عید غدیر روز هجدهم ذیالحجه از بزرگترین اعیاد شیعیان. بنابر روایات در روز هجدهم ذیحجه سال دهم هجرت پیامبر اکرم(ص) به دستور خدا امام علی(ع) را به مقام خلافت و امامت منصوب کرد. واقعه غدیر در سفر حجة الوداع سال دهم هجری و در سرزمین غدیر خم روی داد.
ادامه خواندن “درباره عید غدیر [عکس نوشته ، ویدیو و …]”برچسب: حضرت امام علی (ع)
حرم امام علی علیه السلام بین گذشته و حال
چند نکته درباره فضیلت زیارت امام علی…..
.
صفوان جمال نقل کردهاست که با امام صادق(ع) به کوفه رسیدیم؛ امام فرمود: اینجا حرم جدم امیرالمؤمنین(ع) است. سپس به سوی آن حرکت کرد و به من فرمود: قدمهایت را کوتاه بردار و سرت را پایین بیانداز؛ زیرا برای هر قدمی، برای تو صد هزار حسنه نوشته میشود و صد هزار کار بد از تو پاک میگردد و صد هزار درجه بالا برده میشود و صد هزار خواستهات برآورده میشود و پاداش صدیق و شهید برای تو ثبت میگردد.[۱۴]
علاوه بر این روایت، روایات متعدد دیگری نیز نقل شده است که چند نمونه از آنها به شرح ذیل است:
پیامبر(ص): کسی که من یا علی(ع) را زنده یا مرده، زیارت کند، خداوند نیز او را روز قیامت ملاقات میکند و گناهانش را میآمرزد.[۱۵] پیامبر(ص): کسی که من و علی(ع) و فرزندانش را در حیات یا بعد از از دنیا رفتن زیارت کند، ضمانت میکنم که روز قیامت او را سختیها و مشکلات رها کنم و او را همراه خود و در مقام خود قرار خواهم داد.[۱۶] امام صادق(ع): هنگام دعای زائر امیرالمؤمنین(ع)، درهای آسمان باز میشود.[۱۷] کدام امام، قبر امام علی(ع) را زیارت نکرده است؟
علامه حلی معتقد است تمام ائمه معصومین به جز امام رضا(ع) که در مشهد و مدینه زندگی کرده است، قبر امام علی(ع) را زیارت کردهاند.[۱۸] .
برگرفته از صفحه حرم امام علی علیه السلام در سایت ویکی شیعه
.
.
14- ثقی کوفی، الغارات، تعلیقه علامه حلی، ۱۳۵۳ش، ج ۲، ص۸۳۷-۸۵۶.
15-ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ق، ص۳۹.
16- ابن بابویه، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۵۷۸.
17- ثقی کوفی، الغارات، تعلیقه علامه حلی، ۱۳۵۳ش، ج ۲، ص۸۵۴.
18- ثقی کوفی، الغارات، تعلیقه علامه حلی، ۱۳۵۳ش، ج ۲، ص۸۳۷-۸۶۴.
ادامه منابع در سایت ویکی شیعه
#غدیر #غدیرخم #نجف #عراق #کربلا #فقط_به_عشق_علی #عید_غدیر
.
.
در ادامه تصاویری از گذشته و حال حرم نجف می بینیم …
این تصاویر برگرفته از سایت imamali.net هستند و عکاس نیز آقای جابر الحلو هستند
ادامه خواندن “حرم امام علی علیه السلام بین گذشته و حال”عکس های حرم امام علی علیه السلام در نجف
حرم امام علی(ع)، محل دفن امیرالمؤمنین(ع) در نجف اشرف (عراق) است. به دلیل مخفی بودن قبر ایشان، امام صادق(ع) در سال ۱۳۵ق برای نخستین بار محل دفن حضرت را نمایان کرد. پس از آشکار شدن قبر، بناهای مختلفی بر روی این قبر در زمانهای مختلف ساخته شد. عضدالدوله دیلمی و شاه صفی از جمله افرادی بودند که بناهای باشکوهی برای آرامگاه علی (ع) بنا کردند.
تا سال ۱۴۰۴ق افراد سرشناس بسیاری در حرم امیرالمومنین(ع) دفن شدهاند. در سال ۱۴۰۴ق حکومت بعث دفن افراد را در حرم ممنوع اعلام کرد. در کتابهای مختلفی به اسامی مدفونان در حرم امام علی(ع) اشاره شده است.
حرم امام علی(ع) در عصر کنونی بنای بزرگ و باشکوهی است که شامل چهار در، ۵ ایوان، یک صحن بزرگ و یک روضه و ضریح است. بنای حرم بعد از سقوط صدام در عراق و حضور ایرانیان در حال پیشرفت و بزرگ شدن است.
در سالهای اخیر، صحنی بزرگ به نام صحن حضرت فاطمه(س) در قسمت غربی حرم، در دست ساخت است که فضای کلی حرم را تا ۱۴۰ هزار متر مربع گسترش میدهد. بسیاری از فقها و علمای شیعی در این بنا دفن شدهاند.
در ادامه مطلب تصاویری از حرم امام علی علیه السلام در نجف را می بینیم
ادامه خواندن “عکس های حرم امام علی علیه السلام در نجف”چگونه در پویش #فقط_به_عشق_علی شرکت کنیم؟
همزمان با شب عید قربان کاربران فضای مجازی به صورت خودجوش پویش بزرگی را تحت عنوان «فقط به عشق علی» آغاز کردند و قصد دارند این پویش مردمی را تا شامگاه عید غدیر ادامه دهند.
در این پویش کاربران فضای مجازی قصد دارند برای عید بزرگ غدیر یک کار خوب هر چند کوچک به عشق مولا امیرالمومنین علی علیه السلام انجام دهند و با هشتگ #فقط_به_عشق_علی در صفحات مجازی خود منتشر کنند و با مشارکت در پویش عظیم بزرگترین عید عالم، عید غدیر و با شعار #فقط_به_عشق_علی نقشی هرچند کوچک در رساندن عظمت و بهجت این روز به سایرین داشته باشند.
ادامه خواندن “چگونه در پویش #فقط_به_عشق_علی شرکت کنیم؟”پیامک تبریک عید غدیر [20 متن زیبا و کوتاه برای ارسال به دوستان]

در ادامه فهرستی از پیامک های تبریک مناسب عید غدیر خم را با هم می خوانیم .
شما فارسی زبان عزیز می توانید این متنها را در قالب پیامک (sms) برای اطرفیان خود ارسال فرمایید . هم چنین مسئولین فرهنگی مساجد و هیئت ها و پایگاه های بسیج دانشجویی و… هم با ارسال گروهی پیامک عید غدیر را به همراهان خود تبریک بگویند …
سوال و انتقادی که به این پیشنهاد وجود دارد اینکه با گسترش اینترنت و شبکه های اجتماعی متن های تبریک را در پیام رسان های سروش و بله و تلگرام میفرستیم .
