کلمه روشنگری در لغت نامه دهخدا یعنی ” زدودن زنگ از آهن و آینه ” . اما وقتی به مسائل سیاسی روز نگاه کنیم روشنگری یعنی مراجعه به متن های اصلی و آگاه کردن مردم و افزایش سطح فهم مردم از وقایع و رویدادهای سیاسی کشور … در ایام مختلف شبهات ( سوال ها) متفاوتی در فضای مجازی پخش می شود .
سوالاتی که گاهی هم همراه غرض ورزی مطرح میشود و شروع آن ها جای شکر خداوند را دارد . هم اینکه به واسطه آن سوال خود ما حزب اللهی ها هم شروع به مطالعه و پاسخ دادن میکنیم .
طبق نظر برخی نویسندگان اینکه سطح مطالعه مذهبی ها نسبت به ابتدای انقلاب اسلامی کمی کاهش پیدا کرده یکی از دلائل آن بی نیاز دیدن خود از پاسخ به سوالات و شبهات است .
ابتدای انقلاب اسلامی یعنی در سال های دهه 60 با جامعه ای روبرو بودیم که مردم در آن به راحتی سوالات خود درباره مسائل سیاسی عقیدتی و فرهنگی مطرح می کردند و انقلابی ها برای پاسخ به آن سوالات مطالعات بیشتری داشتند و…این مسئله در شبکه های اجتماعی سال 97 هم شروع شده و گاهی مسیر طرح سوالات به مقصد های خوبی میرسد…
در طول صدها سال گذشته همیشه افرادی بوده اند که برای جذب بیشتر مردم به اطراف خود از تکنیک های مختلف شنیداری استفاده کرده اند . برخی از این افراد پا را فراتر گذاشته و گاهی بدون استناد به منابع تاریخی سخنانی را به زبان می آورند که عواقب بسیاری دارد .
فردی که این روزها با روش های گوناگون در شبکه های اجتماعی معروف شده است . آقای سید حسن آقامیری است .
به فرموده بزرگان دینی ما می توانیم بدون قضاوت عجولانه درباره افراد و بدون غیبت کردن و به نیت بررسی و تحلیل سیاسی اجتماعی سخنان افراد مختلف را بررسی کنیم و آن سخنان و جملات را با کتب تاریخی و سخنان مهم تاریخی یا قرآن کریم تطبیق دهیم و مقایسه کنیم تا صحیح یا غلط حرفی تایید شود
عقلانیت جدید غربی پیوند بسیار استواری باسیاست پیداکرده است که این امر نیز از مظاهر مدرنیته است که سابقه چندانی در تاریخ بشر ندارد. سیاست در دوره مدرن به معنای چیرگی کامل نفس اماره انسانی بر کل وجود اعم از آفاق و انفس است. عقل غربی نیز این امر را توجیه کرده و حقیقت را استیلای بر طبیعت و انسان تلقی کرده است.
نکته دیگر آن است که هر چیزی که مانع این تصرف و استیلا شود، باید از سر راه برداشته شود. این امر از دو طریق قابل تحقق است؛ یا آن امر باید کلاً نابود شود یا طوری سازماندهی شود که قابلیت استیلای بشری پیدا کند. بنابراین میتوانیم این امر را درک کنیم که چرا در دوران مدرن سیاست، تا بدین حد در هنر دخالت کرده و آن را طوری سازمان داده است تا بتوان حقیقت آن را تصرف کرد و در خدمت گرفت.
پیش از دوران مدرن چیزی شبیه به مفاهیم «سیاستگذاری فرهنگی و هنری» یافت نمیشد و صرفاً کمکهایی برای تبلیغ دین و حمایت از دیانت مطرح بود. دلیل این امر آن بود که هنر از دیانت فاصله نداشت و حقیقت تفکر در دوران مسیحیت و اسلام، دین بود و باقی صور تمدنی مانند هنر، علم، سیاست و حاکمیت و غیره همگی با دین ارتباط ذاتی داشتند و هیچگونه انفصالی بین آنها نبود.
وارد شدن هنر در تعریف رسانه یکی از اصلیترین اتفاقات تاریخی مدرن است که منجر به فنّاورانه شدن هر چه بیشتر هنر شده است و هنر بهصرف یک وسیله رساننده پیامهای از پیش طراحیشده تقلیل یافته است.
