دسته‌ها
کیوسک

آیا تلگرام و اینستاگرام میتواند حکومت و دولت ایران را نابود کند!؟ [ پیدا و پنهان درباره امنیت ملی ایران و تلگرام در سال‌های آینده ]

متنی که در ادامه میخوانید به قلم آقای احمد جانجان نوشته شده است . این یادداشت نکات پیدا و پنهانی را درباره تلگرام بازگو میکند . احمد جانجان شاعر، طنزپرداز و فعال سیاسی-رسانه ای است . این یادداشت در قالب رشته توییت منتشر شده است… در ادامه همراه سایت بنیانا باشید

دسته‌ها
رسانه ملی

چرا قرعه کشی های تلویزیونی و جوائز میلیونی بازی دو سر باخت است؟

سودای یک شبه پولدار شدن | بازی دو سر باخت قرعه کشی های تلویزیونی

شاید شما برنده خوش شانس این هفته باشید…هر هفته بیش از 200 میلیون جایزه نقدی و غیر نقدی …یک دستگاه ویلای خصوصی جایزه برنده خوش شانس این هفته… این جملات و امثال اینها تماماً جملاتی‌اند که این روزها در برنامه‌های مختلف تلویزیونی و تجارت‌های پیامکی مرتباً شنیده و دیده‌اید. شرکت‌های تجاری نیمه دولتی و خصوصی چنان به تنور مسابقات تلویزیونی و جایزه‌های تلویزیونی و اسپانسرینگ ها دمیده‌اند که موجی از شانس بازی و رقابت‌های لاتاری وار در مردم و مصرف کنندگان ایجاد شده است.

دسته‌ها
کیوسک

تلگرام و اینستاگرام زندانی که اندیشه و اطلاعات را محصور می کند و زبان فارسی را نابود میکند

شما هم کانال تلگرام دارید؟ درست مثل خیلی دیگر از کسانی که حرفی برای گفتن دارند، من، شما و حتی خانواده‌های ما نیز حالا یک کانال اختصاصی تلگرام دارند و می‌توانند همه حرف‌های خود و خبرهای مهم خانوادگی و اجتماعی خود را در کانال‌های تلگرام نشر دهند. بعضی از این کانال‌ها حتی، به بیش از یک میلیون مخاطب هم رسیده‌اند. چه جالب! می‌توانی برای یک میلیون نفر حرف بزنی و عکس و فیلم برایشان بگذاری. می‌توانی کارهای اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کنی. با این حجم مخاطب می‌شود حتی حزب هم تشکیل داد!

دسته‌ها
کلمات | مقاله، یادداشت، گزارش

تفاوت تاثیر گفتار حق بر مومنین و کافران و گناه کاران و مومنین عرفی [ یادداشتی از هادی شریفی ]


در ایام سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره) به سر می‌بریم. پبر فرزانه ای که با استعانت از خداوند و تحقق وعده‌های الهی توانست انقلابی عظیم در کشورمان به پا کند و با تصاحب الهی دل‌های مردم، مفاهیم اسلام ناب محمدی را به آن‌ها انتقال دهد و پس از حدود چهارده قرن، پیام جد بزرگوارش حضرت سید الشهدا (ع) را احیا کند که مسلمان و شیعه نباید زیر بار ظلم و فساد برود.

دسته‌ها
کیوسک

شهادت سردار و جنگ روایت ها

سردار سلیمانی از کره خاکی پر کشید؛ حال ما مانده‌ایم و روایتی که باید از او و راهش به افکار عمومی ارائه کنیم. او مجاهدانه و مالک اشتروار به ماموریت خود عمل کرد؛ حال نوبت ماست که به ماموریتمان عمل کنیم. ماموریت ما پس از او: «روایت صحیح اندیشه و راه او».

در روزگاری که رسانه‌ها و تصاویر شناخت‌ها را شکل می‌دهند و آنچه پس از فروکش کردن هیجانات و التهاب‌ها پایدار می‌ماند، «روایت برتر» از هر موضوع است، باید کوشید شهید سلیمانی را درست روایت کرد. نسل‌های بعد او را بر اساس روایت غالب ما خواهند شناخت. روایت ما از ترور سردار نباید «روایت شکست» باشد.

شهید حقیقت زنده‌ای است که در این عالم حضور و اثرگذاری دارد. شهادت در مکتب اسلام شکست نیست؛ عین پیروزی است. هرگونه روایتی که ایران و سردار را در موضع ضعف روایت کند، وفاناداری به آرمان شهید است. سردار را باید مقتدر و پیروز روایت کرد؛ چون حقیقت حیات و شهادت او یکسره پیروزی بود.

شهید سلیمانی دینش را به تک تک ما ایرانی‌ها و تک تک مسلمانان حقیقی عالم ادا کرد؛ حال نوبت ماست دینش را ادا کنیم.

به قلم محسن احمدی

برای نشر این مطلب در فضای مجازی می توانید از عکس نوشته های زیر استفاده کنید…

دسته‌ها
کیوسک

خراسان به پای‌تختی کابل

می‌گویند: نگویید افغانی. درست می‌گویند، چه افغان‌های  پشتون سنی تنها یکی از قومیت‌های ساکن در آن کشور هستند؛ درست مانند این که ما ایران را فارس بخوانیم، یا شیعه‌های یزد تا زابل را بلوچ [سنی] خطاب کنیم.

دسته‌ها
مقاله

امان از مغزهای کوچک زنگ زده ! [یادداشتی از استاد پناهیان]

یادداشتی از

حجت الاسلام علیرضا پناهیان

۹۸/۰۵/۰۷

مبارزه مردم فرانسه با نظام سرمایه داری ادامه دارد؛ با صدها کتک خورده، مجروح و زندانی. آبرو برای طرفداران غرب در شرق باقی نمانده است. کسانی که اخبار آخرالزمانی یمن و شام را پیگیری می‌کنند از قلب اروپا و فروپاشی تمدن غرب غافل نشوند.

