ابراهیم حاتمیکیا در یک لحظه همه جلال و جبروت اختتامیه جشنواره فیلم فجر را تحتالشعاع حرفهای خودش قرار داد و سالن را در سکوت مطلقی فرو برد.
حاتمیکیا آن شب حرف هایی زد که به مذاق بعضیها خوشامد نبود؛ کسانی که سینما را برای پز روشنفکری و اداهای اپوزیسیونی دوست دارند و نمیخواهند ببینند یک نفر در اوج سینما خود را آدم نظام بداند.
آنهایی که به گرفتن جایزه از جشنوارههای خارجی دل خوش کردهاند از اینکه حاتمیکیا برای مدافعان حرم فیلم میسازد ناراحتند. ابراهیم سینما هم درست دست گذاشت روی نقطه ضعف آنها؛ کسانی که وابستهاند اما نه به نظام و کشور بلکه به آن سوی مرزهای فکری و عقیدتی و حتی جغرافیایی.
از بطن حرفهای حاتمیکیا نکات مهمی بیرون آمد؛ نکاتی که کام خیلیها را تلخ کرد. بله آن بالا تریبون برای کسانی است که حرفی برای گفتن دارند.
در شب اختتامیه سیوششمین جشنواره فیلم فجر، همه چیز داشت طبق روال و سبک همه مراسمهایی از این دست که خدا را شکر در این کشور کم هم نیست پیش میرفت.
یکی جایزه میبرد، آن یکی برایش هورا میکشید، آن یکی که جایزه نبرده بود لبخند معناداری بر لب داشت، دیگری در حال سلفی انداختن با این و آن بود و اصلاً کاری به مرغ و سیمرغ نداشت.
مجری مراسم هم هر از چند گاهی شیرینزبانیهایی میکرد تا مخاطبان را سر ذوق و هیجان بیاورد اما همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد، درست مثل فیلمهای سینمایی، مثل سکانسی از آژانس شیشهای که حاج کاظم مأیوس و سرخورده از بلیت ندادن مدیرآژانس در هیاهو و همهمه مردم تمام بغضش را در مشتش گره میکند و به شیشه آژانس میکوبد.
همه چیز در سکوت میرود. تصاویر اسلوموشن میشود.
لحظه مهم و سکانس دیدنی اختتامیه جشنواره فیلم فجر دقیقاً آن جایی بود که ابراهیم حاتمیکیا آرام آرام پشت میکروفن رفت و شروع کرد به گفتن.
گفت: من وابسته ام. گفت: من فیلمساز وابسته این نظام هستم. گفت: حاج قاسم سلیمانی با این فیلم گریست. حاتمیکیا در غوغاکده برج میلاد از سربازان گمنام امام زمان و از دلاورمردیهای سبزپوشان سپاه که پشت این فیلم بودند گفت.
حاتمیکیا از شهدای مدافع حرم گفت. اما این همه ماجرا نبود. انگار آرام آرام چیزی در حال تغییر بود؛ آرامشی قبل از طوفان؛ بغض فروخوردهای که راه گلو را بسته است.
ابراهیم سینمای ایران در یک لحظه درست در یک لحظه بغضش شکست و گفت همه آن چیزی را که خیلیها جرئت گفتنش را ندارند؛ از بیمهریها و انگزدنها، از تهمتها و برچسب زدنها.
او از این همه بیمهری به خدا شکایت کرد. در یک لحظه تریبونهای به فنا رفته و به نوعی از دست رفته این مراسمهای کلیشهای، کارکردی متفاوت از آنچه تا به حال داشتند را پیدا کردند.
حاتمیکیا نشان داد گاهی هم میشود بدون مسامحه و محافظه کاری آرمانگرایی و تظلمخواهی کسانی که سینما آنها را نمیبیند، از این تریبونهای بیخاصیت جار زد.
در همین مراسم گاهی تریبون دست فیلمسازی میافتد که با تمسخر جشنواره فجر و با حالتی دلخور از تعداد کم! سیمرغهای اختصاص یافته به فیلم هنری درجه یکاش تکهپرانی میکند، گاهی هم دست حاتمیکیاست تا جواب طعنهها و برچسبزدنهای برخی اهالی سینما و رسانه را بدهد.
حقانیت ابراهیم حاتمیکیا چند ساعت بعد از اختتامیه خودش را در برنامه هفت نشان داد؛ جایی که یکی از داوران شهادتطلبی شخصیت اصلی فیلم را به خودکشی تعبیر میکند.
