ایام دهه فجر به غیر از اینکه برای مردم یادآور لحظات شیرین و ناب پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تغییر مسیر و سرنوشت تاریخ است و فرصتی برای پاسخ گویی و آگاه کردن هم هست .
کسب علم در اسلام واجب شرعیست به دنبال آن سوال پرسیدن و جستجو کردن هم واجب است . در این میان برای پرسشگری باید سراغ مراجع فکری برویم ، کسانی که بدون نگرانی از گمراه شدن یا به غلط رفتن ، سخن آن ها را بشنویم .
شبکه سوم سیمای رسانه ملی که بیشتر مخاطبانش جوانان هستند سال 96 برنامه ای با عنوان ” بدون توقف ” پخش کرد . اصل پخش چنین برنامه ای شایسته تقدیر است و باید پیگیری شود تا چنین برنامه هایی بیشتر شود . گفت وگو نیاز امروز جوانان است.
پخش برنامه ساعت 19:30 روز 12 بهمن شروع شد و قرار بود در دهه نورانی فجر ادامه یابد اما بخاطر پخش مستقیم مسابقه والیبال و فوتبال ، یکی دو قسمت برنامه عقب افتاد . برنامه بدون توقف به یادآوری مبانی انقلاب اسلامی برای نسل جدید و گذشته می پردازد و به شبهات و سوالات جوانان در خصوص انقلاب اسلامی با حضور استاد حسن رحیم پور ازغدی پاسخ می دهد .
جوانان برنامه از میان فعالان فرهنگی-رسانه ای حاضر در شبکه های اجتماعی هستند . در برنامه بدون توقف ؛ گفتوگوی جوانان با استاد رحیم پور درباره رضاخان ، اقتصاد ایران ، عدالت ، حجاب و جوانان ، رانت خواری ؛ موسسه های مالی مثل کاسپین ، دوران ریاست جمهوری قبلی و رابطه با آمریکا و … صحبت خواهد شد
برای اطلاع از برنامه های بدون توقف و دانلود برنامه ها از تلگرام با کیفیت HD و… می توانید کانال این برنامه را با کلیک روی یوزر @bedounetavaghof دنبال کنید
هم چنین دفتر تهیه و تولید فیلم و برنامههای تلویزیونی « کاخه » سازنده این برنامه است می توانید برای پیگیری برنامه های این گروه کانال @kakheh را دنبال کنید
در بخش های قبلی عکس هایی از انقلاب اسلامی ایران در سال 57 دیدیم . عکس های ثبت شده گواهی تاریخی برای درک هیجان و شور مردم برای نابودی صدها سال حکومت شاه های فاسد است . برای دسترسی به بخش اول اینجا و بخش دوم عکس ها اینجا کلیک کنید
***
آخرین پایگاه حکومت پهلوی که دولت متزلزل بختیار بر آن تکیه میکرد، ارتش بود. اگرچه برخی بیم کودتای ارتش را داشتند اما امام خمینی(ره) در سخنان خود ارتش را از ملت میدانستند و به ارتشیان متذکر بودند که هدف ایشان استقلال ارتش از کشورهای بیگانه است.(9)
با وجود همه تلاشهای سران ارتش در یکپارچه نگه داشتن آن، در 19 بهمن گروهی از پرسنل نیروی هوایی در مدرسه رفاه به دیدار امام رفته و به ایشان سلام نظامی دادند و با انجام رژه و خواندن سرود، با امام و مردم انقلابی اعلام همبستگی کردند.(10)
این اقدام همافران در حقیقت انعکاسی از خواست اغلب پرسنل ارتش بود که باعث تضعیف شدید روحیه سران ارتش و وفاداران سلطنت گشت، تا جایی که ارتشبد قره باغی به عنوان بالاترین مقام ارتش، عکس کیهان از حضور همافران در مدرسه رفاه را ساختگی خواند.
در حالی که خود میدانست عکس واقعی است و نشان دهنده حقیقتی انکارناپذیر بود. البته پیش از این، همافران در شهرهای مختلف در پایگاههای نیروی هوایی اقدام به تظاهرات و اعتصاب کرده بودند و فرماندهان نیروی هوایی نیز مبادرت به بازداشت و تحتنظر گرفتن نیروهای انقلابی کردند.(11)
ساکنان شرق تهران در حدود ساعت 9 شب بیستم بهمن ماه صدای تیراندازیهای مکرری شنیده بودند. منشأ این تیراندازیها پادگان دوشان تپه بود. زمانی که در پادگان فیلم ورود امام خمینی(ره) از طریق تلویزیون پخش شد همافرها و افراد نیروی هوایی با دیدن تصویر امام صلوات فرستاده بودند.
این امر که بر افراد گارد شاهنشاهی مستقر در پادگان گران آمده بود باعث بحث بین دو گروه و درگیری و تیراندازی شد. پس از این، مردم ساکن مناطق اطراف پادگان که با صدای تیراندازی به خیابان آمده بودند از ساعت ده شب در اطراف پادگان اجتماع کردند و با فریاد اللهاکبر و شعارهایی به نفع پرسنل نیروی هوایی از آنان حمایت و پشتیبانی کردند.(12)
انقلابیون به دلیل نگرانی از حمله مجدد گارد به همافران، درباره پراکنده شدن از دفتر امام خمینی(ره) کسب تکلیف کردند و ایشان توصیه به عدم پراکندگی کرده بودند. بنابراین مردم با دادن شعار در کنار خوابگاه نیروی هوایی و آتش زدن لاستیکهای فرسوده برای گرما به تجمع خود ادامه دادند.
در ساعت 3:30 نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالی که از دور با شلیک رگبار مسلسلها به طرف هوا درصدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچههای اطراف پناه بردند، اما مأموران توانستند 152 نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران نو منتقل کنند.(13)
در صبح بیست و یکم بهمن ماه، پرسنل نیروی هوایی در ازای کارت پایان خدمت، اسلحه در اختیار مردم قرار دادند. با مسلح شدن مردم جنگ خیابانی در تهران آغاز شد. شروع درگیریها از مناطق شرق تهران و خیابانهای فرحآباد، میدان ژاله و تهران نو بود.
