شماره 428 ام هفته نامه ۹دی منتشر شد؛ از شنبه روی دكه های مطبوعات یا سایت جار خرید کنید… در ادامه مطلب نگاهی به فهرست مهم ترین مطالب و مقالات این شماره از نشریه نه دی می اندازیم… همراه بنیانا باشید
برچسب: آیت الله مصباح
شماره 426 ام هفته نامه ۹دی منتشر شد؛ از شنبه روی دكه های مطبوعات یا سایت جار خرید کنید… در ادامه مطلب نگاهی به فهرست مهم ترین مطالب و مقالات این شماره از نشریه نه دی می اندازیم… همراه بنیانا باشید
🔰 شمارهی دویستوهفتادم هفتهنامهی خط حزب الله با عنوان «حکیم انقلابی و پارسا» منتشر شد. در ادامه مطلب همراه سایت بنیانا باشید.
هفته نامه نه دی گفت و گوی اختصاصی با علامه مصباح یزدی درباره انتخابات و وحدت و مسئولیت پذیری را در شماره 388 هفته نامه منتشر کرده است که در ادامه می خوانیم. این هشتمین مصاحبه اختصاصی این نشریه با علامه مصباح است…
باید حب و بغض ها را کنار بگذاریم
در این مسائل (انتخابات و فعالیتهای سیاسی) اگر ما انتظار داریم که همه معصوم باشند و همه حسن نیت و اخلاص داشته باشند، انتظار بجایی نیست. نه بنده معصوم هستم و نه شما، نه من صددرصد کارم برای خداست، و احتمالا بقیه هم همدرد من هستند. خب با این وضعیت چه باید بکنیم؟
باید سعی کنیم در هر امری اظهار نظر می کنیم – چه به عنوان انتخاب نماینده، چه انتخاب رئیس جمهور، چه خودمان می خواهیم رأی بدهیم، چه به دیگران توصیه کنیم یا لیست بدهیم – به قدر آگاهی مان نظر بدهیم؛ به اندازه ای که می دانیم و می توانیم پیش خدا اثبات کنیم که من تشخیص ام این بوده، ورود کنیم.
اول باید در یک موضوع قدرت تشخیص کافی داشته باشیم؛ اگر نداریم باید برویم و تشخیص پیدا کنیم. اگر می خواهیم کسی را معرفی کنیم، به کسی رأی بدهیم، از کسی حرف شنوی داشته باشیم و بواسطه معرفی او انتخاب کنیم، باید برویم اطلاعات کافی به دست بیاوریم، و ببینیم آیا برای این کار صلاحیت دارد؛ و آیا این فرد برای این کار اصلح است؟
متاسفانه عملاً در بسیاری از موارد اینطور نیست. مسئله رفاقت بازی هاست، و هدف منفعت بردن از قِبَل به قدرت رساندن این و آنی است که به ما نزدیکند. دنبال این هستیم که چه کسی کار ما را راه می اندازد، و به ما نفع می رساند.
وقتی من اینطور باشم، و شما و دیگران اینطور باشید، وضع همین می شود که می بینیم. اگر می خواهیم اینطور نشود، باید اول خودمان را بسازیم. باید وقتی می خواهیم درباره چیزی اظهار نظر کنیم، پیش خدا حجت داشته باشیم و یقین داشته باشیم که این کار، همان چیزی است که او می خواهد.
باید حب و بغض ها را بگذاریم کنار. واقعا بررسی کنیم که اگر قرار باشد این پست به این فرد داده شود، کس دیگری بهتر از او هست یا نه؟ اگر هست، باید او را معرفی کنیم، باید به او رای بدهیم.
حالا رفیق حزبی مان باشد یا نباشد، همشهری من باشد یا نباشد. آیا روحیه مان اینطور است، یا می گوییم اول گروه خودمان، حزب خودمان، همشهری خودمان، و دسته خودمان؟!
تا این مسائل از نظر شناخت، از نظر نیت و انگیزه درست نشود، و خودسازی نکنیم، کارمان تا قیامت لنگ می زند.
بخش دوم
راهکار رسیدن به وحدت؛ انعطاف در محدوده خطوط قرمز
در فعالیت های اجتماعی طبعا کارها به صورت دسته جمعی به نتیجه می رسد در حالی که می دانیم اختلاف نظرها، اختلاف سلیقه ها و گرایش ها هست. در این مواقع شما باید یک چارچوبی را تعیین کنید.
خطوط قرمزی را باید تعیین کنید و باید با هم هماهنگ کنید که این چارچوب ها و خطوط قرمز نباید دست بخورد.
در این موارد، مرزبندی لازم است. در درون این چارچوب و مرزهای تعیین شده، باید قابل انعطاف باشید، و الا هیچ کار جمعی را نمی توانید پیش ببرید.
این چارچوب ها و مرزهایی که تعیین می شود، باید منطبق بر اصول باشد، بر مطالبات رهبر انقلاب به عنوان حجت شرعی امروز ما منطبق باشد؛ خطوط قرمز باید خداپسندانه باشد.
باید برای تعیین آن حجت داشته باشید، والا اگر این چارچوب های تعیین شده و مرزبندی صورت گرفته بر اساس باندبازی و جناح بازی بود، این ائتلاف سست خواهد شد و شکست خواهید خورد.
اگر این بود، آن وقت می گویید خدایا تو گفتی «و اعتصمو بحبل الله جمیعاً و لا تفرّقوا»، و برای اینکه اختلاف نشود ما این چارچوب را میزان قرار دادیم.
در درون این چارچوب اصولی، اختلافات قابل پذیرفتن است. در درون این چارچوب و پس از رعایت این خطوط قرمز، البته باید مدارا کرد، انصاف باید داشت، همفکری باید داشت، و گذشت باید کرد تا کار جمعی محقق شود.
