خندانندهشوها؛ تکیهی طنز به جنسینویسی؛ ذائقههای اینستاگرامی یا توئیتری
استندآپکمدی از پارسال خیلی گل و گُر گرفت. در مسابقات پارسال، پسری بود که مینشست و طنزی میساخت پر از ارجاعات جنسی. چهار نفر از همین بازیگرها هم قربانصدقهاش میرفتند و نهایتا هم به دلایلی که میگویم دوم شد.
بازیگرهای ذوقزده، او را مولف و نویسنده و صاحب قلم معرفی میکردند. الان هم شده است مجری یکی از برنامههای شبکه سه، که دیروز ایرج ملکی را آورد و دستش انداخت و مسخرهاش کرد.
از نظر رهبر انقلاب «زندگی باید شادمانه باشد و شادمانه بگذرد» (۷۱/۱۰/۱) و بر اساس این دیدگاه است که تأمین شادی برای مردم را از وظایف حکومت اسلامی میدانند.
ایشان این نکته را در دیدار با مسئولان صدا و سیما و برنامه سازان رادیویی و تلویزیونی فرمودند: «شادی لازم است و باید آن را برای مردم تأمین کرد» (۸۳/۹/۱۱).
اما ایشان در مورد برنامهسازی طنز در جمهوری اسلامی قواعد و جهتگیریهایی نیز بیان داشته اند که در ادامه مطلب به مرور آنها میپردازیم. همراه بنیانا باشید
طنز ارائه شده در «خندانندهشو» اشاراتی دارد که بهتر است بچههای زیر ۱۸ سال را پای تلویزیون ننشانیم؛ هرچند برخی کمدینهای این بخش، زیر ۱۸ سال دارند!
اگرچه قرعهکشی یکی از نرمافزارهای تلفن همراه و دادن یک خودروی ۲۰۶ آلبالویی نمیتواند ملاک سنجش تعداد مخاطبان خندوانه باشد، اما وقتی از بین ۲۰ میلیون نفر قرار است شانس به یک نفر رو کند، یعنی خندوانه هم که آن نرمافزار را در سطح وسیعی تبلیغ میکند، همین حدود مخاطب دارد.
گزارش از خطوط قرمزی که روزبهروز کم رنگتر میشوند ؛ ما از تماشای خندوانه خجالت می کشیم ؛ شما چطور؟
با آغاز مسابقه خنداننده شو و حضور شرکت کنندگانی که نیازمند جذب رای تماشاگران هستند، هیزم این آتش دو چندان شده است و بسیاری از آنان برای جلب توجه مردم و خنداندن خانوادهها از شوخیهایی که به هیچ عنوان مناسب فضای خانوادگی نیست، استفاده میکنند
طلوع خورشید داغ تابستان و پایین آمدن کرکره مدارس و در کنار آن بیبرنامگیهای تلویزیون برای پر کردن اوقات فراغت خانوادهها به ویژه در ساعات پایانی روز موجب گردیده چشمان بسیاری منتظر آخر هفته باشند تا رامبد جوان با خنداونه در قاب تلویزیون ظاهر شود و ساعات شادی را با خوشمزگیهای جناب خان برای ملت ایران خلق کند.
خندوانه که پنج سالی است مهمان خانه ایرانیان شده و با رامبد جوان و تیم همراهش توانسته مخاطب جذب کند . اما فصل پنجم خنداونه به گفته بسیاری از مخاطبین تلویزیون کم رونقتر از فصلهای گذشته از کار در آمده و ظاهرا نشان میدهد رامبد جوان و تیمش دیگر ایده جدیدی نداشته و هر آنچه که در آستین خلاقیت خود داشتهاند در فصلهای پیش خرج کردهاند.
ظاهرا این کمبود ایده که حتی در شخصیت جناب خان، با وجود غیبت در فصل پیش، نیز نمود یافته است موجب گردیده نویسندگان برنامه برای خنداندن مردم و روشن نگه داشتن چراغ برنامه، به سمت شوخیهای جنسی بروند که این از خندوانه و به ویژه رامبد جوان که همواره سعی داشته با زبان طنز در راستای ارتقاء فرهنگ تلاش کند بسیار بعید است.
در قسمتهای گذشته با آغاز مسابقه خنداننده شو و حضور شرکت کنندگانی که نیازمند جذب رای تماشاگران هستند، هیزم این آتش دو چندان شده است و بسیاری از آنان برای جلب توجه مردم و خنداندن خانوادهها از شوخیهایی که به هیچ عنوان مناسب فضای خانوادگی نیست، استفاده میکنند و با این وجود غالبا هم از سانسورها گلایهمندند.
این مسئله تا بدان حد رسید که «پانتهآ بهرام»، یکی از مربیان و داوران خندانندهشو، خطاب به «محمدمتین نصیری»، شرکت کننده مرحله اول مسابقه خنداننده شو از گروه اشکان خطیبی، که در استند آپ خود به کرات از شوخیهای جنسی استفاده میکرد این موضوع را تذکر داده و از نامتناسب بودن شوخیهای او با سنش گلایه کند.
در دیالوگهای جناب خان نیز که طرفداران بسیاری به ویژه در میان قشر کودک و نوجوان دارد این مسئله به کرات دیده میشود و تقریبا شبی نیست که جناب خان باشد و شوخیهای جنسی با طعنه و کنایه از زبان او بیان نشود.
برای خواندن ادامه مقاله روی ” ادامه خواندن ” بزنید
مرده بدم زنده شدم، گریه بدم خنده شدم ؛ دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
***
در حکمت و عرفان، انسان را دو گونه لبخند و شادی است. خنده ظاهر و صورت که زودگذر و کم اثر است و ممکن است بر اثر ناملایمات گوناگون محو و نابود شود و لبخند درون که بر آمده از بینش است و ماندگار . و سختی و ناملایمت روزگار کمتر تاثیری برآن دارد.
هر چند که ما بین این دو لبخند رابطهای است و هر یک میتواند موجب دیگری گردد اما سطح لذت و قدرت مداومت هر یک متفاوت است.
خانم زینب موسوی یکی از شرکت کنندگان مسابقه «خندانندهشو» برنامه خندوانه است که از راهیابی به مرحله بعد این مسابقه بازماند؛ وی اخیراً صحبتهایی کرده که حاشیه ساز شده است.
زینب موسوی از شرکت کنندگان مسابقه خندانندهشو در زمان شرکت دراین مسابقه و پس از آن حواشی زیادی ایجاد کرده است. حاشیه سازیهای وی روز گذشته وارد مرحله جدیدی شد که با چاشنی توهین به مردم همراه بود.