اگرچه از حدود ساعت 9:30 صبح 21 بهمن تا حوالی ظهر نبرد شدیدی میان نیروهای گارد و پرسنل نیروی هوایی درگرفت، با حمایت مردم از نیروی هوایی و سنگربندی خیابانهای اطراف، به گفته ناظران در ساعت 12 ظهر نیروهای گارد عقب نشستند و پادگان دوشان تپه و مناطق اطراف تحت اختیار نیروی هوایی درآمد.(14)
آماری که روزنامه اطلاعات از شهیدان درگیری شرق تهران تا ظهر 21 بهمن منتشر کرده بود، بالغ بر 63 شهید در دو بیمارستان بوعلی و جرجانی بود که این آمار با گزارش ستاد فرماندهی بزرگ ارتشتاران حکومت پهلوی مطابقت داشت.(15)
پس از آن، مردم مسلح شده به کلانتریها یورش بردند. ساعت 4:30 بعدازظهر کلانتری تهران نو پس از چندین ساعت درگیری به تصرف مردم درآمد(16) و پس ازآن کلانتریهای دیگر یا خود تسلیم انقلابیون میشدند یا اگر مقاومتی میکردند بعد از درگیری مجبور به تسلیم میشدند.
از مراکزی که در مقابل موج انقلاب به شدت مقاومت کردند، نیروهای پادگان عشرتآباد بودند. پادگان عشرتآباد مقر واحدهای نیروی زمینی و گارد شهربانی بود.
علاوه بر این نیروها، گارد جاویدان نیز به کمک آنان شتافته بود تا با قدرت تمام در مقابل انقلابیون دوام بیاورند. فعالیت نظامیان در حفظ پادگان عشرتآباد به حدی بود که در مقطعی برخی نیروهای انقلاب درباره امکان تصرف پادگان عشرتآباد دچار تردید شدند، اما پایمردی مردم و بیش از 5 ساعت تیراندازی بیوقفه سبب شد تا مردم موفق به رخنه در پادگان شوند و در نهایت این پادگان مانند دیگر پادگانهای تهران به تصرف انقلابیون درآمد.(17)
صنایع تسلیحات ارتش نیز از دیگر نقاط مهمی بود که توسط مردم تصرف شد. این محل از نیمه شب 21 بهمن مورد حمله قرار گرفت و تلاش قرهباغی برای ارسال کمک جهت حفاظت از مسلسل سازی به جایی نرسید(18) و در صبح 22 بهمن 1357 مردم با ایجاد حفرههایی در دیوار شرقی مسلسل سازی توانستند به داخل رفته و با ضبط تانکهای مستقر در آن، تمام تسلیحات سازی را به تسخیر درآوردند. روزنامههای آن زمان از جنگیدن دوش به دوش پیرمردان و جوانان در این نقطه خبر دادند.(19)
در واقع اکثر خیابانها و محلههای تهران از بعدازظهر21 بهمن در پی لغو حکومت نظامی توسط امام خمینی(ره)، سنگربندی شده و انقلابیون با جدیت سعی در از پای درآوردن باقیمانده حکومت داشتند.
مردم علاوه بر حمله به کلانتریها، پادگانها، مراکز ساواک، زندانهای اوین، قصر و کمیته مشترک و… سعی در کنترل مراکز دولتی داشتند. ساختمان مجلس، کاخ نخستوزیری، ساختمان وزارتخانههای مختلف و… نیز به تصرف مردم انقلابی درآمدند. در شهرستانها نیز مردم اقدام به تصرف و تخلیه کلانتریها، مراکز ساواک، زندانها و دیگر اماکن دولتی کرده بودند.(20)
سران ارتش با مشاهده وضعیت آشفته نیروهای مختلف و همچنین پیوستن شمار زیادی از بدنه ارتش به مردم در بیست و دوم بهمن، در شورای عالی نیروهای مسلح به اتفاق آرا رأی به بیطرفی ارتش دادند و به همه نیروها دستور دادند تا به دو پادگان سلطنتآباد و لویزان که در نزدیکی کاخ نیاوران بودند، بازگردند.(21)
به این ترتیب برخی مراکز مانند ساختمان رادیو و تلویزیون بدون هیچ زد و خوردی به تصرف انقلابیون درآمد و در ساعت 6 بعدازظهر روز 22 بهمن ماه 1357 بود که از رادیو صدای انقلاب اسلامی ایران به گوش مردم رسید.
***
در ادامه مطلب عکس هایی از راهپیمایی مردم در سال 57 می بینیم
بهمن 1357 روزهای سرنوشت سازی برای ایرانیان داشت. آن روزها لحظه موعد برای کسانی که سالها رنج و سختی و مبارزه علیه حکومت پهلوی را به جان خریده بودند، فرا میرسید.
خروج شاه از ایران در دی ماه 1357، قریبالوقوع بودن بازگشت امام خمینی(ره) را به مردم نوید میداد. هرچند دولت بختیار و همپیمانانش به هر نحوی به دنبال ایجاد تأخیر در این امر بودند. آنان بازگشت امام خمینی(ره) را به منزله پایان کار حکومت شاه میدانستند، بنابراین دولت بختیار برای جلوگیری از آن به هر اقدامی متوسل شد.
زمانی که امام تاریخ سفر به ایران را اعلام کردند، شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر حکومت پهلوی، به عنوان آخرین تلاش، دستور بستن فرودگاهها را صادر کرد. این دستور خشم مردم انقلابی را در پی داشت.
محافل دانشگاهی و سازمانهای دولتی یکی پس از دیگری با صدور بیانیه دولت را به خاطر بستن فرودگاه مورد انتقاد قرار میدادند. همچنین حدود چهل تن از علما و مدرسین حوزههای علمیه در مسجد دانشگاه تهران متحصن شدند که تعداد آنها در روزهای بعد به پانصد تن نیز افزایش یافت.(1)
مردم در هفتم بهمن ماه تظاهراتی را در میدان آزادی ترتیب دادند. آنان پس از اجتماع برای اعلام همبستگی با روحانیون متحصن به سمت دانشگاه تهران روانه شدند که دخالت نظامیان در اطراف دانشگاه تهران به شهادت عدهای منجر شد. آمار بیمارستانهای تهران از شهیدان هفتم بهمن بالغ بر ده نفر بود.(2) ناظران آن روز از شهادت جوانانی با کمتر از 22 سال سن خبر دادند.(3)
در هشتم بهمن ماه نیز تظاهرات پراکندهای که مسیرهای آن عمدتاً بین دانشگاه تهران و فرودگاه مهرآباد بود، انجام شد. در آن روز در حالی که مردم در اطراف دانشگاه تهران به نفع متحصنین و در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها شعار میدادند، عدهای به سوی اتوبوس ژاندارمری حمله کردند.
