این روزها که برخی از بوقهای رسانهای ایالات متحده، دم از جنگ میزنند، بد نیست نگاهی بیندازیم به آخرین رویارویی ارتش دو کشور که به مرگ ۲۰ هزار آمریکایی در یک روز انجامید!
این روزها که رسانههای تبلیغاتی افراطی آمریکا و برخی از رسانههای فریبخورده فارسیزبان درباره احتمال جنگ نظامی و درگیری میان ایران و ایالات متحده خبرپراکنی میکنند، بد نیست نگاه داشته باشیم به یکی از رزمایشهای ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۲؛
رزمایشی که نشان میدهد به هیچ وجه جنگ نخواهد شد.
این رزمایش در دورانی که جورج بوش در عرصه سیاست آمریکا میتازید و دونالد رامسفلد وزیر دفاع ایالات متحده، به شکل یک بازی استراتژیک جنگی طراحی شد و در عمل شبیه سازی جنگ ایران و آمریکا بود که توسط ستاد مشترک ارتش ایالات متحده با هزینهای ۲۵۰ میلیون دلاری انجام گرفت.
از سوی دیگر، ۱۳۵۰۰ نفر نیز در جریان این شبیه سازی، به وسیله ابزارهای مختلف، توان تاکتیکی و رزمی خود را به نمایش گذاشتند.
این عملیات در حالی انجام گرفت که از سوی طراحان شبیهسازی «حمله پیشدستانه ایران به رژیم صهیونیستی» از فرضیات خارج شده و هرگونه «اقدام از سوی ایران علیه پایگاههای آمریکا در سایر کشورها» نیز منتفی شده بود و تنها به دفاع ایران از مواضع در برابر حمله اکتفا شده بود!
طبق برنامهای از پیش تعیین شده، در روز ۲۴ جولای ۲۰۰۲ این جنگ شبیهسازی شده آغاز شد و قرار شد تا ۱۵ آگوست ادامه پیدا میکرد.
زمان این منازعه جنگی در هنگام شبیه سازی، سال ۲۰۰۷ در نظر گرفته شده بود و در گام اول نیز تمامی ارتباطات رادیویی-مخابراتی نیروهای مدافع (ایران) از کار افتاد و مهاجمان ضربالاجلی ۲۴ ساعته برای تسلیم شدن به نیروهای ایرانی دادند.
با این حال اوضاع بهگونهای پیش رفت که ایرانیها به وسیله قایقهای تندرو، موقعیت دقیق نیروی دریایی آمریکا را بر روی دریا شناسایی کرده و با اژدرهایی همچون موشکهای کرم ابریشم، ناوگان دریایی ایالات متحده آمریکا را از کار انداخته و تعداد ۱۶ ناو و ناوشکن آمریکایی را به همراه یک ناو هواپیمابر منهدم کرده و در همان حمله حدود ۲۰ هزار سرباز آمریکایی را به هلاکت رساندند.
این جنگ شبیهسازی شده در مراحل دیگری نیز ادامه یافت و با درز اطلاعات آن به رسانههایی همچون گاردین، نیویورک تایمز و… رسوایی بزرگی برای ارتش آمریکا به وجود آورد.
ویدیو : شبیهسازی حمله قایقهای تندروی ایران به ناوهای آمریکا | فرمانده عملیات شبیهسازی آمریکا، سالها بعد به شکست آمریکا اعتراف کرد (بخشی از مستند رودررو با شیطان)
نسخه 25 مگابایتی | تماشا در دیدستان
تحلیل آمریکایی از رزمایش سنتکام: آمریکا برای باز نگه داشتن هرمز مغلوب ایران شد!
وبگاه آمریکایی «بریت بارت» در مطلب تحت عنوان « چالش هزاره ۲۰۰۲ و شکست نیروی دریایی آمریکا مقابل ایران» نوشته است: آنچه که کمتر درباره «عملیات Millennium Challenge» اعلام شد این بود که در این رزمایش شبیه سازی شده برای باز نگه داشتن تنگه هرمز برابر تهدیدهای ایران، نیروی دریایی آمریکا مغلوب این کشور شد و ۱۶ کشتی خود را از دست داد.
خوشبختانه این رویداد تنها «یک رزمایش» بود که البته ۲۵۰ میلیون دلار هزینه در برداشت و به اهدافش نرسید و کار را به جایی رسانید که ایران اخیراً نیز از آن استفاده و تهدید به بستن تنگه هرمز بر آمریکا و متحدانش در منطقه نموده است.
