قرآن مجید یگانه کتاب آسمانی مصونمانده از تحریف است که جامعترین و استوارترین آموزههای وحیانی را در اختیار بشر قرار میدهد. دستیابی صحیح و روشمند به آموزههای این کتاب بزرگ، به ویژه با توجه به بیان دقیق و خارقالعاده آن، روششناسی خاص خود را میطلبد و شناخت لغزشگاهها و پیشگیری از تحریف معنوی و برداشتهای سطحی از این کتاب گرانسنگ، بستگی کامل به تعریف و تبیین دقیق و عمیق مبانی و روش فهم و تفسیر آن دارد.
برچسب: مقاله
بدون شک ماجرایى که در طبس اتفاق افتاد و با شکست نیروهاى آمریکایی مواجه شد یکى از بزرگترین معجزات قرن است؛ چرا که آنها با برخوردارى از دقیقترین و پیچیدهترین امکانات نظامى و با تدارک همهجانبه و هماهنگى کلیه عوامل داخلى و خارجى به بهانه آزادسازى جاسوسان خود اما در حقیقت به قصد نابود ساختن نظام اسلامى تهاجم خود را آغاز کردند.
سود بالای چهار درصد ربا است
وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَکْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا(نساء آیه 161)
و (نیز به سبب) ربا گرفتنشان – حال آنکه از آن نهی شده بودند- و (به جهت) مفتخواری اموال مردمان. و ما برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردیم
مطابق آموزه های ائمه (ع) مقاطع مختلف حیات آدمی است به عنوان سرمایه عمر است و باید با برنامه ریزی صحیح و دقت و مراقبت از این سرمایه حد اکثر بهره برداری را نمود.
از این رو یکی از مسائلی که در اسلام به آن بسیار سفارش و تأکید شده ، داشتن نظم و برنامه در تمام طول زندگی می باشد که در قرآن کریم و روایات ائمه معصومین (علیهم السلام) به صورت های گوناگون به آن اشاره شده است.
امام صادق علیه السلام :
دِرْهَمُ رِبا أَعْظَمُ عِنْدَ اللّه مِنْ سَبْعینَ زِنْیَةً بِذاتِ مَحْرَمٍ فی بَیْتِ اللّه الْحَرامِ؛
یک درهم ربا نزد خداوند سنگین تر است از هفتاد بار زنا کردن با محارم در خانه خدا.
نورالثقلین، ج 1، ص 295، ح 1177
امام علی علیه السلام :
مَعاشِرَ النّاسِ، اَلفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ ، وَاللّه لِلرِّبا فی هذِهِ الاُْمَّةِ أخْفی مِنْ دَبیبِ النَّمْلِ عَلَی الصَّفا؛
ای مردم! ابتدا احکام را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید! به خدا قسم که ربا در میان این امت ناپیداتر از حرکت مورچه بر روی تخته سنگ است.
بحارالانوار، ج 103، ص 117، ح 16
هم اکنون ایالت متحده آمریکا به عنوان دارنده قویترین سیستم رسانهای با تولید سالانه هزاران قطعه موسیقی، انیمیشن، سریال و آثار سینمایی، در تئوریزه کردن اندیشه خود یکهتاز است.
این آثار رسانهای به عنوان یکی از اثرگذارترین ابزار آلات فرهنگی در گستراندن اهداف ایالت متحده نقش پر رنگی را ایفا میکند، در این راستا انیمیشن به عنوان ابزاری سرگرمکننده و پرطرفدار که مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است از بالاترین ظرفیت برای شکل دادن به فرهنگ عمومی یک جامعه برخوردار است.
از زمان شکل گیری نظام های آموزش رسمی (Formal Education) این ساختارها با چالشی به عنوان نظام آموزش غیررسمی (Informal Education) مواجه بوده اند. آموزش غیررسمی که قدمتی به اندازه ی پیشینه حضور انسان بر روی زمین و در غیاب سیستم های رسمی آموزش وظیفه انتقال دانش، تجربیات و مفاهیم حوزه های مختلف زندگی به نسل های آینده را بر عهده داشت.سیب
با ظهور و گسترش آموزش رسمی و در دهه های اخیر با فراگیر شدن آن، آموزش غیررسمی به علت نداشتن معیارهای آکادمیک و آمیخته بودن با خرافات و عقاید عوامانه به حاشیه رانده شد.