مردم حملهکنندگان را از نیروهای نظامی میدانستند و ارتش مردم را مهاجم میدانست. از طبقه فوقانی ساختمان ژاندارمری که در نزدیکی میدان 24 اسفند (انقلاب) بود، به سمت مردم تیراندازی آغاز شد.
با شروع درگیری، تجمعکنندگان مقابل دانشگاه نیز به جمعیت مقابل ژاندارمری پیوستند. مردم در مقابل آتش نیروهای ژاندارمری با پرتاب سنگ و آتش زدن ماشینهای ژاندارمری از خود دفاع کردند. محل اصلی درگیریها روبهروی ساختمان ژاندارمری بود.
تعداد شهیدان این درگیری که از ساعت یک بعد از ظهر آغاز شده بود و تا هشت شب به طول انجامید، متفاوت اعلام شد. در حالی که مردم تعداد شهدا را 150 تن میدانستند دولت آمار 27 تن را اعلام کرده است.
همچنین طبق نظر پزشکان با توجه به اینکه شهیدان و مجروحان اغلب از سر و سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند هدف از تیراندازی تنها کشتار مردم بوده است. خبرگزاریهای خارجی نیز وقایع هشتم بهمن تهران را پس از جمعه سیاه میدان ژاله، خونینترین حوادث تهران عنوان کرده بودند.(4)
همزمان با تهران در دیگر شهرهای ایران نیز تظاهرات و اعتصاب در جریان بود. برخی از این تظاهراتها به درگیری و شهادت تعدادی از انقلابیون نیز منجر شد. برای مثال در هفتم بهمن ماه در گرگان چهار نفر از تظاهرکنندگان شهید شدند.(5) آمار اداره سوم ستاد بزرگ ارتشتاران حکومت پهلوی از تعداد شهدای چهارم تا نهم بهمن نیز 55 نفر در سراسر ایران است.(6)
با وجود همه کارشکنیها و طرحها و برنامههای دولت بختیار و حامیان خارجیاش، با مقاومت مردم و قاطعیت امام بالاخره فرودگاه مهرآباد برای بازگشت امام خمینی(ره) به کشور باز شد.
امام در 12 بهمن 1357 طیّ یک استقبال بینظیر در جهان پس از سالها تبعید به وطن بازگشتند.
مردم در آن روز در سراسر کشور غرق شادی بودند، اما آمارهای برجا مانده از آن روز از شهادت 4 نفر در کرمان، سمنان و تربت جام خبر میدهند.(7)
پس از ورود امام خمینی(ره) تا 19 بهمن ماه، بیشتر تظاهرات در گوشه گوشه کشور به نحوی مسالمتآمیز بود. ارتش و دولت حکومت پهلوی در اینباره سعی میکردند با امام و انقلابیون از در مصالحه وارد شوند تا شاید بتوانند خود را در قدرت حفظ کنند. با این حال در برخی شهرها مردم تظاهر کننده مورد هجوم مأموران قرار میگرفتند.
برای نمونه مردم زاهدان، اعم از شیعه و سنی که در 17 بهمن برای حمایت از دولت موقت انقلاب اسلامی راهپیمایی کرده بودند مورد حمله گروهی چماق به دست قرار گرفتند و 62 نفر از آنان شهید یا زخمی شدند.(8) با این حال صحنه عمومی کشور مالامال از اعلام همبستگی اقشار مختلف مردم، گروهها و افراد سیاسی و نظامی با امام و انقلاب بود.
منابع : 1ـ باقی، عمادالدین، بررسی انقلاب ایران، تهران، نشر سرایی، 1382، ص384. 2ـ روزنامه کیهان، ش 10623، 8 بهمن 1357، ص8. 3ـ روزنامه اطلاعات، ش 155771، 9 بهمن1357، ص2. 4ـ همان. 5ـ جباری، جلیل (به کوشش)، گزارش زمستان 57، تهران، سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1372، ص 187. 6- همان، صص188و192. 7ـ همان،ص203. 8- کرباسچی، غلامرضا (زیر نظر)، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، 1371، ج2، ص1133.
در ادامه مطلب عکس هایی از بهمن 57 را با هم می بینیم
انقلاب اسلامی ایران ، حرکت بزرگ مردم به رهبری امام خمینی (ره) ، از مراجع تقلید شیعه در قم که در سال ۱۳۵۷ش./۱۹۷۹ م. موجب سقوط نظام پادشاهی و ایجاد نظام جمهوری اسلامی شد.
این انقلاب که با رهبری مراجع تقلید شیعه آغاز و اوج گرفت، بنیان گذاری حکومتی جمهوری اسلامی ایران، مبتنی بر احکام اسلامی و باورهای شیعه را در پی داشت. در این جریان روحانیان شیعه سهم بزرگی در هدایت و آگاهیبخشی به مردم و هدایت مبارزات داشتند. عبارت جمهوری اسلامی که در شعارهای مردمی تکرار میشد برگرفته از اندیشههای رهبری انقلاب (امام خمینی) بود.
آغاز این حرکت تاریخی با اعتراضات آیت الله خمینی و دیگر علمای دینی به رفتارهای خلاف دین دستگاه حکومتی از سال ۱۳۴۱ آغاز شد. در سال ۱۳۴۲ امام خمینی در پی اعتراضات تند به حکومت در روز عاشورا و در مدرسه فیضیه قم بازداشت شد. این واقعه موجب رخداد ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ ه.ش و حرکتهای اعتراضی مردم و درگیری با ماموران حکومتی در برخی شهرها شد و در نتیجه کشتار برخی معترضان گردید.
اعتراض مجدد آیت الله خمینی به عدم رعایت شرع اسلام در جریان تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در مجلس وقت باعث دستگیری دوباره وی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ ه.ش و تبعیدش به ترکیه و پس از آن نجف گردید. مبارزات انقلابیون در خفا ادامه یافت تا این که درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی فرزند آیت الله خمینی در آبان ماه ۱۳۵۶ ه.ش باعث علنی شدن دوباره مخالفتهای مردم با نظام سلطتنی شد.
انتشار مقالهای با عنوان ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامهاطلاعات که در آن به مراجع شیعه و به خصوص رهبر انقلاب توهین شده بود موجب تشدید حرکتهای اعتراضی گردید.
برخورد خشن و مسلحانه ماموران رژیم پهلوی در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۵۶ش در قم به گسترده شدن اعتراضات و سرایت آن به شهرهای دیگر انجامید.
