پاک کردن صفحه اینستاگرام خود تنها طی چند مرحله کوتاه
محبوبیت زیاد یک شبکه اجتماعی و حضور تعداد بسیاری از افراد در آن که زمان زیادی را نیز در آن صرف میکنند، میتواند گهگاه دردسرساز شود. قرار گرفتن عکسهای شخصی یک کاربر در اختیار برخی افراد سودجو، گذران وقت بیش از اندازه در این رسانه، حساس شدن شخصی خاص از اطرافیان درباره حساب کاربری اینستاگرام و پدید آمدن نزاعهای این چنینی تنها گوشهای از مشکلاتی هستند که ممکن است با فعالیت بیش از اندازه و خارج از چهارچوب خاص، برای یک فرد اتفاق بیفتد.
چه مقصر خود ما باشیم و چه دیگران تفاوتی ندارد، چرا که زندگی واقعی و فیزیکی بسیار بیش از این ارزشمند بوده و این شبکههای اجتماعی گذران که طبق تجربه محبوبیت آنها تنها برای چند سال بیشتر دوام نمیآورد، نباید در زندگی ما اختلال ایجاد کنند. در چنین مواقعی پاک کردن اکانت اینستاگرام و یا هر شبکه اجتماعی مشابه به عنوان تر خلاص، بهترین راهکار خواهد بود. در نظر داشته باشید این پایان کار نیست. ثبت نام مجدد در اینستاگرام در زمانهای بعدی وقت زیادی از شما نخواهد گرفت و دوستان واقعیتان نیز همواره حتی بعد از گذشت مدتها از غیبتتان با شما خواهند ماند، از همین رو در پاک کردن اکانت اینستاگرام اگر تبدیل به یک دردسر برای شما شده به خود شک راه ندهید.
نکات مهم در خصوص حذف اکانت اینستاگرام :
۱- بر خلاف برخی برنامه ها نظیر واتس اپ، حذف اینستاگرام از طریق خود نرم افزار اینستاگرام امکان پذیر نبوده و این کار باید حتما از درون وبسایت رسمی اینستاگرام صورت گیرد.
۲- پس از حذف اکانت، تمامی موارد اعم از تصاویر، ویدئوها، کامنتها، لایکها، دوستان، فالوئرها و… کاملا پاک خواهند شد پس اگر ویدئو و یا تصاویر با ارزشی دارید قبل از حذف اکانت از آنها بکاپ گیری کرده و آن ها را در جایی ذخیره کنید.
۳- طبق گفته اینستاگرام، پس از پاک شدن اکانت، دیگر کسی امکان ساخت حسابی با همان نام را نخواهد داشت!
قدم اول در حذف اکانت اینستاگرام
ابتدا روی دکمه قرمز زیر کلیک کنید تا با مرورگر وارد صفحه حذف اکانت وبسایت اینستاگرام شوید. توجه کنید که نمیتوان با استفاده از خود اپلیکیشن این کار را انجام داد. ممکن است باز شدن صفحه اول به دلیل شلوغی با کمی کندی روبرو باشد که با استفاده از یک اینترنت بهتر و یا مراجعه در وقت دیگر این کار را انجام دهید.
لینک بالا را می توانید در مرورگر رایانه خود و یا مرورگر موبایل خود ( مثلا اپرا یا کروم) باز کنید
اگر وارد صفحه اینستاگرام خود نشده اید باید با وارد کردن رمز و نام کاربری ( یوزرنیم) وارد اینستاگرام شوید . (سپس دوباره با کلیک روی لینک بالا به صفحه حذف بروید )
اینستاگرام در بخش Why are you deleting your account دلیل پاک کردن اکانت را میپرسد و سعی میکند با ارائه راهکارهای احتمالی شما را از این کار منصرف کند!!! اگر تنها به پاک کردن صفحه اینستاگرام خود فکر میکنید، چندان اهمیتی هم ندارد و میتوانید گزینه Something Else را برگزینید. تا کادر وارد کردن مجدد رمز عبور برای شما ظاهر شود.
رمز عبور خود را دوباره بنویسید و روی دکمه قرمز Delete my Account کلیک کنید
سپس یک کادر دیگر باز می شود و باید برای تایید درخواست روی OK کلیک کنید .
در صفحه بعد عبارت موفقیت آمیز بودن حذف اکانت اینستاگرام نمایش داده می شود .
“مسیح در شب قدر” عنوان دومین کتاب از مجموعهٔ «خورشید در مهبط ملائکـه الله» است که به موضوع حضور مقام معظم رهبری در منازل خانوادههای شهدا میپردازد.
در کتاب مسیح در شب قدر ، حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی کشورمان، در بیستوسه بخش روایت شده است. مسیحیان ایران عمدتاً ارمنی و آشوری هستند و صدها سال است در این کشور زندگی میکنند. این هموطنان عزیز که خود را ایرانی و بخشی از ملت میدانند، در مجموع، بیش از صد شهید تقدیم کشور کردهاند. عمدهٔ این شهدا، سربازانی هستند که در دوران دفاع مقدس، در جبههها به شهادت رسیدهاند و تعدادی هم در ترورهای منافقین، یا بمباران و موشکباران شهرهای کشور در طول جنگ، شهید شدهاند.
حضرت آقا با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانوادههای شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانوادهها دارند. و از سال شصتوسه، برنامهٔ مرتب خودشان را برای حضور در منازل شهدا و ابراز محبت و توجه و گفتوگوی رو در رو و صمیمانه با خانوادههای شهدا، شروع میکنند. برنامهای که هنوز هم ادامه دارد و جزو سنتهای حسنهای است که توسط معظمله ایجاد شده.
از جذابترین دیدارهای حضرت آقا با خانوادههای شهدا، موارد مربوط به شهدای مسیحی است. حضرت آقا از همان سال شصتوسه، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، مهمان خانوادههای شهدای مسیحی میشوند. یک روحانی برجستهٔ مسلمان، که در دورانی، رئیسجمهور ایران و بعد از آن، رهبر انقلاب اسلامی هستند، در منزل خانوادهای مسیحی و کنار آنها مینشینند و از ارزش شهدای آنها و افتخار کشور به این شهدا و خانوادههایشان میگویند.
از ویژگیهای خاص این دیدارها، این است که خانوادههای مسیحی، اغلبشان نمیتوانند حضور حضرت آقا در منازلشان را باور کنند و در بهت میمانند. حالتی که معمولاً تا اواخر دیدار، باقی میماند. این حالت باعث میشود که اتفاقاً آقا در بین این خانوادهها بیشتر صحبت کنند، خاطره بگویند و بهشکلی مجلس را گرم کنند.
سبک روایتگری کتاب مسیح در شب قدر ، تا حدودی داستانی است و در هر کدام از آنها، از یک راوی متفاوت و مناسب آن روایت استفاده شده که خود این تنوع راویان، داستانها را جذابتر میکند. البته مفهوم داستانی کردن روایتها، آزاد گذاشتن تخیل نیست. تمام نکات موجود در کتاب، بهخصوص بیانات حضرت آقا، کاملاً مستند و بر اساس اسناد هستند.
همراه با روایت حضور آیتالله خامنهای در منزل یک خانوادهٔ شهید ارمنی یا آشوری، در مورد خود آن شهید و خاطرات و شهادتش هم نکات زیبایی آمده، که فداکاری و شجاعت و انسانیت این شهدای عزیز و خانوادههایشان را نشان میدهد. شهدایی که تعدادی از آنها، داوطلبانه و حتی با تلاش و اصرار به جبهه رفته و به شهادت رسیدهاند.
کتاب مسیح در شب قدر، تماماً رنگی است و تصاویر حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی، و همچنین تصاویری از این شهدای گرانقدر، روایتها را تکمیل کردهاند.
در پایان کتاب، علاوهبر ضمیمهای شامل نام و تصویر تمام شهدای ارمنی و آشوری کشور، پنج پیوست آمده است که تماماً از بیانات و مکتوبات حضرت آیتالله خامنهای هستند و در آنها، به موضوعاتی که با این کتاب ارتباط دارد و بعضاً معظمله در دیدارهایشان، اشارهای به آنها داشتهاند، پرداخته شده.
مطالعهٔ این کتاب، از طرفی ما را با یک پرتو دیگر از منش و اخلاق و ولایت نورانی مقام معظم رهبری آشنا میکند که حقیقتاً ریشه در آموزههای نبوی و علوی دارد. و از طرفی هم با مناعت طبع و انسانیت و وطندوستی هموطنان مسیحیمان آشنا میکند که در برهههای حساس، همپای سایر مردم، وظیفهٔ خودشان را شناخته و آن را به زیبایی ادا کردهاند، و به آن افتخار میکنند
.
در ادامه متن انگلیسی توضیحات پروفسور نیک آیین ( مترجم کتاب ) درباره کتاب مسیح در شب قدر را میخوانیم :
The Iranian supreme leader, Sayyed Ali Khamenei, has since the year 1983 (at this time he was the President of the Islamic Republic of Iran) been frequently visiting the families of Iranian martyrs. Of course, most of these were the families of Muslim martyrs, but a significant aspect of these visits was his meeting with the families of our Armenian and Assyrian martyrs, heroic martyrs from among these two small communities in iran, who fought bravely and selflessly in defense of their patriotic country and in the path of God.
This book is about Mr. Khamenei’s visiting these latter groups that usually took place about Christmas and the Christian new years.
We cannot describe the incredible atmosphere of these intimate, affectionate, kind and emotional meetings in a few words; one must read them all. We may, however, say that the readers often find, when reading them, that tears fill their eyes: they are not tears of pity but of human love, admiration, empathy and appreciation. The other outstanding feature of these meetings is that most often the grief-stricken atmosphere in the house gradually changes and the begrieved family members, especially the mothers of the martyrs, are really consoled and feel a greater pride for their sons who fought and died in a patriotic, rightful cause.
And this translation into English from the original Persian will be sent to Armenia, Lebanon, Europe and the USA for the further knowledge of Armenians (and Assyrians) who were living in Iran since ancient times. As an example, Darius the Great -521-486 B.C- mentions the names of two military commanders of this who were dispatched to certain areas to quell rebellions there (Behistun, Kermanshah, account by Darius carved on a cliff in cuneiform script in 3 languages: Old Persian, Elamite and Babylonian.)
We say no more and ask the readers to go over the narration about these meetings to note other sweet-bitter but sublime features we failed to describe.
Fazlollah Nikayin
در ادامه مطلب راه های تهیه و خرید کتاب مسیح در شب قدر را میخوانیم
به جهت افزایش شمار خوانندگان کتاب مسیح در شب قدر این کتاب به انگلیسی ترجمه شد و هم چنین بخش های مختلف این کتاب به رایگان در سایت اختصاصی آن منتشر شده است .