این نشریه با اشاره به افزایش توان رزمی ایران مینویسد عبرتهای گرفته شده از رزمایش دریایی چالش هزاره ۲۰۰۲ به فراموشی سپرده شده اند.
در سالهای بعد از این عملیات شبیهسازیشده، قابلیتهای مورد نیاز ایران برای بستن تنگه هرمز به طرز چشمگیری افزایش یافته در حالیکه توانمندیهای نیروی دریایی آمریکا کاهش یافته است.»
تحلیل گلوبال ریسرچ: ۲۰ هزار کشته در روز اول جنگ با ایران!
پایگاه مطالعاتی گلوبال ریسرچ نیز مراحل آماده سازی و مقدمات اجرای این رزمایش را حدود ۲ سال عنوان کرد و نوشت «هرچند اعلام شده بود که رزمایش مذکور به منظور شبیه سازی جنگ احتمالی با عراق زمان صدام تدارک دیده شده، اما هدف اصلی از برگزاری این رزمایش، تمرین رویارویی با ایران در خلیج فارس بودهاست.
در سناریوی رزمایش چالش هزاره ۲۰۰۲ ، ایران با شلیک تعداد قابل توجهی موشک به تهاجم نظامی آمریکا پاسخ میداد که باعث بر هم خوردن آرایش نظامی نیروهای آمریکایی و نابودی ۱۶ ناو آمریکایی، شامل یک ناو هواپیمابر، ده رزمناو و ۵ کشتی آمفی بی میشد.
برآوردهایی که پس از این رزمایش به عمل آمد نشان داد که در صورت وقوع این سناریو به صورت واقعی، بیش از ۲۰ هزار نظامی آمریکایی در روز اول جنگ با ایران کشته خواهند شد.»
منبع گزارش : مجله مهر
در ادامه بخوانید : تمام آنچه باید درباره حضور ایران در سوریه و عراق بدانیم [منطق برنامه منطقهای ایران]
واشنگتن نتایج رزمایش «چالش هزاره» برای شبیهسازی جنگ با ایران را فراموش نکند
یک پایگاه آمریکایی در گزارشی به تشریح رزمایش «چالش هزاره» نیروی دریایی آمریکا در جولای 2002 و شکست سنگین نیروهای آمریکایی در این رزمایش پرداخت.
پایگاه آمریکایی «دیلی رکنینگ» با انتشار گزارشی تحت عنوان«ایران ناوگان دریایی آمریکا را غرق کرد» از پاشنه آشیل آمریکا در مقابل ایران سخن به میان آورده است.
در این گزارش آمده است: آمریکا به ایران اولتیماتوم داد و عنوان کرد که حکومت ایران باید ظرف مدت 24 ساعت قدرت را واگذار کند و در غیر اینصورت با خشم دکترین جدید و حمله پیشگیرانه آمریکا روبهرو خواهد شد.
یک ناوگان جنگی نیروی دریایی آمریکا برای تهدید ایران وارد خلیج فارس شد؛ گروهی عظیم متشکل از 20 هزار ملوان و تفنگدار دریایی آمریکا با تجهیزات آماده به جنگ در خشکی و آب؛ اما ایران کوچکترین عقبنشینی نکرد، آنها تسلیم نشدند.
ولی ایران با قدرت متوسط خود چطور میتواند در این نبرد شانس پیروزی داشته باشد؟ مقامات ایران، فرماندهان نظامی را جمع کرده و گزینهها را بررسی کرده و برنامهای را طرحریزی کردند.
نیروی دریایی آمریکا وارد خلیج فارس شده و آماده بود با تسلیحات پیشرفته خود درسی سخت به ایران بدهد، اما ناگهان کولاکی از نقاط سبز، صفحات رادار ناوهای آمریکایی را پر کرد؛ اجسامی که گویا از ناکجا میآمدند. انبوهی از موشکهای ضد ناو، با صدایی مهیب از تمامی جهات، از زمین، از کشتیهای تجاری در دریا، هواپیماهایی که در ارتفاع پایین و با سرعت زیاد به دور از دید رادارها پرواز میکردند، به سمت ناوهای آمریکایی شلیک شدند.
چطور چنین چیزی ممکن است؟ در حالی که هیچ اخطاری وجود نداشته، هیچ ارتباط رادیویی نبوده و هیچ نشانهای از حمله دیده نشده است. ناوگان آمریکا تلاش کرد سریعا اقدام کند اما حجم موشکهایی که به سمت آنها میآمد قابل محاسبه نبود و آنها زیر حجم گستردهای از موشکها غرق شدند.
