فرقی نمیکند، زیاد دستهایش را بشوید، زیاد در باره اینکه کجایید و با چهکسی هستید سؤال کند یا چندین بار چک کند که در را قفل کرده یانه؟
در هر صورت زندگی با کسی که وسواس دارد، به این سادگیها نخواهد بود اما برای هر مشکلی راهحلی هست و برای خوشبختی نیاز دارید که یاد بگیرید صورت مسئلههای مختلف را حل کنید. مسئله امروز شما، زندگی آرام در کنار همسری است که مبتلا به وسواس است پس با قدرت و مهربانی کنار همسرتان بمانید تا این مسئله برطرف شود. در این مطلب نکاتی را می گوییم که بدانید چگونه با کسی که وسواس دارد زندگی کنیم ؟
در شب ولادت حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام محفل شعرخوانی جمعی از شاعران کشور در حضور حضرت آیتالله خامنهای برگزار شد. خانم پروانه نجاتی از شاعران کشورمان در این دیدار شعر حدیث حیا را قرائت نمود که متن این شعر را در ادامه میخوانید . همراه بنیانا باشید
میخوام یک حرفی بزنم، شاید سنگین باشه، پس خواهشا مثل این فینگیلی ما، همینطوری پاتون رو بندازید رو اون پاتون و دستم به سینه و ریلکس باشید.
اگر هم مخالف این حرف هستید، خب انتقادتون رو بفرمایید.
قبلشم بگم که بگید ماشاالله
نه با خودم و حرفم نیستم، با این فینگیلیمون هستم.
اما حرف اصلی…….
خانم محترم، یه سوال دارم خدمت شما.
شما حاضر هستید که تشریف ببرید آتلیه عکاسی و یه عکس یهویی بگیرید و بیشمار ازش چاپ کنید و بعد تشریف ببرید سر چهار راه و مدرسه و دانشگاه و غیره، بعد وایسید و عکستون رو بدید دست هر مرد نامحرمی؟؟ دوست و آشنا، غریبه و ناشناس؟؟
مسلما حاضر نیستید، اصلا هم ربطی به مذهبی بودن و نبودن نداره. حتی اگه فردی هستید که براتون مهم هم نباشه جلوی نامحرم، حجابتون رعایت نشه هم حاضر به چنین کاری نیستید.
چون برای خودتون قدری شخصیت قائل هستید و حتی باهمه هم نمی پرید!!
خب، حالا زحمتتون رو کم میکنید، بجای رفتن به آتلیه و هزینه چاپ اون همه عکس، یه عکس یهویی میندازید و میزارید در صفحه شخصی تون و یا میزارید تصویر پروفایلتون.
صفحه ای که همه میتونن ببینن، تصویر رو ذخیره کنن، چه فرقی میکنه عکس توی یک کاغذ باشه توی کیف پول یا توی گالری گوشی و توی جیب.
چی؟؟ پرایوت کردید؟؟ یعنی همه فالور های شما، از محارمتون هستند؟؟ قطعا نیستند.
قدری تفکر بفرمایید.
اصلا هم سخت نیست.
به من و دیگران هم ربطی نداره، این فقط به خودتون برمیگرده.
والسلام.
ولش کنید، ناراحت و عصبانی نشید، برگردید باز عکس این پست رو ببینید و لذت ببرید.
اگر هم موافقید با حرفم، لطفا دیگران رو هم مطلع کنید و یا خودتون بگید این حرف رو، شاید تاثیری داشت در رفتارها.
در تقویم، یک روز برای گرامیداشت مقام مادر و زن تعیین شده است. امام خامنهای همانند امام خمینی(ره)، هر سال در سالروز میلاد حضرت زهرا(س)، پس از تجلیل از آن یکتا بانوی هستی، به تبیین و تجلیل جایگاه «مادر» و «زن» میپردازند.
وقتی به سراغ پیامها و کلماتشان میرویم، بسیاری از سخنانشان هنوز با گوشهای زن و مرد ما ناآشناست و گویی تاکنون نشنیدهایم و این نشان میدهد همت نخبگان، مبلغین و رسانه های ما در تبیین این جایگاه، هنوز از میزان اهتمام و دغدغهٔ این دو بزرگوار در تبیین جایگاه «زن» بسی فروتر است و نتوانسته حق فرمایشات ایشان را ادا کند.
امام راحل و مقام معظم رهبری به گونهای جایگاه زن را-به طور عمیق و غیرشعاری-تبیین کردهاند، که آخرین نظریههای طرفدران به اصطلاح حقوق زن در دنیا نیز بعید است در تجلیل از زن به گرد این دیدگاههای مترقی رسیده باشند، اگر ما این فرمایشات را به زبانهای زندهٔ دنیا ترجمه و معرفی کرده بودیم، زنان عالم را شیفتهٔ نگاه بلند امام خمینی(ره) و امام خامنهای نسبت به جایگاه زن کرده بودیم و از نظر امام خمینی(ره) بزرگترین گامها را برای صدور انقلاب و زمینهسازی ظهور برداشته بودیم.
« نظرات امام درباره زنان » یک مجموعهٔ سه قسمتی شامل ناشنیدههایی از امام خمینی و امام خامنهای دربارهٔ زن است که برای اولین بار منتشر و به نسل جوان و به ویژه بانوان ایرانی تقدیم میکند. در ادامه همراه بنیانا باشید
قسمت اول مجموعه نظرات امام درباره زنان را در ادامه میخوانید:
امام خمینی | شغل تربیت فرزند، از همه شغلها بالاتر است/تأثیر «مادر» بیشتر از پدر، معلم و استاد
شما خانمها به طوری که حالا خودتان میگویید معلم هستید؛ دو شغل شریف دارید. شما خانمها دو تا شغل بسیار شریف دارید. یکی شغل تربیت فرزند، که این از همه شغلها بالاتر است. یک فرزند خوب شما اگر به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتر است از همه عالَم. اگر یک انسان شما تربیت کنید، برای شما به قدری شرافت دارد که من نمی توانم بیان کنم. پس شما یک شغلتان این است که بچههای خوب تربیت کنید.
دامن مادرها دامنی است که «انسان» از آن باید درست بشود. یعنی اول مرتبه تربیت، تربیت بچه است در دامن مادر؛ و برای اینکه علاقه بچه به مادر بیشتر از همه علایق هست و هیچ علاقهای بالاتر از علاقه مادری و فرزندی نیست. بچهها از مادر بهتر [مسائل] را اخذ میکنند. آنقدری که تحت تأثیر مادر هستند، تحت تأثیر پدر نیستند، تحت تأثیر معلم نیستند، تحت تأثیر استاد نیستند.
از این جهت بچه هایتان [را] در دامنتان تربیت اسلامی، تربیت انسانی بکنید تا وقتی تحویل میدهید شما این بچه را به دبستان، یک بچه صحیح، اخلاق خوب، آداب خوب؛ آنطور تحویل بدهید. (صحیفه امام، ج8، ص: 90 |در جمع بانوان فرهنگی و معلم| 21 خرداد 1358)
امام خمینی | دامن مادر مبدأ خیرات و شرور/ آن چیزی که در بچگی از مادر میشنود یا میبیند، آن نقش میبندد در قلبش؛ و تا آخر! همراهش هست!/ این یک مطلب بسیار بزرگی است که از مادرها میآید. و از کس دیگر نمیآید/آنقدری که بچه از مادر چیز میشنود از پدر نمیشنود
انبیا آمدهاند که انسان درست کنند، انبیا مأمورند که افراد را- افرادی که بشر هستند و از همین با حیوانات فرق ندارند- آمدهاند که اینها را انسان کنند؛ تزکیه کنند، مزکّی کنند؛ پاکیزه کنند. شغل انبیا همین است و باید شغل مادرها همین باشد نسبت به بچه هایی که در دامنشان هست. بچهها را از آن اول که در دامنشان هست تزکیه کنند. آنها با اخلاق خوب، با اعمال خوب در آنجا بچهها بهتر تربیت میشوند.
