از منظر جریانشناسی تاریخی، میتوان طیفها و یاران امام حسین علیه السلام را در سه جریان کلی مورد بررسی قرار داد.در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
برچسب: تاریخ اسلام
نطق تاریخی استاد مطهری در دفاع از مظلومیت مردم فلسطین + صوت
واللَّهِ و باللَّهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللَّهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است.
سخنرانی زیر در روز عاشورای سال 1348 شمسی در حسینیه ارشاد توسط استاد مطهری ایراد شده است.
| دانلود فایل | لینک مدیا فایر | لینک تلگرام | لینک ایتا | لینک گپ | لینک روبیکا
اگر پیغمبر اسلام زنده می بود، امروز چه می کرد؟ درباره چه مسألهای می اندیشید؟ واللَّهِ و باللَّهِ قسم میخورم که پیغمبر اکرم در قبر مقدسش امروز از یهود میلرزد. این یک مسأله دودوتا چهارتاست. اگر کسی نگوید، گناه کرده است.من اگر نگویم واللَّهِ مرتکب گناه شدهام، و هر خطیب و واعظی اگر نگوید مرتکب گناه شده است.
گذشته از جنبه اسلامی، فلسطین چه تاریخچهای دارد؟ قضیه فلسطین مربوط به دولتی از دولتهای اسلامی هم نیست؛ مربوط به یک ملت است، ملتی که او را به زور از خانهاش بیرون کردهاند. تاریخچه فلسطین چیست؟ مدعی هستند که در سه هزار سال پیش دو نفر از ما (داود و سلیمان) برای مدت موقتی در آنجا سلطنت کردهاند. تاریخ را بخوانید؛ در تمام این مدت دو سه هزار ساله، کی بوده است که سرزمین فلسطین به یهود تعلق داشته است؟ کی بوده است که بیشتر سرزمین فلسطین مال ملت یهود باشد؟
آیا بیشتر سرزمین فلسطین از آنِ ملت یهود است؟ قبل از اسلام هم مال آنها نبود، بعد از اسلام هم مال آنها نبود. روزی که مسلمین فلسطین را فتح کردند، فلسطین دراختیار مسیحیها بود نه در اختیار یهود یها.
و اتفاقاً مسیحیها که با مسلمین صلح کردند، یکی از مواردی که در صلحنامه گنجاندند این بود که شما یهود را در اینجا راه ندهید. گفتند: ما با شما زندگی میکنیم ولی با یهود زندگی نمیکنیم. چطور شد که یکدفعه نام وطن یهود به خود گرفت؟ یکی از قضایایی که کارنامه قرن ما را تاریک میکند (این قرنی که به دروغ نام حقوق بشر، نام آزادی، نام انسانیت بر آن گذاشتهاند) همین قضیه است.
یهود یهای دنیا بعد از اینکه از ملتهای غیرمسلمان زجر و شکنجه و آزار میبینند (در روسیه، آلمان و بسیاری از نقاط دنیا)، بزرگانشان مینشینند میگویند تا وقتی که ما در اطراف دنیا متفرّق هستیم، در هر جا اقلیتی هستیم، سرنوشت ما همین است. ما باید مرکزی را انتخاب کنیم و همهمان آنجا جمع شویم، اتباع مذهب یهود آنجا جمع شوند. اول هم جایی را که فکر نمیکنند، فلسطین است؛ جاهای دیگر را فکر میکنند.
بعد، جنگ بین الملل اول پیش میآید. (البته من خلاصهاش را عرض میکنم.
میتوانید کتابهایی را که در این زمینه نوشته شده است بخوانید.) متفقین با عثمانیها میجنگند. (من نمیخواهم از عثمانیها دفاع کنم ولی هرچه بود، حکومت واحدی بود؛ اگر ظالم هم بود، بالأخره واحد بود.) اعراب ساده لوح که از حکومت عثمانی به ستوه آمده بودند تحریک متفقین را پذیرفتند. از داخل، علیه حکومت عثمانی جنگیدند به وعده اینکه به خود آنها در مقابل عثمانیها استقلال بدهند.
انگلیسها به اینها قول قطعی دادند که ما به شما استقلال میدهیم به شرط اینکه به نفع ما با عثمانیها بجنگید. این بیچارهها جنگیدند. در خلالی که این بدبختهای نادان ناآگاه داشتند با دولتِ تاحدودی اسلامی خودشان میجنگیدند، انگلستان قول و قرار خودش را با حزب صهیونیسم- که تازه تشکیل شده بود- محکم کرد که فلسطین را به شما میدهیم در قلب کشورهای اسلامی.
جامعه ملل به وجود میآید (عدالت را ببینید!) و تصویب میکند که در دنیا ملتهایی هستند (مخصوصاً ملتهایی که از عثمانی جدا شدهاند) که چون رشد ندارند، ما باید برایشان سرپرست معین کنیم تا اینها را اداره کنند. درواقع میخواستند ارثیه عثمانیها را تقسیم کنند. قسمتی از آنها را دادند به فرانسه، قسمتی را دادند به انگلستان و … از جمله جاهایی که انگلستان گرفت فلسطین بود. گفت من قیم و سرپرست شما هستم؛ رسماً شد کفیل. بعد به صهیونیستها وعده داد (وعده معروف بالفور) که من اینجا را به شما میسپارم.
