بالاخره انتظارها به سر رسید و نسخه کیفیت HD به وقت شام مخصوص توزیع و پخش در سایت ها منتشر شد و شما می توانید زودتر از همه از طریق سایت سینما مارکت این سینمایی را تماشا کنید | برای ورود به صفحه به وقت شام در سینما مارکت روی لینک روبرو بزنید http://cmmt.ir/520
هم چنین در سایت سینما مارکت می توانید فیلم های مهمی همچون “چ” “بادیگارد” ” مزار شریف “”ویلایی ها””ماجرای نیمروز””یتیم خانه ایران و … را تماشا کنید
اظهارات ابراهیم حاتمی کیا در سینما تربیت قم درباره به وقت شام
خوشحالم که اکران های مردمی فیلم سینمایی به وقت شام از مشهد آغاز شد و در شهر قم به ایستگاه پایانی خود رسید.
در این دو ماه من از مردم عزیز انرژی زیادی گرفتم و حتی در برخی مواقع دست و پایم می لرزید و این وظیفه من را به عنوان یک فیلمساز سنگین تر می کند و من نگران آن بودم که چگونه بتوانم پاسخگوی محبت مردم باشم.
خوشحالم که می بینم پای روحانیون نیز به سینماها باز شده است. یادم است که در زمان جنگ فیلمی ساخته شد با عنوان پرواز در شب به کارگردانی مرحوم ملاقلی پور که در آن زمان شاهد حضور روحانیون در سینماها بودیم و آن زمان آرزو کردم که این فضا برای فیلم های خودم به وجود بیاید.
بنده در یکی از سفرها گفتم که خوشحالم که متدینین به سینماها آمدند، برخی رسانه ها از این جمله سو برداشت کردند در حالیکه که منظور حرف من کاملا مشخص بود که در حال حاضر می بینم بخشی از مردم مذهبی که طی سالهای اخیر کمتر به سینماها می آمدند با فیلم به وقت شام به نوعی با سینماها آشتی کردند.
واکنش هایی که از سوی مردم از طیف های مختلف و مخصوصا خانواده شهدا در این دو ماه دیدم من را مصمم تر به ادامه این راه کرد .
خرمشهر شهری که 30 سال قبل در آن جنگ بود، هنوز هم آثار جنگ در آن مشهود است و متاسفانه مدیریت کشور نشان داد که چگونه می شود که کار نکرد! و شهر را مثل یک موزه نگه داشت.
ولی باز هم شاهد بودم که در این شهر که هزار مشکل دارد و صدها بهانه که قهر کند با نظام، پای نظام می ایستند و از همان شهر عازم می شوند و در قامت مدافع حرم به شهادت می رسند.
من اجازه می خواهم از مردم شهر قم که از شهدای زینبیون بگویم کسانی که زبانم قاصر می شد زمانی که در اطراف حلب با آنها روبرو می شدم و خجالت می کشیدم که می دیدم برای حضور در منطقه چه سختی هایی می کشند و خدا این فرصت را به من بدهد که باز هم از این بچه ها حرف بزنم.
خبر های کوتاه درباره به وقت شام
«به وقت شام» 13 میلیاردی شد جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی کیا در آستانه آغاز اکران های بین المللی به فروش 13 میلیارد تومان رسید.
در ادامه مطلب اظهارات ابراهیم حاتمی کیا در مراسم اکران مردمی فیلم به وقت شام در سینما اکسین اهواز را می خوانیم :
مدعی هستم باید در برخی شهرها که میروم بگویم «به وقت شام» ممکن است یک جاهایی به وقت این مملکت شود ولی برای خوزستان امکان ندارد.
خوزستانیها نشان دادند که مدافع هستند چه در جنگ تحمیلی و چه با مدافعان حرم.
این شور را که مردم خوزستان برای دیدن فیلم به وقت شام میبینم تنم می لرزد، منتظر این فضا و انرژی نبودم؛ امیدوارم فیلم به دل شما نشسته باشد.
اهواز برای من خاطرات زیادی به همراه دارد؛ پسر بچه ۱۸ ساله بودم، در حسینیه اصفهانیها با یک چاقو آمدم که بجنگم.
الهی که هیچوقت به وقت شام برای کشور ما اتفاق نیفتد البته با بودن عزیزان مدافعی که از همین خطه هستند هیچوقت این اتفاق پیش نمیآید.
من به وقت شام را برای خانوادههای شهدا نساختم، اصلا مگر میتوانم از این عزیزان و فرزندانشان حرف بزنم؟ این فیلم را برای دیگرانی که دستی از دور بر آتش دارند ساختم تا بدانند چنین بحثی وجود دارد.
خدا را شاکرم که به من امان داد تا این فیلم را بسازم و این انرژی را اکنون ببینم. سه دهه است در کار سینما هستم و این انرژی کارم را برای آینده سخت و دلم را امیدوار میکند.
وقتی طیف به نوعی خاموش سینما، وارد سینما میشود برای من خیلی خوشحال کننده است. این باید افتخار سینما باشد که جامعه متدینین هم که ممکن است سالها با سینما قهر بوده باشند، اکنون به سینما میآیند.
