مشکل علوم انسانی در ایران
حضرت آیتالله خامنهای در بیست و هفتمین سالگرد رحلت حضرت امام خمینی(رحمهاللهعلیه) سخنان راهبردی و مهمی بر زبان جاری کردند. ایشان طبق سنت هرساله در جوار مرقد امام که بر بازخوانی و بازاندیشی در سنت امام و انقلاب اسلامی اهتمام دارند، این بار در کنار همه موارد، به جایگاه و ضرورت پیشرفت در نظام اسلامی اشاره داشتند.
در فرازی مهم ایشان فرمودند: «یکی از آن مبانی اساسی و ارزشهای اساسی عبارت است از اعتقاد به پیشرفت، اعتقاد به تحول، به تکامل، و تعامل با محیط، البته با پرهیز از انحرافها و خطاهایی که در این راه ممکن است وجود داشته باشد. تحول و تکامل؛ هم فقه ما، هم جامعهشناسی ما، هم علوم انسانی ما، هم سیاست ما، هم روشهای گوناگون ما باید روزبهروز بهتر بشود، اما به دست آدمهای خبره، به دست آدمهای وارد، به دست انسانهای اهل تعمق و کسانی که اهلیت ایجاد راههای نو را دارند؛ نیمهسوادها و آدمهای ناوارد و مدعی نمیتوانند کاری انجام بدهند. به این باید توجه داشت؛ اینها همه یک صراطی است که چپ و راست دارد؛ از وسط جاده باید حرکت کرد».
تأکید بر اعتقاد به پیشرفت در نظام اسلامی، ضرورت تحول و تکامل، تعامل با محیط، فهم توأمان ثابتات و مقتضیات زمانه، فراگیری عرصهها و دانشهای مورد نیاز به تحول و تکامل و پیشگیری از انحراف و خروج از جاده اصلی اصیل اسلامی اهم گفتهها و ملزومات آن در بیان حضرت آقا هستند.
معالوصف در این یادداشت بنا بر آن است که به بخش دوم کلام ایشان پرداخته شود. این بخش فراتر از نگاه نظری به ضرورت کار، با نگاهی آسیبشناسانه به تاریخ تحول در حوزه و دانشگاه به کارگزاران تحول اشاره دارند. فرازهای قبلی و بعدی دیگر اشاره مستقیمی به این مبحث ندارند.
اگر سخنرانیهای دیگر حضرتآقا را فعلاً و موقتاً نادیده بگیریم آشکار میشود در بحث تحول در علوم انسانی یا ایشان کارگزارمحور (نیروی انسانی) هستند یا در موقعیت کنونی اشکال اساسی را در کارگزار میبینند نه سازمانها و ساختار و نهادهای جمهوری اسلامی. اگر هم برای دومی مانعیت و صعوبیتی قائل باشند، ریشه آن را در اولی میجویند.
حضرت آقا برای کارگزاران واقعی این عرصه خصائصی را برمیشمارند که به نظر میرسد همراه با کنایه به برخی اقدامات و اشخاص در طول این سالیان بوده است. از نظر ایشان تحول و تکامل از یک انسانی برمیآید که ایجاباً وارد (متخصص)، خبره (عمیق و صاحبنظر)، اهل تعمق و نوپرداز باشند و سلباً ناوارد، نیمهسواد، و مدعی (متخصص توخالی) نباشند.
آخرین تجربه نظام برای تحول میتواند مؤید همین معنا باشد. بعد از فتنه 88 و دلنگرانیها از اولاً برخی اساتید و دانشآموختگان سکولار حوزه علوم انسانی و درثانی کمکاری در تولید علوم انسانی اسلامی، رهبر انقلاب اسلامی را بر آن داشت که با تشکیل یک شورای مستقل از وزارت علوم (به عنوان متولی اصلی تولید علم و طراحی رشته) در قلب شورای عالی انقلاب فرهنگی با عنوان «شورای تحول و ارتقا در علوم انسانی» زیر نظر دکتر غلامعلی حداد عادل بازبینی اساسی و نه فرمالیته و صوری، به مثابه تجربه سالهای طولانی جمهوری اسلامی در این زمینه، رشتههای علوم انسانی انجام بگیرد.
12 رشته اصلی برای این مهم برگزیده شدند و برای هریک، کارگروهی مستقل تشکیل شد. در اینجا و از همان ابتدا یک مشکل ساختاری مهم روی داد که فعلاً مجال بازگشایی آن نیست. ولی در پی اختلافاتی میان وزارت علوم و شورای عالی، وزارتخانه به طور مستقل با بودجهای اندک، کار بازبینی در رشتههای گوناگون علوم انسانی را به دانشگاه علامه طباطبایی به ریاست حجتالاسلام صدرالدین شریعتی واگذار کرد.
بنا به گفتههای شریعتی همه رشتههای علوم انسانی غربی از طریق افزودن نقد اسلامی به سرفصل دروس گذشته یا اضافه کردن واحدی جدید برای معرفی یک رشته بر اساس آیات و روایات (مثلاً جامعهشناسی از دیدگاه آیات و روایات) اسلامی شدهاند. این یعنی تحول فرمالیته محض!
البته کوششهای موازی شورای تحول و ارتقا جدیتر از این بوده است. بازنگری از اهداف و ضرورت رشته شروع شده، طراحی عناوین جدید درسی با توجه به تحولات جدید علمی در جهان و شرایط بومی ایران به صورت اجماعی انجام گرفته و در نهایت در قالب سرفصلها و تألیف کتابهای جدید درسی درمیآمده است.
البته اقدامات این مجموعه هم بینقص نبوده است. با وجود این، با فرارسیدن زمان اجرای طرح (به طور مشخص رشته علوم سیاسی)، در دولت یازدهم، جمعی از اساتید عموماً سکولار از طریق نامهنگاری و اعمال فشار گوناگون مانع از اجرایی شدن طرح جدید شدند.
مطالعه تجربه اخیر درسهای فراوانی دارد و از آن جمله میتوان به این 2 مورد اشاره کرد. نخست آنکه علوم انسانی به شکل دستوری و یکشبه بومی و قوی نمیشود بلکه به اجماع نخبگانی و سالهای مدید تولید محتوا نیازمند است. دوم اینکه این تحول در ایران گرفتار بیماری دیوانسالاری شده است که هم از ظهور استعدادها جلوگیری میکند و هم به هدر رفتن منابع انسانی و مالی منجر میشود.
—
یادداشت: مجید بهستانی ( عضو هیات علمی دانشگاه امام حسین (ع) ) روزنامه صبح نو شمار25