«صهیونیستها» یعنی یهود یانی که دهها قرن بود که در گوشههای دیگر دنیا زندگی میکردند و از نژادهای دیگر بودند. من خودم فکر میکردم که یهودیان موجود، همه از نسل اسرائیلند. حالا میبینم تاریخ تشکیک میکند، میگوید این حرف دروغ است.
بسیاری از یهودیها اصلًا از نسل اسرائیل نیستند؛ جامع مشترکشان فقط مذهب است و بس. حتی نژادشان هم خالص نمانده است. یهودیانی که در اطراف و اکناف دنیا زندگی میکردند، فقط به دلیل اینکه فرنگیها به اینها زجر دادهاند و اینها دنبال نقطهای میگردند که آنجا جمع شوند، و به دلیل اینکه مردم خیانت پیشهای هستند، و به دلیل اینکه کتاب مقدسشان به آنها اجازه داده که اگر به سرزمینی رفتید، رحم نباید در شما وجود داشته باشد و از هیچ وسیلهای برای پیشبرد هدفتان امتناع نکنید،
بعد که انگلستان وسیله مهاجرتشان را فراهم کرد، به این سرزمین مهاجرت کردند و زمینها را خریدند درحالی که یهود بومی در فلسطین بیش از پنجاه هزار نفر نیست که الآن هم آن بیچارهها در بدبختی فوق العادهای زندگی میکنند؛ یعنی یهودیان اروپایی و آمریکایی که آمدند، از جمله بدبختیهایی که به وجود آوردهاند این است که سربارِ یهودیان اصیلی هستند که حق دارند در آنجا زندگی کنند.
یک عده روشنفکر در میان اعراب بود؛ قیام کردند، انقلاب کردند. اینها را کشتند، اعدام کردند، بهدار کشیدند. مرتب یهودیها را فرستادند. همینکه عده زیاد شد، اسلحه زیادی هم در میانشان پخش کردند. بعد اینها افتادند به جان مسلمانان بومی؛ کشتند و زدند و بعد هم آواره کردند. پشت سر یکدیگر، از کشورهای اروپایی مهاجرت میشد.
آمدند و آمدند. این یهودیانی که شما امروز اسمشان را میشنوید: موشه دایان، زلی اشکول، گلدا مایر، زهرمار! آخر ببینید اینها از کجای دنیا آمدهاند؟! مدعی هستند که این سرزمین، سرزمین ماست. امروز در حدود سه میلیون نفر مسلمان، آواره از خانه و زندگیشان هستند. هدف مگر تنها همین است که یک دولت کوچک در آنجا تشکیل شود؟ خیلی اشتباه کردهاید، خیلی همه اشتباه میکنیم.
او میداند که یک دولت کوچک، بالأخره نمیتواند آنجا زندگی کند؛ یک اسرائیل بزرگ که دامنهاش از این طرف شاید تا ایران خودمان هم کشیده شود. به قول عبدالرحمن فرامرزی این اسرائیلی که من میشناسم، فردا ادعای شیراز را هم میکند، میگوید شاعرهای خود شما همیشه در اشعارشان اسم شیراز را گذاشتهاند مُلک سلیمان! هرچه بگویی آقا! آن تشبیه است، میگوید سند از این بهتر میخواهید؟! مگر ادعای خیبر را که نزدیک مدینه است، ندارند؟ مگر روزولت به پادشاه وقت عربستان سعودی پیشنهاد نداد که شما بیایید این شهر را به اینها بفروشید؟ مگر اینها ادعای عراق و سرزمینهای مقدس شما را ندارند؟.
واللَّهِ و باللَّهِ ما در برابر این قضیه مسؤولیم. به خدا قسم مسؤولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللَّهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است. اگر میخواهیم به خودمان ارزش بدهیم، اگر میخواهیم به عزاداری حسین بن علی ارزش بدهیم، باید فکر کنیم که اگر حسین بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری کنید، میگفت چه شعاری بدهید؟
آیا میگفت بخوانید: «نوجوان اکبر من» یا میگفت بگویید: «زینب مضطرّم الوداع، الوداع»؟! چیزهایی که من (امام حسین) در عمرم هرگز به اینجور شعارهای پست کثیف ذلّتآور تن ندادم و یک کلمه از این حرفها را نگفتم. اگر حسین بن علی بود میگفت: اگر میخواهی برای من عزاداری کنی، برای من سینه و زنجیر بزنی، شعار امروز «1» تو باید فلسطین باشد.
شمرِ امروز موشه دایان «2» است. شمرِ هزار و سیصد سال پیش مُرد، شمرِ امروز را بشناس. امروز باید در و دیوار این شهر با شعار فلسطین تکان میخورد. مرتّب دروغ در مغز ما کردند که این یک مسأله داخلی است، مربوط به عرب و اسرائیل است. باز به قول عبدالرحمن فرامرزی اگر مربوط به اینهاست و مذهبی نیست، چرا یهودیان دیگر دنیا مرتب برای اینها پول میفرستند؟.
