از این پس در این مجموعه از مطالب به بررسی و انتشار «روایت حضرت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » می پردازیم . انتشار تصاویر و فیلم های مربوط به وقایع مهم تاریخ ایران و جهان و همچنین برگ هایی از زندگی نامه امام خامنه ای محتوای این مجموعه مطالب را تشکیل می دهد . شما می توانید با پیگیری برچسب « روایت امام خامنه ای از وقایع تاریخی » مطالب رو دنبال کنید و بخوانید
اختلاف اصلی امام و دولت موقت چه بود?
15 آبان 1358: استعفای دولت بازرگان یک روز پس از تسخیر لانه جاسوسی
«امام با مستکبرین سر آشتی نداشت. واژهٔ «شیطان بزرگ» برای آمریکا، یک ابداع عجیبی از سوی امام بود. امتداد معرفتی و عملی این تعبیر شیطان بزرگ خیلی زیاد است. وقتی شما یک کسی را، یک دستگاهی را شیطان دانستید، معلوم است که باید رفتار شما در مقابل او چگونه باشد، باید احساسات شما نسبت به او چگونه باشد؛ امام تا روز آخر، نسبت به آمریکا همین احساس را داشت؛ عنوان شیطان بزرگ را، هم به کار میبرد، هم از بن دندان اعتقاد به این معنا داشت.
در مقابل از اول انقلاب کسانی بودند که توجه نمیکردند که آمریکا عقبهٔ تغذیهکنندهٔ رژیم طاغوتی است که بهوسیلهٔ ملت ایران برافتاد. ملت ایران رژیم طاغوت را ساقط کردند، اما کسانی بودند آن روز که با حضور آمریکاییها، با فعالیت آنها – حتی فعالیت برخی از نهادهای آمریکایی – در داخل کشور موافق بودند! اختلاف عمدهٔ دولت موقت با امام بزرگوار سر این قضیه بود؛ ما از نزدیک میدیدیم.
آنها توجه نمیکردند که آمریکا تغذیهکنندهٔ رژیم طاغوت بود؛ این رژیم حالا برافتاده است اما آن دستگاه تغذیهکننده هنوز باقی است، فعال است، اگر به او میدان داده شود، مجال داده شود، دوباره مشغول خواهد شد و ضربه خواهد زد و نقاط ضعف را جستجو خواهد کرد و از آن نقاط ضعف وارد خواهد شد؛ این را توجه نمیکردند.»
بیانات در مراسم بیست و ششمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی رحمهالله، ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ لینک
به گزارش مصاف، اداره کل امور بهداشتی منطقه الشرقیه عربستان حقوق کامل یک ماه یکی از کارمندان شیعه بیمارستان زنان و زایمان شهر الدمام را به خاطر پخش صدای اذان شیعه از تلفن همراهش کسر کرد.
به گفته فعالان، داستان از این قرار بود که تقریباً یک ماه قبل، صدای اذان از تلفن همراه “ابرار العساف” در سر کار پخش شد و همین امر باعث شد تا یکی از همکارانش عصبانی شده و از او شکایت کند زیرا “اذان شیعه” از تلفن همراهش پخش شده بود. با شکایت این فرد، دستور کسر حقوق یک ماهه این کارمند داده شد.
درپی درز جزئیات خبر همراه با تصویر دستور کسر حقوق در یکم نوامبر جاری، این خبر در شبکههای اجتماعی در اینترنت بازنشر یافت و کاربران این رفتار را محکوم کردند.
یکی از فعالان گفت: منبع درز تصویر دستور کسر حقوق، یکی از کارمندان بخش امور بهداشتی است زیرا خود قربانی، به خاطر ترس از دست دادن شغل خود، این دستور را با اکراه پذیرفته بود.
به گزارش بنیانا به نقل از مصاف، “محمد خلفان الصوافی” در مطلبی در روزنامه اماراتی “الاتحاد” نوشت: وقتی موقعیت جغرافیایی ما را مجبور کرده که نزدیک ایران باشیم، این امر به معنای آن نیست که دولتهای عربی مطالب مطرح شده از سوی رسانههای ایران را بپذیرند.
وی خاطرنشان کرد که شماری از اندیشمندان عرب اعتقاد دارند که باید دولتهای عربی کانالهایی را به زبان فارسی راه اندازی و حمایت مالی کنند و این یکی از راهکارهای امکان پذیر برای مقابله با ایران است.
این نویسنده اماراتی مدعی شد که با این کار، سیاستهای کنونی ایران تغییر خواهد کرد!
به گزارش بنیانا به نقل از مصاف، سازمان عفو بینالمللی اعلام کرد که نیروهای ائتلاف عربی به سرکردگی عربستان سعودی، در بمباران «صعده» در هفتهای که گذشت از بمبهای خوشهای استفاده کردهاند.
بر اساس این گزارش، عربستان سعودی بار دیگر در بمباران یمن از بمبهای خوشهای استفاده کرده است.
شبکه تلویزیونی المسیرة یمن نیز جمعه (دیروز) اعلام کرده بود که متجاوزان سعودی- آمریکایی به حملات موشکی علیه مردم استان صعده در یمن اکتفا نکردهاند بلکه جنگندههای متجاوز، مقادیر زیادی بمب خوشه ای بر سر مردم این کشور در منازل و کشتزارهای آنها در منطقه «سحار» ریختند.
بر اساس این گزارش، دهها کیلومتر مربع از مناطق مسکونی و کشتزارهای مردم در صعده به میدان مین بزرگی تبدیل شده است.اعضای واحد مهندسی می کوشند با خنثی کردن و جمع آوری این بمبها از مناطق مسکونی و زمینهای کشاورزی زندگی عادی را به مردم این مناطق بازگردانند اما تعداد زیاد این بمبها که در همه جا پراکنده شدهاند دستیابی به این هدف را تقریبا غیرممکن کرده است.
تحلیلگران بر این باورند که ممکن است پاکسازی این مناطق از بمبهای خوشهای سالها به طول انجامد به ویژه که مناطق مختلف صعده هنوز از بقایای جنگ های گذشته پاکسازی نشده است.
در اواخر مهر گذشته نیز جنگندههای سعودی با بمبهای خوشهای روستای «مران» در استان صعده را هدف قرار دادند. واحد تبلیغات جنگ یمن فیلمی را نیز از شلیک صدها بمب خوشهای در این روستا منتشر کرد. در این بمبارانها مکان های مسکونی منطقه هدف قرار گرفتند و دهها شهروند یمنی مجروح و منازل آن ها متحمل خسارتهای سنگین شد.
استفاده از بمب های خوشه ای بر اساس قوانین بین المللی ممنوع است.
به گزارش بنیانا به نقل از مصاف، پس از انتشار خبر تأیید نشده دستگیری یک شهروند ایرانی- آمریکایی در ایران که بازتاب گسترده ای در رسانههای غربی داشته است، نمایندگان کنگره آمریکا خواستار وضع تحریمهای جدید علیه تهران شدند.
نمایندگان آمریکایی با ادعای دستگیری “سیامک نمازی” که وی را “مدیر دفتر برنامه ریزی استراتژیک شرکت نفتی کرسنت در امارات” معرفی میکنند، گفتهاند باید تحریمهای شدیدتری علیه تهران و سپاه پاسداران وضع شود.
خبر دستگیری نمازی اولین با توسط خبرگزاری انگلیسی رویترز (reuters) منتشر شد. رویترز به نقل از منبعی که نامی از وی نبرده مدعی شد، اطلاعات سپاه پاسدارن در نیمههای ماه اکتبر سیامک نمازی را دستگیر کرده و وی اکنون در زندان اوین به سر میبرد.
روزنامه وال استریت ژورنال (WSJ) با اعلام این خبر نوشت: قانون گذاران آمریکایی که از دستگیری یک شهروند ایرانی- آمریکایی عصبانی هستند، روز جمعه از کاخ سفید خواستند موضع سخت تری علیه تهران اتخاذ کرده و تحریمهای جدیدی را علیه سپاه پاسداران تحمیل کند.
به نوشته وال استریت ژورنال، دستگیری “سیامک نمازی” و چهار ایرانی- آمریکایی دیگر که در ایران زندانی هستند، مانع جدیدی بر سر راه تلاشهای باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا است که میخواهد با اتکا به توافق هسته ای به دست آمده بین قدرتهای جهانی و تهران، همکاریها با ایران در مسائل منطقه ای از جمله پایان دادن به جنگ سوریه را افزایش دهد.
براساس این گزارش، “اد رویس” رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان گفته: دستگری سیامک نماز آخرین نشانه از تحقیر آمریکاست.
“مارک کرک” سناتور جمهوری خواه آمریکایی نیز خواستار “وضع تحریمهای شدیدتر علیه ایران” و “اعمال فشارهای هدفمند علیه سپاه پاسداران” شده و گفته اگر دولت اوباما برای انجام این اقدامات همکاری نکند، رفتارهای تهدید کننده ایران بیشتر خواهد شد.
این خبر درحالی منتشر میشود که بوستون گلوب (bostonglobe) دیگر روزنامه آمریکایی تلاشهای گسترده مقامات کشورش برای جاسوسی در ایران را تأیید کرده است.
بوستون گلوب ضمن متهم کردن ایران به فریبکاری در فعالیتهای هسته ای نوشته، جاسوسان ما برای کشف فعالیتهای هسته ای ایران کافی نیستند و باید از خیانت کاران نیز جهت کسب اطلاعات استفاده کنیم!
با تلاش سربازان گمنام امام زمان(عج) و دستور مقام قضایی پنج نفر از عوامل مرتبط با پروژه نفوذ دشمن در کشور که در مطبوعات فعال بودند، بازداشت شدند.[/box]
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از راه دانا، با تلاش سربازان گم نام امام زمان (عج) و دستور مقام قضایی پنج نفر از عوامل مرتبط با پروژه نفوذ دشمن در کشور که در مطبوعات فعال بودند، بازداشت شدند.
یک منبع آگاه در همین زمینه به خبرنگار دانا گفت: از جمله این پنج نفر می توان به “عیسی سحرخیز” و “احسان مازندرانی” اشاره کرد.
احسان مازندرانی کیست؟
احسان مازندرانی دستگیر شده فتنه 88 باوجود مخالفت نهاد های مسئول به عنوان مدیر مسئول روزنامه دانشگاه آزاد منصوب شد.
این در حالی است بنا به گزارش برخی رسانه ها احسان مازندرانی به دلیل برخی تحرکات تنش آفرین و سوء سیاسی و ارتباط با یک عنصر تجزیه طلب در زمان دانشجویی در دانشکده خبر، با حکم کمیته انضباطی این دانشکده از ادامه تحصیلش جلوگیری به عمل می آید و نمی تواند مدرک تحصیلی کارشناسی خود را بگیرد.