در دامن مادر، بچهها بهتر تربیت میشوند تا در پیش استاد. آن علاقهای که بچه به مادر دارد به هیچ کس ندارد. و آن چیزی که در بچگی از مادر میشنود یا میبیند، آن نقش میبندد در قلبش؛ و تا آخر همراهش هست. مادرها باید توجه به این معنا بکنند که این بچهها را خوب تربیت کنند، مزکّی تربیت کنند؛ یک مدرسه علمی- ایمانی باشد دامنهایشان، و این یک مطلب بسیار بزرگی است که از مادرها میآید. و از کس دیگر نمیآید.
آنقدری که بچه از مادر چیز می شنود از پدر نمیشنود. آنقدری که اخلاق مادر تأثیر دارد در بچه کوچولوی نورس و به او منتقل میشود از دیگران نمیشود، مادرها مبدأ خیراتند و اگر خدای نخواسته مادری باشد که بچه را بد تربیت کند، مبدأ شرورند. (صحیفه امام، ج9، ص136 | 26 تیر 1358)
امام خمینی | اگر در دامن مادر، که بالاترین محل تربیت است، بچه خوب از کار درآمد، این تا آخر به همان تربیت بچگی که شده باقی میماند! -مگر یک عوامل بسیار قویای او را برگرداند/ زیرا علاقهای که بچه به مادر دارد به هیچ کس ندارد و حرف مادر نقش میشود در مغزش
بچه در محیط خانوادگی، در دامن مادر و در محیط خانه مبدأ تربیت اصلیاش است، اگر در محیط خانه و در دامن مادر، که بالاترین محل تربیت است، بچه خوب از کار درآمد، این تا آخر- مگر یک عوامل بسیار قویای باشد که او را برگرداند- و الّا تا آخر به همان تربیت بچگی و کوچکی که شده است تا آخر به همان تربیت باقی میماند.
از این جهت محیط خانوادگی یکی از جاهای بسیار مهم است برای تربیت اولاد. و دامن مادر هم یکی از جاهای بزرگ است برای تربیت. و بچه در دامن مادر و از مادر بیشتر از هرکس، بیشتر از معلم، بیشتر از رفقایی که بعدها پیدا میکند، بیشتر از اجتماع، در دامن مادر بیشتر قابل این است که قبول کند چیزها را. علاقهای که اولاد و بچه به مادر دارد به هیچ کس ندارد. و حرف مادر را قبول میکند و نقش میشود در مغزش حرفهای مادر. (صحیفه امام، ج8، ص363 | 11 تیر 1358)
امام خمینی | تمام آرزوهای بچه خلاصه میشود در «مادر»، چون به هیچکس آن علاقه را ندارد/بچه همه چیز را در «مادر» میبینید؛ «حرف»، «خُلق» و «عمل» مادر در بچهها اثر دارد/ مسئول افعال و اعمال بچهها هم شما هستید
شما خانمها شرف مادری دارید، که در این شرف از مردها جلو هستید؛ و مسئولیت تربیت بچه در دامن خودتان دارید. اول مدرسهای که بچه دارد، دامن مادر است. مادرِ خوب، بچه خوب تربیت میکند؛ و خدای نخواسته، اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان توی دامن مادر، منحرف بیرون میآید. و چون بچه ها آن علاقه ای که به مادر دارند به هیچ کس ندارند، و در دامن مادر که هستند تمام … آرزوهایی که دارند خلاصه میشود در مادر و همه چیز را در مادر میبینند، حرف مادر، خُلق مادر، عمل مادر، در بچهها اثر دارد.
لامحاله یک بچه در دامن مادر- که اول کلاس است- این دامن اگر یک دامن طاهر پاکیزه مهذب باشد، بچه از همین اول که دارد رشد میکند، با آن اخلاق صحیح و با آن تهذیب نفس و با آن عمل خوب رشد میکند. بچه وقتی در دامن مادرش هست، میبیند مادر اخلاق خوش دارد، اعمال صحیح دارد، گفتار خوش دارد، این بچه از همان جا اعمالش و گفتارش به تقلید از مادر- که از همه تقلیدها بالاتر است- و به تزریق مادر- که از همه تزریقها مؤثرتر است- تربیت میشود.
شما این مسئولیت بزرگ را دارید که باید بچههای خودتان را که نوزاد هستند، و نفوسشان … تربیت را زود قبول میکند، خوب و بد را زود قبول میکند، شما از اول که این بچهها در دامان شما بزرگ میشوند، مسئول افعال و اعمال آنها هم شما هستید.
همان طوری که اگر یک بچه خوب تربیت کنید ممکن است که سعادت یک ملت را همان یک بچه تأمین کند، اگر یک بچه بد هم- خدای نخواسته- در دامن شما بزرگ بشود، ممکن است که یک فساد در جامعه پیدا بشود. گمان نکنید که یک بچه است؛ یک بچه گاهی وقتها در جامعه، وقتی که وارد شد، در رأس جامعه واقع میشود، و محتمل است که بچه یک فقیر، یکوقت در رأس جامعه واقع بشود.
اگر این بچهای که شما تربیت کردید یک تربیت صحیح باشد و آن وقت آن بچه در رأس جامعه واقع بشود، یک ملت را سعادتمند می کند؛ و آن شرفش مال شماست؛ یعنی شما این سعادت را برای یک ملت بیمه کردید. و اگر خدای نخواسته به عکس باشد: یک بچهای در [دامن] مادر تربیتش تربیت اسلامی نباشد، تربیت انسانی نباشد، انحراف داشته باشد، این ممکن است که بعدها یک جامعه را به فساد بکشد.
خیال نکنید یک آدم است. گاهی یک آدم، یک ده را خراب میکند؛ گاهی یک آدم یک شهرستان را خراب میکند؛ گاهی یک مملکت را خراب میکند. (صحیفه امام، ج7، ص284 | 24 اردیبهشت 1358)
امام خمینی | بانوان محترم! مسئولید همه/ مادرها بیشتر مسئول هستند/ شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است/ تأثیر مادر هم در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است
یَا أَیُّهَا النبِی حَسبُکَ اللَّهُ و مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنیِنَ(انفال/64). چه خطاب افتخارآمیزی است برای مؤمنین! چه خطاب مسئولیت آوری است برای مؤمنین! افتخارآمیز برای اینکه با اینکه خدا کافی است لکن همچو تشریفی را به مؤمنین- که مؤمنات هم داخل هستند- مرحمت فرموده است که خدا و مؤمنین، کسانی که از تو تبعیت کردند، از تو کفایت میکنند.
چقدر افتخارآمیز است برای ما، برای مؤمنین برای شما مخدرات، برای شما مؤمنات، که شما [را] در ردیف خدای تبارک و تعالی قرار داده است، و چقدر مسئولیت آور است این خطاب…خدای تبارک و تعالی در این آیه به ما فرمودهاند که اهداف اسلام و خود نبی اکرم و هرچه مربوط به نبی اکرم است، شماها باید کفایت کنید.
ما مأموریم، مأموریم که حفاظت کنیم از دین خدا، حفاظت کنیم از اهداف الهی…. خداوند به ما این مرحمت را فرموده است که «شما» با «خدا» حفاظت کنید از اسلام و از دین اسلام؛ حَسبُکَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَک مِنَ المُؤمِنینَ…
بانوان محترم! مسئولید همه؛ مسئولیم همه. شما مسئول تربیت اولاد هستید؛ شما مسئولید که در دامنهای خودتان اولاد متقی بار بیاورید، تربیت کنید، به جامعه تحویل بدهید. همه مسئول هستیم که اولاد را تربیت کنیم؛ لکن در دامن شما بهتر تربیت می شوند. دامن مادر بهترین مکتبی است از برای اولاد.
