استاد پناهیان @panahian_ir : شهید حججی برای سپاه پاسداران، مایۀ افتخار است/ باید به سپاه تبریک گفت که اینچنین عاشقپرور است! . . . شهید حججی در خاطرات خودش مینویسد که از امام رضا(ع) تقاضا کرده بود و به ایشان توسل پیدا کرده بود تا بتواند عضو سپاه بشود. . . این افتخار باعظمتی برای سپاه است که این جوان جهادگر و باصفا، آرزویش این است که عضو سپاه بشود. و وقتی که عضو سپاه میشود، همان عشق و صفا را در باطن خود حفظ میکند، و همان نورانیت را در قلب خود حفظ میکند و یک کارمند اداری و یک حقوقبگیر ساده نمیشود که فقط یک کاری انجام دهند و رفع تکلیف کند، بلکه صفای بسیجی خودش را در سپاه، حفظ میکند. . . معلوم میشود که سپاه، ظرفیت جذب و حفظ و پرورش چنین نیروهای عاشقی را دارد. باید به سازمانی که اینچنین عاشقپرور است، تبریک گفت.
–
منبع : سخنان استاد پناهیان در مراسم تشییع پیکر مطهر شهید حججی | برگرفته از سایت استاد پناهیان
کتاب انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه به نویسندگی استاد علیرضا پناهیان و از سوی انتشارات بیان معنوی در 340 صفحه بعد از مدت ها به صورت PDF منتشر شد
کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه با بررسی مفهوم انتظار، سه رویکرد متفاوت به این مفهوم را مورد بررسی قرار میدهد؛ نگاه عامیانه، نگاه عالمانه، نگاه عارفانه.
در بخش انتهایی کتاب نیز به تناسب مفهوم انتظار با جوان و ویژگیهای جوانی پرداخته شده است. در ادامه همراه بنیانا باشید
ارتباط با خداست که بیشترین گرما و هیجان را به انسان میبخشد. آرامش و لذت، وقتی بخواهند پایدار و عمیق باشند تنها در ارتباط با خدا به دست میآیند. ارتباط با خدا انسان را به خدا علاقهمند میکند و احساس عمیق تواضع به خدا را در انسان ایجاد مینماید و بندگی را با کمال افتخار برای انسان لذتبخش قرار میدهد.
ارتباط با خدا هرلحظه میتواند آنچنان تازه و هیجان برانگیز بشود که گویی قبل از آن ارتباطی نبوده است. ارتباط با خدا تنها ارتباطی است که تا ابد نو و دلگرم کننده باقی میماند و هر لحظه میتواند شدیدتر بشود و هیچ آسیبی هم به دنبال نداشته باشد. خدای مهربان در این فصل معنوی به ما فرصت داده است تا ارتباط خود را با او عمیق کنیم و به دریافت تازهتری از او برسیم.
برای ارتباط با خدا «وقت» بگذاریم با او مناجات کنیم و از او احتیاجات خود را بخواهیم؛ به قرائت کلماتش بپردازیم و در آنها تأمل کنیم. ما روزی نزد خدا باز خواهیم گشت و دیگر تا ابد در کنار او خواهیم بود. برای روز ملاقات با خدا آماده شویم. خدا مهربان است و چه بسا با یک گفتگوی ساده، بندهاش را به خود مقرب نماید و لذت نزدیک بودن به خودش را به ما بچشاند.
استاد علیرضا پناهیان (مبلغ سیاسی و کارشناس فرهنگی ) در سخنرانی خود در هیئتت شهدای گمنام تهران که 14 دی ماه 96 برگزار شد به بررسی نارضایتی های مردم از وضعیت اقتصادی پرداختند . بخشی از متن سخنرانی ایشان توسط موسسه بیان معنوی منتشر شده است که در ادامه می خوانیم :
ریشه نارضایتی مردم این است که تکلیفِ رابطۀ دولت و ملت معلوم نیست. در جامعه اسلامی مطلوب، کارها بیشتر دست مردم است.
لازمۀ اینکه کار در دست مردم باشد، باهم و جمع بودن مردم است. با کار فردی، امکان ندارد کار درست شود. در جامعه اسلامی به معنای واقعی کلمه، معیشت، بیشتر دست مردم است؛ نه دولتها.
منظور از مردم، تک سرمایهداران بزرگ نیست؛ بلکه «گروههای مردمی» هستند که «تشکل» یافتهاند. چیزی شبیه تعاونیها، هر آدمی نگوید:«من شغلم چیست؟» بگوید: «ما شغلمان این است» اگر این «من» در معیشت تبدیل به «ما» شود، خواهید دید بسیاری از مشکلات و معضلات اقتصادی، حل خواهد شد.
صهیونیسمها از بچگی در مدارس و مهدکودکها، کار گروهی اقتصادی و تعاونی را آموزش میدهند.(لیبرال دموکراسی، ص31، محمد مهدی لبیبی) دنیا با یک تعاونی بزرگی از تاجران یهودی اداره میشود. بعد مساجد ما حاضر نیستند با هم متشکل شوند و کار اقتصادی انجام دهند و تعاونی راه بیندازند.
بزرگ شدن دولت به جای فراگیر شدن تشکلهای مردمی، آسیب های فراوانی دارد. وقتی دولت بزرگ شود، بر سر تصاحب آن، جدال و کشمکشهای شدیدی به وجود میآید. وقتی دولت بزرگ شود، اداره و کنترل دولت هم سختتر خواهد شد، کمکاری، بدکاری و فساد نیز افزایش مییابد.
خاطرۀ وزیر میرحسین موسوی/امام: زندگی مردم را به دست کارمند ندهید:
آقای رفیق دوست می گوید: «هفته سوم بعد از وزارتم، در یک جلسه هیئت دولت از 24 وزیر 19 نفر حضور داشتند، وقتی که رای گیری کردند نه در موافق ها رای دادم نه در مخالف ها، 9 نفر موافق بودند، 9 نفر مخالف، آقای موسی پرسید:«شما رای نمی دهی؟»
گفتم:«اگر رای من مهم است، جلسۀ بعد رای گیری کنید» از همان جا به جماران رفتم خدمت حضرت امام عرض کردم «سواد کلاسیک من دیپلم است، اما کتاب زیاد خوانده ام. هرچه از اقتصاد می دانم یا پای منبر بوده یا از رسالۀ مراجع و کتاب های اسلامی است؛ اقتصاددانان سنتی هستم. برای من نظر شما مهم است. الان در دولت بحث مالکیت دولتی ملتی مطرح شده و رای من تعیین کننده است. سوال بنده از شما این است که صعنت، کشاورزی، تجارت باید دست دولت باشد یا مردم؟»
امام گفتند:«کشاورزی، مسکن، صنعت، تجارت، را به دست مردم بدهید» مسکن در سوال من نبود امام آن را هم اضافه کرد.
پرسیدم:«تا چه حد باید به دست مردم بدهیم؟» فرمود:«باید همه اش را به دست مردم بدهید. دولت نظارت کند. قانون بگذارد، هدایت بکند و کنترل کند.»
عرض کردم:«ما گندم از خارج می آوریم و نود درصد سوبسید به مردم می دهیم، این را به بخش خصوصی بدهیم؟»
امام فرمودند:«اگر افساد ایجاد نمی کند بدهید» نمی دانم چه سوال دیگری کردم که امام فرمودند:«زندگی مردم را به دست کارمند ندهید»(برای تاریخ میگویم،ص407 محسن رفیق دوست) یعنی این سیستمی که دولت تصدیگری کند، مشکل دارد.
ما در پیادهروی اربعین، تجربۀ سپردن کارها به مردم را داریم که میلیاردها پول توسط مردم برای مردم خرج میشود. با کمترین حضور و دخالت قوۀ مجریه و قوه قضائیه.
اساساً نباید اینهمه کار به دولت سپرده شود. همانطور در حوزه فردی، اگر همۀ کارهای فرزند را، پدر و مادر انجام دهند، فرزند ضعیف میشود. در حوزه اجتماعی، اگر دولت همۀ کارهای مردم را در دست بگیرد، مردم ضعیف میشوند.
من نمیخواهم مسئولیت را از دوش دولت بردارم، ولی بهترین دولت- چه این دولت یا هر دولت دیگری- ، دولتی نیست که جای مردم تصمیم بگیرد، جای مردم همه کار کند و مردم را نان خور خود بکند. بهترین دولت، دولتی است که کوچک باشد و اجازه دهد مردم قدرت پیدا کنند و مستقل شوند.
