ویژه نامه #مهم با عنوان ««خلاف خط خمینی (ره)»» توسط روزنامه جوان منتشر شده است. در این ویژه نامه به موضوعات اندیشه امام(ره) و گفتمان اصلاحطلبان پرداخته شد است.
برچسب: روزنامه جوان
آمارهای رسمی صداوسیما از میزان تماشای سریالهای ماه رمضان سال ۹۹ نشان میدهد مخاطبان مجموعههای ماه رمضان نسبت به سالهای گذشته با افت چشمگیری روبهرو بوده است.
دو تن از کارگردانان سریالهای خاطرهانگیز رمضان در سالهای گذشته، در گفتگو با روزنامه جوان میگویند انتخاب اشتباه عوامل، کمبود بودجه و انتخابهای نادرست از جمله دلایل کاهش میزان تماشای سریالهای ماه رمضانی بوده است.
به اعتقاد این سینماگران وجود رقیب جدی به نام فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای نیز از دیگر مواردی است که باعث کاهش بینندگان مجموعههای ماه رمضان شده است.
سال ۱۳۸۵، شبکه ۳ سیما سریال زیر زمین را پخش کرد، این سریال با ۸۲ درصد بیننده پرمخاطبترین سریال شد. شبکه یک سیما با سریال صاحبدلان توانست با نزدیک ۷۶درصد بیننده در رتبه دوم بیشترین میزان مخاطب قرار گیرد.
سال ۱۳۹۹، اما سریال زیر خاکی شبکه یک سیما ۵۱درصد مخاطب و سریال سرباز شبکه ۳، ۲۹درصد بیننده داشت. اختلاف فاحش میان آمار بینندگان سریالهای ماه رمضان در سالهای گذشته و امسال، نیازمند آسیبشناسی است چراکه وضعیت پخش سریالها و حتی زمان پخش آنها و شرایط معنوی ماه رمضان در همه سالها تقریبا برابر است.
روزنامه جوان برای تحلیل چرایی این اتفاق، نظرات محمدحسین لطیفی کارگردان مجموعه صاحبدلان و علیرضا افخمی کارگردان سریال زیرزمین را جویا شده است.
انتخابهای نادرست صداوسیما
آقای محمد حسین لطیفی با بیان اینکه سریالسازی تلویزیونی و فیلمسازی در سینما دارای استانداردها و معیارهایی است که در سینمای ایران رعایت نمیشود، میگوید: «رسیدن به استانداردهای تولید فیلم و سریال چندان سخت نیست، اما هر سال میبینیم که این اتفاق رخ نمیدهد. وقتی تولید استاندارد وجود نداشته باشد، کار خوبی تولید نمیشود.»
این فیلمساز در بیان اینکه چه معیار هایی برای ساخت سریالهای تلویزیونی باید در نظر گرفته شود که دیگر شاهد بیرغبتی مردم به تلویزیون نباشیم، توضیح میدهد: «مهمترین عامل انتخاب یک تهیهکننده خوب است. تهیهکننده خوب، ژانر را میشناسد، میتواند نویسنده و کارگردان خوب برای کار انتخاب کند. این تهیهکننده است که تیم عوامل را میچیند و اگر کارش را خوب انجام دهد کار خوبی خواهد شد.»
محمد حسین لطیفی کارگردان سریال صاحبدلان ادامه میدهد: «وقتی مدیران تلویزیون تهیهکننده خوبی انتخاب نمیکنند و کار دست افراد دست دوم میافتد، شاهد تولیدات ضعیف خواهیم بود.
محمد حسین لطیفی در پاسخ به این سؤال که چرا کارگردانانی که زمانی برای ماه رمضان سریالهای خاطرهانگیز تولید کردهاند، کمکار شدهاند؟ میگوید: «شاید دلیل مهم آن به نارضایتی بازمیگردد؛ نارضایتیای که لزوماً از بدقولیهای مالی نیست و به خاطر نبود حس احترام و اعتماد به وجود میآید.»
محمد حسین لطیفی کارگردان سریال دودکش ، میگوید: «تا زمانی که احترام و اعتماد به فیلمساز به وجود نیاید، هر سال شاهد تولیدات ضعیفتری خواهیم بود.»
۳ عامل شکست صداسیما در جذب مخاطب
علیرضا افخمی که با سریال زیر زمین یکی از پربینندهترین سریالهای مناسبتی ماه رمضان را برای صدا و سیما ساخته است، با تأکید بر اینکه با حرف لطیفی که نبود تهیهکننده خوب به سریالها ضرر میزند، موافق است، سه عامل را در افت میزان مخاطب بینندگان سریالهای ماه رمضان، دخیل میداند، این فیلمساز میگوید: «انتخاب عوامل خوب، مهمترین دلیل برای ساخت سریال خوب است، تهیهکننده است که از مرحله فیلمنامه تا انتخاب عوامل دخالت دارد و اگر قوه تشخیص خوبی نداشته باشد، کار خوبی تولید نمیشود.»
علیرضا افخمی کارگردان سریال پنج کیلومتر تا بهشت، دومین عامل را مسئله بودجه میداند و بیان میکند: «تلویزیون دچار مسئله جدی به نام بودجه است و انتخابهای تهیهکننده برای عوامل اصلی ساخت سریال یعنی انتخاب کارگردان و نویسنده، به بودجه کار بستگی دارد. بودجه ارتباط مستقیمی با کیفیت کار دارد، وقتی افراد درجه یک انتخاب نشوند، محصول درجه یکی نیز تولید نمیشود.»
علیرضا افخمی سومین عامل را وجود رقیب میداند و تأکید میکند: «در سالهای گذشته که سریالهای مناسبتی بسیار پربیننده بود، وجود عوامل رقیب از جمله اینترنت و شبکههای ماهوارهای به پررنگی اکنون نبود، فضای رقابتی که با حضور اینترنت و ماهواره به وجود آمده کار را برای تلویزیون سخت کرده است و حتی اگر در تلویزیون سریالی به کیفیت کارهای قدیمی ساخته شود، دیگر مانند گذشته با استقبال روبهرو نمیشود.»
کار سفارشی به صدا و سیما لطمه میزند
افخمی در پاسخ به این سؤال «جوان» که چرا با وجود حمایت مالی یک اسپانسر از سریال سرباز و نداشتن مشکل مالی، این سریال با مخاطب پایین و انتقادات بالا مواجه شد، پاسخ میدهد: «درباره سریال سرباز مسئله نداشتن پول نبود، اینکه اسپانسر برای تولید سریال پول میدهد، قاعدتاً انتظاراتی برای ساخت و محتوا دارد که تلویزیون ملزم به رعایت آنهاست، این الزامات باعث میشود که از جذابیت کار کاسته شود.»
وی میافزاید: «من هم در زمان ساخت سریال پرستاران که اسپانسرش وزارت بهداشت بود با چنین مشکلی روبهرو بودم، به هر حال انتظارات حامی مالی سریال که به عنوان سرمایهگذار ورود پیدا کرده باعث تغییراتی در اثر میشود که از میزان مخاطب آن میکاهد.»
علیرضا افخمی تأکید میکند: « صدا و سیما باید سعی کند برای ساخت سریال سراغ اسپانسر از بیرون سازمان نرود، به خصوص برای سریالهای ماه رمضان که مردم آن را دنبال میکنند. وقتی سرمایهگذار بیرونی بیاید، نتیجه کار شاید برای اهداف سرمایهگذار مثل دیده شدن و مطرح کردن خود، مطلوب باشد، ولی قطعاً مردم از آن استقبال نمیکنند.»
آنتن پرکنی به محبوبیت صدا و سیما لطمه میزند!
کارگردان او یک فرشته بود معتقد است: یکی از اشتباههای صدا و سیما این است که میخواهد آنتن پُر کند و کار را با پول سرمایهگذار بیرونی یا با کمترین هزینه بسازد، در حالی که باید به باکس سریالهای ماه رمضان به عنوان یک باکس ارزشمند نگاه کند.
این زمان ویژهای است که مردم پای تلویزیون نشستهاند و انتظار آغاز سریالها را میکشند. افخمی میگوید: زمانی که سریال زیرزمین پخش شد، میرباقری معاون سیما به من گفت: «سریال ۸۶درصد بیننده دارد و از نظر سازمان هر برنامهای بالای ۸۰درصد بیننده دارد به آن معناست که همه مردم به تماشای آن نشستهاند» و آندرصدی که ندیدهاند معمولاً اصلا تلویزیون ندارند، اما اکنون شرایط تغییر کرده است، دیگر نمیشود انتظار داشت برنامهای ۹۰درصد بیننده داشته باشد، در شرایط فعلی سریالی که بین ۶۰ تا ۷۰درصد بیننده داشته باشد، موفق است.»
همان طور که این دو سریالساز مطرح کردند، یکی از دلایل شکست سریالهای سال جاری میتواند در انتخابهای اشتباه تلویزیون دیده شود؛ انتخابهایی که باید برای ماههای پیش رو تصحیح شود.
این یادداشت به قلم آقای محمدصادق عابدینی در بخش فرهنگ و هنر روزنامه جوان در تاریخ 12 خرداد 1399 منتشر شده است.
در ادامه بخوانید »
راهکار تضمینی برون رفت صداوسیما از بحران مالی و ریزش مخاطب چیست ؟
وحید یامین پور : تبلیغات بازرگانی صداوسیما مقاومت شکن است+ویدیو
شهید حججی شما را رئیس صدا سیما کرد [نکته ای درباره جمله اخیر علی عسگری]
مجلس به دنبال ممنوعیت تبلیغ کنکور در صداوسیما [آیا مجلس طلاق کنکور را از تلویزیون میگیرد]
فیلمساز به هیچ وجه فیلم ساختن مسئلهاش نبوده و قصد داشته فیلمی ضدایرانی بسازد و تأسفبار اینکه در رسیدن به این مقصود از مشاورانی با هویت ایرانی سود بردهاست!
فیلم مهمانخانه ماه نو محصول مشترک ایران و ژاپن چهارمین فیلمی است که بدون اکران در سینماها ، اکران آنلاین شدهاست.
این فیلم را تاکفومی تسوتسویی، فیلمساز ژاپنی ساخته که البته سوابق این فیلمساز در هیچ جا ثبت نشده و برای همین نمیدانیم این فیلم چندمین اثر اوست، مهمانخانه ماه نو اثری سطحی و خام است.