ما چه جوابی در مقابل اسلام و پیغمبر خدا داریم؟ آیا چند روز پیش در روزنامه نخواندید که در سال گذشته یهودیان سایر نقاط دنیا، نه یهودیانی که فعلًا شناسنامه اسرائیلی دارند، پانصد میلیون دلار برای اینها فرستادند که با این پولها فانتوم بخرند و بر سر مسلمانان بمب بریزند؟! شنیدهام یهودیان ایران خودمان در سال گذشته معادل پول دو فانتوم فرستادند. سی و شش میلیون دلار پول از یهودیان ایران خودمان برای آنها به عنوان کمک رفت.
و من آن یهود یها را به عنوان اینکه یهودی هستند ملامت نمیکنم، ما خودمان را باید ملامت کنیم. او به همکیشش کمک کرده است؛ با کمال افتخار پول میفرستد، رسیدش هم از موشه دایان میآید و آن را در بازار هم نشان میدهد، میگوید بیا رسیدش را ببین. مگر همین دو سه شب پیش ننوشتند (من بریدهاش را از «اطلاعات» دارم) که الآن فقط یهودیان مقیم امریکا روزی یک میلیون دلار به اسرائیل کمک میکنند؟! آنوقت تلاش ما مسلمین در این زمینه چه بوده است؟
به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانیم، خودمان را شیعه علی بن ابیطالب بخوانیم. اصلًا من باید بگویم بعد از این، داستانی را که ما از علی بن ابیطالب نقل میکنیم، حرام است که دیگر در منابر نقل کنیم که روزی علی بن ابیطالب شنید دشمن به کشور اسلامی حمله کرده است: «وَ هذا أخوغامِدٍ وَ قَدْ وَرَدَتْ خَیلُهُ الْانْبارَ».
بعد فرمود: شنیدهام زینت یک زن مسلمان را یا زنی که در حمایت مسلمانان است گرفتهاند؛ شنیدهام دشمنْ سرزمین مسلمین را غارت کرده است، مردانشان را کشته یا اسیر کرده است، متعرّض زنان آنها شده است، زیورها را از گوش و دست زنها جدا کرده است. بعد همین علی بن ابیطالب- که ما اظهار تشیع او را میکنیم و نسبت به او حساسیتهای بیمعنی و دروغین نشان میدهیم- گفت: «فَلَوْ انَّ امْرَأً مُسْلِماً ماتَ مِنْ بَعْدِ هذا اسَفاً ما کانَ بِهِ مَلوماً بَلْ کانَ بِهِ عِنْدی جَدیراً» «3» اگر یک مرد مسلمان با شنیدن این خبر دق کند و بمیرد، سزاوار است و مورد ملامت نیست.
آیا ما وظیفه نداریم که کمک مالی به آنها بکنیم؟ آیا اینها مسلمان نیستند، عزیزان ندارند؟ آیا اینها برای حق مشروع بشری قیام نمیکنند؟ کیست که امروز منکر شود که فلسطینیهای آواره حق بازگشت به وطن خود را ندارند؟ من در سفر مکه بعضی از اینها را دیدم، یک جوانهایی! فقط میگفتند: «دِماءُ الشُّهَداء» ما امیدمان فقط به خون شهدایمان است. افرادی در میان آنها هستند که واللَّه برای لباسشان محتاجند و برهنه میجنگند.
اگر هفتصد میلیون جمعیت مسلمان دنیا، هر فرد روزی یک ریال بدهد، در سال نزدیک به سیصد میلیارد دلار میشود. اگر فقط مردم ایران- که بیست و پنج میلیون نفر هستیم و نود و هشت درصد ما مسلمان است- هر فرد روزی یک ریال به فلسطینیها کمک کند، در سال حدود نود میلیون تومان میشود. اگر یک عُشر مسلمانان هم هرکس روزی یک ریال کمک کند، در سال نه میلیون تومان میشود.
«فَضَّلَ اللَّهُ الُمجاهِدینَ بِامْوالِهِمْ وَ انْفُسِهِمْ» «4». «الَّذینَ امَنوا وَ هاجَروا وَ جاهَدوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِامْوالِهِمْ وَ انْفُسِهِمْ» «5». به وسیله مال که میتوانیم کمک کنیم. واللَّهِ این انفاق واجب است، مثل نماز خواندن و روزه گرفتن واجب است. اولین سؤالی که بعد از مردن از ما میکنند همین است که در زمینه همبستگی اسلامی چه کردید؟ پیغمبر فرمود: «مَنْ سَمِعَ مُسْلِماً ینادی یا لَلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یجِبْهُ فَلَیسَ بِمُسْلِمٍ» «6» هرکس بشنود صدای مسلمانی را که فریاد میکند: «یا لَلْمُسْلِمینَ» مسلمانان به فریاد من برسید، و او را کمک نکند، دیگر مسلمان نیست، من او را مسلمان نمیدانم.