مردم لازم است که تشکل بیابند و «با هم» زندگی کنند. مردم باید معیشت و اقتصاد خودشان را باهم مدیریت کنند. این فرهنگ در ما نیست، آنگاه به دنبال این هستیم که تعدادی مدیر صالح و سالم پیدا شوند، و ادارۀ معیشت را به دست بگیرند. این کار نشدنی است. این درد همۀ دولتهاست. بهترین دولتها هم نمیتوانند به اتکای مدیران صالح و بدون تشکل، قدرت یافتن و استقلال نسبی مردم در ادارۀ معیشت خود، مشکل مردم را حل کنند.
ما به این تحول ساختاری در کشور، یعنی واگذاری کارها به تشکلهای مردمی توسط دولت، نیاز مبرم داریم. اگر این تحول محقق شود، خواهید دید چقدر نارضایتیها کاهش پیدا میکند.
مراسم تجمع بزرگ زائران اربعین شب 27 مهر 96 با حضور عاشقان و دلدادگان حسینی در شبستان امیرالمؤمنین(ع) مسجدالنبی(ص) شهر قزوین برگزار شد.
در این مراسم سیدمطهر سیدعلیزاده رئیس ستاد مردمی اربعین استان قزوین و حجتالاسلام علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه در خصوص رشادتهای امام حسین(ع) و مراسم معنوی اربعین به سخنرانی پرداختند.
در ادامه مطلب بخشی از سخنان استاد پناهیان در این مراسم را میخوانیم »»
نکته : متن توسط صفحات مجازی استاد منتشر شده است و کامل نیست؛ هنوز صوتی از سخنرانی استاد در این مراسم منتشر نشده است
استاد پناهیان »» اگر امام عسکری(ع) زیارت اربعین را علامت مؤمن، بیان نفرموده بود (تهذیبالاحکام/۶/۵۲) و اگر دهها روایت دربارهٔ اهمیت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) وجود نداشت، آیا باز هم وظیفهٔ ما نبود که به این راهپیمایی باعظمت اربعین کمک کنیم؟!
وقتی میبینیم تجمع مؤمنین در اربعین، مظهر قدرت و مایهٔ عزت امت اسلامی است، اگر سفارشی هم در اینباره نداشتیم آیا اربعین برای ما تکلیفآور نمیشد و آیا میتوانستیم اربعین در خانهٔ خودمان بنشینیم؟!
بعضیها معلوم نیست دنبال چه نوع دستوری از سوی خدا و چه نوع فهمی از دین میگردند، تا به اربعین اهتمام بورزند؟ مگر همهچیز باید در نصِ صریح روایت باشد؟! پس فهمِ ما چه میشود؟!
مگر برای سینهزنی یا برای دستههای عزاداری در ایام محرم روایتی داریم؟ اینها سنتهایی است که مؤمنان بر اساس اندیشهٔ حکیمانهٔ خودشان طراحی کردهاند.
حضرت امام(ره) که یک فقیه و فیلسوف بود، دربارهٔ اهمیت دستههای عزاداری میفرمود: اگر شما در خانهٔ خودتان بنشنید و زیارت عاشورا بخوانید، اینکار موجب حفظ اسلام نمیشود. مکتبی که پایش هیاهو نباشد و به سر و سینهزدن نباشد، باقی نمیماند (صحیفهٔ امام/۸/۵۲۶)
مگر ما برای راهپیمایی و تظاهراتکردنِ سیاسی روایت داریم؟! چون مردم در این راهپیماییهای سیاسی، قدرت خودشان را به نمایش میگذارند و مواضع خودشان را تحکیم میبخشند. در راهپیمایی اربعین هم همین اتفاق میافتد.
ما هیچ روایتی برای تظاهرات ۲۲بهمن نداریم، اما عقل ما شرکت در این تظاهرات سیاسی را بر ما لازم میآورد چون موجب قدرت و عزت اسلام است و همهٔ علما نیز در این چهل سال بعد از انقلاب، بر راهپیمایی ۲۲بهمن تأکید کردهاند. عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
من از مبلغان محترم دینی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛ شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟ دینی بدون راهپیمایی بهسوی کربلای امام حسین(ع)!
در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت صریحاً تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است. حتی در زمان خودِ ائمه هدی(ع) نیز پیادهروی برای زیارت و ملاقاتِ ایشان، باب بوده است.
چطور بعضیها هنوز بر چهرهٔ مؤمنانهشان علامت ایمان-که زیارت اربعین است- ثبت نشده است؟! این افراد چطور میتوانند با خودشان کنار بیایند؟! چطور کسی میتواند در اربعین در خانهٔ خودش بنشیند؟!
کسانی که توفیق ندارند به این زیارت بروند، لااقل میتوانند تا لبِ مرزها بروند و بگویند: «حسین جان! ما بهسوی تو آمدیم؛ اما فقط تا اینجا توانستیم بیاییم» آنوقت ببینید اثرش چه خواهد شد؟ ما اگر اینطرف مرز، ده میلیون عاشق برای زیارت اربعین داشته باشیم که-بهدلیل اینکه مسئولین، امکانات لازم را فراهم نکردهاند- نتوانستند به زیارت اربعین بروند، چه افتخاری برای سرزمین ما خواهد بود و چه اثر عظیمِ بینالمللی خواهد داشت!
ما برای توجه به اربعین منتظر چه هستیم؟ شاید بعضیها منتظرند که امام زمان(ع) ظهور کنند و دستور مستقیم برای زیارت اربعین بدهند! کسی که اینهمه اشارهها را نگرفته، مستحقِ دریافتِ دستور مستقیم حضرت هم نخواهد بود و احتمالاً آن زمان هم یک بهانهٔ دیگری خواهد آورد! در این مکتب، کسی مقرب میشود که اشارهها را بگیرد.
اگر هیچ روایتی هم دربارهٔ راهپیمایی باعظمت اربعین نداشتیم، الان که قلبهای مؤمنان متحول شده و متوجهِ اربعین شده، نفسِ همین موضوع برای ما تکلیف ایجاد میکند که به این حرکت باعظمت کمک کنیم تا روضهٔ مخصوصِ امام حسین(ع) در اربعین در کربلای معلا، غریب نماند.
گاهی از اوقات، مسئولین اجرائی دربارهٔ پیادهروی باعظمت اربعین، برخوردی دارند که شبیه برخورد با توریسم یا یک امر تفریحی و تفننی مانند تفریحکردن مردم در ایام تعطیلات نوروز است. وقتی به امام حسین(ع) میرسیم، چون حضور مردم در این فضا قوی است(بهویژه در اربعین) برخی از نهادهای دولتی طمع میکنند که یک پولی هم از مردم دربیاورند!
این پول بیمهای که پارسال از زائرین اربعین گرفتند، چهمقدارش در همین راه خرج شد؟ آیا رواست که این پول برای اربعین صرف نشود؟ دوست داریم بدانیم که از این طریق، چقدر درآمد برای برخی از بیمهها حاصل شد و چقدرش برای زائرین اربعین هزینه شد؟
شما بودجههای فرهنگی کشور را بررسی کنید که صرفِ چه اموری میشود؟ از موسیقی تا هر برنامهٔ فرهنگیِ دیگر؛ حتی برنامههای معنوی مثل قرآن و نماز و… بعد ببینند که چند درصدِ بودجهٔ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
نمیگوییم که هیچ بودجهای در راه اربعین صرف نشده است، اما میخواهیم یک مقایسهای صورت بدهیم بین بودجههایی که صرفِ امورِ دیگر فرهنگی میشود با بودجهای که صرفِ امام حسین(ع) میشود.
سؤال بعدی این است که اثر امام حسین(ع) در نفوس و جانها و بهسازیِ فرهنگ و فکر انسانها بالاتر است یا عمومِ فعالیتهای فرهنگیِ دیگر؟ مگر امام حسین(ع) و کربلای او نیست که موجب تداوم اقامهٔ نماز و حفظ قرآن شده است؟
مگر نمیبینید که اربعین و زیارت امام حسین(ع) چه اثری بر دلها میگذارد؟ چه بینمازهایی را نمازخوان کرده! چه غیرمحجّبههایی را محجبه کرده! چه رفتارهایی را اصلاح کرده و چه مؤمنینی را ارتقاء بخشیده است!
هنوز نسبت به اربعین، غفلت وجود دارد. ظرفیت کشور ما برای اعزامکردن زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است. هم امکان جادهسازی برای این مسیر وجود دارد و هم افراد بسیاری هستند که حاضرند به اربعینِ حسینی خدمت کنند؛ فقط این نیروها باید سازماندهی بشوند. باید آن بصیرت لازم نسبت به عظمت امام حسین(ع) ایجاد شود.
دوستان، سعی کنید حتی یکسال هم زیارت اربعین از شما فوت نشود! امام صادق(ع) در کلامی، توبیخ میکنند کسانی را که دوسه سال بگذرد و به کربلا مشرف نشوند و میفرماید: کسی که سه سال پشتسرِهم به زیارت امام حسین(ع) نرود، عاقِ رسولِ خدا(ص) میشود(کاملالزیارت/296 و 297) تازه این مربوط به آن زمانی است که شیعیان امنیت نداشتند و اگر دشمنان میفهمیدند کسی شیعهٔ امام حسین(ع) است، او را میکشتند!
