خندانندهشوها؛ تکیهی طنز به جنسینویسی؛ ذائقههای اینستاگرامی یا توئیتری
استندآپکمدی از پارسال خیلی گل و گُر گرفت. در مسابقات پارسال، پسری بود که مینشست و طنزی میساخت پر از ارجاعات جنسی. چهار نفر از همین بازیگرها هم قربانصدقهاش میرفتند و نهایتا هم به دلایلی که میگویم دوم شد.
بازیگرهای ذوقزده، او را مولف و نویسنده و صاحب قلم معرفی میکردند. الان هم شده است مجری یکی از برنامههای شبکه سه، که دیروز ایرج ملکی را آورد و دستش انداخت و مسخرهاش کرد.
طنز ارائه شده در «خندانندهشو» اشاراتی دارد که بهتر است بچههای زیر ۱۸ سال را پای تلویزیون ننشانیم؛ هرچند برخی کمدینهای این بخش، زیر ۱۸ سال دارند!
اگرچه قرعهکشی یکی از نرمافزارهای تلفن همراه و دادن یک خودروی ۲۰۶ آلبالویی نمیتواند ملاک سنجش تعداد مخاطبان خندوانه باشد، اما وقتی از بین ۲۰ میلیون نفر قرار است شانس به یک نفر رو کند، یعنی خندوانه هم که آن نرمافزار را در سطح وسیعی تبلیغ میکند، همین حدود مخاطب دارد.
گزارش از خطوط قرمزی که روزبهروز کم رنگتر میشوند ؛ ما از تماشای خندوانه خجالت می کشیم ؛ شما چطور؟
با آغاز مسابقه خنداننده شو و حضور شرکت کنندگانی که نیازمند جذب رای تماشاگران هستند، هیزم این آتش دو چندان شده است و بسیاری از آنان برای جلب توجه مردم و خنداندن خانوادهها از شوخیهایی که به هیچ عنوان مناسب فضای خانوادگی نیست، استفاده میکنند
طلوع خورشید داغ تابستان و پایین آمدن کرکره مدارس و در کنار آن بیبرنامگیهای تلویزیون برای پر کردن اوقات فراغت خانوادهها به ویژه در ساعات پایانی روز موجب گردیده چشمان بسیاری منتظر آخر هفته باشند تا رامبد جوان با خنداونه در قاب تلویزیون ظاهر شود و ساعات شادی را با خوشمزگیهای جناب خان برای ملت ایران خلق کند.
خندوانه که پنج سالی است مهمان خانه ایرانیان شده و با رامبد جوان و تیم همراهش توانسته مخاطب جذب کند . اما فصل پنجم خنداونه به گفته بسیاری از مخاطبین تلویزیون کم رونقتر از فصلهای گذشته از کار در آمده و ظاهرا نشان میدهد رامبد جوان و تیمش دیگر ایده جدیدی نداشته و هر آنچه که در آستین خلاقیت خود داشتهاند در فصلهای پیش خرج کردهاند.
ظاهرا این کمبود ایده که حتی در شخصیت جناب خان، با وجود غیبت در فصل پیش، نیز نمود یافته است موجب گردیده نویسندگان برنامه برای خنداندن مردم و روشن نگه داشتن چراغ برنامه، به سمت شوخیهای جنسی بروند که این از خندوانه و به ویژه رامبد جوان که همواره سعی داشته با زبان طنز در راستای ارتقاء فرهنگ تلاش کند بسیار بعید است.
در قسمتهای گذشته با آغاز مسابقه خنداننده شو و حضور شرکت کنندگانی که نیازمند جذب رای تماشاگران هستند، هیزم این آتش دو چندان شده است و بسیاری از آنان برای جلب توجه مردم و خنداندن خانوادهها از شوخیهایی که به هیچ عنوان مناسب فضای خانوادگی نیست، استفاده میکنند و با این وجود غالبا هم از سانسورها گلایهمندند.
این مسئله تا بدان حد رسید که «پانتهآ بهرام»، یکی از مربیان و داوران خندانندهشو، خطاب به «محمدمتین نصیری»، شرکت کننده مرحله اول مسابقه خنداننده شو از گروه اشکان خطیبی، که در استند آپ خود به کرات از شوخیهای جنسی استفاده میکرد این موضوع را تذکر داده و از نامتناسب بودن شوخیهای او با سنش گلایه کند.