برای اینکه بیشتر بدانیم این نگاه به سیاست و هنر در کشور ما چقدر نفوذ کرد و چقدر این کار درست است به سراغ علی زکریایی خوانند «جیبوتی کجایی؟ دقیقاً کجایی؟» رفتیم کسی که اکثر کارهایش در شبکههای مجازی ازجمله برنامه «خط و خطی» و آهنگهای کاور شده و غیر کاورش یک نگاه سیاسی دارد و آخرین کاری که از او در زمینه سیاسی منتشر شده است «لالا نیلوفرم لالا» با موضوع بچههای میانمار است.
چرا کارهای شما اینقدر سیاسی است؟
علی زکریایی :هنرمندان دیگر چرا کار سیاسی انجام نمیدهند وقتی میداند نیاز است وارد عرصه سیاست شوند؟ چرا سکوت کردهاند و کاری انجام نمیدهند؟ این سوال مثل این است به یک نفرکه گرسنه بگویید چرا غذا میخوری؟ من کار سیاسی انجام میدهم چون نیاز جامعه را در بیان واقعیتهای جامعه دیدهام، که این واقعیتهای از نظر بعضیها سیاسی است، من براساس وظیفه کار می کنم نه نتیجه.
شاید کاری که من میکنم نتیجه خوبی نداشته باشد (مثل اینکه دیگر اجازه کار در رادیو خراسان رضوی ندارم) اما وظیفه محوری باعث شده من تمام مشکلاتش را به جان بخرم.
وقتی وظیفه ایجاب میکند در برابر ظلم تبعیض ظلم و دروغ و غیره حرف حق را بزنید، کجایش سیاسی بازی و سیاست زدگی است این عین وظیفه شرعی و دینی ماست اگر دیگران اینکار را انجام نمیدهند باید پرسید چرا اینکار را انجام نمیدهند؟
این موضوع مثل قضیه امر به معرف است اگر همه امر به معرف کنند وقتی کسی امربهمعروف نمیکند بازخواست میشود. زمانی در جامعه امربهمعروف را انجام نمیشود به خاطر انجام امر به معرف بازخواست میشود به قولی در شهر نابینایان یک آدم بینا انگشتنماست.
چقدر با این موضوع میگویند سیاست نباید وارد هنر شود را قبول دارید؟
علی زکریایی : قبل از اینکه به سؤال شما پاسخ بدهم قبلش باید به یک تعریف مشترک از سیاست داشته باشیم. باید سیاست را شاخه ای از وظیفه بدانیم و آن را از سیاست زدگی که بر محور منافع فرد اشخاص وگروه است، جدا کنیم چرا که فردی که سیاست زده است حتی اگر منافع شخص و یا گروه، با اسلام هم خوانی نداشته باشد باز هم پیروی میکند و حرف حق را به خاطر گروه و شخص زیر پای می نهد.
اما در وظیفه محوری خدا و پیغمبر و مردم و منافع ملی مهم است یعنی اگر آرمان و اهداف یک گروه با این نگاه تطابق داشته باشد ما از آن گروه دفاع میکنیم در واقعه ما آرمان و هدف گروه دفاع می کنیم نه خود گروه و فرد خاصی را، ولو اینکه برچسب اصولگرا یا اصلاحطلب داشته باشد.
هنری که به درد خدا و انقلاب نخورد ارزشی ندارد
اگر بر اساس وظیفه کارکنیم هر چیزی که خدا به ما داده باید در خدمت خود خدا باشد، یعنی همهچیز ما از شهرت محبوبیت و استعداد ما گرفته تا مال و اموالمان باید در خدمت خدا و انقلاب باشد اگر در خدمت خدا نباشد در آن دنیا بازخواست خواهیم شد آن زمان خدا از ما میپرسد بااینهمه نعمتی که به تو دادیم چه کردی؟ آیا باید جواب بدهیم زمانی که همه دنبال عافیتطلبی بودند من هم دنبال عافیت بودم! اصلاً به نظر شما هنری که به درد خدا و انقلاب نخورد ارزشی دارد.
خدا در قرآن چند تا «لا یَسْتَوی» دارد که دو چیز را کنار هم میگذارد و میفرمایند آیا این با این برابر دارد؟ مثلاً کسی که میفهمد باکسی که نمیفهمد برابر است اگر هنر به بغل کردن سگ، بدحجابی، حمایت از همجنسگرایان و دور شدن از خدا ختم شود آن هنر نیست بلکه زباله است.
