بعضی کارهای فنی هستند که وقتی از دور نگاهشان میکنی، کارهای سادهای بهنظر میرسند اما وقتی نزدیکشان میروی میفهمی که قلقهای ریزی دارند که اگر بلد نباشی، کار خراب میشود.
نصب آنتن گیرنده تلویزیون هم جزو همین کارهای فنی است. شاید بگویید که با دیجیتالشدن شبکههای تلویزیونی، با یک آنتن ساده میتوان همه شبکهها را بدون دردسر دریافت کرد اما اگر همین کار درست انجام نشود در همان روزهای اول متوجه عدمدریافت تصاویر با کیفیت تلویزیونی خواهید شد و خیلی زود با بارش کمی باران یا وزیدن نسیمی با اختلال در دریافت شبکههایتان مواجه میشوید.
از طرفی برای نصب آنتن هم به یک متخصص و نصاب حرفهای نیاز نیست. ما اینجا نکاتی را درباره راهنمای نصب آنتن تلویزیون برایتان بیان کردهایم که با توجه به آنها، خودتان میتوانید بهراحتی این کار را انجام دهید.در ادامه همراه بنیانا باشید
20 نکته برای احیا شب های قدر که باید بدانیم [یادداشت استاد پناهیان]
در آستانهٔ شبهای قدر 1395 حضرت استاد پناهیان در قالب یک یادداشت که در رسانه سایت بیان معنوی منتشر شد 20 نکته برای احیا شب های قدر متذکر شدند که در ادامه مطلب می خوانید :
شباهت قدر و قیامت را حس کنیم | 2. امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم | 3. بیقراری برای خدا | 4. مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان | 5. جلب محبت خدا با محبت به دیگران | 6. بزرگوار باشیم | 7. رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان | 8. محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه | 9. طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان | 10. حضور در جمع مردم | 11. دعای مناسب حال | 12. کمی قرآن | 13. تفکر و محاسبهٔ نفس | 14. اندیشیدن به لحظهٔ وداع و مرور وصیتنامه | 15. از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم | 16. محضر حضرت ولیعصر(عج) | 17. کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده | 18. شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور | 19. دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت | 20. زیارت امام حسین(ع)
(تیترها در اصل یادداشت نبوده و توسط ویراستار سایت بیان معنوی اضافه شده است.)
بسم الله الرحمن الرحیم
شباهت قدر و قیامت را حس کنیم
اگر کمی تامل کنیم میتوانیم شباهت شب قدر و قیامت را احساس کنیم. شب قدر مانند روز قیامت است که سرنوشت آدمها مشخص میشود، تمام گذشتهٔ انسان محاسبه و برای آینده برنامهریزی میشود، با این تفاوت که عذاب در کار نیست و آبروی کسی نمیرود و پس از آن فرصت بازگشت هم وجود دارد، اما رحمت خدا از سر و روی عالم میبارد.
امیدوار باشیم و به کم قانع نباشیم
خدای مهربان شبهای قدر را برای جبران همهٔ کاستیهای ما قرار داده است، برای بخشش هیچ گناهی ناامید نباشیم و برای رسیدن به هر حاجتی امیدوار باشیم و در دعا به کم قانع نشویم. خدا هرچه را صلاح نباشد بدهد بهترش را خواهد داد، و هیچ دعایی دور ریخته نمیشود و اگر توانستیم فقط خود «او» را از او بخواهیم.
بیقراری برای خدا
خداوند بزرگ خود فرموده است شب قدر بهتر از هزار ماه است. بیایید بهترین خاطرات عمر خود را در شبهای قدر رقم بزنیم و شب قدر را برای رسیدن به قرب خدا بیقراری کنیم و فقط در اندیشهٔ آنچه او از ما میخواهد باشیم.
مؤمنان مثل گنهکاران، گنهکاران مثل مؤمنان
مؤمنان مانند گنهکاران با دستهای خالی به محضر خدا بروند و گنهکاران مانند مؤمنان با قلبی مطمئن به محبت و فضل خدا به دعا بپردازند. خدا اگر میخواست نبخشد، ما را صدا نمیزد و اگر میخواست سخت بگیرد، ثواب شب قدر را اینقدر بالا نمیبرد.
جلب محبت خدا با محبت به دیگران
برای دیگران دعا کنیم و دوستانمان را تک تک نام ببریم و محتاجان به دعا را فراموش نکنیم. وقتی خدا محبت ما را به دیگران ببیند، بیشتر به ما محبت خواهد کرد. دلهایمان را از کینهها خالی کنیم و همدیگر را در دل ببخشیم تا خدا هم با سهولت بیشتری ما را ببخشد.
بزرگوار باشیم
برای پیروزی و سرافرازی ملتمان دعا کنیم و برای عمران و آبادانی مملکتمان دعا کنیم و دعاهایمان را در دایرهٔ تنگ خود و خانواده محدود نکنیم، زیرا خدا از بندگان با سعهٔ صدر و بزرگوار خود خرسند میشود و به آنان بیشتر لطف میکند. برای محرومان جهان بهویژه مؤمنان مظلوم منطقه دعا کنیم و با دعا اشک داغداران را پاک کنیم و آنها را تسلی دهیم و با دعا از رزمندگان خط مقدم مقاومت پشتیبانی کنیم.
رسیدگی به نیازمندان، محبت به بستگان
برای مریضها بهویژه آنها که میشناسیم صمیمانه دعا کنیم و به فقیران رسیدگی کنیم و به بستگان محبتمان را یادآوری نماییم. قبل از آنکه کسی به ما التماس دعا بگوید، برایش ملتمسانه دعا کنیم.
محبت به والدین، دعا برای پدر معنوی جامعه
از بهترین کارها در شب قدر غفلت نکنیم؛ از پدر و مادر خود حلالیت بطلبیم و به آنها محبت کنیم و با اشک از آنها بخواهیم برای ما دعا کنند. اگر از این دنیا رفتهاند، حتماً برایشان خیراتی بفرستیم و برای علوّ مقامشان دعا کنیم. از اطرافیان حلالیت بطلبیم و تقاضای دعا کنیم. برای رهبری که پدر معنوی جامعه هستند دعا کنیم و برای استجابت دعاهای ایشان، که امام صادق(ع) دعا برای رهبری را سفارش فرمودهاند. (امالی صدوق، ص338)
طلب معیشت خوب و نابودی فقیرسازان
برای خود عافیت و معیشت خوب طلب کنید. مؤمنین باید بتوانند از زندگی خوب برخوردار باشند تا در اثر فقر و تنگی معیشت به گناه نیفتند و از ذکر خدا غافل نشوند. در همین جا برای نابودی مستکبران عالم که فقیرسازان جهانی هستند نیز دعا کنید.
حضور در جمع مردم
اگر میخواهیم شبهای قدر به عبادت در تنهایی بپردازیم، لااقل بخشی از شب را در میان جمع مردم حاضر باشیم تا به تواضع نزدیکتر باشد، و از نور نیّت مؤمنان بیبهره نگردیم. کم نیستند کسانی که در این شبها با خدا آشتی میکنند، آنگاه خدای مهربان به همهٔ کسانی که در آنجا حضور دارند شادی و رحمت خود را تقسیم میکند. کم نیستند دلدادگانی که خدا هر که در کنار آنها باشد را مورد عنایت خاص خود قرار خواهد داد.
دعای مناسب حال
از هر ذکر و دعایی که بیشتر دلتان را به خدا متوجه میکند استفاده کنید و متنهایی که میتواند احساس عالی و اشک جاری به شما بدهد را در نزد خود بخوانید، اگر چه اشک شرط مطلق استجابت نیست، اما بهترین شرایط استجابت را فراهم میکند.
کمی قرآن
در شبهای قدر که شب تولد ثقل اکبر و قرآن کریم است، خوب است قدری قرآن بخوانیم و جرعه جرعه آیاتش را بنوشیم. یکی از بهترین صورتهای قرآن خواندن قرائت قرآن در نماز است، از این مؤدبانهترین حالت قرآن خواندن غفلت نکنیم. اگر حفظ نیستیم، میتوانیم از رو بخوانیم.
تفکر و محاسبهٔ نفس
فرصتی برای تفکر و محاسبهٔ نفس بگذاریم. همین که دلمان از کوتاهیهایمان بگیرد و حسرت عمر از دست رفته را بخوریم، خدا ما را در آغوش خواهد گرفت و ما را نوازش خواهد کرد. خدا دوست دارد همهٔ گذشتهٔ ما را جبران کند.
اندیشیدن به لحظهٔ وداع و مرور وصیتنامه
فرصتی برای اندیشیدن به آخرت و لحظهٔ وداعمان بگذاریم. وصیتنامههایمان را مرور کنیم و سفرِ با شکوه آخرت را جدی بگیریم. اگر احساس ترس یا تنهایی کردیم به خدا پناه ببریم تا او به ما آرامش بدهد، نه آنکه با غفلت از مرگ آرام بگیریم.
از فکر و ذکر علی(ع) غافل نشویم
بخش دیگری از فرصت تفکر، که از بالاترین عبادات است، را برای اندیشیدن دربارهٔ امیرالمومنین(ع) و رنجهای او اختصاص دهیم و سعی کنیم لحظهای آن شخصیت مظلوم و محبوب پیامبر اعظم(ص) را از نظر دور نکنیم، رنجهایش را ذکر کنیم، غمش را در دل بپرورانیم، دور خانهاش پروانهوار بگردیم و تمام شب قدر را کنار فرزندان داغدار او عبادت کنیم.
محضر حضرت ولیعصر(عج)
لحظه لحظه شب قدر را پاس بداریم و از ابتدای شب خود را در محضر حضرت ولی عصر(ع) و در بارش رحمت خدا ببینیم. شبهای قدر تابستان کوتاه است. با کمتر غذا خوردن، آمادگی خود را برای بهره برداری بیشتر کنیم.
