تا به حال به تأثیری که رنگ سبز میتواند روی روحیهتان بگذارد، توجه کردهاید؟ رنگ سبز میتواند در انسان ایجاد سرزندگی و نشاط کند و در شرایطی که زندگی شهرنشینی روزبهروز در حال گسترش است، کمک گرفتن از این رنگ بسیار ضروری بهنظر میرسد.
برای اینکه بتوانید از تأثیر رنگ سبز بهره ببرید گزینهای بهتر از خرید گل و گیاه در پیش رویتان نیست. البته بسیاری از افراد به این دلیل که خانهشان نور کافی ندارد سراغ گل و گیاه نمیروند درحالیکه برخی از گیاهان برای رشد، به نور چندانی نیاز ندارند و به راحتی میتوان از آنها حتی در آپارتمان نیز نگهداری کرد. و به اصطلاح گیاهان مناسب آپارتمان هستند
فلان بازیگر یا مجری رادیو و تلویزیون ازدواج کرد، بچه دار شد، مسافرت رفت، طلاق گرفت و… این روزها کم نیست اخباری از این دست با تیترهای زرد و ژورنالیستی که در رسانه های حقیقی یا مجازی به کرار شاهد آن هستیم؛ حقیقت امر آن است که رسانه ها به خصوص رسانه های زرد یا به قول جلال آل احمد رنگین نامه ها که فضای مجازی هم با گروه ها و کانال های مختلف به آن اضافه شده است بیشتر از هر چیز به سبک زندگی بازیگران سینما و چهره های مشهور می پردازند و این قشر را پررنگتر از اقشار دیگر نشان می دهند تا هم رسانه خودشان بهتر دیده شود و هم مخاطبان بیشتری جذب کنند موضوعی که البته محدود به فضای رسانه ای ایران نیست و در همه جای دنیا با رشد صنعت ستاره سازی رسانه ای این وضعیت وجود دارد.
در کشور ما با توجه به سیاست های غلطی که در چند سال گدشته برای ستاره سازی از بازیگران و خوانندها و ورزشکازران در عرصه فرهنگی از سوی برخی مدیران اتخاذ شده است حواشی زندگی و روابط خانوادگی و حتی غیراخلاقی این قشر بیشتر از هرچیز دیده می شود؛ به خصوص اینکه در عمل فرهنگ و فرهنگ سازی در سیستم فرهنگی ما برای دست اندرکاران این عرصه وجود ندارد و یا بسیار کم اهمیت است.
حقیقت آن است که ما سعی داریم توسط این عوامل ساختمان بزرگی را برای جامعه مان بنا کنیم و الگو سازی داشته باشیم، لذا نگاه مسئولان به این ستاره های ساخته شده نگاه کارگرانی است که نیازی به فرهنگ سازی و سواد فرهنگی ندارند اما هر روز و به اشکال مختلف با این کارگران مصاحبه می کنیم تصاویر آنها و نقطه نظراتشان را در مجلات و نشریات می آوریم و از آنها بیبشتر از خود ساختمان بزرگ نمایی می کنیم .
در عین حال هیچ اهتمامی به آموزش و یا فرهنگ سازی در درون خود آنها نداریم اینجاست که ساختمان فراموش می شود و کارگر ساده ای که باید شن و سیمان این بنا را تامین کند آنقدر درگیر حواشی می شود که وظیفه خودش را از یاد می برد و یا ظاهر خود او مهمتر از کیفیت کارش می شود و….
متاسفانه این حدیث فرهنگ و مدیریت فرهنگی در کشور ماست. کارگر نماد مهندسی می شود و یک اشتباه او در رفتار و کردارش تمام پروژه عظیم ساختمان فرهنگی را زیر سوال می برد.
این روزها متاسفانه به دلیل اینکه در دوران گذار از جامعه سنتی به مدرن جامعه قرار داریم با مشکلات متعددی روبرو هستیم. از تعلل در ازدواج گرفته تا طلاق های عجیب و غریب از اعتیاد در اشکال مختلف گرفته تا …
اما براستی عوامل این رخدادهای عارضی دراجتماع ما چیست ؟ برخی معتقدند ورود و حضور پررنگ ماهواره در کشور را که از فتنه 88 به اوج رسید یکی از مهمترین عوامل موثر این اتفاق می دانند، برخی بیکاری و تعلل و تاخیر در ازدواج را عامل اصلی تعریف می کنند، برخی دیگر نیازآفرینی ها کاذب هرروز دنیای مدرنیته را موثر می دانند که باعث احساس کمبود و فقط نسبی در افراد می شود و مشکل آفرینی می گردد و… حقیقت آن است که همه این عوامل در کنار هم بحران های کنونی را ساخته اند.
بااین حال آنچه بیش از بقیه نمود دارد نبود مدیریت فرهنگی و روح مدیریتی در فرهنگ است؛ شاید در سخنرانی ها و برنامه های مختلف از مهندسی فرهنگی و نیاز به آن بسیار گفته شده باشد، ولی حقیقت آن است که هیچ خروجی ملموسی از این کنگره های خنثی و سخنرانی های شعارگونه برای فرهنگ نمی یابیم.
آمارهای طلاق در کشور بسیارنگران کننده هستند و در این میان ملموس ترین ساخته دست مدیران فرهنگی کشور یعنی چهره های مشهور و رسانه ای که سبک زندگی بازیگران سینما با سبک مدیریتی مسئولان گره خورد نگران کننده تر است.
تقریبا هرازگاهی خبر طلاق های چهرهای مشهور که از بازیگران و اهالی تلویزیون وسینما در جایگاههای مختلف هستند در لیست اخبار رسانه ها قرار می گیرد حتی زوج های جوانی که مدت زمان ازدواج شان به یکسال هم نمی رسد و وصلت آنها با سروصدای وسیع رسانه ای هم همراه بوده است موضوعی که شاید جنجالی ترین نمونه آن ازدواج و جدایی فرزاد حسنی مجری رادیو و تلویزیون و آزاده نامداری که او نیز از مجریان تلویزیون بود محسوب می شود
طلاقی که حتی حواشی مختلف آن به رسانه ها کشیده شد؛ در حالی که تا پیش از آن ازدواج این دو به عنوان نماد خانواده ای نوپا به اشکال مختلف و در برنامه های تلویزیونی رسانه ای شده بود. اما این ازدواج و طلاق نه اولین از نوع خود بود و نه آخرین کار به جایی رسیده اگر زوج هنری یا رسانه ای زندگی موفقی داشته باشند باعث توجه عموم می می شود و این یک هشدار جدی است.
البته مهارت های زندگی و دخالتهای عناصر مختلف از جمله دوستان دوران مجردی حاشیه سازی رسانه ها و توقعات عجیب و غیرمنطقی طرفین را نیز باید از دلایل این زندگی های ناموفق دانست اما آنچه قطعیت دارد سبک زندگی غلطی است که چند سالی در میان هنرمندان و چهره های شناخته شده کشور با سوءمدیریت مدیران باب شده است.
زندگی تجردی به یک روال درآمده و خانواده در عمل به یک شعار در آمده است. مطمئنا مدیریت تنها به سخنرانی و موعظه خلاصه نمی شود چه در سینما و چه در صداوسیما مدیریت متعهد و فرهنگی باید سعی کند تا سبک زندگی اسلامی و سنتی را ملاک کار خود قرار دهد نه به اسم حرفه ای گری در رسانه ای که الگویش غرب است خانواده را برنمی تابد.
رسانه ای که بر ای چهره هایش، تجرد یا تاهل عملا اهمیتی ندارد، رسانه ای فاقد مدیریت فرهنگی است حتی در صداوسیما که مدعی است از سینما وضعیتی بهتر دارد سبک زندگی غیراسلامی به اشکال مختلف به نیروها تزریق می شود. حضور زنان مجرد یا متاهل در شیفت های کاری شبانگاهی امری است که در سالهای اخیر به یک روال عادی تبدیل شده است.
حریم های محرم و نامحرم حتی در روابط سازمانی به اشکال مختلف شکسته شده چنانچه اگر شما از بیرون به روابط حتی نیروهای فنی داخل صداو سیما نگاه کنید متوجه نمی شوید اینها با هم محرم هستند یا نامحرم و تازه این برای نیروهای فنی است و برای چهره ها بسیار بدتر.
اسلام دینی است که در آن سبک زندگی حتی در جزیی ترین رفتارها ترسیم شده است تا یک زندگی سالم و به دور از دغدغه برای زوجین ایجاد شود و آنها آرامش گران همدیگر باشند. خارج از شعارهایی که در صداوسیما به عنوان پیشگام فرهنگ سازی در کشور مطرح می شود سبک زندگی اسلامی و مدیریت فرهنگی گمشده این ساختار عظیم به عنوان نمونه ای ساختار کلی فرهنگی در کشور است.
اگر حتی مشکلات جدید با ساختارهای جدید ایجاد می شد این مدیریت فرهنگی است که باید در چارچوب سبک زندگی اسلامی تلاش کند این مشکلات برطرف شود نه اینکه مشکلات را به حال خود رها کنند تا جامعه خودش به داد خودش برسد.
منبع : یادداشت معصومه طاهری در فرهنگ نیوز (17مهر95)
ویژه نامه حلال منفور ویژهنامهای تحلیلی در زمینه طلاق است منتشر شد.
ویژه نامه حلال منفور در 120 صفحه و با زاویهای تحلیلی از منظر دینی، روانشناختی، جامعه شناختی، سینما و ادبیات منتشر شده است.