حضور احسان مازندرانی در کنار خانواده هاشمی در دادگاه فاطمه هاشمی
خبرگزاری مجلس شورای اسلامی(خانه ملت) در گفت گو با یک منبع آگاه نوشت که” «احسان مازندرانی» دبیر اجرایی روزنامه اصلاحطلب اعتماد به اتهام ارتباط با شبکه رسانهای بنگاه دروغپراکنی بیبیسی و سایتهای خبری ضدانقلاب بازداشت شد.وی که دبیر اجرایی یکی از روزنامههای اصلاحطلب است، مدتی در مالزی زندگی میکرده و در همانجا نیز با رسانههای فارسیزبان ضدانقلاب ارتباط داشته است”.
احسان مازندرانی در حال مصاحبه با همسر یکی از سران فتنه
آقای مازندرانی و همسرش خانم ملیحه حسینی-که او نیز از روزنامه نگاران اصلاح طلب و بازداشت شدگان پس از فتنه 88 است- پیشتر به همراه تعداد زیادی از روزنامه نگاران اصلاح طلب داخلی و ضد انقلاب خارج از کشور در شهریور سال 88 پس از انتخابات باشکوه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری که منجر به اردوکشی خیابانی عناصر فتنه انگیز شد، در نامه ساختارشکنانه انتخابات 24 خرداد را کودتا خوانده بودند.
** “فرهیختگان” تریبون دانشگاه آزاد یا تریبون اصلاح طلبان
به باور شماری از روزنامه نگاران با روی کار آمدن احسان مازندرانی و تیم همراهش در روزنامه فرهیختگان، این روزنامه به محل تجمع روزنامه نگاران اصلاح طلب و نیز پرداختن به موضوعات نازل سیاسی به جای مسائل صنفی دانشگاهی تبدیل شده است.
رپرتاژ روزنامه دانشگاه آزاد(فرهیختگان) برای خانواده هاشمی
عملکرد جناحی و حزبی روزنامه دانشگاه آزاد درحالی صورت می گیرد که اولین مدیر مسئول این روزنامه چند روز قبل از انتشار آن در 29 اردیبهشت 88 در گفت وگویی با خبرگزاری فارس اعلام کرده بود که این روزنامه کاملاً مستقل از هر جناح و حزب بوده و درباره دستاوردهای دانشگاه آزاد اسلامی اطلاعرسانی خواهد کرد. فرهیختگان بیشتر حول محور دانشجو و قشر فرهیخته به تولید مطلب خواهد پرداخت.
** با شال و مانتوی کوتاه به فرهیختگان بیایید!
فرهیختگان “مازندرانی” در ادامه خط و مشی جدید خود در دوره ریاست میرزاده بر این دانشگاه، دست به اخراج گسترده شماری از روزنامه نگاران قبلی این روزنامه زد.
به گفته یکی از روزنامه نگاران فرهیختگان در دوره جدید از آنان خواسته شده بود تا با مانتوی کوتاه و شال بر سر کار حاضر شوند!
مازندرانی در همین زمینه سیاست های فرهنگی و ارزشی درون این مجموعه را نیز تغییر داد تا جایی که به گفته یکی از روزنامه نگاران قبلی این روزنامه به دستور وی اعلام شد که دیگر لازم نیست خانمها با مقنعه و ظاهر اداری به محل کار بیایند و با شال و مانتوی کوتاه میتوانند در روزنامه حاضر شوند.
عیسی سحر خیز کیست؟
“عیسی سحرخیز” از فعالان اصلاحطلب که بعد از پیروزی محمد خاتمی در دوم خرداد 1376 با معرفی عطاء مهاجرانی به جایگاه مدیرکلی مطبوعات داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منصوب گردید؛ وی در هنگامه هجمه شدید روزنامههای زنجیرهای به نهادها و شخصیتهای انقلابی، از آنان بهطور تمامعیار حمایت کرد و به ابراز تأسف از توقیف نشریات هتاک پرداخت، حمایت علنی وی از روزنامهنگارهای ضدانقلاب به نحوی بود که دفتر کارش در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پاتوق کاری امثال اکبر گنجی و … برای جنگ روانی علیه جریانات سیاسی انقلابی بدل شده بود.
عیسی سحرخیز پس از اعتراض نسبت به توقیف روزنامه زن – با مدیرمسئولی فائزه هاشمی رفسنجانی- از مدیرکلی مطبوعات وزارت ارشاد استعفا داد و سپس فعالیت رسانهای خود را در ماهنامه آفتاب پیگیری کرد؛ سحرخیز در این ماهنامه نیز با تکاپوی شدید به توهین به ساختار نظام جمهوری اسلامی پرداخت و خواهان خروج از حاکمیت از سوی اصلاحطلبان بود و سپس از توقیف ماهنامه آفتاب ترجیح داد با رسانههای ضدانقلاب فعالیت ساختارشکنانه خود را پیگیری نماید و از 14 اسفند 1385 به نویسندگان اصلی سایت ضدانقلاب روز آنلاین تبدیل شد. در این گزارش بهمرور برخی از موضعگیریهای وی در سالهای اخیر میپردازیم.
عیسی سحرخیز با توجه به جایگاه خود در وزارت ارشاد توانست شرایط را برای انتشار روزنامه زن در سال 1377 فراهم نماید؛ روزنامه زن با مدیرمسئولی فائزه هاشمی رفسنجانی و سردبیر ابراهیم نبوی و سپس مسعود بهنود تریبون برای ترویج آموزههای فمینیستی در عصر اصلاحات بود. حمایت عیسی سحرخیز از رویکرد هتاکانه روزنامه زن به مجوز محدود نشد و وی در سال 1382 با حضور در دادگاه انقلاب به دفاع از این روزنامه پرداخت.
• حمله به حجتالاسلام اژهای برای دفاع از روابط نامشروع
عیسی سحرخیز از حامیان اصلی اعطای مجوز به روزنامه زن – با مدیرمسئولی فائزه هاشمی رفسنجانی- در سال 1383 در جلسه هیات نظارت بر مطبوعات کشور به حمایت از انتشار مقالاتی پیرامون روابط غیرشرعی دختران و پسران در مطبوعات میپردازد که این رفتار وی با مخالفت شدید حجتالاسلام اژهای –نماینده قوه قضائیه در هیات نظارت و رئیس وقت دادگاه ویژه روحانیت – همراه میشود و این اظهارات باعث میشود که عیسی سحرخیز به حجتالاسلام اژهای حمله فیزیکی نماید.
این فعال سیاسی اصلاحطلب پس از گذشت چند روز مدعی شد که وی در اثر پرتاب قندان و گاز گرفتن دچار صدمه بدنی شده است و تصاویر آثار این درگیری را در اختیار رسانه دولتی اصلاحات قرارداد.
• حضور در ستاد معین؛ حمایت از همجنسبازان
عیسی سحرخیز پس از پایان ریاست جمهوری محمد خاتمی استمرار اصلاحات را در برنامههای انتخاباتی معین میدید به همین خاطر بهصورت گسترده در ستاد معین حضور پیدا کرد و ردای ریاست جمهوری را بر تن وزیر علوم دوران اصلاحات میدید. عیسی سحرخیز در جریان مناظرهای در سال 1384 با دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، به دفاع از همجنسبازان و ساواکیها پرداخت و تلویحاً گفت که آنها نیز باید حق کاندیداتوری در انتخابات را داشته باشند.
• حضور در فتنه 88 و آشوبهای خیابانی
این فعال سیاسی اصلاحطلب پس از انتخابات 1388 با اعلام تقلب گسترده در انتخابات و آنچه آن را کودتای حاکمیت میخواند خواهان ابطال آن میشود و در همین راستا یادداشتهای فراوانی را ضد شورای نگهبان و نهادهای امنیتی مینویسد و خواهان برگزاری تجمعاتی ضد جمهوری اسلامی در مقاطع خاص زمانی میشود و به دلیل این رفتارهای غیرقانونی دستگیر و روانه زندان میگردد.
• سحرخیز در عصرانه دفتر هاشمی
عیسی سحرخیز فعالیتهای سیاسی – رسانهای خود را با حضور تعدادی از روزنامهنگاران فعال در فتنه 1388 در قالب «انجمن دفاع از آزادی مطبوعات» انجام میدهد. این روزنامهنگار اصلاحطلب بهواسطه همکاری نزدیکش با فائزه هاشمی در هنگام انتشار روزنامه زن و تلاش وی برای عدم توقف این روزنامه توانست چند ماه پس از آزادی از زندان در تاریخ 92/10/22 به دیدار حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی برود و در رثای آنچه آزادی مطبوعات میخواند، در حضور رئیس مجمع تشخیص مصلحت حضور یابد.
• تکاپو برای دروغگوییهای حقوق بشری
مدیر ارشد وزارت ارشاد اصلاحات پس از آزادی از زندان در تلاش به سیاه نمایی از وضعیت زندانهای کشور میپردازد؛ وی در گفتوگوهای اختصاصی با رسانههای معاند بارها روایت خلاف واقعی را نسبت به وضعیت زندانها و روند بازجویی از متهمان امنیتی بیان میکنند تا به این وسیله بر پرونده حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران اثرگذار باشد.
این فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با سایت ضدانقلاب مرکز دموکراسی برای ایران پیرامون فشارهای حقوق بشر از سوی افرادی مانند احمد شهید اظهار داشت «مسلماً بیتأثیر نیست. اگر رویکرد این جلسات حمایتی، افشاگرانه و بازخواست کننده باشد حتماً مثبت است. خوبی این شورا این است که ایران هم در آن عضو است.
در همین جلسه اخیر حدود 200 پرسش حقوق بشری از سوی کشورهای مختلف از ایران مطرحشده که البته هیئت ایرانی گفته است که بعداً به اینها جواب خواهد داد. این روش کشورها را مکلف میکند که یکسری استانداردهای بینالمللی را رعایت کنند و کشورها مجبور میشوند که مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر را زیر پا نگذارند. فقط ممکن روی چند بند تحفظ داشته باشند که آنها را هم باید اعلام کنند.
مثل دادگاهی است در برابر افکار عمومی جهان و کشورهایی که متخلف شناخته شوند بر اساس رأی اکثریت برای آنها گزارشگر ویژه تعیین میشود. آقای لاریجانی میگوید که جایگاه آقای احمد شهید غیرقانونی است درحالیکه در آن جلسات با اکثریت آراء تعیین گزارشگر ویژه برای ایران به تصویب رسیده است. این نظارتها قطعاً مثبت و بر روی اصلاح رفتار کشورها با شهروندان تأثیرگذار است.»