همچنین در روایات آمده است: کسانی که دارا هستند، سالی دوبار به زیارت امام حسین(ع) بروند و فقرا هم سالی یکبار بروند (کاملالزیارات/293)
ما اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستیم، باید کاری کنیم فقرا و کسانی که دارا نیستند هم راحت بتوانند به این زیارت بروند؛ و الان اربعین، این مسیر را باز کرده است. افراد ثروتمند هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند و مستقیماً به این روضهٔ باعظمتِ امام حسین(ع) خدمت کنند.
آدم تعجب میکند؛ بعضیها برای محرم و عاشورای هیئتِ خودشان خرج میکنند اما برای روضهٔ مخصوصِ امام حسین(ع) که اربعین در حرمِ خودش برگزار کرده و اینهمه جمعیت میآیند، خرج نمیکنند! البته اخیراً کارهایی انجام شده؛ چه در لبِ مرزها و چه در مسیرهای داخل کشور، مؤمنین از زائرین اربعین پذیرایی میکنند، اما هنوز خیلی جای کار دارد.
میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! شما بهتر از این، چگونه میخواستید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟ اگر کاروان اهلبیت(ع) از شهر شما عبور میکرد، شما برای آن کاروان چهکار میکردید؟ آیا هستیِ خودتان را در این راه نمیدادید؟ مگر خدمتکردن به زائران امام حسین(ع) کارِ کمی است؟!
اولین کسی که به گریهکنها و عزاداران امام حسین(ع) غذا میداد، امام سجاد(ع) بود. ایشان در ایام عزاداری و روضهٔ امام حسین(ع) دستور میدادند که برای عزاداران غذا طبخ شود. وقتی عزاداران و زائران امام حسین(ع) از شهر ما عبور میکنند، چقدر زیباست که مردم همین سنت و شیوهٔ امام سجاد(ع) را پیگیری کنند.
تجمع زائران اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
ویدیو : مستندکوتاه “هیاهو” ؛ امام حسین(ع) که از همینجا سلام ما را میشنود،چرا اربعین؟ + سخنان تکاندهندۀ امام خمینی(ره)
سخنرانی های استاد پناهیان در موضوع موثرترین مفهموم در حیاط بشر در دهه اول محرم سال 96 در دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار شد.در ادامه مطلب گزیده ای از نظرات مردم درباره این سخنرانی ها و لینک دانلود رایگان 11 جلسه سخرانی جمع آوری شده است
نظر دختر لائیک تازه مسلمان تهرانی، دربارۀ مبحث مؤثرترین مفهوم درحیات بشر
پس از گذشت سی سال از انقلاب، مفهوم انقلاب و انقلابی بودن، مفهومی است که امروز بهتر فهمیده می شود، امروز جوان ها به دلیل نیاز مبرمی که به این مفهوم احساس می کنند، بیشتر با آن ارتباط برقرار می کنند… مفهومی که هم نیاز داریم به آن عمل کنیم و زندگیمان را مطابق آن سامان دهیم، و هم به آن نیاز داریم تا نه فقط با آن زندگی کنیم، بلکه با آن زنده باشیم، جان پیدا کنیم، و از آن لذت ببریم.
در تمام این مدت خیلی ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن کنند… * فقط یک نوع زندگی است که ذاتاً با انقلابی بودن مغایرت دارد. آن هم زندگی گوسفندوار یا به تعبیری گرگ وار است… ویژگی های یک فرد انقلابی چیست؟ … جامعه ای که در دوران آرامش، بدون اینکه حادثه خاصی بصورت مستقیم او را تحت فشار قرار داده باشد، احساس نیاز و عطش به انقلابی بودن بکند، جامعه ای است که زندگی در آن لذت بخش و افتخار آمیز است…
* انقلابی بودن مهم ترین انگیزهٔ خودسازی معنوی است. از کجا می توان فهمید زمانه، زمانه انقلابی گری است؟ … آثار انقلابی گری چیست؟… چگونه لحظه های زیبای انقلابی بودن را تجربه کنیم؟ … * جوان ها دوست دارند متفاوت باشند، و انقلابی بودن یعنی زیباترین و عالی ترین راه متفاوت بودن… برای متفاوت بودن چه کنیم؟ … * ما چون منتظر انقلاب جهانی امام زمان (ع) هستیم، می توانیم انقلابی باشیم… * خیلی ها ضد انقلاب نیستند اما ضدّ «انقلابی بودن» هستند… * اسلام انقلابی مقابل اسلام های متظاهرانه، منافقانه، عافیت طلبانه و صوفی مآبانه است.
اسلام انقلابی رسواکنندهٔ اسلام متظاهرانه و قیام علیه اسلام منافقانه است، اسلام انقلابی مقابل اسلام عافیت طلبانه و مقابل اسلام صوفی گرایانه است…*
یکی از دلایل عدم گرایش جوان ها به اسلام بعد از سی سال، و در عوض، گرایش به هرزگی ها و برخی امور دیگر، این است که اسلامی که به آنها عرضه شده، اسلام غیرانقلابی است. اسلام غیرانقلابی جاذبه ندارد؛ گرم کننده نیست؛ حرارت ندارد؛ هیجان ندارد.
نسل انقلاب تازه در حال شکل گیری است… انقلابیون، گروهی هستند که خدا آنها را جایگزین می کند… نه تنها انقلاب به تدریج تحقق پیدا می کند، بلکه به تدریج نیز خودش را نشان می دهد.
اگر مزة انقلابی بودن و حماسی بودن چشیده بشود، دیگر چیز دیگری به آدم مزه نمی دهد و اصلاً نوبت به حرام و حلال نمی رسد… * انقلابیون اگرچه خود را برای آسایش غیرانقلابیون فدا می کنند، اما غیر انقلابیون را دوست ندارند … * انقلابی شدن در دوران آرامش خیلی زیباتر است… ما موضع قلبیمان نسبت به غیرانقلابیون را باید اعلام کنیم.
فقط با تکیه بر انقلابیون می توان فضایل اخلاقی را در جامعه رشد داد… صدور انقلاب، فقط در سایة انقلابیون بزرگ است، نه کار فرهنگی… .
دانلود سخنرانی استاد علیرضا پناهیان با موضوع « انقلابی بودن »
یازده جلسه سخنرانی که سال 88و89 در جمع فارغ التحصیلان هنر در هیئتت دانشجویی دانشگاه هنر تهران برگزار شده است و به بررسی انقلاب و انقلابی بودن می پردازد . فایل صوتی mp3 این جلسات توسط موسسه بیان معنوی به عنوان دفتر حفظ و نشر آثار استاد پناهیان منتشر شده است که در ادامه می توانید دانلود کنید
در آستانهٔ شبهای قدر 1395 حضرت استاد پناهیان در قالب یک یادداشت که در رسانه سایت بیان معنوی منتشر شد 20 نکته برای احیا شب های قدر متذکر شدند که در ادامه مطلب می خوانید :
شباهت قدر و قیامت را حس کنیم | 2. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم | 3. بیقراری برای خدا | 4. مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان | 5. جلب محبت خدا با محبت به دیگران | 6. بزرگوار باشیم | 7. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان | 8. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه | 9. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان | 10. حضور در جمع مردم | 11. دعای مناسب حال | 12. کمی قرآن | 13. تفکر و محاسبهٔ نفس | 14. اندیشیدن به لحظهٔ وداع و مرور وصیتنامه | 15. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم | 16. محضر حضرت ولیعصر(عج) | 17. کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده | 18. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور | 19. دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت | 20. زیارت امام حسین(ع)
(تیترها در اصل یادداشت نبوده و توسط ویراستار سایت بیان معنوی اضافه شده است.)
بسم الله الرحمن الرحیم
شباهت قدر و قیامت را حس کنیم
اگر کمی تامل کنیم میتوانیم شباهت شب قدر و قیامت را احساس کنیم. شب قدر مانند روز قیامت است که سرنوشت آدمها مشخص میشود، تمام گذشتهٔ انسان محاسبه و برای آینده برنامهریزی میشود، با این تفاوت که عذاب در کار نیست و آبروی کسی نمیرود و پس از آن فرصت بازگشت هم وجود دارد، اما رحمت خدا از سر و روی عالم میبارد.
امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم
خدای مهربان شبهای قدر را برای جبران همهٔ کاستیهای ما قرار داده است، برای بخشش هیچ گناهی ناامید نباشیم و برای رسیدن به هر حاجتی امیدوار باشیم و در دعا به کم قانع نشویم. خدا هرچه را صلاح نباشد بدهد بهترش را خواهد داد، و هیچ دعایی دور ریخته نمیشود و اگر توانستیم فقط خود «او» را از او بخواهیم.
