر فوتش در بیمارستان مسیح دانشوری آمد. عجب روزگاری است. حامد دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران بود. عشق فیلمسازی باعث شد انصراف بدهد. حالا باید زیر تابوت خودش برای این روزهای مردم، شهدای گمنام را واسطه کنیم. چه دنیای کوچکی.
برگرفته از صفحه va_ashtari1
بخشی از صحبت های حامد جلالی کاشانی با عنوان : مجلس برای ۱۳ میلیون جوان ایرانی پشت سد ازدواج چه کرده؟
ویدیو از میزگرد بررسی مسائل و مشکلات بانوان در حوزه ی قوانین و اجرا | مرکز مطالعات بانوان دانشگاه علوم پزشکی تهران | بله تلگرام و اینستاگرام rasta_btums
یادداشت آقای حامد بامروت نژاد درباره مرحوم حامد جلالی کاشانی
همیشه همان جا بود. آن پشت
از کدام بنویسم؟ از اینکه گزینه اول و آخر کلیپ هایی بود که در بحران باید می رسید به صدا و سیما و پخش و فقط یک روز یا کمتر از یک روز وقت داشتیم؟ یا از ذهن منظم و دقیق اش که یک آرشیو متحرک بود؟ از آنها که بهش می گفتی چه می خواهی و با چند سرچ کوتاه پیدایش می کرد. یا از انگیزه اش که باعث می شد وقتی پای کاری می آمد از خودت به آن کار دلسوزتر و دغدغه مندتر می شد؟
یا از احاطه و نظم اش در واحد موسیقی و ترانه راه و سایت راه نوا که بسیاری از آرشیو خوب اش را مدیون نظم و استمرار او است؟ یا از دغدغه های این سال های اخیرش که در حوزه خانواده و زن تبدیل اش کرده بود به یک محقق دغدغه مند و فعال؟ اما نه. اینها را دیگرانی هستند که بهتر می گویند. بگذارید من از آن پشت بگویم.
هر سال برای افتتاحیه و اختتامیه عمار پنج شش روز جلسه مفصل میگیریم. از مجری و مهمان تا پذیرایی و نور، از صدا و موسیقی تا اینکه موقع بالا رفتن میلاد گودرزی و گرفتن جایزه از دست مادر شهید چه موسیقیای پخش کنیم و …
صوت و موسیقی مراسم مثل کاتزدن در تدوین میماند. میتواند رفتن از یک پلان به پلان دیگر را نرم کند و مراسم را از ریتم نیندازد. اگر حامد جلالی مشکلی نداشت و بود دیگر درباره موسیقی و صوت حرفی برای زدن نمی ماند در جلسات. نیازی هم به گفتن نبود. همینکه آن پشت بود خیال مان راحت بود.
امسال در دوره دهم، حامد مشغول دغدغه های حوزه خانواده بود و سخت درگیر توزیع و تبلیغات مستند ایکسونامی که از دل تحقیقات و دغدغه هایش در سفیرفیلم ساخته شده بود. خرج اش یک تماس بود. گفت می آید. خیال مان راحت شد.
روز بعد از افتتاحیه دوباره بهش زنگ زدیم. این بار برای مراسم شب شعرضدآمریکایی. حاج قاسم را زده بودند و همه در شوک بودیم. وقت هیچ برنامه ریزی ای نبود. باز هم خیال مان از آن پشت راحت بود. نیم ساعت به مراسم آمد، شال سیاه اش را باز کرد و گوشه میز گذاشت. به دلیل خرابی بیسیم ها پشت سن سینما فلسطین را می دویدیم تا صوت و تصویر را با هم هماهنگ کنیم.
عجب حالی بود آن پشت. مشغول کار بودیم تا یادمان برود چه خاکی به سرمان شده. هر چند دقیقه گوشه ای کسی که سرش کمی خلوت تر می شد پقی می زد زیر گریه. چشم ها سرخ و صداها بم.
