اهمیت جنبش دانشجویی یا بهتر است بگوییم در زمانه فعلی تشکلهای دانشجویی در ساختار کلی نظام اسلامی و نقش راهبردی آن در پیشبرد اهداف انقلاب بر کسی پوشیده نیست. در سالیان متمادی جنبش همواره با نقاط قوت و ضعفی همراه بوده که تاثیرات آن بلافاصله در بدنه جامعه ایرانی خودش را نشان داده است.
دسته: گفتوگو
خسارتهای اقتصادی فتنه 88 کمتر مورد توجه قرار گرفته است، خسارتهایی که عامل اصلی بحران ارز در کشور بود و حتی میرحسین موسوی اذعان کرده بود با اقداماتش ضربه بزرگی به اقتصاد کشور میزند. خسارتهای اقتصادی فقط به بحث ارز محدود نمیشود و به گفته مسعود میرکاظمی باعث تشدید بیکاری در کشور هم میشود.
برای بررسی خسارتهای اقتصادی ناشی از فتنه 88 در حوزه نفت، سراغ مسعود میرکاظمی، وزیر نفت دوران فتنه 88 رفتیم، زیرا وی در دوران مسئولیتش در وزارت نفت با خسارتهای اقتصادی و نفتی فتنه 88 مواجه شده بود.
در ادامه این گفت وگو همراه سایت بنیانا باشید…
معصومه زهرا دختر جوان هندو مذهبی از کشور هندوستان است که باتحقیق باوجود فضای ضد اسلامی رسانهها مسلمان و شیعه شده است او که سه سال است برای شناخت اسلام و مذهب تشیع به ایران آمده است در رشته شیمی فوق لیسانس دارد و گپ وگفتی در رابطه با تحولات او و سفرش به اسلام داشتیم گفتوگوی پایگاه بصیرت با این بانوی مسلمان شیعه جالب و خواندنی است.
تینا ماری هاسکی 25 سال پیش مسلمان شده و پوشش اسلامی را برگزیده است، به بهانه روزحجاب وعفاف گفتوگویی با ایشان داشتهایم.
ماری هاسکی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در شیراز، اظهار کرد: حدود 4 سال است که آمریکا نرفتهام و 19 سال است که کلاً در ایران زندگی میکنم.
وی در معرفی بیشتر خود افزود: من اصالتاً آمریکایی هستم در ایالت مازوری به دنیا آمدهام و کانزاس زندگی میکردم، پدرم کشیش پروتستان است و من قبلاً مسیحی بودهام.
غلامرضا باطنی از اعضای گروه پزشکی معالج امام راحل است که سالها بهعنوان پرستار و پزشک در کنار امام راحل حضورداشته و خاطرات شنیدنی و جالبی از لحظات مختلف عمر امام در گنجینه خاطراتش دارد.
وی تا آخرین لحظات عمر بابرکت امام خمینی در کنار ایشان حضورداشته است. در آستانه سالگرد ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی با وی به گفتوگوی تفصیلی نشستیم تا ناگفتههایی از بیماری و مراحل درمان امام و آخرین ساعات زندگی ایشان را از زبان وی بازخوانی کنیم.
متن زیر حاصل گفتوگو با دکتر غلامرضا باطنی است.
مدیر شبکه قرآن و معارف سیما در گفتوگوی اختصاصی با سایت ایکنا ضمن تشریح سیاستها و اهداف این شبکه اظهار کرد: شبکه قرآن به حمایت جدی مالی نیاز دارد و کل بودجه آن به اندازه یکسوم برنامهای در شبکهای دیگر است. البته این حمایت از جانب رئیس سازمان و معاون سیما وجود دارد اما در بخشهایی از سازمان، مثل طرح و برنامه، ارتقای بودجه شبکه معطل مانده است.
تقریبا یک ماه و نیم از شیوع ویروس کرونا در کشور میگذرد. مردم در خانههای خود در قرنطینه به سر میبرند و بسیاری از کسبوکارها نیز مجبور به دورکاری شدند و دانشآموزان و معلمان نیز مجبور شدند از راه دور به یادگیری و آموزش ادامه دهند.
در این مدت همراه با دولت، بخش خصوصی و استارتآپها هم برای مقابله با این ویروس با ارائه سرویسهایی مختلف سعی کردهاند امکان دورکاری کارمندان و آموزش مجازی را فراهم کنند تا کمتر نیاز به خروج از خانه برای شهروندان وجود داشته باشد.
یکی از سرویسهایی که در یک ماه گذشته سعی کرده با تمرکز روی قابلیتهای قبلی و اضافه کردن ویژگیهای جدید امکان آموزش مجازی و دورکاری برای افراد را راحتتر کند، پیام رسان گپ است.
پیام رسان گپ در هفتههای گذشته سرویسهایی چون برقراری ارتباط زنده داخل گروه و کانال، سیستم آزمونساز یا ویدیو تصویر در تصویر عرضه کرده است.
براساس مصوبات شورایعالی فضای مجازی همچنین دستگاههای حاکمیتی، دولتی، مدارس و دانشگاهها باید از پیامرسانهای بومی استفاده کنند.
به همین خاطر پیام رسان گپ در بهروزرسانیهای اخیر خود برای دورکاری و آموزش آنلاین سرویسهایی ارائه داده است و به گفته مدیرعامل « پیام رسان گپ » آنها زیرساختهای خود را نیز برای پوشش گسترده کنفرانس تصویری و پخش زنده آماده کرده است.
مهدی انجیدنی ، مدیرعامل پیام رسان گپ در مورد این سرویسها گفت: «در چند نسخه اخیر پیام رسان گپ ما تمرکز خود را روی شرایط دورکاری و قرنطینه گذاشتیم. یکی از مهمترین سرویسها پخش زنده داخل گروه و کانالها است. به عنوان مثال یک شرکت یا مدرسه در داخل پیامرسان گروه دارد، اعضا میتوانند داخل گروه ارتباط لایو یا زنده برقرار کنند.
این قابلیت برای برگزاری وبینار، کلاس مجازی و مراسمهای گوناگون بسیار کاربردی است. از زمانی که این سرویس ایجاد شده است، کاربران استقبال خوبی کردند. به صورت بدون وقفه و مستمر پخش همزمان داریم.»
