سارا عرفانی متولد 1361 در تهران و فارغالتحصیل کارشناسی الهیات، گرایش فلسفه اسلامی دانشگاه شاهد است. از مشاغل و مناصب وی میتوان به دبیر برگزاری جلسات داستانخوانی سرای اهل قلم، مسؤول و مدرس کارگاه داستاننویسی سایت لوح، دبیر سرویس داستان سایت لوح به مدت 5 سال، سردبیر اولین جایزه ادبی داستان لوح (جشنواره داستان کوتاه کوتاه هفتسین)، سردبیر دومین جایزه ادبی داستان لوح (جشنواره داستان کوتاه روح خدا) و سردبیر سومین جایزه ادبی داستان لوح (اشکواره داستانهای کوتاه عاشورایی) اشاره کرد.
سارا عرفانی تاکنون رتبهها و جوایز زیر را کسب کرده است:
– رتبه اول جشنواره سراسری بانوی فرهنگ در سال ۸۵ بهعنوان نویسنده جوان به خاطر کتاب لبخند مسیح
– نامزد دریافت جایزه جشنواره حبیب غنیپور به خاطر کتاب لبخند مسیح
– نامزد دریافت جایزه کتاب سال پروین اعتصامی به خاطر کتاب لبخند مسیح
– رتبه اول جشنواره در هوای بهاری به خاطر داستان کوتاه پارسا
آثار و تألیفات سارا عرفانی :
– لبخند مسیح، انتشارات سوره مهر
– از جنس خدا، براساس زندگی شهید نصرتالله اللهکرمی
– دلاور مرد سیستان، براساس زندگی سردار شهید میرقاسم میرحسینی
– سردار استقامت، براساس زندگی شهید محمدجواد آخوندی
– پروانهای که سوخت، روایتی داستانی از زندگی شهید مجتبی نوابصفوی، انتشارات سوره مهر
– زنگ عبور (مینیمال)، مجموعه خاطرات شهدای دانشآموز
– صد درجه سانتیگراد، مجموعه داستان کوتاه، انتشارات سوره مهر
– عطر عطش، مجموعه داستان، انتشارات سوره مهر
– هدیه ولنتاین، مجموعه داستان کوتاه، انتشارات نیستان
– پنجشنبه فیروزهای، رمان، انتشارات نیستان
سارا عرفانی چندین سال است که در فضای مجازی حضوری گسترده دارد و علاوه بر سایت شخصی و شبکههای اجتماعی در چندین سایت دیگر نیز فعال و اثرگذار است. «مادر» بودن، حضور در فضای جامعه و فضای مجازی سبب شده است تا داستانهای او به متن زندگی روزانه ما بسیار نزدیک بوده و طیف گستردهای از مخاطبان بتوانند با متن روایتهای او ارتباط برقرار کنند.
پنجشنبه فیروزهای آخرین اثر خانم عرفانی که نگارش آن حدود 4 سال زمان برده است، اسفندماه 1393 وارد بازار نشر کشور شد. این کتاب به مدد فضای رسانهای در این مدت کوتاه توانسته است تا حدودی نظر علاقهمندان به داستان را به خود جلب کند.
سارا عرفانی در مصاحبه با نسیم درباره گرتهبرداری از نویسندگان غربی و الگو قراردادن زن غربی به عنوان الگو در داستانهای ایرانی میگوید: «یکی از آسیبهای حوزه ادبیات داستانی ما در دوران معاصر همین موضوع است و باعث شده است تا نویسندگان ما در فرم و سبک به سمت الگوبرداری از نویسندگان قوی اروپایی و آمریکایی بروند. وقتی این اتفاق میافتد و نوع فرم را از آن طرف تقلید میکنند؛ شاید ناخودآگاه ذهنشان به این سمت میرود که من باید شخصیتی را مثل همان شخصیت غربی خلق کنم تا داستانم جذابتر شود و اگر این کار توسعه پیدا کند ذره ذره از فرهنگمان دور میشویم و سبک زندگی خودمان را فراموش میکنیم».
در ادامه گزارش پخش شده از خبر شبانگاهی شبکه سوم سیما را می بینیم . این گزارش سی مرداد پخش شده است ؛ در ادامه همراه بنیانا باشید
ویدیو : بانوی نمونه ایرانی ؛ سبک زندگی سارا عرفانی ؛ نویسنده رمان پنجشنبه فیروزه ای
تا قبل از شروع بحران سوریه خیلیها معتقد بودند، آنچه «محور مقاومت» نامیده میشود، حتی وجود خارجی ندارد و اگر هم وجود داشت تنها شامل ایران، حزب الله و سوریه میشد که آن هم به دلیل هویت متفاوت نظام سوریه (سکولار) بعضاً «اتحاد نامقدس» نامیده میشد، اما بحران سوریه به همراه بحرانهای عراق و یمن سرآغازفصل جدیدی در گسترش جذابیت و افزایش قدرت محور مقاومت شد.
این در حالی است که طرف مقابل انتظارداشت این بحرانها محور مقاومت را تضعیف کند و برایدست یافتن به این هدف از هیچ اقدامی کوتاهی نکرد، اما پس از گذشت بیش از نیم دهه، محور مقاومت نه تنهاتضعیف نشده، بلکه قدرتمندتر از قبل ظاهر شده است وابتکار عمل را در دست دارد.
ویژه نامه حاضر تلاش میکند شاخصها، دلایل و ریشههای موفقیت و همچنین تحول گفتمانی مقاومت را در بستر بحرانهای منطقه ای نشان دهد. کارشناسان داخلی و خارجی مشارکت کننده دراین ویژه نامه معتقدند مقاومت به مذهب و رنگ خاصیتعلق ندارد و جذابیت آن شامل تمامی کسانی میشودکه میخواهند در مقابل نظام سلطه ایستادگی کنند.
این کارشناسان همچنین معتقدند کوره بحرانهای منطقه ای به افزایش عیار محور مقاومت کمک کرده و حالا محور مقاومت قابلیتهای خود را برای مبارزه با تروریسم ثابت کرده وسالم ترین و موفقترین جریان علیه گروههای تروریستی وایجاد امنیت در منطقه شده است. آنها پیش بینی میکنند پس از ریشه کنی تروریسم و ایجاد امنیت پایدار، تجارت واقتصاد میان اجزای محور مقاومت رونق خواهد گرفت که خارج از سلطه نظم امریکایی خواهد بود.
در بین مطالب، عملکرد هر یک از اجزای محور مقاومت به صورت کل و جزءمورد بررسی قرار گرفته است. در این میان حزب الله لبنان به دلیل نقش محوری که در این بحرانها به عهده گرفته، ازاهمیت کلیدی برخوردار است و به صورت خاص به ماهیت نوین این جنبش پرداخته شده است و نشان داده میشودچرا « حزب الله و جوانان امروز مثل خورشید میدرخشند» .
از سوی دیگر، کارشناسان پاشنه آشیل محور مقاومت رادر «جنگ روایتها» عنوان میکنند و تأکید دارند محورمقاومت در این زمینه با ضعفهای جدی مواجه است و اگرنتواند در این جنگ پیروز شود نمیتواند برنده واقعی نبرد باشد. نتیجه آنکه محور مقاومت مهمترین دستاورد برون مرزی انقلاب اسلامی ایران محسوب میشود و هم اکنون وارد مرحله نوینی شده که انتظار میرود با مرور زمان بیشاز پیش نقش خود را به عنوان مقام اول تأمین کننده امنیت منطقه تثبیت کند.
از دیگر دغدغههای این ویژه نامه نشان دادن مخاطرات و فرصتهایی است که جهان اسلام طی چند سال اخیر به ویژه از منظر ظهور جریانهای تکفیری مانند داعش وهمچنین صهیونیسم از شرق افغانستان تا شمال آفریقا مواجه است.
فهرستی از مطالب ویژه نامه عیار مقاومت :
رنگ مقاومت سیاسی است نه مذهبی و قومی
زمان اعتراف به شکست
در جنگ روایت ها
چگونه روایت ها مردم سوریه را میکشند؟!
مقاومت سالم ترین جریان علیه تروریسم است
میخواهم بخشی از مقاومت باشم
مقاومت به عنوان عقدهای قائم به خود
مجموعه پیچیده منافع و عقاید علت حضور ما در منطقه است
تروریسم به محور مقاومت شلیک می کند و هدف تسلیم رسمی فلسطین است
روز قدس تنها تریبون همه عقاید مقاومت
مقاومت در کوره بحرانها عیار خود را بالا برد
در ویژه نامه عیار مقاومت , مصاحبههایی با آقایان: محمد حسن جعفر زاده؛ ژنرال امین حطیط؛ سید احمد سادات؛ جاسم الموسوی؛ محمد حسن البحرانی؛ رمضان بورسا و… انجام شده است
ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز در اواخر شهریور ماه 95 منتشر شد ؛ این ویژه نامه به بررسی تخصصی زمینه های ایجاد تمدن اسلامی می پردازد . دریافت و مطالعه این ویژه نامه و استفاده از مقالات و مصاحبه های انجام شده به دوست داران آینده ایران اسلامی توصیه می شود ؛ در ادامه مطلب خلاصه ای از مطالب این کتابچه و هم چنین لینک دانلود رایگان این ویژه نامه را می بینیم ؛ همراه بنیانا باشید
فهرستی از مطالب ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز :
باور به شعار «ما میتوانیم » لازمه احیای تمدن اسلامی است
«فرهنگ » جوهره مراحل پنجگانه تمدن اسلامی است
تمدن اسلامی را باید با ارزش افزوده احیا کنیم
تمدن اسلام از حاکمان تا حکیمان
باید رمان نویس تربیت کنیم
ایرانیان اسلام را پذیرفتند نه عرب را
عنصر «امامت » گمشده تمدن سازی مسلمانان است
آنچه هستند، آنچه هستیم
شریعت تمدن ساز است
تمدن سازی آیات «نظام » میخواهد نه آیات عظام!
تمدن وهم یا تمدن تعالی
شمشیر دولبه هنر
انقلابی فکرکن، جهانی عمل کن
هنر در جوامع غربی آزاد نیست
جامعه اسلامی نباید در زمینه ثروت و علم وابسته باشد
هنرمند خودی میخواهیم
تسویه حساب سیاسی هنرمندان را از فضای تمدنی دور کرده است
جهان دیجیتالی انقلاب اسلامی
ادبیات ما تئوری ندارد
از بام تا شام
ادبیات بزر گترین پشتوانه تمدن است
برکت انقلاب در حوزه شعر ادامه خواهد داشت
موسیقی را از ابتلائات مادی بیرون بکشید
از شکل گیری نقاشیخط تا توجه به موتیف های معنوی دفاع مقدس
معماری امروز خیال ما را از زیستن راحت نمیکند!
