با افتتاح نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و آغاز یکی از بزرگترین محافل فرهنگی ایران ویژه نامه ای برای شما گرده آورده ایم درباره برترین و جذاب ترین کتاب های که پیشنهاد می شود حتما بخرید و از خواندن آنها لذت ببرید . در میان معرفی کتاب ها بخشی از سخنان امام خامنه ای درباره کتاب و کتابخوانی را برایتان نوشته ایم . در ادامه همراه بنیانا باشید
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]حضرت امام خامنهای :
ما در کشورمان، در جامعه خودمان، از واقعیتى که در این زمینه وجود دارد، راضى نیستیم. بله، درست است؛ امروز حجم کتابهایى که تولید مىشود، با گذشته خیلى تفاوت کرده است، گاهى چند برابر کتاب منتشر مىشود یا تیراژ کتابها بالا مىرود، لیکن این کافى نیست، اینها براى کشور ما خیلى کم است.
باید جورى بشود که در سبد کالاى مصرفى خانوادهها، کتاب یک سهم قابل قبولى پیدا کند و کتاب را بخرند براى خواندن، نه براى تزئین اتاق کتابخانه و نشاندادن به این و آن. 29/4/1390 [/box]
چه کتابی در نمایشگاه کتاب بخریم ؟
راهنمای کتاب
راهنمای کتاب «راهنمای کتاب» برای محققان و همهچیزدانان و نویسندگان نوشته نشده است. کتابچهای است مثلِ بسیاری کتابهای دیگر که برای «مردم» نوشته میشوند. در ایران فراموش کردهایم که کتاب را برای مردم مینویسیم. صنعتِ نشرِ ما مثلِ تیم فوتبالی است که همه چیز دارد جز بازیکن. سالهاست که مدیرانِ باشگاه در اتاقِ جلسات گردِ هم میآیند تا این مشکل را حل کنند. اما بازیکنان از برچسبهایی که روی باشگاه خورده است گریزاناند و نکتهٔ جالب اینجاست که مدیران باشگاه هم هر وقت دربارهٔ حل مشکل حرف میزنند، روی سخنشان با بازیکنان نیست.
کتاب را برای مردم نمینویسیم، جشنها و جشنوارهها و نمایشگاهها را برای مردم برگزار نمیکنیم. سیاستها را برای مردم تدوین نمیکنیم. جریان کتابخوانی در کشور مصداقِ «خودگویی و خودخندی» است. «راهنمای کتاب» قدمی است در راهِ حرف زدن با مردم. میخواهد با مردم از اهمیتِ مطالعه بگوید و نشانشان بدهد که چطور میتوان از مطالعه لذت برد.
این کتابچه نوشتهای بینقص است؟ این کتابچه راهنمایی جامع و کامل است؟ این کتابچه حلالِ مشکلِ کتابنخوانی است؟ نه، هیچ کدام از اینها را نمیتوان ادعا کرد. تنها ادعایی که شاید بتوان از آن دفاع کرد این است: راهنمای کتاب یک قدمِ اولیه است برای شروعِ گفتگو با مردم. قدمهای اول ترسان و لرزان و نااستوارند. اما همواره همه چیز از قدمِ اول شروع میشود؛ اگر ادامه پیدا کند.