در پاسخ باید گفت که هنوز نیمی از جمعیت ایران عضو این شبکه ها نیستند …
و حتی به فرض اینکه همه آلوده این شبکه ها هستند و احتمالا در ایام غدیر ده ها پیام تبریک دریافت میکنند و احتمالا هیج کدام در حافظه شان نمیماند .شما متفاوت عمل کنید و با ارسال پیامک(sms) به دوستان خود این خاطره را در ذهنش ماندگار کنید…
ادامه خواندن “پیامک تبریک عید غدیر [20 متن زیبا و کوتاه برای ارسال به دوستان]”سبک زندگی در نهج البلاغه همراه با استاد دلشاد تهرانی
0 سیر در حالات و احوالات پیشوایان دین هرچه هم که تکرار شود، برای این عمق، انتهایی نیست و هر بار که به سراغ آن معصومان عزیز برویم، درسی جدید از آنها میآموزیم. بماند که درسهای ناشنیده از آنها بسیار زیاد است و هنوز با شیعیان واقعی آنها فرسنگها فاصله داریم. اما در میان … ادامه خواندن “سبک زندگی در نهج البلاغه همراه با استاد دلشاد تهرانی”
سیر در حالات و احوالات پیشوایان دین هرچه هم که تکرار شود، برای این عمق، انتهایی نیست و هر بار که به سراغ آن معصومان عزیز برویم، درسی جدید از آنها میآموزیم.
بماند که درسهای ناشنیده از آنها بسیار زیاد است و هنوز با شیعیان واقعی آنها فرسنگها فاصله داریم. اما در میان آن امامان عزیز جایگاه امیرالمؤمنین برای شیعیان و بهخصوص ایرانیان چیز دیگری است و درسآموزی پندها و اعمال ایشان هر بینندهای را به شگفتی وامیدارد. نهجالبلاغه گنج مهجوری میان مسلمانان است که اعجازهای لفظی و معنوی آن هوش از سر هر دوستدار ادبیات میپراند و عمق مفاهیم آن نیز دلهای تشنه را سیراب میکند.
با همه این نقاط برجسته، اگرچه قرنها از ایراد آن سخنان میگذرد، غبار تاریخ نهتنها نتوانسته ارزش آن را بکاهد بلکه هر روز بر درخشش آن گوهر میافزاید و آن را لعابی دیگر میدهد. چیستی و چگونگی سبک زندگی علوی و به تعبیر استاد دلشاد تهرانی سبک زندگی «انسانی» همان چیزی است که در این مصاحبه سعی بر شناسایی بهتر آن داریم. با دکتر مصطفی دلشاد تهرانی (عضو هیأت علمی دانشکده علوم قرآن و حدیث) به گفتوگو نشستهایم. آنچه در این نوشته میخوانید حاصل این گفت وگو است ؛ همراه بنیانا باشید
در ابتدا اگربخواهیم تعریفی درست از سبک زندگی از نگاه دین داشته باشیم، این سبک دارای چه مختصاتی است؟
برای اینکه به یک تعریف درست برسیم ابتدا باید واژهها را بهصورت دقیق مورد بررسی قرار دهیم؛ بهعبارت دیگر زمانی که میگوییم « سبک زندگی » واژه سبک به چه معناست و ترکیب آن با زندگی چه معنایی را میرساند. واژه سبک در عربی از «سبیکه» گرفته شده است که بهمعنای پاره فلز گداختهشده که در قالب ریخته شده و بهصورت استوار شکل گرفته، اطلاق میشود.
در دورههای جدید هم واژه سبک را برای یک روش خاص عمدتاً در ادبیات بهکار بردهاند. برای مثال گفتهاند فلان شاعر به فلان سبک شعر میسراید، منتها مانعی نداردکه استعمال واژه را گسترش دهیم و در سایر حوزهها نیز از این واژه به همان معنای قالبهای معین استفاده کنیم.
برای اینکه واژه سبک بهتر فهمیده شود نیز میبایست سراغ واژههایی برویم که هم طیف آن بهحساب میآیند. از این جهت نزدیکترین واژهای که در ادبیات دینی وجود دارد، واژه «سیره» است که دارای 2 معنای حقیقی و اصطلاحی است. اگرچه بسیاری معنای سیره را تاریخ درنظر میگیرند اما معنای حقیقی سیره در عربی همان سبک است.
در زبان عربی زمانی که یک واژه به وزن «فِعلَه» میرود بیانگر هیأت و حالت و سبک است و از این جهت نیز سیره دقیقاً حالت و سبک رفتار را نشان میدهد و نزدیکترین معنا به سبک بهحساب میآید. بنابراین سبک یا سیره یعنی آن قواعدی که بهطور ثابت در یک حیطه حکومت میکند؛ برای مثال وقتی میگوییم فلان شاعر به فلان سبک شعر میگوید یعنی قواعد خاص آن سبک را رعایت میکند.
حال اگر همین را وارد زندگی کنیم سبک زندگی بدین معناست که ما در زندگی خود دارای روابط و اصول معین بوده و به آنها پایبند باشیم. در اوایل دهه 70 کتابی نوشتم که عنوان آن «سیره نبوی یا منطق نبوی» بود و با این نگاه که راه و رسم پیامبر (ص) و سایر معصومین را استخراج کنم به سراغ آن کار رفتم. در آن کتاب معنایی را برای سیره و سبک زندگی ارائه کردم که سبک زندگی عبارت است از: مجموعه اصول کلی عملی ثابت حاکم بر زندگی.
چه شد که به این ترکیب، با این همه قید رسیدید؟
به این دلیل که مسلمانان از صدر اسلام 2 رویکرد به سبک زندگی یا سیره پیامبر (ص) داشتند که در امتداد آن نیز سیره سایر معصومین مورد بررسی قرار گرفته است. یکی از آنها رویکرد جزئی نگر و دیگری رویکرد کلی نگر بوده است.
هر کدام از این رویکردها به چه نتایجی میرسد؟
رویکرد جزئینگر به این معناست که ما بررسی کنیم که پیامبر اسلام در امور جزئی زندگی خود به چه ترتیبی عمل میکردند. برای مثال، اینکه پیامبر (ص) چگونه غذا میخوردند؟ چه غذایی میخوردند؟ چگونه مینشستند؟ چگونه برمیخاستند؟ چگونه لباس میپوشیدند؟ چگونه موهای خود را میآراستند؟ و…
رویکرد جزئینگر بهدنبال آن است که چنین مواردی را بیابد و براساس همان عمل کند. در میان مسلمانان عمدتاً در طول تاریخ این اتفاق افتاده و سیره پیامبر (ص) و معصومین با چنین رویکردی مورد بررسی قرار گرفته است. اما مشکل اینجاست که این رویکرد به روح حاکم بر اعمال و اهداف آن توجه کافی نمیکند و این در حالی است که در بسیاری از این نمونهها تغییر روی میدهد و اینها نمیتواند ثابت بماند.