کمی مشارطه و برنامهریزی برای آینده
کمی هم در انتهای سحر با خود مشارطه کنید که در آینده چگونه رفتار بهتری خواهید داشت. برنامههایی مختصر ولی دائمی برای یکسال آیندهٔ خود بریزید و از خدا کمک بخواهید که شما را در انجام آنها یاری فرماید. عزم برای تغییر رفتار، تثبیت کنندهٔ توبه است.
شب قدر سوم، شب دعا برای ظهور
اگر شب نوزدهم را بیشتر برای توبه وقت میگذاریم و شب بیست و یکم را به دعا و عرض حاجت میپردازیم، بیایید شب بیست و سوم را به دعا برای نجات بشریت و ظهور مولای عزیزمان اختصاص بدهیم. از خانه برای او که صاحب خانه است خارج بشویم و زمان شب قدر خود را برای امام زمان(عج) بگذاریم، تا بتوانیم بگوییم «یابن الحسن ما بهترین اوقات خود را به تو اختصاص دادیم تو هم بهترین دعاهای خود را به ما اختصاص بده.»
وقتی برای ظهور با تمام وجود دعا میکنی، این امام زمان(ع) است که برای تو دعا میکند، وقتی برای غربت او اشک میریزی، آقای شما برای رنجهای شما اشک میریزد. وقتی در آسایش هستی و برای رنج مظلومان و محرومان عالم دعا میکنی، ملائکه به وجود تو افتخار میکنند.
دعا برای عاقبت بهخیری و شهادت
در خاتمه برای ختم بخیر شدن خود دعا کنیم و اگر کسی مایل بود برای «شهادت» خدا را التماس کند. دعا برای شهید شدن عمر کسی را کوتاه نمیکند، تنها بر معنویت و قدرت روحی افراد میافزاید و انسان را به سیدالشهدا(ع) نزدیک میکند.
زیارت امام حسین(ع)
راستی اگر کسی توانست، هر شب به زیارت اباعبدالله الحسین(ع) برود و اگر نتوانست، از راه دور سه بار بگوید «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، ثواب زیارت را به او خواهند داد. برای تمام شهیدان بهویژه شهدای قهرمان مدافع حرم درود و فاتحه بفرستیم که حیات و امنیت ما مدیون آنهاست.
التماس دعا
علیرضا پناهیان- 18 رمضان 1395
بشنوید : آخرین وصیت حضرت علی(ع) قبل از شهادت چه بود؟ ( کار خیری خوب است که مداوم باشد، هر چند اندک )
یکی از اعمال بسیار سفارش شده که همه ما اصرار به انجام دادن آن داریم، خواندن دعای جوشن کبیر است.
آنقدر خواندن این دعا حالمان را خوب میکند که دلمان میخواهد حتما در هر 3 شب قدر و بقیه ایام سال آن را بخوانیم و گاهی که به معنی آن توجه میکنیم، قطره اشکی از گوشه چشمانمان سرازیر میشود. توجه به عظمت باری تعالی در دعای جوشن کبیر ، دریچههایی از نور و معرفت را برای هر انسانی باز میکند و اگر در خواندن هر فرازی از این دعا به مفاهیم عمیق آن با نگاه ژرف ملاحظه شود تردیدی در این نیست که انسان منقلب میشود. از اینرو در گفتوگو با دکتر طاهره همیز، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل مذهبی به فضایل این دعای عظیمالشأن پرداختهایم. در ادامه همراه بنیانا باشید
1000اسم اعظمی که روح انسان را التیام میبخشد
جوشن کبیر دارای 1000اسم خداوند است و وقتی اسمها را میخوانیم درهای آسمان به سوی ما باز میشود و ملائک عنایت خاص به ما دارند.
هر کدام از فرازهای این دعا که احتمالا حاوی اسم اعظم است روح انسان را التیام میبخشد و برای او اثر پیشگیری دارد و هر کدام از نظر معنی اثر خاص خود را دارد.
هر بند این دعا اگر با تامل خوانده شود اثراتش در زندگی انسان مشهود خواهد شد که در ادامه به برخی از برکات آن اشاره میشود.
هرگاه احساس بیپناهی کردی فراز 28 را بخوان
«ای تکیهگاه آنکه تکیهگاه ندارد، ای پشتیبان آنکه پشتیبانی ندارد، ای اندوخته آنکه اندوختهای ندارد، ای پناه آنکه پناهی ندارد، ای فریادرس آنکه فریادرسی ندارد، ای افتخار آنکه افتخاری ندارد، ای عزت آنکه عزتی ندارد، ای مددرسان آنکه مددی ندارد، ای همدم آنکه همدمی ندارد، ای ایمنیبخش آنکه ایمنی ندارد».
گاهی انسان در زندگی و در جامعه خیلی بیپناه میشود و احساس میکند کسی را ندارد و پشت او خالی است ولی وقتی این فراز از جوشن کبیر را میخواند خیلی اعتمادبهنفس و عزتنفس میگیرد و در برابر مشکلات به زانو در نمیآید؛ در واقع احساس میکند یک حامی قدرتمند دارد. انسان وقتی به نفس خود بفهماند که خداوند خالق هستی است و از او حمایت میکند روحش تقویت شده و ارادهاش برای انجام تکالیفش در برابر خداوند بیشتر خواهد شد.
حبیبی که فراز 51 به شما نشان میدهد
«ای که چه خوش حسابگری، ای که چه خوش طبیبی، ای که چه خوش همراهی، ای که چه خوش نزدیکی،ای که چه خوش پاسخ دهی، ای که چه خوش دلبری، ای که چه خوش سرپناهی، ای که چه خوش کارگشایی، ای که چه خوش مولایی، ای که چه خوش یاوری».
گاهی اوقات افراد در خانواده احساس میکنند که فراموش شدهاند و به نیازهای آنها توجه نمیشود؛ مثلا میبینیم که همسران نسبت به همدیگر درگیریهایی پیدا کرده و عنوان میکنند که همسرم دیگر علاقهای به من ندارد و نیازهای مرا مدنظر قرار نمیدهد، یا فرزندان نسبت به همدیگر و یا فرزندان نسبت به پدر و مادر. درحالیکه این فراز به شما میگوید که همیشه یک حبیب دارید، حتی اگر احساس کردید کسی شما را درک نمیکند او حواسش به شما هست و شما را مورد محبت خود قرار میدهد. پس از بیتوجهیهای دیگران هراسی به دل راه ندهید.
فراز 63 و آنکه خواهش خواهشمندان را میداند
«ای آنکه خواهش خواهشمندان را میداند، ای آنکه از نهاد خاموشان آگاه است، ای آنکه ناله درماندگان را میشنود، ای آنکه گریه هراسیدگان را میبیند، ای آنکه نیازهای نیازمندان بهدست اوست، ای آن که بهانه توبهکاران را میپذیرد، ای آنکه عمل تبهکاران را صلاح نبخشد، ای آنکه پاداش نیکوکاران را تباه نکند، ای آنکه از دل عارفان دور نباشد، ای بخشندهترین بخشندگان».
این فراز از دعای جوشن کبیر نشان میدهد که ظلم پایدار نیست و خداوند عمل مفسدین را اصلاح نمیکند. عمل کسانی که این روزها در یمن، زنان و کودکان را میکشند اصلاح نمیکند و دست پلید آنها را هر روز رو میکند. اگر انسان به این فراز دقت کند، آرامش میگیرد و مطمئن میشود عمل مفسد به سرانجام نخواهد رسید و هرکسی ظلمی در حقش انجام دهد خداوند این ظلم را خواهد دید.
فراز آخر و دعایی که مستجاب میشود
فراز آخر: «ای بردباری که شتاب نکند، ای بخشندهای که بخل نورزد، ای راستگویی که تخلف نکند، ای عطاکنندهای که خستگی نپذیرد، ای چیرهای که شکستناپذیر است، ای بزرگی که به وصف در نیاید، ای دادگری که ستم ننماید، ای توانگری که نیازمند نشود، ای بزرگی که کوچک نگردد، ای نگهداری که غفلت ننماید.
یکی از بندهای دعای جوشن کبیر که مداومت به آن باعث مستجابالدعوهشدن انسان است، بند آخر است. پس هرگاه انسان حاجتی داشته باشد میتواند با قرائت این بند کار خود را به خدا بسپارد و مطمئن باشد اگر تحقق این موضوع به صلاحش باشد خداوند آن را برآورده میکند.
بهترین زمان برای خواندن دعای جوشن کبیر چه زمانی است؟
در روایات آمده است هر که این دعا را با نیت در اول ماه رمضان بخواند حق تعالی درک لیلهالقدر را نصیب او میکند. نقل شده هر که این دعا را 3 مرتبه درماه مبارک رمضان بخواند حق تعالی جسد او را از آتش جهنم دور میکند و واجب فرماید برای او بهشت را و 2ملک بر او موکل فرماید که حفظ کنند او را از معاصی و در مدت حیات خود در امان خداوند باشد. همچنین برکت کامل و جامع شامل حال او میشود. خواندن این دعا در شبهای قدر نیز به شیعیان بسیار سفارش شده است.
« من حجاب را دوست دارم » نام گروهی مردمی است که از سال 1393، با هدف امر به معروف در حوزهٔ «ترویج حجاب» در جامعه، سعی کرده است با استفاده از جلوه های هنری با زبانی ساده، ضمن تشویق و تأیید معتقدین به حجاب، از عموم مردم دعوت نماید تا در مورد این مقوله فرهنگی بیشتر تدبیر نمایند.
این گروه با متخصصین امور هنری و رسانه ای، نشانی را طراحی کرده است که مردم بتوانند با همراه داشتن آن، بدون صرف وقت و هزینه و حتی مواجههٔ مستقیم و در خلال انجام کارهای روزمره، عقیده و نظرشان را در مورد حجاب به بقیهٔ افراد جامعه، اعلام کنند. فردی که حامل این شعار است چه زن و چه مرد، غیر از این که در جامعه اعلام موضع میکند، این معنا را که “من بی تفاوت نیستم” را منتقل میکند.
