شایعات بی اساس بهترین خدمت به دولت برای اجرای 2030 است
نقد غیر اصولی یاری دولت حسن روحانی برای اجرای سند 2030
این روزها سند 2030 نقل محافل سیاسی، انتخاباتی و حتی بسیاری از خانوادهها شده است. زمانی هم این موضوع به سوژه نخست مردم و رسانهها و چهرههای سیاسی تبدیل شد که رهبر انقلاب در دیدار چندهفته پیش خود با معلمان به انتقاد از این سند پرداخته و تاکید کردند اجرای این سند باید متوقف شود. شاید تا پیش از این سخنرانی بسیاری از مردم و حتی مسوولان هم از وجود این سند اطلاعی نداشتند.
در رسانههای مختلف شایعات زیادی در خصوص سند 2030 شنیده میشود. سندی که میگویند بر اساس آن قرار است به دانشآموزان تجاوز شود یا مثلاً تغییراتی در کتب درسی جدید انجام شده و درسهایی چون شهید فهمیده و اشعاری با مضمون شهید از کتابهای درسی حذف شدهاند؛ اما واقعیت آن است که این انتقادها بیش از آنکه جلوی اجرای این سند را بگیرد؛ به دولت کمک خواهد کرد تا با رد این شایعات بتواند استدلال منتقدان 2030 را تضعیف کرده و از اصل این سند دفاع کند.
بهطور مثال از سال 91 هیچ تغییری در کتاب درسی و اشعار آقای مصطفی رحماندوست رخ نداده و حتی تا پیش از سال 91 اشعار حماسی این شاعر در کتاب درسی حذف شده بود و دوباره از سال 91 این اشعار با حذف چند بیت به کتاب درسی برگشت. یعنی حذف این بیتهای خاص شهدا حداقل در دولت فعلی و بر اساس 2030 رخ نداده است.
در واقع در سند 2030 هیچجا به صراحت در خصوص همجنسگرایی و تجاوز سخنی به میان نیامده است؛ اما مفاهیمی از خانواده و مبارزه با خشونت ارائه میشود که قطعاً در نگاه مؤلف این سند (یونسکو) خانواده با تعریف جامعه ما تفاوت اساسی دارد و بسیاری از مفاهیم ارزشی و حماسی و انقلابی در جامعه ما مصداق همان خشونت در سند 2۰3۰ است.
بعد از انتخابات، آیتالله ناصر مکارم شیرازی در درس خارج خود با اشاره به سند 2030 و با بیان اینکه این متن توسط سه نفر ترجمه، ویراست و به بنده ارائه شده است، گفت: هدف از بیان این مطالب جسارت به کسی نیست بلکه بیان توضیحاتی در مورد این سند است تا ملت و مسوولان وظیفه خود را در مورد آن بدانند و اگر قبل از انتخابات سراغ آن نرفتیم، نخواستیم انتخابات پرشور و امن و امان مخدوش شود. این سند دارای ۵۹ بند و ۱۷ هدف دارد که بسیاری از آن زیبا و انسانی است و انسان از آن لذت میبرد ولی مجموع آن تثبیت نظام سلطه است و در لابهلای آن مسائل خود را جاسازی کردهاند.
این مرجع تقلید با اشاره به اهداف چهارم و پنجم این سند مبنی بر ترویج فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه و برابر و دستیابی به تساوی جنسیتی و توانمندسازی همه زنان و دختران تصریح کرد: گفتهاند ما به جهانی میاندیشیم که همه زنان و دختران بهطور همهجانبه تساوی جنسیتی را درک کرده و همه موانع حقوقی، اقتصادی و … را از میان راه برداریم.
آیتالله مکارم شیرازی با اشاره به ملاحظات خود عنوان کرد: این سند عهدنامه و شامل برنامههای مختلف آموزشی، محیطزیست و اقتصادی و… است و عدهای تصمیم گرفتهاند تا فرهنگ سکولار غرب را در همهجا پیاده کنند و هدفشان نیز دگرگون کردن جهان است ولی سؤال این است که آیا ما باید بنشینیم تا دیگران برای ۱۵ سال دیگر شئون زندگی ما تصمیم بگیرند؟
ما خودمان برنامه تحول آموزشی و اقتصادی و کوتاه و بلندمدت داریم و آیا این پیروی پذیرش نظام سلطه نیست؟ مساله دیگر این که باید گزارش سالانه این امور را هم به آنها بدهیم؛ ۱۲۰ سؤال در مورد تمام شئون کشور آماده میکنند و باید جواب بدهیم و چه جاسوسی از این بهتر؟ جاسوسی آشکار!