مخاطبِ هدفِ «راهنمای کتاب» کسی است که بالقوه کتابخوان است و میتوان به آیندهٔ او در کتابخوانی امیدوار بود. ما به مردم امر میکنیم که کتاب بخوانند اما دربارهٔ راه و رسمِ مطالعه چیزی نمیگوییم. این کتاب تلاشی است برای راهنمایی مردم. «راهنمای کتاب» دستورالعملی جامع و حکمی حتمی نیست. قطعاً دیگران هم راههایی برای پیشنهاد دارند.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
نویسنده: حسام الدین مطهری
نشر آرما
نوبتِ چاپ: اول/ 1393
96 صفحه/رقعی/ 5000 تومان [/box]
ادواردو
ادواردو داستان خبرنگار بخش حوادث یکی از نشریات ایتالیایی است که درباره مرگ ادواردو پولدارترین جوان ایتالیا و چهرهای مشهور در فوتبال که مالک باشگاه یوونتوس است تحقیق میکند. وی در تحقیقاتش درباره نتایج گزارش پلیس و آنچه که دولت سعی دارد به گوش مردم برساند تردید پیدا میکند. در این مسیر ملاقاتش با گروهی مستندساز ایرانی که به ایتالیا آمدهاند تا درباره مرگ ادواردو تحقیق کنند اوضاع را پیچیدهتر میکند.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
نویسنده: بهزاد دانشگر
نشر آرما نوبت چاپ: اول/ 1394
336 صفحه /رقعی/ 14000 تومان[/box]
[box type=”success” align=”” class=”” width=””] حضرت امام خامنهای
براى یک ملت، خسارتى بزرگ است که افراد آن با کتاب سر و کار نداشته باشند و براى یک فرد، توفیق عظیمى است که با کتاب مأنوس و همواره در حال بهرهگیرى از آن یعنى آموختن چیزهاى تازه باشد 4/10/1372[/box]
شخم در مزرعه با ویراست جدید
نگاه انتقادی و دغدغه مند محسن حسام مظاهری به جنگ و حواشی آن به مرور در نشریهٔ «هابیل» منتشر میشد تا آنکه بخش ابتدایی این سرمقالهها در «شخم در مزرعه» کنار هم نشست. مظاهری در این اثر در واقع به مزرعه ای شخم زده است که سالها در آن کشت شده وحالا شاید لازم باشد محصولی نو و متفاوت از آن طلبید. این پژوهشگر و نویسنده در مقالات خود به روایتهای رسمی و غیررسمی از جنگ و دفاع مقدس با نگاهی نو پرداخته است؛ نگاهی که ممکن است بدیع نباشد، اما بسیاری ترجیح دادهاند از آن نگویند و ننویسند. «جنگ» تنها مسئلهٔ مورد بحث در «شخم در مزرعه» نیست و نویسنده به مسائل سیاسی-اجتماعی دیگری نیز پرداخته است. کارشناسانه، محققانه و نقادانه، ویژگیهای بارز مقالات محسن حسام مظاهری در «شخم در مزرعه» است.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
نویسنده: محسن حسام مظاهری
نشر آرما
نوبت چاپ: دوم/ 1394
96 صفحه /رقعی/ 5000 تومان [/box]
نهم ربیع؛ جهالت ها، خسارت ها
هر ساله روز نهم ربیع الاول، در فاصله ای اندک از هفته ای که نام وحدت اسلامی را بر دوش می کشد، به فرصتی برای دشمنان امت اسلامی تبدیل می شود تا به وسیله جهالت عده ای خاص، وحدت و انسجام مسلمانان را هدف قرار داده و با ایجاد تفرقه میان آنان، به اهداف شوم خود نزدیک تر شوند. در حالی که توصیه ائمه اطهار همواره بر احترام به مقدسات دیگر مذاهب اسلامی و حتی سایر ادیان الهی بوده است و اصول تعلیمات آن بزرگواران نیز بر اساس تزکیه و پاکسازی مردم از پلیدی ها پایه گذاری شده است.
انجام چنین منکرات و بدعت هایی، آن هم با نام پیروی از مکتب اهل بیت نه تنها انحراف از خط و روش آن بزرگواران است، بلکه ظلم و خیانتی بزرگ به این مکتب حقه می باشد که موجبات اضمحلال و تخریب وجهه آن را در پی خواهد داشت.