برای نمونه، پیامبر اسلام با انگشت غذا میل میکردند اما امروز چرا این کار را انجام نمیدهیم؟ یا معمول آن بوده است که موهای پیامبر (ص) تا شانه ایشان بلند بوده است. پیامبر (ص) برای عبور و مرور در شهر سوار چهارپا میشدند. همچنین مقید بودند که روی زمین بنشینند. حال آیا رعایت نکردن این موارد بهمعنای عدمتبعیت از پیامبر اسلام و خلاف سیره آن حضرت است؟
پاسخ اینجاست که همه این موارد قابل تغییر هستند و قرار نبوده است که تغییر نکند بلکه قرار بر این بوده است که روح حاکم بر این اعمال، درک و آنها را بر رفتار خودمان حاکم کرده و به آنها عمل کنیم؛ برای مثال شخصی خدمت امام علی (ع) رسید و جملهای از پیامبر اسلام نقل کرد مبنی بر اینکه در زمان پیری ریشهای خود را خضاب کنید و خود را مانند یهود مسازید پس چرا شما (خطاب به امیرمؤمنان (ع)) چنین کاری را انجام نمیدهید و مردم را به آن دعوت نمیکنید؟!
امیرمؤمنان (ع) در پاسخ به آن شخص مطلبی فرمودند که در حکمت 17 نهج البلاغه آمده است. فرمودند: «پیامبر (ص) آن کار را انجام دادند درحالیکه دین دارای کسان کمی بود لیکن اکنون که دامنه آن گسترش یافته و پایههای آن استوار شده پس هر کس هرگونه خواست رفتار کند آزاد است». ددر واقع ایشان هم اشاره داشتند که این ظواهر تغییر میکنند و مهم آن است که روح حاکم بر اعمال را دریابیم و به آن مقید باشیم.
ایشان بیان دیگری در حکمت 105 نهج البلاغه دارند که نوعی دین شناسی و رویکرد دینی است. فرمودند: «بیگمان خداوند برعهده شما واجباتی نهاده پس آنها را ضایع مکنید، و حدودی برایتان قرار داده، از آنها عبور نکنید، و از چیزهایی بازتان داشته، حرمت آنها را مشکنید». تا اینجای کار به بایدها و نبایدها و مرزهایی اشاره داشتهاند که باید پاس داشته شوند.
در ادامه همین حکمت میفرمایند: «و در مورد چیزهایی سکوت کرده است. خداوند در این موارد دچار نسیان یا فراموشی نشده، پس در این موارد خود را به رنج نیندازید و چیزی به کسی تحمیل نکنید». بهعبارت دیگر دین مرزها و حدودی دارد که باید آنها را بشناسیم، در مواردی نیز خداوند سکوت کرده تا مردم میل و سلیقه خود را اعمال کنند.
روایت دیگری از امیرمومنان (ع) وجود دارد که شیخ صدوق در کتاب امالی خود ذکر کرده است و این موضوع را بهتر باز میکند. ایشان فرمودهاند: «پیوسته خیر مردم در این است که متفاوت باشند و اگر مردم یکسان شوند هلاک میشوند».
پس نباید بگوییم که انسانها در همه اعمال جزئی یکسان باشند چرا که در این صورت استعدادها از بین میرود و دین چنین هدفی ندارد. اما در رویکرد دوم (کلینگر) این اتفاق میافتد که ما روح حاکم بر اعمال پیشوایان را دریابیم و آن را بر زندگی خود انطباق دهیم که با آموزههای دین نیز سازگارتر است.
کدام گزارههای دینی چنین نگاهی را تأیید میکند؟
برای نمونه، زمانی که قرآن کریم پیامبر اسلام را بهعنوان الگوی نیکو مطرح میسازد به این معنا نیست که همه در جزئیات، کارهای ایشان را تکرار کنند؛ مثلاً همه مدل موی پیامبر اسلام را داشته باشند یا مانند ایشان لباس بپوشند چرا که سلیقه افراد متفاوت است. روایتی از امام صادق (ع) وجود دارد که میفرمایند: «بهترین لباس، لباس اهل زمان است». بنابر این نگاه دوم بیشتر قابل پذیرش است و بر همین اساس سبک زندگی عبارت است از مجموعه اصول کلی عملی حاکم بر زندگی که همه بتوانند از آن استفاده کنند.
یکی دیگر از جلوههای مهم سبک زندگی امیرمؤمنان (ع) به نوع رفتار ایشان در محیط خانه بازمی گردد. در روابط همسری و خانوادگی ایشان چه اصول لطیفی قابل بازشناسی است؟
با بررسی زندگی ایشان و سایر معصومان در مییابیم که زندگی خانوادگی آنها دارای اصولی بود که رعایت آن توسط هر خانوادهای موجب استحکام و قوام آن میشود. این اصول عبارتاند از: مودت و رحمت، رفق و مدارا، حقوق مداری، تأمین نیازها، نیک رفتاری در هر شرایطی، تکریم، تفاهم و توافق، مدارا و سازگاری، نفی خشونت، بخشش و گذشت، صراحت و صداقت، شکیبایی و بردباری، تدبیر امور و استحکام خانواده. تمامی معصومان این اصول را رعایت کردهاند.
برای مثال اگر اصل همکاری در خانه مطرح است پیامبر اسلام در جامعهای که خیلی مرسوم نبوده است، منزل را جارو میکردند و شیر میدوشیدند. همچنین نقل است که پیامبر خیاطی را بیشتر از هر کاری دوست داشتند و در خانه به کسی فرمان نمیدادند.
آیا اختلافی هم میان امیرمؤمنان (ع) و حضرت زهرا (س) بهوجود آمده است؟
اصل تفاهم در زندگی خانوادگی ایشان چنان برقرار بوده است که کسی شاهد چنین چیزی نبوده است. اساساً اختلاف، زمانی پیش میآید که اختلاف نظری یا عملی وجود داشته باشد، این در حالی است که این دو شخص دارای بینش و اصول همانند بودند و چه در نگرش و چه در عمل مانند هم بودند و از اینرو اختلاف میان آنها نیز بیمعناست.
معدود اخبار هم که در مورد اختلاف میان حضرت زهرا (س) و امام علی (ع) وجود دارد، آثار جعل از سر و روی آنها میبارد و به هیچ عنوان اختلافی میان آنها وجود نداشته است. اصراری هم که در آموزههای دینی مبنی بر «کفو» بودن در زمان ازدواج وجود دارد برای همین است که اختلاف و عدمتفاهم را به حداقل برساند.
آیا در تربیت دختر و پسر نیز تفاوت روشی قائل بودند؟
اصول تربیت برای دختر و پسر یکی است اما به تناسب افراد روشها متغیر است. برای مثال روایتی از پیامبر اسلام وجود دارد که میگویند: «اگر قرار است به فرزندان خود هدیه دهید، اول به دختران خود دهید». همچنین در جامعهای که دختران از اکرام زیادی برخوردار نبودند، پیامبر اسلام فرمودند که «اگر کسی 2 دختر را رشد دهد در بهشت با من محشور میشود». بنابراین تفاوتهایی میان روش تربیت دختر و پسر وجود دارد اما اصول مثلاً اصل عدالت نباید نقض شود.
بهعنوان سؤال آخر آیا ایشان برنامه مدونی هم برای تربیت فرزندان خود داشتهاند که ما بتوانیم امروز از آن استفاده کنیم؟
بله. اگر ما سیره ایشان را بررسی کنیم درمییابیم که یک برنامه تربیتی خاص داشتند که نامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن مجتبی (ع) اوج آن است و با نگاه انداختن به آن میتوانیم نکات فراوانی بهدست آوریم.