اما این مرجع تقلید با اشاره به توجیه دولت در خصوص امضای این تعهدنامه و حفظ اصول مذهبی و فرهنگی ایران در زمان اجرای سند 2030 گفت: آقایان میگویند ما هنگام پذیرش این سند زیر آن نوشتهایم که ما تا جایی قبول داریم که با فرهنگ و مذهب ما سازگار باشد که راست میگویند و نوشته و به مقام معظم رهبری هم ارسال کردهاند و رونوشتی هم به ما دادهاند؛
ولی این افراد توجه نکردهاند که آنها میگویند شرایط شما را تا جایی میپذیریم که بر خلاف روح سند نباشد درحالیکه ما یک کشور مذهبی و دارای شرایط و فقه خاصی هستیم و این تشکیلات با روح سند سکولار نمیسازد و چگونه قبول کنیم که آن را اجرا کنیم.
آیتالله مکارم با بیان اینکه شرایط ایران معیار قرار نمیگیرد تصریح کرد: الفاظی در این سند به کار رفته است که معنی آن بر طبق برداشت خود آنان تفسیر میشود؛ مثلاً از خانواده صحبت میشود ولی آنان همجنسبازها را هم خانواده میدانند؛ یا خشونت که آنان سپاه و بسیج ما را هم خشن میدانند زیرا مفسر این الفاظ خود آنان هستند.
این سؤال برای همه مطرح است که چرا این سند بدون سر و صدا به آموزش و پرورش داده شده و چند کارگروه نیز برای آن انتخاب و گفته شده در برخی جاها نیز اجرا شده درحالیکه متولی اصلی آن شورای انقلاب فرهنگی است؛ بنده با چند عضو این شورا صحبت کردم ولی از ماجرا خبری نداشتند؛ بهعلاوه چرا مجلس با خبر نشد و بالاتر از آن چرا رهبری را در جریان نگذاشتید؟
اما این سند 2030 چه زمانی تصویب شده و چرا هیچکس از اجرا و تصویب آن اطلاع نداشته است؟
پایگاه حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای (Khamenei.ir) در گزارشی تفصیلی به روند اجرا و تصویب پنهانی این سند اشاره کرده و مینویسد: «در جلسه مورخ 25 شهریورماه سال 95 هیات دولت، اجرای سند 2030 با تشکیل کارگروهی، الزامی میشود. این کارگروه موظف میشود که برنامههای اجرایی این سند را به سایر دستگاههای مربوطه ابلاغ کند و بر اجرای آن نظارت داشته باشد.
نخستین واکنش رسمی به این مصوبه هیات دولت، چهار ماه پس از اجرایی شدن آن صورت میگیرد، زمانی که ستاد نقشه جامع علمی کشور در جلسه هشتاد و هشتم خود، با گلایه از عدم اطلاعرسانی دولت به شورای عالی انقلاب فرهنگی، نگرانی خود را از تصویب و اجرای این سند اعلام میکند.
با ادامه یافتن اجرای این سند و عدم پاسخگویی مسوولان مربوطه، این نگرانی به صحن عمومی شورای عالی انقلاب فرهنگی در جلسه 19 بهمن سال 95 سرایت کرد و در حضور رییس جمهور و وزرای مربوطه، نگرانی از تصویب و اجرای سند ۲۰۳۰ با صحبت چند تن از اعزّای شورا به ریاست جمهوری منتقل شد.
در حالی که انتظار عمومی اعضای شورا بر این بود که با انتقال این دغدغه، روند رأیگیری و در دستورکار قرار گرفتن توقف و اصلاح سند ۲۰۳۰ آغاز میشود اما رییسجمهور این مساله را به جلسه بعدی موکول میکند. جلسهای که تا به امروز تشکیل نشده است.»
هرچند که چندی بعد در جلسهای که با حضور مدیر کل کمیسیون ملی یونسکو برگزار شد، مقرر شد تا اجرای این سند سریعاً متوقف شود؛ اما بهرغم این مصوبه بازهم دولت اجرای این سند را متوقف نمیکند و ماههای آینده هم اجرای آن ادامه مییابد تا زمانی که رهبر انقلاب در دیدار با معلمان به اجبار، شخصاً به روند اجرای سند ورود میکنند و میفرمایند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود… ما سندهای بالادستی داریم، ما میدانیم باید در زمینههای آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگی چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بیسروصدا اجرایی کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست.»