تا جایی که می توانید خطوط قرمز خودتان را رعایت کنید، با دیگران همراهی کنید. اگر شما در زمان امیرالمؤمنین بودید، بعد از اینکه گروه شش نفری تعیین شدند، چه کار می کردید؟
آیا علی (ع) نمی دانست نتیجه این گروه شش نفره چه خواهد شد؟ حضرت برای اتمام حجت تا روز آخر هم رفت اما از چارچوب خارج نشد.
ما باید اول خودمان رعایت کنیم. در هر شرایطی باید موازین الهی را بر انگیزه های شخصی و حزبی و گروهی ترجیح بدهیم.
اگر واقعا انگیزه ام این بود، تلاش هم کردم، معلومات کافی این کار را کسب هم کردم، پیش خدا حجت دارم و در صورت اشتباه هم معذورم. اما اگر در تشخیص کوتاهی کردم یا در انگیزه مصالحه کردم، دنبال منافع خودم بودم، دنبال بده و بستان بودم، امروز من به شما رای می دهم تا رییس شوید به شرطی که فردا شما من را رییس کنید، اینجا من از شما حمایت می کنم تا شما در جای دیگر از من حمایت کنید که به قدرت برسم، و کاری به صلاحیت و توانایی و شرایط این افراد نداشته باشم، طبعاً نتیجه همین می شود که می بینیم.
بخش سوم
تعیین چارچوبها بر اساس مطالبات نایب امام زمان
مدل دوایر متحدالمرکز برای وحدت
اگر ما وظیفه مان این شد که ببینیم خدا در اینجا از من چه می خواهد و من به آن عمل کردم، آن وقت می توانیم از دیگری هم بخواهیم که این طور باش، اما وقتی خودم کج هستم، چه توقعی دارم دیگران راست باشند؟
پس سه نکته مهم است؛ فهم صحیح موضوع، کسب معلومات لازم برای آن کار، و انگیزه صحیح برای انجام دادنش. اگر اینها بود، هیچ وقت پشیمان نمی شویم، چون حجت داریم.
اگر در جلسه ای هم شرکت کردم و مورد سئوال قرار گرفتم، پاسخم این است که من رفتم برای اتمام حجت. همان کاری که علی (ع) کرد. وقتی عالم مال خداست، هر چه هم بخواهد خودش تدبیر می کند.
من باید ببینم او از من چه می خواهد. آیا از من خواسته که با هم اتحاد کنیم؟ اتحاد در همه چیز که اساسا امکان ندارد. شما حتی یک خانواده را پیدا نمی کنید که اعضای آن در همه چیز اتفاق نظر داشته باشند. آدم اینطور خلق شده است.
اگر بپرسید که پس «واعتصموا بحبل الله و لاتفرقوا» یعنی چه؟ یعنی همین که شما متفاوتید و لازم است «حبل الله» داشته باشید؛ یعنی همه باید چارچوب تعیین شده را بپذیرند. این خط قرمز و چارچوب نباید بشکند.
بله مراتب مختلف است، مثل دایره هایی که دور یک نقطه هستند. دوایری که به محور نزدیک تر است کوچک تر است و دوایر دورتر بزرگتر می شود، ولی همه باید دور محور واحد باشند. نه اینکه من دور این محور باشم و شما دور محور دیگری؛ اینجا وحدت درست نمیشود.
طبعا این چارچوب باید بر اساس مطالبات نایب امام زمان شکل بگیرد؛ بر اساس آنچه رهبر انقلاب تعیین کردند، چون این حجت ماست.
در این صورت خیالمان راحت است، شب هم راحت می خوابیم؛ اما اگر این نبود، دائما اضطراب دارید و حتی نمی توانید بخوابید چون به این فکر می کنید که فردا با فلان گروه چه طور برخورد کنم، چطور این را به قدرت برسانم، یا چه طور سهم بگیرم.
بخش چهارم و پایانی
در دیدار با ائتلاف و جبهه پایداری هم همین حرفها را گفتهام
مطمئن باشید که غیر از همین حرف هایی که اینجا زدم، (در دیدارهایی که دیگرانی مثل جبهه پایداری یا حزب موتلفه آمده اند) چیز دیگری نبوده.
بنده همیشه تاکیدم بر این امور بوده است. طبیعی است وقتی کسی درخواست می کند و می خواهد بیاید اینجا و پیگیری می کند، نمیتوانم بگویم نیایید! چون فردا می گوید من سئوالی داشتم و شما به من وقت ندادید. در آن صورت، حجتی پیش خدا ندارم.
اما وقتی اصرار کرد و گفت حتما حرفی دارم که می خواهم بیایم بگویم، تا جایی که وقت داشته باشم، می پذیرم؛ اما این بدان معنا نیست که ما با یکدیگر هم نظریم، یا هر چه من می گویم شما قبول دارید و برعکس. ما حرفمان را می زنیم، و حرف ما همینهاست. هر کس دیگری هم بیاید، همین را خدمت شان می گوییم.
منبع : هفته نامه نه دی – شماره 388 – [خرید آنلاین این شماره]
برگرفته از کانال هفته نامه | لینک کانال در ایتا | کانال در تلگرام
برگرفته از کانال مدیر مسئول نه دی | لینک کانال ایتا | کانال تلگرام
در ادامه تماشا کنید »
♻️ دیدار و گفتگوی تحریریه هفته نامه نه دی با آیتالله مصباح یزدی
🔰 این هفته توفیق دیدار دسته جمعی همکاران و نویسندگان هفتهنامه ۹ دی با استاد آیت الله مصباح یزدی فراهم شد. علامه مصباح یزدی را رهبر معظم انقلاب، عقبه تئوریک نظام دانستهاند.
از ۹ دی سال ۸۹ تا امروز که ۹ دی هر هفته شنبهها منتشر شده، هشت گفتگوی اختصاصی با این فقیه فیلسوف سیاستمدار داشتهایم.