ضمن اینکه این فرایند باعث تألیف و تقریب قلوب خواهد شد، موجب استقرار رفتار صحیحی می شود تا بدون مواجهه و هزینه، فریضه امر به معروف و نهی از منکر به شکلی زیبا و لطیف در جامعه پیاده میشود.
یکی از سوالات متدوال در شبکه های اجتماعی چگونگی خرید محصولات جنبش من حجاب را دوست دارم است . خانم ها و آقایان زیادی که تمایل دارند یکی از محصولات جنبش (پیکسل , ماگ یا جاکلیدی و… ) را داشته باشند یا برای دیگران هدیه بخرند اما آشنا نبودن با روال خرید کمی دردسر ساز شده است . در ادامه این مطلب ما فهرستی از روش های خرید پیسکل من حجاب را دوست دارم را برای سهولت کار شما گردآوری کرده ایم
کانال تلگرام ویترین من حجاب را دوست دارم نیز عکس های محصولات را به اشتراک میگذارد (لینک عضویت )
.
روش اول : خرید از طریق دایرکت در اینستاگرام و پیام در تلگرام .
اگر شما هم یکی از دوستانی هستین که اخبار جنبش من حجاب را دوست دارم را در صفحه اینستاگرام و یا کانال تگلرام دنبال می کنید می توانید به راحتی با ارسال پیام به مسئول فروش مقدمات خرید و یا مشاوره رو پیگیری کنید
صفحه اینستاگرام من حجاب را دوست دارم : manhejabradoostdaram
برای ارتباط مستقیم با کاربر ارشد (ادمین) تلگرام اینجا کلیک کنید
روش دوم : خرید از طریق تماس
برای سفارش محصولات جنبش شما می توانید به راحتی با شماره ما ارتباط برقرار کنید ?
روی تلگرام و در مواقع مهم تماس تلفنی پاسخگو هستیم
شماره تماس جنبش : 09212011098
روش سوم : خرید از فروشگاه پیکسل علمدار »
پیکسل علمدار به عنوان تولید کننده و توزیع کننده محصولات جنبش من حجاب را دوست دارم فعالیت میکند . این مجموعه همچنین مجموعه بزرگی از پیکسل ها در طرح های مخلف را تولید می کند . برای ارتباط با این مجموعه از اطلاعات زیر استفاده فرمایید
رمان یوما نوشته مریم راهی اثری است که برای هر مخاطب ادبیات دینی و با هر نوع سلیقهای، حرفهایی جدی و تازه برای روایت دارد. بستر اصلی این رمان بیان فرازهایی از زندگی حضرت خدیجه کبری (س) است.
نویسنده موقعیت زمانی روایت خود را از ساعتهای منتهی به ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) شروع کرده و با توصیف تؤامان موقعیت منزل، ذهنیت حضرت خدیجه و مردمان شهر که نمایندگانی از آنها به بهانههایی به منزل پیامبر (ص) رفت آمد دارند، داستانی را تعریف میکند که بیشتر از جذابیتهای قصه پردازانه، از منظر روایت لذتبخش است.
نویسنده کتاب یوما با وجود انتخاب یک زاویه دید غالب، به صورت متناوب نقطه نگاه پرداخت روایت را تغییر میدهد و در واقع چندین روایت موازی را با چند زاویه دید به ظاهر متفاوت با یکدیگر در دل داستان مینشاند. او راوی سکنات و وجنات خدیجه کبری در آستانه میلاد حضرت زهراست.
نویسنده در این نقش به زیبایی هر چه تمامتر تصویری مینیاتوری و بسیار تأثیرگذار از شیفتگی بانوی بزرگ اسلام به پیامبر اکرم را تصویر کرده است. خلق صحنههایی چون عطرآمیز شدن بدن کودکانی که پیامبر آنان را نوازش کرده و یا دیالوگهایی که نمایانگر گفتگوی رسول اکرم (ص) با خدیجه است از درخشانترین و ماندگارترین بخشهای این رمان از این منظر است.
از سوی دیگر این داستان تصویری رئالیستی از مکه و مدینه در دوران حیات پیامبر اکرم (ص) به تصویر میکشد و به طور غیر مستقیم به ارزشگذاریهای اجتماعی اعراب جاهلیت اشاره میکند؛ به روشنی و البته به دور از هرگونه بیرونزدگی از اسلوب داستان.
جدای از این، موفقیت مهم نویسنده در ترسیم سیمای کفار در زمان پیامبر اکرم است. نویسنده برای این منظور با بهرهگیری هوشمندانه و بسیار هنرمندانه از ادبیات و واژهها، جان باورها و اعتقادات اعراب در دوران بعثت را در قالب دیالوگهایی که نشان از توان اعراب آن دوران در بهرهمندی از کلمات و واژگان نیز هست به تصویر میکشد.
این هنرمندی در لفاظیهای شخصیتهایی مانند امجمیل به بهترین شکل ممکن خود را به تصویر کشیده و جذابیت متن را دوچندان میکند. از این نقطه نگاه شاید بتوان استراتژی نویسنده برای ترسیم چهره قهرمان داستانش از زبان چهرههای منفی را یکی از موفقیتهای مهم این رمان دانست.
نام رمان یوما برگرفته از عبارتی است عربی که کنیز حضرت خدیجه به وی اطلاق میکند. این نام توسط نویسنده چنان هوشمندانه در بخشهایی از متن قرار گرفته است که مخاطب پس از به پایان رساندن کتاب، ناخودآگاه به معنای آن پی برده و علت اطلاق آن به چنین بانویی را درک میکند.
کتاب یوما
[su_note note_color=”#BBDEFB”]
درباره سرکار خانم مریم راهی
مریم راهی، کارشناس ارشد زبان شناسی همگانی و متولد 1359در تهران است. وی مدرس زبان انگلیسی است و در مجله های مختلفی نویسندگی کرده است. از او تاکنون کتاب های «دو چشم بر آسمان» و «برپا» منتشر شده است. جدیدترین کتاب راهی، «یوما»»، درباره زندگی حضرت خدیجه (س) است.
[/su_note]
برشی از کتاب یوما به قلم مریم راهی
.
کنیزکان از آن سوی پرده به تهنیت، چنان هلهله ای به پا می کنند که در تمام بطحاء می پیچد. آنگاه خدیجه که دوشادوش زنان به این سوی پرده آمده و در حضور ابوطالب سر از زمین برنمی گیرد، به سرخی گونه از شدت شرم می گوید:
– و از خدایم می خواهم که عزتم بخشد در کنار بنده محبوبش محمد امین…
صدای هلهله ای دیگر از آن سوی پرده در سرسرا می پیچد که ابوطالب و عمرو سخن از مهریه پیش می کشند و مقدارش را معلوم می کنند. طبق شیرینی را از روی کرسی برمی دارم و سوی میهمانان می روم. هنوز مانده تا به بانویم برسم که صدای هلهله ای دیگر برمی خیزد و غلامان، سراسر سرای را به نور مشعل ها منور می گردانند، عود می سوزانند، و طبق شربت و شیرینی و میوه می چرخانند. کنیزکان بر مشت زنان دانه های انار می ریزند و درها را به روی ایتام بطحاء می گشایند تا در ضیافت مادرشان گل به دامانش ریزند.
انتشارات نیستان کتاب رمان «یوما» را در 212 صفحه و با قیمت 13000 تومان منتشر کرده است
برای خرید آنلاین کتاب یوما از پاتوق کتاب فردا اینجا کلیک کنید
تماشا کنید : گزارش شبکه افق در مراسم معرفی کتاب یوما
اینجانب کوروش هخامنشی فرزند کمبوجیه یکم اولین پادشاه خاندان هخامنشیان هستم و اکنون سالهای سال است که با اجازه شما دوستان فوت کردهام. گرچه میدانم از این قضیه ناراحت هستید و صد البته اگر ۲۰۰ سال هم عمر میکردم شما عزیزان را نمیدیدم!
اینکه شما عزیزان بنده را مورد لطف و عنایت قرار میدهید برای بنده بسیار ارزشمند است، منتها در راستای مورد لطف قرار دادن بنده چند نکته را لازم میدانم که مورد توجه قرار دهید:
نکته اول:
تنها سندی که از صحبتهای من برای شما عزیزان باقی مانده است یک استوانه گلی به طول ۲۲٫۵ سانتیمتر است که بسیاری از قسمتهای آن نیز مخدوش شده است. حالا چطور عدهای اینقدر از حکومت ما اطلاع دقیق دارند، معماییست عجیب. ضمناً دوستان تصور نکنند که زبان نوشته شده روی منشور فینگلیش یا فارسی است! آن زمان ما خطی میخی داشتیم و شکلک هم میکشیدیم.
نکته دوم:
دوستان لطف داشتهاند مطالب زیادی را از قول بنده منتشر کردهاند که بنده به بطور قاطع تکذیب میکنم.
تاکنون جملات زیادی از امامان، پیغمبران، آلبرت اینشتین، مارتین لوتر کینگ، باب مارلی، رجب طیب اردوغان، حامد کرزای، سر آلکس فرگوسن، هادی عامل، جواد خیابانی و… را به بنده منتسب دانستهاند که هیچ کدام سندیت نداشته است.
اساساً در آن زمان ما اینقدر حرف نمیزدیم، بیشتر عمل میکردیم.
صد البته بنده از دوستداران جناب شریعتی هستم منتها بالاترین آمار تلفیق نام بنده با جملات قصار از آن ایشان بوده است.
نکته سوم:
اگر کمی دقت کنید بسیاری از دوستان، از همین ۱۰۰ سال پیش خودتان درست و حسابی آگاهی ندارید! نمیدانم چطور میشود یکهو از زمان ما اینقدر با جزئیات ماجراها را نقل میکنید. یکجوری دم از ما و حکومت ما میزنند آدم فکر میکند اینها آن زمان در کنار ما بودند!!!
اگر میخواهید رجوع تاریخی بیاورید، از زمانی بیاورید که کمی به شما نزدیکتر است و اطلاعات کافی دارید.
