نظام هستی بر عدالت و اعتدال بنیاد نهاده شده است و حتی خداوند بر همین عدالت و اعتدال است که بر عرش قدرت جلوس کرده است؛ بر این اساس اگر انسان بخواهد خدایی شود و صبغه و رنگ الهی به خود گیرد باید همه صفات الهی را به درستی و کمال به دست آورد که مهمترین و اساسیترین آن در نظام هستی، اعتدال و میانهروی در امور است.
از آنجا که انسان در جامعه هویت مییابد و شاکله وجودی و شخصیت او شکل میگیرد، عدالت اجتماعی مهمترین فصل از فصول زندگی بشر را شکل میدهد. بر این اساس هر گونه حرکت افراطی و تفریطی بیرون از نظام احسن هستی به معنای خروج از عدالت و اعتدال و گرایش به ظلم و بیداد است که انسان را از خدایی شدن بازمیدارد.
مشکل اساسی انسان این است که شرایط برای اجرای عدالت به ویژه در دنیا برای وی دشوار است؛ زیرا انسان هر چند که خود بر پایه نظام عادلانه هستی بر اساس اعتدال آفریده شده اما دو عامل بیرونی وسوسههای شیطانی و عامل درونی غرایز انسانی و هواهای نفسانی، او را به سوی افراط و تفریط و خروج از دایره اعتدال و عدالت سوق میدهد. اینگونه است که راه ظلم و ستم را میپیماید و از مسیر کمالی بیرونی میرود. {در ادامه مطلب همراه وبگاه بنیانا باشید}