مسئولیت دارید نسبت به فرزندان خود، مسئولیت دارید نسبت به کشور خودتان. و شما میتوانید بچه هایی تربیت کنید که یک کشور را آباد کنند. شما میتوانید بچه هایی را تربیت کنید که حفاظت از انبیا بکنند؛ حفاظت از آمال انبیا بکنند…آنها را تربیت کنید… توجه به سرنوشت اینها بر عهده پدران است و بر عهده مادرها.
مادرها بیشتر مسئول هستند؛ و مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است. تأثیر مادر هم در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است. (صحیفه امام، ج7، ص503 | صبح 5 خرداد 1358)
امام خامنهای | همه تحت تأثیر مادران هستند/ آنکه بهشتی میشود، پایهٔ بهشتی شدنش از مادر است؛ الجنة تحت اقدام الأمهات
مادر است که فرهنگ و معرفت و تمدن و ویژگیهای اخلاقیِ یک قوم و جامعه را با جسم خود، با روح خود، با خُلق خود و با رفتارِ خود، دانسته و ندانسته به فرزند منتقل میکند. همه تحت تأثیر مادران هستند. آنکه بهشتی میشود، پایهٔ بهشتی شدنش از مادر است؛ که «الجنة تحت اقدام الأمهات». (بیانات در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا(س)؛ 5/ 5/1384)
امام خامنهای | باید کاری بکنیم که بچّهها دست مادر را حتماً ببوسند؛ اسلام دنبال این است/در صورت محترم بودن زن در محیط خانواده، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد
زن اگر چنانچه در محیط خانواده، محترم و مکرّم شمرده بشود، بخش مهمّی از مشکلات جامعه حل خواهد شد. باید کاری بکنیم که بچّهها دست مادر را حتماً ببوسند؛ اسلام دنبال این است…هیچ منافاتی ندارد این تکریمِ نسبت به مادر، با آن حالت عاطفی و خودمانیگریای که بین فرزند و مادر وجود دارد. (بیانات در دیدار جمعی از بانوان فرهیختهٔ حوزوی و دانشگاهی؛ ۱۳۹۲/۰۲/۲۱)
امام خمینی | مربی انسانها زن است/زن مبدأ همه خیرات است/ ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. مردها به تَبَع زنها در خیابانها میریختند/ زنها مردان را تشویق میکردند
مربی انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست میکند؛ و با تربیت صحیح خودش کشور را آباد میکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند میشود. زن مبدأ همه سعادتها باید باشد. و مع الأسف زن را به صورت یک لعبه در آوردند این پدر و پسر؛ و خصوصاً این پسر. آنقدر جنایات که به زن کردند به مردان نکردند. زن مبدأ همه خیرات است.
شما دیدید، ما دیدیم، که زن در این نهضت چه کرد… ما نهضت خودمان را مرهون زنها میدانیم. مردها به تَبَع زنها در خیابانها میریختند. تشویق میکردند زنها مردان را. خودشان در صفهای جلو بودند. زن یک همچو موجودی است که میتواند یک قدرت شیطانی را بشکند… (صحیفه امام، ج7، ص: 338، 26 اردیبهشت 1358 ، پیام رادیو تلویزیونی به ملت ایران دربارهٔ مقام و منزلت حقیقی زن)
امام خمینی | در نهضت ما زنها پیشقدم بودند/ارزش فعالیت زنها بیشتر از مردها/ وقتی خواهرها مشت گره کردند و ..، اینها قدرت مردها را دوچندان کرد
در نهضتی که ملت ما کردند، همهتان ملاحظه کردید که زنها پیشقدم بودند. بلکه فعالیت زنها در این باب ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود؛ برای اینکه همین خواهرها که ریختند در خیابانها و در مقابل توپ و تانک تظاهر کردند و مشت گره کردند، اینها مردها را، قدرتشان را دوچندان کرد. وقتی مردها ببینند که خانمها آمدند در مقابل توپ و تانک، آنها بیشتر اقدام میکنند. و ما دیدیم که این خواهرها در این نهضت یک سهم بسیار بزرگ داشتند.
(صحیفه امام، ج10، ص183 | 8 مهر 1358)
امام خمینی | این خانمها بودند که وقتی به خیابانها ریختند و فریاد زدند، مردها را تشجیع کردند و قدرتهای آنها را چند مقابل کردند/ شما علاوه بر اینکه خودتان را قدرتمند کردید، دیگران را هم قدرتمند کردید
الآن این نهضتی که شما در پیش دارید، و باید تشکر کنیم از خانمها که در این نهضت یک قدم راسخی داشتند، و یک کمک بزرگی به ملت کردند. این خانمها بودند که وقتی که به خیابانها و کوچهها ریختند و فریاد زدند، تشییع کردند، تشجیع کردند مردها را و قدرتهای آنها را چند مقابل کردند. و لهذا شما علاوه بر اینکه خودتان را قدرتمند کردید، دیگران را هم قدرتمند کردید. (صحیفه امام، ج10، ص244 | 17 مهر 1358)
امام خمینی | ابرجنایتکاران فهمیدند زنان هستند که میتوانند با قیام خود، مردان را به میدان بکشند
بدون شک آنچه در این پنجاه سال روزگار سیاه ایران به دست این رژیم سیه روی به ملت عزیز ایران بویژه بانوان مظلوم آن گذشت باطرح و نقشه از پیش حسابشده ابرجنایتکاران جهان بوده. ابرجنایتکاران دریافتند که تنها «قشر مذهبی» است که میتواند خار راهی در راه استعمار و استثمار آنان باشد.
و دیدند که حکم نیم سطری یک مرجع مذهبی مورد علاقه مردم دارای چنان قدرتی است که دولت انگلستان و دربار قدرتمند قاجار را به زانو در آورد؛ و نیز دریافتند که زنان در آن نهضت نقش اساسی را داشتند. و متوجه شدند که در مشروطه و پس از آن نیز زنان بویژه قشر متوسط محروم آنان هستند که میتوانند با قیام خود، مردان را به میدان بکشند. و احساس کردند که تا این عوامل به قوت خود باقی هستند نقشههای آنان نقش بر آب است.
(صحیفه امام، ج16، ص: 192 | 25 فروردین 1361)
امام خمینی | زنها هستند که ملتها را تقویت و شجاع میکنند/ عنایت اسلام به بانوان بیش از مردان است
عنایتی که اسلام به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد. مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بیشتر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسان ساز است، و زنها نیز انسان ساز. وظیفه زنها انسانسازی است. اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقویت میکنند، شجاع میکنند … مقام زن مقام والاست؛ عالیرتبه هستند. بانوان در اسلام بلندپایه هستند. (صحیفه امام، ج6، ص299 | 13 اسفند 1357)
امام خمینی | شما خواهران اسباب این شدید که برادرها هم جرأت پیدا بکنند
شما خواهران- بحمداللَّه- در این راه- در راه نهضت- سهم بسزایی دارید. شما اسباب این شدید که برادرها هم جرأت پیدا بکنند. (صحیفه امام، ج8، ص: 117 | 23 خرداد 1358)
امام خمینی | بعضی از جوانها به من میگفتند که عکس العملِ این مادرهای جوان مرده ما را گرم نگه داشته و به ما شجاعت میدهند/ اینها هستند که ما را تشویق میکنند
مادرهای امروز نمونه است، خدا میداند. یعنی در طول تاریخ مثل این مادرها ما نداشتیم الّاکم، که فرزندانش کشته بشود و بعد بیاید بگوید که نه، من افتخار دارم. بعضی از جوانها به من میگفتند که این مادرها ما را گرم نگه داشتهاند؛ این عکس العملِ این مادرهای جوان مرده، ما را زنده نگه داشته و گرم نگه داشته برای اینکه اینها هستند که به ما شجاعت میدهند، اینها هستند که ما را تشویق میکنند. (صحیفه امام، ج4، ص269 | 11 آبان 1357)
امام خامنهای | زنان نیمی از جمعیت کشورند؛ اما تأثیرشان در سرنوشت این کشور ، بیش از تأثیر نیمی از کل جمعیت است/ زن تنها خود به راهی نمیرود، مردها را در آن راه میبرد
تنها مطلب این نیست که زنان نیمی از جمعیت کشورند؛ نباید به این قضیه به چشم کمّیت نگاه کرد. بله، زنان نیمی از جمعیت کشورند؛ اما تأثیر زن ـ تأثیر این نیم جمعیت ـ در سرنوشت این کشور، آن وقتی که بخواهند در سرنوشت دخالت کنند، بیش از تأثیر نیمی از کل جمعیت در سرنوشت است.
