دسته‌ها
رسانه ملی

خنداننده شوها؛‌ تکیه‌ی طنز به جنسی‌نویسی؛ ذائقه‌های اینستاگرامی یا توئیتری

خنداننده‌شوها؛‌ تکیه‌ی طنز به جنسی‌نویسی؛ ذائقه‌های اینستاگرامی یا توئیتری استندآپ‌کمدی از پارسال خیلی گل و گُر گرفت. در مسابقات پارسال، پسری بود که می‌نشست و طنزی می‌ساخت پر از ارجاعات جنسی. چهار نفر از همین بازیگرها هم قربان‌صدقه‌اش می‌رفتند و نهایتا هم به دلایلی که می‌گویم دوم شد. بازیگرهای ذوق‌زده، او را مولف و نویسنده […]

خنداننده‌شوها؛‌ تکیه‌ی طنز به جنسی‌نویسی؛ ذائقه‌های اینستاگرامی یا توئیتری

استندآپ‌کمدی از پارسال خیلی گل و گُر گرفت. در مسابقات پارسال، پسری بود که می‌نشست و طنزی می‌ساخت پر از ارجاعات جنسی. چهار نفر از همین بازیگرها هم قربان‌صدقه‌اش می‌رفتند و نهایتا هم به دلایلی که می‌گویم دوم شد.

بازیگرهای ذوق‌زده، او را مولف و نویسنده و صاحب قلم معرفی می‌کردند. الان هم شده است مجری یکی از برنامه‌های شبکه سه، که دیروز ایرج ملکی را آورد و دستش انداخت و مسخره‌اش کرد.

امسال در خندوانه اما این مساله ریشه‌دارتر بود. امیرحسین قیاسی یا همان بددست در توئيتر و ابوطالب حسینی یا همان کینگ‌کونگ در توئیتر حضور داشتند. البته که هر دو دی‌اکتیو کرده‌اند و پادکست‌های‌شان را هم (رادیو بیجک) از بین برده و کانال‌های‌شان را هم تر و تمیزتر کرده‌اند.

در جریان مسابقات هم اکانت آرش کماکانگیر، اشکان مدیری، و دو سه تای دیگر از همین باند و گروه، تشویق می‌کردند توئیتری‌ها را که به آن‌ها رای بدهند. در سال دیگر هم به نظر می‌رسد دو نفر دیگر از توئیتری‌ها در این پروسه حضور داشته باشند.

امسال هم همان تیم بازیگرها که به جهت نویسندگی پیاده هستند، عملا مرعوب امیرحسین قیاسی و ابوطالب حسینی بودند. چرا؟ چون پر از ارجاعات جنسی است. چرا این‌قدر مشعوف؟ خب این‌ها عالی‌ترین مدل طنزی که دیدند برای چه کسانی‌ست؟ یا همین پیمان قاسم‌خانی و برادرش نوشتند یا رضا عطاران.

خب عملا وقتی با مدل‌های جوان‌تر همین‌ها آشنا می‌شوند، احساس می‌کنند با چه قلم‌های شکوفایی رو به رو شده‌اند. اینکه حالا این‌ها از چه تکنیک‌هایی در طنزشان استفاده می‌کنند، بحث دیگری‌ست که شاید بعدتر تفصیلا نوشتم. اما مساله‌ی اساسی،‌ همین پیوند خوردن طنز به ارجاعات جنسی‌ست.

نوع فیدبک‌هایی که این‌ها در کانال‌ها‌ی‌شان دارند چیست؟ اینها بسته‌اند روی یک آینده شغلی که ابراز هم می‌کنند: آرش کماکانگیر در توئیت‌هایش اشاره می‌کند، پانته‌آ بهرام می‌گوید باید از قلم این‌ها استفاده کرد و یا رامبد جوان بیان می‌کند که می‌خواهم با آقای قیاسی سریال بنویسم.

عملا آنچه رخ می‌دهد این است: ورود یک نسل جدید جنسی‌نویس تا یکی دو سال دیگر در جریان عمده‌ي رسانه‌ای ما مثل صدا و سیما و تئاتر و اجرا و سینما و …. . حضور برخی از قبلی‌ها در قاب تلویزیون هم آن را نمایش می‌دهد. در این چند سال، این علاقه و تکیه به ارجاعات جنسی، همیشه رشد تصادی داشته است.

این مدل طنز هم اول نمی‌شود؛ چون ذائقه مخاطب بیشتر اینستاگرامی‌ست. طنز نفر اول معمولا نزدیکی بیشتری دارد به لودگی و خوش‌مزه‌بازی تا جنسی‌نویسی. توئيتری‌ها معمولا سعی می‌کنند یک پرستیژی را حفظ کنند و ادا اصولی دارند و سعی در مولف بودن و غیره دارند که البته ته‌مایه‌‌اش سکس است.

البته که آن لودگی و خوش‌مزه‌بازی شرف دارد به این پرستيژ جنسی‌نویسی.


یادداشتی که در بالا خواندید به قلم میثم رمضانعلی بود که در شهریور 97 در وبلاگ شخص اش هابیل habil.ir نوشته بود .


در ادامه بخوانید » برنامه خندوانه به امپراتوری فحش های اینستاگرامی تبدیل شده است

رخداد از
guest

0 نظرات
قدیم ترین
جدیدترین بیشترین امتیاز
Inline Feedbacks
نمایش همه نظرات