با خواندن تاریخ سه هزار سال پیشتر نمیشود برای قرن بیست و یکم نسخه درمان پیچید.
شما از یکسال پیش خود آگاه باشید کافیست! اصلاً من خودم آنقدر که شما میگویید یادم نیست چه میکردیم آن زمانها!
نکته چهارم:
عدهای از شما دوستان افسوس این را میخورید که در زمان بنده نبودید. شاید خیلی تصوری از زمان ما ندارید.
اینکه برق، آب، گاز، تلفن و از همه مهمتر وسایل ارتباط جمعی نبود چطور میخواستید زندگی کنید؟
تلگرام تان را چه میکردید؟
_ واتساپ نداشتید ها!
باید اسب چاپار میگرفتید و در نامهتان یک شب بخیر مینوشتید و میفرستادید برای مخاطب خاصتان!
اونوقتچطور میخواستید بدون تگ، روی مخ هم راه بروید؟
تازه از سِلفی مِلفی و همین الان یهوئی هم خبری نبود!
نکته پنجم:
اینطور نبود که بنده نشسته باشم و صبح تا شب به افق نگاه کنم و لبخند بزنم و بعدش همه چیز روبه راه باشد. ما هم لشکرکشی میکردیم و میجنگیدیم.
لشکرکشیمان هم واقعی بود، مجازی نبود. مثلاً اینطور نبود که چند تا فحش بنویسیم بار اسب کنیم چاپار را بفرستیم و بعدش طرف که آمد در برویم.
نکته ششم:
جان ما و فرزندان ما، اگر میخواهید حرفهای بی سر و ته و بی ریشه خود را به کرسی بنشانید، از اینجانب مایه نگذارید تا شأن و مقام ما زائل نگردد!!
باور کنید برای اثبات اینکه روشنفکر هستید نیاز به بزرگنمایی و تحریف تاریخ اینجانب نیست، ضمناً اینها روشنفکری نیست، کجفکریست (ما بهش میگیم کژ اندیشگان).
لازم به توضیح است هر صفحه فیسبوک یا کانال تلگرامی منتسب به اینجانب دروغین بوده و با ادمینش از طریق گارد جاویدان برخورد قانونی خواهد شد.
استاد شهاب مرادی عزیز از فعالان فرهنگی جبهه انقلاب اسلامی که در سالیان گذشته به واسطه برگزاری کلاس مجرد ها و کلاس خانواده نو پا و برنامه های متوالی و پربیننده آیینه خانه شبکه دو در میان جوانان و نوجوانان محبوبیت زیاده به دست آورده است .ایشان مدتی عهده دار مسئولیت سازمان فرهنگی شهرداری تهران بودند و این روزها بیشتر در شبکه های اجتماعی فعال هستند .
متنی که در ادامه میخوانید یکی از راهکارهای استاد مرادی برای احیای نام بانوی بزرگ اسلام حضرت خدیجه سلام الله علیها هست که در سال های گذشته پیگیری شد و امسال هم با توجه به سالروز رحلت حضرت خدیجه سلام الله علیها در صفحه شخصی استاد در شبکه های اجتماعی منتشر شده است :
سخن از یک نامِ غریب است. نامی که در بین اسامی دختران ایرانی هر روز کمتر می شود؛ نام یک مادر؛ مادر مهربان همه ما.
همیشه برایم این “غربت” عجیب بوده! زیرا اسباب شهرت و محبوبیت تماما در او و تاریخ زندگی اش جمع است؛ اما کوتاهی ما و شاید عوامل تاریخی دیگری باعث شده ما او را در حد شأنش تجلیل نکنیم و در بین مسلمین آن طور که شایستهٔ حق اوست تکریم نشود.
کسی که نزد خدا و پیامبر اعظم، از اهمیت و مرتبت خاص و والایی برخوردار بود. خانم بزرگواری که رسول خدا، برای وفات او، به جای روز عزا، “سال حزن و غم” اعلام کرد؛ عام الحزن!
او قبل از ازدواج دوشیزه ای ثروتمند، با شکوه و فخامت و جلال بود و بسیار زیبا و گرامی؛ او را اهل مکه، ملکهٔ عرب نامیده بودند و به جهت نجابت و عظمتش مورد احترام همگان بود. او اولین همسر پیامبر خداست؛ او اولین زن مسلمان است؛ او اولین نمازگزار به همراه پیامبر خدا و امیرمومنان است؛ او در تصدیق و تایید نبوت رسول خدا، در حمایت و فداکاری برای اسلام لحظه ای کوتاهی نکرد.
او وفادارترین یاور، آرامبخش ترین حامی برای رسول خدا بود؛ او سخاوتمندترین پشتیبان و عاشق ترین معشوق برای همسرش محمد مصطفی ص بود. او مادر فرزندان رسول خدا است؛ مادر فاطمه اطهر (س)
او در ایمانش به خدا و رسول ثابت قدم و پاکباز بود. رسول خدا فقط او و سه زن الهی را در زمرهٔ زنان برگزیده عالمین معرفی کرد و در بین تمام زنان خلقت خدیجه کبری و دخترش فاطمه زهرا و آسیه و مریم را “انسان کامل” نامید. او در تمام مکارم اخلاق بی همتا بود. لذا بارها بعد از وفات خدیجه -حتی به همسران خود- می فرموند: خدیجه و أینَ مثلُ خدیجه؟
اما پیشنهاد: لطفا در روز دهم رمضان -یعنی روز جمعه ۲۸تیرماه۹۲- روز وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها هر مسلمانی دخترش را با نام مبارک “خدیجه” صدا کند. یعنی فقط یک روز، نام دخترتان را خدیجه بگذارید و اگر کسی دو یا چند دختر دارد کوچکترین دختر را “خدیجه” بنامد. تاکید می کنم فقط برای یک روز! و از همهٔ اعضاء فامیل و دوستان بخواهید تا دختر نازنین تان را به این نام مبارک صدا بزنند؛ خدیجه!
بیایید تلاش کنیم تا نام زیبای “خدیجه” زیاد شنیده شود و دلنشینی این نام زیبا، در تمامی خانه ها احساس شود و ان شاءالله با تلاش شما و سایر دوست داران محمد و آل محمد، یک رسم حسنه در احترام عمومی نسبت به مادر مهربان همهٔ ما مسلمانان ؛ ام المومنین خدیجه کبری علیهاسلام در جامعه اسلامی مرسوم شود.
لطفا کوتاهی نکنید.
این نام گذاری برکات معنوی بسیاری دارد که شما بهتر می دانید.
یک روز سال هر مسلمانی دخترش را با نام مبارک خدیجه صدا بزند
راهکارهای استاد شهاب مرادی برای احیای نام حضرت خدیجه سلام الله علیها
راهکارهای استاد شهاب مرادی برای احیای نام حضرت خدیجه سلام الله علیها
بلاشک،حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها نامی ماندگار در تاریخ اسلام است. شخصیتی که اسلام و شکلگیری آن مرهون مجاهدتهای مادی و معنوی او است. اما اتفاقی که از خیلی قبل رخ داده تا سالهای اخیر نیز ادامه داشت، پرداخت و توجه اندک به این بانوی بلندمرتبه است. در میانه کمتوجهیها و بیتوجهیها، اتفاقات و طرحهایی ارائه شد که کمکم، نام خدیجه سلاماللهعلیها را بر زبانها بازگرداند و در کمترین حالت، کنجکاوی و توجهها را برانگیخت.
حجتالاسلام شهاب مرادی عزیز از جمله افرادی است که با استفاده از ابزارهای مجازی که در اختیار داشت، پیشنهادات خود را برای احیای نام حضرت خدیجه سلاماللهعلیها ارائه داد و با حمایت حلقه حامیان، اطرافیان، شاگردان و دیگر دلسوزان آنها را پیگیری کرد. در ادامه مطلب همراه بنیانا باشید تا درباره راهکارهای استاد شهاب مرادی برای احیای نام حضرت خدیجه سلام الله علیها بدانیم
فقط یک روز، نام دخترتان را خدیجه بگذارید
در اولین اقدام و در ماه مبارک رمضان سال 92، استاد شهاب مرادی در صفحه سایت خود نوشت:
«سخن از یک نامِ غریب است. نامی که در بین اسامی دختران ایرانی هر روز کمتر میشود؛ نام یک مادر؛ مادر مهربان همه ما. همیشه برایم این غربت عجیب بوده! زیرا اسباب شهرت و محبوبیت تماماً در او و تاریخچه زندگیاش جمع است، اما کوتاهی ما و شاید عوامل تاریخی دیگری باعث شده ما او را در حد شأنش تجلیل نکنیم و در بین مسلمین آنطور که شایسته حق اوست تکریم نشود.
کسی که نزد خدا و پیامبر اعظم از اهمیت و مرتبت خاص و والایی برخوردار بود.خانم بزرگواری که رسول خدا، برای وفات او، به جای روز عزا، سال حزن و غم اعلام کرد؛ عامالحزن!
او قبل از ازدواج خانمی ثروتمند، با شکوه و فخامت و جلال بود و بسیار زیبا و گرامی؛ او را اهل مکه ملکه عرب نامیده بودند و به جهت نجابت و عظمتش مورد احترام همگان بود. او اولین همسر پیامبر خداست؛ او اولین زن مسلمان است؛ او اولین نمازگزار در اسلام است؛ او در تصدیق و تأیید نبوت رسول خدا، در حمایت و فداکاری برای اسلام لحظهای کوتاهی نکرد.
او وفادارترین یاور، آرامبخشترین حامی برای رسول خدا بود؛ او سخاوتمندترین پشتیبان و عاشقترین معشوق برای همسرش محمد مصطفی صلیاللهعلیهوآلهوسلم بود. او مادر فرزندان رسول خدا است؛ مادر فاطمه اطهر سلاماللهعلیها!