یک وقت است که ما مجموعهای از انسانها را در نظر میگیریم، نیمی از آنها نقشی به قدر پنجاه درصد دارند، مسألة زن در جامعه اینگونه نیست؛ بالاتر از اینهاست.اگر زنان در یک جامعه، به فکری مؤمن بشوند و در راهی قدم بگذارند و علیرغم موانع آن راه را ادامه بدهند، تأثیر آنها بر روی فرزندان، همسران، حتّی برادران و پدرانشان، یک تأثیر تعیین کننده و سازنده است.
آن که جوانان را تربیت میکند و در راههای گوناگون قرار میدهد ـ در درجة اول ـ مادر است. البته عوامل دیگر نقش دارند، نقشهای زیادی هم دارند؛ اما نقش مادر از آن نقشها کمتر نیست و در مواردی بیشتر است. زن تنها خود به راهی نمیرود، مردها را در آن راه میبرد. اهمیت تفکر زنان در یک جامعه، در این است! (بیانات امام خامنهای در دیدار بانوان هرمزگان، 29/11/76 – نقش و رسالت زن، ج5، ص43، انتشارات انقلاب اسلامی)
امام خامنهای | غالباً مادران شهدا را قویتر از پدران شهدا دیدهام
من هرجا که با مادران شهدا مواجه شدهام، آنها را حتّی از پدران شهدا هم قویتر دیدهام. (بیانات در دیدار با خانوادههای سرداران شهید استان تهران | 17/ 02/ 1376)
شرط و شروط عجیب برخی شرکتهای خصوصی در جذب و استخدام منشی و کارمند، سالهاست که در جامعه ما به یک رسم متداول اما غلط تبدیل شده. چاپ یک آگهی استخدام منشی با روابط عمومی بالا! در یکی از روزنامههای پرتیراژ و بعد هم زنگ تلفن که یکی پس از دیگری به صدا درمیآید و صف دختران جوان جویای کار. موقعیتی که بعضیها را مجاب میکند برای به دست آوردن موقعیت شغلی از جاذبههای زنانهشان استفاده کنند و…
اما خیلی از دختران و زنان جوان هم هستند که در چنین موقعیتهایی از اعتقادات و بایدونبایدهایشان کوتاه نمیآیند و تسلیم بهانههایی مثل نیاز به شغل نمیشوند.
آنان خوب میدانند که تمام موقعیتهایی که خدا بر سر راهشان قرار میدهد چیزی جز یک امتحان نیست. یک دوربین مخفی که خود خدا طراحی کرده تا رفتار آنها را در آن موقعیت رصد کند و توی کارنامهشان ثبت کند.
بازار رفتن و خرید، از آن موقعیتهایی است که خانمها معمولاً در مواجهه با نامحرم قرار میگیرند و خیلی وقتها حریم محرم و نامحرم نادیده گرفته میشود.
مخصوصاً موقع چانه زدنها و گفتوگو بر سر قیمت. موقعیتی که بعضی از خانمها با استفاده از ویژگیهای زنانهشان سعی میکنند موازنه قوا را به نفع خودشان تغییر بدهند و جنسی را که پسندیدهاند به قیمتی که میخواهند با خود به خانه ببرند.
اما خیلی از خانمها هم هستند که در چنین موقعیتهایی در مقابل وسوسهها تسلیم نمیشوند و حریم محرم و نامحرم را نگه میدارند. هم مواظبت میکنند که حجابشان کنار نرود و هم گفتوگو با فروشنده نامحرم را از حد ضرورت نمیگذرانند و هم حواسشان به رفتار و حرکات و سکناتشان هست که دل کسی را نلرزاند. زنهایی که پیش از آنکه با فروشنده معامله کنند با خدا معامله کردهاند. یک معامله پرسود با کلی جایزه ویژه.
دانشگاه در روزگار ما دیگر جایی اختصاصی برای نخبگان و ویژه عاشقان علم و تحقیق نیست. جایی است در امتداد دبستان و دبیرستان و البته با فضایی آزادتر، مقرراتی کمتر و همراه با حضور جنس مخالف!
دختران محجوب و باحیای ما وقتی که وارد دانشگاه میشوند خود را در محیطی مییابند که عدهای جوان دختر و پسر در بحرانیترین سالهای عمرشان ازنظر بیولوژیکی در کنار هم «زندگی» میکنند. در میان کسانی که خیلیهایشان نه برای یافتن دانش که برای یافتن دوستان جدید و پر کردن وقت و فرار از روزمرگی و خانهنشینی و با گوشه چشمی به یافتن همسر آینده! به دانشگاه آمدهاند. محیطی بسیار مستعد برای نادیده گرفتن احکام خدا.
اما دخترانی هم هستند که در چنین فضایی مرعوب جو ناسالم اطراف خود نمیشوند.
حواسشان هست که استاد و همکلاسی نامحرم، همچنان نامحرم است. در مقابل مسخره شدن و امل نامیده شدن مقاومت میکنند و میدانند که خدا اجر استقامت در راه حق را بهطور ویژه با آنها حساب خواهد کرد.
.
پیشنهاد : با جنس مخالف، جدی و متکبرانه برخورد کنید.
از خلوت با جنس مخالف در هر جایی بپرهیزید.
به پیامهای شفاهی، کتبی و … افراد مزاحم توجه نکنید.
.
. این هم دلیل
از پیامبر روایت شده است که: إِیاکمْ وَالْخَلْوَةَ بِالنِّسَاءِ؛ وَالَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ! مَا خلأ رَجُلٌ وَامْرَأَةٌ إِلا دَخَلَ الشَّیطان بَینَهُما. از خلوت کردن با زنان بپرهیزید، قسم به آن خدایی که جانم در دست اوست مردی با زنی خلوت نمیکند؛ مگر اینکه شیطان وارد میشود. مستدرک الوسائل، ج 14، ص 264
هرسال، فصل داغ تابستان که از راه میرسد خانمها برای سفتوسخت نگرفتن حجاب و بالا زدن آستینها و نازک و سبک کردن مانتوهایشان بهانهها و دلایل بیشتری دارند. بهطوریکه با کمی قدم زدن در خیابانها و مراکز خرید شهرهای بزرگ میشود رسیدن فصل تابستان را حس کرد!
بههرحال نه گرمای تابستان قابلانکار است و نه سختیهای رعایت حجاب کامل در این شرایط.
اما خیلی از خانمها هم هستند که وقتی بنا به ضرورتی در روزهای داغ فصل تابستان از خانه بیرون میآیند حجاب لازم شرعی را که رعایت میکنند هیچ، چادرهای مشکی جذبکننده گرما را هم بر روی لباسهایشان تحمل میکنند. زنهایی که هرم گرمای تابستان آنها را به یاد آتشی میاندازد که خدا به بندگان نافرمانش وعده داده است. آتشی میلیونها بار سوزندهتر از گرمای تابستان!