اگر فیلم به وقت شام این کار را انجام داده است از هنر حاتمی کیا نیست، قسم میخورم این از هنر خود شهداست که نظر به این عالم داشتند.
فیلم «به وقت شام» آنقدر گرفتاریها داشت که کار تمام نشود اما تمام شد. من در حین فیلمبرداری بود که فهمیدم این راه آدمهای دیگری دارد که خود بر آن نظارت دارند و آن را به پیش میبرند و و من فقط مسیر را به جلو رفتم.
برای من دعا کنید تا بتوانم آنچه را به آن اعتقاد دارم بگویم و پای یکسری اصولها بایستم و نگاهم به این نباشد که عدهای از این قطار پیاده شدند.
*****
ویدیو : به وقتِ …!؟ [ این ویدئو را در یک جای امن ببینید! ]
متنی که در ادامه می خوانید یادداشت پروفسور تونی هال استاد دانشگاه لت بریج کانادا درباره سینمایی به وقت شام است که در تاریخ APRIL 10 ,2018 در وب سایت ahtribune.com منتشر شده است :
سینمایی به وقت شام ؛ اولین فیلم درام با موضوع داعش در سوریه
سینمایی به وقت شام فیلم جدید و پرهیاهویی که جنگ مقابل آنچه موسوم به”دولت اسلامی” است را نشان می دهد، شایسته مخاطب جهانی است.
کارگردان به وقت شام، ابراهیم حاتمی کیا، دوربینش را به سوی رویارویی جنجالی شخصیت ها، باورها و نیروهای نظامی نشانه می گیرد.
باتوجه به این که فیلم به وقت شام در یک موسسه فیلمسازی پرکار در ایران تولید شده است، جای تعجب ندارد که دو تن از جذاب ترین شخصیت های فیلم، یک پدر و پسر ایرانی باشند.
بابک حمیدیان با حسی از شجاعت و آرامش در نقش علی، پسری که در نیمه راه بازگشت به خانه، پشیمان شده و به صحنه نبرد بازمی گردد، به ایفای نقش می پردازد.
بحران به دلیل شکست پالمیرا در سوریه شرقی مقابل دولت اسلامی به وجود آمده است.
دولت اسلامی» اغلب با عنوان ISIL یا ISIS شناخته می شود. داعش واژه ای فارسی و عربی برای شناساندن این سازمان بدنام است. از این رو، در نوشتار پیش رو من از واژه داعش استفاده خواهم کرد.
علی و پدرش یونس، برای فراردادن گروهی سوری تبار از پالمیرا، تیم پروازی تشکیل می دهند. این پرواز باید از مسیر تروریست ها عبور کند. ستاره این سکانس یک فرد یا یک شخصیت خاص نیست، بلکه یک پروداکشن با تکنولوژی پیشرفته است. این تکنولوژی امکانی را فراهم ساخته که در آن بخش اعظم نبرد آغاز میشود.
من تاکنون یک نمایش سینمایی،به قوت آن تصاویری که با یک هواپیمای غول پیکر در به وقت شام به تصویر درآمده است، ندیدهام.
به وقت شام اولین فیلم درام با موضوع داعش است که من دیده ام. در این فیلم، داعش که در بخشی از جهان، مبدل به نیروی مهمی در حوزه ژئوپولتیک شده، نمایش داده می شود.
به نظر من ابراهیم حاتمی کیا به داعش به عنوان باقی مانده افراط و انحطاط غربی می نگرد. اساسا بعضی از اعضای داعش غربی هایی هستند که با هدف تبلیغاتی به ظاهر اسلامی درآمده اند. حاتمی کیا برخی از آن ها را به عنوان نماینده رفتار فاسد اسلامی نشان می دهد.
سینمایی به وقت شام به مسائل خاص شرق مرکزی مربوط است و همچنین مشکلاتی که به شکل گسترده ای در زندگی بشری رایج است را مطرح می سازد.
به عنوان مثال، علی با مادرهمسرش در چالشی است تا توضیح دهد که چگونه میان کمک به دیگران در سرزمینی دور و مسئولیت در قبال خانواده خودش در فشار قرار گرفته است.
در سینمایی به وقت شام جذابیت های بسیاری برای مخاطبان غیر ایرانی و علاقه مندان به ظهور دوباره ایران به عنوان محرک و اثرگذار در ژئوپولتیک جهانی وجود دارد.
ورود “به وقت شام” در صحنه جهانی بخشی از جریانی است که در آن ایران را در جایگاه حقیقی اش در بین مولدین اصلی فرهنگ در دهکده جهانی قرار می دهد.
متنی که در ادامه میخوانید به قلم رابرت فانتینا ( در تاریخ APRIL 20, 2018 ) در سایت مجله Counterpunch منتشر شده است :
” به وقت شام ” حکایتی فوق العاده است که در سوریۀ ویران شده از جنگ اتفاق میافتد. یک پرواز انساندوستانه به خلبانی یک ایرانی، مردم محاصره شده در پالمیرا را به دمشق میبرد اما هواپیما به دست زندانیان داعشی حاضر در پرواز، ربوده میشود…
این داستان بسیار فراتر از یک داستان جنگی است و سطوح متعددی دارد که برای دنیای امروز کاملاً به جا و به موقع است. مقولاتی مثل رابطۀ گاهاً پیچیده بین پدران و پسران، نیاز قلبی به ادای وظیفه و مفهوم قربانی شدن برای اهداف والا، همگی با تار و پود داستان در هم آمیخته است.