• هدف اصلاحطلبان باید خبرگان رهبری باشد
عیسی سحرخیز از فعالان فتنه 1388، در دیماه سال گذشته در مصاحبه با روزنامه آرمان، خبر از تشکیل حلقه اتصال گروههای سیاسی با محوریت هاشمی رفسنجانی داد که هدف این حلقه سیاسی ممانعت از شکست دولت روحانی در نیمهراه است و در راستای این خط تحلیل بیان داشت که «من مجلس خبرگان را از مجلس شورای اسلامی مهمتر میدانم » و بابیان این گزاره اعلامی کوتاه ولی مهم از اهداف مشترک اصلاحطلبان و کارگزاران پرده برداشت و سپس در بیان راهکار و استراتژی به اتاق فکر اصلاحطلبان افزود: «اصلاحطلبان فعلاً باید از حرکتهای ساده به سمت حرکتهای پیچیده پیش بروند. درعینحال نباید جریان مقابل را دستکم بگیرند.
همین حرکتهای پیچیده سبب سردرگمی جریان مقابل در انتخابات شد» و پس از چند ماه سید محمد خاتمی یکی از حامیان اصلی فتنه 88 در جمع برخی از اعضای مجمع روحانیون گفت: «ما باید خود را برای انتخابات خبرگان آماده کنیم. من انتخابات خبرگان را مهمتر از انتخابات مجلس میدانم. باید ترکیب خبرگان را عوض کنیم. با مجمع محققین قم صحبت کردهایم که از میان روحانیون جوان و خوشفکر نیروهایی را شناسایی و برای حضور در خبرگان آمادهسازیم.»
• عبور اصلاحات با امام خمینی (ره) در قالب نفی و تأیید
آخرین اظهارنظر این فعال سیاسی اصلاحات خبر از رویکرد جریان سیاسی اصلاحطلب نسبت به آموزههای امام خمینی (ره) است؛ این عضو ستاد میرحسین موسوی در گفتوگو با یک سایت ضدانقلاب تأکید کرده است که “خیلی از اصلاحطلبان برخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند.”
و همچنین این بازداشتی فتنه 88 در بخش دیگری از این مصاحبه با تصریح بر “نگاه منتقدانه ” خود به امام خمینی میگوید: من نگاه منتقدانهای به ایشان دارم و فکر میکنم خیلی از کارها خطا بود. سحرخیز همچنین “تغییر قانون اساسی “، “تغییر ساختاری قوه قضاییه ” و “حذف نهاد ولایتفقیه ” را جزئی از اصلاحات میداند و اضافه میکند: ما در اول انقلاب اشتباه کردیم که با خوشبینی بسیار و اولیه به آیتالله خمینی، به ولایتفقیه هم باور داشتیم.
دستهٔ راهپیمایی هیئت هنر، روز چهارشنبه، سیزدهم آبان، ساعت 9 صبح، از مقابل پردیس ولیعصرِ دانشگاه هنر تهران بهنشانیِ «خیابان ولیعصر، بالاتر از چهارراه ولیعصر، جنب دانشگاه صنعتی امیرکبیر» بهسمت لانه جاسوسی حرکت خواهد کرد. [/box]
به گزارش بنیانا به نقل از مشرق، هیئت محبین اهلبیت(علیهمالسلام)، در راهپیمایی سیزدهم آبان، با دستهٔ دمّامزنی و سرودخوانیِ متشکل از فعالان هنر و رسانه، به جمع مردم میپیوندد.
به گزارش روابط عمومی هیئت محبین اهلبیت(علیهمالسلام) (هیئت دانشجویان و دانشآموختگان هنر و رسانه)، جمعی از دانشجویان و فعالان هنر و رسانه، بهمناسبت راهپیمایی سیزدهم آبان، در قالب دستهٔ دمّامزنی و سرودخوانی از دانشگاه هنر بهسمت لانه جاسوسی حرکت خواهند کرد. این هیئت از دیگر فعالان هنر و رسانه نیز برای شرکت در این دسته دعوت بهعمل آورده است.
دستهٔ راهپیمایی هیئت هنر، روز چهارشنبه، سیزدهم آبان، ساعت 9 صبح، از مقابل پردیس ولیعصرِ دانشگاه هنر تهران بهنشانیِ «خیابان ولیعصر، بالاتر از چهارراه ولیعصر، جنب دانشگاه صنعتی امیرکبیر» بهسمت لانه جاسوسی حرکت خواهد کرد.
تیتر یک این هفته به ماجرای ادامه دار سخنگو، مشاور ارشد و چهار وزیر منتقد در دولت یازدهم با عنوان ” دولت علیه دولت” پرداخته است.
یادداشت اول این شماره به قلم دکتر علیرضا معاف با تیتر ” رهبر انقلاب، جام زهر را به صورت آمریکا پاشید” حاوی ۱۷۳ نکته راهبردی از نامه امام خامنه ای به رئیس جمهور می باشد.
“چگونه دیپلماسی دولت روحانی «پاسپورت ایرانی» را به «کاغذ پاره» تبدیل کرد!” عنوان مطلبی است که به کم ارزش شدن عزت و اعتبار ایرانی در دوسالی که از عمر این دولت گذشته است، پرداخته است.
همزمان با سکوت معنا دار وزارت خارجه، زمینه سازی برای آغاز مذاکره در مسئله ای غیر از هسته ای را با عنوان” نفوذ در حوزه سیاست خارجی ایران با بازسازی مدل برجام” در صفحه هسته ای بخوانید.
دلایل عدم حضور هفته نامه ۹ دی و روزنامه وطن امروز در نمایشگاه مطبوعات امسال را در صفحه گزارش سیاسی مطالعه کنید.
هفته نامه سیاسی،فرهنگی و اجتماعی ۹ دی به مدیرمسئولی حجت الاسلام رسایی (نماینده مردم شریف تهران،ری،شمیرانات و اسلامشهر) را هر شنبه از کیوسک های مطبوعاتی سراسر کشور بخواهید.
جهت اشتراک با شماره ۰۲۱۳۳۵۱۳۰۲۰ تماس گرفته و یا به سایت ۹day.ir مراجعه فرمائید.
پانزدهمین شماره نشریه « رمز عبور» در ۱۲۸ صفحه منتشر شد.
تیتر اصلی این شماره از رمز عبور 15 با عنوان ” روزهای حساس مقاومت” به تحولات و محور مقاومت در منطقه و آخرین وضعیت مبارزه با گروهک های تروریستی – آمریکایی ؛ در سوریه ، عراق و … اختصاص پیدا کرده است.
گفت و گو با سردار اسماعیل قاآنی جانشین فرماندهی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با عنوان ” امریکایی ها ما را در منطقه نمی بینند ؛ با روح و روانشان احساس می کنند “، آخرین مصاحبه منتشر نشده با سردار سرلشکر پاسدار شهید حسین همدانی با تیتر ” رهبری فرمودند مراقب باشید در سوریه از دوطرف کمتر کشته شود ” به همراه گزارشی از فعالیت ها و رشادت های وی با عنوان ” سرداری که بود ؛ سرداری که هست” از جمله مطالبی است که در این نشریه منتشر شده .
گفت و گوی منتشر نشده با دکتر غضنفررکن آبادی سفیر سابق ایران در لبنان که نام وی در میان مفقودان حادثه منا به چشم می خورد در کنار پرونده ویژه ای از ” فاجعه منا” شامل مصاحبه با برخی چهره ها و صاحب نظران از جمله مصطفی خاکسار قهرودی و علی لیالی دو رئیس سابق سازمان حج و زیارت ، دکتر حشمت الله قنبری، دکتر امیرحسین قاضی زاده و … صفحاتی از این شماره را به خود اختصاص داده است.
گفت و گو با سردار تنگسیری جانشین فرماندهی نیروی دریایی سپاه با عنوان “۳۰ سال نبرد دریایی با متجاوزین در خلیج فارس” ، جزئیات دستگیری کماندوهای انگلیسی در خلیج فارس در گفت و گو با ابوالقاسم آمانگاه ، گفت و گو با عبدالرضا کریمی همرزم شهید نادر مهدوی درباره عملیات دریایی سپاه در سال ۱۳۶۶ از دیگر مطالب خواندنی این شماره است.
“تحریف های پیشرفته ” عنوان گزارشی مستند درباره تصویری است که خاطرات هاشمی رفسنجانی از حضرت آیت الله خامنه ای ترسیم می کند . همه چیز درباره نامه اعتراضی ۴ وزیر به دکتر حسن روحانی با عنوان ” بگو مگوهای اقتصادی دولت یازدهم بیرون زد ” ، گزارشی از نشست های تخصصی بررسی برجام در دانشگاه امام حسین (ع) و پرونده ای به بهانه اکران فیلم “مزار شریف” در سینماهای کشور از دیگر موضوعاتی است که ” رمز عبور 15 در این شماره به آنها پرداخته است.
همچنین سلسله گفتارهایی در بررسی ابعاد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی “نفوذ” با آقایان دکتر یعقوب توکلی، دکتر مظفر نامدار و دکتر ابراهیم رزاقی در این نشریه آمده است.
این نشریه همچنین آثار و گفتاری از آیت الله مصباح یزدی، آیت الله سیدمحمد خامنهای، سید حسن نصرالله،عبدالملک حوثی، آیتالله شیخ علی کورانی، حجت الاسلام و المسلمین پناهیان، سردار اسماعیل کوثری ، هادی محمدی ، استاد ماشالله عابدی پیرغلام اهل بیت(ع)، عبدالحسین برزیده و دکتر الله مدد شاهسون را نیز شامل می شود.
کاوه اشتهاردی صاحب امتیاز و مدیر مسئول «رمز عبور» و محمد حسن روزی طلب سردبیر این نشریه است.
علاوه بر فروش در کیوسک های منتخب مطبوعاتی در تهران و شهرستانها، این نشریه به آدرس RamzeObour.ir نیز در دسترس علاقمندان است.
دکتر ندا ملکی، مجری تلویزیون، سال ۵۹ در اردبیل در خانوادهای فرهنگی و متدین به دنیا آمد. وی از دوران کودکی به فعالیتهای دینی علاقهمند بود و بیشتر اوقات همراه با مادربزرگش به یادگیری قرآن کریم میپرداخت.
مادربزرگش با وجود اینکه سواد خواندن قرآن داشت اما نمیتوانست معانی آیات الهی را بخواند به همین جهت ندا پس از مدرسه به خانه مادربزرگش میرفت و معانی قرآن را از پارسی به گویش آذری ترجمه میکرد.