….
10 فرمان امیرالمؤمنین برای رسیدن به سبک زندگی علوی ( سبک زندگی در نهج البلاغه )
اگر بخواهیم سبک زندگی مسلمانی و به تعبیر بهتر سبک زندگی انسانی را دریابیم ابتدا باید به سراغ قرآن کریم برویم که پیامبر اسلام (ص) و امام علی (ع) و سایر معصومان نیز براساس آن عمل کردهاند.
در مورد شخص امیرمؤمنان نیز کتب زیادی وجود دارد که میتوان از طریق آن به سیره و سبک زندگی ایشان پی برد که نهج البلاغه بهترین آنها بهحساب میآید. باید تمام منابع حدیثی و تاریخی مرتبط با ایشان را بهصورت علمی مورد بررسی قرار دهیم؛ بدین معنا که هم آنها را درست فهم کنیم، هم درست ارزیابی و نقد کنیم.
ما برای هرچه بهتر انجامشدن این کار نیازمند علومی مانند «فقهالحدیث» و «فقهالتاریخ» و پس از آن «نقدالحدیث» و «نقدالتاریخ» هستیم چرا که در منابع حدیثی و تاریخی ما تحریفها بهوقوع پیوسته است که نیاز بهکار علمی و دقیق را دوچندان میکند.
براساس همین روش کلینگر نیز یک مجموعه 10 جلدی در مورد سیره امیرمؤمنان تألیف کردهام که عنوان آن «سبک زندگی در نهجالبلاغه» است. در این مجموعه دهاصل را که حکم 10 فرمان را دارد از نهجالبلاغه برای سبک زندگی استخراج کردهام که این 10 اصل میتواند بیانگر همان سبک زندگی باشد که دیروز، امروز و فردای ما را پاسخگو باشد.
این 10 اصل عبارتاند از: 1- مرزبانی، حریمداری و پرواپیشگی 2- پایبندی به شیوه استفاده مناسب 3- اعتدال و میانهروی 4-پارسایی 5- تکریم 6- پاسداشت حقوق 7- رفق و مدارا 8- صراحت و صداقت 9- پایبندی به عهد وپیمان 10- عدالت.
این 10 اصل در همه عرصههای زندگی امیرمؤمنان اعم از شخصی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، حکومتی، مدیریتی، قضایی و نظامی حاکم بوده است و اگر ما نیز آنها را مورد توجه قرار دهیم آنوقت میتوانیم یک سبک زندگی علوی برای خود داشته باشیم و سایرین را نیز به آن دعوت کنیم.
برای مثال اگر همه انسانهای جامعه اصل پاسداشت حقوق را رعایت میکردند شاید بسیاری از نابسامانیهای امروز را شاهد نبودیم. تعبیر امیرمؤمنان گویا این است که اگر بخواهیم دین به درستی برپا شود راه آن برپایی حقوق همهجانبه است. حضرت بیانی دارند که در نهج البلاغه در خطبه 216 مطابق شمارهگذاری دکتر صبحیصالح آمده است.
در این رابطه میفرمایند: «اگر مردم حقوق حکومت را رعایت کنند و حکومت حقوق مردم را پاس بدارد، حق میان آنان ارزشمند و استوار شود و راههای دین برپا و پدیدار شود، و نشانههای عدالت برجا و استوار شود، سنت و اخلاق به راحتی جریان یابد، پس زمانه بسامان شود و امید رود که دولت بماند و چشمداشتهای دشمنان به ناامیدی انجامد».
آن وقت در ادامه در مورد عواقب عدمرعایت این اصل میفرمایند: «آنگاه که مردم بر حکومت چیره شوند و حقوق را رعایت نکنند یا حکومت به مردم خود ستم روا دارد، در اینجاست که اختلاف پدیدار شود، و نشانههای ستم آشکار شود و تباهی و ناراستی در دین بسیار شود و سنت و اخلاق ترک شود و از روی هوای نفس عمل کنند و احکام فروگذار شود و بیماریهای روحی و روانی بسیار شود و بیمی نکنند که حقی بزرگ فرونهاده شود و یا باطلی بزرگ انجام شود. آنگاه است که نیکان خوار شوند و بدکاران بزرگ مقدار». از این بیان به خوبی میتوان فهمید که پاسداشت حقوق یا عدم آن چه پیامدهایی دارد.
نظام تربیتی چهارحلقهای امام علی ع
امیرمؤمنان (ع) یک نظام تربیتی ارائه کردهاند که از نهجالبلاغه و خانواده حدیثی مرتبط با آن قابل استخراج است. بهنظر میرسد که این نظام امروز نیز راهگشا باشد.
جالب است که امیرمؤمنان (ع) بیانی در خطبه 175 نهجالبلاغه دارند که فرمودهاند: «ای مردم، به خدا سوگند، من شما را به طاعتی برنمیانگیزم جز آنکه خود پیش از شما به گزاردن آن برمیخیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم جز آنکه خود پیش از شما آن را فرومیگذارم». بنابراین آموزههای ایشان در همه حوزهها و ازجمله در عرصه تربیتی، آموزههایی عملی است.
برخی تصور میکنند آموزههای ایشان یکسری مطالب نظری است که امکان عمل به آنها وجود ندارد و این در حالی است که همه آنها پیش از صدور اجرایی شدهاند. امیرمؤمنان (ع) فرزندان خود را براساس همین نظام تربیت کردهاند که بهنظرم یک نظام چهاربخشی است.
بخش اول این نظام شناخت موانع و مقتضیات تربیت است؛ یعنی چه چیزهایی کار تربیت را سخت میکند و چه چیزهایی برای آن بسترسازی میکند. موانع و مقتضیات نیز در نگاه ایشان شامل موارد فردی، اجتماعی، اقتصادی و… است که به تفصیل در روایات آمده است.
پس از آن باید به سراغ مبانی تربیت برویم. برای نمونه باید انسان و مراتب آن را بشناسیم و بدانیم در هر مرحلهای از مراحل رشد دارای چه نیازهایی است تا بتوانیم او را تربیت کنیم.
اصول تربیت، حلقه بعدی این نظام را تشکیل میدهد. تربیت باید تابع این اصول عملی باشد؛ مانند اصل اعتدال و میانهروی، اصل تدرج و تمکن، اصل تکریم و اصل عزت.
روشهای تربیت نیز آخرین بخش نظام تربیتی را تشکیل میدهد که روشها متغیر ولی تابع اصول است؛ مانند تشویق و تنبیه، عبرت، موعظه و روش الگویی.
بنابراین میتوانیم یک نظام تربیتی از آموزههای ایشان استخراج کنیم که خودشان نیز به آن عمل میکردهاند.
تقسیم اوقات شبانهروز میان خود، خدا و مردم
راه و روش و سفارش پیامبر و سایر پیشوایان دین این بوده است که برای زندگی خود برنامه داشته باشید. شخص پیامبر اسلام بهعنوان فردی شناخته میشود که اوقات خود را تقسیم میکرد و ساعاتی را برای جامعه، ساعاتی را بهکار، ساعاتی را به خانواده و ساعاتی را به عبادت خدا اختصاص میداد.