او ادامه داد: «یکی دیگر از سرویسهای گپ برای آموزش مجازی موضوع سیستم آزمونساز و نظرسنجی است. هم برای مدارس و هم اکثر مراکزی که در حوزه آموزش فعالیت میکنند، نیز کاربردی است. دراین مدت هم سعی کردیم روی ارتقا قابلیت تماس تصویری بیشتر تمرکز کنیم. تماس تصویری پیام رسان گپ هماکنون تماس تصویری رمزنگاری شده است.»
به گفته مهدی انجیدنی از دیگر قابلیتهای این پیامرسان برقراری ارتباط با ویدیو تصویر در تصویر است تا حین پخش زنده که معلم تدریس میکند، دانشآموزان بتوانند با معلم خود چت و برای او فایل ارسال کنند.
او همچنین با اشاره به دیگر قابلیتهای این پیامرسان که در دوران دورکاری میتواند به کمک افراد بیآید گفت: «از دیگر قابلیتهایی که به گپ اضافه کردیم میتوان به امکان ثبت کامنت روی مطالب در کانالها اشاره کرد. این قابلیت منحصر به فرد گپ در میان پیامرسانهای بومی است. شرکتها و مدارس برای ارتباط با کارمندان و دانشآموزان خود کانالهایی راهاندازی کردند.
ارتباط در کانال یکسویه است و اگر به عنوان مثال معلمی فایل آموزشی روی کانال به اشتراک میگذارد و دانشآموزان سوالی داشته باشند، با این قابلیت میتوانند سوال خود را ثبت کنند و معلم هم به کامنتها و پرسشها پاسخ دهد.»
براساس گفتههای مهدی انجیدنی برنامه نویس های پیام رسان گپ در این مدت سعی کردند تمرکز خود را روی امکاناتی بگذارند تا آموزش از راهدور، برگزاری مراسمها از راه دور یا دورکاری را تسهیل بخشند.
او همچنین تاکید کرد: «در روزهای آینده سرویس کنفرانس تصویری را که یکی از سرویسهای جذاب و منحصر به فرد است را ارائه میدهیم. تمام این قابلیتهایی که نام بردم روی همه پلتفرمهای گپ مانند اندروید و ios ، وب و دسکتاپ به صورت همزمان ارائه میشود.»
مهدی انجیدنی با اشاره به اینکه همه این سرویسها رایگان هستند، اعلام کرد: «به دلیل زیرساخت قدرتمند پیامرسان هر تعداد تماس همزمان یا ارتباط زنده را میتوانیم پوشش دهیم. در مرحله اول به ازای هر نفر روزانه ۲۵ امکان پخش زنده را فراهم کردیم. با توجه به اینکه همچنان زیرساخت آماده داریم به زودی این تعداد را افزایش میدهیم.»
او در ادامه افزود: «البته از نظر تعداد مشاهدهکننده هیچ محدودیتی وجود ندارد. اگر کانال بزرگی مانند کانالهای خبری بخواهند همزمان پخش زنده داشته باشند و ۱۰۰ هزار نفر قصد تماشای پخش زنده را داشته باشند، محدودیتی وجود ندارد.»
مدیرعامل پیام رسان گپ همچنین در مورد میزان استقبال مدارس از آموزش از راه دور از طریق گپ گفت: «یک میلیون کانال فعال و حدود ۸۰۰ گروه روی گپ موجود است؛ اما ما بررسی دقیق و دستهبندی روی تعداد کانالهایی که به بحث آموزش پرداختند، نداریم؛ هرچند در این زمینه از کاربران نظرات مختلف دریافت کردیم و استقبال خوبی شده است.
به عنوان مثال یکی از مدارسی که با ما در ارتباط بود، مدیرشان اعلام کرد که از صبح تا بعدازظهر حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ پخش زنده برای کلاسهای مختلفشان دارند و معلم ریاضی اول و دوم و سوم را برای کلاسهای مختلف تدریس میکند.»
او همچنین بیان کرد: «بسیاری از کاربران به صورت شخصی برای من نظرات خود را ارسال میکنند و آنها انواع مراسم از عقدکنون و جشن تولد تا مراسم سخنرانی و جشن مبعث را از طریق گپ برگزار کردند و این پایداری سرویس را نشان میدهد که سبب شده تا کاربران راضی باشند. تاکنون یک مورد گزارش مشکل در سرویس هم نداشتیم.»
مهدی انجیدنی در پاسخ به این سوال که آیا گپ آمادگی برای پخش زنده برای حوزههای فرهنگی هنری مانند موزهگردی را دارد، بیان کرد: «ما پیش از آنکه پخش زنده را به صورت عمومی ارائه کنیم، در ابتدا به صورت محدود برای مجموعههای آموزشی و دانشگاهی این قابلیت را عرضه کردیم و پس از گذشتن از مرحله آزمایشی در اختیار همه قرار دادیم.
حال در مورد یکسری از موضوعاتی که برای جامعه کاربرد دارد مانند آموزشهای عمومی چون زبان یا موزهگردی یا پخش کنسرت با برخی از مراکز در حال مذاکره هستیم تا برای مردم که در خانه حضور دارند، محتواهایی به صورت ویدیو زنده پخش کنیم.»
او اعلام میکند که آنها در حال مذاکره با افرادی هستند تا مجموعهای از رویدادها و برنامههایی که قرار بود برگزار شود اما به خاطر کرونا لغو شده به صورت زنده از طریق این پیامرسان پخش شود.