یک نوع بغض و کینه در قضاوت منتقدان وجود دارد
حدس زدن اینکه صحبتهای حاتمیکیا با واکنشهای زیاد و متفاوتی روبهرو خواهد شد، کار سختی نبود. از همان لحظه پچپچها و حرفهای موافق و مخالف در راهروی برج میلاد شروع شد و کم کم به شبکههای اجتماعی و توئیتر هم کشیده شد؛ عدهای جانانه از حاتمیکیا دفاع کردند، عدهای هم گفتند و نوشتند که حاتمیکیا باید با آرامش حرفهایش را میزد.
محمد تقی فهیم منتقد و کارشناس باسابقه سینما در واکنش به صحبتهای جنجالی حاتمیکیا گفت: واقعیت این است که چند سالی است شکل داوری بیمارگونه است و اگر فکری برایش نشود آسیبهای جدی به سینما میزند.
این بدین منظور نیست که داوران افراد خوبی نبودند، خیر. همه داوران قابل احترام هستند اما نوع چینش داوران و نوع خواستههایی که سیاستگذاران و مدیران از هیئت داوران دارند، اشکال جدی دارد.
وی ادامه داد: منتقد باید از نحوه ستاره دادن و قواعد آن آشنا باشد. وقتی نیم ستاره به یک فیلم داده میشود، براساس استانداردهای دنیا منتقد نتوانسته در سالن فیلم را تحمل کند و بعد از یک پرده از فیلم سالن را ترک کرده است.
جالب است که در سالن فیلم «به وقت شام» افراد تا آخر فیلم به تماشا نشستند و پلک نزدند. تعدادی اشک هم ریختند اما در خارج از سالن به فیلم نیم ستاره دادند یا آن را بیارزش خواندند. معلوم است که بغض، کینه و هدف خاصی وجود دارد.
در برنامه هفت مجری یک بار به منتقد نمیگوید که چگونه نیم ستاره به فیلم حاتمیکیا دادید؟ در حالی که سالن را ترک نکردید؟ این یک بیماری است که آقای حاتمیکیا روز گذشته هشدار دادند و مدتهاست این هشدار را میدهیم.
فهیم تأکید کرد: متأسفانه با فیلم «به وقت شام» که یکی از مسائل اساسی کشور را بازتاب میدهد چنین رفتاری میشود؛
فیلمی فرا مرزی که به درستی سیاستهای منطقهای ما را برای مخاطب بازگو میکند؛ فیلمی که به لحاظ تکنیک، فرم، ساختار، محتوا و مضمون یکدست و همگون است و با آن رفتاری اینگونه انجام میدهند.
طبیعی است که حاتمیکیا به این عکسالعمل در اختتامیه واکنشی نشان میدهد. برخلاف نظر رسول صدرعاملی که در چند ساعت بعد از اختتامیه در برنامه هفت باز هم «به وقت شام» را مورد حمله قرار داد و نشان داد برخلاف جامعه و جوانان مدافع حرم که فرهنگ شهادتطلبی را باور دارند، هنوز فرق خودکشی و شهادت را نمیدانند.
ابراهیم حاتمیکیا با فیلمی که ساخت حرف دل مردمی را زد که هنوز هم برای حفظ حریم ولایت شهید میدهند و بدرقه شهید را بر هر کاری مقدم میشمارند؛ آنهایی که میفهمند ابراهیم حاتمیکیا در فیلمش چه گفت و متأسفند برای داوران جشنواره فیلم فجر که از درک این واقعیت ناتوانند.
تذکر رئیس رسانه ملی به «هفت»
از سوی دیگر رئیس رسانه ملی پس از صحبتهای آتشین ابراهیم حاتمیکیا اظهار داشت: در این زمینه در برنامه هفت اشتباه کردند و تذکر لازم در این خصوص داده شده است.
رئیس سازمان صدا و سیما فیلم سینمایی «به وقت شام» را اثری منحصربهفرد و نمایانگر اقتدار و انسانیت جمهوری اسلامی دانست و تصریح کرد: از سردار حاج قاسم سلیمانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که از ساخت این فیلم ارزشمند حمایت کردند، سپاسگزاری میکنم.
نویسنده : ایزد مهرآفرین
[su_note]
در ادامه بخوانید »» تجلیل ویژه فرمانده سپاه از ابراهیم حاتمی کیا و فیلم به وقت شام + ویدیو سخنان استاد حاتمی کیا در جشنواره فجر
[/su_note]
ویدیو : استاد حاتمی کیا در نشست خبری فیلم (به وقت شام): به من طعنه میزدند گمشو برو سوریه کار کن
دریافت ویدیو (2مگابایت)
ویدیو : اگه میخواهید بدونید چرا تیم رضا رشید پور همه جا هست این فیلمو ببینید ( انگیزه ایشون برای شرکت در این مسابقه خدمت به اصلاح طلبان بی دین قابل تقدیره )
دریافت ویدیو (2مگابایت)