گفتگو با عالمان دینی، جامعه شناسان و روانشناسان به قصد گشودن پنجرههایی برای رؤیت دقیقتر یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران از اهداف انتشار ویژه نامه حلال منفور بوده و تلاش شده است منظرهای تازه ای به روی بحث گشوده شود.
گفتگوی مفصل با آیت الله روح الله قرهی دانش آموخته فلسفه و فقه و از اندیشمندان دینی در تحلیل پدیده «ذواقی» یا تنوع طلبی از مطالب آغازین ویژه نامه حلال منفور است.
گفتگو با سردار مهدی منتظر قائم، سید حسن حسینی و مسعود کوثری از جامعهشناسان برجسته ایرانی در تحلیل آنچه در این سالها بر سر خانواده ایرانی آمده و پدیده طلاق را به امری سهل الوصول تبدیل کرده از دیگر مطالب ویژه نامه حلال منفور است.
مصاحبه با روانشناسان در واکاوی ریشهها و دلایل روانشناختی فروپاشی خانوادهها در ایران و روابط شکننده بین زوجین، بخش قابل توجهی از صفحات این ویژه نامه را به خود اختصاص داده است.
در بخش دیگری از این نشریه با پوران درخشنده و ابوالفضل جلیلی، دو کارگردان ایرانی درباره انعکاس خانواده و پدیده طلاق در سینمای ایران مصاحبه شده است.
در مطلبی با عنوان «ماجرای آن زن که گفت میخواهم بروم دنبال کشف عشق» به تحلیل یک ضعف رسانهای در مواجهه با واکاوی پدیده های اجتماعی از جمله طلاق اشاره و بر این موضوع تکیه شده است که چگونه رسانههای ما در دام کلی گویی میافتند و علتهایی را برای پدیده طلاق عنوان میکنند که عملا گرهی از این پرونده قطور اجتماعی و فرهنگی باز نمیکند و این که با وجود فراگیری و سیر تصاعدی پدیده تکان دهنده طلاق در جامعه ایران، هنوز درک و مفاهمه و تحلیل های دقیقی از این پدیده ارائه نشده و رسانه های ما چند گام از تعقیب این پدیده مهم عقب مانده اند.
گفتنی است ویژه نامه حلال منفور در چندین سرفصل از جمله رابطه اخلاق زیستی با پدیده طلاق، طلاق از نگاه جامعه شناسان، اتاق مشاور، طلاق روی پرده سینما، طلاق در شبکه های مجازی و … به علاقمندان و صاحبنظران ارائه شده است.
سارا عرفانی متولد 1361 در تهران و فارغالتحصیل کارشناسی الهیات، گرایش فلسفه اسلامی دانشگاه شاهد است. از مشاغل و مناصب وی میتوان به دبیر برگزاری جلسات داستانخوانی سرای اهل قلم، مسؤول و مدرس کارگاه داستاننویسی سایت لوح، دبیر سرویس داستان سایت لوح به مدت 5 سال، سردبیر اولین جایزه ادبی داستان لوح (جشنواره داستان کوتاه کوتاه هفتسین)، سردبیر دومین جایزه ادبی داستان لوح (جشنواره داستان کوتاه روح خدا) و سردبیر سومین جایزه ادبی داستان لوح (اشکواره داستانهای کوتاه عاشورایی) اشاره کرد.
سارا عرفانی تاکنون رتبهها و جوایز زیر را کسب کرده است:
– رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال ۸۵ بهعنوان نویسنده جوان به خاطر کتاب لبخند مسیح
– نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنیپور به خاطر کتاب لبخند مسیح
– نامزد دریافت جایزه کتاب سال پروین اعتصامی به خاطر کتاب لبخند مسیح
– رتبه اول جشنواره در هوای بهاری به خاطر داستان کوتاه پارسا
آثار و تألیفات سارا عرفانی :
– لبخند مسیح، انتشارات سوره مهر
– از جنس خدا، براساس زندگی شهید نصرتالله اللهکرمی
– دلاور مرد سیستان، براساس زندگی سردار شهید میرقاسم میرحسینی
– سردار استقامت، براساس زندگی شهید محمدجواد آخوندی
– پروانهای که سوخت، روایتی داستانی از زندگی شهید مجتبی نوابصفوی، انتشارات سوره مهر
– زنگ عبور (مینیمال)، مجموعه خاطرات شهدای دانشآموز
– صد درجه سانتیگراد، مجموعه داستان کوتاه، انتشارات سوره مهر
– عطر عطش، مجموعه داستان، انتشارات سوره مهر
– هدیه ولنتاین، مجموعه داستان کوتاه، انتشارات نیستان
– پنجشنبه فیروزهای، رمان، انتشارات نیستان
سارا عرفانی چندین سال است که در فضای مجازی حضوری گسترده دارد و علاوه بر سایت شخصی و شبکههای اجتماعی در چندین سایت دیگر نیز فعال و اثرگذار است. «مادر» بودن، حضور در فضای جامعه و فضای مجازی سبب شده است تا داستانهای او به متن زندگی روزانه ما بسیار نزدیک بوده و طیف گستردهای از مخاطبان بتوانند با متن روایتهای او ارتباط برقرار کنند.
پنجشنبه فیروزهای آخرین اثر خانم عرفانی که نگارش آن حدود 4 سال زمان برده است، اسفندماه 1393 وارد بازار نشر کشور شد. این کتاب به مدد فضای رسانهای در این مدت کوتاه توانسته است تا حدودی نظر علاقهمندان به داستان را به خود جلب کند.
سارا عرفانی در مصاحبه با نسیم درباره گرتهبرداری از نویسندگان غربی و الگو قراردادن زن غربی به عنوان الگو در داستانهای ایرانی میگوید: «یکی از آسیبهای حوزه ادبیات داستانی ما در دوران معاصر همین موضوع است و باعث شده است تا نویسندگان ما در فرم و سبک به سمت الگوبرداری از نویسندگان قوی اروپایی و آمریکایی بروند. وقتی این اتفاق میافتد و نوع فرم را از آن طرف تقلید میکنند؛ شاید ناخودآگاه ذهنشان به این سمت میرود که من باید شخصیتی را مثل همان شخصیت غربی خلق کنم تا داستانم جذابتر شود و اگر این کار توسعه پیدا کند ذره ذره از فرهنگمان دور میشویم و سبک زندگی خودمان را فراموش میکنیم».
در ادامه گزارش پخش شده از خبر شبانگاهی شبکه سوم سیما را می بینیم . این گزارش سی مرداد پخش شده است ؛ در ادامه همراه بنیانا باشید
ویدیو : بانوی نمونه ایرانی ؛ سبک زندگی سارا عرفانی ؛ نویسنده رمان پنجشنبه فیروزه ای
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای «برنامه کاری رهبر انقلاب در طول یک روز» را منتشر کرد.
در این مطلب که بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پاسداران سپاه حفاظت ولیامر و خانوادههای آنان است، آمده: «همه باید تلاش کنیم، شما یکجور تلاش میکنید، من یکجور تلاش میکنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاشتان هم آسانتر و هم موفقتر است. ما دیگر سنین پیری و در واقع به طور متعارف سنین بازنشستگیمان است.
منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را میکنیم. من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع میکنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است.
بعد از نماز صبح میروم مشغول کار میشوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب. الان هم که نزدیک ساعت 10 است. بنده ساعت 10:15، 10:30 معمولاً دلم میخواهد بخوابم اگر بشود. کار باید کرد برادران هرچه میتوانید از این جوانی استفاده کنید، جوانانتان را هم تشویق کنید، کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور، این کشور به شما جوانها در آینده احتیاج دارد.»
ویدیو: روايت امام خامنه ای از برنامه يک روز كاری خود
کودکان حافظ قرآن پیش اهالی دنیا و آخرت به خوبی و ممتازبودن معروفند.
روایات را که بخوانید و از فواید و آثار حفظ قرآن که آگاه باشید یا چند لحظه که پای حرف بچههای حافظ قرآن بنشینید، دلتان لک میزند که ایکاش من هم فرزند حافظ قرآن داشته باشم. رسولخدا(ص) فرمودند: حاملان قرآن، سرشناسان اهل بهشتاند و این مهر تأییدی بر این آرزوی خوب پدر و مادرهاست.در بهار قرآن که ماه رمضان است میتوانید از تجربههای معلمهای قرآن، خانواده حافظها و بچههای قرآنی باخبر شوید تا حامی خوبی برای قرآنی شدن فرزندتان باشید:
✅ سبزیجات سالم از آن دسته مواد غذایی هستند که بهدلیل ارزش غذایی بالا با سلامت ما نسبت مستقیم دارند و خوشبختانه در سفره غذاییمان از جایگاه مناسبی برخوردارند.
اما آنچه این روزها ما را نگران میکند، اطمینان از سالم بودن آنهاست. شایعاتی مانند وجود نیترات در سبزیجات اجازه نمیدهد ما بیدغدغه و راحت از سبزیجات استفاده کنیم، بهویژه در سبزیجات برگی که انباشت نیترات در آنها نسبت به سبزیجات غدهای و میوهای فراوانتر است. در این میان از کدبانوی خانه چه کاری ساخته است که هم دغدغه نیاز به مصرف سبزیجات سالم بیپاسخ نماند و هم نگرانی از استفاده آنها وجود نداشته باشد؟
? میدانستید بیشترین تجمع نیترات در اسفناج و کاهو وجود دارد؟ در موقع خرید، اسفناجهای برگ صاف را انتخاب کنید. انواع برگ چروکیده دارای نیترات بیشتری هستند. همچنین در اسفناج، نیترات دمبرگها 4تا 9برابر بیشتر از نیترات برگهاست. شاید بهتر باشد دمبرگها را قبل از مصرف ببُرید تا از بابت سالمبودن آنها مطمئن شوید.