یکی از مقدمات ظهور، شکست تمام تئوری‌های مدعی برای اداره حیات بشر است. لیبرال دموکراسی دیگر راه نجات حیات بشر نیست. این را به گوش روشنفکرهای خودباخته و متحجر برسانید. این یک امدادرسانی است که ثوابش از هر صدقه‌ای بیشتر است.

جهت‌گیری مبارزه مردم فرانسه با نظام سرمایه‌داری شبیه مبارزۀ انقلابیون ایران با اشرافی‌گری است.فرق ما با آنها این است که ما میتوانیم از ظرفیت‌های قانونی برای سقوط پس‌مانده‌های اشرافی‌گری و لیبرالیسم استفاده کنیم ولی آنها هیچ امیدی به ظرفیت‌های قانونی ندارند که به خیابانها میریزند.

اینجا تازه موتور قوه قضائیه گرم شده و رهبری هم طرفدار مردم و ضد لیبرالیسم است و روشنگری موثر جوانان انقلابی غوغا کرده. مشکل فقط فریب‌های انتخاباتی است که با شعارهای مردمی و عملکرد لیبرالی کشور را عقب نگه داشته اند. امان از مغزهای کوچک زنگ زده.

چرا مبارزه با نظام سرمایه‌داری و لیبرالیسم در ایران طول کشیده و در جهان به نتیجه نرسیده است؟ چون جهانیان نظام جایگزینی نمی‌شناسند و در ایران نظام جایگزین به خوبی تئوریزه نشده است. مثلا بنا بود حوزه و دانشگاه با عبور از متحجرین و التقاطیون به روش درست برای ادارۀ حیات بشر برسند.

اگرچه تئوریزه کردن نظامی پیشرفته جایگزین نظام ارتجاعی لیبرالی کاری تدریجی است اما اگر نمایندگان مجلس منفعل و یا غرب‌زده نباشند، تحول سرعت خواهد گرفت و حوزه و دانشگاه هم فعال خواهند شد. درصد انفعال در طول این سال‌ها در میان نوع نمایندگان بسیار بالا بوده است، دولت که چه عرض کنم.


دسته‌ها
مقاله

هر وقت دیدید کسانی از صلح دم می‌زنند به دنبال کاسه زیر نیم کاسه باشید [یادداشت استاد پناهیان]

یادداشتی از

حجت الاسلام علیرضا پناهیان

۹۸/۰۵/۰۵


طوفان ویرانگری در منطقه آغاز شده که در حال نابودی قدرت زورگویان غرب است؛ آنوقت سرمقاله نویس گاردین می‌گوید جلوی این طوفان را با خردمندی بگیرید! که چه بشود؟ تا بتوانند سلطه خود را مانند گذشته در فضای صلح ادامه بدهند؟ مشخص نیست طرف کدام طرفی است!

بعضی از سرمقاله نویس‌های گاردین طوری از تنش‌زا بودن ترامپ انتقاد می‌کنند که انگار با سیاست تنش‌زدا و مذاکره‌جوی اوباما حاضرند کنار بیایند! ولو داعشی‌ها و سربریدن‌ها را در منطقه راه بیندازند.

دسته‌ها
مقاله

آقای آذری جهرمی ؛ جارو کردن آلودگی‌های فضای مجازی مهم‌تر است!

خادمی بارگاه معصومین علیهم‌السلام برای هرکس در هر مقام و شغلی و هر طبقه اجتماعی که باشد، افتخار بزرگی محسوب می‌شود و خادمان حرم مطهر رضوی باید افتخار کنند که خاک کف پای زائرین آن حضرت را توتیای چشم خود می‌کنند.

در سال‌های اخیر تعداد زیادی از مسئولان کشور لباس خادمی آستان قدس رضوی را بر تن کرده‌اند تا هر از گاهی در این حرم نورانی فارغ از هر رتبه و جایگاهی به زوار امام هشتم(ع) خدمت کنند و جای بسی خوشحالی است که مسئولین نظام اسلامی ارادت خود را به معصومین علیهم‌السلام این گونه نشان می‌دهند.

 در روزهای اخیر هم وزیر محترم ارتباطات حکم خادمی حرم مطهر رضوی را از تولیت آستان قدس رضوی دریافت کرد که البته انتشار عکس‌های آن، حاشیه‌هایی را در فضای مجازی به همراه داشت.

دسته‌ها
کیوسک

یادداشت دکتر غلامرضا جلالی فراهانی درباره شبکه های اجتماعی ایرانی

دکتر غلامرضا جلالی فراهانی استاد دانشگاه عالی دفاع ملی هستند . ایشان در سال 94 با حکم امام خامنه ای به ریاست سازمان مهم پدافند غیر عامل منصوب شدند . ایشان مقالات زیادی درباره روش های جلوگیری از حملات رسانه ای آمریکا دارند . سابقه ایشان در همکاری با بخش مختلف قوای سه گانه در سال های اخیر مورد توجه بوده است . امروز یک یادداشت کوتاه از دکتر جلالی در کانال شخصی @drjalalifarahani منتشر شده که باهم میخوانیم : 

دسته‌ها
کیوسک

به وقت شام از نگاه مجله آمریکایی Counterpunch [امیدوارم این فیلم در ایالات متحده دیده شود]

به وقت شام
به وقت شام

متنی که در ادامه میخوانید به قلم رابرت فانتینا ( در تاریخ APRIL 20, 2018 ) در سایت مجله Counterpunch منتشر شده است : 

” به وقت شام ” حکایتی فوق العاده است که در سوریۀ ویران شده از جنگ اتفاق می‌افتد. یک پرواز انسان‌دوستانه به خلبانی یک ایرانی، مردم محاصره شده در پالمیرا را به دمشق می‌برد اما هواپیما به دست زندانیان داعشی حاضر در پرواز، ربوده می‌شود…

این داستان بسیار فراتر از یک داستان جنگی است و سطوح متعددی دارد که برای دنیای امروز کاملاً به جا و به موقع است. مقولاتی مثل رابطۀ گاهاً پیچیده بین پدران و پسران، نیاز قلبی به ادای وظیفه و مفهوم قربانی شدن برای اهداف والا، همگی با تار و پود داستان در هم آمیخته است.