منبع : سایت ماهنامه پیوست peivast.com
[su_note]
راههای کسب درآمد در گپ: سودیش کوجیس؟
نسخه جدید وب پیام رسان گپ و امکانات مهمی که باید بشناسیم [+ معرفی اپ پیشرو برای کاربران iOS]
[/su_note]
هفته نامه نه دی گفت و گوی اختصاصی با علامه مصباح یزدی درباره انتخابات و وحدت و مسئولیت پذیری را در شماره 388 هفته نامه منتشر کرده است که در ادامه می خوانیم. این هشتمین مصاحبه اختصاصی این نشریه با علامه مصباح است…
باید حب و بغض ها را کنار بگذاریم
در این مسائل (انتخابات و فعالیتهای سیاسی) اگر ما انتظار داریم که همه معصوم باشند و همه حسن نیت و اخلاص داشته باشند، انتظار بجایی نیست. نه بنده معصوم هستم و نه شما، نه من صددرصد کارم برای خداست، و احتمالا بقیه هم همدرد من هستند. خب با این وضعیت چه باید بکنیم؟
باید سعی کنیم در هر امری اظهار نظر می کنیم – چه به عنوان انتخاب نماینده، چه انتخاب رئیس جمهور، چه خودمان می خواهیم رأی بدهیم، چه به دیگران توصیه کنیم یا لیست بدهیم – به قدر آگاهی مان نظر بدهیم؛ به اندازه ای که می دانیم و می توانیم پیش خدا اثبات کنیم که من تشخیص ام این بوده، ورود کنیم.
اول باید در یک موضوع قدرت تشخیص کافی داشته باشیم؛ اگر نداریم باید برویم و تشخیص پیدا کنیم. اگر می خواهیم کسی را معرفی کنیم، به کسی رأی بدهیم، از کسی حرف شنوی داشته باشیم و بواسطه معرفی او انتخاب کنیم، باید برویم اطلاعات کافی به دست بیاوریم، و ببینیم آیا برای این کار صلاحیت دارد؛ و آیا این فرد برای این کار اصلح است؟
متاسفانه عملاً در بسیاری از موارد اینطور نیست. مسئله رفاقت بازی هاست، و هدف منفعت بردن از قِبَل به قدرت رساندن این و آنی است که به ما نزدیکند. دنبال این هستیم که چه کسی کار ما را راه می اندازد، و به ما نفع می رساند.
وقتی من اینطور باشم، و شما و دیگران اینطور باشید، وضع همین می شود که می بینیم. اگر می خواهیم اینطور نشود، باید اول خودمان را بسازیم. باید وقتی می خواهیم درباره چیزی اظهار نظر کنیم، پیش خدا حجت داشته باشیم و یقین داشته باشیم که این کار، همان چیزی است که او می خواهد.
باید حب و بغض ها را بگذاریم کنار. واقعا بررسی کنیم که اگر قرار باشد این پست به این فرد داده شود، کس دیگری بهتر از او هست یا نه؟ اگر هست، باید او را معرفی کنیم، باید به او رای بدهیم.
حالا رفیق حزبی مان باشد یا نباشد، همشهری من باشد یا نباشد. آیا روحیه مان اینطور است، یا می گوییم اول گروه خودمان، حزب خودمان، همشهری خودمان، و دسته خودمان؟!
تا این مسائل از نظر شناخت، از نظر نیت و انگیزه درست نشود، و خودسازی نکنیم، کارمان تا قیامت لنگ می زند.
بخش دوم
راهکار رسیدن به وحدت؛ انعطاف در محدوده خطوط قرمز
در فعالیت های اجتماعی طبعا کارها به صورت دسته جمعی به نتیجه می رسد در حالی که می دانیم اختلاف نظرها، اختلاف سلیقه ها و گرایش ها هست. در این مواقع شما باید یک چارچوبی را تعیین کنید.
خطوط قرمزی را باید تعیین کنید و باید با هم هماهنگ کنید که این چارچوب ها و خطوط قرمز نباید دست بخورد.
در این موارد، مرزبندی لازم است. در درون این چارچوب و مرزهای تعیین شده، باید قابل انعطاف باشید، و الا هیچ کار جمعی را نمی توانید پیش ببرید.
این چارچوب ها و مرزهایی که تعیین می شود، باید منطبق بر اصول باشد، بر مطالبات رهبر انقلاب به عنوان حجت شرعی امروز ما منطبق باشد؛ خطوط قرمز باید خداپسندانه باشد.
باید برای تعیین آن حجت داشته باشید، والا اگر این چارچوب های تعیین شده و مرزبندی صورت گرفته بر اساس باندبازی و جناح بازی بود، این ائتلاف سست خواهد شد و شکست خواهید خورد.
اگر این بود، آن وقت می گویید خدایا تو گفتی «و اعتصمو بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا»، و برای اینکه اختلاف نشود ما این چارچوب را میزان قرار دادیم.
در درون این چارچوب اصولی، اختلافات قابل پذیرفتن است. در درون این چارچوب و پس از رعایت این خطوط قرمز، البته باید مدارا کرد، انصاف باید داشت، همفکری باید داشت، و گذشت باید کرد تا کار جمعی محقق شود.
تا جایی که می توانید خطوط قرمز خودتان را رعایت کنید، با دیگران همراهی کنید. اگر شما در زمان امیرالمؤمنین بودید، بعد از اینکه گروه شش نفری تعیین شدند، چه کار می کردید؟
آیا علی (ع) نمی دانست نتیجه این گروه شش نفره چه خواهد شد؟ حضرت برای اتمام حجت تا روز آخر هم رفت اما از چارچوب خارج نشد.
ما باید اول خودمان رعایت کنیم. در هر شرایطی باید موازین الهی را بر انگیزه های شخصی و حزبی و گروهی ترجیح بدهیم.
اگر واقعا انگیزه ام این بود، تلاش هم کردم، معلومات کافی این کار را کسب هم کردم، پیش خدا حجت دارم و در صورت اشتباه هم معذورم. اما اگر در تشخیص کوتاهی کردم یا در انگیزه مصالحه کردم، دنبال منافع خودم بودم، دنبال بده و بستان بودم، امروز من به شما رای می دهم تا رییس شوید به شرطی که فردا شما من را رییس کنید، اینجا من از شما حمایت می کنم تا شما در جای دیگر از من حمایت کنید که به قدرت برسم، و کاری به صلاحیت و توانایی و شرایط این افراد نداشته باشم، طبعاً نتیجه همین می شود که می بینیم.
بخش سوم
تعیین چارچوبها بر اساس مطالبات نایب امام زمان
مدل دوایر متحدالمرکز برای وحدت
اگر ما وظیفه مان این شد که ببینیم خدا در اینجا از من چه می خواهد و من به آن عمل کردم، آن وقت می توانیم از دیگری هم بخواهیم که این طور باش، اما وقتی خودم کج هستم، چه توقعی دارم دیگران راست باشند؟
پس سه نکته مهم است؛ فهم صحیح موضوع، کسب معلومات لازم برای آن کار، و انگیزه صحیح برای انجام دادنش. اگر اینها بود، هیچ وقت پشیمان نمی شویم، چون حجت داریم.