بیننده تعصب اعضای داعش را میبیند که اعتقاد دارند خدا آنها را فرستاده تا جامعهای بر مبنای برداشت انحرافیشان از اسلام شکل دهند. در بیشتر فیلم نگرش غیرمنطقی آنها به تمامی نمایش داده میشود.
مرگهای خشونتبار و درماندگی، همۀ چیزهایی است که بیننده را به واقعیت جنگ می برد… فراتر از همه، به تصویر کشیدن دلاوریهایی است که محوریت این فیلم است؛ هر از چند گاهی مردمی عادی نشان داده میشوند که به دعوت برای انجام کارهایی خارق العاده لبیک میگویند.
” به وقت شام ” نشان میدهد آمریکا چه ساخته است. مردان و زنان و کودکان بیگناه به خاطر اهداف ژئوپولتیکِ ایالات متحده، رنج میکشند و میمیرند و به نظر میرسد هیچ امیدی به توقف پشتیبانی مالی آمریکا از چنین تروریستهایی وجود ندارد.
بیننده به سرعت در فیلم غرق میشود و نگران شخصیتهای اصلی فیلم میشود و بهترینها را برایشان میخواهد… اما شخصیت اصلی فیلم یعنی خلبان ایرانی بیش از همه بیننده را به خود جلب می کند. او یک شوهر وفادار است که در انتظار پدر شدن است، به همسرش متعهد است ولی به کمک به مردم رنجدیده سوریه هم تعهد دارد.
امیدوارم که آکادمی اسکار متوجه فوقالعادگی و شگرفی این فیلم بشوند و بالاترین افتخار یعنی جایزه اسکار بهترین فیلم را به آن بدهند. البته به این بستگی دارد که در زمان انتخاب نامزدهای اسکار باد سیاسی از کدام جهت بوزد. اما این فیلم برای مدتی طولانی با من خواهد ماند و امیدوارم که این فیلم خصوصاً در ایالات متحده به شکل گسترده دیده شود./ هفت راه
کسانی که به هنر بیاعتنا هستند؛ تیشه به ریشه انقلاب میزنند / در پیوند انقلاب و هنر، بحث مرگ و زندگی است.
سخنان #وحید_جلیلی در جمع اعضای دبیرخانه #جشنواره_عمار
در شرایطی که یک عده که خودشان از هم پاشیدهاند؛ از فروپاشی! و بنبست و بحران… حرف میزنند، وقتی به واقعیت نگاه میکنید در سینما که عرصه تسخیر شده توسط روشنفکرها و غربزدهها تلقی میشد، چهارتا فیلم همزمان اکران شده. هر چهار تا هم پرفروش و هر چهارتا هم ذیل گفتمان انقلاب. #مصادره در بیست سال اخیر اولین فیلم سینمایی است که ساواک و سلطنتطلبها را زده. #لاتاری غیرت ملی را مطرح کرده. #به_وقت_شام و #فیلشاه هم یک جور دیگر.
در علم مدیریت، #استراتژی یعنی کشف و استحصال #مزیت_نسبی پایدار در شرایط رقابتی. فیلشاه این مزیت انحصاری را نسبت به فیلمهای غرب زده دارد که در 800 #نماز_جمعه کشور معرفی شود و برایش بلیط فروخته شود. بله یکسری امکانات هم آنها دارند و ما نداریم. آنها در رسانه قوی هستند، ما ضعیفتریم. ولی ما هم امکاناتی داریم که آنها ندارند. مثل همین انگیزههای داوطلبانه، همین شور جوانانهی نسل جدید انقلاب که در یک نماز جمعه ۴۰۰ بلیت میفروشد. در #صومعهسرا دیروز فیلشاه سه و نیم میلیون فروخته است.
مثل اینکه عملیات #والفجر_هشت در جریان باشد، ولی مساجدِ پشت جبهه؛ بیاعتنا باشند. «کأن لم یکن شیئا مذکورا». در دفاع مقدس، وقتی عملیاتی میشد بلافاصله سر چهارراهها و جلوی مسجدها بلندگو میگذاشتند، صندوق کمک به جبهه در مساجد راه میافتاد، شوری ایجاد میشد. الان این عملیات شروع شده است. چهارتا اسکادران سینمای انقلاب فیلم ساختهاند. باید پشتیبانی کنیم. بالاخره ما یک وُسعی داریم. انگار درکی نداریم چه اتفاق بزرگی افتاده.
بلیطفروشی در نماز جمعه #سبزوار بهترین مثال است. چرا در #بیرجند و #اهواز و #تبریز و #مشهد نشده است؟ این مشکل #جشنواره_عمار است. نه ربطی به تهیهکننده دارد، نه کس دیگری. در تبریز #امام_جمعه هم پای کار آمده است. باید فقط دراستان های آذری؛ سه چهار میلیاردتومن فروش میکرد.