بیننده تعصب اعضای داعش را می‌بیند که اعتقاد دارند خدا آنها را فرستاده تا جامعه‌ای بر مبنای برداشت انحرافی‌شان از اسلام شکل دهند. در بیشتر فیلم نگرش غیرمنطقی آنها به تمامی نمایش داده می‌شود.

مرگ‌های خشونت‌بار و درماندگی، همۀ چیزهایی است که بیننده را به واقعیت جنگ می برد… فراتر از همه، به تصویر کشیدن دلاوری‌هایی است که محوریت این فیلم است؛ هر از چند گاهی مردمی عادی نشان داده می‌شوند که به دعوت برای انجام کارهایی خارق العاده لبیک می‌گویند.

به وقت شام ” نشان می‌دهد آمریکا چه ساخته است. مردان و زنان و کودکان بی‌گناه به خاطر اهداف ژئوپولتیکِ ایالات متحده، رنج می‌کشند و می‌میرند و به نظر می‌رسد هیچ امیدی به توقف پشتیبانی مالی آمریکا از چنین تروریست‌هایی وجود ندارد.

بیننده به سرعت در فیلم غرق می‌شود و نگران شخصیت‌های اصلی فیلم می‌شود و بهترین‌ها را برایشان می‌خواهد… اما شخصیت اصلی فیلم یعنی خلبان ایرانی بیش از همه بیننده را به خود جلب می کند. او یک شوهر وفادار است که در انتظار پدر شدن است، به همسرش متعهد است ولی به کمک به مردم رنجدیده سوریه هم تعهد دارد.

امیدوارم که آکادمی اسکار متوجه فوق‌العادگی و شگرفی این فیلم بشوند و بالاترین افتخار یعنی جایزه اسکار بهترین فیلم را به آن بدهند. البته به این بستگی دارد که در زمان انتخاب نامزدهای اسکار باد سیاسی از کدام جهت بوزد. اما این فیلم برای مدتی طولانی با من خواهد ماند و امیدوارم که این فیلم خصوصاً در ایالات متحده به شکل گسترده دیده شود./ هفت راه

منبع : Counterpunch  (+)

ویدیو : نظر سيروس مقدم كارگردان سريال پايتخت درباره فیلم « به وقت شام »

دریافت ویدیو (2مگابایت)

در ادامه بخوانید »» کسانی که به هنر بی‌اعتنا هستند، تیشه به ریشه انقلاب می‌زنند [سخنی از استاد جلیلی درباره به وقت شام]

دسته‌ها
مقاله

رویارویی ایران و عربستان؛ از رویا تا واقعیت [رصد و تحلیل]

 لوموند فرانسه : سرباز ایران( سردار سلیمانی ) قوی‌ترین مرد خاورمیانه است
لوموند فرانسه : سرباز ایران( سردار سلیمانی ) قوی‌ترین مرد خاورمیانه است

 

ائتلاف عربی به رهبری عربستان در بیانیه ایی اعلام کرد: شلیک موشک از یمن به سمت ریاض تعرض نظامی ایران به عربستان قلمداد میشود و عربستان حق پاسخ به تهران را برای خود محفوظ میداند.

 

عربستان سعودی سال ۲۰۱۷ بودجه نظامی خود را با پیش بینی کسری بودجه ۵۲ میلیارد دلاری، ۶ درصد افزایش داد و به رقم بی سابقه پنجاه وشش میلیارد و هشتصد میلیون دلار رساند،اخرین خرید تسلیحاتی عربستان ارزشی بالغ برصد و ده میلیارد دلار داشت که رقمی بی سابقه محسوب میشود.

 

عربستان سعودی مجهز به تسلیحات پیشرفته در زمینه سیستم های زمینی،هوانیرو وقدرت دریایی با همراهی مستشاران نظامی اسراییل و امریکا و پیاده نظام های اماراتی و سودانی  دوسال است در نبردی با عنوان “احیای امید” نتوانسته نظامی  همسو با ریاض را در یمن برسرکار بیاورد.

 

این درحالی ست که عربستان سعودی به موازات عملیات نظامی که با هدف تضعیف توان عملیاتی حوثی ها و انصارلله و درنتیجه اقناع انها به پذیرش شروط سیاسی ریاض  انجام میداد؛ در پیشبرد مذاکرات سیاسی میان انصارلله و ریس جمهور مخلوع یمن علی عبدالصالح نیز تاکنون ناکام بوده.

 

با درنظر گرفتن هزینه های مداخله نظامی عربستان در یمن اگر بگوییم عربستان بازنده بزرگ این جنگ است بیراه نگفته ایم.جنگ سعودی ها با مردمانی ست که از زمین و اسمان محاصره اند و از حمایت سیاسی و نظامی  قدرتهای برتر جهان بی بهره اند و جنگجویانش به شیوه چریکها قداره بسته اما پای برهنه از کوه و کمربالا میروند.