پس از این اتفاق که مسبب آن زینب موسوی بود، تیغ حذفیات بر اجراهای خنداننده شو فرود آمد و شاید به خاطر حساسیت ایجاد شده برخی زیادهروی ها هم صورت پذیرفت. پیرو این حذفیات برخی از شرکت کنندگان از جمله زینب موسوی به انتشار برخی از جملات حذف شده، در صفحه اجتماعی خود اقدام کردند و طی آن چندین توئیت منتشر شد.
تهدیدم کردهاند!
پس از اجرای آخر زینب موسوی و باخت او در نظرسنجی مردمی، او همچنان خبرساز شد و در قالب برخی مصاحبهها با رسانههای مختلف مسائلی مطرح کرد که باعث شد همچنان رسانهای باقی بماند.
موسوی در مصاحبه تصویری با یکی از برنامههای اینترنتی گفت: من این روزها، بسیار روزهای بدی را سپری میکنم. روزهایی که در آن علاوه بر فحاشی به خودم و خانوادهام در بسیاری از صفحات مجازی، با تهدیدهای فراوانی از اسیدپاشی تا زیر گرفتن با ماشین مواجهم.
موسوی درحالی این مسأله را مطرح میکند که خودش در ایجاد این جو نامناسب بی تأثیر نبوده و بعضاً با رفتارهایی مثل کامنت ها و همچنین پرخاش و بلاک منتقدان، کم و بیش باعث تحریک مخاطبان خود به عصبانیت شده است؛ وگرنه چه دلیلی وجود دارد که در یک حالت عادی مردم نسبت به یک جوان تازه هنرمند واکنش نامناسب و تهاجمی نشان دهند؟
احمقها درک نمیکنند!
مشی زینب موسوی به گونهای است که فقط با یک اجرا میشود شخصیت اورا تحلیل کرد. از نگاه بالا به پایین، رک گویی بیش از حد که گاهی به گستاخی میرسد و غرور عیان در رفتار و کردار او که باعث ایجاد نگاه منفی در مخاطب میشود؛ حتی به عقیده برخی شکست و عدم راهیابی وی به مرحله بعد در مسابقه هم به دلیل همین مشی متکبرانه او بوده است.
پس از برخی رفتارهای زینب موسوی در فضای مجازی و همچنین اجراهایش در خندوانه، این بار مصاحبه تصویری وی با یکی از برنامههای اینترنتی باعث نمایان شدن چهره مغرور و بعضاً خارج از ادب او شد.
زینب موسوی دراین مصاحبه گفته است: «تصور مردم ما از طنز و کمدی چیز مفرحیه که قراره تو رو بخندونه و فقط بخندونه و من فکر نکنم و بخندم. اینکه یک انسانی ادای مرغ دربیاره، تحت هر شرایطی بامزه است، خصوصاً اینکه آدم درشتی باشه… و مردم ما اینو دوست دارن، چون قرار نیست که فکر کنن. غالب مردم دوست ندارن فکر کنن و چیزی که اندکی تفکر ازشون بخواد رو دوست ندارن.
میگن: تو چی داری میگی، اینا به چی دارن میخندن، من به این نمیخندم و این بیمزه است که بهش نمیخندم. من احمق نیستم، این بیمزه و بددهن و پررو و وقیحه و داره از دید بالا به من نگاه میکنه و چیزی میگه که من نمیفهمم، و ناراحت میشن…»
خانم خنداننده بازنده با نگاه متکبرانه خود مدعی شده که مردم دنبال طنز سطحی هستند و اگر ایشان رأی نیاورده قطعاً به خاطر نگاه نازل آنهاست! بله شاید درست میگوید، احتمالاً شوخیهای شبه جنسی او منظومهای از اندیشه و تفکر بوده و استفاده از فرم بدن دیگر خندانندهها در اجرایشان مسائلی سخیف و دست چندم! مثلاً داستان رستم و سهراب ورژن زینب موسوی چه کارکردی در تفکر و ارتقای سطح سلیقه هنری مخاطب دارد؟ جز چند لحظه خنده زودگذر؟
اهالی طنز و استندآپ به خوبی میدانند که این شیوه، صرفاً به قرائت طنازانه یک ماجرا اطلاق نمیشود و مؤلفههایی دارد که بسته به شخص، متغیراست. این که شخصی از ویژگی های ظاهریاش در سبد استندآپخود بهره ببرد نه تنها اقدام نازلی نیست بلکه عملی هوشمندانه و بجاست.
متأسفانه خانم زینب موسوی با انواع و اقسام متلکها به رأی مردم حمله و آن را سطحی نگری معرفی میکند. وی هنوز به آن مرحله از پختگی و بلوغ حرفهای نرسیده که به رأی مردم احترام بگذارد و متوجه باشد که سلایق مختلفی در برابر طنز وجود دارند و هر یک در جای خود قابل تأملاند.
این دانای کل بودنی که به گفته زینب موسوی در ذات کاراکتر « امپراطورکوزکو » وجود دارد، گویا آینهای از شخصیت واقعی خالق این کاراکتر، یعنی زینب موسوی است.
زینب موسوی که شاید نهایت استعدادش در طنازی روایت قصهای تخیلی با لهجهای با نمک باشد در همین ابتدای فعالیت رسمی هنریاش به درجهای رسیده (یا فکر میکند رسیده) که عرصه را بی رقیب میداند و ادبیات و لحنی دارد که ستارههای طنز کشور با چند دهه سابقه مدعی آن نیستند.
هرچند که حواشی و برخی رفتار موسوی نشان دهنده علاقه وی در حضور رسانهای و جنجال است اما ای کاش یک نفر از دلسوزان اهل فن پیدا شود که او را در آینده ارشاد کند؛ هم در مسیر هنری و هم منش اخلاقی؛ هم استاد فن و هم استاد اخلاق؛ که بداند هرآن که به تو رأی نداد، احمق نیست و هنر چیزی نیست جز اخلاق نیکو.
برنامه های اخیر خندوانه با انتقادات گسترده از سوی طرفداران خندوانه روبرو شده است . هرچند هیچ کس راضی به اتمام برنامه نیست اما مدیران و مسئولین این برنامه باید پاسخگوی نظرات دیگران هم باشند.
آقای مهدی خرامان روزنامه نگار و منتقد فرهنگی در شماره (5124) روزنامه جوان مطلبی درباره خندوانه نوشتند که در ادامه میخواند :
مرحله دوم خنداننده شو آغاز شد، اما شاید چهار سرگروه از بیان نکتهای مهم به اعضای تیم خود غافل شدهاند و آن قدرت و تأثیرگذاری رسانه ملی در جامعه است؛ قدرتی که اگر در مسیر درست به کار گرفته شود تأثیرات مثبت دارد و اگر به اشتباه از آن استفاده شود گاهی باعث فاجعه میشود.
