دسته‌ها
نوجوانیا

صدای فرشته ها زودتر به خدا میرسد [دل نوشته]

صدای فرشته ها زودتر به خدا میرسد

از پنجره به مادرم نگاه می کردم. فقط دستی را می دیدم که کاغذی به مادرم داد. گفتم :«کی بود مامان؟» اشک میهمان چشمان مادرم شد. دو زانو بر زمین نشست، من را محکم محکم بغل کرد و گفت: «فردا افطار خانه آقا دعوت هستیم. به برکت روزه گرفتن تو امام رضا(ع) ما را طلبیده …»

من از خوشحالی فریاد می کشیدم :«دوستت دارم آقای خوبی ها… دوستت دارم حضرت رضا…» فردای آن روز از شوق میهمانی نه گرسنه شدم نه تشنه. چادر جشن تکلیفم را سرم کردم. صورت مادرم پر از لبخند شد و گفت: «چقدر در این چادر زیباتر شده ای. تو یک فرشته زمینی هستی» و باز یک عالمه من را بوسید.

وارد حرم شدیم. قلبم تالاپ تالاپ می زد. صدای دعاهای ماه رمضان در آسمان زیبای حرم پیچیده بود. کبوتران در اطراف گنبد می چرخیدند. انگار آن ها هم از میهمانی حضرت خبر داشتند و مثل من خوشحال بودند. خانومی مهربان من را صدا زد و یک شیشه شربت به من داد.

آن یکی خانوم گفت: «حتما حتما من را دعا کنی، چون صدای فرشته ها زودتر به خدا می رسد» جالب است به نظر او هم من شبیه فرشته ها شده بودم. شاید به خاطر چادرم بود یا شاید به خاطر اینکه از وقتی ماه رمضان شده یک عالمه کار خوب انجام داده‌ام.

عمه زینبم می گوید: «وقتی آدم ها کارهای خوب می کنند، دیگران آن ها را زیباتر می بینند. تازه او می گوید که هرکس حتی یک ذره از غذاهای حضرت رضا(ع) را بچشد، اگر مریض باشد، خوب خوب می شود» من شربت را نخوردم و برای دوستم مریم که مریض است نگه داشتم. مطمئنم که اگر این شربت را بخورد خوب می شود.

به دستان میهمانانی که سر سفره افطار نشسته بودن و دعا می کردند، نگاه می کردم. واقعا واقعا می دیدم که فرشته ها به بعضی دست ها بوسه می زنند و به آسمان می روند. نمی دانم شاید هم خیال می کردم … شاید هم…

من هم دستانم را بلند کردم و برای مریم، برای آن خانوم مهربان حرم، برای آن خانوم دیگرکه شربت داد، برای ظهور امام زمان خوبم دعا کردم. مادرم دستانم را محکم در دستانش گرفت و گفت: «خوش به سعادتت نرگس جان، توی اولین سال روزه داری ات آقا تو را طلبید و میهمانش شدی. ازاو بخواه که همیشه پاک و با وقار باقی بمانی مثل فرشته ها…».

متن:وحدانه آخوندشریف

منبع : سایت حرم رضوی

در ادامه بخوانید »» با یک محاسبه ساده چه نکاتی در مورد صنعت هسته ای دستگیرمان می شود؟ [نوجوانیا]

متن در تلگرام