بیقراری برای خدا
خداوند بزرگ خود فرموده است شب قدر بهتر از هزار ماه است. بیایید بهترین خاطرات عمر خود را در شبهای قدر رقم بزنیم و شب قدر را برای رسیدن به قرب خدا بیقراری کنیم و فقط در اندیشهٔ آنچه او از ما میخواهد باشیم.
مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان
مؤمنان مانند گنهکاران با دستهای خالی به محضر خدا بروند و گنهکاران مانند مؤمنان با قلبی مطمئن به محبت و فضل خدا به دعا بپردازند. خدا اگر میخواست نبخشد، ما را صدا نمیزد و اگر میخواست سخت بگیرد، ثواب شب قدر را اینقدر بالا نمیبرد.
جلب محبت خدا با محبت به دیگران
برای دیگران دعا کنیم و دوستانمان را تک تک نام ببریم و محتاجان به دعا را فراموش نکنیم. وقتی خدا محبت ما را به دیگران ببیند، بیشتر به ما محبت خواهد کرد. دلهایمان را از کینهها خالی کنیم و همدیگر را در دل ببخشیم تا خدا هم با سهولت بیشتری ما را ببخشد.
بزرگوار باشیم
برای پیروزی و سرافرازی ملتمان دعا کنیم و برای عمران و آبادانی مملکتمان دعا کنیم و دعاهایمان را در دایرهٔ تنگ خود و خانواده محدود نکنیم، زیرا خدا از بندگان با سعهٔ صدر و بزرگوار خود خرسند میشود و به آنان بیشتر لطف میکند. برای محرومان جهان بهویژه مؤمنان مظلوم منطقه دعا کنیم و با دعا اشک داغداران را پاک کنیم و آنها را تسلی دهیم و با دعا از رزمندگان خط مقدم مقاومت پشتیبانی کنیم.
رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان
برای مریضها بهویژه آنها که میشناسیم صمیمانه دعا کنیم و به فقیران رسیدگی کنیم و به بستگان محبتمان را یادآوری نماییم. قبل از آنکه کسی به ما التماس دعا بگوید، برایش ملتمسانه دعا کنیم.
محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه
از بهترین کارها در شب قدر غفلت نکنیم؛ از پدر و مادر خود حلالیت بطلبیم و به آنها محبت کنیم و با اشک از آنها بخواهیم برای ما دعا کنند. اگر از این دنیا رفتهاند، حتماً برایشان خیراتی بفرستیم و برای علوّ مقامشان دعا کنیم. از اطرافیان حلالیت بطلبیم و تقاضای دعا کنیم. برای رهبری که پدر معنوی جامعه هستند دعا کنیم و برای استجابت دعاهای ایشان، که امام صادق(ع) دعا برای رهبری را سفارش فرمودهاند. (امالی صدوق، ص338)
طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان
برای خود عافیت و معیشت خوب طلب کنید. مؤمنین باید بتوانند از زندگی خوب برخوردار باشند تا در اثر فقر و تنگی معیشت به گناه نیفتند و از ذکر خدا غافل نشوند. در همین جا برای نابودی مستکبران عالم که فقیرسازان جهانی هستند نیز دعا کنید.
حضور در جمع مردم
اگر میخواهیم شبهای قدر به عبادت در تنهایی بپردازیم، لااقل بخشی از شب را در میان جمع مردم حاضر باشیم تا به تواضع نزدیکتر باشد، و از نور نیّت مؤمنان بیبهره نگردیم. کم نیستند کسانی که در این شبها با خدا آشتی میکنند، آنگاه خدای مهربان به همهٔ کسانی که در آنجا حضور دارند شادی و رحمت خود را تقسیم میکند. کم نیستند دلدادگانی که خدا هر که در کنار آنها باشد را مورد عنایت خاص خود قرار خواهد داد.
دعای مناسب حال
از هر ذکر و دعایی که بیشتر دلتان را به خدا متوجه میکند استفاده کنید و متنهایی که میتواند احساس عالی و اشک جاری به شما بدهد را در نزد خود بخوانید، اگر چه اشک شرط مطلق استجابت نیست، اما بهترین شرایط استجابت را فراهم میکند.
کمی قرآن
در شبهای قدر که شب تولد ثقل اکبر و قرآن کریم است، خوب است قدری قرآن بخوانیم و جرعه جرعه آیاتش را بنوشیم. یکی از بهترین صورتهای قرآن خواندن قرائت قرآن در نماز است، از این مؤدبانهترین حالت قرآن خواندن غفلت نکنیم. اگر حفظ نیستیم، میتوانیم از رو بخوانیم.
تفکر و محاسبهٔ نفس
فرصتی برای تفکر و محاسبهٔ نفس بگذاریم. همین که دلمان از کوتاهیهایمان بگیرد و حسرت عمر از دست رفته را بخوریم، خدا ما را در آغوش خواهد گرفت و ما را نوازش خواهد کرد. خدا دوست دارد همهٔ گذشتهٔ ما را جبران کند.
اندیشیدن به لحظهٔ وداع و مرور وصیتنامه
فرصتی برای اندیشیدن به آخرت و لحظهٔ وداعمان بگذاریم. وصیتنامههایمان را مرور کنیم و سفرِ با شکوه آخرت را جدی بگیریم. اگر احساس ترس یا تنهایی کردیم به خدا پناه ببریم تا او به ما آرامش بدهد، نه آنکه با غفلت از مرگ آرام بگیریم.
از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم
بخش دیگری از فرصت تفکر، که از بالاترین عبادات است، را برای اندیشیدن دربارهٔ امیرالمومنین(ع) و رنجهای او اختصاص دهیم و سعی کنیم لحظهای آن شخصیت مظلوم و محبوب پیامبر اعظم(ص) را از نظر دور نکنیم، رنجهایش را ذکر کنیم، غمش را در دل بپرورانیم، دور خانهاش پروانهوار بگردیم و تمام شب قدر را کنار فرزندان داغدار او عبادت کنیم.
محضر حضرت ولیعصر(عج)
لحظه لحظه شب قدر را پاس بداریم و از ابتدای شب خود را در محضر حضرت ولی عصر(ع) و در بارش رحمت خدا ببینیم. شبهای قدر تابستان کوتاه است. با کمتر غذا خوردن، آمادگی خود را برای بهره برداری بیشتر کنیم.
کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده
کمی هم در انتهای سحر با خود مشارطه کنید که در آینده چگونه رفتار بهتری خواهید داشت. برنامههایی مختصر ولی دائمی برای یکسال آیندهٔ خود بریزید و از خدا کمک بخواهید که شما را در انجام آنها یاری فرماید. عزم برای تغییر رفتار، تثبیت کنندهٔ توبه است.
شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور
اگر شب نوزدهم را بیشتر برای توبه وقت میگذاریم و شب بیست و یکم را به دعا و عرض حاجت میپردازیم، بیایید شب بیست و سوم را به دعا برای نجات بشریت و ظهور مولای عزیزمان اختصاص بدهیم. از خانه برای او که صاحب خانه است خارج بشویم و زمان شب قدر خود را برای امام زمان(عج) بگذاریم، تا بتوانیم بگوییم «یابن الحسن ما بهترین اوقات خود را به تو اختصاص دادیم تو هم بهترین دعاهای خود را به ما اختصاص بده.»
وقتی برای ظهور با تمام وجود دعا میکنی، این امام زمان(ع) است که برای تو دعا میکند، وقتی برای غربت او اشک میریزی، آقای شما برای رنجهای شما اشک میریزد. وقتی در آسایش هستی و برای رنج مظلومان و محرومان عالم دعا میکنی، ملائکه به وجود تو افتخار میکنند.
دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت
در خاتمه برای ختم بخیر شدن خود دعا کنیم و اگر کسی مایل بود برای «شهادت» خدا را التماس کند. دعا برای شهید شدن عمر کسی را کوتاه نمیکند، تنها بر معنویت و قدرت روحی افراد میافزاید و انسان را به سیدالشهدا(ع) نزدیک میکند.
زیارت امام حسین(ع)
راستی اگر کسی توانست، هر شب به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برود و اگر نتوانست، از راه دور سه بار بگوید «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، ثواب زیارت را به او خواهند داد. برای تمام شهیدان بهویژه شهدای قهرمان مدافع حرم درود و فاتحه بفرستیم که حیات و امنیت ما مدیون آنهاست.