به دنبال پناهگاه
شهر باید مایه تذکر خدا باشد
تراژدی سینما بر پرده تمدن
حوزه علمیه باید کمپانی فیلمسازی درست کند
ایستگاه پایانی برادران لومیر
مرد بیدار دوران گذار
این بانوان برگزیده
در ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز مصاحبه و گفت وگوهایی با آقایان دکتر : داوود عامری ؛ محمدحسین رجبی دوانی ؛ عبدالحسین خسروپناه ؛ رض غلامی ؛ احمد راهدار ؛ اصغر طاهر زاده ؛ محمد حسین ساعی و . . . به چاپ رسیده است
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
دانلود ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز ( ضمیمه روزنامه جوان)
به گزارش بنیانا به نقل از خبرگزاری دانشجو در آستانه عید سعید غدیر خم آلبوم آهنگ های دکتر سلام به صورت کامل منتشر می شود.
قسمت اول مجموعه طنز دکترسلام از اردیبهشت ماه 1392 بر روی خروجی خبرگزاری دانشجو قرار گرفت. این مجموعه بلافاصله جایگاه ویژهای در میان دانشجویان و خانوادهها پیدا کرد و با استقبال شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و رسانهای روبرو شد.
این مجموعه چندی پیش و در آستانه قسمت صدم خود اقدام به ساخت موسیقی متن جدید متناسب با بخشهای متنوع خود نمود. امید روشن بین، آهنگساز و خواننده جوان کشور آهنگسازی این مجموعه را به عهده داشت.
این مجموعه موسیقی در 5 قطعه تولید و در قالب برنامه دکترسلام منتشر گردید که با استقبال خوب مخاطبان همراه شد. بسیاری از مخاطبان نیز درخواست انتشار آلبوم مجزای این قطعات را مطرح میساختند.
خبرگزاری دانشجو در آستانه عید سعید غدیر خم اقدام به انتشار این آلبوم مینماید. در ادامه می توانید این مجموعه را بشنوید و دانلود نمایید
دانلود آلبوم موسیقی دکتر سلام
دانلود آلبوم موسیقی دکتر سلام : قطعه اول | دانلود (1مگابایت)
دانلود آلبوم موسیقی دکتر سلام : قطعه دوم |دانلود (10مگابایت)
دانلود آلبوم موسیقی دکتر سلام : قطعه سوم | دانلود (8مگابایت)
دانلود آلبوم موسیقی : قطعه چهارم | دانلود (3مگابایت)
دانلود آلبوم موسیقی : قطعه پنجم | دانلود (1مگابایت)
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای «برنامه کاری رهبر انقلاب در طول یک روز» را منتشر کرد.
در این مطلب که بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پاسداران سپاه حفاظت ولیامر و خانوادههای آنان است، آمده: «همه باید تلاش کنیم، شما یکجور تلاش میکنید، من یکجور تلاش میکنم. خب، الحمدلله شما جوان هستید، تلاشتان هم آسانتر و هم موفقتر است. ما دیگر سنین پیری و در واقع به طور متعارف سنین بازنشستگیمان است.
منتها ما بازنشستگی نداریم، ما تا آن دم آخر باید حرکت کنیم. لکن کار خودمان را میکنیم. من به شما عرض بکنم، بنده همین روزهایی که الان در خدمت شما هستیم من کارم را از ساعت پنج صبح شروع میکنم. یعنی شروع کار من از ساعت پنج صبح است.
بعد از نماز صبح میروم مشغول کار میشوم، تا بعد بیاییم و درس بگوییم، بعد برویم یک استراحتی بکنیم، باز مشغول کار بشویم تا ظهر و تا عصر و حالا تا هر وقت که بشود، تا شب. الان هم که نزدیک ساعت 10 است. بنده ساعت 10:15، 10:30 معمولاً دلم میخواهد بخوابم اگر بشود. کار باید کرد برادران هرچه میتوانید از این جوانی استفاده کنید، جوانانتان را هم تشویق کنید، کار بزرگی در پیش دارید برای اداره این کشور، این کشور به شما جوانها در آینده احتیاج دارد.»
ویدیو: روايت امام خامنه ای از برنامه يک روز كاری خود
مسئله مواد مخدر و به خصوص تریاک در سالهای متمادی همواره مشکل حکومتها بوده است اما در میان دولتهایی خلاف جریان مبارزه با مواد مخدر حرکتی میپیمایند.
آغاز این نوع برخوردها، تاریخی دیرینه دارد اما قدمت قدرتنمایی مواد مخدر عموماً و تریاک و هرویین خصوصاً به چیزی در حدود اواسط قرن نوزدهم برمیگردد.در قرن نوزدهم میلادی، مخالفت امپراتوری چین با سیاست دروازههای باز برای بنادر، باعث نارضایتی انگلستان گردید. این شروع نخستین مرحله نفوذ مؤثر کشورهای اروپای غربی به چین به شمار میرود.
برنامه نفوذ و استعمار غرب به جهان شرق به بهانهٔ علاقهٔ مردم بریتانیا به چای آغاز میشود. حاکمان انگلیس بر این عقیده بودند که مردم بریتانیا علاقه زیادی به چای داشتند و در مقابل انگلستان، کمتر کالایی داشت که موردنیاز چین بوده و آن را معاوضه نماید. در نتیجه انگلستان با کاهش ذخیره نقره خود که آن را با چای چین مبادله میکرد، روبرو شد و تصمیم گرفت که صدور نقره را متوقف کند.
تاجران بریتانیایی هند که صادرات این کشور در دست آنان بود نوع جدیدی از تجارت استعماری را گسترش دادند. بریتانیا کشت خشخاش را در هند گسترش داده بود ازاینرو تاجران انگلیسی تصمیم گرفتند تا در مقابل دریافت چای، تریاک و کتان صادراتی هند را در اختیار چین بگذارند. پس از مدتی، افزایش شدید اعتیاد به تریاک در چین و در نتیجه افزایش واردات آن و کاهش ذخیره نقره آن کشور، باعث شده بود که وارثان کمپانی بریتانیایی هند شرقی از موفقیت برنامه گسترش استعمال مواد مخدر احساس رضایت کنند.
واقعیت امر آن است که تأمین تریاک چین، یک انحصار انگلیسی یا به دیگر سخن، یک انحصار دولتی انگلیسی و یکی از محورهای سیاسی آن کشور در مورد جهان شرق از جمله چین بود.
در دوران سلطه بریتانیا به گفتهٔ مورخین و سیاستمداران نزدیک پنجاهدرصد از درآمد تریاک صادراتی از خلیج بنگال هند به سواحل کانگتونگ چین نصیب دولت بریتانیا میشد به علاوه از سود واردات چای هم بهرهمند میشدند.
در چین نخست موجبات بازار تریاک فراهم گردید و سپس تریاک بنگالی که ناشی از کشت خشخاش بود به این بازارها سرازیر شد. توزیع مواد مخدر با پشتیبانی مالی ابر بانکداران بریتانیایی و صدها هممسلکشان در آمریکا فراهم آمد.
فروش مواد مخدر با استفاده از بینوایی انسانها روشی بود که در انگلیس و آمریکا به کار گرفته شد و با استفاده از همین روش راکفلر صنایع دارویی شرکت خود را به فروش رساند. بخش عمدهای از این مواد امروز از هند نه بلکه از شرکتهای سوییسی و فرانسوی و بریتانیایی در آمریکا تهیه و به بهانههای مختلف پخش میشود.
فعالیتهای شرکت هند شرقی هم در طول سالهای مختلف به بهانهٔ علاقهٔ مردم به چای بود اما بازرگانان بریتانیایی و هندی و چینی از این طریق به ثروت زیادی دست یافتند که بخش زیادی به دولت انگلستان رسید.
در این فرآیند تریاککشخانهها در سراسر چین گسترش یافت و در شهرهایی مانند شانگهای و کاتن صدها هزار چینی بینوا به استعمال تریاک مشغول بودند و شرکت بریتانیایی هند شرقی در مزارع گنگ هند کشت خشخاش را گسترش میداد. افزایش شدید اعتیاد به تریاک در چین و در نتیجه افزایش واردات آن و کاهش ذخیره نقره آن کشور، مقامات چینی را بر این داشت که واردات تریاک را ممنوع اعلام کنند.
این تصمیم در ابتدا مانع بزرگی برای تاجران و دولتمردان انگلیسی که به واردات تریاک از راه قانونی و غیر قانونی به چین میپرداختند، محسوب نمیشد، ولی در اواخر دهه ۱۸۳۰، این قانون بهطورجدی اجرا شد و صندوقها و انبارهای حاوی تریاک توقیف گردید. دولت چین، «لین ز شو» را مأمور ضبط و آتش زدن کلیه محمولههای تریاک در بندر کانتونگ کرد و او این کار را انجام داد، اعمال محدودیت بر همه گونه کالای وارداتی در بندر کانتونگ، تجار انگلیسی را ناخشنود ساخت.
در ماه ژوئن ۱۸۴۰، نیروی دریایی انگلیس با لشکرکشی به دهانه رود کانتون، نخستین جنگ تریاک را آغاز کرد. با رسیدن ناوگان نیروی دریایی انگلیس به یانگ تسه کیانگ، سقوط شانگهای و سپس رسیدن به نانجینگ قطعی شد و پس از مدتی چین تسلیم شد.
در گزارشها آمده است که در روز بیست و نهم آگوست ۱۸۴۲ جنگ چین و بریتانیا معروف به «جنگ نخست تریاک» با امضای قرارداد نانجینگ پایان یافت. این جنگ به پیروزی بریتانیا و از دست رفتن هنگکنگ چین و درهای باز چین به روی بازرگانان بریتانیایی انجامید.
براساس این قرارداد، دولت چین پذیرفت که بنادر چین ـ از کانتون تا شانگهای ـ به روی کشتیهای قدرتهای بزرگ باز باشد و تعرفههای گمرکی تجار بریتانیایی ثابت بماند، بریتانیاییها از حق محاکمه کنسولی برخوردار باشند و دولت چین بابت غرامت جنگ ۲۱ میلیون اونس نقره به دولت بریتانیا بدهد. این قرارداد در عرشه ناو بریتانیایی «کورن والیس» در آبهای نانجینگ امضا شد.
پس از پایان جنگ اول تریاک، علیرغم این که بریتانیاییها، امتیازات فراوانی از چینیها گرفته بودند، بااینحال از این مصالحه رضایت نداشتند و به دنبال بهانهای برای دریافت امتیازات بیشتر بودند. ازاینرو به بهانه توقیف یک کشتی بریتانیایی از طرف چینیها، روابط دو طرف باز هم تیره شد. در این زمان، نخستوزیر بریتانیا که مردی بهانهجو و مغرور بود خواستار عذرخواهی رسمی دولت چین شد.