گفتگوی این هفته ۹ دی را هم از دست ندهید. مواضع و دیدگاههای ایشان در تبیین فرازهایی از بیانیه گام دوم رهبر انقلاب، موضوع جوانگرایی، ائتلافهای انتخاباتی و … را در ۹ دی این هفته بخوانید.
کانال هفته نامه ۹ دی در ایتا :@noheday
در تلگرام : https://t.me/s/www_9day_ir
کانال مدیر مسئول نه دی در ایتا : @rasaee
شماره قبلی نشریه » هفته نامه نه دی برای هفته دوم دی منتشر شد [+ امکان خرید آنلاین از سایت جار]
♻️ شماره ۳۸۸ ام هفته نامه ۹دی؛ از شنبه 14 دی روی دكه های مطبوعات یا سایت جار خرید کنید
گزیده ای از عناوین مطالب این شماره از نشریه :
🔸 ائتلافی که براساس سهمیه و باندبازی باشد شکست خواهد خورد
🔹 هشتمین گفتگوی اختصاصی هفته نامه ۹دی با آیت الله مصباح یزدی
▫️ چارچوب و خط قرمزهای وحدت براساس مطالبات رهبر انقلاب باید باشد نه سهم خواهی
▫️ در جلسه با شورای ائتلاف یا پایداری، حرف من درباره انتخابات همینهایی بود که در گفتگو با شما گفتم
▫️ فضای مجازی را باید مدیریت کرد؛ نه برخورد جواب می دهد نه بی صاحبی
🔸 در آغوش شهیدان
🔹 شهادت سپهبد رشید اسلام سردار قاسم سلیمانی توسط وحشیهای آمریکایی
يادآوری
❇️ صبح جمعه و در آخرين لحظات آمادهسازی و ارسال نشریه به چاپخانه، خبر بهت آور شهادت سردار رشيد حاج قاسم سليماني منتشر شد.
لذا در این شماره در حد وسع و امكان به اين اتفاق مهم و ناراحت كننده پرداختيم.
ان شاءالله در شماره آينده، مفصلا در مورد سپهبد شهيد قاسم سليماني مطالبي منتشر خواهد شد.
♨️ فروش نسخه pdf هفته نامه ۹ دی ♨️
با توجه به درخواست مکرر برخی علاقمندان داخلی و بویژه عزیزان خارج از کشور، از سال ۹۸ فروش نسخه دیجیتال ۹دی آغاز شد. برای خرید نسخه PDF روی لینک زیر بزنید:
https://www.jaaar.com/kiosk/archives/9day
کانال هفته نامه ۹ دی در ایتا :@noheday
در تلگرام : https://t.me/s/www_9day_ir
کانال مدیر مسئول نه دی در ایتا : @rasaee
شماره قبلی نشریه » هفته نامه نه دی برای هفته دوم دی منتشر شد [+ امکان خرید آنلاین از سایت جار]
تاریخ معاصر کشور ایران، به خصوص از آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) منشاء تحولات بسیاری در داخل و خارج از ایران قرار گرفت و این تاریخ توانست هم درس عبرت و هم الگویی مناسب برای همه عدالتخواهان و مردمان آزاده در سراسر دنیا باشد تا به وسیله آن بتوانند موجی از “بیداری اسلامی” را در منطقه به راه بیندازند و رفتهرفته شاهد افول هژمونی امپریالیست در منطقه باشیم.
بر همین اساس حفاظت و حراست از تاریخ انقلاب اسلامی و جلوگیری از تحریف آن از جمله مسائل مهمی است که بر اساس فرمان امام خمینی (ره) به مرکز اسناد انقلاب اسلامی محول شده است. از این رو، مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز سعی دارد در صورتی که شبهاتی در خصوص تاریخ انقلاب مطرح میشود با ارائه اسناد، شواهد و قرائن تاریخی پاسخ دهد تا روایت تاریخ انقلاب اسلامی دستخوش تحریف جریانها نشود.
اخیرا نیز از سوی برخی جریانات سیاسی شبهاتی در خصوص سوابق انقلابی علامه محمدتقی مصباح یزدی مطرح شده است و مرکز اسناد انقلاب اسلامی برای جلوگیری از تحریف تاریخ انقلاب برخی از اسناد را برای اولین بار منتشر میکند تا حقایق تاریخ انقلاب را به صورت شفاف نشان دهد. در ادامه همراه بنیانا باشید
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی را میتوان یکی از روحانیون فعال در نهضت امام خمینی(ره) دانست. فعالیتهای انقلابی او از اوایل دهه 40 با انتشار نشریات “بعثت” و “انتقام” جنبه سیاسی به خود گرفت و از اواسط این دهه وارد فاز جدیدی شد به طوری که در این سالها سوءظن ساواک و نیروهای اطلاعاتی را نسبت به خود برانگیخت و چندین بار توسط عناصر اطلاعاتی بازداشت شده و مورد بازجویی قرار گرفت.
اما بهرغم مراقبتهای ویژه ساواک و حساسیت رژیم نسبت به وی، فعالیتهای او هرگز محدود نشد؛ به طوری که در سالهای اوج نهضت امام خمینی(ره) و روزهای منتهی به انقلاب اسلامی شاهد افزایش تحرکات انقلابی آیت الله مصباح و حضور فعال وی در نهضت اسلامی هستیم. در نوشتار پیش رو مراحل مختلف مبارزات انقلابی آیت الله مصباح یزدی از اوایل دهه 40 تا پیروزی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد.
1- مبارزات انقلابی آیت الله مصباح یزدی در قالب انتشار نشریههای “بعثت” و “انتقام”
از جمله فعالیتهای سیاسی موثر آیت الله مصباح در مبارزه با رژیم پهلوی همکاری در انتشار نشریه “بعثت” و راهاندازی نشریه “انتقام” بود. این دو نشریه در آن دوران بسیار سازنده و امیدبخش بودند و نقش استمراربخشی مبارزه را برعهده داشتند.
