مسجد کجاست؟ یک چاردیواری در گوشه و کنار شهر که نمازهای یومیه در آن به جماعت خوانده میشود و دیگر هیچ. این شاید نخستین پرسشی باشد که میتوان درباره مسجد پرسید. جایگاه مسجد در تمدن اسلامی چیست؟
به همین بهانه سراغ دکتر مهدی ناظمی اردکانی، دبیر کارگروه مدیریت کلان دستگاههای فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی رفتیم و موضوع مسجد را با او در میان گذاشتیم.
گویا در حال حاضر کارگروهی ذیل شورای عالی انقلاب فرهنگی، مشغول تدوین سند ملی مسجد است. این گفتوگو در چارچوب همین موضوع شکل گرفت. در ادامه همراه بنیانا باشید
به نظر شما جایگاه مسجد در تمدن اسلامی چیست؟ آیا صرفاً کارکرد تربیتی دارد یا جایگاه حاکمیتی و سیاسی هم دارد؟
حضرت امام(ره) بهعنوان معمار انقلاب اسلامی و بزرگترین شخصیت الهی و سیاسی در قرون اخیر، فلسفه وجودی مسجد و نقش مسجد در پیروزی انقلاب اسلامی و ساخت جمهوری اسلامی و تمدن اسلامی را اینگونه بیان میکنند: «مسجد محلی است که از آن باید امور اداره شود. این مساجد بود که این پیروزی را برای ما درست کرد. این مساجد مراکز حساسی است که باید به آن توجه شود.» (صحیفه امام، جلد 13، صفحه 15) این جمله خیلی کلیدی و اساسی است.
ما قطعاً باید سیاستها و راهبردهایمان را از امام بگیریم. بنابراین ما برای اینکه بسنجیم که انقلاب اسلامی چقدر پیروز شده است، باید ببینیم مساجد ما چقدر به این معیار حضرت امام نزدیک است. یعنی چقدر مساجد مرکز اداره امور هستند. این شاخص است.
ممکن است کسی بگوید انقلاب که در سال 57 پیروز شد، اما ما میگوییم در سال 57 نخستین مرحله انقلاب اسلامی پیروز شد. یعنی نظام شاهنشاهی را از بین برد، اما انقلاب اسلامی در حال پیشرفت و پیروزیهای بعدی است. یکی از این عرصههایی که باید انقلاب اسلامی برای پیروزی در آن تلاش کند؛ مسجد است.
در حال حاضر با توجه به این معیار ما چه وضعیتی داریم؟
روشن است. مساجد نقش پررنگی در اداره امور ما ندارند. ما در حال حاضر در کشور 74هزار مسجد داریم. نیمی از این تعداد مسجد اصلاً غیر فعال هستند. از آن تعدادی که فعال هستند بیش از نیمی از آن به حداقل وظیفه و کارکردی که مربوط به مسجد است، میپردازند.
یعنی فقط نماز جماعت و اینگونه مناسک. نخستین کاری که پیامبر بعد از ورود به مدینه انجام دادند ساختن مسجد بود و بر محور مسجد، جامعه سامان گرفت. ما اگر میخواهیم رویکرد دینی و اسلامی بر همه امور حاکم باشد باید مسجد محور باشد. یعنی رویکرد عبادی بر همه امور حاکم باشد.
در ابتدای انقلاب مساجد پایگاه فعالیت سیاسی هم شدند. اگر اینگونه نبود حضرت امام(ره) نمیتوانست مبارزه علیه حکومت شاه را هدایت کنند. جریان سیاسی انقلاب، احزاب و گروهها نبودند. حتی این گروهها مثل لیبرالها، مارکسیستها و ملیها جلوی انقلاب ایستادند.
در دوره دفاع مقدس هم ما نمیتوانستیم بدون حضور مساجد به پیروزی برسیم. یعنی کار عبادی در کار نظامی هم نقش دارد. با این رویکرد، دیگر مسوولیتها به عنوان طعمه محسوب نمیشوند. ما اکنون دو نوع مدیر داریم. مدیران نجومی و مدیران مسجدی. مدیری که از مسجد برخاسته نشود یا پیوندش با مسجد را قطع کند، مدیری میشود که حقوق نجومی میگیرد.
مسجد با نظامات سیاسی و تمدنی جدید چگونه باید مواجهه داشته باشد؟ مثلاً دولت گاهی بهعنوان رقیب مسجد عمل میکند.
در تمدنهای دیگر ما محوریتی برای مسجد نمیبینیم. مسجد خاص مکتب اسلام است. اگر ما این محوریت مسجد را گرفتیم و به آن شکل دادیم، میتوانیم به عنوان الگو آن را مطرح کنیم. در جاهایی که مقاومت به جوانان برگشته ما حضور مسجد را میبینیم.