چه مانعی دارد که ما برای اینها حساب باز کنیم؟ چه مانعی دارد که مقدار کمی از درآمد خودمان را اختصاص به اینها بدهیم؟ چرا یهودیان دنیا حتی یهودیان ایران کمک بکنند و ملتهای دیگر آنها را تحسین کنند، بارک اللَّه بگویند، ملتِ بیدار بگویند، ولی ما نکنیم؟ مردم بیدار آن مردمی هستند که فرصت شناس باشند، دردشناس باشند، حقایق شناس باشند.
من وظیفه خودم را عمل کردم. وظیفه من فقط گفتن بود و خدا میداند جز تحت فشار وجدان و وظیفه خودم چیز دیگری نبود. این کمک مالی را وظیفه شما میدانم، و وظیفه خودم و هر خطیب و واعظی میدانم که این را بگوید؛ من بر هر خطیب و واعظی واجب میدانم که چنین حرفی را بزند. مراجع تقلید بزرگی مثل آیت اللَّه حکیم و دیگران رسماً فتوا دادهاند که کسی که در آنجا کشته میشود، اگر نماز هم نخواند شهید در راه خداست.
پس بیاییم به خودمان ارزش بدهیم، به کار و فکر خودمان ارزش بدهیم، به کتابهای خودمان ارزش بدهیم، به پولهای خودمان ارزش بدهیم، خودمان را در میان ملل دنیا آبرومند کنیم. علت اینکه دولتهای بزرگ جهان چندان درباره سرنوشت ما نمیاندیشند، این است که معتقدند مسلمان غیرت ندارد.
آمریکا را فقط همین یکی جری کرده است؛ میگوید مسلمان جماعت غیرت ندارد، همبستگی و همدردی ندارد. میگوید یهودی که برای پول میمیرد، جز پول چیزی را نمیشناسد، خدایش پول است، زندگیاش پول است، حیات و مماتش پول است، به یک چنین مسأله حساسی که میرسد روزی یک میلیون دلار به همکیشانش کمک میکند ولی هفتصد میلیون مسلمان دنیا کوچکترین کمکی به همکیش خود نمیکنند!
منبع: کتاب حماسه حسینی، ص 270-276.
پی نوشت ها:
(1). [این سخنرانی در روز عاشورا ایراد شده است.]
(2). [نخست وزیر وقت اسرائیل.]
(3). نهج البلاغه، خطبه 27.
(4). نساء/ 95.
(5). توبه/ 20.
(6). اصول کافی، ج 2/ ص 164 (به جای مسلماً، رجلًا آمده است).
منبع صوت : سایت استاد مطهری
⭕️ آیا فلسطینی ها زمین هایشان را فروختهاند ؟
✅ « فلسطینی ها زمین هایشان را فروختهاند »؛ در سالهای پیش از انقلاب اسلامی زمانی که خبر درگیریهای اعراب و اسرائیل به ایران میرسید تبلیغات رسمی و غیررسمی رژیم این جواب را آماده کرده بود اما منطقهای که رژیم صهیونیستی مدعی حکومت برآن است 20هزار کیلومترمربع مساحت دارد. آیا آنها تمام این زمینها را تکهتکه از کشاورزان عرب خریدهاند؟
هنوز هم گاهی این استدلال شنیده میشود ولی اگر از یکی از کسانی که فکر میکند فلسطینیها زمینهایشان را به اسرائیلیها فروختهاند، سؤال کنید: چقدر زمین فروخته شده است؟ مطمئن باشید که جوابی ندارد زیرا کسانی که خیال میکنند صهیونیستها تمام فلسطین را خریدهاند از داستان خرید و فروش زمین در سرزمینهای مقدس باستانی خبر ندارند.
ماجرای یهودیهایی که در فلسطین زمین خریدند از 200سال قبل شروع شد. اواخر قرن 19 زمانی که یهودستیزی در اروپا گسترش پیدا کرده بود آنها تلاش کردند درنقاط دیگر جهان برای خود جایی پیدا کنند. ایالات متحده، آمریکایجنوبی و فلسطین مقصد یهودیان ثروتمندی بود که میخواستند سرمایه خود را در محلی دور از دسترس نژادپرستان اروپایی مخفی کنند.
اتفاقا خریدن زمین در فلسطین کار مشکلی بود. در قرن 19میلادی این منطقه قسمتی از امپراتوری عثمانی محسوب میشد و فروختن زمین به خارجیها ممنوع بود. در اواخر این قرن، عثمانی از روسیه شکست خورده و ضعیفشده بود بنابراین به یهودیان روس اجازه داد که در هرجایی به جز فلسطین و مخصوصا در چند شهر مقدس زمین بخرند.
در آخر قرن 19، فروش زمین به یهودیان، حتی اگر رعیت عثمانی بودند، ممنوع شد. با این حال صهیونیستها به روشهای مختلف و از طریق سازمانهای بینالمللی که ثبت کرده بودند شروع به خرید زمین از اربابهای بزرگ محلی کردند، درحالیکه روستاییان چیزی نمیدانستند. بخشی از زمینهای دره اردن، مرج ابن عامر و الجلیل با این روش معامله شدند.