فیلمی که حتی نمیتواند تلویزیونی باشد و چه خوب که در اکران آنلاین نمایش دادهشد؛ چراکه چارچوب و مختصات ساختاری این اثر ربطی به قاب سینما ندارد، در خبرها آمده که تسوتسویی به دلیل علاقهاش به فرهنگ ایران این فیلم را ساخته است! کدام فرهنگ ایرانی؟
فیلم مهمانخانه ماه نو کاملاً ضدفرهنگ است و تأسفانگیز است که سازمان سینمایی ارشاد اجازه میدهد، یک فیلمساز ژاپنی با ساختن فیلم، فرهنگ یک مملکت را زیر سؤال ببرد. البته شاید اگر این فیلمساز بدون مشاور ایرانی فیلم مهمانخانه ماه نو را میساخت تا این حد تلخ و مشمئز کننده از کار در نمیآمد؛ چراکه طیفی از سینماگران ایرانی بیش از همه به سیاه نشان دادن جامعه ایران تمایل نشان میدهند.
فیلم مهمانخانه ماه نو ، مشاور فیلمنامه و کارگردانی ایرانی داشتهاست، اما انگار مشاوران هم نتوانستند فرهنگ مملکتشان را به فیلمساز خارجی تفهیم کنند، اثری که ضداخلاقی و ضدایرانی است از جایی شروع میشود که مونا دختر ۲۰ ساله در اداره منکرات است و مادرش نوشین او را آزاد میکند، چرا؟ نمیدانیم!
در ادامه موضوع کیست زنانه نوشین مطرح میشود که معلوم نیست چه کارکردی دارد، شوخیهای نوشین و مونا در ماشین به عنوان یک مادر و دختر به شدت زننده است، داستان از جای اشتباهی شکل میگیرد چرا نوشین باید نصف شب به آن هتل به دیدن آقای تاناکا برود؟ که مونا به این رفت و آمد شک کند؟
نگاه فیلمساز به خانواده و هویت انسانی به شدت ضداخلاقی است، مونا دوست پسر خود را در نبود مادرش به خانه میآورد و او را در کمد پنهان میکند، مونا و سهند میخواهند از ایران بروند و دوباره یک سکانس طولانی از مونا و سهند در خانه میبینیم.
فیلمساز چه اصراری به نمایش این خرده روایتها دارد، به نظر میرسد سینمایی مهمانخانه ماه نو میتوانست در ۱۰ دقیقه به مقصد نهایی اش برسد، اما آن قدر کش آمده که خط روایی گم شده است، از جایی که مونا موضوع مرد ژاپنی را میفهمد مخاطب دچار کلافگی میشود، رفتن مونا به خانه مادر بزرگش و خانه رؤیا نکتهای به فیلم اضافه نمیکند
فیلمساز سعی دارد موضوع فیلم را حساس جلوه بدهد، اما موضوع آنچنان هم جدی نیست که مخاطب در تعلیق قرار بگیرد این تعلیق که آن مرد ژاپنی چه رابطهای با نوشین دارد، اساساً برای یکی دو دهه پیش است، موضوع پیش آمده آنقدر ناچیز است که اگر نوشین حقیقت را به مونا میگفت هیچ اتفاقی پیش نمیآمد، در هر حال هم اتفاق عجیبی رخ نمیدهد، جز اینکه کشور ژاپن خواسته است فیلمی محصول مشترک بسازد و در آن ایران را بکوبد.
زنی باردار از سوی شوهرش رها میشود و برای کارگری به ژاپن پناه میبرد و در آنجا مردی کارخانهدار از زن نگهداری میکند و به زن پول میدهد که بچه تازه متولد شدهاش را نگهداری کند! چه ننگی بالاتر از این!
در چند سکانس نوشین و مرد ژاپنی را در فلاش بک کنار هم میبینیم. مرد ژاپنی پولدار و کارخانهدار است، اما آدمهای ایرانی فیلم منفعل و بیهویتاند، نوشین انگار معلم مدرسه است، اما او را در حال تدریس نمیبینیم، مونا و سهند دانشجوی دانشگاه سراسری علامه طباطبایی هستند، اما آنها را به عنوان یک دانشجو سر کلاس نمیبینیم و قصد دارند که به کانادا بروند، سهند چگونه توانسته وارد دانشگاه سراسری بشود؟
جوانی با این تیپ و شخصیت ناهنجار چگونه میتواند دانشجوی یک دانشگاه مهم باشد او بیشتر به لاتها شباهت دارد، اواخر فیلم که گم میشود دیگر حرفی از او نیست و چه جالب که در انتهای فیلم نوشین و مونا در مسافرخانه باهم آشتی میکنند و نوشین هم کیستش را عمل میکند، به نظر میآید فیلم مهمانخانه ماه نو یک شوخی بیمزه با ایران است.
فیلمساز چگونه به خودش جرئت داده فیلمی بسازد که در آن شخصیت ایرانی را خرد کند؟ و در آخر ما هیچ چیزی از پدر واقعی مونا نمیشنویم، احتمال دارد که داستان تعریف شده برای مونا دروغ باشد فیلمساز میتوانست با فلاش بک پدر واقعی مونا را نشان بدهد، این راه درستی برای متقاعد کردن مخاطب بود، اما در شرایط فیلم نمیتوانیم درک درستی از حرفهای مرد ژاپنی داشتهباشیم. اینکه در این همه سال مونا نخواسته از گذشته پدرش چیزی بداند هم از مسائل تعجبآور است.
مهمانخانه ماهنو از نظر محتوا با آسیبهای جدی مواجه است به طوری که نمیشود ابعاد و چارچوب ساختاری آن را درک کنیم. موضوعی که برای فیلم در نظر گرفته شده به شدت سطحی به نظر میرسد فیلمساز به هیچ وجه فیلم ساختن مسئلهاش نبوده و همانطور که گفته شد قصد داشته فیلمی ضدایرانی بسازد.
توجه به گریم نوشین در زمان حال و گذشته (۲۰ سال) هیچ نوع تغییری در چهره او رقم نمیزند. کشدار و کند بودن فیلم مهمانخانه ماه نو هم با تدوین سامان نگرفته است، بازیها بهشدت بد است به خصوص مهناز افشار در ایجاد احساس خود در مقابل دخترش، این بدترین تجربه بازی برای افشار محسوب میشود و این اثر بدترین تجربه همکاری ایران و ژاپن در فیلمسازی است؛
چراکه اگر این فیلم را یک فیلمساز ایرانی ساخته بود، میتوانستیم بگوییم این اثر یک ملودرام اجتماعی است، اما زمانی که یک فیلمساز خارجی به خودش اجازه میدهد فرهنگ و شرف ایرانی را زیر سؤال ببرد، جای تعجب دارد که چرا چنین فیلمی باید ساخته شود. این سؤالی است که مدام پرسیده میشود و گوش شنوایی از سازمان سینمایی برای آن وجود ندارد.
این یادداشت به قلم آقای افشین علیار در بخش فرهنگ و هنر روزنامه جوان در تاریخ سیزده خرداد 99 منتشر شده است.
در ادامه بخوانید »
سفر ترکیه نروید , دیگر امن نیست
سرکنسول ایران در استامبول میگوید: به اینجا نیایید! ترکیه، ترکیه سابق نیست، تغییر کرده و نا امن شده است، اگر کار ضروری ندارید به ترکیه سفر نکنید. این هشدار شاید زمینهای باشد برای آنکه سازمان میراث فرهنگی در تورهای نوروزی سفر به ترکیه تجدید نظر کند؛ موضوعی که مجلس روی آن پا فشاری دارد.
سفر به استامبول با آفر و پرداخت قسطی!
در روزهای باقی مانده تا تعطیلات نوروز 96، حجم تبلیغات سفرهای خارجی به طور محسوسی افزایش یافته و یکی از مقاصد گردشگری که به ایرانیان جهت صرف ایام تعطیلی عید پیشنهاد میشود، سفر به ترکیه است. افرادی که هنوز دریافت پیامکهای تبلیغاتی را در گوشیهای تلفن همراهشان مسدود نکردهاند، احتمالا این روزها درباره «آفر»های باور نکردی سفر به ترکیه و سفرهای تمام اقساط با پرداخت بلند مدت این سفرها، اطلاعات کاملی را ارائه میدهند، زیرا هر روز تعداد زیادی از این گونه تبلیغات پیامکی از سوی تورهای گردشگری منتشر میشود.
در حالی که این تورها از ابزار تخفیفهای ویژه و پرداخت قسطی هزینه سفر برای جذب بیشتری مسافر به مقصد ترکیه استفاده میکنند، وزارت امورخارجه و مجلس شورای اسلامی درباره عدم امنیت کشور همسایه و خطراتی که ممکن است مسافران ایرانی را تهدید کند نگران هستند.
آخرین هشدار وزارت امور خارجه!
پانزدهم اسفندماه وزارت امورخارجه با انتشار اطلاعیهای تأکید کرد: «با توجه به در پیش بودن تعطیلات نوروز و برنامه تعدادی از هموطنان جهت سفر گردشگری به خارج از کشور و نظر به شرایط امنیتی ترکیه در ماههای گذشته و نگرانی برای امنیت و سلامت شهروندان ایرانی در این کشور، به کلیه هموطنانی که قصد مسافرت به ترکیه را دارند، توصیه اکید میگردد در صورت ضرورت غیرقابل اجتناب به انجام سفر، احتیاط لازم را بنمایند.»
سفر ترکیه نا امن برای همه
سال 95 نه تنها برای ایرانیها بلکه برای دیگر مسافران خارجی ترکیه اصلا سال خوبی نبوده است. در اولین روز امسال با انفجار تروریستی در شهر استامبول چهار نفر از جمله یک ایرانی کشته میشوند. بعد از آن هم سلسله عملیاتهای تروریستی در این کشور شکل میگیرد که برخی از آنها به گروههای کرد معارض دولت ترکیه و برخی دیگر به گروه تروریستی داعش نسبت داده شدهاند.
حمله به فرودگاه آتاترک در استامبول دیگر عملیات تروریستی بود که امسال ترکیه را به وحشت انداخت. در ویدئوی منتشر شده از این عملیات تروریستی که به کشته شدن 36 نفر و زخمی شدن بیش از 100 نفر انجامید، صدای ضجه یک ایرانی شنیده میشود که مادرش را صدا میکند. اگرچه نام هیچ ایرانی در بین اسامی قربانیان این حمله به چشم نخورد اما این ویدئو آسیب پذیری توریستها از جمله ایرانیها را در برابر اقدامات تروریستی در ترکیه بیشتر نمایان کرد.
در اولین روز از سال 2017 فردی مسلح که لباس بابانوئل پوشیده بود با ورود به یک کلوپ شبانه «رینا» در شهر استامبول حضار را به رگبار بست و در نتیجه آن 39 نفر کشته شدند. در بین کشته شدهها 16 توریست خارجی وجود داشتند.
در یکی از گزارشهای منتشر شده درباره وضعیت امنیتی کشور ترکیه آمده است که در طول یک سال گذشته بیش از 22 حمله تروریستی با بیش از 450 کشته و 2 هزار زخمی در این کشور به وقوع پیوسته است. این میزان از نا امنی با کاهش چشمگیر توریستهای ورودی به ترکیه همراه بوده. به طوری که 50 درصد از ظرفیت هتلهای شهر استامبول خالی مانده و صنعت گردشگری این کشور با رکودی جدی روبهرو شده است.
