چندسالی بود که ظهر ها تلوزیون روشن می شد. قبل از برنامه سمت خدا شبکه سه آنقدر تبلیغ می داد تا یک صدای دلنشین بیاید و بگوید: در سمت تو ام دلم آرام، قلبم آرام….
مجری جوان و خوش سیمایی با اشعاری از شاعران آیینی برنامه رو شروع می کرد.
همه منتظر بودیم تا کارشناس برنامه بحث امروز رو شروع کنه. مادرم دفتر و قلمش را از زیر میز می آورد و نکات را می نوشت.