مادربزرگش نیز به او نماز را میآموخت. حضور در ویژهبرنامه نوروز ۷۹ شبکه قرآن سیما بهعنوان «جوان موفق» به دلیل کسب رتبه سوم مسابقات قرائت قرآن دانشجویان سراسر کشور، سبب راهیابی وی به عرصه اجرا و حضور در رسانه ملی شد. خانم ندا ملکی در کارنامه فعالیتهای خود اجرا در برنامههایی همچون آیین زندگی، تا نیایش، اشراق، صبح عالی بخیر، مصیر، روشنا، اشاره، آفتاب شرقی و… را دارد.
وی ابتدا به کار در رسانه ملی علاقهمند نبود و زمانی که پیشنهاد اجرای یک برنامه را با او در میان گذاشتند، نپذیرفت اما پس از مشورت و تایید پدرش و همچنین علاقه به تاثیرگذاری در عرصه معارف، وارد رسانه ملی شد.
روزنامه وزین «وطن امروز» با این مجری محبوب و محجوب گفتوگو کرده است. متن این گفت گو را در ادامه می خوانیم ؛ همراه بنیانا باشید [/box]
***
خانم ندا ملکی ! درباره خود و دوران کودکیتان بگویید.
بسماللهالرحمن الرحیم. پیش از هر چیز شهادت 5 هزار نفر از حجاج بویژه حدود 500 تن از حاجیان ایرانی بیتالله الحرام در فاجعه منا را که تعدادی از همکاران بنده هم در میان این شهدای مظلوم بودند، خدمت امام زمان حضرت مهدی موعود(عج)، نایب آن حضرت رهبر حکیم و بزرگوار انقلاب اسلامی، خانواده آن عزیزان و همه ملت سوگوار ایران تسلیت میگویم و علو درجات را برای آن شهدا از خدای متعال مسالت میکنم.
در دوران کودکی خاطراتی تکرارناپذیر برای همه رقم میخورد. اگر ماجراجو هم باشیم این دوران جذابتر و شیرینتر میشود. پرتحرک و ماجراجو بودم و به مطالعه علاقه زیادی داشتم طوری که در دوران مدرسه تمام کتابهای کتابخانه را خوانده بودم حتی برخی کتابها را چند بار میخواندم. علاقه زیادی به داستانهای «ژول ورن» داشتم و ادبیات هم از حوزههای مورد علاقه من برای مطالعه بود.
وقتی از کتابهای کتابخانه مدرسه خسته میشدم، سراغ کتابخانه پدرم میرفتم و کتابهای تفسیر قرآن، مجموعه آثار آیتالله شهید مطهری و برخی کتابهای دیگر را که مطالبشان را اصلا متوجه نمیشدم، مطالعه میکردم البته بعدها در دوران دانشگاه تازه متوجه معنای آنچه در گذشته خوانده بودم شدم. خلاصه! در کودکیام قدری ادای انسانهای فرهیخته را درمیآوردم!
خانواده چقدر در حضور شما در عرصههای قرآنی و دینی مؤثر بود؟
پدر و مادرم فرهنگی هستند و در عرصههای اجتماعی بسیار فعال و من زمان زیادی را با مادربزرگم سپری میکردم. مادربزرگی داشتم که میتوانم بگویم عاشقش بودم. ایشان توانایی خواندن قرآن را داشت و همواره با کلام خدا مأنوس بود. مادربزرگم به زبان فارسی صحبت نمیکرد و نمیتوانست ترجمه فارسی قرآن را بخواند.
یک روز از من خواست پس از مدرسه به خانه آنها بروم و ترجمه قرآن را از فارسی به گویش آذری برایش بگویم. از آن به بعد، من هر روز بعد از مدرسه ترجمه قرآن را میخواندم و از فارسی به آذری برمیگرداندم. مادربزرگم هم به من نماز خواندن یاد میداد.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
یادم هست بسیاری از نمازهای مستحبی را با اینکه سخت بود به اتفاق ایشان میخواندم و گویی این یک توفیق الهی بود که چراغ عشق به قرآن در وجود بنده به فضل الهی روشن شود و امیدوارم تا آخر عمر هم روشن بماند.
بعد از آن انس من با قرآن و اعتماد به نفسم بیشتر شد تا جایی که از دوم ابتدایی در مسابقات قرآن شرکت میکردم تا اینکه سال 76 نفر اول مسابقات قرآن دانشآموزی استان اردبیل شدم.
[/box]
برای پیشرفت در امور قرآنی هم، یا کتاب میخواندم یا به نوارهای قرآن گوش میدادم. البته به یاد دارم تهیه نوار قرآن خیلی سخت بود و امکانات آموزشی مثل الان نبود اما پشتکار زیادی داشتم. ضمن اینکه برای تلاوت بهتر ورزش هم میکردم و این امر نشاط بنده را بیشتر میکرد. همانطور که میدانید ورزش به بحث نفسگیری در تلاوت قرآن بسیار کمک میکند.
چه عواملی موجب شد در مسیر یادگیری علوم قرآن و حدیث قدم بگذارید؟
چند مؤلفه در این موضوع تاثیرگذار بود. بخش زیادی به رفتارهای خانواده مربوط میشد. اینکه خانوادهای بتواند نه با زبان ظاهری که در عمل، به فرزندانش دین را آموزش بدهد خیلی در تربیت فرزند و تصمیمگیری او در انتخاب مسیر زندگی مهم و موثر است.
یادم نمیآید تا حدود نوجوانی خانوادهام درباره دین با من حرف زده باشند اما در رفتارشان نماز خواندن بویژه نماز اول وقت، دروغ نگفتن و خیلی از مسائل دینداری را یاد گرفتم.
پدرم صداقت زیادی داشته و دارند و مهربانی و خوشخلقیای که در مادرم میدیدم، بینظیر بود. هر دو در عین حال که نماز میخواندند رفتارهای صحیحی داشتند و من از آنها کلام دروغی نشنیدم، همین امر باعث شد کمکم من هم به خواندن نماز علاقهمند شدم و صدق گفتار از همان زمان در من نهادینه شد.
آنها به شما برای رعایت حجاب تذکر هم میدادند؟
هیچگاه به یاد ندارم خانوادهام به زبان مرا تشویق به اعمال نیکو کرده باشند. هیچوقت پدر یا مادرم به من نگفتند حجابت را رعایت کن یا درس بخوان. من طبق آنچه در زندگی دیدم رفتار میکردم یعنی پدر و مادرم الگوی عملی افعال نیکو بودند.
به یادگیری قرآن از طریق گوش دادن به نوارهای قرآن اشاره کردید. آیا اولین نوار قرآنی که گوش دادید، به یاد دارید؟
بله! تلاوت سوره مبارکه «کهف» با صدای مرحوم استاد «عبدالباسط» بود که شاید بیش از 200 بار آن نوار را گوش داده باشم و این نوار قرآن را مادرم از یکی از سفرهای زیارتی که داشتند بهعنوان سوغات برایم خریده بودند.
شما در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته علوم قرآن و حدیث تحصیل کردید؛ دلیلتان برای انتخاب این رشته چه بود؟ البته خبر داریم برای دوره دکترای رشته تحصیلیتان را تغییر دادهاید.
در دوران مدرسه معدلم بسیار بالا و خوب بود به همین دلیل والدین و اطرافیان توقع داشتند حتما در رشته پزشکی تحصیل کنم اما بعد از کنکور و کسب رتبه خوب و با وجود اینکه رشتهام علوم تجربی بود، اولویت رشتهها را کارشناسی علوم قرآنی که یکی از رشتههای نیمهمتمرکز بود، زدم.
پس از قبولی در رشته کارشناسی علوم قرآنی دانشکده علوم قرآنی تهران، برخی نزدیکانمان ناراحت شدند و میگفتند تو باید پزشکی بخوانی اما من تصمیمم را گرفته بودم. در مصاحبه هم بین 80 نفر، چهارم شدم.
پس از قبولی در رشته کارشناسی علوم قرآنی والدینتان چه عکسالعملی داشتند؟
آنها هم چندان راضی نبودند اما به مرور زمان وقتی علاقه من به کسب دانش در این رشته را دیدند، متقاعد شدند. آنها به من قدرت عمل و استقلال میدادند و مرا برای پیشرفت همراهی میکردند.
والدین شما معلم بودند. آنها در دوران تحصیل هم به شما کمک میکردند؟
تا حدودی! البته بدترین خاطره تحصیلم زمانی بود که مادرم معلمم شدند! آن زمان کلاس دوم بودم و دوست داشتم مادرم بهعنوان معلم به من توجه بیشتری کنند اما برعکس شد. ایشان به من کممحلی میکردند و برخوردشان در کلاس با من طوری بود که مجبور شوم درسها را در همان کلاس یاد بگیرم البته این روش باعث شد در یادگیری پیشرفت بهتری داشته باشم. ضمن اینکه در منزل با مهر بیپایان مادری جبران میکردند.
در دوران مدرسه به انشا هم خیلی علاقهمند بودم طوری که مسؤول نوشتن انشاهای اعضای خانواده هم شده بودم(!) به یاد دارم در دورهای یکی از اقوام ما معلم خواهرم بود و میدانست من به انشا علاقه زیادی دارم به همین جهت وقتی برای خواهرم انشا مینوشتم، نمره 20 به او میداد و در پایین برگه مینوشت: «آفرین ندا»!
صبحها با صوت تلاوت قرآن پدرم بیدار میشدم
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
چه شد که به تحصیل و یادگیری امور قرآنی علاقهمند شدید؟
دوران کودکی خیلی وقتها صبحها با نوای تلاوت قرآن پدرم از خواب بیدار میشدم و در خانواده به امور دینی توجه زیادی میشد به همین جهت از همان زمان انس با قرآن در وجودم نقش بسته بود.
به نظر من هر چیزی اگر در دوران کودکی در ذهن افراد نقش ببندد، در بزرگسالی هم دنبال خواهد شد. مهر قرآن به دلم افتاده بود و هر کسی هر چه میکرد نمیتوانست مرا از آیات الهی دور کند.
مادربزرگم بهانهای شد تا بتوانم با قرآن انس بگیرم و برای اینکه برای او معنای قرآن را بگویم، خودم هم با آیات الهی و معانی آنها آشنا شدم.
همواره در خانوادهها بهتر است علاوه بر پدر و مادر نفر سومی که شخصیت ایشان محبوب کودک است و رفتارهایش با معیارهای آن خانواده همخوانی دارد، در کنار او باشد. چون معمولا بچهها حرفشنویشان از آن نفر سوم بهتر است.