در یک دعایی داریم که «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لَا ینْفَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لَا یسْمَع» خدایا پناه به تو میبرم از نفسی که از دنیا سیری ندارد و از قلبی که خاشع نباشد و از علمی که نفع نبخشد و از نمازی که بالا نرود و از دعایی که به اجابت نرسد. در واقع هنر نیز همین است، هنری که نفع نرساند چه بسا در لبه پرتگاه ضرر رساند است.
هنر سیاسی وظیفه محور ما با هنر سیاسی غرب چه تفاوتی دارد؟
علی زکریایی : سینما سیاسی با سینما سیاست زده خیلی تفاوت دارد. وقتی فردی سینما سیاسی میسازد بر اساس وظیفهاش در دستهبندی اقتصادی اجتماعی نظامی قرار میگیرد و این نوع فیلم الزاماً بد نیستند.
سیاست زدگی در همه جای دنیا منفور است اما در همه جای دنیا از این ابراز برای اغوا دنیا استفاده میشود. افراطوتفریطها مانع استفاده درست ابزار هنر در کشور شده است.
البته باید در نظر داشت این دستهبندیها باهم مخلوطاند وقتی میخواهی درزمینه بیتالمال کار فرهنگی انجام بدهید یکی از این کارها دزدی نکردن از بیت المال است وقتی میخواهی این موضوع را بگویی نا خدا آگاه وارد بحثهای سیاسی میشوید.
چقدر توانستهایم اهداف و وظایف که بر دوش ماست را از ابزار هنر به دنیا معرفی کنیم؟
علی زکریایی : ما چند اشتباه استراتژیک در اول انقلاب داشتیم اشتباهاتی که اتفاق افتاده است و باعث شده فضا ایران اسلامی دچار یک سری افراط وتفریط شود. ما خواستیم هنر از بازیهای سیاسی دور بماند اما اتفاقی افتاد هنر ما را بهکل از وظایفی که در یک کشوری اسلامی باید داشته باشد دورنگه داشت.
سوم اینکه ما فکر میکردیم اهالی هنر مثل موتوری روشن شدند که خاموش نمیشود و خودشان مسیر خودشان را پیدا میکند چرا؟ چون داخل انقلاباند در حالی اگر امروز از نگاه دین به هنرمندان و فضای هنری نگاه کنیم، یکی از فاسدترین مکانها، فضاهای هنری هستند.
من سال 83 در حوزه علمیه سه نمایش را نوشتم و کارگردانی کردم و هر سه آن سال جایزه گرفت اما وقتی وارد محیطهای هنری شدم دیدم این فضا اصلاً با روحیات دینی سازگاری ندارد و تا همین امسال کار تئاتر را کنار گذاشتم
وقتی علت این موضع را بررسی کنیم متوجه میشویم بسیاری از هنرمندان دلشان با انقلاب است اما به دلیل اینکه میترسند مخاطب خودش را از دست بدهند نمی توانند اعتقادات خود را بروز دهند و نکته بعد اینکه قدرت در دست افرادی است که میخواهد جامعه هنری در این همین فضا بماند باید مواظب باشیم این ضد فرهنگ اقلیت جای ارزشها نگیرید و جای ارزشها با ضد ارزشها عوض نشود.
آیا تاکنون به دلیل کارهای سیاسی که انجام میدهید تهدید هم شدید؟
علی زکریایی: بله خیلی زیاد به عنوان مثال به خاطر یکی از برنامههای خط خطی که برای انرژی هستهای ساختم یکی از مسئولان ردهبالای کشوری به من زنگ زد و مرا تهدید به مرگ و دادگاه کرد و حتی به احمدی روشن فحاشی کرد.
یا به خاطر پخش تیزربرنامه خطخطی که در شبکههای مجازی از رادیو خراسان رضوی با من تماس گرفتند و از من خواستند تا تهیهکنندگی برنامه «قند و عسل» را که در شبکه استانی سراسر کشور پخش میشد تحویل بدهم درحالیکه تنها دو قسمت از این برنامه مانده بود تا قراردادم تمام شود ولی آنها برنامه را از من گرفتند و دو قسمت آخر را یکی دیگر تهیهکنندگیاش را بر عهد گرفت. در تیزر برنامه «خطخطی» عنوان کردیم تنها دنبال یک خط هستیم و آن خط، خط 57 است که اعصاب خیلیها را خطخطی کرده است.