التماس دعا
علیرضا پناهیان- 18 رمضان 1395
بشنوید : آخرین وصیت حضرت علی(ع) قبل از شهادت چه بود؟ ( کار خیری خوب است که مداوم باشد، هر چند اندک )
حجت الاسلام پناهیان روز جمعه 29 اردیبهشت در سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه تهران به سوالات مهمی در مورد نتایج انتخابات پاسخ داد
آیا از نظر اسلام، ممکنه مصلحت این باشه که مردم در انتخابات کمتر مشارکت کنند تا فرد شایستهتری انتخاب شود؟ یا کسی که شایستهتره ولی رای کمتری دارد از صندوق بیرون بیاید؟
چرا از نظر قرآن همیشه بالاترین مصلحت این است که همان گزینهای که نظر مردم است رییسجمهور شود، نه آن که شایستهتر است؟ چه فایدهای داره؟!
فلسفهٔ انتخابات در نظام جمهوری اسلامی چیست؟
جامعهٔ اسلامی چه نسبتی با رأیگیری دارد؟
کدام آیهٔ قرآن موضع اسلام در مورد رأی گیری را مشخص کرده؟
آیا در اسلام اساساً رأیگیری و مردم سالاری بوده؟ یا اینکه رأی گیری پدیده ای مربوط به دنیای مدرن است؟
آیا جایگاه رأی گیری در جامعهٔ اسلامی به دلیل اقتضائات دنیای مدرن پذیرفته شده، یا در اسلام جایگاه ارزشمندی دارد؟
چرا ولی فقیه مشکلات را حل نمیکند؟ آیا از مشکلات خبر ندارد؟ اگر خبر دارد، چرا از قدرت خود برای جلوگیری از مشکلات استفاده نمیکند؟
آیا ممکن است گاهی اوقات، مصلحت جامعهٔ اسلامی این باشد که شخص دیگری-غیر از کسی که رأی آورده- از صندوق دربیاید؟
آیا ممکن است مصلحت جامعهٔ اسلامی این باشد که مشارکت مردم کمتر باشد، تا فرد مطلوب تری انتخاب شود؟
(سخنرانی قبل از خطبههای #نماز_جمعه تهران در روز انتخابات- 96.2.29 )
حجتالاسلام پناهیان تولیت مدرسهٔ علمیهٔ دارالحکمه، در بخشی از سخنرانی هفتگی خود در جمع طلبههای این مدرسه ، با اشاره به ویژگیهای فیلم « یتیم خانه ایران » و شمردن برخی از امتیازات این فیلم، گفت دیدن این فیلم میتواند یک غفلت بزرگ تاریخی را از بین ببرد و در سرنوشت کشور ما اثرگذار باشد. این مراسم 21 آذر 95 برگزار شد. در ادامه فرازهایی از این بخش از سخنرانی را میخوانید:
انگلستانِ کوچک چطور بر کشورهای بزرگی مثل هند و ایران سلطه پیدا کرد؟
جمعیت انگلستان حدود 60 میلیون نفر است، اما جمعیت هندوستان نزدیک یک میلیارد نفر است! آنوقت کشور کوچکی مثل انگلستان، چطور میتواند بر کشورهایی مثل هندوستان، پاکستان، کشورهای عربی و حتی ایران، سلطه پیدا کند؟! این ناشی از ضعف این جوامع و سیاسیون آنهاست؛ باوجود اینکه تکتک خوبان جامعه باهوش و توانمندند، اما «باهم» نیستند و همافزایی ندارند. اما دین میآید و ضعف یک جامعه را برطرف میکند؛ لذا یک جامعه اگر مؤمن و متدین شود، قوی میشود.
فیلم یتیمخانهٔ ایران را ببینید / «یتیم خانه ایران » فرافیلم است؛ قابل مقایسه با فیلمهای دیگر نیست!
پیشنهاد میکنم بهعنوان آشنایی با تاریخ و برای برداشته شدن پردهٔ غفلت و حجاب از گوشهای از تاریخ-که هنوز ما با آن درگیر هستیم- بروید فیلم یتیم خانه ایران را ببینید! یتیم خانه ایران «فرافیلم» است، فیلمی نیست که با فیلمهای دیگر قابل مقایسه باشد.
بعید میدانم انسان هوشمندی بتواند از دیدن این فیلم صرفنظر کند!
این یک فیلم تاریخی است ولی آیندهٔ ما را و آنچه که امروز با آن درگیر هستیم را به ما نشان میدهد. بعید میدانم انسان هوشمندی بتواند از دیدن این فیلم صرفنظر کند. در عین حالیکه جاذبههای بصری و هنریاش را حفظ کرده و جنبهٔ سرگرمکنندگی نیز دارد، ولی برای انسانهای محقق و اندیشمندان علوم سیاسی هم خیلی میتواند مفید باشد! و برای کسانی که میخواهند در عرصهٔ سیاست، افراد عمیقی بشوند، این فیلم چقدر فیلم دقیقی است!
این فیلم از نظر مضامینِ عالی و بسیار پیچیدهٔ سیاسی، خیلی دقیق تنظیم شده
این فیلم واقعاً از نظر مضامین عالی و بسیار پیچیدهٔ سیاسی، خیلی دقیق تنظیم شده است. البته کارگردان محترم هم خودش آدم باهوش و با ذکاوتی است، سالها مطالعه کرده تا این داستان را مطابق با واقعیتهای تاریخی ساخته و پرداخته است. ولی من دوست دارم که هر ایرانی، اینقدر هوشمندانه به مسائل نگاه کند.
این فیلم یک غفلت بزرگ تاریخی را از بین میبرد
جدا از اینکه فیلم یتیم خانه ایران دارد یک غفلت بزرگ تاریخی را از بین میبَرد و حافظهٔ این ملت را بهجای خودش برمیگرداند، عبرت بسیار بزرگی هم در اختیار ما قرار میدهد که اگر ما همین عبرت را بگیریم، تا ابد اسیر قدرتهای پوشالی مثل انگلستان نخواهیم شد.
ببینید انگلستان چگونه توانست یک قحطی با کشتار میلیونی را در ایران سازماندهی کند؟!
ببینید انگلستان چگونه توانسته یک قحطی بزرگ را در این کشور سازماندهی کند؟ انگلیسیها با یک تصمیم سه-چهار نفره، یک فکر و ایده و همچنین یک امکان خاص که برای آنها وجود داشت-که در ایران میتوانستند گندم بخرند- توانستند یک قحطی با کشتار میلیونی در ایران رقم بزنند! وقتی یک جامعه ضعیف باشد، و وقتی سیاستمداران یک جامعه ضعیف باشند، میشود این بلاها را بر سرش آورد.
بازگشایی مدرسه سراج تهران , اوائل مهر 95 با حضور استاد پناهیان و مهندس امینی (ریاست سازمان فضای مجازی سراج) برگزار شد . در ادامه گزارشی از سخنرانی استاد پناهیان در این مراسم را می خوانیم . همراه بنیانا باشید
حجتالاسلام پناهیان در مراسم آغاز سال تحصیلی جدید؛ با حضور در دبستان «سراج» سخنرانی کوتاهی در خصوص اهداف نظام تربیتی در دبستان ایراد کردند که مشروح این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
استاد پناهیان : بچهها قبل از اینکه باسواد بشوند، باید مردان بزرگی بشوند در جثههای کوچک
در مدرسه، بچهها قبل از اینکه باسواد شوند، باید مردان بزرگی بشوند در جثههای کوچک. و خودِ شما انشاءالله با توجه به مهارتهایی که دارید، و انشاءالله پیدا میکنید، در فضای انیمیشن و فضای ساختن کارتنهای بسیار زیبا و جذاب(1)، یک چنین کارتنهایی بسازید که پسرانی که از نظر جثه کوچک هستند، کارهای خیلی بزرگ انجام میدهند چون مردان بسیاری قویای هستند.
اگر یک آقاپسری، مرد بسیار قویای بشود، بعداً درسش هم خوب میشود، بعداً اخلاقش هم خوب میشود، نظمش هم خوب میشود. اول باید آقاپسرها را بهسرعت تبدیل کرد به مردان بسیار قوی و بزرگ؛ مردانی که مدرسه را اداره میکنند، مردانی که خانه را اداره میکنند، آنوقت اخلاقشان هم خیلی شیک و با بزرگواری و گذشت و انصاف خواهد شد.
یکی از مشکلاتی که در جامعهٔ ما هست این است که به دبیرستانیها، مثلاً کسی که در کلاس دهم یازدهم است، هنوز به او میگویند «بچهمدرسهای» در حالی که برای خودش یک مردی شده است، دیگر سن او هفتاد سال هم بشود، جثهاش بزرگتر نمیشود، کمکم دارد ریش و سبیل هم در میآورد، ولی هنوز به او میگویند «بچهمدرسهای»!
استاد پناهیان : اسلام خیلی موافق است که خیلی زود به بچهها بگویند «تو مرد شدهای»
اسلام خیلی موافق است که خیلی زود به بچهها بگویند «تو مرد شدهای» به دخترخانمها هم خیلی زود بگویند «تو برای خودت خانم شدهای». اینکه از سن چهاردهسالگی، بچه مکلّف میشود، مسئول میشود و دیگر باید خودش کارهای خودش را در ارتباط با پروردگار عالم انجام دهد، و یک رابطهٔ قویِ مسئولانه داشته باشد، بهخاطر این است.