تحصیل ذیل معیارهای نظام های رسمی آموزش در جوامع مختلف اجباری و تحصیل به عنوان یکی از راه های کسب شئونات اجتماعی مطرح گردید. اما با افزایش سیطره رسانه ها بر ابعاد مختلف زندگی انسان آموزش غیررسمی نیز جانی دوباره گرفت و مجدداً در تقابلی جدی تر از گذشته با نظام آموزش رسمی قرار گرفت.
در دهه های اخیر ضریب تأثیرگذاری سیستم آموزش غیررسمی به واسطه ی رشد جایگاه رسانه ها روندی روز افزون را پشت سر گذاشته و در بسیاری از موارد جایگزین ساختارهای سنتی آموزش گشته است.
کانون تربیت سیاسى فاطمه زهرا (س)
پیامبر گرامى(ص) در زمینه مسؤولیت و رهبرى زنان، راضیه مرضیه(س) را براى پذیرش این رسالت الهى تربیت کردند. فاطمه زهرا(س) اولین درس را در بحرانىترین شرایط سیاسى و اقتصادى یعنى در محاصره «شعب ابى طالب» آموخت و به تدریج، با علم لدنّى که داشت، مجالس بحث و وعظ و درسهاى تفسیر و احکام در مدینه براى بانوان جامعه دایر کرد.
بزرگداشت ایام نوروز مصادف است با روزهایی که زیبایی سحرانگیز طبیعت، قدرت خداوند و تجدید حیات و معاد را در خاطرهها زنده میکند به علاوه در نوروز مردم اقدام به کارهایی میکنند که شارع مقدس به آن تشویق نموده است؛ مثل: نظافت و خانهتکانی، صلهرحم، خوشحال کردن مؤمنان، از بین بردن دشمنیها و کینهها، آزادی زندانیان و غیره.
در ادامه همراه بنیانا باشید تا پاسخ به سوالات دینی درباره قتل و تقلب و موسیقی و دخانیات را بخوانیم…
به مناسبت ایام شهادت صدیقه کبرا فاطمه زهرا (س) گزیدهای از سخنان مفسر بزرگ قرآن حضرت آیتالله جوادی آملی با عنوان” ابعاد علمی و عملی شخصیت حضرت فاطمه زهرا (س)” در ادامه بخوانید. همراه بنیانا باشید
امام علی(ع) در خطبه هشتاد و ششم نهج البلاغه میفرمایند: اى بندگان خدا محبوبترين بندگان نزد خداوند كسى است كه او را در راه پيروزى بر هوسهای سركش نفس يارى كرده، آن کس كه جامه زيرينش اندوه در برابر مسئولیتها و جامه روئينش ترس از خداست.
چراغ هدايت در قلبش روشنشده و وسایل لازم براى روزى كه در پيش دارد فراهم ساخته دورها را براى خود نزديك و شداید را بر خود آسان نموده است.
چگونه آب کمتری مصرف کنیم ؟
کمبود آب شیرین بحرانی است که اکثر کشورها را با مشکلات جدی روبهرو کرده است بهطوری که عدهای معتقدند جنگ جهانی سوم بر سر آب اتفاق میافتد. با افزایش دمای هوا و نزدیکی به فصل تابستان، بحران کمبود آب بیشتر احساس میشود.
بهطوری که ممکن است برخی شهرها در فصل تابستان با مشکل قطعی یا افت شدید فشار آب مواجه و روستاهای کوچک در مناطق خشک و کویری کشور با مشکل بزرگتری مثل بیآبی روبهرو شوند. آب هم مثل نفت یک سرمایه ملی محسوب میشود و باید از آن نگهداری و در مصرف آن صرفهجویی کنیم.
فرا رسیدن فصل گرما بهانهای شد که سراغ آمار و ارقام میزان استاندارد مصرف خانگی آب برویم. علاوه بر این آمار و ارقام، این صفحه شما را با مهارتهای صرفهجویی در آب آشنا میکند. خانم زهرا کاظمی، مدیر روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب منطقه 5شهر تهران بهعنوان کارشناس در این بخش ما را همراهی میکند. در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید
چقدر بیشتر مصرف میکنیم؟
بهطور استاندارد میزان مصرف آب جهانی برای هر نفر، روزانه 150لیتر است که متأسفانه این آمار در شهر تهران بهطور میانگین روزانه برای هر نفر 240 لیتر تخمین زده میشود؛ یعنی شهروندان تهرانی روزانه حدود 60درصد بیشتر از استاندارد جهانی، آب مصرف میکنند. شاید یکی از دلایل این مصرف بیرویه، قیمت بسیار کم آب در کشور ما باشد. قیمت تمامشده برای هر مترمکعب آب در فرایند تصفیه، انتقال و توزیع، هزار تومان است که البته در این میزان هزینه سرمایهگذاری صورت گرفته برای تأسیسات سد و تصفیه خانه درنظر گرفته نشده است. با وجود همه این موارد قیمت فروش هرمترمکعب آب کمتر از یک سوم هزینه تمامشده برای سازمان آب است.