پیشنهاد لباس نخی و گشاد بپوشید.
در ساعات گرم روز از خانه بیرون نروید.
تا میتوانید در سایه راه بروید.
این هم دلیل
در قرآن مجید آمده است: قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّا. بگو گرمای آتش جهنم سختتر است. سوره توبه، آیه 81
مستند محیط امن به کارگردانی حمید مهاجرانی و تهیه شده در مرکز سفیرفیلم، با بررسی نیازهای شرعی افرد در جامعه اسلامی، حکومت را در کنار ابزارهای سلبی، موظف به فراهم آوردن ابزارهای ایجابی در جهت برطرف کردن آن نیاز ها می شمارد. مستند محیط امن در واقع مستندی در بررسی ایرادات قانونی برای ایجاد محیطی امن و سالم در جامعه است.
مستند محیط امن بیان می کند اگر افرادی نیاز فردی مشروعی دارند که با قواعد و قرادادهای جمعی سازگار نیست، حکومت اسلامی و جامعه موظف است به جای منع یا بیتفاوتی نسبت به آن نیاز، وسایل یا محیط امنی برای رفع نیاز فردی وی فراهم کنند.
طبقه اطلاعیه منتشر شده در سایت اینترنتی مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی (سرچشمه)قرار است جشنواره و نمایشگاهی درباره حجاب و دختران جوان برگزار شود , متن این اطلاعیه را در ادامه میخوانیم :
دعوت از تمامی بانوان عکاس برای شرکت در جشنواره و نمایشگاه عکس حجاب و دختران جوان
در راستای تکریم فرهنگ عفاف و حجاب؛ مجتمع فرهنگی سرچشمه در نظر دارد بانوان عکاس را به جای رقابت ، به رفاقت هنری دعوت کند، بدین منظور از تمام خانمهای عکاس دعوت میشود حضور دختران جوان باحجاب را در عرصههای مختلف اجتماع قاب بگیرند و برای ما ارسال کنند.
دبیرخانه حق استفاده از عکس های ارسال شده را در قالب های نمایشگاهی و انتشاراتی و تبلیغاتی دارا میباشد.
ستاد برگزاری، ارسالکننده را صاحب اثر میشناسد و در صورت تشخیص خلاف این نکته، برگزارکننده، تمامی امتیازهای متعلقه را سلب و آثار مربوطه را در هر مرحله از کار، از دور مسابقه حذف خواهد کرد.
محدودیتی در تعداد آثار ارسالی وجود ندارد.
آثار باید با فرمت JPEG و حداکثر اندازه ضلع بزرگ هر عکس ۲۰۰۰ پیکسل باشد.
در صورت راهیابی عکس به نمایشگاه، ارسال عکس با حجم و اندازه اصلی ضروری است.
اصلاح رنگ، کنتراست، تیرگی و روشنی و کراپ در عکسها، در حدی که اصالت عکس را تغییر ندهد قابل قبول است.
علاقهمندانی که امکان ارسال آثار از طریق الکترونیکی را ندارند میتوانند آثار خود به صورت حضوری و یا از طریق پست به نشانی مجتمع فنی سرچشمه تحویل دهند.
مهلت اعلام شده به هیچ عنوان تمدید نخواهد شد.
ارسال آثار به معنای پذیرش همه مقررات جشنواره است و تصمیمگیری در مورد مسائل پیشبینی نشده بر عهده برگزارکننده است.
جوایز جشنواره:
نفر اول تا سوم: ۱سکه بهار آزادی
پنج نفر برتر بعدی: نیم سکه بهار آزادی
همچنین برای شرکت کنندگان بن جشنواره عکس حجاب و دختران جوان تخفیف خرید از فروشگاههای حجاب در نظر گرفته شده است.
تهران، میدان بهارستان، نرسیده به چهارراه سرچشمه، انتهای خیابان صیرفی پور، مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی
جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۰۹۱۰۱۵۰۳۴۳۲ تماس حاصل فرمایید.
ازدواج ساده و زودهنگام از آن کارهایی است که هرکسی جرئت انجام آن را ندارد. اما «محمدرضا مؤذن زاده» و همسرش «سارا عرفانی» این جرئت را کردند تا در دهه چهارم زندگی خود روزهای خوبی را بگذرانند.
« مژده لواسانی »یکی از جوانترین مجری های رسانه ملی است که او را از دوران نوجوانی اش در قاب تلویزیون دیده ایم. شروع برنامه تازه این مجری جوان بهانه ای شد تا به مناسبت « روز جوان » به سراغش برویم.و گفت وگو کنیم
درست شبیه آنچه در تلویزیون می بینید پراست از ذوق زدگی ها و هیجانات دخترانه که به راحتی ابرازشان می کند. «مژده لواسانی» مجری جوان و خوش رویی است که تمام مخاطبان رادیو و تلویزیون لحظه به لحظه قد کشیدن و بزرگ شدنش را در رسانه ملی دیده اند. از روزهای کودکی و نوجوانی که در رادیو گذشت تا روزهایی که در ۱۴ سالگی سر از تلویزیون در آورد و در ۲۱ سالگی یکی از مجریان شناخته شده تلویزیون شد. حالا لواسانی در روزهای ۲۶ سالگی برنامه زنده «روبه راه» را هر شب در شبکه ۲ اجرا می کند. به بهانه روز جوان سری به مژده لواسانی، جوانترین سردبیر تاریخ رادیو زدیم تا از حال و هوای جوانی اش بیشتر سر دربیاوریم.
مژده لواسانی : در ۱۶ سالگی سردبیر رادیو شدم
« مژده لواسانی » متولد ۲۰ آبان ۱۳۶۸ در محل شهرآرا تهران است. علاقه به رادیو او را به عنوان مهمان به یکی از برنامه های خردسال رادیو کشاند تا خوش زبانی اش در این برنامه راه اجرا را برایش باز کند: « رادیو یک برنامه بسیار باسابقه به نام «سلام کوچولو» دارد.
اساس خانم وکیلی آن زمان این بود که خردسالان نیز در این برنامه حضور داشته باشند. مثل امروز که در برنامه فتیله و عموپورنگ هم بچه ها حضور دارند. از آن بچه ها که آن روزها از این طریق وارد رادیو شدند و بعد مجری قابلی شدند می توان «خانم ژاله صادقیان» را نیز مثال زد. من هنوز فایل صوتی آن برنامه را دارم که وقتی به من می گویند خودت را معرفی کن می گویم: «بسم الله الرحمن الرحیم. من مژده خانم لواسانی هستم».
تا این جمله را گفتم همه تعجب کردند و گفتند «چه خانم» هم میگوید. بعد از این اتفاق من کم کم پایم به رادیو باز شد تا اینکه در ۹ سالگی برنامه زنده جشن عاطفه ها را کنار خانم ژاله صادقیان و آقای جاویدنیا اجرا کردم. بعد از آن در ۱۱ سالگی برنامه ای را با نام «بوی گل آفتاب» به تهیه کنندگی محمد طارمی و محیدحمزه به طور رسمی اجرا کردم و بعد از انجام یک تست تخصصی برنامه «من می توانم» را خودم نوشته و اجرایش را هم خودم به عهده داشتم. در ۱۶ سالگی نیز جوان ترین سردبیر تاریخ رادیو شدم».
با طنز مهران مدیری پایم به تلویزیون باز شد
خوش سرو زبانی خانم مجری او را در همان سن و سال کودکی به بازیگری نیز کشاند اما انتخاب لواسانی برای حضور در رسانه جدای از بازیگری بود: «سالهای کودکی ام مهران مدیری برنامه طنزی به نام «پلاک ۱۴» داشت و من نقش خواهرزاده اش را در ۹ سالگی بازی کردم. این موضوع هم به خاطر این بود که آقای مدیری مرا در رادیو دیده بود و برای این نقش یک دختر سرزبان دار می خواست.