ساعات حضور در منزل را هم تقسیم میکرد. برای مثال زمانی که سیرهنویسان از همسران پیامبر در مورد احوالات ایشان در منزل میپرسیدند، همسران پیامبر اینگونه گفتند که ایشان در منزل اوقات خود را به 3 قسمت تقسیم میکرد: اوقاتی را به عبادت خدا، اوقاتی را به خانواده و اوقاتی را هم بهخودش اختصاص میداد. آنوقت بخشی را هم که بهخودش اختصاص میداد، میان خودش و مردم تقسیم میکرد. در روایات ما هم تأکید شده است که اوقات خود را تقسیم و برنامهریزی کنید.
در روایتی از امام موسی کاظم (ع) نقل شده است که اوقات زندگی خود را به 4 بخش تقسیم کنید: بخشی را برای عبادت، بخشی را برای معاش، بخشی را برای روابط اجتماعی و بخشی هم برای لذتهای حلال.
این کلیات در روایات آمده است اما اگر بخواهیم به سراغ جزءجزء ساعات زندگی امیرمؤمنان (ع) برویم اولاً چنین اطلاعاتی در دسترس ما نیست و ثانیاً به همان مشکل جزئینگری میرسیم.
برای نمونه حدیثی از امام باقر (ع) داریم که در مورد برنامه زندگی امیرمؤمنان (ع) میفرمایند: حضرت پس از اقامه نماز صبح، تعقیبات را به جا میآوردند و پس از طلوع آفتاب نیز مردم نزد حضرت میآمدند و حضرت به ایشان درس میدادند. پس از آن به قضاوت میپرداختند و در ادامه آن هم به سایر امور مشغول میشدند.
طبیعی است که همه مردم مشغلههای امیرمؤمنان (ع) را ندارند تا مانند ایشان برنامهریزی کنند اما این قبیل روایات نشان میدهد که ایشان یک برنامه مشخص و منسجم برای خود داشتند و ما هم میتوانیم این کار را برای خود انجام دهیم. امروز هم میتوانیم اوقات زندگی خود را به چند بخش تقسیم کنیم و هر قسمت نیز متناسب با نیاز، به زیر مجموعههایی تقسیم شود.
طبیعتاً تناسب برنامهها در ادوار مختلف زندگی ایشان تغییر میکرد؛ برای مثال بهصورت طبیعی انتظار میرود زمانی که امیرمؤمنان حکومت داری میکردند، بیشتر وقت خود را به کشورداری اختصاص بدهند اما این مشغلهها هم باعث نمیشد که از خانواده خود غافل شوند.
مشکلی هم که امروز داریم از این قرار است که زندگیها آلوده به افراط و تفریط است حال آنکه ما باید اصل اعتدال را هم رعایت کنیم؛ برای مثال تصور میکنیم که اگر 20 ساعت در طول شبانهروز کار اقتصادی انجام دهیم کار خوبی است اما براساس آموزههای پیشوایان دین، کار مناسبی نیست مگر آنکه در وضعیت اضطراری باشیم. همانطور که پیامبر اسلام در اوج جنگها هیچ آسیبی به زندگی خانوادگی خود نزدند و آن را هم حفظ کردند.
منبع : همشهری دو
قبری که نوح(ع) برای حضرت علی(ع) ساخت
0 قبر مطهر مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع) صدها سال قبل از خودشان آماده اما مخفی بود؛ چرا که مدفن منور آن بزرگوار که توسط حضرت نوح نبی (ع) قرنها پیش ساخته شده و آن حضرت به محل واقف بود و أحدی غیر از این بزرگوار مطلع نبود و ضمن وصیتش رمزی فرمود تا محل … ادامه خواندن “قبری که نوح(ع) برای حضرت علی(ع) ساخت”
قبر مطهر مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی (ع) صدها سال قبل از خودشان آماده اما مخفی بود؛ چرا که مدفن منور آن بزرگوار که توسط حضرت نوح نبی (ع) قرنها پیش ساخته شده و آن حضرت به محل واقف بود و أحدی غیر از این بزرگوار مطلع نبود و ضمن وصیتش رمزی فرمود تا محل آن برای فرزندانش روشن شود.
پس از شهادت حضرت علی (ع) بر اساس وصیتش فرزندان ارجمندش شبانه آن نازنین بدن را غسل دادند و کفن کردند و به خاک سپردند. پس از انجام غسل و کفن به دستور امام حسن (ع) جز فرزندان امیرالمؤمنین و شماری از یاران خاص آن حضرت، همه برگشتند و آن تابوت بر دوش جبرئیل و میکائیل و حسن و حسین (ع) از کوفه دور شد و بر سوی نجف (منطقه غری) رهسپار شد.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم در ادامه به شرح این رویداد میپردازد:
در نقطهای از آن سرزمین، جلو تابوت به زمین آمد و فرزندان آن حضرت نیز عقب آن را بر زمین نهادند و امام حسن (ع) همان گونه که پدر سفارش فرموده بود بر آن پیکر پاک نماز خواند پس از نماز، تابوت را کنار زدند و با جا به جا کردن خاک، آرامگاهی ساخته و پرداخته یافتند که سنگ نوشتهای نشان میداد که آن قبر را حضرت نوح (ع) برای بنده برگزیده و شایسته خدا، علی (ع) آماده ساخته است.
هنگامی که بر آن شدند تا آن پیکر مقدس را به درون قبر برند ندای منادی را از آسمان شنیدند که میگفت: «انزلوه الی التربة الظاهر، فقد اشتاق الحبیب الی الحبیب»، آن بدن پاک را بر زمین پاک نهید که دوست مشتاق دیدار دوست است». [1]
شیخ مفید در کتاب «الارشاد» خویش این گونه آورده است که: قبر آن حضرت (ع) بنا به وصیتی که کرده بود، مخفی ماند تا زوال دولت بنی امیه که دشمنی و کینهورزی شدیدی نسبت به آن حضرت (ع) داشتند و چون قدرت به دست بنیعباس افتاد، در زمان امامت امام صادق (ع) توسط آن حضرت قبر مطهر جد بزرگوارش آشکار شد و امام صادق (ع) چون به پیش ابوجعفر منصور دوانقی (متوفی 158 هجری) دومین خلیفه عباسی میرفت، قبر جد بزرگوارش را زیارت کرد و آشکار نمود از آن به بعد شیعیان چون متوجه این امر شدند، به زیارت قبر مطهر حضرت علی (ع) شتافتند. [2]
و به این جریان شیخ ابوعلی طبرسی در کتاب «اعلام الوری بأعلام الهدی» اشاره کرده است. [3] در اینجا دو روایت که در رابطه با محل دفن است، اشاره میشود:
1. «ابی عمید» به سند خود میگوید: شخصی از امام حسین (ع) پرسید: جنازه امیرالمؤمنین (ع) را در کجا به خاک سپردید. فرمود: شبانه جنازه را برداشتیم و از جانب مسجد اشعث آن را بردیم تا به پشت کوفه کنار غریین برده و در آنجا به خاک سپردیم.