چطور مصرف آب را کاهش دهیم؟
میزان مصرف آب در بخشهای مختلف خانه، ما را با آمار و ارقامی عجیب روبهرو کرده است. شاید باورش سخت باشد که برای رفع نیازهای روزمره، ما آب فراوانی هدرمیدهیم. با رعایت نکاتی ساده میتوانیم در مصرف آب بسیار صرفهجویی کنیم. این بخش شما را با راهکارهایی ساده برای صرفهجویی آب در بخشهای مختلف خانگی آشنا میکند.
استحمام
با توجه به گرم شدن هوا و تعرق بدن، استحمام یکی از نیازهای روزمره محسوب میشود اما ما در هر بار استحمام چقدر آب هدر میدهیم؟ هر فرد در هر 15دقیقه استحمام چیزی حدود 180بطری یک و نیم لیتری آب مصرف میکند. یعنی فردی که هر روز به حمام میرود فقط آب مصرفی او در حمام 30 لیتر بیشتر از میانگین آب مصرفی روزانه در شهر تهران است. یکی از راهکارهای ساده صرفه جویی آب در حمام این است که هنگام شست و شوی بدن آب را ببندید. اگر بهطور میانگین شما در هر استحمام 15دقیقهای 5دقیقه آب را ببندید چیزی حدود 90لیتر آب صرفه جویی کردهاید.
شست و شوی ظروف
شست و شوی ظروف بهطور میانگین در طول روز 20دقیقه طول میکشد و اگر آب در این 20دقیقه باز باشد چیزی حدود 160بطری یک و نیم لیتری آب مصرف میشود. ما هم قبول داریم که در تمام مراحل شست و شوی ظرفها به آب نیاز است، اما اگر فقط 2دقیقه، آن هم هنگام اسکاچ کشیدن ظرفها، آب را ببندید بیش از 18 لیتر در مصرف آب صرفهجویی کردهاید. حال اگر در ابتدا ظروف را اسکاچ بکشید و سپس مرحله آبکشی را انجام دهید در این فاصله میتوانید حداقل 5دقیقه آب را ببندید که میشود چیزی حدود 45 لیتر صرفهجویی.
مسواکزدن
اگر بهطور میانگین مسواک زدن هر فرد 5دقیقه طول بکشد چیزی حدود 40 بطری یکونیم لیتری آب مصرف میشود. این در حالی است که خیلی راحت میتوانید با یک لیوان آب مسواک بزنید. به این ترتیب شما چیزی حدود 60 لیتر در مصرف آب صرفهجویی کردهاید.
کولر آبی
بد نیست بدانید که در طول روز هر کولر آبی چیزی حدود 200 لیتر آب مصرف میکند. مسلما همه ما در ساعاتی که هوا خنک میشود کولرها را خاموش میکنیم و کسی هم از شما توقع ندارد در ساعات اوج گرما کولرهای خود را خاموش کنید تا در مصرف آب صرفهجویی شود. پس چگونه در مصرف آب کولر صرفه جویی کنیم؟ خیلی راحت میتوانیم با نصب یک سایهبان روی کولر خود از بخار شدن حجم عظیمی از آب جلوگیری کنیم و به این ترتیب میزان قابل توجهی در مصرف آب صرفهجویی کردهایم.
روشویی
شستن دست و صورت از مواردی است که در طول روز زیاد با آن سروکار داریم. هر یک دقیقه کاهش زمان استفاده از شیر روشویی باعث میشود 12لیتر آب صرفهجویی کنیم. میشود هنگام زدن مایع دستشویی یا صابون به دستها، یک دقیقههای زیادی در مصرف آب صرفهجویی کرد.
دست به آچار شوید
به کارگیری تجهیزات کاهنده بهطور میانگین در روز باعث 40تا 50لیتر صرفهجویی در مصرف آب میشود. علاوه بر آن، این بخش چند راهکار ساده دیگر برای صرفهجویی در آب را معرفی میکند.