با این بیانات بود که بلافاصله و به اجبار روند اجرای سند ۲۰۳۰ متوقف شد.
همچنین این سایت به صراحت در پایان گزارش خود مینویسد: «سند ۲۰۳۰ تعارضات فراوانی با اسناد بالادستی نظام شامل، سند چشمانداز 2۰ ساله، نقشه جامع علمی کشور، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و حتی اصول ۷۷ و ۱۵۳ قانون اساسی دارد.» که این گزارش و روشنگریهای متعدد در این زمینه نشان میدهد که این نگرانی وجود دارد که با استناد به شایعات بخواهد بر نظر خود تاکید کرده و منتقدان 2030 را متکی بر شایعات معرفی کند.
اما در روزهای اخیر، رسانههای معاند با انقلاب مبنای مخالفت با سند ۲۰۳۰ را برابری و یکسانسازی آموزشی و جلوگیری از رشد کیفی آموزش در سطح کشور بیان کردهاند، درحالیکه ماجرا این نیست، کما اینکه در سند سیاستهای کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۲ ابلاغ کردند نیز ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش به مثابه مهمترین نهاد تربیت نیروی انسانی و مولّد سرمایه اجتماعی در دستور کار قرار گرفته است.
به این دلیل که این برنامه بدون در نظر گرفتن مسائل و اقتضائات بومی، فرهنگی و همچنین آرمانهای ایران اسلامی طراحی شده است. به همین دلیل اجرا و تعهد به این سند، موجبات تغییر و تعارض فرهنگی و هویتی را در نسلهای آینده سبب میسازد.
سند ۲۰۳۰ را میتوان مدخل ورودی برنامه جامع سازمان ملل برای تسلط بر کشورها به بهانه موهوم توسعه پایدار دانست. این برنامه که در ادامه پروژه میلینیوم جهانی است، در چهارمین و مهمترین هدف از اهداف ۱۷ گانه این پروژه، قرار گرفته است. در حقیقت آغاز و نقطه شروع این پروژه با تغییر نظام آموزشی کشورها صورت میگیرد، حال آنکه برای رسیدن به جامعه جهانی یکپارچه و مقبول قدرتهای جهانی، تنها لازم است تا نسل آینده با هویت ملی و مذهبی خود بیگانه شود.
در این میان نباید غافل شد که نهادها و سازمانهای جهانی همواره در راستای همافزایی اطلاعاتی و بازوهای اجرایی ایالات متحده آمریکا و همپیمانش در سطح بینالملل فعالیت میکنند. در حقیقت این برنامه جهانی اهدافی مهمتر از صرف تغییر نظام آموزشی را در کشور را دنبال میکند و آن تغییر همهجانبه در اقتصاد، سیاست، قوانین مدنی و سبک زندگی است، بهگونهای که در نظام مرکز- پیرامونی جامعه جهانی، ایران به کشوری پیرامونی و تابع جامعه جهانی تبدیل شود.
کشوری که با قبول سرکردگی و هژمون یک دولت و فرهنگ خاص، خود را عرضهکننده مواد خام و تأمینکننده نیروی انسانی برای مناسبات جهانی بداند و حق تصمیمگیری در عرصه داخلی و بینالمللی را از خود سلب کند. بیدلیل نیست که در این سند، از عبارت «شهروند جهانی» برای تعریف مردمان یک سرزمین استفاده شده است. موضوعی که به مرور، روح استقلال یک ملت را نیز نشانه گرفته و به خطر خواهد انداخت.
منبع: روزنامه صبح نو (شماره 244)
[su_note]
در ادامه بخوانید »» برجام آموزشی ؛ سند ۲۰۳۰ یا سند بردگی ؟ [دانلود سخنرانی استاد رحیم پور]
[/su_note]
ویدیو : همه چیز در مورد اجرای سند 2030 و خیانت دولت در آموزش و پرورش فرزندان ایران
دانلود (10مگابایت)
ویدیو: شواهدی تکان دهنده از نگاه دولت حسن روحانی به مفاهیم سند 2030
دانلود(10مگابایت)
سلام. این سند خیلی بیشتر از اون چیزی که ظاهرش هست مخرب هست.کشور آمریکا نپذیرفته چطور ایران می تونه اجراش کنه؟