[/box]
فکر میکردم رسانه جایی برای فعالیتهای دینی نیست
چگونه وارد صداوسیما و عرصه اجرا در رسانه ملی شدید؟
یک سال در دوران مدرسه جهشی خوانده بودم به همین دلیل وقتی 17 ساله بودم وارد دانشگاه شدم. پس از ورود به دانشگاه همواره در مسابقات قرآن شرکت میکردم به طوری که سال 78 موفق به کسب رتبه سوم مسابقات کشوری قرآن دانشجویی شدم و از همان زمان زندگیام وارد مسیر جدیدی شد. البته سال 76 هم رتبه اول را در سطح استان اردبیل در مسابقات قرآن دانشآموزی کسب کرده بودم.
پس از این موفقیت، در زمان آقای مهندس فرهمند، مدیر وقت شبکه قرآن بهعنوان «جوان موفق» در یکی از برنامههای این شبکه حضور یافتم. بعد از گذشت 15 روز از پخش این برنامه، تهیهکننده برنامه با من تماس گرفت و گفت: «میتوانید برنامه تخصصی قرآنی را اداره کنید؟»
من در آن زمان فکر میکردم رسانه جایی برای فعالیتهای مذهبی و قرآنی نیست و شاید به دلیل روحیات خاصی که دارم برای رسانه و اجرای برنامه تخصصی گزینه مناسبی نباشم.
با این وجود با پدرم مشورت کردم و ایشان با این امر موافقت کردند و من به دلیل تایید پدرم پذیرفتم و فکر کردم اگر از اجرای این برنامه خوشم نیاید، دیگر نمیروم. موافقتم را اعلام کردم و قرار شد از من تست بگیرند.
در آزمونی که گرفتند باید 20 دقیقه به صورت تخصصی درباره موضوعات قرآنی صحبت میکردم. 19 سال داشتم که پیشنهاد حضور در رسانه ملی را پذیرفتم. در آن زمان فضای حاکم متفاوت بود و مثل حالا فوران اطلاعات نبود اما من به پشتوانه مطالعات گذشته و رشته تحصیلیام، وارد عرصه اجرای برنامههای تلویزیونی شدم.
برای یک دختر جوان قرار گرفتن در این موقعیت کمی سخت بود و من هم به گویندگی علاقه چندانی نداشتم اما بعد از مدتی که اقبال فراوان مخاطبان را دیدم، متوجه شدم کاری که انجام میدهم، کاری قرآنی در رسانه است و میتواند اثرگذاری خوبی داشته باشد و همین امر باعث علاقهمندی من به اجرا شد.
در آن دوران در کنار اجراهای زنده تلویزیونی، با وجود مشکلات، امکانات کم و… برنامههای تولیدی را هم اجرا میکردم. بعد، اجرای برنامههای آیین زندگی و تا نیایش شبکه تهران را برعهده گرفتم.
پس از گذشت چند سال از اجرای تلویزیونی، سال 82 آزمون گویندگی در سازمان صداوسیما برگزار شد و من موفق به قبول شدن در این آزمون شدم و پس از آن بهعنوان گوینده رسمی شبکه یک سیما وارد برنامه آفتاب شرقی شدم و از همان زمان کار خود را به صورت رسمی آغاز کردم که تاکنون هم به لطف خدا ادامه دارد.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
اولین اجرای تلویزیونی خودتان را به یاد دارید؟ چه حسی داشتید؟
وارد استودیو شده و متن بلندی آماده کرده بودم. وقتی اولین بخش برنامه تمام شد، آقای کلانتری کارگردان برنامه با خوشحالی پایش را زمین کوبید و گفت: «خیلی عالی بود». بعد از 15 سال سابقه اجرا هنوز هم استرس روز اول را برای اجرا دارم که البته فکر میکنم این استرس از لوازم کار اجرای تلویزیونی است و باعث بهتر شدن کیفیت اجرا میشود. [/box]
نظر خانواده درباره اجرای شما چه بود؟
هیچوقت ندیدم پدرم درباره برنامه من نظر دهند. ایشان فرد درونگرایی هستند و سکوتشان دلالت بر رضایت از کارم دارد البته پدرم در جمع هم از من حرفی نمیزنند که مبادا من به خودم مغرور شوم و نتوانم پیشرفت بیشتری کنم.
در کنار این رفتار در بیشتر مواقع با من مشورت میکنند که این امر برایم بسیار ارزشمند است و باعث میشود من بیشتر به مطالعه و کسب دانش روز بپردازم. ضمن اینکه ایشان علاقه فراوانی به پیشرفت بنده در عرصههای دانش مانند نوشتن مقالههای علمی- پژوهشی یا تدریس در دانشگاههای معتبر و… دارند.
در مقابل مادرم خیلی وقتها درباره اجراهایم نظر میدهند و میگویند: «تو بهترینی» (احتمالا این حس مادرانه است) و همواره از من تعریف میکنند که این امر مایه دلگرمیام است.
احساس کردم برای تبلیغ دین اسلام باید در رسانه بمانم
چرا پس از اجرای اول همچنان به حضور در این عرصه علاقه نشان دادید؟ پوشش شما چه تاثیری بر این انتخاب داشت؟
بعد از اولین باری که اجرا داشتم و حتی تا چند برنامه دیگر، هنوز برای اینکه بخواهم رسماً مجری شوم تردید داشتم اما هرچه برنامه بیشتر پیش رفت، استقبال مردم مرا به ادامه کار بیشتر تشویق میکرد. گویی مردم در حوزه اجرای برنامههای دینی روی رفتار بیرونی مجری بسیار حساس هستند و توقع دارند مجری برنامههای معارفی گفتار و رفتارش با یکدیگر همخوانی داشته باشد.
در هر صورت این علاقه در من بتدریج ایجاد شد و احساس کردم نه بهعنوان مجری بلکه به فضل الهی بهعنوان مبلّغ دین خدا و پیامبر اعظم(ص) و اهل بیت(ع) وظیفهای برای ادامه کار برعهده دارم. البته گاهی هنوز این تردید همراه من است و از خودم میپرسم آیا ورودم به این کار درست بود یا نه؟ به هر حال کار بسیار دشواری است و باید در سرای آخرت نسبت به تکتک لحظههایی که درست عمل نکردیم پاسخگو باشیم.
همه آنهایی که در حوزه تبلیغ دین فعال هستند باید پاسخگو باشند چون ممکن است به خاطر عملکرد نادرست ایشان، شخصی تا آخر عمر نماز نخواند یا سراغ قرآن نرود. چون بسیاری از مواقع اتفاق میافتد که رفتار ناصواب افراد بهظاهر دیندار موجب دلزدگی انسانهای تشنه دینداری و خداپرستی میشود.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
آیا میخواهید همچنان به اجرا ادامه دهید و علاقهای به تجربه عرصههای دیگر برنامهسازی ندارید؟
ترجیح میدهم تا آنجا که اجرایم دچار روزمرگی نشود، پشتوانه علمی یاریگرم در اجرا باشد و سخنانم برای مخاطب تازگی و طراوت خود را از دست ندهد، همچنان به اجرا ادامه دهم؛ ضمن اینکه ادامه اجرای یک شخص در همه حوزهها در رسانه به سیاستگذاریهای سازمان و شیوه مدیریتی مدیران و نوع نگاه رسانه به انتخاب مجری در برنامههای مختلف و بسیاری از عوامل دیگر بستگی دارد و تا وقتی این زمینه مهیاست، تلاش میکنم مجری باقی بمانم.
البته بعد از این همه سال علاقه فراوانی به طراحی برنامههای معارفی در رسانه دارم که هماکنون چند برنامه با طراحی بنده در حال ساخت است. [/box]
رشته تحصیلی شما تا چه حد توانسته در رشد و توانمندی اجرایتان تاثیرگذار باشد؟
تسلط مجری بر موضوع و محتوای برنامه، یکی از مؤلفههای مهم برای یک اجرای خوب و موفق به شمار میآید. این مساله خطاهای احتمالی را کاهش میدهد و باعث میشود یک مجری بتواند به شیوهای مطلوب اجرای یک برنامه را برعهده بگیرد.
البته آشنا بودن با فن گویندگی، نوع پوشش، نحوه اجرا و همچنین داشتن اطلاعات عمومی و البته تخصصی در برنامهای که اجرای آن را برعهده دارد، از مولفههای ضروری برای ساخت برنامه بهشمار میآید.
درباره تلاش خود برای موفقیت در مصاحبه و آزمون بگویید.
دغدغه من رسمی شدن در سازمان صداوسیما نبود بلکه هدفم از اجرا و حضور در رسانه، تبلیغ فرهنگ اسلامی و قرآنی و ارائه کاری برای رضای خداوند متعال بود به همین جهت فقط به توسعه برنامههای قرآنی و تفهیم آیات الهی در جامعه از طریق رسانه ملی که مخاطبان بسیاری داشت، فکر میکردم.
وقتی در آزمون موفق شدم، برای مصاحبه رفتم. وارد اتاقی شدم که چند نفر نشسته بودند. اول خیلی ترسیدم تا جایی که فکر میکردم قبول نمیشوم.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
اولین سوالی که پرسیدند این بود که از در اتاق تا اینجا که آمدی را به صورت ادبی توصیف کن. بعد باید یک برنامه صبحگاهی برای آنها اجرا میکردم.
حتی متن عربی بدون اعراب به من دادند تا درست بخوانم. بعد به من گفتند: «فکر کن در مجلسی هستی که رسول جعفریان میهمان آن است، چگونه اجرا میکنی؟» من میدانستم ایشان روحانی و استاد تاریخ است اما عنوان حجتالاسلام را چون دچار اضطراب شده بودم فراموش کردم البته اساتیدی که آنجا بودند این مساله را متوجه شدند.
در نهایت آنها از جرأت من خوششان آمد و من هم متوجه شدم مصاحبه خوبی داشتم. وقتی جواب مصاحبه آمد بسیار خوشحال شدم چرا که توانسته بودم سربلند از آزمون بیرون بیایم. [/box]
چادر را خودم برگزیدم
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
چرا چادر را برای پوشش انتخاب کردید؟
اردبیل پایتخت حسینی ایران است و فرزندان این خطه از ایران اسلامی با مهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضلالعباس علیهماالسلام رشد میکنند و مادران پاکدامنشان همواره از صبوری و صلابت، حیا و عفاف حضرت زینب سلامالله علیها در گوششان زمزمه میکنند.
من تا پایان دوره ابتدایی جثه کوچکی داشتم اما وقتی به دوره راهنمایی رفتم به سرعت رشد کردم و قد کشیدم. همان زمان بود که احساس کردم شیوه رفتارم باید تغییر کند.
به همین جهت به مادرم گفتم میخواهم چادری شوم. مادرم هم برایم چادر مشکی گلداری خرید و من نیز از همان موقع چادری شدم.
در حقیقت حیا و یک عفاف درونی انتخاب این پوشش را برایم رقم زد، ضمن اینکه شخصیت اسوههای دینی به قدری برایم جذاب و دوستداشتنی بود که حاضر بودم سختی بعضی از رفتارها را به خاطر جلب رضایت ایشان، با کمال رغبت بپذیرم.