اگر در جلسه ای هم شرکت کردم و مورد سئوال قرار گرفتم، پاسخم این است که من رفتم برای اتمام حجت. همان کاری که علی (ع) کرد. وقتی عالم مال خداست، هر چه هم بخواهد خودش تدبیر می کند.
من باید ببینم او از من چه می خواهد. آیا از من خواسته که با هم اتحاد کنیم؟ اتحاد در همه چیز که اساسا امکان ندارد. شما حتی یک خانواده را پیدا نمی کنید که اعضای آن در همه چیز اتفاق نظر داشته باشند. آدم اینطور خلق شده است.
اگر بپرسید که پس «واعتصموا بحبل الله و لاتفرقوا» یعنی چه؟ یعنی همین که شما متفاوتید و لازم است «حبل الله» داشته باشید؛ یعنی همه باید چارچوب تعیین شده را بپذیرند. این خط قرمز و چارچوب نباید بشکند.
بله مراتب مختلف است، مثل دایره هایی که دور یک نقطه هستند. دوایری که به محور نزدیک تر است کوچک تر است و دوایر دورتر بزرگتر می شود، ولی همه باید دور محور واحد باشند. نه اینکه من دور این محور باشم و شما دور محور دیگری؛ اینجا وحدت درست نمیشود.
طبعا این چارچوب باید بر اساس مطالبات نایب امام زمان شکل بگیرد؛ بر اساس آنچه رهبر انقلاب تعیین کردند، چون این حجت ماست.
در این صورت خیالمان راحت است، شب هم راحت می خوابیم؛ اما اگر این نبود، دائما اضطراب دارید و حتی نمی توانید بخوابید چون به این فکر می کنید که فردا با فلان گروه چه طور برخورد کنم، چطور این را به قدرت برسانم، یا چه طور سهم بگیرم.
بخش چهارم و پایانی
در دیدار با ائتلاف و جبهه پایداری هم همین حرفها را گفتهام
مطمئن باشید که غیر از همین حرف هایی که اینجا زدم، (در دیدارهایی که دیگرانی مثل جبهه پایداری یا حزب موتلفه آمده اند) چیز دیگری نبوده.
بنده همیشه تاکیدم بر این امور بوده است. طبیعی است وقتی کسی درخواست می کند و می خواهد بیاید اینجا و پیگیری می کند، نمیتوانم بگویم نیایید! چون فردا می گوید من سئوالی داشتم و شما به من وقت ندادید. در آن صورت، حجتی پیش خدا ندارم.
اما وقتی اصرار کرد و گفت حتما حرفی دارم که می خواهم بیایم بگویم، تا جایی که وقت داشته باشم، می پذیرم؛ اما این بدان معنا نیست که ما با یکدیگر هم نظریم، یا هر چه من می گویم شما قبول دارید و برعکس. ما حرفمان را می زنیم، و حرف ما همینهاست. هر کس دیگری هم بیاید، همین را خدمت شان می گوییم.
منبع : هفته نامه نه دی – شماره 388 – [خرید آنلاین این شماره]
برگرفته از کانال هفته نامه | لینک کانال در ایتا | کانال در تلگرام
برگرفته از کانال مدیر مسئول نه دی | لینک کانال ایتا | کانال تلگرام
در ادامه تماشا کنید »
دکترای مدیریت رسانه در گفتوگو با «جوان»
اینستاگرام دنبال مدیریت رفتار و نگرش زنان است
زن عمود خیمه خانواده است و اگر این ستون اصلی خم شود و آسیب ببیند تمام ساختار خانواده به هم میریزد. در خانواده ایرانی جایگاه زنان باز هم ویژهتر است.
آنها مادر باشند یا خواهر، همسر باشند یا دختر اثرگذاری ویژهای روی سایر اعضای خانواده دارند و میتوانند تمام خانواده را مدیریت کنند. از سوی دیگر تربیت نسلهای آینده در دست زنان است و این به معنای آن است که با تغییر نگاه و ارزشهای زنان و دختران یک جامعه میتوان تا چند نسل آینده آن جامعه را تغییر داد و برایش برنامهریزی کرد.
شاید به همین خاطر است که رسانهها و بهویژه رسانههای نوین و شبکههای اجتماعی برنامه ویژهای برای زنان دارند و تحقیقات گسترده روانشناختی و جامعهشناختیای که در طراحی این شبکهها وجود دارد، به گونهای برنامهریزی شده تا گام به گام و به شکلی آرام و خزنده تغییر در نگاهها و ارزشهای بانوان جامعه ایرانی اتفاق بیفتد.
اینگونه میشود که زنان عفیف و محجبه ایرانی به یکباره آنچنان تغییر میکنند که حاضرند عکس پروفایلهایشان را به آلبوم شخصیشان تبدیل کنند.
چرایی و چگونگی این تغییرات و تئوریهای رسانهای به کار رفته برای اثرگذاری بر مخاطب موضوعاتی است که برای بررسی آنها پای گفتوگو با دکتر سمیرا خطیبزاده، دکترای مدیریت رسانه و از فعالان بسیج جامعه زنان نشستهایم. آنچه در ادامه میآید حاصل گفتوگوی ماست.
گفتوگو با محمدحسین نیرومند در نمایشگاه «حق مسلم ماست»
نقد گرافیکی برجام در نمایشگاه «حق مسلم ماست»
نگارخانه «ابوالفضل عالی» حوزه هنری این روزها میزبان برگزاری نمایشگاه کارتون و گرافیک با محوریت نقد مذاکرات هستهای است. نمایشگاه «حق مسلم ماست» مجموعهای از آثار محمدحسین نیرومند است که در آن به مسائل روز سیاسی و اجتماعی از دیدگاه یک هنرمند گرافیست و کاریکاتوریست نگاه شده است. نیرومند در گفت و گو با «جوان» درباره نمایشگاه «حق مسلم ماست» و آثاری که در آن به نمایش درآمده است، توضیح میدهد.