امام صادق(ع) میفرماید: سن کمال برای انسان، هجده سالگی است/ انسان از چهاردهسالگی باید خودش را مسئول بداند
شما وقتی دیپلم میگیرید، حدود سنّ هجدهسالگی است. امام صادق(ع) میفرماید: تا سن هجدهسالگی کافی است برای اینکه انسان به بالاترین مدارج کمال برسد، و دیگر در بقیهٔ عمر، میتواند خودش را حفظ کند و بهصورت دیگری تکامل پیدا کند.
من به پدر مادرهای محترم-که اینجا هستند- خبر بدهم که در روایت هست، سن کمال برای انسان، هجده سالگی است(وَ سُئِلَ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوَ لَمْ نُعَمِّرْکُمْ ما یَتَذَکَّرُ فِیهِ مَنْ تَذَکَّرَ فَقَالَ تَوْبِیخٌ لِابْنِ ثَمَانِیَ عَشْرَةَ سَنَةً؛ منلایحضرهالفقیه/1/186) خیلی جاها که ما این سؤال را از مردم میپرسیم، میگویند: چهل سالگی است. در حالی که امام صادق(ع) میفرماید: هجده سال کافی است برای اینکه انسان به عالیترین درجات برسد.
انسان از کِی باید خودش را مسئول بداند؟ از چهاردهسالگی. و من امیدوارم که این مدرسه بتواند این کار را انجام دهد. گزارشهایی که از سالهای قبل دارم و فعالیتها و زحمتهایی که بچهها کشیدهاند، نمونههایی که نقل میکنند، همین را دلالت میدهد.
امروز یکی از مشکلات ما این است که بچههای ما زندگی طبیعی ندارند/بچهها در مدرسه سختی نان پختن را تجربه کنند
پدر مادرهای محترم بدانند، امروز یکی از مشکلات ما این است که بچههای ما زندگی طبیعی ندارند. بچه در زندگی روستایی و کشاورزی، با پختن نان که چقدر سختی دارد، آشنا میشود، میبیند که چندین ساعت طول میکشد تا یکدانه نان پخته شود. در حالیکه بهترین غذاها-مثلاً کباب- خیلی راحت پخته میشود. و بعد شما به این بچه میخواهید بگویید: قدر نان را بدان! اسراف نکن! نانی که زنگ میزنید از سوپرمارکت سرِ کوچه آوردهاند، این بچه دیگر بهطور طبیعی حرمت نان را نمیداند. الان دیگر بچهها خیلی کمتر حتی سرِ صف نان میایستند!
ما به دوستانمان پیشنهاد کردهایم که شما در مدرسه، نان پختن را رواج دهید، بچهها خودشان نان بپزند و با زندگی طبیعی آشنا بشوند، وقتی بچهها در طبیعت باشند، میدانند که بهدست آوردن میوه، زحمت دارد. بچهها اگر در طبیعت باشند میدانند که ساختن خانه زحمت دارد.
زندگی شهری بین «بچهها» و «درکِ سختی زندگی-که لازمهٔ خوب بودن است» فاصله انداخته/ گریهٔ دانشآموزان بخاطر پایان یک اردوی زندگی سخت در اصفهان
این زندگی شهری، بهصورت طبیعی، بین «افرادی که بین شهر زندگی» و بین «درکِ سختی زندگی که لازمهٔ خوب بودن است»، فاصله انداخته است. ما باید یک زندگی طبیعی داشته باشیم، تا سختیهای یک زندگی طبیعی را به شیرینی بپذیریم.
من به مدرسهای در اصفهان رفته بودم، آنجا بچهها را به یک اردویی میبردند که خیلی طبیعی بود. در این اردو، بچهها باید ماهی میگرفتند، باید میرفتند آتش درست میکردند(حتی بدون کبریت) و بعد باید خار میکندند و میآوردند، فقط یکذره امکانات به آنها میدادند و میگفتند: اگر توانستید، غذا هم بخورید. ولی بعضی از بچهها نمیتوانستند و برایشان سخت بود و بعد غذا هم نداشتند بخورند، میدانستند که دیگر تا فردا صبح نمیتوانند کاری کنند. این شرایط در اوایل اردو یکمقدار برای بچهها سخت بود، ولی اواخر، بچهها با گریه از این اردو میرفتند و میگفتند: «چقدر شیرین بود این اردویی که ما همهٔ کارهایمان را خودمان انجام میدادیم.»
اینجا هم پارسال به بنده میگفتند: بچهها در مدرسه، خودشان سفره پهن میکنند، خودشان سفره را تمیز میکنند، خودشان اتاق را مرتب میکنند، در اینجا میز و صندلی را به بچه میدهند و میگویند «این مال خودت است» تا پنج شش سال باید میز و صندلی خودت را خودت نگه داری.
اگر ویژگیهای شخصیتی مثل مسئولیتپذیری و مقاوم بودن را در بچهها تقویت کنیم، هیچ نگرانیای نسبت به دینداری آنها نداریم
ما اگر این ویژگیهای شخصیتی-مثل مسئولیتپذیری و مقاوم بودن- را در بچهها تقویت کنیم، هیچ نگرانیای نسبت به دینداری بچهها نداریم. مدرسهٔ خوب، مدرسهای نیست که مدام به بچهها دعا و قرآن و نماز یاد بدهد! مدرسهای است که پسرها را مرد بار بیاورد، و دخترها را خانم؛ دخترها هم باید شخصیتهای قوی و استواری داشته باشند.
«ادب» مال آدمهای قوی است/ اول باید بچهها را به شخصیتهایی قوی و استوار تبدیل کنیم
اینجا باید سرِ زبان همه باشد «مرد باش، قوی باش، محکم باش» این کلمات خیلی کلمات خوبی است، یا آن کلمهای که امام صادق(ع) مطرح میکند به عنوان اینکه «مؤدب باش» ادب مال آدمهای قوی است، آدمهای ضعیف زیرآبی میروند، دروغ میگویند، خالی میبندند، ولی آدم قوی اینطوری نیست. آدم ضعیف حسودی میکند، ولی آدم قوی حسودی نمیکند.
ما باید اول جوانهایمان را به یک شخصیتهای استوار تبدیل کنیم. فکر میکنم سرِ این اهداف بین خانه و مدرسه باید یک توافقنامهای امضاء بشود تا خانه و مدرسه با هم همکاری کنند. اگر در خانه به روالِ مدرسه عمل نشود، بچه «دو آب و هوایی» میشود، و از نظر تربیتی صدمه میخورَد. خانه و مدرسه باید با هم همکاری کنند و خصوصاً مادرها باید در جریان تربیت بچهها در مدرسه باشند.
مدرسهٔ خوب مدرسهای است که زرتشتیها و ارمنیها هم بخواهند بچه خود را در آن ثبتنام کنند / تجربهٔ جهانی در تست شیرینی
اول شخصیت! یک مدرسهٔ خوب مدرسهای است که زرتشتیها و ارمنیهای شهر هم بچههای خود را بیاورند و بگویند «ما میخواهیم بچهمان را اینجا ثبتنام کنیم؛ چون این مدرسه شخصیت بچهٔ ما را قوی بار میآورد» باید اینطور باشد.
در خیلی از نکات میتوانیم از تجربهٔ جهانی استفاده کنیم. مثلاً این «تست شیرینی» الان یک حرف بینالمللی است: یک شیرینی جلوی بچهها میگذارند و به آنها میگویند: «ما تا یک ربع دیگر برمیگردیم، اگر این شیرینی را نخورده باشی، دو تا شیرینی به تو میدهم» بعضی از بچهها بلافاصله میخورند، بعضیها 10 دقیقه بعد میخورند و بعضیها-بااینکه گرسنه هستند- نمیخورند.
و بعداً زندگی این بچهها را در 15 سال آینده بررسی کردهاند، و دیدهاند، بچههایی که شیرینی را نخوردند، در علم و کار و ازدواج و حتی در مدیریت، بسیار آدمهای موفقی شدهاند. و آنهایی که طاقت نیاورده بودند و زود شیرینی را خورده بودند، بعدها در زندگیشان دچار مشکلات فراوانی بودند. یعنی این مسأله را بعد از 15 سال میتوان بررسی کرد.