[/box]
رفتار خانواده چقدر در انتخاب حجاب شما مؤثر بود؟
من چادر را خودم انتخاب کردم و هیچ اجباری در کار نبود البته والدین هم در انتخابم مرا تشویق و حمایت کردند. به نظر من رفتار خانواده در رفتارهای افراد اثرگذاری بسیاری دارد. والدین من به صورت غیرمستقیم ما را تربیت میکردند و آموزشهای دینی و مذهبی میدادند.
من به یاد ندارم که پدرم بگوید تو باید این کار را انجام دهی یا اینکه برای من ممانعتی برای انجام کاری در نظر بگیرد. البته باید بگویم در آن دوران همه دوست داشتند چادر سرشان کنند. وقتی من چادری شدم بسیاری از اطرافیان و دوستانم هم به چادر علاقهمند شدند تا جایی که حتی خواهرانم نیز از من الگو گرفتند.
خانوادهها باید خود را به دانش تربیت فرزند مجهز کنند
به نظر شما رفتار خانواده برای رعایت حجاب اهمیت بسیاری دارد. هماکنون بسیاری از والدین رفتاری دینی دارند و حتی مادران این سرزمین چادری هستند اما فرزندان آنها به رعایت حجاب کمتوجهی میکنند، دلیل این امر چیست؟
فکر میکنم الان فرصت مناسبی است که ما درباره برخی نکات مهم تربیتی صحبت کنیم. ببینید! ما زمانی که میخواهیم به یک مسافرت کوتاهمدت برویم، از قبل سعی میکنیم آمادگیهای لازم را به واسطه آگاهیهایی که درباره مقصد کسب میکنیم، به دست بیاوریم تا هنگام ورود به آنجا دچار مشکل نشویم یا مثلا درباره سفر حج واجب بیشتر از 48 ساعت آموزش میبینیم تا در سرزمین وحی اعمال را به صورت صحیح انجام دهیم.
حال شما تصور بفرمایید درباره تشکیل خانواده یا فرزنددار شدن بدون اینکه حتی یک ساعت کتاب بخوانیم یا در محضر استادی قرار بگیریم، تصمیم به این کار گرفته و بدون مجهز شدن به دانش همسرداری یا تربیت فرزند وارد عرصهای به نام خانواده شویم که قرار است آنجا محل آدمسازی و مکان پرورش موجودی باشد که غایت او بندگی خدا و رسیدن به لقای الهی است، بنابراین با چنین پیشفرضی نگاه ما به تربیت فرزند بسیار جدی و موضع ما فعال است.
همه پدر و مادرها دوست دارند فرزندان صالحی داشته باشند اما آیا در مرحله اول خودشان صالح هستند؟ آیا پیش از تصمیمگیری به فرزنددار شدن از پاک بودن اموالشان اطمینان دارند؟ آیا از پیچیدگیهای شخصیت آدمی و از تواناییها، ظرفیتها و استعدادهای آدمی باخبرند و میدانند در فراز و نشیبهای عالم ماده باید چگونه مواظب سلامت روح او باشند که رنگ دنیا نگیرد و مهمتر از همه آیا انگیزه ایشان از تربیت فرزند صالح، حقیقتا جلب رضایت الهی و بنده واقعی پرورش دادن است یا نه، نگران موقعیت خانوادگی و اجتماعی و قضاوتهای دیگران هستند؟
و در مرحله دوم آیا کودکان خود را به فرموده امیرمومنان حضرت علی بن ابیطالب علیه آلاف التحیه و الثناء، فرزند زمان خویش تربیت میکنند؟ بهعنوان مثال در کشور ما خانواده بر اثر مواجه شدن با دنیای مدرن دچار دگرگونیهایی شده و در بعضی موارد به دلیل این تحولات آسیبهایی دیده است و دلیل این آسیبها آماده نبودن ما و نداشتن مهارتهای لازم برای مواجه شدن با ویژگیهای مدرنیته است. دین اسلام یک اصول مهم تربیتی دارد که بهرهمندی از آنها در اعصار مختلف کاملا ممکن است و جامعیت دین درباره ارائه راهکارهای تربیتی مشهود وموثر است.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
من بیشتر دوران کودکیام را با مادربزرگم سپری کردم. ما در کنار خواندن قرآن و معانی آیات الهی، تفریح هم میکردیم، گل میکاشتیم، به گردش میرفتیم و گاهی هم دیوان شهریار را با هم میخواندیم.
مرحوم مادربزرگم که شخصیتی قرآنی بودند، در کنار توجه به قرآن و مفاتیح، روزها هم نان میپختند، خیاطی و آشپزی هم میکردند یعنی فردی تکبعدی نبودند و دین بخشی از زندگی ما بود تا جایی که میتوانم بگویم دین و قرآن در لحظهلحظه زندگی ما جریان داشت و ریشه اصلی دیدگاه و تفکرات قرآنی، همنشینی با مادربزرگم بود چرا که مادرم شاغل بود و من بیشتر با مادربزرگم بودم.
[/box]
هماکنون هم زمانی که نماز میخوانم یا آیاتی از قرآن کریم را تلاوت میکنم، ثواب آن را به روح مادربزرگم هدیه میکنم، چرا که ایشان اصلیترین معلم و مشوق من برای فعالیتهای قرآنی بودند و اگر مادربزرگم نبودند، شاید تا این حد قرآن و دین در زندگی من جاری نبود.
من همیشه از مصاحبت و همراهی با مادربزرگم لذت میبردم تا جایی که دین و قرآن را با ایشان آموختم و هر وقت اسم دین میآید، به یاد مادربزرگم میافتم و ناخودآگاه لبخندی بر لبانم نقش میبندد و برای شادی روحش دعا میکنم و فاتحهای میخوانم.
بنابراین یادگیری هنر استفاده از شاخصهای تربیت دینی به عهده ماست. بهعنوان نمونه روی مقولهای به نام خویشتنداری در اسلام عزیز تاکید شده است. ما از دوران کودکی درباره آموزش خویشتنداری غفلت میورزیم و در دوران جوانی انتظار داریم فرزند ما عفیف و پاکدامن باشد. در صورتی که نتیجه تحقیقات غربی نشان میدهد اگر کودکی یاد بگیرد در مواقعی برای رسیدن به خواستههایش قدری تامل کند و به قوانین مشخص شده از سوی والدین عمل کند در آینده موفقتر خواهد بود.
یعنی تعمیق باورها از دوران کودکی باید سرفصل اصول تربیتی ما قرار بگیرد. بنابراین فرزند از کودکی باید یاد بگیرد که با انتخاب درست و گذر از امیال سطحی و زودگذر میتواند به اهداف عالی دست یابد. درباره دختران این سرزمین نیز باید این اتفاق بیفتد و فرهنگ و هویت اسلامی- ایرانی باید در بین زنان این سرزمین احیا شود تا آنها از بند نیازهای دانی و پست رها شده و به نیازهایی با سطح بالا فکر کنند.
از سوی دیگر باید زنان بهعنوان منبع رویش و زایش و بهعنوان نماینده صفات جمال خداوند متعال، تکریم شوند. زمانی که زن در خانواده و محیطهای آموزشی حضور فعالی داشته باشد و افراد با او رفتار صحیح، اسلامی، انسانی و کریمانهای داشته باشند، زن به جایگاه اصلی خود بازمیگردد.
[one_half]
ما باید اسلام و حقوق زن را به صورت جامع به بانوان عرضه کنیم و آنها را در معرض انتخاب صحیح قرار دهیم تا آنها نیز با دل و جان، احکام و آموزههای دینی را بپذیرند و به آنها عمل کنند، چرا که یکی از مهمترین شاخصههای رشد نظام مقدس اسلامی، توجه به حضور بانوان در جامعه و تلاش در جهت تکریم آنهاست و این امر در سیره پیامبر اعظم(ص) و جانشینان برحق ایشان کاملا مشهود است.
[/one_half][one_half_last]
ما باید برای لحظهلحظه بانوان ایرانی برنامهریزی کنیم و آنها را با جایگاه اصلی و واقعی خودشان در عالم هستی آشنا کنیم یعنی ابتدا باید بانوان عظمت خود را بهعنوان یک انسان دریابند سپس احیای این عظمت را در سایه ارتباط با حضرت ربالعالمین بدانند. فکر میکنم دلیل انتخابم را با توضیحات بالا متوجه شدید.
[/one_half_last]
حجاب مانعی برای حضور در اجتماع نیست
برخی تصور میکنند اجرای برنامه تلویزیونی با پوششی همچون چادر نهتنها برای مخاطب جذاب نیست بلکه برای خود مجری نیز سخت است. نظر شما در این باره چیست؟
وقتی وارد رسانه ملی و عرصه اجرا شدم، برخی مرا تحسین میکردند، چرا که حجاب و نحوه پوشش من در رسانه با خارج از فضای کاری تفاوتی نداشت یعنی بیرون هم مرا با همان حجاب میدیدند تا جایی که حتی در زندگی شخصی، از جلوی دوربین هم حجاب کاملتر و بیشتری دارم البته برخی افراد نیز این نوع پوشش را دوست نداشتند و میگفتند چرا با این حجاب جلوی دوربین میآیی؟ کمکم که پیش رفتم بسیاری از مخالفان این نوع پوشش به جمع موافقان پیوستند.
فکر میکنم کیفیت اجرا در بسیاری از مواقع حاشیهها را از بین میبرد و باعث ترویج یک نوع رفتار و نگرش میشود. درباره سختی کار اجرا با چادر هم باید بگویم تاکنون نوع حجاب و چادرم هیچگونه سختیای در اجرای تلویزیونی برایم نداشته؛ این حرف، شعار و دروغ نیست بلکه یک واقعیت انکارناپذیر است. چادر مرا در یک حصار امنیتی قرار داده که حین اجرا و حضور در رسانه ملی از هویت و شخصیت من محافظت میکند.
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]
براساس آیات الهی حجاب برای زنها واجب شده تا آنها با اندیشههای پاکشان شناخته شوند، در حقیقت فلسفه تشریع حکم حجاب برای زنان، کمک به حضور اجتماعی زن و آسیبناپذیری آنهاست. بر همین اساس شخصیت واقعی زن باید جدای جذابیت ظاهری او دیده شود.
[/box]
برنامههای معارفی رسانه ملی باید با هماندیشی نخبگان ارتقا یابد
شما مجری برنامههای معارفی هستید. نظرتان درباره کیفیت این نوع برنامهها در رسانه ملی چیست؟
[one_half]
ما همیشه باید وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب بسنجیم. در حال حاضر وضعیت برنامههای معارفی سازمان با وضعیت مطلوب فاصله دارد و باید با هماندیشی نخبگان کیفیت برنامههای معارفی ارتقا یابد البته لازمهاش این است که این امر به صورت یک دغدغه در سازمان مورد توجه قرار گیرد.