آخرین بار پشت سن اختتامیه عمار دهم دیدم اش. حامد زمانی خوانده بود و داشت مراسم را دست به دست می کرد با زین العابدین تقی پور تا تمام کند مراسم را. شال اش را گردن اش انداخت. برگشت رو به من. دست اش را دراز کرد و گفت: یاعلی.
همیشه همان جا بود. آن پشت. و خاصیت کسانی که دود ندارند همین است. بی صدا، بی هیاهو، آن پشت. سوز داشت ولی. زیر لب. گوشه هیات، پشت میکسر. آن آخرهای مجلس، آن پشت.
از امسال باید برای سیستم صوت و تصویر عمار هم تصمیم گرفت. باید برای اش فکری کرد. حامد جلالی کاشانی دیگر آن پشت نیست. حالا روی صحنه است. میان استوری ها و پست ها. باید فکری کرد. حواس مان به صوت و تصویر هست ولی … خیال مان تخت نیست. پ.ن۱: حامد جلالی کاشانی با داشتن بیماری قبلی در اثر ابتلا به ویروس کرونا صبح شنبه ده اسفند در بیمارستان مسیح دانشوری فوت کرد. پ.ن۲: این یادداشت برای چاپ در روزنامه صبح نو یکشنبه نوشته شده است. پ.ن۳: عکس مربوط به جمع بچه های اجرایی جشنواره مردمی فیلم عمار است.
برگرفته از صفحه bamorovat
پیام تسلیت دکتر سعید جلیلی در پی درگذشت آقای حامد جلالی کاشانی
دکتر سعید جلیلی در پیامی درگذشت هنرمند متعهد و فعال رسانه ای انقلاب، برادر حامد جلالی کاشانی که در اثر ابتلا به ویروس کرونا دعوت حق را لبیک گفتند را تسلیت گفتند.
بسم الله الرحمن الرحیم
برادر عزیزمان حامد جلالی دعوت حق را لبیک گفت. هنر او تلاش بی پیرایه برای پیوند دادن حقیقت انقلاب اسلامی با فطرت انسان ها بود. شاهدان کهنز امروز پذیرای راوی خود هستند. روحش شاد وبا شهدا محشور باد.
سعید جلیلی 10 اسفند 98
دلنوشته m__meysam__ درباره آقای حامد جلالی کاشانی
خدای من حامد جلالی رو ميشناختم یه بچه پاکار و با دغدغه فرهنگی حامد جلالی کاشانی از اون بچههای بدرد بخور و دست به آچار تولید مستند و انقلابي بود. یک گنجینه متحرک فرهنگی و بشدت بی ادعا و بیریا. صاف و سالم و مومن که امروز “کرونای لعنتی” از ما گرفتش حیف بود که به این زودی و با این مظلومیت از میان ما برود. «خدایا شاهد باش که ما چیزی جز خیر از حامد ندیدیم» با اولیای خودت محشورش کن اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم برگرفته از صفحه m__meysam__
ویدیو: بخشی از سخنان مرحوم حامد جلالی کاشانی در برنامه بهشت شهر
دریافت ویدیو | پنج مگابایت | برنامه بهشت شهر به صورت مناظره و گفت و گو است که توسط جمعی از فعالان فرهنگی جمعه شب ها در گلزار شهدای تهران برقرار میشود. بهشت شهر در اینستاگرام و تلگرام با شناسه afsaran_behesht در دسترس شماست
یادداشت آقای محمدرضا بورونی (تهیه کننده مستند ایکسونامی) درباره مرحوم مغفور حامد جلالی کاشانی
این متن رو برای حامد جلالی می نویسم @hamedjalalikash
دو سال پیش بود. با هم صحبت کردیم درباره اینکه چقدر حوزه زنان و خانواده خالی از آدم به درد بخور رسانه ایه. قرار شد بیاد به کمک گروه ما. حامد قبلا هم تو حوزه جریانسازی، هم موسیقی و هم مستند کار کرده بود.