شاید هیچگاه محمد مسلمی، حمید گلی و علی فروتن فکر نمیکردند که تنها یک آیتم هفت دقیقهای به نام «هتل فیتیله» باعث آن همه اتفاقات عجیب از نطق نماینده مجلس تا اعتراض مردم تبریز شود؛ مسئلهای که باعث دوری آنها از رسانه ملی و خدشهدار شدن کارنامهشان شد یا آن روزی که مهران مدیری سریال «در حاشیه» را کلید زد، شاید احتمال توقف یا فشار برای تغییر موضوع، تجمع پزشکان، نامه اعتراض سازمان نظام پزشکی و در آخر ورود یک وزیر به مسئله را نمیداد .
یا حتی کمال تبریزی که در مرحله ابتدایی یکی از داوران این کمدینها بوده است هیچگاه تصور نمیکرد سریال تاریخی او باعث اعتراض ایل بختیاری، تجمع و اعتراض نمایندگان مجلس شود و نه تنها چهار سال پخش فیلم متوقف گردد، بلکه باعث ضبط مجدد سریال هم شود یا در همین مرحله اول خنداننده شو که باعث ناراحتی مردم خوزستان شد تا در نهایت باعث عذرخواهی رامبد جوان شود؛
حواشیای که تنها باعث پسرفت افراد و تلف شدن انرژی آنها در حواشی ایجاد شده میشود، و گاهی آنقدر این آش شور میشود که مانند مهراب قاسمخانی، کارگردان یک برنامه در رسانه ملی میشوید، اما حتی نامتان را به خاطر حواشی در تیتراژ درج نمیکنند و در نهایت باید اثر خود را به یکی دیگر بسپارید، به همین دلایل در رسانه ملی کم نبودند افرادی که یک شبه معروف یا یکشبه نابود شوند.
اما انگار کمدینهای خنداننده شو هنوز خودشان را در قالب کاراکترهایی در فضاهای مجازی تصور میکنند، افرادی که اگر خطا کنند، میتوانند به راحتی «پست»شان را پاک کنند و با یک معذرتخواهی قضیه را فیصله دهند، شومنهایی که در همان ابتدا هوش مردم را دستکم گرفتهاند و فکر میکنند مردم با شوخیهای دمدستی و گاهی زننده آنها بیگانه هستند که متأسفانه باعث بزرگ بینیشان شده، اما تاریخ نشان داده است چه افراد بزرگی در رسانه ملی فعالیت میکردند که تنها به خاطر یک اشتباه سالها حتی وارد جامجم هم نشدهاند، به همین دلیل صداوسیما مانند سکوی پرش است که اگر شیرجهزن در نقطه اوج اشتباه سهوی انجام دهد، مطمئناً سقوطی دردناک را تجربه خواهد کرد.
در هر حال باید امید داشت این پازل به هم ریخته به دست چهار سرگروه و به ویژه رامبد جوان به دلیل احاطه کافی درباره حد و مرز رسانه ملی، مرتب شود تا شاید کمدینهای خلاق که بیاخلاقی را ارزش نمیدانند دوباره وارد شریانهای اصلی طنز کشور شوند.
پایان
آقای مصطفی امینی خواه از فعالان فضای مجازی در انتقاد از وضعیت خندوانه مطلبی را در کانال تلگرام خود (Aminikhaah) نوشتند که در ادامه میخوانید :
خنداننده شو ؛ ولی نه به هر قیمتی!
فرصت دیدن خندوانه ندارم ؛ ولی دیشب بخش زیادی از ” خنداننده شو ” را دیدم.
هر چند رویکرد فرهنگی و اجتماعی خندوانه به مرور بهتر شده ، ولی خمیرمایه آن کماکان “لهو” و “لغو” است.
هر چند شخصا ادب رامبد را می پسندم ولی نمی توانم نسبت به حجم متراکم “بی حیایی غلیظ” در برنامه دیشب او لب فرو بندم.
گعده های خویشانه و دوستانه ما از دیرباز ، محفوف به فکاهیات فرومایه و ادبیات “بدن واره” بوده.
در این گونه از طنز ، ذهن ها از “سرویس بهداشتی” و “اتاق خواب” بیرون نمی رود.
این تیپ طنز ، همیشه بوده و هست اما آنچه پرتگاه رسانه است ، رسمیت بخشیدن به این مدل از شوخی هاست.
خنداننده شو دیشب ، مصاف تهوع آوری از اینگونه طنز فاجر (در برابر طنز فاخر) بود.
یکی از شرکت کنندگان که دختری جوان و اهل قم بود ، علی رغم ریتمی جذاب و موضوعی ناب ، از همان اشل اتاق خواب مدد گرفت که حقا زننده بود.
او یک جا برخی نوزادان را “اقدام مشترک بی برنامه” نامید.
جای دیگر با ماجرای تاریخی “شیث و نصرتی” شوخی کرد.
و در جای دیگر با ذکر ربط شغل و نام خانوادگی ، از پیشه پدربزرگ “سوشا مکانی” پرسید.
یکی دیگر از شرکت کنندگان ، با طرح موضوع “قحطی و قطعی آب” ، 80 درصد محتوای خود را در سرویس بهداشتی گذراند. و جای دیگر نیز شوخی های رکیکی با مساله ازدواج داشت که البته سانسورهای پیاپی در استندآپ او مشهود بود.
برنامه دیشب البته نکته حساس دیگری هم داشت و آن ، تمسخر رییس جمهور سابق بود.
یکی از شرکت کنندگان ، متنی را از زبان یک گوسفند بیان می کرد که در انتها ، لحن ویژه ای به خود گرفت و با استفاده از کلیدواژه “من به شما علاقمندم” ، خاطره مناظره احمدی نژاد و موسوی را تداعی کرد. با این تفاوت که این عبارت از دهان یک گوسفند شنیده می شد!
برنامه هایی چون خندوانه اگر بنا را بر ارتقای فرهنگ این آب و خاک نهاده اند ، باید ذائقه حیامند و عفت آمیز طنز ایرانی را پرورش دهند. وگرنه پر کردن آنتن به هر قیمت ، به ورشکستی درازمدت ادبیات و فرهنگ ایرانی خواهد انجامید.