ما باید در لحظه؛ تشخیص بدهیم چه کنیم. شماها باید افسران جنگ نرم باشید. همه میگویند «ما همه سرباز توییم خامنهای». آقا میگوید من میخواهم #افسر باشید!
ما میگوییم نه، میخواهیم #سرباز باشیم! میگوید من افسر میخواهم که خودش بفهمد، #اجتهاد کند که چه کند. افسر جنگ نرم باید بفهمد که اگر به وقت شام 30 میلیارد بفروشد انقلابی در سینمای ایران به وجود خواهد آمد. اگر به وقت شام 30 میلیارد فروش کند یعنی تیر خلاص به #نه_غزه_نه_لبنان. و شوق این را داشته باشید که این هدف محقق شود. و این خیلی دور از دسترس نیست و شدنی است.
ما الان میتوانیم خودمان را معطل آسیبشناسی ستادها کنیم، ولی میتوانیم هم بگوییم #آتش_به_اختیار. این را متناسب با فرصتهای فوری و از دسترونده، هدف عملیاتی خود قرار دهید. بعد ساز و کارهایش را بچینید و ابتکار کنید. اگر قرار است به وقت شام 30 میلیارد بفروشد باید چه کار کنیم. بعد دیگر به معنای واقعی کلمه؛ کار شبانهروزی و جبههای میشود. امروز #اوج یک کار خوبی کرده است. همه برویم زیر علمش سینه بزنیم تا این پرچم برافراشته شود.
همین تجربه صومعهسرا را گسترش دهید. مشابه صومعهسرا ما حداقل 300 تا شهر داریم. به راحتی همین اکرانهای مردمی میتواند میلیاردها تومان به فروش فیلم اضافه کند. جریان روشنفکری این را ندارد، این همه آدم داوطلب و با انگیزه ندارد. از نظر کمّی هم ما بیشتریم.
این جملهی آقا را که در زمان ریاست جمهوری گفتهاند و پس نگرفتهاند باید سر در #حسینیه_هنر بزنیم که هیچ انقلابی اگر با هنر آمیخته نشود ماندگار نخواهد شد. یعنی در پیوند انقلاب و هنر، بحث مرگ و زندگی است. بحث مستحب نیست که به شعر و موسیقی و گرافیک و داستان انقلاب اعتنا کردی یا نکردی، به سینمای انقلاب اعتنا کردی یا نکردی؛ فرقی نمیکند و ربطی به انقلابی بودن ندارد! کسانی که وسعش را دارند اما به هنر بیاعتنا هستند دارند تیشه به ریشه انقلاب میزنند.
مصداقش چه است؟ در همین سه چهار سال این همه فیلم خوب آمده است، چند تا از بچهبسیجیها احساس وظیفه کردهاند؟ حداکثر در حد یک کار مستحب دیدهاند! گفتهاند اگر اعتکاف یا راهیاننور برویم بهتر است. #واجب_عینی که هیچ، واجب کفایی هم نمیبینند. از 80 میلیون، حداکثر دومیلیون میروند سینما. 78 میلیون نفر به هر دلیلی سینما نمیروند. اگر ما در کنار دو میلیون فعلی، دو میلیون نفر را به هنر انقلاب علاقهمند کنیم؛ بردهایم.
کاری که با وجود این همه آثار خوب و جذاب اما بهقدرناشناخته و بیپشتیبان؛ سخت هم نیست و فقط همت لازم دارد.
نشانی کانال وحید جلیلی در پیامرسانهای ایتا، آیگپ، بله و سروش »»
سرلشکر قاسم سلیمانی پس از تماشای فیلم « به وقت شام » ساخته استاد ابراهیم حاتمی کیا ، صحبت هایی درباره این فیلم داشتند که نظرات سرلشکر سلیمانی درباره به وقت شام در ادامه میخوانیم :
سرلشکر قاسم سلیمانی : اولاً واقعا باید از آقای حاتمیکیا تشکر کنم که خطشکنی کردند، یک کار بسیار ارزشمندی را انجام دادند.
ایشان با هنرمندی خاصی توانستند در واقع گوشههایی از آن واقعیت تلخ را نشان بدهند.
من فکر میکنم خدمت بزرگی کردند با این کارشان به همهٔ کسانی که مظلومانه و غریبانه دفاع کردند.
این[فیلم] را وقتی مردم ببینند به حقیقتی که در واقع آن خطر بزرگی که اسلام و تشیع و همهٔ انسانیت را تهدید میکرد، بیشتر پی میبرند. لذا به این دلیل عرض میکنم که ایشان خدمت بزرگی کرد. یک فیلمسازی نبود، یک آگاهسازی بود.
به فکر متعالی ایشان واقعا تعظیم میکنم، کار بزرگی کردند. و همهٔ کسانی که ایشان را در این مسیر حمایت کردند؛ چه برادران سازمان اوج، چه کسان دیگری که دستاندرکار بودند، چه کسانیکه در منطقه یا در اقداماتی که درواقع در راستای این فیلم بود، انجام دادند، کار بسیار شایسته و ارزشمندی است.
