دسته‌ها
ازدواج

کارت دعوت عروسی خوب + ایده جالب برای طراحی

از گذشته تاکنون و همیشه تاریخ مشورت گرفتن و ایده گرفتن از دیگران و افرادی که کاری را با موفقیت انجام داده اند مهم بوده است .ازدواج و برگزاری مراسم عروسی هم یکی از کارهایی است که بدون کمک و همفکری از مسیر اصلی منحرف می شود ؛ اما ایده گرفتن از دیگران سرعت پیشرفت کارها را بیشتر می کند 

دسته‌ها
امر به معروف و نهی از منکر

چطور کودکان را به نماز دعوت کنیم؟

دعوت کودکان به نماز

روی عکس کلیک کنید

چگونه اشتیاق روزه گرفتن را در کودکمان زنده نگهداریم؟ ( دعوت کودکان به نماز )

 

در جلد سوم کتاب «کافی» نوشته شده که امام باقر (ع) در مجلسی درباره سن تشویق کودکان به نماز صحبت می‌کرد و در ضمن صحبت‌هایش فرمود: «ما کودکان خود را وقتی پنج ساله‌اند به نماز امر می‌کنیم ولی شما کودکانتان را وقتی هفت ساله شدند به نماز امر کنید.

ما کودکان خود را وقتی هفت ساله‌اند به روزه وامی‌داریم به اندازه‌ای که توان دارند. چه نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی و گرسنگی بر آن‌ها چیره شد، افطار می‌کنند تا اینکه به روزه عادت کنند و توان آن را بیابند ولی شما کودکانتان را وقتی 9 ساله شدند به اندازه‌ای که توان دارند به روزه وادارید و وقتی تشنگی بر آن‌ها چیره شد افطار کنند».

در این خصوص باید توجه داشت که روح هر انسانی در دوران کودکی و نوجوانی انعطاف خوبی دارد و قابلیت یاد گرفتن دستورات دینی و به‌خصوص تمرین روزه‌داری از کودکی راحت‌تر است اما هر اندازه که سن انسان بیشتر می‌شود، انعطاف روحی او کمتر شده و یاد گرفتن آموزه‌های جدید مشکل‌تر می‌شود.

بنابراین روزه گرفتن برای کودکان واجب نیست اما همین که در میان وعده‌های غذایی رعایت ماه مبارک رمضان را کند و از انجام کارهایی که روزه را باطل می‌کنند دور باشد، برای او کاری زیبا و پسندیده است که زمینه‌ساز تقوای او در دوران جوانی می‌شود.

 

 

#داستانک_نماز

توجه به نماز

مأمون خلیفه ستمکار عباسی با نقشه‌ای از پیش تعیین شده مناظره و مباحثه‌ای دینی میان سران مذاهب و ادیان مختلف با امام رضا (ع) تدارک دید تا شاید بر عظمت علمی و معنوی آن حضرت آسیبی وارد کند اما امام به‌تنهایی به همه شبهات آن پاسخ داد و با بیانی رسا و منطقی گویا آن‌ها را قانع کرد؛ به‌طوری که همگی بر عظمت علمی امام اعتراف کردند.

در این مجلس بااهمیت امام رضا (ع) رو به مأمون کرد و فرمود: «وقت نماز فرا رسیده». یکی از دانشمندان ‌(عمران) که مشغول بحث با امام بود گفت پاسخ را ناتمام نگذار که دلم نرم شده و آماده پذیرش هستم. امام رضا (ع) فرمود: «نماز می‌خوانیم و برمی‌گردیم». (بحارالانوار، ج 10)

دسته‌ها
امر به معروف و نهی از منکر معرفی

احیاگر معروف ؛ سایت جامع آموزش امر به معروف

احیاگر معروف
احیاگر معروف

سایت های آموزشی امر به معروف و نهی از منکر فارسی زبان خیلی زیاد هستند در واقع هرکدام از افسران جوان جنگ نرم که دغدغه دین و زندگی دارد یک سنگر آموزشی و انتشار محتوا ایجاد کرده است . اما از میان همه آن ها تنها سایت هایی معروف خواهند شد که با جان و دل و برای رضای خدا فعالیت کنند , سایت احیاگر معروف یکی از همان سایت هاست .

سایت احیاگر معروف که از پاییز سال 93 کار خودرا شروع کرد است حالا به یک پایگاه جامع و مفید برای دریافت مقالات و محتوای تصویری ویژه امر به معروف تبدیل شده است ؛ در ادامه مطلب به معرفی بخش های مختلف این سایت می پردازیم, همراه بنیانا باشید 

 

بخش طبقه بندی موضوعی با توجه به حوزه فعالیت سایت احیا گر معروف با محتوای خوبی تکمیل شده است . انتشار داستان های صوتی ,بررسی سبک زندگی غربی , انتشار کلیپ های صوتی , معرفی برنامه های اندرویدی,انتشار اخبار حوزه امر به معروف ,پرسش و پاسخ های حوزه امر به معروف و انتشار ویدیوهای گلچین و برتر از جمله بخش های مهم در موضوعات سایت است 

 

از نکات خیلی مهم که در سایت دیده می شود اینکه سایت احیا گر معروف به معرفی سایت های مهم حوزه امر به معروف و دیگر سایت های منتشر کننده مقالات سبک زندگی  پرداخته است و لینک آن سایت ها را در قالب بنرهای بزرگ در ستون سمت چپ و راست سایت قرار داده است . علی رغم اینکه اکثر سایت های مذهبی با کلی خط مشی دست و پاگیر و سخت سایت های هم سنگر را معرفی می کنند اما در احیا گر معروف شاهد هستیم که با بهترین شرایط دیگر سنگر های جنگ نرم معرفی شده اند که این سایت در این زمینه شایسته ستایش است . 

 

همچنین سایت با طراحی مناسب و فونت های خوانا ایجاد شده است که برای مطالعه راحت تر خوب است . همچنین سایت در حالت ریسپانسیو است به این معنی که کاربران موبایل هم به راحتی می توانند از سایت بازدید کنند .

در ستون میانی سایت بخشی ایجاد شده است که در حالت قفسه مانند برخی کتاب های برتر و پرفروش را تبلیغ می کند که می توانید به راحتی با کلیک روی جلد هر کتاب به مشروحی از مشخصات و توضیحات هر کتاب دست یابید 

برای ورود به سایت احیاگر معروف  اینجا کلیک کنید  

دسته‌ها
حجاب و عفاف

مد هایی که فرهنگ مردم را از بین می‌برند

 

photo_2016-07-16_11-42-02

این تصاویر برای چند روز پیش هست که این مانتوها از 30 تا 35 هزار تومن به فروش می رسیدند بدون هیچ محدودیتی!

نه نیرو انتظامی، نه اصناف، نه ارشاد، و نه هر کسی مسئول هست!!!

لطفا در شبکه های اجتماعی دیگر منتشر کنید…

تصویر در افسران | ویسگون

بازار پوشاک مدت‌هاست حال خوبی ندارد، مُدل‌های عجیب این روزها دیگر نه در مزون‌های زیرزمینی و به صورت مخفیانه بلکه در پُشت ویترین مانتوفروشی‌های سطح شهر به آسانی عرضه می‌شوند؛ در ادامه همراه بنیانا باشید

تابستان که از راه می‌رسد، مدل‌های جدید پوشاک نیز در ویترین مانتوفروشی‌ها خودنمایی می‌کند و گاه برخی مدل‌ها آنقدر عجیب است که در نگاه نخست توجه هر خریداری را به خود جلب و این سؤال را به ذهن متبادر می‌سازد که آیا طراحی آنها در داخل کشور انجام می‌شود؟

اینبار به بهانه هفته حجاب و عفاف برآن شدیم تا از زاویه‌ای دیگر به ماجرا نگاه کنیم و به جای طرح فلسفه حجاب و عفاف، سری به بازار پوشاک کشور زدیم تا وضعیت موجود را بررسی کرده و آن را با این واقعیت تطابق دهیم که مدل‌های موجود تا چه اندازه متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی است؟

قدیم‌ترها شاید اگر به دنبال مدل‌های عجیب و به اصطلاح خارجی پوشاک بودیم یافتن آن چندان هم آسان نبود و با پُرس‌وجو از دوست و آشنا، آدرس مزونی در شمال پایتخت به دستمان می‌رسید که اجناس خارجی و عمدتاً تُرک را به شکل قاچاق وارد کشور کرده و به صورت زیرزمینی در مزون‌های داخل منازل به فروش می‌رساندند.