قسمتی از برنامه خندوانه که از تلویزیون پخش شد با اعتراضهای زیادی از سوی مخاطبان تلویزیون روبهرو شد. به کارگیری الفاظ نامناسب، توهینآمیز و دستاویز قرار دادن هر چیزی حتی محتویات توالت برای خنداندن باعث شد کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به این برنامه واکنش نشان دهند.
تلاش برای پاسخگویی مدیر شبکه نسیم درباره محتوای نامناسب برنامه خندوانه با پاسخگو نبودن وی همراه بود. در عوض یکی از افراد مطلع اطلاعاتی را درباره این برنامه در اختیار ما قرار داد.
از جمله اینکه شنیده شده حامی اصلی پخش برنامه خندوانه خود شخص رئیس رسانه ملی است و همین موضوع حاشیه امنی را برای این برنامه به وجود آورده است و با وجود ممیزیهای زیاد هنوز هم برنامه خندوانه به خاطر اسپانسری که دارد از شبکه نسیم پخش میشود، اما هیچکس زمان پایان پخش آن را به خوبی نمیداند!
خندانندهشو و توهین به بازیکن تیم ملی
مسابقه استندآپ کمدی برنامه «خندوانه» این شبها وارد مرحله دوم اجرا شده است. سهشنبه شب چند اجراکننده به روی استیج برنامه خندوانه رفتند و اجرای برنامه کردند. دو نفر از چهرههای حاضر در این بخش پیش از این نامهای «امپراتور کوزکو»و «شیخ حسین» در فضای شبکههای مجازی مانند اینستاگرام فعالیت داشتهاند و استندآپهایشان را منتشر میکردند که اغلب موارد دارای کلمات رکیک و نامناسب برای رده سنی غیربزرگسال بود.
حالا این دو نفر با نامهای اصلیشان یعنی سیدهزینب موسوی و حسین شاهرخنیا در برنامه حاضرند. در اجرای سهشنبه، موسوی درباره نامگذاری گفت و به نامهای مشهوری که با هم میآیند، اشاره کرد و مصداق آن را نام شیث و نصرتی گفت که یادآور اتفاق غیراخلاقی در زمین فوتبال است.
وی در بخش انتهایی به نامهایی که برگرفته از شغل افراد است، اشاره کرد: «شما یک نفر را ببینید فامیلیاش آهنگر باشد، یعنی پدربزرگش آهنگر بوده یا اگر کسی را ببینید که فامیلیاش قناد است یعنی پدربزرگش قناد بوده، فقط من نمیدانم پدربزرگ سوشا مکانی چه کاره بوده؟»
رامبد جوان هم که به عنوان داور خندانندهشو حضور داشت، گفت هیچ مشکلی با این اجرا ندارد! توجه کنید که این ادبیات از تلویزیون جمهوری اسلامی در حال پخش بوده نه خدایی نکرده شبکههای ماهوارهای!
جالب اینجاست که شقایق دهقان، داور و مربی زینب موسوی هم گفت که بسیاری از بخشها برای اینکه به کسی بر نخورد حذف شده است!
یکی دیگر از استندآپهایی که در ششم تیر برگزار شد، اجرای بهزاد قدیانلو بود که در آن از زبان یک گوسفند به اجرای برنامه پرداخت و ادای برخی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری را درآورد و بعد از سؤال کردن از حضار یکی گفت اینو چی میگی؟! در اینجا به وضوح به یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری توهین شد و همه هم خندیدند!
فرهان معین هم دیگر شرکتکنندهای بود که درباره قطعی آب صحبت کرد و در آن خواست که اگر آب قطع بود مردم توالت نرن و تکرار کرد که با گوشی موبایل توالت نرین، آقا نرین!
متأسفانه الفاظی از این دست در اجراهای خندانندهشو برنامه خندوانه زیاد است.روزنامه «جوان» تلاش کرد درباره این حجم از به کارگیری الفاظ نامناسب در برنامه خندوانه با محمد احسانی، مدیر شبکه نسیم گفتوگو کند که بهرغم تلاش زیاد احسانی حاضر به پاسخگویی نشد، اما منابع خبری «جوان» درباره حجم بالای ممیزی برنامه «خندوانه» میگویند که «در حد خیلی زیاد» است.
برخی از تفاوتهای پخش اصلی برنامه خندوانه و پخش تکرار آن این است که ممیزان شبکه علاوه بر چک کردن متنها و اجراها گاهی اوقات متوجه میشوند که اجراکننده استندآپ کمدی بخشهایی را در زمان اجرا اضافه کردهاند. از سوی شبکه نسیم هم یک ناظر در محل پخش برنامه حضور دارد و بسیاری از موارد را وی با ممیزی که در سر صحنه انجام میدهد اجازه انتشار نمیدهد! و پیش آمده که علاوه بر حذف دستور ضبط مجدد بخشهایی از برنامه توسط ناظر شبکه داده میشود.
با وجود این هنوز هم شاهد اصرار شرکتکنندگان به استفاده از الفاظ نامناسب در اجرای برنامه هستیم. از جمله دلایلی که اجراهای مسابقه خندانندهشو با وجود ایرادات زیاد هنوز پخش میشود این است که این برنامه به صورت مسابقهای اجرا میشود و شبکه نمیتواند اجرای یک استندآپ کمدی را به طور کامل حذف کند! با وجود این در هر جلسه بیش از چند دقیقه از برنامه به دلیل محتوای نامناسب اجازه پخش پیدا نمیکند!
بعد از جنابخان خندوانه یک شوخی بود!
اگر قرار بود موفقیت برنامه خندوانه به «ما خیلی خوبیم» گفتنهای رامبد جوان باشد، پس تا امروز هم باید این موفقیت ادامه داشت چون رامبد عادت کرده که در طول برنامه چندین بار از حضار برنامه بخواهد بیدلیل بگویند که «ما خیلی خوبیم»، «ماشاءالله به ما…» و از این نوع جملات که به بخشی از شناسنامه «خندوانه» تبدیل شده است یا اگر قرار بود برنامه خندوانه با حضور نیما شعباننژاد که در حضور جناب خان کاملاً محو شده بود، موفق میشد که پیش از آمدن جنابخان باید این اتفاق میافتاد.
نیما در سری جدید چند کاراکتر را در برنامه اجرا میکند که هیچکدام هم موفق نیستند! رامبد برای جبران شکست نداشتن «جناب خان»، چهار عروسک را به برنامه آورد که تنها موفقیتشان بازسازی یک کلیپ در فضای مجازی بود که به «عروس خجالتی» یا «عروس جنجالی» معروف شده است. این عروسها که مسئولیت صداپیشگی مدام از آنها با یکی از موفقترین صداپیشههای صداوسیما بود، خیلی زود به عنوان پروژهای شکست خورده از برنامه حذف شدند.