وقتی به تیم ما اضافه شد، نه یک نفر که انگار یه تیم به ما اضافه شده بود. اصلا غیرقابل کنترل بود. بدون اینکه ازش خواسته باشی می رفت ته و توی یه مسئله رو در می اورد. حامد واقعا یه ژورنالیست تحقیقی قَدَر بود. تجربه بالایی داشت.
ما خیلی از محصولاتی رو که تولید کرده بودیم و برنامه پخشی براش نداشتیم رو دادیم به حامد. کولاک کرد. کافیه برید آمار بازدیدهای کلیپ هایی رو که حامد تو @Jense_Avval پروموت می کرد ببینید. اونم بدون اینکه خودش اینفلوئنسر باشه (اون موقع).
با آگاه سازی هایی که درباره دروغ های خیلی از فعالان زن و خانواده جبهه دشمن تو توئیتر می کرد مجبورشون به واکنش کرده بود.حامد حتی کاری کرد که معاون وزیر مجبور شد به صورت رسانه ای حرفشو پس بگیره. گاه گاهی تو دایرکت بهش پیام می دادن که شکایت می کنیم و… براش مهم نبود.
سه ماه سر جریانسازی مستند ایکسونامی شب و روز نداشت. واقعا شب و روز نداشت. چندین بار مریض شد وسط جریانسازی. اگه تو جریان حزب الهی 5 نفر جریانسازی می فهمیدن قطعا یکیش حامد بود.
فهمیده بودم کرونا گرفته ولی اصلا فکر نمی کردیم جدی باشه تا وقتی که گفت داره میره icu. دیشب بهش پیام زدم: “حامد نبازی خودتو داداش. زود خوب شو بیا خیلی کار داریم.” هرچی تونستم براش حمد شفا خوندم. صبح فهمیدم باید فاتحه بخونم. رفیق خیلی زود رفتی . برگرفته از توییتر rezamehr1369
درباره توییت و متن مرحوم حامد کاشانی درباره کرونا
افراد ضدانقلاب و طرفداران آمریکا حتی بعد از فوت هم از افراد دین دار می ترسند و سعی میکنند یا دین داران را تمسخر کنند یا آنکه تحریف کنند. در روزهایی دوستان و اطرافیان مرحوم جلالی کاشانی داغدار بودند ، گروهی از ضد انقلاب با تهیه یک اسکرین شات (عکس) ناقص از متن مرحوم در یکی از شبکه های اجتماعی سعی کردند مخاطبین خود را نسبت به ایشان بدبین کنند.
متنی که مرحوم کاشانی درباره کرونا نوشتند در نقد متنی از یک نماینده سابق مجلس بود. که ضدانقلاب بخش ابتدایی متن نماینده مجلس را حذف کردند و فقط متن آقای حامد جلالی کاشانی را با روایت و دروغ خودشان منتشر کردند.
برای روشن شدن موضوع پیشنهاد میکنم توضیحات آقای وحید اشتری در این باره را بخوانید. این توضیحات در صفحه توییتر ایشان منتشر شده است. | لینک صفحه توضیحات آقای اشتری | چنانچه نمی توانید این لینک را در توییر باز کنید از تصویر (اسکرین شات) کامل که گرفتیم توضیحات ایشان را بخوانید | لینک اسکرین شات توضیحات آقای اشتری
تصاویری از مرحوم مغفور حامد جلالی کاشانی
حامد جلالی کاشانی معاون جریان سازی گروه خانواده سفیرفیلم و سردبیر جنس اول و از جهادگران عرصه خانواده و سبکزندگی اسلامی صبح شنبه ۱۰ اسفندماه 98 و پس از چند روز بستری بودن در بیمارستان مسیح دانشوری به دلیل ابتلا به بیماری کرونا درگذشت.
