نطق تاریخی استاد مطهری در دفاع از مظلومیت مردم فلسطین + صوت
واللَّهِ و باللَّهِ ما در برابر این قضیه مسئولیم. به خدا قسم مسئولیت داریم. به خدا قسم ما غافل هستیم. واللَّهِ قضیهای که دل پیغمبر اکرم را امروز خون کرده است، این قضیه است. داستانی که دل حسین بن علی را خون کرده، این قضیه است.
برای دانلود صوت سخنرانی مهم استاد مطهری در ادامه همراه رسانه بنیانا باشید
✅ « فلسطینی ها زمین هایشان را فروختهاند »؛ در سالهای پیش از انقلاب اسلامی زمانی که خبر درگیریهای اعراب و اسرائیل به ایران میرسید تبلیغات رسمی و غیررسمی رژیم این جواب را آماده کرده بود اما منطقهای که رژیم صهیونیستی مدعی حکومت برآن است 20هزار کیلومترمربع مساحت دارد. آیا آنها تمام این زمینها را تکهتکه از کشاورزان عرب خریدهاند؟
هنوز هم گاهی این استدلال شنیده میشود ولی اگر از یکی از کسانی که فکر میکند فلسطینیها زمینهایشان را به اسرائیلیها فروختهاند، سؤال کنید: چقدر زمین فروخته شده است؟ مطمئن باشید که جوابی ندارد زیرا کسانی که خیال میکنند صهیونیستها تمام فلسطین را خریدهاند از داستان خرید و فروش زمین در سرزمینهای مقدس باستانی خبر ندارند.
ماجرای یهودیهایی که در فلسطین زمین خریدند از 200سال قبل شروع شد. اواخر قرن 19 زمانی که یهودستیزی در اروپا گسترش پیدا کرده بود آنها تلاش کردند درنقاط دیگر جهان برای خود جایی پیدا کنند. ایالات متحده، آمریکایجنوبی و فلسطین مقصد یهودیان ثروتمندی بود که میخواستند سرمایه خود را در محلی دور از دسترس نژادپرستان اروپایی مخفی کنند.
اتفاقا خریدن زمین در فلسطین کار مشکلی بود. در قرن 19میلادی این منطقه قسمتی از امپراتوری عثمانی محسوب میشد و فروختن زمین به خارجیها ممنوع بود. در اواخر این قرن، عثمانی از روسیه شکست خورده و ضعیفشده بود بنابراین به یهودیان روس اجازه داد که در هرجایی به جز فلسطین و مخصوصا در چند شهر مقدس زمین بخرند.
در آخر قرن 19، فروش زمین به یهودیان، حتی اگر رعیت عثمانی بودند، ممنوع شد. با این حال صهیونیستها به روشهای مختلف و از طریق سازمانهای بینالمللی که ثبت کرده بودند شروع به خرید زمین از اربابهای بزرگ محلی کردند، درحالیکه روستاییان چیزی نمیدانستند. بخشی از زمینهای دره اردن، مرج ابن عامر و الجلیل با این روش معامله شدند.
در سال ۱۹۲۰ امپراتوری عثمانی در حال تجزیه بود و فلسطین در اختیار انگلیس قرار گرفت. حالا راه به توبره کشیدن خاک فلسطین چنان باز شده بود که صهیونیستها حتی صندوقهای جمعآوری پول برای خرید زمین در اروپا ایجاد کردند تا پسانداز یهودیان فقیر را هم برای رسیدن به هدف خود جمع کنند.
با وجود همه این حیلهها تا سال 1948 حداکثر فقط 6درصد از مساحت کشور فلسطین فروخته شده بود که قسمت زیادی از آن بایر و بیاستفاده بود. گروههای مقاومت فلسطینی هم شروع به فعالیت کرده بودند و نمیگذاشتند کسی زمینی را بفروشد. اینجا بود که دولت اسرائیل اعلام موجودیت کرد و کاری که نتوانسته بود با پول انجام دهد به زور سرنیزه و تانک و گلوله انجام داد.
⬅️ صهیونیستها در سالهای بعد از 1948 هر 10سال با یک لشکرکشی مرزهای خود را جلوتر بردند و با فریب دولتهای ضعیف و عقبمانده اطراف، جای چکمه خود را روی سرزمینهای مقدس محکمتر کردند. زمانی که مصر بهعنوان سردمدار کشورهای عربی، موجودیت این رژیم را به رسمیت شناخت ملتهای منطقه متوجه موقعیت ناگواری شدند.