برنامهای با تهیهکننده چند شغله!
زمانی محمدرضا شهیدیفر، مجری و برنامهساز موفق تلویزیون در پشت صحنه برنامه خندوانه حضور داشت، ایده میداد و برنامه را سرپا نگه داشته بود. مدتی است شهیدیفر ارتباط خود را با خندوانه قطع کرده، از فصل چهارم هم تهیهکننده برنامه عوض شد و سیدعلی احمدی مدیرعامل مؤسسه تصویر شهر که همزمان دبیری جشنواره فیلم شهر را نیز بر عهده دارد تهیهکننده برنامه خندوانه شده است.
تهیهکننده چندشغله خندوانه چقدر میتواند بر آنچه در این برنامه میگذرد، نظارت داشته باشد؟!
استفاده شخصی از رسانه ملی!
رامبد جوان چند روز بعد از توهین به خبرنگاران و صفر کشکولی، بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون وی را به برنامه خندوانه دعوت کرد. جالب اینجاست که دعوت از صفر کشکولی با اطلاع شبکه نسیم نبوده و بعد که مدیران شبکه دلیل این دعوت را جویا میشوند رامبد جوان برایشان از دلیل دعوت و عذرخواهی میگوید و شبکه نسیم هم به دلیل اینکه عذرخواهی کردن فرهنگ پسندیدهای است! با این کار موافقت کردهاند.
جالب اینجاست که رامبد جوان پیش از دعوت از صفر کشکولی و در برنامهای که به مناسبت عذرخواهی از این بازیگر اجرا شده بود، از اینکه خبرنگاران به بهناز جعفری گفتهاند اگر ما نبودیم بهناز جعفری، بهناز جعفری نمیشد، انتقاد کرد اما در روزی که مجریان رادیو و تلویزیون به دیدار رئیس رسانه ملی رفته بودند در حضور علیعسگری گفت: اگر ما نباشیم این سازمان به جز یک ساختمان ارزش دیگری ندارد! بعد هم برای نشان دادن ارادتش به رئیس سازمان صداوسیما با وی یک عکس سلفی گرفت و رفت.
نویسنده : محمد صادق عابدینی ( روزنامه جوان 859139 )
روز اول از مرحله دوم «خنداننده شو» که سه شنبه شب از شبکه نسیم پخش شد با حاشیه های فراوانی همراه بود؛ جایی که اکثر 4 شرکت کننده در این شب سعی کردن با شوخی های نامتعارف برای خود کسب رای کنند. در این میان شوخی هایی که کمدین! زن در این شب انجام داد با آن که مشخص بود بخش هایی از آن سانسور شده بیشتر از همه به ذوق زد.
برنامه خندوانه صدای اعتراض بسیاری را در آورد و این نکته را گوش زد کرد که آیا ناظر پخش در این شبکه وجود ندارد یا مرزهای خطوط قرمز شبکه نسیم در حال جابجایی است.
آن چه که در فضای مجازی هم می گذرد موید این نکته است که اساسا کسی با برنامه شاد و مفرح خندوانه که (البته با خروج جناب خان بخش عظیمی از محبوبیتش کاسته شده) مشکلی ندارد بلکه ایراد اصلی خنداندن مردم به هر قیمت وبا هر حرکاتی است.
در ادامه گلچینی از نظرات کاربران فضای مجازی را درباره برنامه خندوانه مشاهده می کنید:
یاسر اجلالی در توئیترش نوشت: خندوانه بسیاری از ویژگیهای یک برنامه حرفهای را دارد. هشدار وجود شوخیهای خاص نامتناسب با سن مخاطب به ویژه کودکان نیز از اصول حرفهای است.
ساسان نوشت: خندوانه کلا خط قرمز شوخیها رو فرسنگها جابجا کرد!
رضا احسان پور هم نوشت: ادب مرد به ز «شوخی» اوست.
مهدیار در اعتراض به برنامه سه شنبه نوشت: خندوانه همون تا ده بشمره ما الکی میخندیم. نیاز نیست برای خندوندن شوخیهای جنسی و رکیک و تمسخر اسم و فامیلی کنه.
پارسا نظر متفاوتی دارد: شوخیهای بدی که در خنداننده شو میشه نتیجه مستقیم وضع فکری جامعه است. علاوه بر اصلاح خندوانه به فکر اصلاح فرهنگ رایج در جامعه هم بیفتیم.
مزیت خندوانه خنده حلال و پاک بود. حیف است اگر همه خاطرات خوب چندساله با محتوای مهوع برخی از استندآپهای ناپخته از بین برود.
حمزه ناجیان نیز نوشت: خندوانه تو تیتراژ یه ۱۸+ بذاره نشینیم با خانواده نگاه کنیم.
عابرپیاده نیز این توئیت را باز نشر داد: من خودم طنزنویسم و اصول یک متن طنز رو میدونم. این وقاحت وعریانی متن اسمش طنز نبود.
کاربر دیگری نوشت: وقتی اصل بر خندیدن شد، به هر قیمتی باید بخندانند.
سرباز توئیت کرد: امیدوارم تلویزیون به سمتی نکشه که پدر و مادرها نذارن بچه هاشون ببینن.
صفحه « جوالدوز» نوشت: کمدی تو کشور ما از جایی تراژیک میشه که فکر میکنیم برای خندیدن تنها دستاویزمون شوخیهای اروتیکه.
میلاد این مطلب را باز نشر کرد: شوخی به قیمت زیر پا گذاشتن «اخلاق» و «حیاء» اون هم تو رسانه ملی جای تأسف داشت!
هدی صانعی در مطلبی نوشت: من باخندیدن به هرقیمتی مخالفم. سه شنبه شب خندوانه مرز وحریم ادب واخلاق رو شکست.
کاربری به نام « آبادان» توئیت کرد: چجوری به این چرت و پرتها میگن استند آپ کمدی بعد بهشونم میخندن آیا؟
یکی دیگر از کاربران تلگرامی نوشت : افسانه چهرهآزاد در برنامه خندوانه میگه : ۳۵ساله باهمسرم زندگی میکنم ؛؛ رامبدجوان پرسید :خسته کننده نشده؟هنوزجذابیت هست؟ ؛؛ خودش خیلی مشغول زن گرفتنه، فکرمیکنه همه زودخسته میشن
یکی از کاربران فضای مجازی نیز نوشت: الان جدیدا مد شده طرف با مسخره کردن خودش فکر کنه دیگران میخندن!