نسخه الکترونیک ترجمه کتاب «مسیح در شب قدر» ویژه تلفنهای همراه از سوی انتشارات صهبا تولید شده است. این اپلیکیشنها در بستر اندروید و iOS تهیه شده است.
برای دسترسی به نسخه انگلیسی بخش های مختلف و دانلود برنامک های موبایلی به سایت http://sahbabooks.com مراجعه کنید
[/box]
دانلود نسخه پی دی اف انگلیسی کتاب مسیح در شب قدر |
یک پیشنهاد ویژه ؛ برای تقویت زبان انگلیسی خود می توانید نسخه انگلیسی مسیح در شب قدر را بخوانید ؛ هم مهارت زبان خود را تقویت کرده اید هم اینکه یک کتاب خیلی عالی را خوانده اید 🙂
حضرت امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی، ارتحال رفیق دیرین و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی حضرت حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را تسلیت گفتند.
متن پیام تسلیت امام خامنه ای در پی ارتحال حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی به شرح زیر است :
بسم الله الرحمن الرحیم
انّا لله و انّا الیه راجعون
با دریغ و تأسف خبر درگذشت ناگهانی رفیق دیرین، و همسنگر و همگام دوران مبارزات نهضت اسلامی، و همکار نزدیک سالهای متمادی در عهد جمهوری اسلامی جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی را دریافت کردم. فقدان همرزم و همگامی که سابقهٔ همکاری و آغاز همدلی و همکاری با وی به پنجاه و نه سال تمام میرسد، سخت و جانکاه است. چه دشواریها و تنگناها که در این دهها سال بر ما گذشت و چه همفکریها و همدلیها که در برهههای زیادی ما را با یکدیگر در راهی مشترک به تلاش و تحمل و خطرپذیری کشانید.
هوش وافر و صمیمیت کمنظیر او در آن سالها، تکیهگاه مطمئنی برای همهٔ کسانی که با وی همکار بودند به ویژه برای اینجانب به شمار میآمد. اختلاف نظرها و اجتهادهای متفاوت در برهههائی از این دوران طولانی هرگز نتوانست پیوند رفاقتی را که سرآغاز آن در بینالحرمین کربلای معلّی بود به کلی بگسلد و وسوسهٔ خناسانی که در سالهای اخیر با شدّت و جدیت در پی بهرهبرداری از این تفاوتهای نظری بودند، نتوانست در محبت شخصی عمیق او نسبت به این حقیر خلل وارد آورد.
او نمونهٔ کمنظیری از نسل اوّل مبارزان ضد ستمشاهی و از رنجدیدگان این راه پرخطر و پرافتخار بود.
سالها زندان و تحمل شکنجههای ساواک و مقاومت در برابر این همه و آنگاه مسئولیتهای خطیر در دفاع مقدس و ریاست مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان و غیره، برگهای درخشان زندگی پر فراز و نشیب این مبارز قدیمی است.
با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمیشناسم که تجربهای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخساز به یاد داشته باشم.
اکنون این مبارز کهنسال در محضر محاسبهٔ الهی با پروندهئی مشحون از تلاش و فعالیت گوناگون قرار دارد، و این سرنوشت همهٔ ما مسئولان جمهوری اسلامی است.
غفران و رحمت و عفو الهی را برای وی از صمیم قلب تمنا میکنم و به همسر گرامی و فرزندان و برادران و دیگر بازماندگان ایشان تسلیت عرض میکنم.
هر روز در گوشه و کنار شهر شاهد برگزاری مراسم مختلف عروسی هستیم.
شاید خیلی از ما هم جزو مهمانان یا برگزارکنندگان این مراسم باشیم. متأسفانه برخی از این مجالس به بهانههایی مثل اینکه « یک شب ، هزار شب نمیشود » تبدیل به مجلس گناه میشود. خیلی از افراد هم بهدلیل ناآگاهی از مسائل شرعی، با حضور در این مجالس گرفتار گناه میشوند. اما گاهی « یک شب هزار شب می شود » و اعمال آن بر کل زندگی ما اثر می گذارد .
اینجا میتوانید با برخی از احکام مراسم عروسی آشنا شوید. همراه بنیانا باشید
وقتی به آشوب ها و فتنه ها و اغتشاشات علیه یک دولت مخالف نظام سلطه نگاه می اندازیم نقاط مشترک بسیار زیادی را می توانیم در اکثر آن ها پیدا کنیم.
نقاطی که گویا سرلوحه تمام این آشوب هاست و باعث قربانی شدن مردم کشورها شده است. در سال 88 نیز عده ای در کشور اسلامی ایران دست به آشوب زدند و این رفتار آنان با رفتار های گروه تروریستی داعش کاملاً همخوانی دارد. از جمله این نقاط مشترک میان داعش و فتنه گران را در ادامه میخوانیم :
1- می توان گفت اصلی ترین شباهت هردو گروه در مخالفت با حکومت اسلامی می باشد. گروهک داعش در اسلام فقط خود را اصلح می داند و ازین رو با نظام هایی که برپایه اسلام باشد بشدت مخالف است و همه را به بیعت با سرکرده خود دعوت می کند و فتنه گران نیز اصلی ترین هدفشان برانداختن ولایت فقیه در ایران بود.
2- حمایت شدید کشور های غربی و نظام سلطه از گروه داعش و فتنه گران و تجهیز کردن هردو گروه و هموار کردن مسیر برای آشوب و اغتشاش.
3- انتخاب رنگ مشخص برای گروه های خود. گروه داعش رنگ مشکی و فتنه گران رنگ سبز را برای خود انتخاب نموده اند.
4- استفاده از نماد های مذهبی توسط هردو گروه. گروه داعش با تکبیر الله اکبر پس از هرجنایت و آرم لاالهالاالله محمد رسول الله بر روی پرچمش و فتنه گران با استفاده از رنگ سبز که نماد سادات و اهل بیت در ایران است.
5- دشمنی هردو گروه با اهل بیت. داعش با تخریب قبور اهل بیت و محبان اهل بیت این دشمنی را آشکار کرد و فتنه گران نیز با هتک حرمت به ساحت مقدس امام حسین (ع) در روز عاشورا دشمنی خود را بر همگان روشن کردند.
6- حمایت جالب هر دو گروه از رژیم اشغالگر قدس. مفتی های داعشی اعلام کرده اند چون اسرائیل مظلوم است به کمک مردم غزه نمی رویم و فتنه گران طرفدار موسوی نیز در روز قدس شعار نه غزه نه لبنان سر می دادند.
7- قدرت هر دو گروه در استفاده از رسانه و محیط مجازی برای جو سازی و نمایش قدرت پوشالی خود. گروه داعش با انتشار جنایات وحشیانه خود در شبکه های اجتماعی قصد ایجاد هراس در دل مردم را دارد و فتنه گران نیز با شعار ما بی شماریم گروه اندک خود را با کمک ابزار فتوشاپ بزرگ جلوه می دادند.
8- حمایت و تحت پوشش قرار دادن اخبار جنایات و آشوب ها از سوی شبکه هایی مانند بی بی سی فارسی و الجزیره و تلاش برای خوب جلوه دادن چهره داعش و فتنه گران.
9- اقدام به فرار با لباس زنانه توسط سرکرده های هر دو گروه از شباهت های بسیار جالبیست که شاهد آن بوده ایم.
10- بهشتی جلوه دادن کشته های هر دو گروه. داعشی ها می گویند هرکسی که کشته شود ظهر با رسول الله بر سر یک سفره می نشیند و فتنه گران کشته های خود را شهید می نامیدند.
11- دشمنی هر دو گروه با دین اسلام. داعش درواقع گروهی است برای بدنام کردن اسلام. هیچکدام از قوانین داعش در اسلام به این شیوه نیامده است و تنها هدف آن ها بد نشان دادن چهره دین اسلام در دنیاست. فتنه گران طرفدار میرحسین موسوی نیز با خواندن نماز جماعت مختلط ، کشف حجاب در اماکن عمومی و به آتش کشیدن قرآن و مساجد مخالفت خود را با دین اسلام به نمایش گذاشتند.
12- درخواست آزادی فتنه گران و گروهک داعش برای مجرمان و جاسوسانی که علیه ایران اطلاعات مهم و تاثیر گذاری به اسرائیل و آمریکا فرستادند و آن اطلاعات منجر به برنامه ریزی ترور دانشمندان هسته ای ایران و باعث عقب افتادگی علمی ایران شدند
پ,ن: «أِنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیاطِینَ عَلَی الْکافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا» ما شیطان ها را بر کافران گماشته ایم تا آنان را تحریک و دگرگون کنند. مریم مبارکه 83
ابوالقاسم طالبی پس از ساخت فیلم جنجالی “قلاده های طلا” که روایتی از فتنه ۸۸ بود در اوایل سال ۹۲ کلید ساخت فیلمی با عنوان “یتیم خانه ایران” را زد. فیلمی که روایت گر اشغالگری انگلیس ها در ایران در بین سال های ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷ بود.
موضوع اصلی فیلم یتیم خانه ایران چیست؟
انگلیس به عنوان یکی از استعمارگران قرن بیستم، در جنگ جهانی اول، با وجود اعلام بی طرفی ایران، وارد ایران می شود. به دنبال اشغالگری انگلیس، قحطی بسیار بزرگی ایران را در بر گرفت. به طوری که به خاطر نقشآفرینی مستقیم اشغالگران انگلیسی، بیش از ۹ میلیون نفر از مردم ایران (از جمعیت ۱۸ میلیون نفری کشور) در اثر بیماری و گرسنگی درگذشتند، به طوری که از این اتفاق به عنوان یکی از بزرگترین هولوکاستهای تاریخ یاد میشود.
“ژنرال دنسترویل”، فرمانده نیروهای انگلیسی در شمال و غرب ایران در خاطرات خود از قحطی آن روزگار ایران چنین می نویسد: «هر کس که قدمی در شهر میزد با آزاردهندهترین مناظر روبرو میشد. کسی نمیتواند این صحنهها را تاب بیاورد. مردم میمیرند و کسی نیست که کمکی کند. گاه جسد آدمها آن قدر کنار جادهها، بیآنکه کسی نگاهی به آنها بیندازد، میماند، تا آنکه از بیم لطمه به دیگران، دیگر چارهای جز دفن آنها نباشد.»
ابوالقاسم طالبی درباره زمینه داستانی اثرش نظر جالبی دارد. وی می گوید: «این فیلم قصه مردم است. مردم کوچه و بازار. نه از شاه خبری در آن هست و نه دربار. قهرمانان فیلم، مردمی هستند که در آن زمان نان را با خاک اره می خوردند.»