مدرسه خوب مدرسهای نیست که همانسال نتیجهاش را نشان دهد؛ 15 سال بعد باید نتیجهاش را دید
یک مدرسه خوب مدرسهای نیست که همانسال نتیجهاش را نشان دهد، باید بعد از 15 سال این بچه را ببینید که چطوری شده است؟ خیلی از مدارس در تهران هستند که به بچه نمرهٔ 20 میدهند و ظاهراً هم این بچه دارد خوب درس میخواند، اما وقتی این بچه به دانشگاه میرود، دچار بسیاری از افسردگیها و مشکلات میشود، یا بعد از اینکه دکترای خود را گرفت و سرِ کار رفت، هزاران مشکل دیگر ایجاد میکند.
چرا همهٔ پزشکان ما دکتر قریب نمیشوند؟ چرا همهٔ مهندسین ما مثل دکتر حسابی نمیشوند؟ یعنی یک دکتر یا مهندسِ حسابی نمیشوند؟ چون اینها شخصیتهای قویای نداشتند. ما در درجهٔ اول باید آدمهای قویای بشویم.
امیدوارم این کوچولوهایی که مردان بزرگی هستند، پسفردا وقتی دیدند که مادرشان سرِ یک حادثهای دارد گریه میکند و ناراحت است، بگویند: «مامان! ناراحت نباش، این میگذرد…» یعنی به مادرش هم تسکین بدهد؛ اینقدر بچهها میتوانند مؤثر باشند.
در دفاع مقدس جوانها در سنین کم، به مردان بزرگ تبدیل شدند/ الان باید با نظام تربیتیمان، به این اهداف بزرگ برسیم
خُب هفتهٔ دفاع مقدس هم هست؛ در دفاع مقدس یک اتفاقی که افتاد این بود که جوانها در سنین کم-در سن دبیرستان- رفتند و به مردان بزرگ تبدیل شدند.
حالا ما الان دفاع مقدس نداریم-الحمدلله کشورمان در امنیت است- الان باید با نظام تربیتیمان بسیار شیرین، به این اهداف بزرگ برسیم.
————-
(1) در دبستان سراج دانشآموزان طی کلاسهایی ساخت بازی و انمیشن را یاد میگیرند و تمرین میکنند.
گزارش تصویری – آیین بازگشایی مدرسۀ سراج
برای مشاهده عکسها در اندازه اصلی، روی آنها کلیک نمایید.
مجتمع آموزشی سراج با همکاری تعدادی از معلمان و مربیان مجرب کشور، به مطالعه گسترده روش های نوین تدریس در جهان پرداخته و سعی دارد مدرسه سراج را تبدیل به مدرسه ای متفاوت بنماید. از این رو برنامه آموزشی متفاوتی برای مدرسه طراحی شده است. در این برنامه آموزشی تنها یک سوم زمان آموزش، به تدریس به شکل سنتی انجام می شود.
برای دو سوم دیگر زمان آموزش، پروژه هایی برای دانش آموزان در نظر گرفته شده است. که فرآیند یادگیری دانش آموزان به وسیله انجام این پروژه ها کامل می شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد مدرسه به سایت مدرسه سراج مراجعه کنید
24 مردادماه سال 95 مقارن با میلاد امام رضا علیهالسلام شبکه اعزام سخنران و استاد عمار ammarnet.ir طی اطلاعیهای آغاز به کار رسمی خود را اعلام کرد.
براساس سایت ammarnet.ir ؛ شبکه اعزام استاد و سخنران عمار , متن این اطلاعیه به شرح ذیل است:
سخنرانی کردن در انقلاب همواره یکی از ابزارهای مؤثر در تبیین و آشنایی آحاد مردم با اصول و مباحث موردنیاز انقلاب و جامعه اسلامی بوده است. امروزه نیز در کنار ابزارهای نوین ارتباطی، به علت ویژگیهای منحصربهفرد سخنرانی اعم از ارتباط چهره به چهره، امکان ارائه سؤال و پاسخ متناسب با موضوعات گوناگون و تسهیل در انتقال مطلب، همواره از اهمیت بالایی در روشنگری و افزایش سطح فکری جامعه برخوردار است.
پس از بررسی شرایط موجود در عرصه سخنرانی و مشخص نمودن چالشهای فعلی در مسیر “سخنرانان” و “مجموعههای برگزارکننده سخنرانی”، درصدد پیادهسازی طرحی در جهت رفع موانع و نیازمندیهای این دو قشر برآمدیم. اهم مشکلات احصا شده شامل: پراکندگی کاری اساتید، عدم استفاده از اساتید در حوزه تخصصی خود، نبود اطلاع دقیق مجموعهها از اساتید کمتر شناختهشده، عدم بهرهگیری مناسب اساتید از خروجی جلسات با توجه به عدم شناخت از مجموعههای دعوتکننده، عدم وجود توازن کاری میان اساتید و … هست.
در حال حاضر اساتید انقلابی هریک در گوشهای، با روشهای متفاوت، در کنار سایر مشغلههای کاری به سازماندهی جلسات سخنرانی خود میپردازند که این موضوع وقت و توان زیادی از ایشان میگیرد. قرارگاه اعزام سخنران و اساتید عمار برای رفع این مشکلات در نظر دارد تا تمامی فرآیندهای اجرایی و برنامهریزی اعزام را بهعنوان مرکز ارتباطات برای این اساتید به عهده گیرد و تمام تلاش خود را برای اعزام مؤثر اساتید در مجموعههایی که بیشترین بازدهی را داشته باشند انجام دهد.
از طرفی مجموعههای برگزارکننده سخنرانی به جهت عدم وجود اطلاعات جامع و ارتباطات لازم با اساتید نخبه انقلابی، با مشکلات جدی در دعوت، ایام و ذهاب و ارتباطگیری با اساتید روبرو میباشند. ازاینرو شبکه اعزام سخنران عمار به دنبال رفع این مشکلات و ارائه خدمات متقابل به اساتید و مجموعههای برگزارکننده سخنرانی هست.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
اهداف
از اهداف راهاندازی شبکه اعزام سخنران و استاد عمار میتوان به تقویت جبهه فکری و گفتمانی انقلاب اسلامی، ایجاد سامانه اعزام بین اساتید و مجموعههای کشور ،استفاده از اساتید بهصورت هدفمند و جریان ساز، معرفی اساتید کمتر رسانهای در کنار اساتید معروف،اعزام اساتید قوی و مورد تأیید در زمینههای تخصصی، استفاده از محتوای تولیدی در برنامهها و سخنرانی اساتید، پوشش مناسب رسانهای برنامهها، ایجاد انسجام مجموعهها ازنظر موضوعی و تشکیلاتی و استفاده از اساتید در حوزه تخصصی خود، اشاره کرد.
[/box]
در ادامه مطلب نظرات برخی از صاحبنظران جبهه فرهنگی انقلاب درباره سایت ammarnet.ir ؛ شبکه اعزام استاد و سخنران عمار
حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا پناهیان با ابراز خرسندی از راهاندازی این شبکه بیان داشت: «امروز نیازمند آن هستیم که دایره سخنرانان و چهرههای مبلغ انقلابی توسعه یابد و چهرههای جدید توانمند و متخصصی که رویشهای انقلاب هستند به جامعه معرفی شوند و منحصر در طلاب و علما نماند».
استاد حسن عباسی نیز با اشاره به ضروریات مغفول مانده این موضوع در جبهه فکری انقلاب تصریح کرد: «جهاد کبیر یعنی کوشش در عدم تبعیت از کفار، مجاهد کبیر یعنی عمار یاسر که میکوشید تا مانع تبعیت لشکر مسلمین از قواعد بازی کفرآمیز عمروعاص گردد. ازاینرو عمارها متولی جهاد کبیر اند»
وحید جلیلی نیز با بیان دیدگاههای خود در این زمینه گفت: «تبیین حقیقت و توجه به محتوا و کلام فارغ از حجاب عنوانها و شهرتها باید وجهه همت دوستان قرارگاه اعزام سخنران عمار باشد و این امر با توجه ویژه به رویشهای انقلاب قابل تحقق است».
حسین یکتا از مدیران موفق فرهنگی ضمن بیان سختیها و آسیبهایی که در این مسیر وجود دارد گفت: «قرارگاه عمار میعاد گاه رویشهای انقلاب اسلامی برای تبیین و زمینه سازی رسیدن به تمدن اسلامی میباشد. امید است که عمارهای امام خامنه ای ، این جوانان پاک حزب الله در این مسیر با اراده ای آهنین قدم بردارند».
همچنین دکتر وحید یامین پور رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر حوزه هنری در همین زمینه گفت: در جهانی که انبوه وساوس و شبهات فکری، گوش مردمان را آزرده و حق و حقیقت را کتمان میکند، هیچ راهی جز تذکار و تذکر اصالتها و حقایق برای ما باقی نمیماند. برای هر دورانی نیاز به «عمار» هایی است که پردههای ظلمت اموی را کنار بزنند و امروز فصل رویش عمارهای انقلاب اسلامی است.