احسان اشرفی معتقد است: این میزان ابتذال در خندوانه و شوخیهای سخیف مایه تاسف است. با این وضع در صداوسیما حق انتقاد از گشت۲ و ۵۰کیلو آلبالو را نداریم.
ناصر جوادی چنین نوشت:ما که از وسطاش زدیم شبکه جم!
مهدی سلیمان نژاد این توئیت را بازنشر کرد: داعش در بیانیه ای خطاب به صدا و سیما ایران گفت: ناموسا دیگه مسولیت همه چی رو گردن بگیرم، مسولیت افتضاح خنداننده شو رو هرگز بر عهده نمی گیرم!
سید قربانی هم با انتقاد از برنامه مذکور نوشت: بابام میخواد روی شبکه نسیم قفل بذاره.
فرید ابراهیمی نوشت : خندوانه داره از یک برنامه صاحب سبک و تولیدگر در حوزه طنز، تبدیل میشه به بارانداز جفنگیات تقلیدی. جناب خان کجایی که رامبد گند زد به همه چی!
یکی دیگر از کاربران تلگرامی نوشت : دختره اومده برنامه خندوانه میگه: قبلاً فامیلی رو از روی شغل پدربزرگ انتخاب میکردن. مثلا آهنگر بود فامیلی میشد آهنگری. قناد بود میشد قنادی. حالا به نظرتون پدربزرگ سوشا مکانی چکاره بوده؟!
دکترعسکری خودش خانواده نداره؟
خانم کبری آسوپار نوشت : ارزش خندوانه به خندیدنهای پاک و سالم بود؛ حالا که به لودگیهای جنسی و تمسخر فامیلی افراد رسیده، ارزش که هیچ؛ باید جلوی بیاخلاقی اش ایستاد.
دکتر محمدحسین ساعی استادیار و رئیس دانشکده ارتباطات و رسانه دانشگاه صداوسیما , از مسئولان سازمان صدا و سیما خواست با گردانندگان برنامه سخیف و مبتذل خندوانه برخورد کنند
نقد دکتر محمد حسین ساعی نسبت به برنامه خندوانه را در ادامه می خوانید »
اعوذ بالله العلی العظیم من الشیطان اللعین الرجیم و من شتات الأمر و وساوس الصدر و من شرود العقل و من فتنة المحیا و الممات أعوذ بالله من الهم والحزن و من العجز و الکسل و اعوذ بالله من نفسی
ای کسانی که ایمان آورده اید ، هرگز گروهی ( از مردان شما ) گروه دیگر را مسخره نکند شاید آن گروه ( مسخره شدگان ) بهتر از آنان باشند، و نه زنانی زنان دیگر را ، شاید آن گروه بهتر از آنان باشند، و از یکدیگر عیب جویی نکنید، و همدیگر را به لقب های زشت مخوانید؛ بد نامگذاری است ( یاد کردن مؤمن به ) فسقِ پس از ایمان ( مؤمن را به نام مرتکب گناهان خواندن ) ، و آنان که توبه نکنند آنهایند که ستمکارند.
اتفاق غیراخلاقی و غیرفرهنگی برنامه دیشب خندوانه (6 تیر 1396)، اتفاق زشت و غیرقابل گذشتی است؛ اینکه اصرار بر این است که مسئولین صداوسیما از کنار این حادثه نگذرند به دلیل این است که صداوسیما یکی از مهمترین ریل گذاران فرهنگ و اخلاق ایران زمین در روزگار فعلی است؛ لذا با مسئولیتی سنگین تر.
خندوانه از دید بنده حقیر، در مجموع برنامه خوب و قابل دفاعی است و باید کمک کرد روزبروز شاخ و برگ بگیرد و بهتر شود؛ شادی سالم، اخلاقی و حلال مهمترین مشخصه برنامه خندوانه و نیز نیاز جدی جامعه ما بود که انصافا با توجه به سختیهای مسیر، نسبتا خوب از عهده آن برآمدند و باید به خاطر این مسأله از کلیه دست اندرکاران برنامه تقدیر شود ولی جامعه باید در پیش چشم خود ببیند که اگر کسی با دریدن پرده های حیا و اخلاق و با مسخره کردن دیگران، قصد دارد از مردم خنده و رای حرام بگیرد، نمی تواند از سد سدید طرفداران اخلاق و حیا در جامعه گذر کند که اگر چنین مقاومتی محقق شود، قطعا هدف از ساخت برنامه خندوانه نیز کاملتر خواهد شد.
در این میان چند دسته مقصرند و باید همانگونه که علنی خطا کرده اند، هرچند کوچک در پیش مردم تاوان پس دهند؛
اول خود خنداننده هایی که با گذر از خط قرمزهای اخلاقی جامعه ایمانی ایرانی به همه مردم، به خدا و به ارزشهای جامعه اهانت کردند؛ این افراد باید در ملأ عام از جسارتی که کرده اند عذر بخواهند و از مسیر رای گیری خنداننده برتر بالفور کنار گذاشته شوند؛
دوم مربیان و داوران خنداننده ها که گویا در فضایی تربیت شده اند که به ایشان نیاموخته اند که شوخیهای جنسی و مسخره کردن دیگران زشت است؛ متاسفانه داوری های برنامه های خندوانه در این سری هیچگاه به مسائل فرهنگی توجه نکرده است و این زهری است که در این سری از در برنامه شیرین خندوانه ریخته شده و در حال مسموم کردن جامعه است؛ این مربیان و داوران باید رسما در پیشگاه ملت ایران از خطای خود عذرخواهی کنند و به همه تعهد بدهند که دیگر در برنامه های آتی گناه تمسخر دیگران و شوخیهای رکیک جنسی تکرار نخواهد شد.
سوم مدیران شبکه نسیم و ناظران برنامه که در عین تقدیر از زحمات شبانه روزشان برای تولید یک برنامه مردمی، در برنامه دیشب مرتکب اشتباه شده اند؛ ایشان نیز باید از مردم ایران عذرخواهی کنند و بعد از این بیشتر مراقبت نمایند که این رذیله های زشت اخلاقی در برنامه دیده نشود.