گفتگو با دکتر شهاب اسفندیاری | حباب اطلاعات؛ دستاورد غرب از ایجاد «تصویرسازی غلط»
نویسندگان، شارحان و راویان بهخوبی میدانند که کلمات، وقتی کنار همدیگر قرار میگیرند، «روایت» ساخته میشود. این فقط مختص ادبا و فضلا نیست؛ بلکه هرکس برای خود روایتی از تاریخ و وقایع دارد.
اصل روایت مبتنی بر تکثر روایات است؛ چون تصویر افراد از وقایع روشنتر میشود و قدرت مقابله با روایت غلط را هم برای فرد بالاتر میبرد. حال جامعهای را تصور کنید که راویان خود را کنار بگذارد و روایت -این هنر قصهسازی برای تاریخ- دیگر مقبولیتی در نزد مخاطبین خود نداشته باشد و بهجای خود، دیگری برای ما روایت کند.
تکثر روایتهای غلط و برداشتهای واحد از وقایع که در قطب روایت خودی قرار دارد باعث میشود افراد برای آنکه از حریم «روایت» متکثر غلط، دفاع کنند، به دنیای رد تمام روایتهای موجود روی بیاورند بهجز روایت خود و دیگرانی که این روایت را پمپاژ میکنند.
مغلوب بودن در مقابل تصویرسازی غلط، ما را در حبابی قرار میدهد که اطلاعات و روایات غلط از وقایع، آن را احاطه کرده است و راه برونرفت از حباب را هم برای دست یافتن به روایت حقیقی سختتر میکند.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر نخبگان علمی، تصویرسازی غلط از کشور را مهمترین کار دشمن برشمردند و مخاطب اصلی این تصویرسازی غلط را هم متوجه داخل کشور دانستند.
ایشان در توضیح ‘حباب اطلاعاتی’ کشور گفتند: «[رسانههای دشمن] طوری حرف میزنند برای اینکه بنده و جنابعالی که خودمان در این فضا داریم تنفّس میکنیم، چیز دیگری فرض کنیم غیر از آن واقعیّتی که وجود دارد.»
از این رو، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای دکتر شهاب اسفندیاری، استادیار دانشگاه هنر و دانشآموختهٔ دکتری «نظریهٔ انتقادی و مطالعات فیلم» از دانشگاه ناتینگهام انگلستان، به بررسی «مسئلهٔ تصویرسازی غلط غرب از ایران»، «مرز هوشیاری مردم در مقابل تصویرسازی غلط» و «سازوکار مقابله با حباب اطلاعات در کشور» پرداخته است. در ادامه مطلب این گفتگو را میخوانیم . همراه بنیانا باشید
شعار « دکتر سلام » این است، میتوان در کنار هم به گفتگو و دیالوگ پرداخت
امروز در حوزه رسانه به دنبال پر کردن خلاهای موجود باشیم
هفته گذشته سالن ورزشی امام علی(ع) در شمالیترین نقطه تهران میزبان جشن پنجسالگی طنز «دکتر سلام» بود. از فروردین سال ۹۲ یعنی کمتر از دوماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، با تلاش جمعی از جوانان دانشجو سر و کله یک مجموعه طنز تصویری پیدا شد که شاید آن زمان خیلیها کارکرد آن را صرفاً انتخاباتی میدانستند
اما کمکم جای خود را در میان مخاطبان باز کرد تا جایی که علی صدرنیا یعنی همان صاحب جمله معروف «دکتر سلامیها سلام» در ابتدای برنامه جشن گفت : امسال حدود ۲۵ هزار نفر برای حضور در جشن ثبتنام کردهاند و از این تعداد و با قید قرعه فقط حدود ده هزار نفر توانستند به سالن امام علی(ع) در مجتمع سوهانک دانشگاه آزاد اسلامی حضور پیدا کنند.
به همین مناسبت و در آستانه انتشار فیلم جشن ۵ سالگی ، سایت سایت سینمامارکت به سراغ کارگردان مجموعه دکتر سلام آقای سید علی صدری نیا رفته و با او به گفتگو نشسته است که در ادامه می توانید آن را مطالعه کنید:
دبیر جامعه وعاظ انقلابی با اشاره به اجرای طرح «انقلاب در انقلاب» در مناطق محروم، اقدامات محرومیت زدایی انجام شده در روستاهای منطقه هیرمند سیستان و بلوچستان را تشریح کرد.
حجتالاسلام والمسلمین احسان بیآزار تهرانی، دبیر جامعه وعاظ انقلابی، با اشاره به اقدامات امدادی این جامعه به مناطق محروم سیستان و بلوچستان، اظهار داشت: رهبر معظم انقلاب از سیستان و بلوچستان به تنگه احد انقلاب تعبیرکردند و متأسفانه یکی از جاهایی که وقتی به آن نگاه میکنیم متوجه میشویم که مورد تغافل قرار گرفته است، همین منطقه هیرمند و روستاهای آن است و علت آن را نمیدانم.
در گفتگوی با مدیر پرس تی وی لندن مطرح شد:
بستر چهارشنبههای سفید، خلاء فرهنگی داخل کشور است/علینژاد فقط میخواهد دیده شود
مسیح علی نژاد یک پدیده عجیب و غریب نیست، اگر این حاشیهها را از او جدا کنیم، آن هسته مرکزیاش شبیه خیلی آدمهای دنیا است؛ او یک فردی است که خیلی دوست دارد دیده شود.
«آزادیهای یواشکی»، «چهارشنبههای سفید» و «دختران خیابان انقلاب»، چند سال است که به چالش حجاب در شبکههای مجازی تبدیل شده، عدهای در داخل معتقدند این اقدامات فقط نوعی اعتراض به حجاب است، ولی عدهای دیگر این کمپینها را بخشی از پازل تهاجم فرهنگی میدانند؛ تهاجمی که اینبار به وسیله روزنامهنگار ضد ایرانی و پرحاشیه ایرانی، یعنی مسیح علی نژاد هدایت میشود.
در بیست و پنجمین سالگرد شهادت سید مرتضی آوینی به سراغ وحید یامین پور رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری رفتیم و وجوه مختلف اندیشه شهید مرتضی آوینی را در گفت وگو با او به بحث گذاشتیم.