? در کاهو بیشترین میزان نیترات در برگهای بیرونی و همینطور مغز آن مشاهده شده است. دیدهاید که این برگها زودتر هم پلاسیده میشوند، پس دور خوردن برگهای پیر بیرونی و مغز سفید کاهو را برای همیشه خط بکشید.
? حواستان باشد سیبزمینیهایی که نیتراتشان بالاست، هم خیلی زود جوانه میزنند و هم چند دقیقه بعد از قاچ کردن سریع سیاه میشوند. بهتر است قید خوردن آنها را بزنید. اما میتوانید سیبزمینیها را بعد از خلال یا خرد کردن چند ساعت در آب بگذارید و بعد از دور ریختن آب، آنها را استفاده کنید. با این کار بیش از نصف نیتراتی که در سیبزمینیها وجود دارد، خارج میشود. در مورد هویج هم که یک سبزی غدهای است میتوان این کار را انجام داد.
? موقع خرید پیاز از خریدن پیازهای ریز خجالت نکشید. پیاز سالم پیازی است که به اندازه یک تخم مرغ باشد و جوانه نزده باشد. به پیازهای جوانهزده و با گردن کلفت، کود بیشتری داده شده است.
? در خیار و هویج هم بهتر است یکیدو سانتیمتر انتهایی آنها را که محل تجمع نیترات است، مصرف نکنید.
نوشته به قلم ? «زینب خزایی، کارشناس ارشد علوم باغبانی»
سیر در حالات و احوالات پیشوایان دین هرچه هم که تکرار شود، برای این عمق، انتهایی نیست و هر بار که به سراغ آن معصومان عزیز برویم، درسی جدید از آنها میآموزیم.
بماند که درسهای ناشنیده از آنها بسیار زیاد است و هنوز با شیعیان واقعی آنها فرسنگها فاصله داریم. اما در میان آن امامان عزیز جایگاه امیرالمؤمنین برای شیعیان و بهخصوص ایرانیان چیز دیگری است و درسآموزی پندها و اعمال ایشان هر بینندهای را به شگفتی وامیدارد. نهجالبلاغه گنج مهجوری میان مسلمانان است که اعجازهای لفظی و معنوی آن هوش از سر هر دوستدار ادبیات میپراند و عمق مفاهیم آن نیز دلهای تشنه را سیراب میکند.
با همه این نقاط برجسته، اگرچه قرنها از ایراد آن سخنان میگذرد، غبار تاریخ نهتنها نتوانسته ارزش آن را بکاهد بلکه هر روز بر درخشش آن گوهر میافزاید و آن را لعابی دیگر میدهد. چیستی و چگونگی سبک زندگی علوی و به تعبیر استاد دلشاد تهرانی سبک زندگی «انسانی» همان چیزی است که در این مصاحبه سعی بر شناسایی بهتر آن داریم. با دکتر مصطفی دلشاد تهرانی (عضو هیأت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث) به گفتوگو نشستهایم. آنچه در این نوشته میخوانید حاصل این گفت وگو است ؛ همراه بنیانا باشید
در ابتدا اگربخواهیم تعریفی درست از سبک زندگی از نگاه دین داشته باشیم، این سبک دارای چه مختصاتی است؟
برای اینکه به یک تعریف درست برسیم ابتدا باید واژهها را بهصورت دقیق مورد بررسی قرار دهیم؛ بهعبارت دیگر زمانی که میگوییم « سبک زندگی » واژه سبک به چه معناست و ترکیب آن با زندگی چه معنایی را میرساند. واژه سبک در عربی از «سبیکه» گرفته شده است که بهمعنای پاره فلز گداختهشده که در قالب ریخته شده و بهصورت استوار شکل گرفته، اطلاق میشود.
در دورههای جدید هم واژه سبک را برای یک روش خاص عمدتاً در ادبیات بهکار بردهاند. برای مثال گفتهاند فلان شاعر به فلان سبک شعر میسراید، منتها مانعی نداردکه استعمال واژه را گسترش دهیم و در سایر حوزهها نیز از این واژه به همان معنای قالبهای معین استفاده کنیم.
برای اینکه واژه سبک بهتر فهمیده شود نیز میبایست سراغ واژههایی برویم که هم طیف آن بهحساب میآیند. از این جهت نزدیکترین واژهای که در ادبیات دینی وجود دارد، واژه «سیره» است که دارای 2 معنای حقیقی و اصطلاحی است. اگرچه بسیاری معنای سیره را تاریخ درنظر میگیرند اما معنای حقیقی سیره در عربی همان سبک است.
در زبان عربی زمانی که یک واژه به وزن «فِعلَه» میرود بیانگر هیأت و حالت و سبک است و از این جهت نیز سیره دقیقاً حالت و سبک رفتار را نشان میدهد و نزدیکترین معنا به سبک بهحساب میآید. بنابراین سبک یا سیره یعنی آن قواعدی که بهطور ثابت در یک حیطه حکومت میکند؛ برای مثال وقتی میگوییم فلان شاعر به فلان سبک شعر میگوید یعنی قواعد خاص آن سبک را رعایت میکند.
حال اگر همین را وارد زندگی کنیم سبک زندگی بدین معناست که ما در زندگی خود دارای روابط و اصول معین بوده و به آنها پایبند باشیم. در اوایل دهه 70 کتابی نوشتم که عنوان آن «سیره نبوی یا منطق نبوی» بود و با این نگاه که راه و رسم پیامبر (ص) و سایر معصومین را استخراج کنم به سراغ آن کار رفتم. در آن کتاب معنایی را برای سیره و سبک زندگی ارائه کردم که سبک زندگی عبارت است از: مجموعه اصول کلی عملی ثابت حاکم بر زندگی.
چه شد که به این ترکیب، با این همه قید رسیدید؟
به این دلیل که مسلمانان از صدر اسلام 2 رویکرد به سبک زندگی یا سیره پیامبر (ص) داشتند که در امتداد آن نیز سیره سایر معصومین مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از آنها رویکرد جزئی نگر و دیگری رویکرد کلی نگر بوده است.
هر کدام از این رویکردها به چه نتایجی میرسد؟
رویکرد جزئینگر به این معناست که ما بررسی کنیم که پیامبر اسلام در امور جزئی زندگی خود به چه ترتیبی عمل میکردند. برای مثال، اینکه پیامبر (ص) چگونه غذا میخوردند؟ چه غذایی میخوردند؟ چگونه مینشستند؟ چگونه برمیخاستند؟ چگونه لباس میپوشیدند؟ چگونه موهای خود را میآراستند؟ و…
رویکرد جزئینگر بهدنبال آن است که چنین مواردی را بیابد و براساس همان عمل کند. در میان مسلمانان عمدتاً در طول تاریخ این اتفاق افتاده و سیره پیامبر (ص) و معصومین با چنین رویکردی مورد بررسی قرار گرفته است. اما مشکل اینجاست که این رویکرد به روح حاکم بر اعمال و اهداف آن توجه کافی نمیکند و این در حالی است که در بسیاری از این نمونهها تغییر روی میدهد و اینها نمیتواند ثابت بماند.
برای نمونه، پیامبر اسلام با انگشت غذا میل میکردند اما امروز چرا این کار را انجام نمیدهیم؟ یا معمول آن بوده است که موهای پیامبر (ص) تا شانه ایشان بلند بوده است. پیامبر (ص) برای عبور و مرور در شهر سوار چهارپا میشدند. همچنین مقید بودند که روی زمین بنشینند. حال آیا رعایت نکردن این موارد بهمعنای عدمتبعیت از پیامبر اسلام و خلاف سیره آن حضرت است؟
پاسخ اینجاست که همه این موارد قابل تغییر هستند و قرار نبوده است که تغییر نکند بلکه قرار بر این بوده است که روح حاکم بر این اعمال، درک و آنها را بر رفتار خودمان حاکم کرده و به آنها عمل کنیم؛ برای مثال شخصی خدمت امام علی (ع) رسید و جملهای از پیامبر اسلام نقل کرد مبنی بر اینکه در زمان پیری ریشهای خود را خضاب کنید و خود را مانند یهود مسازید پس چرا شما (خطاب به امیرمؤمنان (ع)) چنین کاری را انجام نمیدهید و مردم را به آن دعوت نمیکنید؟!
امیرمؤمنان (ع) در پاسخ به آن شخص مطلبی فرمودند که در حکمت 17 نهج البلاغه آمده است. فرمودند: «پیامبر (ص) آن کار را انجام دادند درحالیکه دین دارای کسان کمی بود لیکن اکنون که دامنه آن گسترش یافته و پایههای آن استوار شده پس هر کس هرگونه خواست رفتار کند آزاد است». ددر واقع ایشان هم اشاره داشتند که این ظواهر تغییر میکنند و مهم آن است که روح حاکم بر اعمال را دریابیم و به آن مقید باشیم.
ایشان بیان دیگری در حکمت 105 نهج البلاغه دارند که نوعی دین شناسی و رویکرد دینی است. فرمودند: «بیگمان خداوند برعهده شما واجباتی نهاده پس آنها را ضایع مکنید، و حدودی برایتان قرار داده، از آنها عبور نکنید، و از چیزهایی بازتان داشته، حرمت آنها را مشکنید». تا اینجای کار به بایدها و نبایدها و مرزهایی اشاره داشتهاند که باید پاس داشته شوند.