این روزها اما یافتن مدل‌های جدید و عجیب مانتو کار چندان دشواری نیست، کافی است سری به مراکز خرید پایتخت بزنیم آن هم نه مراکز شمال شهر بلکه در همین دل پایتخت یعنی مناطق مرکزی و شرقی.

مد ل‌هایی که بر اندام مانکن‌ها خودنمایی می‌کند توجه هر عابری را به خود جلب خواهد کرد و حتی اگر قصد خرید هم نداشته باشی، تماشای آنها را از دست نداده و برای دقایقی هم که شده پُشت ویترین مغازه به نظاره می‌ایستی.

مد
مد

به یکی از مانتوفروشی‌های مرکز شهر که مدل‌های عجیب مانتو در ویترین آن توجهم را جلب کرده بود، وارد می‌شوم. ردیف‌های متعدد مانتو با تصاویر عجیب و در انواع مختلف در رگال‌های متنوع چیده شده است.

تا پیش از این شاید مدل‌های عجیب مانتو را در باز بودن جلوی آن و نداشتن دگمه یا بند خلاصه می‌کردیم اما در طراحی‌های جدید، مانتوهای جلو باز به تصاویر عجیبی نیز مزین شده‌اند که دیگر از فاصله بسیار دور توجه هر مخاطبی را به خود جلب می‌کند.

هنگامی که از فروشنده سوال می‌کنم، آیا این مانتوها با وجود تصاویر عجیبی که دارند، به فروش می‌رسند؟ با قاطعیتی در لحن کلامش می‌گوید: بله که به فروش می‌رسد اتفاقاً طرفداران زیادی را از بین دختران امروزی دارد حالا تو اگر نمی‌خواهی از مدل‌های ساده بخر و به سمت رگال دیگری هدایتم می‌کند.

به سمت رگال‌های ساده که می‌روم دست کمی از مدل‌های قبلی ندارند فقط با این تفاوت که از تصاویر عجیب خبری نیست.

طرح‌های عجیب بازار پوشاک کشور را به کنترل گرفته است و آنگونه که رئیس اتحادیه پوشاک می‌گوید اغلب این اجناس قاچاق هستند اما کم نیستند تولیدی‌های داخل کشور که برای فروش بیشتر و جذب مشتری اقدام به عرضه تولیداتی خارج از عرف و قانون می‌کنند.

از سوی دیگر سایت‌های اینترنتی نیز در این عرصه فعال شده و با فروش پوشاک قاچاق، مُدهای عجیب را به جامعه تزریق کرده و خود نیز بدون پرداخت مالیات صاحب سودهای فراوانی می‌شوند، بدون آنکه نظارتی بر عملکرد آنها صورت بگیرد.

بازار مانتو نیز از اوضاع نابسامان بازار پوشاک کشور بی‌بهره نمانده است و هر سال تابستان مُدهای عجیب روانه بازار می‌شود بدون آنکه سرمنشأ آنها شناسایی شوند و  پس از عرضه این مدل‌های پوشاک در سطح فروشگاه‌های شهر جمع آوری آنها کار چندان ساده‌ای نیست.

آنگونه که واقعیت‌های موجود بازار پوشاک حکایت دارد، بر مُدل‌های نامناسب نظارتی صورت نمی‌گیرد یا آنقدر ضعیف است که طرح‌های عجیب به آسانی در فروشگاه‌های متعدد پوشاک حداقل در پایتخت به فروش می‌رسند.

دسته‌ها
ازدواج

آینه شمعدون برای هفتاد و پنج هزار نو عروس بی جهیزیه

مدیرکل حمایت‌های اجتماعی کمیته امداد گفت: ۷۵ هزار نوعروس منتظر دریافت جهیزیه تحت پوشش کمیته امداد داریم که بطور متوسط ۳ تا ۴ میلیون تومان کمک بلاعوض به آن‌ها بابت دریافت جهیزیه پرداخت می‌شود.

دسته‌ها
امر به معروف و نهی از منکر معرفی

سایت جنبش حیا ؛ بررسی و معرفی فعالیت ها

جنبش حیا حرکتی مردمی است که با نگاه دقیق و مسئولانه به راهبردهای رهبر معظم انقلاب و به توصیه ی علما و اساتید دغدغه مند و انقلابی تصمیم بر برداشتن گام های بلندی به سوی «گفتمان سازی واجب فراموش شده ی امر به معروف و نهی از منکر» گرفت و تا کنون به یاری پروردگـار عزیز دراین مسیـر ثابت قدم بوده و به یکی از گـروه های تاثیر گذار و خلاق در حـوزه ی امر به معـروف و نهی از منکر تبدیل شده است. در ادامه مطلب به بررسی سایت جدید جنبش حیا و معرفی جنبش می پردازیم . همراه بنیانا باشید

سایت جنبش حیا
سایت جنبش حیا

مدت طولانی جنبش حیا اخبار فعالیت های خود را در قالب سایت که آن را پیش از این در بنیانا معرفی کرده بودیم منتشر می کرد اما حالا نوبت آن رسیده تا سایت وزین و خوش ساختار جنبش حیا این وظیفه را بر عهده بگیرید

بخش بالایی سایت جنبش حیا و منو صفحه که لینک بخش های اصلی همچون بخش ارسال خاطرات و صفحه محصولات را در بر می گیرد

بخش آمر به معروف برتر به معرفی حرکات های ناب مردمی در جهت ترویج خوبی ها اختصاص یافته است .

ستون سمت چپ سایت هم لینک به بخش های اصلی سایت همچون بخش صوت و فیلم , عکس و پوستر و بانک سوالات امر به معروف است . بخش درخواست ارسال مبلغ به عنوان شاه کلید ستون چپ سایت که راهنمای برگزاری دوره و دعوت از اساتید امر برای حضور در شهر و استان های دیگر است .

بخش هیجان انگیز و به قولی مهمترین بخش کل سایت منوط می شود به بخش خاطرات ؛ که بایگانی بزرگی از تجربیات دیگران در شهرهای مختلف و مکان ها مختلف در زمینه امر به معروف است .

بخش کتابخانه سایت جنبش حیا به عنوان بایگانی سخنان بزرگان , علما و حکمای اسلام درباره فریضه واجب امر به معروف و بایگانی احادیث و آیات نورانی قرآن است .

بخش محصولات سایت جنبش حیا  گلچینی از محصولات رایگان غیر رایگانی است که اعضای جنبش آن ها را تهیه کرده اند و ا زجمله انها می توان  کتاب احکام فراموش شده و یا برنامه اندروید واجب فراموش شده را نام برد 

در ادامه مطلب به معرفی بخش از فعالیت های جنبش مردمی حیا می پردازیم 

 

فعالیت های بخش  آموزش

فعالیت‌های گروه آموزش:

1- تهیه و ارائه طرح درس اولیه آموزش امر به معروف

2- پروژه نگارش طرح درس جامع امر به معروف

3- برگزاری کارگاه‌های آموزشی امر به معروف در دانشگاه علم و صنعت

4- ارائه دو واحد آموزشی امر به معروف در حوزه دانشجویی دانشگاه علم و صنعت طی 9 جلسه درسی

5- برگزاری دوره آموزشی تربیت مبلغ امر به معروف

6- برگزاری نشست‌ها و سخنرانی‌ها با موضوع امر به معروف در مساجد و حوزه‌های علمیه شهر تهران برای اقشار مختلف خواهران و برادران

 

فعالیت های گروه حیابانو (جنبش حیا) 

فعالیت‌های گروه خواهران جنبش حیا، حیابانو:

1- حضور در نمایشگاه دفاع مقدس در پارک قیطریه و برپایی غرفه امر به معروف و نهی از منکر به همراه اجرای برنامه‌های متنوع برای آشنایی اقشار مردم با این فریضه

2- برگزاری جلسات آموزشی امر به معروف و نهی از منکر در حوزه دانشجویی دانشگاه علم و صنعت برای خواهران حوزوی

3- حضور تبلیغی در اردوهای راهیان نور جهت ترویج و جذب نیروهای جدید فعال

4- تشکیل شعبه‌های جدید مجموعه حیابانو در دانشگاه‌ها و شهرستان‌ها

5- برگزاری رزمایش‌های فرهنگی جهت آموزش افراد نهی اولی در تهران و شهرستان‌های مختلف از جمله اصفهان، بابل و شاهرود

6- طراحی و تولید فلش کارت‌های پاسخ به شبهات امر به معروف

7- همکاری در اداره سایت و صفحات شبکه‌های اجتماعی جنبش حیا

8- طراحی نشریات دانشجویی با موضوع آموزش امربه معروف

 

فعالیت های بخش رسانه جنبش دانشجویی حیا 

 

اهم فعالیت‌های گروه رسانه:

1- تولید 6 قسمت موشن گرافیک‌های خاطرات امر به معروف که زمستان 1393 از شبکه سوم سیما پخش شد.