2. جابر بن یزید جعفی گوید: از امام باقر (ع) پرسیدم جنازه امیرالمؤمنین (ع) در کجا دفن شد؟ فرمود: پیش از طلوع خورشید در جانب غریین به خاک سپرده شد و حسن (ع) و حسین (ع) و محمد حنیفه فرزندان علی (ع) و عبدالله بن جعفر (برادرزاده علی (ع)) وارد قبر شدند و جنازه را در میان قبر گذاردند. [4]
*ساخت بارگاه امام علی (ع)
چون قبر آن حضرت تا زمان امام صادق (ع) مخفی بوده، لذا قبل از آن کسی نمیتوانسته بر آن قبر شریف بنا یا حرمی درست کند. اما بعد از اینکه موضع قبر آشکار شد، طبق برخی روایات که حکایت از آن دارد که قبر امام علی (ع) نخستین بار در زمان امام صادق (ع)، زمانی که امام طبق دعوت منصور دوانیقی عازم منطقه حیره بودند حصاری دور قبر کشیدند، مرقد امام پس از آن محل زیارت شیعیان آن حضرت میشد. [5]
البته در طول تاریخ با توجه به سیاست خلفا تغییر و تحولاتی در حرم امام صورت میگرفت، برخی از خلفا که از سیاست مذهبی استفاده میکردند، جهت جذب علویان به سوی خود و مهار کردن شورشهای آنان در جهت آبادی حرم حضرت قدم بر میداشتند و شیعیان را هم در این کار آزاد میگذاشتند، ولی برخی از خلفا همچون متوکل عباسی نسبت به شیعیان سختگیری میکردند و اقدام به خراب کردن حرم ائمه (ع) میکرد.
اما با روی کار آمدن حکومت شیعی آل بویه و تسلط کامل آنها در بغداد و شهرهای اطراف آن، زمینه را برای گسترش شهرهای مذهبی علویان از جمله نجف و رونق بخشیدن به حرم امام علی (ع) و کوچ علویان به آن شهر به تعمیر و ساختن بارگاه بر قبر امام علی (ع) و توسعه آن اقدام کردند و بر فراز مرقد مطهر امام گنبدی سفید بنا نهادند و در اطراف شهر دیوار کشیدند و برای اولین بار، برای حرم و بارگاه علوی چند حاجب و خادم تعیین کردند. [6]
بنابراین میتوان گفت که اولین کسی که اقدام ساختن بنا بر حرم امام علی (ع) کرد، اصحاب امام جعفر صادق (ع) و به دستور آن حضرت این اقدام را عملی کردند، بعد از آن در دورههای مختلف توسط علویان تغییر و تحولاتی در آن صورت گرفت و در دوره آل بویه رونق بیشتری گرفت و بر بارگاه علوی گنبد بنا کردند و در دورههای بعدی از جمله دوره مغول و دوره صفویان و قاجاریان تغییراتی در بارگاه امام علی (ع) صورت گرفت.
*علت اصلی پنهان بودن قبر حضرت
وصیت امام (ع) این گونه بود که شبانه و مخفیانه دفن شود، چنانکه حضرت زهرا (س) به حضرت وصیت کرد که مخفیانه دفن شود و این وصیتها دارای چند پیام هستند:
1. بیان مظلومیت اهل بیت
2. شناخته نشدن جایگاه آنان و پوشیده ماندن منزلت ایشان.
3. توجه به علت اصلی این مظلومیت در جریان تاریخ اسلام و توطئههای دشمنان بر علیه اهل بیت و استمرار این جریان.
4. همان طور که شخصیت علی (ع) در زمان خود مجهول بود و اکنون پس از قرنها دانشمندان غیر مسلمان نیز تشنه درک حضور و عاشق سخنان و اندیشههای اویند، شناخت بارگاه و مرقد ملکوتی علی (ع) نیز نیازمند معرفت و شناخت است که اگر قبل از آن ظاهر میشد، مورد اهانت جاهلان واقع میشد از این رو پنهان بودنش بهتر بود.
5. به دلیل کینه و عناد بنیامیه و خوارج و دیگران به آن حضرت چنان که سالها حضرت را در منابر خود ناسزا گفتند و بر علیه او تبلیغ کردند، از این رو اگر قبرش معلوم بود جسارت میکردند، از این رو سالها در اختفای کامل بود و به جز ائمه و خواص شیعه کسی آگاه نبود.
*پینوشتها:
1-قزوینی، سید کاظم، امام علی (ع) از ولادت تا شهادت، مترجم علی کرمی، قم، انتشارات دلیل ما، چاپ اول، 1380 ش، ص 663 ـ 664.
2-شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم، مؤسسة آل البیت للحیاء التراث، چاپ اول، 1413 ق، ج 1، ص 10.
3-شیخ طبرسی، اعلام الوری باعلام الهدی، قم، مؤسسة آل البیت الاحیاء التراث، چاپ اول، 1417 ق، ج 1، ص 312.
4- علامه حلی، نگاهی بر زندگی دوازده امام (ع)، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی، چاپخانه دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1370 ش، ص 65.
5-ارشاد، علی اکبر، دانشنامه امام علی (ع)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1380، ج 9، ص 492.
6- همان، ص 457.