من فکر میکنم این[فیلم] یکی از دیدنیترین فیلمهایی است که تا حالا تقریبا میتوان گفت که در بخشی از ابعاد، صد در صد نزدیک به واقعیت [بود]. در واقع میتوان گفت یک مستند واقعی است.
پس از این فیلم من تصور میکنم برای اینکه بتوان این خط را شکست و کارگردانان و نویسندگان متعهدی- نهتنها از ایران، [بلکه] از دنیا- سرازیر بشوند برای نشر و در واقع توسعه و تکثیر و تدوین این نوع حرکتهایی که وجود داشت؛
این مظلومیت و ظلم را.
آن چیزیکه در واقع از صحنهٔ فیلم برای من تداعی صحنههای گوناگون را میکرد: [اوّل] همین صحنهٔ سربریدن بود. در واقع سربریدنهایِ جمعی، که من به کرّات در عراق و در سوریه [و] در جاهای گوناگون شاهدش بودم.
دوم، صحنهٔ آوارگی و مظلومیتی [بود] که ملتهای عراق و سوریه با خون گلوی خودشان آن را حس کردند.
این فیلم به رغم اینکه من خب این صحنهها را دیده بودم ولی خودم را به گریه انداخت. و چون این مظلومیت یک واقعیتی است که وجود دارد و صحنههای بسیار سختتر از این هم در این دو تا کشور به وقوع پیوسته [است]. البته الان در افغانستان هم در جهت دیگری در حال انجام است.
من از طرف همهٔ مجاهدین و شهدا و رزمندههای مظلوم این صحنه، از آقای حاتمیکیا و همهٔ کسانی که ایشان را در این صحنه کمک کردند، تشکر میکنم. در واقع [با این کار] از مدافعین حرم دفاع کردند.
***
ویدیو : روایت حاج قاسم سلیمانی از فیلم “به وقت شام” و ابراهیم حاتمی کیا
ابراهیم حاتمیکیا در یک لحظه همه جلال و جبروت اختتامیه جشنواره فیلم فجر را تحتالشعاع حرفهای خودش قرار داد و سالن را در سکوت مطلقی فرو برد.
حاتمیکیا آن شب حرف هایی زد که به مذاق بعضیها خوشامد نبود؛ کسانی که سینما را برای پز روشنفکری و اداهای اپوزیسیونی دوست دارند و نمیخواهند ببینند یک نفر در اوج سینما خود را آدم نظام بداند.
آنهایی که به گرفتن جایزه از جشنوارههای خارجی دل خوش کردهاند از اینکه حاتمیکیا برای مدافعان حرم فیلم میسازد ناراحتند. ابراهیم سینما هم درست دست گذاشت روی نقطه ضعف آنها؛ کسانی که وابستهاند اما نه به نظام و کشور بلکه به آن سوی مرزهای فکری و عقیدتی و حتی جغرافیایی.
از بطن حرفهای حاتمیکیا نکات مهمی بیرون آمد؛ نکاتی که کام خیلیها را تلخ کرد. بله آن بالا تریبون برای کسانی است که حرفی برای گفتن دارند.
در شب اختتامیه سیوششمین جشنواره فیلم فجر، همه چیز داشت طبق روال و سبک همه مراسمهایی از این دست که خدا را شکر در این کشور کم هم نیست پیش میرفت.
یکی جایزه میبرد، آن یکی برایش هورا میکشید، آن یکی که جایزه نبرده بود لبخند معناداری بر لب داشت، دیگری در حال سلفی انداختن با این و آن بود و اصلاً کاری به مرغ و سیمرغ نداشت.
مجری مراسم هم هر از چند گاهی شیرینزبانیهایی میکرد تا مخاطبان را سر ذوق و هیجان بیاورد اما همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد، درست مثل فیلمهای سینمایی، مثل سکانسی از آژانس شیشهای که حاج کاظم مأیوس و سرخورده از بلیت ندادن مدیرآژانس در هیاهو و همهمه مردم تمام بغضش را در مشتش گره میکند و به شیشه آژانس میکوبد.
همه چیز در سکوت میرود. تصاویر اسلوموشن میشود.
لحظه مهم و سکانس دیدنی اختتامیه جشنواره فیلم فجر دقیقاً آن جایی بود که ابراهیم حاتمیکیا آرام آرام پشت میکروفن رفت و شروع کرد به گفتن.
گفت: من وابسته ام. گفت: من فیلمساز وابسته این نظام هستم. گفت: حاج قاسم سلیمانی با این فیلم گریست. حاتمیکیا در غوغاکده برج میلاد از سربازان گمنام امام زمان و از دلاورمردیهای سبزپوشان سپاه که پشت این فیلم بودند گفت.
حاتمیکیا از شهدای مدافع حرم گفت. اما این همه ماجرا نبود. انگار آرام آرام چیزی در حال تغییر بود؛ آرامشی قبل از طوفان؛ بغض فروخوردهای که راه گلو را بسته است.
ابراهیم سینمای ایران در یک لحظه درست در یک لحظه بغضش شکست و گفت همه آن چیزی را که خیلیها جرئت گفتنش را ندارند؛ از بیمهریها و انگزدنها، از تهمتها و برچسب زدنها.