یامینپور در چند دوره اندیشه های شهید آوینی را در کلاس های آزاد موسسات مختلف تدریس کرده است. یامینپور معتقد است اجزای فکر آوینی با هم ارتباط ارگانیک و منظم دارند و منظومهاند. در ادامه متن این گفت وگو را می خوانیم
سوال : آقای دکتر سیر و سلوک و شخصیت آوینی در این برهه، چه مددی به ما میرساند؟
ممکن است برای خیلیها که با آوینی آشنا نیستند، این سوال پیش بیاید که چه تفاوتی بین آوینی و سایر شهدا و شخصیتهای انقلاب اسلامی هست؟ چه چیزی شهید آوینی را متمایز میکند؟ اولا شهدا همه معلمان انقلاب اسلامی هستند و شهادت، سلوک جهادی و انقلابی تراز انقلاب اسلامی است که توسط شهدا به ما آموزش داده شده است.
لیکن بعضی از شهدا بهطور ویژه معلم انقلاب اسلامی میشوند؛ یعنی ما چارچوب نظری انقلاب اسلامی را یا پنجرهای که از آن زاویه به دنیای پیرامون، به حقیقت، به انسان ایدهآل، به افقی که پیشرو داریم را از این معلمها میآموزیم.
در واقع اینها معلم اندیشه ما و معلم سلوک فکری و سلوک فرهنگی ما هستند. من در آثار یکی از اساتید بزرگ ادبیات دیدم که راجع به سعدی جمله جالبی نوشته بود: ما امروز به زبان فارسی سخن نمیگوییم بلکه به زبان سعدی سخن میگوییم، یعنی اهمیت و اثرگذاری سعدی در زبان فارسی آنقدر زیاد است که همه پس از سعدی دارند به زبان سعدی سخن میگویند.
من از این تعبیر و استعاره شیوا برای سخن گفتن درباره سید شهیدان اهل قلم، سیدمرتضی آوینی استفاده میکنم.
جریان انقلابی و جریان فرهنگی انقلاب اسلامی، «روشنفکری دینی و انقلابی» پس از شهید آوینی تا حد زیادی به زبان آوینی سخن میگوید، یعنی آنقدر آوینی موثر است و نگاهش حدت و دقت دارد و آنقدر اثرگذار است که خیلیها نمیدانند
ولی وقتی نقد فیلم میکند یا نسبت به یک پدیدهای اظهارنظر میکنند یا چیزی را میخواهند و در تعریف و تمجید آن صحبت میکنند، ناخودآگاه تحتتاثیر شیوه اندیشه و تیزبینیهای فرهنگی و نظری شهید آوینی قرار دارند.
خصوصیت شهید آوینی این است که دنیای پیرامونش را با دقت مورد توجه قرار داده، اصطلاحا میگوییم که او «زمانآگاه» است.
او تحت ظلمتزدگی دوران معاصر قرار نگرفته و مشهورات زمانه او را فریب نداده، بنابراین با جرأت و شهامت درباره همهچیز تحقیق و اظهارنظر میکند.
بهطور خاص مثلا در اواخر دهه60 -که مدلهای توسعه غربی برای بسیاری از روشنفکران ما یا حتی سیاستمداران ما به صورت یک اصل بدون چون و چرا درآمده بود و با یک شتاب غیرعقلانی به سمت مدلهای توسعه غربی حرکت میکردیم- آوینی با شهامت فوقالعادهای درباره «چیستی این مدل از زیست» و «چیستی توسعه و پیشرفت» و نیز «افقی که اگر این نوع از اندیشه را انتخاب کنیم، فراروی ماست»، سخن میگوید.
کتاب «توسعه و مبانی تمدن غرب» بسیار شجاعانه است. الان نباید این کتاب را ارزیابی کرد؛ اکنون هم این کتاب، کتاب فوقالعادهای است ولی زمانی که در نشریاتی ازجمله سوره نوشته و منتشر شده، در دوران خودش اینگونه مقالات و تحلیلها بسیار شجاعانه و موشکافانه است.
وجه دیگری از شهید آوینی که بسیار برای ما اهمیت دارد و در انقلاب برجسته است، نقشآفرینی او در عرصه هنر و رسانه است، چه در «عرصه نظری هنر و رسانه» و چه در «عرصه عملی هنر و رسانه».
میشود گفت یکی از موثرترین نظریهپردازان و منتقدان حوزه هنر و رسانه در دوران پس از انقلاب [آوینی است] و درواقع گفتارهای او در بنا کردن یک هنر متناسب با انقلاب اسلامی و رفتن به سمت یک هنر-رسانه متناسب و تراز انقلاب اسلامی، در نوع خودش بینظیر است.
کارهایی که خود او خلق کرده در نوع خودش مثالزدنی است؛ چه از مستندهایی که اوایل انقلاب تولید کرده مثل «خانگزیدهها» و چه اثر مشهور «روایت فتح»، بهطور خاص نریشنهای روایت فتح که در کتاب «گنجینه آسمانی» منتشر شده، هیچکدام تکرار نشده است.
گرچه خیلیها تلاش کردند از آن مدل الهام بگیرند و کارهایی کنند و آن کارها هم کارهای موفقی بوده ولی کاری که آوینی کرد، کاری است تاسیسی؛ تاسیس یک ادبیات جدید در فهم و نقد هنر. آوینی یک مکتب در فهم و نقد اثر هنری با آثار خودش برای ما خلق کرده است.
سوال : آقای دکتر، در نگاه به شهید آوینی، با چند آوینی مواجهیم. یک آوینی ژورنالیست و مقالهنویس، یک آوینی هنرمند که در حوزه رسانه و هنر برای گفتن حرف دارد. یک شهید آوینی هم بهعنوان یک متفکر شناخته میشود. حتی آقا هم ایشان را «سید شهیدان اهل قلم» میدانند (و مثلا نه سیدشهیدان اهل دوربین) و گویی توجهشان بیشتر به تفکر آوینی است. جوهره اصلی آوینی چیست که این وجوه مختلف ایشان از آن نشأت گرفته است؟
نکته این است که آوینی متفاوت از همدورهایهای خودش به پیرامون خودش نگاه میکند و همچنین خودش را هم در یک قلمروی خاص هم محدود نمیکند.