نخستین شماره نشریه “بعثت” به عنوان ارگان داخلی حوزه علمیه قم در آذرماه 1342 منتشر شد و آیت الله مصباح یزدی یکی از نویسندگان مطالب این نشریه بود. وی در رابطه با چگونگی همکاری خود با نشریه “بعثت” میگوید: «بعد از اینکه حضرت امام(ره) را به تهران بردند و مدتی تحت نظر و زندانی بودند، به این فکر افتادیم که سعی کنیم یک وسیله تکثیری فراهم کنیم و یک نشریهای منتشر کنیم.
البته این کار ابتدا به وسیله چند نفر دیگر شروع شد که نشریهای به نام بعثت را سامان دادند. ما هم به عنوان یکی از نویسندگان با آنها همکاری داشتیم. گاهی یک مقاله مینوشتیم و احیانا برای توزیع و تکثیرش هم یک کمکهایی میکردیم…»[1]
نشریه “انتقام” نیز از تاریخ 29 آذر 43 با استفاده از آیه شریفه “والله عزیز ذوانتقام”، به عنوان دومین نشریه مخفی دانشجویان حوزه علمیه، به وسیله آیت الله مصباح یزدی آغاز به کار کرد و انتشار آن تا تاریخ 15 مهر 1344 ادامه یافت و در مجموع 8 شماره از آن منتشر شد. آیه “انا من المجرمین منتقمون” به عنوان شعار نشریه “انتقام” در صفحات ابتدایی این نشریه تکرار میشد.
حجتالاسلام خسروشاهی درمورد نقش آیت الله مصباح یزدی در انتشار نشریه “انتقام” میگوید: «این نشریه با محتوای تقریبا مشابه محتوای نشریات “بعثت” اما کمی رادیکالتر توسط آیت الله محمدتقی مصباح یزدی تهیه و تنظیم و تکثیر و توزیع میشد. در واقع استاد همه کار این نشریه را از تهیه و نوشتن مقالات و اخبار و تایپ و چاپ و حتی دستهبندی و توزیع، خود به تنهایی انجام میداد.»[2]
نشریه “انتقام” که از نام آن کینه و بغض نسبت به رژیم ستمشاهی مشخص بود نقش بهسزایی در جوشش انقلابی داشت. آیت الله مسعودی خمینی درباره تاثیر این نشریه بر مبارزات انقلابی میگوید: «مطالب نشریه انتقام به قدری انقلابی و تند بود که الان نیز وقتی که انسان آنها را مطالعه میکند لرزه بر اندامش میافتد.»
وی همچنین در رابطه با مطالب انتقادیای که آیت الله مصباح در این نشریه علیه دیکتاتوری محمدرضا پهلوی مینوشت میگوید: «یادم میآید که آیت الله مصباح مقالهای در رابطه با “موسی چمبه” دیکتاتور کنگو نوشته بود و در این مقاله محمدرضا پهلوی را با او مقایسه کرده و نوشته بود: “موسی چمبه ایران را بشناسید.”»[3]
همچنین در اغلب صفحات این نشریه، مطالبی در حمایت از امام خمینی(ره) و نهضت اسلامی به چشم میخورد. چنانکه مشخص است این نشریه با هدف تبیین اندیشههای اسلامی به روشن ساختن راه مبارزه با استعمار خارجی و استبداد داخلی میپرداخت.
2- عضویت آیت الله مصباح در گروه انقلابی “یازده نفره”
در اوایل سال 1343 جمعی از علما و مدرسین حوزه علمیه قم، به منظور انسجام بخشیدن به مبارزات سیاسی، یک گروه سری موسوم به “جمعیت یازده نفره” را تشکیل دادند. اعضای این گروه تحت پوشش اصلاح حوزه تلاش میکردند تا مرکزیتی برای مبارزه با رژیم منحوس پهلوی به وجود بیاورند.
آیت الله مصباح یزدی یکی از اعضای این هیئت سری بود و براساس اساسنامه گروه، بخش تبلیغات “گروه سری یازده نفره” را برعهده داشت.[4] دیگر اعضای این گروه عبارت بودند از حضرت آیت الله سیدعلی خامنهای و آیات علی مشکینی، عبدالرحیم شیرازی، ابراهیم امینی، احمد آذری قمی، علی قدوسی، مهدی حائری تهرانی، علیاکبر هاشمیرفسنجانی، حسینعلی منتظری و سید محمد خامنهای.[5]
براساس اساسنامه 63 مادی این گروه، که با همفکری اعضاء و توسط آیت الله مصباح یزدی نوشته میشود، بخش تبلیغات که مسئول آن خود آیت الله مصباح بود وظایفی چون اشاعه و انتشار افکار مبارزاتی این جمعیت، مطالعه در افراد قابل عضویت، تعلیم و تربیت افکار اعضای تازه وارد، کسب اطلاع از اهداف و عقاید سایر گروهها و مطالعه و اطلاع از مطالب ضد مرامی جراید، مطبوعات و رسانههای جمعی دیگر داشت.[6]
3- آیت الله مصباح یزدی در مبارزه با رژیم پهلوی به صورت علنی
در 29 بهمن 43، جمعی از علمای حوزه علمیه قم از جمله حضرت آیت الله خامنهای، هاشمی رفسنجانی، علی دوانی، ابراهیم امینی و… نامه سرگشادهای خطاب به نخستوزیر وقت، امیرعباس هویدا نوشتند و نسبت به اوضاع نامطلوب مملکت شکایت کردند که نام آیت الله مصباح یزدی نیز در بین امضاءکنندگان این نامه دیده میشود.