 

این جنگ بی تردید  شروعش نخستین قدم اشتباهی  بود که سعودی ها با توهم قطع دست وپای اختاپوسی جمهوری اسلامی برداشتند  بود  و حالا ملک سلمان در شرایطی که جنگی داخلی را هم علیه رقبا و شاهزادگان برای استحکام پایه های اقتدارگرایی اش اغاز کرده  حتی نمیتواند انرا تمام کند!

 

عربستان سعودی در چنین شرایطی تهران را تهدید میکند و شاید درست نمیداند،تهران این روزها در کجای معادلات نظامی و سیاسی منطقه ایستاده.

 

شواهد میگوید در تحولات اخیر در منطقه از بحران در شورای همکاری خلیج فارس به واسطه تنش در روابط جهان عرب با قطر گرفته تا تحولات میدانی در سوریه،  عراق و یمن  و عرصه سیاسی در لبنان ، دستاورد ولیعهد جوان  عربستان چندان قابل توجه و اعتنا نیست.

 

از دیگر سو، تنها نگاهی به تصاویر منتشر شده  قاسم سلیمانی در دیرالزور بلافاصله پس از ازادی اخرین پایتخت خلافت اسلامی در منطقه و بعد از ان دیدار با فرماندهان حشدالشعبی در عراق و سپس در تهران،  ارسال پیام تسلیت از سوی  مسعود بارزانی  ریس پیشین اقلیم کردستان به فرمانده سپاه قدس  در مراسم ختم پدرش  گوشه ایی از جایگاه  این روزهای ایران را در دیپلماسی نظامی منطقه نشان میدهد.

 

یادداشتی از  هانیه سلطانپور در کانال @enqelab_street

 

[su_note]

در ادامه بخوانید »» نقش یمن در قدرت راهبردی جهان اسلام

[/su_note]

 

دسته‌ها
کیوسک

جیغ بنفش کسانی که روحانیت را محصور در مساجد می خواهند

 

آقای مسیح مهاجری مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 25 شهریور در مقاله ای با اشاره به اجرای مسابقه سیب خوری در ساحل خزر توسط برخی از طلاب با حضور دختران و پسران جوان و همچنین عقد خواندن و پاسخ به سوالات شرعی دادن یک روحانی دیگر در جاده چالوس، فریاد وا اسلاما و وا روحانیت برآورده و فرموده اند:

ای بزرگان حوزه‌های علمیه به داد برسید و روحانیت را از این بی‌ضابطه عمل کردن‌ها نجات دهید.

 

چند روز قبل هم مقاله دیگری در این روزنامه چاپ شده بود که در آن نوشته شده بود که روحانیت نباید در مترو و پارک و … حضور داشته باشد و این ها خلاف شان روحانیت است و بی ارزش کردن این نهاد و ..

 

این مطالب نشان می دهد که زحمات و مجاهدت های طلاب و مبلغین عزیز جهادی که با اخلاص و به صورت کاملا #آتش_به_اختیار و بدون کمک و حمایت نهادهای مسئول در حال فعالیت در نقاط مختلف کشور هستند، در حال به ثمر نشستن است .

این فریادها نشان از نگرانی کسانی دارد که روحانیت را محصور در دیوارهای مساجد می خواهند و حضور در جامعه را خلاف شان آن ها می دانند.

 

آقای مهاجری پیامبر ما طبیب دوار بطبه بودند، یعنی در مسجد نمی نشستند تا مریض به ایشان مراجعه کنند، بلکه به دنبال بیماران خود می رفتند.

 

آقای مهاجری ای کاش این دلسوزی ها را زمانی انجام می دادید که در سال 84 سرور و مقتدای شما جناب آقای هاشمی در تلوزیون با دختران و پسران جوان دور میز نشستند و از دوستی دختر و پسر و … گفتند و خندیدند

 

ای کاش یکی از این مقاله ها را در نقد حضور آقای خاتمی در ایتالیا و دست دادن با زنان نیمه عریان می نوشتید

 

یا ای کاش نیم نگاهی به جلسات و سخنان رئیس جمهور مطلوبتان در ایام انتخابات می انداختید که کشف حجاب و رقص دختر و پسر کمترین کاری بود که در این جلسات انجام می شد.

 

البته بنده منکر برخی کج سلیقه گی ها نیستم و یقینا در هر کار بزرگی برخی اشتباهات هم رخ می دهد، اما نفس حضور روحانی در استادیوم،مترو، پارک و هر کجا که مردم هستند، کار مقدسی است و ان شاالله خداوند به بانیان این برنامه ها خیر دنیا و آخرت عنایت نماید. 

 

[su_note note_color=”#BBDEFB”]

یادداشتی که خواندید برگرفته از کانال تلگرامی استاد حسن مرادی بود . ایشان درباره مسائل سیاسی و اجتماعی روز می نویسند .برای دنبال کردن ایشان یوزر @hasanemoradi را جستجو کنید 

[/su_note]

دسته‌ها
مقاله

نقش مساجد و حسینیه‌ها در وحدت دین و سیاست از مشروطه تا کنون

مسجد نصیرالملک شیراز
مسجد نصیرالملک شیراز

سال اول هجرت، زمانی که اولین مسجد ساخته شد، آن را پایگاه مسلمین قرار دادند تا به آیندگان بفهمانند که دین و سیاستمان یکی است و وحدت آن دو، حتی در مظاهرشان یعنی دیوان و معبد نیز رعایت شده است. دیوان، که دادگستری و دولت آن موقع بود، مرکزش مسجد بود و معبد نیز، مسجد.