صهیونیستهایی که یک قرن پیش برای خرید تکه زمین کشاورزی آنها تلاش میکردند حالا مسلح و جنگطلب، بخش مهمی در میانه خاورمیانه را اشغال کرده بودند.
به قلم ? «محمد سرابی»
در ادامه موشن گرافیک زخم زیتون که درباره نحوه شکل گیری رژیم کثیف اسرائیل است را تماشا کنید ؛ همراه بنیانا باشید
ویدیو : زخم زیتون
در موشن گرافیک زخم زیتون – پاسخ به شبهات و سوالات درباره روند شکل گیری رژیم کثیف اسرائیل گام اول : نطفه شوم گام دوم : شریک دزد گام سوم : ردپای شیطان گام چهارم : غصب خاک گام پنجم : زخم زیتون این ویدیو رو از دست ندید در7دقیقه همه نکات مهم درباره #فلسطین را بدانید
گروه بینالملل بنیانا – اقدام تروریستهای تکفیری آل سعود در تخریب گسترده و مستمر میراث انسانی و تاریخ تمدن سرزمین شام از سوی کسانی که دیدگاههای تخریبگرانه در چارچوب انسانیت و ارزشهای انسانی و مادی بشریت دارند، رفتاری جدید نیست.
این رویکردهای متعفن و ارزشهای منحط که وهابیت برای تغییر ارزشها و مبانی اخلاقی پسندیده اسلام ناب محمدی منتشر شده، رویکرد انگلیسی برای ترویج اسلام در مقیاس وهابیت و براساس دستورات انگلیسیها و اجرای پروژههای آنها است. این همان روشی است که وهابیت آل سعود در شبه جزیره عربستان به کار گرفته و همان اهداف و روش را در گروه های تروریستی و تکفیری داعش و امثال آن نیز شاهد هستیم.
فاروف اختر مدیر کمیته پادشاهی به نقل از جان ماریو نویسنده کتاب شورای بلاتس در صفحه 199 می نویسد: ارنست بیفن نخستوزیر وقت انگلیس در برابر مجلس عوام این کشور طی سخنانی در تاریخ 26 فوریه سال 1947 گفت: آل سعود با ما در سیاستهای اعمال شده بر ضد عربها و مسلمانان از طریق فلسطین و آرمان یهودی همراه هست.
جان بتی نیز در صفحه 92 کتاب “صهیونیسم که آمریکا با آن بازی می کند”، مینویسد:عبدالعزیز آل سعود در نامههای خود به دوستان انگلیسیاش فاش میکند: ما اسرائیل را به رسمیت می شناسیم و افتخار میکنیم که اولین دولتی هستیم که دست خود را به سوی آن دراز می کنیم.
جمال رابعة عضو مجلس نمایندگان سوریه در مقاله ای در روزنامه البناء لبنان نوشت: اسحاق بن زفی رئیس سابق رژیم صهیونیستی در صفحه 232 کتاب خود با عنوان “الدونمة” که اسحاق عبادی آن را به انگلیسی منتشر کرده و در آمریکا در سال 1957 منتشر شده، آورده است: برخی از گروههای دینی هستند که همچنان خودشان را از بنیاسرائیل میدانند. آنها حالا به دنبال اقامه شعائر دین یهود هستند. طایفه سامری ها بخشی از این افراد هستند که صراحتاً دین یهودیت را دنبال میکنند. طایفه مهم دیگری نیز وجود دارد که وهابیون هستند، آنها در ظاهر مسلمان هستند، اما در عمل و به صورت مخفیانه شعائر دین یهود را برپا میدارند.
مقایسه تاریخ آغاز انتشار وهابیت در منطقه در آغاز قرن 19 میلادی با دوره بروز پدیده تروریستی داعش، بسیاری از وجوه تشابه بین خشونتهای به کارگرفته شده از سوی این دو گروه برای تحمیل موجودیت و افکار و دیدگاههای آن ها و بسط نفوذ آن در منطقه را شاهد هستیم.
علاوه بر این که منابع درسی که داعش در حال حاضر تدریس آن در مدارس الرقه را دیکته کرده، همان دروسی است که در عربستان سعودی نیز تدریس میشود. روزی نیست که در شهرهای عراق و سوریه مساجد و حسینیهها و بقاع متبرکه تخریب نشود و دادگاههای نامشروع برای اقامه حد و انجام اقدامهای گسترده و کورکورانه تشکیل نشود. از این منظر شهر الرقه را می توان با بروز پدیده آل سعود در شهر نجد مقایسه کرد که از تفکر وهابی به عنوان ابزاری برای اسلامی جلوه دادن تمامی جنایتهای خود بر ضد بشریت استفاده کرده است.