چرا در تاریخ چیزی درباره قحطی سال های ۱۲۹۵-۱۲۹۷ نیست؟
به دلیل سیطره جریانهای غربگرا بر تاریخنگاری در ایران، این بخش از تاریخ معاصر اغلب به عمد توسط شبه روشنفکران و غربزدهها که بیشتر تحت هدایت اتاق های فکر انگلیس بود، سانسور میشد.
به نظر می رسد همانند فجایع جنگ جهانی اول در ایران، که مملو از ظلم و ستم گری کشورهایی همچون انگلستان است، کم نباشد ولی به دلیل، عدم تعهد و در واقع وابستگی اغلب تاریخ نویسان به غرب، تحریف های عمده ای صورت گرفته است.
جعفر دهقان بازیگر فیلم یتیم خانه ایران در خصوص این فیلم با ابراز تاسف از اینکه تا به حال در کارها و فیلم های تاریخی به این موضوع و این برهه از زمان در ایران نپرداخته ایم، می گوید: به نوعی فراموش کرده بودیم که روزی در ایران قحطی وجود داشته و چه بلاهایی در اثر آن قحطی بر سر مردم آمده است؛ این گوشه از تاریخ جامانده بود که آقای طالبی، با مطالعه و تحقیقاتی که پیرامون این برهه از تاریخ کشور انجام داد، آن را به زیبایی به تصویر کشیده است.
منتقدان سینما درباره ” فیلم یتیم خانه ایران ” چه می گویند؟
اگرچه این فیلم برای اکران با ممانعت های زیادی روبرو شد ولی بالاخره با حمایت جریان انقلابی توانست روی پرده سینماهای ایران برود.در این میان منتقدین و صاحب نظران سینما درباره این فیلم نظرات مختلفی را بیان نمودند که در ذیل به آن اشاره می کنیم:
*کیوان امجدیان در نشست نقد فیلم یتیم خانه ایران در جشنواره مقاومت می گوید: «این فیلم یک قصه سرراست دارد که خیلی خوب شروع میشود که تلاش میکند به صورت کلاسیک روایتی را از دوره تاریخی خاص که منابع کمی در ارتباط با آن وجود دارد، روایت کند.»
* جواد افشار کارگردان سریال کیمیا در مورد این فیلم می گوید: «قطعا جای این فیلم در سینمای ایران خالی بود لذا باید به کارگردان این فیلم خسته نباشید بگوییم. فیلم حرف خود را میزند چرا که بخش استثمار، تهاجم و وحشی گری دو دشمن همیشگی ایران و کسانی که در اطراف این سرزمین همواره به این مملکت دندان تیز کردند، به خوبی نشان داده شده است»
* سعید مستغاثی رئیساسبق انجمن نویسندگان و منتقدان سینمایی در این باره می گوید:« طالبی سعی کرده بر بستری تاریخی، قصهای را به روانی تعریف کند تا از خلالش، واقعیات ناگفته تاریخ بیشتر بر مخاطب تاثیر بگذارد و در این مسیر تقریبا میتوان گفت که موفق بوده است.»
فیلم یتیم خانه ایران ؛ تصویر گری هلوکاست مظلوم و ناشناخته ایرانی
دکتر روحالامین سعیدی درباره فیلم یتیم خانه ایران می نویسد « مقایسه این هولوکاست ناشناخته و مظلوم ایرانی –نسل کشی ۹ میلیون ایرانی در بین سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۲۹۷- با هولوکاست مشهور و جهانی شده صهیونیستها میتواند بسیار درخور توجه باشد زیرا آشکارا نشان میدهد که چگونه پیوند سیاست و قدرت با تاریخنگاری و تبلیغات و هنر میتواند از رهگذر جعل و دروغپردازی و بزرگنمایی، افسانه اغراقآمیز قتلعام ۶ میلیون یهودی توسط نازیهای آلمان در همان دوران جنگهای جهانی را به واقعیتی خدشهناپذیر و غیرقابل انکار در ذهن همه جهانیان و سند مظلومنمایی یک ملت مصنوعی برای اشغال سرزمین فلسطین به تلافی آن هولوکاست ادعایی بدل کند.»
همانگونه که بسیاری از تحلیلگران و منتقدین درباره فیلم یتیم خانه ایران می گویند و می نویسند، این فیلم با وجود برخی ضعف های فیلمسازی که می تواند در هر اثر هنری باشد، توانسته رسالت بسیار سنگینی را در ارائه تصویری شفاف و بی پرده از جنایت عظیم و فجیع انگلیسی ها در ایران به نمایش بگذرد. به نظر می رسد، تماشای این فیلم می تواند تاثیر بسزایی در آشنایی با واقعیت های تاریخ کشورمان داشته باشد.
حجتالاسلام پناهیان تولیت مدرسهٔ علمیهٔ دارالحکمه، در بخشی از سخنرانی هفتگی خود در جمع طلبههای این مدرسه ، با اشاره به ویژگیهای فیلم « یتیم خانه ایران » و شمردن برخی از امتیازات این فیلم، گفت دیدن این فیلم میتواند یک غفلت بزرگ تاریخی را از بین ببرد و در سرنوشت کشور ما اثرگذار باشد. این مراسم 21 آذر 95 برگزار شد. در ادامه فرازهایی از این بخش از سخنرانی را میخوانید:
انگلستانِ کوچک چطور بر کشورهای بزرگی مثل هند و ایران سلطه پیدا کرد؟
جمعیت انگلستان حدود 60 میلیون نفر است، اما جمعیت هندوستان نزدیک یک میلیارد نفر است! آنوقت کشور کوچکی مثل انگلستان، چطور میتواند بر کشورهایی مثل هندوستان، پاکستان، کشورهای عربی و حتی ایران، سلطه پیدا کند؟! این ناشی از ضعف این جوامع و سیاسیون آنهاست؛ باوجود اینکه تکتک خوبان جامعه باهوش و توانمندند، اما «باهم» نیستند و همافزایی ندارند. اما دین میآید و ضعف یک جامعه را برطرف میکند؛ لذا یک جامعه اگر مؤمن و متدین شود، قوی میشود.
فیلم یتیمخانهٔ ایران را ببینید / «یتیم خانه ایران » فرافیلم است؛ قابل مقایسه با فیلمهای دیگر نیست!
پیشنهاد میکنم بهعنوان آشنایی با تاریخ و برای برداشته شدن پردهٔ غفلت و حجاب از گوشهای از تاریخ-که هنوز ما با آن درگیر هستیم- بروید فیلم یتیم خانه ایران را ببینید! یتیم خانه ایران «فرافیلم» است، فیلمی نیست که با فیلمهای دیگر قابل مقایسه باشد.
بعید میدانم انسان هوشمندی بتواند از دیدن این فیلم صرفنظر کند!
این یک فیلم تاریخی است ولی آیندهٔ ما را و آنچه که امروز با آن درگیر هستیم را به ما نشان میدهد. بعید میدانم انسان هوشمندی بتواند از دیدن این فیلم صرفنظر کند. در عین حالیکه جاذبههای بصری و هنریاش را حفظ کرده و جنبهٔ سرگرمکنندگی نیز دارد، ولی برای انسانهای محقق و اندیشمندان علوم سیاسی هم خیلی میتواند مفید باشد! و برای کسانی که میخواهند در عرصهٔ سیاست، افراد عمیقی بشوند، این فیلم چقدر فیلم دقیقی است!
این فیلم از نظر مضامینِ عالی و بسیار پیچیدهٔ سیاسی، خیلی دقیق تنظیم شده
این فیلم واقعاً از نظر مضامین عالی و بسیار پیچیدهٔ سیاسی، خیلی دقیق تنظیم شده است. البته کارگردان محترم هم خودش آدم باهوش و با ذکاوتی است، سالها مطالعه کرده تا این داستان را مطابق با واقعیتهای تاریخی ساخته و پرداخته است. ولی من دوست دارم که هر ایرانی، اینقدر هوشمندانه به مسائل نگاه کند.
این فیلم یک غفلت بزرگ تاریخی را از بین میبرد
جدا از اینکه فیلم یتیم خانه ایران دارد یک غفلت بزرگ تاریخی را از بین میبَرد و حافظهٔ این ملت را بهجای خودش برمیگرداند، عبرت بسیار بزرگی هم در اختیار ما قرار میدهد که اگر ما همین عبرت را بگیریم، تا ابد اسیر قدرتهای پوشالی مثل انگلستان نخواهیم شد.
ببینید انگلستان چگونه توانست یک قحطی با کشتار میلیونی را در ایران سازماندهی کند؟!
ببینید انگلستان چگونه توانسته یک قحطی بزرگ را در این کشور سازماندهی کند؟ انگلیسیها با یک تصمیم سه-چهار نفره، یک فکر و ایده و همچنین یک امکان خاص که برای آنها وجود داشت-که در ایران میتوانستند گندم بخرند- توانستند یک قحطی با کشتار میلیونی در ایران رقم بزنند! وقتی یک جامعه ضعیف باشد، و وقتی سیاستمداران یک جامعه ضعیف باشند، میشود این بلاها را بر سرش آورد.
نارسیس در متولوژی یونان مردی جوان بود که کنار رودخانهای چهره و تن خویش را دید و بدان دل بست یعنی عاشق خود شد. نودیسم نیز خودشیفتگی و جنون عشق به خود است. نارسیسیسم به عریانگرایی نیز ترجمه میشود. افراد عقدهای بیمار در زمره نارسیسیستها و نودیستها قرار میگیرند؛ افرادی که مایلند به هر وسیله توجه دیگران را جلب کنند.
من نسبت به اهل هنر پیوسته احترام خاصی قائلم و مانند میلیونها ایرانی وجود اهل هنر را برای شیرین، ظریف و لطیف و با معنی کردن روح جامعه و ارتقای ذوق و قریحه عمومی لازم میدانم. مردم، هنر و هنرمند را دوست دارند. در سفرهایی که گاهی به اطراف کشور میکنم هنرمندانی را میبینم که چه در صنایع سنتی و مستظرف ایرانی (از جمله خوشنویسی، میناکاری و تذهیب) چه در هنر آواز یا موسیقی یا نقاشی یا مینیاتور یا تئاتر یا نویسندگی یا شاعری یا در پیکرتراشی و مجسمهسازی فوقالعادهاند و افسوس میخورم چرا مجال لازم برای شهرت یافتن آنان داده نمیشود.
به هر حال ایران یکی از گاهوارههای شامخ هنر جهان شناخته میشود. موزههای بزرگ آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان و آلمان پر از آثار هنری کهن ایران است. کسانی که به موزه لوور پاریس یا موزه بریتانیا در لندن یا موزههای مسکو و سنپترزبورگ سر میکشند، میدانند ویترینها و غرفههای آثار باستانی هنری ایران از سنگنقش گرفته تا پردههای نقاشی چقدر تماشاگران را به خود جلب میکند.