2- تولید نرم افزار اندروید واجب فراموش شده که مشتمل بر دریافت و نشر تجربیات عملی امر به معروف و نمایش محل آن بر روی نقشه آنلاین می‌باشد.

 

3- انتشار و به اشتراک گذاری خاطرات آمرین به معروف در سایت حیا با حدود 2000 بازدید در روز.

4- طراحی و رونمایی از سایت جدید جنبش حیا با امکانات بسیار متنوع و گسترده برای تبیین و آموزش آنلاین و پوشش تخصصی اخبار حوزه امر به معروف و نهی از منکر.

5- راه اندازی پایگاه خبری امر به معروف

6- راه اندازی سامانه‌های پیام رسانی و پیامکی متعدد برای حفظ جریان دغدغه و اخبار امر به معروف.

 

برای ورود به سایت جنبش حیا اینجا کلیک کنید 

دسته‌ها
حجاب و عفاف

سوگنامه ای برای حیای دختران اینستاگرامی

131266-373642-1434703215

سوگنامه‌ای برای حیا!

 

شاید اولش قرار نبود که اینطور بشود! حداقل در پهنه ذهنی ما! فکرش را هم نمی‌کردیم! اصلاً عده‌ای بند پوتین‌ها رامحکم کرده بودند تا بیایند در این جبهه‌ای که حتی جهاد اکبر نیز می‌دانستندش سربازی و یا حتی سرداری کنند!

 

آرمان همه هم یکی بود و همه در یک مسیر مشخص عزم طی طریق داشتند! اما یک دفعه در جبهه خودمان هم اوضاع بهم ریخت!

 

حافظه‌ام دوران پر رنگ و باکلاس وبلاگ داری را به خوبی بخاطر دارد! غرض ذکر خاطره نیست اما خالی از لطف نیست یادآوری آن روزها، که حتی برای بحث مطروحه هم مفید خواهد بود!

 

روزگاری بود که عرصه جهادِ فرهنگیِ مجازیِ به وسعت الان نبود و این همه سرباز و سردار خودخوانده هم وجود نداشت!

 

آن روزها بیشتر جو قالب فضای وب بود و طبعاً وبلاگ نویسی به ابزار قابل توجهی برای گسیل نیروهای ارزشی به این جنگ تبدیل شده بود! آن موقع البته امکانات نسبت به الان محدود تر بود و هرکسی نه توانایی‌اش را داشت و نه حالش را که ساعتی از روز را پشت مانیتور سپری کند! آن موقع شاید قلت نیرو زیاد بود اما، اما حداقل کثرت سربازان و سرداران خودخوانده کم بود!

 

خلاصه آنکه آن موقع مثل حالا نبود که هر بزرگواری روی کاناپه منزل لَم بدهد و شروع کند به سربازی و سرداری در جبهه جنگ نرم!

 

راستی چه اسم پر مسمایی! جنگ نرم! ینی نرم و راحت می‌جنگی مثلاً! روی همان کاناپه نرم!

 

اصلاً کار از همان جایی خراب شد که دیگر نیازی نبود برای سربازی در جنگ نرم تا پشت صفحه مانیتور بروی و به خود زحمت بدهی!

 

نیازی نبود که دیگر قبل انتشار مطالب که همان موشک‌ها و گلوله‌هایت در جنگ نرم هستند فکر کنی و بالا و پایین کنی آن حرف‌ها را! خیلی راحت و در لحظه هرچه به ذهنت می‌رسید را با یک کلیک تأیید می‌کردی و انتشار می‌دادی!

 

این شد که حالا متاسفانه هر خانم چادری می‌خواهد که مروج #حجاب_زهرایی باشد و همه را محجبه کند! آن #صور_عمومی هم که آوردم مقید به این نکته است که هرکی هرکی شده! از دختری که همین دیروز گوشی هوشمندش را برا جشن تکلیف هدیه گرفته تا فلان خانمی که در فضای مجازی دستی بر آتش دارد!

 

ایضاً هر آقا پسر مسجدی که چند تاری مو روی صورتش روییده هم می‌خواهد مروج اسلام ناب محمدی باشد! توضیحات عطف به همان توضیحات بالا! خلاصه آنکه خوشبختانه یا بدبختانه همه به میدان آمده‌اند با تمام ظرفیت باطری گوشی‌هایشان!

 

این وسط هم کسی نیست که به داد #حیایی برسد که در این توهم حضور در جنگ نرم دوستان #ذبح شده است!

 

بله ذبح شده است چون آن خانم‌های گرامی به فکر خودشان دارند سیل مشتاقان به حجاب را اغنا و تشویق می‌کنند اما با بد تبلیغ کردن حجاب با یک چاقوی خیار خوری سر حیا را ذبح می‌کنند!

 

چون آن پسرهای پر دغدغه، دارند با ضد تبلیغ‌هایشان  نمک می‌پاشند روی زخم‌هایی که خانم‌ها به گردن حیا وارد کرده کرده‌اند!

 

ذکر مصادیق دون شأن این یادداشت است اما قسم به خدا که نمایش و عرض اندام با چادر این را به مخاطب القا نمی‌کند که چادر مصونیت است نه محدودیت! بلکه نشان می‌دهد که با #پوشش هم می‌توان جلوه گری کرد!

 

به خدا تحسین حجاب زهرایی فلانی مروج حجاب نیست بلکه مروج بی بند و باری و شکسته شدن حرمت‌هاست برادر من!

 

من نمی‌خواهم خدای ناکرده بگویم که چمیدانم مثلاً حس دیده شدن برای خانم‌ها و یا حس علاقه داشتن به کسی برای آقا پسرهاست که این بازار را گرم می‌کند بلکه فقط می‌گویم از سر نادانی و نابلدی است این آشفته بازار!

 

از سر آشنا نبودن به فوت و فن‌های این عرصه است!

 

غرض آنکه کاری نکنیم که فردا روزی از کرده‌های خود پشیمان شویم…

 

دلمان برای حیا می‌سوزد…

؛

؛

مهدی قاسم خانی، فعال دانشجویی ؛ SSN.IR

دسته‌ها
امر به معروف و نهی از منکر گفت‌وگو

هاشم تفکری بافقی : من هم یک «لاکِ جیغی» هستم

وقتی ۸۸ شد، بیشتر بچه‌ها من را یک آدم هنری می‌دانستند. یک هنری دیوانه که به هیچ‌کس محل نمی‌گذاشت. اما وقتی دیدم بچه حزب اللهی‌ها را در خیابان می‌زنند رفتم سلمانی و گفتم موهایم را کوتاه کن و با تیپی شبیه حزب‌اللهی‌ها وارد دانشگاه شدم.

هاشم تفکری بافقی
هاشم تفکری بافقی

[box type=”info” align=”” class=”” width=””]

قرارمان با « هاشم تفکری بافقی » که روی بافقی بودنش هم خیلی تأکید داشت! بعد از ساعت اداری هماهنگ شد. او اما آن‌قدر با انرژی و صریح و بی‌پروا حرف زد که خستگی کار روزمره را از تنم‌مان درآورد. گفت‌وگوی‌مان ناخواسته بیشتر به مونولوگِ یک‌نفره‌یِ او بدل شد. مونولوگی از زندگی دراماتیک و سینماییش؛ از روزگاری که به خاطر فقر و اثر محیط، حتی از اسلام متنفر شده بود تا روزهایی که به یک بسیجی دو آتشه می‌مانست.