اگر شیر آلات شما چکه میکند روزانه چیزی قریب به 3لیتر آب از هر شیر هدر میرود. خیلی راحت میتوانید با یک آچارکشی ساده شیر آلات این مشکل را برطرف کنید.
جدیدا فیلترهایی وارد بازار شده که مصرف آب را بهشدت کاهش میدهد. این فیلترها خیلی راحت بر سر شیرآلات نصب میشوند.
شیرآلات اهرمی گزینهای مناسب برای صرفه جویی در آب محسوب میشوند؛ چرا که خیلی راحت باز و بسته میشوند و با آنها میشود در مصرف آب بسیار صرفهجویی کرد. شاید در ابتدای امر این شیرآلات کمی هزینه بر بهنظر برسند، اما با کاهش هزینههای آب از نظر اقتصادی هم به صرفه خواهند بود.
قرار دادن یک بطری پر از آب در مخزن فلاش تانک ساختمان باعث میشود 24لیتر آب در طول روز صرفه جویی کنید.
صرفا جهت اطلاع
از مجموع کل آبهای جهان، 97/4 درصد آن را آب شور دریاها و اقیانوسها تشکیل میدهد که بهدلیل شوری قابلاستفاده نیستند. به این ترتیب از مجموع منابع آبی جهان، ذخایر آب شیرین تنها 2/6 درصد کل حجم ذخایر آبهای سطح زمین را شامل میشود که بخش اعظم آن بهصورت یخ در قطبهای کرهزمین، یخچالهای طبیعی و آبهای زیرزمینی وجود دارند که در دسترس نیستند. بد نیست بدانید از مجموع آبهای کره زمین تنها 0/014 آن قابل استفاده است.
گفتم: دستان بسته فرشتهها،
یادم افتاد، فرشتهها دست ندارند.
وجه تمایز فرشته و آدمی، غیر فطرت و اختیار، دو بال است. بالهایی که آن روز قرار شد با دستان بسته، مریدان خمینی (ره) را به عرش برسانند.
همه آنهایی که در ماههای آذر و دی در جنوب بودهاند، میدانند که چه سرمای استخوانسوزی دارد؛ چه برسد به آموزش غواصی و شنا در آن.
میگویند غوغا، در عمق اروند است. شنیدهام جریان اروند، جریان صاف و آرام است، اما در عمق آن غوغایی به پاست و خروش و طغیان واقعی رودخانه زیر آب است. به طوری که اگر لنگر کشتی که در اروند لنگر میاندازد ضعیف باشد جریان رود، کشتی یا یدککش را از لنگر جدا میکند و با خود میبرد.
اینجاست که میفهمم چرا غواصان کارکشته زمان جنگ با شنیدن نام اروند، هوایی میشدند و تمام سختی عبور از این رودخانه را که حتی عراقیها تصور نمیکردند کسی بتواند از آن عبور کند، به جان میخریدند. برای آنها جنگ دوجانبه بود؛ جنگ با آب و جنگ با دشمن…
[one_half]
توسل، این کلیدواژه کاربردی در عموم عملیاتها و نفوذهای شناسایی، در میان غواصان معنای ویژهای داشت. با استناد به برخی روایات شفاهی بازماندگان آن فرشتگان زمینی، غواصانی که میخواستند از آبهای مواج اروند عبور کنند، به وسیله یک رشته سیم تلفن خود را به همدیگر وصل میکردند تا جریان آب آنها را نبرد و گم نشوند. نفر اولی که در جلوی صف حضور داشت و سیم را به دور خودش میبست، چند متری سیم اضافه با سر آزاد در جلوی او قرار داشت که وقتی میپرسیدند این سیمهای اضافه در جلوی شما برای چیست؟ پاسخ میداد که این چند متر سیمی که در جلوی من میبینید، اضافه نیست؛ بلکه سر آن به دست حضرت زهرا (س) است که ما را هدایت میکنند که به کدام جهت برویم…
[/one_half][one_half_last]
مظلومیت غواص در نبرد، زمانی مشخص میشود که به عنوان یک غواص بدانی پس از کسب مهارتهای لازم شنا در اعماق آب با تجهیزات و ادوات انفرادی، سکوتت باید ورد زبانت باشد! جانپناهی جز امواج سهمگین نداری و دائم در مرز زنده بودن نفس میکشی. همچنین مانند سایر یگانهای رزمی، مشایعت امدادگر با یگان هم در کار نیست. وقتی پذیرفتی، باید پای اعتقاد و ایمانت مردانه دل به دریا بزنی و به سفارش اهل ذکر، انا فتحنا … و وجعلنا بخوانی. یادت باشد، اگر از سر قضا یا به آتش بیهدف دشمن تیری هم خوردی، حق نداری سکوت آب و هور را بشکنی. تو انتخاب کردی صیاد بحر معرفت باشی. در آن لحظات آخر هم باید صبر را برای آب معنا کنی اما باز هم بیصدا… دست آخر به رسم موسی و نیل، با دستان خودت پیکرت را به آب بسپری که او خود رسم بندهپروری داند …
[/one_half_last]
غواصانی که در سردترین فصل سال 65، در آبهای استخوانسوز کارون و با تحمل مشقات فراوان، کمترین امکانات، تحمل سختیها، بیخوابیها و مریضیها، تمرین کرده و آموزش غواصی دیده بودند، حالا باید تمام آن زحمات را به نتیجه میرساندند و خود را مهیای بزرگترین عملیات تاریخ جنگ تا آن روز، مینمودند.