نظامات جدید بر این مبنا تشکیل نشده و لهذا ما باید کل این نظامات را از نو مهندسی کنیم تا بتوانیم نظام ولایت را پیاده و آن را در طول گسترده کنیم. ما متاسفانه این را در برنامههای خودمان نتوانستیم اعمال کنیم. در برنامههای توسعه دوم، سوم، چهارم و حتی پنجم این قانون ثبت شده که در طرحهای تفصیلی شهرها مسجد باید محور محله باشد، ولی آیا این گونه بوده است؟
محور یعنی بهترین نقطه دسترسی همه اهالی محل. محله محور میخواهد که همان مسجد است. کل شهر هم محور میخواهد که همان مسجد جامع شهر است. امام مسجد هم محور انسانی محله است. محور اخلاقی و سیاسی و… . امام جمعه هم باید محور کل شهر باشد.
این یک نظام نوین است که ما با آن فاصله زیادی داریم. قطعاً ما باید در نظامهای موجود تجدیدنظر کنیم. آنچه مثلاً مقام معظم رهبری به آن مهندسی فرهنگی گفتند. امروز میگویند باید مساجد را به دانشگاه ببریم. به نظر من برعکس است. باید دانشگاه را به مسجد بیاوریم. یعنی مدارس و دانشگاهها را باید ذیل مساجد فعال کنیم.
این تصویری که شما از مسجد ایدهآل نشان میدهید بر فرض که بسیار مطلوب باشد؛ اما بر طبق واقعیات موجود چگونه میشود به آن نزدیک شد؟ دستگاههای سیاستگذار باید چه نقشی ایفا کنند؟
ما باید اولاً نگاه کلان و آرمانی را در نظر داشته باشیم و آن را در بین جوانان توسعه دهیم. اما بعد از آن باید در سطح خرد عمل کنیم. مثلاً ما امروز محلهای با 50 هزار نفر جمعیت داریم که مسجد ندارد. پس اولاً باید وضعیت موجود را بشناسیم و اطلس مسجد کشور را دربیاوریم و مثلاً در شهر تهران ببینیم سرانه مسجد در محلههای مختلف چقدر است.
این حداقلی است که باید انجام دهیم. فقیرترین شهر از نظر تعداد مسجد تهران است. تهران بیشترین بانک و مدرسه و درمانگاه و سینما را دارد؛ اما از نظر مسجد فقیر است. نکته دوم این است که مسجد باید مدیر داشته باشد. مدیر مسجد روحانی مسجد است؛ اما امروز ما روحانی به تعداد لازم نداریم و باید اینها را تربیت کنیم.
روزی ما از نظر پزشک کمبود داشتیم و حتی از کشور هند پزشک وارد میکردیم اما با آموزش پزشکی به جایگاهی رسیدیم که حتی مازاد پزشک داریم. آیا درباره روحانیت ما اینگونه عمل کردیم؟ خیر. به همین دلیل پاسخگوی نیازهای ما نیست. روحانیای که میخواهد در دستگاه دولتی انجام وظیفه کند، در دستگاه قضا کار کند و در دستگاههای دیگر فعالیت کند، دیگر نمیتواند مسجد را اداره کند.
ورودی حوزههای علمیه ما 14هزار نفر است. یعنی ظرفیت پذیرش خیلی محدود است. قدم دوم این است که اگر بخواهیم مسجد وظایف خود را انجام دهد باید کار پژوهشی انجام دهیم و ببینیم چگونه میتوان مسجد را بر اساس این آموزهها اداره کرد.
قدم سوم این است که نتایج این پژوهشها را پیاده کنیم. قطعاً در این مرحله با مقاومت روبهرو خواهیم شد. من مثال میزنم. اگر بخواهیم فرزندانمان سبک زندگی اسلامی داشته باشند باید آموزش دینی ببینند. این آموزش در مساجد و توسط روحانی انجام میشود؛ اما امروز ما بچهها را به مدرسه میفرستیم.
اگر بخواهیم این تحول صورت بگیرد، قطعاً مقاومتهایی انجام خواهد شد. اما تغییر بنیادین درآموزش و پرورش یعنی همین. اگر کسی بگوید آیا این کار شدنی است، میتوان مسجد صنعتگران مشهد را مثال زد. در آنجا نزدیک 300 دانشآموز مشغولند که ذیل مسجد، مباحث آموزشی و پرورشی به آنها منتقل میشود. البته این کار نباید با اجبار صورت بگیرد.
سند ملی مسجد چه وظایفی را برای این تحول باید ذکر کند؟
سند ملی مسجد در واقع دو هدف اصلی دارد؛ یکی شکلدهی رویکرد سازگار با مسجد در مهندسی و مدیریت نظامات کشور؛ رویکردی آرمانی درباره مسجد. دومین هدف این است که راهنمای اقدامات خرد ما باشد و اهداف کوتاه مدت و میان مدت و بلندمدت ما را محقق کند.
منبع: روزنامه صبح نو ؛ شماره 54