در ادامه همین حکمت میفرمایند: «و در مورد چیزهایی سکوت کرده است. خداوند در این موارد دچار نسیان یا فراموشی نشده، پس در این موارد خود را به رنج نیندازید و چیزی به کسی تحمیل نکنید». بهعبارت دیگر دین مرزها و حدودی دارد که باید آنها را بشناسیم، در مواردی نیز خداوند سکوت کرده تا مردم میل و سلیقه خود را اعمال کنند.
روایت دیگری از امیرمومنان (ع) وجود دارد که شیخ صدوق در کتاب امالی خود ذکر کرده است و این موضوع را بهتر باز میکند. ایشان فرمودهاند: «پیوسته خیر مردم در این است که متفاوت باشند و اگر مردم یکسان شوند هلاک میشوند».
پس نباید بگوییم که انسانها در همه اعمال جزئی یکسان باشند چرا که در این صورت استعدادها از بین میرود و دین چنین هدفی ندارد. اما در رویکرد دوم (کلینگر) این اتفاق میافتد که ما روح حاکم بر اعمال پیشوایان را دریابیم و آن را بر زندگی خود انطباق دهیم که با آموزههای دین نیز سازگارتر است.
کدام گزارههای دینی چنین نگاهی را تأیید میکند؟
برای نمونه، زمانی که قرآن کریم پیامبر اسلام را بهعنوان الگوی نیکو مطرح میسازد به این معنا نیست که همه در جزئیات، کارهای ایشان را تکرار کنند؛ مثلاً همه مدل موی پیامبر اسلام را داشته باشند یا مانند ایشان لباس بپوشند چرا که سلیقه افراد متفاوت است. روایتی از امام صادق (ع) وجود دارد که میفرمایند: «بهترین لباس، لباس اهل زمان است». بنابر این نگاه دوم بیشتر قابل پذیرش است و بر همین اساس سبک زندگی عبارت است از مجموعه اصول کلی عملی حاکم بر زندگی که همه بتوانند از آن استفاده کنند.
یکی دیگر از جلوههای مهم سبک زندگی امیرمؤمنان (ع) به نوع رفتار ایشان در محیط خانه بازمی گردد. در روابط همسری و خانوادگی ایشان چه اصول لطیفی قابل بازشناسی است؟
با بررسی زندگی ایشان و سایر معصومان در مییابیم که زندگی خانوادگی آنها دارای اصولی بود که رعایت آن توسط هر خانوادهای موجب استحکام و قوام آن میشود. این اصول عبارتاند از: مودت و رحمت، رفق و مدارا، حقوق مداری، تأمین نیازها، نیک رفتاری در هر شرایطی، تکریم، تفاهم و توافق، مدارا و سازگاری، نفی خشونت، بخشش و گذشت، صراحت و صداقت، شکیبایی و بردباری، تدبیر امور و استحکام خانواده. تمامی معصومان این اصول را رعایت کردهاند.
برای مثال اگر اصل همکاری در خانه مطرح است پیامبر اسلام در جامعهای که خیلی مرسوم نبوده است، منزل را جارو میکردند و شیر میدوشیدند. همچنین نقل است که پیامبر خیاطی را بیشتر از هر کاری دوست داشتند و در خانه به کسی فرمان نمیدادند.
آیا اختلافی هم میان امیرمؤمنان (ع) و حضرت زهرا (س) بهوجود آمده است؟
اصل تفاهم در زندگی خانوادگی ایشان چنان برقرار بوده است که کسی شاهد چنین چیزی نبوده است. اساساً اختلاف، زمانی پیش میآید که اختلاف نظری یا عملی وجود داشته باشد، این در حالی است که این دو شخص دارای بینش و اصول همانند بودند و چه در نگرش و چه در عمل مانند هم بودند و از اینرو اختلاف میان آنها نیز بیمعناست.
معدود اخبار هم که در مورد اختلاف میان حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) وجود دارد، آثار جعل از سر و روی آنها میبارد و به هیچ عنوان اختلافی میان آنها وجود نداشته است. اصراری هم که در آموزههای دینی مبنی بر «کفو» بودن در زمان ازدواج وجود دارد برای همین است که اختلاف و عدمتفاهم را به حداقل برساند.
آیا در تربیت دختر و پسر نیز تفاوت روشی قائل بودند؟
اصول تربیت برای دختر و پسر یکی است اما به تناسب افراد روشها متغیر است. برای مثال روایتی از پیامبر اسلام وجود دارد که میگویند: «اگر قرار است به فرزندان خود هدیه دهید، اول به دختران خود دهید». همچنین در جامعهای که دختران از اکرام زیادی برخوردار نبودند، پیامبر اسلام فرمودند که «اگر کسی 2 دختر را رشد دهد در بهشت با من محشور میشود». بنابراین تفاوتهایی میان روش تربیت دختر و پسر وجود دارد اما اصول مثلاً اصل عدالت نباید نقض شود.
بهعنوان سؤال آخر آیا ایشان برنامه مدونی هم برای تربیت فرزندان خود داشتهاند که ما بتوانیم امروز از آن استفاده کنیم؟
بله. اگر ما سیره ایشان را بررسی کنیم درمییابیم که یک برنامه تربیتی خاص داشتند که نامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن مجتبی (ع) اوج آن است و با نگاه انداختن به آن میتوانیم نکات فراوانی بهدست آوریم.
….
10 فرمان امیرالمؤمنین برای رسیدن به سبک زندگی علوی ( سبک زندگی در نهج البلاغه )
اگر بخواهیم سبک زندگی مسلمانی و به تعبیر بهتر سبک زندگی انسانی را دریابیم ابتدا باید به سراغ قرآن کریم برویم که پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) و سایر معصومان نیز براساس آن عمل کردهاند.
در مورد شخص امیرمؤمنان نیز کتب زیادی وجود دارد که میتوان از طریق آن به سیره و سبک زندگی ایشان پی برد که نهج البلاغه بهترین آنها بهحساب میآید. باید تمام منابع حدیثی و تاریخی مرتبط با ایشان را بهصورت علمی مورد بررسی قرار دهیم؛ بدین معنا که هم آنها را درست فهم کنیم، هم درست ارزیابی و نقد کنیم.
ما برای هرچه بهتر انجامشدن این کار نیازمند علومی مانند «فقهالحدیث» و «فقهالتاریخ» و پس از آن «نقدالحدیث» و «نقدالتاریخ» هستیم چرا که در منابع حدیثی و تاریخی ما تحریفها بهوقوع پیوسته است که نیاز بهکار علمی و دقیق را دوچندان میکند.
براساس همین روش کلینگر نیز یک مجموعه 10 جلدی در مورد سیره امیرمؤمنان تألیف کردهام که عنوان آن «سبک زندگی در نهجالبلاغه» است. در این مجموعه دهاصل را که حکم 10 فرمان را دارد از نهجالبلاغه برای سبک زندگی استخراج کردهام که این 10 اصل میتواند بیانگر همان سبک زندگی باشد که دیروز، امروز و فردای ما را پاسخگو باشد.
این 10 اصل عبارتاند از: 1- مرزبانی، حریمداری و پرواپیشگی 2- پایبندی به شیوه استفاده مناسب 3- اعتدال و میانهروی 4-پارسایی 5- تکریم 6- پاسداشت حقوق 7- رفق و مدارا 8- صراحت و صداقت 9- پایبندی به عهد وپیمان 10- عدالت.
این 10 اصل در همه عرصههای زندگی امیرمؤمنان اعم از شخصی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومتی، مدیریتی، قضایی و نظامی حاکم بوده است و اگر ما نیز آنها را مورد توجه قرار دهیم آنوقت میتوانیم یک سبک زندگی علوی برای خود داشته باشیم و سایرین را نیز به آن دعوت کنیم.
برای مثال اگر همه انسانهای جامعه اصل پاسداشت حقوق را رعایت میکردند شاید بسیاری از نابسامانیهای امروز را شاهد نبودیم. تعبیر امیرمؤمنان گویا این است که اگر بخواهیم دین به درستی برپا شود راه آن برپایی حقوق همهجانبه است. حضرت بیانی دارند که در نهج البلاغه در خطبه 216 مطابق شمارهگذاری دکتر صبحیصالح آمده است.
در این رابطه میفرمایند: «اگر مردم حقوق حکومت را رعایت کنند و حکومت حقوق مردم را پاس بدارد، حق میان آنان ارزشمند و استوار شود و راههای دین برپا و پدیدار شود، و نشانههای عدالت برجا و استوار شود، سنت و اخلاق به راحتی جریان یابد، پس زمانه بسامان شود و امید رود که دولت بماند و چشمداشتهای دشمنان به ناامیدی انجامد».
آن وقت در ادامه در مورد عواقب عدمرعایت این اصل میفرمایند: «آنگاه که مردم بر حکومت چیره شوند و حقوق را رعایت نکنند یا حکومت به مردم خود ستم روا دارد، در اینجاست که اختلاف پدیدار شود، و نشانههای ستم آشکار شود و تباهی و ناراستی در دین بسیار شود و سنت و اخلاق ترک شود و از روی هوای نفس عمل کنند و احکام فروگذار شود و بیماریهای روحی و روانی بسیار شود و بیمی نکنند که حقی بزرگ فرونهاده شود و یا باطلی بزرگ انجام شود. آنگاه است که نیکان خوار شوند و بدکاران بزرگ مقدار». از این بیان به خوبی میتوان فهمید که پاسداشت حقوق یا عدم آن چه پیامدهایی دارد.