او از این همه بیمهری به خدا شکایت کرد. در یک لحظه تریبونهای به فنا رفته و به نوعی از دست رفته این مراسمهای کلیشهای، کارکردی متفاوت از آنچه تا به حال داشتند را پیدا کردند.
حاتمیکیا نشان داد گاهی هم میشود بدون مسامحه و محافظه کاری آرمانگرایی و تظلمخواهی کسانی که سینما آنها را نمیبیند، از این تریبونهای بیخاصیت جار زد.
در همین مراسم گاهی تریبون دست فیلمسازی میافتد که با تمسخر جشنواره فجر و با حالتی دلخور از تعداد کم! سیمرغهای اختصاص یافته به فیلم هنری درجه یکاش تکهپرانی میکند، گاهی هم دست حاتمیکیاست تا جواب طعنهها و برچسبزدنهای برخی اهالی سینما و رسانه را بدهد.
حقانیت ابراهیم حاتمیکیا چند ساعت بعد از اختتامیه خودش را در برنامه هفت نشان داد؛ جایی که یکی از داوران شهادتطلبی شخصیت اصلی فیلم را به خودکشی تعبیر میکند.
یک نوع بغض و کینه در قضاوت منتقدان وجود دارد
حدس زدن اینکه صحبتهای حاتمیکیا با واکنشهای زیاد و متفاوتی روبهرو خواهد شد، کار سختی نبود. از همان لحظه پچپچها و حرفهای موافق و مخالف در راهروی برج میلاد شروع شد و کم کم به شبکههای اجتماعی و توئیتر هم کشیده شد؛ عدهای جانانه از حاتمیکیا دفاع کردند، عدهای هم گفتند و نوشتند که حاتمیکیا باید با آرامش حرفهایش را میزد.
محمد تقی فهیم منتقد و کارشناس باسابقه سینما در واکنش به صحبتهای جنجالی حاتمیکیا گفت: واقعیت این است که چند سالی است شکل داوری بیمارگونه است و اگر فکری برایش نشود آسیبهای جدی به سینما میزند.
این بدین منظور نیست که داوران افراد خوبی نبودند، خیر. همه داوران قابل احترام هستند اما نوع چینش داوران و نوع خواستههایی که سیاستگذاران و مدیران از هیئت داوران دارند، اشکال جدی دارد.
وی ادامه داد: منتقد باید از نحوه ستاره دادن و قواعد آن آشنا باشد. وقتی نیم ستاره به یک فیلم داده میشود، براساس استانداردهای دنیا منتقد نتوانسته در سالن فیلم را تحمل کند و بعد از یک پرده از فیلم سالن را ترک کرده است.
جالب است که در سالن فیلم «به وقت شام» افراد تا آخر فیلم به تماشا نشستند و پلک نزدند. تعدادی اشک هم ریختند اما در خارج از سالن به فیلم نیم ستاره دادند یا آن را بیارزش خواندند. معلوم است که بغض، کینه و هدف خاصی وجود دارد.
در برنامه هفت مجری یک بار به منتقد نمیگوید که چگونه نیم ستاره به فیلم حاتمیکیا دادید؟ در حالی که سالن را ترک نکردید؟ این یک بیماری است که آقای حاتمیکیا روز گذشته هشدار دادند و مدتهاست این هشدار را میدهیم.
فهیم تأکید کرد: متأسفانه با فیلم «به وقت شام» که یکی از مسائل اساسی کشور را بازتاب میدهد چنین رفتاری میشود؛
فیلمی فرا مرزی که به درستی سیاستهای منطقهای ما را برای مخاطب بازگو میکند؛ فیلمی که به لحاظ تکنیک، فرم، ساختار، محتوا و مضمون یکدست و همگون است و با آن رفتاری اینگونه انجام میدهند.
طبیعی است که حاتمیکیا به این عکسالعمل در اختتامیه واکنشی نشان میدهد. برخلاف نظر رسول صدرعاملی که در چند ساعت بعد از اختتامیه در برنامه هفت باز هم «به وقت شام» را مورد حمله قرار داد و نشان داد برخلاف جامعه و جوانان مدافع حرم که فرهنگ شهادتطلبی را باور دارند، هنوز فرق خودکشی و شهادت را نمیدانند.
ابراهیم حاتمیکیا با فیلمی که ساخت حرف دل مردمی را زد که هنوز هم برای حفظ حریم ولایت شهید میدهند و بدرقه شهید را بر هر کاری مقدم میشمارند؛ آنهایی که میفهمند ابراهیم حاتمیکیا در فیلمش چه گفت و متأسفند برای داوران جشنواره فیلم فجر که از درک این واقعیت ناتوانند.
تذکر رئیس رسانه ملی به «هفت»
از سوی دیگر رئیس رسانه ملی پس از صحبتهای آتشین ابراهیم حاتمیکیا اظهار داشت: در این زمینه در برنامه هفت اشتباه کردند و تذکر لازم در این خصوص داده شده است.