همان چند سوالی را هم که به فراخور حرف‌هایش پرسیده بودم حذف کردم، تا روایت زندگی او را سرراست‌تر بخوانید؛ روایت زندگی «هاشم تفکری بافقی»، تهیه‌کننده و کارگردان برنامه پرطرفدار «از لاک جیغ تا خدا» که تصویری است از سیر تحوّل خانم‌های چادری‌شده.

[/box]

از زندگی زیر پونز نقشه تا کتک زدن ناظم مدرسه!

من خودم را یک «لاک جیغی» می‌دانم. زندگی من هم شبیه سوژه‌های برنامه‌ام قصه‌ای دارد و تحولّی و فراز و فرودی. من از بچگی آدم شرّی بودم. دوم ابتدایی از مدرسه فرار کردم. به معلّممان فحش دادم و فرار کردم. دوم راهنمایی میدان شهدا بودم. تازه «سی.دی» آمده بود. من هم عاشق فیلم بودم.

چندتایی «فیلمفارسی» داشتم که بردم مدرسه بدهم به یکی از دوستانم. لو رفتم و اخراجم کردند! بعداً تصمیم گرفتند تایم بعدازظهر باشم. معلم‌ها به من به چشم یک آدم عوضی نگاه می‌کردند. یادم هست از سوم راهنمایی آمدیم «پاکدشت»؛ در جنوب شهر و زیر پونز نقشه.

طبیعتاً وقتی آنجا زندگی می‌کردیم، یعنی خیلی هم اوضاع مالی‌مان روبه‌راه نبود. هرچند از ما بدبخت‌تر هم آنجا پیدا می‌شد. در «پاکدشت» اوج بحران بود. منِ شرِّ از تهران رفته، توی پاکدشت بچه مظلومی بودم! برای اینکه در آن فضا کم نیاورم، جری‌تر شدم. بچه‌ها می‌رفتند مدرسه‌ای دولتی که به «گاوداری» معروف بود.

با اینکه دوستانم آنجا بودند، ولی خانواده دوست داشتند ریاضی را ادامه بدهم. درسم خیلی خوب بود. برای همین من را فرستادند مدرسه غیرانتفاعی. ریاضی دوست نداشتم. با همه لج کردم. دوم دبیرستان ناظممان را کتک زدم. بعد رفتم توی دفتر مدیر. می‌دانستم پرونده‌های تحصیلی کجاست. پرونده‌ام را برداشتم و آمدم بیرون. چند وقتی بلاتکلیف بودم. تا اینکه بهم گفتند می‌توانی بروی مدرسه گاوها!

 

[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]

از طرفی فقر هم فشار می‌آورد. رئیس‌جمهور «آخوند» بود و ما این‌ها را می‌دیدیم. بچه‌ها همه در فقر بودند. به درجات پایین جامعه اهمیتی داده نمی‌شد. خود من در آن سن و با اینکه خانواده‌ام مذهبی و عمویم هم شهید بود کم‌کم داشتم به کفر می‌رسیدم. شاید خدا را قبول نداشتم. ماه رمضان علناً روزه‌خوری می‌کردم.

 

چون باشگاه بدنسازی می‌رفتم و کشتی کَج کار می‌کردم خوش استیل بودم و صبح و ظهر دختربازی می‌کردم. کلاً عاشق‌پیشه بودم. یعنی نویسنده خوبی بودم و نامه‌های دوست‌دخترهای بچه‌های مدرسه را من می‌نوشتم.

با اینکه آن موقع ابرو برداشتن خیلی کار بدی بود، من ابرو برمی‌داشتم و ریشم را شبیه مدل‌هایی می‌کردم که تازه مد شده بود. حتی اول سال که می‌شد، چون گُنده بودم می‌رفتم صفحات اول کتاب‌ها را می‌کندم. هیچکس هم جرأت نداشت چیزی بگوید. ناظم و مدیر چون می‌دانستند من ناظمی را کتک زده‌ام با من کنار می‌آمدند. توی دلم نسبت به اسلام بغض پیدا کرده بودم. فکر می‌کردم مسبب بدبختی‌های من و دوستانم اسلام است.

[/box]

 

تا اینکه سال 84 شد و محمود احمدی‌نژاد آمد. آن موقع 16 ساله‌ها می‌توانستند رأی بدهند. حرف‌های احمدی‌نژاد را که می‌شنیدم، احساس می‌کردم یک نفری آمده که ضد نظام است! احساس می‌کردم کسی که ضدَّ آقای هاشمی رفسنجانی حرف بزند دارد ضد نظام اسلامی حرف می‌زند و مسلمان نیست. به اضافه اینکه احمدی‌نژاد از عدالت دم می‌زد. برای من قابل تصور نبود که عدالت با اسلام قابل جمع باشد.

هاشم تفکری بافقی
هاشم تفکری بافقی

در ستایش عدالتخواهی

محمود احمدی‌نژاد را عدالت‌طلب می‌دیدم و برای همین دوستش داشتم. برای اینکه خودم هم هرچند آدم بزن‌بهادر و به اصطلاح لاتی بودم، ولی عدالت‌خواهی‌ام بالا بود. یادم هست پیرزنی را می‌شناختم که می‌رفت آشغال جمع می‌کرد تا با فروش آن خرجش را دربیاورد. می‌دانستم شب‌ها، چه ساعتی، کجاست. پیدایش می‌کردم و آشغال‌ها را کول می‌گرفتم.

آدم‌هایی که من را می‌دیدند فکر می‌کردند برای خودم آشغال جمع می‌کنم. حتی مادرم فکر می‌کرد معتاد شده‌ام. احمدی‌نژاد با این روحیه‌اش و با حرف‌هایی که در سال اول ریاست‌جمهوریش در آمریکا زد، کم‌کم من را شیفته خودش کرد. یعنی شد اسطوره ذهن من. اسطوره‌ای که از اسلام و امام زمان (عج) و آقا صحبت می‌کرد.

طبیعتاً من شروع کردم به تحقیق کردن. و ضربه آخر را مستندی زد به نام «امام روح الله» که لبنانی‌ها ساخته بودند و من ده روز نشستم و هر ده قسمت آن را دیدم. با امام آنجا آشنا شدم. یادم هست ته آن مستند با خودم پیمان بستم که می‌خواهم هنرمند بشوم و تا آخر عمر هم کارهایی بسازم مثل «امام روح الله» تا آدم‌ها بعد از دیدنشان تغییر بکنند.

به خدا گفتم من دبیرستانم را کلاً درس نخواندم. شاگرد آخر کلاس شده‌ام. لجبازی کردم. خدایا کمکم کن. هم باید همه واحدهای دوم و سوم را پاس می‌کردم، هم باید کنکور هنر می‌دادم. برای همین خانه‌نشینیم شروع شد. هم‌زمان شروع کردم به قرآن خواندن و نماز خواندن.

هی عمیق‌تر شدم در این فضا و شناختم بیشتر شد. یک سال و هشت ماه طول کشید. همه واحدهایم را پاس کردم و شدم شاگرد سوم کلاس در امتحان نهایی و بعد کنکور دادم. رتبه 493 هنر را آوردم و 2 آزاد. و رفتم بوشهر تا جواب نهایی بیاید. چون ما دو مرحله‌ای بودیم. 6 ماه در بوشهر بودم تا اینکه آمدم «سوره». یعنی با این فضا وارد دانشگاه سوره شدم.

 

[box type=”note” align=”” class=”” width=””]

وقتی وارد دانشگاه سوره شدم خراب کردم. من، یک پسرِ خوش استیلِ بدنسازِ لاتِ جنوب شهریِ یقه باز که زنجیر نقره هم می‌اندازد، در دانشگاه خیلی خاطرخواه داشتم. همان زمان‌ها بین بچه‌های ادبیات نمایشی هم توی بازی تک بودم. انگار بعد از یک سال و 8 ماه خانه‌نشینی به اجتماع نیاز داشتم. برای همین اول دانشگاه حسابی گند زدم!