در این زمینه بسیاری از فعالین انقلابی ضمن ابراز خرسندی از راهاندازی شبکه اعزام و تأکید بر نیاز شدید این موضوع در راستای گفتمانسازی و جریان سازی در جبهه فکری انقلاب اسلامی به بیان نظرات خود در این خصوص پرداختند که متعاقباً اطلاعرسانی خواهد شد.
سایت قرارگاه عمار به نشانی WWW.Ammarnet.ir آماده ارائه خدمات به مؤسسات و نهادهای مردمی و انقلابی سراسر کشور جهت اعزام سخنران و استاد است.شماره تماس جهت برقراری ارتباط: 02188914042
حجت الاسلام پناهیان پس از وقایع اخیر یمن یادداشتی با عنوان «فراخوانی برای فریاد استغاثه» در پایگاه اطلاع رسانی بیان معنوی منتشر کرد. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
فراخوانی برای فریاد استغاثه
بر اساس آنچه از متون دینی دربارهٔ آخرالزمان برداشت میشود، فرج در زمانی رخ خواهد داد که دو ویژگی مهم در میان امت اسلامی ایجاد شده باشد: یکی اوج معرفت و اقتدار مؤمنان که ناشی از آمادگی آنان برای یاری ولی خدا و اقامهٔ حق است، و دیگری اوج مظلومیت و اضطرار آنان به فرج، که ناشی از دشمنیهای فراوان نسبت به آنهاست که ایشان را به دعا و تضرع بیسابقه وامیدارد و موجب نهایت استغاثهٔ آنان برای فرج و پیروزی حق علیه باطل میشود.
ما از آغاز انقلاب اسلامی بر اساس فرمایشات و پیشبینیهای امام و رهبری انتظار میکشیدیم که انقلاب ما سرآغاز بیداری و اقتدار امت اسلامی در جهان گردد، امری که به تدریج تحقق یافته است و فراتر از حد انتظار ناباورانه شاهد آن هستیم. ما هم اکنون بسیار بهتر از اول انقلاب علت دشمنیها و کینهتوزیهای استکبار با انقلاب اسلامی ایران را درک میکنیم.
امروز که امواج بیداری تمام امت اسلامی، به اقتدار مؤمنان منجر شده است، بهتر از هر زمانی میشود فهمید چرا هشت سال با ما جنگیدند تا یک ملت را نابود کنند که ریشهٔ این بیداری را بخشکانند. اقتدار امروز مؤمنان امید مستضعفان جهان شده است و به اذعان دوست و دشمن طلیعهٔ نابودی مستکبران گردیده است.
اما من همیشه از خودم میپرسیدم، با توجه به اینکه روز به روز شاهد اقتدار بیشتر مؤمنان هستیم آیا شاهد مظلومیت و اضطراری بسیار بیشتر از آنچه تاکنون جاری بوده است نیز خواهیم بود؟ آیا از این حالت دعای عادی برای فرج، به اوج استغاثه، که تصور میشود در آستانهٔ ظهور پدید میآید، خواهیم رسید؟ چگونه و چه بنبستهایی ما را به این اوج استغاثه و نهایت مظلومیت خواهد رساند؟
اگرچه طی این سالها، همواره مبارزهٔ مومنان، بهویژه در دوران دفاع مقدس و سالهای اخیر، با مظلومیتها و محرومیتهای فراوان همراه بوده است، اما بدون آنکه بخواهم فال بد بزنم و منفیبافی کنم، میگفتم مبادا بناست شرایط بسیار سختتری پیش بیاید که بخواهد ما را در اوج اقتدار، به اوج مظلومیت هم برساند.
تصور میکنم امروز آن وضعیت پدید آمده است و ما وارد دوران دشواریهای تازهای شدهایم. اگرچه با آغاز جریان بیداری اسلامی و جنایتهای فراوان تروریستهای خونآشام در منطقه، بهویژه در سوریه و عراق، امت اسلامی وارد دور جدیدی از مظلومیت شده بود، ولی با شروع حرکت یمن در نجات از سلطهٔ ایادی مستکبران و تجلّی بیش از پیش اقتدار مؤمنان، و آغاز پیروزیهای چشمگیر مقاومت علیه تروریستها، هرگونه مدارای جبههٔ کفر پایان یافت.
به گونهای که امروز شاهد دو عملکرد بیسابقه در جبههٔ استکبار هستیم: یکی جنایتهای آشکار و دیگری خیانتهای پنهان. امروز حداقل مدارای استکبار با حقوق مردم در جبههٔ حق پایان یافته است، و میخواهند حتی کمترین فرصتی به قدرت یافتن حق ندهند.
به حدی که حتی حاضر نیستند ظاهر را حفظ کنند و از طریق فشارهای سیاسی عمل کنند و یا جنایات خود را طبق الگوهای پیشین به وسیلهٔ جریانهای تروریستی انجام دهند. میبینید که تمامی ایادی استکبار بدون هرگونه توافق ظاهر اصلاح بینالمللی چگونه بر سر مردم یمن بمب میریزند. گویی یمن را میدان تمرین هجوم همه جانبه علیه جبههٔ حق یافتهاند.
از سوی دیگر با خیانتهای پشت پرده و انواع تهدیدها و تطمیعها، جبههٔ مقاومت مردمی مقابل تروریستها را در جبهههای عراق و شام به عقبنشینیهای مظلومانه وامیدارند، و جامهای زهر را از هر سو به سوی افراد ذینفوذ در جبههٔ حق روانه ساختهاند. به حدی که هرکجا عقبنشینی یا توقّفی در جریان نابودی تروریستها شاهد هستیم، باید آن را ناشی از فشارهای پنهان و پیدای جریان استکبار بدانیم.
این دو وضعیت بیسابقه، شامل تهدیدهای آشکار و پنهان بینهایت علیه مؤمنان مقتدر، حاکی از غایت مظلومیت امت اسلامی است؛ و اگر ادامه پیدا کند و لطف خدا مدد نکند و دعای حضرت ولی عصر (عج) نباشد، تمام امیدها را به یأس مبدل خواهد کرد و بازگشتی بسیار خونبار برای جبههٔ حق به دنبال خواهد داشت. در این میان دائماً ایران اسلامی مظلوم را متهم و محکوم میکنند، به گونهای که دیگر حتی به دنبال عوامفریبی هم نیستند و از رسوایی خود نمیهراسند.
از یاوهسراییهای وابستگان استکبار در منطقه و تهدیدهای آنان علیه ایران اسلامی بوی خون به مشام میرسد. پردههای نفاق برافتاده است و کینههای دیرین رو آمده است و دشمنان به عملیات انتحاری علیه جبههٔ حق رو آوردهاند. دیگر دوران زندگی روزمره و عادی امت اسلامی به پایان رسیده است. هم اکنون این ما هستیم و تقویت اقتدار امت اسلامی از سویی و اضطرار و استغاثه به محضر پروردگار برای ظهور حضرت صاحب الزمان (عج) از سوی دیگر.
جبههٔ باطل در تمامی جبهههای نبرد برای شکستن خطوط مقدم و یورش به مرکز انقلاب جهانی اسلام، یعنی ایران اسلامی لحظهشماری میکند. ما باید در این لحظههای حساس تاریخی با حفظ آمادگی و افزایش روزافزون آن از هر حیث، و کمک به مجاهدان خط مقدم در تمامی جبههها به هر نحو که میتوانیم، به استغاثه برای فرج بپردازیم.
این استغاثه ما را لایق فتح خواهد کرد و یک ضرورت برای رشد امت اسلامی است. ما میتوانیم با فریادهای استغاثه تمام اسباب معنوی را برای پیروزی درنهایت غربت و مظلومیت فراهم آوریم. خدا با ماست و اجابت او منتظر به اوج رسیدن دعاهای ماست. اقتدار رزمندگان امت اسلامی نباید ما را مغرور کند، بلکه تنها باید امید و تمنای ما را برای فرج افزایش دهد. مظلومیتهای فراوان نیز نباید یأس و رعبی در ما ایجاد کند، بلکه باید ایمان و استعانت ما را از درگاه پروردگار عالم روزافزون نماید.
بیایید در محافل مذهبی و مساجدمان، همراه با تبیین آنچه هماکنون بر امت اسلامی مظلوم میگذرد، فراتر از آنچه در رسانههای رسمی قابلبیان است، به برگزاری محافل دعا برای فرج اقدام کنیم و رزمندگان جبههٔ حق را با دعاهایمان یاری کنیم و الا باید شاهد قتلعامها و جنایتهای بیشمار در کوچهپسکوچههای شهرهایمان باشیم. همانگونه که تحمل و مدارای جبههٔ کفر در برابر کمترین حقوق امت اسلامی مطلقاً به پایان رسیده است و قصد نابودی مطلق امت اسلامی را نمودهاند، بیایید ما هم تحملمان را برای دوران طولانی غیبت به پایان برسانیم.