موزههای داخلی از دیدنیهای شهرهای ما است ولی آنچه از ایران خارج شده 10 برابر آثار موجود در ایران است.
عرض کردم هنر و صنایع مستظرف ایرانی زینتبخش موزههای جهان است. در هنرهای جدید نیز خوشبختانه سینمای ایران مقام بلندی در جهان کسب کرده و حتی کارگردان جوان ایرانی جایزه اسکار را هم به دست آورده است.
خواننده عزیز! چقدر برای من مایه تاسف است وقتی هنرپیشه کماستعداد جوانی با زیبایی صوری نسبی به بهانه اینکه در ایران کارگردانان توقعات نامناسبی از ایشان داشتهاند قهر میکند و از کشور خارج میشود. به جای اینکه با امکاناتی که دارد وارد یک آموزشگاه هنرپیشگی یا دانشکده سینمایی شود آسانترین کار را در شکستن حریم احترام و شخصیت زن ایرانی میانگارد و تصور میکند همین که جلوی دوربین عکاسی ایستاد و با زنندهترین حالت و برهنگی عکس گرفت درهای استودیوهای هالیوود (شاید هم بالیوود) به روی او گشوده میشود و ایشان در مقام اول هنرپیشگان زن جهان، جهانی میشود و از شهرت بینالمللی برخوردار.
من در فضای مجازی دیدم این خانم که شهرت چندانی نداشت تا پایش به خارج رسید از هول هلیم [حلیم غلط است و به معنای صبوری است. هلیم یعنی همان هلیم شیرین پرمایه صبحانه ایرانیها در زمستان] در دیگ افتاد و 400 -300 تا عکس در حالت نیمهبرهنه بسیار زشت و کریه و خلاف اخلاق گرفت و در فضای مجازی گذاشت.
خانم صدف طاهریان که به هوای تقلید افتاده، ای کاش به خاطر حرمت خانمهای ایرانی از نشان دادن بدن خودشان خودداری میکردند، چون ایشان به هیچوجه در زمره مدلهای زیبا که بعضی تلویزیونهای اروپایی مانند «مدا» میگذارند که به نمایش لباس بپردازند نیستند. فرض میکنیم ادعاهای ایشان واقعیت داشته و در فضای سینمایی امروز عدهای از جوانان دیوسیرت کارگرداننما از ایشان توقعات بدنی داشتهاند، این خانم که با این تصاویر زننده و پورنو دست خود را رو کرد و آبروی خود را برد!
هنرمندان زن شایسته درخور احترامی در جامعه سینمایی ایران درخشیدهاند. سرکار خانم لیلا حاتمی دختر مرحوم علی حاتمی جز با وقار و متانت معصومانه و قدرت هنرپیشگی، چه کردهاند که اینسان مورد توجه و احترام مردمند و در فیلمهایی که شرکت میکنند آن هم در کنار شوهر هنرمند و صاحب قریحه خود به جوایز بینالمللی دست مییابد. او و خانمهایی دیگر پیوسته چنین موقر بودهاند و مورد احترام مردمند. آخر نیمهبرهنه شدن آن هم با آن وضعیت زننده و شرمآور که سبب شهرت و محبوبیت نمیشود.
ملینا مرکوری، هنرپیشه زن یونانی را به یاد بیاورید که در فیلمهای پیامبر(ص) اثر مصطفی عقاد و توپهای ناوارون و دهها فیلم دیگر درخشید و به خاطر مبارزاتش با حکومت سرهنگان کودتاچی پس از انقضای دوران کودتا به وزارت فرهنگ و هنر یونان نائل شد؛ آیا او به نشانه اعتراض برهنه شد تا در فیلم بیسروتهی نقشی کوتاه و چند دقیقهای بازی کند؟
خانم صدف طاهریان خجالت نکشید در تلویزیون معلومالحال با آن لباسهای زننده در کنار آن جوانک بیسواد و بیمایهای که سعی میکند ادای گویندگان تلویزیون منقرض شده سابق را درآورد و خیلی لوس، بیسواد و بیمایه تشریف دارد ظاهر شد و با هر کلامی که آن مرد به زبان میآورد آنگونه جلف و زننده خندید. ایکاش میخندیدید خانم، شیهه کشیدید علیا مخدره!
آن فریادها، آن قهقهههای بیمورد، آن از شدت خنده بیتاب شدنها و به هر بهانهای دستها و پاهای استخوانی را نشان دادن برای چه؟ آن همه غش و ریسه رفتن برای چه؟
خندههای زننده و شیههوار شما با آن تکان دادنهای عمدی بدن که نشان دهید دوری از ایران موجب خوشبختی و راحتیتان بوده چقدر چندشآور بود.
براستی به حال شما و هنر سینما زار و گریان شدم، به خدا خجالت کشیدم. یک هنرمند در هر رشتهای که خود را علاقهمند، پوینده و جوینده آن نشان میدهد باید نمونه و سمبل اخلاق و ادب و در خور احترام باشد. اخلاقیات در جوامع مختلف فرق میکند. بسیاری از مشیهای جوامع غربی مانند اروتیسم، همجنسگرایی یا مثلا کشیدن ماریجوانا در جوامع سنتی مذموم شناخته میشود. در اخلاق ایرانی، برهنگی زن از 3 هزار سال پیش قابل اغماض نبوده در حالی که در یونان و روم پوشش چندان مساله مهمی به شمار نمیرفته است.
فرض کنید دختر یا زنی هنرپیشه که شهرتش از سینما یا تلویزیون ایران آغاز شده به خارج برود و در ازای برهنه شدن نقشی چند دقیقهای به او واگذار شود یا در نقشی مستهجن ظاهر شود. من تنی چند از اینان را سراغ دارم که با گسستن از میهن و جامعه خود به غرب رفته و مدتی کوتاه مطرح بوده و سپس به دست فراموشی سپرده شدهاند و هیچکس یادی از آنان نمیکند و سرنوشتشان شبیه قهرمانان کتاب دومین شانس کنستانتین ویرژیل گئورگیو، نویسنده رومانیایی است که بسیاری از مهاجران از اروپای شرقی به آمریکا و کشورهای اروپای غربی متاثر، محزون و متعجب شده بودند که چرا در انزوا و تنهایی قرار گرفتهاند و کسی سراغشان نمیرود.
خانم صدف طاهریان به نظر من هم به خود بد کرد و هم به نسل جوان کشور که انتظار بداخلاقی از امثال او را ندارد.
اخیرا یک فیلم در حال اکران ایرانی به نام «یتیمخانه ایران» اثر ارزشمند کارگردانی به نام آقای ابوالقاسم طالبی را دیدم. فیلمی درباره قحطی و کشتار عام سال 1296 ه. ش/1917 م در ایران که حدود 5/2 تا 3 میلیون در آن مصیبت جنگ جهانی که بر کشور بیطرف ایران تحمیل شد در حقیقت کشتار شدند.
چند دختر و بانویی که در آن فیلم ایفای نقش میکردند با آنکه حجاب اسلامی کامل داشتند اما یک به یک، هنرپیشگان هنرمند، بااستعداد و فوقالعادهای بودند که در من این احساس به وجود آمد که در سال 1296 ه.ش هستم و براستی آنچه میبینم صحنههای واقعی است نه مجازی. به خانم طاهریان به جای هر روز برهنه شدن توصیه میکنم ابتدا زبان انگلیسی خود را تکمیل و سپس در یک کلاس هنرپیشگی نامنویسی کند.
در مرور زمان ثابت شده است زنی که لباس بر تن دارد جذابیت، رمزآلودگی، متانت و فریبندگی بسیار بیشتری بر مدلهای برهنه دارد. نودیستها جماعتی که برهنگی را دوست میدارند در آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و سوئد فراوانند اما همچون اجساد برهنه مردگان در کنار کورههای آدمسوزی زشت و دستکم عادی به نظر میرسند. انسان این راز و رمز را دریافت که به لباس ولو از الیاف گیاهان روی آورد.
در قاره آفریقا و استرالیا و در جنگلهای آمازون برهنگان در حال ترک برهنگیاند. چگونه است که دختری پرورده شده در کشوری اسلامی و در جامعهای مسلمان و سنتی که احتمالا خانوادهای متوسط و حتی پایینتر از متوسط دارد (زیرا خانوادههای سنتی بالا تن به هنرپیشه شدن دختران خود نمیدهند) ناگهان به عصر انسانهای لخت آفریقا، اقیانوسیه و جزایر دورافتاده یا جنگل آمازون رجعت میکند به این دستاویز که میخواهد هنرپیشه شود؟
من اینان را مانند یک پدر میگویم؛ نه قشریام، نه تندخو و نه کینهتوز. این راه هنرپیشه شدن نیست؛ بزودی گم و گور و فراموش خواهی شد.
«شب نامه» به مدت ۱۰۰ دقیقه، نام مستند بلندی است که پرده از جاسوسی نوین در حوزه کارآفرینی کشور برمیدارد. این مستند به کارگردانی سیدمهدی کرباسی و نویسندگی رضا صادقی و تهیه کنندگی حمیدرضا جعفریان در مرکز مستند سفیرفیلم تولید شد.
جدیدترین اثر سفیرفیلم « مستند شب نامه »، روایتی است از پشت پرده اتفاقات شش ماه افشاگری کانال تلگرامی به همین نام که در طی فعالیت خود شبکه جاسوسی که در بین کارآفرینان کشور نفوذ کرده را آشکار میکند.
در طی این شش ماه چندین هزار نفر از فعالین اکوسیستم استارت آپی کشور به طور مداوم محتوای منتشر شده در کانال شب نامه را پیگیری میکردند و با ادمین این کانال «عرشیا کاظمزاده» به طور مستمر مکالمه میکردند، درحالیکه از تولید مستند «شب نامه» باخبر نبودند.
مهدی کرباسی (کارگردان شب نامه) می گوید: فیلمنامه این فیلم، فیلمنامه منعطفی بود به طوری که نزدیک به ۳۰ بار بازنویسی شد .برخی از شرکتهایی که نامی از آنان در این فیلم برده شده ممکن است نسبت به ساخت این فیلم وارد مباحث حقوقی شوند، اما ما اسنادی در اختیار داریم که میتوانیم در دفاع از خودمان به آنان استناد کنیم.
این کارگردان اضافه کرد: برای اینکه روایت فیلم روانتر و سینماییتر شود ما ورود حیدر را به فیلم قدری تغییر دادیم و جلوتر انداختیم.