برای تهیه این کتاب می توانید با شماره تلفن 32351709-031 تماس حاصل نمایید و همچنین می توانید به صورت آنلاین از سایت چهارسوق به آدرس http://4soooq.ir تهیه نمایید.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
نویسنده:مهدی مسائلی
نشر آرما
نوبت چاپ : اول/1394
176صفحه/رقعی / 8500تومان[/box]
کتاب “ر”
کتاب “ر” زندگی رسول حیدری (مجید منتظری) را به تصویر کشیده است؛ زندگی مردی که در کنار مردمی از جنس خودش اما با زبان و آداب و رسوم متفاوت در کشوری غریب (بوسنی) به شهادت رسید. این زندگی در سه فصل روایت شده است: فصل نخست، از زمانی آغاز میشود که رسول حیدری از سفر بوسنی در سال 71 باز میگردد. نویسنده در این فصل، حال و هوای او در خانه و دلتنگیهای همسرش معصومه و بچهها را در آن روزها ترسیم کرده است. روایت زندگی در بخش بعدی وارد دورهٔ دانشجویی او میشود که با همرزمانش در دانشگاه امام حسینعلیهالسلام میگذرانند.
فوتبالهای گل کوچک دانشکده فرصتی است برای بازگشت به دوران نوجوانی و جوانی و از آنجا خاطرات دوران کودکی رسول آغاز میشود و تا دوران انقلاب و بعد از آن، تا سال 62، ادامه مییابد. تشکیل سپاه همدان، سپاه ملایر، دورههای آموزشی و جریان مبارزه با ضد انقلاب و شرکت در عملیات غرب و ازدواج با معصومه برزگر از مهمترین وقایع این برهه است که برای خواننده روایت میشود.
فصل دوم کتاب دوران تشکیل قرارگاه رمضان تا پایان جنگ را در بردارد و به دورهٔ ورود به دانشگاه اشاره میکند که خواننده با فضای آن در فصل نخست آشنا شده است. در این فصل، مانند سایر فصول، سعی شده است روایتی انسانی از حضور رسول حیدری در تمام مراحل زندگی تصویر شود. چرا که برای مخاطب این کتاب، شناخت مردان جنگ و نه صرفاً شاهکارهای جنگی آنها اهمیت دارد. جذّابیت زندگی رسول نیز مانند بسیاری از دیگر مردان دوران جنگ، همین چهرهٔ انسانی اوست. به همین دلیل در همه جا نویسنده به عمد از جزییات عملیات جنگی عبور کرده است.
از آنجایی که نقطه تمایز زندگی رسول حیدری، شهادت او در بوسنی است، فصل سوم که به نُه ماه زندگی آخر او (مهر 71 تا خرداد 72) برمیگردد سفر آخر او به این سرزمین و جزییات حضورش در آنجا را در برمیگیرد و شاید نقطه عطف کتاب همین چیزی است که کتابهای نگاشته شده تاکنون به آن کمتر پرداختهاند.
استفاده از عکسها، آوردن نقل قولهای مستقیم و ارجاع به نامهها و اسناد خطی دیگر علاوه بر افزایش سندیت، بر جذابیت و لطافت کار افزوده است. نویسنده نام کتاب را از امضای همیشگی رسول پای نامههایش ر انتخاب کرده است.
کتاب “ر” که حاصل بیش از چهارسال تحقیق و نگارش نویسنده است، روایت مردی است که توان نشستن نداشت، توان یکجا نشستن نداشت. درد دیگران، درد خودش بود، نمیتوانست جای خالی خودش را جایی که باید باشد، تحمل کند؛ کنار مردمی از جنس خودش با زبان و فرهنگی متفاوت. کسی هنوز این را رمز گشایی نکرده است که چطور با این مردم عیاق میشد، چطور محمد آودیچ، پسر بوسنیایی، دوست داشت لحظههای خوش و ناخوشش را با رسول بگذراند، با او سیگار بگیراند و خلوت کند و خصوصیترین دردلهایش را با او بگوید و سر آخر با او بمیرد.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
نویسنده: مریم برادران
نشر آرما
نوبت چاپ: اول/ 1394
306 صفحه /رقعی/ 14000 تومان [/box]
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]حضرت امام خامنهای
اهتمام به کتاب در واقع قوامش به اهتمام به کتابخوانى است. در جامعه باید سنت کتابخوانى رواج پیدا کند. فایده سوادآموزى این است.