وی بر این عقیده بود که منافع استعمار بریتانیا در هر نقطه از عالم، باید به هر قیمتی حفظ شود. او این امر را نشانهای از قدرت و اعتبار بریتانیا تلقی میکرد. در این حال علیرغم رفع توقیف کشتی بریتانیایی، چون چینیها حاضر به عذرخواهی نشدند، این بار نیروهای بریتانیایی به بهانه این امر واهی، با کمک فرانسه جنگی را در سال ۱۸۵۶ آغاز کردند که به «جنگ دوم تریاک» شهرت یافت.
در نهایت پس از چهار سال، هنگامیکه قوای مهاجم در سال ۱۸۶۰ به پکن، پایتخت چین نزدیک شدند، چینیها تسلیم شدند و پس از انعقاد قرارداد صلح و دریافت امتیازات دیگر، تجارت تریاک بار دیگر در قواعد جدیدی آغاز شد.
پیمانی که فاتحان بر مغلوبان تحمیل کردند مقرر داشت که اروپاییان به ده بندر چینی دیگر و رودخانه یانگتسه راه یابند؛ فرستادگان اروپایی و آمریکایی به دربار چین روند و کشورهای آنان با چین برابر به شمار آیند؛ مبلغان دینی و سوداگران خارجی در سراسر آن سرزمین از تعرض مصون مانند؛ اتباع کشورهای غربی بیشازپیش از حیطه قوانین چین برکنار باشند؛ قسمتی از خاک چین که مقابل جزیره هونگکونگ است به انگلیس تعلق گیرد؛ صدور تریاک به چین قانونی تلقی شود؛ و چین غرامتی بپردازد، و مغرب زمین، در ازای این غرامت، در تعلیم و تربیت چینیان همت گمارد.
آیا نوه دکتر حداد عادل و مقام معظم رهبری در خارج به دنیا آمده اند ؟
?شروع این شایعه به ساختن فیلمی توسط کارگردان معلوم الحال محسن مخلباف در پاریس برمی گردد.
در این فیلم اشاره می گردد برای بچه دار شدن عروس رهبری بالغ بر یک میلیون پوند هزینه شده و برای توجیه این مطلب ، گفته می شود در طول مدت اقامت این خانواده یک طبقه مستقل از یک هتل در شهر لندن را دراختیار داشته اند.
با اندک توجه در می یابیم این مبلغی بالغ بر ۵ میلیارد تومان خواهد بود و این در حالیستکه شاید ماهانه دریافتی یک دانشجو شهرستانی در تهران از خانواده شاید کمتر از ۲۰۰ هزارتومان باشد
حال قضاوت کنید طرح این موضوع که رهبر کشور برای تولد نوه خود در خارج از کشور بیش از ۵ میلیارد تومان هزینه می کند، چه آثار مخربی در جامعه ایجاد می کند و آن جوان چه فکری در مورد نظام جمهوری اسلامی خواهد کرد.
? حال آنکه در واقع این فرزند در بیمارستان رسالت که یک بیمارستان معمولی درجه چندم هست در زیر پل سیدخندان تهران، اول خیابان ابوذرغفاری بدنیا آمده و کل پرداختی بیمارستان نزدیک به پانصد هزار تومان بوده است.
همچنین دکتر ایشان خانم دکتر وحید دستجردی بوده اند.
?بنابراین مطابق مدارک موجود نه پدر و نه مادرو نه هیچ یک از اقوام بچه هیچگونه مراجعه به خارج از کشور نداشته اند و اساساً این دروغ توسط اتاق فکر آنها با هدف سیاه نمایی طراحی شده است تا ذهن جوان و مردم مارا خراب کند.
پایان
؛
ویدیو : آیا نوه دکتر حداد عادل در لندن به دنیا آمده است؟ ؟!
?روشنگری شبهات پیرامون مشاغل دولتی حداد عادل بعد از انقلاب
(از زبان دکتر حداد عادل )
?یکی از دلایلی که نشان می دهد این موج تخریب دروغ است این است که موقع انتخابات این حرف ها را می زنند.بنده فردای روز انقلاب به جناب شهید مطهری گفتم اکنون وظیفه ما چیست؟ پیروی آن ، سه روز بعد به من گفتن به رادیو بروم.
? در اسفند۵۷ بنا به دعوت جناب بازرگان و سفارش شهید مطهری، بنده به عنوان معاون وزیر ارشاد معرفی شدم که از آن زمان تا کنون حدود ۳۷ سال بنده در مناصب مختلف دولتی در همین سطح مشغول خدمت بوده ام.
?می گویند من عضو فعاّل انجمن فلسفه شاهنشاهی منسوب به سید حسین نصر رئیس دفتر فرح بودم، بنده در پیش از پیروزی انقلاب یعنی در آذرماه و دیماه سال ۵۷ از سوی موٌسسین حزب جمهوری اسلامی یعنی آقایان شهید مطهری ، شهید بهشتی ، شهید باهنر و مقام معظم رهبری و آقای موسوی اردبیلی به عنوان ۳۰ نفر شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی معرفی شدم، چه طور می شود مردم تهران با شناختی که از من داشتند ، و فضایی که همه به دنبال رو کردن مستندات از افراد بودند ، کسی به این موضوع اشاره نداشته و الان بعد از گذشت چند دهه به فکر افتادند افشاگری کنند و مدعی شده اند چرا شورای نگهبان بنده را رد نکرده است!
?جوری بیان می کنند فلانی چندین شغل و مقام دارد که گویا بنده از تمامی آنها حقوق دریافت می کنم، این صحبت ها فقط مصرف انتخاباتی دارد،اگربنده صد تا عیب واقعی داشتم ولی با این جریان مخالفت نکرده بودم و جز آنها بودم مشکلی نبود و حالا چون این جریان را از ابتدا شناختم ببینید چه کارهایی می کنند البته بنده برای تک تک این موارد جواب دارم….
پایان
؛
؛
ویدیو : آیا مدارس فرهنگ توسط دکتر حداد عادل مدیریت می شود
امروز دیگر کسی نمیتواند منکر رشد قابلتوجه آثار فیلمسازان، مستندسازان و انیمیشنسازان انقلابی و دغدغهمند کشور شود. افرادی که به خاطر سن و سالشان هنوز در ابتدای راه هستند، اما با این وجود، همگان را به آینده سینما و مستند کشور امیدوار کردهاند. همین کیفیت رو به رشد آثار این نسل جدید فیلم و مستند و انیمیشنسازی، ما را بر آن داشت تا با کارگردان یکی از این آثار، گفت و گویی را ترتیب دهیم.
موضوع مستند خیال پرست مسئله حجاب در جامعه کنونی ایران بوده و محمد هادی نعمتی نیز نویسنده و کارگردان این مستند جنجالبرانگیز و ارزشی است که قبلاً هم مخاطبان او را با مستند «آرامش شام» شناختهاند. محمد هادی نعمتی، نویسنده و کارگردان مستند خیالپرست در گفت و گو با «جوان» در رابطه با چند و چون این مستند و آغاز کار آن گفت: ما تحقیقات مربوط به این مستند و همچنین استارت ساخت و اکران آن را از ابتدای سال 93 شروع کردیم.
تقریباً بهمن ماه سال 93 بود که فیلمبرداری این مستند آغاز شد و کار این پروژه در مهر ماه سال 94 به اتمام رسید. پس از آن هم تا به امروز در بحث مشاوره، اظهار نظر، تبادل نظر، بحث و گفت و گو، ارزیابی، تجزیه و تحلیل، امتیازدهی و… وارد شده و اقدامات لازم را انجام دادهایم.
وی در ادامه افزود: در حال حاضر نیز در شرف انجام بحثهای دانشگاهی و مشکلات مربوط به آن است. به این خاطر که مطالب به شدت گسترده و وسیع هستند، قصد داریم بعد از اتمام اکران دانشگاهی مستند، یک برنامه تلویزیونی اینترنتی را آغاز کنیم.
نویسنده و کارگردان مستند خیالپرست با اشاره به اینکه پس از امتحانات دانشگاهی این مستند اکران اینترنتی خواهد شد، تصریح کرد: این مستند دو راهکار دارد. یکی کنترل کردن آتش جنسی جامعه بوده و دیگری نیز راه اندازی یک پلیس تخصصی در بحث ابتذال است. حرف و هدف این مستند نیز پاک کردن ابتذال جنسی از دامان جامعه است.
محمد هادی نعمتی، نویسنده و کارگردان مستند خیالپرست در پایان یادآور شد: محتوا و چارچوب کلی خیالپرست نیز بر اساس پنج محور است؛ محورهایی براساس ناهنجاریهای جنسی جامعه، سودجویان این ناهنجاریهای جنسی یا همان مافیای جنسی در جامعه کنونی، سهل انگاری علما و بی خیالی مسئولان، بیتوجهی به بیانات مقام معظم رهبری، مدظله العالی و محور یا بخش آخر نیز مربوط به بحث ازدواج موقت است.
ویدیو : مستند خیال پرست درباره مافیای جنسی در ایران
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
دانلود مستند خیال پرست درباره مافیای جنسی در ایران
قسمت دوم برنامه «آرمانگرام» روز نهم شهریور منتشر شد . محمدباقر مفیدی کیا نویسنده و کارگردان جوان نماهنگ های ایستاده ایم 1 و 2 در این گفتگو از ویژگی های خاص ایستاده ایم2 و زمان و هزینه ی بالای ساخت این اثر می گوید . در ادامه یادداشت مجری و سردبیر برنامه را می خوانیم :
?معیار انتخاب سوژههامون در آرمانگرام اینه که فرد یا جوان انقلابی موفق باشه و یا اگر هم جوان نیست، دارای روحیهٔ جوانی باشه و با جوونای انقلابی رابطهٔ خوبی داشته باشه. مهمون قسمت قبلمون از نوع دوم بود و این هفته یه مهمون نوع اولی، یعنی “جوان” داریم.
?محمد باقر مفیدیکیا یکی از دهها هنرمند جوان و متعهدیه که بهقول خودش کار رو تو زمین خاکیهای جشنواره عمار پی گرفتن و توی خلوت دارن بالا میان تا برای سالهای نه چندان دور آینده از میان این مفیدیکیاهای امروز حاتمیکیاها بیرون بیان
?لکه و نگاه متفاوت به فتنه، کار نیمه بلند موفق محمدباقر مفیدی کیا بود. اما دوگانه ایستاده ایم، بیشتر و بهتر میتونن معرف این کارگردان جوان باشن
?ایستادهایم۱ و ساندیس خوردنهای بامزهاش و ایستادهایم۲ و حرف و حدیث هایی که حول اون وجود داره و موضوعات بسیار دیگهای که میشه با یه جوون انقلابی سینمایی مطرح کرد، ما رو ترغیب کرد که دوربین آرمانگرام رو سراغ مفیدیکیا ببریم
.