در بخشی از این نامه سرگشاده آمده است: «متاسفانه در سالهای اخیر اقداماتی برخلاف قوانین اسلام و قانون اساسی در این کشور مذهبی انجام یافته که موجبات ناراحتی عموم طبقات را فراهم آورده… خفقان، محدودیت، سانسور، تفتیش عقاید از یک طرف، شکست اقتصادیات و تصاعد هزینه کمرشکن زندگی از طرف دیگر، ملت را از پای درآورده و اگر کسی از وضع موجود اظهار نارضایتی کند، سیاهچال زندان و سپس حکم دادستانی ارتش زندگی تیره او را تیرهتر مینماید.»[7]
علاوه بر این، اعلامیهها، نامهها و بیانیههای دیگری نیز وجود دارد که با امضای آیت الله مصباح علیه رژیم پهلوی و در حمایت از امام(ره) و انقلاب صادر شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- – نامه اعتراضآمیز فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم در تاریخ 8 مهر 42 به هیئت دولت نسبت به بازداشت امام(ره).
- – نامه فضلای یزد در اسفند 43 به هویدا در اعتراض به تبعید حضرت امام(ره).
- ـ نامه جمعی از استادان حوزه علمیه قم به هویدا در تقبیح هجوم ماموران رژیم پهلوی به حرم حضرت معصومه (س) در تاریخ 5 فروردین 44.
- ـ نامه اساتید حوزه علمیه قم به امام خمینی(ره) در 14 خرداد 1349.
- ـ اعلامیه اساتید و فضلا در مورد فاجعه خونین 19 دی 56 قم در تاریخ 22 دیماه همان سال.
- ـ اعلامیه حادثه کشتار یزد در 16 فروردین 57.
- ـ اعلامیه درباره اوضاع اسفبار ایران در تاریخ 25 فروردین 57.
- ـ نامه جمعی از استادان حوزه علمیه قم به رئیس جمهور فرانسه در حمایت از امام خمینی(ره) در آذرماه 57.[8]
4- دبیری آیت الله مصباح یزدی بر گروه ولایت در سالهای 41 و 42
با توجه به اینکه هر حرکت و اقدام سیاسی نیازمند پشتوانه عمیق فکری و ایدئولوژیکی است، یکی از مسائل مهمی که میبایست در مبارزه با رژیم محمدرضا پهلوی مد نظر قرار میگرفت طرح حکومت اسلامی به عنوان آلترناتیو رژیم پهلوی بود؛ لذا جمعی از بزرگان حوزه با محوریت شهید بهشتی در سالهای 41 و 42 با تشکیل گروهی به نام “ولایت” به تحقیق علمی در رابطه با این موضوع میپردازند که دبیری این گروه را آیت الله مصباح برعهده دارد.
آیت الله مصباح یزدی درمورد نحوه فعالیت این گروه میگوید: «از جمله کارهایی که در سالهای 41 و 42 با ابتکار شهید بهشتی آغاز شد تشکیل گروهی از بین شخصیتهای معروف از جمله آقای هاشمی رفسنجانی و مرحوم شهید قدوسی بود. اسم این گروه را “ولایت” گذاشته بودند، برای اینکه اسم حساسیتبرانگیزی نباشد و به اصطلاح دستگاه را خام کنند.
معنای ولایت هم حکومت بود، همین که امروز به آن “ولایت فقیه” میگوییم. محور بحث، حکومت اسلامی بود و طرحی برای تحقیق در مسائل حکومتی تهیه شده بود. حتی وقتی شهید بهشتی بعد از جریان قتل منصور به آلمان رفتند باز ما این کار را اینجا ادامه دادیم و با جذب افراد دیگری توانستیم هزاران برگه فیش در زمینه حکومت اسلامی تهیه کنیم.»[9
5- فعالیتهای سیاسی آیت الله مصباح یزدی در سال 43
در حدود سال 1343، در حوزه علمیه قم مجمعی به نام “مجمع علمی نجات نسل جوان” شکل گرفت که بنا بر گزارش ساواک اعضای آن «با عدهای از عناصر مذهبی در تهران مانند محمدتقی فلسفی» تماس داشتند. چنان که از گزارشهای ساواک به دست میآید یکی از اهداف اعضای این مجمع آگاهسازی مردم در مورد لفظ موهوم اعطای آزادی به زنان بود که از اوایل دهه چهل در دستور کار رژیم پهلوی قرار گرفته بود.
در همین رابطه گزارشگر ناشناخته ساواک چنین گزارش میدهد: «یکی از هدفهای عمده این مجمع [مجمع علمی نجات نسل جوان] مبارزه با حقوق اعطائی به بانوان ایران میباشد و در سایر هدفهایش نیز علیرغم نامی که برای مجمع مذکور انتخاب کردهاند بیشتر جنبه سیاسی دارند.» همین گزارش اعضای این مجمع را اینگونه معرفی میکند: «برخی از اعضای مجمع نامبرده محمد مفتح و محمدرضا صالحی فرزند حاج شیخ علی اصغر صالحی، امام جمعه کرمان و سید هادی خسروشاهی و سید غلامرضا سعیدی، یکی از اعضاء موثر جمعیت مکتب تشیع در تهران و محمدتقی مصباح میباشند.»[10]
6- دستور دستگیری آیت الله مصباح یزدی از سوی ساواک در سال 45
در اواسط دهه چهل، ساواک با آگاهی از فعالیتهای انقلابی آیت الله مصباح یزدی، دستگیری او را در دستور کار خود قرار میدهد. بر همین اساس در تاریخ 5 خرداد 1345، ساواک قم دستور میگیرد که آیت الله مصباح را دستگیر کرده و به مرکز اعزام کند.