 

محل عبادت و مکان خاکسار شدن در برابر معبودی که به تازگی پیامبرِ آخرین را برای هدایت بشر فرستاده بود و کنیسه و کلیسا را به مسجد، مبدل ساخته بود. این همزیستی و وحدت بین دستگاه حکومت و دستگاه عبادت، پیام‌هایی را به ما قرن بیست و یکمی‌ها منتقل می‌سازد که به مدد آن، می‌توانیم در برابر خصم و مخالفِ عینیت سیاست و دیانت در اسلام، احتجاج کنیم و حجت آوریم.

 

ساختار فکری مسلمانان قرون ابتدایی نیز این بود. همان طور که در همان اوایل امر، “دارالخلافه” مسجد بود و “دارالقضاء” نیز مسجد. مردم برای مهمترین ارکان زندگی اجتماعی‌شان، یعنی قضاء و اجرا، به مسجد پناه می‌بردند؛ مسجدی که پنج نوبت در آن نماز می‌گذاردند و به عبادت خالق‌شان می‌پرداختند. و حال همان مسجد، مأمن آرامش و نظم اجتماعی‌شان نیز بود.

 

در ادوار تاریخی، این اعتقاد و بنیان، با تلاشِ افزون بنی امیه و بنی عباس دگرگون شد و باعث شد تا دارالخلافه و مسجد جدای از یکدیگر به کار خود ادامه دهند. با این حال هنوز آن حالت وحدت تا حدودی حاکم بود. هنوز امت واحدهٔ اسلام، دستگاه حکومت و عبادت را یکی می‌خواست. هنوز هم مسجد بیش از آنی که حاکمان می‌طلبیدند، در سیاست بود و سر رشتهٔ خیلی اتفاقات را می‌شد در مسجد جست.

 

***

آنچه که قصد بررسی آن را داریم، بحث این تغییر و تحول در قرن معاصر، البته به طور اجمال و خلاصه است. یعنی نقش مسجد، در ارتباط برقرار کردن میان دیوان و معبد. دورانی که تقابل فکری بین دو نظریهٔ سکولاریزم (دین‌زدایی) و عینیت دین و سیاست، باعث چند دستگی میان امت اسلامی گردیده است. البته اگر با تیزبینی بنگریم، همین تقابل نیز در آن سوی دنیا و در میان ملل غرب نیز چند دستگی ایجاد کرده است و این می‌تواند به ما یاری کند تا در این بازی میان نظریات، پیروز گردیم و عینیتِ دین و سیاست را در جهان غالب کنیم.

 

مطلع را مشروطه قرار می‌دهم. مطلعی که مبدأ تغییرات شگرفی در تاریخ ایران گردید. بنابراین مقاله را در چهار مقطع زمانی پیگیری می‌کنیم؛

۱٫ از مشروطه تا سال ۱۳۴۲

۲٫ از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷

۳٫ از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷

۴٫ از ۱۳۶۷ تا حال

قابل تأمل است که این تقسیم بندی مطلق نبوده و از باب نزدیکی و اعتبار وقایع مهم، این‌چنین تاریخ را برش داده‌ایم.

 

۱٫ از مشروطه تا سال ۱۳۴۲

در تاریخ مشروطه، می توان موارد متعددی را نام برد که برجستگی نقش مسجد را در وقایع سیاسی روز، نمایان می‌سازد. در آنچه که از تاریخِ مشروطه برایمان به یادگار مانده است و نگاشته شده است، می‌توانیم سر رشتهٔ مشروطه‌خواهی را از “مسجد” پیدا کنیم؛

 

«بعد از چوب خوردن تجار در عمارت حکومتی، هیجانی بین تجار و اهالی پیدا شد. متوسل به مرحومِ طباطبایی مجتهد سنگلجی شدند. آقا دستور دادند که چند روزی را بی‌صدا مشغول کار خودتان باشید. پس از آن که اقدامات من انجام شد، به شما اطلاع می‌دهم. انشاء الله کار بزرگی را از پیش برمی‌داریم. این واقعه در سنه ۱۳۲۴ قمری واقع شد …. انقلاب ایران از اینجا شروع شد.» (مقدمات مشروطیت، هاشم محیط وافی، ج۱، ص۸۸ (

 

پس از این است که مرحوم طباطبایی در مسجد چاله حصار تهران، سخنرانی‌های خود را آغاز می‌کنند و سنگِ بنای حرکتی را می‌گذارند که تا چندی بعد به یکی از مهمترین انقلاب‌های ایران تبدیل می‌شود. پس از این واقعه‌ها نیز مسجد نقشی فرای آنچه که عبادتِ فردی‌ست، بر عهده داشته است، به خصوص زمانی که مسجد در کنارِ بارگاهِ امام یا امامزاده‌ای هم واقع شده باشد. نقشِ حرم شاه عبدالعظیم حسنی و حرم حضرت معصومه سلام الله علیها در مشروطه بر کسی پنهان نیست.

 

مسجدی در ایران . دهه 40
مسجدی در ایران . دهه 40

 

۲٫ از ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷

در این دوران بود که تعریف مسجد به عنوانِ پایگاه اصلی و اساسی مسلمین نمود و جانی تازه و نوین یافت. روحانیون و اصحاب حوزه، توانستند با نفوذی که در مساجد داشتند، اقشار مختلف مردم را در جریان مسائل و اخبار روز قرار دهند. در آن زمان به دلیل تحریم تلویزیون از طرف اقشار مذهبی، مسجد، وظیفهٔ نشر اخبار را نیز در برنامهٔ خود قرار داده بود. بدین شکل که اجتماع نمازگزاران در مسجد، اخبار را خود به خود و سینه به سینه منتقل می‌کرد. گاه نیز امامان جماعت در حین سخنرانی‌های خود این اخبار را به اطلاع مأمومین می‌رساندند.