او در ایمانش به خدا و رسول ثابتقدم و پاکباز بود. رسول خدا فقط او و سه زن الهی را در زمره زنان برگزیده عالمین معرفی کرد و در بین تمام زنان خلقت خدیجه کبری و دخترش فاطمه زهرا و آسیه و مریم را “انسان کامل” نامید. او در تمام مکارم اخلاق بیهمتا بود. لذا بارها بعد از وفات خدیجه -حتی به همسران خود- میفرموند: خدیجه و أینَ مثلُ خدیجه؟
اما پیشنهاد: لطفاً در روز دهم رمضان روز وفات حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها هر مسلمانی دخترش را با نام مبارک “خدیجه” صدا کند. یعنی فقط یک روز، نام دخترتان را خدیجه بگذارید و اگر کسی دو یا چند دختر دارد، کوچکترین دختر را “خدیجه” بنامد. تأکید میکنم فقط برای یک روز! و از همه اعضاء فامیل و دوستان بخواهید تا دختر نازنینتان را به این نام مبارک صدا بزنند؛ خدیجه!
بیایید تلاش کنیم تا نام زیبای “خدیجه” زیاد شنیده شود و دلنشینی این نام زیبا، در تمامی خانهها احساس شود و انشاءالله با تلاش شما و سایر دوست داران محمد و آل محمد، یک رسم حسنه در احترام عمومی نسبت به مادر مهربان همه ما مسلمانان؛ امالمومنین خدیجه کبری سلاماللهعلیها در جامعه اسلامی مرسوم شود. لطفاً کوتاهی نکنید. این نامگذاری برکات معنوی بسیاری دارد که شما بهتر میدانید».
در تابستان 93 یک عملکرد بسیار مورد توجه رسانهها قرار گرفت و ماجرای نامگذاری را جدیتر نشان داد. استاد شهاب مرادی در صفحه اول یکی از روزنامههای پرتیراژ کشور، پیام تبریکی برای غلامعلی حدادعادل نوشت.
مرادی در این پیام با اشاره به نامگذاری نوه حدادعادل نوشته بود: «دخترک نازنینی که به احترام مادر مهربان مؤمنین “خدیجه کبری سلاماللهعلیها” مفتخر و مزین به نام زیبای “خدیجه” است. خدا میداند چقدر از شنیدن این خبر مسرور و خوشحال شدم و امیدوارم سایر ارادتمندان به اهل بیت علیهمالسلام، بهویژه اهالی فرهنگ و دانش و سیاست با این روش ساده اما مؤثر، موجب ترویج نام و یاد آن بانوی نمونه شوند».
استاد مرادی
تلاشی نمادین، اما مؤثر
در همان سال، استاد شهاب مرادی در راستای پیشنهادات گذشته خود، پستی در اینستاگرام خود گذاشت که از حمایت کاربران برخوردار و دیده شد. او در پست خود نوشت:
«تلاشی نمادین اما مؤثر برای تکریم یک نام بزرگ: هر ساله در روز دهم رمضان؛ سالروز وفات حضرت خدیجه کبری سلاماللهعلیها؛ هر مسلمانی دخترش را با نام مبارک “خدیجه” صدا کند. فقط یک روز! و در آن روز هر دختری نام خودش را برای یک روز خدیجه بگذارد و به این نام مباهات کند. تأکید میشود فقط برای یک روز!»
ماه رمضان سال 94 نیز با پیشنهادات دیگری از طرف شهاب مرادی همراه بود. او در ارتباط تلفنی با برنامه ماه خدا، به مناسبت وفات حضرت خدیجه، دو خواسته از رییسجمهور برای تکریم مقام و جایگاه حضرت خدیجه سلاماللهعلیها مطرح کرد.
او در ابتدا گفت: «تقاضا دارم یک روز را در تقویم به نام حضرت خدیجه سلاماللهعلیها نامگذاری کنند». و در ادامه این درخواست، پشنهاد داد: «دهم ربیع الاول، مصادف با سالروز ازدواج این بانوی بزرگ و پیامبر اسلام است و بهترین روز برای این نامگذاری محسوب میشود».
استاد مرادی در ادامه پیشنهاد ضرب سکه بهار آزادی به نام امالمومنین خدیجه سلاماللهعلیها را داد و گفت: «سکه تمام بهار آزادی که یک سوی آن مزین به نام ایشان بوده و سوی دیگر آن تصویر امام راحل باشد».
هدیهای برای خدیجهها
یکی دیگر از اقدامات استاد مرادی عزیز که در برنامه کوی محبت آن را اعلام کرد، اهدای یک سکه از هزینه شخصی خود به هر نوزاد دختر تهرانی بود که از ۱ فروردین ۹۵ تا ۲۶ خرداد ۹۵ به دنیا آمده و به احترام نام مادرِ مهربان مومنین، خدیجه نام نهاده شود.
استاد مرادی در صفحه اینستاگرام خود در اینباره نوشت: «خدیجه کبری تمام ثروتش را خرج اسلام کرد و من هم دوست دارم چندتومن ناقابل را خرج نام و یاد او و ترویج مرام او کنم. شاید فاطمه جانش شاد شود».
ما و شناخت خدیجه کبری سلاماللهعلیها
به نظر میرسد اولین هدف شهاب مرادی از این اقدامات، جریان یافتن نام خدیجه در میان کودکان ما است؛ نامی که در در هیاهوی تکنولوژی و ادعاهای روشنفکری برخی از نامهای پررنگ و لعاب و جدید کمرنگ شده است.
با این وجود همچنان بر اساس آمار، نام خدیجه رشد چندان چشمگیری نداشته است، اما توجه مردم به این نام و تأثیرگذاری سیاسی، فرهنگی و اجتماعی او در شکلگیری و دوام اسلام، بیشتر و بیشتر شده است.
جوانی بر اثر جهالت از خانه ميگريزد، بعد که به آغوش پدر ومادر برميگردد، بامحبت آنها مواجه ميشود؛ اين، توبه است.
وقتی برميگرديم به خانه رحمت الهی، خدا با آغوش باز ما را ميپذيرد. اين بازگشت را كه در رمضان برای انسان مؤمن پيش میآيد، مغتنم بدانيم.
امام خامنه ای ۸۸/۶/۲۹
[/su_note]
قاعده و قانون روزه گرفتن چیست ؟ +دانلود کتاب احکام روزه
روزهداری مثل هر عمل شرعی دیگری قاعده و قانون دارد. کسی که قصد گرفتن روزههای واجب ماه مبارک رمضان را دارد باید با این قواعد و قانونهای روزهداری آشنا باشد.
اینکه نیت روزه واجب ماه رمضان چطور باید باشد؟ چه چیزهایی باعث باطل شدن روزه میشود؟ اگر سهوا یکی از باطلکنندههای روزه را انجام دهیم چه باید کرد؟ در این صفحه سعی کردهایم در این روزهای ابتداییماه مبارک رمضان به سؤالاتی از این دست پاسخ بدهیم تا با آگاهی کامل شرعی به استقبال اینماه عزیز برویم. همراه بنیانا باشید تا بدانیم قاعده و قانون روزه گرفتن چیست
چه شرایطی برای روزه گرفتن افراد لازم است؟
حکم کلی: برای واجب شدن روزه بر یک فرد 8شرط لازم است؛ یعنی اگر هر یک از این شرایط وجود نداشته باشد، دیگر بر فرد واجب نیست که روزه بگیرد: 1- بلوغ، 2-عقل، 3- قدرت، 4- بیهوش نبودن، 5- مسافر نبودن، 6- حایض و نفسا نبودن، 7- ضرر نداشتن روزه برای فرد و 8- حرج نداشتن روزه برای فرد.
نکات مهمی که درباره روزه گرفتن باید بدانید
ممکن است یک نفر بگوید که بهخاطر ضعف روزه نمیگیرد. یادتان باشد انسان نمیتواند بهخاطر ضعف روزه را بخورد ولی اگر بهقدری ضعف پیدا کند که تحمل آن بسیار مشکل شود میتواند روزه را بخورد. همچنین اگر برای او ضرر یا ترس از ضرر داشته باشد میتواند روزه را افطار کند. حواسمان باشد که این ضرر یا ترس از آن، باید یا از تجربه شخصی حاصل شده باشد یا از گفته پزشکی امین یا از منشأ عقلایی دیگر.
اگر پزشک گفت روزه نگیریم، حتما باید به حرف او گوش کنیم؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که ملاک تأثیر روزه در ایجاد بیماری یا تشدید آن و عدمقدرت بر روزهگرفتن، تشخیص خود روزهدار نسبت بهخودش است؛ بنابراین اگر پزشک بگوید روزه ضرر دارد، اما او با تجربه دریافته است که ضرر ندارد باید روزه بگیرد. البته خود نظر پزشک امین هم میتواند یکی از معیارهای شخص برای تصمیمگیری باشد.
حکم کلی: درخصوص روزههای باطل شده، فرق وجود دارد بین کسی که عمدا روزه را باطل میکند با کسی که سهوا این کار را انجام داده یا به واسطه نداشتن شرایط روزه نگرفته است. اگر کسی از روی عمد و اختیار و بدون عذرشرعی باطلکنندههای روزه را انجام دهد، علاوه بر اینکه روزه او باطل میشود و قضا دارد، کفاره نیز بر او واجب است اما کسی که مثلا بهخاطر بیماری، شرایط روزه گرفتن را نداشته باشد و روزه نگیرد یا اینکه به مسافرت برود، باید تا قبل از رسیدنماه رمضان سال آینده، فقط قضای روزه را به جا بیاورد.
نکات مهمی که باید بدانید
اگر به سبب بیاطلاعی از حکم شرعی، کاری را انجام دهد که روزه را باطل میکند، مثل اینکه نمیدانسته سر زیر آب کردن روزه را باطل میکند و سر زیر آب کند، روزهاش باطل است و باید آن را قضا کند، ولی کفاره بر او واجب نیست.
در فقه برای روزههای قضا شده، کفاره، کفاره تأخیر و فدیه وجود دارد که هر یک در شرایط مشخصی واجب میشود.