به گفته کرباسی هنگامی که نسخه راف کات را برخی از مسئولان امنیتی دیدند مصاحبه با سیامک نمازی را مطرح کردند.
« مستند شب نامه » فیلمی هوشمندانه است
جبار آذین، (منتقد سینمایی) با بیان اینکه امیدوارم برنامه سینما روایت، همچنان مستحکم و منسجم با نمایش اینگونه آثار در خدمت به سینما و فرهنگ جامعه کوشا باشد، گفت: مستند «شب نامه» فیلمی هوشیارانه است و روی عناصر ساختار فیلم فکر شده است و چیدمان هوشمندانهای دارد. این فیلم نسبت به فیلم قبلی کارگردان (خوان هشتم) به استانداردهای سینمایی نزدیکتر است.
وی تصریح کرد: فیلم جستوجوگرانه حرکت میکند و در این حرکت توانسته است مخاطب را هم با خود همراه کند. ضمن اینکه تعلیقها و گرههای هوشمندانهای در قسمتهایی از اثر قرار داده شده تا همچون یک کار سینمایی بتواند برای مخاطب جذاب باشد.
جبار آذین اظهار داشت: این فیلم آغازگر حرکتی است برای بازگشت به خویشتن و نگاه دقیقتر مخاطب به خودش، به جامعه و مسئولان.
به گفته وی، این فیلم به دلیل ماهیت افشاگرانهاش و با وجودی که دارای ابعاد ملی است، اما هرگز از رسانه ملی پخش نخواهد شد. من در خیلی از محافل شنیدم که علاوه بر تهدیدهایی که نسبت به پخش آن داشتند سعی کردند مانع نمایش این فیلم شوند. واقعاً چه کسانی مانع نمایش این فیلم میشوند؟ این فیلم مگر چه چیزی را به ما نشان میدهد که برخیها هراس دارند؟! آنانی که مقابل نمایش این اثر ایستادهاند بر چه اساس و معیاری این کار را انجام میدهند؟
آیا جز این است که در عرصههای مختلف همسو با کسانی هستند که این فیلم آنان را افشا میکند؟ چرا وقتی این فیلم قرار است در حوزه هنری و دانشگاهها نمایش داده شود با یکسری محدودیتها روبهرو میشود؟!
شما می توانید نسخه دانلود مستند شب نامه در دو حالت 1 گیگابایتی یا 300 مگابایتی از سایت سینما مارکت خرید کنید . همچنین نسخه لوح فشرده این مستند هم از سینما مارکت قابل خریداری است .
کانال تلگرامی مستند شب نامه @shabnaameh1 ( با مطالب جدید بروزرسانی میشود)
[/su_note]
در ادامه مطلب گفت وگوی روزنامه جوان با کارگردان مستند شب نامه را میخوانیم
« شبنامه » تازهترین اثر مرکز سفیرفیلم عنوان مستندی به کارگردانی سیدمهدی کرباسی است که اعلام نمایش آن در دانشگاه تهران و سپس لغو مجوز نمایش آن ساعتی پیش از آغاز مراسم جنجالساز شد. گفتوگوی «جوان» با کارگردان این مستند پیش روی شماست.
مستند شب نامه به لحاظ محتوایی در چه قالبی دستهبندی میشود؟
فضای جستوجوگری راوی کار به عنوان شخصیت مؤثر اتفاقات اطراف او و کنشگری این کاراکتر نوعی فضای ژورنالیستی را رقم میزند که مستند شب نامه هم در این چارچوب قرار میگیرد. در نمونههای خارجی بیشتر خبرنگارها به عنوان راوی این مستندها نقش کاراکتر مرکزی را ایفا میکنند.
ساخت مستندی با این مضامین چه وجه تمایزی با مستندهای دیگر دارد؟
پنهان بودن دوربین در برخی پلانها با توجه به اینکه ما با سوژههای مختلفی روبهرو بودیم، مشکلات خاص خود را داشت. اگر دوربین لو میرفت در ادامه کار به مشکل برمیخوردیم. ما با عناوین حقیقی بچههای دانشجوی کارآفرین اقدام به معرفی خودمان میکردیم. البته اسمی از مرکز سفیر نمیآوردیم چون میدانستیم ممکن است حساسیتهایی ایجاد شود.
نگران اینکه دوربین مخفی به لحاظ حقوقی مشکلی برایتان ایجاد کند، نبودید؟
ما تجربه این کار را در مستند فاکتور صوری داشتیم اینکه کسی از ما شکایت کند را غیرمحتمل نمیدانستیم ولی این اتفاق تا حالا که نیفتاده چون ما قصد مچگیری از کسی نداشتیم و نتیجه این تصاویری که میگرفتیم به زیان افراد تمام نمیشد.
چرا نمایش مستند در دانشگاه تهران با وجود اخذ مجوز لغو شد؟ برخی معتقدند اینها خبرسازیهایی برای دامن زدن به جنجال پیرامون مستند بوده است.
خیر مجوزهایی که اخذ شده، وجود دارد حتی مسئولان دانشگاه هم ارائه مجوز را تکذیب نکردهاند. واقع مطلب این است که مسئولان دانشگاه هیچ کدام فیلم را ندیده بودند و فشارهای خارج از دانشگاه باعث جلوگیری از برگزاری مراسم شد. سالن دانشگاه تهران خیلی بزرگتر از سالن حوزه هنری بود و ما 350 نفر رزرو صندلی داشتیم. لغو مراسم باعث شد خیلیها نتوانند فیلم را ببینند.
به نظر میرسد برخی از مواردی که در مستند مطرح شده میتواند نقض شود. برای همین مخاطب ممکن است حق را به طرف مقابل بدهد، آنجا که با آن خانم مدیرعامل گفتوگو صورت میگیرد و او دلیل وجود پرچم سوئد روی میزش را توضیح میدهد. ممکن است مخاطب به او حق بدهد.
بله ما هیچ اصراری بر قانع کردن مخاطب نداریم، ما تنها تلاش کردیم با کنار هم قرار دادن مواردی که شائبه برانگیز به نظر میرسیدند و البته خودمان در این رابطه اطمینان داشتیم و اسنادی هم ارائه کردیم، اطلاعاتی به بیننده بدهیم که برخی در حال سوءاستفاده از فضای کارآفرینی هستند و جهل افراد نسبت به این مسئله در آینده ممکن است تبعات منفی برای اشخاص داشته باشد.
در واقع ما در مستند شب نامه قصد داریم جامعه را از برخی اتفاقات پشت پرده فضای کارآفرینی مطلع کنیم. ما اعلام کردیم که تشخیص ماجرا بر عهده ما نیست ولی ارتباطهای مشکوکی وجود دارد که چند و چون آن بر عهده نهادهای امنیتی است. ما امیدواریم که این ارتباطهای مشکوک وجود نداشته باشد اما قرائن نگرانکنندهای وجود دارد.
استارتاپها امروزه به عنوان فعالیت بخش خصوصی در جهان مطرح است، شاید عدهای فکر کنند مستند شب نامه قصد دارد زیرآب استارتاپها را بزند، در این باره چه نظری دارید؟
نه ما ابداً چنین قصدی نداریم، خود سفیرفیلم مرکزی است که در ابتدا به شکل استارتاپ شکل گرفته است، تعدادی از دانشجویان شریف با تعامل با یکدیگر این مجموعه را شکل دادهاند. مسئله ما بیشتر با تعدادی از افراد است که گویا با اهداف خاصی آگاهانه یا ناآگاهانه در مسیر فعالیتهایی قرار گرفتهاند که راه نفوذ دشمن را باز میکند. نگرانی ما از فضای رسانهای است که پیرامون استارتاپهایی که ماهیت خدماتی دارند شکل گرفته و باعث میشود گرایش دانشجویان به جای رفتن به سمت استارتاپهای علمی و دانشمحور به این سمت و سو هدایت شود.
صورت زیبایی که از استارتاپهای خدماتی در برخی رسانهها ارائه میشود، میتواند برای کشور آسیبزا باشد. سوق دادن دانشجوها به سمت استارتاپهایی که دانشمحور نیستند برای فضای علمی کشور یک تهدید محسوب میشود. اینکه دانشجوی شریف به جای کار روی خودروی برقی، روی خدماترسانی انتقال غذا متمرکز شود حتماً نمیتواند رویکرد مطلوبی قلمداد شود. قابلیتهای استارتاپ اگر در مسیر رشد صنایع «هایتک» قرار بگیرد برای کشور یک فرصت است اما فضای رسانهای که استارتاپ را مدیریت میکند کاملاً برخلاف این پیش میرود.
پنج سال پیش اگر دانشجوی شریف «کستینگ» راه میانداخت صورت خوشی نداشت اما الان کار را به جایی رساندهاند که دانشجوی شریف رفتن به این سمت را کسر شأن خود نمیداند و این مسئله در کاهش رشد علمی کشور در سالهای اخیر بیتأثیر نبوده است.
به لحاظ فرم و ساختار با مستند رو به جلویی مواجهیم اما قبول دارید 20دقیقه ابتدایی مستند جذابیت لازم را ندارد و به عبارتی خوب استارت نمیخورد.
این ایراد مقداری قابل پذیرش است اما کمی هم از روی ناچاری اتفاق افتاد. قصد داشتیم در کار تغییراتی بدهیم که وقت نشد، برای شخصیتپردازی ابتدای مستند مجبور بودیم اینگونه عمل کنیم اما شاید این مسئله را در فضای دیگری رقم میزدیم به ما کمک بیشتری میکرد ولی به نظرم 80 دقیقه باقی کار به گونهای است که این ایراد را تا حدود زیادی جبران میکند، برای مثال سخنان استاد حسین شریعتمداری قدری ضعف و نبود جذابیت 20 دقیقه اول را جبران میکند.
اما اینطور القا میشود که استاد شریعتمداری اطلاعات کافی در این زمینه ندارد و شما قصد دارید هر جور شده از ایشان حرف بکشید.
خیر اتفاقاً اگر سرمقالههای ایشان را در کیهان مطالعه کرده باشید، متوجه میشوید اطلاعات خوبی دارند. مسئله این بود که ما برای ایشان زیاد شناخته شده نبودیم و در مواجهه اول زیاد با ما راحت نیستند اما به ناچار پاسخهایی میدهند که شاید برای جوانی که استارتاپ کار میکند، زیاد قانعکننده نباشد.
نشست 53 روایت عهد با سخنرانی استاد رائفی پور اوائل دی ماه سال95 برگزار شد . این سخنرانی در سالن اجتماعات مجتمع رفاه برگزار شد .
سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع نقد فیلم ایکس من آخرالزمان برگزار شد
در ادامه مطلب گزارشی از جلسه پنجاه و سومین جلسه از سلسله همایشهای روایت عهد با موضوع نقد فیلم “مردان ایکس” میخوانیم , همراه بنیانا باشید
استاد رائفی پور در ابتدای صحبتهای خود با ذکر مقدمهای درباره مباحث آخرالزمان و عقاید فرقه اوانجلیستها درباره موضوعات آخرالزمانی اظهارکردند: نگاه فعال و تاثیرگذار این فرقه این است که باید آخرالزمان را ساخت و طبق آن سناریوی خود را ترسیم کرد که این عقیده بسیار خطرناک است اما جایگاهی که ما برای آخرالزمان داریم نقطه مقابل آنهاست؛ در این راستا از اوایل قرن جدید نظریه ای از سوی آنها شایعه شده که بر اساس آن دجال آنها همان منجی مسلمانان است.
ایشان در ادامه با اشاره به وجود انحرافات در برخی عقاید اینطور بیان کردند: بدترین نوع انحراف،آن ضلالت و گمراهی است که تصور داشته باشید برحق هستید و این خیلی بد است. درواقع بزرگترین نوع انحراف ایجاد انحراف در ادیان است زیرا وقتی در دین انحراف ایجاد شود، کار خیلی سخت میشود زیرا اصل دین زیر سوال خواهد رفت. در نتیجه اعتقادات اوانجلیستها درباره منجی بودن مسیح به این موضوع برمی گردد به انحرافهایی که در دین مسیحیت و یهودیت ایجاد شده است.
وی در ادامه با تاکید مجدد بر خطرناک بودن انحراف در دین به ذکر روایتی از امام کاظم (ع) پرداختند که میفرمایند “بدترین نوع عذاب در جهنم برای تحرف کننده دین میباشد”
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
استاد رائفی پور با اشاره به اینکه فرقههای اوانجلیست طی سالهای گذشته نسبت به انتشار دهها جلد کتاب درباره آخرالزمان اقدام کرده اند با ذکر نمونههایی از این کتابها بر این نکته تاکید کردند که متاسفانه مردم عادی و یا حتی برخی مسئولان ما شناخت و آگاهی لازم از اقدامات و فعالیتهای این فرقهها ندارند و این در حالی است که اوانجلیستها امروز در آمریکا برروی رسانهها و حتی در کنگره و مجلس بسیار تاثیر گذارند.
[/box]
در ادامه با ذکر موارد دیگری از اقدامات این فرقه در دانشگاهها و برگزاری همایشهای بزرگ درباره آخرالزمان بر لزوم توجه به این موضوع و برگزاری همایش یا فراخوان مقاله یا ایجاد رشته دانشگاهی درباره شناخت صهیونیستها و اقدامات آنها در حوزه آخر الزمان در ایران تاکید کردند و گفتند: باید بدانیم که چطور دشمن خود را بشناسیم و چگونه با آنها برخورد کنیم.
همچنین در بخش دیگری از صحبتها ایشان با اشاره به پدیده انتحاری که امروز در میان جریان تکفیری رواج پیدا کرده به این موضوع اشاره کردند که آنها موضوع جهاد وشهادت که ریشهاش در شیعه بوده را از مدتها قبل آنالیز کرده و امروز نسخه بدل آن را علیه شیعه و به کریهترین شکل ممکن ارائه میدهند که منجر به کشته شدن مردم عادی، زنان و یا کودکان در جریان عملیات انتحاری میشود.
استاد رائفی پور در ادامه با تاکید بر لزوم شناخت فرقههای مذکور و اقداماتی که در حال انجام آن هستند و اینکه چقدر آنها را شناخته و توانسته ایم پادزهر آن را داشته باشیم تاکید کردند: باید دید چه تعدادی از مسولان یا سفرای ما درباره این موضوع سخنرانی میکنند و آیا اصلا دغدغه این کار را داشته و متوجه این موضوع هستند؟
همچنین در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به تعداد بسیار کتابهایی که در حوزه آخرالزمان توسط یهودیها نوشته و منتشر شده با ذکر مثالی اظهار کردند که برخی از این کتابها تا 50 میلیون نسخه فروش داشته و بعضا در سایتی مانند آمازون جزو پرفروشها شده اند.
استاد رائفی پور در ادامه به ذکر نمونهایی از نوشتهها و تالیفات نظریه پردازان یهود مانند روزنبرگ که نویسنده رمان “امام دوازدهم” است پرداختند که بسیاری از موارد آخرالزمانی و یا سیاسی را در قالب داستان و یا رمان درآوردهاند.
در بخشی از نوشتههای روزنبرگ، ارتباطی مستقیم میان مهدیباوری شیعیان و فعالیتهای هستهای ایران برقرار کرده و در جایی گفته که این کتابها را نوشته ام تا سیاستمداران آمریکا را از خطر ظهور آگاه کنم.
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
استاد رائفی پور ادامه دادند: آنها در کتابهایشان اسلام هراسی و پیش انگاری درباره اسلام ایجاد کرده و اینکه آمریکا باید در هر شرایطی حامی اسرائیل باشد را ناشی از دلایل مذهبی و برمبنای کتاب مقدس میدانند و معقدند چنانچه روزی آمریکا که آن را دختر بابل میخوانند، اسرائیل را تنها بگذارد، در یک ثانیه نابود خواهد شد و به همین خاطر است که میبینیم سالهاست دهها مصوبه و طرح در راستای حمایت از اسرائیل از کنگره آمریکا بیرون میآید.
[/box]
وی در ادامه با اشاره به بخشی از مولفههای عقاید اوانجلیستها اشاره و خاطر نشان نمودند: نویسندهها، فیلمنامه نویسها امروز در آمریکا به استناد همین کتابها در فیلمهای خود از المانهایی استفاده میکنند یعنی به آنها گفته شده که کدام کتابها را بخوانند.
همچنین با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی تا کنون در عملکرد در جاهایی اشتباه داشته که بعضا قابل دفاع نیستند و ما هم میپذیریم که مشکلاتی در ساختار و بعضا در قانون وجود داشته است گفتند: اما ما طی 38 سال گذشته در رویکرد ایرادی نداشتیم و رویکرد ما استکبارستیزی، مبارزه با اسرائیل و دفاع از مظلومان بوده و تغییری نکرده و این همان رویکرد رهبران ما هم بوده است.
این استاد دانشگاه با ذکر مثال دیگری درباره اعتقاداتی که درباره دجال وجود دارد تصریح کردند: طبق روایات یک دجال در آخرالزمان وجود دارد به ویژه این موضوع در روایات اهل سنت بیشتر است البته درروایات شیعه هم ثابت شده اما نظر شخصی من این است که دجال یک فرد نیست بلکه تفکر بی خدایی حاکم بر دنیاست همچنین به اعتقاد بنده سفیانی هم یک فرد نیست هرچند ممکن است فرد هم باشد اما ایرادی به این موضوع وارد نمیشود که بگوییم سفیانی هم یک تفکر ست، تفکری که امروز در تکفیریها و سلفیها میبینیم و میتوانند یک فرمانده هم داشته باشند و اولویت با تفکر حاکم بر آنهاست که البته ریشه این تفکر از غرب میآید و ساخته آنهاست.
او با اشاره به اینکه طی سالیان گذشته افراد بسیاری درباره وقت ظهور زمانهای مختلفی پیشگویی کرده بودند که هیچ کدام به نتیجه نرسیده است، گفتند: یکی از اعتقاداتی که آنها دارند این است که در آخرالزمان آمریکا یا همان دختر بابل به اسرائیل خیانت میکند و از سوی دیگر کشورهایی مثل روسیه، ایران، لیبی و دیگر کشورها به اسرائیل حمله خواهند کرد که کار تا جایی پیش خواهد رفت که خود خداوند در نجات اسرائیل و نابودی آمریکا دخالت خواهد کرد و به همین خاطر است که میبینیم آمریکا در اکثر فیلمها نابود میشود زیرا به اعتقاد اوانجلیستها نابودی آمریکا باعث تولد و بقای اسرائیل خواهد شد.
در ادامه با ذکر مواردی درباره انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا و انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور و اینکه اکثر پیش بینیها بر پیروز شدن هیلاری کلینتون دلالت داشت اظهار کردند: 81 درصد از اوانجلیستها به ترامپ رای دادند.
این کارشناس با اشاره به اینکه وی پیش از انتخابات در سخنانی اظهار کرده بود که احتمالا رئیس جمهوری بعدی آمریکا یک زن است و با انتخاب ترامپ موجی در فضای مجازی و کانالها علیه سخنان وی ایجاد شده بود، گفتند: عموم افراد به ریاست جمهوری هیلاری کلینتون اعتقاد داشتند.
اعتقادی مبنی بر این وجود داشت که ریاست جمهوری بعدی آمریکا باید یک زن باشد تا بتواند رفتارهای جنگ طلبانه آمریکا در جهان را تلطیف کند اما نتیجه انتخابات به نفع ترامپ شد هرچند که وی رای مردمی کمتری نسبت به کلینتون داشت و اکثر رای خود را از آرای الکترال بدست آورد که این سیستم انتخابات هم از سیستمهای بی ثبات آمریکا است.
همچنین دلیل دیگر رای آوردن وی این بود که بیشتر مردم در نظر سنجیها نظرات واقعی خود را مبنی بر رای دادن به ترامپ اعلام نمیکردند زیرا ترامپ مساوی شده بود با حماقت و نماد باکلاسی محسوب نمیشد. درنتیجه پای صندوقهای رای، آراء با نظرسنجیها متفاوت بود.
[box type=”shadow” align=”” class=”” width=””]
استاد رائفی پور در ادامه با ذکر مقدمهای درباره اینکه طبق آیات و روایات اهل بیت(ع) هفتاد و دو حرف از اسم اعظم را در اختیار دارند و درنتیجه حضرت مهدی(عج) هم به اذن خدا دارای صفات الله است به نقد فیلم مردان ایکس پرداختند و با اشاره به اینکه طی سالهای اخیر صیهونیستها به رواج تفکر زندگی مجازی، ارتباط با جن و شیاطین و خیال در فیلم هایشان پرداختهاند و این موضوع که ارتباط با جنیان امکان پذیر است را برای مردم عادی سازی میکنند، اظهار کردند: داستان فیلم ایکس من آخرالزمان برمی گردد به یک فرد شرور که سالها در خواب بوده و به دنیایی برمی گردد که افراد جهش یافته که حاصل ازدواج انسان با جن و شیاطین هستند، در کنار مردم عادی زندگی میکنند.
[/box]
این افراد یا نماد جن در میان مردم عادی هستند که با آنها بد بوده و بعضا با آنها دچار اختلاف میشوند اما در پایان فیلم ایکس من آخرالزمان انسانها و افراد جهش یافته همه با هم یکی شده و به کمک هم با این فرد شرور میجنگند.