در چنین شرایطی آیت الله مصباح یزدی که از چندی پیش متوجه حساسیت ساواک نسبت به خودش شده بود به روستایی به نام “فیضآباد” در حوالی آشتیان رفته و پس از دو هفته به سمت یزد حرکت میکند تا در آنجا مخفی شود. از همین رو ساواک تهران در تاریخ 1345/3/21 حکم دستگیری آیت الله مصباح را به ساواک اصفهان صادر کرده و دستور میدهد: «محمدتقی مصباح یزدی روحانی مقیم قم را که فعلا تحت تعقیب و متواری و به یزد عزیمت نموده [به] وسیله شهربانی محل دستگیر و اعزام دارند. ضمنا آدرس محل سکونت وی در یزد در دست نمیباشد.»[11]
در حالی ساواک اصفهان مسئول دستگیری و اعزام آیت الله مصباح یزدی به تهران میشود که وی از یزد خارج شده و راهی تهران شده بود. بنابراین این تعقیب و گریز همچنان ادامه مییابد. براساس اسناد ساواک، در تاریخ 5 تیرماه 1345، ساواک تهران درباره آیت الله مصباح یزدی چنین دستور میدهد:
«از: اداره کل سوم
به: ریاست ساواک تهران
درباره: محمد تقی مصباح یزدی
نامبرده بالا که از روحانیون مقیم شهرستان قم میباشد به علت یکرشته فعالیتهای مضره که مرتکب گردیده تحت تعقیب میباشد. به ساواک قم اعلام گردیده بود که مشارالیه را دستگیر و به مرکز اعزام دارند؛ پاسخ حاکی از آن بود که یاد شده به شهرستان یزد عزیمت نموده است.
لذا مراتب به ساواک اصفهان اعلام ولی ساواک مزبور اعلام داشته که این شخص در تهران نزد برادرش محمدمهدی مصباح یزدی که در شرکت تولید دارو کار میکند اقامت دارد. علیهذا خواهشمند است دستور فرمائید با مراجعه به آدرس فوق نامبرده را دستگیر و نتیجه را سریعا اعلام نمایند.
مدیر کل اداره سوم-مقدم.»[12]
7- فعالیتهای انقلابی آیت الله مصباح یزدی در سال 47
در بهار سال 1347 بار دیگر ساواک نسبت به فعالیتهای آیت الله مصباح یزدی حساس شده و طی گزارشی در 15 خرداد همان سال، پیرو گزارش های قبلی خود اعلام میکند:
«درباره: محمد تقی مصباح یزدی
نامبرده بالا جزو شبکهای بوده که در موقع تحویل سال 45 مبادرت به توزیع اعلامیهای تحت عنوان “اعلام خطر” در شهرستان قم نموده و به همین جهت تحت تعقیب قرار گرفته و با وجود اینکه تاکنون مکاتباتی درمورد اخذ اطلاعات وی راجع به شبکه مزبور و اساسنامه آن با آن ساواک به عمل آمده نتیجه مثبتی حاصل نشده است.
علیهذا با ایفاد سه برگ فتوکپی نامهای که مشارالیه چند سال پیش جهت آیت الله خمینی ارسال داشته و طی آن صریحا از دولت انتقاد نموده، خواهشمند است دستور فرمایید مشارالیه را احضار و کلیه اطلاعات وی را پیرامون شبکه مذکور و نحوه فعالیت اعضای آن و اساسنامه تنظیمی اخذ و نتیجه را ضمن ارسال بیوگرافی ملصق به عکس نامبرده اعلام دارند.
ضمنا چون افرادی از قبیل شخص فوق با داشتن عقاید افراطی و افکار ماجراجویانه پس از ازهم پاشیدگی جلسات و شبکه آنان مجددا در نقاط دیگر فعالیت مضره خود را با افراد جدیدی آغاز خواهند کرد لذا ضروری است اعمال و رفتار آنان از جمله مشارالیه دقیقا تحت مراقبت قرار گیرد و گزارشهای مکتسبه را به مرکز ارسال دارند.»[13]
جریان از آن قرار بود که آیت الله مصباح طی نامهای که به امام خمینی(ره) ارسال میکند، مطالبی تندی را علیه رژیم پهلوی مینویسد و اطلاعاتی را درمورد وضعیت نهضت اسلامی به گوش ایشان میرساند. همین نامه به دست ساواک میافتد و بار دیگر تعقیب و بازجویی از وی در دستور ساواک قرار میگیرد.
به هرحال پس از مدتی ساواک موفق به دستگیری آیت الله مصباح شده و او را مورد بازجویی قرار میدهد اما چون به نتیجه مورد نظر خود نمیرسند وی را آزاد میکنند. در واقع آیت الله مصباح در این بازجویی با ارائه اطلاعات ناقص و یا سوخته، ساواک را سردرگم میکند. خود وی در این رابطه میگوید: «در بازجویی در پاسخ به این سوال که با چه کسانی ارتباط داشتم از دو گروه اسم بردم؛ یک عده از اشخاصی که هیچ ارتباطی با مسائل سیاسی نداشتند و یک عده هم از افرادی که مورد نظر بودند و حدس میزدم که اینها میدانند و ارتباط ما را با آنها کشف کردهاند…»[14]
به هرحال، ساواک قم پس از بازجویی از آیت الله مصباح یزدی وی را تحت مراقبت قرار میدهد و رفت و آمدهای او را کنترل میکند.
8- مبارزات انقلابی آیت الله مصباح یزدی در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی
در سالهای منتهی به انقلاب اسلامی نیز همچون سالهای قبل شاهد فعالیتهای انقلابی آیت الله مصباح یزدی هستیم. به عنوان مثال در یکی از گزارشهای ساواک درمورد مبارزات انقلابی آیت الله مصباح یزدی به “ارسال اعلامیه از قم به تهران” توسط او اشاره شده و آمده است:
«اخیرا شخصی به نام مصباح که قبلا مدیر مدرسه حقانی بوده تعداد شش برگ اعلامیه به امضاء روحانیون مبارز ایران جهت یکی از دوستانش به تهران ارسال داشته است و خواسته که اعلامیههای مذکور در تهران تکثیر و توزیع گردد.»