در این شرایط تنها کشوری که شهروندانش مشتاقانه راه سفر به ترکیه را در پیش میگیرند ایرانیها هستند. گواه این مسئله اظهارات «رضا هاکانتکین» سفیر ترکیه در کشورمان است که در مصاحبهای از گردشگران ایرانی بهعنوان وفادارترین گردشگران ترکیه یاد کرد.
واکنش نمایندگان مجلس درباره سفر ترکیه
اوضاع نا امن ترکیه باعث شد سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رسماً تورهای سفر به ترکیه را ممنوع اعلام کند. با وجود این ممنوعیت سفر به ترکیه چندان طولی نکشید و سازمان میراث فرهنگی در 26 تیرماه با انتشار اعلامیهای رسماً برقراری مجدد تورهای ترکیه را اعلام کرد.
در اعلامیه سازمان میراث فرهنگی بر تأمین امنیت گردشگران ایرانی توسط دولت ترکیه تأکید شده بود، اما آنچه در ماههای گذشته رخ داد نشان داد که ترکیه حتی قادر به تأمین امنیت شهروندان ترک نیست چه برسد به مسافرانی که برای گذران اوقات فراغت به این کشور میآیند.
از همین رو مسئله سفر به ترکیه مورد توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی واقع شد. نمایندگان مجلس تقریباً متفقالقول از لزوم بازنگری در سفر به ترکیه و حتی ممنوعیت سفر به این کشور سخن میگویند. مرتضی صفاری نطنزی نماینده مردم نطنز، از لزوم سفر ایرانیان به مقصد گردشگری جایگزین ترکیه سخن میگوید و از شهروندان خواسته است هشدارهای وزارت امور خارجه درباره سفر نکردن به ترکیه را جدی بگیرند.
سیدحسین نقوی حسینی نماینده مردم ورامین نیز میگوید: قطعاً اگر سفر اتباع کشورمان به ترکیه ضرورتی ندارد، باید از سفر به این کشور خودداری کنیم زیرا سفر به این کشور برای ما خسارات مالی، جانی و حیثیتی دارد. فرهاد فلاحتی نماینده مردم قائنات نیز در مصاحبهای تأکید میکند: در شرایط کنونی این سؤال مطرح میشود که با وجود ناامنیهای اخیر ترکیه چه دلیل و ضرورتی برای سفر اتباع کشورمان به این کشور دارد زیرا زمانی که جان یا عزت افراد در خطر است چرا برای یک سفر تفریحی باید به کشور ناامنی مانند ترکیه سفر کنند.
حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس نیز خواستار اعمال محدودیت سفر به ترکیه شده است. این نماینده مجلس میگوید: قطعا زمانی که ترکیه گردشگران و اتباع ایرانی را مورد بیاحترامی و هتک حرمت قرار میدهد، دلیلی ندارد که ما نسبت به سفر مردم به این کشور علاقه نشان دهیم.
اما غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده رشت، حتی پیشنهادی فراتر از اعمال محدودیتها را ارائه میکند و میگوید تورهای سفر به ترکیه باید لغو شود. این نماینده مجلس میگوید: سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید آژانسهای مسافرتی که تورهای گردشگری خود به ترکیه را همچنان سرِپا نگه داشته و با تبلیغ سفرهای ارزان به این کشور مردم را وسوسه میکند، برخورد و بهعنوان متخلف معرفی کند.
مرتضی رحمانیموحد، معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در گفتوگو با «جوان»، درباره موضع سازمان نسبت به سفر به ترکیه گفت: منع سفر فقط برای کشورهایی اعمال میشود که از نظر سیاسی روابطمان دچار مشکل شده باشد، در غیر این صورت ما نمیتوانیم افراد را از سفر به دیگر کشورها منع کنیم. در ضمن بخشی از سفرها جنبه تفریحی دارند و بسیاری از سفرها را افراد به منظور مقاصدی چون کار، بیزینس و تحصیلی انجام میدهند.
موحد افزود: درباره سفر به ترکیه بارها توصیه کردهایم که سفر به این کشور ناامن است. به خصوص در نوروز که بهترین فرصت برای اعمال تروریستی خواهد بود. به همین دلیل به آژانسهای مسافرتی اعلام شده در زمان عقد قرارداد سفر به متقاضیان بگویند مسئولیت تمام اتفاقاتی که در ترکیه رخ میدهد با خودشان است و دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت به آن مسئولیتی نخواهد داشت.
معاون سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تأکید کرد: هماکنون مقاصد گردشگری جایگزینی وجود دارد و ما دارای تنوع مقاصد گردشگری هستیم و توصیه میکنیم هموطنان برای سفر این مقاصد را جایگزین ترکیه کنند.
نویسنده: محمدصادق عابدینی ( روزنامه جوان 5052)
ویژه نامه حلال منفور ویژهنامهای تحلیلی در زمینه طلاق است منتشر شد.
ویژه نامه حلال منفور در 120 صفحه و با زاویهای تحلیلی از منظر دینی، روانشناختی، جامعه شناختی، سینما و ادبیات منتشر شده است.
گفتگو با عالمان دینی، جامعه شناسان و روانشناسان به قصد گشودن پنجرههایی برای رؤیت دقیقتر یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران از اهداف انتشار ویژه نامه حلال منفور بوده و تلاش شده است منظرهای تازه ای به روی بحث گشوده شود.
گفتگوی مفصل با آیت الله روح الله قرهی دانش آموخته فلسفه و فقه و از اندیشمندان دینی در تحلیل پدیده «ذواقی» یا تنوع طلبی از مطالب آغازین ویژه نامه حلال منفور است.
گفتگو با سردار مهدی منتظر قائم، سید حسن حسینی و مسعود کوثری از جامعهشناسان برجسته ایرانی در تحلیل آنچه در این سالها بر سر خانواده ایرانی آمده و پدیده طلاق را به امری سهل الوصول تبدیل کرده از دیگر مطالب ویژه نامه حلال منفور است.
مصاحبه با روانشناسان در واکاوی ریشهها و دلایل روانشناختی فروپاشی خانوادهها در ایران و روابط شکننده بین زوجین، بخش قابل توجهی از صفحات این ویژه نامه را به خود اختصاص داده است.
در بخش دیگری از این نشریه با پوران درخشنده و ابوالفضل جلیلی، دو کارگردان ایرانی درباره انعکاس خانواده و پدیده طلاق در سینمای ایران مصاحبه شده است.
در مطلبی با عنوان «ماجرای آن زن که گفت میخواهم بروم دنبال کشف عشق» به تحلیل یک ضعف رسانهای در مواجهه با واکاوی پدیده های اجتماعی از جمله طلاق اشاره و بر این موضوع تکیه شده است که چگونه رسانههای ما در دام کلی گویی میافتند و علتهایی را برای پدیده طلاق عنوان میکنند که عملا گرهی از این پرونده قطور اجتماعی و فرهنگی باز نمیکند و این که با وجود فراگیری و سیر تصاعدی پدیده تکان دهنده طلاق در جامعه ایران، هنوز درک و مفاهمه و تحلیل های دقیقی از این پدیده ارائه نشده و رسانه های ما چند گام از تعقیب این پدیده مهم عقب مانده اند.
گفتنی است ویژه نامه حلال منفور در چندین سرفصل از جمله رابطه اخلاق زیستی با پدیده طلاق، طلاق از نگاه جامعه شناسان، اتاق مشاور، طلاق روی پرده سینما، طلاق در شبکه های مجازی و … به علاقمندان و صاحبنظران ارائه شده است.
دانلود ویژه نامه حلال منفور
حجم 15 مگابایت
دانلود پی دی اف کتابچه : لینک ایتا | لینک تلگرام | لینک گپ | لینک مدیافایر
تا قبل از شروع بحران سوریه خیلیها معتقد بودند، آنچه «محور مقاومت» نامیده میشود، حتی وجود خارجی ندارد و اگر هم وجود داشت تنها شامل ایران، حزب الله و سوریه میشد که آن هم به دلیل هویت متفاوت نظام سوریه (سکولار) بعضاً «اتحاد نامقدس» نامیده میشد، اما بحران سوریه به همراه بحرانهای عراق و یمن سرآغازفصل جدیدی در گسترش جذابیت و افزایش قدرت محور مقاومت شد.
این در حالی است که طرف مقابل انتظارداشت این بحرانها محور مقاومت را تضعیف کند و برایدست یافتن به این هدف از هیچ اقدامی کوتاهی نکرد، اما پس از گذشت بیش از نیم دهه، محور مقاومت نه تنهاتضعیف نشده، بلکه قدرتمندتر از قبل ظاهر شده است وابتکار عمل را در دست دارد.
ویژه نامه حاضر تلاش میکند شاخصها، دلایل و ریشههای موفقیت و همچنین تحول گفتمانی مقاومت را در بستر بحرانهای منطقه ای نشان دهد. کارشناسان داخلی و خارجی مشارکت کننده دراین ویژه نامه معتقدند مقاومت به مذهب و رنگ خاصیتعلق ندارد و جذابیت آن شامل تمامی کسانی میشودکه میخواهند در مقابل نظام سلطه ایستادگی کنند.
این کارشناسان همچنین معتقدند کوره بحرانهای منطقه ای به افزایش عیار محور مقاومت کمک کرده و حالا محور مقاومت قابلیتهای خود را برای مبارزه با تروریسم ثابت کرده وسالم ترین و موفقترین جریان علیه گروههای تروریستی وایجاد امنیت در منطقه شده است. آنها پیش بینی میکنند پس از ریشه کنی تروریسم و ایجاد امنیت پایدار، تجارت واقتصاد میان اجزای محور مقاومت رونق خواهد گرفت که خارج از سلطه نظم امریکایی خواهد بود.
در بین مطالب، عملکرد هر یک از اجزای محور مقاومت به صورت کل و جزءمورد بررسی قرار گرفته است. در این میان حزب الله لبنان به دلیل نقش محوری که در این بحرانها به عهده گرفته، ازاهمیت کلیدی برخوردار است و به صورت خاص به ماهیت نوین این جنبش پرداخته شده است و نشان داده میشودچرا « حزب الله و جوانان امروز مثل خورشید میدرخشند» .
از سوی دیگر، کارشناسان پاشنه آشیل محور مقاومت رادر «جنگ روایتها» عنوان میکنند و تأکید دارند محورمقاومت در این زمینه با ضعفهای جدی مواجه است و اگرنتواند در این جنگ پیروز شود نمیتواند برنده واقعی نبرد باشد. نتیجه آنکه محور مقاومت مهمترین دستاورد برون مرزی انقلاب اسلامی ایران محسوب میشود و هم اکنون وارد مرحله نوینی شده که انتظار میرود با مرور زمان بیشاز پیش نقش خود را به عنوان مقام اول تأمین کننده امنیت منطقه تثبیت کند.