در دیالوگهای جناب خان نیز که طرفداران بسیاری به ویژه در میان قشر کودک و نوجوان دارد این مسئله به کرات دیده میشود و تقریبا شبی نیست که جناب خان باشد و شوخیهای جنسی با طعنه و کنایه از زبان او بیان نشود.
برای خواندن ادامه مقاله روی ” ادامه خواندن ” بزنید
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم ؛ دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
***
در حکمت و عرفان، انسان را دو گونه لبخند و شادی است. خنده ظاهر و صورت که زودگذر و کم اثر است و ممکن است بر اثر ناملایمات گوناگون محو و نابود شود و لبخند درون که بر آمده از بینش است و ماندگار . و سختی و ناملایمت روزگار کمتر تاثیری برآن دارد.
هر چند که ما بین این دو لبخند رابطهای است و هر یک میتواند موجب دیگری گردد اما سطح لذت و قدرت مداومت هر یک متفاوت است.
خانم زینب موسوی یکی از شرکت کنندگان مسابقه «خندانندهشو» برنامه خندوانه است که از راهیابی به مرحله بعد این مسابقه بازماند؛ وی اخیراً صحبتهایی کرده که حاشیه ساز شده است.
زینب موسوی از شرکت کنندگان مسابقه خندانندهشو در زمان شرکت دراین مسابقه و پس از آن حواشی زیادی ایجاد کرده است. حاشیه سازیهای وی روز گذشته وارد مرحله جدیدی شد که با چاشنی توهین به مردم همراه بود.
پس از این اتفاق که مسبب آن زینب موسوی بود، تیغ حذفیات بر اجراهای خنداننده شو فرود آمد و شاید به خاطر حساسیت ایجاد شده برخی زیادهروی ها هم صورت پذیرفت. پیرو این حذفیات برخی از شرکت کنندگان از جمله زینب موسوی به انتشار برخی از جملات حذف شده، در صفحه اجتماعی خود اقدام کردند و طی آن چندین توئیت منتشر شد.
تهدیدم کردهاند!
پس از اجرای آخر زینب موسوی و باخت او در نظرسنجی مردمی، او همچنان خبرساز شد و در قالب برخی مصاحبهها با رسانههای مختلف مسائلی مطرح کرد که باعث شد همچنان رسانهای باقی بماند.
موسوی در مصاحبه تصویری با یکی از برنامههای اینترنتی گفت: من این روزها، بسیار روزهای بدی را سپری میکنم. روزهایی که در آن علاوه بر فحاشی به خودم و خانوادهام در بسیاری از صفحات مجازی، با تهدیدهای فراوانی از اسیدپاشی تا زیر گرفتن با ماشین مواجهم.
موسوی درحالی این مسأله را مطرح میکند که خودش در ایجاد این جو نامناسب بی تأثیر نبوده و بعضاً با رفتارهایی مثل کامنت ها و همچنین پرخاش و بلاک منتقدان، کم و بیش باعث تحریک مخاطبان خود به عصبانیت شده است؛ وگرنه چه دلیلی وجود دارد که در یک حالت عادی مردم نسبت به یک جوان تازه هنرمند واکنش نامناسب و تهاجمی نشان دهند؟
احمقها درک نمیکنند!
مشی زینب موسوی به گونهای است که فقط با یک اجرا میشود شخصیت اورا تحلیل کرد. از نگاه بالا به پایین، رک گویی بیش از حد که گاهی به گستاخی میرسد و غرور عیان در رفتار و کردار او که باعث ایجاد نگاه منفی در مخاطب میشود؛ حتی به عقیده برخی شکست و عدم راهیابی وی به مرحله بعد در مسابقه هم به دلیل همین مشی متکبرانه او بوده است.
پس از برخی رفتارهای زینب موسوی در فضای مجازی و همچنین اجراهایش در خندوانه، این بار مصاحبه تصویری وی با یکی از برنامههای اینترنتی باعث نمایان شدن چهره مغرور و بعضاً خارج از ادب او شد.
زینب موسوی دراین مصاحبه گفته است: «تصور مردم ما از طنز و کمدی چیز مفرحیه که قراره تو رو بخندونه و فقط بخندونه و من فکر نکنم و بخندم. اینکه یک انسانی ادای مرغ دربیاره، تحت هر شرایطی بامزه است، خصوصاً اینکه آدم درشتی باشه… و مردم ما اینو دوست دارن، چون قرار نیست که فکر کنن. غالب مردم دوست ندارن فکر کنن و چیزی که اندکی تفکر ازشون بخواد رو دوست ندارن.
