شما یک ضربالاجل برای تحویل کاری دارید اما به جای انجام آن، سرتان را با کارهای متفرقه گرم کردهاید؛ ایمیلتان را چک میکنید، به شبکههای اجتماعی سر میزنید، تلویزیون نگاه میکنید، ناخنهایتان را میگیرید، رفت و روب خانه را بهصورت جدی انجام میدهید یا حتی شروع به مطالعه یک کتاب داستان میکنید و در نهایت هم به محض شروع کار، دلتان چای میخواهد و بلند میشوید!
شما میدانید که باید آن کار را انجام بدهید اما آن را به بعد موکول میکنید. این کار شما یک تأخیر خودخواسته است! البته اگر این موارد درباره شما صدق میکند باید بدانید که تنها نیستید. بسیاری از افراد درجاتی از اهمالکاری را تجربه میکنند.
این اهمالکاری (یا تعلل ورزی) ممکن است برای به عقب انداختن گرفتن تصمیمهای مهم یا انجام کارها و وظایف دارای اولویت باشد. اهمالکاری معمولا با افزایش اضطراب و از دست دادن فرصتها همراه است و در حالت شدید آن، ممکن است حرفه یا مسائل روزمره شخص را دچار اختلال کند.
همیشه کارهای عقبماندهای هستند که ترجیح زمانی ما برای انجام آنها، «اکنون» نیست، اما وضعیت طوری است که اگر آنها را به تأخیر بیندازیم، ضرری در پی دارد؛ مثل رفتن به کلاس، دادن یک خبر بد، یادگرفتن یک تکنوژی جدید، تماس با یکی از بستگان برای عرض تبریک یا تسلیت، انجام دادن تکلیف دانشگاه و یا مطالعه یک واحد درسی.
اما چطور این معضل اهمالکاری را در مشت خود بگیریم و برای انجام آن کارها بدون تأخیر و عقب انداختن، بر خود فائق آییم؟ در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
مسئله را یکبار دیگر مرور کنید
با خودتان روراست باشید. افکارتان را برای عقبانداختن کار مدنظر بسنجید و ببینید چرا آن کار را عقب میاندازید. آیا عقب انداختن آن منطقی است؟ آیا فرصتی را از دست نمیدهید؟ به هدفتان از تصمیم برای آن کار، فکر و انگیزههایتان را مرور کنید. شما مدیر خودتان هستید پس سعی کنید اضطرابهایی را که تشخیص میدهید کاهش داده و رفتارتان را تا تمام کردن آن کار تنظیم کنید.
همین الان انجامش بدهید!
برای انجام کاری قبلا تصمیم گرفتهاید و مدتهاست آن را عقب انداختهاید؟ ترجیحا بدون تأخیر برای هر دلیلتراشی دوبارهای، همین الان آغاز کنید.
کلک بعضی از کارها را میتوان به این صورت کند؛ مثل زمانی که یک تماس واجب برای وقت گرفتن از یک پزشک باید انجام شود یا وقتی که کثیفی حمام مدتهاست روی اعصاب شماست.
البته معلوم است که این توصیه مشروط بر این است که در کارهای مهم دیگر شما اخلالی ایجاد نشود. اگر اولویت مهمتری نیست ترجیحا اول صبح، کارعقب افتاده را انجام دهید. هر چه از روز بگذرد احتمالا شما دلایل بیشتری برای انجام ندادن آن کار پیدا خواهید کرد.
پیشگوییهای منفی را در سطل زباله بریزید
یک علت به عقبانداختن کارها ترس از ارزیابی منفی دیگران و عزت نفس پایین است. ممکن است از ترس شکستتان برای بر نیامدن از عهده کار مذکور، انجام آن را به تأخیر بیندازید. تا حدی که میتوانید، بیخیال پیشگوییهای منفی شوید و سعی کنید با برشمردن نتایج مثبت آن کار و نقاط مثبت خود برای انجام آن، بهخود انگیزه و امید ببخشید و توکل به خدا را فراموش نکنید.
برای خودتان جایزه تعیین کنید
بعضی از کارها آنقدر مهم هستند که ارزش گرفتن یک جایزه را داشته باشند. با خودتان رفیق باشید و برای انجام یک کار معین که مدتی است روی دستتان مانده، یک جایزه برای خودتان تعیین کنید؛ مثلا یک شام خوشمزه، خرید یک لباس مورد علاقه، رفتن به سینما یا هرچیز دیگری که ممکن است خوشحالتان کند اما در شرایط عادی، آن را انجام نمیدهید.
یک شریک مناسب پیدا کنید!
ما معمولا برای انجام کارها وقتی با دیگران هستیم انگیزه بیشتری داریم؛ مثلا زمانی دوستی وقتی برای کنکور درس میخواند از دوستی که برای آزمونی مهم در رشته دیگری درس میخواند، درخواست کرد که روزانه ساعات مطالعه خود را به هم اعلام کنند و در ساعات درس خواندن، یک رقابت پر از شوخی به راه انداختند یا اینکه دوستی میگفت: «برای یک مقاله که مدتها بود تکمیل آن را به عقب انداخته بودم با یکی از همکلاسیها تماس گرفتم و برای اتمام آن مشارکت خواستم».
حتی فردی گفته بود: «برای چک کردن یک مسئله پزشکی به یکی از فامیلهای صمیمی که مشکل پزشکی مشابه داشت، گفتم که بیا همزمان انجامش بدهیم». اگر یک شریک کاری مناسب پیدا نکردید، میتوانید چنددقیقهای پای حرف کسانی که به شما انگیزه عمل میدهند بنشینید.
کاملگرایی را ترک کنید!
آدمهای کاملگرا، گاه ویژگیهای انجام کار را چنان ایدهآل و بزرگ تلقی میکنند که آن را قابل دستیابی نمیبینند و به همینخاطر آن را عقب میاندازند. وقتهایی که دائما منتظر یک حال عالی یا زمان کامل و منابع تمام عیار یا موقعیت کامل برای انجام آن کار هستید، احتمالا کاملگرایی افراطی دارد به شما ضربه میزند.
برای اجتناب از این موضوع، بهتر است به روند پیشرفت خودتان توجه کنید. گاهی بهتر است قسمتی از کار را که نیاز به دقت و تلاش زیادی ندارد، در حدی که به کفایت برسد رهایش کنید و به بقیه قسمتها بپردازید و با خود بگویید که وقتی کلیات کار را کامل کردم در وقت اضافه، به تمامعیار ساختن و کمنقص شدن آن میپردازم.
کارها را به قدمهای کوچکتر تقسیم کنید
یک مسیر برای انجام کار روشن تعیین و آن را تبدیل به مراحل کوچک کنید؛ خصوصا قدمهای اول را طوری بنویسید که فوری و در دسترس و قابل انجام باشند. این کار به شما احساس رسیدن و موفقیت میدهد و احساس خستگی بینتیجه را از شما دور میکند. به هر حال یک برنامه واقعبینانه و منطقی برای انجام آن کار بریزید. این برنامه میتواند زمانبندی لازم برای انجام هر قسمت را هم در بر داشته باشد.
اینکه دقت کنید که هر «به تأخیر انداختنی» لزوما اهمالکاری نیست بلکه به تأخیرانداختن کارهای کمتر مهم برای انجام کارهای ضروری و یا احساس خستگی برای انجام یک کار مهم و عقبانداختن آن برای یک مدت کوتاه، یک اتفاق معمول است و جای نگرانی نیست.
یادداشتی از نرجس لاری (همشهری دو)