از دیگر دغدغههای این ویژه نامه نشان دادن مخاطرات و فرصتهایی است که جهان اسلام طی چند سال اخیر به ویژه از منظر ظهور جریانهای تکفیری مانند داعش وهمچنین صهیونیسم از شرق افغانستان تا شمال آفریقا مواجه است.
فهرستی از مطالب ویژه نامه عیار مقاومت :
رنگ مقاومت سیاسی است نه مذهبی و قومی
زمان اعتراف به شکست
در جنگ روایت ها
چگونه روایت ها مردم سوریه را میکشند؟!
مقاومت سالم ترین جریان علیه تروریسم است
میخواهم بخشی از مقاومت باشم
مقاومت به عنوان عقدهای قائم به خود
مجموعه پیچیده منافع و عقاید علت حضور ما در منطقه است
تروریسم به محور مقاومت شلیک می کند و هدف تسلیم رسمی فلسطین است
روز قدس تنها تریبون همه عقاید مقاومت
مقاومت در کوره بحرانها عیار خود را بالا برد
در ویژه نامه عیار مقاومت , مصاحبههایی با آقایان: محمد حسن جعفر زاده؛ ژنرال امین حطیط؛ سید احمد سادات؛ جاسم الموسوی؛ محمد حسن البحرانی؛ رمضان بورسا و… انجام شده است
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
دانلود ویژه نامه عیار مقاومت
(حجم : 14 مگابایت)
سرویس دهنده ایران | سرویس دهنده اروپا
[/box]
ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز در اواخر شهریور ماه 95 منتشر شد ؛ این ویژه نامه به بررسی تخصصی زمینه های ایجاد تمدن اسلامی می پردازد . دریافت و مطالعه این ویژه نامه و استفاده از مقالات و مصاحبه های انجام شده به دوست داران آینده ایران اسلامی توصیه می شود ؛ در ادامه مطلب خلاصه ای از مطالب این کتابچه و هم چنین لینک دانلود رایگان این ویژه نامه را می بینیم ؛ همراه بنیانا باشید
فهرستی از مطالب ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز :
باور به شعار «ما میتوانیم » لازمه احیای تمدن اسلامی است
«فرهنگ » جوهره مراحل پنجگانه تمدن اسلامی است
تمدن اسلامی را باید با ارزش افزوده احیا کنیم
تمدن اسلام از حاکمان تا حکیمان
باید رمان نویس تربیت کنیم
ایرانیان اسلام را پذیرفتند نه عرب را
عنصر «امامت » گمشده تمدن سازی مسلمانان است
آنچه هستند، آنچه هستیم
شریعت تمدن ساز است
تمدن سازی آیات «نظام » میخواهد نه آیات عظام!
تمدن وهم یا تمدن تعالی
شمشیر دولبه هنر
انقلابی فکرکن، جهانی عمل کن
هنر در جوامع غربی آزاد نیست
جامعه اسلامی نباید در زمینه ثروت و علم وابسته باشد
هنرمند خودی میخواهیم
تسویه حساب سیاسی هنرمندان را از فضای تمدنی دور کرده است
جهان دیجیتالی انقلاب اسلامی
ادبیات ما تئوری ندارد
از بام تا شام
ادبیات بزر گترین پشتوانه تمدن است
برکت انقلاب در حوزه شعر ادامه خواهد داشت
موسیقی را از ابتلائات مادی بیرون بکشید
از شکل گیری نقاشیخط تا توجه به موتیف های معنوی دفاع مقدس
معماری امروز خیال ما را از زیستن راحت نمیکند!
به دنبال پناهگاه
شهر باید مایه تذکر خدا باشد
تراژدی سینما بر پرده تمدن
حوزه علمیه باید کمپانی فیلمسازی درست کند
ایستگاه پایانی برادران لومیر
مرد بیدار دوران گذار
این بانوان برگزیده
در ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز مصاحبه و گفت وگوهایی با آقایان دکتر : داوود عامری ؛ محمدحسین رجبی دوانی ؛ عبدالحسین خسروپناه ؛ رض غلامی ؛ احمد راهدار ؛ اصغر طاهر زاده ؛ محمد حسین ساعی و . . . به چاپ رسیده است
[box type=”download” align=”” class=”” width=””]
دانلود ویژه نامه فرهنگ تمدن ساز ( ضمیمه روزنامه جوان)
حجم ( 18 مگابایت)
سرویس دهنده ایران | سرویس دهنده اروپا
[/box]
برخلاف وعده و وعیدهای مسئولان وزارت ارشاد مبنی بر اعمال قانون و ممیزی
سیگار کشیدن همچنان پای ثابت فیلمهای جشنواره فجر است
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی که چند وقت پیش مهمترین مشکل و ممیزی فیلمهای سینمایی جشنواره فیلم فجر امسال را صحنههای سیگار کشیدن دانست و نسبت به این موضوع هشدار جدی داد، در آثاری که دیروز به عنوان اولین روز جشنواره فجر نمایش داده شد همچنان سیگار کشیدن جزء لاینفک فیلمها بود.
[/box]
حبیب ایلبیگی چند روز پیش در آستانه یک ساله شدن فعالیتش در سمت معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی و همچنین در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر سی و چهارم توضیحاتی درباره شیوه نظارت و ارزشیابی این دوره از جشنواره فیلم نیز نکاتی را متذکر شده بود.
ایلبیگی که یکی از سابقهدارهای حوزه سینماست میگوید: یکی از اصلاحاتی که باید آن را فریاد کرد، مشکل کشیدن سیگار در فیلمهاست، به طوری که این مسئله مهمترین مشکلی است که امسال در فیلمهای جشنواره داشتهایم و تلاش کردهایم بخش عمدهای از آن را تعدیل کنیم اما متأسفانه بعضی فیلمها در این زمینه مشکل اساسی دارند.
معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی همچنین با اشاره به دستورالعمل وزارت بهداشت درباره ممنوعیت سیگار کشیدن میافزاید: این وزارتخانه نیز به این موضوع توجه جدی دارد، به همین دلیل از دوستان سینماگر و سازندگان فیلمهای سینمایی میخواهیم به شکل جدی به این مسئله توجه داشته باشند، زیرا اگر با صحنههای مکرر کشیدن سیگار در فیلمها روبهرو شویم خیلی جدی برخورد خواهیم کرد و پیش از اینکه دیگران بخواهند مانع نمایش فیلم شوند، بهتر است خودمان این وضعیت را اصلاح کنیم.
این مدیر با سابقه سینمایی بار دیگر خطاب به سینماگران هشدار میدهد: سیگار کشیدن در فیلمها عادی نشود و این وظیفه ماست که اجازه ندهیم این موضوع به شکل روالی طبیعی در فیلمها وجود داشته باشد. امسال بیشترین اصلاحیههای فیلمها مربوط به همین صحنههای سیگار کشیدن است.
اشاره ایلبیگی ناظر بر قانون ممنوعیتهای تبلیغات کالاها است که مهرماه سال 91 توسط وزارت بهداشت تصویب شد و براساس آن تبلیغ اقلام و کالاهایی که مصرف آنها بیانکننده نمایش رفتارهای پرخطر مانند مصرف فستفودها و فرآوردههای غذایی صنعتی و استعمال دخانیات اعم از قلیان و سیگار نیز ممنوع است و نمایش استعمال و مصرف این کالاها و اقلام در رسانههای عمومی باید منحصراً محدود به نقش و کاراکترهای منفی بوده و جنبه تبلیغاتی نداشته باشد.
این قانون در حالی بیش از سه سال است که در کشوی میز دستگاههای مختلفی از جمله وزارت ارشاد خاک میخورد که خبر و مدعای رعایت و اجرای آن در آثار جشنواره فیلم فجر امسال از سوی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی باعث دلگرمی و امیدوار شدن اهالی رسانه و بخصوص خانوادهها گردید.
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
متاسفانه بهرغم صحبتهایی که ایل بیگی قبل از جشنواره داشت روز گذشته که اولین روز نمایش آثار راه یافته به بخشهای مختلف جشنواره فجر بود سکانسهای استعمال دخانیات و مشخصاً کشیدن سیگار از سوی کاراکترهای فیلمها بیشتر از قول و اظهارات مسئولان وزارت ارشاد مبنی بر داشتن حساسیت بالا و وسواس نسبت به نمایش تصاویری با مؤلفههای گفته شده بود.
به کلام دیگر در چند اثری که روز گذشته در برج میلاد به عنوان محل اصلی برپایی جشنواره نمایش داده شدند هیچ تفاوتی با سالهای گذشته نداشت. این عدم تفاوت و یکسان بودن کثرت صحنههای استعمال سیگار در آثار روز اول با دورههای قبل در حالی است که سالهای گذشته هیچکدام از مسئولان و مجریان برپایی جشنواره فیلم فجر نه مدعای ممیزی و حذف تصاویر کشیدن سیگار را داشتند و نه قولی برای اعمال قانون ممنوعیتهای تبلیغات کالاها و استعمال دخانیات اعم از قلیان و سیگار در فیلمها را داده بودند.
[/box]
به هر ترتیب امیدواریم که وزارت ارشاد و مشخصاً سازمان سینمایی و معاونت ارزشیابی و نظارت به عنوان ردههای مدیریتی دارای مسئولیت و ذی مدخل در این امور فکر عاجل و البته عاملی برای اعمال و اجرای قانون و ملزم نمودن سینماگران به رعایت قوانین این چنینی اتخاذ کنند.
چه اینکه به جهت الگوپذیری نوجوانان و جوانان جامعه از افراد سرشناس و چهرههای معروف و شناخته شده که از آنها با عنوان سلبریتی یاد میشود، هر نوع سوءرفتار و یا عدم توجه به مبانی قانونی و حتی اخلاقی، اجتماعی این چهرهها باعث تسری و ترویج اعمال و رفتار آنها در بین آحاد جامعه بالاخص قشر جوان و نوجوان کشورمان میگردد.
منبع: یاداداشت مصطفی شاهکرمی در روزنامه جوان
موج بیپاسخی که مجسمه مارکوس آئورلیوس آنتونیوس در شبکههای اجتماعی و رسانههای ایران به راه انداخت
کسی حواسش به مارکوس آئورلیوس نبود!
وقتی رئیسجمهور روحانی، در موزه شهرداری رم (!) کنار نخستوزیر ایتالیا و زیر سایه اسب مارکوس آئورلیوس نشست تا کنفرانس خبری بدهد، سرگشتگی زایدالوصفی در میان ایرانیان غیور افتاد که چرا قراردادهای ما با ایتالیا باید کنار سم اسب امپراطور روم باشد که زمانی در حمله به ایران ارتش اشکانی را شکست داد و بخشی از ایران را جدا کرد؟!