کتابهای تاریخی نقل میکنند که جنگ آل سعود که آن را تحت مشروعیت وهابیت سعودی دنبال می کند، بیش از 7 هزار کشته بر جای گذاشت تا در نهایت دولت افراط گرا در این کشور تشکیل شود که مذهب رسمی آن وهابیت بوده و شریعت تهیه شده و مورد نظر خود را به همراه قوانین سختگیرانه آن به دیگران تحمیل کند، این همان چیزی است که امروز نیز گروه تروریستی داعش برای رسیدن به آن تلاش میکند.
میتوان گفت که بیشتر 90% از آثار اسلامی منطقه حجاز از سوی خاندان آل سعود تخریب شد. آنها میراث فرهنگی و تمدنی و انسانی اسلام را در مکه مکرمه تا سال 1924 از بین بردند.آنها قبرستان معلی را که مقبره حضرت خدیجه همسر پیامبر و ابو طالب عموی ایشان در آن بود، تخریب کردند.
آل سعود در شهر مدینه منوره نیز قبرستان بقیع را در سال 1926 تخریب کرد و مقبره 4 تن از ائمه اطهار را ویران نمود. سعودیها همچنین مساجد هفتگانه در شهر مدینه شامل مساجد فتح یا أحزاب، مسجد سلمان فارسي، مسجد أبو بكر، مسجد عمر، مسجد فاطمه، ومسجد علي (ع) ومسجد ذو القبلتين را تخریب کردند. آن ها همچنین قبر حضرت حمزه را تخریب کرده و مقبره شهدای احد و مسیرهای بدر و احد را نیز ویران کردند.
در برابر تمامی این اقدامات ویرانگرانه، برخی مواضع و مناطق بود که با اهتمام و توجه آل سعود مواجه شد و آنها اقدام به مرمت این آثار نمودند. یکی از این مناطق منطقه خیبر است که آثار مرتبط با تاریخ یهودیان در آن واقع است. این منطقه تاکنون زیارتگاه یهودیان بوده و آنها برای بازدید از این آثار به آنجا سفرمی کنند.
دیگر آثار یهودیان در شهر مدینه منوره نیز همچنان به قوت خود باقی است. پایگاه کعب بن الاشرف یکی از این آثار است که در منطقه السد در شهر مدینه است و به عنوان منطقه باستانی ثبت شده است. حال این سؤال مطرح است که چگونه است که وهابیت آل سعود آثار و نمادهای یهودیان را حفظ میکند، اما آثار و مراکز مذهبی و نمادهای دینی مرتبط با پیامبر و اهل بیت و صحابه را ویران میکند.
همین وهابیت کتابخانه تاریخی و جهانی موجود در عربستان سعودی را که از باارزشترین کتابخانههای دنیا از حیث ارزش تاریخی بود، به آتش کشیدند. این کتابخانه شامل 60 هزار جلد کتاب نادر بود که در آن بیش از 40 هزار نسخه خطی نادر از نسخه های خطی دوران جاهیلیت نگهداری می شد.
اقداماتی که آل سعود یا فاشیسم وهابی در تخریب تمدن اسلامی و تاریخ انسانی در شبه جزیره عربستان آغاز کرد، به دست داعش در سایر مناطق در حال تکمیل است. آنها این رویکرد را در سرزمین شام و بینالنهرین آغاز کرده و اقدام به تخریب و از بین بردن آثار باستانی نظیر شهر نمرود و حضر و موزه موصل در عراق و شهر تاریخی تدمر و معبد بل و مقبره های عمودی مزارهای تاریخی کرده اند. همین اتفاق در سایر استانهای سوریه از قبیل حلب و ادلب و درعا و حماه نیز رخ اده و آثار باستانی و تاریخی این شهرها غارت و تخریب شده اند.