میگن: تو چی داری میگی، اینا به چی دارن میخندن، من به این نمیخندم و این بیمزه است که بهش نمیخندم. من احمق نیستم، این بیمزه و بددهن و پررو و وقیحه و داره از دید بالا به من نگاه میکنه و چیزی میگه که من نمیفهمم، و ناراحت میشن…»
خانم خنداننده بازنده با نگاه متکبرانه خود مدعی شده که مردم دنبال طنز سطحی هستند و اگر ایشان رأی نیاورده قطعاً به خاطر نگاه نازل آنهاست! بله شاید درست میگوید، احتمالاً شوخیهای شبه جنسی او منظومهای از اندیشه و تفکر بوده و استفاده از فرم بدن دیگر خندانندهها در اجرایشان مسائلی سخیف و دست چندم! مثلاً داستان رستم و سهراب ورژن زینب موسوی چه کارکردی در تفکر و ارتقای سطح سلیقه هنری مخاطب دارد؟ جز چند لحظه خنده زودگذر؟
اهالی طنز و استندآپ به خوبی میدانند که این شیوه، صرفاً به قرائت طنازانه یک ماجرا اطلاق نمیشود و مؤلفههایی دارد که بسته به شخص، متغیراست. این که شخصی از ویژگی های ظاهریاش در سبد استندآپخود بهره ببرد نه تنها اقدام نازلی نیست بلکه عملی هوشمندانه و بجاست.
متأسفانه خانم زینب موسوی با انواع و اقسام متلکها به رأی مردم حمله و آن را سطحی نگری معرفی میکند. وی هنوز به آن مرحله از پختگی و بلوغ حرفهای نرسیده که به رأی مردم احترام بگذارد و متوجه باشد که سلایق مختلفی در برابر طنز وجود دارند و هر یک در جای خود قابل تأملاند.
این دانای کل بودنی که به گفته زینب موسوی در ذات کاراکتر « امپراطورکوزکو » وجود دارد، گویا آینهای از شخصیت واقعی خالق این کاراکتر، یعنی زینب موسوی است.
زینب موسوی که شاید نهایت استعدادش در طنازی روایت قصهای تخیلی با لهجهای با نمک باشد در همین ابتدای فعالیت رسمی هنریاش به درجهای رسیده (یا فکر میکند رسیده) که عرصه را بی رقیب میداند و ادبیات و لحنی دارد که ستارههای طنز کشور با چند دهه سابقه مدعی آن نیستند.
هرچند که حواشی و برخی رفتار موسوی نشان دهنده علاقه وی در حضور رسانهای و جنجال است اما ای کاش یک نفر از دلسوزان اهل فن پیدا شود که او را در آینده ارشاد کند؛ هم در مسیر هنری و هم منش اخلاقی؛ هم استاد فن و هم استاد اخلاق؛ که بداند هرآن که به تو رأی نداد، احمق نیست و هنر چیزی نیست جز اخلاق نیکو.
دکتر محمدحسین ساعی استادیار و رئیس دانشکده ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما , از مسئولان سازمان صدا و سیما خواست با گردانندگان برنامه سخیف و مبتذل خندوانه برخورد کنند
نقد دکتر محمد حسین ساعی نسبت به برنامه خندوانه را در ادامه می خوانید »
اعوذ بالله العلی العظیم من الشیطان اللعین الرجیم و من شتات الأمر و وساوس الصدر و من شرود العقل و من فتنة المحیا و الممات أعوذ بالله من الهم والحزن و من العجز و الکسل و اعوذ بالله من نفسی
ای کسانی که ایمان آورده اید ، هرگز گروهی ( از مردان شما ) گروه دیگر را مسخره نکند شاید آن گروه ( مسخره شدگان ) بهتر از آنان باشند، و نه زنانی زنان دیگر را ، شاید آن گروه بهتر از آنان باشند، و از یکدیگر عیب جویی نکنید، و همدیگر را به لقب های زشت مخوانید؛ بد نامگذاری است ( یاد کردن مؤمن به ) فسقِ پس از ایمان ( مؤمن را به نام مرتکب گناهان خواندن ) ، و آنان که توبه نکنند آنهایند که ستمکارند.