رئیس سازمان صدا و سیما فیلم سینمایی «به وقت شام» را اثری منحصربهفرد و نمایانگر اقتدار و انسانیت جمهوری اسلامی دانست و تصریح کرد: از سردار حاج قاسم سلیمانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از ساخت این فیلم ارزشمند حمایت کردند، سپاسگزاری میکنم.
ویدیو : اگه میخواهید بدونید چرا تیم رضا رشید پور همه جا هست این فیلمو ببینید ( انگیزه ایشون برای شرکت در این مسابقه خدمت به اصلاح طلبان بی دین قابل تقدیره )
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی از زحمات ابراهیم حاتمی کیا قدردانی کرد.
به گزارش مجله بنیانا ، سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور پیامی از ابراهیم حاتمی کیا کارگردان سینما تشکر کرد. متن این پیام بهشرح زیر است:
بسمه تعالی
برادر عزیز و فداکار جناب آقای ابراهیم حاتمی کیا
سلام علیکم
با صلوات بر محمد و آل محمد،
سخنان زیبا، دردمندانه و عاشقانه جنابعالی در مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر علامتی گویا از شجاعت، وطندوستی و اخلاص شماست و در زمانهای مطرح شده که دشمن با تمام توان درصدد ضربه زدن به شور ایمان و عمق اعتقادات ملت ایران است.
فیلم بهوقت شام در توصیف رشادتها و مجاهدتهای فرزندان رشید مدافع حرم، گوشهای از صحنه طوفانی و پرحادثه دفاع از عزت، خاک و ناموس مردم مظلوم خاورمیانه را بهتصویر کشیده و به مردم بزرگ و عزیز ایران میگوید که چه فرزندان پرافتخار و رشیدی در دامن خود پروراندهاند.
اینجانب بهعنوان خادم سربازان پاکباخته این سرزمین که توانستهاند در زمانی کوتاه بلایی بهبزرگی داعش را در منطقه ریشهکن کنند، از جنابعالی بابت زحمتی که کشیده و رنجی که در ارائه این تصویر درخشان بردهاید، سپاسگزاری میکنم و آرزوی آن را دارم که دیگر هنرمندان وطندوست و کاردان این کشور نیز در همین مسیر گام بردارند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی وظیفه خود میداند که از هر تلاش خالصانهای در این راه، حمایت کند و به ایجاد پیوند میان رزمندگان عرصه جهاد و شهادت و فعالان و فداکاران حوزه هنر و فرهنگ یاری برساند.
توفیق روزافزون جنابعالی و سایر هنرمندان متعهد و انقلابی ایران اسلامی را از خدای بزرگ مسئلت دارم.
*******
لازم به ذکر است که در روز پایانی و مراسم اعلام برندگان جشنواره فیلم فجر استاد حاتمی کیا انتقاداتی نسبت به صداسیما داشتند . در روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر از سوی جریان تفکر غربی-آمریکایی در ایران انتقاداتی تند و تیز به فیلم ” به وقت شام ” انجام شده بود و رضا رشید پور ( اصلاح طلب افراطی ) در برنامه های صداوسیما آثار آقای حاتمی کیا را مورد تمسخر قرار داد .
ویدیو : سخنان استاد حاتمی کیا در جشنواره فجر
سخنان صریح و آتشین ابراهیم حاتمی کیا روی سن جشنواره فجر : من فیلمساز وابستهام
خبرها از تولید فیلم سینمایی «به وقت شام» از این حکایت دارد که عوامل فیلم پس از لوکیشن شیراز و نیز اتمام فیلمبرداری در شهرک سینمایی دفاع مقدس به تهران برگشتهاند و در حال فیلمبرداری سکانسهای مربوط به لوکیشن فرودگاه هستند.
در واقع فیلم به وقت شام به روزهای پایانی فیلمبرداریاش نزدیک میشود، از دهم خرداد امسال که فیلمبرداری این اثر سینمایی شروع شد تا حالا که تقریباً سه ماه از آن زمان میگذرد، ابراهیم حاتمیکیا کوشیده کار تولید فیلم در سکوت خبری پیش برود. حال خبر میرسد فیلمبرداری به وقت شام 23-22 روز دیگر به ایستگاه پایانی میرسد.
فیلم سینمایی به وقت شام در حالی ثلث پایانی فیلمبرداریاش را طی میکند که خبرها درباره این اثر سینمایی حاکی است تنها دو بازیگر ایرانی در آن به ایفای نقش میپردازند و باقی بازیگران این اثر خارجی و از ملیتهای دیگر هستند. حاتمیکیا در به وقت شام که اثری پرکاراکتر به نظر میرسد اغلب از بازیگران خارجی سود برده است.
بازیگرانی که گفته میشود تعداد آنها به بیش از 100نفر میرسد و علاوه بر بازیگران عرب تعدادی نیز ایفاگر نقشهایی از ملیتهای اروپایی هستند. همین موضوع احتمال اینکه بخشهای قابل توجهی از فیلم با زیرنویس در جشنواره فجر به نمایش دربیاید را زیاد میکند.
این موضوع البته خبری نشد ولی از تصاویری که این فیلمساز انقلابی را در میان خرابیهای دمشق نشان میداد و نیز سخنان زمان جشنوارهاش که مشخص میکرد دلش جای دیگری است، میشد فهمید که قرار است موضوع فیلم بعدی او دقیقا چه چیزی باشد.