عملیاتی که در میان عوامالناس به عملیات سرنوشت جنگ مشهور شده بود. درست است؛ «عملیات سرنوشت جنگ». مدت 10 ماه تقریباً تمام امکانات اقتصادی، صنعتی، رفاهی، نظامی و… کشور برای تدارک این عملیات بسیج شد. تمام وزارتخانهها و ارگانهای دولتی در تکاپوی تأمین این عملیات بودند. تقریباً تمام مردم ایران.
عملیات کربلای ۴ با یک طرحریزی بسیار گسترده و وسیع انجام گرفت و بر اساس پیشبینیهای به عمل آمده قرار بود هزار و ۵۰۰ گردان بسیجی این عملیات را انجام دهند (حدوداً چهل و پنج هزار نفر) ولی تأمین این نیرو در حد مقدرات کشور نبود.
بنابراین سپاه یکصد هزار نفری محمد (ص) در قالب ۳۰۰ گردان برای عملیات کربلای ۴ تدارک دیده شد. این سپاه در استادیوم یکصد هزار نفری آزادی تهران تجمع باشکوهی انجام داده و برای انجام عملیات به منطقه مورد نظر اعزام شد.
منطقه شرق بصره از مناطقی است که تلاش قابل توجهی از ایران را در طول جنگ به خود معطوف داشته و غالباً در تصرف هدفهای زمینی نیز به موفقیت نرسیده بود. تلاش سپاه پاسداران جهت انجام عملیات کربلای ۴ در چهار قرارگاه نوح، کربلا، قدس و نجف با رمز محمد رسولالله (ص) صورت پذیرفت و یگانهای متعددی از نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در خطوط مقدم و نیروی هوایی ارتش در پشتیبانی به پای کار آمدند.
با تبلیغات به عمل آمده، سال ۱۳۶۵، سال سرنوشت برای جنگ منظور شده بود. ولی متاسفانه دشمن با آگاهی از عملیات و پی بردن به طرح و معابر اصلی حمله نیروهای خودی در دو طرف معبر کمعرض آبی «ام الرصاص» که از آن به نام «تنگه عملیات» یاد میشد این معبر را مسدود ساخت.
هر چند عملیات منجر به شکسته شدن خطوط پدافندی مستحکم دشمن شد ولی اجرای انبوه آتش عراق روی نقاط خاص و حساس اروند، سازمان غواصهای خطشکن و قایقسواران را که در مراحل دوم و سوم قرار بود به پای کار بیایند بر هم زد و عملیات را مختل نمود.
نیروهای خط شکن از تنگه عملیات گذشته و در جزیره بلجانیه پیاده شدند. حتی قسمتی از جزایر سهیل و ام الرصاص نیز به تصرف درآمد. ولی ادامه عملیات به دلیل ذکر شده میسر نشد و نیروهای خودی جهت حفظ قوا و جلوگیری از تلفات بیشتر از ادامه نبرد صرفنظر نمودند تا فرصت مناسبتری برای طراحی مجدد به دست بیاید. در این عملیات نیروی زمینی به کار گرفته شده خودی حدوداً به سه برابر نیروی زمینی دشمن بالغ بود.