[/one_half][one_half_last]
یکی از بدترین خاطراتم در اجرای برنامهها زمانی است که مخاطب حین برنامه پیامک ارسال میکند و از ما کمک فکری میخواهد اما من نمیتوانم برایش کاری کنم، چرا که در حد بضاعتم نیست. اینها نشان میدهد چقدر مردم ما نیازمند و تشنه معارف اسلام ناب محمدی صلیالله علیه و آله هستند اما متاسفانه برای پاسخگویی و سیراب کردن آنها از معارف دینی به درستی برنامهریزی صورت نگرفته و همین امر باعث نفوذ فرهنگ بیگانه میشود.
[/one_half_last]
تأثیرپذیری مردم از برنامههای معارفی رسانه ملی
این برنامهها در ارتقای فرهنگ دینی مردم چقدر مؤثر است؟
من تاکنون چندین بار اهمیت و تأثیر برنامههای مذهبی را حس کردهام. یک بار همراه با خانواده به مشهد مقدس میرفتیم. دخترم مسافرت با قطار را دوست داشت و چون تا حالا با قطار سفر نکرده بودیم برای اینکه او را خوشحال کنیم با قطار عازم مشهد بودیم.
برای رفتن به راهآهن آژانس گرفتیم، راننده از شوق دخترم برای سفر آن هم با قطار فهمیده بود ما عازم مشهد هستیم به همین جهت قطعهای از تصنیف بسیار زیبای «آمدم ای شاه پناهم بده» را گذاشت و خطاب به من گفت: «خانم ندا ملکی ! یک عمر شما در برنامههای تلویزیونی دل ما را به سمت خدا هدایت و دلبسته ائمه(ع) کردید، حالا من میخواهم دینم را ادا کنم به همین دلیل این قطعه که خیلی هم آن را دوست دارم، میگذارم تا شما هم آماده رفتن به زیارت ثامنالائمه امام رضا(ع) شوید».
بعد از آن هم از ما خواست برای حاجت مهمی که دارد 2 رکعت نماز زیارت به نیابتش بخوانیم. این خاطره برایم بسیار جالب بود، چرا که حس کردم مردم برنامه آفتاب شرقی را میبینند و از آن تأثیر میپذیرند که همین امر باعث دلگرمیام شد و مرا ترغیب به ادامه فعالیت و ارتباط صمیمانه با مردم کرد.
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
به نظر شما هماکنون برنامههای تلویزیونی چقدر مردم را به تحقق فرهنگ اسلامی و نهادینه کردن فرهنگ عفاف و حجاب تشویق میکنند و چرا پخش این برنامهها منجر به تحقق سبک زندگی اسلامی نمیشود؟
اساس فطرت انسان بر مبنای دوستی خدا و رفتن به سمت او بنا شده اما اینکه چرا آدمی که دوست دارد به سمت خدا برود، دینگریز و دینزده میشود، یک بخش آن بازمیگردد به اینکه برخی از آنهایی که متولی تبلیغ دین هستند، نتوانستهاند دین را بهخوبی معرفی کنند.
همین باعث شده دین با وجود جذابیت، برای مخاطبان بهگونهای دیگر جلوه داده شود. مردم دین را دوست دارند، خدا را دوست دارند، پس چه شده که برخی بهظاهر دینگریز شده و به احکام دین پایبند نیستند؟! قطعا اشکال کار در کوتاهیهایی است که در عرصه تبلیغ بوده و بخشی از این تبلیغ برعهده رسانه است. ما اگر امکانات لازم برای خوب ارائه دادن یک برنامه دینی را بهکار نبریم، قطعا در آینده با دینگریزی بیشتری مواجه خواهیم شد.
[/box]
درباره زندگی شخصی خودتان بگویید، چگونه با همسرتان آشنا شدید؟
پس از پایان تحصیلات دوره کارشناسی ازدواج کردم.
همسرتان چقدر با قرآن مأنوس است؟ معیارهای شما برای انتخاب همسر چه بود؟
مهمترین معیار بنده برای انتخاب همسر کفویت در باورها، نگرشها و ارزشها بود چون نگرش، مقدمه عملکرد انسان است. البته اگر نگرش انسان با تکیه بر شاخصههای دینداری به شکل صحیحی شکل بگیرد، عمل مطلوب نیز از او سر خواهد زد. ضمن اینکه تحصیلات ایشان نیز برایم اهمیت داشت البته در کنار اینها از همسرم سوال کردم اگر یک هفته خواهرتان را نبینید، دلتان برایش تنگ میشود؟ اما نپرسیدم کارتان چیست یا چقدر پسانداز دارید؟ چون تربیت عاطفی برایم مهم بود.
البته تربیت عاطفی در روانشناسی دایره بسیارگستردهتری دارد. درباره انس با قرآن هم باید بگویم هر قدر رفتار آدمها شبیه به معانی و مفاهیم آیات الهی باشد به همان اندازه با قرآن انس دارند.
فرزندم چادر را برای پوشش در اجتماع انتخاب کرد
فرزندتان هم چادری است، در انتخاب پوشش او اجباری در کار بود؟
«فاطمهحورا» 9 ساله است و به سن تکلیف رسیده. در حال حاضر چادر را برای پوشش انتخاب کرده است. اگر شخصیت پدر و مادر برای فرزند محبوب باشد، فرزند حتی در پوشیدن لباس هم از آنها تقلید میکند. البته فراهم کردن محیطی پاک برای تحصیل او هم بسیار موثر و خیلی مهم است.
چگونه او را تشویق به فعالیتهای دینی میکنید؟ به نظر شما چرا او چادر را برای پوشش انتخاب کرد؟
[one_half]
بنده معتقدم دین باید در متن زندگی ما جریان داشته باشد یعنی فرزند من در کنار اینکه نماز و قرآن خواندن مرا میبیند، باید به همان اندازه خوشخلقی، نظم، نظافت، صبوری و مردمداری و… را نیز در رفتارهای من مشاهده کند و این چندبعدی بودن جامعیت دین را برای او ترسیم میکند و میتواند به دیندار بودنش ببالد.
من سعی کردم برای فرزندم قصههای قرآنی بگویم و حتی از دوران کودکی او را تشویق به حضور در برنامههای دینی میکردم حتی بسیاری مواقع شبها او را با خودم مسجد میبردم تا با فضای مسجد آشنا شود. برخی اوقات نیز داستان پیامبران و امامان را برایش تعریف میکردم.
در کنار این موارد ما با هم شاهنامه هم میخوانیم. حتی درباره وقایع ورزشی روز هم صحبت میکنیم و گاهی وقتها با هم آشپزی میکنیم.
[/one_half][one_half_last]
گاهی اوقات در خانه نوای آسمانی قرآن میگذارم و بسیاری مواقع نیز خودم قرآن میخوانم به همین جهت فاطمهحورا با قرآن مأنوس شده و رشد کرده است.
وقتی به میهمانی میرویم کافی است به ما بگویند اول ناهار یا شام بخوریم بعد نماز بخوانیم. در همان لحظه فاطمهحورا اعتراض میکند و به همه میگوید مامان من در برنامهها همه را به نماز اول وقت سفارش میکند پس از او نخواهید نمازش را برای خوردن غذا کنار بگذارد.
در رعایت حجاب هم بدون اینکه من به او بگویم الگوبرداری میکند. دقت فاطمهحورا در صحبتهایی که مقابل دوربین میگویم سبب شده بیشتر مراقب حرفهایم باشم. به نظر من یکی از مشکلات مادران شاغل، کم وقت گذاشتن برای فرزندانشان است در حالی که دوران کودکی مهمترین دوره زندگی است به همین جهت سعی میکنم برنامهام را طوری تنظیم کنم که هنگام برگشت فاطمهحورا از مدرسه، حتما در منزل باشم و وقت بیشتری برای بودن در کنار دخترم بگذارم.
[/one_half_last]
چه توصیهای به افرادی که میخواهند وارد عرصه اجرا شوند، دارید؟
مجریان افسران جنگ نرم و در خط مقدم جبهه فرهنگی هستند بنابراین باید با ارتقای دانش و قدرت انتقال مفاهیم اسلامی، اهدافی را که در اتاق فکر سازمان برنامهریزی میشود دنبال کنند و به مخاطب نیز انتقال دهند که این امر با جدی گرفته شدن مجریان امکانپذیر است.
افرادی که میخواهند وارد عرصه اجرا در رسانه ملی شوند، اول باید هدف از ورود به این عرصه را مشخص کنند و ببینند آیا اگر در این مسیر قرار بگیرند، به خداوند نزدیکتر میشوند یا اینکه با هدف شهرت پا به این عرصه میگذارند. اگر با هدف قرب الهی باشد موفق میشوند در غیر این صورت عمرشان برکت نخواهد داشت.
برای موفقیت نیز مطالعه، نقش مهمی در اجرای خوب دارد البته نقد منصفانه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است و زمینه رشد افراد را فراهم میکند. انسان باید خود را در معرض نقد افراد متخصص و منصف قرار دهد.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
ظهور حضرت مهدی موعود(عج)، تحقق حکومت جهانی مهدوی و تکامل عقول بشر در سایه زمامداری منجی عالم بشریت.
ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید؛ در انتها اگر صحبتی دارید، بفرمایید.
من هم از شما ممنونم و امیدوارم «وطنامروز» بهترین مبلغ و اشاعهدهنده فرهنگ و هویت اسلامی و ملیمان باشد.
مستند تخته سفید کاری از برنامه «حذف و اضافه»، ضمن حاشیه نگاری از دیدار رهبر معظم انقلاب با دانشجویان به بیان مطالبات رهبری از دانشجویان میپردازد.
مستند تخته سفید ضمن حاشیه نگاری از دیدار رهبر معظم انقلاب با دانشجویان به بیان مطالبات رهبری از دانشجویان نیز میپردازد. گزیده محورهای دانشجویان از دیگر بخشهای این مستند است.
جلسه دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب یکی از جلسات پر شوری است که دانشجویان بطور مستقیم تحلیلهای خود را پیرامون مسائل اساسی کشور برای عالیترین مقام کشور مطرح میکنند و همچنین مطالبات ایشان را استماع میکنند.
«حذف و اضافه» برنامهای دانشگاهی و دانشجویی است که به مؤلفههای دانشگاه طراز انقلاب اسلامی میپردازد.
“من میرم که از خدا بترسم!!”، ” بازم خدا رو شکر که الحمدلله وگرنه والا به خدا”، “با تسبیح بزنم تو چشت”، پیامکهایی که میکوشد در پوشش طنز اعتقادات مردم را به بازی بگیرد.