 

عید دوباره با خودم خلوت کردم. گفتم این‌طوری نمی‌شود. بعد از عید بدترین لباس‌هایم را پوشیدم. یعنی گشادترین و کهنه‌ترین لباس‌ها را. موها و ریشم را بلند کردم تا خیلی توجه جلب نکنم. 2 سال از دانشگاه گذشت و سال 88 شد. در این دو سال وجه سیاسی بودنم پررنگ‌تر شد. همان وقت‌ها از بسیج دل خوشی نداشتم. چون یک‌بار رفتم بسیج شهری در پاکدشت که برخوردشان خوب نبود.

[/box]

بچه‌های «لاک جیغی» خیلی راحت طریقت را می‌فهمند. اما آن‌هایی که فقط اهل شریعت هستند، بسیار خشک برخورد می‌کنند و غیرقابل اعتماد هستند. شما وقتی می‌خواهید انقلابی باشید، باید اهل طریقت باشید. بسیجی باید اهل خطر باشد.

 

photo_2016-05-06_10-44-48

ماجرای یک هنری دیوانه که به هیچ‌کس محل نمی‌گذاشت

وقتی 88 شد، موها و ریشم خیلی بلند بود، ظاهرم اصلاً حزب اللهی نبود. بیشتر بچه‌ها من را یک آدم هنری می‌دانستند. یک هنری دیوانه که به هیچ‌کس محل نمی‌گذاشت. اما وقتی دیدم بچه حزب اللهی‌ها را در خیابان می‌زنند رفتم سلمانی و گفتم موهایم را کوتاه کن و با تیپی شبیه حزب‌اللهی‌ها وارد دانشگاه شدم.

با خودم گفتم اگر قرار است کسی کتک بخورد، من هم باید بخورم. بالاخره ما احمدی‌نژادی هم بودیم و آن موقع احمدی‌نژاد زیاد در دانشگاه طرفدار نداشت. یادم هست که تنهایی مقاومت می‌کردم که امتحانات دانشگاه لغو نشود.

تنها دانشگاهی که در خیابان آزادی بود و امتحاناتش لغو نشد «سوره» بود. به خاطر اینکه من رفتم دفتر رئیس دانشگاه و اداره آموزش و داد و بیداد کردم. دوستم می‌گفت اخراجت می‌کنند. گفتم من 3 بار اخراج شده‌ام. گیرم این هم چهارمیش!

 

بعد از آن در دانشگاه دیگر کسی سلامم را علیک نگفت. تنهای تنها شدم. توی «سوره» کلاً 5 تا بسیجی داشتیم. در دفتر بسج را بسته بودند. قبلش هم من را توی بسیج راه نمی‌دادند. قبولم نداشتند. وقتی این شرایط را دیدم، خیلی پیگیر شدم. بعد در یک پروسه‌ای، بدون هیچ سابقه‌ای شدم مسئول بسیج دانشگاهمان.

وقتی مسئول بسیج شدم، سعی کردم تمام بچه‌های خشک مذهبی را که فکر می‌کردند هر کی در حیاط دانشگاه هست، کافر است، از بسیج بیرون کنم. در بسیج را به کل باز گذاشتم. ما در بسیجمان دختر می‌آمد با آستین بالا، موهای بیرون، ولی من می‌گذاشتمش مسئول یک جایی.

وقتی ما می‌رفتیم «راهیان نور» اگر راوی می‌آمد درباره حجاب و فلان حرف می‌زد و به بچه‌های من توهین می‌کرد، از اتوبوس پیاده‌اش می‌کردم. 2 بار هم این کار را کردم. مثلاً اگر یک خادمی گیر می‌داد به حجاب بچه‌ها با سر می‌رفتم توی صورتش.

برای همین بیشتر سعی می‌کردیم قبل از همه بسیج‌ها برویم «راهیان نور» و می‌شود گفت نطفه «از لاک جیغ تا خدا» همین جا بسته شد. یعنی بچه‌های ژیگولی که آمدند در بسیج و فضا را دیدند، مثل خودم متحول شدند. برای اینکه من آن‌ها را درک می‌کردم. رفته‌رفته حجاب دخترها تغییر می‌کرد. همان دحتری که با آستین کوتاه و لباس سفید تنگ می‌آمد بسیج، سال بعدش شد مسئول اردوی راهیان نور و شد یک آدم چادریِ مذهبی.

 

پروژه انتحار فرهنگی

یادم هست یکی از اساتید به خاطر چفیه داشتن من را می‌انداخت. 3 سال در بیرون و توی خیابان با چفیه بودم. وقتی دانشجو می‌دید که یک بچه بسیجی چشم پاک که دروغ هم نمی‌گوید و توهین هم نمی‌کند و نمی‌گوید حجابتان را رعایت کنید، می‌آمد راهیان نور و خود شهدا دست این‌ها را می‌گرفتند. خود بچه‌ها می‌دیدند که این فضا سالم‌تر و بهتر است.

بعضاً به بچه‌ها کتاب‌هایی درباره «حجاب» می‌دادیم و گپ می‌زدیم. هیچ اجباری نبود. آن‌ها آمده بودند در بسیج به هر دلیلی و بعد دیگر نمک‌گیر شده بودند. همان وقت‌ها که بچه‌ها متحول می‌شدند، فکر کردم کاش بشود مستند خیلی ساده‌ای ساخت، که آدم‌ها خیلی راحت و سرراست قصه تحولشان را تعریف کنند، مثل همین کاری که من کردم.

 

من در دانشگاه از ترم دوم وارد کار تعزیه و تئاتر شدم. خودم رفتم بازیگر تربیت کردم و مثلاً در 19 سالگی‌ام تئاتر مدارس پاکدشت را که هیچ‌کس به حساب نمی‌آورد در مناطق تهران اول کردم. 20 سالم که بود کتاب نمایش‌نامه‌ام را همین سازمان بسیج چاپ کرد و نزدیک به 1500 تا اجرای تئاتر داشتم.

همیشه یک شعار داشتم، می‌گفتم ما وقتی وارد یک دانشگاهی برای اجرای تئاتر می‌شویم، اگر در سالن باشیم، آن‌ها باید ما را انتخاب کند تا ببینند، ولی ما می‌خواهیم انتحار فرهنگی کنیم. یعنی مثل آدمی که بمب به خودش می‌بندد و لای جمعیت می‌رود. ما باید مثل بمب صدا کنیم. برای همین از تئاتر صحنه‌ای به تئاتر خیابانی شیفت پیدا کردیم و در دانشگاه‌ها بسیار فعال شدیم. خیلی‌ها که حتی به لحاظ سیاسی مخالف ما بودند، دوست داشتند توی گروه تئاتر ما باشند.

 

زمانی که امتحان عملی ورودی دانشگاه داشتم، استادی که روبه‌روی ما بود، پرسید چرا می‌خواهی تئاتر بخوانی؟ گفتم من هیچ علاقه‌ای به تئاتر ندارم. گفت می‌خواستی بروی سینما، ولی چون رتبه‌ات نرسید آمدی تئاتر؟ گفتم علاقه‌ای به سینما هم ندارم. گفت پس اینجا چه کار می‌کنی؟ گفتم برای من همان قدر تئاتر و سینما ارزش دارد که این میکروفن. من دنبال تریبون هستم. می‌خواهم عقیده‌ام را ابراز کنم. برای همین یک دوره‌ای «رپ» خواندم و شدم رپر حزب‌اللهی‌ها. حتی قرار بود تیتراژ برنامه «دیروز امروز فردا» را بخوانم که «وحید یامین‌پور» ممنوع التصویر شد.

 

هاشم تفکری بافقی
هاشم تفکری بافقی

[box type=”info” align=”” class=”” width=””]

«از لاک جیغ تا خدا» چطور شکل گرفت؟

بعدتر شبکه دو آمده بود به برنامه‌سازان جوان فراخوان داده بود. می‌خواستند درباره «حجاب» کار کنند. من قبلش طرح «لاک جیغ» را چند جا داده بودم که قبول نکرده بودند. حتی یک قسمت پایلوت کار را هم برای نمونه ساخته بودم.

بیشتر بچه‌هایی که آنجا بودند فقط انتقاد می‌کردند، من طرح دیگری نوشتم برای شبکه دو و دادم به حاج‌آقای اشناب. ایشان از طرح خوشش آمد و گفت نمونه کار بیاور. من هم پایلوت «لاک جیغ» را نشانش دادم. آقای اشناب هم نشست و دید و خوشش آمد و گفت آن طرح را بریز دور، همین را می‌سازیم. و این جوری شد که «از لاک جیغ تا خدا» را ساختیم. یعنی کاملاً دست خدا پشتش بود.