از این تاریخ به بعد با برگزاری چهلم کشتهشدگان واقعه ۱۹ دی قم و پس از آن شهرهای دیگر، کشور ایران دستخوش درگیریهای گسترده و سراسری شد. با تشدیداعتراضات مردمی، محمد رضا پهلوی در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ش کشور را ترک کرد.
امام خمینی که از عراق به پاریس رفته بود و با مصاحبهها و پیامهای خود انقلاب را رهبری میکرد در ۱۲ بهمن۱۳۵۷ ه.ش به ایران بازگشت و در ۲۲ بهمن همان سال سیستم کثیف پادشاهی رسماً سقوط کرد. ( منبع : ویکی شیعه )
[su_note]
ملت ایران در روز 11 فوریه 1979، رژیم پهلوی تحت حمایت ایالات متحده را نابود کرد و 2500 سال سلطنت در این کشور را متوقف کرد. هر ساله ایرانیان از روزهای 1 تا 11 فوریه سالگرد انقلاب اسلامی خود را به رسمیت می شناسند و به عنوان مراسم ده روزه فجر شناخته می شوند.
The Iranian nation toppled the US-backed Pahlavi regime on February 11, 1979, ending the 2,500 years of monarchy in the country. Every year Iranians mark anniversary of their Islamic Revolution from February 1 to 11, known as the Ten-Day Fajr ceremonies.
نصرتالله لطفی قائممقام شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی (چهارشنبه 18 بهمن) در نشست خبری که در سازمان تبلیغات با محور بزرگداشت یومالله 22 بهمن ماه برگزار شد، با بیان اینکه مردم در 22 بهمن حماسه دیگری را خلق خواهند کرد، گفت: در هیچ کشور دیگری چنین مورد مشابه وجود نداشته که مردم میلیونی به خیابانها بیایند و با انقلاب اسلامی تجدید پیمان کنند.
وی در تشریح برنامههای ویژه دهه فجر گفت: فردا (پنجشنبه 19 بهمن) مراسم میهمانی لالهها را داریم و در 18 هزار گلزار شهدا در شهرهای مختلف شاهد گلباران و عطرافشانی مزار شهدا خواهیم بود. البته چند مراسم محوری در بهشت زهرای تهران، گلزار شهدای پاوه بهعنوان گلزار شهدای اهلسنت و گلزار شهدای آشوری در اسلامشهر بهعنوان گلزار شهدای اقلیتهای دینی داریم.
همچنین بهیاد دیدار همافران نیروی هوایی با امام خمینی در 19 بهمن 1357, فردا (19 بهمنماه) همافران نیروی هوایی با رهبر معظم انقلاب دیدار خواهند کرد. شامگاه شنبه 21 بهمن هم بهیاد تکبیر ساعات اولیه پیروزی انقلاب، بانگ رسا و فاطمی اللهاکبر را در بامهای مساجد خواهیم داشت. در این شب ایران اسلامی را نورافشانی خواهیم کرد.
یکشنبه 22 بهمن در بیش از 1000 شهرستان بخش شهر و 4 هزار روستا راهپیمایی 22 بهمن برگزار خواهد شد. همچنین اندیشمندان و فرهیختگان از 38 کشور دنیا از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، ژاپن، لیبی، مصر و هلند در این راهپیمایی مهمان مردم ایران خواهد بود. بیش از 6 هزار عکاس فیلمبردار، عکاس و خبرنگار نیز راهپیمایی 22 بهمن را در سراسر کشور پوشش خواهند داد که از این تعداد 250 نفر خبرنگار و عکاس خارجی هستند.
در تهران 2800 عکاس و خبرنگار پوششدهنده راهپیمایی 22 بهمن خواهند بود. همچنین از انگلستان، ترکیه، اسپانیا و ژاپن اکیپهای تصویری در میدان آزادی مستقر خواهد بود که امیدواریم امانتدار خوبی در این موضوع باشند.
راهپیمایی 22 بهمن 9 صبح روز یکشنبه از مسیرهای دهگانه با مسجدمحوری آغاز میشود و مردم راهی میدان آزادی خواهند شد. 10 صبح یکشنبه نیز با قرائت قرآن و پخش سرود ویژهبرنامههای این روز در میدان آزادی آغاز میشود. در ادامه هم قرائت بیانیه و سخنرانی رئیس جمهور را خواهیم داشت.
سخنرانان مراکز استانها از تهران هماهنگ و اعزام خواهند شد، بهجز دو استان همدان و اراک که سخنرانان نمایندگان ولی فقیه در استان خواهند بود، در بقیه مراکز استانها از همه دستگاهها از جمله دولت، مجلس و قوه قضاییه استفاده شده است.
براساس اعلام ، مسیرهای دههگانه راهپیمایی 22 بهمن در تهران بهشرح زیر است:
مسیر شماره 1 مسجد امام حسین(ع) میدان امام حسین منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 2 مسجد جامع ابوذر میدان ابودر منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 3 مسجد امام هادی خیابان آقایی میدان معلم منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 4 مسجد دارالسلام میدان منیریه منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 5 مسجد الجواد میدان هفتم تیر منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 6 مسجد حضرت امیر(ع) کارگر شمالی منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 7 مسجد المهدی(عج) خیابان ستارخان منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 8 مسجد ابوالفضل ستارخان منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 9 مسجد امام سجاد آیت الله اشرفی اصفهانی منتهی به میدان آزادی
مسیر شماره 10 مسجد امام جعفر صادق(ع) فلکه دوم صادقیه منتهی به میدان آزادی.
بعد از مراسم 22 بهمن، آغاز جشن پیروزی چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی با شعار “افتخار به گذشته و امید به آینده” خواهد بود و تا 22 بهمن 1397 ادامه خواهد داشت.
در آستانهٔ چهلمین سالگرد و جشن پیروزی انقلاب اسلامی، صدوبیستمین شماره از خط حزب الله با مطالبی دربارهٔ انقلاب منتشر شد.
به گزارش خط حزبالله، سخن هفتهٔ این شماره از نشریه، باعنوان «پرچمدار»، به این پرسش پاسخ میدهد که راز ماندگاری انقلاب اسلامی چیست؟
در بخشی از متن چنین میخوانیم: «”مردم، پرچم و پرچمدار”، سه ضلع مثلث اقتدار و پیروزی کشورند، برای همین، دشمن و در رأس آن، «شیطان بزرگ» بهشدت عصبانی است: «آمریکا عصبانی است، بهشدت عصبانی است. از که عصبانی است؟ فقط از این حقیر که عصبانی نیست، از شما هم عصبانی است؛ از ملّت ایران عصبانی است، از حکومت ایران عصبانی است، از انقلاب ایران عصبانی است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه شکست خورده؛ از این حرکت عظیم شکست خورده.»
