دسته‌ها
نوجوانیا

با یک محاسبه ساده چه نکاتی در مورد صنعت هسته ای دستگیرمان می شود؟ [نوجوانیا]

تجربه تاریخی

اوایل دهه هشتاد جمهوری اسلامی، توقف غنی سازی هسته ای را در مذاکره با اروپایی ها پذیرفت. البته آن زمان ها بحث سر دو سه سانتریفیوژ بود. با این توقف، دو سال عقب افتادیم! اما این ماجرا هم به نفع ما تمام شد چون فهمیدیم که « با تعلیق غنی‌سازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد.»۱

رسیدن به ناممکن ها

فعالیت های هسته ای ایران از سر گرفته شد و پیشرفت های کم نظیری در صنعت هسته ای اتفاق افتاد. پیشرفت هایی که حتی برخی دانشمندان صادق خودمان درباره آنها به رهبر نامه می نوشتند و به ایشان می گفتند این حرف ها را باور نکنید! این پیشرفت ها ممکن نیست. ولی ممکن شد! به فناوری تولید کیک زرد و غنی سازی بیست درصد رسیدیم و چندین نیروگاه و هزاران سانتریفیوژ به چرخه هسته ای ما اضافه شد.

همچنان پیمان شکن!

پس از پیشرفت های فراوان و شگرف ما، دشمن هم پا به پایمان دشمنی کرد و فشار آورد. در سالهای اخیر بار دیگر با وجود خوشبین نبودن رهبر انقلاب به نتیجه بخش بودن، مذاکرات جدیدی آغاز کردیم؛ برجام نتیجه مذاکرات سالهای اخیر بود. طرف غربی به خصوص کشور ایالات متحده بارها خلاف پیمان های امضاشده برجام عمل کرد در حالی که ایران طبق گزارش های آژانس هسته ای به تعهدات خود پایبند بود.

عبرت نزدیک

چندان اهمیتی ندارد که کشورهای پیمان شکن غربی در ماه های اخیر به همین برجام روی کاغذ پایبند بمانند یا نه ولی انچه دوباره به تجربه دریافتیم آن است که طرف غربی، نه تنها قابل اعتماد نیست که از هر فرصتی برای جلوگیری از پیشرفت ایران استفاده می کند. آن ها در سالهای گذشته به خوبی نشان داده اند که ایران را مستقل و آباد نمی خواهند.

دشمنی! بدون توقف

 روزی، حکومتی را می بردند و قلدری را می آوردند، روز دیگر قلدر را تبعید می کردند و پسرش را می آورند، چون زورشان می رسید کودتا می کردند و پسر را نجات می دادند؛ سفیرشان را می فرستادند تا نخست وزیر تعیین شده را به پسر ابلاغ کند. روز دیگری جیب های دشمن کشوری را که می خواست پیشرفت کند پر از سلاح می کردند تا هشت سال با آنها بجنگد و بعدها هم که زورشان کمتر شده بود، به فکر تحریم و تهدید افتادند!

یک معادله ساده

به قول قدیمی ها باد در قفس می کنند چون جمهوری اسلامی با وجود همه مشکلات ریز و درشت روز به روز پیشرفت کرده است! از کشوری که روزی پاتوق روس ها و انگلیسی ها بوده و مثل غذای سر سفره شان، شمال و جنوبش را بین خودشان تقسیم می کردند تا کشوری که اراده اش را علیرغم میل همه مستکبران در منطقه محقق می کند و برای پیشرفت هزینه می دهد تا هزینه بزرگتر وابستگی را به آن تحمیل نکنند؛ ایستادگی هزینه دارد! بله… ولی وابستگی قطعا هیچ فایده ای ندارد.

۱) ۱۳۹۲/۰۸/۱۲

ویدیو :  آیا شما هم مسائل کشور را درست تحلیل میکنید؟  آنچه در انتظار نسل جوان انقلاب است…

دریافت ویدیو ( 6مگابایت) 

در ادامه بخوانید »» داستان : روزی که رفتم سر کار برای پست مدیریت شرکت [نوجوانان]

 

با دکمه‌های زیر این صفحه را برای دیگران ارسال کنید
سارا دانشور

از سارا دانشور

سلام . سارا دانشور هستم . نویسنده و گردآورنده مطالب سایت بنیانا . . . | . . . چه تصویر قشنگی‌ست که در صحنه‌ی محشر ؛ما دور حسینیم و بهشت است که مات است . . .

رخداد از
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
نمایش همه نظرات