بعد از آن در خانه فرهنگ نیم رخ آقای «محمد حسن زاده» بعد از مجموعه های نیمرخ سریال نوجوانانه ای به نام «خبرنگار» ساخت. در این سریال من در نقش یک دختر خبرنگار به نام «عاطفه» حضور داشتم و «عباس غزالی» و «حسین مهری» نیز هم بازی های من بودند. بعد از آن چند پیشنهاد بازی داشتم اما چون می خواستم با چادر باشم طبعا نمی توانستم این راه را ادامه بدهم. اما سر از کبوتر دات کام در آوردم.
حتی یادم است کارگردان آن برنامه آقای علیپور از من پرسید: می خواهی با چادر اجرا کنی؟ گفتم :بله. گفت: چادرت که علی السویه نیست؟ گفتم: نه من همیشه سرم می کنم. اگر دوست ندارید من اجرا نمی کنم. که آقای علیپور گفت: نه و باهم ۹۰ قسمت ضبط کردیم. بعد از آن یک قانونی اعمال شد که یا باید فقط در رادیو کار کنیم یا فقط در تلویزیون که من رادیو را انتخاب کردم».
رادیو را از من می گرفتند افسرده می شدم
مژده لواسانی در کوچه پس کوچه های رادیو بزرگ شده و به قول خودش خیلی بچگی نکرده است. اما پذیرفتن چنین موضوعی برای هر خانواده ای ساده نیست و لواسانی این موضوع را از افتخارات زندگی اش می داند: «خانواده من بسیار سخت گیر است. پدر من یک وکیل کاملا جدی است که اصلا به این نوع فضا تعلق ندارد. نه پدر و نه مادرم هیچ وقت ذوق زده این موضوع نبودند که من رادیو و تلویزیون کار می کنم.
هنوز هم گاهی کسی با ذوق و شوق به آنها درباره من می گوید واکنش آنها خیلی عادی است. اما من چون تک فرزندم خیلی حواسشان بود من کاری را که علاقه داشتم انجام بدهم. آنها هم همیشه به این علاقه احترام گذاشته اند. رادیو برای من خیلی اهمیت داشت. شاید اگر آن دوران کسی رادیو را از من می گرفت من کاملا افسرده می شدم.
من هیچ وقت زنگ های آخر مدرسه را نبودم. همیشه ماشین رادیو دنبالم می آمد و مرا می برد. این موضوع برای مدرسه حل شده بود. اما پدرو مادرم همیشه به نمرات و معدلم حساس بودند و سخت می گرفتند. اگر درباره من از بسیاری از مجریان مطرح رادیو و تلویزیون بپرسید هنوز از من آن تصویر یک دختر دبستانی با چادر و روپوش مدرسه و یک کوله پشتی توی ذهنشان است. یکبار حتی در یکی از برنامه هایم که خانم «ژاله صادقیان» حضور داشت گفتم من روبروی کسی نشسته ام که یک زمانی چون قدم به میکروفون رادیو نمی رسید من در آغوشش می نشستم برنامه اجرا می کردم.»
حفظ حیا از پوشیدن چادر مهم تر است
لواسانی از مجریانی است که خردسالی وارد کار اجرا شد و در نوجوانی روبروی دوربین تلویزیون قرار گرفت و مخاطبان او در تمام مراحل بزرگ شدنش او را با پوشش چادر دیده اند. او درباره انتخاب این پوشش می گوید: «برای من به لحاظ سبک و سیاق خانواده ام چادر چیز غریبی نبود. و من واقعا چادر را دوست داشتم. پیش از ما هم سریال «درپناه تو» کمکی بزرگی به چادر کرد. چون برای اولین بار یک دختر دانشجوی فعال و با چهره و سیمای خوب را با پوشش چادر نشان داد.
همین موضوع باعث شد بسیاری درآن زمان چادری شوند.من هم همیشه چادر را دوست داشتم و از دوم ابتدایی شروع کردم به سر کردن تا اینکه از سوم ابتدایی پوشش همیشگی ام شد. هیچ وقت هم برایم اجبار نبوده است. آنقدر این آزادانه برخورد کردن با این پوشش برایم دلچسب است که هیچ وقت در زندگی ام این فکرحتی خطور نکرده است که من چون چادری هستم و جایی مثل جشنواره فیلم فجر می روم و بقیه چنین پوششی ندارند سختم باشد.
چیزی که بقیه زیاد از من می پرسند. من یا چیزی را انتخاب نمی کنم یا اگر انتخاب کنم تمام قد پایش می ایستم. اما چادر تنها چند متر پارچه نیست. باید حرمت آن نیز حفظ شود. برای همین معتقدم یک سری از برنامه های تلویزیونی را مجری چادری نباید اجرا کند. چون یک فرد یا یک مجری چادری نماینده یک سری باورهای اعتقادی و فرهنگی است که نباید به آن خدشه ای وارد شود.
یک سری هم که فکر می کنند با چادر پس زده می شوند به آنها می گویم اقشار مختلف هیچ موضعی نسبت به پوشش شما ندارند مگر اینکه حس کنند اعتقاد شما حقیقی نیست. من تمام برنامه های فرهنگی و کاری ام مثل سینما، جشنواره فیلم فجر را با این پوشش می روم و سعی می کنم جلوتر از پوشش، حیا را حفظ کنم. چون اگر حیا وجود نداشته باشد، پوشیدن چادر هیچ فایده ای ندارد».
وکالت و اجرا نقاط مشترک زیادی دارد
خانم مجری در دانشگاه حقوق خوانده است تا یک جورهایی در تحصیل راه پدر را ادامه دهد. همان پدری که روزی مهمان یکی از برنامه هایش در برنامه عصر خانواده بود که به مسائل حقوقی اختصاص داشت. لواسانی تاکید می کند که اگر مجری نمی شد حتما راه وکالت دنبال می کرده: «من در دانشگاه حقوق خواندم. به نظرم وکالت و اجرا و به خصوص اجرای برنامه های اجتماعی با هم نقاط مشترک زیادی دارد. شما اگر وکیل باشی باید در ساحت دادگاه از موکل خود دفاع کنی. وقتی هم مجری هستی باید در تلویزیون از مردم دفاع کنی و یا آنها را درباره موضوعی مجاب کنی.
این «دفاع» در هردوی آنها وجود دارد و در هردو تنها سلاح شما تنها حرف زدن است. یکی از سوژه هایی که همواره دوست داشتم روی آنها کار کنم. زندان زنان و یا دخترانی است که در کانون های اصلاح وتربیت حضور دارند و یا خانه دخترانی که از خانواده های خود به هردلیل فرار کرده اند.همیشه مسأله زنان در جامعه برایم خیلی مهم بوده است البته بدون نگاهی که رنگی از اندیشه های فمنیستی داشته باشد،دغدغه های زنانه را دنبال کرده ام.
چند هفته پیش هم بر اساس همین علاقه،با شهرداری تهران همراه شدم و به سامان سراها و مددسراهای شهر که محل نگهداری زنان آسیب دیده اجتماعی شهر هست رفتم و اتفاقا وقتی نگاهم را در صفحه اینستاگرام در مورد آن شب روایت کردم،متوجه شدم مردم هم به شدت همراه هستند و می پسندند،سال گذشته هم بارها از گرمخانه ها و کارتن خواب ها بازدید کردم و با آنها حرف زدم و اطلاع رسانی کردم،حتی چند قسمت از کافه سوال را به این آسیب های اجتماعی اختصاص دادیم.اما اینکه احساس می کنم کاری ازمن برنمی آید بسیار تلخ است. و خیلی دوست دارم برنامه ای در این خصوص بسازم که تاثیرگذار باشد.هنوز هم دوست اگر روزی وکالت کنم وکیل پرونده زنانی باشم که نیاز به دفاع دارند.»