در سال ۱۹۲۰ امپراتوری عثمانی در حال تجزیه بود و فلسطین در اختیار انگلیس قرار گرفت. حالا راه به توبره کشیدن خاک فلسطین چنان باز شده بود که صهیونیستها حتی صندوقهای جمعآوری پول برای خرید زمین در اروپا ایجاد کردند تا پسانداز یهودیان فقیر را هم برای رسیدن به هدف خود جمع کنند.
با وجود همه این حیلهها تا سال 1948 حداکثر فقط 6درصد از مساحت کشور فلسطین فروخته شده بود که قسمت زیادی از آن بایر و بیاستفاده بود. گروههای مقاومت فلسطینی هم شروع به فعالیت کرده بودند و نمیگذاشتند کسی زمینی را بفروشد. اینجا بود که دولت اسرائیل اعلام موجودیت کرد و کاری که نتوانسته بود با پول انجام دهد به زور سرنیزه و تانک و گلوله انجام داد.
⬅️ صهیونیستها در سالهای بعد از 1948 هر 10سال با یک لشکرکشی مرزهای خود را جلوتر بردند و با فریب دولتهای ضعیف و عقبمانده اطراف، جای چکمه خود را روی سرزمینهای مقدس محکمتر کردند. زمانی که مصر بهعنوان سردمدار کشورهای عربی، موجودیت این رژیم را به رسمیت شناخت ملتهای منطقه متوجه موقعیت ناگواری شدند.
صهیونیستهایی که یک قرن پیش برای خرید تکه زمین کشاورزی آنها تلاش میکردند حالا مسلح و جنگطلب، بخش مهمی در میانه خاورمیانه را اشغال کرده بودند.
به قلم ? «محمد سرابی»
در ادامه موشن گرافیک زخم زیتون که درباره نحوه شکل گیری رژیم کثیف اسرائیل است را تماشا کنید ؛ همراه بنیانا باشید
ویدیو : زخم زیتون
در موشن گرافیک زخم زیتون – پاسخ به شبهات و سوالات درباره روند شکل گیری رژیم کثیف اسرائیل
گام اول : نطفه شوم
گام دوم : شریک دزد
گام سوم : ردپای شیطان
گام چهارم : غصب خاک
گام پنجم : زخم زیتون
این ویدیو رو از دست ندید
در7دقیقه همه نکات مهم درباره #فلسطین را بدانید
دانلود نماهنگ زخم زیتون درباره رژیم اسرائیل
کیفیت عالی (89مگابایت) | سرویس دهنده ایران | سرویس دهنده آلمان | لینک ایتا | لینک تلگرام | لینک گپ
کیفیت متوسط (32مگابایت) | سرویس دهنده ایران | لینک ایتا | لینک تلگرام | لینک گپ
گروه بینالملل بنیانا – اقدام تروریستهای تکفیری آل سعود در تخریب گسترده و مستمر میراث انسانی و تاریخ تمدن سرزمین شام از سوی کسانی که دیدگاههای تخریبگرانه در چارچوب انسانیت و ارزشهای انسانی و مادی بشریت دارند، رفتاری جدید نیست.
این رویکردهای متعفن و ارزشهای منحط که وهابیت برای تغییر ارزشها و مبانی اخلاقی پسندیده اسلام ناب محمدی منتشر شده، رویکرد انگلیسی برای ترویج اسلام در مقیاس وهابیت و براساس دستورات انگلیسیها و اجرای پروژههای آنها است. این همان روشی است که وهابیت آل سعود در شبه جزیره عربستان به کار گرفته و همان اهداف و روش را در گروه های تروریستی و تکفیری داعش و امثال آن نیز شاهد هستیم.
فاروف اختر مدیر کمیته پادشاهی به نقل از جان ماریو نویسنده کتاب شورای بلاتس در صفحه 199 می نویسد: ارنست بیفن نخستوزیر وقت انگلیس در برابر مجلس عوام این کشور طی سخنانی در تاریخ 26 فوریه سال 1947 گفت: آل سعود با ما در سیاستهای اعمال شده بر ضد عربها و مسلمانان از طریق فلسطین و آرمان یهودی همراه هست.
جان بتی نیز در صفحه 92 کتاب “صهیونیسم که آمریکا با آن بازی می کند”، مینویسد:عبدالعزیز آل سعود در نامههای خود به دوستان انگلیسیاش فاش میکند: ما اسرائیل را به رسمیت می شناسیم و افتخار میکنیم که اولین دولتی هستیم که دست خود را به سوی آن دراز می کنیم.
جمال رابعة عضو مجلس نمایندگان سوریه در مقاله ای در روزنامه البناء لبنان نوشت: اسحاق بن زفی رئیس سابق رژیم صهیونیستی در صفحه 232 کتاب خود با عنوان “الدونمة” که اسحاق عبادی آن را به انگلیسی منتشر کرده و در آمریکا در سال 1957 منتشر شده، آورده است: برخی از گروههای دینی هستند که همچنان خودشان را از بنیاسرائیل میدانند. آنها حالا به دنبال اقامه شعائر دین یهود هستند. طایفه سامری ها بخشی از این افراد هستند که صراحتاً دین یهودیت را دنبال میکنند. طایفه مهم دیگری نیز وجود دارد که وهابیون هستند، آنها در ظاهر مسلمان هستند، اما در عمل و به صورت مخفیانه شعائر دین یهود را برپا میدارند.