گزارش هفتهٔ این شماره از نشریه خط حزب الله نیز باعنوان «اگر انقلاب نمیشد…» به چهار منجلابی که خاندان پهلوی این کشور را گرفتار آن کرده بود پرداخته است.
در ستون «بدتر از قاجار» این شماره نشریه خط حزب الله ، مطلبی با عنوان «ژنرال آمریکایی گفت لوله تفنگها را پایین بیاورید و مردم را بزنید»، و در ستون «مطالبهٔ رهبری» مطلبی با عنوان «کسانی که در نیمهٔ راه هستند را جذب کنید» منتشر شده است.
همچنین «دستاوردهای انقلاب خمینی، غیرقابل انکاراست»، عنوان گزارش رصدی این هفته از نشریه است که اندیشکدهٔ اسرائیلی بگین سادات به دستاوردهای انقلاب اشاره کرده است.
برنامهٔ اسلام این نیست هر کسی فقط به فکر زندگی خود باشد، شما آن نسلی هستید که اگر خوب عمل کنید آیندهٔ کشور تضمین خواهد شد، خصوصیت کار تشکیلاتی این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، دههٔ فجر منهای اسلام یک پول هم ارزش ندارد، برای ساختن دنیای خود و دیگران باید مجاهدت کنیم، هرکدام از زن و مرد وظیفه اختصاصی خود را دارند و… عناوین بخشهای دیگر نشریه خط حزبالله است که مخاطبین گرامی میتوانند با مراجعه به نشریه خط حزب الله این مطالب را مورد مطالعه قرار دهند.
صدوبیستمین شمارهٔ خط حزبالله به روح پرفتوح شهید علی محمودوند تقدیم شده است.
گفتنی است مخاطبین محترم از این پس میتوانند خط حزبالله را در کانال شبکه پیامرسان آیگپ به نشانی @KHATTEHEZBOLLAH مطالعه کرده و نسخههای مختلف و تابلو اعلاناتی آن را دانلود فرمایند.
تکثیر و توزیع خط حزبالله به صورت داوطلبانه و خودجوش است. بدین نحو که برادران و خواهران گرامی فایل نشریه را دانلود کرده، و به تعدادی که امکان دارد تکثیر و در مکانهایی مانند مسجد، پایگاه بسیج، هیئتهای مذهبی، دانشگاهها و حوزههای علمیه توزیع میکنند.
[/su_note]
ویدیو : مهمترین بخشهای شماره ۱٢٠ نشریه خط حزبالله| رهبر انقلاب: آمریکا عصبانی است… فقط از این حقیر که عصبانی نیست، از شما هم عصبانی است… چرا؟ برای خاطر اینکه شکست خورده…
روز 29 اکتبر چند سال اخیر تجمعی در اطراف مقبره منسوب به کوروش صورت میگیرد؛ اما برخی ممانعتها باعث شد تا این تجمع امسال برگزار نشود. فارغ از اینکه آیا اصلاً این ممانعتها شایعه رسانههای ضد انقلاب است یاخیر، سؤال این است که آیا گرامیداشت کوروش بزرگ با تفکر انقلاب اسلامی، متعارض است؟ آیا بزرگداشت کوروش کبیر، یک عمل ضدانقلابی است؟
تفکر باستانگرایی ایدئولوژی رسمی رژیم پهلوی بود و کل هویت ایرانی به باستانگرایی تقلیل داده شده بود. سایر عناصر هویت ایرانی از قبیل دین، سنت و فرهنگ و نیز تاریخ ایران بعد از اسلام، مورد تحقیر قرار میگرفت؛ اما در گفتمان انقلاب اسلامی، هویت ایرانی با تمامی عناصرش از جمله تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام، مورد پذیرش قرار گرفتهاند.
خاطره رهبر انقلاب از ممانعت ایشان از تخریب قبر فردوسی و تجلیل ایشان از شاهنامه، معروف است. «اول انقلاب عدهای از مردمِ بااخلاصِ بیاطلاع، رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمیدانم الآن هم هست یا نه. بچههای حادی که به آنجا میرفتند، چشمشان که به شهادت بنده میافتد، لطف میکردند و میپذیرفتند و دیگر کاری به کار فردوسی نداشتند!»
بنابراین نباید به گونهای جلوه داد که کوروش و ایران باستان با گفتمان انقلاب اسلامی تضاد دارند. باید دقیقاً برای مردم پرسشمند توضیح داد که مقابله با تجمع در پاسارگاد به دلیل تظاهرهای ضدانقلابی، ضددینی و حتی نژادپرستانه افراد حاضر بوده است.
گزارشها و فیلمهایی که در شبکههای مجازی در دسترس خیلیها موجود است، نشان میدهد که در تجمع سال گذشته، پرچم سلطنتطلبان حمل و شعار «جاوید شاه» سر داده شد. اقدامات غیرعقلانی و شرکآلود، مانند سجده در برابر مقبره منتسب به کوروش، باعث آزردگیخاطر متدینان شد.
امسال نیز در دعوتنامههایی که در شبکههای مجازی ضد انقلاب قرار داده شده بود، هدف از این تجمع «مقابله با رژیم …. » یا اعلام مبارزه با «پاسداران و بسیج …» عنوان شده بود. همه این مسائل ما را به این نتیجه میرساند که این تجمع نوعی عقدهگشایی سلطنتطلبان است نه تجلیل از کوروش بزرگ.
بسیاری از این افراد، اصلاً کوروش را نمیشناسند و اهمیتی هم نمیدهند که اقدامات و رفتارهای آنها باعث بدنامی طرفداران و علاقهمندان به کوروش و تاریخ ایران میشود. اینان سیاستزدگانی هستند که حتی از قربانی کردن کوروش کبیر در راه عقاید ضدانقلابی ابایی ندارند.
آیا تجلیل از تمدن ایران در زمان هخامنشیان حتماً با حمله و هتک حرمت اسلام ملازمه دارد؟ آیا نمیتوان بدون توهین به باورمندان فرهنگ اسلامی، کوروش را تحسین کرد؟ پاسخ این است که کوروش و ایران باستان صرفاً بهانهای برای فعالیتهای ضدانقلابی و ضد اسلامی است و الا چنین نفرتی از انقلاب، اسلام و اعراب را حتی در میان هموطنان عزیز زردشتی هم سراغ نداریم.