منبع : تسنیم
مجموعه ویژه 10 صوت شهادت امام علی علیه السلام
0 اصبغ بن نباته سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین شهاب مرادی» در شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان 1390 (6:15) دریافت صوت 4مگ وصایای علی (ع) سخنرانی «حجت الاسلام حسینی قمی» پیرامون «وصایای امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب(ع) در آخرین لحظات حیات مبارکشان» (26:35) دریافت صوت 18مگ حکایت غربت (کیفیت متوسط) پادکست گنجینه صوتی … ادامه خواندن “مجموعه ویژه 10 صوت شهادت امام علی علیه السلام”
اصبغ بن نباته
سخنرانی «حجت الاسلام و المسلمین شهاب مرادی» در شب بیست و دوم ماه مبارک رمضان 1390 (6:15) دریافت صوت 4مگ
وصایای علی (ع)
سخنرانی «حجت الاسلام حسینی قمی» پیرامون «وصایای امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب(ع) در آخرین لحظات حیات مبارکشان» (26:35) دریافت صوت 18مگ
حکایت غربت (کیفیت متوسط)
پادکست گنجینه صوتی تبیان به مناسبت ایام سوگواری حضرت امیرالمومنین علی بن ابیطالب(ع)؛ «…نیمه شب بود و سایه ها آرام؛ کوچه را خیس اشک می کردند/ گفت مولا که زود بر گردیم؛ تا غم یار را نفهمیدند/ لات هایی که عبدود بودند؛ ابتدا با هبل بلی گفتند/ بعد از آن هم که یا علی گفتند؛ أین عمار را نفهمیدند/ آخر قصه اش بهاری بود؛ سوره انفطار جاری بود/ عالمان “قرائت و تفسیر”؛ شوق دیدار را نفهمیدند/ کودکانی که با خبر بودند؛ از همه روزه دار تر بودند/ بس که لب تشنه سحر بودند؛ وقت افطار را نفهمیدند…»؛ تقدیم به کاربران گرامی تبیان(لطفا با انتقاد و پیشنهاد های خود ما را در ارائه بهتر پادکست های بعدی یاری نمایید)(25:14)
دریافت صوت
شب شهادت
روضه خوانی به مناسبت شهادت امام علی (ع) توسط حجت السلام کافی (6:59) دریافت صوت 200کیلوبایت
چرا حضرت علــی گاهی از خودش تعریــف میکند ؟ پاسخ از امام خمینی (‘4 دقیقه) دریافت صوت
مداح : کربلایی نریمان پناهی
پشت در خونه ما یتیما چشم انتظارند/شیر خدا چشاشو بست/ بگید دیگه یتیما شیر نیارن | دریافت صوت 2مگ
فایل صوتی مداحی فوق العاده حاج محمود کریمی :
چشمای زینب بی خوابه ، تو گریه اش عکس مهتابه … شکسته فرقی تا ابرو .. علی میون محرابه … | دریافت صوت 2مگ
نوحه جدید و زیبای حسین کشتکار بوشهری و عمار صفوی به نام داغ هجران | دریافت فایل 2مگ
آهنگ بسیار زیبای جان جهان از حسین کشتکار بوشهری| دریافت صوت 2مگ
[divider]
دانلود مداحی شهادت امیرالمومنین (ع) با نوای سیدمجید بنیفاطمه
سیدمجید بنیفاطمه مداح اهل بین عصمت و طهارت در رثای حضرت علی علیهالسلام به ذکر مصیبت پرداخت. دریافت صوت 2مگ
از کوچه باغ عاشقی بوی گل آشتی میاد (مناجات)
سعید حدادیان مداح اهل بیت عصمت و طهارت شب گذشته در رثای حضرت علی علیه السلام به ذکر مصیبت پرداخت. دریافت صوت 4مگ
دانلود مداحی شهادت حضرت علی (ع) با نوای هلالی
عبدالرضا هلالی مداح اهل بیت (ع) با نوای دلنشین خود در رثای حضرت امیر (ع) به ذکر مصیبت پرداخت. دریافت صوت 3مگ
نصایح امیرالمومنین ( علیه السلام ) به مومنان
0 کسی که در راه کمال و پیشرفت خود میکوشد، از شنیدن نقص و عیب خویش برنمیآشوبد. اگر به مسافری بفهمانند که در راهی اشتباه حرکت میکند، راهنمای دل سوز خود را سپاس خواهد گفت. آنان که عیب ما را از خودمان میپوشانند و ما را از خطایمان آگاه نمیکنند، به ما خدمتی نمیرسانند. البته … ادامه خواندن “نصایح امیرالمومنین ( علیه السلام ) به مومنان”
کسی که در راه کمال و پیشرفت خود میکوشد، از شنیدن نقص و عیب خویش برنمیآشوبد. اگر به مسافری بفهمانند که در راهی اشتباه حرکت میکند، راهنمای دل سوز خود را سپاس خواهد گفت. آنان که عیب ما را از خودمان میپوشانند و ما را از خطایمان آگاه نمیکنند، به ما خدمتی نمیرسانند. البته اگر از روی نیرنگ نیز تعریف و تحسین بیهوده کنند، بی شک خیانت کارند. سعدی چه زیبا گفته است:
مشو غره بر حسن گفتار خویش
به تحسین نادان و پندار خویش
نگاهی به آموزههای اخلاقی در نهجالبلاغه
میانه روی در مصرف
اسراف از گناهان کبیره است و شگفتا که این حرکت ناشایست، میان انسانها و حتی مؤمنان نیز کم نیست. یکی از نمونههای اسراف، زیادهروی در خوردن و آشامیدن است، چنان که در قرآن کریم میخوانیم:
کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ. (اعراف: 31)
بخورید و بیاشامید، ولی زیادهروی نکنید که خدا اسراف کاران را دوست ندارد.
خداوند، اسراف را از اخلاق فرعونی میداند و در آیه ای یادآور میشود:
وَ اِنّ فِرْعَوْنَ لَعالٍ فِی اْلأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفینَ. (یونس: 83)
فرعون در آن سرزمین برتری جوی و از اسراف کاران بود.
جاده اسراف جز به دوزخ پایان نمییابد و عاقبتی جز عقاب ندارد. در قرآن آمده است: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفینَ هُمْ أَصْحابُ النّارِ؛ و اهل اسراف، اصحاب آتشاند.» (غافر: 43) ناپسندی اسراف تا آن جاست که حتی در بخشش و کمک مالی به دیگران نیز چنین عملی جایز نیست. پیشوای بزرگواری چون علی بن ابی طالب علیهالسلام که خود، مظهر کامل انفاق بود، میفرماید:
بخشنده باش، نه با تبذیر و اندازه نگه دار و بر خود سخت مگیر.
کُن سَمْحاً ولا تَکُنْ مُبَذِّراً وَ کُنْ مُقْتَصِداً ولاتَکُن مُقَتِّراً.
آن حضرت همچنین فرمود:
فَدَعِ الاْسْرافَ مُقْتَصِداً وَاذْکُرْ فی الیوم غَدَاً وَ أَمسِکْ مِنَ المالِ به قدرِ ضَرُورَتِکَ وَ قَدِّمِ الفَضلَ لِیَومِ حاجَتِکَ.
میانه رو باش و از زیادهروی دست بدار! و امروز و فردا را به خاطرآر. از مال نگاه دار، چندان که تو را کارساز است و زیادت را پیشاپیش فرست، برای روزی که تو را بدان نیاز است.
علی علیهالسلام را الگوی خویش قرار میدهد که: مرا به نیکی مستایید تا از عهده حقوقی که مانده است، برآیم و واجبها که بر گردنم باقی است، ادا کنم. پس با من چنان که با سرکشان سخن گویند، سخن مگویید و چونان که با تیز خویان کنند، از من کناره مجویید و با ظاهر آرایی رفتار نکنید و شنیدن حق را بر من سنگین مپندارید و نخواهم که مرا بزرگ انگارید؛ که من نه برتر از آنم که خطا کنم و نه در کار خویش از خطا ایمنم
تغافل و چشم پوشی
چشم پوشی از اشتباه دیگران، رفتاری آگاهانه به منظور حفظ شخصیت فرد خطاکار و متوجه ساختن او به کار نادرست خویش است. انسان مدبّر، کسی است که برخی دشواریهای زندگی را نادیده بگیرد و از بعضی خطاهای دیگران چشم بپوشد.
البته در اموری که در دایره امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد، انسان وظیفه شرعی دارد تا برخورد کند و در مورد آنها نباید چشم پوشی کرد؛ زیرا در این صورت، سامان اجتماع به هم میریزد. از این رو، با خردمندی و دوراندیشی باید از برخی امور چشم پوشید، چنان که علی علیهالسلام میفرماید: «اِنَّ العاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ و نِصفُهُ تَغافُلٌ؛ نیمی از کار خردمند، توجه کردن است و نیم دیگرش، چشم پوشی».
همچنین فرمود:
مَن لا یَتَغافَلُ عَنْ کَثیرٍ مِن الاُْمورِ تَنَغَّضَتْ عَیْشُهُ.
هر کس بسیاری از چیزها را نادیده نگیرد، زندگی و آسایش خویش را تباه کرده است.