اتفاق غیراخلاقی و غیرفرهنگی برنامه دیشب خندوانه (6 تیر 1396)، اتفاق زشت و غیرقابل گذشتی است؛ اینکه اصرار بر این است که مسئولین صداوسیما از کنار این حادثه نگذرند به دلیل این است که صداوسیما یکی از مهمترین ریل گذاران فرهنگ و اخلاق ایران زمین در روزگار فعلی است؛ لذا با مسئولیتی سنگین تر.
خندوانه از دید بنده حقیر، در مجموع برنامه خوب و قابل دفاعی است و باید کمک کرد روزبروز شاخ و برگ بگیرد و بهتر شود؛ شادی سالم، اخلاقی و حلال مهمترین مشخصه برنامه خندوانه و نیز نیاز جدی جامعه ما بود که انصافا با توجه به سختیهای مسیر، نسبتا خوب از عهده آن برآمدند و باید به خاطر این مسأله از کلیه دست اندرکاران برنامه تقدیر شود ولی جامعه باید در پیش چشم خود ببیند که اگر کسی با دریدن پرده های حیا و اخلاق و با مسخره کردن دیگران، قصد دارد از مردم خنده و رای حرام بگیرد، نمی تواند از سد سدید طرفداران اخلاق و حیا در جامعه گذر کند که اگر چنین مقاومتی محقق شود، قطعا هدف از ساخت برنامه خندوانه نیز کاملتر خواهد شد.
در این میان چند دسته مقصرند و باید همانگونه که علنی خطا کرده اند، هرچند کوچک در پیش مردم تاوان پس دهند؛
اول خود خنداننده هایی که با گذر از خط قرمزهای اخلاقی جامعه ایمانی ایرانی به همه مردم، به خدا و به ارزشهای جامعه اهانت کردند؛ این افراد باید در ملأ عام از جسارتی که کرده اند عذر بخواهند و از مسیر رای گیری خنداننده برتر بالفور کنار گذاشته شوند؛
دوم مربیان و داوران خنداننده ها که گویا در فضایی تربیت شده اند که به ایشان نیاموخته اند که شوخیهای جنسی و مسخره کردن دیگران زشت است؛ متاسفانه داوری های برنامه های خندوانه در این سری هیچگاه به مسائل فرهنگی توجه نکرده است و این زهری است که در این سری از در برنامه شیرین خندوانه ریخته شده و در حال مسموم کردن جامعه است؛ این مربیان و داوران باید رسما در پیشگاه ملت ایران از خطای خود عذرخواهی کنند و به همه تعهد بدهند که دیگر در برنامه های آتی گناه تمسخر دیگران و شوخیهای رکیک جنسی تکرار نخواهد شد.
سوم مدیران شبکه نسیم و ناظران برنامه که در عین تقدیر از زحمات شبانه روزشان برای تولید یک برنامه مردمی، در برنامه دیشب مرتکب اشتباه شده اند؛ ایشان نیز باید از مردم ایران عذرخواهی کنند و بعد از این بیشتر مراقبت نمایند که این رذیله های زشت اخلاقی در برنامه دیده نشود.
امیدوارم آنانی که برای حریم اخلاقی جامعه اهمیتی قائلند، آنان که ادعای حمایت از حریم حیا و فرهنگ و دین در جامعه را دارند، کمک کنند تا این برنامه خوب، صدای اعتراض مردم را هم بشنود و خود را اصلاح کند؛ هدف از این اصلاح، حذف هیچکس نیست؛ کمک به زندگی در جامعه ای بهتر است؛ حتی همان خنداننده هایی که مرتکب این گناه کبیره و حق الناس بزرگ شده اند، سرمایه های این جامعه اند و باید در ادامه مسیر بعد از توبه شخصی و اجتماعی آنان باز در چنین برنامه هایی از آنان بهره برد؛ ما همگی انسانیم و ممکن الخطا؛ عمده خطاها از جمله همین خطای بزرگ، در صورت بازگشت درست قابل گذشتند اما خطایی که هیچ راه بازگشت ندارد و فرد و جامعه را به نابودی و انحراف می کشاند، اصرار و تکرار گناه است که اگر چنین شد قاعدتا دیگر قابل گذشت نخواهد بود.
بیایید همگی با پذیرش خطا و گناه خود و جبران آن جامعه ای بهتر برای زندگی خود و فرزندانمان بسازیم؛ اینگونه همه آرامتریم و شادتر؛ ان شاء الله