در حالی که موشکهای ایران محمولههای کشنده خود را بر سر ناوگان آمریکا خالی میکردند، تعداد زیادی از قایقهای ایرانی مملو از مواد منفجره به سمت کشتیهای آمریکایی حمله ور شدند و زمانی که آتش و دود فرو نشست، 19 کشتی آمریکایی به زیر آب رفته بودند؛ ناو هواپیمابر، اسکورتها، کشتیهای آبی- خاکی و باید گفت که 20 هزار ملوان و تفنگدار آمریکایی نیز با آنها به زیر آب رفتند.
فرمانده آمریکایی که مسئول این عملیات بود با ناله و شیون اعلام کرد که ایرانیها نیروی دریایی لعنتی من را غرق کردند. فرماندهان ایرانی با افتخار اعلام کردند که همه چیز تنها 5 تا 10 دقیقه طول کشید. در حالی که آمریکا از حمله پیشگیرانه سخن به میان آورده بود اما در واقع این حمله پیشدستانه ایرانیان بود.
شاید شما هیچ یک از اتفاقات فوق را به خاطر نیاورید؛ دلیلی منطقی برای این موضوع وجود دارد؛ این حوادث در واقع اتفاق نیفتاده است بلکه بخشی از رزمایش «چالش هزاره» است که در جولای سال 2002 تقریبا یک سال پیش از حمله آمریکا به عراق، توسط نیروی دریایی آمریکا به اجرا در آمد و 250 میلیون دلار هزینه برداشت.
فرمانده ایرانی که ما از او سخن گفتیم در واقع سپهبد بازنشسته سپاه تفنگداران دریایی آمریکا ژنرال «ون رایپر» است. اما این ژنرال آمریکایی دشمنان خود را بسیار خوب میشناخت و از نقاط قوت و نقاط ضعف آنها به خوبی مطلع بود و از نقاط ضعفشان، علیه آنها استفاده کرد؛ به بیان دیگر او به عنوان یک دشمن واقعی در این رزمایش عمل کرد.
او از بزرگترین ضعف آمریکاییها استفاده کرد؛ او از لوازم ارتباطی قدیمی برای دور زدن ابزارهای نظارتی الکترونیکی و مدرن آمریکا استفاده کرد. ون رایپر از پیکهای موتوری برای انتقال فرمانها به نیروهای خط مقدم و علائم نوری به سبک جنگ جهانی دوم برای ارسال هواپیماها بدون استفاده از ارتباطات رادیویی استفاده کرد.
زمانی که قتل عام به پایان رسید، ژنرال ون رایپر، حالت آمریکایی را با این جمله توصیف کرد: «آنها در سکوتی غریب و ترسناک فرو رفته بودند؛ گویا هیچ کس نمیدانست که باید چه کاری انجام دهد.»
اما آنها واقعا پس از این قسمت از رزمایش چه کردند؟ آنها تظاهر کردند که هیچ اتفاقی نیافتاده و کشتیها را دوباره به جای اول بازگرداندند و رزمایش را از اول شروع کردند. ژنرال ون رایپر که از این روند خسته شده بود، در میانه رزمایش از سمت خود استعفا داد.
کارشناسان نظامی آمریکایی که در طرف مقابل ژنرال قرار داشتند و شکست خورده بودند، میگفتند که ون رایپر در این رزمایش از نقشی که باید ایفا میکرده خارج شده است. آنها معتقد بودند ایرانیها هرگز آنچه او در رزمایش انجام داد را انجام نمیدادند!
هرچند بسیاری چنین هشدارهایی را جدی نمیگیرند اما باید گفت که اقدام ژنرال ون رایپر هشداری بوده است که میتواند در جهان خارج اتفاق بیفتد.
اکنون آمریکا بوسیله شبکههای عظیمی از فناوری ارتباطات به جهان خارج متصل است. در حالی که این ارتباطات تنگاتنگ یک نقطه قوت بزرگ است، میتواند ضعفی بزرگ نیز به حساب آید. آمریکا حتی در مقابل دشمنهای ضعیفی که مانند ژنرال ون رایپر از قواعد بازی پیروی نمیکنند، آسیب پذیر است.
شاید آنها در جنگ رودررو پیروز نشوند اما اگر بتوانند به پاشنه آشیل ضربه بزنند، موفق خواهند شد. آمریکا آشیل دنیای مدرن است که پاشنه آسیبپذیری دارد و بسیاری در کمین پاشنه او نشستهاند.
منبع : روزنامه کیهان