[/box]

 

من فکر می‌کنم ما دو سبک هنرمند داریم. یک سری هنرمندهایی هستند که هیچ عقیده‌ای ندارند و کار مذهبی می‌سازند و چون هیچ عقیده‌ای ندارند و درکش نمی‌کنند، مخاطب با برنامه‌شان ارتباط برقرار نمی‌کند. «از لاک جیغ تا خدا» به چند دلیل مورد توجه مخاطب قرار گرفت.

یکی اینکه خودم مثل سوژه‌های برنامه‌ام متحول شده بودم. دوم اینکه من نویسنده خوبی بودم. یعنی از نویسندگی شیفت کرده بودم در تلویزیون و قصه را خوب می‌شناختم. سه اینکه من خیلی ماهواره می‌دیدم و فرم‌های مختلف را تجربه کرده بودم. و چون تصویربرداری هم بلد بودم و خودم ساختن فیلم را تجربه کرده بودم، به این نتیجه رسیدم که فرم برنامه باید جوری باشد که «هاشم بافقی» تویش دیده نشود.

وقتی که تصویرت به چشم نیاید، نه اینکه تصویر بد بگیری، وقتی که کارگردانیت به چشم نیاید، نه اینکه کارگردانی نکنی، آن وقت «سوژه» خوب دیده می‌شود. من فقط برایم این مهم بود که سوژه‌ام دیده شود. چون سوژه‌هایم «تحوّل» داشتند. همیشه تحوّل قشنگ است. چون «درام» دارد. به اضافه اینکه لطف خدا بود واقعاً.

 

در مسابقه «سه ستاره» ما بعد از «سمت خدا» دوم شدیم. برایم جالب بود که به آنونس تبلیغی ما کمترین زمان را داده بودند. ما را حتی برای تبلیغ روی آنتن زنده دعوت نکردند. پیش‌بینی این رتبه را نمی‌کردم، ولی خوشحالم. به من گفته بودند بیا در مورد این صحبت کن که مردم بهتان رأی دادند.

 

به دنبال تریبون!

من خیلی فکر می‌کردم که چه باید بگویم. همیشه دنبال تریبون بودم. این تریبون هر چی می‌تواند باشد. حالا چه تریبونی بهتر از برنامه زنده شب عید. آن روز خانمم شاهد است که حالم اصلاً خوب نبود. چون من آدمی نبودم که بروم بگویم دستتان درد نکند، جایزه دادید و بخواهم خودم را شیرین کنم.

قبلش هم در گروه به بچه‌ها گفته بودم اگر شیطان لالم نکند یک سری چیزها را می‌خواهم بگویم. خیلی فضای بدی است که در یک کشور اسلامی وقتی بخواهی به آقا عید را تبریک بگویی، مجری برگردد به تو بگوید نمی‌خواهی به مردم تبریک بگویی؟

البته من به مردم هم می‌خواستم تبریک بگویم، ولی این برخورد بد است دیگر. من عقیده‌ام را گفتم و هیچ ترسی هم ندارم. بحث دیدار با رهبری را هم واقعاً نمی پیش‌بینی نکرده بودم، ولی این ارادت خیلی از بچه‌های «لاک جیغی» است که می‌گویند کاش می‌شد آقا را از نزدیک ببینیم.

[box type=”success” align=”” class=”” width=””]

دولتی‌ها هم چون صداوسیما را برای خودشان نمی‌دانند، می‌خواهند آن را در منگنه بگذارند. دولت بودجه‌ای را که باید می‌داده، نداده تا به رسانه ملی فشار وارد کند. در مدت کوتاهی که آقای سرافراز آمده، واقعاً اقتصاد مقاومتی به معنای حقیقی کلمه آنتن را نگه داشته است. این را کسانی می‌فهمند که در سازمان هستند. آقای سرافراز بهترین عملکردی را که می‌شد، با وضعیت موجود ایجاد کرده و این جای تقدیر دارد.

[/box]

 

[su_note]

مطالب مرتبط را حتما بخوانید »» 

حریم من حجاب من در جشن ها [بخش هفتم و نهایی]

دانلود مستند محیط امن ,درباره استراحتگاه دانشجویان دختر و حجاب دانش‌آموزان

پازل کامل – شماره یک « حجاب در زمان پهلوی »

[/su_note]

دسته‌ها
حجاب و عفاف

درباره حجاب تشنج نکنیم

در مواجهه با هر مسئله ای باید به نوع آن مسئله هم توجه کنیم مثلا ببینیم حجاب از چه ابعادی قابل بررسی است…

hijab esfand

این روزها مثل همیشه که وبلاگ هایی که در مورد حجاب می نویسند را نگاه می کنم شاهد آن هستم که اکثر مطالب به سمت آوردن استدلال های غیرمنطقی کم حجاب ها می رود و سعی دارد تا با پاسخ هایی آنها را قانع کند که سخنشان اشتباه است.

یکی از معروف ترین توجیه هایی که بانوان کم حجاب برای عملشان می آورند این است که ” حجابم به خودم ربط دارد، مردان نگاه نکنند”.

 

این کاملا اتفاقی است که در سطح جامعه ایرانی رخ می دهد؛ از اداره های دولتی و شرکت های خصوصی گرفته تا زمانی که از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی جریمه می شویم و…. به این شکل که در اداره ها یا در سیستم دولتی ایران این طور جا افتاده که هرکس اشتباهی را انجام می دهد، تقصیرها را به گردن دیگران می اندازد مثلا راننده ای که جریمه می شود می گوید اتومبیل جلویی ام هم همین قدر سرعت می رفت! این سخنان درواقع استدلال نیستند و تنها چند گزاره احساسی برای ازسرباز کردن مسئولیت می باشند.

 

مسئله حجاب در ایران با نقاط دیگر جهان قدری تفاوت پیدا کرده است و آن به خاطر این است که دولت ایران، اسلامی است و می خواهد در اکثر حوزه ها دخالت کند اما پیش از اینکه این مسئله، یک مسئله سیاسی باشد یک مسئله دینی و مذهبی است؛ مثلا انتخابات در ایران هم همین طور است؛ در وهله اول حضور در انتخابات یک وظیفه شرعی است پس دینی است و در وهله دوم سیاسی محسوب می شود (البته این دلیل آن نیست که ارتباطی به سیاست ندارد).

 

برای اینکه بخواهیم حجاب را در جامعه مان جا بیندازیم به همین خاطر نباید دست به دامن ارگان های دولتی شویم چنانکه رهبر انقلاب نیز که فردی فرادولتی محسوب می شود هم در این زمینه از عامه مردم خواسته اند برای اصلاح و پیشبرد فرهنگ وارد شوند یعنی دولت نباید دخالت مستقیم داشته باشد و نهایتا نقشی حمایتی را باید ایفا کند.

 

اگر مسئله حجاب را از دیدگاه صرفا اجتماعی، یا صرفا سیاسی و حتی صرفا مذهبی و دینی بدانیم دچار تشنج می شویم. تشنج به این معناست که در مقابل یک بانوی کم حجاب می گوییم اینجا مملکت اسلامی است و شما باید حجاب را رعایت کنید! البته این هم جمله ای است اما به جای آنکه استدلال باشد و بخواهد فرد مقابل را قانع کند یک جمله امری است و مردم عادی در مقابل این جملات (خصوصا کسانی که سن بالاتری دارند) واکنش نشان می دهند و معمولا زیر بار آن نمی روند و به همین خاطر دچار تشنج می شوند و گاه در پاسخ می گویند حجاب امری فردی است و به شما ربطی ندارد!

 

برای جلوگیری از این مسئله باید مراقب باشیم تمامی جنبه های امر حجاب را مدنظر بگیریم. درست است که در اسلام «امر» به معروف و نهی از منکر داریم اما این دلیل نمی شود که هرجمله ای را خواستیم به کار بگیریم بلکه باید جملاتی را به کار ببندیم که نهایت تاثیر را در مخاطب داشته باشد مثلا در مواجهه با یک بانوی کم حجاب، از او در نهایت احترام درخواست کنیم تا حجاب بهتری را رعایت کنند؛ به این شیوه به او قهمانده ایم که برای خودش ارزش قائل هستیم و در صورتی که حجاب بهتری را مراعات کند ارزشش بیشتر هم می شود اما اگر احترام های اولیه را زیر پا بگذاریم مسلما به نتیجه ای که اسلام مدنظر دارد نخواهیم رسید.