چطور برای روزه ماه رمضان نیت کنیم؟
حکم کلی: روزه هم مانند هر عمل عبادی دیگری مثل نماز، نیاز به نیت دارد و بدون آن روزه صحیح نیست. اما نکته مهم درباره نیت روزه، زمان انجام آن است که میان روزه مستحبی، روزه واجب معین مثل روزه ماه رمضان و روزه واجب غیرمعین مثل روزههای قضا، تفاوتهایی وجود دارد.
نوع روزه ، زمان و نیت روزه
روزه مستحب — از اول شب قبل تا قبل از مغرب روزی که روزه میگیرد، به شرطی که در آن روز کاری که روزه را باطل میکند، انجام نداده باشد.
روزه واجب معین مثل روزهماه رمضان — الف) تا قبل از طلوع فجر: صحیح است. ب) تا قبل از زوال خورشید که همان اذان ظهر است اگر از روی عمد نیت نکرده باشد صحیح نیست. اما اگر از روی فراموشی یا بیاطلاعی نیت نکرده، باید بنابراحتیاط واجب نیت روزه کند و روزه بگیرد و بعدا نیز آن روزه را قضا کند. ج) بعد از زوال خورشید یا همان اذان ظهر کافی نیست.
روزه واجب غیرمعین مثل روزههای قضا — الف) تا قبل از زوال: صحیح است. ب) بعد از زوال: صحیح نیست.
نکات مهمی که باید بدانید
یک نکته مهم درباره نیت، مربوط به روز یومالشک است که معلوم نیست روز سیامماه شعبان است یا روز اولماه رمضان (مثلا اگر تا دیشب، حلولماه مبارک رمضان اعلام نشده باشد، امروز یومالشک است).
برای این روز میتواند قصد روزه مستحبی آخر شعبان یا روزه قضا و مانند آن کند و اگر بعدا معلوم شود که رمضان بوده از رمضان حساب میشود و قضای آن روز لازم نیست. اگر هم در اثنای روز بفهمد کهماه رمضان است باید از همان لحظه نیت روزه رمضان کند. روزه آخرین روزماه شعبان به نیت روزه اولماه رمضان، روزه حرام است.
بهطور کلی شخص روزهدار از اذان مغرب هر شب تا اذان صبح فردا فرصت دارد تا برای روزهاش نیت کند. اگر بخواهد نیت یکماه را بهصورت یکجا انجام بدهد، در نخستین شبماه رمضان میتواند نیت روزه یکماهه کند.
حکم کلی: روزه گرفتن، فقط ترک خوردن و آشامیدن نیست.
۹ چیز وجود دارد که روزه را باطل میکند. از نظر فقهی، اصطلاحا به این باطلکنندههای روزه، «مفطرات روزه» میگویند.
این مفطرات عبارتند از: ۱- خوردن و آشامیدن. ۲- جماع (آمیزش جنسی). ۳- استمنا (خودارضایی جنسی). ۴- دروغ بستن به خدا و پیامبران و معصومین(ع) (بنابر احتیاط واجب). ۵- رساندن غبار غلیظ به حلق (بنابر احتیاط واجب). ۶- فرو بردن تمام سر در آب (بنابر احتیاط واجب). ۷- باقی ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح. ۸- اماله (تنقیه) کردن با مایعات. ۹- قی کردن عمدی.
نکات مهمی که باید بدانید
اولا حواستان باشد که باطلکنندههای روزه، احکام بسیاری دارند که برای دانستن آنها حتما باید به رساله مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
انجام دادن باطل کنندههای روزه، 2حالت دارد؛ یا از روی عمد است که روزه را باطل میکند یا از روی سهو و فراموشی که روزه را باطل نمیکند و تفاوتی هم بین اقسام روزه از واجب و مستحب در این زمینه وجود ندارد.
اگر روزهدار شککند مفطری انجام داده است یا نه، مثلا غبار غلیظی که وارد دهان شده آن را فروبرده است یا نه، یا آبی که داخل دهان کرده بیرون ریخته یا نه، روزهاش صحیح است.
اگر درماه رمضان مسافرت رفتیم چه کنیم؟
حکم کلی: کسی که درماه رمضان مسافرت میکند در هر مورد که نماز را باید شکسته بخواند نباید روزه بگیرد و در هر مورد که باید نماز 4 رکعتی (تمام) بخواند، مانند مسافری که 10 روز در یک محل قصد ماندن میکند یا اینکه مسافرت شغل او ست، واجب است روزه را نیز بجا بیاورد.
البته اگر روزهدار بعد از ظهر مسافرت کند باید روزه خود را تمام کند (هرچند نماز ظهر و عصرش شکسته میشود) اما اگر پیش از ظهر به قصد مسافرت حرکت کند، پس از عبور از حد ترخص (حدود 5کیلومتر) روزهاش باطل است و باید افطار کند و اگر پیش از حد ترخص افطار کند بنابر احتیاط، کفاره (افطار عمدی روزهماه رمضان) بر او واجب است. البته اگر از حکم این مسئله خبر نداشته کفاره ندارد.
نکات مهمی که باید بدانید
برخیها فکر میکنند که مسافرت در ماه رمضان اشکال شرعی دارد، درحالیکه اینطور نیست. مسافرت درماه رمضان هرچند برای فرار از روزه باشد جایز است. البته بهتر است به سفر نرود مگر اینکه سفر برای کاری نیکو یا لازم باشد.
روزه کسانی که مسافرت شغل آنها محسوب میشود، روزه دانشجویانی که مشغول به تحصیل در شهری دیگر هستند و روزه کسانی که چند وطن اصلی دارند، احکام متفاوتی دارند که برای دانستن جزئیات آن حتما باید به رساله مرجع تقلید خود مراجعه کنید.
بشنويد| پروردگارا گناهان ما را ببخش؛ قدمهاى ما را استوار بدار و ما را بر جمعيت کافر پيروز گردان…(دعای حضرت آقا سال 58)
انگار همین دیروز بود که عیدفطر شد و دستدردست خانواده همه با هم به نماز عیدفطر ایستادیم.
حالا در چشم برهمزدنی دوباره ماه رمضان از راه رسیده است. ماه رمضان امسال اما برای آنها که فرزند مدرسهای دارند ماه رمضان ویژه و خاصی است. چرا که با امتحانات خردادماه بچهها همراه شده و موقعیت بهخصوصی را بهوجود آورده است.
بسیاری از بچهها و حتی پدر و مادرها نگران هستند و نمیدانند چگونه باید این همزمانی امتحانات را با روزهداری بچهها مدیریت کنند. با بنیانا همراه باشید، چند پیشنهاد کاربردی برای مدیریت این دوران برایتان داریم.
ماه مبارک رمضان همواره برای روزه دارن از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است و نوع گفتار و رفت و آمدها در این ماه رنگ و بوی دیگری می گیرد.
این روزها با گستردگی روزافزون فضای مجازی و وقت بیش از حدی که توسط کاربران در این فضا صرف می شود بخش اعظمی از مکالمات روزمره به صورت مجازی و در این فضا گسترش پیدا می کند.
سایت ها و گروه های معتبری همچون سایت امام خامنه ای و سایت فرهنگ نیوز و گروه توکان و… به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان اقدام به تولید استیکر ماه رمضان و روزه داری در فضای تلگرام نموده اند تا ضمن استفاده از آن در این فضا بتوان از جذابیت های بصری بیشتری درحین نگارش متن استفاده نمود.
برای دانلود مجموعه استیکرهای تولید شده استیکر ماه رمضان و روزه داری و استفاده در فضای تلگرام می توانید بر روی لینک های زیر کلیک کنید:
برای نصب استیکر تلگرام روی لینک های زیر بزنید .
سپس لینک در تلگرام شما باز میشود که باید روی دکمه add stickers یا “افزودن استیکر” بزنید
«روزهداران هیچگاه حال گرسنگان را درک نخواهند کرد زیرا به افطار اطمینان دارند».
عجیب آنکه تا به رمضان میرسیم این جملههای زیبا مثل قارچ در فضای مجازی میرویند و حتی گاهی خود مؤمنان نیز برای فورواردکردن آن عطش نشان میدهند، غافل از آنکه این فانتزیها ریشه در خاکی دارد که میوههای فاسد میرویاند و این مغلطههای شیرین، نتیجههای نامبارکی در پی دارد.
1- آیا واقعا یک روزهدار، به صرف اینکه در پایان روز افطار خواهد کرد، از درک درد گرسنگان عاجز خواهد بود؟ کسی که روزه میگیرد، در طول ساعتهای متمادی، به اراده خودش خوردن و نوشیدن را بر خود حرام میکند؛ پس در اعماق وجودش درد گرسنگی را میچشد و خواهناخواه با وضع سخت نیازمندان جامعه آشنا میشود.
2- آیا هدف از روزهداری صرفا درک گرسنگی بیچارگان بوده یا اهداف جدی و درهم تنیده دیگری نیز در این حکم دینی تعبیه شده است؟
اصلیترین هدف روزهداری کسب «تقوا» است و این تقواست که میتواند پایه وقوع خوبیهای فراوان در جامعه باشد، وگرنه بسیاری از آدمهای بیتقوا را دیدهایم که حتی اطعام گرسنگان جامعه را طعمهای ساختهاند برای رسیدن به اهداف شیطانی خود؛
مثل برخی ثروتمندان بدنهاد که بهصورت ویترینی به چند خانواده بیبضاعت رسیدگی میکنند، اما پشت پرده حق هزاران انسان مستضعف جامعه را چپاول میکنند.
پس اتفاقا این روزهداری است که میتواند جامعه را به سمت مبارزه واقعی با فقر سوق دهد، چون گوهر اصلی مبارزه با فقر همان «تقواورزی» است که از طریق روزه تأمین میشود.