مقایسه تاریخ آغاز انتشار وهابیت در منطقه در آغاز قرن 19 میلادی با دوره بروز پدیده تروریستی داعش، بسیاری از وجوه تشابه بین خشونتهای به کارگرفته شده از سوی این دو گروه برای تحمیل موجودیت و افکار و دیدگاههای آن ها و بسط نفوذ آن در منطقه را شاهد هستیم.
علاوه بر این که منابع درسی که داعش در حال حاضر تدریس آن در مدارس الرقه را دیکته کرده، همان دروسی است که در عربستان سعودی نیز تدریس میشود. روزی نیست که در شهرهای عراق و سوریه مساجد و حسینیهها و بقاع متبرکه تخریب نشود و دادگاههای نامشروع برای اقامه حد و انجام اقدامهای گسترده و کورکورانه تشکیل نشود. از این منظر شهر الرقه را می توان با بروز پدیده آل سعود در شهر نجد مقایسه کرد که از تفکر وهابی به عنوان ابزاری برای اسلامی جلوه دادن تمامی جنایتهای خود بر ضد بشریت استفاده کرده است.
اگر امروز گروههای تروریستی و تکفیری در هر منطقهای که مسلط میشوند، اقدام به تخریب نمادهای فرهنگی و مذهبی و بقاع متبرکه آن میکنند، در سالهای 1904 تا 1925 نیز آل سعود مقبره اهل بیت پیامبر خاتم و صحابه ایشان را تخریب کرده و مساجد و منازل ائمه و بقاع آن ها و مزارهای مقدس را ویران کردند. ابن الریحانی در کتاب خود با عنوان تاریخ معاصر نجد و ملحقات آن می نویسد که توابع تفکر محمد بن عبدالوهاب هر چیزی که مردم به آن تبرک می جستند را تخریب می کردند، آن ها مقبره بزرگان اسلام از جمله قبور ائمه اطهار و صحابه پیامبر را تخریب کردند.
کتابهای تاریخی نقل میکنند که جنگ آل سعود که آن را تحت مشروعیت وهابیت سعودی دنبال می کند، بیش از 7 هزار کشته بر جای گذاشت تا در نهایت دولت افراط گرا در این کشور تشکیل شود که مذهب رسمی آن وهابیت بوده و شریعت تهیه شده و مورد نظر خود را به همراه قوانین سختگیرانه آن به دیگران تحمیل کند، این همان چیزی است که امروز نیز گروه تروریستی داعش برای رسیدن به آن تلاش میکند.
حرم مطهر ائمه بقيع (ع)، پيش از تخريب توسط وهابيان در سال 1344 ق
تخریب قبور در مکه، مدینه، جده و کربلا
تخریب قبور امامین عسکریین (ع) در سامرا
میتوان گفت که بیشتر 90% از آثار اسلامی منطقه حجاز از سوی خاندان آل سعود تخریب شد. آنها میراث فرهنگی و تمدنی و انسانی اسلام را در مکه مکرمه تا سال 1924 از بین بردند.آنها قبرستان معلی را که مقبره حضرت خدیجه همسر پیامبر و ابو طالب عموی ایشان در آن بود، تخریب کردند.
آل سعود در شهر مدینه منوره نیز قبرستان بقیع را در سال 1926 تخریب کرد و مقبره 4 تن از ائمه اطهار را ویران نمود. سعودیها همچنین مساجد هفتگانه در شهر مدینه شامل مساجد فتح یا أحزاب، مسجد سلمان فارسي، مسجد أبو بكر، مسجد عمر، مسجد فاطمه، ومسجد علي (ع) ومسجد ذو القبلتين را تخریب کردند. آن ها همچنین قبر حضرت حمزه را تخریب کرده و مقبره شهدای احد و مسیرهای بدر و احد را نیز ویران کردند.
در برابر تمامی این اقدامات ویرانگرانه، برخی مواضع و مناطق بود که با اهتمام و توجه آل سعود مواجه شد و آنها اقدام به مرمت این آثار نمودند. یکی از این مناطق منطقه خیبر است که آثار مرتبط با تاریخ یهودیان در آن واقع است. این منطقه تاکنون زیارتگاه یهودیان بوده و آنها برای بازدید از این آثار به آنجا سفرمی کنند.
دیگر آثار یهودیان در شهر مدینه منوره نیز همچنان به قوت خود باقی است. پایگاه کعب بن الاشرف یکی از این آثار است که در منطقه السد در شهر مدینه است و به عنوان منطقه باستانی ثبت شده است. حال این سؤال مطرح است که چگونه است که وهابیت آل سعود آثار و نمادهای یهودیان را حفظ میکند، اما آثار و مراکز مذهبی و نمادهای دینی مرتبط با پیامبر و اهل بیت و صحابه را ویران میکند.