واکنش دوستان و همکاران مرحوم حامد جلالی کاشانی و فعالین فضای مجازی به درگذشت ایشان را در ادامه مطلب می بینید:
«شب نامه» به مدت ۱۰۰ دقیقه، نام مستند بلندی است که پرده از جاسوسی نوین در حوزه کارآفرینی کشور برمیدارد. این مستند به کارگردانی سیدمهدی کرباسی و نویسندگی رضا صادقی و تهیه کنندگی حمیدرضا جعفریان در مرکز مستند سفیرفیلم تولید شد.
جدیدترین اثر سفیرفیلم « مستند شب نامه »، روایتی است از پشت پرده اتفاقات شش ماه افشاگری کانال تلگرامی به همین نام که در طی فعالیت خود شبکه جاسوسی که در بین کارآفرینان کشور نفوذ کرده را آشکار میکند.
در طی این شش ماه چندین هزار نفر از فعالین اکوسیستم استارت آپی کشور به طور مداوم محتوای منتشر شده در کانال شب نامه را پیگیری میکردند و با ادمین این کانال «عرشیا کاظمزاده» به طور مستمر مکالمه میکردند، درحالیکه از تولید مستند «شب نامه» باخبر نبودند.
مهدی کرباسی (کارگردان شب نامه) می گوید: فیلمنامه این فیلم، فیلمنامه منعطفی بود به طوری که نزدیک به ۳۰ بار بازنویسی شد .برخی از شرکتهایی که نامی از آنان در این فیلم برده شده ممکن است نسبت به ساخت این فیلم وارد مباحث حقوقی شوند، اما ما اسنادی در اختیار داریم که میتوانیم در دفاع از خودمان به آنان استناد کنیم.
این کارگردان اضافه کرد: برای اینکه روایت فیلم روانتر و سینماییتر شود ما ورود حیدر را به فیلم قدری تغییر دادیم و جلوتر انداختیم.
به گفته کرباسی هنگامی که نسخه راف کات را برخی از مسئولان امنیتی دیدند مصاحبه با سیامک نمازی را مطرح کردند.
« مستند شب نامه » فیلمی هوشمندانه است
جبار آذین، (منتقد سینمایی) با بیان اینکه امیدوارم برنامه سینما روایت، همچنان مستحکم و منسجم با نمایش اینگونه آثار در خدمت به سینما و فرهنگ جامعه کوشا باشد، گفت: مستند «شب نامه» فیلمی هوشیارانه است و روی عناصر ساختار فیلم فکر شده است و چیدمان هوشمندانهای دارد. این فیلم نسبت به فیلم قبلی کارگردان (خوان هشتم) به استانداردهای سینمایی نزدیکتر است.
وی تصریح کرد: فیلم جستوجوگرانه حرکت میکند و در این حرکت توانسته است مخاطب را هم با خود همراه کند. ضمن اینکه تعلیقها و گرههای هوشمندانهای در قسمتهایی از اثر قرار داده شده تا همچون یک کار سینمایی بتواند برای مخاطب جذاب باشد.
جبار آذین اظهار داشت: این فیلم آغازگر حرکتی است برای بازگشت به خویشتن و نگاه دقیقتر مخاطب به خودش، به جامعه و مسئولان.
به گفته وی، این فیلم به دلیل ماهیت افشاگرانهاش و با وجودی که دارای ابعاد ملی است، اما هرگز از رسانه ملی پخش نخواهد شد. من در خیلی از محافل شنیدم که علاوه بر تهدیدهایی که نسبت به پخش آن داشتند سعی کردند مانع نمایش این فیلم شوند. واقعاً چه کسانی مانع نمایش این فیلم میشوند؟ این فیلم مگر چه چیزی را به ما نشان میدهد که برخیها هراس دارند؟! آنانی که مقابل نمایش این اثر ایستادهاند بر چه اساس و معیاری این کار را انجام میدهند؟
آیا جز این است که در عرصههای مختلف همسو با کسانی هستند که این فیلم آنان را افشا میکند؟ چرا وقتی این فیلم قرار است در حوزه هنری و دانشگاهها نمایش داده شود با یکسری محدودیتها روبهرو میشود؟!