3- برفرض که یک روزهدار نمیتواند درد نیازمندان گرسنه را درک کند، چه کس دیگری میتواند این را بفهمد؟ اصلا بدیل این جمله چیست؟ آیا باید روزهداری را کنار گذاشت؟ آیا نتیجه این جمله زیبا، سستکردن اعتقاد جامعه نسبت به احکام دین نیست؟
4- چهکسی بیشتر از روزهداران رمضان به فکر گرسنگان جامعه بوده است. کدام قشر و گروه در جوامع، به اندازه مؤمنان و دینداران برای رفع مسئله فقر و احتیاج مستضعفان موفق بودهاند.
کدام ماه از ماههای سال به اندازه ماه رمضان برای حل مشکلات نیازمندان نافع بوده است؟ این همه سفرههای افطار نیازمندان، کفاره و فطریه، صدقات و نذرهای مؤمنان، نانهای رایگان نیمه رمضان، رسیدگی به خانوادههای بیبضاعت و … این حجم کار خیر با همین تک جمله زیبا، نادیده انگاشته میشود. این اثر ویرانگر یک فانتزی فاسد است!
ماه رمضان آمد؛ ماهی که روز و شبهایش با بقیه سال متفاوت است، حالوهوای سحر دارد، گرسنگی و تشنگی در طول روز دارد، طعم بندگی دارد و سفره زیبای افطارهای خانوادگی و دورهمی.
در ماه مبارک رمضان چهره شهر کمی تغییر میکند، عادت آدمها عوض میشود. ماه رمضان با خود رسم و رسومات خاصی را میآورد که همه آنها از کودکی در خاطرمان مانده است و هر سال دوباره برایمان تازه میشود. برای استفاده بیشتر از این مهمانی بزرگ خدا باید کمی در مناسبات روزمرهتان تغییر دهید تا هم از لحظه لحظهاش لذت ببرید و هم از آموزههایش بیاموزید و این ماه نقطه شروعی باشد برای تغییر در سبک زندگیتان.
عینکتان را عوض کنید
همین اول کار بهتر است بگوییم که بیشتر دغدغههایی که ما در زندگیمان داریم با کمی تغییر زاویه نگاه و تغییر زاویه دید شکل متفاوتی بهخود میگیرند. برای مثال، اگر توجه کنید که این یک ماه رمضان، از آن فرصتهای ناب و طلایی است که خداوند در اختیار ما قرار داده، هرگز به راحتی از لحظه لحظههای آن عبور نمیکنید.
تلاش میکنید از هر دقیقه و ساعتی که میگذرد برای خودتان اندوختهای بردارید و خواب را به عبادت و مناجات ترجیح نمیدهید. اگر با خودتان فکر کنید که همین یک ماه است که میتوانید به راحتی قبل ار اذان صبح بیدار شوید، حتما لذت و شیرینی نماز خواندن در دل شب و مناجات با خدا را با هیچچیزی عوض نمیکنید.
پس در ابتدا زاویه دیدتان را عوض کنید و مدام با خودتان و نزد دیگران تکرار نکنید که «اوه! چقدر گرمه، چقدر روزها طولانیه و…»
خواب و بیداری کمی متفاوت از قبل
درماه مبارک رمضان بهخاطر وعده غذایی سحر و همچنین مناسبات خاص این روزها، خواب و بیداری شما کمی متفاوت خواهد بود. اگر در گذشته فقط برای نماز صبح بیدار میشدید و بعد از زمان کوتاهی مجددا میخوابیدید، این روزها باید زمان کافی داشته باشید تا سحری میل کنید، آب به اندازه لازم بنوشید و بعد از خواندن نماز مجدد کمی استراحت کنید تا به سر کار بروید.
برای اینکه در طول روز خوابآلود نباشید، بهتر است کسر خوابتان را در زمانهای دیگر جبران کنید. میتوانید شبها کمی زودتر بخوابید اما با توجه به فاصله زمانی اندک افطار تا سحر و مایعاتی که برای بدن لازم است در این زمان خورده شود، اگر برنامه کاریتان را طوری تنظیم کنید که بتوانید قبل از افطار کمی بخوابید، بهتر خواهد بود.
تعطیلات پیش رو بهترین زمان برای تغییر در ساعات خواب و برنامهریزی برای 3هفته باقیمانده است تا در طول این ماه کمخوابی اذیتتان نکند و فرصتهای ارزشمند این ماه را از شما نگیرد.
خوراکیهای متفاوت در زمانهای جدید
اگر باردار هستید، بچه شیر میدهید یا بیماریهای خاص دارید، بهتر است با پزشکتان صحبت کنید. شما برای این ماه برنامه غذایی خاصی لازم دارید و باید موادی را در برنامه غذاییتان بگنجانید که در طول روز به طاقتآوردنتان کمک کند.
مثلا خوردن تخمشربتی باعث میشود تشنگی کمتری در طول روز داشته باشید. غذاهای چرب، هم تشنگیتان را بیشتر میکند هم گرسنگیتان را. هرچه بیشتر سبزیجات و میوه مصرف کنید آب ذخیره شده در بدنتان بیشتر خواهد بود.
دید و بازدیدهای ماه مبارکی
با توجه به اینکه افطاری دادن ثواب دارد و صلهرحم هم در دین ما سفارش شده است، در ماه مبارک بازار دید و بازدید و افطاری دادن و افطاری رفتن داغ است. وقتی برای افطار دعوت میشوید، سر وقت خود را برسانید چون منتظر گذاشتن بقیه روزهداران اصلا کار درستی نیست. سفرههای ساده پهن کنید.
سفره زیبا و معنوی افطار اگر با تشریفات آمیخته شود، کارکرد خود را از دست داده و میتواند عوارض منفی هم به همراه داشته باشد. فکر نکنید اگر چند نوع غذا درست کردید و مدام اصرار داشتید که روزهداران از همه آنها بخورند، به نفعشان کار کردهاید. در زمان افطار افراد نمیتوانند حجم بالایی از خوراکیها را میل کنند و تنوع زیاد و خوردن انواع غذاها به ضررشان است.
سعی کنید به بزرگترهایی که توان مهمانیدادن ندارند هم سری بزنید. بد نیست افطارتان را بردارید و به خانه آنها بروید. هرچه افراد بیشتری کنارسفره افطار جمع باشند، زیباتر است، نه هرچه رنگارنگی غذاهایش بیشتر باشد.
برنامهریزی مخصوص ماه مبارک رمضان
در ماه مبارک، ساعات کاری ادارهها کمتر میشود، امسال امتحانات را کمی زودتر برگزار کردهاند که تا اوایل اینماه امتحانات تمام شوند و در کل طوری برنامهریزی میشود که افراد بتوانند استراحت بیشتری داشته باشند. شما هم باید در برنامه شخصیتان چنین کاری را انجام دهید.
اگر ورزش میکنید میتوانید ساعت آن را به کمی قبل از افطار تغییر بدهید که بعد از اتمام آن، اذان بگویند و بتوانید افطار کنید یا مثلا پیادهروی روزانهتان را یک ساعت بعداز افطار انجام دهید. سعی کنید در آفتاب و ساعتهای گرم روز، رفتوآمدتان را به حداقل برسانید. قرار نیست کارهایتان تعطیل شود اما میتوانید در برنامههایتان بازنگری کنید.
اگر 6ماه است میخواهید دنبال مدارک بیمهتان بروید و پشتگوش انداختهاید، یک ماه دیگر هم صبر کنید و با زبان روزه راهی این اداره و آن اداره نشوید.
ماهی برای شروعهای تازه
بهتر است از همین ابتدا با خود قرار بگذارید تا این ماه برایتان مثل ماههای دیگر سال نباشد. وقتی نفسکشیدن در آن ثواب دارد و هر کار خیری بیشتر محاسبه میشود، حیف است که فرصتهایش را از دست بدهید. یکی از چیزهایی که میتوانید در ماه مبارک تمرین کنید همین از دست ندادن فرصتهاست.
شبهای ماه مبارک فرصت خوبی است برای عبادت و تفکر، برای قول و قرارهایی که بین شما و خدایتان میماند اما نتیجهاش در زندگیتان بعد از ماه مبارک معلوم میشود. این ماه فرصت خوبی است برای شروعهای زیبا. وقتی میتوانید در گرمای هوا ساعتهای طولانی آب نخورید، پس حتما خیلی از عادتهای بدتان را هم میتوانید ترک کنید.
شما در اینماه متوجه میشوید که ارادهای قوی دارید پس اگر در درستان کم میگذارید، عصبانیتتان را کنترل نمیکنید یا فکر میکنید نمیتوانید از عهده هر عادت اشتباه دیگر بربیایید، از بیارادگی نیست و تنها علتش تنبلی خودتان است.
کتاب « عشق زیر روسری » داستان سفرهای عاطفی و احساسی دختری مسلمان و ساکن لندن است به نام شلینا (زهرا) جان محمد. او تحصیلکردهٔ دانشگاه آکسفورد است. دختری مسلمان با فرهنگ غربی-آسیایی-اسلامی که سعی دارد یار و همراه خود را بیابد. برای آشنایی با کتاب و راه های خرید آن در ادامه مطلب همراه سایت بنیانا باشید
داستانهایی از این دست، ناشنیده ماندهاند و یا جرأت بازگو کردن نیافتهاند. داستانی که نشان میدهد «زیر حجاب مات زنان مسلمان، دلهای تپنده هست و رؤیاهایی از عشق».
این داستان افسانه نیست بلکه حکایتی واقعی از تجربهٔ یک زن مسلمان، روزنامهنگار و اجتماعی است که با وجود تمام هجمههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و گاه نژادپرستانه که در بطن جامعهٔ غربی وجود دارد توانسته محکم و استوار باشد.
