[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
اگرچه بیش از بیست سـال از پـــایان جنــگ تحمیلـی گذشته، اما آثار و نشانههای این واقعه بزرگ هنوز هم در بخشهای مختلف اجتماعی و فرهنگی جامعه ما نمایان است.
ماهنامه پایداری که به فرهنگ دفاع مقدس میپردازد قصد دارد در هر شماره این نشانهها را گرامی بدارد و درباره ارزشهای پنهان و پیدای ایــن دوره تــاریخی با مخاطبانش گفت وگو کند.
این ماهنامه که از طریق گفت وگو با فرماندهان، مسئــولان و رزمنــدگان سالهای دفاع مقدس به بازخوانی عملیاتهای مهم و فرهنگ جبهه میپردازد، سعــی دارد تــا روایتـی مستند و بـه دور از اغراق و بزرگنمایی را به خواننده خود ارائه کند و در عیـن حـال خاطـرات شیریـن آن روزها را برای علاقه مندان یادآوری کند.
[/box]
خلاصه ای از مطالب این شماره از همشهری پایداری
گزارش ویژه : طلوع حماسه در شهر آفتاب
پروندهٔ ویژه : غریبان فاطمی
یک مرد جنگی: عمری در راه جهاد
جنگ افزار : نیم قرن مبارزه
شماره جدید نشریه را با هزینه 2 هزار تومان از دکه های مطبوعاتی یا سایت همشهری مارکت ابتیاع کنید
در ادامه مطلب یادداشت و آقای جواد شادانلو دبیر تحریریه همشهری پایداری را می خوانیم
آخرین درنا !!
آقای رئیسجمهور در آخرین روزهای اقامتش در کاخ سفید به سرش زده تا راهی سرزمین آفتاب شود. او تاج گلاش را نثار بنای یادبودی کرد که اگر «پل وارفیلد» خلبان بمبافکن «بیـ ۲۹» در روز ششم آگوست ۱۹۴۵ با بمبارانش خورشید دیگری در آسمان هیروشیما نمیساخت، هرگز بنا نمیشد.
آقای رئیسجمهور گفت فناوری نابودکنندهای مثل تسلیحات هستهای «نیازمند یک انقلاب اخلاقی» است. آقای رئیسجمهور اما به دلیل بمباران اتمی هیروشیما هیچگاه عذرخواهی نکرد. او از کشتار بیش از 200 هزار انسان بیگناه در انفجار دو بمب اتمی احساس گناه نمیکند. این طنز تلخ تاریخ است که تکرار میشود. فردی که هشت سال قدرت را در بزرگترین کشور صاحب زرادخانههای هستهای در اختیار داشته از انقلاب اخلاقی برای نابودی تسلیحات هستهای سخن به میان میآورد.
رئیسجمهور کشوری که کشورمان را به بهانهٔ واهی تلاش برای ساخت سلاح هستهای تحریم دارویی کرد. از ساداکو و درناهای کاغذیاش احتمالاً چیزی به گوش آقای رئیسجمهور نخورده، او نمیداند که ساداکو فقط دو سال داشت که بمب اتمی «پسرک» آسمان هیروشیما را روشن کرد و در اثر تشعشعات رادیواکتیو باقیمانده از آن، ساداکو دچار سرطان خون شد.
او اما دنیایی از امید برای زندگی داشت، ساداکو شنیده بود که بر اساس افسانههای ژاپنی، اگر کسی هزار درنای کاغذی درست کند، یکی از آرزوهایش برآورده میشود. ساداکو در بستر بیماری بود که با تشویق دوستان و کمک برادرش شروع به ساختن درناهای کاغذی کرد، اما پس از ساخت ششصد و چهل و چهارمین درنا در 12 سالگی درگذشت. «ساداکو ساساکی» روی درناهایش مینوشت: «من صلح را روی بال تو مینویسم تا تو به همهٔ جهان پرواز کنی.»
و حالا باید ششصد و چهل و پنجمین درنای کاغذی را به پاسداشت صلح جهانی ساخت تا آقای رئیسجمهور و آقایان بعدی ریاست جمهوری بدانند که جهان عاری از خشونت، یک نیاز انسانی است که با شعار به دست نمیآید.