پایان
؛
ویدیو : محمدباقر مفیدی کیا در آرمانگرام از ساخت ایستاده ایم دو میگوید
نطق تاریخی استاد مطهری در دفاع از مظلومیت مردم فلسطین + صوت
واللَّهِ و باللَّهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللَّهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است.
سخنرانی زیر در روز عاشورای سال 1348 شمسی در حسینیه ارشاد توسط استاد مطهری ایراد شده است.
اگر پیغمبر اسلام زنده می بود، امروز چه می کرد؟ درباره چه مسألهای می اندیشید؟ واللَّهِ و باللَّهِ قسم میخورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسأله دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است.من اگر نگویم واللَّهِ مرتکب گناه شدهام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است.
گذشته از جنبه اسلامی، فلسطین چه تاریخچهای دارد؟ قضیه فلسطین مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست؛ مربوط به یک ملت است، ملتی که او را به زور از خانهاش بیرون کردهاند. تاریخچه فلسطین چیست؟ مدعی هستند که در سه هزار سال پیش دو نفر از ما (داود و سلیمان) برای مدت موقتی در آنجا سلطنت کردهاند. تاریخ را بخوانید؛ در تمام این مدت دو سه هزار ساله، کی بوده است که سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ کی بوده است که بیشتر سرزمین فلسطین مال ملت یهود باشد؟
آیا بیشتر سرزمین فلسطین از آنِ ملت یهود است؟ قبل از اسلام هم مال آنها نبود، بعد از اسلام هم مال آنها نبود. روزی که مسلمین فلسطین را فتح کردند، فلسطین دراختیار مسیحیها بود نه در اختیار یهود یها.
و اتفاقاً مسیحیها که با مسلمین صلح کردند، یکی از مواردی که در صلحنامه گنجاندند این بود که شما یهود را در اینجا راه ندهید. گفتند: ما با شما زندگی میکنیم ولی با یهود زندگی نمیکنیم. چطور شد که یکدفعه نام وطن یهود به خود گرفت؟ یکی از قضایایی که کارنامه قرن ما را تاریک میکند (این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، نام آزادی، نام انسانیت بر آن گذاشتهاند) همین قضیه است.
یهود یهای دنیا بعد از اینکه از ملتهای غیرمسلمان زجر و شکنجه و آزار میبینند (در روسیه، آلمان و بسیاری از نقاط دنیا)، بزرگانشان مینشینند میگویند تا وقتی که ما در اطراف دنیا متفرّق هستیم، در هر جا اقلیتی هستیم، سرنوشت ما همین است. ما باید مرکزی را انتخاب کنیم و همهمان آنجا جمع شویم، اتباع مذهب یهود آنجا جمع شوند. اول هم جایی را که فکر نمیکنند، فلسطین است؛ جاهای دیگر را فکر میکنند.
بعد، جنگ بین الملل اول پیش میآید. (البته من خلاصهاش را عرض میکنم.
میتوانید کتابهایی را که در این زمینه نوشته شده است بخوانید.) متفقین با عثمانیها میجنگند. (من نمیخواهم از عثمانیها دفاع کنم ولی هرچه بود، حکومت واحدی بود؛ اگر ظالم هم بود، بالأخره واحد بود.) اعراب ساده لوح که از حکومت عثمانی به ستوه آمده بودند تحریک متفقین را پذیرفتند. از داخل، علیه حکومت عثمانی جنگیدند به وعده اینکه به خود آنها در مقابل عثمانیها استقلال بدهند.
انگلیسها به اینها قول قطعی دادند که ما به شما استقلال میدهیم به شرط اینکه به نفع ما با عثمانیها بجنگید. این بیچارهها جنگیدند. در خلالی که این بدبختهای نادان ناآگاه داشتند با دولتِ تاحدودی اسلامی خودشان میجنگیدند، انگلستان قول و قرار خودش را با حزب صهیونیسم- که تازه تشکیل شده بود- محکم کرد که فلسطین را به شما میدهیم در قلب کشورهای اسلامی.
جامعه ملل به وجود میآید (عدالت را ببینید!) و تصویب میکند که در دنیا ملتهایی هستند (مخصوصاً ملتهایی که از عثمانی جدا شدهاند) که چون رشد ندارند، ما باید برایشان سرپرست معین کنیم تا اینها را اداره کنند. درواقع میخواستند ارثیه عثمانیها را تقسیم کنند. قسمتی از آنها را دادند به فرانسه، قسمتی را دادند به انگلستان و … از جمله جاهایی که انگلستان گرفت فلسطین بود. گفت من قیم و سرپرست شما هستم؛ رسماً شد کفیل. بعد به صهیونیستها وعده داد (وعده معروف بالفور) که من اینجا را به شما میسپارم.
«صهیونیستها» یعنی یهود یانی که دهها قرن بود که در گوشههای دیگر دنیا زندگی میکردند و از نژادهای دیگر بودند. من خودم فکر میکردم که یهودیان موجود، همه از نسل اسرائیلند. حالا میبینم تاریخ تشکیک میکند، میگوید این حرف دروغ است.
بسیاری از یهودیها اصلًا از نسل اسرائیل نیستند؛ جامع مشترکشان فقط مذهب است و بس. حتی نژادشان هم خالص نمانده است. یهودیانی که در اطراف و اکناف دنیا زندگی میکردند، فقط به دلیل اینکه فرنگیها به اینها زجر دادهاند و اینها دنبال نقطهای میگردند که آنجا جمع شوند، و به دلیل اینکه مردم خیانت پیشهای هستند، و به دلیل اینکه کتاب مقدسشان به آنها اجازه داده که اگر به سرزمینی رفتید، رحم نباید در شما وجود داشته باشد و از هیچ وسیلهای برای پیشبرد هدفتان امتناع نکنید،
بعد که انگلستان وسیله مهاجرتشان را فراهم کرد، به این سرزمین مهاجرت کردند و زمینها را خریدند درحالی که یهود بومی در فلسطین بیش از پنجاه هزار نفر نیست که الآن هم آن بیچارهها در بدبختی فوق العادهای زندگی میکنند؛ یعنی یهودیان اروپایی و آمریکایی که آمدند، از جمله بدبختیهایی که به وجود آوردهاند این است که سربارِ یهودیان اصیلی هستند که حق دارند در آنجا زندگی کنند.
یک عده روشنفکر در میان اعراب بود؛ قیام کردند، انقلاب کردند. اینها را کشتند، اعدام کردند، بهدار کشیدند. مرتب یهودیها را فرستادند. همینکه عده زیاد شد، اسلحه زیادی هم در میانشان پخش کردند. بعد اینها افتادند به جان مسلمانان بومی؛ کشتند و زدند و بعد هم آواره کردند. پشت سر یکدیگر، از کشورهای اروپایی مهاجرت میشد.
آمدند و آمدند. این یهودیانی که شما امروز اسمشان را میشنوید: موشه دایان، زلی اشکول، گلدا مایر، زهرمار! آخر ببینید اینها از کجای دنیا آمدهاند؟! مدعی هستند که این سرزمین، سرزمین ماست. امروز در حدود سه میلیون نفر مسلمان، آواره از خانه و زندگیشان هستند. هدف مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آنجا تشکیل شود؟ خیلی اشتباه کردهاید، خیلی همه اشتباه میکنیم.
او میداند که یک دولت کوچک، بالأخره نمیتواند آنجا زندگی کند؛ یک اسرائیل بزرگ که دامنهاش از این طرف شاید تا ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزی این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند، میگوید شاعرهای خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشتهاند مُلک سلیمان! هرچه بگویی آقا! آن تشبیه است، میگوید سند از این بهتر میخواهید؟! مگر ادعای خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر روزولت به پادشاه وقت عربستان سعودی پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟ مگر اینها ادعای عراق و سرزمینهای مقدس شما را ندارند؟.
واللَّهِ و باللَّهِ ما در برابر این قضیه مسؤولیم. به خدا قسم مسؤولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللَّهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید، میگفت چه شعاری بدهید؟
آیا میگفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا میگفت بگویید: «زینب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چیزهایی که من (امام حسین) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست کثیف ذلّتآور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها را نگفتم. اگر حسین بن علی بود میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز «1» تو باید فلسطین باشد.
شمرِ امروز موشه دایان «2» است. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان میخورد. مرتّب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسأله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است. باز به قول عبدالرحمن فرامرزی اگر مربوط به اینهاست و مذهبی نیست، چرا یهودیان دیگر دنیا مرتب برای اینها پول میفرستند؟.
ما چه جوابی در مقابل اسلام و پیغمبر خدا داریم؟ آیا چند روز پیش در روزنامه نخواندید که در سال گذشته یهودیان سایر نقاط دنیا، نه یهودیانی که فعلًا شناسنامه اسرائیلی دارند، پانصد میلیون دلار برای اینها فرستادند که با این پولها فانتوم بخرند و بر سر مسلمانان بمب بریزند؟! شنیدهام یهودیان ایران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. سی و شش میلیون دلار پول از یهودیان ایران خودمان برای آنها به عنوان کمک رفت.
و من آن یهود یها را به عنوان اینکه یهودی هستند ملامت نمیکنم، ما خودمان را باید ملامت کنیم. او به همکیشش کمک کرده است؛ با کمال افتخار پول میفرستد، رسیدش هم از موشه دایان میآید و آن را در بازار هم نشان میدهد، میگوید بیا رسیدش را ببین. مگر همین دو سه شب پیش ننوشتند (من بریدهاش را از «اطلاعات» دارم) که الآن فقط یهودیان مقیم امریکا روزی یک میلیون دلار به اسرائیل کمک میکنند؟! آنوقت تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است؟
به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم، خودمان را شیعه علی بن ابیطالب بخوانیم. اصلًا من باید بگویم بعد از این، داستانی را که ما از علی بن ابیطالب نقل میکنیم، حرام است که دیگر در منابر نقل کنیم که روزی علی بن ابیطالب شنید دشمن به کشور اسلامی حمله کرده است: «وَ هذا أخوغامِدٍ وَ قَدْ وَرَدَتْ خَیلُهُ الْانْبارَ».