همین وهابیت کتابخانه تاریخی و جهانی موجود در عربستان سعودی را که از باارزشترین کتابخانههای دنیا از حیث ارزش تاریخی بود، به آتش کشیدند. این کتابخانه شامل 60 هزار جلد کتاب نادر بود که در آن بیش از 40 هزار نسخه خطی نادر از نسخه های خطی دوران جاهیلیت نگهداری می شد.
اقداماتی که آل سعود یا فاشیسم وهابی در تخریب تمدن اسلامی و تاریخ انسانی در شبه جزیره عربستان آغاز کرد، به دست داعش در سایر مناطق در حال تکمیل است. آنها این رویکرد را در سرزمین شام و بینالنهرین آغاز کرده و اقدام به تخریب و از بین بردن آثار باستانی نظیر شهر نمرود و حضر و موزه موصل در عراق و شهر تاریخی تدمر و معبد بل و مقبره های عمودی مزارهای تاریخی کرده اند. همین اتفاق در سایر استانهای سوریه از قبیل حلب و ادلب و درعا و حماه نیز رخ اده و آثار باستانی و تاریخی این شهرها غارت و تخریب شده اند.
تلاش برای تخریب حرم مطهر حضرت زینب (س) و سیده سکینه (س)
نبش قبر حجر بن عدی
تخریب مزار اویس قرنی، عمار یاسر و وابصه بن معبد الاسدی
تخريب مرقد نوه خليفه دوم (عمر بن خطاب) در موصل
تخريب «قبر البنت» در موصل
تخريب مزار «شيخ فتحي» در موصل
تخريب مسجد و حسينيه «سعد بن عقيل» در تلعفر
تخريب مسجد و حسينيه «القبة» در موصل
مرقد «قبر البنت» در موصل
تخريب مزار «احمد الرفاعي» در منطقه «محلبية»
تخريب مزار «شيخ ابراهيم» در منطقه «محلبية»
تخريب مزار «شيخ ابراهيم» در منطقه «محلبية»
تخريب حسينيه «قدو» در تلعفر
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
مدیریت آثار باستانی و موزهها در سوریه از طریق یک نقشه در حال تهیه و به روزسازی اعلام میکند که 785 موقعیت باستانی و تاریخی در سوریه در تمامی استانهای کشور در نتیجه اقدامات افراطگرایان خسارت دیده است. در یمن نیز رویکرد وهابی به دنبال تخریب آثار تاریخی یمن از طریق حملات هوایی بوده و ابزارهای آن شامل داعش و القاعده نیز این مأموریت را در حملات زمینی دنبال میکنند.
در لیبی نیز این رویکرد دنبال میشود. از جمله مهمترین مناطق باستانی لیبی که تخریب شده شهر بزرگ لبده است که قدمت آن به دوران امپراتوری رم باز میگردد. شهرهای صبراته و شحات عنوان دو مستعمره یونان قدیم و شهر غدامس واقع در جنوب لیبی از دیگر مناطقی هستند که هدف تخریب گروههای تروریستی قرار گرفتنه و در سایه تسلط داعش در جغرافیای لیبی با سرنوشتی مجهول مواجه هستند.
نبش قبر امامزاده عبدالسلام لیبی
تخریب قبور علمای سایر مذاهب و ادیان توسط وهابیون
در پایان ذکر این نکته لازم است که فاشیسم وهابی که تاریخی از قتل و کشتار و جنایت و تروریسم دارد ، انسان را در رویکردهای تخریبگرایانه بشریت به یاد نازیها میاندازد. البته نقش و کارکرد اعلام شده و اعلام نشده آل سعود در منطقه عربی در راستای از بین بردن تمامی نشانههای اسلامی و تمدن انسانی است. آنها پرچم وهابیت را بعنوان شعار و مسلک خود بالا برده و به این ترتیب به اسب تروای امت اسلامی در خدمت رژیم صهیونیستی تبدیل شده اند.
واگویه یک «هتک حرمت»
در آغاز سخن تذکار به این مهم لازم است که فرقه وهابیت با تفکر بدعتگذار و مخرب خود – که بیش از 300 سال است جهان اسلام را تهدید میکند- بر اساس اعتقاداتی در فقه حنبلی، در قرن چهارم پایهگذاری و در قرن هشتم با پیدایش تعاریف سلفی احیا شد، در قرن دوازدهم سر و سامان پیدا کرد و در قرن چهاردهم به عنوان تحفهای سیاسی به سراسر دنیا صادر شد!
با تأمل در ریشههای پیدایش این گروه انحرافی، بهخوبی میتوان دستهای استعمار را در ایجاد تفرقه بین ملل اسلامی مشاهده کرد. مورخین با اسناد و مدارک معتبر، این فرضیه را به اثبات رساندهاند که وهابیت به دستور مستقیم بریتانیا پایهگذاری شد و جاسوسان وزارت مستعمرات انگلیس در شکلگیری و تثبیت این فرقه نقش اصلی را به عهده داشتهاند.