شما می توانید نسخه دانلود مستند شب نامه در دو حالت 1 گیگابایتی یا 300 مگابایتی از سایت سینما مارکت خرید کنید . همچنین نسخه لوح فشرده این مستند هم از سینما مارکت قابل خریداری است .
کانال تلگرامی مستند شب نامه @shabnaameh1 ( با مطالب جدید بروزرسانی میشود)
[/su_note]
در ادامه مطلب گفت وگوی روزنامه جوان با کارگردان مستند شب نامه را میخوانیم
« شبنامه » تازهترین اثر مرکز سفیرفیلم عنوان مستندی به کارگردانی سیدمهدی کرباسی است که اعلام نمایش آن در دانشگاه تهران و سپس لغو مجوز نمایش آن ساعتی پیش از آغاز مراسم جنجالساز شد. گفتوگوی «جوان» با کارگردان این مستند پیش روی شماست.
مستند شب نامه به لحاظ محتوایی در چه قالبی دستهبندی میشود؟
فضای جستوجوگری راوی کار به عنوان شخصیت مؤثر اتفاقات اطراف او و کنشگری این کاراکتر نوعی فضای ژورنالیستی را رقم میزند که مستند شب نامه هم در این چارچوب قرار میگیرد. در نمونههای خارجی بیشتر خبرنگارها به عنوان راوی این مستندها نقش کاراکتر مرکزی را ایفا میکنند.
ساخت مستندی با این مضامین چه وجه تمایزی با مستندهای دیگر دارد؟
پنهان بودن دوربین در برخی پلانها با توجه به اینکه ما با سوژههای مختلفی روبهرو بودیم، مشکلات خاص خود را داشت. اگر دوربین لو میرفت در ادامه کار به مشکل برمیخوردیم. ما با عناوین حقیقی بچههای دانشجوی کارآفرین اقدام به معرفی خودمان میکردیم. البته اسمی از مرکز سفیر نمیآوردیم چون میدانستیم ممکن است حساسیتهایی ایجاد شود.
نگران اینکه دوربین مخفی به لحاظ حقوقی مشکلی برایتان ایجاد کند، نبودید؟
ما تجربه این کار را در مستند فاکتور صوری داشتیم اینکه کسی از ما شکایت کند را غیرمحتمل نمیدانستیم ولی این اتفاق تا حالا که نیفتاده چون ما قصد مچگیری از کسی نداشتیم و نتیجه این تصاویری که میگرفتیم به زیان افراد تمام نمیشد.
چرا نمایش مستند در دانشگاه تهران با وجود اخذ مجوز لغو شد؟ برخی معتقدند اینها خبرسازیهایی برای دامن زدن به جنجال پیرامون مستند بوده است.
خیر مجوزهایی که اخذ شده، وجود دارد حتی مسئولان دانشگاه هم ارائه مجوز را تکذیب نکردهاند. واقع مطلب این است که مسئولان دانشگاه هیچ کدام فیلم را ندیده بودند و فشارهای خارج از دانشگاه باعث جلوگیری از برگزاری مراسم شد. سالن دانشگاه تهران خیلی بزرگتر از سالن حوزه هنری بود و ما 350 نفر رزرو صندلی داشتیم. لغو مراسم باعث شد خیلیها نتوانند فیلم را ببینند.
به نظر میرسد برخی از مواردی که در مستند مطرح شده میتواند نقض شود. برای همین مخاطب ممکن است حق را به طرف مقابل بدهد، آنجا که با آن خانم مدیرعامل گفتوگو صورت میگیرد و او دلیل وجود پرچم سوئد روی میزش را توضیح میدهد. ممکن است مخاطب به او حق بدهد.