البته راهکار مقابله با این افکار افراطی و تعصبهای اندیشهسوز، اقدامات امنیتی نیست بلکه به پرسش کشیدن این سیاستزدگان کوروشپرست است. باید افکار عمومی این پرسش را مطرح کند که کدامیک از این بهانهجویان باستانگرا، کوروش را به درستی خوانده و شناختهاند؟
آیا سطح شناخت آنها از کوروش بیش از اطلاعات تلگرامی است؟ آیا حمل نشان فَرَوَهَربدلی به تنهایی علامت ایراندوستی است یا اینکه باید میهنپرستی در لباس، تفریحات و مسافرتهای خارجی هم نمایان باشد؟
در تاریخ آمده است که کوروش ظلمستیز بود و مردم موحد آواره را آزاد کرد. آیا آنها هم به این آرمان کوروش وفادارند و حاضرند از فلسطینیان حمایت کنند؟ جنگاوری ، شجاعت و جهانگیری از بارزترین صفات کوروش بود. این افراد آیا قائل به ایستادگی و مقاومت در برابر دشمن هستند یا خواهان تسلیم و مصالحه با دشمناناند؟
احترام به ادیان، برجستهترین نکته حقوق بشری منشور کوروش است. این حجم از توهینها به دین مبین اسلام توسط کوروشپرستان چه معنایی دارد؟ در معرض چنین پرسشهایی قرار گرفتن، مشخص میکند که اتفاقاً این افراد سیاستزده هیچ نسبتی با تاریخ ایران و کوروش ندارند و گفتمان انقلابی است که با هدف قرار دادن اعتلای ایران، قرابت بیشتری با کوروش دارد.
گفتمان انقلاب اسلامی به تاریخ ایران افتخار میکند و البته کل تاریخ ایران را در کوروش و داریوش و 2500 سال خلاصه نمیکند. در گفتمان انقلاب اسلامی سرمایه فرهنگی هفت هزار ساله باعث افتخار و امید است.
این ذخیره فرهنگی است که باعث میشود بر خلاف سلطنتطلبان، گفتمان انقلاب اسلامی امیدوارانه احیای تمدن نوین اسلامی را دنبال کند.
به گفته رهبر انقلاب «فرنگیها اصرار داشتند هخامنشیان را بالا بیاورند و مطرح کنند و کوروش و داریوش را اولِ تاریخ بدانند؛ حتّی مادها را هم از خاطر بردهاند. کار مستشرقان اروپایی در این زمینه خیلی صادقانه نبوده، لیکن حفاریها و شناختها و نشانههای گوناگون تمدنی به ما نشان میدهد که در سرتاسر ایرانِ کنونی ما تمدنهای بسیار قدیمی وجود دارد؛
تمدنهای 6هزار ساله، هفت هزار ساله؛ …آنچه مسلّم است، این است که اینجا سه هزار سال مشغول ساختن و تولید تمدن و علم و زندگی بوده است… این گذشته تاریخی به چه دردی میخورد؟… از این جهت [مهم ] است که نشان میدهد این منطقه منطقهای است که استعداد در آن پرورش پیدا میکند؛
یعنی جوانِ امروزِ همدان و ملایری و نهاوند و کبودرآهنگ و بقیه نقاط این استان، میتواند این امید را داشته باشد که بشود ابنسینا، بشود رشیدالدین فضلاللَّه، بشود میرسیدعلی، بشود آخوند ملاحسینقلی، بشود آخوند ملاعلی معصومی.»
یادداشت از دکتر محسن ردادی (استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی )
پس از گذشت سی سال از انقلاب، مفهوم انقلاب و انقلابی بودن، مفهومی است که امروز بهتر فهمیده می شود، امروز جوان ها به دلیل نیاز مبرمی که به این مفهوم احساس می کنند، بیشتر با آن ارتباط برقرار می کنند… مفهومی که هم نیاز داریم به آن عمل کنیم و زندگیمان را مطابق آن سامان دهیم، و هم به آن نیاز داریم تا نه فقط با آن زندگی کنیم، بلکه با آن زنده باشیم، جان پیدا کنیم، و از آن لذت ببریم.
در تمام این مدت خیلی ها سعی داشتند «انقلابی بودن» را در تاریخ دفن کنند… * فقط یک نوع زندگی است که ذاتاً با انقلابی بودن مغایرت دارد. آن هم زندگی گوسفندوار یا به تعبیری گرگ وار است… ویژگی های یک فرد انقلابی چیست؟ … جامعه ای که در دوران آرامش، بدون اینکه حادثه خاصی بصورت مستقیم او را تحت فشار قرار داده باشد، احساس نیاز و عطش به انقلابی بودن بکند، جامعه ای است که زندگی در آن لذت بخش و افتخار آمیز است…
* انقلابی بودن مهم ترین انگیزهٔ خودسازی معنوی است. از کجا می توان فهمید زمانه، زمانه انقلابی گری است؟ … آثار انقلابی گری چیست؟… چگونه لحظه های زیبای انقلابی بودن را تجربه کنیم؟ … * جوان ها دوست دارند متفاوت باشند، و انقلابی بودن یعنی زیباترین و عالی ترین راه متفاوت بودن… برای متفاوت بودن چه کنیم؟ … * ما چون منتظر انقلاب جهانی امام زمان (ع) هستیم، می توانیم انقلابی باشیم… * خیلی ها ضد انقلاب نیستند اما ضدّ «انقلابی بودن» هستند… * اسلام انقلابی مقابل اسلام های متظاهرانه، منافقانه، عافیت طلبانه و صوفی مآبانه است.
اسلام انقلابی رسواکنندهٔ اسلام متظاهرانه و قیام علیه اسلام منافقانه است، اسلام انقلابی مقابل اسلام عافیت طلبانه و مقابل اسلام صوفی گرایانه است…*
یکی از دلایل عدم گرایش جوان ها به اسلام بعد از سی سال، و در عوض، گرایش به هرزگی ها و برخی امور دیگر، این است که اسلامی که به آنها عرضه شده، اسلام غیرانقلابی است. اسلام غیرانقلابی جاذبه ندارد؛ گرم کننده نیست؛ حرارت ندارد؛ هیجان ندارد.
نسل انقلاب تازه در حال شکل گیری است… انقلابیون، گروهی هستند که خدا آنها را جایگزین می کند… نه تنها انقلاب به تدریج تحقق پیدا می کند، بلکه به تدریج نیز خودش را نشان می دهد.