تصمیم های مهم زندگی را برای قبل از ۱۸ سالگی است
مژده لواسانی در ۱۶سالگی سردبیر رادیو شد تا بسیاری از کارهای مهم زندگی اش را پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی انجام داده باشدو حالا از ۱۸ سالگی به عنوان یک دروازه ورود یاد می کند: «اگر شما تا پشت درهای ۱۸ سالگی فهمیدید که چه می خواهید؟ تکلیف زندگی تان را مشخص کردید اما اگر هنوز نفهمیدید که چه می خواهید مطمئن باشید نمی توانید جوانی خوبی داشته باشید. تصمیم های قبل از ۱۸ سالگی می تواند یک جوانی باشکوه را برای شما رقم بزند. من تصمیم هایم را قبل از ۱۸ سالگی گرفته بودم و با این حال بسیار از ایده آل هایم عقب تر هستم.»
لواسانی معتقد است چون خیلی زود وارد کار شده است وقت کودکی کردن نداشته و حالا جوانی کردنش هم به سبک و سیاق خودش است: «بخش عمده این جوانی که در کار خلاصه شده است. در این جوانی کردن کتاب خیلی نقش داشته، به خصوص دوران ۱۸ تا ۲۲ سالگی ام که همه اش به شهرکتاب گردی گذشت.
مدام پیگیر بودم انتشارات مختلف چه کتاب های تازه ای منتشر کرده اند که بخوانم. من به واسطه جو ادبیاتی که در خانواده ام وجود داشت بسیاری از کتاب ها را زودتر از بقیه خواندم. دیگر تفریحی که بخش زیادی از جوانی کردنم را می سازد سفر است. من به شدت اهل سفر هستم و به جز یک سری از استان های غرب کشور همه را رفته ام. دلم هم که می گیرد بلافاصله به مشهد می روم».
گاهی از دست مهمان هایم عصبانی می شوم
خانم مجری در قاب چهارگوش تلویزیون درست همانی است که در پشت صحنه حضور دارد. حتی اگر عصبانی می شود و یا اینکه از روی احساساتی شدن حرکت غافلگیرکننده ای انجام دهد. اما این احساساتی شدن گاهی کار هم دستش داده است: «در یکی از برنامه ها که مربوط به هفته دفاع مقدس بود. قرار شد پدربزرگ دایی و پسردایی من به عنوان سه نسل از خانواده جانبازان و شهدا بیایند. اما قرار نبود لو بدهیم که آنها با من نسبت دارند.
در برنامه یک جایی پدربزرگم خاطره ای تعریف می کند و شروع به گریه کردن می کند. این حرکت او حسابی احساسات مرا بر انگیخته می کند و ناخودآگاه به سمتش می روم و دستش را می بوسم. بعد از این کار مجبور شدیم اعلام کنیم که با من نسبت دارند. اما من به این موضوع افتخار می کنم و هرچیزی از علاقه به شهدا در من وجود دارد از پس این خانواده است.
البته گاهی هم شده که در برنامه عصبانی شوم. به خصوص جایی که حس می کنم مسئول مربوطه جواب درست و قانع کننده ای نمی دهد و من هرچه تلاش می کنم فایده ای ندارد. چهره ام حتی این موضوع را نشان داده است. بعد از برنامه هم به روی آن مسئول آوردم که شما نتوانستید مرا قانع کنید. یک بار مهمانمان آقای مدیری بود که به همین شکل حرف زد. من هم بعد از برنامه حرفم را زدم او هم ناراحت شد و حتی مشارکتش با برنامه را به هم زد.»
اجرای برنامه اربعین را بیشتر از همه دوست دارم
اجرای ۷ روزه خانم لواسانی در بام حرم امام حسین (ع) در ایام اربعین تبدیل به بهترین خاطره اش در اجرا شد. طوری که بارها از لذت های آن اجرای متفاوت تعریف می کند: «اگر از من بپرسید کدام اجرایت را بیشتر دوست داری. قطعا ۷ روز اجرای اربعین را می گویم. هیچ وقت فکر نمی کردم که جلوی دوربین بلرزم. آن روز همه چیز آماده بود. من هم از خودم مطمئن بودم اما تا شروع شد و دیدم پشت سرم گنبد حرم امام حسین (ع) است و جمعیت بسیار زیادی در بین الحرمین حضور دارند. صدای جمعیت واقعا تنم را لرزاند. آن روز معجزه زندگی من بود و به من ثابت کرد که هرکاری هم که انجام بدهی همه چیز همانطور که قرار باشد اتفاق می افتد.»
خانم مجری در جواب این سوال که آرزو دارد چه کسی به عنوان مهمان روبرویش بنشیند؟ و تابه حال کدام مهمان حالش را خوب کرده است جواب جالبی می دهد: « واقعا آرزو دارم «سردار سلیمانی» یک روز مهمان برنامه ام باشد اما می دانم چنین چیزی غیرممکن است. تابه حال مهمان های زیادی داشته ام که سادگی آنها در اوج موفقیتی که به دست آورده اند برایم سرشار از انرژی مثبت بوده است. چند روز پیش «محمدعلی کیانی» یک جوان ساده و بی نظیر از کهکیلویه و بویر احمد مهمان برنامه ام بود که قصهٔ زندگی و مبارزه اش برایم جذاب بود.
آقای کیایی دانشگاه شهید بهشتی قبول شده بود و چون یکی از نمرات دبیرستانش نرسید از دانشگاه با معدل ۱۹ اخراج می شود. اما نا امید نمی شود و دوباره تلاش می کند. مجبور می شود دوسال به خاطر همین اخراج شدن پشت کنکور بماند و سربازی برود و بعد از آن مجدد کنکور می دهد و این بار با رتبه بهتری در دانشگاه تهران قبول می شود. سختکوشی این آدم برای خود من حقیقتا درس بود و کلی انرژی گرفتم.»
به نوشتن جدی تر فکر می کنم
تصمیم ها و آرزوهای قبل از ۱۸ سالگی خانم مجری هنوز همه اش برآورده نشده است و او همچنان به فکر روزهایی است که خودش را در قالب دیگری به جز اجرا به مخاطبش معرفی کند: «همیشه سودای برنامه سازی داشته ام اما سودای تهیه کنندگی نداشتم چون به صورت حرفه ای آن را در رادیو تجربه کرده ام. خوبی رادیو در این است که دغدغه مالی به عهده تهیه کننده نیست. اما تهیه کنندگی در تلویزیون دغدغه مالی خیلی جدی دارد و شما به عنوان تهیه کننده باید مدام در فکر بازاریابی باشید. اما قصه می نویسم. شعر سپید می گویم.
حتی اگر شما به صفحات من در فضای مجازی بروید نامی از اینکه «مجری» هستم نبرده ام و نوشته ام «نوشتن همه سهم من از لذت های زندگیست». شعر زیاد می خوانم از مولانا و ابتهاج بگیر تا منزوی و بهمنی و فاضل و مدام شعرهای دوست داشتنی ام را تکرار می کنم:«مرا سریست با تو که گر خلق روزگار، دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم!»یا اینکه هر روز این ذکر روزانه را تکرار می کنم و می گویم: «مرا هزار امید است و هر هزار تویی»
دنیای کتاب برایم بسیار شیرین است غیر از غزل که به شدت می خوانم و اساسا «من زنده ام و هنوز غزل فکر می کنم» بسیار قصه و نمایشنامه را دوست دارم. مصطفی مستور، رضا امیرخانی، گلی ترقی، گابریل گارسیا مارکز، سلینجر، رومن گاری و نمایشنامه های اریل امانوئل اشمیت را بسیار دوست دارم و گهگاه دوباره مرروشان می کنم. حتی کلاس داستان نویسی حرفه ای می روم و یکی از دغدغه های مهم زندگی ام این است روزهایی که سرشلوغی های اجرا تمام شود حتما نوشتن را جدی تر دنبال کنم و به سرانجام برسانم».