این سند که متعلق به آبانماه 1356 است حکایت از مبارزات انقلابی آیت الله مصباح یزدی در دوران اوج انقلاب اسلامی دارد. در ادامه همین گزارش، ساواک دستور میدهد که: «جهت اطلاع و شناسایی مصباح و روشن نمودن نحوه فعالیت و تمایلات سیاسی وی و اعلام نتیجه» اقدام شود.[15] بدین ترتیب بار دیگر ساواک تحقیقات خود را بر روی اقدامات و فعالیتهای آیت الله مصباح متمرکز میکند.
در فروردین 57 باز هم شاهد همراهی آیت الله مصباح با روحانیون مبارز و انقلابی هستیم؛ وی در روزهای اوج نهضت امام خمینی(ره) نیز در کنار دیگر روحانیون علیه رژیم منحوس پهلوی مبارزه میکرد.
در روز 10 فروردین 57 آیت الله صدوقی مردم یزد را به تعطیل عمومی و اجتماع در مسجد جامع شهر یزد دعوت کرد و در یک سخنرانی خواستار بازگشت امام خمینی(ره) از تبعید و سرنگونی رژیم محمدرضا شد. در پایان مراسم مردم به خیابانها ریخته و تظاهراتی علیه رژیم انجام دادند که با حمله ماموران به خاک و خون کشیده شد.
پس از این حادثه خونین، علما و فضلای قم در نامهای، به شدت این حمله را محکوم کردند. در این مکتوب، نام آیت الله مصباح یزدی در کنار اشخاصی چون شهید مطهری و آیت الله علی مشکینی دیده میشود. علما طی این نامه ضمن محکوم کردن این کشتار، مردم را به استقامت و ادامه مبارزه دعوت کردند.[16]
پی نوشت ها ومنابع:
1- گفتمان مصباح، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 88.
2- اسناد نهضت اسلامی(نشریه انتقام)، جلد دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 15.
3- گفتمان مصباح، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ص 94.
4- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،ص 149.
5- خاطرات آیت الله سید محمد خامنهای، جلد اول، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 201.
6- گفتمان مصباح، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، صص 127-124.
7- خاطرات هاشمی رفسنجانی، جلد اول، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، صص 461- 463.
8- اسناد انقلاب اسلامی، جلد سوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 106، 163، 222، 239، 268، 272، 479.
9- گفتمان مصباح، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 109.
10- پیشین، ص 992.
11- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کد بازیابی: 5784، سند شماره 8.
12- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 5784، سند شماره 11.
13- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 5784، سند شماره 18.
14- گفتمان مصباح، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 138.
15- آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، کدبازیابی: 5784، سند شماره 54.
16- انقلاب اسلامی در یزد، جلد دوم، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 70
آیین عمامه گذاری طلاب حوزه علمیه امام خمینی (ره) عصر روز پنجشنبه (16فروردین) با حضور حضرت علامه مصباح یزدی (حفظه الله) برگزار شد.در ادامه گلچین عکس های ایران مراسم را می بینید ؛ همراه بنیانا باشید
امروز مردم جهان، تشنه اسلام هستند و حتی بسیاری از آنها، فقط نامی از اسلام شنیده اند
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آثار حضرت آیت الله مصباح یزدی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در آیین افتتاحیه سال تحصیلی جدید مدرسه علمیه معصومیه، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره جان باختگان در فاجعه منا، از خداوند متعال، سلامتی مجروحین و مغفرت جان باختگان را مسئلت نموده و اظهار داشت: امید است این حادثه تلخ، مقدمهای برای سقوط دولت ظلم باشد.
علامه مصباح یزدی هم چنین ضمن تبریک میلاد امام هادی (ع) و عید بزرگ غدیر، به سال تحصیلی جدید اشاره کرد و گفت: شروع سال تحصیلی جدید به معنای این است که خداوند متعال، عمر دوبارهای به ما بخشیده است که باید شکرگزار این نعمت بزرگ باشیم. توجه به اینکه بسیاری از مردم آرزوی حضور در قم و زیارت و حضور در مراکز دینی را دارند، سبب میشود تا بیشتر این نعمت را شناخته و قدردان باشیم.
وی با ذکر نمونههایی، اظهار داشت: امروز مردم جهان، تشنه اسلام هستند و حتی بسیاری از آنها، فقط نامی از اسلام شنیده و عاشق آن شدهاند و شما به عنوان یک جوان مسلمان انقلابی در این زمینه وظیفه دارید.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: اینکه در زمانی زندگی میکنیم که نظام اسلامی تشکیل شده و در رأس آن، ولیفقیه عادل قرار دارد، جای بسی شکر دارد؛ زندگی کردن در شهر عشّ آل محمد، نعمت مضاعف دیگری است که بر شما ارزانی شده است؛ البته سنت خداوند این است که به هر کس نعمت بیشتری داده شود، تکلیف بیشتری نیز خواهد داشت؛ لذا اگر خداوند نعمتی به شما داده که به بسیاری از مردم جهان نداده است، تکلیفی را که بر عهده شما نهاده، سنگین تر از تکلیف دیگران است. پس حضور شما در بهترین زمانها و مکانها، سبب شده که تکلیف شما نیز سنگین تر باشد.
[/box]
وی با اشاره به اینکه روز حساب، یوم الحسره نامیده شده، اظهار داشت: لذا نیرویمان را باید در راهی صرف کنیم که در نهایت، پشیمان نشویم و حسرت نخوریم.
استاد تفسیر قرآن کریم با اشاره به آیاتی از قرآن کریم، ریشه همه فسادها و شقاوتها را غفلت دانست؛ غفلت از اینکه از کجا آمدهایم، چرا آمدهایم، به کجا آمدهایم و به کجا خواهیم رفت، و افزود: خداوند متعال در قرآن کریم، افراد غافل را بدتر از چارپایان میداند.