اگر مزة انقلابی بودن و حماسی بودن چشیده بشود، دیگر چیز دیگری به آدم مزه نمی دهد و اصلاً نوبت به حرام و حلال نمی رسد… * انقلابیون اگرچه خود را برای آسایش غیرانقلابیون فدا می کنند، اما غیر انقلابیون را دوست ندارند … * انقلابی شدن در دوران آرامش خیلی زیباتر است… ما موضع قلبیمان نسبت به غیرانقلابیون را باید اعلام کنیم.
فقط با تکیه بر انقلابیون می توان فضایل اخلاقی را در جامعه رشد داد… صدور انقلاب، فقط در سایة انقلابیون بزرگ است، نه کار فرهنگی… .
دانلود سخنرانی استاد علیرضا پناهیان با موضوع « انقلابی بودن »
یازده جلسه سخنرانی که سال 88و89 در جمع فارغ التحصیلان هنر در هیئتت دانشجویی دانشگاه هنر تهران برگزار شده است و به بررسی انقلاب و انقلابی بودن می پردازد . فایل صوتی mp3 این جلسات توسط موسسه بیان معنوی به عنوان دفتر حفظ و نشر آثار استاد پناهیان منتشر شده است که در ادامه می توانید دانلود کنید
حجت الاسلام علی سرلک از روحانیان باسابقه و نام آشنایی است که امسال روسیه را برای تبلیغ انتخاب کرده است. این گزارش سفرنامه کوچکی از حضور و تبلیغ او در روسیه است.
رمضان، ماه تبلیغ طلبههاست. ماهی که کوله بار میبندند و راهی میشوند تا میوه سالها درس و بحث را در شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ بچینند. در ماه میهمانی خداوند، این طلبهها هم به میهمانی مردمی میروند که عاشقانهتر و بیشتر از هر وقت دیگری میخواهند خدا را در آغوش بگیرند. به سراغ یکی از روحانیون نامآشنا میرویم تا او از حالوهوای تبلیغ در «روسیه» بگوید. حجتالاسلام علی سرلک از روزهداریهای ۲۰ ساعته در بزرگترین کشور اروپا-آسیایی و چند و چون تبلیغ در کشوری غیرمسلمان میگوید.
طلبگی یعنی تبلیغ
حجت الاسلام علی سرلک را اکثرا میشناسیم و بارها او را از قاب رسانه ملی دیدهایم و با تمام مشغولیتها باز هم از تبلیغ و به قول خودش مهمترین رسالت یک طلبه، جا نمانده است.
استاد علی سرلک : «تبلیغ لازمه حیات یک طلبه است. اصلا طلبگی با تبلیغ تعریف میشود. همان طور که در داخل کشور هم عرصهها و میدانها و مخاطبان متنوعی برای انجام وظیفه تبلیغ طلبهها وجود دارد، کم و بیش در خارج از کشور هم این میدانها باز هستند و به قول امام خمینی که جهان تشنه اسلام ناب محمدی است، خیلی از مردم دنیا کنجکاوند که این مردمی که در این منطقه از خاورمیانه هستند و ادعای تحول جهان را دارند، چه کسانی هستند و چه میگویند؟»
تبلیغات ما در روسیه قانع کننده نیست
تبلیغات در خارج از کشور، دو گره مخاطب دارد. «معمولا تبلیغاتی که ساماندهی میشود، برای دو گروه است: یکی ایرانیانی که در خارج از کشور حضور دارند. دوم کسانی که به هر شکلی فارسی زبان هستند که در جمعیتهای ایرانی حضور پیدا میکنند. عدهای از مبلیغین هم کسانی هستند که از فضای تبلیغات مناسبتی فاصله گرفتهاند. مبلغینی که با قشر فرهیخته و تخصصی سر و کار دارند و در کنگرهها و همایشها حضور پیدا میکنند. البته شاید خیلی وقتها کار آنها را نتوان تبلیغ دینی به شمار آورد و بیشتر برنامهای برای طرح نظریه دینی یا علمی دانست.»
البته به غیر از این موارد، یک سری از مبلغین هم به صورت تخصصی برای اهالی بومی آن کشور برنامههای تبلیغی دارند که در این برنامهها هم کم و کاستهایی وجود دارد. «جمهوری اسلامی ایران علیرغم توقع و انتظاری که از آن میرود متاسفانه به موازات توقعات و انتظارات، موفق نبوده است. البته اقداماتی صورت گرفته اما باز هم کافی نیست.»
ده روز فرصت تبلیغ در روسیه، بین دانشگاهیان، بانوان و مخاطبان عمومی تقسیم میشود. «برنامه های ما به کشور میزبان بستگی دارد. من در این سفر چهار نوع برنامه داشتم. برنامه ویژه دانشجویان و فارغ التحصیلان ایرانیِ دانشگاه های روسی. برنامهای برای خانمهایی که همسرانشان در کشور روسیه شاغل هستند که به تقاضای خود خانمها بحث تربیت فرزند را مطرح کردیم. برنامهای هم برای اعضای سفارت ایران در روسیه درباره طرح کلی اسلام داشتیم. یک گروه هم مخاطبان عمومی بودند که قبل از نماز مغرب و عشا در مسجد حاضر میشدند و مستقیم با ما ارتباط میگرفتند.»
فقط دو ساعت و نیم روزه نبودیم!
اگر از روزهداریهای طولانی خسته شدهاید جالب است بدانید مسلمانان روسیه امسال روزههای ۲۰ ساعتی گرفتهاند! «روزهای ماه رمضان در روسیه بسیار طولانی بودند تا جایی که بین اذان مغرب تا اذان صبح فقط دو ساعت و نیم فرصت بود! البته آب و هوای روسیه در روزهای اول خنک بود و خیلی اذیت نشدیم اما یکی دو روز آخر با توجه به حجم مسئولیتی هم که داشتیم، کمی به مشکل خوردیم ولی به هر حال هر آن کس که دندان دهد نان دهد!»
روسیه بزرگترین مسجد اروپا را دارد
حجتالاسلام سرلک معتقد است روسیه با شورویِ کمونیستیِ قبل از فروپاشی فرقهای بزرگی دارد. «در روسیه بعد از فروپاشی شوروی و مخصوصا در زمان ریاست جمهوری پوتین تحول بزرگی اتفاق افتاد. پوتین معتقد است که محدودیتهایی که نظام کمونیستی و بیطبقه را شکل میداد، آفتهای بزرگی به همراه داشته است. برای همین بر قومیت و فعالیتهای مذهبی، توجه جدی دارد.