امیدوارم هیچ وقت متشنج نشوید و متشنج نکنید!

؛

 

امید وطن دوست – نویسنده اختصاصی وب سایت حجاب برتر

دسته‌ها
ازدواج عکس

عکس های ازدواج دانشجویی دانشجویان دانشگاه امیر کبیر

مراسم ازدواج دانشجویی دانشجویان دانشگاه امیر کبیر بعد از ظهر روز سه شنبه 13 بهمن با حضور 165 زوج دانشجو در دانشگاه امیر کبیر برگزار شد .

دسته‌ها
کیوسک مضرات ماهواره

کارمند « GEM » از حمایت مالی عرب‌ها می‌گوید

GEM
GEM

انتشار ویدئویی توسط کارمند سابق شبکه ماهواره‌ای بخش دیگری از پشت پرده شبکه متمول ماهواره‌ای را برملا کرد و مهر تأییدی بر گزارش روزنامه «جوان» از حمایت مالی کشورهای عربی از این شبکه ماهواره‌ای زده شد.

 

در پی انتشار گزارش روزنامه «جوان» درخصوص حمایت اعراب حاشیه خلیج فارس از شبکه ماهواره‌ای « GEM » و منابع مالی این شبکه، یکی از کارمندان سابق « GEM » دست به افشاگری علیه این شبکه زد.

روز گذشته بخش صوت و تصویر خبرگزاری فارس ویدئویی با عنوان «افشاگری کارمند سابق جم/ پول اعراب؛ کار از ضدانقلاب» منتشر کرد. این ویدئو که روز گذشته پربازدیدترین ویدئوی این خبرگزاری نیز بود، ضمن اشاره به فعالیت‌های شبکه جم بخشی از یک ویدئو را به نمایش می‌گذارد که در آن کارمند سابق شبکه جم علیه این شبکه دست به افشاگری می‌زند.

شخصی که در این ویدئو با عنوان «ع. الف» معرفی می‌شود به مسائل مالی شبکه جم می‌پردازد. در این ویدئو ابتدا به نقش مخرب اخلاقی شبکه « GEM » اشاره شده که صدای اعتراض مدیران شبکه‌های ضدانقلاب را نیز در آورده است. بعد از آن «ع. الف» به بیان آنچه در « GEM » دیده است، می‌پردازد. در بخشی از این ویدئو کارمند سابق شبکه جم به این نکته اشاره می‌کند که کریمیان حتی از بیان و افشای منابع مالی شبکه به همکاران خود نیز خودداری می‌کرده و در برابر کنجکاوی این افراد برای اطلاع از وضعیت مالی شبکه سعی می‌کرده آن‌ها را با شوخی و خنده گمراه کند.

 

مهاجرت به یاه‌ست

انتخاب فراکانس شبکه ماهواره‌ای « GEM » روی ماهواره یاه‌ست که تا چندی پیش برای کسانی که از گیرنده‌های ماهواره‌ای استفاده می‌کردند، نامی تقریباً ناشناخته به شمار می‌رفت، سیاستی اقتصادی بود که کریمیان مدیر شبکه « GEM » در پیش گرفت و به زودی نتایج آن را در مهاجرت فرکانس سایر شبکه‌های فارسی زبان به این ماهواره خود به نمایش گذاشت.

 

«ع. الف» در بخشی از گفته‌هایش به این نکته نیز اشاره می‌کند. یاه‌ست « yahsat » ماهواره‌ای عربی و متعلق به دولت امارات است. کریمیان که سابقه همکاری‌اش با اعراب هرچه بیشتر در حال آشکار شدن است ترجیح داد با این ماهواره همکاری کند. «ع الف» در این‌باره می‌گوید: کریمیان بعد از خرید فرکانس از یاه‌ست بلافاصله قرارداد خرید کل این ماهواره را به مدت دو سال امضا می‌کند و تمام فرکانس‌های این ماهواره را به دست می‌آورد و مردم و دیگر شبکه‌های ماهواره‌ای را به سمت این ماهواره کشید.

 

هر کسی که می‌خواست در یاه‌ست فرکانسی خریداری کند باید این کار را از طریق کریمیان انجام می‌داد. کریمیان نیز این فرکانس‌ها را با قیمت‌های بسیار بالایی می‌فروخت. همکاری دوجانبه و پرسود میان کریمیان و دولت امارات که باعث رونق گرفتن یک ماهواره عربی و کسب درآمد برای مالک « GEM » شد.

 

«ع الف» همچنین در این ویدئو به صراحت از پشتیبانی مالی دولت‌های عربی از جمله عربستان و امارات از شبکه «GEM» سخن می‌گوید. موضوعی که چندی پیش در «جوان» به آن اشاره شد و خبر حضور دلارهای نفتی عربستان برای ضربه زدن به بنیان‌های اخلاقی جامعه ایرانی افشا شد. نقش مخرب دولت سعودی در همکاری با شبکه « GEM » اکنون این شبکه را به متفاوت‌ترین شبکه فارسی زبان تبدیل کرده است. شبکه‌ای که چندین کانال را دارد و هرازچند گاه نیز کانال جدیدی بر این مجموعه افزوده می‌شود.

 

یکی از نکات قابل توجهی که در ویدئوی منتشر شده خبرگزاری فارس به چشم می‌آید اشاره درستی است که اقتصاد شبکه‌های فارسی زبان که بسیاری از آن‌ها به دلیل مشکلات اقتصادی در حال تعطیل شدن هستند و آن‌هایی هم که هنوز در حال فعالیت هستند اکثراً از پایین‌ترین استانداردهای تولید برنامه رنج می‌برند و غیر از یک حرکت آماتوری در ایجاد شبکه‌های تلویزیونی نیستند.

 

همانطور که در گزارش پیشین «جوان» درباره «GEM» اشاره شد این شبکه در حال تغییرات وسیعی است. در این رابطه انتشار خبر حضور صادق صبا، مدیر سابق بی‌بی‌سی فارسی در «GEM» می‌تواند نشانه عزم این شبکه برای دنبال کردن بیشتر اهداف سیاسی است. صادق صبا که باعث تحول بی‌بی‌سی فارسی شده است، اکنون به عنوان گزینه برای مدیریت شبکه «GEM» نامیده می‌شود. حضور این چهره که از وی به عنوان فردی بهایی‌مسلک نامیده می‌شود در شبکه‌ای که صاحب آن عضو گروهک تروریستی منافقین است، به آشکار قطعات بیشتری از پازلی که «GEM» در حال ترسیم آن است کمک می‌کند.

منبع: یادداشت محمد صادق عابدینی در روزنامه جوان

دسته‌ها
اخبار ازدواج

ویژه نامه «حلال منفور»درباره رواج طلاق 10آبان منتشر می‌شود

به گزارش جوان آنلاین، ویژه نامه “حلال منفور” با موضوع طلاق منتشر می شود.

دراین ویژه نامه 120 صفحه ای به بررسی پدیده رواج طلاق در جامعه پرداخته شده است.

این ویژه نامه روز یکشنبه دهم آبانماه بعنوان ضمیمه روزنامه جوان در اختیار مخاطبان قرار می گیرد.

1

منبع : جوان آنلاین

دسته‌ها
ازدواج حجاب و عفاف گفت‌وگو

مصاحبه دکتر عباسی با جهان نیوز درباره عفاف و حجاب

مصاحبه دکتر عباسی با جهان نیوز
مصاحبه دکتر عباسی با جهان نیوز

حجاب و عفاف یکی از ارزش‌های اسلامی است که طی سال‌های اخیر زیر سؤال بردن آن به عنوان یکی از هدف‌های جنگ نرم دشمن تعیین شده است. از سویی هر دولتی بر اساس سیاست‌های خود با این مقوله اسلامی و ایرانی مواجه شده است.