اگر میخواهیم سال تحصیلی جدید، سالی مبارک باشد و در آخر سال، پشیمان نباشیم، مناسب است که در همین ابتدا، ساعاتی را در این باره تفکر کنیم که چرا آمدهایم و به کجا قرار است برویم. البته صرف دانستن کافی نیست؛ شاید همه ما جواب برای چنین سئوالاتی داشته باشیم و حتی بتوانیم درباره آن سخنرانی کنیم، اما مهم این است که تا چه اندازه به آن باور داشته و در تنظیم برنامههایمان و هنگام عمل، آن را لحاظ میکنیم.
هدف از خلقت انسان، رسیدن به قرب خدا، قرار گرفتن در جوار رحمتش و به عبارت ساده تر، همسایگی با خداست؛ این همان مقامی است که اگر انسان به آن برسد، خلیفه و جانشین خدا خواهد شد؛ با تفکر در معنای خلیفه، میتوان تصور کرد که انسان تا چه میزان میتواند رشد کند.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به تعبیر حضرت علی (ع) در روایتی از ایشان، اظهار داشت: حضرت امیر (ع) تصریح میکنند که عدهای از مردم مانند چارپایی هستند که تمام همّ وغمّشان، علف و سیری شکمشان است.
وی با بیان اینکه به اعتقاد ما، قرآن، تنها راه سعادت انسان است، ادامه داد: البته قرآن، عمیق است و باید برای فهم آن به اهل بیت (ع) رجوع کرد و از این رو، همواره قرآن و عترت توأم هستند و امام راحل (ره) نیز در اوایل وصیتنامهشان خدا را شکر میکنند که از اهل قرآن و عترت قرار داده شدهاند.
قرآن و عترت را باید به عنوان محور و شاهراه اصلی تلقی کرده و همه مسائل را در شعاع این محور و هدف ترسیم کنیم تا دچار سرگردانی و حیرت نشویم.
وی با اشاره به اینکه صرف قرائت قرآن برای هدایت و رسیدن به سعادت کافی نیست، ادامه داد: هر چند قرائت قرآن لازم است، اما کافی نیست، بلکه باید بفهمیم روح قرآن چیست و چگونه راه را برای ما نشان میدهد.
این مفسر قرآن کریم با اشاره به اینکه مهمترین رکن قرآن کریم این است که به انسان بفهماند که این زندگی اصالت ندارد، بلکه مقدمه برای جهان دیگری است، ادامه داد: قرآن دائماً در آیات متعدد بر زندگی حقیقی در آخرت تأکید میکند و حتی فسادهای بزرگ عالم را ناشی از نسیان آخرت میشمارد.
آیت الله مصباح با بیان اینکه همه مشکلات و فسادهای عالم به خاطر فراموشی آخرت است، ادامه داد: از گناههای شخصی گرفته تا کشتار مردم بی گناه که امروز در کشورها به دست مستکبران و عوامل آنها در منطقه صورت میگیرد، همه به خاطر فراموشی معاد است
منبع +
عمامه گذاری با حضور علامه مصباح
محمد تقى مصباح يزدى در سال 1313 هجرى شمسى در شهر كويرى يزد ديده به جهان گشود. وى تحصيلات مقدماتى حوزوى را در يزد به پايان رساند و براى تحصيلات تكميلى علوم اسلامى عازم نجف شد; ولى به علت مشكلات فراوان مالى، بعد از يكسال براى ادامه تحصيل به قم هجرت كرد.
از سال 1331 تا سال 1339 ه.ش در دروس امام راحل(قدس سره) شركت و در همين زمان، در درس تفسير قرآن، شفاى ابن سينا و اسفار ملاصدرا از وجود علامه طباطبايى(رحمه الله)كسب فيض كرد. وى حدود پانزده سال در درس فقه آيت الله بهجت مدظلّه العالى شركت داشت. بعد از آن كه دوره درسى ايشان با حضرت امام به علت تبعيد حضرت امام قطع شد، معظّم له به تحقيق در مباحث اجتماعى اسلام، از جمله بحث جهاد، قضا و حكومت اسلامى، پرداخت.
وى در مقابله با رژيم معدوم پهلوى نيز حضورى فعّال داشت كه از آن جمله، همكارى با شهيد دكتر بهشتى، شهيد باهنر و حجة الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجانى است و در اين بين، در انتشار دو نشريه با نام هاى “بعثت” و “انتقام” نقش داشت كه تمام امور انتشاراتى اثر دوم نيز به عهده معظّم له بود.
سپس در اداره، مدرسه حقّانى به همراه آيت الله جنتى، شهيد بهشتى و شهيد قدوسى فعّاليّت داشت و حدود ده سال در آن مكان به تدريس فلسفه و علوم قرآنى پرداخت. از آن پس، قبل و بعد از انقلاب شكوه مند اسلامى با حمايت و ترغيب امام خمينى (قدس سره)، چندين دانشگاه، مدرسه و مؤسّسه را راه اندازى كرد كه از مهم ترين آنها مى توان از بخش آموزش در مؤسّسه در راه حق، دفتر همكارى حوزه و دانشگاه و بنياد فرهنگى باقرالعلوم نام برد.
ايشان هم اكنون رياست مؤسّسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(رحمه الله) را از جانب مقام معظّم رهبرى برعهده دارد. معظّم له در سال 1369 به عنوان نماينده مجلس خبرگان از استان خوزستان و اخيراً نيز از تهران به نمايندگى مجلس خبرگان برگزيده شده است. ايشان داراى تأليفات و آثار متعددى در زمينه هاى فلسفه اسلامى، الهيّات، اخلاق و عقايد مى باشد.