این استاد دانشگاه با اشاره به ذکر نمادهایی که در فیلم از موضوع ظهور امام زمان و آخرالزمان نمایش داده شده پرداختند و گفتند: در ابتدای فیلم در صحنه ای مردم 5000 سال پیش در مصر به وضوح با زبان عربی در مقابل فرد شرور در حال تعظیم هستند و این در حالی است که مردم 5000 سال پیش که قبطی بودند زبان عربی نداشتند که قبطی هستند زبان عربی نداشتند اما کلمات یا دعاهای موجود در فیلم عمدا و کاملا مشهود به زبان عربی بیان میشوند.
وی در ادامه با پخش قسمتهای مختلف فیلم که در آن آشکارا به موضوع امام زمان اشاره دارد، پرداخت و گفت: در بخشی از فیلم ایکس من آخرالزمان ، زمان ظهور فرد شرور میبینیم که وی از سردابی خارج شده و در حالی وارد دنیا میشود که عبایی به تن و شال سبزی بر دوش دارد همچنین ملاحظه میکنیم که با یک اشاره سر افراد را میبرد یا به یک سری از انسانهای جهش یافته قدرتهای خاصی میدهد و به افراد وعده آزادی میدهد و این در حالی است که طبق روایات ما منجی آخرالزمان در زمان ظهور کارهای خارق العاده انجام میدهد زیرا 72 حرف از اسم اعظم خداوند و اجازه استفاده از آن را داراست.
این کارشناس در ادامه با تفسیر نمادهای دیگری که در فیلم ایکس من آخرالزمان از موضوع آخرالزمان نمایش داده میشوند، به بخشی از فیلم اشاره کرد که وقت ظهور همه اسلحهها از کار میافتند که این موضوع در فیلم نمایش داده شده همچنین در روایات ما هنگام ظهور صیحه آسمانی بلند میشود که همه آن را میشوند که این موضوع هم در فیلم به وضوح نشان داده شده و این فرد پیام خود را به تمام مردان و زنان گمراه میرساند و حضورش را اعلام میکند و در پایان دنیا نابود شده و او بنای مخصوص خود را میسازد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با تاکید بر این که همانگونه که آنها درباره آخرالزمان مطلب تولید میکنند ما هم باید به همان شکل، فیلم و مستند بسازیم.
استاد رائفی پور در ادامه با اشاره به اینکه هر فردی با حتی انتشار یک عکس میتواند نظرات منفی درباره مسلمان شیعه که امروز در اینترنت وجود دارد را تغییر دهد، در بخش دیگری از سخناش انتقاداتی را درباره استفاده از تلگرام بیان کرد و گفت: امروزه استفاده از تلگرام باعث شده که نتوانیم آنطور که باید در فضای مجازی و در سطح بین المللی فعال باشیم چون تلگرام یک فضای بستهای ایجاد کرده است.
او همچنین اظهار کرد: همانطور که هزینه استفاده از این شبکهها را میپردازیم باید بتوانیم از آن درست استفاده کرده و سود ببریم و این در حالی است که ما از نظر رسانه ای تا کنون بسته عمل کردیم.
استاد رائفی پور در پایان با اشاره به ملزومات عرصه جنگ نرم به ذکر شاخصههای انقلابیگری که مهمترین آن استکبارستیزی است پرداختند و با بیان مثالهایی خواستند تا این شاخصهها که در سخنان امام خمینی بیان شده است در میان جوانان و افرداد جامعه تقویت شود.
کتاب رسول مولتان روایت واقع گرایانهٔ زندگی شهید سید محمد علی رحیمی است از زبان همسرش.
روایتی از روزهایی که در غربت، زیر تیغ وهابیت گذراند ولی میدان را خالی نکرد.
میدان را خالی نکرد تا حرف امام (ره) زمین نماند و ندای انقلاب اسلامی را به گوش هر شنوا و تشنهٔ حقیقتی برساند.
عرصهٔ فرهنگ شد میدان مبارزهاش و قلمش سلاحش.
رسول مولتان تنها گوشهای از جهاد خستگی ناپذیرش است، که در هفت فصل گنجانده شده است.
و اندک تلاشی است در نشان دادن گوشهای از چهرهٔ فرزندان خلف وهابیت و اسرائیل که ریختن خون شهید سید محمد علی رحیمی و امثال او تنها یکی از جرایمشان است و جهد عاجزشان.
چرا که بر کسی پوشیده نیست، وی و همرزمان شهیدش که خونشان در راه استحکام و صدور انقلاب ریخته شد، رضایتمندانه از جنت اعلی مینگرند و میشنوند: «مفاهیم انقلاب و مفاهیم اسلام، عطر گلهای بهاری است. هیچ کس نمیتواند جلوی آن را بگیرد. پخش میشود. همه جا میرود. نسیم روحافزا و روانبخشی است که همه جا را به خودی خود میگیرد. حالا جنجال کنند، داد و بیداد کنند، رفته. صادر شده…»
رسول مولتان، روایت زندگی شهید سید محمد علی رحیمی، رایزن فرهنگی ایران در کشور هند و شهر مولتان پاکستان است. در این کتاب، تمام داستان زندگی شهید، از زاویه دید همسر شهید روایت شده است.
توجه ویژه نویسنده در توصیفهای جزئی از محیط خانه و کارهای خانه، رتق و فتق کارهای فرزندان، رسیدگی به درس و تربیت ایشان در شرایط دشوار غربت دهه شصت و نیمه اول هفتاد، شرح دقیق حالات روحی و تاثیر و تأثرها در رفتارهای راوی در محیط زندگی جدید غربت، رسول مولتان را در ذهن و باور مخاطب باور پذیر و خواستنی ساخته است.
نکته بعدی، ادبیات زنانه و وجود حس زنانگی در داستان، اثر را از شمار آثار مشابه زندگینامههای داستانی رایج متمایز ساخته است.
عدم خود سانسوری راوی در روایت صادقانه وقایع زندگی و از سویی پرهیز از اغراق در پرداخت شخصیت شهید، و روایتی ملموس، واقعی از چهره و زندگی شهید، از دیگر امتیازات رسول مولتان محسوب میگردد که داستان را هر چه بیشتر باور پذیر و خواندنی نموده است و اینها از جمله نقاط قوت رسول مولتان به شمار میآید.
داستان زندگی شهید، به صورت خطی و از زاویه اول شخص من راوی روایت میشود، اما در کتاب، روایت ممتد و طولانی راوی از وقایع زندگی، به نوعی به پرگویی ملالآور میانجامد. از این جهت نویسنده از تمهیدات عناصر داستانی، مانند صحنه، نیم صحنه، گفتگوها، فضاسازی، تعلیق غافل مانده است و فواید به شدت تاثیر گذار آن در نگارش اثر را مورد نظر قرار نداده است.
البته شاید باید چنین گفت که چنین رخدادی، در عرصه زندگینامه نویسی داستانی، اتفاق تازهای نیست. تا به اکنون، بیشترین ضعف نویسندگان جوان، در نگارش زندگینامههای داستانی به همین منوال بوده است. بدین جهت، رسول مولتان بیشتر اثری روایی است، نه داستانی.
به همکاران دیگر هم تذکر میدادم که همسرانتان را به تحصیل تشویق کنید. به نظرم، انقلاب به نیروهای متخصص مذهبی احتیاج داشت. مذهبیها نباید اینقدر غرق کار شوند که از درس بمانند. برایشان استدلال میآوردم که فردا همین نیروهای غیرمذهبی زودتر از همه تحصیلاتشان کامل میشود و برمیگردند ایران و در رأس امور قرار میگیرند. آنوقت افرادی که دلسوز انقلاباند، جایگاهی ندارند و باید در انزوا به سر ببرند. به این مسئله به چشم یک آفت بزرگ برای انقلاب، نگاه میکردم.
[/su_note]
چگونه کتاب رسول مولتان را بخریم
نام کتاب: رسول مولتان | انتشارات: سوره مهر | تاریخ نشر: اردیبهشت ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۲۱۵ | قطع: رقعی | شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۰۳-۰۱۴۲-۲
نوبت چاپ: اول | قیمت: ۱۱۰,۰۰۰ ریال | شمارگان: ۲۵۰۰
شهید سید محمد علی رحیمی در ۱۹ تیرماه ۱۳۳۶ در شهر اهواز متولد شد. در همان سنین کودکی به دلیل شغل پدر ساکن تهران شد.
از نوجوانی فعالیتهای فرهنگی-انقلابی خود را آغاز نمود و پس از انقلاب در مراکزی مانند کمیته انقلاب اسلامی، کانون بعثت، وزارت ارشاد و سپاه فعالیت نمود و نهایتاً در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان کارمند رسمی شروع به کار کرد.
شهید رحیمی در طی فعالیت خود در سازمان، ماموریتهای مختلفی به کشورهای آسیایی و آفریقایی از جمله هندوستان، پاکستان، افغانستان و نیجریه، جهت بررسی اوضاع مسلمانان، به خصوص شیعیان، داشت.
و آخرین مأموریتش سال ۱۳۷۴ به کشور پاکستان به عنوان رایزن فرهنگی و مسئول خانه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران بود که پس از گذشت یک سال و شش ماه از مأموریت، در دفتر کارش به دست گروهک وهابی ‘جهنگوی’ به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
در ادامه مطلب خلاصه از زندگی این شهید بزرگوار و سخنان دوستانش درباره او را میخوانیم ؛ همراه بنیانا باشید
شهید محمد علی رحیمی در کلام همسر ایشان
بارزترین ویژگی که شهید رحیمی داشتند تفاوت روزهایشان بود. هیچ وقت اجازه نمی دادند امروزشان مانند دیروزشان بگذرد. همیشه حتی شده بسیار ناچیز و کم سعی میکردند اعمال و کارهایشان با روز قبل تفاوت داشته باشد. و حتما بهتر و مفیدتر از روز قبل باشند. حتی شده یک آیه بیشتر تلاوت قرآن از روز قبل.
نه تنها در امور مذهبی و اداری بلکه در امور کاری و انجام وظایفشان چنین بودند. در ۱۶ سال زندگی مشترکی که کنار ایشان داشتم، ندیدم دو روز از عمرشان را مثل هم بگذرانند. این تغییرات جزیی کم کم بزرگتر می شد و پله های رشد اخلاقی و عبادی را میدیدم که ایشان شتابان طی می کردند. لوح وجودشان به مرور زمان از کاستیها و عیبها پاک شد و به درجه شهادت رسیدند.