این سرگشتگی بهجز یکی دو مورد واکنش از سوی حامیان دولت، پاسخی نداشت و جوانان ایرانی تا روز بعد و درست زمانی که حسین فریدون، برادر رئیسجمهور به جای دقت روی این موضوعات مشغول سلفی گرفتن در کلوسئوم بود، به اوج خود رسید. حال آنکه نام خود را از «فریدون شاهنامه فردوسی» گرفته که برخی او را همان کوروش یا ذوالقرنین مذکور در قرآن میدانند، جز چند عکس سلفی با فاتحان ایران و حسرتی برای مردم ایران، چیزی در ترک ایتالیا باقی نگذاشت.
عکس مشترک رئیسجمهور روحانی با نخستوزیر ایتالیا در کنار مجسمه مردی اسب سوار، اولین تصویری بود که از نشست خبری دکتر روحانی با ماتئو رنتسی منتشر شد. هویت این مرد رومی در اکثر اخباری که از این نشست منتشر شده مجهول باقی مانده بود.
در عوض رسانههای طرفدار دولت روی مسئله پوشاندن مجسمههای برهنه رومی تأکید میکردند و آن را نشانه احترام دولت ایتالیا به هیئت ایرانی عنوان میکردند ولی انتشار مطالبی در شبکههای اجتماعی درباره مرد رومی باعث شد تا اعتراضها نسبت به حضور رئیسجمهور در کنار مجسمه آغاز شود.
آن رومی کیست؟
حسین دهباشی که زمانی از طرفداران سرسخت دولت و اکنون از جمله منتقدان کابینه روحانی به شمار میرود، در یادداشتی در فیسبوک نوشت: «اطمینان دارم که رئیسجمهور میهندوستی چون آقای دکتر روحانی بعداً بسیار رنجیده اما یعنی مشاوران فرهنگی و رسانهای ایشان نیز سواد و حواساش را نداشتهاند؟ که لحظهای تردید کنند در انتخاب بیسابقه محل موزه Capitoline شهرداری رم برای برگزاری جلسه رسمی رؤسای دو کشور و امضای انبوهی از پیمانهای تفاهم؟ آن هم در سایه مجسمه و زیر سم اسب «مارکوس آئورلیوس آنتونیوس» که ایرانیان را در عصر پارتیان و سلسله اشکانی به سختی شکست داده و مغلوب خود ساخته»
گویا مجسمه مرد ریشوی رومی با قیافه عبوس کسی نبود جز «مارکوس آئورلیوس » که احتمالاً تا پیش از انتشار این یادداشت کمتر در ایران شناخته شده بود. اما سفارت ایران در رم و دستگاه دیپلماسی ایرانی آیا نسبت به شناخت لوکیشنی که رئیسجمهور در آن قرار است سخنرانی داشته باشد، نباید حساسیتی داشته باشند؟
نقشه ایتالیایی
از سوی دیگر کارشناسان سیاسی معتقدند که ایتالیاییها از قرار دادن محل نشست زیر مجسمه « مارکوس آئورلیوس » اهداف سیاسی از جمله تحقیر ایران داشتهاند. ماجرا وقتی جالبتر میشود که مارکوس آئورلیوس سوریه را از دست ایران خارج کرده بوده و اکنون بحث حمایت ایران از دولت سوریه بحث سیاسی داغی به شمار میرود.
« مارکوس آئورلیوس » البته به همین هم رضایت نداده و با لشکرش به تیسفون پایتخت اشکانیان حمله میکند و آنجا را نیز به تصرف در میآورد.
به نظر میرسد در زمانی که غربیها برای تحقیر ایرانیان از حیلههای کثیفی مانند افسانه سرایی در «300» استفاده میکنند، چهره عبوس « مارکوس آئورلیوس » تا به حال کشف نشده باقی مانده بود و انگار نشست مشترک رئیسجمهور و نخستوزیر ایتالیا زیر این مجسمه تازه باعث شد هم در ایران چهره یک دشمن قدیمی دیده شود و هم معرفی خوبی باشد برای صهیونیستهای هالیوود که برای فیلمهای بعدی که احتمالاً برای تخریب چهره کشورمان تولید خواهند کرد از قیافه عبوس «مارکوس» یک ابرقهرمان بسازد.
اگر ما بخواهیم تلافی کنیم!
در عرف و رسم تشریفات دیپلماتیک موضوعی به نام رفتار متقابل وجود دارد. در این عرف تلاش میشود پذیرایی و اهدای هدیه در دیدارهای متقابل تکرار شود. در این شرایط اگر قرار باشد هیئتی ایتالیایی در عالیترین سطح به ایران بیاید و ایرانیها هم بخواهند سابقه شکستهای پیاپی رومیها از ایرانیان را به آنها یادآور کنند چه باید کرد؟
برای پاسخ به این سؤال بهتر است به بیانات مقام معظم رهبری رجوع کنیم. رهبر انقلاب در سفر به استان فارس و در بین مردم این خطه از کشورمان میگویند: «یک نفری برای من نقل میکرد، میگفت رفته بودیم یونان؛ ما را به مراکز گردشگری گوناگون میبردند و آنها را به ما نشان میدادند؛ از جمله به نقطهای بردند، گفتند اینجا همان جایی است که سپاهیان ایرانی آمدند اینجا، از ما شکست خوردند.
مردم را به یک بیابان خالی میبرند و نشان میدهند که اینجا آنجایی است که ایرانیها در آن دوره لشکرکشی کردند و در اینجا شکست خوردند. یک فضای خالی را نشان میدهند، یک مادههای تاریخی را با یک فضای خالی اثبات میکنند. خوب، اینجا نزدیکی کازرون – آنطوری که شنیدم – مجسمه «والرین» هست، امپراتور روم که زانو زده در مقابل پادشاه ایران. خیلی خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در! این همه نقاط مثبتی که میتواند گذشته ما را نشان بدهد.»
نشانه عجز روم که نماد قدرت غرب در گذشته به شمار میرفته است میتواند محل خوبی برای انجام عرف دیپلماتیک باشد.
در ضمن میشود پیشنهاد داد مجسمهای از سورنا سردار بزرگ ایرانی که «کراسوس» امپراتور رومی را شکست داد و ارتشش را منهدم کرد ساخته شود و برای یادآوری تاریخ به هیئتهای غربی نشان داده شود. البته به این شرط که این مجسمه به سرنوشت مجسمه آریوبرزن دچار نشود!
نویسنده: محمدصادق عابدینی ؛؛ روزنامه جوان
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
بازگشت اصلاحطلبان امکانپذیر است؟
«این انتخابات، اولین انتخابات پس از بازگشت اصلاحطلبان ـ به عنوان یکی از دو جناح اصلی کشور ـ به حاکمیت است و در واقع ثابت خواهد کرد آنان به صورت راهبردی و اصولی به سیاستورزی انتخاباتی برگشتهاند و از دنبالهروی از شبکهها و جنبشهای اجتماعی جدید به عنوان بدیل کنش سیاسی دست کشیدهاند و دوباره به عرصه سیاسی روی آوردهاند».
این بخشی از سرمقاله هفتهنامه صدا به قلم سردبیر آن با عنوان «چرا اصلاحطلبان اپوزیسیون نیستند» میباشد که در ادامه آن نیز مطلبی از عبدالله نوری با عنوان «اصلاحطلبان برانداز نیستند» آمده و همچنین مصاحبهای با حسین مرعشی انجام شده که با تیتر «فرصتی برای بازسازی روابط اصلاحطلبان و نظام» به چاپ رسیده است.
[/box]
اگر چه مطلب ذکر شده از سردبیر صدا با هدف اعتمادسازی است اما خود حاوی چند اعتراف نهفته است از «به سیاستورزی انتخاباتی برگشتهاند» و «از جنبشهای جدید به عنوان بدیل کنشهای سیاسی دست کشیدهاند» بر میآید که آنان به جهت روش و راهبرد در چارچوبهای نظام به عنوان یک جناح درونی عمل نکردهاند.
اما آیا میتوان به چنین بازگشت یا اعتمادسازی اطمینان کرد؟ بدون تردید نمیتوان هر کسی در اردوگاه اصلاحطلبی است را مخالف نظام یا ضدانقلاب خطاب کرد اما نقاط منازعه اصلاحطلبان و نظام نقاطی نیست که قابل بازگشت باشد. کسانی که خود را اصلاحطلب ناب میدانند از جهت رفتاری، منش و خصوصاً اندیشه در کجای جغرافیای نظام جای میگیرند.
از آقای مرعشی باید پرسید این فرصتی که از آن نام میبرید چیست و چگونه به دست آمد؟ با کدام تغییر؟ کدام توضیح؟ و کدام پوزش زمینه آن را فراهم کردهاید؟ مگر بازسازی روابط بدون توجه به آنچه موجب بیاعتمادی شده است امکانپذیر است؟
[box type=”warning” align=”” class=”” width=””]
فتنه 1388 یک متغیر و یک کارگاه عینی و عملی برای قضاوت است. بررسیها درباره جلسات سالهای 1387 و دوماهه 1388 حزب مشارکت و مصاحبه 1388/3/21 موسوی با هفتهنامه تایمز، انتخاب رنگ و تجمعات خیابانی و نوع شعارهای کف خیابان، تردیدی باقی نمیگذارد که نباید فتنه را دوگانه موسوی ـ احمدینژاد یا واکنش غیرمنتظره به نتیجه انتخابات بدانیم.
اصلاحطلبان نه تنها به مرزبندی اصرار نداشتند و نه تنها هنوز علت آن طراحی را توضیح ندادهاند بلکه از مطالبات علنی و خصوصی رهبری مبنی بر مرزبندی و ابراز برائت از کسانی که اصل نظام و آرمانهای امام را نشانه رفتهاند، عبور کردهاند. از آن روز تاکنون اصلاحطلبان چه اقدامی برای اصلاح سوءظن نظام انجام دادهاند.
سعید حجاریان فریاد میزند و بارها تکرار میکند که «اصلاحطلبی بدون برو و برگرد دموکراسیخواهی است» و صراحتاً میگوید، «اما باید شرایط و مقتضیات فراهم شود.» نظام باید سر را زیر برف بکند یا بگوید انشاءالله بزغاله است؟
[/box]
اصلاحطلبانی که خود را مدعی اصل نظام، امام و انقلاب میدانستند به اعتراف قوچانی تصمیم به بازگشت گرفتهاند. این بازگشت بدون تردید از راه میانبر و از پستو و پشت پرده امکانپذیر نیست.