«کارت روز ولنتاین را که صبح زود بر در اتاقش در خوابگاه چسبانیدهاند را بر میدارد، با ولع تمام، پاکت را پاره میکند، داخل آن یک شعر دستنویس با خط خوش است. بیآنکه اسمی پای آن ببیند پیمیبرد متعلق است به… فرستندهٔ کارت را همان روز میبیند. نوجوان رمانتیک درونش، حسب زنانگیاش میپرسد: آیا تو به من علاقهمندی؟ آخر آن پسر، مسلمان نبود! یعنی مسلمان میشود؟»
عشق آمده ما را رهنمون سازد به سمت نوع ازلی و ابدیش، و چه زیباست دیدن این عشق در پس همهٔ ناخوشایندیها و نرسیدنها، در پس همهٔ تندیهای «شلینا» برای یافتن شاهزادهٔ افسانهای خود. او به دنبال آن نیمهٔ گمشده میگردد تا قرارگاه امنی بیابد و در آن آرام گیرد و خداوند عزوجل این کشش و کوشش را در وجود زن و مرد به ودیعت نهاده است.
عشقی که گاه نمود آن را قهرمان داستان در روز ولنتاین مییابد و همین چه سادهلوحانه میتواند روح والای انسانی او را به سخره گیرد. اما عشق حقیقی در وجود اوست و نمود آن در در پس روسری او جا گرفته است و شلینا را از رازهای پس پرده به سمت حقیقتی همیشه زنده رهنمون میکند. بیآنکه خود بداند.
کتاب عشق زیر روسری داستان سفرهای عاطفی و احساسی دختری مسلمان و ساکن لندن است به نام شلینا (زهرا) جانمحمد. او تحصیلکردهٔ دانشگاه آکسفورد است. دختری مسلمان با فرهنگ غربی-آسیایی-اسلامی که سعی دارد یار و همراه خود را بیابد.
آیا روسریاش که همان مسلمانی اوست پس معرکه میماند و بیخیال عشق گمشدهٔ خود میشود؟ «عشقی که دیری است از نسل ما رفته، آبکی شده و به دلربایی کردن و قصه و خیال عاشقانه رنگ باخته»، و اگرچه لندنی است اما با رسوخ تفکر اسلامی در آن حیات گرفته است.
داستانهایی از این دست، ناشنیده ماندهاند و یا جرأت بازگو کردن نیافتهاند. داستانیهایی که نشان میدهد «زیر حجاب مات زنان مسلمان، دلهای تپنده هست و رؤیاهایی از عشق» در حالی که «اغلب افراد، زنان مسلمان را موجوداتی تکبعدی و نهفته در پس حجابهای ماتشان میدانند».
اما حقیقت چیز دیگری است. این داستان افسانه نیست بلکه حکایتی واقعی از تجربهٔ یک زن مسلمان، روزنامهنگار و اجتماعی است که با وجود تمام هجمههای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و گاه نژادپرستانه که در بطن جامعهٔ غربی وجود دارد توانسته محکم و استوار باشد.
کارهای شلینا و ماجراهایش در جهت اثبات انسانیتی فراتر از جنسیت اوست؛ چیزی که در غرب یافت نمیشود. او به دنبال اثبات منیتهای خود نیست بلکه قدم در راهی گذاشته تا انسانیت را در معدن ظلم و اباحهگری به عرصهٔ نمایش بگذارد.
از زاویهٔ دیگر او قد علم میکند، در نظر تمام «خاله خانباجیها»یی که فکر میکنند دختر نباید هر کاری که دلش میخواهد بکند، در عین آداب و پایبندیاش به اصول و فرهنگ خانوادگی و اسلامی.
او تصمیم میگیرد تا پای ارادهاش را قوی کند با فتح یک قله، قلهای بسیار بلند، کلیمانجارو! هیچ تردیدی ندارد که عشق تجربهای شورانگیز و متحولکننده است. تجربهای که باید رام شود و در مسیر خودش که همان ازدواج است قرار بگیرد، تمام موقعیتهای موجود برای ازدواج، مثل بنگاههای ازدواج و همسریابی سریع، اینترنتی و… را جستجو میکند. اما میبیند که…
شلینا مسلمانزاده است اما خودش تصمیم میگیرد که مسلمان باشد. «در جهانی که گیجکننده و توانفرسا است.» او دریافته است که اسلام است که راه را به او نشان میدهد.
عشق و روسری شلینا همسفران غریبی هستند بعد از ماجراهای برجهای دوقلو و هجمههایی که رنگ او، او و روسری او را نشان میکرد که برچسب تروریست بخورد. اما این شلینا بود که محکمتر و مقاومتر از قبل به راه خود و ادامهٔ فعالیتهای اجتماعیاش علیرغم بدبینیهایی که بود ادامه میدهد.
در آن فضا پوشیدن روسری کار سادهای نبود. برای او پوشیدن روسری تصمیم سیاسی یا گونهای ابراز عقیدهٔ عمومی نبود، فقط بخشی از لباسی بود که هر روز میپوشید و گمان نمیکرد که در آن روزها این پوشش اینقدر ناراحتکننده باشد.
شلینا برای پیدا کردن یار و همدل خود سفرهایی به مصر و اردن داشت، او به 10 زبان صحبت میکرد و حتی تا جایی پیش رفت که خاله خانباجیها پیشنهاد کردند برای یافتن نیمهٔ گمشدهاش، حجابش را کنار بگذارد؛ این جستجو تا جایی پیش رفته بود که حواس او را از کاوش دنیای درونیاش پرت کرده بود.
اما مصممتر از قبل، نماد مسلمانیش را حفظ کرد. او در ملاقاتهایی که با خواستگارانش داشت متوجه هدف نهفته در ازدواج شد، انسانیت. شلینا عشق را زیر روسری پنهان نکرد بلکه او را چونان درختی پرثمر پروراند و ساخته و پرداخته کرد برای بودن در میان معرکهٔ این جهانِ پر از فریب و نیرنگ.
کتاب عشق زیر روسری از شیلنا زهرا جان محمد
کتاب عشق زیر روسری از شیلنا زهرا جان محمد اولین بار در سال 2009 در انگلیس چاپ شد و سپس در ایالات متحده و هند نیز طبع و پخش گردید. همچنین ترجمههای آلمانی، هلندی، اندونزیایی و عربی آن نیز تاکنون منتشر شده است.
آقای محسن بدره آن را به فارسی ترجمه کرده است
در ادامه بخش کوتاهی از کتاب مفید « عشق زیر روسری » را میخوانیم
《از اینکه با حجابم خوشحال باشد.》
ناراحت بودم ازینکه مجبور بودم تصریح کنم که مرد مسلمان،بابت روسری ام و محجوبانه لباس پوشیدنم،باید خوشحال باشد؛چون فکر میکردم این یکی از اقتضائات مسلمانی است….نمیخواستم کسی زیبایی ام را برای این و آن نمایش بدهد.میخواستم حامی انتخابهایم باشد…مردی را میخواستم که بخواهد همسرش مورد احترام و مایهٔ افتخارش باشد و در خلوت برای شوهرش جذابیتی مقاومت ناپذیر داشته باشد.
صفحه 103
برای خرید کتاب از سایت پاتوق کتاب فردا اینجا کلیک کنید
رمان « من او » اثر رضا امیرخانی که فراز و نشیب یک زندگی را از محله های قدیم تهران تا پاریس بیان می کند. سبک جذاب و بدیع «من او» باعث شد تا علاوه بر مخاطبین حرفه ای و کارشناسان صاحب نظر با مخاطبین عام نیز ارتباط برقرار کرده و بارها تجدید چاپ شود. در ادامه مطلب همراه سایت بنیانا باشید
داستان کتاب من او مربوط به زندگی فردی به نام علی فتاح است. راوی، قهرمان داستان هم هست، ماجراهای زندگی خود را، از کودکی تا مرگ، روایت می کند. علی فتاح فرزند یک تاجر ثروتمند است و درجنوب شهر زندگی می کند.
در کودکی، پدر خود را از دست می دهد و تحت نظر پدر بزرگش بزرگ می شود. در نوجوانی به مهتاب، هم بازی دوره کودکی خود، دل می بندد. ولی این علاقه به …………..
***
این سخن حقی است که اگر ما بخواهیم ادبیات داستانی ما در دنیا مورد اعتنا واقع شود باید به ریشه ها برگردیم و از مضامین گنجینه ادبیات کهن مدد بگیریم. اتفاقاً تاکنون تلاش کرده اند اما موفقیت چشم گیری نیافته اند. از این بابت رمان من او جهش بزرگی است به سوی این هدف بزرگ. مضمون اصلی این رمان عشق است اما نه عشق به معنای رایج امروزی آن بلکه عشق به همان معنا که بزرگان ادب و هنر ما در آثارشان مایه گرفته اند.
بخش هایی از کتاب ” رمان « من او » اثر رضا امیرخانی ” را می خوانیم :
-تو برای چی رو میگیری؟
-خب،برای اینکه نامحرم نبیندم…قبول!کریم هم نامحرم است،اما…
باب جون گل از گلش شکفت. انگار چیزی کشف کرده بود .دست مریم را در دست گرفت:
-هان، بارک الله اشتباهت همین جاست. رو گرفتن برای فرار از نامحرم نیست. و اِلا من هم می دانم، نامحرم که لولو نیست، جخ پاری وقت ها مثلِ همین کریم، اصلا خودیه…نه! رو گرفتن برای این است که خدا گفته. خدا هم مثل رفیقِ آدمه .یک رفیق به آدم یک چیزی بگوید، لوطی گری می گوید بایستی انجام داد.
-این درست که خدا گفته، اما حکمتش همان است که گفتم، برای فرار از…
باب جون حرف مریم را برید:
-حکمتش را ول کن. این جایش به من و تو دخلی ندارد. وقتی رفیقِ آدم چیزی از آدم خواست، لطفش به این است که بی حکمت و بی پرس و جو بدهی. اگر حکمتش را بدانی که به خاطرِ حکمت داده ای، نه به خاطرِ لوطی گری. جخ آمدیم و حکمتش را نفهمیدی، آن وقت چه؟ انجام نمی دهی؟
کتاب من او توسط انتشاران افق به چاپ رسیده است
برای خرید آنلاین کتاب از سایت پاتوق کتاب فردا اینجا کلیک کنید