در کنار ایشان حس کردم و دیدم که نیازی به رفتن دنبال کارهای بزرگ نیست. اگر انسان همان کارهای در ظاهر کوچک را درست انجام دهد خود به خود کارهای بزرگ در مسیرش قرار میگیرد و توفیق انجام دادنشان را پیدا میکند و پله پله رشد میکند. مثل شهید رحیمی. در بهمن ماه سال ۷۵ ایشان وظیفه داشتند مثل سایر رایزنها در خانه فرهنگ ملتان که تحت مدیرتشان بود مراسمی برای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی بگیرند.
شب بعد ایشان باید گزارش مراسم را به ایران ارسال می کردند و برای ترجمه بعضی مطالب روزنامههای اردو زبان به کمک من نیاز داشتند. من هم به خاطر بعضی جریانات اداری قبول نمیکردم. از ایشان اصرار و از من انکار. دست آخر دلم برایش سوخت. با مظلومیت خاصی گردنش را کمی خم کرد.
– حالا به خاطر من انجام بده.
در مقابل این حالتش چارهای جز تسلیم نداشتم. دلم نیامد نه بگویم، و متنها را برایش ترجمه کردم. ولی نه به خاطر خدا بلکه به خاطر ایشان. شاید همین بود که علی راه سعادت را به سرعت رفت و من به گرد پایش هم نرسیدم.
همه کارهایش همین بود. همه وظایفش را بدون هیچ چشم داشتی فقط برای رضای خدا انجام میداد. حتی سفر به ملتان را هم بر حسب تکلیف و انجام وظیفه قبول کرده بود. این را وقتی در مراسم معارفه ملتان سخنرانی کرد فهمیدم. استخارهای که گرفته بود را درسخنرانیاش بازگو کرد.
– من قبل از آمدن استخاره کردم. جواب آمد که در راه قرآن و خدا قدم میگذاری. من هم مصمم آمدهام و برای کار کردن به یاری شما احتیاج دارم.
یک سال و نیم بعد. در غباری از غربت و خستگی بعد از آن همه کار روی دست یارانش تشییع شد.
….
شهید محمد علی رحیمی در نگاه یاران و دوستان
شهید رحیمی بسیار متعهد و مسئول بود. در همه امور ایشان در بین همکاران به این ویژگی شناخته شده بودند. چه امور مذهبی چه امور اداری، که مسئولیت انجامشان را داشتند. سالهایی که در هند خدمت و تحصیل می کردند و زمانی که در ملتان بودند همه دغدغهشان خدمت به مسلمین و ترویج فرهنگ شیعه و برقراری وحدت بین مسلمین بود.
کاری نبود که به ایشان محول شود و در پایان تحسین همگان برانگیخته نشود. کار فرهنگی و تبلیغ فرهنگ شیعه در خون ایشان بود. خصوصا با خصلتهای رفتاری که داشتند و انسان دوستی و محبت به مستضعفین سرآمد همه فعالیتهایشان بود.ویژگی دیگری که ایشان بین همکاران به آن شناخته شده بودند کم خوابی بود.
وقتی همه کارهای روزانه را انجام می دادند تازه نوبت به خدمت های خارج از وظایفشان و امور اداری میرسید، و راه حلی که برای کمبود وقت پیدا میکردند کم کردن ساعات خواب و استراحتشان بود. هیچ وقت کار را کنار نمی گذاشتند. شده بود تا صبح نخوابند، نمی خوابیدند ولی کار را به نحو احسن انجام داده و به پایان میرساندند.
به خاطر فرمانبرداری محضشان از امر ولی فقیهشان و محبت بسیاری که به رهبر داشتند فرمایش ایشان در باب ترویج فرهنگ ناب محمدی در داخل و خارج کشور سرلوحه همه کارها و فعالیتهای شهید رحیمی قرار داشت. و در این قضیه اهالی تسنن و تشیع برایش یکسان بودند و فقط به وحدت اسلامی میاندیشید. تئوری منحصر به فردی درباره تقریب مذاهب داشتند که:
« منظور از وحدت مسلمین و تقریب مذاهب اسلامی این است که علما و دانشمندان و مردم متعلق به گروههای اسلامی باید علم و درک پیدا کنند به همه مذاهب اسلامی. وقتی علم پیدا کردند و رسیدن به این نتیجه که رابطه اختلافات و اشتراکات ما ۹۰ درصد، به ۱۰ درصد است و در اصولی مثل خدا و قبله و کعبه با هم مشترکیم، میبینیم که فروع آنقدر مهم نیست که جنجال به پا شود. اگر خونی هم ریخته شود و جنجالی به پا شود قطعا دست شیاطین بیگانه در کار است.»
مسلمانان ملتان چه شیعه چه سنی این دیدگاه و فعالیتهای ایشان، و از دل و جان کار کردن برای وحدت را از ایشان دیده بودند که گلولهای را که بر پیکر ایشان نشسته بود را گلوله اصابت کرده به وحدت اسلامی میدانستند و شهادت ایشان را بزرگترین مصیبت مشترک بین ایرانیها و پاکستانیها دانسته و خون ایشان را ادامه خون ابا عبدالله الحسین علیه السلام.
[su_note]
ابوذر و ربذه (فرازهایی از نامه شهید رحیمی به دوستانشان)
بسم الله الرحمن الرحیم
برای من حقیر تا کنون “ابوذر” فقط یک نام بوده و “ربذه” فقط یک مکان. و اینک آرام آرام ذره ای فهیمده ام که ابوذر تنها یک نام نیست بلکه روحی است به بلندای همه غریبان و بیکسان، و ربذه تنها یک مکان محدود نیست بلکه فضایی است برای تمام غریبان. و حقیقتاً چه عالمی است، این عالم ابوذر و ربذه که هم یک بیابان بی کسی است و هم بارش عطر کرامت.
…گفتنی بسیار است اما نمیدانم از چه بگویم و از کجا؟ همینقدر بگویم که از ایران پا به بیرون میگذاری غریبی شیعه و غربت شیعیان را با تمام وجودت حس میکنی و کلاً مسلمانان را گونه ای دیگر می بینی، بریده از محتوای اسلام و چسبیده به بعضی از ظواهر….
آنچه در این سایت میخوانید و میبینید گوشههایی از یک قصه واقعی است. قصه زندگی سردار فرهنگی شهید سید محمد علی رحیمی. رایزن فرهنگی ایران در ملتان پاکستان.
خونش را اشقیای زمان ریختند. گروهک تروریستی جهنگوی. فرزند خلف وهابیت.
شاید نامش را کمتر شنیده باشید ولی هستند و هر روز تیغ تیزشان را گستاخانه تر از قبل به روی شیعه میکشند.
بر آنیم تا همگان بدانند آنچه وهابیت را خوش نمیآمد ندای وحدت شهید رحیمی بین شیعه و سنی بود. خستگی ناپذیر میدوید تا شکافی را که دست بیگانه میانشان عمق بخشیده بود با دست خودشان پر کند. و سرانجام روح از تن خستهاش در دفتر کارش که خانه امید شیعیان پاکستان بود پر کشید و خونش بر زمین ریخت تا مثل همیشه و به فرموده امام(ره) بیدارتر شویم.
این سایت به همت خانواده و جمعی از دوستان شهید محمد علی رحیمی ، در اسفند ۹۲ مصادف با هفدهمین سالگرد شهادتش، شروع به کار کرد تا گامی باشد هر چند کوچک در بیداری بیشتر شیعیان و معرفی این مبارز غریب. امید که با بازگو کردن خاطرات و نمایش فیلمها و عکسها، میسر شود آنچه در ذهن داریم و ادا شود گوشهای از دِینی که بر گردن داریم. انشاءالله.
ویدیو : سخنان یارمحمدی(فعال فرهنگی افغنستان) پیرامون شهید رحیمی
«عقاب و مجازات سه دسته از گناهان زودرس می باشد و به قیامت کشانده نمیشود: ایجاد ناراحتی برای پدر و مادر، ظلم در حقّ مردم، ناسپاسی در مقابل کارهای نیک دیگران.»
(أمالی طوسی: ج 1، ص 13)
پیشاپیش ایام ولادت پیامبراعظم، رحمةللعالمین، حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و هفته وحدت را تبریک عرض میکنیم.
شماره 44 نشریه میعاد منتشر شد.
در این شماره میخوانید:
مدینه گمراهگشته (سرمقاله)
آن سهگانه موهوم
وحدت از زبان امیرالمومنین
آنها را کباب کنید
فیزیکی یا شیمیایی!
سیزدهمین پیچ کلاهسرخها
یادداشت شفاهی (حجةالاسلام ناصر رفیعی)
بیا با تاکسی برویم
دستت را بردار
ایمان؛ قلب حیات اجتماعی
معرفی کتاب
مصاحبه با دکتر جواد منصوری (بازنشر)
برای دانلود نشریه میعاد اینجا کلیک کنید (2مگابایت)
رمان « رویای نیمه شب » اثر حجتالاسلام مظفر سالاری اثری است که انتشارات کتابستان معرفت آن را پس از سالها بازنشر کرده و از ابتدای سال 95 نیز به عنوان کتاب چهارمین دوره مسابقه کتابخوانی «کتاب و زندگی» معرفی شده است.
این کتاب تا پیش از مسابقه قریب به 10 چاپ را پشت سر گذاشته بود و با آغاز مسابقه نیز مورد توجه بیشتری قرار گرفته است
جشنهای مختلط عروسی و تولد و… موقعیتهای بسیار وسوسهکنندهای هستند برای کمرنگ شدن حجابها و پررنگ شدن آرایش و نادیده گرفتن محرم و نامحرمی و یک شب هزار شب نمیشود.
بعضی عروس خانمها و حتی مهمانها هم که اینطور برایشان جا افتاده که شب عروسی یک شب استثنایی است و احکام خدا تا اطلاع ثانوی کان لم یکن اعلام شده است.
اما هستند خانمهایی هم که یا در این طور جشنها اصلا شرکت نمیکنند و یا اگر به دلایلی در چنین موقعیتهایی قرار بگیرند جوگیر نمیشوند و حکم خدا را به بهانههای واهی تعطیل نمیکنند.
آنها خوب میدانند که عالم محضر خداست، یعنی همه جای عالم، همیشه محضر خداست، ازجمله مجلس عروسی و شبی که هزار شب نمیشود.
پیشنهاد
در عروسیهای مختلط شرکت نکنید.
حضورتان را در اینگونه مجالس کوتاه و محدود کنید.
در مقابل تمسخرها و طعنهها قوی باشید
این هم دلیل
از پیامبر روایت شده است که: یرَاقِبَنِی بِاللَّیلِ وَ النَّهَارِ عِنْدَ کلِّ سَیئَةٍ وَ مَعْصِیه.
خداوند شب و روز در هر کار زشت و گناهی مرا را میبیند.