بله ما هیچ اصراری بر قانع کردن مخاطب نداریم، ما تنها تلاش کردیم با کنار هم قرار دادن مواردی که شائبه برانگیز به نظر میرسیدند و البته خودمان در این رابطه اطمینان داشتیم و اسنادی هم ارائه کردیم، اطلاعاتی به بیننده بدهیم که برخی در حال سوءاستفاده از فضای کارآفرینی هستند و جهل افراد نسبت به این مسئله در آینده ممکن است تبعات منفی برای اشخاص داشته باشد.
در واقع ما در مستند شب نامه قصد داریم جامعه را از برخی اتفاقات پشت پرده فضای کارآفرینی مطلع کنیم. ما اعلام کردیم که تشخیص ماجرا بر عهده ما نیست ولی ارتباطهای مشکوکی وجود دارد که چند و چون آن بر عهده نهادهای امنیتی است. ما امیدواریم که این ارتباطهای مشکوک وجود نداشته باشد اما قرائن نگرانکنندهای وجود دارد.
استارتاپها امروزه به عنوان فعالیت بخش خصوصی در جهان مطرح است، شاید عدهای فکر کنند مستند شب نامه قصد دارد زیرآب استارتاپها را بزند، در این باره چه نظری دارید؟
نه ما ابداً چنین قصدی نداریم، خود سفیرفیلم مرکزی است که در ابتدا به شکل استارتاپ شکل گرفته است، تعدادی از دانشجویان شریف با تعامل با یکدیگر این مجموعه را شکل دادهاند. مسئله ما بیشتر با تعدادی از افراد است که گویا با اهداف خاصی آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر فعالیتهایی قرار گرفتهاند که راه نفوذ دشمن را باز میکند. نگرانی ما از فضای رسانهای است که پیرامون استارتاپهایی که ماهیت خدماتی دارند شکل گرفته و باعث میشود گرایش دانشجویان به جای رفتن به سمت استارتاپهای علمی و دانشمحور به این سمت و سو هدایت شود.
صورت زیبایی که از استارتاپهای خدماتی در برخی رسانهها ارائه میشود، میتواند برای کشور آسیبزا باشد. سوق دادن دانشجوها به سمت استارتاپهایی که دانشمحور نیستند برای فضای علمی کشور یک تهدید محسوب میشود. اینکه دانشجوی شریف به جای کار روی خودروی برقی، روی خدماترسانی انتقال غذا متمرکز شود حتماً نمیتواند رویکرد مطلوبی قلمداد شود. قابلیتهای استارتاپ اگر در مسیر رشد صنایع «هایتک» قرار بگیرد برای کشور یک فرصت است اما فضای رسانهای که استارتاپ را مدیریت میکند کاملاً برخلاف این پیش میرود.
پنج سال پیش اگر دانشجوی شریف «کستینگ» راه میانداخت صورت خوشی نداشت اما الان کار را به جایی رساندهاند که دانشجوی شریف رفتن به این سمت را کسر شأن خود نمیداند و این مسئله در کاهش رشد علمی کشور در سالهای اخیر بیتأثیر نبوده است.
به لحاظ فرم و ساختار با مستند رو به جلویی مواجهیم اما قبول دارید 20دقیقه ابتدایی مستند جذابیت لازم را ندارد و به عبارتی خوب استارت نمیخورد.
این ایراد مقداری قابل پذیرش است اما کمی هم از روی ناچاری اتفاق افتاد. قصد داشتیم در کار تغییراتی بدهیم که وقت نشد، برای شخصیتپردازی ابتدای مستند مجبور بودیم اینگونه عمل کنیم اما شاید این مسئله را در فضای دیگری رقم میزدیم به ما کمک بیشتری میکرد ولی به نظرم 80 دقیقه باقی کار به گونهای است که این ایراد را تا حدود زیادی جبران میکند، برای مثال سخنان استاد حسین شریعتمداری قدری ضعف و نبود جذابیت 20 دقیقه اول را جبران میکند.