عملیاتی آبی – خاکی، در مواجهه با دشمنی که از 9 مانع طبیعی و مصنوعی بهره میبرد. حوالی نخلستانهای اطراف اروند، حدفاصل جزیره بلجانیه تا بصره، به منظور تهدید شهر بصره، تصرف ام الرصاص و ابوخضیب و در نهایت تصرف شهر بصره که به فرماندهی و هدایت سپاه پاسداران و مشارکت گردانهای بسیج، در سومین روز از دی سال 65 صورت پذیرفت.
… و عملیات این گونه آغاز شد
شلمچه! اروندرود! جزیره ماهی! جزیره بوارین! پرده سیاه شب کشیده شده بود. آخرین نماز جماعت بود، خیلیها تا ساعتی دیگر به سفر ابدی میرفتند، این را فقط خودشان میدانستند و فرشتههایی که در انتظارشان بودند. همه زار میزدند، گریه عذر تقصیر، عفو و بخشش به درگاه خدا، گریه شوق از توفیق جهاد.
در نزدیکی خط دشمن، غواصان پناه گرفته بودند، آماده دستور و فرمان حمله؛ لحظات سختی بود، همه چشمشان به عقربههای فسفری پرنور ساعتهای غواصی که هر کدامشان به دست داشتند بود؛ لباسهای سیاه غواصی به تن، سلاحها حمایل، نارنجکها و خشابها بسته به فانوسقهها، کولههای موشکهای آرپیجی به پشت، ماسکها به صورت، اشنوگرها به دهان، فینها به پا، بندهای آن محکم، چاقوهای غواصی به ساق پا بسته، سیم خاردار قطعکن، سیمچین، چراغ قوه با انواع شیشههای رنگی برای اعلام خبر، کاتر و فندک؛ هر کدام را به جای خود محکم بسته بودند و آماده حرکت.
سکوت بر شلمچه و اروند حاکم بود؛ فقط صدای خشخش نیزارها و امواج به گوش میرسید. هوا سرد بود، غواصان از سرما میلرزیدند، انگار از انقباض عضلات، لباسهای غواصی هم گشاد شده بودند. اما گریزی نبود، باید بیسر و صدا در ساحل اروند، داخل باتلاقها و لای نیزارها مخفی میماندند تا دستور برسد.
بچهها به حکم دل، به سطح آب اروند که با بازتاب نور ماه، نوربالاها را، هوایی میکرد چشم دوخته بودند و با عقل سر، به مواضع هدف که در عمق چند کیلومتری از ساحل خودی بود فکر میکردند.
دلایل شکست عملیات
فارغ از تحلیل استعداد و آرایش دشمن و علل عدم موفقیت در سپاه اسلام در این عملیات، ظاهراً نیروهای بعثی از زمان عملیات آگاه شده و عملیات لو میرود. اما نه به دست منافقین یا ماهوارهها و آواکسهای آمریکایی، که اینها فقط محل تجمع نیروهای ایرانی را میتوانستند کشف کنند و نه محور عملیات و طرح و برنامه آن را.
دشمن میدانست که بعد از شکسته شدن خطوط پدافندیاش به دست غواصها، نیروهای پیاده با قایق به آن سوی اروند منتقل خواهند شد. و چون از روحیه رزمندگان ما باخبر بود شکسته شدن خط خود را امری اجتنابناپذیر میدانست، اما این را هم میدانست که نیروهای خطشکن فقط به صورت موضعی میتوانند در خطوط نفوذ کنند و بعد از تحلیل نیروی جسمی و تمام شدن مهمات، دیگر کاری از آنها بر نخواهد آمد.
پس به فکر سد کردن نیروهای پشتیبانی افتاد که به طبع اهداف سهلالوصولتری بودند، چون هم بر سطح آب حرکت میکردند و قابل رویت بودند و هم قایق نسبت به نفر در مقابل آتش انبوه آسیبپذیرتر است. توپهای چهارلول پدافند هوایی در ساحل اروند مستقر شدند و آماده بودند برای شکار قایقهای رزمندگان.
گرای تنگه گرفته شده بود و حجم انبوه توپ و خمپاره زمانی سطح آب را پوشش داد. دشمن با تمام تمهیداتی که اندیشیده بود باز هم در هول و هراس بود. رادیو بغداد در پیامی اعلام کرد: «ما میدانیم که شما آماده عملیات هستید، خود را به کشتن ندهید و …»
دقایقی نگذشت؛ به یکباره سکوت مرگبار اروند با سفیر گلولهها در هم شکست. سراسر خط، دشمن از تمام سنگرها سطح آب را زیر آتش گرفت؛ گلوله بود که میآمد، از موشک آرپیجی گرفته تا تیرهای کالیبر 50، تیربارهای گرینوف و کلاش؛ همه فقط سطح آب را میزدند. آنقدر تیرها به هم پیوسته و پرحجم بود که خط آتش تشکیل شده بود؛ حتی با ضدهوایی چهارلول به طرف غواصانی که در آب، بدون هیچ جانپناهی بودند، شلیک میشد.