بعد فرمود: شنیدهام زینت یک زن مسلمان را یا زنی که در حمایت مسلمانان است گرفتهاند؛ شنیدهام دشمنْ سرزمین مسلمین را غارت کرده است، مردانشان را کشته یا اسیر کرده است، متعرّض زنان آنها شده است، زیورها را از گوش و دست زنها جدا کرده است. بعد همین علی بن ابیطالب- که ما اظهار تشیع او را میکنیم و نسبت به او حساسیتهای بیمعنی و دروغین نشان میدهیم- گفت: «فَلَوْ انَّ امْرَأً مُسْلِماً ماتَ مِنْ بَعْدِ هذا اسَفاً ما کانَ بِهِ مَلوماً بَلْ کانَ بِهِ عِنْدی جَدیراً» «3» اگر یک مرد مسلمان با شنیدن این خبر دق کند و بمیرد، سزاوار است و مورد ملامت نیست.
آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمیکنند؟ کیست که امروز منکر شود که فلسطینیهای آواره حق بازگشت به وطن خود را ندارند؟ من در سفر مکه بعضی از اینها را دیدم، یک جوانهایی! فقط میگفتند: «دِماءُ الشُّهَداء» ما امیدمان فقط به خون شهدایمان است. افرادی در میان آنها هستند که واللَّه برای لباسشان محتاجند و برهنه میجنگند.
اگر هفتصد میلیون جمعیت مسلمان دنیا، هر فرد روزی یک ریال بدهد، در سال نزدیک به سیصد میلیارد دلار میشود. اگر فقط مردم ایران- که بیست و پنج میلیون نفر هستیم و نود و هشت درصد ما مسلمان است- هر فرد روزی یک ریال به فلسطینیها کمک کند، در سال حدود نود میلیون تومان میشود. اگر یک عُشر مسلمانان هم هرکس روزی یک ریال کمک کند، در سال نه میلیون تومان میشود.
«فَضَّلَ اللَّهُ الُمجاهِدینَ بِامْوالِهِمْ وَ انْفُسِهِمْ» «4». «الَّذینَ امَنوا وَ هاجَروا وَ جاهَدوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِامْوالِهِمْ وَ انْفُسِهِمْ» «5». به وسیله مال که میتوانیم کمک کنیم. واللَّهِ این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سؤالی که بعد از مردن از ما میکنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید؟ پیغمبر فرمود: «مَنْ سَمِعَ مُسْلِماً ینادی یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ» «6» هرکس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد میکند: «یا لَلْمُسْلِمینَ» مسلمانان به فریاد من برسید، و او را کمک نکند، دیگر مسلمان نیست، من او را مسلمان نمیدانم.
چه مانعی دارد که ما برای اینها حساب باز کنیم؟ چه مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینها بدهیم؟ چرا یهودیان دنیا حتی یهودیان ایران کمک بکنند و ملتهای دیگر آنها را تحسین کنند، بارک اللَّه بگویند، ملتِ بیدار بگویند، ولی ما نکنیم؟ مردم بیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند.
من وظیفه خودم را عمل کردم. وظیفه من فقط گفتن بود و خدا میداند جز تحت فشار وجدان و وظیفه خودم چیز دیگری نبود. این کمک مالی را وظیفه شما میدانم، و وظیفه خودم و هر خطیب و واعظی میدانم که این را بگوید؛ من بر هر خطیب و واعظی واجب میدانم که چنین حرفی را بزند. مراجع تقلید بزرگی مثل آیت اللَّه حکیم و دیگران رسماً فتوا دادهاند که کسی که در آنجا کشته میشود، اگر نماز هم نخواند شهید در راه خداست.
پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم، به کتابهای خودمان ارزش بدهیم، به پولهای خودمان ارزش بدهیم، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند کنیم. علت اینکه دولتهای بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمیاندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد.
آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است؛ میگوید مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگی و همدردی ندارد. میگوید یهودی که برای پول میمیرد، جز پول چیزی را نمیشناسد، خدایش پول است، زندگیاش پول است، حیات و مماتش پول است، به یک چنین مسأله حساسی که میرسد روزی یک میلیون دلار به همکیشانش کمک میکند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به همکیش خود نمیکنند!
منبع: کتاب حماسه حسینی، ص 270-276.
پی نوشت ها:
(1). [این سخنرانی در روز عاشورا ایراد شده است.]
(2). [نخست وزیر وقت اسرائیل.]
(3). نهج البلاغه، خطبه 27.
(4). نساء/ 95.
(5). توبه/ 20.
(6). اصول کافی، ج 2/ ص 164 (به جای مسلماً، رجلًا آمده است).
«تهران قلب فلسطین شد.»؛ این جملهای بود که یاسر عرفات رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین در دیدارش با امام خمینی(ره) در شامگاه ۲۸بهمن ۱۳۵۷در مدرسه رفاه گفت.
ورود ابوعمار به تهران، پایتخت کشوری که تنها امید مبارزان فلسطینی در مقابل اشغالگران قدس بود، موجی از شادی را در میان مردم برانگیخته بود، طوری که ایرانیان از بسیاری از شهرهای دور و نزدیک به محض باخبر شدن از ورود رهبر مبارزان فلسطینی، برای دیدار با او در مراسم 29بهمن بهشت زهرا تهران با هر وسیلهای خودشان را رساندند.
عرفات که با هیأتی 57نفره و عمدتا از چریکهای ساف به تهران آمده بود بعد از مراسم افتتاح سفارت فلسطین در محل سابق سفارت اسرائیل در خیابان کاخ (فلسطین فعلی) خدمت امام خمینی(ره) رفت. او به امام(ره) گفته بود: «موشه دایان گفته امید من به آمریکاست و من هم گفتم امید من به انقلاب ایران است». امام(ره) هم جواب داده بودند: «امید ما هم به خداست چون بهترین تکیهگاه خداست و من به شما این توصیه را میکنم که همیشه خدا را درنظر داشته باشید».
هنوز سالگرد انقلاب نرسیده بود که امام خمینی(ره) با توکل به خدا و اتکال به قدرت لایزال الهی، در شرایطی که جنایتهای اسرائیل در فلسطین و جنوب لبنان به اوج خود رسیده بود آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز جهانی قدس اعلام کردند. آنچه میخوانید گزارشی از رمضان تاریخی 1399هجری قمری است که در آن معمار انقلاب اسلامی خشت اول مبارزه با اسرائیل را محکم نهاد.
سرویسهای جاسوسی موساد و سیا در برخی استانهای مرزی نفوذ کرده بودند و با تشویق آنها به تلاش برای جداییطلبی، برای نظام نوپای جمهوری اسلامی در ایران – قلب جهان اسلام- ایجاد هزینه میکردند. در شرق، ارتش سرخ شوروی به افغانستان حمله گسترده کرده بود تا به رؤیای چندصدساله آبهای گرم جنوب برسد و برای تحقق این رؤیایش مسلمانان زیادی را به خاک و خون کشیده بود.
در عراق هم صدام با کودتایی بدون خونریزی حسن البکر را کنار زده و همهکاره بینالنهرین شده بود و با فشار بر علمای شیعه و سنی، مشکلات جهان اسلام را دوچندان میکرد. اما آنچه بیش از همه دل نهتنها مسلمانان بلکه آزادیخواهان جهان را هم میلرزاند مسئله فلسطین بود؛ مسئلهای که طی آن ساکنان سرزمینی، بهدلیل آنچه «وعده دروغین الهی برای بازگشت فلسطین به قوم یهود» شناخته میشد زندگیشان زهر و دهرشان سیاه میشد.
تا سال 1979 تقابل مسلمانان و یهودیان در این سرزمین، به کشته و آواره شدن هزاران هزار فلسطینی از سرزمینشان و مهاجرت هزاران یهودی به این اراضی اشغالی منتهی شده بود. رژیم صهیونیستی که حالا یکی از قویترین قدرتهای نظامی خاورمیانه شده بود چشمی هم به لبنان و سوریه داشت و با اشغال جنوب لبنان مشکلات مشابهی را برای مردم این کشور بهوجود آورده بود.
اما در همه این سالها حاکمان کشورهای مسلمان جز محکومکردن جنایات اسرائیل، تحریم کالاهای این رژیم و انصراف از رودررو شدن با ورزشکاران اسرائیلی در مسابقات ورزشی، اقدام دیگری نکردند و حتی در جنگهای چندگانه با این دشمن جهان اسلام هم آنچنان که باید قدرت نظامی خود را بروز ندادند.
اما در این سال با پیروزی انقلاب اسلامی، آن هم در کشوری که تا پیش از این حاکمش متحد اسرائیل محسوب میشد و موساد همه جوانب امنیتیاش را زیرنظر داشت، حکومتی برخاست که همهجانبه حامی مردم مظلوم فلسطین شد. حمایت انقلاب اسلامی ایران از مردم فلسطین نه مانند برخی ممالک عربی بر مبنای ناسیونالیسم عربی بود و نه به شکل برخی ممالک بلوک شرق و آمریکای لاتین حمایت تسلیحاتی.
پشتیبانی جمهوری اسلامی از فلسطینیان کاملا براساس دین مبین اسلام بود؛ دینی که شعارهایی چون «هیهات منّا الذله»، «انما المومنون اخوه» و «یا ایها المسلمون اتحدوا» را در خود داشت. امام خمینی(ره) معمار و رهبر این انقلاب هم درماه رمضان آخرین سال قرن چهاردهم هجری قمری در راستای عمل به احکام پیامبر رحمت، حضرت محمد(ص) و برای نجات نخستین قبله مسلمانان، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را تا تحقق آزادی قدس شریف، روز جهانی قدس نامیدند.
حضرت امام در بیاناتشان در روز سهشنبه 16مرداد، برابر با سیزدهم ماه رمضان، درباره این نامگذاری فرمودند: «من طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را به مسلمین گوشزد کردم که اکنون این روزها به حملات وحشیانه خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، بهویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی پیاپی خانه و کاشانه آنها را بمباران میکند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی میخواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن، به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت میکنم که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و میتواند تعیینکننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، بهعنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بینالمللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان فلسطین اعلام کنند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم».
این اقدام امام خمینی(ره) که انقلابی دیگر علیه قدرتهای جهانی بود بازتاب گستردهای داشت. پس از اینکه وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران از طریق نمایندگیهایش در خارج از کشور دعوت امام(ره) از عموم مسلمانان را به اطلاع همه کشورها رساند سفارتخانههای کشورهای اسلامی خاورمیانه، شبهقاره هند، شمال آفریقا، اتحادیهها و انجمنها و جوامع اسلامی اروپا و آمریکا در پیامهایی به دولت جمهوری اسلامی ایران حمایت خودشان را از پیشنهاد امام خمینی(ره) در برگزاری راهپیمایی روز جهانی قدس اعلام کردند.