مستر همفر جاسوس انگلیس در کتاب خاطرات خود مینویسد: «گمشدهاش را در محمد بن عبدالوهاب یافته است!» او از علمای عصر خود متنفر بود و حتی به خلفای چهارگانه هم اهمیت نمیداد و فقط به فهم خود از قرآن و سنت تکیه میکرد.
از اینرو وزارت مستعمرات بریتانیا، نقشه دقیقی برای محمد بن عبدالوهاب تهیه میکند که مهمترین مفاد آن عبارتاند از: «تکفیر همه مسلمانان، مباح بودن قتل و غارت اموال و هتک آبروی آنان و فروختن آنها در بازار بردهفروشان و جواز برده کردن مردان و به کنیزی گرفتن زنان، ویران کردن کعبه تحت عنوان امحای آثار بتپرستی، جلوگیری از حج، تحریک عشایر به حمله به قافلههای حجاج و کشتن و غارت آنها، تحریک مردم به نافرمانی از خلیفه عثمانی و جنگ با او، مبارزه شدید با شریفهای حجاز و کاستن از نفوذ آنان، تخریب قبهها، ضریحها و اماکن مقدس مسلمین در مکه و مدینه و بلاد اسلامی تحت عنوان مبارزه با شرک و بتپرستی، ایجاد آشوب در بلاد مختلف با هر وسیله ممکن و انتشار قرآنی تحریف شده!»
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
وهابیها معتقدند مسلمانان دیگر از دین برگشته و در دین بدعت گذاشته و با زیارت قبول انبیا، اولیا و صالحین کافر شدهاند! لذا ریختن خون آنان و غارت اموالشان، بر وهابیان واجب است! بر اساس این تفکر هنگامی که سعودیها بر حجاز مسلط شدند، با توجه به پیوند فکری و عقیدتی با محمد بن عبدالوهاب همه آثار و بناهای روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب کردند!
[/box]
آنها ابتدا بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران کردند و پس از آنکه کاملاً بر حجاز مسلط شدند، به تخریب بناها و آثار و گنبدها پرداختند و اشیای گرانقیمت داخل آنها را به غارت بردند و نهتنها در مدینه بلکه در هر جایی که بارگاه، زیارتگاه و گنبدی دیدند، ویران کردند.
وهابیان در مکه گنبدهای قبرحضرت عبدالمطلب، حضرت ابوطالب، حضرت خدیجه (س) را ویران و زادگاه پیامبر (ص) و فاطمهزهرا (س) را با خاک یکسان کردند! آنان در جدّه به تخریب گنبد و قبر حوّا پرداختند و همه مقابر را در مکه، طائف، جده و سایر نواحی ویران ساختند و در مدینه هم به تخریب مسجد و آرامگاه حمزه سیدالشهدا (ع) پرداختند.
پس از تسلط وهابیها بر مدینه، شیخ عبدالله بن بالیهد، قاضیالقضات وهابیها در باره تخریب گنبدها و زیارتگاهها از مردم نظرخواهی کرد که اکثراً از ترس جواب ندادند! البته وهابیها برای تخریب گنبدها و ضریحها و حتی گنبد مرقد پیامبر (ص) از کسی اجازه نمیگرفتند و این نظرخواهی هم در واقع برای آمادهکردن مردم انجام شده بود، لذا بلافاصله پس از صدور اعلامیه و نظرخواهی، همه گنبد و زیارتگاهها در مدینه و اطراف آن ویران شدند.
[box type=”error” align=”” class=”” width=””]
حتی گنبد ائمه (ع) در بقیع و قبر عباس عموی پیامبر (ص) را که در کنار آنها بود، ویران کردند و صندوقها و ضریحهایی را که روی قبرها قرار داشتند از بین بردند و از این زیارتگاهها جز تلّ خاکی برجا نگذاشتند.
از جمله آثاری که از بین رفتند میتوان به گنبد مرقد عبدالله و آمنه، پدر و مادر پیامبر (ص)، مزار همسران پیامبر (ص)، قبر عثمان بن عفان، اسماعیل پسر امام صادق (ع) قبر مالک و خلاصه همه مزارهای مدینه و اطراف آن را خراب کردند! پیش از این هم قبر حمزه عموی پیامبر (ص) و قبور شهدای احد را از بین برده و مشتی خاک بر جا گذاشته بودند.
[/box]
قابل ذکر است تا پیش از هجرت پیامبر (ص) به مدینه مردم آن شهر مردههای خود را در دو قبرستان «بنیسالم» و «بنیحرام» و گاهی هم در خانههای خود دفن میکردند، اما با هجرت مسلمانان به مدینه بقیع تبدیل به تنها قبرستان مردم مدینه شد و با دفن اجساد اصحاب پیامبر (ص) و نیز همسران و دختران و فرزندان آنان و اهلبیت (ع) این قبرستان اهمیت خاصی پیدا کرد و قبرستانهای دیگر به صورت متروکه در آمدند. این قبرستان با وجود 10 هزار تن از شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام در واقع یک گنجینه تاریخی است که متأسفانه با تعصب و انحراف حکام آن دیار به ویرانهای تبدیل شده است.
نویسنده: علی احمدی فراهانی