اما اینطور القا میشود که استاد شریعتمداری اطلاعات کافی در این زمینه ندارد و شما قصد دارید هر جور شده از ایشان حرف بکشید.
خیر اتفاقاً اگر سرمقالههای ایشان را در کیهان مطالعه کرده باشید، متوجه میشوید اطلاعات خوبی دارند. مسئله این بود که ما برای ایشان زیاد شناخته شده نبودیم و در مواجهه اول زیاد با ما راحت نیستند اما به ناچار پاسخهایی میدهند که شاید برای جوانی که استارتاپ کار میکند، زیاد قانعکننده نباشد.
مستند محیط امن به کارگردانی حمید مهاجرانی و تهیه شده در مرکز سفیرفیلم، با بررسی نیازهای شرعی افرد در جامعه اسلامی، حکومت را در کنار ابزارهای سلبی، موظف به فراهم آوردن ابزارهای ایجابی در جهت برطرف کردن آن نیاز ها می شمارد. مستند محیط امن در واقع مستندی در بررسی ایرادات قانونی برای ایجاد محیطی امن و سالم در جامعه است.
مستند محیط امن بیان می کند اگر افرادی نیاز فردی مشروعی دارند که با قواعد و قرادادهای جمعی سازگار نیست، حکومت اسلامی و جامعه موظف است به جای منع یا بیتفاوتی نسبت به آن نیاز، وسایل یا محیط امنی برای رفع نیاز فردی وی فراهم کنند.
مستند من تکنوکرات هستم تولید شده در مرکز مستند سفیرفیلم سعی کرده در 40 دقیقه قراردادهای نفتی موسوم به IPC که توسط کمیته بازنگری و مهندس سیدمهدی حسینی طراحی و به هیات دولت ارسال شده است را مورد نقد و واکاوی قرار دهد.
وزارت نفت تلاش دارد با استفاده از این مدل جدید قراردادی، جذابیت حضور در پروژههای صنایع نفت و گاز ایران را برای شرکتهای خارجی افزایش دهد تا این شرکتها انگیزه بیشتری برای حضور در ایران داشته باشند.
با این وجود، نقاط ضعف و ابهامات IPC از دید کارشناسان حوزه انرژی آنقدر فراوان و مهم بود که بعد از رونمایی نسخهای از این مدل جدید قراردادی در آذرماه 94، فضای انتقادی شدیدی بر علیه آن در رسانهها ایجاد شد و حتی نهادهای نظارتی مانند مجلس شورای اسلامی و سازمان بازرسی کل کشور نیز برای اصلاح آن به وزارت نفت به صورت جدی تذکر دادند و با این حال متن انگلیسی این قرارداد همچنان بصورت محرمانه باقیمانده و مسئولین ارشد جمهوری اسلامی نیز به متن اصلی قرارداد دسترسی ندارند.
🌿 حمایت مالی از «رسانه بنیانا» برای جلوگیری از حذف فایلها و محتوای وبسایت…
🚀 شما میتوانید با شرکت در این پویش ، پیش از پنجم آذر ماه با نذر فرهنگی خود، هزینه لازم برای تمدید سرویس هاستینگ وبسایت [ و جلوگیری از حذف فایلها و محتوای سایت ] را تامین کنید. اطلاعات تکمیلی در این لینکhttps://nahzat.onblog.ir درج شده است… – ❤️ موقعیت کسانی که اموالشان را در راه خدا هزینه میکنند، مِثل موقعیت دانهای است که هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد! تازه، خدا برای هرکه لایق ببیند، چندین برابرش میکند! آخر، خدا روزیگسترِ داناست. قرآن کریم. سوره البقره