یاسر عرفات 48ساعت پس از اعلام روز جهانی قدس در پیامی به حضرت امام نوشت: «سلام خدا بر شما. پیام گرامی شما به مسلمانان را درباره بیتالمقدس دریافت کردیم و مژده خیر وافر را در ماه رمضان، ماه نزول قرآن شنیدیم. در این مرحله حساس که انقلاب فلسطین با نیروهای شّر درگیر است با همبستگی میان برادران مؤمن حمایت مهمی را احساس میکنیم. در این مرحله دشوار تاریخی که منطقه خاورمیانه در سایه مشکلات خطیر قرار دارد ما تلاشهای شما را در راه آزادی بیتالمقدس و فلسطین گرامی داشته و از خداوند قادر متعال مسئلت داریم شما را حفظ کرده و گامهای ما را در راه خیر مسلمین و سربلندی اسلام استوار سازد. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. انقلاب تا پیروزی. یاسر عرفات».
نخستوزیر لبنان هم اعلام کرد که «لبنانیها پیشاپیش دیگر کشورها دعوت امام خمینی را لبیک میگویند». عبدالحلیم خدام، وزیر امورخارجه سوریه هم گفت: «اقدام امام خمینی نقش بزرگی در تنظیم مجدد قوا در منطقه خاورمیانه دارد». سازمان نصر افغانستان نیز در بیانیهای اعلام کرد: «قدس همان فرودگاه وحی و نبوت و همان خیزشگاه حماسههای جاوید است. قدس زادگاه تکمردان و نمونه انسانهای تاریخ است. اکنون که امام امتقهرمان بتشکن، خمینی بزرگ این روز را روز قدس اعلام کرده برای همه نوید نوینی است که با نخستین قبله مسلمانان و نخستین دیار وحدت اعلام همبستگی کنیم».
اخوانالمسلمین اردن نیز در تلگرامی نوشت: «این نخستین بار است که از تمام مسلمانان جهان برای آزادسازی بیتالمقدس دعوت میشود، پس باید به این دعوت پاسخ مثبت داده شود».
همه ایران علیه اسرائیل
در ایران نیز بلافاصله احزاب، گروههای سیاسی، شهرداریها، ستادهای نظامی ارتش، سپاه، ژاندارمری، شهربانی، کمیته انقلاب اسلامی، وزارتخانهها، سازمانها، اتحادیههای دانشجویی، سندیکاها، اتحادیههای صنفی، کارخانهها، حوزههای علمیه، اقلیتهای مذهبی و… حضور خود در راهپیمایی روز قدس را اعلام کردند.
امام خمینی(ره) 2 روز پیش از جمعه موعود و راهپیمایی 27مرداد، پس از اینکه به وزیر امورخارجه سوریه گفته بودند: «اگر مسلمین هر کدام یک سطل آب به اسرائیل میریختند او را سیل میبرد» در پیامی مهم به مناسبت نخستین مراسم روز جهانی قدس فرمودند: «روز قدس فقط روز فلسطین نیست؛ روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است؛ روزی است که باید بیرق جمهوری اسلامی در سراسر کشورها برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند دیگر آنها نمیتوانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند. من روز قدس را روز اسلام و روز رسولاکرم(ص) میدانم و روزی است که در آن باید ما تمام قوای خودمان را مجهز کنیم.
روز قدس، جهانی است و روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد؛ روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است؛ روز مقابله ملتهایی است که زیر فشار ظلم آمریکا و غیرآمریکا بودند؛ روزی است که باید مستضعفین مجهز شوند، در مقابل مستکبرین و دماغشان را به خاک بمالند. روز قدس، روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود. باید ملتهای مستضعف در مقابل مستکبرین اعلان وجود کنند. باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جرثومههای فساد را به زبالهدانها بریزند».
بامداد 27مرداد، مردم ایران درحالی برای پشتیبانی از قدس در ماه رمضان به خیابانها آمده بودند که کشورشان در آن مقطع درگیر تحولات شگرفی بود. مردم ایران یک هفته پیش از آن برای انتخاب نمایندگانشان در مجلس خبرگان قانون اساسی به پای صندوقهای اخذ رأی رفته بودند. 3 روز قبل از جمعه موعود نیز برای مقابله با کسانی که تهران و شهرهای بزرگ را در اعتراض به توقیف روزنامه آیندگان به آشوب کشیده بودند تظاهرات میلیونی وحدت انجام داده بودند.
علاوه بر اینها استانهای کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی هم کانون بحران بودند و با فرمان انقلابی امام(ره)، پاوه داشت از شّر جداییطلبان آزاد میشد و نظامیان برای ایجاد ثبات کامل راهی استانهای مرزی میشدند. با این حال تمام خیابانهای مرکزی پایتخت مملو از مردمی شده بود که برای حمایت از ملت مظلوم فلسطین با مشتهای گرهکرده آمده بودند. با توجه به جمعیت 7میلیونی آن زمان تهران، رسانهها تعداد تظاهرکنندگان را 3میلیون نفر تخمین زده بودند.
مردم تهران با شعارهایی مانند «فلسطین پیروز است، اسرائیل نابود است»، «فلسطین فلسطین پارهای از تن ماست، امامت خمینی اساس وحدت ماست»، «آمریکا، اسرائیل دشمن خونخوار ما، فلسطین فلسطین برادر و یار ما»، «ثوره ثوره حتی النصر»، «زمستان فلسطین نوروز باید گردد، شبهای خیمههایش چون روز باید گردد» راهپیماییشان را به مقصد زمین چمن دانشگاه تهران از نقاط مختلف شهر شروع کردند. در این راهپیمایی زن و مرد، پیر و جوان، مکتبی و مجاهد، پاسدار و ارتشی، روحانی و بازاری و… با هر سلیقه و دیدگاه سیاسی و عقیدتی آمده بودند تا با مردم مظلوم فلسطین اعلام همبستگی کنند.
در مشهد، تبریز و اصفهان هم (هرکدام) بیش از یک میلیون نفر، در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند. مردم در شهرهای کوچک و بزرگ سرزمین ایران از نخستین ساعات صبح با شور و شعف خاصی حضور پیدا کردند تا در خیابانهای اصلی راهپیمایی کرده و به مکانهای تعیینشده برای اقامه نمازجمعه برسند. حتی خبر رسیده بود که در دهات و قصبات و گوشهوکنار مملکت، مردم به هر نوعی خواسته امام خمینی را لبیک گفته و با مردم مظلوم فلسطین اعلام همبستگی کردهاند.
اولین قطعنامه در روز قدس
اما در تهران مردم تا پایان راهپیمایی تا صلات ظهر زیر تیغ آفتاب ماندند تا متن قطعنامه را که از تریبونی در محوطه زمینچمن دانشگاه قرائت میشد بشنوند و نمازجمعه خود را به امامت آیتاللهطالقانی ادا کنند.
نخستین امامجمعه تهران در سخنرانی روز قدس خود فرمودند: «بسمالله الرحمن الرحیم. تبت یدا ابی لهب وتب. به نام قدس و به نام سرزمین مقدس فلسطین، دور هم جمع شدیم تا دعوت مظلومان فلسطین و قدس از دست رفته را اجابت کنیم. همه مسلمانها در هر جایی که هستند مانند سری هستند از پیکری و آنگاه که شکایت کند به درد آید. هر عضو بدن انسان وقتی به درد آمد به وسیله اعصاب، شکایت خودش را به مرکز فرماندهی میرساند، سپس فرمانده فرمان میدهد و همه اعضا متوجه آسیبدیده میشوند تا آن را نجات بدهند. چرا؟ چون اگر آن عضو نجات پیدا نکرد همه اعضا فلج خواهند شد».
از روز قدس دنیا بیدار شد
همزمان با ایران در آمریکا و در شهر واشنگتن راهپیمایی عظیمی برگزار شد که در آن، مسلمانان، سیاهپوستان و گروههایی از سایر مردم آمریکا نیز شرکت داشتند. البته در این مراسم اوباش در سرتاسر مسیر راهپیمایی با تخممرغ و میوه گندیده و زباله به سر و صورت تظاهرکنندگان زدند و این در حالی بود که پلیس آمریکا که بهعنوان انتظامات در کنار خیابانهای مسیر راهپیمایی حضور داشت واکنشی نشان نمیداد. اما به محض عکسالعمل یکی از سیاهپوستان به آنها، پلیس وارد عمل شد و چند سیاهپوست و تظاهرکننده را به بهانه برهم زدن نظم دستگیر کرد.
در رم و واتیکان هم مراسم ویژهای توسط مسلمانان و مسیحیان به دعوت نمایندگان کشورهای اسلامی و اسقف کاپوچی برگزار شد که در آن پس از شعار دادن و انتشار نشریاتی به زبانهای عربی و ایتالیایی، فیلمی درباره فلسطین نشان داده شد. در افغانستان هم راهپیمایی روز قدس زیر بمباران خوشهای جنگنده بمبافکنهای ارتش سرخ شوروی انجام شد.
افغانها در خیابانهای کابل بر ضد امپریالیسم و در حمایت از سخنان امام خمینی(ره) شعار سردادند. البته هزاران افغان مهاجر مقیم تهران نیز در راهپیمایی روز قدس شرکت کردند و با خود پلاکاردهایی حمل میکردند که رویشان نوشته شده بود: «دست امپریالیسم شوروی از افغانستان کوتاه»، «حزب اسلامی افغانستان، آزادی قدس را خواهان است».
هماهنگیهای اولین راهپیمایی
در اطلاعیه شماره 3 ستاد برگزاری مراسم روز قدس برای هرچه بهتر برگزار شدن راهپیمایی آمده بود: «در ایفای مسئولیت اسلامی و انسانی خویش و در پی اجرای فرمان تاریخی امام خمینی بر آن شدیم تا مسیرهای راهپیمایی را آنقدر طولانی اعلام نکنیم، لذا از برادران و خواهران تقاضا میشود از همه نقاط با وسایل نقلیه به نزدیکترین مسیر تعیین شده مراجعه کنند.
به اطلاع میرساند 1- در ساعت مقرر در محل حاضر باشید 2- به شعارهای تعیینشده توجه کنید 3- از پارک کردن در خیابانهای اطراف دانشگاه در محدوده خیابانهای مصدق (ولیعصر)، بلوار کشاورز، آناتول فرانس (قدس)، تخت جمشید (طالقانی)، خیابان کارگر و خیابان جمهوری اسلامی خودداری کنید 4- به تذکرات مأموران انتظامی توجه فرمایید 5- از حرکت وسایل نقلیه در محدوده تعیینشده بالا، از ساعت 10صبح خودداری کنید 6- در برخورد با مسائل غیرعادی صبر انقلابی داشته باشید 7- برای استفاده هرچه بیشتر از ظرفیت دانشگاه از تجمع در خیابانهای شرقی و غربی دانشگاه خودداری کنید 8- انتظامات داخل دانشگاه برعهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهربانی جمهوری اسلامی است، لطفا همکاری کنید 9- پلاکاردهای حمل شده را در اطراف نصب کنید تا دیگران بتوانند دید بهتری داشته باشند 10- در دانشگاه رعایت صف جماعت را کرده و از همان ابتدای ورود جا برای انجام نماز درنظر بگیرید 11- در حد امکان سعی شود رادیو با موج اف-ام همراه داشته باشید تا بتوانید از همه برنامهها بهتر استفاده کنید.