او به حوزهها و قلمروهای مختلف سرک میکشد و راجع به آنچه احساس میکند با انقلاب اسلامی نسبت پیدا کرده، نظر میدهد، چه در تایید آن و چه در ردش. صرفا حکم هم صادر نمیکند.
بعضی افراد وقتی میخواهند درباره یک مقوله نظر بدهند، صرفا راجع به آن حکم میدهند و این ژورنالیسم است، بیشتر یک حرکت ژورنالیستی و سطحی است و عمق پیدا نمیکند.
ولی وقتی میگوییم آثار آوینی حکمی و مبتنیبر حکمت است یا ناشی از یک بصیرت عمیق است، [مقصود] این است که خواننده را متفکرانه نسبت به مسائل آگاه میکند و او را به تفکر وامیدارد و صرفا حکم و فتوا درباره مقولات صادر نمیکند.
این یک شجاعتی لازم دارد و هرکسی این امکان و شجاعت را ندارد که جلوی مشهورات زمانه و باندهای ژورنالیستی و آکادمیک قرار بگیرد و آنچه را فکر میکند که درست است بنویسد و منتشر کند.
این که آوینی را بعد از 24 سال ماندگار کرده و اینقدر باشکوه درباره او سخن میگوییم، این است که گرچه فرزند زمانه خودش بود ولی چون حرفهایش برآمده از یک آگاهی عمیق و حکمت دینی بود،
میشود گفت که برای افقهای جلوتر از خودش سخن گفته و ما هنوز بر مبنای این افق [با او] همراهی میکنیم و احساس همدلی با اشارات او در حوزههای مختلف داریم؛ از سیاست تا هنر.
یک خصوصیت ارزشمند دیگر آوینی که ما به آن نیاز داریم و مورد اشاره رهبر معظم انقلاب هم بوده، این است که آوینی یک «نیروی واکنش سریع فکری» است.
یعنی آوینی بلافاصله نسبت به آثار هنری یا مقالات یا کتابهای منتشره، از زاویه انقلاب اسلامی، واکنش فکری و رسانهای نشان میدهد و از کنار هیچ مقولهای با آرامشخاطر و با تغافل عبور نمیکند.
برای ما ارزشمند است که بدانیم در دهه 60 و اوایل دهه 70، چه موضوعات مهمی در نسبت با انقلاب اسلامی مطرح بوده است. ما باید این چارچوبها را برای دوران پس از شهادت آوینی الگوسازی کنیم، یعنی از آن ادبیات و چارچوبها و «مکانیسم واکنش فکری» الگو بگیریم برای واکنش نسبت به پدیدهها و رخدادهای پس از شهادت آوینی.
بعضی جوانترها از من میپرسند که ما چطور زبان بگیریم یعنی چطور به زبان بیاییم و بیانمان را برای دفاع از انقلاب تقویت کنیم. یکی از مهمترین راهها موانست با قلم شهید آوینی است.
در قلم شهید آوینی قدرتی هست و خصوصیاتی دارد که کسی که با این قلم مانوس میشود و آثار او را چندباره و با دقت مطالعه میکند، آرام آرام روح حلول کرده در آن قلم بر خواننده و مخاطب اثر میگذارد و او هم به زبان میآید و [به این ترتیب] زبان خواننده را تقویت میکند.
زبان اعم از فضای فکری و ساختارهای اندیشهای مخاطب هست و این چیزی است که تا کسی مانوس نشود، ممکن است درست ادراک نکند که دارم به چه نقطهای اشاره میکنم اما سریعترین و مطمئنترین راه – برای اینکه ما هم تا اندازهای بتوانیم راه آوینی را بپیماییم- این است که با سید شهیدان اهل قلم مانوس شویم.
سوال : در دوره معاصر در چندین شاخه مختلف درگیری داریم. اقتصاد، پیش از آن امر اجتماعی، پیشتر از آن امر فرهنگی – که بیشتر در حوزه فیلم و سینما نمود پیدا کرد- و با سیاست هم که همیشه درگیریم. گویی شهید آوینی امر فرهنگی را عمده میگیرد و سایر حوزهها را در آن جا میدهد. طبق مباحث شهید آوینی اگر بخواهیم سوءگیری نظری و عملی داشته باشیم، آیا باید مباحث فرهنگی را عمده بگیریم؟
نسبت تمدن با فرهنگ و تفکر، نسبت جسم است با روح و ظاهر است با باطن. بنابراین ما بدون فرهنگ و تفکر هیچچیز نداریم.
اینکه در برخی شاخههای تمدنی مثل اقتصاد و سیاست و شهرسازی و محصولات هنری دچار لکنت میشویم بهخاطر آن است که در ساحت فرهنگ و تفکر اختلال وجود دارد و آن ساحت دچار نوعی بیگانگی و کسالت شده است.
از نظر آوینی تمدن و شئون تمدنی به تمامه درختی است که در مزرعه فرهنگ بذرش کاشته میشود و در اثر استعدادی که آن زمین دارد، این درخت بارور میشود و میوه میدهد.
هر بذری در هر زمینی به بار نمینشیند و این را آوینی خیلی خوب توضیح میدهد. فرهنگ و تفکر یک چشمه است که شئون تمدنی را اشراب و سیراب میکند و به آن جان میدهد.
ما بدون فرهنگ هیچ چیز نیستیم و بدون تقویت و قوام فرهنگ، هیچکدام از شئونمان را نمیتوانیم سامان بدهیم.
نه اقتصادمان سامان پیدا میکند، نه محصولات هنری سامانیافته داریم و نه سیاستمان در داخل و خارج سامان دارد. هیچکدام نیست.
امر سیاسی محصول درک فرهنگی است، رفتار سیاسی محصول درک فرهنگی است. همه اینها دستورشان را از مغز میگیرند و مغز، فرهنگ است.
این را باید درک کرد. میخواهم تکرار بکنم که انقلاب اسلامی – بهخصوص- یک پدیده فرهنگی است، انقلاب اسلامی یک درک است، یک هویت و نسبت تاریخی است با دنیایی که ما را احاطه کرده است.