من در آن زمان مجری برنامه «بالا خیابان و پایین خیابان» بر عهده داشتم آن برنامه را هم از من گرفتند و وقتی علت را جویا شدم گفتند مجری نباید خط سیاسیاش مشخص باشد. وقتی گفتم این فقط برای جلو آنتن است خارج آنتن من میتوانم خط سیاسی خود را بیان کنم قبول نکردند و مرا از برنامه برداشتند.
نکته جالبش اینجاست که من آن زمان در رادیو ایران «برنامه رادیو جمعه» برنامه اجرا میکردم و موسیقیها کاورهای طنز (استفاده از یک ملودی یا تنظیم با ترانهای جدید) پخش میشد و حتی اگر تهران بودم با گروه علی رضاجاویدنیا برای اجرای نمایش رادیوی به رادیو دعوت میشدم و با رادیو سراسر برنامه صبا همکاری میکردم و هنوز همکاری دارم.
با توجه به این شورای پنجم مشهد شعار و حرفهای جدید نسبت به فرهنگ و هنر میزند به نظرتان آینده هنری و فرهنگی مشهد به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
زکریائی: امیدوارم اینها تغییرات در راستای خط انقلاب باشد و امیدوارم حتی اگرقرار است در این مسیر نیروهای و همگروهیهای خودشان را بیاورد دو فاکتور تعهد و تخصص را داشته باشد ما با حضور افراد هم فکر آنها مشکل نداریم ما با ویژه خواری و رانتخواری مشکلداریم.
رانت میگویید که تو بخور بقیه نخورند حرف رانت اگر بهتر کار میکند باید او باشد. این طیف برای مردم و انقلاب کار کند ما از آنها حمایت میکنیم حتی اگر در گروه آنها من جای نداشته باشند ما همه در یک کشور و تیمی هستیم و اگر شورای شهر پنجم واقعاً دلسوز مردم باشند و ارزشها دینی رعایت و آرامش و آسایش مردم را تأمین کنند من تمام قدت از آنها دفاع میکنم.
فکر میکند شورای پنجم بتواند طبق قولی که دادند بتواند کنسرت را به مشهد بیاورند؟
زکریائی: برگزاری کنسرت در مشهد دست شخص یا گروه خاصی نیست. این چیزی که به اسم کنسرت سالار عقیلی از آن تبلیغ شد یک پلی بک (پخش آهنگ و لب زدند خوانده) بیشتر نبود که این نوع اجرا این خیلی وقت است در مشهد اجرا می شده و چیزی جدیدی نیست. اجرای زنده ساززدن هم کار جدیدی نیست ما خیلی برنامهها موسیقی سنتی بهصورت زنده برگزار کردیم چیزی که ممنوع است اختلاط زن مرد و فراهم شدن زمینه برای گناه است این موضوعی است که بیشتر بزرگان مشهد با آن مخالف هستند نه خود کنسرت.
در زمان احمدینژاد 123 کنسرت در مشهد برگزار شد این آماری است که سید حمید طباطبائی رئیس اسبق فرهنگ و ارشاد خراسان رضوی اعلام کرد. کنسرتی که در حال حاضر در کشور اجرا میشود بیشتر زمینهسازی گناه را فراهم میکند و اگر کسی هم بخواهد موسیقی زنده گوش کند نمیتواند چون فضا مناسب گوش دادن موسیقی نیست اختلاط زن و مردم مشکل فقط شهر مشهد و ایران نیست حتی کشورهای خارجی برای اینکه به زنان تجاوز نشود، از اتلات زن و مرد جلو گیری می کنند.
تا زمانی که فضایی کنسرتهای ما زمینهساز گناه باشد امکان برگزاری در مشهد را نخواهد داشت البته باید این موضوع در شهرهای دیگر باید رعایت شود که نمیشود.
منبع گفت و گو : سایت راه دانا و سایت صبح توس
[su_note note_color=”#E3F2FD”]
برای دانلود تولیدات صوتی و ویدیوی آقای علی زکریائی چند وب سایت و کانال در دسترس هست که در ادامه معرفی می شود