1/5 سال پیش از آنکه ترجیعبند جملات ابراهیم حاتمیکیا در جشنواره فجر سوریه و مقاومت باشد و حرفهایش همان جماعت عافیتطلب همیشگی را برآشفته کند هنوز داعش در پارلمان ایران دست به عملیات آدمکشانهاش نزده بود و هنوز چشمان نافذ و تصویر عاشورایی محسن حججی، حجتی برای جامعه آسودهخاطر ایران نشده بود.
آن زمان که حاتمیکیا در جریان برگزاری جشنواره فیلم فجر و در حاشیه نشست خبری فیلم بادیگارد بارها از مقاومت در سوریه سخن میگفت، هنوز موضوع مدافعان حرم و شرایط و الزامات حضور ایران در نبرد با تکفیریها در رسانههای کشور به اندازه امروز جای خود را باز نکرده بود و در میان ضعف رسانههای داخلی خیلیها متوجه ابعاد خطری که از ناحیه تکفیریها کشور را تهدید میکرد، نبودند.
همین بیخبری و غفلت در داخل سبب شده بود وقتی حاتمیکیا موضوع سوریه را بارها و بارها در مصاحبههایش مطرح کند عدهای از همان قماش خوشخیال راحتطلب به او خرده بگیرند و حتی یکی از آنها قلم به دست بگیرد و گستاخانه بنویسد: اگر واقعاً دوست داری به سوریه بروی چرا زودتر نمیروی و شهید نمیشوی!
حاتمیکیا اتفاقاً همان روزها به سوریه رفت و عکسهایش در کوچههای جنگزده دمشق هم رسانهای شد. معلوم بود که او صرفاً برای زیارت یا سیاحت به سوریه نرفته است، به خصوص که حرم حضرت زینب(س) در طول جنگ با تکفیریها هیچوقت جای امنی نبوده است.
آنها که حاتمیکیا را خوب میشناختند میدانستند که از رفتن او به سوریه حتماً ارمغانی برای سینمای ایران دشت خواهد شد، هر چه باشد او جزو معدود سینماگران مؤلف و صاحب سبک سینمای ایران است و همچنان در عرصه هنر هفتم ترکتازی میکند.
در حالیکه ابراهیم حاتمیکیا در حال ساخت فیلم سینمایی درباره موضوع مهمی چون جنگ با تکفیریهای دستپرورده اسرائیل است، حال و هوای سینمای ایران تقریباً همان جوری است که همیشه بوده، دغدغهها بعضاً بیشتر از نوک بینی عمق ندارند، همچنان بخش عمدهای از بودجه، امکانات و نیروی انسانی سینمای ایران حدیث نفس فیلمسازان را روایت میکنند و سینما به واسطه این وضعیت در خواب خرگوشی به سر میبرد و با مضامین به اصطلاح اجتماعی کممخاطب وقت تلف میکند
اما در این سوی میدان مردانی هم هستند که هنر را نه برای هنر بلکه عرصهای برای ادای دین به میهن، آرمانها و ارزشهای انسانی میدانند.
حاتمیکیا همانطور که سردار سپاه عشق از او یاد کرده، سردار فرهنگی عرصه انقلاب اسلامی است، کیست که بیتاب تماشای به وقت شام او نباشد و منتظر نباشد روایت او را از حماسهای که در حال اتفاق افتادن است تماشا کند. حاتمیکیا جهادگر عرصه هنر انقلاب است، سلاح او از ابتدای انقلاب دوربینش بوده و به راستی بر گردن هنر انقلاب و دفاع مقدس حق بزرگی دارد؛ یک آتش به اختیار هنری و فرهنگی تمام عیار.
حاتمیکیا فیلمساز سختگیری است و در کارش هرگز کم فروشی نمیکند چرا که با دلش فیلم میسازد و آثارش نشان داده صرف اینکه یک چهره برجسته هنری باشد او را قانع نمیکند، او از نسل مجاهدان آرمانگرایی است که همچنان به عهد دیرینهاش با انقلاب پایبند است.
حالا حاتمیکیا ساعتش را به وقت شام تنظیم کرده است، فیلمبرداری اثر او درباره مقاومت در این روزها مصادف شده با داستان ناتمام و جاودانه اسارت و شهادت عاشورایی محسن حججی، دیگر در این روزها صدای مقاومت رساتر از پیش در جامعه طنینانداز است، قافله به وقت شام با قافلهسالارش سبکبالتر از پیش راهش را طی میکند.
در آنسو، سینمای ایران نیز راه خود را میرود، غرق در همان حیرانیها و سرگشتگیهای مداوم، هنوز جماعتی برای جشنوارههای خارجی و دیده شدن روی فرش قرمز سر و دست میشکنند، هنوز جشنوارهها، این گوسالههای سامری غرب و شرق معبد و مأوای بسیاری از سینماگران ما هستند، در چنین شرایطی یک مرد سازی مخالف میزند که تنها به گوش آنها که راههای آسمان را بهتر از زمین میشناسند، خوش میآید.