پوتین کلیسای بزرگ به اسم مسیح منجی که بسیار کلیسای فوق العاده و شگفتانگیزی است را احداث کرد یا برای مسلمانها یک مسجد بزرگی ساخت که از نظر زیبایی و طراحی کمنظیر است که حتی برخی میگویند بزرگترین مسجد اروپا، همین مسجد است. در واقع پوتین معتقد است زمینه فعالیتهای مذهبی در روسیه باید به وجود بیاید.
در خاطرم هست در همین مسجد جامع مسکو جمعیت بسیار جوان و پرشوری برای نمازجمعه شرکت کردند و قطعا مبلغان سنی هم در این جمعها حضور دارند. البته در کنار همه این موارد، فضای اسلامهراسی هم وجود دارد. چند وقت پیش انفجاری در یکی از ایستگاههای مترو اتفاق افتاد که تعداد زیادی هم کشته شدند و بعدها مشخص شد عامل انتحاری آن خانمی با حجاب اسلامی بوده است. ولی در کل توجه به مقولات مذهبی در این کشور خوب بود.»
مردم روسیه به حجاب حساسیت دارند
مردم روسیه مثل خیلی از مردم جهان در فضایی از اسلامهراسی قرار دارند که شاید این امر، تبلیغ جدیتری برای اصلاح این تفکر را نیاز داشته باشد. «در برخورد با غیرمسلمانان روسیه، با دو برخورد از مردم روبهرو هستیم. یک نوع برخورد عمومی مردم روسیه است که برخوردی محترمانه است و دیگری گروهی که تحت تاثیر فضاهای مردمهراسی قرار دارند و مثلا نسبت به پوشش بعضی خانمها و رنگ پوشش آنها حساسیت دارند.
برای مثال در یکی از فرودگاهها، خانمی توسط ماموران خانم فرودگاه به صرف اینکه روسری داشت، خیلی مورد تفتیش بدنی قرار گرفت و معلوم بود جنس این تفتیش از جنس حساسیت بود و نه از جنس توهین. حساسیتی که در بخشی از مردم روسیه هم مشاهده میشود. البته با این حال، مردم و کشور روسیه خیلی ظرفیت تبلیغ دارند.
ایران هم در این کشور اقداماتی انجام میدهد و به جرئت میتوان گفت یکی از موفقترین نمایندگیهای ایران در خارج از کشور، در روسیه است. مثلا ما همین الان مرکزی در روسیه داریم برای ترجمه کتابهای دینی به زبان روسی که خیلی مورد استقبال هم قرار میگیرد و بسیاری از طریق همین راه، به اسلام علاقه و گرایش پیدا کردهاند.»
تبلیغ به زبان روسی مشکل است!
با توجه به ظرفیتی که در کشور روسیه وجود دارد، به نظر میرسد به مبلغانی نیاز داریم که همزبان این مردم باشند و بیواسطه بتوانند آنها را به اسلام دعوت کنند. «مبلغانی هم در این کشور هستند که به زبان روسی مسلط باشند؛ اما جالب است بدانید این زبان دومین زبان دشوار جهان از نظر آموختن و تکلم است اما با این حال کسانی هستند که به این زبان مسلط بوده و تبلیغ میکنند.
در کنار اینها بسیاری از مراجع در روسیه دفتر دارند. که البته با توجه به حجم نیازها و توقعات، بسیاری از این اقدامات دیده نمیشود. جالب است بدانید در روز اولی که وارد مسکو شدم، دخترخانم جوانی به نام «ایلینا» برای شیعه شدن مراجعه کردند. این خانم به واسطه مطالعه کتابهای دینی که به زبان روسی بود، به اسلام علاقهمند شده بود. در همان روز اول این اتفاق افتاد و بعدا که پیگیری کردم، به من گفتند خوشبختانه تعداد کسانی که به این شکل به اسلام گرایش پیدا میکنند، کم نیستند و این نشان میدهد که ما در این حوزه باید جدیتر کارکنیم.
من چون با زبان روسی آشنایی نداشتم، خیلی نمیتوانستم از فرصت تبلیغ بین غیرمسلمانها استفاده کنم. مثلا در مسکو یک موزه جنگی داشتند که فوق العاده بود و در سالگرد حمله آلمان به شوروی که همین چند روز پیش بود، مراسم مفصلی تدارک دیده بودند و بازماندگان جنگ که پیرمردها و پیرزنهایی با مدالهایی بر سینههایشان بودند، در این مراسم شرکت کرده بودند؛ اما به دلیل آشنایی نداشتن با زبان نتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم.»
تبلیغ به شناخت نیاز دارد
تبلیغ هم مثل هر کاری اصولی دارد که در صورت رعایت این اصول، میتوان به نتیجه آن امیدوار بود. «یک سری اصول مسلمی درباره تبلیغ وجود دارد که اولینِ آن شناخت فرهنگ آن کشور است. یک مبلغ پیش از اقدام برای تبلیغ حتی در یک روستای کوچک، باید نسبت به فرهنگ و مردم آن منطقه شناخت داشته باشد. البته کار سادهای هم نیست و به پشتیبانی نیاز دارد. مثلا ما آنجا تلاش کردیم با بزرگان مسیحیت دیداری داشته باشیم که موفق نشدیم چون هماهنگی آن بسیار سخت بود. اولین اصل تبلیغ این است که مبلغ بداند مخاطبانش در چه وضعیتی به سر میبرند.
نکته دوم درباره تبلیغ هم این است که در هر کشور و منطقهای نیازهایی وجود دارد که باید این نیازها را شناخت. من فکر میکنم اگر کسی بخواهد برای تبلیغ به روسیه برود و بخواهد برای ایرانیهای مقیم این کشور کاری بکند، باید درباره درباره بحث خانواده و مسائل خانوادگی، اطلاعات خوبی داشته باشد.»
سال هاست که در پاسخ میگویند شاه از ایران رفت چون نمیخواست دستش به خون مردم آغشته شود میخواست مردم راه خودشان را انتخاب کنند و مانع خوشبختی مردم نباشد. اما خودشان میدانند که شاه همیشه چمدانش آماده بود برای رفتن. همیشه ثروت هایش در خارج از مرز ها انتظار روزهای آوارگی را میکشید. او رفت چون بیش از این اجازه ماندن ندادیم. قبل از رفتن مزدورانش خون بسیاری را بر زمین ریختند…