نظام تربیتی چهارحلقهای امام علی ع
امیرمؤمنان (ع) یک نظام تربیتی ارائه کردهاند که از نهجالبلاغه و خانواده حدیثی مرتبط با آن قابل استخراج است. بهنظر میرسد که این نظام امروز نیز راهگشا باشد.
جالب است که امیرمؤمنان (ع) بیانی در خطبه 175 نهجالبلاغه دارند که فرمودهاند: «ای مردم، به خدا سوگند، من شما را به طاعتی برنمیانگیزم جز آنکه خود پیش از شما به گزاردن آن برمیخیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم جز آنکه خود پیش از شما آن را فرومیگذارم». بنابراین آموزههای ایشان در همه حوزهها و ازجمله در عرصه تربیتی، آموزههایی عملی است.
برخی تصور میکنند آموزههای ایشان یکسری مطالب نظری است که امکان عمل به آنها وجود ندارد و این در حالی است که همه آنها پیش از صدور اجرایی شدهاند. امیرمؤمنان (ع) فرزندان خود را براساس همین نظام تربیت کردهاند که بهنظرم یک نظام چهاربخشی است.
بخش اول این نظام شناخت موانع و مقتضیات تربیت است؛ یعنی چه چیزهایی کار تربیت را سخت میکند و چه چیزهایی برای آن بسترسازی میکند. موانع و مقتضیات نیز در نگاه ایشان شامل موارد فردی، اجتماعی، اقتصادی و… است که به تفصیل در روایات آمده است.
پس از آن باید به سراغ مبانی تربیت برویم. برای نمونه باید انسان و مراتب آن را بشناسیم و بدانیم در هر مرحلهای از مراحل رشد دارای چه نیازهایی است تا بتوانیم او را تربیت کنیم.
اصول تربیت، حلقه بعدی این نظام را تشکیل میدهد. تربیت باید تابع این اصول عملی باشد؛ مانند اصل اعتدال و میانهروی، اصل تدرج و تمکن، اصل تکریم و اصل عزت.
روشهای تربیت نیز آخرین بخش نظام تربیتی را تشکیل میدهد که روشها متغیر ولی تابع اصول است؛ مانند تشویق و تنبیه، عبرت، موعظه و روش الگویی.
بنابراین میتوانیم یک نظام تربیتی از آموزههای ایشان استخراج کنیم که خودشان نیز به آن عمل میکردهاند.
تقسیم اوقات شبانهروز میان خود، خدا و مردم
راه و روش و سفارش پیامبر و سایر پیشوایان دین این بوده است که برای زندگی خود برنامه داشته باشید. شخص پیامبر اسلام بهعنوان فردی شناخته میشود که اوقات خود را تقسیم میکرد و ساعاتی را برای جامعه، ساعاتی را بهکار، ساعاتی را به خانواده و ساعاتی را به عبادت خدا اختصاص میداد.
ساعات حضور در منزل را هم تقسیم میکرد. برای مثال زمانی که سیرهنویسان از همسران پیامبر در مورد احوالات ایشان در منزل میپرسیدند، همسران پیامبر اینگونه گفتند که ایشان در منزل اوقات خود را به 3 قسمت تقسیم میکرد: اوقاتی را به عبادت خدا، اوقاتی را به خانواده و اوقاتی را هم بهخودش اختصاص میداد. آنوقت بخشی را هم که بهخودش اختصاص میداد، میان خودش و مردم تقسیم میکرد. در روایات ما هم تأکید شده است که اوقات خود را تقسیم و برنامهریزی کنید.
در روایتی از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که اوقات زندگی خود را به 4 بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای معاش، بخشی را برای روابط اجتماعی و بخشی هم برای لذتهای حلال.
این کلیات در روایات آمده است اما اگر بخواهیم به سراغ جزءجزء ساعات زندگی امیرمؤمنان (ع) برویم اولاً چنین اطلاعاتی در دسترس ما نیست و ثانیاً به همان مشکل جزئینگری میرسیم.
برای نمونه حدیثی از امام باقر (ع) داریم که در مورد برنامه زندگی امیرمؤمنان (ع) میفرمایند: حضرت پس از اقامه نماز صبح، تعقیبات را به جا میآوردند و پس از طلوع آفتاب نیز مردم نزد حضرت میآمدند و حضرت به ایشان درس میدادند. پس از آن به قضاوت میپرداختند و در ادامه آن هم به سایر امور مشغول میشدند.
طبیعی است که همه مردم مشغلههای امیرمؤمنان (ع) را ندارند تا مانند ایشان برنامهریزی کنند اما این قبیل روایات نشان میدهد که ایشان یک برنامه مشخص و منسجم برای خود داشتند و ما هم میتوانیم این کار را برای خود انجام دهیم. امروز هم میتوانیم اوقات زندگی خود را به چند بخش تقسیم کنیم و هر قسمت نیز متناسب با نیاز، به زیر مجموعههایی تقسیم شود.
طبیعتاً تناسب برنامهها در ادوار مختلف زندگی ایشان تغییر میکرد؛ برای مثال بهصورت طبیعی انتظار میرود زمانی که امیرمؤمنان حکومت داری میکردند، بیشتر وقت خود را به کشورداری اختصاص بدهند اما این مشغلهها هم باعث نمیشد که از خانواده خود غافل شوند.
مشکلی هم که امروز داریم از این قرار است که زندگیها آلوده به افراط و تفریط است حال آنکه ما باید اصل اعتدال را هم رعایت کنیم؛ برای مثال تصور میکنیم که اگر 20 ساعت در طول شبانهروز کار اقتصادی انجام دهیم کار خوبی است اما براساس آموزههای پیشوایان دین، کار مناسبی نیست مگر آنکه در وضعیت اضطراری باشیم. همانطور که پیامبر اسلام در اوج جنگها هیچ آسیبی به زندگی خانوادگی خود نزدند و آن را هم حفظ کردند.
مقوله تربیت در ادیان و به ویژه در احادیث، روایات و قرآن کریم مبحثی بسیار مهم است که خانوادهها را به اهمیت آن به ویژه رعایت نکات تربیتی برای فرزندانشان توصیههای فراوانی میکند.
دوران کودکی بهترین زمان برای تربیت انسان به شمار میرود به گونهای که در این سن کودک هر آنچه که آموخته را در ذهن داشته و در بزرگسالی طبق آن عمل میکند، بدین منظور قرآن کریم و احادیث بر تربیت کودک از خردسالی تا نوجوانی تأکیدات فراوانی داشته و به تشویق و ترغیب خانوادهها به تربیت اسلامی پرداختهاند.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مهدهای بسیاری در کشور در قالب مهدهای کودک و مهدهای قرآنی شکل گرفت که در دهه اخیر شاهد توسعه مهدهای قرآنی و گرایش خانوادهها به تربیت دینی فرزندان بودیم، به نوعی که یکی از مسائلی که امروزه خانوادهها را به مهدهای قرآنی سوق میدهد خلأ وجود مکانی مورد اعتماد برای تربیت فرزندان است بر همین اساس مهدهای قرآنی که با محوریت تربیت اسلامی فررزندان فعالیت دارند، در سالهای اخیر در کانون توجه والدین قرار گرفتهاند که یکی از آنها مهد قرآن «بصیرت» در حکیمیه است.
مهدکودک و پیشدبستانی قرآنی بصیرت با رویکرد قرآنی و تربیت دینی در اردیبهشت ماه سال 1393 در مجموعه دارالقرآن تأسیس و پس از تجهیز آغاز به کار کرد.
در این مهد قرآنی تربیت قرآنی و اسلامی افراد مورد توجه ویژه قرار دارد و متولیان و مربیان نیز همواره سعی دارند به طور غیرمستقیم کودکان را بر اساس آداب اسلامی تربیت کنند.
بصیرت یکی از مهدهای قرآن استان تهران است که توانسته با اجرای برنامههای گوناگون در جذب و تربیت قرآنی افراد موفق عمل کند تا جایی که حتی خانوادهها نیز همواره از تربیت و ادب فرزندان خود نیز ابراز رضایت میکنند.
به گفته کمیزی مدیر مهد قرآن بصیرت، در این مهد آموزشهای مقدماتی به صورت غیرمستقیم به کودکان آموزش داده میشود. آموزشها نیز بر اساس مضامین الهی است و آیات کاربردی قرآن استخراج شده و مضامین آن در قالبهای مختلفی همچون عکس، نقاشی، داستان، شعر، نمایش و نقاشی بیان میشود.
بسیاری از افراد از آنچه در مهدهای قرآنی میگذرد، اطلاع دقیق ندارند و تصور میکنند مهد قرآن یعنی مکانی برای یادگیری و حفظ قرآن؛ در حالی که مهدهای قرآن جایی برای حفظ قرآن کریم نیست بلکه در این محیط آموزشی کودکان با اخلاق و آداب قرآن و اسلام آشنا میشوند و رفتاری متناسب با سیره معصومین(ع) را میآموزند.
* در مهدهای قرآن آموزشهای مقدماتی بر پایه مضامین الهی است
مدیر مهد قرآن بصیرت در گفتوگو با خبرنگار فعالیتهای قرآنی خبرگزاری فارس با بیان اینکه مهد قرآنی مکانی برای تربیت قرآنی کودکان است، میگوید: در مهدهای قرآن آموزش صرف قرآن کریم نداریم در حالی که برخی تصور میکنند در مدت زمان معین فرزندشان باید آیات و حتی چند جزء از قرآن را حفظ کنند؛ این تفکری اشتباه است.