کسی که این نسبت تاریخی و این درک و هویت را دریافت نمیکند نمیتواند مدیر متناسب با انقلاب اسلامی باشد. مدیری خواهد شد که انقلاب اسلامی را مسخ خواهد کرد، تبدیلش خواهد کرد به آن چیزی که امروز در بعضی حوزهها شاهدیم؛
[یعنی] حاکمیت عقلانیت تکنوکرات و بوروکراتیک و نه [حاکمیت] یک هویت معنوی و دینی، که درصدر انقلاب همه به صرافت طبع خواستار آن بودند.
بنابراین معتقدم یک نیروی انقلابی باید بیش از همه و پیش از هرچیز به یک درک هویتی از دین و انقلاب اسلامی و ایمان روشنبینانه برسد و بعد، از آن زاویه به دنیا نگاه بکند، [همان] کاری که شهید آوینی کرد.
شهید آوینی همه پدیدههایی که با آنها مواجه میشد را از «آن نقطه» تماشا و وصف میکرد. شما میبینید دنیایی که او میخواهد و به تصویر میکشد، دنیایی است که با انقلاب اسلامی تناسب دارد. او میگوید من این نگاه را در اثر تحول باطنی که امام در من به وجود آورد به دست آوردم.
امام را منشأ تحول باطنی میداند چون آوینی یک روشنفکر توبه کرده و تواب است. او میگوید پس از انقلاب من با پدیدهای آشنا شدم که پیشتر با آن بیگانه بودم و این باعث شد که تمام گذشته خودم را دور بریزم و آن پدیده که من را متحول کرد، امام بود.
منشأ تحول باطنی من امام بود و وقتی تحول پیدا میکند، با سنت دینی و معنوی عرفانی و هویت تاریخی اسلامی که مدنظر امام هست، آشنا میشود.
حال دیگر دنیایی را که به تصویر میکشد از این زاویه به تصویر میکشد و چیزی را هم که نقد میکند از این زاویه نقد میکند؛ فیلمی که میسازد را هم از این زاویه میسازد. روایت فتح را هم که میبینیم یک شاعرانگی متناسب با تمدن اسلامی در آن هست، انگار جنگ و خط مقدم نیست و این عجیب است.
انگار یک جامعه آرمانی را تصویر میکند که در روابط میانفردیاش، در اقتصادش اسلامی است، در تعلیم و تربیت و فرهنگ عمومیاش اسلامی است. روایت فتح به نظر من روایت جنگ نیست بلکه روایت افقهای تمدنی است.
سوال : یک ویژگی دیگر آوینی هم این است که شخصیت صلب و ثابتی نداشته و در زندگیاش حرکت و تغییر داشته و اخیرا هم بیشتر به این حرکت پرداخته شده تا جایی که به تذبذب تعبیر میشود. این چه نوع تغییری است؟
تغییر عادی و عدمتغییر غیرعادی است. اینکه یک انسانی تحول و تکامل و رشد دارد، عادی است و اینکه کسی ثابت بماند و رشد و تغییر در او نباشد، غیرعادی است.
گاهی غرض از این حرف آن است که در اندیشهاش دچار اختلال هست و مثل پرندهای هر لحظه روی درختی مینشیند و گاهی به این درخت و گاهی به آن درخت نوک میزند.
نگاه اول در مورد شهید آوینی صادق است اما نگاه دوم قطعا نیست چون آوینی واجد یک «نگاه منظومهای» است چون اجزای فکر آوینی با هم ارتباط ارگانیک و منظم دارند و منظومهاند.
برخلاف برخی که مدعی تفکرند اما منظومه ندارند و چارچوب نظری و مبانیشان دچار اختلال هست. نکتهای که راجع به آوینی باید تکرار کرد و مبنای قرآنی دارد، این است که آوینی غرب را بهعنوان «طاغوت دوران ما» به خوبی شناخت و بعد به آن کافر شد و به انقلاب ایمان آورد.
یعنی اول کفر به طاغوت و غرب سکولار و کفر به نیهیلیسم پیدا کرد. کفر به انسان غریزهمحور جاهطلب پیدا کرد و سپس به حضرت امام بهعنوان نماد جبهه حق و انسان کامل دوران خودش ایمان آورد.
بنابراین او دیگر غربزده و ظلمتزده نیست و عقلانیت غربی نمیتواند او را وسوسه کند. این ویژگی را خیلیها ندارند. ایمان به انقلاب کافی نیست و حتما باید با کفر به طاغوت همراه باشد تا بشود متمسک به عروهالوثقی شد.
خیلیها بودند که ایمان به انقلاب داشتند اما کفر به طاغوت نداشتند، خیلیها هم بعدا وسوسه شدند و میخواستند بین حق و طاغوت، جمع بکنند. همه دیدهایم حتی در لباس روحانیت بودند و هستند، حتی مدعی انقلابیگری بودند و هستند، حتی بعضیهایشان از همراهان امام بودند.
احساس میکنند که میتوانند جمع بکنند. حتی بین حق و باطل میخواهند جمع بکنند. کسانی بودند که بین عقلانیت تکنوکرات و سکولار و دین میخواهند جمع بکنند و حتی میخواهند میانه حق و باطل را بگیرند –حالا به هر دلیلی- و مبنایش این است که کفر به طاغوت نداشتند.
ویژگی شهید آوینی کفر به طاغوت است. سر آوینی نمیشود کلاه گذاشت. او نیهیلیسم و هنر نیهیلیستی و اقتصاد سرمایهداری کنازانه و بانک و انسانشناسی مدرن را میفهمد. اینها را درک کرده است.
میگوید از یک راه طی شده با ما سخن میگوید. برای من و خیلیهای دیگر جذاب است که آوینی خیلی از پرسشهای من و امثال من را داشته و راه را رفته و برای این پرسشها پاسخ پیدا کرده است.
خیلی از متفکران این راه را نرفتند یا پاسخی و گزارش از پاسخها ندادند ولی آوینی هم این راه را رفته و هم این گزارش را برای ما تدارک دیده و آوینی از این جهت هم منحصربهفرد است و کسی را که با او سیر میکند و همراه میشود، رشد میدهد.
به همت محسن راحمی در فرهیختگان (2465)
–
در ادامه بخوانید »» شهید مرتضی آوینی ,هنرمندی که انقلاب اسلامی را فهم کرد