 

پس از تبعید امام (رحمه الله) از ایران، مسجد و مسجدیون، یکی از مهم‌ترین اخبار خود را اخبار مربوط به این شخصیت سیاسی ـ مذهبی قرار می‌دادند. در این دوران، حلقه‌های مبارزه در زیر چتر مساجد شکل گرفت. بهانه‌های متفاوتی جهت جذب اقشار مختلف مردم، به خصوص جوانان به سوی روند مبارزه با رژیم، در مسجد به وجود آمد که از آن‌ها می‌توان به کانون‌های قرآن اشاره کرد.

 

آموزش قرآن نه فقط بر اسلامی بودن حرکتِ مردمی مهرِ صحت می‌گذاشت و نه تنها باور مذهبی را در میان ملّت که می‌رفت بدل به امّت شود تقویت می‌کرد، که چتر و نقاب بسیار مناسبی بود تا همراه آموزش معارف قرآنی به جوانان، ایشان را با روند مبارزه نیز آشنا نمود.

 

این حلقه‌ها که در سراسر کشور به صورت پراکنده‌ای شکل گرفته بود، چندی بعد و در پی انتشار بیانیه‌ها و اعلامیه‌های حضرت امام (رحمه الله) وظیفهٔ پخش و نشر این اعلامیه‌ها را نیز عهده‌دار شد. درآن زمان، این اعلامیه‌ها دارای اهمیت فراوانی بود و رژیم با کسانی که این اعلامیه‌ها را پخش می‌کردند به شدت مقابله می‌کرد و مسجدیون که اینک خود را وارد عرصهٔ نوینی از زیست اجتماعی کرده بودند، این وظیفه را داخل در فعالیت‌های دیگر خود در مسجد کرده بودند.

 

البته در این جا نقش سازهٔ مسجد را می‌توان به عنوان یک دژ و سنگر در یارگیری، بیش‌تر نمایان دید. به نحوی که اشخاص گوناگون در مسجد حضور پیدا می‌کردند و پس از جذب توسط مذهبیون، در مسیر فعالیت‌های سیاسی قرار داده می‌شدند. یعنی مساجد کانونی قرار گرفته بودند جهت شناسایی و یارگیری اشخاصی که پای در عرصه و دستگاه عبادی اسلام می‌گذاشتند و پیش‌برد ایشان در دستگاه سیاسی و حکومتی اسلام در این مکان روحانی پی‌ریزی و پی‌گیری می‌شد.

 

به اعتراف تاریخ، مساجد در این دوران وظیفهٔ خویش را به خوبی انجام داد. در این دوران بود که اهمیت مساجد به فعالیت‌های سیاسی کسانی بود که در آن مسجد نماز می‌خواندند. در این دوران بود که مساجد با امامان جماعت خود شناخته شد و مردم مساجد را با عنوان و نامی بر خلاف اسم سر در آن مسجد می‌شناختند. چونان که از مسجد هدایت، که پایگاه آیت الله طالقانی بود می‌توان به عنوانِ یکی از پر رنگ‌ترینِ مساجد در این روند بود. مسجد قبا، الجواد از نمونه‌های فراوانِ دیگری است که شاخصهٔ مشترک همهٔ آن‌ها فعالیت جدّی امامان جماعت آن‌ها در مبارزه با رژیم و شرکت در نهضت امام خمینی (رحمه الله) بوده است.

 

[su_note]

همچنین بخوانید »» 

ایده های مسجدی ؛ برگ برنده امت حزب الله در انتخابات

مدیری که مسجدی نباشد , نجومی می شود

[/su_note]

 

۳٫ از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷

این سال‌ها به عنوان سال‌های سرنوشت ساز برای شروع حرکت حکومتی و در عین حال انقلابی مردم ایران، حساسیت ویژه‌ای را در خود داشت. در این مرحله و در پی تثبیت نظامی که آرمان اقشار مختلف مردم و به خصوص مسلمانان بود، مساجد به عنوان محلی برای اطلاع مردم از روند انقلاب شناخته می‌شد. به همان شکل که پیش از آن و در سال‌های پیش از ۵۷ نیز بود.

 

البته این‌بار و در پی تصرف مراکز خبری از جمله رادیو و تلویزیون، مساجد باید به دنبال نقشی جدیدتر می‌گشتند که متناسب با آن بتوانند در روند شکل‌گیری نظامی که به گمان بسیاری نظام متصل به قیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود، دخیل و شریک باشند. در پی فعالیت روحانیون در مساجد در دورهٔ قبل، برخی از مساجد به نام ایشان شناخته می‌شد؛ نه به نام مسجد. مثلاً مسجد آیت الله طالقانی و …. و به همین ترتیب نسبت به سایر شخصیت‌ها.

 

این ویژگی‌ها باعث می‌شد تا مردم به جهت ملاقات با این روحانیون که حال در کسوتی متفاوت و در قالب مقامات حکومتی نیز شناخته می‌شدند، به این مساجد رقبت خاصی نشان بدهند. اینجا نیز نقش حکومت و دین با هم نسبتی دیگر پیدا کرد. تا قبل از این، مسجدی‌ها که رویاروی حکومت، تلفیق حکومت و سیاست را منجر شده بودند، می‌بایست در مرکز عبادی خویش به یاری حکومت می‌شتافتند و این جنبه‌ای دیگر را از وحدت سیاست و عبادت نمایان می‌کرد.