باید از همان راه رفته باز گردند و پاسخ گویند که چرا فتنه را طراحی و اجرا کردند، چرا به مطالبات رهبری بعد از فتنه بیتوجهی کردند و چرا کشور و ملت را با مشارکت 85 درصدی در مقابل چشم ملتهای اسلامی و جهانیان سربهزیر کردند؟ علاوه بر فتنه 1388 که به عنوان یک متغیر در پرونده این جماعت ثبت است، مسائل اساسی دیگری وجود دارد که برگشت را به کلی امکانناپذیر میکند.
مدرنیسم اگر صدها آسیب فرهنگی و اجتماعی داشته باشد یک خاصیت مثبت هم دارد که رفتار، قلم و صوت افراد را قابل نگهداری و آرشیو میکند. «اصلاحطلبان اندیشهای» که بین قدرت و روشنفکری رفت و برگشت داشتهاند و بعد از حلقه کیان از معرفت ذاتی و فلسفه سیاست و حکومت در اسلام به معرفت نسبی، سیال و شالودهشکن رسیدند و فلسفه حکومت را نیز به قرارداد اجتماعی غرب ارجاع دادند، اکنون چگونه میتوانند در چارچوب نظام دینی سیاستورزی نمایند؟
در بعد فکری، مسائل جدی اصلاحطلبان با نظام چگونه در پروژه بازگشت حل میشود؟ تلاش برای جدایی دین از سیاست، نفی احکام اجتماعی اسلام، تمثیل ملکه انگلستان برای ولایت فقیه (مشروطه خواهی)، چگونه حل میشود؟ عبدالله نوری که با هویت مدیر نظام در وزارت کشور برای متخلفین و محکومین دادگاههای جمهوری اسلامی میتینگ سیاسی و جلسه اسطورهسازی برگزار میکرد و 11 سال قبل از روز قدس 1388 (سال 1377) شعار نه غزه و نه لبنان سر میداد و با افتخار آن را شوکران میخواند، چگونه میتواند با امام در یک قاب دیده شود؟
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]
مصطفی معین ظاهراً فراموش کرده است که در برنامه انتخاباتی 1384 در مصاحبه سعیدحجاریان با وی چه گفت؟ آنجا که حجاریان پرسید: شما معتقد به حاکمیت دوگانه هستید؟ و وی پاسخ داد: «واقعیتی است که وجود دارد.» حال این افراد چگونه میخواهند اعتمادسازی کنند.
در بعد رفتاری و جنبشهای اجتماعی که تئوریپردازی آن توسط مشارکتیها و ملیمذهبیها انجام و در بیانیههای موسوی موج میزند، چگونه میتوان اعتمادسازی کرد. جلسات فراکسیونی حزب مشارکت در مجلس ششم که صدای کروبی را هم درآورده بود و آنان را تهدید به لو دادنشان میکرد، چگونه میشود فراموش کرد؟ سند تعاملات پنجساله حزب مشارکت و متهم کردن نظام به «یکهسالاری» و تلاش برای «مردمسالاری فزاینده» در زمانی که نظام در بحران گرفتار میآید را چگونه نباید دید؟
جزوه «حالا وقتشه» تاجیک را چگونه میشود سوزاند؟ «زیست جهان» هابر ماس که توسط جمعیت توحید و تعاون به «زیست مسلمانی» تبدیل شده بود را چگونه باید تحلیل کرد؟ مسئله سوم نگاه اصلاحطلبان به سیاستهای کلی نظام است. بدون تردید تبلور ولایتپذیری مدیران نظام صرفاً در تکریم عاطفی حرف رهبری نیست بلکه دویدن به دنبال سیاستهای کلی نظام است.
[/box]
واقعاً اصلاحطلبان نسبت به سیاستهای کلی نظام در حوزه سیاست خارجی، فرهنگی، آموزش و پرورش، آموزش عالی، الگوی پیشرفت ـ عدالت چه موضع و نظری دارند؟ بدون تردید رقابت اصلاحطلبان (نه همه آنان) با نظام رقابت سلایق نیست. آنان به «رقابت هویتی» با نظام روی آوردند.
قوچانی در همین سرمقاله مینویسد: «اصلاحطلبان امروز یک رکن حاکمیت به خصوص در دولتاند و اگر بتوانند در مجلس هم فراکسیونی مقتدر داشته باشند، تصور اپوزیسیوننمایی آنان برای همیشه محو میشود و اصولاً همیشه اصلاحطلبان اپوزیسیون حاکمیتهای اصولگرا بودهاند نه اپوزیسیون حکومت جمهوری اسلامی.»
در پاسخ به این ادعا باید گفت اصلاحطلبان با چه چیز مخالفاند و درصدد تغییر چه چیزی هستند؟ نظارت استصوابی، تأکید بر اجرای امر به معروف و نهی از منکر، ایستادن مقابل دشمنیهای امریکا و… حرف نظام است یا جناح مقابل اصلاحات؟ اصلاحطلبان مخالفت با سیاستهای کلی نظام را با سیبل کردن جناح مقابل مخفی میکنند و هنوز نتوانستهاند ثابت کنند «اصلاحات در نظام» است.
اما خروجی اندیشه و رفتار آنان که همگی مضبوط است «اصلاحات را بر نظام» نشان میدهد و در زمانی که هر دو قوه را در اختیار داشتند ثابت نمودند که مبارزه آنان برای ورود به قدرت نیست که اگر بود بعد از ورود به قدرت راه خدمت را جایگزین راه معارضه با نظام میکردند.
[box type=”info” align=”” class=”” width=””]
ممکن است بخشهای غیرفکری اصلاحات صادقانه (پس از عدم توان براندازی) بخواهند اعتمادسازی کنند. برای اعتمادسازی توجه به مطالبات طرح شده نظام مبناست، نه آنچه خود به عنوان تاکتیک به کار میگیرند. ممکن است چنین بیندیشند که اعتمادسازی یعنی اینکه از امروز و در آینده پسر خوبی باشیم یا گذشته را با خوبی در آینده جبران نماییم.
اما توقع نظام از آنان پاسخگو بودن نسبت به لطمه به حیثیت نظام، علل طراحی فتنه و علت عدم همراهی در رفع غائله و علت عدم توضیح درباره رفتارهای ساختارشکن است. آیا میشود تصور کرد کسی در خط و آرمان امام حرکت کند اما مورد تأیید غرب باشد؟ و رسانههای غرب برای آن هورا بکشند؟ مرزبندی با ضد انقلاب مطالبه دهباره رهبری از اصلاحطلبان است.
آیا یک اصلاحطلب حاضر است بگوید (به طور مثال) گنجی، کدیور، سازگارا، حقیقتجو، مهاجرانی، مزروعی، افشاری، داوودی مهاجر و… از ما نیستند.
[/box]
کدام تشکل اصلاحطلب حاضر است این کار را در پرونده سیاسی خود ثبت کند؟ مگر مرعشی و کرباسچی نگفتهاند ما لیبرال هستیم و سروش هم به این افتخار کرده است و مگر امام در سالهای پایانی عمر بیشترین حساسیت منفی را نسبت به لیبرالها نداشت؟ حال چگونه میتوان 180 درجه مقابل اندیشه امام و به دنبال بازسازی چهره و حضور مجدد در حاکمیت بود.
اگر از بعد رفتاری نیز اصلاحطلبان ناب موفق به اعتمادسازی تاکتیکی (به دلیل ضعف در قدرت براندازی) بشوند از جهت فکری امکان اصلاح نیست. بدون تردید عناصر اصلی و دال مرکزی گفتمان اصلاحطلبی با گفتمان انقلاب اسلامی بدانسان که امام میخواست (غیر از حوزه جمهوریت) هیچ نسبتی ندارند. همسو شدن با اندیشه امام (ره) مقدم بر ورود به قدرت است. پیشنیاز اعتمادسازی، جامع دیدن امام و تمسک به همه اندیشه امام بدون احساس شرمندگی در مقابل غرب است.
منبع : یادداشت دکتر عبد الله گنجی مدیر مسئول روزنامه جوان در سایت جوان آنلاین
چرا رسانههایمنتقد دولت در نمایشگاه مطبوعات امسال شرکت نمیکنند؟
خداوندا به تو پنـاه میبرم از استبـدادرأی عجله در تصمیم تقدم نفع شخصی و گـروهی بـه مصـالح عمومی و بسـتن دهـان رقیبان و منتقدان
+ نامه «وطنامروز» به رئیسجمهور
گروه سیاسی: بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها در حالی از امروز برگزار میشود که بیش از خبر افتتاحیه این نمایشگاه، این خبر شرکت نکردن بخش عمدهای از فضای رسانهای کشور در آن است که در میان اهالی رسانه منعکس و مطرح است. بخش عمدهای از مهمترین و معتبرترین رسانههای کشور امسال در اعتراض به عملکرد دولت یازدهم و فشار بیسابقه به رسانهها به نمایشگاه مطبوعات نمیروند.
به گزارش «وطن امروز»، روزنامههای «وطن امروز»، کیهان و جوان در کنار هفتهنامههای پنجره، 9 دی و یالثارات و رمز عبور بهعنوان رکن مطبوعاتی منتقدان دولت روحانی در نمایشگاه مطبوعات امسال حضور نخواهند داشت. در کنار این نشریات، خبرگزاریهای فارس، تسنیم و نسیم (فارس بهعنوان پربازدیدترین خبرگزاری ایران، تسنیم بهعنوان یک خبرگزاری معتبر و حرفهای و نسیم بهعنوان یکی از بهترین خبرگزاریهای کشور در حوزه دامنه پوشش و سرعت انتشار اخبار) نیز ترجیح دادند در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها شرکت نکنند.
این خبرگزاریها نیز تقریبا منبع عمده اخبار هستند.پایگاههای خبری معتبر و سرشناسی نیز ترجیح دادند امسال در نمایشگاه مطبوعات حضور نداشته باشند. سایتهای خبری جهاننیوز، رجانیوز، راه دانا، مشرق و 598 که در واقع جزو معروفترین، قدیمیترین و پربازدیدترین پایگاههای خبری کشور هستند نیز هرکدام رسما اعلام کردند در نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها غرفه نخواهند داشت! البته روزنامهها و همچنین سایتهای خبری دیگری نیز امسال در نمایشگاه مطبوعات شرکت نمیکنند که برخی از این رسانهها ترجیح دادند عدم شرکت خود را اعلام نکنند.
همانگونه که از اسامی اعلام شده پیداست، در واقع یک محور جریان رسانهای کشور امسال به نمایشگاه مطبوعات نخواهد رفت! به لحاظ تولید فکر، پیگیری و پوشش اخبار و نیز اثرگذاری، رسانههای یاد شده تقریبا مهمترین و اثرگذارترین رسانهها در کشور بوده و هستند! این رسانهها محل رجوع و اعتماد جریان انقلابی و اصولگرایی هستند.