تلاش برای تخریب حرم مطهر حضرت زینب (س) و سیده سکینه (س) نبش قبر حجر بن عدی
تخریب مزار اویس قرنی، عمار یاسر و وابصه بن معبد الاسدی
تخريب مرقد نوه خليفه دوم (عمر بن خطاب) در موصل تخريب «قبر البنت» در موصل
تخريب مزار «شيخ فتحي» در موصل
تخريب مسجد و حسينيه «سعد بن عقيل» در تلعفر
تخريب مسجد و حسينيه «القبة» در موصل
مرقد «قبر البنت» در موصل
تخريب مزار «احمد الرفاعي» در منطقه «محلبية»
تخريب مزار «شيخ ابراهيم» در منطقه «محلبية»
تخريب مزار «شيخ ابراهيم» در منطقه «محلبية»
تخريب حسينيه «قدو» در تلعفر
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
تخریب آثار باستانی بینالمللی موزه یونسکو در شهر الحضر عراق
مدیریت آثار باستانی و موزهها در سوریه از طریق یک نقشه در حال تهیه و به روزسازی اعلام میکند که 785 موقعیت باستانی و تاریخی در سوریه در تمامی استانهای کشور در نتیجه اقدامات افراطگرایان خسارت دیده است. در یمن نیز رویکرد وهابی به دنبال تخریب آثار تاریخی یمن از طریق حملات هوایی بوده و ابزارهای آن شامل داعش و القاعده نیز این مأموریت را در حملات زمینی دنبال میکنند.
در لیبی نیز این رویکرد دنبال میشود. از جمله مهمترین مناطق باستانی لیبی که تخریب شده شهر بزرگ لبده است که قدمت آن به دوران امپراتوری رم باز میگردد. شهرهای صبراته و شحات عنوان دو مستعمره یونان قدیم و شهر غدامس واقع در جنوب لیبی از دیگر مناطقی هستند که هدف تخریب گروههای تروریستی قرار گرفتنه و در سایه تسلط داعش در جغرافیای لیبی با سرنوشتی مجهول مواجه هستند.
نبش قبر امامزاده عبدالسلام لیبی تخریب قبور علمای سایر مذاهب و ادیان توسط وهابیون
در پایان ذکر این نکته لازم است که فاشیسم وهابی که تاریخی از قتل و کشتار و جنایت و تروریسم دارد ، انسان را در رویکردهای تخریبگرایانه بشریت به یاد نازیها میاندازد. البته نقش و کارکرد اعلام شده و اعلام نشده آل سعود در منطقه عربی در راستای از بین بردن تمامی نشانههای اسلامی و تمدن انسانی است. آنها پرچم وهابیت را بعنوان شعار و مسلک خود بالا برده و به این ترتیب به اسب تروای امت اسلامی در خدمت رژیم صهیونیستی تبدیل شده اند.
در آغاز سخن تذکار به این مهم لازم است که فرقه وهابیت با تفکر بدعتگذار و مخرب خود – که بیش از 300 سال است جهان اسلام را تهدید میکند- بر اساس اعتقاداتی در فقه حنبلی، در قرن چهارم پایهگذاری و در قرن هشتم با پیدایش تعاریف سلفی احیا شد، در قرن دوازدهم سر و سامان پیدا کرد و در قرن چهاردهم به عنوان تحفهای سیاسی به سراسر دنیا صادر شد!
با تأمل در ریشههای پیدایش این گروه انحرافی، بهخوبی میتوان دستهای استعمار را در ایجاد تفرقه بین ملل اسلامی مشاهده کرد. مورخین با اسناد و مدارک معتبر، این فرضیه را به اثبات رساندهاند که وهابیت به دستور مستقیم بریتانیا پایهگذاری شد و جاسوسان وزارت مستعمرات انگلیس در شکلگیری و تثبیت این فرقه نقش اصلی را به عهده داشتهاند.
مستر همفر جاسوس انگلیس در کتاب خاطرات خود مینویسد: «گمشدهاش را در محمد بن عبدالوهاب یافته است!» او از علمای عصر خود متنفر بود و حتی به خلفای چهارگانه هم اهمیت نمیداد و فقط به فهم خود از قرآن و سنت تکیه میکرد.