 

تا آن که همسایهٔ ایران به وسیلهٔ قدرتی دیکتاتوری، که بعدها به همسایگان دیگرش نیز یورش برد، به ایران حمله کرد و باعث گردید تا مراکز دینی مسلمین، علاوه بر نقش هدایت‌گری به عنوان مراکز جهاد نیز شناخته شوند. مساجد به عنوان مناسبترین و بهترینِ مرکز جهت سازماندهی نیروهای انقلاب، اکنون به مرکزی جهت اعزام نیرو به صحنهٔ رویارویی حق و باطل تبدیل گردید.

 

شور و شوق ایجاد شده در پی فرمان جهاد ولی امر مسلمین و شوق به جانبازی و جان‌نثاری در راه اسلام، دستگاه عبادی اسلام را به همان دستگاهی مبدل کرد که در دوران طلایی حکومت و مبارزهٔ خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.

 

مسجد، در دوران خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله و سلم)، گاه مکانی بود برای جهاد و سازماندهی نیروها در غزوات و نبردهای صدر اسلام. اکنون و پس از این همه سال، این مساجد به دوران طلایی خود باز می‌گشتند و به دامان صدر اسلام پناه می‌بردند تا بگویند که این اسلام و این نبرد در برابر باطل، همان است که در صدر اسلام نیز بود.

 

جدای از این همه، امام خمینی (رحمه الله) نیز اقامتگاهش را در جنب مکانی به سیاقِ مسجد قرار داد تا به دیگران بفهماند که دستگاه عبادی و سیاسی در اسلام، یکی است و غیر از مسجد را بر نمی‌تابد. و از همین مکان بود که پیامش را به همهٔ جهانیان ابلاغ می‌کرد و غرب و شرق را به تحیر وا می‌داشت.

 

شاید بتوان از قرار داشتن مکان نماز جمعه در میان دانشگاه تهران نیز برداشت کرد همچنان که در صدر اسلام این‌چنین بود که مسجد، مَدرَس نیز بود، دانشکده‌های کنونی، جلوه‌ای هستند از حلقه‌های آموزشی‌ای که در مساجد سال‌های اول ظهور اسلام بر پا بود. حلقه‌هایی که تفسیر و قرائت قرآن در آنها بر قرار بود.

 

مسجد صنعتگران مشهد
مسجد صنعتگران مشهد

 

۴٫ از ۱۳۶۷ تا حال

در سال‌های بعد از جنگ، دوره‌ای قرار داشت که یاوران رهبر کبیر انقلاب، پس از جنگی فرسایشی اما ارزشی، به مأمن سابق خود، مسجدها پناه ببرند. حال و هوای سال‌های مقاومت در پوست و خون این ملت نفوذ کرده بود و نمی‌توانست در مأمنی به غیر از مسجد آرام بگیرد.

 

امام خمینی (رحمه الله) اما در آغاز این مقطعِ زمانی، دنیا را بدرود گفته و آن را به خلف پس از خود، خامنه‌ای (مد ظله العالی) سپردند. مدفنش را نیز مسجدوار قرار دادند تا بگویند که این انقلاب، از نوع انقلاب صدر اسلامی است و رهبرش چون رهبر آن انقلاب، در مدفنی به سیاقِ مسجد است که آرام خواهد گرفت.

 

از طرف دیگر بسیجیان بازگشته از جنگ، به دامن همان مکانی رو آوردند که از آن به جبهه اعزام شده بودند. اینان بهتر آن دیدند تا با تشکیل منظم پایگاه‌های بسیج در مساجد، تا حد امکان خاطرهٔ آن سال‌ها را زنده نگه دارند. لذا چنین شد که پایگاه‌های بسیج پس از ساخت هر مسجد به عنوان اولین دستگاه و مرکز در مسجد مستقر شدند.

 

این همه رفت تا مسجد، این باور را تقویت کند که هر چه باید باشد، آغازینه‌اش مسجد باید باشد و مسجد چون کلیسا و معبد نیست که فقط عباداتِ فردی را بطلبد، که اسلام، دینی نه فقط در عرصهٔ خصوصی، که اجتماعی است.

 

منبع : وبلاگ هابیل (یادداشتی از میثم رمضانعلی)

 

دسته‌ها
مقاله

قدرت طلبی اصلاح طلبان با هواداران افراطی به فاشیسم می‌انجامد

 

اصلاح طلبی و قدرت‌طلبی

 

چهارسال پیش در همین روزها، یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب تیتر یک خود را چنین تنظیم کرد: «دیروز پاستور، امروز بهشت، فردا بهارستان». در تحلیل این شعار یکی از اصلاح‌طلبان از فتح سنگر به سنگر عرصه‌های قدرت خبر داده بود.

 

به نظر می‌رسد اکنون و با تحقق این آرزو، چیزی از اشتیاق اصلاح‌طلبان برای کسب حداکثر قدرت کم نشده است.

 

روزنامه شرق،هفته گذشته با به چالش کشیدن ایده«کابینه فراجناحی» از آن به «اپوزیسیون‌نوازی» تعبیر کرده بود. سردبیر روزنامه شرق با قاطعیت، به خدمت گرفتن هر فرد غیراصلاح‌طلب را نکوهش کرده بود: «مگر مردم خودشان نمی‌توانستند به اصول گرایان رأی بدهند که حالا عده‌ای دنبال احقاق حق آنها هستند. مردم از روحانی که با ۲۴ میلیون رأی قاطع آنها روی کار آمده، انتظار دارند کابینه‌ای تشکیل بدهد که چهره واقعی آرای آنان را نشان دهد.»

 

به عبارت دیگر از نظر اصلاح‌طلبان معتدل، کابینه باید در انحصار و تسخیر اصلاح‌طلبان باشد و لاغیر. هرچند که افراد شایسته و لایق در جناح‌های دیگر وجود داشته باشند.