[/box]
“من میرم که از خدا بترسم”، ” بازم خدا رو شکر که الحمدلله وگرنه والا به خدا”، “یا ابررررررفرز!!”، “با تسبیح بزنم تو چشت”، ” من برم عضو هیأت بشم” و …، جملات شادی آفرین این روزها که تنها گوشهای از لطایف و جوکهای خنده آورمان را شامل می شود. تا حدی که برخیها فکر میکنند اگر این استیکرها و جملات انتهای پیامهای در حال رد و بدل شدن نباشد، جوک دیگر جوک نیست!
فارغ از جنبه طنز آمیز این جملات؛ اما نکته مهمی وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد و آن هم اینکه خنده و شادی اگرچه در اسلام و حتی علومی همچون روانشناسی همواره مورد تاکید است؛ اما خندیدن به چه قیمت؟!
حضور در شبکه های اجتماعی باعث شده که تا اگر دغدغه های روزانه ما اجازه رفت و آمد و دید و بازدید با دوستان و آشنایان و اقوام را از ما گرفته؛ اما همینها ابزاری باشند که دستکم هر چند وقت یک بار با ارسال متن و تصویری از حال هم با خبر شویم.
ارتباط کم هزینه، تماس دائم، سرعت انتقال پیام، قابلیت ارسال عکس و فیلم همه و همه مزایایی است که میتوان برای انواع شبکههای اجتماعی برشمرد، اما آن یک دقیقه وقتی که برای مرور پیامهای دریافتی تلف میشود، قابل مقایسه با زمانی که مشغول کپی و انتشار جوک ها و لطایف شیرین و خنده دار میشود؛ نیست، خندیدنی که به قیمت مسخره کردن اعتقادات است.
این روزها دامنه روحیه “طنز سخیف” به تمام مسائل اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و علمی و اعتقادات و مقدسات هم کشیده شده است. «ماشین نوشتهها»یی که برای نشان دادن ابراز انزجار از سپاه یزید در قالب فحش و ناسزا در جامعه همه گیر می شود، اقدامی که اگر چه برای محکوم کردن اقدام جنایتکارانه است اما در واقع با بیان جملات طنز نه تنها شباهتی به ابراز نفرت و انزجار ندارد که حتی نشان دهنده حب به اهل بیت هم نیست و تنها میتوان این تعریف را از این دست اقدامات داشت که رفتاری ناهنجار برای خودنمایی و خاص جلوه دادن است. اقدامی که با غفلت ترویج کنندگان این رفتارها، تنها بداخلاقی، پرخاشگری، سخره گرفتن اعتقادات و … در جامعه عادی سازی میشود.
این اقدامات آن جا آغاز شد که که اوایل جملاتی به صورت نکات آموزنده از دکتر شریعتی، انیشتن، چارلی چاپلین، کوروش کبیر، شهید چمران، شهید مطهری و بسیاری بزرگان و مشاهیر آورده می شد، و کار به جایی رسید که اباطیل بسیاری به نام بزرگان تحریف شد.
اقبال مخاطبان به این جملات طنزآمیز سبب شد تا سازندگان و تولیدکنندگان این جملات پای را فراتر نهاده و اعتقادات را هم یکی در میان بین پیام های تولیدی خود منتشر کردند و مخاطب غافل از محتوای پیام اگر چه خنده تلخی کرده و از انتشار آن ممانعت ورزیده اما به مرور زمان مخاطب نسبت به این پیامها بیتفاوت شده است.
عادی سازی مردم در برابر این دست پیام ها را میتوان در قالب یک آزمایش علمی به نام قورباغه آرامپز تعریف کرد.
«قورباغهٔ آرام پز» نوعی آزمایش روانشناسی است که طی آن محقق با علم به اینکه قورباغه دوزیست بوده و سلولهای بدنش به آب داغ حساس است برای اینکه بتواند به نتیجه دلخواه برسد قورباغه را در شرایطی عادی در ظرفی قرار میدهد و سپس آرام آرام دما را بالا می برد از همین رو قورباغه تفاوت دما را احساس نمی کند بنابراین متعاقب ان واکنشی هم نشان نمی دهد در نهایت وقتی دمای آب بیش از اندازه گرم می شود تا انجام واکنش به دلیل دمای زیاد آب فلج شده و نمی تواند جان خود را نجات دهد.
بسیاری از آزمایشاتی که دانشمندان و اندیشمندان انجام میدهند قبل از انکه روی انسان انجام دهند روی جانوران پیاده می کنند تا شبیه ترین پاسخ را دریافت کنند. در مسئله شبکه های اجتماعی نیز این فلج کردن و بی حس کردن افکار و توانمندی ها نیز در دستور کار سازندگان و تولیدکنندگان محتواها بسیار کاربرد دارد.
زیر سوال بردن اعتقادات و ترویج مسائل غیراخلاقی یا به بیان بهتر مسائل غیر عرفی در جامعه اگر به صورت ناگهانی و صریح باشد قطعاً با تقابل و مخالفت مردم مواجه میشود اما دشمنان این مردم با برنامهریزی بلند مدت انحراف از اخلاق، ارزش ها و مسائل دینی و مسائلی از این قبیل که جوامع روی آن حساسیت دارند در دستور کار خود قرار می دهند و در نهایت وقتی جوامع به خود می ایند که بسیار دیر شده است.
تجربه آندلس
یکی از رخدادهای دردناک تاریخ اسلام وسرزمین های اسلامی، سقوط اندلس واخراج مسلمانان از آن سرزمین و مهاجرت اجباری ساکنان این دیار به دیگر کشورهای اسلامی است.
اندلس یا اسپانیای امروزی در جنوب غربی قاره اروپا قرار داشت. در قرن اول هجری در پی فتح آفریقا توسط مسلمانان، فرماندهان در صدد برآمدند تا افراد بیشتری را به اسلام دعوت نمایند؛ لذا متوجه اندلس شدند. مردم اندلس نیز از آنجا که از ظلم و جور پادشاهان خویش به ستوه آمده بودند، به مسلمانان که دارای عقایدی بسیار متعالی بودند روی خوش نشان داده و در برابرشان چندان مقاومتی نکردند. امنیت، زندگی مسالمت آمیز، علم دوستی، ثمره حکومت مسلمانان بر اندلس بود که همین عوامل باعث ایجاد تمدنی بزرگ در آنجا گردید که هشتصد سال دوام آورد.
در موضوع سقوط اندلس که کشوری مسلمان در قلب اروپا بود دلایل زیادی مطرح است، اما در کتاب تاریخ تحلیلی دکتر محمدرضا شهیدی در بیان علل داخلی سقوط اندلس آمده: «عدم توجه عمومی به احکام الهی و دوری از آموزه های دینی و اسلامی، اختلاط بیش از اندازه مسلمانان با غیر مسلمانان و ازدواج گسترده با دختران مسیحی و دوری از معارف اسلامی و تسامح بیش از اندازه و وادادگی در برابر پیروان دیگر ادیان، را نیز می توان از مهمترین از عوامل داخلی دیگر در سقوط اندلس دانست.»
سقوط اندلس واقعه ای تاریخی بسیار تلخی است که علت اصلی وقوع آن، اختلاف میان مسلمانان و دوری از آموزه های اسلامی توسط مسلمانان از یک سو و یکپارچگی اروپائیان برای دستیابی به یک هدف مشترک، ارزیابی میشود.
با توجه به مصادیق فراوان تاریخی در طمع دشمنان به داشته های مسلمانان، میتوان گفت اهداف مورد نیاز دشمنان در ایجاد اختلاف و بی تفاوتی به اهداف، آرمان ها و ارزش های سرزمین های اسلامی تامین می شود و در نهایت این مردم و داشته های مادی و معنوی آن هاست که قربانی زیاده خواهی دشمنان می شود از همین رو نمی توانیم خود را در انتقال همین تک پیام های به ظاهر بی خطر و خنده دار مسئول ندانیم و بی تفاوت باشیم.
نخستین قسمت ویژه برنامه «افق نو» با حضور برخی چهره های شاخص و مهمانان حاضر در همایش افق نو و با اجرای نادر طالب زاده، سه شنبه ۵ آبان از شبکه افق پخش می شود.
به گزارش روابط عمومی شبکه افق، سومین همایش بین المللی افق نو با تمرکز بر خشونت پلیس آمریکا علیه سیاه پوستان با حضور ۳۰ نفر از صاحب نظران برجسته بین المللی، اساتید دانشگاه، حقوق دانان، اندیشمندان، هنرمندان و مستندسازان آفریقایی تبار تبعه آمریکا، سه شنبه پنجم آبان ماه در سالن همایش های صدا و سیما آغاز بکار کرد.
قتل سیاهان و گستردگی نقض حقوق بشر در آمریکا در عرصه داخلی و بین المللی محور اصلی مباحثی است که در این همایش مطرح می شوند.
این همایش با حضور متفکران مستقل بین المللی، بستری است تا شخصیت های موثر و صاحب نظران برجسته به عنوان نمایندگان جریان فکری ضد سلطه در ایران حضور یابند و به بیان دیدگاه های خود بپردازند.
این جریان فکری که در حال حاضر با تاثیرگذاری مستقیم بر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی به عنوان رسانه جایگزین در برابر رسانه های رسمی و مسلط در آمریکا و اروپا ظهور یافته، به دلیل دفاع از مواضع جمهوری اسلامی ایران و جریان مقاومت در منطقه تاثیرات شگرفی بر افکار عمومی جوامع غربی دارد.
ویژه برنامه «افق نو» در همین راستا طی ۴ شب از روز سه شنبه ۵ آبان ماه از شبکه افق به روی آنتن می رود.
نادر طالب زاده اجرای این برنامه را بر عهده خواهد داشت و برخی از مهمانان همایش نیز در آن حضور می یابند.
نخستین قسمت ویژه برنامه افق نو ساعت ۲۱ روز سه شنبه از شبکه افق به روی آنتن می رود و تکرار آن هم در ساعت های ۹,۳۰ و ۱۴.۳۰ روز بعد پخش می شود.
با آغاز ماه محرم و شروع عزاداری عاشقان امام حسین علیه السلام سایت khamenei.ir مجموعه ای از طرح های گرافیکی سخنان امام خامنه ای را منتشر کرده است . در ادامه این مطلب همراه بنیانا باشید
رهبر انقلاب: يكی از درسهای عاشورا، همين #انقلاب عظيم و كبيری است كه شما ملت ايران پشت سر حسين زمان و فرزند ابیعبداللهالحسين عليهالسلام انجام داديد. خود اين، يكی از درسهای عاشورا بود.