این روزها کمتر کسی است که « باد صبا » را نشناسد. اپلیکیشنی که حالا روی گوشی و تبلت خیلیها نصب است. « باد صبا » دومین اپلیکیشن پردانلود و محبوبترین نرمافزار ایرانی در کافهبازار است. فرصتی شد تا سراغی از سازنده باد صبا بگیریم.
خودتان رامعرفی کنید و بفرمایید در مجموعه باد صبا چه مسوولیتی دارید؟ قبل از راهاندازی این مجموعه چه میکردید؟
محمدعلی طهرانچی هستم ساکن مشهد مقدس، 35 سال دارم و مهندس کامپیوتر شاخه نرمافزارم.
از ابتدا تا کنون مسوولیت مدیرعاملی این شرکت را به عهده داشتم و قبل از آن هم پس از اتمام دوره تحصیل، سرباز بودم. در سال 85 در یک شرکت کوچک استخدام شدم. مدت 9 ماهی که آنجا مشغول بودم به حوزه برنامهنویسی تلفن همراه علاقهمند شدم و درنهایت در سال 86 بهاتفاق دو نفر از دوستان، شرکت موج تلفن همراه را راهاندازی کردیم.
باد صبا چندساله است؟ ایده راهاندازی این مجموعه چگونه شکل گرفت؟
باد صبا در حال حاضر هفت سال از عمر آن میگذرد. ایده این محصول توسط یکی از مؤسسات خیریه در مشهد به ما انتقال داده شد که در سال 87 با نام نفحات انتشار یافت. پس از دو سال از تاریخ نخستین انتشار متأسفانه مجموعه خیریه مذکور از ادامه همراهی این پروژه اعلام انصراف کرد و ما مجبور به ادامه این راه شدیم و از آن زمان با نام باد صبا انتشار آن ادامه یافت.
این مجموعه با چه سرمایه اولیهای راهاندازی شد؟ از جایی هم به شما کمک شد یا نه؟
این مجموعه با سرمایه تقریباً معادل 10 میلیون تومان شروع به فعالیت کرد و ما در ادامه برای تأمین هزینههای جاری از انجام پروژههای فنی مربوط به حوزه تلفن همراه و جوایزی که بابت جشنوارههای مذکور به دست میآوردیم ارتزاق میکردیم. در کل میتوان گفت کمک و همراهی مالی از جای خاصی نداشتیم.
برای راهاندازی این مجموعه از ابتدا با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم کردید؟
مشکلات؟! حقیتش را بخواهید پا گذاشتن به عرصه فضای مجازی و استفاده از این بستر به سبب مشکلات متعددش، به یک فضای پرریسک در ایران مشهور است که مطمئناً ما بهواسطه طول مدت فعالیتی که داریم بهاندازه بسیار زیاد از آن بهرهمند شدیم.
ولی بهطور خلاصه مشکلات اصلی که با آن دستوپنجه نرم کردیم اول از همه اتمسفر حاکم بر فضای مجازی آن زمان بهنوعی و این زمان به نوع دیگر، نبود بازار مشخص و فرهنگ عمومی در این حوزه، جاماندگی مسوولان وقت آن زمان از فناوری و نبود برنامه دوراندیشانه توسط متولیان که سردرگمی عمیقی ایجاد کرده بود، وجود رقبایی که صرفاً از پول نفت تغذیه میکردند و این کار را برای ما که از این موضوعات بیبهره بودیم بسیار سخت میکرد، منابع انسانی متخصص و کمیابی نیاز داشتیم و در آن زمان تنها راه برای دسترسی، آموزش کارآموزان هرچند با مدارج تحصیلی بالا بود و …
مجموعه تحت مدیریت شما در حال حاضر چه تعداد کارمند دارد؟
در حال حاضر با 12 نفر این مجموعه را اداره کرده و مشغول به کاریم.
الگو و نمونه خارجی یا داخلی هم برای راهاندازی اپلیکیشن بادصبا داشتید؟
متأسفانه در آن زمان که ایده اولیه این طرح ایجاد شد فضا بسیار بسته بود و نمونه مشابهی در این حوزه یافت نمیشد. حتی مستندات فنی اجرایی مشخصی در دنیا نبود؛ متأسفانه تولید اولیه با شرایط بسیار سخت همراه بود و در ادامه متناسب با اقبال عمومی و بازخوردهای دریافتی و ورود نمونههای جهانی، به تکامل آن اقدام کردیم.
چرا بین اپلیکیشنهای مختلفی که مشابه شما هستند، محصول شما با استقبال بیشتری مواجه شد؟
نخست از همه عنایت خاص خداوند و ائمه معصومین(علیهمالسلام) و در ادامه، سابقه ما مطمئناً مؤثر است و پشتیبانی مداومی که از این محصول صورت میگیرد، موجب جلب اعتماد عمومی میشود و ارتباط سازنده و مستمری با کاربر نهایی ایجاد میکند.
در حال حاضر استقبال از اپلیکیشن «باد صبا» چگونه و در چه حدی است؟ چه تعداد نصب روی گوشیها و تبلتها انجام گرفته است؟ روزانه چه تعداد بازخورد و کامنت و اشکال دریافت میکنید؟
در حال حاضر نرمافزار باد صبا با نرخ رشد روزانه 25 تا 30 هزار نصب در حال انتشار هست. درمجموع 6 میلیون کاربر فعال در هفته داریم. دومین اپلیکیشن ایرانیِ پردانلود و محبوبترین نرمافزار موبایلی در کافهبازار هستیم. درباره بازخوردها نیز بهطور متوسط روزانه 1300 کامنت از کانالهای گوناگون داریم که کار پشتیبانی را برای ما خیلی سخت کرده است.
آماری هم از بازخوردها دارید؟ داخلی و خارجی؛ چهرههای فرهنگی یا سیاسی؟!
البته تجارب مختلفی از بازخوردها وجود دارند که واقعاً اشاره کردن به آنها کار سختی است، ولی در حال حاضر طیف مخاطب ما بهحمدالله اقشار متنوعی را در برمیگیرد. جوانان، کسبه، دولتمردان، صاحبنظران فرهنگی، سینماگران، اهل تسنن و … تا کنون دوستان ارزشمندی بودند که ما را از نظراتشان بیبهره نگذاشتند.
هموطنان عزیز مقیم در خارج از ایران هم در جهت اصلاح اوقات شرعی محلی خودشان همکاری خیلی زیاد و نزدیکی با ما دارند. شهردارهای محترم برخی از شهرها از اقصی نقاط ایران برای ارائه اطلاعات دقیق جغرافیایی با ما مکاتبات خودجوشی را شروع کردند که برای ما بسیار انرژیآفرین بود.
شورای عالی فضای مجازی تصمیم گرفته است تولیدکنندگان محتوا را هم در سودی که شرکتهای ارائهدهنده اینترنت از کاربران خود میبرند سهیم کند. شما بهعنوان مسوول یک مجموعه موفق تولید محتوا در این باره چه دیدگاهی دارید؟
در هر صورت محتوا دلیل اصلی وجودی زیرساختهای فنی و ارتباطی حال حاضر هر کشوری است و مطمئناً تنها توسعه زیرساختها، بدون توجه به محتوای لازمی که نیاز به تولید دارند مانند اقدام به ساخت هواپیمای غولپیکری است که یا بدون مسافر یا بعضاً با یک مسافر در حال سفر است.
بنابراین مشارکت تمامی بازیگران و نقشآفرینان فضای مجازی در سود نهایی حاصله، طرح اندیشمندانه و خردمندانهای برای توسعه محتوایی فضای مجازی خواهد بود که ثمره آن را خیلی زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم خواهیم دید.
مهمترین مشکلات فعلی شما برای توسعه و گسترش «باد صبا» چیست؟ آیا تصمیمی برای گسترش و توسعه بازار خودتان دارید یا نه؟
ما اعتقاد داریم که توانستیم به بخش کوچکی از اهداف و برنامههای تعریف شده دست بیابیم؛ بنابراین توسعه مداوم و آیندهپژوهی برای این حوزه یکی از اقدامات محوری این پروژه است اما مهمترین مشکلات فعلی ما هزینه بالای نگهداری زیرساختهای فنی، کمبود شدید منابع انسانی و کمبود شناخت متخصصان و پژوهشگران فرهنگی، از نحوه استفاده از این رسانه است و البته موارد دیگری هم وجود دارندکه مجال گفتنش نیست.
? نماز استیجاری یک اصطلاح فقهی است که در احکام ما بهکار رفته است. اما قبل از آشنایی با این اصطلاح فقهی، دانستن یک نکته لازم و ضروری است: هیچکس نمیتواند نماز قضای دیگری را که در حال حیات است بهجا آورد، هرچند او از خواندن نماز قضا عاجز باشد.
خب، پس نماز استیجاری به چه دردی میخورد؟ در حقیقت این نماز بعد از مردن فرد مانعی ندارد و شخص مکلف تا زنده است باید نمازهای واجبش را خودش، به هر نحو که میتواند انجام دهد و نماز نایب چه با اجرت و چه بدون اجرت برای او کافی نیست.
اما در زمینه نماز استیجاری بد نیست بدانید که در این نماز، ذکر خصوصیات میت لازم نیست و رعایت ترتیب فقط بین نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا شرط است.
هرگاه در عقد اجاره، کیفیت خاصی بر اجیر شرط نشده باشد (مثلا نگفته باشند نماز را باید در مسجد یا فلان ساعت بخواند) و کیفیت خاصی هم برای نماز در عهد مشخص نشده باشد، بر اجیر لازم است که نماز را با مستحباتی که انجام آن متعارف است بخواند ولی واجب نیست که برای هر نمازی مثلا اذان بگوید؛ بهعنوان مثال، بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهایی که از پدر و مادرش فوت شده و از روی طغیان و نافرمانی نبوده، بعد از مرگ آنها بهجا آورد بلکه اگر از روی طغیان و نافرمانی هم ترک کرده باشد بنابر احتیاط مستحب باید همینطور عمل کند.
? حالا بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهای پدر و مادرش را به هر صورتی که امکان دارد قضا کند که یکی از راهها، استفاده از همین نماز استیجاری است.