وی با بیان اینکه در مهدهای قرآن آموزشهای مقدماتی بر پایه مضامین الهی است، میافزاید: در مهد قرآن بصیرت ما سعی داریم گروههای سنی تحت پوشش را با خلاقیت و نوآوری به صورت غیر مستقیم با مضامین دینی آشنا کنیم. به طور مثال آیات موضوعی قرآن را استخراج کرده و مضامین آن را در قالب داستان، شعر، نقاشی و کاردستی به کودکان القا میکنیم.
* لزوم استفاده از زبان هنر برای جذب کودکان در مهدهای قرآن
کمیزی با اشاره به لزوم استفاده از زبان هنر برای جذب کودکان، میگوید: اگر کودکان را به صورت نمادین و جذاب با قرآن آشنا کنیم پس از مدتی خودشان مشتاق میشوند تا در این مسیر حرکت کنند بر همین اساس ما به آموزش غیرمستقیم توجه ویژهای داریم و همواره سعی میکنیم با ابزارهای جذاب تربیت قرآنی کودکان را در مسیر صحیح نهادینه کنیم.
مهد قرآنی بصیرت برای سه گروه سنی مهد، آمادگی و پیشدبستانی فعالیت دارد و سعی میکند کودکان را قرآنی تربیت کند؛ البته تربیت قرآنی به معنای آموزشهای قرآنی نیست بلکه همواره آموزش غیرمستقیم آداب و رفتار مد نظر قرار دارد.
هنگامی که وارد این مهد میشوی رنگهای شاد و جذابی خودنمایی میکند. کودکان نیز منظم نشسته، قصه و داستانی مربی را گوش میدهند؛ عروسکی که در حال وضوگرفتن است تا نماز بخواند، دختری که با رفتارش موجب خوشحالی خانواده میشود و احسان به والدین را سرلوحه فعالیتهای خود قرار داده است.
در گوشهای از این مهد قرآنی پسر بچهای در حال بازی با همکلاس خود است؛ آنها با هم بر روی یک کاغذ نقاشی کرده و در حال رنگ کردن نقاشی هستند.
تعامل این دو کودک آنقدر جالب بود که حتی نظر یکی از والدین را به خود جلب کرد؛ در مهدهای قرآنی همکاری کودکان در فعالیتها و حتی یادگیری کارهای گروهی بیش از سایر مهدها به صورت غیر مستقیم آموزش داده میشود.
در مهد قرآنی بصیرت به نماز نیز تأکید میشود تا جایی که حتی به گفته مدیر این مهد نماز جماعت برگزار میشود تا کودکان با خواندن نماز آشنا شوند. البته نحوه خواندن نماز نیز در کلاسها همراه با شادی و بازیهای مفرح در قالب نمایش عروسکی و قصههای کودکانه تدریس میشود.
در کنار این مهد قرآن فضایی برای تفریح کودکان در نظر گرفته شده است؛ استخر توپ، استفاده از بازیهای تفریحی و فکری از امکاناتی است که کودکان در زمان حضور در مهد از آن استفاده میکنند؛ همچنین در بخش دیگری از مهد قرآن بصیرت فضایی با گیاهان مختلف قرار دارد که در طول هفته کودکان به این مکان رفته و با گیاهان مختلف آشنا میشوند.
* برنامههای آموزشی این مهد با محوریت قرآن است
به گفته مدیر مهد قرآن بصیرت گیاه شناسی میتواند کودکان را با خالق هستی آشنا کند، وقتی در طول فصلها با گیاهان مختلف آشنا میشوند و تفاوت فصول را میبینند بهتر میتوانند در آینده تغییرات و شگفتیهای آفرینش را درک کنند.
در این مهد قرآنی در کنار آموزشهای مقدماتی به تربیت قرآنی افراد توجه میشود تا جایی که کودکان همراه با بازیهای کودکانه در محیطی دینی رشد میکنند.
برنامههای آموزشی این مهد با محوریت قرآن است و در هر برهه برنامههای خاصی همچون نمایش، نقاشی، داستان، بازی و سرگرمیهایی متناسب با آیات قرآن کریم ندارک دیده شده است. در این مجموعه آموزشهای بهروز و مورد نیاز کودکان در فضایی آرام و سالم معنوی تدریس میشود.
* رضایت کودکان از حضور در مهدهای قرآنی
در ساعتی که کودکان در مهد هستند شادی و سرگرمیهایی بسیاری دارند که هر کدام از آنها به نیکی و خوبی از آن یاد میکنند.
پویا 5 ساله یکی از کودکانی است که در این مهد قرآنی آموزش میبیند. وی با اشاره به سرگرمیهایی که در مهد دارد، میگوید: من در اینجا کنار بازیهایی که داریم با دوستان زیادی آشنا شدهام. ما در بیشتر اوقات تفریحات آموزندهای داریم که میتواند در آینده برایمان مفید باشد. به طور مثال وقتی داستانهای پیامبران را میشنویم میتوانیم از آنها درس بگیریم و کارهای خوب آنها را ادامه دهیم.
شاید وقتی اسم « مهد قرآنی » را بشنویم این شبهه پیش بیاید که در این مهدها تنها به امور قرآنی توجه میشود و برنامههای تربیتی در حاشیه قرار دارد؛ برخلاف این تصور در مهد قرآنی بصیرت نه تنها به تربیت و سرگرمیهای کودکان بلکه به تغذیه آنها نیز توجه میشود. در این مهد سعی شده برنامهریزیها به روز و متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی پیش رود تا جایی که کودکان در زمان حضور در مهد علاوه بر کلاسهای ورزشی با کلمات انگلیسی هم آشنا میشوند.
* هیچ اجباری برای حفظ قرآن در کلاسها نداریم
مدیر مهد قرآن بصیرت با اشاره به برنامههای روزانه کودکان در این مهد قرآن، میگوید: کودکان 3 و 4 سال در بخش کودکستان، 4 و 5 سال در بخش آمادگی و کودکان 5 و 6 در بخش پیشدبستان تحت آموزشهایی متناسب با سن و توانمندیهای خود قرار میگیرند. به طور مثال در بخش پیشدبستانی ساعت 8 تا 8:30 ورزش صبحگاهی داریم و کودکان پس از آن برای داشتن روزی خوب دعا میکنند و سورههایی که در کلاسهای یادگرفتند جمعخوانی میکنند. همچنین ذکر ایام هفته به صورت شعر را با هم میخوانند.
وی با بیان اینکه کودکان یاد گرفتند که قبل از غذا خداوند متعال را به خاطر نعمت هایش شکرگذاری کنند، میافزاید: پس از ورزش صبحانهای واحد دارند که قبل از خوردن دسته جمعی دعا میکنند. دلیل هماهنگ بودن صبحانه هم این است که عادات بد غذایی را کنار بگذارند تا در کنار ذهنی سالم بدنی سلامت نیز داشته باشند.
کمیزی با اشاره به برگزاری کلاسهای مختلف هنری و تفریحی، میگوید: ما سعی داریم تمامی مفاهیم و اصول را به صورت نقاشی و کاردستی و داستان به کودکان بیاموزیم؛ داستانهای قرآنی از جذابیت فوقالعادهای برخوردار است به طوری که وقتی داستانهای مفهومی و قرآْنی بازگو میشود بسیاری از کودکان جذب آن شده و با دقت به آن گوش میدهند.
مدیر مهد قرآن بصیرت با بیان اینکه ما هیچ اجباری برای حفظ قرآن در کلاسها نداریم، میافزاید: در مهد برخی سورههای کوچک را کودکان حفظ میکنند؛ یکی از مادران وقتی فرزندش سوره مبارکه «توحید» را از حفظ خوانده بود بسیار خوشحال ذوق زده شد و میگفت: «من در منزل هر چه با او کار میکردم نمیتوانست حفظ کند».
* استفاده از راهکارهای جذاب یادگیری را برای کودکان آسان میکند
وی با اشاره به اینکه استفاده از راهکارهای جذاب یادگیری را برای کودکان آسان میکند، میگوید: اگر کودکان به صورت عملی با آموزههای دینی و قرآنی آشنا شوند به طور حتم آن را در زندگی خود به کار می گیرند و دیگر نیازی به القای مفاهیم به صورت مستقیم نیست.
کمیزی با بیان اینکه خانوادهها همواره برای تربیت صحیح فرزندانشان تلاش میکنند، میافزاید: برخی تصور میکنند مهد قرآن مکانی برای یادگیری قرآن آنهم برای خانوادههای مذهبی است در طول این چند سال خانوادههای مختلفی به ما مراجعه کردند که حتی بسیاری از آنها از نظر اعتقاد دینی چندان پایبند نبودند. مادری که با حجاب معمولی بود پس از مدتی به خاطر علاقه فرزندش به چادر، چادری شد و هماکنون نیز نه تنها فرزندش بلکه خودش هم حجاب برتر را برگزیده است.
وی با اشاره به اینکه تمایل افرادی که کمتر با قرآن سروکار دارند به تربیت دینی فرزندانشان بیشتر است، میگوید: برای بسیاری از خانوادهها قرار گرفتن فرزندانشان در محیط های قرآنی از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی یکی از کودکان سوره مبارکه «تین» را حفظ کرد مادر وی هدیهای تهیه کرد و بسیار خوشحال بود و میگفت فکر نمیکردم پسرم بتواند در این سن این سوره را حفظ کند.