پس بهتر است هیچ گاه این پند قرآنی را از یاد نبریم که:
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشُونَ عَلَی اْلأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلامًا… وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرامًا. (فرقان: 63 و 72)
بندگان واقعی خدای رحمان، کسانی هستند که با فروتنی بر زمین راه میروند و چون نادانان (به شیوه ای ناروا) با آنها روبه رو شوند، با مسالمت و آرامش، سلام گویند و چون (گفتار یا کردار) بیهوده ببینند، بزرگوارانه از کنار آن میگذرند.
لزوم شناخت ریشههای نقد ادبی
نقدپذیری
کسی که در راه کمال و پیشرفت خود میکوشد، از شنیدن نقص و عیب خویش برنمیآشوبد. اگر به مسافری بفهمانند که در راهی اشتباه حرکت میکند، راهنمای دل سوز خود را سپاس خواهد گفت.
آنان که عیب ما را از خودمان میپوشانند و ما را از خطایمان آگاه نمیکنند، به ما خدمتی نمیرسانند. البته اگر از روی نیرنگ نیز تعریف و تحسین بیهوده کنند، بی شک خیانت کارند. سعدی چه زیبا گفته است:
مشو غره بر حسن گفتار خویش
به تحسین نادان و پندار خویش
خردمند، کسی است که در اوج کمال و قدرت و هیبت نیز مشتاق نقد خویش است و با سینه ای گشاده، این فرموده مولا علی علیهالسلام را الگوی خویش قرار میدهد که:
مرا به نیکی مستایید تا از عهده حقوقی که مانده است، برآیم و واجبها که بر گردنم باقی است، ادا کنم. پس با من چنان که با سرکشان سخن گویند، سخن مگویید و چونان که با تیز خویان کنند، از من کناره مجویید و با ظاهر آرایی رفتار نکنید و شنیدن حق را بر من سنگین مپندارید و نخواهم که مرا بزرگ انگارید؛ که من نه برتر از آنم که خطا کنم و نه در کار خویش از خطا ایمنم.
در اموری که در دایره امر به معروف و نهی از منکر قرار میگیرد، انسان وظیفه شرعی دارد تا برخورد کند و در مورد آنها نباید چشم پوشی کرد؛ زیرا در این صورت، سامان اجتماع به هم میریزد. از این رو، با خردمندی و دوراندیشی باید از برخی امور چشم پوشید، چنان که علی علیهالسلام میفرماید: «اِنَّ العاقِلَ نِصْفُهُ اِحْتِمالٌ و نِصفُهُ تَغافُلٌ؛ نیمی از کار خردمند، توجه کردن است و نیم دیگرش، چشم پوشی»
بلندنظری
کوته نظری، نخستین و بزرگترین دلیل شکست و ناتوانی آدمی است. سزاوار است همه ما در زمینههای مادی و معنوی، بلندنظر باشیم و با اراده قوی به پیش رویم، حتی اگر به مقصود نرسیم، چنان که علی علیهالسلام میفرماید: «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلی قَدرِ هِمَّتِهِ؛ ارزش مرد به اندازه همت اوست.»
دورترین مقصدها نیز با برداشتن گامهای کوتاه و هدفمند سرانجام پیموده خواهند شد، ولی آن کس که سست اراده و کوتاه همت است، از پیمودن آسانترین راهها برای رسیدن به کمترین هدفها نیز ناتوان است. همت بلند را باید از پیامبر بزرگ اسلام آموخت که برای اصلاح جهان، تنها به پا خاست؛ جهانی که در تاریکی و جهل و جنایت فرورفته بود.
به تعبیر امام خمینی رحمهالله: «عزم، جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است و تفاوت درجات انسان، به تفاوت درجات عزم اوست».
وقتی عزم آدمی جزم و همت او بلند باشد، در رویارویی با سختیها طاقت از کف نمیدهد، بلکه با بردباری و درنگ، راه برون رفت از آن را پیدا میکند. امام علی علیهالسلام میفرماید:
الحِلْمُ والأَناةُ توأمان یُنتِجُهُما علوُّ الْهِمَّةِ.
بردباری و درنگ، هم زادند و هر دو از همت بلند زاده شدهاند.
سیرت زیبا
پرداختن به ظاهر و بی توجهی به باطن، برازنده خداباوران و معاد پذیران نیست، بلکه دست کم به اندازه ظاهر، در فکر آراستن چهره باطنی خود نیز هستند. بیاییم این سخن مولای پاک طینتمان علی علیهالسلام را از یاد نبریم که فرمود:
اللهمانی اَعوذُبِکَ منان تَحسُنَ فی لامِعَةِ العُیونِ عَلانِیَتی و تَقبُحَ فیما اُبطِنُ لَکَ سریرتی، مُحافظاً عَلی رِئاءِ النّاسِ مِن نفسی به جمیع ما اَنْتَ مُطَّلِعٌ علیهِ مِنّی فَأُبْدِیَ للِنّاسِ حُسنَ ظاهری و اُفضِیَ الَیکَ به سوءِ عَمَلی تَقَرُّباً اِلی عبادِکَ و تَباعُداً مِن مَرضاتِکَ.
خدایا! به تو پناه میبرم که برونم در دیدهها نیکو نماید و درونم در آنچه از تو نهان میدارم، به زشتی گراید. سپس خود را نزد مردم به ریا و خودنمایی بیارایم که تو بهتر از من بدان دانایی. پس ظاهرِ نکویم را برای مردمان آشکار دارم و بدی کردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزدیک گردانم و از خشنودی تو برکنار مانم.
منبع:
سایت حوزه
چهار ویژگی یاری دهندگان امام علی علیه السلام
0 امیرالمؤمنین فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک وَ لکِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ؛(۱) بعد از آنکه شیوهی زندگی خود را – که در آن مقام والا، با آن همه امکانات، با آنچنان زهدی زندگی میکند – بیان کرد، فرمود: شما نمیتوانید مثل من رفتار کنید؛ امّا میتوانید به من … ادامه خواندن “چهار ویژگی یاری دهندگان امام علی علیه السلام”
امیرالمؤمنین فرمود: اَلا وَ اِنَّکُم لا تَقدِرونَ عَلی ذلِک وَ لکِن اَعینونی بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ؛(۱) بعد از آنکه شیوهی زندگی خود را – که در آن مقام والا، با آن همه امکانات، با آنچنان زهدی زندگی میکند – بیان کرد، فرمود: شما نمیتوانید مثل من رفتار کنید؛ امّا میتوانید به من کمک کنید؛ با چه چیزی؟ «بِوَرَعٍ»، با ورع خودتان، با پرهیز خودتان از گناه، با اجتهاد و کوشش و تلاش خودتان؛ اینها وظیفهی من و شما است. هدفها را برای ما ترسیم کردند، هم هدفهای فردی و شخصی را، هم هدفهای اجتماعی و سیاسی و کلّی را. در هدف شخصی، رسیدن به اوج مقام کرامت انسانی هدف والای ما است؛ همه هم وعده داده شدهاند که بتوانند این پرواز بلند و بیحد را انجام بدهند؛ توانایی شما جوانها از ماها هم بیشتر است. این اهداف شخصی است.