از اینرو وزارت مستعمرات بریتانیا، نقشه دقیقی برای محمد بن عبدالوهاب تهیه میکند که مهمترین مفاد آن عبارتاند از: «تکفیر همه مسلمانان، مباح بودن قتل و غارت اموال و هتک آبروی آنان و فروختن آنها در بازار بردهفروشان و جواز برده کردن مردان و به کنیزی گرفتن زنان، ویران کردن کعبه تحت عنوان امحای آثار بتپرستی، جلوگیری از حج، تحریک عشایر به حمله به قافلههای حجاج و کشتن و غارت آنها، تحریک مردم به نافرمانی از خلیفه عثمانی و جنگ با او، مبارزه شدید با شریفهای حجاز و کاستن از نفوذ آنان، تخریب قبهها، ضریحها و اماکن مقدس مسلمین در مکه و مدینه و بلاد اسلامی تحت عنوان مبارزه با شرک و بتپرستی، ایجاد آشوب در بلاد مختلف با هر وسیله ممکن و انتشار قرآنی تحریف شده!»
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
وهابیها معتقدند مسلمانان دیگر از دین برگشته و در دین بدعت گذاشته و با زیارت قبول انبیا، اولیا و صالحین کافر شدهاند! لذا ریختن خون آنان و غارت اموالشان، بر وهابیان واجب است! بر اساس این تفکر هنگامی که سعودیها بر حجاز مسلط شدند، با توجه به پیوند فکری و عقیدتی با محمد بن عبدالوهاب همه آثار و بناهای روی قبور بزرگان صدر اسلام را خراب کردند!
[/box]
آنها ابتدا بخشی از بناهای قبرستان بقیع را ویران کردند و پس از آنکه کاملاً بر حجاز مسلط شدند، به تخریب بناها و آثار و گنبدها پرداختند و اشیای گرانقیمت داخل آنها را به غارت بردند و نهتنها در مدینه بلکه در هر جایی که بارگاه، زیارتگاه و گنبدی دیدند، ویران کردند.
وهابیان در مکه گنبدهای قبرحضرت عبدالمطلب، حضرت ابوطالب، حضرت خدیجه (س) را ویران و زادگاه پیامبر (ص) و فاطمهزهرا (س) را با خاک یکسان کردند! آنان در جدّه به تخریب گنبد و قبر حوّا پرداختند و همه مقابر را در مکه، طائف، جده و سایر نواحی ویران ساختند و در مدینه هم به تخریب مسجد و آرامگاه حمزه سیدالشهدا (ع) پرداختند.
پس از تسلط وهابیها بر مدینه، شیخ عبدالله بن بالیهد، قاضیالقضات وهابیها در باره تخریب گنبدها و زیارتگاهها از مردم نظرخواهی کرد که اکثراً از ترس جواب ندادند! البته وهابیها برای تخریب گنبدها و ضریحها و حتی گنبد مرقد پیامبر (ص) از کسی اجازه نمیگرفتند و این نظرخواهی هم در واقع برای آمادهکردن مردم انجام شده بود، لذا بلافاصله پس از صدور اعلامیه و نظرخواهی، همه گنبد و زیارتگاهها در مدینه و اطراف آن ویران شدند.
[box type=”error” align=”” class=”” width=””]
حتی گنبد ائمه (ع) در بقیع و قبر عباس عموی پیامبر (ص) را که در کنار آنها بود، ویران کردند و صندوقها و ضریحهایی را که روی قبرها قرار داشتند از بین بردند و از این زیارتگاهها جز تلّ خاکی برجا نگذاشتند.
از جمله آثاری که از بین رفتند میتوان به گنبد مرقد عبدالله و آمنه، پدر و مادر پیامبر (ص)، مزار همسران پیامبر (ص)، قبر عثمان بن عفان، اسماعیل پسر امام صادق (ع) قبر مالک و خلاصه همه مزارهای مدینه و اطراف آن را خراب کردند! پیش از این هم قبر حمزه عموی پیامبر (ص) و قبور شهدای احد را از بین برده و مشتی خاک بر جا گذاشته بودند.
[/box]
قابل ذکر است تا پیش از هجرت پیامبر (ص) به مدینه مردم آن شهر مردههای خود را در دو قبرستان «بنیسالم» و «بنیحرام» و گاهی هم در خانههای خود دفن میکردند، اما با هجرت مسلمانان به مدینه بقیع تبدیل به تنها قبرستان مردم مدینه شد و با دفن اجساد اصحاب پیامبر (ص) و نیز همسران و دختران و فرزندان آنان و اهلبیت (ع) این قبرستان اهمیت خاصی پیدا کرد و قبرستانهای دیگر به صورت متروکه در آمدند. این قبرستان با وجود 10 هزار تن از شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام در واقع یک گنجینه تاریخی است که متأسفانه با تعصب و انحراف حکام آن دیار به ویرانهای تبدیل شده است.