تیرهای رسام، مثل میلگردهای مذابی که از کوره کارخانه ذوب آهن خارج میشود، به هم وصل بود. اصلاً امکان عبور از لابلای گلولهها نبود؛ گرچه خیلی از تیراندازهای دشمن سطح آب را کور میزدند، اما به یکباره هواپیماها در آسمان پیدا شدند و صدها گلوله منور از روی بصره، دهانه خلیج فارس تا روی خرمشهر ریختند. آسمان پر از منور شد. در طول جنگ، چنین عملیات نورافشانی ندیده بودم. منطقه مثل روز روشن شد. حالا وقتی بود تا تیراندازها، غواصان مظلوم را یکی یکی شکار کنند.
نورافشانی یک عملیات، اینچنین نوبر بود
منطقه مثل روز روشن شد و لحظه سماء مستانه بچهها در اروند فرا رسید…
اما انگار، آب و خاک و باد و آتش، با توپهای چهارلول و سلاحهای منحنیزن، یکدله و همقسم شده بودند تا آزمون نهایی عاشقی را از فرزندان دل به دریازده خمینی (ره) بگیرند.
در آن اوقات سهمگین، دشمن با گراهای گرفته شده از تنگهها، با توپ و خمپاره، قایقهای رزمندگان را و با دوشکا و تیربار، غواصان مظلوم را یک یک شکار میکرد.
عملیات لغو شد. هیچگونه تماسی با غواصان برقرار نبود. چه بر سرشان گذشت، خدا میداند و بس. بچهها در عمق و سطح اروند قتل عام میشدند و هیچ کاری از سایر همرزمان ساخته نبود. دشمن دیوانهوار منطقه را زیر آتش توپخانه و خمپارهاندازها گرفته بود. صدای غرش توپها لحظهای قطع نمیشد، دشمن میخواست از نیروهایی که برای عملیات پای کار آمده بودند، کسی سالم از منطقه خارج نشود.
تا اینکه دستور آمد که هر کس، هر طور و با هر چیزی که میتواند از منطقه خارج شود، وعده ما، مقر گردان در خرمشهر.
مرور تاریخچه کربلای 4 و لو رفتن این عملیات مملو است از انتقادهایی از محورهای مدنظر تهاجم، حجم نیروهای مؤثر عملیاتی و برآورد نامناسب از پتانسیل دفاعی دشمن، همچنین چگونگی مدیریت فرماندهان سپاه وقت و تصمیمات صحیح یا ناصحیح ایشان، همه و همه حواشی واقعه سوم دی 65 است.
مژدهای رسید
اما فارغ از این اوصاف، 28 اردیبهشت جاری مژدهای رسید؛
پیکر 275 شهید از جمله شهدای عامل در عملیات کربلای 4، از مرز شلمچه وارد ایران شد.
نویدی که دهان به دهان و گوش به گوش، مادران گمنام را به معراجهای شهدا میکشاند.
این خبر، ادامه تلخی نیز داشت، در میان این شهدا، 175 شهید غواصاز غواصان کربلای 4، با دستان بسته و بدون هیچ جراحتی، در گور دسته جمعی، که نه، گلزار دسته جمعی یافت شدهاند.
و کسی کی درک خواهد کرد گلایهها که نه، خلوص نجواهای عاشقانه انت المولی و انا العبد ایشان را.
به جرات، هیچ کس تا آن وقت فکرش را هم نمیکرده که، کی و کجا قرار است از میان دو انگشت مولایش، خیلی جاها را ببیند و هم اینکه، کربلای او کجا قرار گرفته است! و یا اینکه حتی قرار است صورت به صورت با خاک، با این طینت وجودی، «عادت آخر» خود را ترک دهد!
اینجا، لفظ جان کندن نامأنوسترین واژه است. آخر، آدمِ شهید در حیاتش هم ترک عادت را سرلوحه عاداتش قرار داده!