اگر فضای رسانهای از شروع به کار دولت روحانی تاکنون مرور شود، این واقعیت غیرقابل انکار خواهد بود که رسانههای یادشده که امسال در اعتراض به عملکرد دولت در حوزه رسانه، در نمایشگاه مطبوعات شرکت نخواهند کرد، مهمترین رسانههای منتقد عملکرد دولت بودهاند! در واقع امسال نمایشگاه مطبوعات بدون حضور منتقدان اصلی برگزار میشود.
اما دلایل گلایههای رسانههای منتقد چیست؟
از هفته گذشته به فراخور و با مواضع و اظهارنظرهای مدیران این رسانهها، تقریبا دلیل این اعتراض آنها مشخص شده است. عمده دلیل انتقاد و اعتراض این رسانهها، فشار بیسابقه به مطبوعات و رسانهها برای تحدید قلم آنهاست. تذکرهای پیاپی به همراه توقیفهای مکرر و نیز ارسال مکرر پروندههای رسانههای منتقد دولت به دادگاه، طی 2 سال اخیر نشان داده است این دولت در موضوع نقدپذیری و احترام به صدای مخالف، در نوع خود یک مورد عجیب و منحصر به فرد است! بهعنوان نمونه روزنامه «وطن امروز» هر بار به بهانهای تحدید شده و تاکنون با شکایت معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، چند پرونده علیه این روزنامه در دادگاه مفتوح شده است.
نکته تاسفانگیز اینکه 2 پرونده از این شکایتها مربوط به مطالب «وطن امروز» در انتقاد از آلسعود و پادشاه این کشور است! شکایتهایی که این روزها و با علنی و عملی شدن دشمنی آلسعود علیه مردم ایران، موضوعیت آن تقریبا مضحک و غیرقابل پذیرش شده است با این حال اما هیات نظارت بر مطبوعات، دست از این شکایتها برنداشته است!
البته فشارهای پیاپی به روزنامهها و رسانههای منتقد در موضوع هفتهنامه 9 دی جلوه تاملبرانگیزی یافت. به گونهای که این هفتهنامه از ابتدای شروع به کار دولت روحانی تاکنون 3 بار توقیف شده و هر بار نیز با برگزار شدن دادگاه، بیگناهی این هفتهنامه ثابت شده و مجوز انتشار گرفته است، با این حال اما باز هم با طرح موضوع توسط معاونت مطبوعاتی در هیات نظارت، بار دیگر با این هفتهنامه برخورد میشود.
نکته قابل تامل اینکه موضوع شکایت از این روزنامه بهعنوان نمونه، عدم رعایت مصوبه شورایعالی امنیت ملی است! مصوبهای که در اختیار روزنامهها قرار نگرفت و روزنامهها از آن بیاطلاع بودند و هنوز هم هستند اما با استناد به این مصوبه، با رسانهها برخورد میشود! جالب اینکه هر بار جلسات دادگاه 9 دی برگزار شده، هیات منصفه دادگاه به استناد نبود این مصوبه، این نشریه را تبرئه میکند! موضوع فشار به مطبوعات غیر از تذکرها و توقیف، محدود کردن پرداختی رسانهها به صورت دستورالعمل هم بوده است.
کمااینکه هر بار دستورالعملهایی ابلاغ شده و از رسانهها خواسته میشود در موضوعات مختلف، تنها به موارد و محورهای ابلاغی بپردازند! این شیوههای غیرقابل قبول، با جریان آزاد اطلاعات و همچنین جریان آگاهیبخشی در جامعه بشدت در تناقض است! در حوزه مبارزه با فساد نیز متاسفانه رفتارهای غیرقابل قبول و شائبهبرانگیز دیده شده است.
رسانهها از پرداختن به بزرگترین فساد 37 سال اخیر یعنی پرونده فساد بزرگ «کرسنت» محروم شدهاند! براساس ادعای معاونت مطبوعاتی ارشاد دولت روحانی، شورایعالی امنیت ملی مصوب کرده است رسانهها از پرداختن به فساد کرسنت خودداری کنند!
این موضوع زمانی مطرح شد که برخی رسانههای منتقد مانند «وطنامروز» که با طرح بخشی از جزئیات کرسنت، خواستار شفاف شدن این فساد و نقش برخی مدیران ارشد آقای روحانی در این فساد 18 میلیارد دلاری شده بودند ناگهان با تذکر و دادگاهی شدن مواجه شدند! و هیات نظارت بر مطبوعات در وزارت ارشاد دولت آقای روحانی اعلام کرد این تذکر و دادگاهی شدن به دلیل نقض این مصوبه بود. در این موضوع نیز 2 نکته بسیار تاسفبرانگیز مطرح بوده و هست:
- اگر مصوبهای توسط شورایعالی امنیت ملی مبنی بر عدم ورود مطبوعات به حریم فساد کرسنت وجود داشته، آیا برای رعایت این مصوبه، نباید اهالی رسانه از آن باخبر میشدند؟ اگر مصوبهای در کار بوده باشد، قاعدتا باید در اختیار رسانهها قرار میگرفت تا رعایت شود. با این حال اما در حالی که اهالی رسانه از این مصوبه بیاطلاع بودند، به دلیل نقض آن محاکمه شدند!
- حمید رسایی، مدیرمسؤول هفتهنامه 9 دی اخیرا فاش کرد در گفتوگوی او با علی شمخانی، دبیر شورایعالی امنیت ملی، این موضوع یعنی محدودیت رسانهها از پرداختن به فساد کرسنت مورد گلایه قرار گرفت که دریابان شمخانی صراحتا اعلام کرد شورایعالی امنیت ملی مصوبهای برای ممنوعیت رسانهها در پرداختن به فساد کرسنت نداشته است!
این نکات درست در شرایطی بود که دولتیها و رسانههای حامی فتنه و عمدتا رسانههای وابسته به خاندان آقای هاشمی، هر روز ادعایی تازه درباره فساد در گذشته مطرح میکردند. در واقع از یکسو دولت بویژه هیات غیرقانونی رسیدگی به تخلفات نهاد ریاستجمهوری هر روز به دروغ سوژهها و اخباری مبنی بر فساد مطرح میکرد و از سوی دیگر رسانههای انبوه دولتی و حامی فتنه نیز با پمپاژ اخبار دروغ، جریان انقلابی را متهم به فساد میکردند اما در مقابل بزرگترین فساد طی نزدیک به 4 دهه اخیر در ایران با فشار دولتی باید سانسور بماند!
این قبیل رفتارها باعث نگرانی جامعه رسانهای کشور شد بویژه اینکه در ماجرای مذاکرات هستهای و برجام نیز این فشارها فزونی یافت تا اینکه دامنه فشار به حوزه پایگاههای خبری نیز کشیده شد و سایت رجانیوز نیز به خاطر نقد مذاکرات هستهای تذکر گرفت!
البته در این میان رسانههای منتقد محتوای مذاکرات هستهای بشدت مورد فشار دولتی قرار گرفتهاند. در کنار شخص رئیسجمهور که متاسفانه با ادبیات نامناسب، جریان منتقد را آماج برچسبهای نادرست قرار داد، نحوه برخورد با رسانههای منتقد برجام نیز بشدت غیرقابل پذیرش بود. در شرایطی که منتقدان برجام، یک جامعه وسیع از مراجع تقلید تا نخبگان حوزوی و دانشگاهی و نمایندگان مجلس را در شمول خود داشت اما رسانههای منتقد برای پرداختن به این مذاکرات با مشکلات فراوانی مواجه بودند.
غیر از برچسبهای آقای روحانی، که خوراک رسانههای بیاطلاع دولتی و حامی دولت نسبت به ماهیت مذاکرات هستهای را فراهم میکرد، ادبیات توهینآمیز جواد ظریف به منتقدان نیز کار را برای نقد آنچه او و همکارانش بر سر ایران آوردند؛ دچار مشکل کرد! توهین ظریف به منتقدان و اتهام همراهی با اسرائیل باید چگونه پاسخ داده میشد!
ما در مذاکرات هستهای با دولتی مواجه بودیم که 2 شاخصه ویژه در مذاکرات به منصه ظهور گذاشت؛ ابتدا «پنهانکاری» و دیگری «تناقضگویی»! رسانهها نیز اگر سوالی پرسیدند از سوی جواد ظریف به همراهی با صهیونیستها متهم میشدند! و جالب اینکه حامیان فتنه یعنی مهمترین سرمایههای اسرائیل در ایران، برای همان اظهارنظر، برای ظریف هورا میکشیدند!
پس از برجام نیز همین شرایط حکمفرما بوده به گونهای که در همین اواخر نیز پرونده «وطن امروز» به خاطر انتشار مطلبی در مذمت رفتار غیراخلاقی علیاکبر صالحی در روز تصویب طرح کلیات برجام در مجلس، به دادگاه فرستاده شد! بنابراین مهمترین موضوعی که رسانههای مطرح را از حضور در نمایشگاه مطبوعات در دولت آقای روحانی منصرف کرد، فشارهای مهندسی شده برای قفل شدن دهان منتقدان و پرسشگران بود.
البته در کنار فشارهای همهجانبه دولتی، رفتارهای سطح پایین معاونت مطبوعاتی ارشاد نیز باعث دلخوری اهالی رسانه شده است. دستورالعملهای فاقد منطق از سوی این معاونت شائبههای فراوانی را در فضای رسانهای کشور ایجاد کرده است بویژه در حوزه تخصیص یارانهها، رسانههای منتقد از یک تبعیض «آشکار گلایه» دارند؛
اینکه با دستورالعملهای عجیب و ناگهانی، یارانه منتقدان دولت با افت شدید مواجه شده یا عدم رعایت عدالت و انصاف در توزیع یارانه میان حامیان و ثناگویان دولت با منتقدان دولت باعث رنجش خاطر اهالی رسانه شده است. این تبعیض زمانی شائبه رانت را ایجاد کرد که رسانههای نزدیک به معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، یعنی همان فرد مسؤول توزیع یارانه، بیشترین یارانه مطبوعاتی را از آن خود کردهاند!
یعنی روزنامههای خبرجنوب و خبرورزشی وابسته به مکتب توسعه خبر ایرانیان، بیشترین یارانه را از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد دریافت کردهاند و این در حالی است که در آگهی ثبت این موسسه، نام حسین انتظامی بهعنوان مدیرعامل و عضو هیات مدیره ثبت شده است!
این در فضای رسانهای بهعنوان یک اقدام ناشایست تلقی میشود. در فضای صنفی از چنین رفتارهایی برآوردهای هزینهسازی میشود؛ چرا باید روزنامه خبرجنوب که به لحاظ تاثیرگذاری، فاقد کیفیت در اندازه یک پایگاه خبری دسته دوم در کشور است، در 3 ماه اول سال 1393، 480 میلیون تومان یارانه بگیرد؟!