اثر حرکت و نهضتى که در کشورها براى ریشهکن کردن بىسوادى انجام مىگیرد، عبارت است از همین که بتوانند از این مجموعه عرضهکننده فکر و ذوق و استعدادِ دیگران استفاده کنند، این بدون کتابخوانى امکانپذیر نیست. به گمان من یکى از بدترین و پرخسارتترین تنبلىها، تنبلى در خواندن کتاب است. هرچه هم انسان به این تنبلى میدان بدهد، بیشتر مىشود 29/4/1390 [/box]
جایی که خیابانها نام داشت
جایی که خیابانها نام داشت روایتی داستانی است که در قالب بیان یک ماجراجویی کودکانه تصویرگر ظلمی میشود که بر ملتی رفته و میرود. حیات، دختر نوجوان فلسطینی با همراهی دوست مسیحیاش سامی در اقدامی متهورانه خطری بزرگ را به جان میخرد و از اردوگاه آوارگان وارد منطقه ورود ممنوع در سرزمین مادریاش میشود تا به تنها آرزوی مادربزرگ پیرش که سالهای دور از خانه و زمینهای کشاورزی رانده شده است جامه عمل بپوشاند.
رنده عبدالفتاح به شیوه ای هنرمندانه نشان میدهد که مسائل و فشار روحی و روانی ناشی از غصب و تخریب خانه و زمینهای کشاورزی، کشتار مردم غیرنظامی (حتی کودکان و معلولین)، حکومت نظامی و اختناق و خفقان، دستگیری و بازداشت و ایجاد رعب و وحشت، آوارگی و حتی برخورد غیر انسانی نیز از سرزندگی و امید و حیویّت حیات فلسطینی نخواهد کاست که «تا هر وقت آنجا حیات باشد عشق خواهد بود.»
شوک ناشی از اصابت گلوله به پیشانی دوستش سبب نمیشود که او به لاک ناامیدی فرو خزد، بلکه برعکس او با اینکه در سیزده سالگی معنی خون و از دست دادن عزیزان را میداند، میداند که بوی بدن مرده چگونه است و شکل بدنی که زیر شنی تانک صاف و له شده را به خاطر میآورد، گرد و غبار بولدوزی را که خانهها را تخریب میکند با چشم دیده و ترک وطن و آوارگی را با گوشت و پوستش لمس کرده و در عین اندیشیدن به دوست شهیدش لبخند می زند.
همه اینها باعث میشود تا روح دختر نوجوان فلسطینی آنقدر بزرگ شود که درک کند «این همه با اینکه میتواند عذاب آور باشد میتواند امیدبخش و شفابخش نیز باشد»، با اینکه میداند در زندانی بزرگ که دور تا دور آن دیوار کشیده شده زندگی میکند میداند باید «برای چیزی بیش از بقا و زنده ماندن تلاش کند»، او اکنون امید دارد و میداند که دنیا روزی خواهد فهمید آنها تنها خواستهاند همچون ملتی آزاد زندگی کنند. ملتی که صاحب کرامت و هدف است.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
نویسنده: رنده عبدالفتاح
نشر آرما ترجمه: مجتبی ساقینی
نوبت چاپ: اول/ 1394
306 صفحه /رقعی/ 14000 تومان[/box]
[box type=”success” align=”” class=”” width=””]حضرت امام خامنهای
ملت ما مطالعه کردن را اصلاً جزو کارهاى بشرى نمىدانند! مثل خوراک و ورزش و دیگر چیزهایى که جزو کارهاى معمول انسان است، مطالعه اصلاً جزو این چیزها نیست! آدم باید عنوان دیگرى داشته باشد، یا باید شب امتحانش باشد یا باید معلم در مدرسه از آدم بخواهد یا باید یک دانشمند باشد یا باید بخواهد در جایى سخنرانى کند، تا موجب شود که مطالعه کند! این چه قدر خسارت است!؟ واقعاً خدا مىداند من وقتى (به) یادم مىآید و این چیزى است که تقریباً هیچوقت از یادم نمىرود، که مردم ما مطالعه کردن را بلد نیستند، به قلب من فشار مىآید! از این بابت، ما چقدر داریم هر ساعت خسارت مىبینیم!؟ واقعاً این به عهده چه کسى است؟ 29/11/1370 [/box]
شکاف
انتشارات «عماد فردا» رمان «شکاف» اثر محمد ستاری وفایی را منتشر کرده که در نمایشگاه کتاب در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت.