اما این عادت آخری، عجیب دلبسته است به جان آدمیزاد، خودش را میخواهد خفه کند، آدم را نه! عقل میگوید هنوز زندهای، بارقه امیدی هست، شاید از راهی که آمدهای به سلامت تن برگردی. اما دل، سکوت اختیار کرده، حیا میکند از اعتذار و ذلت که او عقل معاشش را سه طلاقه نموده است.
این نقل که شهدا در عین وصال، در درجات متفاوتاند سخن گزافی نیست. غواصی که میبایست هم با آب میجنگید هم با دشمن، مقدر شد به شوق دلدار، با دستان بسته و نفسی که هنوز در تن او جاری است، مرگ را به سخره بگیرد. حافظ کجاست که از شمع و گل و پروانه بگوید …
با خود فکر میکنم، این دم آخری، عادت دست و پاگیر تنفس، عجیب خودش را به در و دیوار تن میکوبد، که هان! جان داری و جان شیرین خوش است.
تا به وسوسه دو، سه روزی خور و خواب و شهوت، از مرید 18 ساله خمینی (ره) پردهدری کند!
که حفظ جان را اهم واجبات بشمرد! و پشیمان شود از کرده خود، که خاک بر دهانم الموت لخم… بگوید! شاید به جوانیاش رحم شود.
قدری صبر کن!
آیهای از خاطرم گذشت،
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
…وَتُکلِّمُنَا أَیدِیهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کانُوا یکسِبُونَ (1) …دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه کردهاند گواهی دهد.
[/box]
به مصداق این آیه، حالا که قرار است شهادت دهند دستها و پاها،
دستها و پاهایی که به قبول زحمت کابل، سیم، بند پوتین و هرچه دم دست بوده، حالا به ظاهر ساکتاند …
نه، دیگر برای شک دیر است.
به قول عزیزی، آدم از خودش خجالت بکشد بهتر از این است که از دیگران خجالت بکشد.
حالا که فرشتهها، چشم به رفت و برگشت نفسهایمان دارند و قرار است خوبترها را جاهای خوبتر ببرند، کسی به دیگری هم نگاه نمیکند، اگرچه چشمها بسته است. هرکس به سهم خود قانع است، تیر، تیغ، آب، شایدم … خاک.
آقا این دقایق آخر، از همه آن 17-18 سال عمرش دیرتر میگذرد، مثل همین چند خط!
انگار این حرملههای بعثی پایشان را روی عقربههای ساعت گذاشتهاند، نه میگذرد، نه نمیگذرد. این وقتها که سر شیطان، برای القای یأس در دل بچهها شلوغ میشود، فقط ایمان به کار آدم میآید. دیگر، فکر کردن به چشمهای منتظر مادرانهای که چشم به راه برگشتت دارند یا حتی، آدرنالینی که از شدت ترشح در خون، میرود از گوشهایت فواره کند، خیلی مهم نیست.
یک حدیث: حُسنُ ظَنَ باللهِ ان لاتَرِجو الا الله…(2) گمان نیک به خداوند آن است که جز به او امیدوار نباشی…
برای امیدوار به رحمتت، که قرار است چشمش به هنگام مرگ به جمال آل کساء (علیهم السلام) روشن شود و همین طور که خاک بر سر و صورتش میریزند، همانند بوییدن گلی خوشبوی به لقایت برسد، مرگ آنقدرها هم ترسناک نیست.
شهید عزیز؛ هنوز هم به اطمینان میدانم که نام تو در هیچ یادواره و بزرگداشتی نمیگنجد و هم هیچ کتابی. تو را باید با خودت شناخت، تو را باید با خود خود گمنامی شناخت. شاید هم با اروند و نهرخین! که صبر را برایشان معنا کردی. آری برای از تو نوشتن غیر از کاغذ و قلم، نظر رحمتتان لازم است که فقط کاغذ سیاه نشود.
کربلای بیمنتهای 4 گذشت و کربلای 175 غواص بحر عرفان خمینی (ره) نه در اروند و دجله، که امروز بر سر دستان من و شما رقم خواهد خورد.
آری اعتراف میکنم غواص شهید، که دست دلم سوخت از روایت شبهای ظلمانی کربلای 4. اگرچه نام تو در میان نیست اما ولاتحسبن الذین قتلوا…، که زندهتر از منی.
برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ روی آنها کلیک کنید
منبع : یادداشت مهدی آذرسرا عزیز در روزنامه کیهان
____________
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]پینوشتها:
1- سوره یس آیه 65
2- اصول کافی- ج 2- ص 72
منبع روایی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
منبع خاطرات: علیرضا دلبریان[/box]