امیدوارم آنانی که برای حریم اخلاقی جامعه اهمیتی قائلند، آنان که ادعای حمایت از حریم حیا و فرهنگ و دین در جامعه را دارند، کمک کنند تا این برنامه خوب، صدای اعتراض مردم را هم بشنود و خود را اصلاح کند؛ هدف از این اصلاح، حذف هیچکس نیست؛ کمک به زندگی در جامعه ای بهتر است؛ حتی همان خنداننده هایی که مرتکب این گناه کبیره و حق الناس بزرگ شده اند، سرمایه های این جامعه اند و باید در ادامه مسیر بعد از توبه شخصی و اجتماعی آنان باز در چنین برنامه هایی از آنان بهره برد؛ ما همگی انسانیم و ممکن الخطا؛ عمده خطاها از جمله همین خطای بزرگ، در صورت بازگشت درست قابل گذشتند اما خطایی که هیچ راه بازگشت ندارد و فرد و جامعه را به نابودی و انحراف می کشاند، اصرار و تکرار گناه است که اگر چنین شد قاعدتا دیگر قابل گذشت نخواهد بود.
بیایید همگی با پذیرش خطا و گناه خود و جبران آن جامعه ای بهتر برای زندگی خود و فرزندانمان بسازیم؛ اینگونه همه آرامتریم و شادتر؛ ان شاء الله
«محمد صادق دهنادی»، روزنامه نگار ونویسنده در پیامی در صفحه شخصی اش در شبکه های اجتماعی نسبت به برنامه خندوانه واکنش نشان داد.
متن یادداشت ایشان را در ادامه میخوانیم :
«با کسب اجازه از رفیق عزیز و متدین و هیاتی ام آقا سید علی احمدی تهیه کننده خندوانه. من خندوانه را از سری دوم دنبال کردم.کار قوی و خلاقانه ای است. در برخی از قسمت هایش هم خیلی خندیده ام . مخصوصا در دست جناب خان و بی انصافی است که بخواهم حسن این برنامه رامبد جوان را نبینم. اما به هر صورت این برنامه یک ایراد و نگرانی جدی دارد که شاید به خاطر همین شبکه نسیم یک بچه هیاتی و مذهبی را برای همراهی و مدیریت عالی آن برمی گزیند و آن پارادایم و فرهنگ غربی رامبد و رفقای ایده پردازش هست. این هم سلیقه آن هاست و کاری اش هم نمی شود کرد. شما خودتان دیدید که خندوانه بخاطر محبوبیتاش در نهادینه کردن موسیقی رپ در رسانه ملی چه نقشی داشته است؟
نگاه کنید که چقدر در این برنامه مرسی گفته می شود. به افتخار شهدا دست می زنند و…
البته این قدر شرایط صداوسیما خراب هست که مردم عزیز و حتی کارشناسان به این نقائص چشم ببندند.
دیشب هم یکی دیگر از جلوه های ارائه سبک زندگی روشنفکری در برنامه مایه شگفتی خیلی ها شد. رامبد جوان از هدایت هاشمی همان بازیگر ی که از پایه گذاران دست زدن در مراسم تشییع جنازه استاد سمندریان بود و آن رفتارهای قبیح را انجام داد و الحق هم هنرمند توانایی است – جلوی دو فرزند همسر سابقش خواست که به همسر جدیدش زنگ بزند و بپرسد سر دختر حامله است یا پسر؟
در فرهنگ روشنفکر ها -مثال نمی زنم- طلاق یک مسئله حل شده است. آدم ها حتی بعد طلاق با همسر سابق دوستی و مراوده دارند. اما در فرهنگ سنتی که در آن مفاهیمی چون غیرت و عاطفه جدی تر است شاید این نوع رفتارها نه تنها غیر عاطفی و تحریک کننده نیست بلکه خیلی هم عادی و هیجان برانگیز است. اصلا بچه های این آقا چرا باید ناراحت بشوند که مسائل شخصی پدر و زن باباشان این قدر عادی در تلویزیون شان جلوی شان مثل مصلح و شقه شقه شود!
زندگی روشنفکری مقتضیات خودش را دارد و فعلا رامبد فرصت توسعه و عادی کردن این مراودات را در عرصه کلام ، سنت سازی ، موسیقی ، طراحی ،فرهنگ گفتاری و اصطلاحات ، رسمیت دادن به پدیده های چون دابسمش و… یافته است و البته رسانه با تحمیل تهیهکننده های خودی اش هم نمی تواند نوع انتخاب ها و شیرازه ایده را عوض کند زیرا اصلیت برنامه پول نیست، اندیشه آن است.
پ ن : یادتان نرود روز هنر انقلاب حتی برای بزرگداشت شهید آوینی هم با حضور دختر و داماد آن بزرگوار کار به روشی دیگر جلو رفت. مسئله من اصلا تفاوت کوثر آوینی و هدایت هاشمی نیست. مسئله من این خط فکری است که دارد راه خودش را می رود و جامعه را نیز به دنبال خودش می کشد.»
محمد سرافراز، رئیس سازمان صداوسیما پیش از عید، گفتوگوی مفصلی با روابط عمومی این سازمان انجام میدهد و در آن مصاحبه از شبکههای ماهوارهای به عنوان رقبای صداوسیما یاد میکند و از تلاش صداوسیما برای تضعیف این شبکهها میگوید. وی از سیاست جذب حداکثری نیز سخن میگوید. این دو راهکار صداوسیما در ایام نوروز خود را جلوهگر کرد.
[/box]
خطوط قرمز فرضی قابل جابهجاییاند!
موسیقی از همان سالهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی چالشی بزرگ را در صداوسیما به راه انداخت. بحثهای شرعی مرتبط با موسیقی با وجود عملکرد محتاطانه صداوسیما چه در تلویزیون و چه در رادیو انتقادهای تندی را به همراه داشت به نحوی که در دهه60 یکی از خطبای وقت نماز جمعه تهران نسبت به پخش موسیقی از برنامههای صداوسیما به تندی موضع میگیرد و باعث استفتای رئیس وقت صداوسیما از امام خمینی(ره) میشود.
با ورود امام(ره) و پاسخی که به سؤالات مطرح شده رئیس سازمان داده میشود، بنیانگذار انقلاب اسلامی از صداوسیما دفاع میکند و از فشار انتقادها کاسته میشود. با این وجود تا به امروز موسیقی همچنان خط قرمز فرضی پر رنگی در برنامههای رادیو و تلویزیون به شمار میرفت.
اما نوروز 95 این موضوع به ابزار ایجاد جاذبه برای برنامههای تلویزیونی تبدیل شد. حجم بالای حضور موسیقی که به طور خاص خوانندگی و اجرای قطعات موسیقایی بود، باعث شد تا این شبهه به وجود آید که میشود خطوط قرمز فرضی را در صداوسیما و جابه جا کرد!