 

اما اصلاح‌طلبان تندرو با صراحت بیشتری با مقوله «قدرت‌طلبی» مواجه شده‌اند. خانم فائزه رفسنجانی در مصاحبه‌ای تأکید می‌کند که نباید اصلاح‌طلبان از واژه «قدرت‌طلبی» بترسند و نباید پشت کلماتی مانند خدمت به مردم، تمایل به قدرت را پنهان کنند.

 

ایشان می‌گوید:«متأسفانه ما بعد از انقلاب ادبیاتی را رایج کردیم؛ می گوییم دنبال قدرت نیستیم؛ ما دنبال خدمت هستیم. با این الفاظ می‌خواهیم «قدرت طلبی»خودمان را که به نظر من بد نیست، منفی ارائه دهیم و بگوییم ما بخش مثبت این قضیه را دنبال می‌کنیم. «حزب» بدون «قدرت» و «قدرت» بدون «حزب» نمی‌شود. یعنی افراد می‌آیند در انتخابات تلاش می‌کنند تا قدرت را به دیگران بدهند؟»

 

شیفتگی عجیب و اشتیاق غیر قابل وصف به قدرت اصلاح‌طلبان سابقه‌ای چند دهه‌ای دارد. جناح چپ و اخلاف آن‌ها یعنی اصلاح‌طلبان هرگاه به قدرت دست پیدا کردند به سرعت مجاری جدید قدرت را جستجو کرده و دست غیر همفکران خود را کوتاه کردند.

 

اکنون نیز اشتیاق رسیدن به قدرت، برخی اصلاح طلبان را دچار این توهم کرده که انگیزه مردم از حضور در انتخابات، بیرون راندن آقای آبی از بهارستان و پاستور بود و بر مسند قرار گرفتن آقای قرمز و فراموش می‌کنند که مردم به دنبال حل مشکلات فرهنگی و معیشتی خود بودند که به دامان یک جناح سیاسی متفاوت پناه بردند. والا برای مردم جناح آبی و قرمز اگر نتوانند مشکلات آنها را حل کنند، پشیزی ارزش ندارد.

 

خصلت قدرت‌طلبی که ظاهراً اصلاح‌طلبان دیگر ابایی از الصاق کردن آن به هویت خود ندارند، می‌تواند بسیار آسیب‌زا باشد.

اول اینکه هرگاه قدرت‌طلبی با بسیج توده‌ای هواداران افراطی همراه شود به فاشیسم می‌انجامد. تجربه‌های سازمان منافقین گواه این ادعاست. البته خوشبختانه دولت مستقر تا کنون به این انحصارطلبی‌ها تن نداده و حتی مشاور رئیس جمهور این سهم‌خواهی‌های بی‌موقع را مورد سرزنش قرار داده است.

 

به علاوه، دولت مستقر در بسیج توده‌ای هواداران متعصب و مجازی که در واکنش به شعارهای هشدارآمیز روز قدس و اشعار پیش از نماز عید فطر، کلیک به دست شده و توفان به راه انداختند، احتیاط به خرج داده است؛ اما به هر حال فاشیسم ممکن است هرلحظه از کنار هم قرار گرفتن قدرت‌طلبی سران اصلاحات و لشکر هواداران و احساسی، سربرآورد و این چیزی است که دلسوزان هر دو جناح را نگران کرده است.

 

دومین نکته این است که اصولاً روشنفکری و تقاضا برای اصلاح جامعه با قدرت‌طلبی سازگار نیست. تاریخ نشان داده که روشنفکران از خودگذشته که برای خود رسالت اصلاح جامعه را قائل بوده‌اند، از منافع شخصی گذشته‌اند و همین امر به موفقیت آنها منجر شده است؛

 

اما روشنفکرانی که در دام قدرت‌طلبی افتادند از اصلاح باز ماندند و جز ننگ نامی برایشان باقی نماند. نمونه ایرانی این اصلاح‌طلبان، میرزا حسین سپهسالار است که با اندیشه اصلاحات پا به عرصه سیاسی گذاشت و طمع به قدرت و ثروت، باعث شد که پس از دریافت رشوه در قرارداد رویترز، با فضاحت کنار برود.

 

سومین آسیب قدرت‌طلبی اصلاح‌طلبان این است که حرص به قدرت نهایت ندارد و سرانجام یک فرد یا جریان را از درون نابود می‌کند. در این زمینه به داستان کوتاه «یک آدم چقدر زمین می‌خواهد؟» نوشته تولستوی اشاره می‌کنم که به خوبی و در قالب تمثیل نشان می‌دهد که چگونه «حرص و منفعت‌طلبی» به نابودی منجر می‌شود.

 

این داستان، زندگی دهقانی را روایت می‌کند که این بخت را می‌یابد تا با پیمودن هر میزان از زمین در یک روز، مالک آن شود. حرص به کسب زمین بیشتر، او را وادار کرد که با تمام توان مسیر را حرکت کند؛ اما درست لحظه‌ای که به پایان مسیر رسید، قلبش از کار ایستاد و مرد! حرص و منفعت‌طلبی او را از پای درآورد. «دهقانان گودالی در زمین کندند و او را در آن قرار دادند. طول این گودال در حدود پنج قدم و عرض آن تقریباً دو قدم بود. این گودال کوچک تمام زمینی بود که دهقان حریص حالا به آن احتیاج داشت!»

 

یادداشتی از دکتر محسن ردادی ( استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) ؛ در صبح نو (258)

 

[su_note]

در ادامه بخوانید »» 

اصلاح طلبان بر خلاف اندیشه امام خمینی(ره)+(ویژه نامه)

بازگشت اصلاح طلبان امکانپذیر است؟

الهه راستگو :هدف اصلاح طلبان خدمت به مردم نیست

[/su_note]