کمیزی برگزاری مراسم در مناسبهای مختلف را یکی از برنامههای جنبی مهد بصیرت عنوان می کند و میافزاید: در تمام برنامهها و مناسبتها سعی میکنیم برنامهای داشته باشیم تا کودکان با اهمیت روزهای مهم سال آشنا شوند. حتی در روز پرستار یکی از پرستاران با پوشش بیمارستانی به مهد آمد و کودکان را با کمکهای اولیه و سایر امور آشنا کرد.
* مهمترین اصول تربیت دینی، آموزش آداب و رفتار است
کمیزی آموزش آداب و رفتار را از مهمترین اصول تربیت دینی میداند و میگوید: وقتی مادری میبیند که فرزندش در جمع خوشبرخورد و مؤدب رفتار میکند و به بزرگترها احترام میگذارد بسیار خوشحال میشود به همین ما آداب اجتماعی و رفتاری را به کودکان آموزش میدهیم به طوری که آنها میآموزند باید پس از ورود به جمع سلام کنند یا بهداشت را رعایت کنند. ما وقتی به آنها توصیه میکنیم مسواک بزنند در کنار ان احادیث مرتبط با پاکیزگیی و بهداشت را استخراج کرده و به صورت شعر و داستان میخوانیم تا آنها تشویق شوند.
آموزشهای مهدهای قرآن به یادگری آداب و رفتار در بین کودکان خلاصه نمیشود؛ ستاری مادر همتا در گفتوگو با فارس میگوید: وقتی میبینم دخترم تا این حد به خواندن دعای قبل از خوردن هر چیزی اینقدر معتقد است بسیار خوشحال میشوم. یک روز در جایی شام دعوت بودیم وقتی همه می خواستند غذا بخوردند همتا با استرس و هیجان گفت: «وای صبر کنید، دعای قبل از غذا را نخواندیم». این نشان میدهد که رفتارها و تربیتهای نه تنها در کودکان بلکه در بین اطرافیان آنها نیز مؤثر است.
سالاری مادر پویا یکی از کودکان مهد قرآن بصیرت نیز با بیان اینکه من آیةالکرسی را حفظ نبودم، میگوید: وقتی پویا آیةالکرسی را حفظ کرد همیشه پس از بیرون آمدن از منزل میخواند. من هم به واسطه تکرارهای او آیةالکرسی را حفظ کردم و در ماشین هم تلاوت این آیات را میگذارم تا در ذهنمان تثبیت شود.
بر اساس این گزارش، مقوله تربیت کودکان و نوجوانان امری بدیهی است که در وهله نخست باید آموزش و پرورش و سپس نهادها و ارگانهای دولتی و غیردولتی به امر مهم تربیت دینی و اسلامی کودکان و نوجوانان توجه بسیار داشته باشند، زیرا اهتمام ویژه به تربیت ایرانی _ اسلامی توسط خانواده و جامعه منجر به شکوفایی کشور در عرصههای مختلف خواهد شد.
چگونه بچه را تربیت کنیم ؟ پدر و مادر حرفهای , بچهٔ «باعرضه» بار میآورند , نه شاگرد اول.
برایشان مهم است بچه راحت بتواند زیپ کاپشنش را بالا بکشد و بند کفشش را ببندد.
وقتی سر جلسهٔ امتحان، خودکارش ننوشتاشکش در نیاید و راهی پیدا کند.
میوههایی که مادر برایش میگذارد، توی کیفش نگندد.
وقتی معلمش یا ناظمش دنبال داوطلبی میگردند زیر میز قایم نشود.
غذا خوردنش که تمام شد دل آدم بههم نخورد از دیدن ظرف غذایش.
وقتی بزرگتری خواست از او سوالهای اضافی بپرسد راحت بپیچاندش.
وقتی تلویزیون نگاه میکند انگشتش نیممتر توی حلقش فرو نرود.
پدر و مادر حرفهای یکجوری با بچهاش حرف میزند که بچه، جواب دروغ نمیدهد.
اگر بچه ویرش گرفت در حمام آواز بخواند و صدایش را رها کند، پدرش توی ذوقش نمیزند که «چه خبرته!».
وقتی یک بچهٔ دیگر خواست توپش را به زور بگیرد او ندهد، بهش حالی کند با زور نمیتوانی، اما اگر دوست داری، باهات بازی میکنم.
وقتی چیزی به نظرش نامعقول آمد به هر که میخواهد باشد، اعتراض میکند.
اینها بچهٔ باعرضه بار میآورند تا به خاطر نیم نمره امتحانی جلوی میز معلم عجز و التماس نکند.
.
.
والدین گرامی آگه دوست دارید فرزندانی عالی داشته باشید ,و بدانید چگونه بچه را تربیت کنیم که هیچ وقت به سمت اعتیاد، انواع بزهکاریهای اجتماعی و روابط نامشروع نرن، حتماً به راهکارهای زیر عمل کنید
1_همیشه فرزندت را با عنوانهای محترمانه و عاطفی چون آقا، خانم و…صدا بزن ؛ نرگس خانم، علی آقا، عزیز گلی مامان، فرشته کوچولوی من و…
2-حداقل روزی یکبار به فرزندت این جمله را بگو: عزیز دلم من به وجودت افتخار میکنم.
3-به فرزندت بیشتر از یک مهمان احترام بگذار و برای شخصیتش ارزش قائل باش.
«حالا من که مسوول مملکتی نیستم… خدا هم کند که قدرت به دست من نیفتد. چون اگر من قدرت داشته باشم، دست به یک کارهایی میزنم. یک سال بودجه ورزش را حذف میکنم. همه جوانهای عزب را زن میدهم… ازدواج مهمتر از ورزش است. ما وزارت ورزش داریم، وزارت ازدواج هم باید داشته باشیم. پنجاه 60 قفل به ازدواج خورده است که این قفلها را غیر از عزم ملی نمیتواند باز کند…»
چگونه اشتیاق روزه گرفتن را در کودکمان زنده نگهداریم؟ ( دعوت کودکان به نماز )
در جلد سوم کتاب «کافی» نوشته شده که امام باقر (ع) در مجلسی درباره سن تشویق کودکان به نماز صحبت میکرد و در ضمن صحبتهایش فرمود: «ما کودکان خود را وقتی پنج سالهاند به نماز امر میکنیم ولی شما کودکانتان را وقتی هفت ساله شدند به نماز امر کنید.
ما کودکان خود را وقتی هفت سالهاند به روزه وامیداریم به اندازهای که توان دارند. چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی و گرسنگی بر آنها چیره شد، افطار میکنند تا اینکه به روزه عادت کنند و توان آن را بیابند ولی شما کودکانتان را وقتی 9 ساله شدند به اندازهای که توان دارند به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آنها چیره شد افطار کنند».
در این خصوص باید توجه داشت که روح هر انسانی در دوران کودکی و نوجوانی انعطاف خوبی دارد و قابلیت یاد گرفتن دستورات دینی و بهخصوص تمرین روزهداری از کودکی راحتتر است اما هر اندازه که سن انسان بیشتر میشود، انعطاف روحی او کمتر شده و یاد گرفتن آموزههای جدید مشکلتر میشود.
بنابراین روزه گرفتن برای کودکان واجب نیست اما همین که در میان وعدههای غذایی رعایت ماه مبارک رمضان را کند و از انجام کارهایی که روزه را باطل میکنند دور باشد، برای او کاری زیبا و پسندیده است که زمینهساز تقوای او در دوران جوانی میشود.
#داستانک_نماز
توجه به نماز
مأمون خلیفه ستمکار عباسی با نقشهای از پیش تعیین شده مناظره و مباحثهای دینی میان سران مذاهب و ادیان مختلف با امام رضا (ع) تدارک دید تا شاید بر عظمت علمی و معنوی آن حضرت آسیبی وارد کند اما امام بهتنهایی به همه شبهات آن پاسخ داد و با بیانی رسا و منطقی گویا آنها را قانع کرد؛ بهطوری که همگی بر عظمت علمی امام اعتراف کردند.
در این مجلس بااهمیت امام رضا (ع) رو به مأمون کرد و فرمود: «وقت نماز فرا رسیده». یکی از دانشمندان (عمران) که مشغول بحث با امام بود گفت پاسخ را ناتمام نگذار که دلم نرم شده و آماده پذیرش هستم. امام رضا (ع) فرمود: «نماز میخوانیم و برمیگردیم». (بحارالانوار، ج 10)
کمبود آب شیرین بحرانی است که اکثر کشورها را با مشکلات جدی روبهرو کرده است بهطوری که عدهای معتقدند جنگ جهانی سوم بر سر آب اتفاق میافتد. با افزایش دمای هوا و نزدیکی به فصل تابستان، بحران کمبود آب بیشتر احساس میشود.
بهطوری که ممکن است برخی شهرها در فصل تابستان با مشکل قطعی یا افت شدید فشار آب مواجه و روستاهای کوچک در مناطق خشک و کویری کشور با مشکل بزرگتری مثل بیآبی روبهرو شوند. آب هم مثل نفت یک سرمایه ملی محسوب میشود و باید از آن نگهداری و در مصرف آن صرفهجویی کنیم.