حمله علاقهمندان به استیج جام جم
در نوروز 95 همزمان سه مسابقه خوانندگی از شبکههای سیما پخش میشد. جالب اینجا است که ایده این مسابقات و نحوه برگزاری آن شباهت غیرقابل انکاری به برنامههای ماهوارهای داشت. سیستم برگزاری از جمله انتخاب داوطلبان، آموزشهای اولیه خوانندگی و تمرین با داوطلبان، رأیگیری، اجرا و نحوه داوری با نمونههای ماهوارهای مشابه و حتی مطابق بود.
به غیر از مسابقات خوانندگی، دعوت از خوانندگان برای اجرا در اکثر برنامههای نوروزی به بخش ثابتی تبدیل شده بود. با توجه به اینکه موسیقی بخش اعظمی از برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان را تشکیل میدهد، میشود این احتمال را داد که صداوسیما در نیازسنجی مخاطبانش و میزان بینندگان ماهواره، به این نتیجه رسیده باشد که میتوان با بالابردن برنامههای مجاز در تلویزیون، مردم را از دیدن برنامههای غیرمجاز دور کرد.
برنامهسازان تلویزیون حتی در برابر انتقاد از کپی بودن برنامههای خوانندگی واکنش نشان داده و این اتهام را رد کردهاند. باربد بابایی مجری برنامه شب کوک که مسابقه خوانندگی شبکه نسیم به شمار میرفت، در آخرین برنامه که بعد از انتخاب برگزیدگان شب کوک پخش شد، از کسانی که این برنامه را مشابه برنامههای ماهوارهای میدانستند انتقاد کرد! وی حتی وعده دور جدید شب کوک را نیز داد که نشانهای از علاقه شبکه نسیم برای ادامه مسیر فعلی است.
لباهنگ؛ تمرین شوهای تلویزیونی
شبکه نسیم به غیر از «شب کوک» برنامه خندوانه را نیز داشت که در آن مسابقه «لباهنگ» اجرا میشد. در این برنامه بازیگران سینما و تلویزیون اقدام به لبزدن پلی بک خوانندگان داخلی میکردند. این مسابقه که بخش مقدماتی آن در نوروز به اتمام رسیده و اکنون بخش دوم آن در حال اجرا است، از طریق سیستم رأیگیری مردمی برندگان هر مسابقه را مشخص میکند که آمار رأیها نشانهای از استقبال بینندگان از این مسابقه بود.
ساختار این برنامه شباهت زیادی به شوهای تلویزیونی دارد و حضور بازیگران باعث میشد تا هر اجرا بر خلاف اجرای خواننده اصلی دارای اکتهای بیشتری باشد که استقبال حضار در استودیو را نیز در پی داشت.
مهران مدیری نیز در برنامه «دور همی» از حضور خوانندگان و اجرا در حضور تماشاگران استفاده کرد. استودیوی بزرگ این برنامه امکان اجراهای متفاوت تر را به خوانندگان میداد. مهران مدیری در اولین همکاری با شبکه نسیم، «دورهمی» را ساخت، برنامهای که این روزها به دلیل رفتار عجیب وی با مهمانان، انتقادهای تندی را در بین بینندگان تلویزیون درپی داشته است.
این انتقادها بیشتر معطوف به زدن موی مهمانان برنامه توسط مدیری میشود که آخرین نفر نیما فلاح همسر سحر ولد بیگی بود که در پی پاسخ ندادن به سؤال مهران مدیری درباره بدترین بازیگر سینمای ایران، موهایش از ته زده شد.
اگرچه این رفتار با واکنش قائم مقام معاونت سیما و تذکر به تهیه کننده برنامه همراه شد، اما همین انعطافپذیری صداوسیما در برابر رفتارهایی که تا به حال در تلویزیون سابقه نداشته، باز هم نشانهای از نرم شدن در برابر خطوط قرمز قبلی است.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
4ضلع موفقیت «نسیم»
فارغ از اینکه دورهمی تذکر گرفت، شبکه نسیم موفقترین شبکه سیما در نوروز بود. گزارشهای غیررسمی نشان میدهد بیشترین پیگیری برنامههای نوروزی مربوط به شبکه نسیم بوده است؛ شبکهای کم سن وسال با رویکرد سرگرمی که نشان داد میتوان با حذف شبکههای کم بیننده، کار کیفی انجام داد و مجموعهای از طنز، سرگرمی و موسیقی را برای فراهم آوردن اوقاتی شاد در نوروز به ارمغان آورد. «خندوانه»، «دورهمی»، «شکر آباد» و «شب کوک» چهار ضلع موفقیت نوروزی نسیم بودند.
[/box]
مجریهای خط قرمزی باز میگردند
رضا رشیدپور، شومن تلویزیون که علائق آشکار سیاسی نیز دارد، مدتها بود که از تلویزیون کنار گذاشته شده بود. رشید پور با برنامه «دید در شب» که در سایت آپارات بارگذاری میشد، مخاطبان خودش را پیدا کرده بود و هر هفته مهمانان خاص و سؤالهای خاصی را مطرح میکرد که گاهی پاسخهای مهمانها حاشیهدار نیز میشد.
اما صداوسیما در عید این مجری را با برنامه «صفر- صفر» به تلویزیون برگرداند و عملاً برنامه رشیدپور را در آپارات تعطیل کرد. گفته میشود مهمانان رشیدپور در تلویزیون همان لیستی بوده است که وی برای برنامه «دید در شب» میخواسته آنها را دعوت کند.
صراحت این شومن در پرسیدن سؤال باعث شده «صفر – صفر» نیز به راحتی اجراهای رشیدپور در آپارات باشد. بازگشت رشیدپور، فرزاد حسنی، ژیلا صادقی و صحبت از برگشت سایر مجریان سالهای گذشته که به خاطر مسائلی از تلویزیون بیرون گذاشته شده بودند، همان جذب حداکثری است که سرافراز وعده آن را داده بود.
گفته میشود آنچه به عنوان برخی خطوط قرمز در سازمان نامیده میشود، بعضاً ناشی از رفتارهای سلیقهای بوده که در طول سالها به یک عرف رسانهای تبدیل شده است؛ مطلبی که در صحبتهای غیررسمی بعضی از مدیران سیما نیز به چشم میخورد و اکنون با جابه جایی و کمرنگ شدن بعضی از آنها امید به مخاطبپسند شدن برنامههای سیما افزایش یافته است.
الگوهای برنامهسازی نوین که در نمونههایی مانند «خندوانه» خودنمایی میکند، استانداردهای برنامههای رسانه ملی را افزایش داده است و شاید به همین دلیل است که فراگیرترین رسانه داخلی در برابر تغییرات انعطاف بیشتری به خرج میدهد.