چرا خبر ورزشی در همین مدت 532 میلیون تومان یارانه گرفته است؟! قطعا برای هر اقدامی میتوان قانون تراشید اما مهم آن است که نسبت ماهیت این قانون با منطق و عقلانیت نیز رعایت شده باشد. اهالی رسانه این رفتار در دولت یازدهم را تلاشی برای تهیسازی محتوای مطبوعات میدانند. همسوسازی با فشار یارانهای قطعا در هیچ جای دنیا جواب نخواهد داد و زیبنده دولتهای نگران از آگاهیبخشی عمومی است!
در کنار تبعیضهای یارانهای، موضوع رفتار صنفی انتظامی نیز بهعنوان یکی دیگر از مهمترین عوامل دغدغهها و گلایههای رسانههای منتقد دولت که امسال در نمایشگاه مطبوعات شرکت نکردهاند، است. فردی که اکنون معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد است و در واقع سیاستهای دولت روحانی در حوزه رسانه را دنبال میکند، همزمان با یک انتخابات پر حرف و حدیث و پر بحث بهعنوان نماینده مدیران مسؤول مطبوعات و خبرگزاریها در هیات نظارت بر مطبوعات انتخاب شد.
جدا از سازوکار غیر منطقی و غیر عقلانی این انتخابات، عملکرد او بهعنوان وکیل جامعه رسانه در هیات نظارت نیز به صورت جدی زیر سوال است! کسی که باید حامی مطبوعات باشد اکنون سازوکاری را مدیریت میکند که یک تبعیض بزرگ را در فضای رسانه موجب شده است! غیر از مساله یارانه، عملکرد و رفتار حسین انتظامی در هیات نظارت نیز باعث دغدغههای بسیار شده است.
اکنون این یک سوال بسیار جدی نزد اهالی رسانه است که نماینده آنها در هیات نظارت بر مطبوعات تاکنون در جلسات این هیات، چه رفتاری نسبت به رسانهها اتخاذ کرده است. در واقع انتظار بدیهی و طبیعی اهالی رسانه از او، دفاع تمامقد از مطبوعات جز در مواردی است که وهن دین و توهین به مقدسات باشد.
آیا این فرد توانسته است این تکلیف صنفی خود را انجام دهد؟ این مطالبه در شرایطی است که متاسفانه اکنون این نگرانی بهوجود آمده که خود او یعنی نماینده جامعه رسانه، بخشی از تصمیمات مربوط به تحدید و دادگاهی شدن رسانهها باشد! قطعا این یک فاجعه نابخشودنی برای اهالی رسانه است که فردی را بهعنوان وکیل خود در هیات نظارت انتخاب کردهاند که پشت میز هیات نظارت بر مطبوعات، رای به تذکر یا توقیف نشریهای بدهد.
برای همین از مدتی قبل این بحث در میان اهالی رسانه مطرح شده که حسین انتظامی باید کارنامه خود را در هیات نظارت بر مطبوعات به اهالی رسانه ارائه کند تا مشخص شود او رفیق جامعه رسانهای است یا شریک نقدناپذیران! به هر حال، جامعه رسانهای اکنون با یک اقدام قابل توجه مواجه شده است! به اعتقاد تمام رسانههایی که در نمایشگاه مطبوعات شرکت نکردهاند این تنها اقدامی است که آنها میتوانند در اعتراض به رفتارهای نادرست دولت در حوزه رسانه انجام دهند.
در واقع این اقدامی از سر تکلیف رسانهای است و در راستای پاسداشت و پاسداری از قلم و حرمت آن انجام شده است. با این حال اما متاسفانه واکنشهای صورت گرفته از سوی دولتیها به این اقدام رسانهها، نشانه اعتقاد آنها به تداوم شیوه فعلی است. در سکوت معاون مطبوعاتی، این رسانههای نزدیک به او هستند که هجمهای غیراخلاقی علیه رسانههای منتقد راه انداختهاند! سایت خبرآنلاین از جمله رسانههای اقماری مکتب توسعه خبر ایرانیان که طی چند سال اخیر رفتار توهینآمیزی را علیه منتقدان رؤسای خود در پیش گرفته، با تداوم همین رویه، ادبیاتی دون شأن رسانهها را علیه منتقدان به کار گرفت.
از سوی دیگر حسین نوشآبادی، سخنگوی وزارت ارشاد نیز این اقدام رسانهها را «بهانهجویی» و «سیاسیکاری» دانست! در این میان البته شنیده شد حسن روحانی نیز امسال در نظر دارد در نمایشگاه حضور پیدا کند. از ابتدای شروع به کار دولت روحانی باید 3 نمایشگاه مطبوعات در سالهای 92، 93 و 94 برگزار میشد.
آنها در سال اول نمایشگاه را برگزار نکردند. در نمایشگاه سال گذشته نیز حسن روحانی تنها در مراسم افتتاحیه سخنرانی کرد اما برخی منابع میگویند بعضی اطرافیان او در نظر دارند او امسال و در روز افتتاحیه نمایشگاه، رسما در نمایشگاه شرکت کرده و از غرفههای مختلف بازدید کند. در صورت وقوع چنین رفتاری، قطعا میتوان آن را واکنش حسن روحانی به اقدام رسانههای نیامده به نمایشگاه تلقی کرد. به هر حال انتظار جامعه مطبوعاتی این است که حسن روحانی نسبت به سیاستهای اعمالی در حوزه رسانه تجدیدنظر کرده و با پذیرش نقد بهعنوان اهرم پیشبرنده دولتها، فرهنگ آگاهیبخشی در جامعه را تایید کند.
نامه «وطنامروز» به رئیسجمهور
ریاست محترم قوه مجریه
جناب دکتر روحانی
با سلام و احترام
امروز نخستین روز نمایشگاه مطبوعات است لیکن فقدان سعهصدر از جانب وزارت ارشاد دولت اعتدال، چنان عرصه را بر رسانههای منتقد تنگ آورده که شمار کثیری از اصحاب قلم، عطای شرکت در نمایشگاه مطبوعات را به لقای آن بخشیدهاند. امری که لابد قبول میفرمایید به هیچ وجه زیبنده وزارت ارشاد دولتی نیست که ذیل شعار «اعتدال» وعده داده بود به خدا پناه ببرد از بستن دهان منتقد.
آقای رئیسجمهور! چنان دستمان را بستهاند که حتی برای تیترزدن درباره حکام آلسعود هم باید تاوان پس بدهیم و روانه محکمه شویم! گو اینکه وزارت ارشاد در دوگانه «وطن امروز» و سردمداران سفاک سعودی، مدعی همان رژیمی است که امام راحل عظیمالشأن در وصفشان فرمودند؛ «اگر از صدام بگذریم، از آلسعود نخواهیم گذشت».
جناب دکتر روحانی! لااقل معطوف بر انعکاسهای خارجی خبر محاکمه روزنامه بابت تیترهای مربوط به حکام آلسعود، باید دانسته باشید که در کوتاهترین بازه زمانی ممکن و صرفنظر از سایر شکایتهای وزارت ارشاد، روزنامه «وطن امروز» فقط 2 بار در رابطه با سران آلسعود روانه محکمه شد! آن هم به خاطر تیترهایی که هم مابهازا در «واقعیت» داشت، هم ناظر بر «حقیقت» بود و هر چند که آحاد ملت، از همان اول، حق را به ما داد و از شاهکار وزارت فخیمه ارشاد، انگشت حیرت به دندان گزید، لیکن اندکی بعد فجایع رخ داده در کشور یمن و سرزمین منا باعث شد افکار عمومی به شکل مضاعفی جانب «وطن امروز» را بگیرد. این همه در حالی است که حضرتعالی، خود نیز چند باری علیه حکام آلسعود زبان به سخن گشوده، باری از توطئه نفتی سعودی گلایه کردهاید و باری از خاماندیشی شاهزادههای جوانی که اگر مهار نشوند معلوم نیست چه سرنوشتی برای منطقه رقم خواهند زد.
ریاست محترم جمهور! گیرم که از تبعیض مشهود یارانهای توسط وزارت ارشاد بگذریم، گیرم که این بیعدالتی محض را نادیده بگیریم، گیرم که تذکرات پی در پی و توبیخ و در محکمه نشان دادن بابت نقدهای هستهای را فراموش کنیم و گیرم که از یاد ببریم نقد اقتصادی و… به جای جواب متین شنیدن از دستاندرکاران، منجر به حضور روزنامه در دادگاه شده، هرگز یارایمان نیست که از 2 شکایت وزارت ارشاد، معطوف بر تیترهایی درباره آلسعود صرفنظر کنیم. معالاسف در این 2 مورد، تنها بحث مظلومیت روزنامه و نویسندگانش در میان نیست، بلکه پای آبروی دولت هم در میان است.
آقای روحانی! وزارت ارشاد دولت اعتدال، آنقدر عرصه را بر رسانه و روزنامه و قلم و مقوله شفافیت در امر اطلاعرسانی تنگ کرده که اخیرا شاهد بودیم حتی صدای سازنده فیلم تبلیغاتی شما هم درآمده! به حدی که ضمن یادآوری مجدد جملاتی که برای سخنرانی شما در مراسم تحلیف نوشت، از «کمتحملی و کارنابلدی وجه اطلاعرسانی و پاسخگویی دولت» انتقاد کرده، مینویسد؛ «هر آینه شمار حتی دوستان نزدیک و یاران همدل و همراهانی که دیگر هیچ گوشی را شنوای نصایح مشفقانه خود نمییابند، افزونتر میشود و من راستش هرچه بیشتر میگذرد در فایده و صداقت و واقعیت آن حرفهایی که قلم در خون آزادیخواهان این وطن زده و نوشتم و آن تصاویری که فریم به فریمش را از گوشت و پوست و جان و آرمانهای مؤمنانه عزیزترین عزیزان خود ساختهام، مرددتر میشوم».
رئیس قوه مجریه!
هر چند همین حالا نیز خیلی دیر شده و حتی به نومیدی خیلی از همراهان دولت اعتدال انجامیده، لیکن بر این باوریم چارهای نیست الا تصحیح این مسیر غلط و صدالبته از آنجا که تذکرات و دادگاهی کردنهای ممتد و دامنهدار وزارت ارشاد، در هیچ موردی مثل مورد حکام سعودی، به اعتبار و حیثیت دولت، نزد افکار عمومی ملت ایران لطمه نزده، فرض است که اولا این 2 شکایت پس گرفته شود، ثانیا وزارت ارشاد از آحاد مردم به ویژه بعد از فاجعه منا عذرخواهی کند.
در نهایت ضمن آرزوی توفیق برای جنابعالی، وزارت ارشاد را دعوت به تجدیدنظر جدی در این روند غلط میکنیم.
روزنامه «وطنامروز»