در ادامه احکام نماز استیجاری بنا بر فتاوای حضرت امام خامنه ای را می خوانیم
اجوبه الاستفتائات
س 709: من قادر بر خواندن نماز نیستم، آیا جایز است که شخصی به نیابت از من نماز بخواند؟ آیا فرقی بین اینکه نائب طلب اجرت کند و یا طلب اجرت نکند، وجود دارد؟
ج: شخص مکلف تا زنده است باید نمازهای واجبش را خودش، به هر نحو که میتواند، انجام دهد و نماز نائب چه با اجرت و چه بدون اجرت برای او مجزی نیست.
س 710: کسی که نماز استیجاری میخواند:
1 ـ آیا گفتن اذان و اقامه و سلامهای سه گانه و تسبیحات اربعه بهطور کامل بر او واجب است؟
2 ـ اگر یک روز مثلاً نماز ظهر و عصر را بخواند و در روز بعد نمازهای پنجگانه را بهطور کامل به جا آورد، آیا رعایت ترتیب لازم است؟
3 ـ آیا در نماز استیجاری، ذکر خصوصیات میّت شرط است یا خیر؟
ج: ذکر خصوصیات میت لازم نیست، و رعایت ترتیب فقط بین نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشا شرط است، و هرگاه در عقد اجاره کیفیت خاصی بر اجیر شرط نشده باشد و کیفیت معهودی که اطلاق عقد اجاره به آن انصراف پیدا کند، هم وجود نداشته باشد، بر اجیر لازم است که نماز را با مستحباتی که انجام آن متعارف است بخواند، ولی واجب نیست که برای هر نمازی اذان بگوید.
استفتائات جدید
س: خواستم ببینم آیا در نماز استیجاری اکتفا به واجبات کافی است یا خیر؟
ج) اگر شرط نکرده باشد که چگونه بجا آورد، باید مستحبّاتی را که معمولاً افراد عادی بجا میآورند بجا بیاورد.
س: اگر کسی چند روز نماز یا روزه استیجاری گرفته باشد اما اسم منوبعنه را فراموش کرده و امکان پرسیدن اسم او هم نباشد، وظیفهاش در این باره چیست؟
ج) در فرض مذکور ذکر اسم منوبعنه لازم نیست بلکه همین مقدار که اشاره به شخص خاصی شود، کفایت میکند.
س: بنده از طرف وصی میت اجیر نشدم. بلکه شخصی اجیر- با اذن یا بدون اذن- به علت کمبود وقت، مقداری از نماز استیجاری خود را با مقداری پول به بنده داد ، آیا اینگونه اجارهٔ نماز صحیح است یا خیر؟ اگر صحیح نیست تکلیف نمازهایی که خوانده شده چیست؟
ج) شما نسبت به آن تکلیفی ندارید.
س: شخصی نماز استیجاری گرفته بوده و بنده برای کمک به ایشان تبرعاً مقداری از آن نماز را به عهده گرفتم. اولاً نمیدانم که آن شخص اذن این کار را داشته یا نه، دوماً نتوانستم سر مدت تعیین شده نماز را بخوانم و هنوز مقداری از نماز باقی مانده است. آیا بنده باید بقیه نمازها را خودم بخوانم یا به ایشان برگردانم؟ تکلیف آن مقدار را که نخواندهام چیست؟
ج) اگر اجیر مجاز به اجاره غیر هم بوده، نمازهایی را که خواندهاید، صحیح است و نسبت به بقیه موضوع را به اطلاع اجیر برسانید.
س: پدر اینجانب شش سال نماز استیجاری گرفته بود که خود آن مرحوم یکسال آن را خوانده ولی پنج سال دیگر باقی مانده است. به واسطه ناآگاهی از مسأله، چهار سال آن را بدون اجازه ورثهٔ کسی که نماز از او قضا شده، خواندهایم و یک سال دیگر باقی است. اولاً تکلیف ما در مورد آن چهار سالی که بدون اجازه ورثه خواندهایم چیست؟ و ثانیاً برای خواندن یک سال باقی مانده، آیا باید از ورثه آن مرحوم اجازه بگیریم ؟
ج) اگر اجاره مشروط به مباشرت پدرتان بوده است، نسبت به مقدار باقی مانده اجاره باطل میشود و تابع رضایت و اجازهٔ صاحبان مبلغ مذکور میباشد.
س: بنده به دلیل مشکلات زیاد مالی که داشتم از دفتر حضرت امام خمینی (قدس سره) نماز و روزه گرفتم. ولی بعداً نتوانستم در سر قرار، آن را تمام کنم و حال پولی ندارم که پس بدهم. وظیفهام چیست؟ بعد از وقت میتوانم انجام دهم؟ با آن پول سجاده و لباس خریدهام آیا نمازم با آنها درست است یا خیر؟
ج) اگر برای شما به منظور انجام نماز و روزه وقتی معین کردهاند در این صورت انجام آن بعد از گذشت مدت صحیح نیست مگر با اجازه شخصی که شما را اجیر کرده است و اگر بدون اجازه انجام دهید مستحّق اجرت نمیباشید.
س: اگر شخصی به اجرت دویست هزار تومان، اجیر شود تا یک سال نماز بخواند؛
الف: آیا آن شخص میتواند نماز را به کسی دیگر بدهد تا تبرعاً بخواند ولی خودش آن مبلغ را بردارد؟
ب: آیا شخص میتواند همه نمازها را به کسی دیگر بدهد و در مقابل سیهزار تومان اجرت به او بپردازد و صد و هفتاد هزار تومان برای خود بردارد؟
مرحوم حضرت امام (ره) در تحریرالوسیله [القول فی صلاة الاستیجار مسأله 9] میفرمایند: «لو تقبّل العمل من دون أن یؤاجر نفسه له یجوز أن یستأجر غیره له لکن حینئذٍ لا یجوز أن یستأجره بأقلّ من الأجرة المجعولة له علی الأحوط، الا اذا أتی ببعض العمل و إن قلّ».
آیا این «إن قلّ» شامل «تلاش برای یافتن اجیر دیگری» میشود؟ لطفاً توضیح دهید.
ج1و2) اگر اجیر شده است نمیتواند بدون اذن اجیر کننده، کسی دیگری را اجیر کند و عبارت «بعض العمل و إن قلّ» شامل تلاش برای یافتن اجیر دیگر نمیشود.
✅ قبول شدن تمام اعمال انسان وابسطه به قبول نمازاست است واین خود نشانگر عظمت صلاة نزد خالق یکتاست که درجه اعلای این عمل نیک به جماعت خواندن ان است و نظم، وحدت، عظمت و شکوه اسلام را نشان می دهد.
و نماز را برپا دارید و زکات بپردازید و با رکوعکنندگان رکوع نمایید (با نمازگزاران نماز گزارید)
⭕️ اولین نماز جماعت در حرم حضرت معصومه (س)
? نماز جماعت، از آن کارهایی است که بسیار مورد توجه علما و بزرگان بوده و آثار فراوانی برای آن بیان شده است. خاطرات زیادی هم از آنها در ارتباط با همین نمازها بیان شده که نشاندهنده اهمیت نماز جماعت نزد آنها بوده است. یکی از علمایی که بسیار به اول وقت خواندن فریضه نماز و همچنین به جماعت خواندن آن تأکید داشت آیتالله العظمی مرعشی نجفی(ره) بود. یکی از ویژگیهای ایشان اهتمامشان به اقامه نماز بهویژه نماز صبح در اول وقت بود و ایشان کسی است که نماز جماعت صبح درحرم حضرت معصومه(س) را بنیان گذاشت.
? خود ایشان در یادداشتی اینگونه میفرماید: «هنگامی که در قم سکونت کردم (1343) صبحها در حرم حضرت معصومه(س) اقامه نماز جماعت نمیشد و من تنها کسی بودم که این سنت را در آنجا رواج دادم و از60سال پیش به این طرف صبحزود و پیش از بازشدن درهای حرم مطهر و زودتر از دیگران میرفتم و منتظر میایستادم. در زمستانها بیلچهای کوچک بهدست میگرفتم و راه خود را به طرف صحن باز میکردم تا خود را به حرم برسانم. در آغاز خود به تنهایی نماز میخواندم. تا پس از مدتی یک نفر به من اقتدا کرد و پس از آن افراد دیگر هم آمدند و به این ترتیب نماز جماعت را در حرم آغاز کردم. آهسته آهسته ظهرها و شب ها نیز اضافه شد و از آن پس روزی سه بار در مسجد بالا سر حضرت معصومه علیهاالسلام و صحن شریف نماز جماعت می خواندم»
? جماعت را نظر کن در صلاتش شکوه وحدت و نظم در نماز است
? به هر حال نباید به هیچ بهانهای از انجام این عمل پرخیر و برکت نمازجماعت غافل شد و اگر میخواهیم همچون علمای بزرگوار و وارسته شیعه مورد لطف و رحمت و عنایت خاص الهی قرار بگیریم باید همچون این علما هرگز از نمازجماعت غافل نشویم.
منبع یادداشت کتاب شهاب شریعت ؛؛ بیت شعر از عباس پناه
? حتما در سوره مبارکه «قدر» دیدهاید که خداوند میفرماید که ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. خب این آیه نشان میدهد که قرآن کریم بهصورت دفعی در شب مبارک قدر نازل شده است. از سوی دیگر، تاریخ مسلم و شأن نزول آیات، نشانگر آن است که قرآن بهصورت تدریجی و طی 23سال نازل شده است و در خود قرآن نیز آیاتی بر نزول تدریجی اجزای آن تصریح دارند.
خداوند در آیه کریمهای فرموده است:«قرآن را متفرق نازل کردیم تا تو آن را بهتدریج دریافت و بهتدریج بر مردم تلاوت کنی» و در آیه کریمه دیگری، اعتراض کافران را بیان میفرماید که میگفتند چرا قرآن بر تو، مانند تورات موسی، یکباره نازل نشده است؟ خداوند متعال در جواب این اعتراض، خطاب به رسول اکرم(ص) آیهای نازل میکند و میفرماید: «نزول تدریجی قرآن، برای تثبیت قلب تو است.» بنابراین، ظاهر آیات قرآنی در مسئله کیفیت نزول قرآن، متفاوت است؛ برخی از آنها بر نزول دفعی و یکباره قرآن و برخی دیگر بر نزول تدریجی و در طول زمان رسالت آن حضرت دلالت دارند.
? این معنا از نظر قرآن شناسی مسلم است که هرگز اختلاف و تعارضی بین آیات کریمه قرآن وجود ندارد. در حقیقت باید گفت که قرآن کریم 2نزول داشته که یکی بهصورت دفعی انجام گرفته است و دیگری بهصورت تدریجی، و هر دسته از آیات مورد اشاره نیز دلالت بر یکی از این دو گونه نزول دارند.