رمان «شکاف»، روایت اتفاق نادری است که برای یک رفتگر شهرداری در شهر تهران میافتد. آقا رسول فردی زحمتکش و مذهبی، در یکی از شبها که مشغول کار است با فردی در حال مرگ، مواجه میشود، او یک امانتی به رسول میدهد که زندگی و خانواده او را تحت تاثیر قرار داده و او را که تا قبل از این یک زندگی ساده و بیارتباط با اتفاقات بزرگ را تجربه کرده را وارد مرحلهای تازه میکند که مرتبط با امنیت ملی است.
از طرفی نویسنده سعی داشته در دل این داستان به موضوع مهمی که باعث بروز فتنه در دل یک جامعه مذهبی میشود، اشاره کند و ارتباط بین روشنفکری مبتنی بر مبانی نظری غربی را با اتفاق شوم فتنه تبیین کند و دین و اعتقادات دینی را به عنوان عنصر اساسی تشکیل انقلاب و ادامه حکومت پایدار و موفق معرفی کند.
اتفاقات داستان که بعد از فتنه 88 رخ داده، نشان میدهد که بسیاری از مردم نسبت به موضوع فتنه بینشی عمیق پیدا کرده و برخی هم هنوز با شبهاتی درگیر هستند.
در قسمتی از این رمان آمده است:
مرد سعی کرد از جا بلند شود، اما نتوانست؛ با صدای ضعیفی گفت: «چیزی در جیب کوچک کت من هست. آن را بردار و از بین ببر! نگذار دست کسی بیفتد.» رسول با عجله دستش را در جیب کوچک کت او فرو برد، چیزی به اندازه یک بند انگشت را بیرون آورد و بیاراده داخل جیبش گذاشت؛ بعد پرسید: «تو کی هستی؟ چرا این را از بین ببرم؟»
مرد بیرمق گفت: «خواهش میکنم آن را از بین ببر و به کسی نده. قسم بخور!»
رسول بلند شد و بهطرف پمپ بنزین سر چهارراه دوید. راه کمی نبود، ولی تنها راهحلی بود که آنموقع شب به فکرش خطور کرد. وقتی به پمپ بنزین رسید، مستقیم به دفتر رفت و با عجله در را باز کرد. یکی از کارکنان که پشت میز نشسته بود و چرت میزد، با صدای باز شدن در از خواب پرید و با عصبانیت گفت: «اَه! کیه؟ تویی رسول؟ چی شده، سگ دنبالت کرده؟»
آقا رسول آب دهانش را بهسختی فرو داد و نفسنفسزنان گفت: «آقا رحمان… کلانتری… کلانتری… تلفن… زود… زود… یکی توی پیادهرو… روبهروی ساختمان… سنگ قرمز افتاده… دارد میمیرد…»
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
رمان «شکاف» نوشته محمد ستاری وفایی را انتشارات «عماد فردا» در 164 صفحه با قیمت 11 هزار تومان منتشر کرده که در غرفه این انتشارات در نمایشگاه کتاب در دسترس مخاطبان خواهد بود.[/box]
این نوشته بروزرسانی می شود