لطفاً مطالعه کنید???ا . . زن جوان: آقا میشه یه سی دی بزارید،این رادیو اعصابمون رو خرد کرد.خسته شدیم از این همه گشت ارشاد؛همش تقصیره حکومته؛انگار برده گرفتن… راننده با کمی مکث گفت:اخبار دیگه! باید بدونیم چه خبره.. □زن جوان:ای بابا..فکر می کنید چه خبره؟…میخوان بگن ما جهنمی هستیم و خودشون بهشتی. راننده: کیا این حرف رو میگن؟ □زن جوان: همین حکومت دیگه… راننده:دخترم،فکر کنم برداشتت از حکومت اشتباهه.اگه منظورت از حکومت رهبره،که اشتباه میکنی. ایشون اصلا این دیدگاه رو نداره. □زن جوان: آقا بزار هیچی نگم؛همه این گشت ارشاد ها به دستور رهبره دیگه. راننده: دیدی گفتم اشتباه می کنید. اصلا می دونید نظر #رهبری راجع به خانم های #بدحجاب چیه؟ □زن جوان: آره میدونم.میخواد بگه همشون تو#جهنم هستند و تهاجم فرهنگی و…
. راننده از داشبورد ماشینش سی دی رو داخل ضبط گذاشت و گفت: خوب گوش بدید لطفاً ضبط ماشین صدای رهبر#انقلاب است که می گوید: «خانمهائى بودند که در عرف معمولى به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ #اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ردش کنید؟مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهى به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصى دارد.مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است،نقصهاى این حقیر باطن است؛نمىبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئى هستم/آیا تو چنان که مینمائى هستى؟» ما هم یک نقص داریم،او هم یک نقص دارد.با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید.البته انسان نهى از منکر هم میکند؛نهى از منکر با #زبان_خوش، نه با ایجاد #نفرت.» راننده سی دی را در آورد و گفت: دیدی خانم. #رهبرانقلاب این حرف رو در دیدار با هزاران نفر از روحانیون تو خراسان شمالی میگه.دیگه از این واضح تر چی میخواید؟ □زن جوان با تعجبی گفت: جالبه! پس چرا تلویزیون پخش نمیکنه.میدونید چیه، واقعیتش من خودم رهبر رو دوستشون دارم ولی خوب هر کسی یه چیزی میگه دیگه؛ از طرفی هم این گشت ارشادی ها طور دیگه برخورد میکنن. البته قبول دارم بعضی از خانم ها انگار اومدن سالن عروسی،نباید اینطوری بشه.
. راننده: نباید به حرف های بی سند توجهی کرد.این همه تو #ماهواره و #اینترنت و…هزینه داره میشه تا علیه جمهوری اسلامی تبلیغ کننن،برای اینکه این نظام رو بزنن. پرچمدار این نظام هم رهبره.خب خیلی ها نمیخوان این صحبت های رهبر به گوش مردم برسه،چون به ضررشونه.بعدشم اگه مسئولین به حرف رهبری گوش می کردن که این مشکلات نبود. تازه بعید میدونم صحبت های و توصیه های آقا رو راجع به موسیقی، هنر،ادبیات، سینما، فلسفه و سبک زندگی،زنان وکودکان و حتی سیاسی شنیده باشی..
.
.
.
,
ویدیو : «روی خوش» – سخنان حضرت آقا درباره خانم های بدحجاب
سکینه خدابنده لو چهره اول کاروان ورزشی ایران در مراسم افتتاحیه
شکوه حجاب در رژه المپیک
نه لباس رسمی کاروان که در دقیقه 90 و با موج اعتراضی شبکههای اجتماعی عوض شد، نه حاشیههای غیبت سه والیبالیست مطرح تیم ملی در مراسم رژه و نه مقام ششمی خانم «الهه احمدی»، داغترین اتفاق ایرانی اولین روز المپیک ریو 2016 نبودند.
حتی پرچمداری فراموش نشدنی ورزشکار تاریخساز ایران، خانم «زهرا نعمتی» که به عنوان اولین ورزشکار تاریخ ایران، مسابقات المپیک و پارالمپیک را تجربه میکند هم، نتوانست داغتر از ماجرای بانویی باشد که پشت ویلچر او، با پوشش چادر توجه دنیا را به خود جلب کرده بود. چهره روز اول المپیک در ایران، خانم «سکینه خدابندهلو» بود.
مربی تیم ملی تیراندازی بانوان ایران که یکی از اعضای کاروان ایران در مراسم رژه افتتاحیه بود و همراه با زهرا نعمتی و پرچم ایران وارد ورزشگاه ماراکانا شدند. اما آن چه او را چهره کرد، پوشش «چادر» او بود که روی لباس های رسمی رژه کاروان ایران، بر تن کرده بود تا پوشش چادر او بیش از همیشه مورد توجه رسانهها و کاربران شبکههای اجتماعی قرار بگیرد.
سکینه خدابنده لو ، مربی همدانی تیم ملی تیراندازی ایران در رشته تپانچه است. او که در تمام عکسهای حضور کاروان ایران در دهکده بازیها نیز با این پوشش حاضر شده است، مربی ورزشکارانی چون «مهلقا جام بزرگ» و «گلنوش سبقت اللهی» در المپیک ریوست.
جالب اینکه شاگردان او در المپیک لندن نیز با پوشش چادر، مورد توجه قرار گرفته بودند و عکسی از «گلنوش سبقت اللهی» در میانه راه رسیدن به سالن برگزاری مسابقات در المپیک 2012 لندن نیز مورد توجه ویژه رسانهها قرار گرفته بود. اما نگاه ویژه کاربران شبکههای اجتماعی، موضوع پوشش چادر عضو کاروان المپیک ایران را هم داغ کرد.
برخی این پوشش را برنتابیدند و با حمله شدید به خدابندهلو و پوشش او، این نوع پوشش را تقبیح کرده و مورد تمسخر قرار دادند. سوی دیگر ماجرا اما، موافقان این نوع پوشش بودند. یکی از کاربران شبکه های اجتماعی در اینباره نوشت: «تیم آمریکا به روسری یکی از اعضایش احترام گذاشته و عضو محجبه داره، بعضی هاحضور یک چادری رو نمیتونن تحمل کنن! تحمل کنین تا تحملتون کنن.»
و دیگری، ماجرا را از زاویه دیگری دید:«شاهد سیل بی احترامی ها به بانوی چادری کاروان کشورمون هستیم تو اینستا.احترام به عقاید و انتخاب دیگران تا کجا؟» یکی دیگر هم نوشت :«الان اینکه یه خانم با چادر رفته مراسم افتتاحیه المپیک باعث خدشه دار شدن وجهه آریاییتون شده؟ شما تو صفحات سلبریتی ها فحش نده وجهه پیشکش ات !»
اما شاید جالبترین واکنش به پوشش چادر خانم خدا بنده لو را مجری سرشناس شبکه خبر داشت. خانم «المیرا شریفی مقدم» در صفحه شخصی اش ، استقبال ویژهای از پوشش مربی تیم ملی تیراندازی کرد و البته کنایه ای هم به کمپین اخیر فضای مجازی یعنی کمپین «بلاک کردن» زد. او نوشت:«مگه هرکی پاشو از لب مرز میگذاره اونور باید اعتقادش رو کم کنه؟ ظاهر آراسته،سربند به رنگ پرچم، پوشش خوشرنگ زیر چادر ،لبخند دلنشین،وقار و متانت،… واقعا چطوری میتونیم انقدر بیرحم باشیم؟! آرزوی موفقیت برای تیم ایران در المپیک ریو. چالش بلاک یادتون نره.»