برای بررسی ریشه‌های برخی بد پوششی‌ها، شل حجابی و بی‌حجابی‌ها و چرایی معضلات امروز در این موضوع به سراغ استاد حسن عباسی، کارشناس مسائل استراتژیک رفتیم. و ایشان در مصاحبه دکتر عباسی با جهان نیوز به بیان مسائلی پرداختند

دسته‌ها
حجاب و عفاف

حجاب و پوشش کودکان ؛ویدیو از استاد اعلایی

حجاب و پوشش کودکان
حجاب و پوشش کودکان

۱- هر چند وجوب حجاب بر اساس نظر مراجع اتمام نه سال قمری است اما این سن برای شروع رعایت حجاب، بسیار دیر است. دختری که تا قبل از این سن آزادانه هر لباسی را می پوشید با رسیدن به این سن قطعا نخواهد توانست حجاب را در معنای مطلوبش رعایت کند پس آشنایی تدریجی با این امر ضروری است مثلا در شش سالگی آستین حلقه ای یا دامن کوتاه نپوشد در هفت سالگی با پوششی مانند کلاه یا روسری های کوتاه و فانتزی موهایش پوشانده شود.

حجابی که دست و پای او را نگیرد اما او را به پوشش نزدیک کند. مثلا خانواده ها باید به یاد داشته باشند که یکی از اشکالاتی که دختران در هنگام پوشیدن روسری دارند، احساس خفگی زیر گلو است که باید به آرامی وی را عادت داد.عادت دادن کودک به حجاب بسیارمهم است ما نمی توانیم حجاب را به صورت فشرده اعمال کنیم ملایمت و لطافت و عادت دادن او بسیار اهمیت دارد.

۲- در این سنین کودکان در برابر حوادث و رفتار دیگران تاثیر پذیرترند، حجاب شرعی مادر، خاله، عمه و خانم های نزدیک به کودک و دوستانی که با آن ها روابط نزدیک داریم می تواند زمینه را برای محجبه بودن دختران فراهم کند.یکی دیگر ازعوامل مخرب در این جا استفاده خانواده از شبکه های ماهواره ای است که به صورت مستقیم بر روح معنوی کودک اثرگذار است و یقینا بر روند مطلوب دینی خانواده موثر خواهد بود.

۳- بیان محاسن و فواید حجاب و مستور بودن زیبایی ها، رضایت خدا، سلامت فرد و اثرات زیان بار بدحجابی می تواند ما را در حصول نتیجه یاری کند.

۴- استفاده از آیات معرفی زنان صالح و برتر اسلام و بیان زندگانی ایشان به عنوان الگو با استفاده از داستان کودکانه

۵- همزمان با تکلیف دختران، بلوغ جسمانی هم اتفاق می افتد. این امر او را درگیر ظاهرش خواهد کرد. براین اساس او بیشتر از گذشته به فکر نمایاندن زیبایی ها و پوشاندن بدشکلی های موقتی اش خواهد افتاد. والدین آگاه باید با تهیه لباس های زیبا و شاد و متفاوت با رنگ های متنوع و استفاده ازخلاقیت، میل به آراسته بودن او را درک کنند به طوری که موجبات محدودیت او را فراهم نکنند و آزادی و شور و شوق کودکی او را مد نظر قرار دهند.

مثلا از انواع چادرهای رنگی آذین شده با تور و روبان یا مانتو های زیبا با دکمه های رنگارنگ استفاده کنند تا دختر بداند، حجاب زیبایی های او را کم نکرده است.

می توانید برای انتخاب رنگ لباس و یا چادر، از او نظر خواهی کنید. دختر بچه ها لباس های چین دار و دنباله دار را بسیار دوست دارند. سعی کنید در حجاب و پوشش آنچه را که او دوست دارد انجام دهید و تنها شرط شما، پوشش اسلامی باشد. سلیقه خود را به هیچ عنوان بر فرزندتان تحمیل نکنید.

۶- یکی از روش های تشویق، دادن پاداش است به طوری که روانشناسان بر این باورند که تقویت های بیرونی مانند جایزه موجب ایجاد تقویت های درونی مانند میل به داشتن حجاب خواهد شد. بر این اساس برای رعایت حجاب فرزندتان هدیه های هر چند کوچک اما مستمر تهیه کنید.

۷- هر سال، روزجشن تکلیف کودکتان مراسمی کوچک به پا کنید چون آن روز تولدی دیگر است و به او یادآوری کنید درطول سالی که گذشت در چه زمینه هایی قوت یا ضعف داشته و قرار است چگونه باشد.

منبع متن : حجاب برتر


احمد رضا اعلایی

سومین دورهم آیی گروه مردمی من حجاب را دوست دارم همراه بود با ارائه حجت السلام احمد رضا اعلایی درباره حجاب و پوشش کودکان ؛در ادامه این نوشته امکان تماشا و دانلود این ارائه برای شما فراهم شده است .همراه بنیانا باشید

حجاب و پوشش کودکان ؛ویدیو بخش اول

[box type=”download” align=”” class=”” width=””]

تماشای ویدیو در آپارات

دانلود ویدیو _(35مگابات)

[/box]

حجاب و پوشش کودکان ؛ویدیو بخش دوم

[box type=”download” align=”” class=”” width=””]

تماشای ویدیو در آپارات

دانلود ویدیو 45مگابایت

[/box]

حجاب و پوشش کودکان ؛ویدیو بخش سوم

[box type=”download” align=”” class=”” width=””]

تماشای ویدیو در آپارات

دانلود ویدیو 12مگابایت

[/box]

دسته‌ها
حجاب و عفاف

شاید من چادر را دوست داشته باشم ولی …

چند شب پیش یکی از سریال های تلویزیون دیالوگی ماندگار را شاید در اذهان بینندگان انداخت…

tanhaiy-leila-series-amazing-ir-7

 

یکی از سریال های تلویزیون که سعی کرده بیانیه ای باشد از یک زن جوان که عاشق یک مرد مذهبی می شود و زندگی اش را به سمت رضای شوهر و در ادامه خداوند می کند، دیالوگی را در خود جای داد که شاید برای مدت ها در اذهان بینندگان بماند و آن این بود:

[box type=”success” align=”” class=”” width=””]

شاید من شما رو با چادر دوست داشته باشم ولی این مسئله ایه که خود شما باید بهش برسی…

[/box]

 

 

این یکی از مسائل مهمی است که ما تلاش می کنیم تا در این وب سایت به آن تمرکز کنیم. شوهرهای مسلمان نمی توانند زنان را مجبور به داشتن چادر کنند بلکه می توانند زنان را به حجاب دعوت کنند.

 

اینکه زن به صورت اجباری چادر به سر کند نه برای شوهر و نه برای خود آن زن به تنهایی باعث پیشرفت نخواهد شد بلکه بانوی مسلمان باید خودش این مسئله را درک کند که چادر برایش خوب است و در این راه جز مطالعه و کسب علم بیشتر درمورد حجاب راه دیگری نیست (البته اگر هست بگویید!)

 

هیچ وقت هیچ کسی نگفته که حجاب تنها چادر است و غیرچادر حجاب نیست بلکه آن تأکیدی که وجود دارد این است که چادر حجاب کامل است. یعنی اگر بخواهیم کار را محکم انجام دهیم چادر آن کار محکم است وگرنه می شود کار را درست انجام داد درحالی که محکم نباشد.

 

در این سریال، نکته دیگری که در قسمت های اول آن نظر را جلب می کرد قضاوت های عجولانه بود. بانوی اول این سریال در یکی از شهرهای شمال تهران گم می شود و به امامزاده ای می رود که پسر جوان و مجردی در آن حضور داشته و آن بانو شب را در آن امامزاده می گذراند.

 

جدای آن خطایی که پسر در سوزاندن دستش انجام می دهد می شود گفت تا قرینه ای برفساد یافت نشده نمی توان درمورد کسی قضاوت کرد و این نوع قضاوت ها همان است که در قرآن به ظن های گناه آلود تعبیر شده است.

 

اگر فسادی را در جامعه می بینیم وظیفه اولیه ما امر به معروف و نهی از منکر است و اگر چندین مرحله آن جواب نداد رجوع به مراکز قضایی است که امروزه به عنوان نائب حاکم شرع فعالیت می کنند و مسئولیت رسیدگی به آن را دارند چراکه مقابله به صورت جرح و حتی قتل اصلا و به هیچ وجه به عهده مردم نیست و اجازه حاکم شرع مقدمه آن است.

 

 

امید وطن دوست –سایت حجاب برتر