فرا رسیدن فصل گرما بهانهای شد که سراغ آمار و ارقام میزان استاندارد مصرف خانگی آب برویم. علاوه بر این آمار و ارقام، این صفحه شما را با مهارتهای صرفهجویی در آب آشنا میکند. خانم زهرا کاظمی، مدیر روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب منطقه 5شهر تهران بهعنوان کارشناس در این بخش ما را همراهی میکند. در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
چقدر بیشتر مصرف میکنیم؟
بهطور استاندارد میزان مصرف آب جهانی برای هر نفر، روزانه 150لیتر است که متأسفانه این آمار در شهر تهران بهطور میانگین روزانه برای هر نفر 240 لیتر تخمین زده میشود؛ یعنی شهروندان تهرانی روزانه حدود 60درصد بیشتر از استاندارد جهانی، آب مصرف میکنند. شاید یکی از دلایل این مصرف بیرویه، قیمت بسیار کم آب در کشور ما باشد. قیمت تمامشده برای هر مترمکعب آب در فرایند تصفیه، انتقال و توزیع، هزار تومان است که البته در این میزان هزینه سرمایهگذاری صورت گرفته برای تأسیسات سد و تصفیه خانه درنظر گرفته نشده است. با وجود همه این موارد قیمت فروش هرمترمکعب آب کمتر از یک سوم هزینه تمامشده برای سازمان آب است.
چطور مصرف آب را کاهش دهیم؟
میزان مصرف آب در بخشهای مختلف خانه، ما را با آمار و ارقامی عجیب روبهرو کرده است. شاید باورش سخت باشد که برای رفع نیازهای روزمره، ما آب فراوانی هدرمیدهیم. با رعایت نکاتی ساده میتوانیم در مصرف آب بسیار صرفهجویی کنیم. این بخش شما را با راهکارهایی ساده برای صرفهجویی آب در بخشهای مختلف خانگی آشنا میکند.
استحمام
با توجه به گرم شدن هوا و تعرق بدن، استحمام یکی از نیازهای روزمره محسوب میشود اما ما در هر بار استحمام چقدر آب هدر میدهیم؟ هر فرد در هر 15دقیقه استحمام چیزی حدود 180بطری یک و نیم لیتری آب مصرف میکند. یعنی فردی که هر روز به حمام میرود فقط آب مصرفی او در حمام 30 لیتر بیشتر از میانگین آب مصرفی روزانه در شهر تهران است. یکی از راهکارهای ساده صرفه جویی آب در حمام این است که هنگام شست و شوی بدن آب را ببندید. اگر بهطور میانگین شما در هر استحمام 15دقیقهای 5دقیقه آب را ببندید چیزی حدود 90لیتر آب صرفه جویی کردهاید.
شست و شوی ظروف
شست و شوی ظروف بهطور میانگین در طول روز 20دقیقه طول میکشد و اگر آب در این 20دقیقه باز باشد چیزی حدود 160بطری یک و نیم لیتری آب مصرف میشود. ما هم قبول داریم که در تمام مراحل شست و شوی ظرفها به آب نیاز است، اما اگر فقط 2دقیقه، آن هم هنگام اسکاچ کشیدن ظرفها، آب را ببندید بیش از 18 لیتر در مصرف آب صرفهجویی کردهاید. حال اگر در ابتدا ظروف را اسکاچ بکشید و سپس مرحله آبکشی را انجام دهید در این فاصله میتوانید حداقل 5دقیقه آب را ببندید که میشود چیزی حدود 45 لیتر صرفهجویی.
مسواکزدن
اگر بهطور میانگین مسواک زدن هر فرد 5دقیقه طول بکشد چیزی حدود 40 بطری یکونیم لیتری آب مصرف میشود. این در حالی است که خیلی راحت میتوانید با یک لیوان آب مسواک بزنید. به این ترتیب شما چیزی حدود 60 لیتر در مصرف آب صرفهجویی کردهاید.
کولر آبی
بد نیست بدانید که در طول روز هر کولر آبی چیزی حدود 200 لیتر آب مصرف میکند. مسلما همه ما در ساعاتی که هوا خنک میشود کولرها را خاموش میکنیم و کسی هم از شما توقع ندارد در ساعات اوج گرما کولرهای خود را خاموش کنید تا در مصرف آب صرفهجویی شود. پس چگونه در مصرف آب کولر صرفه جویی کنیم؟ خیلی راحت میتوانیم با نصب یک سایهبان روی کولر خود از بخار شدن حجم عظیمی از آب جلوگیری کنیم و به این ترتیب میزان قابل توجهی در مصرف آب صرفهجویی کردهایم.
روشویی
شستن دست و صورت از مواردی است که در طول روز زیاد با آن سروکار داریم. هر یک دقیقه کاهش زمان استفاده از شیر روشویی باعث میشود 12لیتر آب صرفهجویی کنیم. میشود هنگام زدن مایع دستشویی یا صابون به دستها، یک دقیقههای زیادی در مصرف آب صرفهجویی کرد.
دست به آچار شوید
به کارگیری تجهیزات کاهنده بهطور میانگین در روز باعث 40تا 50لیتر صرفهجویی در مصرف آب میشود. علاوه بر آن، این بخش چند راهکار ساده دیگر برای صرفهجویی در آب را معرفی میکند.
اگر شیر آلات شما چکه میکند روزانه چیزی قریب به 3لیتر آب از هر شیر هدر میرود. خیلی راحت میتوانید با یک آچارکشی ساده شیر آلات این مشکل را برطرف کنید.
جدیدا فیلترهایی وارد بازار شده که مصرف آب را بهشدت کاهش میدهد. این فیلترها خیلی راحت بر سر شیرآلات نصب میشوند.
شیرآلات اهرمی گزینهای مناسب برای صرفه جویی در آب محسوب میشوند؛ چرا که خیلی راحت باز و بسته میشوند و با آنها میشود در مصرف آب بسیار صرفهجویی کرد. شاید در ابتدای امر این شیرآلات کمی هزینه بر بهنظر برسند، اما با کاهش هزینههای آب از نظر اقتصادی هم به صرفه خواهند بود.
قرار دادن یک بطری پر از آب در مخزن فلاش تانک ساختمان باعث میشود 24لیتر آب در طول روز صرفه جویی کنید.
صرفا جهت اطلاع
از مجموع کل آبهای جهان، 97/4 درصد آن را آب شور دریاها و اقیانوسها تشکیل میدهد که بهدلیل شوری قابلاستفاده نیستند. به این ترتیب از مجموع منابع آبی جهان، ذخایر آب شیرین تنها 2/6 درصد کل حجم ذخایر آبهای سطح زمین را شامل میشود که بخش اعظم آن بهصورت یخ در قطبهای کرهزمین، یخچالهای طبیعی و آبهای زیرزمینی وجود دارند که در دسترس نیستند. بد نیست بدانید از مجموع آبهای کره زمین تنها 0/014 آن قابل استفاده است.
مرجع تقلیدی که رضا شاه به ملاقاتش رفت/ماجرای اختلاف آیت الله بروجردی و امام خمینی چه بود؟
شماره جدید ماهنامه همشهری آیه شهریور با یادنامهای درباره آیت الله العظمی حسین طباطبایی بروجردی که سالیان متمادی تنها مرجع تقلید شیعیان بود، منتشر شد.
در شماره همشهری آیه شهریور 94 گفتوگوی مفصلی با نوه آیت الله بروجردی انجام شده و وی نکتههای جذابی را درباره زندگی پدر بزرگش بیان کرده. یکی از این نکتهها ماجرای ملاقات رضا شاه با آیت الله بروجردی است. وی در این باره گفته است: «ایشان حدود 100 روز در یکی از زندانهای رضا شاه زندانی شده بود، چون ماموران دریافته بودند ایشان یک نامه سیاسی برای اقدام علیه رضا شاه همراه خود دارد، ولی به لطف اهل بیت مرحوم بروجردی قبل از دستگیری آن نامه در شط میاندازد. در زمان دستگیری دوبار رضا شاه شخصاً به ملاقات وی میرود و درباره مفاد آن نامه و محل اختفایش سؤال میکند، اما از این بازجوییها پاسخی به دست نمیآورد و …»
یکی دیگر از فرازهای جالب زندگی مرحوم بروجردی، درباره نگاه ایشان به مساله فدائیان اسلام بود و اینکه شایعه شد، با امام خمینی (ره) دچار اختلاف شدید بودهاند. نوه آیت الله بروجردی میگوید: «آیتالله بروجردی پس از سفر یک ماههشان به مشهد، امام خمینی را بهجای خود گذاشت و مهر خود را هم به ایشان داد. نکتهای که باعث برخی حرف و حدیثها شد این بود که امام در مراسم تشییع جنازه آیتالله بروجردی حاضر نشد.
به همین دلیل عدهای گفتند ایشان از آیتالله بروجردی خوشش نمیآمد ولی ما میدانستیم که امام خمینی مبتلا به تب مالت بود و بیماری شدیدی داشت. 25 روز بعد از درگذشت آیتالله بروجردی وقتی حال ایشان بهتر شد، مجلس ختمی از طرف امام خمینی در مسجد اعظم برگزار شد و با اینکه حالشان چندان مساعد نبود در آن شرکت کردند. اما طبعاً بین امام و آیتالله بروجردی در برخی مسائل مانند فدائیان اسلام اختلاف نظر بود. آیت الله بروجردی پس از داستان مشروطه با احتیاط بیشتری وارد مسائل سیاسی میشد. »
در این شماره همشهری آیه همچنین پرونده ای درباره تأثیر ماهوارهها بر سبک زندگی منتشر شده که در آن با برخی از کارشناسان رسانه گفتو گوهایی صورت گرفته و مروری نیز بر سابقه ورود ماهواره در کشور و تغییر رویکردهای شبکههای فارسی زبان از سیاست به سبک زندگی شده است.
جمال شورجه، همسر و فرزندانش نیز میهان این شماره آیه شدهاند و از تأثیر سبک زندگی دینی پدر در تربیت فرزندان گفتهاند. در خانوادهای که به گفته خودشان در آن «حجاب و نماز اصل است»